کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



ممکن است ارتقا تفکیک اجتماعی، بد نام سازی و مشکلات امنیتی را از بین نمی برد.

هزینه های پایین، حفظ جوامع محلی

بهبود و ارتقاء محلات پر جمعیت

جدول (۲): نقاط قوت و ضعف در روند اصلی مسکن اجتماعی

مسکن اجتماعی بلند مرتبه
مسکن اجتماعی، نوع خاصی از واحدهای مسکونی است که در آن واحدهای آپارتمانی دارای حیاط مشترک هستند و حتی می توانند در هر طبقه به صورت تک واحدی ساخته شوند و در عین حال دارای فضای سبز و پارکینگ به میزان کافی باشند. این نوع مسکن در صورتیکه در رعایت حریم ها و عرصه ها مرتکب اشتباهات شهرسازی و معماری مدرن، همانند طرح فضاهای غیر قابل کنترل و عمومی بدون برنامه ریزی، راهروهای طولانی و… بشوند، می تواند معضلات مهم اجتماعی را تشدید نماید. (افزایش جرم و جنایت و محل اجتماع تبهکاران) این نوع مسکن می تواند تراکم های بالا را بپذیرد و انواع مختلف واحدهای مسکونی از لحاظ متراژ و طبقات و امکانات را ارائه دهد.
مهمترین خصوصیت این نوع مسکن، تجمیع قطعات باز، سبز و استفاده از حداکثر تراکم می باشد. در نتیجه شبکه های دسترسی درجه سه و چهار بسیار کوتاه و کمتر می شوند. همچنین ایمنی بیشتر و رفت و آمد کمتری را دارا می باشند. ضمن اینکه در این نوع مسکن اصولاً خودگرایی بیشتر و در نتیجه کاهش بار خدمات شهرداری ها و نهادهای شهری ذیربط به مانند جمع آوری زباله، تامین آب شرب، نگهداری فضای سبز، دفع آب های سطحی، دفع فاضلاب، روشنایی محوطه و خیابان های درجه سه و چهار و … مطرح می شود، اما ساکنان این واحدهای مسکونی با تشکیل هیات مدیره و تشکیلات خاص فقط موظف به پرداخت هزینه ماهیانه خدمات عمومی فضای مشاع می باشند. مسکن اجتماعی را می توان به دو دسته آپارتمان های بلند و مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط تقسیم نمود.
آپارتمان های بلند
مهمترین دلیل شهرت زندگی در آپارتمان های بلند، مناظر زیبایی است که به ساکنان خود عرضه می دارد. به خصوص طبقات بالاتر که ساختمان های مجاور جلوی دید آنها را نمی گیرند. اما افزایش جمعیت در این مجموعه ها باعث کاهش امنیت شده و به علت عدم آشنایی همسایه ها و ارتباط کم آنها، آسانسورها، راهروها، اتاق رختشویی، پارکینگ و حتی فضاهای باز اگر تحت مراقبت کافی نباشند، ایمن نخواهند بود که در فصل بعد این نوع مسکن به طور مشروح عنوان می گردد.
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط
مجتمع های مسکونی با ارتفاع متوسط یعنی حداکثر هشت طبقه، جایگزین خوب و ماندگاری برای آپارتمان های بلند محسوب می شوند. آپارتمان های با ارتفاع متوسط در اوایل قرن بیستم در کشورهایی که در شرف صنعتی شدن بودند معمول گردید. این مجموعه ها به علت ارتفاع کمتر، به نسبت برج های مسکونی، جمعیت کمتری را دارند. (کشفی، محمد علی؛ حسینی، سید باقر؛ ۱۳۹۱)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی
در سبز فایل براساس تحقیقات، مشخص شده است که میان کیفیت مسکن و آسیب های اجتماعی مثل: خودکشی، اعتیاد، طلاق، مشکلات روانی و… رابطه مستقیم وجود دارد. به دلیل رشد جمعیت و گرانی زمین و محدود بودن زمین های مناسب، مسکن گسترش عمودی یافت. بدین سان به دنبال محدود شدن مکان، اضطراب، افسردگی، بی تابی و… پدیدار شد. از دیگر پیامدهای این معضل ناتوانی انسان در دستیابی به موقعیت های مطلوب است، از این رو هر فرد در تطبیق خود با محیط، فشار روانی بسیاری را تحمل می کند (کیهان زاده، ۱۳۸۰، ص ۹۶).
مشکلات عنوان شده زمانی که به ابعاد فرهنگی، اجتماعی و روانی آنها توجه نشد، فزونی یافت. اشراف ساختمان های اطراف، محروم شدن از نور طبیعی و تهویه نامناسب هوا، مسدود شدن دید و چشم انداز و بحران های روانی به لحاظ ازدحام و تراکم، انزوا و گوشه گیری، از بین رفتن محرمیت، قلمرو، سلسله مراتب خصوصی و… مشکلات را برای ساکنان حادتر می سازد.
به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مسکن، ما نیازمند ساختمان های بلند هستیم و از طرفی به منظور کاهش برخی آثار منفی و تبعات زیانبار آن نیازمند ضوابط و معیارهای خاصی هستیم. این مسئله نیازمند دیدی همه جانبه نگر نسبت به مسئله مسکن است، به همین منظور توجه به ابعاد کیفی و کمی تواماً؛ و اعتنا به مسئله از زاویه ویژگی های فرهنگی فضا از اهمیت خاصی برخوردار است، غفلت از این مسئله موجب شکست برنامه ها در این زمینه می شود. پس در راستای این زمینه ها ابتدا به بررسی عوامل تاثیر گذار بر مسکنی که می خواهند نقشی اجتماعی در رابطه با حریم و همسایگی بازی کند می پردازیم. که این عوامل تحت عنوان خلوت و قلمرو تعریف می شوند. (فتحی، سروش، ۱۳۹۱)
آپارتمان نشینی جز جدایی ناپذیر زندگی شهری امروزی ما گردیده است. اما امروز خواسته یا ناخواسته اکثر ساکنین شهرهای بزرگ آپارتمان نشین شده اند. اکثر مردم ما زندگی در خانه ای حیاط دار را به آپارتمان های لانه زنبوری ترجیح می دهند اما این نوع زندگی ناخواسته به صورت یک ایجاب در زندگی امروز در آمده است (کیهان زاده، ۱۳۸۰). از دلایل ایجاد مجتمع های مسکونی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
امنیت بالا
تامین برخی از نیازهای رفاهی
وجود پارکینگ های کافی و مطمئن
وسایل حمل و نقل عمومی
وجود فضاهای جمعی
فضاهای بازی امن برای کودکان
اما امروزه کیفیت زندگی در این مجتمع های مسکونی از سطح مناسبی برخوردار نیست و این مجموعه ها سرانجام رسالت خویش که ایجاد جامعه هایی کوچک، زنده و پویاست، ناتوانند.

محیط و پیرامون مسکن های اجتماعی
تامین رشد اجتماعی عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، می باید محیط پیرامون آن را نیز در بر بگیرد. چه مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط نامناسبی باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب باید از انجام کارهایی خودداری کرد که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین آن لطمه وارد می سازد. انجام دادن این امر جز از طریق شناخت خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست، بنابراین باید نیازهای خانواده ها را از جنبه های کالبدی و اجتماعی بررسی کرد (مشایخی، ۱۳۸۷).
وقتی مجموعه ای مسکونی ساخته می شود در واقع کانونی اجتماعی شکل می گیرد، این کانون برای حفظ ارزش های خود به انسجام مشخصی احتیاج دارد. اگر به این امر بی توجهی شود، بخشی از پیکره اجتماع از آن جدا و ارتباط خود را با آن از دست می دهد. اگر آمیختگی معینی بین سنین و نسل ها، مشاغل و طبقات اقتصادی و خانوارهایی با ابعاد متفاوت شکل بگیرد، به انسجام مطلوب تعبیر می شود (کیهان زاده، ۱۳۸۰). همواره باید توجه کرد که بدون وجود زمینه های لازم، یک محیط مسکونی نمی تواند به راحتی به یک کانون زنده و پر تحرک تبدیل شود که ارتباط بین اهالی آن گسترده و نزدیک باشد و اگر چنین ارتباطی وجود نداشته باشد، بی هیچ تردیدی زندگی در آن محیط دشوار می شود.

