کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



                    1. بعد مفهومی

بطورکلی پنداره شناختی موجود درباره نقش و ضرورت پاسخگویی به شرایط درونی و محیطی و مزایا، چیستی، ابعاد، ویژگی­ها، ارزشها و الزامات اساسی آن است. به عبارتی، بعد مفهومی بر ضرورت و مزایای پاسخگویی به شرایط و اقتضائات ناشی از آن در محیط متغیر بیرونی و چالشهای درونی سازمانی، مفهوم کلی و هدف از پاسخگویی، قلمرو، رویکردها، فرایندها و روش های پاسخگویی، ویژگی ها و ارزشهای کارکردی پاسخگویی و الزامات و ملاحظات در جهت تحققِ موثر پاسخگویی به محیط اشاره دارد (ترک‌زاده و همکاران،۱۳۸۷؛ ترک‌زاده، ۱۳۸۸).

                    1. بعد ساختاری

منظور از بعد ساختاری هرگونه جهت گیری، ترتیبات و سازو کارهای درونی و محیطی تمهید شده است که منجر به پاسخگویی به موقع و مناسب خواهد شد (ترک‌زاده، ۱۳۸۸). این بعد مهم، از سه جنبه قابل بررسی است: جهت گیری راهبردی روشن و مناسب، طرح سازمانی و بستر فرهنگی(کامینگز و اورلی[۶۵]،۱۹۹۷؛ ترک زاده، ۱۳۸۸).
منظور از جهت گیری راهبردی استراتژی روشن و مناسب بیانِ ماموریتها و مطلوبیت­ها، خط مشی­ها و اهداف کلی و عینی دانشگاه برای تمام واحدهای کاری و افراد است تا بر آن اساس بتوانند به شرایط درونی و محیطی پاسخگو باشند. طرح سازمانی، ترتیبات و سازو کارهای سازمان یافته مناسبی برای تحقق موضوع در راستای جهت گیری راهبردی می باشد. برای این منظور چهار عامل را می توان برشمرد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) سیستمِ ویژه ای برای بستر سازی، پشتیبانی، هدایت و فعالیتهای پاسخگویی؛
ب) سیستمِ ساختاری که مبنای تقسیم کار، همکاری و هماهنگی سیستم ها، واحد ها و افراد و فعالیتها درراستای پاسخگویی؛
ج) سیستم ارزیابی و یادگیری سازمانی برای ارزیابی فعالیتها و نتایج حاصل و یادگیری سازمان یافته از تجارب؛
د) سیستم منابع انسانی که شامل سازوکارهای کارآمد برای گزینش، کارگماری و آموزش و بهسازی، ارزیابی عملکرد و تشویق افراد در خصوصِ پاسخهای به موقع و مناسب به محیط داخلی و بیرونی باشد.
برای ایجاد و تقویت بستر فرهنگی مناسب در جهت پاسخگویی بموقع و مناسب نیز باید مفروضات اساسی وارزشها و هنجارهای مشترک و همسویی که جهت دهنده و راهنما برای ادراکات و افکار و اقدامات درباره پاسخگویی و نتایج حاصل از آن است ایجاد و تقویت گردد. شکل گیری بعد ساختاری مستلزم تحقق ابعاد یاد شده در تعامل با هم است تا هم روابط پویای درونی و بیرونی ایجاد شود و هم با ایجاد ساختاری مناسب، پاسخگویی در محیط راهبردی، متناسب با شرایط و اقتضائات ناشی از آن انجام شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 09:01:00 ب.ظ ]