فضای باز و بسته شهری
فعالیت های جاری در شهر بسیار متنوع اند. به همان نسبت نیز بستر آنها از تنوع زیادی برخوردار است. هر فعالیت و رفتار یا مجموعه ای از آنها، یا در فضایی باز صورت می پذیرد یا در محدوده ای سرپوشیده که اصطلاحاً فضای بسته خوانده می شود. آن چه در این میان حائز اهمیت می باشد این است که فضا به اندازه توده ساختمانی نیروی سازمان دهنده مهمی در شهر دارد و نباید آن را محدوده ای به جا مانده از ساخت و ساز بناها دانست.
زیرا بخش مهمی از اعمال و فعالیت های انسانی در این فضاها اتفاق می افتد. در میان انواع فضاهای باز و بسته عمومی، فضای باز عمومی دارای اهمیت ویژه ای از دیدگاه حیات جمعی شهروندان هستند در حالی که فضاهای بسته عمومی، دارای انضباط و یا به عبارت بهتر محدودیت های خاص به لحاظ زمانی و مکانی، برای پذیرش و جذب شهروندان می باشد. فضاهای باز عمومی، بیشترین امکانات بالفعل و بالقوه را برای حضور شهروندان دارا می باشد، فضاهای باز عمومی امکان انگیزش انتخاب آزاد میان رفتارها، حرکت ها و اکتشافات بصری را برای تعداد معنی داری از مردم شهر فراهم می آورد (Lynch, 1972, p 108). به عبارت دیگر فضای منعطفی است که خود را به راحتی با گوناگونی رفتارها تطبیق می دهد و زمینه ای خنثی ولی القا کننده را برای کنش های خود انگیخته، فراهم می آورد (پاکزاد، جهانشاه، ۱۳۸۴).

فضای باز در گذشته و حال
سکونتگاه های سنتی
ترکیب کلی بافت های سنتی، متشکل از فضاهای باز و فراخی بود که بدنه های ساختمانی در شکل دادن به آنها نقش اصلی را داشتند. نوربرت شولتز آن را اصول خلق فضاهای باز توسط بدنه های ساختمانی نامیده و اظهار می دارد که این اصول می تواند تعاریف مناسب فضایی برای فضاهای باز به وجود آورد (پوردیهیمی، شهرام، ۱۳۷۸).
زیستگاه های سنتی انسان، ویژگی و شکلی داشتند که اختصاص به خودشان داشت. از این طریق، مکان ها قادر بودند لذتی فراموش نشدنی را برای ساکنان خود فراهم آورند. آغاز، رشد و مقصود خاص هر کدام از این زیستگاه ها، در چهره و مظاهر کالبدی آنها مشهود بود. سیمای شهر، مظهر منحصر به فرد زندگی و فعالیت شهر بود. لذا این امکان را برای ساکنان خود فراهم می کرد تا بتوانند از تجارب بصری غنی برخوردار گردند که به صورت احساس تعلق، شناسایی و محبت بروز می کرد.
بدین ترتیب، فضاهایی با معنی، با هویت، خوانا، متناسب و درخور انسان، به طریقی به وجود می آمدند، که کیفیت لبه ها نقش حساسی را در تعریف آن ها بر عهده داشتند. در این روش، فضا از طریق مشاهده مرزهایش ادراک می گردید. نحوه توزیع فضاهای باز، به نحوی بود که در سرتاسر سکونتگاه پراکنده می شد، تا دسترسی مردم به آنها حداکثر باشد. چرا که این فضاها جزیی از فضای روزمره محسوب می شدند که پاسخگویی به دسته ای از نیازهای مسکونی را بر عهده می گرفتند. به زبان دیگر، چنین شهری از ساختاری پیوسته بهرهمند بود، ساختاری که مهمترین عامل در ایجاد مفهوم تداوم و کیفیتهای وابسته به آن تلقی می گردد. (جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲)
سکونتگاه های مدرن
بر خلاف روش شکل گیری زیستگاه های سنتی، مدرنیسم مفهوم جدیدی از فضا را ارائه کرد؛ خودروها بر فضای شهری غلبه یافته و رابطه بین انسان ها و ساختمان ها را تغییر داد و فضای عمومی محصور مانند خیابان ها و میادین را آن چنان که بود، از میان برد.
پیشرفت های فناوری نیز فضای شهر را چند پاره کرده است. تنها احساساتی که به نظر می رسد وجود دارد، احساسات منفی، ناشی از ترس جرم و جنایت می باشد. فضای عمومی به جای آن که به عنوان بخش چند وجهی و باز در زندگی اجتماعی متجلی شود به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهدافی خاص استفاده می گردد (جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲).
الگوی توزیع این فضاها بر این نظریه استوار می گردد که فضاهای باز باید متمرکز، بزرگ و پراکنده باشند و از این طریق به بقیه شهر شکل دهند. از نظر طراحان دوره مدرنیسم، فضاهایی با کیفیت خاص تلقی می گردند که تجربه مهمی را در اختیار ساکنان شهر قرار دهند. تجربه ای که شخص باید در آن جذب شود؛ نحوه عمل و برداشت کاملاً متفاوتی با شرایط عادی در این فضاها داشته باشد. بدین ترتیب فضاهای شهری سنتی در توسعه های جدید از بین می روند و به جای آنها هکتار های پوشیده از ساختمان های مجزا و راه های لازم برای دسترسی به آنها جایگزین می گردد.
اصلی ترین هدفی که شهر سازی مدرن در پی ناهنجاری های اجتماعی قرن نوزدهم دنبال می نماید، بهبود کیفیت زندگی فیزیکی در درون واحد مسکونی است. این اصل، خود را به صورت امکان برخورداری بیشتر از طبیعت مطرح می کند و در پی آن، هدف طراحی معماری و شهر سازی مدرن به تامین آفتاب، تهویه و فضای سبز، آن هم فقط در داخل واحد مسکونی تقلیل می یابد. به طوری که اشاره کردیم، نظریه آزاد گذاردن سطح زمین به طور کلی، یکپارچه کردن فضاهای باز برای استفاده های عمومی، حذف فضاهای باز نیمه عمومی در محدوده های مسکونی و فضاهای باز خصوصی در درون واحدهای مسکونی است، که به مهمترین پارادایم جنبش مدرن در شهر سازی و علی الخصوص ساخت مسکن تبدیل می گردد (مصباح کیایی، شهرزاد، ۱۳۹۰).
فضاهای باز در این طراحی ها، ته مانده چیزهایی هستند که پس از ساخت و ساز باقیمانده اند. فضاهایی هستند طراحی نشده که بر حسب اتفاق و بدون قصد به وجود آمده اند و ترکیب آنها پراکنده و فاقد انسجام است، چرا که به کار بردن ساختمان های مجزا و تکراری، شهر را به یک مسئله ساده ریاضی تقلیل می دهد. در این گونه طراحی ها، وجه تمایزی بین جلو و عقب ساختمان ها به وجود نمی آید و فضاها در بخش های مختلف طرح عیناً تکرار می شوند و در محدوده های بستر طرح، به ناچار و به صورت ناگهانی قطع می شوند. نظریه فضایی مدرن که پیشتر توسط لوکوربوزیه تدوین شده بود، ساختمان های انفرادی نمادین و عظیمی را در بر می گیرد که ساختمان های کوتاه اطراف آن را احاطه نموده اند. مشکل در این است که تکرار این بناها با تعداد زیاد و در مقیاس وسیع، باعث از بین رفتن معنا و مفهوم و اهمیت انفرادی آن ها می گردد. در طراحی مدرن، کالبد شهر به اجزاء کارکردی آن تقسیم می شود و این قطعه، قطعه شدن تاثیر منفی بر زندگی شهری بر جای می گذارد، زیرا یکپارچگی شهر در مسلخ عدم ارتباط تعریف شده میان این قطعات، قربانی می گردد(جورابچی، کیوان، ۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 08:39:00 ب.ظ ]




۴-۳- مقایسه با سایر روش های پنهان نگاری
در این قسمت روش پیشنهاد شده پنهان نگاری مبتنی بر DWT-SVD را با روش نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) مورد مقایسه قرار می دهیم.
نخست به شباهت های این دو روش می پردازیم. ابتدا باید در نظر داشته باشید که روش پیشنهاد شده ما با روش نهان نگاری زارعی (۲۰۱۴) هر دو از طرح های پنهان نگاری مبتنی بر تبدیل موجک گسسته و تجزیه مقدار منفرد هستند. دوم اینکه هر دو روش نهان نگاری برای امنیت طرح نهان نگاری، بجای استفاده از دنباله اعداد تصادفی در علامت نهان نگاری از تصویر با متن معنادار استفاده می‌کنند که این مسئله بر عملکرد روش نهان‌نگاری می‌افزاید و از مشکل تشخیص مثبت – کاذب جلوگیری می‌کند. همچنین هر دو الگوریتم تصاویر رنگی RGB را پشتیبانی می‌کندو در ابعاد تصاویر محدودیتی ندارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اکنون به تفاوت‌های این دو طرح نهان نگاری می‌پردازیم. در روش زارعی (۲۰۱۴) تصویر پنهان نگاری در ضرایب فرکانس پایین LL از تبدیل موجک گسسته تصویر پوششی ذخیره می شود. در صورتی که روش پنهان نگاری پیشنهاد شده ما ضرایب باند HH از تبدیل موجک گسسته تصویر پوششی ذخیره شده است. یکی دیگر از تفاوت های دو الگوریتم این است که در الگوریتم زارعی (۲۰۱۴) از SVD چندگانه و الگوریتم PSO استفاده شده است در صورتی که در الگوریتم پیشنهادی از الگوریتم SVD استفاده شده است.
با توجه به آزمایش های انجام شده مشاهده کردیم روش نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) در مقابل حملات نمک و فلفل با مقیاس ۰٫۱ از ۱٫۰ و گاوسی به اندازه ۰٫۰۱ توانمند و مقاوم رایج می باشد و تصویر نهان نگاری را بخوبی بازیابی می نماید. در صورتی که الگوریتم پیشنهاد شده ما در برابر این حملات ناتوان و ضعیف است. در مقابل الگوریتم پیشنهادی در برابر حمله دوران و برش دارای عملکرد رضایت بخشی است ولی روش نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) در برابر این دو حمله کمی ناتوان عمل کرده است.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ نتیجه گیری و پیشنهادات
پنهان نگاری یا استگانوگرافی هنر برقراری ارتباط پنهانی است و هدف آن پنهان کردن ارتباط به وسیله قرار دادن پیام در یک رسانه پوششی است به گونه ای که کمترین تغییر قابل کشف را در آن ایجاد نماید و نتوان موجودیت پیام پنهان شده در رسانه را حتی به صورت احتمالی آشکار ساخت. در پنهان نگاری تصویر، سیگنال پنهان نگاری شده در حوزه مکانی یا یکی از حوزه ­های فرکانسی مثل تبدیل کسینوس گسسته، فوریه، و موجک و … می ­تواند پنهان شود. تکنیک­های پنهان نگاری درحوزه تبدیل، مقاومت بیشتری در مقابل حملات گوناگون در مقایسه با تکنیک­های حوزه مکان از خود نشان می­ دهند، چون وقتی از تصویری تبدیل معکوس گرفته می­ شود، نهان نگاره به طور بی­قاعد­­ه­ای در طول تصویر پخش می­ شود، بنابراین خواندن و اصلاح آن برای نفوذگر­ها بسیار مشکل خواهد شد.
با توجه به کارهای گذشته ای که در این زمینه انجام شده است، در این پژوهش قصد داشتیم تا
الگوریتم های پنهان نگاری در تصاویر دیجیتالی با بهره گرفتن از تجزیه مقدار منفرد را توسعه دهیم. برای این منظور از روش های پنهان نگاری ترکیبی که شامل تجزیه مقدار منفرد و تبدیل موجک گسسته می باشد استفاده کرده ایم.
در این طرح یک الگوریتم ترکیبی برای پنهان نگاری غیر قابل تشخیص تصاویر دیجیتال در حوزه تبدیل موجک گسسته و تجزیه مقدار منفرد ارائه شده است. هدف از این الگوریتم مخفی کردن پیام بوده است. در روش پیشنهاد شده با ترکیب تکنیک SVD و DWT باعث بهبود طرح پنهان نگاری مبتنی بر DWT
می شود. این الگوریتم از روش اعداد تصادفی در تصویر پنهان نگاری، از یک تصویر با متن معنی دار استفاده می کند. بنابراین کیفیت تصویر پنهان نگاری استخراج شده عملکرد الگوریتم را تضمین می کند. در روش پیشنهادی در استخراج تصویر پنهان نگاری حمله کننده از نوع الگوریتم به کاررفته در فرایند استگانوگرافی اطلاعی ندارد.
الگوریتم های پنهان نگاری و استخراج آن با بهره گرفتن از نرم افزار MATLAB 2013 پیاده سازی شدند. برای بررسی و ارزیابی روش پیشنهاد شده، کیفیت بصری تصاویر پنهان نگاری استخراج شده را با
اندازه گیری اوج نسبت سیگنال به نویز و میانگین مربع خطاها مورد مطالعه قرار گرفته است.
برای سنجش کارایی، الگوریتم پیشنهادی با الگوریتم زارعی (۲۰۱۴) مقایسه شده است. مقاومت تصویر پنهان نگاری شده توسط این الگوریتم در مقایسه با سایر الگوریتم ها در برابر رایج ترین حملات مانند Salt & Paper، Rotation، Gaussian و Cropping مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مقایسه از مقادیر پارامترهایی مثل اوج نسبت سیگنال به نویز و میانگین مربع خطاها استفاده شده است. بررسی های تحلیلی بر روی تصویر پنهان نگاری استخراج شده نشان می دهد که روش نهان نگاری زارعی (۲۰۱۴) با در مقابل حملات نمک و فلفل با مقیاس ۰٫۱ از ۱٫۰ و گاوسی به اندازه ۰٫۰۱ توانمند و مقاوم رایج می باشد و تصویر نهان نگاری را بخوبی بازیابی می نماید. در صورتی که الگوریتم پیشنهاد شده ما در برابر این حملات ناتوان و ضعیف است. در مقابل الگوریتم پیشنهادی در برابر حمله دوران و برش دارای عملکرد رضایت بخشی بوده است ولی روش نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) در برابر این دو حمله کمی ناتوان عمل کرده است.
برای تکمیل کارهای انجام شده در این پایان نامه می توان فعالیت های پژوهشی متعددی انجام داد از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
در این روش ما از ترکیب دو روش تبدیل موجک گسسته و تجزیه مقدار منفرد استفاده کردیم. می توان از سایر تکنیک های پنهان نگاری دامنه تبدیل مانند تبدیل فوریه گسسته و تبدیل کسینوسی گسسته به جای استفاده از تبدیل موجک گسسته بهمراه تجزیه مقدار منفرد استفاده کرد و نتایج آن را با هم مقایسه نمود.
روش ارائه شده در این تحقیق از تکنیک تبدیل موجک گسسته۱- سطحی بهمراه تجزیه مقدار منفرد برای عملیات پنهان نگاری و استخراج آن استفاده می نماید. می توان روش تبدیل موجک n- سطحی بهمراه تجزیه مقدار منفرد استفاده کرد و نتایج کار را با نتایج این تحقیق مورد مقایسه و ارزیابی قرار داد.
منابع و مآخذ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