«… ففرض الله تعالی… الامرُ بالمعروف مصلحه للعامّه …» خدای بزرگ «امر به معروف و نهی از منکر» را برای سامان یابی امور همگانی واجب گردانید». ( الحیاه جلد ۱۰: ۱۵۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۶- از امام حسین(ع) درباره ی امر به معروف و نهی از منکر فرموده اند:«… اَنّ الامر بالمعروف و نهی عن المنکر دعاءٌ الی الاسلام، مع ردّ المظالم، و مخالفه الظّالم، و قسمهِ الفی و الغنائم و أَخذِ الصّدقات من مواضعه و وضعها فی حقها…» امر به معروف و نهی از منکر دعوت مردم به عمل به احکام اسلام، باز گرداندن حقوق مردم، مخالفت با ستمکار، تقسیم درست اموال عمومی و غنائم و گرفتن مالیات ها از کسان و پرداختن به موارد مصرف آنها است… (همان:۱۵۵).
امام حسین(ع) به مواردی اشاره می کنند و حصول و تحقق آنها را مستلزم اجرای امر به معروف و نهی از منکر می دانند که جملگی به «مصلحت عمومی» و در شمارِ «عموم مصالح» همگان است.
۷- حدیثی از حضرت باقر علیه السلام نیز منقول است که آشکارا تأکید می کند «مصلحت عمومی» مستلزم اجرای «امر به معروف و نهی از منکر» است و این که غایت «امر به معروف و نهی ازمنکر» همانا «مصلحت عمومی» است.
«اِنّ الامرَ بالمعروف و النّهی عن المنکر، سبیل الانبیاء و منهاج الصّالحین، فریضه عظیمهٌ بها تقام الفرائض و تأمنَ المذاهبُ و تحلُّ المکاسب و تُردُّ المظالم و تُعمَرُ الارض و ینتصفُ من الاعداء و یستقیم الاخر…» (همان: ۱۵۵).
اقدام به «امر به معروف و نهی از منکر» راه پیامبران و روش شایستگان است و آن دو تکلیفی واجب و بزرگ است. زیرا با انجام یافتن آن دو واجب، واجب های دیگر انجام می یابد، و راه ها احسن می گردد، و داد و ستدها حلال می شود و حقوق مردم به آنان باز می گردد و زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته خواهد شد و امور مردمان سامان خواهد یافت.
چنان چه می دانیم، امنیت راه ها، آبادی زمین، مبارزه با دشمنان، سامان یافتن امور همگانی و رسیدن مردم به حقوق شایسته ی خویش از مصادیق بازر «مصلحت عمومی» است و همه ی آنها از نظر امام باقر(ع) وقتی محقق می شود که «امر به معروف و نهی از منکر» اجرا شود به عبارت دیگر فلسفه ی وجودی و وجوبی «امر به معروف و نهی از منکر» همانا تأمین و حفظ «مصلحت عمومی» است. (همان: ۱۵۵).
ترک امر به معروف و نهی از منکر نیز از زبان پیشوایان دین پیامدهایی دارد که می توان از آن به تأمین نشدن مصالح همگانی تعبیرکرد. از پیامبر اکرم (ص) نقل است که فرمود:
«لایزال الناس بخیر، ما امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و تعاونوا علی البرّ،فاذا لم یفعلوا ذلک، نُزعت منهم البرکات، و سلّطَ بعضهم علی بعض ولم یکن لهم ناصرٌ فی الارض ولا فی السماء…». مردمان همواره به خیر و خوشی زندگی می کنند تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر کنند و در کارهای خیر کمک کار هم باشند و هرگاه چنین نکنند برکات الهی از آن ها گرفته خواهد شد و برخی به برخی به ]ناحق[ مسلط شوند، و در زمین و آسمان یار و یاوری نداشته باشند که به دادشان برسد. (همان ۱۹۸).
علاوه بر سخنان امام علی(ع) و سایر پیشوایان دین که دلالت براین دارد که فلسفه ی وجودی و وجوبی« امر به معروف و نهی از منکر» به عنوان یک ابزار مهم سیاست ورزی همانا مصلحت عمومی است، علمای اجتماعی و دینی نیز از نحله ها و فرقه ها و با گرایشهای گوناگون فکری بر این امر تأکید ورزیده اند: آنان از امر به معروف و نهی از منکر نوعی «نظارت عمومی» برداشت کرده اند که بن مایه‌ی «حفظ جامعه از انحراف و سقوط» را تشکیل می دهد. (امام خمینی، ۱۳۶۰: ۱۵۰). زیرا «امر به معروف و نهی از منکر» جامعه را مجهّز به ابزار خود سامان دهنده ی خودکار می کند و از فساد جلوگیری و مآلاً به «مصلحت عمومی» می انجامد. (شکوری، ۱۳۶۱: ۱۸۶).
این مسأله تا حدّی در میان علما و مردم مطرح بوده است که تاریخ اسلام بارها شاهد آن بوده است که «امر به معروف و نهی از منکر» دست مایه ی حرکت های اصلاح طلبانه برای سامان دادن مجدد جامعه به منظور احیای دین خداوند و تأمین «مصالح عمومی» تمام بندگان خدا بوده است. (دائره المعارف اسلامی، ۱۳۸۰ جلد ۱۰، ۲۰۶). در رأس آنها می توان به اقدامات اسلامی همه جانبه بر وفق سنت محمد(ص) از سوی علی بن ابی طالب(ع) و قیام به خون نشسته ی امام حسین(ع) اشاره کرد: کسی که خود درباره‌ی قیامش فرموده بود: «…انی خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید آن آمر بالمعروف و انهی عن المنکر…».چنان چه می بینیم در این فقره منقول از حضرت امام حسین(ع) اصلاح همگانی و «امر به معروف و نهی از منکر» با یکدیگر پیوند خورده اند.
امام محمد غزالی که با هدف «بازسازی علوم دینی و مبارزه با انحرافات» کتاب مشهور خود یعنی «احیاء علوم دین» را نگاشت امر به معروف و نهی از منکر را در «ربع عادات» و نه در «ربع عبادات» خود قرار داده است. زیرا او بر این باور است که این اصل بیشتر «در متعادل ساختن زندگی دنیوی» مردم نقش آفرین است. (همان). ابن تیمیّه از علماء بزرگ اسلام ضمن تأکید بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر به ویژه از سوی حاکمان بر این باور بود که عمل به این اصل از سوی حکومت و افراد جامعه سبب می شود تا «مصالح مشترک مؤمنان محفوظ بماند» محمد عبده نیز «امر به معروف و نهی از منکر» را «حافظ جامعه و نگه دارنده وحدت» آن می داند.
آن دسته از علمایی نیز که «امر به معروف و نهی از منکر» را در زمره ی عبادات نیز قرار داده اند –از جمله- علمای امامیّه_ آن را در کنار جهاد قرار داده اند که «شاخصی آشکار است که نشان می دهد -امر به معروف و ]نهی از منکر[ … همچون جهاد عبادتی با تأثیر اجتماعی تلقی شده است». (همان).
بدین سان «مصلحت عمومی» در شمار غایاتی است که همه ی احکام اجتماعی و عبادیِ اسلام و ابزارهای اداره ی جامعه و حکومت برای تشخیص، تأمین و حفظ آن بسیج شده اند. در روایات و آرائی که ذکر شد هیج جا «النّاس» یا «جامعه» یا «مردم» به قید اسلام، یا نژاد، یا طبقه و … تخصیص نخورده است.
۸-۴- قانون
تا آن جا که حافظه ی کتبی انسان به یاد می آورد قانون یکی از موضوعاتی است که همواره در کانون توجهات او بوده است. زیرا حیات اجتماعی دست کم بدون نوعی از «قانون واره» امکان پذیر نیست. علاوه بر این حیات اجتماعی قانون مدار همواره مطلوب آدمیان نیز بوده است. (هارت، با مقدمه‌ی راسخ: ۱۳۹۰: ۱۱).
قانون همواره در طول تاریخ یکی از طرق محقق ساختن عدالت به منظور تأمین «مصلحت عمومی» به شمار می رفته است. این نکته که همواره در طول تاریخ کوشیده می شده است تا از طریق «تقنین» عدالت و مالاً مصلحت عمومی تأمین و حفاظت گردد، صرفاً امری ذهنی نیست بلکه مکتوبات باقی مانده از زمان‌های دور نیز براین امر دلالت دارد. برای مثال در فرمانی که متعلق به «اوروکاژینا» فرمانروای یکی از شهرهای سومر به نام لاگاش آمده است:
«کاهن بزرگ، از این پس حق ندارد، در باغ مادر فقیر داخل شود و ازآن جا چوب بردارد یا از میوه های آن مالیاتی بگیرد». (ویل دورانت؛ به نقل از خواجه سروی، ۱۳۸۷، ۲۳۵).
قوانین معروف و مشهور حمورابی نیز با هدف ایجاد عدالت اجتماعی که خود منجر به تأمین منافع و مصالح همگانی می شد ایجاد شده اند. این قوانین مجموعه ای از ۸۲ قانون هستند که به مسائلی مانند حراست از دارایی، مالکیت، تجارت، خانواده، حقوق کارگران کشاورزی و مزد بگیر، حقوق زنان و … می شود. در مقدمه این قانون آمده است:« تا در زمین عدالت برقرار کنم و اهریمنی و پلیدی را نابود سازم و تضمین نمایم که اقویا ضعفا را استثمار نکنند». (همان).
فرهنگ اسلامی بدون شک اهمیّت فراوانی به «قانون» و قانون مداری و برابری همگان در مقابل قانون داده است. قرآن به عنوان اصلی ترین سند هویتی اسلام و بنیادی ترین سند حقوقی و قانونی آن دین به اندازه‌ای به حقوق و قوانین اهمیّت داده است که می توان «به راحتی استدلال کرد که موارد حقوقی قرآن کمتر از تورات که عموماً به عنوان کتاب قانون شناخته می شود نیست». (وائل بن حلاّق، ۱۳۸۸: ۳۵). تاریخ نیز مؤید آن است که مبانی حقوق در قضاوت نخستین بار توسط مسلمانان تدوین و اجرا شده است. (ماهاتیرمحمد، ۱۳۸۶ : ۲۱۱)
محمدرضا حکیمی یکی از ویژگیهای بارز اسلام و سیستم حکومتی آن را اعتقاد به قانون آن هم به صورت برابر برای همه ی اتباع حکومت اسلامی می داند و در این باره به آیات و احادیث قابل توجّهی هم استناده کرده است. (حکیمی، الحیات، جلد ۹: ۱۴۴-۱۳۸). این اهمیّت و تأکید بر قانون اسلام به حدّی است که می توان گفت «الگوی ایده آل اسلامی حکومت قانون» است. (نصر، ۱۳۸۸: ۱۴۶). در ادبیات اسلامی، آموزه های شریعت همان قانون به حساب می آید و فراوان در کتاب و سنّت به عمل و پایبندی به آن آموزه ها و به خصوص حدود و دیات تاکید شده است که همگی دلالت بر قانون و قانون گرایی دارد. در این باره از علی(ع) نقل است که فرمود:
«… و انّ الکتاب لَمعی، ما فارقتهُ مُذَ صَحِبتهُ» کتاب خدا نزد من است، و از آن زمان که آن را پذیرفتم، از آن جدا نگشتم. (به آن دقیقاً عمل کرده ام)؛ (الحیاه، جلد ۹: ۱۳۸).
از امام حسین علیه السلام نیز در این باره حدیثی نقل شده است که دلالت بر اهمیّت قانون در سیستم سیاسی اسلام دارد. «… فلعمری، ما الامام الاّ الحاکم بالکتاب…». به جان خودم سوگند، تنها کسی می تواند امام و حاکم جامعه اسلامی باشد که بر طبق کتاب خدا در حق مردمان حکم کند….» (همان).
به طور کلّی وقتی در اسلام سخن از «برابری» و «مساوات» به میان می آید منظور از آن مساوات و برابری در مقابل حدود و قوانین اسلامی است. به قول علی اصغر حلبی « در اسلام در مورد اجرای احکام و حدود الهی درباره مصادیق آنها که آدمیان باشند میان ایشان هیچ فرقی ننهاده و تازی و پارسی، خدایگان و بنده و قریشی و حبشی در برابر قانون یکسان اند». قولی که مرحوم نایینی نیز در کتاب «التنبیه الامّه و تنزیه الملّه»ی خویش نیز به آن پایبندی نشان داده است (حلبی، ۱۳۸۵: ۱۳۵-۱۳۴).
برابری همه ی افراد جامعه از هر گروه و صنف در برابر سنت های حکومت- که امروز- از آن به قانون تعبیر می شود- مورد توجه جمع کثیری از بزرگان مسلمان و از جمله سعدی بوده است. (بیانی، ۱۳۸۰: ۲۰۴).
درباره ی همین برابری مردمان در مقابل قانون است که امام علی (ع) در فرمان خویش به مالک اشتر می نویسد: «فانّ لِلاَقصی منهم مثل الذِّی للادنی» باید بهره ی رعایایی که از تو دورترند مثل کسانی باشد که به تو نزدیک تر هستند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳). اصولاً، «آیات و روایات در باب رفع تبعیض بسیار است» و این به معنای عمومیّت قانونگرایی است. (نایینی به نقل از حلبی، ۱۳۸۵: ۱۳۵).
حال سؤالی که به نظر می رسد این است که اسلام از چه رو تا این حدّ به قانون و اجرای آن به صورت برابر در حق همگان اهمیّت داده و بر آن تأکید نموده است؟ به نظر می رسد که پاسخ این باشد که قانون تجسّم «مصلحت عمومی» است. در واقع قانون صورت مادّی شده ی عدالت و عدالت هم از آن رو مهم است که مآلاً به «مصلحت عمومی» می انجامد.