۲۴

مأخذ: طالبی، ژاله، ۱۳۸۳، راهنمای طراحی معماری ساختمان های مسکونی، ص ۸۱

انواع ساختمان های بلند
(lepik, 2004) آسمان خراش ها در اواخر قرن ۲۰ گسترش پیدا کردند. ارتفاع جدید ساختمان ها به وسیله اختراع آسانسور و استفاده از تکنیک های ساختار فلزی ممکن شد. ساختمان اداری ۱۰ طبقه که در سال ۱۸۸۵ در شیکاگو به آسمان بلند شد، به طور کلی به عنوان اولین ساختار این نوع ساختمان مورد توجه قرار گرفت. توسعه سریع تکنولوژی که به سبب توسعه مالی در شیکاگو پرورش یافت موجبات رشد و ترقی این پروژه ها را فراهم نمود. پروژه های بلند مرتبه بیشتر برای دفاتر اداری استفاده می شدند و در شهرهای متراکم برای عملکردهای هتل اختصاص می یافتند (رزاقی اصل و دیگران، ۱۳۸۹). بطور کلی ساختمان های بلند مرتبه بر اساس نوع استفاده از آنها به شرح زیر تقسیم می شوند:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مسکونی: این ساختمان ها صرفاً مسکونی بوده و فقط برای سکونت افراد احداث می شوند.
اداری – تجاری: این ساختمان ها مناسب با احتیاجات اداری و تجاری بوده و بدین وسیله نیروی انسانی را در یک محل متمرکز نموده تا حداکثر بازده را از این تمرکز بدست آورند.
مختلط: اینگونه ساختمان ها برای چند کاربری متفاوت استفاده می شوند.

پیشینه تاریخی ساختمان های بلند
قبل از قرن ۱۹ میلادی، ساختمان های بلند محدود به فضاهای عبادی، اهرام، قلعه ها، مساجد و کلیسا ها بوده است که به عنوان نمادهای قدرت و ایمان در نظر گرفته می شوند. دیگر ساختمان های بلند شامل خانه هایی ۳ تا ۴ طبقه بوده اند که در آن ها طبقه اول به فعالیت های تجاری اختصاص می یافت. نوع غالب ساخت و سازها مصالح بنایی است. در روم باستان بتن در ساختمان ها مورد استفاده قرار گرفت که معروف ترین ساختمان بتنی این دوره معبد پانتئون است. (N. Rafizadeh, 2005)
با آغاز قرن ۱۹ میلادی، اسکلت فولادی جایگزین ساختارهای بنایی سنگین در ساختمان های بلند شد. پایداری کافی و انعطاف پذیری نسبت به ساختمان های بنایی دلیل خوبی بود برای توسعه سازه های فولادی و همزمان با انقلاب صنعتی، نوعی رایج از ساخت و ساز را شکل داد.
پیشینه زندگی در آپارتمان های بلند مرتبه به سال های بعد از جنگ دوم جهانی باز می گردد. طراحی این مجتمع های مسکونی جدید را می توان تلاش هایی دانست که در روند فراگیر شدن جنبش معماری مدرن به وجود آمد (جورابچی، ۱۳۸۲).
تفکر ایجاد مجموعه های بزرگ مسکونی و پاسخگویی به مسأله ی مسکن، از زمان فوریه، پرودن و ریچاردسون به عنوان پیش شهرسازان نوگرا شکل گرفت. بطوریکه در چارچوب این تفکر شهرسازی، لغت شهر حذف و مجموعه باب می شود. لذا فالانستر (مجموعه ی کار و زندگی) طراحی شده توسط فوریه در آن زمان یک شهر را شامل نمی شد، بلکه یک مجموعه ی زیستی برای انسان های مورد نظرش بود که مجهز به کتابخانه، تئاتر، نمایشگاه آثار هنری، تالارهای مطالعه، مکان های ورزشی، سالن های غذاخوری طرح شده بود. اما طرح های فوریه به مورد اجرا گذاشته نشد و فقط منبع الهام مجموعه های زیستی آتی گردید. به طوری که ژان پلیت گودن که رویای تأسیس یک فالانستر به سبک فوریه را در سر داشت، با الهام از فالانستر فوریه «فامیلستریو» را ایجاد کرد و اصلاحات اجتماعی خود را با اصلاحات معماری آغاز کرد. در فامیلستریو خانواده ها ضمن دارا بودن مسکن مستقل از استقلال فردی نیز برخوردار بوده و همچنین از امتیاز سرویس های مشترک نیز بهره مند می شدند. (N. Rafizadeh, 2005)
با این وجود صورت تکامل یافته، این تفکر خلاقه را باید در اندیشه های فردی چون لوکوربوزیه به عنوان یکی از برجسته ترین معماران و شهرسازان مدرنیست جستجو نمود. اوست که برای نخستین بار از نظریه ی توسعه عمودی شهر به عنوان آنتی تز رشد افقی دفاع می کند و با طرح نظریات خود زمینه ساز شکل گیری مجموعه های مسکونی بلند مرتبه می گردد. مسکن ها در ارتفاع گردهم می آیند، با اینکه تمرکز آنها تراکم مسکونی بسیار بالایی را فراهم می آورد، ولی این مجموعه ها تنها بخش کوچکی از زمین را اشغال می کنند (لوکوربوزیه، به نقل از شوای، ۱۳۷۵: ص ۲۳۹).
در نهایت آنچه استراتژی گذار از رشد افقی به رشد عمودی را به مثابه ی یگانه سیاست مفید و مؤثر در جهت حل مشکل زمین و مسکن در شهرهای بزرگ مطرح نمود و به ظهور کالبدی آن در قالب شهرک های حاشیه ی شهر و مجتمع های مسکونی مرتفع داخل شهر منجر شد، ضرورت های برخاسته از واقعیت صنعتی شدن شتابان جوامع و اشتیاق همگانی برای منتفع شدن از مواهب این رشد و پیشرفت صنعتی بود. در چنین شرایطی سیاست گذاران بخش مسکن در کشورهای مختلف کوشیدند با رویکردی واقعگرایانه به حل مسأله­ مسکن در شهرها بپردازند که تبلور کالبدی این طرح ها و برنامه ها عمدتاً در هیأت مجموعه های مسکونی متشکل از بلوک های آپارتمانی مرتفع قابل مشاهده است (بمانیان، ۱۳۹۰).

بررسی دیدگاه های مربوط به بلند مرتبه سازی
شناخت هر پدیده ای به درجه شناخت از نظریات و دیدگاه های مربوط به آن پدیده بستگی دارد، بدین معنی که با شناخت دقیق این دیدگاه ها، ادراک آن پدیده آسانتر می گردد. به همین دلیل لازم دانستیم نظریات و دیدگاه های مثبت و منفی مربوط به ساخت و سازهای بلند مرتبه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
از آنجایی که این رساله به ساختمان های بلند شهری با کاربری مسکونی می پردازد و در پی یافتن نواقص زندگی در این ساختمان ها براساس الگوهای رفتاری ایرانیان است. به بررسی برخی عوامل اجتماعی دخیل در این فضا ها می پردازیم، عوامل اجتماعی و فرهنگی جز ویژگی های انسانی محسوب می شوند و نقش اساسی در ایجاد محیط مطلوب در بناهای بلند ایفا می کنند، از طرفی نیز مطالعه در زمینه رفتار انسانی و ارتباط آن با ساختمان های بلند که شامل مسایل اجتماعی و تاثیرات رفتاری و مسایل محیطی می شود، اغلب کاری بسیار مشکل است. اما بدون بررسی این موارد بیان مطلب در مورد بناهای بلند ناقص است. بدین منظور به ارتباط این عوامل و بناهای بلند خواهیم پرداخت.

دیدگاه های مخالف با ساختمان های بلند مرتبه
در ارتباط با کیفیت زندگی شهری و مسائل اجتماعی، عقیده نظریه پردازان فوق بر این است که، آپارتمان های بلند به هیچ وجه جای یک مسکن سالم و طبیعی را نمی گیرند (بالکن جای باغچه)، مالکیت آپارتمانی هیچگاه جای مالکیت یک خانه معمولی را نمی گیرد. بعلاوه، ساختمان های بلند علیه خود انسان نیز عمل می کنند. زیرا زمینه لازم برای وقوع جنایات را فراهم می سازند. کودکان تماس مستقیم خود را با طبیعت و با همسالان خود از دست می دهند و این امر آثار تأسف باری را هم برای خود کودکان و هم برای والدین آنها در بر خواهد داشت (بحرینی، ۱۳۶۹، ص ۱۴).
صاحبان این نظریه بر این عقیده اند که بناهای بلند کیفیت زندگی شهری را به شکل های مختلف پایین آورده و با زیر پا گذاشتن ارزش ها و سنت های قدیمی زندگی نامناسبی در شهرها فراهم می آورد و صرفاً اجبار باعث شده است که در شهر به ساخت اینگونه بناها اقدام کنند، به گونه ای که شهرهای شلوغ و پرجمعیت اشکلات ترافیک و… ما را وادار می کند که عمارات را چند طبقه بسازیم؛ هرچه زمین کمیاب تر شود، بالاتر و بالاتر خواهیم رفت (مستری، ۱۳۴۹، ص ۲۱۵).
این مجموعه ها عموماً به صورت بلوک های دراز و متعدد آپارتمانی، با تعداد طبقات زیاد حتی تا سی طبقه و در زمین هایی که محدوده آنها بسیار بزرگ می باشد، ساخته می شوند. سطح زمین در این الگو، صرفاً جهت تامین دسترسی و پارکینگ و گاه برای تامین محدود تجهیزات و تسهیلاتی مانند زمین های بازی مورد استفاده قرار می گیرد که محیط هایی یکنواخت و خارج از مقیاس انسانی را ارائه می دهند. از یک سو مسایل و مشکلات ناشی از ارتفاع زیاد و از سوی دیگر کیفیت سکونت در این مجموعه ها را با تهدیدات جدی رو به رو کرده است. (پور محمدی و قربانی، ۱۳۸۲)
به کارگیری ساختمان های بلند مرتبه، به منظور تامین مسکن همگانی، با ناکامی هایی رو به رو بوده است. این نقایص را می توان به صورت خلاصه، در فقدان امنیت و ایمنی و نگه داری بد و ضعیف از اندک تسهیلات عمومی موجود در این گونه از بلوک های مسکونی، طبقه بندی کرد. و مهمترین مسئله مطرح شده در این نوع از مجموعه های مسکونی، وضعیت امنیتی این مجموعه هاست که از منظر وقوع جرایم و بزهکاری های اجتماعی شاخص است. (شماعی، علی؛ جهانی، رحمان؛ ۱۳۹۰)
در گذشته شهرها با طبیعت تعادل خاصی داشتند، براساس نظر دوکیادس ساختمان های بلند درست برعکس طبیعت و محیط زیست عمل می کنند و مقیاس محیط و جریان طبیعی هوا را نیز به هم می زنند و سبب ایجاد آلودگی می شوند. ساختمان های بلند کلیه ارزش های قدیمی کالبد و سیمای شهرها را زیر پا گذاشته اند و مناظر طبیعی شهرها را از بین می برند (بحرینی، ۱۳۷۶). لوئیس مامفورد منتقد بزرگ معماری، اظهار می دارد: مرتب کردن ساختمان های مرتفع پیوسته یا برج ها، حتی اگر به اندازه ای از یکدیگر جدا شده باشند که بر هم سایه نیندازند، ایجاد محیطی عاری از جذابیت است؛ چون که بناهای پیوسته یا برج ها خورشید را از محیط می گیرند و مقیاس انسانی را تخریب می کنند، محیطی که صمیمیت و آشنا بودن با آن برای خردسالان و بزرگسالان شادی بخش است (شوای، ۱۳۷۵، ص ۳۶۵).
به عنوان مثال: هنگامی که درهای دو مجموعه مسکونی بلند مرتبه پروت ایگو در سنت لویس میسوری و لافایتکورتز در بالیتمور مریلند در سال ۱۹۵۵ میلادی برای نخستین بار بر روی ساکنان اولیه گشوده شد، ستایش همگانی در مورد تامین مسکنی آرمانی برای طبقه کم درآمد برانگیخته شد؛ چرا که این واقعیت غیر قابل انکار بود که خانواده هایی که اجازه ورود به این مجموعه های یازده طبقه را پیدا کرده بودند، پیشتر خانه های بهتر از این در اختیار نداشتند. با این وجود سرانجام پروت ایگو به نماد غمباری از شکست مجموعه های بلند مرتبه همگانی تبدیل گردید.
در پروژه مینورو یاماساکی با بهره گیری از یک نظام دسترسی ترکیبی، محدوده وسیعی را مورد ساخت و ساز قرار دادند. با این حال از زیرساخت های اصلی اجتماعی همانند مهد کودک ها، کودکستان ها، مدارس و تسهیلات تفریحی در آن خبری نبود و تنها، تعداد محدودی زمین بازی، درست در مجاورت مناطق اختصاص داده شده به پارکینگ در نظر گرفته شده بود. در آغاز ساکنین این مجموعه بزرگ، نگرانی خاصی در مورد اعمال غیرقانونی نداشتند و کودکان خود را با آرامش خیال و ایمنی کامل در زمین های بازی تعبیه شده در فضای عمومی تنها می گذاشتند. اما فقدان نظارت های عمومی باعث گردید که ورود به محوطه برای همگان امکان پذیر باشد. بدین ترتیب ساکنان در مقابل بزهکاران و افراد شرور بی دفاع ماندند. هنگامی که صندوق نامه ها، سرسرا های ورودی، راهرو ها و آسانسورها مورد تهاجم قرار گرفتند و بزهکاران نقاط مناسبی را برای ارتکاب جرم در نظام راهروهای هزار توی مجموعه کشف کردند؛ کم کم ساختمان خالی از سکنه گردید و به تخریب مجموعه انجامید.
در حالی که در آغاز، این ساختمان ها با هدف تامین نور و تهویه مناسب و به صورت ضد آتش برای کسانی ساخته شدند که در مجموعه هایی پر ازدحام، مخروبه و غیربهداشتی سکونت می کردند اما این ساختمان های بی سرپرست با سرعت اعجاب آوری کیفیت خود را از دست دادند. خشونت و بزهکاری به امری متعارف در پهنه های عمومی تبدیل گشت و به علت عدم مدیریت مناسب در به کارگیری واحدهای مسکونی، پلکان ها و حتی آسانسورها تبدیل به محل خواب افرادی بی خانمان گردیدند.
همه این اتفاقات در تضاد با اشتیاق های اولیه ای قرار دارد که با ساخته شدن مجموعه های بلند مرتبه مسکونی، در دهه های پنجاه و شصت میلادی، برانگیخته شده بودند. دلسردی های گسترده در برخورد با این گونه مسکونی، از آن جا ناشی می شود که این ساختمان ها نه تنها بسیار پرهزینه بوده و گران تمام می شوند. بلکه در صرفه جویی کردن زمین و یا جلوگیری از رشد بی رویه شهر نیز ناموفق بوده اند. در حالی که طراحان اولیه، این گونه مسکونی را گونه ای آرمانی برای دستیابی به تمامی اهداف فوق الذکر معرفی می کردند. علاوه بر این، نقدهای ویران کننده ای از جانب ساکنان، در هر دو زمینه اجتماعی و زیبا شناختی بر این مجموعه ها وارد شده است. (شماعی، علی؛ جهانی، رحمان؛ ۱۳۹۰)
بدین ترتیب، در پی یک تنفر جهانی از زندگی در مجموعه های بلند مرتبه، ساخت چنین مجموعه هایی، علی الخصوص برای طبقه کم درآمد به شدت کاهش یافته است. در این دیدگاه ، ساختمان های بلند مرتبه به دلایل زیر نفی گردیده اند:
پایین بودن کیفیت زندگی شهری
جلوگیری از عملکرد صحیح واحدهای اجتماعی
بالا بردن تراکم های شهری و بالطبع آلودگی محیط زیست
جلوگیری از ایجاد سیمای شهری مناسب
فقدان امنیت و ایمنی و نگه داری بد و ضعیف از اندک تسهیلات عمومی موجود.
به هر حال به نظر می رسد نظریه پردازان اخیر به شکل افراطی، ساختمان های بلند مرتبه را مردود شمرده و به جنبه های مثبت بلند مرتبه سازی اعتقادی ندارند. (حبیبی، سهراب، ۱۳۸۸)