این نکته که «غایت قانون همان مصالح عامه» است در اندیشه های اندیشه گران گوناگون نیز انعکاس یافته است. ارسطو بر این باور است که قانون باید به گونه ای تدوین شود که به سود همه ی کشور بوده و خیر مشترک همگانی را تأمین نماید. در واقع او شرط قانون گزاری درست را در فلسفه ی قانون که همان تضمین «مصلحت عمومی» است. جستجو می کند. (ارسطو: ۱۳۷۱: ۱۳۷).
توماس قدیس قانون را بیان مصالح مرسله و ناظر بر آن دانسته و بر این باور است که: قانون باید ناظر به مصالح عمومی باشد. (طباطبایی، ۱۳۸۲: ۲۸۹).
کوزانوس غایت قانون را مصالح عامّه می دانست و بر این باور بود که غایت فرمانروایی نیز تبعیّت مردمان از قانون است. زیرا از این راه مصالح همگانی از جمله صلح و آرامش محقق می شود. او حتّی در مواردی نیز که قانون خاص وجود ندارد معتقد بود حاکم باید با رعایت ضابطه ی «مصلحت عمومی» و «نصفت» دست به تفسیر قانون بزند. (همان: ۳۴۳). آکوئیناس نیز قانون را صرفاً متوجه خیر و منفعت عمومی می دانست. (نو بهار، ۱۳۹۱، ۶۷). همه اینها به این دلیل است که در صورت فقدان قانون و یا فقدان نظارت بر اجرای درست آن حکمرانی و اعمال قدرت تابعی از انتظارات و هوسهای شخصی حکّام و طبقات مسلط (مصلحت خصوصی)خواهد بود که آن عین ظلم و فساد است. (لمبتون به نقل از مصلّی نژاد، ۱۳۸۸: ۱۳۶۷). یاد آوری این نکته ضروری است که قانون باید هم مشروع باشد و هم عادلانه و شاید از جهتی مهمتر از همه اینها بر اجرای درست آن نظارت وجود داشته باشد. یکی از نویسندگان، تمایز اساسی میان نظامهای دمورکراتیک و استبدادی را در این می داند که در دموکراسی نهادهای اجرای قانون بیشتر از وجود قانون اهمیّت داشته و مجلس شورا بیشتر از آن که «کانون تدوین قانون» باشد؛ نهاد نظارت بر اجرای قانون و نهادهای مجری آن است تا قانون به خوبی و درستی اجرا شود و عدالت و مصالح عمومی تأمین گردد. (علیخانی، ۱۳۸۸، ۲۲۴). شهید مطهری نیز وضع قانون را در جوامع اسلامی تابع «مصلحت عمومی» می دانست. (پولادی، ۱۳۹۲: ۱۷۴).
در اسلام خداوندگار قانونگزار اعلی است و یکی از اسامی او نیز «شارع» است. نکته ی مهم آن است که از دیدگاه اسلامی «نوامیس الهی برای نظم بخشیدن به جامعه و فعالیت اعضای آن به جود آمده» است. امری که تحقق «مصلحت عمومی» منوط به آن است. (نصر، ۱۳۸۸ : ۱۲۰). بر پایه ی دین و سنّت اسلامی پیروی از قانون هر کشوری تا زمانی که آن قانون در تضاد با فرمان ها و احکام «شریعت» قرار نگرفته باشد. خود پیروی از شریعت به حساب می آید (همان: ۱۲۴) و این حاکی از اهمیتی است که اسلام برای تضمین تحقق «مصلحت عمومی» در جامعه دارد.
تا آن جا که به نهج البلاغه و امام علی(ع) مربوط می شود آن حضرت هم به قانون اهمیّت می دادند و هم شدیداً با تبعیض در مقابل قانون مخالف بودند و هم در واری قانون مصالح همگانی فراتر از عقیده، رنگ، نژاد و … می دیدند.
امام علی(ع) بر این باور بودند که همه در برابر قانون مساوی هستند. و از حقوق برابر برخوردارند. (جهان بزرگی، ۱۳۸۶: ۵۸_-۵۷- و علیخانی، ۱۳۷۷: ۵۲). او در نامه ی خویش به مالک اشتر می نویسد:
«و ایاک و الاستئثاربما النّاسُ فیه اسوه»؛ «و بپرهیز از مقدم داشتن خود، در اموری که مردم در آن مساوی هستند». (نهج البلاغه، شهیدی، نامه ی ۵۳: ۳۴۰).
در موردی دیگر به یکی از فرماندارانش می نویسد: «فلیکن أمر الناس عندک فی الحق سواء» پس باید کار مردم در آن چه حق است نزد تو یکسان باشد. (به نقل از علیخانی، ۱۳۷۷: ۵۳).
امام علی(ع) در موردی دیگر خطاب به عمر بن خطاب فرمود: سه چیز است که اگر آنها را حفظ کرده و بدانها عمل نمودی تو را از چیزهای دیگر کفایت می کند و اگر آنها را رها کنی هیچ چیز دیگری تو را سود ندهد. عمر پرسید آنها کدامند. آن حضرت(ع) فرمود: «جاری کردن حد بر خویش و بیگانه، حکم کردن بر اساس کتاب خدا در خشنودی و خشم و بخش کردن عادلانه بین سرخ و سیاه». (همان: ۵۵).
سیره‌ی عملی او نیز چنان چه از مواردی چون حد زدن ولید حاکم کوفه به رغم مخالفت عثمان با این کار، حد زدن نجاشی شاعر معروف طرفدار خود که پس از حد خوردن به سمت معاویه رفت، برخورد او با «نعیم بن دجاجه» به دلیل ممانعت از اجرای قانون و اختلاف آن حضرت با شخصی مسیحی بر سر سپر و رفتن پیش فاضی بر می آید دلالت بر قانون گرایی و برابری همگانی در مقابل قانون در نزد علی‌(ع) به منظور ایجاد شرایط عادلانه که منجر به تأمین «مصلحت عمومی» شود می‌باشد.
معیار حکومت ستم نکردن به دیگری و اجرای عدالت در حق همگان و ایجاد شرایطی است که به «مصلحت همگان» باشد. یکی از راه های عملی این امور همان قانون و قانون گرایی است. زیرا قانون ضامن برقراری عدل است و قوانینی که نتوانند عدالت را برقرار کنند در زمره قوانین بد هستند. (ماهاتیرمحمد، ۱۳۸۶: ۴۵). تا آنجا که مربوط به اجرای قانون نیز می شود حاکم مسلمان باید به ویژه در اجرای قوانین مربوط به کشور و امور عمومی، عادل و منصف باشد.(ماهاتیرمحمد، ۱۳۹۰: ۱۲۷). با آن که علی(ع) خود از اشراف عرب و برگزیده ی طوایف قریش بود همه ی عرب و عجم را به یک چشم می نگریست و تعصب قومی و قبلیه ای نداشت. (دائره المعارف تشیّع، ۱۳۹۱: مدخل امام علی بن ابی طالب).
از نظر علی(ع) برابری در مقابل قانون چنان که گذشت صرفاً شامل مسلمانان نمی شد چه در این صورت «مصلحت عمومی» به صورت تامّ محقق نمی شد. از نظر او نه فقط رعایت قسط و عدل و قانون در حق همگان چه کافر و مشرک و چه مخالف و موافق و چه دوست و دشمن لازم است. بلکه همه ی رعایا شایسته‌ی محبت و لطف فرمانروایان هستند. چون آدمیان از نظر او دو دسته اند: یا هم کیش و یا هم نوع و در هر دو صورت رعایت حقوق آنان لازم و مهرورزی نسبت به آنان واجب است. «واشعِر قلبک الرّحمه للرّعیّه، والمحبّه لهم، و اللّطف بهم، ولاتکوننّ علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم اکلَهُم، فانهم صنفان: اِمّا اخٌ لک فی الدین، او نظیرٌ لک فی الخلق» (نهج البلاغه، نامه ۵۳). فاضل لنکرانی در زیر این فقره از نامه‌ی ۵۳ حضرت علی(ع) آورده است که امام علی(ع) از مالک می خواهد که به عنوان فرمانروا « همه‌ی افراد جامعه را با یک نگاه و به طور مساوی مدّ نظر بگیرد و حقوق آحاد ملّت را به طور یکسان و بدون کوچکترین تبعیض در اختیار آنان قرار دهد» و مذهب و عقیده‌ی رعایا را در احقاق حقوق و محبت ورزیدن به آنان دخالت ندهد (فاضل لنکرانی، ۱۳۹۰: ۸۶).
او می گفت: سود و زیان کفّار و سود و زیان ما یکی است، خواه مسلمان باشد یا کافر. هر سودی یا زیانی به خدا پرستان برسد به او هم خواهد رسید. (الحیاه، جلد۱: ۶۸۴). او به نگه داشت عهد و پیمان با همگان چه نیکوکار باشند و چه بدکار سفارش می کرد. (ملک زاده، ۱۳۸۵: ۲۰۱- ۱۹۹).
حضرت علی(ع) بر پایه ی همین برابری در قبال قانون بود که وقتی به خلافت رسید همگان را از جمله موالی که در زمان قبل از خلافت علی(ع) به سختی مورد تبعیض قرار می گرفتند با سران عرب و قریش در یک سطح قرار داد و نظام طبقاتی و تبعیض آمیز قبل را که مبتنی بر « مصلحت خصوصی» بود به کلی درهم شکست. «و در هیچ امری بین عجم و سران قریش و شیوخ قبایل عرب و نامداران صحابه فرقی نگذاشت» امری که بر تمام قشرهای نژاد عرب بسیار گران آمد». (عسگری، ۱۳۸۶: ۱۸۱).
اندیشه گران مدرن قانون خوب را قانونی می دانند که برای خیر و صلاح همه ی مردم ضروری باشد و آنان بر چنین چیزی توافق داشته باشند (راسخ، ۱۳۹۲: ۹۳-۹۲). این نکته نیز لازم به ذکر است که چنان چه قانون نظر اکثریت مردم را تأمین کند لزوماً عادلانه و مبتنی بر «مصلحت عمومی» نیست هرچند می توان گفت که آن قانون دموکراتیک هست. اما هر قانون دموکراتیکی مادام که حقوق اقلیت را تأمین نکند عادلانه و مبتنی بر «مصلحت عمومی» نیست. قید رعایت حقوق اقلیت در واقع «قانون دموکراتیک» را به قانون دموکراتیک عادلانه و مبتنی بر «مصلحت عمومی» تبدیل می کند. (راسخ، ۱۳۹۲: ۹۵). بدینسان می توان گفت که «عدالت» خود در بردارنده ی مصالح و منافع همگان است و قانون البته با شروطی صورت مادی شده ی عدالت و تجسم «مصلحت عمومی» است.
معنای عدالت سیاسی به عنوان اساس اسلام این است که احکام و قوانین، نسبت به مصادیق هر موضوع و عنوانی به تساوی اجرا شود. به عبارت دیگر برابری مردم در برابر قانون شرع و قانون دولت متضمّن عدالت سیاسی نیز هست. (علیخانی، ۱۳۸۸: ۲۱۰) از طرفی از دیدگاه اندیشه‌ی سیاسی اسلام خوب بودن یک قانون به این است که مصلحت عمومی را در نظر بگیرد. (همان: ۲۲۴). این که «مصلحت عمومی» در گرو «قانون» و «عدالت» است سبب شده است که یکی از مفردات اندیشه‌ی سیاسی عصر مشروطه این باشد که «حکومت قانون به معنای حکومت عدل» است؛ چنان چه در اندیشه‌ی کسانی چون نایینی، ملا عبد الرسول کاشانی، محمد اسماعیل محلاتی، مستشارالدوله، ملکم خان و امین الدوله نیز منعکس شده است. (همان: ۲۲۷). بدینسان فرهنگ سیاسیِ معطوف به قانون (با شرایطی) چه از سوی حکومت کنندگان و چه از سوی حکومت شوندگان متضمن تأمین و تضمین «مصلحت عمومی» خواهد بود.
بنابراین فرهنگ های سیاسی ناظر به عدالت و قانون نظیر فرهنگ سیاسی اسلام و تشیّع به ویژه آن چنان که در گفتار و کردار امام اول شیعیان تبلور داشته است را می توان مظهر اعلای «مصلحت عمومی» دانست.
بنابراین به استناد نهج البلاغه فرهنگ سیاسی مطلوب فرمانروایان فرهنگی است که «مصلحت عمومی» را به مثابه قاعده ی آمره ای بپندارد که تحت هیچ شرایطی نمی بایست نقض شده و بر خلاف آن عمل شود. قانون گرایی یا همان شریعت سالاری،شورا، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت، بیعت، مدارا و امثال ذالک جملگی ابزارها و فنونی هستند که مآلا باید به مصلحت تمام مردمان و بدون هیچ تمایزی بینجامد.
۸.جمع بندی
توجه به بنیادهای هستی شناسانه و انسان شناسانه ی صاحب نهج البلاغه و زمانه و زمینه ی به وجود آمدن آن، پژوهشگر را به این نتیجه می رساند که فرهنگ سیاسیِ مطلوبِ نهج البلاغه فرهنگ سیاسی معطوف به مصلحت عمومی است. زیرا آن دسته ازآموزه ها و گزاره های نهج البلاغه که به سیاست و حکومت مربوط می شوند در ساحت های سه گانه ی اعتقادی، گرایشی و رفتاری از خصلتی عام گرا برخوردار هستند. به عبارت دیگر، با تکیه بر توحید و شأن والا و کرامت ذاتیِ نوع انسانی آحاد انسانها در قلمرو سیاست ورزی و اخلاقیات از حقوق مساوی برخوردار هستند. نهج البلاغه به ما نشان می دهد که موضوعاتی چون ضرورت تشکیل حکومت، غایات آن، کار ویژه های حکومت و ابزارهای سیاست ورزی نظیر رضایت عمومی، بیعت، شورا، امربه معروف و نهی از منکر، قانون گرایی و … همگی ناظر به سامان دادن امورات همه ی مردم (مصلحت عمومی) و نه برخی از آنها است. این ایده ممکن است بنا به مقتضیات زمان و مکان در چهارچوب دولت- مدینه، دولت- کشور و یا دولت- امّت ،ظهور کند. لکن محتوا که همان «عام گرایی در حوزه ی اخلاق و سیاست» است همواره ثابت خواهد ماند.
از این رو بر فرمانروایان لازم است تا در حوزه ی فرمانروایی، خود را موظف به در نظرداشت و تأمین و تضمین «مصلحت عمومی» افراد تحت امر خویش صرف نظر از نژاد، مذهب، طبقه، رنگ و … بدانند و همه ی شهروندان خود را از نقطه نظر غایات و کار ویژه های حکومت یکسان بدانند.
نتیجه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]