دیدگاه های موافق با ساختمان های بلند مرتبه
موافقان با ساخت بناهای بلند، ضمن ارائه ی دیدگاه ها و نظریات گوناگون، دلایل بسیاری برای مزیت این گونه بناها مطرح می کنند. بعضی از این نظریات، احداث بناهای بلند را نوعی واقع گرایی دانسته و با توجه به شرایطی که در قرن حاضر ایجاد گردیده است، بر استفاده از ساختمان بلند تاکید می کنند و در مجموع با توجه به رشد جمعیت شهرهای بزرگ، احداث ساختمان های بلند را راه حل طبیعی و مناسب جهت اسکان مردم در شهرهای بزرگ می دانند. (حبیبی، سهراب، ۱۳۸۸)
از طرفی احداث ساختمان های بلند را راه حلی برای خلوت کردن شهرها با متمرکز کردن ادارات، مراکز تجاری و حتی مسکن می دانند. بناهای بلند را می توان از موفقیت بزرگ تکنیکی معماری قرن بیستم به حساب آورده ضمن آن که این بناها جز با اختراع آسانسور و… قابل اجرا نبودند (میشل، ۱۳۵۳).
معمارانی چون گریپیوس معتقد بودند که ساختن بناهای مسکونی مرتفع، امکان استفاده از زمین آزاد (باغ) و زمین های بازی را بیشتر می کند، ساختمان و زمین، آفتاب بهتر و بیشتری می گیرند و از این روی خانه های بلند برتری دارند (اعتصام، ۱۳۴۲، ص ۲۵۲).
در طرح های شهری، معمارانی چون میس وندروهه و گروپیوس و… به عنوان موافقان با طرح ساختمان های بلند یا ساخت این بناها خواستار انجام تغییر اساسی در شهرهای بزرگ هستند و معتقدند تراکم جمعیت در شهرها روز به روز افزایش می یابد. برای استفاده از فضای آزاد، نور و هوای کافی، احداث ساختمان های بلند لازم است. بنابراین اساس طرح های معماران احداث پارک ها و گردشگاه ها است (گیدئون، ۱۳۵۰، ص۶۵۱). یک ساختمان بلند مسکونی در آشنایی و نزدیک شدن ساکنان خود همانند آشنایی هایی که در دهات و جوامع کوچک رخ می دهند، نقش اجتماعی مثبتی را ایفا می کند و خارج از این ارزشی مهم شناخته شده است (بهرون، ۱۳۷۵، ص ۴۳).
معماران بزرگی مانند گروپیوس نیز با دفاع از ساخت بناهای بلند اعتراف می کنند که ضرورت و اجبارهایی مانند کنترل توسعه ی شهر، کمبود اراضی شهری، نیاز به مسکن و وجود تقاضا در بازار و… طراحان را وادار به طراحی و اجرای ساختمان های بلند می کند. با این همه مطالبی که طرفداران دیدگاه اول علیرغم موافقت با ساخت و سازهای بلند مرتبه به آن اعتراف دارند این است که اجبارهای مختلف، برنامه ریزان و طراحان شهری را وادار به این امر می نماید. (Belinda Yuen, 2006)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




میزان تأثیر این عوامل بر عملکرد و قابلیت رقابتی شرکت پیش بینی می شود.
جدول ۳-۳: ماتریس اولویت عوامل داخلی. ]۱[.
این ماتریس اولویت عوامل داخلی را بر اساس دو معیار میزان اهمیت/حساسیت عامل و میزان اثر عامل بر عملکرد یا قابلیت رقابتی شرکت تعیین می کند و به مدیران در تشخیص عوامل استراتژیک داخلی ( با اولویت بالا ) کمک می کند. البته باید توجه داشت که بسته به شرایط سازمان و محیط آن و نظر مدیران و استراتژیست ها، از متغیر های دیگری نیز در قالب ابعاد این ماتریس استفاده نمود.
۳-۳-۱-۳-۳ ماتریس ارزیابی عوامل داخلی
ماتریس ارزیابی عوامل داخلی[۶۴] حاصل بررسی استراتژیک عوامل داخلی سازمان می­باشد. این ماتریس نقاط قوت و ضعف اصلی واحدهای وظیفه ­ای سازمان را تدوین و ارزیابی می­نماید، همچنین برای شناسایی و ارزیابی روابط بین این واحدها راه ­هایی ارائه می­نماید. برای تهیه یک ماتریس ارزیابی عوامل داخلی باید به قضاوت­های شهودی تکیه نمود، بر همین اساس نباید روش های علمی را به گونه ­ای تفسیر کرد که آنها را تنها راه توانمند، ارزنده و جامع به حساب آورد این ماتریس نیز همانند ماتریس ارزیابی عوامل خارجی در پنج گام و به شرح زیر تهیه می­ شود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گام اول:پس از شناسایی عوامل داخلی، مهمترین نقاط قوت و ضعف سازمان را مشخص نمایید(بین۱۰ تا ۲۰ عامل). نخست نقاط قوت و سپس نقاط ضعف را لیست نمایید.
گام دوم: به این عوامل با در نظر داشتن نظرات مدیران و دست­اندرکاران صنعت ضریب دهید، از صفر(۰) (اهمیت ندارد) تا یک(۱) (بسیار مهم است). ضریب داده شده به هر عامل بیانگر اهمیت نسبی آن در موفقیت شرکت خواهد بود. مجموع این ضریب ها باید یک (۱) شود.
گام سوم: به هر یک از عوامل رتبه یک الی چهار (۴-۱) بدهید. این رتبه­ها را می­توان مشابه مرحله قبل با بهره گرفتن از نظرات مدیران بدست آورد. عدد چهار (۴) به معنی قوت بسیار بالا، عدد سه (۳) به معنی نقطه قوت، عدد دو (۲) به معنی ضعف کم و عدد یک (۱) به معنی ضعف اساسی می باشد.
گام چهارم: نمره نهایی هر عامل را بدست آورید. بدین منظور امتیاز هر ردیف از عوامل درون سازمانی را در وزن آن ضرب نمایید و در یک ستون جدید درج نمایید.
گام پنجم: نمره نهایی سازمان برابر است با مجموع نمره نهایی کلیه متغیرها که در مرحله قبل محاسبه گشت.
جمع نمره های نهایی بین یک الی چهار (۴-۱)خواهد بود و میانگین آنها دو و نیم (۲.۵) می­باشد. اگر نمره نهایی سازمان کمتر از (۲.۵) باشد یعنی سازمان از نظر عوامل داخلی در کل دچار ضعف می­باشد و اگر نمره نهایی بیشتر از (۲.۵) باشد، بیانگر این است که سازمان از نظر عوامل درونی با در نظر داشتن جمیع موارد، دارای قوت می باشد.
جدول ۳-۴: ماتریس ارزیابی عوامل داخلی. ]۳[.
۳-۳-۱- ۴- وضعیت رقابتی( ماتریس بررسی رقابت)
پس از اینکه سازمان، محیط خارجی (کلان و خرد) را بررسی کرده و فرصت ها و تهدیدات را شناسایی نموده و از طریق ماتریس ارزیابی عوامل خارجی آنها را امتیاز بندی کرده و به موقعیت خود از نظر برخورداری از فرصت یا مواجه بودن با تهدید پی برد و نیز پس از بررسی عوامل داخلی، شناسایی عوامل کلیدی داخلی و مقایسه آنها ( با عملکرد گذشته، متوسط صنعت و رقبا) و شناسایی قوت ها و ضعف ها، آنها را با بهره گرفتن از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی امتیاز بندی کرده و موقعیت خود را از نظر داشتن قوت و ضعف مشخص کرد،نوبت به تعیین وضعیت شرکت در مقایسه با سایر رقبا ( وضعیت رقابتی ) می رسد.برای تعیین وضعیت رقابتی، ابزار مناسبی به نام ماتریس بررسی رقابت[۶۵] وجود دارد.
گام های تهیه این ماتریس را به صورت زیر می توان در نظر داشت:
گام اول: عوامل مهم و اولویت دار خارجی (فرصت ها و تهدیدات) و داخلی (قوت ها و ضعف ها) در ستون اول لیست می شوند.
گام دوم: سپس در ستون دوم با توجه به میزان اهمیت و حساسیت هر عامل در عملکرد و موفقیت سازمان ضریب اهمیتی بین صفر الی یک (۱-۰) به آن عامل تعلق می گیرد. تخصیص این ضرایب باید به گونه ای باشد که جمع ضرایب تمام عوامل بیش از یک (۱) نباشد.
گام سوم: در ستون مربوط به هر سازمان/ شرکت، با توجه به توان شرکت ها/ سازمان ها در رویارویی با هر عامل، رتبه ای بین یک الی چهار (۴-۱) در رابطه با هر عامل به آنها اختصاص پیدا می کند. تخصیص رتبه بدین صورت است که اگر شرکت یا سازمانی در استفاده مناسب از یک قوت یا بهره گیری بهینه از یک فرصت پیش آمده قابلیت و توان بالایی داشته باشد، رتبه آن در ارتباط با این عامل ( قوت یا فرصت ) فرضی نزدیک به چهار (۴)خواهد بود. ولی اگر از توان کمتری برای بهره گیری از قوت ها یا فرصت ها برخوردار باشد، رتبه آن نزدیک به یک (۱) خواهد بود. در رابطه با ضعف ها و تهدیدات هم به همین شکل عمل می شود. بدین صورت که اگر سازمان توان کافی برای مقابله با یک تهدید و رفع یا از بین بردن یک ضعف را داشته باشد، رتبه آن در ارتباط با این تهدید یا ضعف نزدیک به چهار (۴) خواهد بود و لی اگر از توان کمتری برخوردار باشد رتبه آن نزدیک به یک خواهد بود. در اینجا لازم نیست که جمع رتبه های مربوط به تمام عوامل چهار (۴) شود.
گام چهارم: در ستون مربوط به هر سازمان/ شرکت، ضرایب ستون دوم و رتبه های قسمت اول ستون مربوط به هر سازمان/ شرکت در هم ضرب می شوند تا امتیاز آن عامل ( قوت یا ضعف، فرصت یا تهدید ) برای شرکت/ سازمان مشخص شود. در انتهای این ستون از جمع امتیازات بدست آمده امتیاز نهایی هر سازمان/ شرکت از نظر برخورداری از قوت یا ضعف و فرصت یا تهدید تعیین می شود.
گام پنجم: از مقایسه امتیازات نهایی بدست آمده برای هر سازمان / شرکت و با بهره گیری از قضاوت شهودی، می توان وضعیت شرکت را در مقایسه با سایر رقبا تعیین کرد.
جدول ۳-۵: ماتریس بررسی رقابت. ]۳[.
۳-۳-۱- ۵ اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت، مأموریت سازمان را عملی می کند. تعیین اهداف یک سازمان از مهم ترین وظایف مدیریت آن است. اهداف سازمان راهنمای مدیریت است تا هرگاه از مسیر خارج می شوند با کمک آنها به مسیر بازگردند. هدف های بلند مدت بیان گر نتیجه های مورد انتظار از اجرای استراتژی های مشخص می باشد. چارچوب زمانی اهداف بلند مدت معمولاً بین ۲ تا ۵ سال می باشد.
بنابراین اهداف بلند مدت از یک طرف با مدموریت سازمان و از طرف دیگر با استراتژی ها در ارتباط است بطوریکه بصورت رهنمود هایی مشخص جهت تحقق مأموریت سازمان بوده و بعنوان نتایجی معین هستند که انتظار می رود پس از تعیین و اجرای استراتژی بدست آیند.
۳-۳-۱-۵-۱ ویژگی اهداف بلند مدت
هدف های بلند مدت باید دارای ویژگی های زیر باشند:
قابل قبول[۶۶] : کارکنان و مدیران سازمان باید اهداف تعیین شده را قبوا داشته باشند و آن را عملی بپندارند بنابراین باید با کمک کارکنان اهدافی قابل قبول تعیین شود تا موثر واقع شود.
انعطاف پذیر[۶۷] : سازمان برای کامیابی در صحنه بازارهای متلاطم و به شدت رقابتی امروزی باید با توجه به الزامات محیطی و نیز با توجه به امکانات خود اهدافی تعیین کند که از انعطاف لازم جهت اعمال تغییرات ضروری به اقتضای تحولات محیطی برخوردار باشد.
قابل اندازه گیری[۶۸] : هدف ها باید کمی و قابل اندازه گیری باشد یا به گونه ای باشد که بتوان آن را کمی نمود. بنابراین هدف ها باید به روشنی و صراحت نتایج را در چارچوب مشخص بیان نمایند. بکاربردن عدد و رقم سوء تفاهمات را کاهش می دهد.
بر انگیزاننده[۶۹] : اگر بخواهیم در حداقل زمان ممکن(بطور اثر بخش) و با صرف حداقل منابع ممکن(بطور کارا) یعنی با حداکثر بهره وری به اهداف دست پیدا کنیم باید هدف ها برانگیزاننده باشند.
مناسب[۷۰] : اهدافی که تعیین می شوند از یک طرف باید با چشم انداز، مأموریت و مقاصد کلی سازمان و از طرف دیگر با شرایط محیطی و درونی سازمان تناسب لازم را داشته باشند و هر هدف باید گامی بسوی دستیابی به مقاصد سازمان باشد.
قابل فهم[۷۱] : کارکنان سازمان تا زمیانیکه مقصدی را نشناسند و ماهیت و ضرورت آن را درک نکنند حاضر نمی شوند به دنبال آن رفته و در راستای آن فعالیتی را انجام دهند. بنابراین اگر سازمان بخواهد اهداف مفید واقع شوند باید با مشارکت خود کارکنان هدف ها را بنحوی تعیین کنند که روشن و قابل فهم باشند.
دست یافتنی[۷۲] : اگر این تصور در کارکنان و مدیران سازمان ایجاد شود که اهداف تعیین شده، غیر واقعی و غیر قابل دست یافتن هستند، انگیزه خود را برای فعالیت موثر و دستیابی به اهداف از دست داده و مستاصل خواهند شد. بنابراین اهداف سازمان باید با مشارکت آنان طوری تعیین شوند که واقعی و دست یافتنی به نظر برسند.
هماهنگ با سایر اهداف[۷۳] : اگر با دید سیستمی به سازمان، فرایند ها و اهداف آن بنگریم، اهداف در صورتی می توانند سازمان را به موفقیت رهنمون شوند که هماهنگی لازم را با سایر فعالیت ها و اهداف سازمان داشته باشد. بطوریکه همه در یک راستا و آن هم موفقیت سازمان باشند. بنابراین هر کدام از اهداف سازمان باید به گونه ای تعیین شوند که با سایر اهداف سازمان هماهنگ باشد.
۳-۳-۱-۵-۲ دامنه اهداف بلند مدت
برخی از انواع اهدافی که می توان در سازمان اتخاذ نمود عبارتند از:
اهداف جهت دار / هدایتی (رهبری بازار- گستردگی بازار)
اهداف عملکردی (رشد – سودآوری)
اهداف درون سازمانی (کارایی – کارکنان – خلاقیت و نوآوری)
اهداف برون سازمانی (مسولیت اجتماعی – تصور عموم – رفاه جامعه)
۳-۳-۱-۵-۳ حوزه های اهداف بلند مدت
زمینه هایی که شرکت ها / سازمان ها می توانند اهداف خود را در قالب آنها تعیین کنند، عبارتند از:
سود آوری( سود های خالص )
اثربخشی
رشد
ثروت سهامداران
بکارگیری درست منابع
شهرت و اعتبار
توجه به کارکنان
توجه به جامعه
رهبری بازار
۱۰) رهبری تکنولوژیک
۱۱) بقاء
۱۲) موقعیت رقابتی
۱۳) مسئولیت اجتماعی
۱۴) بازاریابی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ب.ظ ]