هدف دیگری که فردی کردن مجازات‌ها به دنبال آن‌ است، شناخت مجموعه عواملی است که به عنوان علل ناقصه متحد شده وبا تکمیل علت تامه باعث ایجاد پدیده مجرمانه شده‌اند. یکی از رویکردهای جدید فردی کردن مجازات‌ها، مبارزه با عوامل جرم‌زا است و تا زمانی که این عوامل شناخته نشوند چگونه می‌توان با آنها مبارزه کرد؟
تمام اقداماتی که قاضی کیفری در راه فردی کردن مجازات‌ها انجام می‌دهد در صورتی که نتواند عامل سازنده جرم را بشناسد مسلماً بی‌فایده خواهد بود. عوامل جرم‌زا در هر پدیده مجرمانه مختلف هستند. هر چند شناخت همه آن عوامل امری غیرممکن می‌باشد اما با تلاشی که صورت می‌گیرد عوامل اصلی شناخته خواهند شد.
هدف اصلی از تشخیص عوامل سازنده جرم، اولاً تعیین مقدار سهم اراده آزاد مرتکب می‌باشد تا بتوان با تعیین مجازات برای وی به شکلی که مجازات مانند آیینه‌ای، عکس‌العمل فعل ارتکابی و میزان تقصیر وی در پدیده مجرمانه باشد. تا به اصلاح وی منتهی شود. ثانیاً شناخت عوامل سازنده جرم که در پدیده مجرمانه و میزان تأثیر هر کدام به رسالت دوم فردی کردن مجازات‌ها جامعه عمل خواهد پوشاند. چون، با شناخت مجموعه عواملی که باعث بوجود آمدن پدیده مجرمانه شده‌اند می‌توان با اتخاذ تدابیری اقدام به مبارزه با عوامل جرم‌زا نموده و به دنبال کاهش جرایم و جلوگیری از تکرار جرم در جامعه بود. چون تا زمانی که میکروب‌های جرم زا در جامعه وجود دارند و هر لحظه در حال تکثیر هستند مبارزه سودی نخواهد بخشید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

د ـ تهیه و تدوین مقررات جزائی مناسب
یکی از اهدافی که هر تحولی یا عاملان هر تحولی در هر جامعه‌ای دنبال آن هستند تغییر موانع موجود در راه رسیدن به هدفشان است. فردی کردن مجازات‌ها نیز که در واقع تغییر رویکرد اِعمال مجازات‌ها علیه مجرم است برای رسیدن به اهداف خود به ناچار باید موانع خود را از سر راه بردارد. چون این تحول نیز به تغییرات اساسی در قوانین کیفری و قوانین دادرسی و قوانین اجرای مجازات‌ها دارد.
خوشبختانه تغییر این رویکرد که از زمان لمبروزو مکتب تحققی حقوق جزا آغاز شد مورد استقبال اکثر کشورها و اندیشمندان جهان واقع شد به طوری که در مدت اندکی کتاب کوچک «انسان جنایتکار» به ده‌ها زبان ترجـمه شد و باعث ایجاد انقلابی در کشـورهای اروپایی گردید.
تغییراتی در سیستم قوانین کیفری و دادرسی و اجرایی بوجود آمد به طوری که بتواند اهداف این رویکرد جدید را تأمین نماید. و با ظهور گراماتیکاومارک آنسل این تغییرات سرعت بیشتری به خود گرفت چون دیگر کسی اعتقادی به کارکردهای قدیمی مجازات نداشت و همه چیز در حال تحول بود. یکی از مهمترین چیزهایی که فردی کردن مجازات و حامیان آن سخت دنبال آن هستند این است که مقررات کیفری تغییر کند تا مجازات‌ها بتوانند به کارکرد جدید حقوق کیفری که همان اصلاح مجرم و مبارزه با عوامل جرم‌زا است جامع عمل بپوشانند.
تلاش در جهت فردی کردن مجازات‌ها بدون تغییر قوانین، حرکت در دو جهت متضاد است. چون قوانین گذشته همه در جهت تشدید مجازات‌ها و انتقام کیفری از بزهکاری هستند و فردی کردن مجازات‌ها خواهان تخفیف مجازات‌ها و جرم‌زدایی می‌باشد که مسیر آنها در جهت مخالف هـم می باشد فردی کردن مجازات‌ها بدون تغییر در قـوانین ممکن نخواهد بـود.
دراین فصل نیز در خصوص شناخت اصل فردی کردن مجازات ها و اهداف این اصل در خصوص حاکم به مجازت های یکی از اهداف این اصل شناخت بزهکاری می باشد شناخت بزهکار که خطر مقدم مراحل عملی کردن مجازات ها می باشد ویژگی خاصی برخوردار است دراین خصایص قاضی پرونده با تشکیل پرونده شخصیت واستعلام ازمراجع مختلف اعم ازروانشناسی و … به شخصیت واقعی مجرم نائل خواهد آمد و در این فصل هدف دیگری از فردی کردن مجازات ها به دنبال آن است که شناخت مجموعه عواملی است که به عنوان علل ناقصه متحد شده و باتکمیل علت نامه باعث ایجاد پدیده مجرمانه شده اندیکی از رویکردهای جدید فردی کردن مجازات مبارزه با عوامل جرم زا است در اصل دیگری که بر فردی کردن مجازات حاکم می باشد اصل واصول اهداف اجتماعی است که ارزشهاوهنجارهای جدید آفریده و برخی ارزشهای سنتی را زا گردونه خارج نموده است پدیده شهرنشینی نسبت به گذشته تغییر زیاد یافته و رشد نرخ جمعیت و بسط محیط های جذب جمعیتی و … مشکلات نو ، و پیچیده ای را فراهم نموده است و از اهدف دیگر فردی کردن مجازات ها پیشیگی فردی می باشدبه شکلی که مجرم بعد از تحمل کیف تنبیه شده و دیگر سراغ جرم نرود اما متاسفانه اعمال کیفرها در طول تاریخ حقوق کیفری خلاف این کار کرد کیفر را نشان داده است و از اهداف دیگر اصل فردی کردن مجازات ها اهداف شخصی است و در آن رعایت عدالت است که جایگاه منبع عدالت و علاقه وافر انسان ها به استقرار آن بر هیچ کس پوشیده نیست که از نظر حکیم و فیلسوف فرزانه افلاطون معنای عدالت و حق چیست ؟ و قرآن کریم نیز فلسفه ارسال را به قیام به قسط و اجرای عدالت دانسته است .
فصل سوم:
مراحل عملی فردی کردن مجازات‌ها
بخش اول: تشکیل پرونده شخصیت برای مجرمین
تشکیل پرونده شخصیت یکی از مهمترین مراحل فردی کردن مجازات‌ها می‌باشد. این پرونده همراه با پرونده کیفری و جهت انجام یک قضاوت عادلانه از طرف دادرس تشکیل می‌شود. در ابتدا به بررسی کلیات مربوط به شخصیت و تعاریف و محتویات این پرونده می‌پردازیم. سپس لزوم تشکیل این پرونده را در مراحل مختلف دادرسی و آثار اجرایی آن را پس از پایان مجازات مورد بررسی قرار دهیم. پس از آن نیز به شیوه‌های فردی کردن وآثار و تبعات آن می‌پردازیم و سپس به شرح و توضیح مفاهیم مهمی که لازمه فردی کردن می‌باشد؛ خواهیم پـرداخت. در نهایت به بررس مدرن‌ترین روش‌های فردی کننده‌ی مجازات‌ها خواهیم پرداخت.
گفتار اول: کلیات
شخصیت و عوامل مختلف آن درموارد بسیار زیادی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است و همچنین سازمان شخصیت هر انسان وعوامل گوناگون سازنده رفتار هر فرد مورد بررسی قررا می گیرد که در عنوان های زیر توضیحاتی را در این مورد بیان شده است که عبارتنداز :
یک- شخصیت و سازمان آن از نظر روان‌شناسی
معنای واژه شخصیت در لغت‌نامه دهخدا نقل گردیده است. این کلمه ماخوذ از زبان عربی بوده که به معنای شرافت و رفعت و بزرگواری و مرتبه و درجه است.( دهخدا، ۱۳۸۱،۲۵۴) ولی این واژه در معنای علم روان‌شناسی در فرهنگ معین به بحیه مختصِّ هر شخصّیت تعبیر شده است. ( طریقتی ، ۱۳۸۲،۳۹)
واژه شخصیت در فارسی معادل کلمات Personality انگلیسی و Personalite فرانسه می‌باشد که ریشه لاتین آن person به معنی از میان چیزی صحبت کردن است. چون در یونان باستان بازیگران تئاتر هنگام اجرای نقش از ماسک‌های مختلف‌الشکل در صورت خود استفاده می‌کرددند و از پشت ماسک صحبت می‌کردند. در تشبیه شخصیت آدمی، روانشناسان بازیگران نمایش را مثال آورده‌اند.
همانگونه که بازیگر در تمام مدت روی صحنه ماسک به صورت دارد و هویت واقعی خود را از دید تماشاچیان پنهان می‌کند انسان نیز در صحنه زندی ماسکی به صورت می‌کشد و چهره واقعی خود را می‌پوشاند. (سیاسی، ۱۳۷۵، ۳۹) شخصیت، سازمان با تحرک بدنی و روانی خود آدمی است که چگونگی سازگاری اختصاص آن فرد با محیط را تعیین می‌کند. البته عقیده آلپورت از سازمان با تحریک این است که شخصیت با اینکه همه عناصر تشکیل دهنده‌اش با هم ارتباط و پیوستگی دارند پیوسته در رشد و تحوّل نیز هست. ( سیاسی ،۱۳۸۲،۳۹)
ریموند کاتل، دانشمند انگلیسی، در تعریف شخصیت می‌نویسد: «شخصیت سازمانی است که اجازه می‌دهد پیش‌بینی کنیم آدمی در اوضاع و احوال معین، چه رفتاری خواهد داشت. (سیاسی ۱۳۷۵،۳۱۸) ». و تعریفی که آقای دکتر طریقتی از شخصیت کرده است چنین است «مجموعه و ترکیب خاص و غیر قابل تفکیک کلیه خصوصیات جسمانی و کرداری و تمایلات هوشی و عاطفی و روانی هر فرد که او را به صورت یک واحد در اجتماع مشخص می‌سازد؛ شخصیت اوست.»( طریقتی، شکرال۱۳۸۲، ۱۱۷)
پس به طور خلاصه می‌توان گفت که شخصیت یعنی؛ مجموعه‌ای از رفتارها و شیوه‌های تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگی‌های بی‌همتا بودن، ثبات، پایداری و قابلیت پیش‌بینی مشخص می‌شود.
دو- سازمان شخصیت
زیگموند فروید معتقد است در سازمان شخصیتی اولیه مفاهیم خودآگاه، ناخودآگاه و ضمیر آگاه اهمیت داشته است. فروید ضمیر بشر را به قطعه حجیمی از یخ تشبیه می‌کند که در آب شناور است. بخش کوچک ظاهری آن را ضمیر خودآگاه می‌خواند که در همه حال در دسترس افراد بشر بوده است و در تماس با محیط خارج است و شامل مسائلی می‌گردد که شخص را با محیط خارج ارتباط می‌دهد. در مقابل بخش عظیمی که ظهور ندارد، بخش ناخوآگاه است که از حدود آگاهی و دسترس افراد به دور بوده و خزینه خاطرات و حوادث زندگی اوست. و بخش نیمه آگاه او نیز کیفیتی مشابه به هر دو بخش دارد که شامل افکار و اندیشه‌هایی است که در ظاهر از وضوح بخش خودآگاه برخوردار نبوده ولی با کمی توجه و کوشش جنبه آگاهی به خود می‌گیرد. در بین دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه در حالت طبیعی و عادی پرده یا حجابی وجود دارد که از تردد افکار و خاطرات دردناک، از قسمت ناخودآگاه به خودآگاه جلوگیری می‌کند. این پرده در موقع خواب یا مستی کار طبیعی نداشته و خاصیت ارتباطی پیدا می‌کند که افکار و خاطرات مربوط به ناخودآگاه به بخش خودآگاه تردد پیدا می‌کند. این نظریه در اواخر قرن نوزدهم از طرف همین دانشمند مورد تجدید نظر واقع گردید. این نظریه که به سازمان شخصیتی ثانویه فروید موسوم گردید. مفاهیم نماد یا ایده و خود یا من و فراخود یا من برتر، معرفی و بیان گردیده است. دانشمندان دیگر نیز، هر یک به نوعی سازمان شخصیت را مورد بررسی قرار داده‌اند و دست به تقسیم‌بندی‌های مختلفی زده‌اند که اکثراً یک روش را در تقسیم‌بندی‌های خود مد نظر قرار داده‌اند.
در نظریات مختلف هم مطرح شده است و از نظر اینجانب نیز شخصیت هر انسانی باتوجه به عوامل شکل گیری آن در جامعه بوجودمی آیدوانسان نیز توسط جامعه واجتماع خودعوامل گوناگون را تشکیل می دهد.
سه- عوامل سازنده شخصیت
سازمان شخصیتی انسان بسیار پیچیده است و عوامل مختلفی از همان ابتدای خلقت انسان در شکل‌دهی آن مؤثر هستند. برشمردن و بررسی تک‌تک آنها در این مقاله برای ما امری ناممکن است و خود پژوهشی جداگانه می‌طلبد. ولی ما در اینجا فقط به عواملی که تا حدی مهمتر هستند می‌پردازیم. افلاطون در کتاب هشتم جمهوریت به نحوی قابل تحسین، ارتباط شخصیت را با انواع حکومت مورد بررسی قرار داده است و نشان می‌دهد که چگونه نوع حکومت سبب می‌شود که در اعضای جامعه، شخصیت ویژه‌ای به وجود آید. به همین ترتیب در سده نوزدهم از دیدگاه خاص، رابطه حیات اجتماعی مخصوصاً سازمان اقتصادی، با انواع شخصیت اعضای جامعه بررسی می‌شود. (صانعی، ۱۳۷۶ ، ۱۱۴)پس ما در اینجا به بررسی مهمترین عواملی که از همان ابتدا خمیر وجود انسان را تشکیل می‌دهند می‌پردازیم.
چهار- عوامل موثر بر شخصیت
الف ـ محیط قبل از تولد
از بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه به این نتیجه می‌رسیم که تمام عواملی که از همان ابتدای خلقت انسان، هر کدام به نوعی با آن در ارتباط هستند در شکل‌پذیری آن موثر هستند. تا جایی که پیامبر (ص) می‌فرماید: (الشقی شقی فی بطن امه و السعید سعید فی بطن امه) تحقیقات علمی نشان می‌دهند که بسیاری از شخصیت‌های نابهنجار امروزه به علت نابهنجاری‌های کروموزومی که به صورت ارثی به آنها رسیده است به وضعیت فعلی دچار شده‌اند. بسیاری از این نابهنجاری‌ها در شکل‌دهی شخصیت نابهنجار اجتماعی تا حدی اثر دارند که تلاش‌های تربیتی و تلاش خود فرد را برای جامعه‌پذیری ناممکن می‌سازند. در دوران بارداری مادر نیز، شیوه‌های نگهداری و نوع تغذیه و هزاران عامل دیگر می‌توانند در فرایند شکل‌دهی شخصیت نوزاد موثر باشند.
ب ـ تجربیات نخستین
همان گونه که در بسیاری از مواقع محیط اجتماعی، خانواده و عوامل تربیتی نمی‌توانند عوامل وراثتی قبل از تولد را که باعث شکل‌دهی شخصیت نابهنجار شده‌اند در موارد حاد خنثی نمایند و تلاششان بی‌ثمر است. در بسیاری از مواقع نیز، محیط اجتماعی که کودک بعد از تولد در آن قرار می‌گیرد آن قدر جرم‌زا است که در صورتی که شرایط قبل از تولد باعث شکل‌دهی شخصیت مثبت در طفل شده باشد؛ همچون سدی مانع رشد شخصیت بهنجار طفل شده و از طفل شخصیتی نابهنجار به وجود می‌آورد.
تحقیقاتی که پروفسور هانت در ایران انجام داده حاکی از آن است که هرگاه کودکی در سنین اولیه زندگی خود دچار کمبودهای عاطفی گردد به هنگام بزرگی در برابر محبّت و عواطف، بی‌تفاوت خواهد بود. در برخی از موارد نوزادان به خاطر همین کمبودهای عاطفی از بین رفتند. (افتخاری ، ۱۳۸۲، ۱۳۷)
محیط خانوادگی نامناسب مانع رشد شخصیت انسانی در کودکان می‌شود. محیط خانوادگی در رشد شخصیت انسان آن قدر مهم است که می‌تواند در تمام مراحل شکل‌پذیری شخصیت انسان موثر باشد. چون در نخستین سال‌های زندگی انسان شخصیت انسان همچون مومی نرم می‌باشد و بیشترین تأثیرات را از این دوره می‌پذیرد. عوامل تاثیرگذار بعد از تولد فراوانند که می‌توان از عواملی چون محیط زندگی، مدرسه، محیط دوستان، رسانه‌های گروهی و ده‌ها عامل دیگر نام برد که هر یک به نوعی در شکل‌دهی شخصیت انسان موثر هستند. به وسیله محیط اجتماعی مناسب می‌توان حتی شخصیتی ناتوان و عقب مانده را تا حدودی بهبود بخشید.( اریان پور، ۱۳۷۵، ۱۳۴)
دراین خصوص می توان اظهار نظر کرد که می توان با کتاب ونظریات مختلف شخصیت در انسان اشاره کرد که در این مورد نیز نظر اینجانب این است که شخصیت هر انسان بسته به عوامل محیط ومکانی دارد که توسط این نوع امکانات تشکیل می یابد.
پنج- شخصیت و رفتارهای غیر عادی
آقای دکتر طریقتی در کتاب مقدمه بر روانپزشکی کیفری ذکر می‌کند که رفتار غیر عادی یعنی رفتاری که خلاف عرف بودن آن بین اکثر مردم مشخص می‌گردد.( طریقتی،۱۳۸۲، ۱۸۲) رفتار غیر عادی، رفتار شخصی می‌تواند باشد که مبتلا به یکی از بیماری‌های شناخته شده شخصیتی شده است و تحت تاثیر همین سازمان شخصیتی، دارای رفتاری نامتعادل و نابهنجار باشد. و در غیر اینصورت علت نابهنجاری علتی غیر روانی خواهد بود. پس به طور خلاصه می‌توان گفت اختلالات شخصیتی گروهی از حالات روانی می‌باشند که بیماری نبوده بلکه شیوه‌های رفتاری هستند. خصوصیات این اختلالات عبارتند از:
ـ الگوهای رفتاری نسبتاً ثابت، انعطاف‌ناپذیر، ناسازگار، که به بروز مشکلاتی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و مشکلات شغلی و قانونی منجر می‌گردد.
ـ افراد دچار این حالات تصور می‌کنند که الگوهای رفتاری‌شان طبیعی و صحیح است.
ـ شخصیت این افراد در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است ناسازگار می‌باشد. یعنی؛ تفکر و رفتار انعطاف‌ناپذیری از خود بروز می‌دهند.
بنابراین اختلال شخصیت، رفتارهای ناسازگار و انعطاف‌ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت‌ها می‌باشد.
شش- اختلالات شخصیت (بیماری‌های شخصیتی)
در هر جامعه‌ای افرادی هستند که بدون آنکه بخواهند نمی‌توانند با هنجارهای اجتماعی سازگاری پیدا کنند. عملکرد آنها به خودشان و اجتماع ضرر وارد می‌کند. این افراد بیشترین مجرمین اجتماعی می‌باشند. این افراد شخصیتی بیمار دارند و نمی‌توانند با اجتماع انطباق پیدا نمایند. به نوعی در مقابل خود احساس درد می‌نمایند و با افکار و رفتارشان برای خود و دیگران ایجاد تشویش خاطر می‌نمایند. شخصیت نابهنجار همان اختلالات شخصیتی است که به ذکر چند مورد در اینجا می‌پردازیم:
(۱) بدبین (پارانویید)
این افراد دارای شک و بی‌اعتمادی غیر منطقی هستند و حالت تدافعی و حساسیت بیش از حدی نسبت به دیگران دارند.
(۲) منزوی (اسکیزویید)
از نظر هیجانی سرد هستند. در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند. گوشه‌گیر، خجالتی، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند.
(۳) وسواس
کمال‌گرا و دارای عادت خشک و مرد بوده و نیازهای طبیعی خود را مهار می‌کنند.
(۴) نمایشی (هیستریک)
وابسته، فاقد بلوغ فکری، زود رنج، عاطل و باطل و دائم خواستار تشویق و توجه دیگران بوده و با ظاهر یا رفتار خود با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ب.ظ ]




چو مردم ندارد نهاد پلنگ نگردد زمانه بر او تار و تنگ
ج۲ب۵۷۵
بدین گونه با او همی چاره جست نهانیش بد بود و رایش درست
ج۲ب۱۸۸۱
جلوه های دانش
« هیچ عزّی بزرگوار تر از دانش نیست . پس آموختن را وقتی پیدا مکن ، چه در هر وقت و در حال که باشی چنان باش که یک ساعت از تو در نگذرد تا دانشی نیاموزی و اگر در آن وقت دانایی حاضر نباشد از نادانی بیاموز که دانش از نادان نیز بباید آموخت از آن که هر هنگام که به چشم دل در نادان نگری و بصارت عقل بروی گماری آن چه تو را از وی پسندیده باید دانی که نباید کرد . » ( عنصرالمعالی،۱۳۶۴: ۳۴ )
زردشت در زمانی می زیسته که دانش گسترش چندانی نداشته است و بنابراین انسان در برابر رازهای طبیعت بناچار ناتوان و نادان بوده است و در این شرایط برداشت و واکنش انسان در برابر رویدادهای طبیعت باید بر پایه ی نادانی استوار بوده باشد . در چنین اوضاع و احوالی است که زردشت ظهور کرد و برای نخستین بار با بینشی شگفت انگیز و خردی روشن از آزادی گزینش بر پایه ی اندیشه سخن می دارد . » ( وحیدی،۱۳۵۵: ۱۱۴ )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

« در دین یشت از چیستا یعنی علم و معرفت سخن رفته است . در هفتن یشت (کوچک) فقرات یک وشش از خرثو که به معنی خرد و دانش است سخن می رود و از دانش فطری و اکتسابی یاد می کند . علم اساس سعادت دنیوی و اخروی است در مزدیسنا فراموش نشده است . » ( پورداوود،۱۳۷۸: ۲۶ )
« کدام یک از این دو بزرگتر است . کسی که پیرو راستی است و یا کسی که به دروغ گرویده است . دانا باید دانای دیگر را از آن آگاه سازد بیش از این نشاید که نادان سرگشته بماند . تو خود ای اهورا در پاک منشی آموزگار ما باش . » ( پورداوود،۱۳۷۷: ۳۱ )
اهتمام و توجه به علّو دانش در آیات قرآن ، احادیث و سخن بزرگان به چشم می خورد. حدیث معروف پیامبر بیانگر اهمیّت این موضوع از نظر دین اسلام است : « اطلبوا العلم و لو بالصین فان طلب العلم فریضه علی کل مسلم ، ان الملائکه تضع اجنحتها لطالب العلم رضاً بما یطلب . » ( پاینده،۱۳۶۳: ۶۴-۶۳ ) ( دانش را بجویید اگر چه در چین باشد . زیرا طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است و فرشتگان بال خویش را برای طلب علم پهن می کنند زیرا از آن چه وی در طلب آن است خشنود هستند . )
در شاهنامه عقل و خرد بر همه چیز برتری داده می شود .
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
ج۱ب۱۴
شعار مقدس ایرانیان و مفهوم آن مد نظر همه ی جهانیان است . این بیت نظر واقعی فردوسی را درباره ی علم آشکار می کند .
ارزش دانش از دیدگاه او تا آن جاست که در آغاز کتاب در قالب ابیاتی زیبا این مسأله را طرح می نماید بعد از ستایش یزدان بی همتا و خرد روشن گر به بررسی مسأله ی دانش و ارزش آن می پردازد .
به دانش ز دانندگان راه جوی به گیتی بپوی و به هرکس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن بدانی که دانش نیاید به بن
ج۱ب۳۳-۳۱
در بیتی دیگر رنج بردن در راه دانش را می ستاید :
به رنج اندر آری تنت را رواست که خود رنج بردن به دانش سزاست
شیخ کلینی در اصول کافی از زبان امام زین العابدین می فرمایند : لو یعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولوبسفک المهج وخوض اللجج (اگر مردم بدانند در طلب علم چه فایده ای است، آن را می طلبند ، اگر چه با ریختن خون دل و فرورفتن در گردابها باشد .)
فردوسی آموختن دانش را پناهگاهی مستحکم در برابر ناملایمان می داند و برای حافظت و دوام انسان و رستگاری او ، جایگاهی امن به شمار می رود .
تو را دانش و دین رهاند درست ره رستگاری ببایدت جست
ج۱ب۶۹
فراگیری علم باعث آشنایی انسان با فضایل و رذایل و بر حذر بودن او از صفات ناپسندیده می شود و انسان در زیر لوای علم ، خود را به زیور صفات نیک می آراید و همین عامل رستگاری او در جهان می گردد .
سخن و سخنوری
« کسانی که با زبان خود در میان دوستانشان خشم و سم منتشر کنند و به ضد تربیت ستوران باشند ، در نزد آنان نه کردار نیک بلکه اعمال زشت غالب است و برای ایمان دروغینشان به سرای دیو درآیند . » ( پورداوود،۱۳۷۸: ۱۱ )
« سخنی گویید که از اندیشه ی پاک سرچشمه گرفته است و کاری کنید که با کوشش و پارسایی از دست و بازو برآمده باشد . » ( ارباب کیخسرو،۱۳۸۰: ۴۱ )
« سخن اثر بخش بزرگترین و کارسازترین و به دوست داشتن سزاوارترین و برای آشکارا ورزیدن لایق ترین و در تـحصیل حقـیقت دیـن به مزدیسنا بــزرگ ترین است ، آن را می ستاییم.» (همان، ۶۰)
در حدیثی از پیامبر آمده است:رحم الله عبداً قال خیراً فغنم أوسکت عن سوءٍفسلم.(پاینده،۱۳۶۳ : ۳۴۷)(خدا رحمت کند بنده ای راکه سخن نیک گویدوغنیمت برد یاازبدگویی سکوت کند و سالم ماند.)
آیین سخنوری و آداب سخن گفتن در میان ایرانیان بسیار مهم و به آن اهتمام ورزیده اند. اصل بسیار مهمی است که فرد در جلوی شاه یا یک بزرگ چگونه سخن بگوید . برای رسالت به نزد بزرگان معمولاً افراد سخنور و آگاه و صاحب درک و فهم بسیار برگزیده می شدند و گاه پیش می آمد که شاه ، خود به عنوان فرستاده ، نامه را به دربار شاه دیگری می برد. چنانکه اسکندر چند بار این کار را انجام داد . افرادی هم که به سمت دبیری یا وزارت دربار برگزیده می شدند نیز دارای همین خصوصیات بودند .
سعدی می گوید :
زبان در دهان ای خرمند چیست ؟ کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی که جوهر فروشست یا پیله ور ؟
(سعدی،۱۳۷۵ :۱۰۷)
عنصر المعالی می گوید : سخن که به مردم نمایی بر روی نیکوترین نمای تا قبول بود و مردمان درجه ی تو بشناسند که بزرگان و خردمندان را به سخن دانند نه سخن را به مردم که نهان است زیـر سـخـن خـویـش . چنانکــه بــه تازی گـویـند : المـرء مخـبوءُ تحـت لسانه.( عنصرالمعالی،۱۳۶۴ : ۴۴)
سعدی می فرماید : هر که سخن نسجد از جوابش برنجد . (سعدی،۱۳۷۵ :۶۶۳۰)
همان طور که سخن نیک از روی عقل و منطق و سنجیده بیان شده باشد مایه ی آرامش خاطر است ، همان طور نیز سخنی که نسنجیده بر زبان جاری شود مایه ی بلا و مصیبت برای فرد است . در سراسر شاهنامه بر اعتدال و میانه روی در امور اهتمام ورزیده می شود و افراط و تفریط را هر چند از جانب پهلوانان و شاهان نامدار نیز باشد نمی پسندد .
کسی کز گزافه سخن راندا درخت بلا را بجنباندا
ج۵ب۲۳۷
سخنان فردوسی درباره ی سخن :
همان گنج و دینار و کاخ بلند نخواهد بدن مر تو را سودمند
سخن ماند از تو همی یادگار سخن را چنین خوار مایه مدار
ج۱ب۵۷-۵۶
شد آن نامور پر هنر شهریار به گیتی سخن ماند از او یادگار
ج۱ب۳۷۶۰
کسی کز گزافه سخن راندا درخت بلا را بجنباندا
ج۵ب۲۳۷
همی خواهم از دادگر یک خدای که چندان بمانم به گیتی به پای
که این نامه ی شهریاران پیش بپیوندم از خوب گفتار خویش
از آن پس تن جانور خاک راست سخنگوی جان معدن پاک راست
ج۶ب۹۰۲-۹۰۰
چنین است رسم سرای کهن سکندر شد و ماند ایدر سخن
سخن به که ویران نگردد سخن چو از برف و باران سرای کهن
ج۷ب۱۸۸۵ – ۱۸۸۹
همه خاک دارند بالین و خشت خنک آن که جز تخم نیکی نکشت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]




    • ارتباط
    • بسته بندي و برچسب زني
    • ارسال
    • حمل و نقل
    • رضايت مشتري و بازخورد

فصل پنجم – كنترل توليد و محصول

  • شناسايي مواد
  • موجودي
  • كنترل تغييرات مهندسي
  • قابليت رديابي

فصل ششم – ارتباط با تامين كننده

  • انتخاب تامين كننده
  • برنامه ريزي مواد و لجستيك – موافقتنامه / دستورالعمل
  • ارتباط
  • بسته بندي و برچسب زني
  • حمل و نقل
  • دريافت مواد
  • ارزيابي تامين كننده

همان طور که اشاره شد هریک از فصل‌های این متد شامل تعدادی سوال کیفی از وضعیت سازمان است. این سوالات بر حسب اهمیت به سه دسته‌ی F1، F2 و F3 تقسیم شده‌اند.
F3: اگر این نیازمندی‌ها در سازمان برطرف نشود، هزینه‌های زیادی به دنبال خواهد داشت.
F2: اگر این نیازمندی‌ها در سازمان برطرف نشود، رضایت مشتری و عملکرد سازمان به شکل جدی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
F1: اگر این نیازمندی‌ها در سازمان برطرف نشود، قدرت رقابتی سازمان کاهش خواهد یافت.
همان طور که مشخص است در این طبقه بندی، نیازمندی‌های F3 از بیشترین اهمیت (وزن 3) برخوردار هستند و به دنبال آن‌ ها نیازمندی‌های F2 (با وزن 2) و F1 (با وزن 1) حائز اهمیت می‌باشند. در کل به تعداد 206 نیازمندی در این متد معرفی شده است که هر نیازمندی در قالب یک سوال پرسشنامه مطرح می‌شود. در صورتی که آن نیازمندی در سازمان وجود داشته باشد، یک ‘X’ در کنار آن تایپ می‌شود. هر ‘X’ برای نیازمندی‌های F3، F2 و F1 به ترتیب 3، 2 و 1 امتیاز برای سازمان به ارمغان خواهد آورد. در نهایت با جمع امتیازهای به دست آمده، سازمان در یکی از سه سطح A، B و یا C قرار خواهد گرفت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سطح A: می‌توان سازمان را در زمره‌ی سازمان‌های کلاس جهانی در نظر گرفت. این مرحله در صورت کسب حداقل 90% امتیازها حاصل می‌شود. همچنین تمامی نیازمندی‌های F3 بایستی برآورده شده باشد و بیش از 6 مورد عدم انطباق در نیازمندی‌های F2 وجود نداشته باشد.
سطح B: سازمان در چندین حوزه دچار مشکلات به نسبت جدی است و برنامه‌های اقدامی مناسب جهت بهبود اوضاع موردنیاز است. این مرحله در صورت کسب امتیازی بین 75-90 درصد حاصل می‌شود. همچنین لازم است تمامی نیازمندی‌های F3 رعایت شده باشد و بیش از 12 مورد عدم انطباق در نیازمندی‌های F2 وجود نداشته باشد.
سطح C: سازمان در این مرحله دچار مشکلات بسیار جدی می‌باشد. هر یک از سه وضعیت زیر، سازمان را در این مرحله قرار می‌دهد:

  • عدم برطرف شدن نیازمندی‌های F3، حتی یک مورد
  • عدم برطرف شدن بیش از 13 مورد از نیازمندی‌های F2
  • کسب امتیاز کمتر از 75%

در فایل اکسل علاوه بر مشاهده‌ی امتیاز کلی سازمان، امکان مشاهده و تحلیل وضعیت سازمان در هر یک از فصل‌های شش گانه وجود دارد. همچنین گرائِمل و پینادو[77] (2011) در مقاله‌ی خود به بررسی اثربخشی متد MMOG/LE در صنعت خودروسازی پرداخته‌اند. نتیجه‌ی تحقیق آن‌ ها کارآمد بودن ابزار MMOG/LE در اندازه‌گیری عملکرد فرآیندهای لجستیکی را نشان می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ب.ظ ]