اشکال پانزدهمتضاد حکم ارتداد با تساوی ادیان یا پلورالیسم دینی
عده ای با اتّکاء بر مبانی لیبرالیسم و روش پوزیتویسم (تجربه گرائی) در قالب پلورالیسم دینی سعی در توجیه و ترویج ارتداد از اسلام دارند.
نویسندۀ کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت در مقالۀ «صراطهای مستقیم»( کیان۲۶، فروردین ۷۶، ص۴)که بنظرمی رسد ترجمه نظریه «جان هیک» و محمد آرکون و فضل­الرحمان است، تلاش می کند با انکار حقانیت اسلام و عرفی سازی و تنزل آن در حد دین های تحریف شده و ساختگی، رأی به تساوی ادیان داده و از این رهگذر راه را برای از بین بردن قباحت تغییر عقیده از اسلام به سمت هر دینی غیر از اسلام باز ­کند اعم از هندو یا تایلندی و یا شیطان­ پرستی آمریکایی و مهمتر از همه بهائیگری که نقطه اوج اباحه گری و ارتداد می باشد!

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ایشان می گوید:
اولاً: نباید بر چیزی به نام عقاید حقه تاکید کرد، «زیرا مستلزم ابطال دیگران است». اصول اعتقادات و معارف اسلامی نیز حداکثر در حد دگم ­هایی تلقی می شود که هر مذهبی مقداری از آنها را برای پیروان خود دارد و قابل اثبات یا ابطال (و لذا علمی) نیست. از حقانیت و بطلان عقاید نمی توان مطمئن شد، و امکان داوری وجود ندارد. بنابراین همه عقاید علی السویه باید به رسمیت شناخته شود.( این مطلب دقیقاً استدلال لاادریون و ملحدین پوزیتویست می ­باشد که داده ­های دینی را شناخت ­ناپذیر می­ دانند. ر ک. فصل ۴٫ نقش تجربه­ گرائی و علم­ زدگی در ظهور ارتداد.)
ثانیاً: دین «شریعتی» یعنی احکام فقهی اسلام نیز، مانع پلورالیسم خواهد بود. پس وظایف عملی، و مناسک و احکام فقهی را نباید از شاخص­ های اصلی دین ­داری دانست. (یعنی می­ توان مسلمان بود ولی نماز نخواند – روزه نگرفت – حج و مهریه و نفقه و عقد و ازدواج و ارث و قصاص و دیات و … را قبول نداشت).
ثالثاً: اخلاق نیز، معیارهای متفاوت دارد و در موارد بسیاری، نمی توان قضاوت کرد که کدام روش اخلاقی، صحیح است و کدام غلط؟ بنابراین علاوه بر عقاید و احکام، در اخلاق نیز به نوعی نسبیت قایل می شویم.
به قول ایشان: «چون به یقین نمی­ دانیم رأی که درست است، به همه ارج می ­نهیم و هیچ کدام را از میدان خارج نمی­ کنیم. (پلورالیسم اپیستمولوژیک) وی معتقد است آنان که شک نیاورده و یقین دارند، و از وحدت می گویند و تن به کثرت و تردید نمی دهند، تحمل ناپذیرترین جانوران روی زمین اند» و جامعه پلورالیستیک، جامعه ای است غیر ایدئولوژیک. و نباید در آن تفسیر خاصی از دین بشود و عزم بر الگو دادن و وحدت طلبی در امر دین و اخلاق و زندگی، عزم محال است و وزر و وبال.
به اعتقاد او «اساساً به جای نزاع حق و باطل، باید از نزاع، حق و حق ، گفت. تاکنون عده ای را اهل هدایت، و عده ای را اهل ضلالت، می دانستند. حال آن که نباید پیدایش عقاید گوناگون (که احیاناً آنان را باطل می پنداریم) را محصول تحریف، توطئه، بدخواهی بدخواهان، جعل جاعلان و کفر کافران دانست که عناوین صرفاً فقهی و دنیوی است.»( رحیم پور ازغدی، مجله نقد، شماره ۴، پاییز ۱۳۷۶، ص ۷۷ و ۹۵ و ۹۰ و ۹۱)

الف – در این مقاله، مرز بین مومن و کافر، توحید و شرک، ظلم و عدل، خوب و بد، زشت و زیبا، حق و باطل، فرو می ­ریزد و کلاً فلسفه ارسال رسل، بیهوده و بسیاری از آیات قرآن کریم که از حق و ناحق، و انحراف ادیان، توسط دنیاپرستان سخن گفته دروغ و در نتیجه، خداوند متعال کذاب محسوب می ­شود که فرموده است:” إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ”(آل عمران، ۱۹) و ” وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ”(آل عمران، ۸۵)
ب – انتقاد دیگر بر این نظریه عبارت است از: اصل قرار دادن تساوی ادیان و تکثّرگرایی به عنوان امری قطعی و خدشه ناپذیر و تضاد آن با حکم به قول آنها غیرانسانی ارتداد، که نتیجه حاصله از آن حذف اسلام و اثبات حقانیت ادیان غیراسلام می شود!
ج – عدم صداقت در ادعّا، زیرا با حربۀ پلورالیسم راه را برای خود باز می کنند. می گویند چون معلوم نیست چه کسی درست می گوید و چه کسی نادرست؛ همه ادیان بر حق­اند سپس از دینی که نمی پسندند، یک حکم ظاهرا ضدانسانی پیدا کرده و با همان یک حکم که فلسفه آن را تعمداً نمی فهمند کل اسلام را مورد اتهام قرار داده و مجوز اخراج آن دین از دایرۀ پلورالیسم را صادر می ­فرمایند. و پلورالیسم مورد ادعا و دروغین و پرعیب خود را نیز در کمال ناباوری زیر پا گذاشته و اسلام را در دایرۀ آن جای نمی دهند! به اعتقاد ما این یک پارادوکس فلسفی است که انسان دم از پلورالیسم دینی بزند ولی اسلام را قبول نداشته باشد.
د . همچنین ایشان معلوم نیست به چه دلیل واژه ­هائی چون کفر و جهل و بدعت و تحریف که در قرآن آمده است را عناوین صرفاً فقهی قلمداد می کند وقتی قرآن کریم انحراف دین یهود را ناشی از تحریف علماء یهود می ­داند با این سخن آقای سروش خداوند دروغگو می شود زیرا این عناوین ساختۀ فقهاء هستند و انحراف یهودیان ناشی از تحریف و توطئه نیست! خدا نعوذ بالله هم علماء یهود را بناحق متهم کرده و هم ظالمانه آنها را لعنت و وعدۀ جهنّم داده “فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَهٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ” (مائده، آیه ۱۳)
پس به [سزاى] پیمان شکستن شان لعنت شان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم [به طورى که] کلمات را از مواضع خود تحریف مى‏ کنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى ‏شوى مگر [شمارى] اندک از ایشان [که خیانتکار نیستند] پس از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى ‏دارد.
ه . چگونه ممکن است که انسان دم از پلورالیسم دینی و آزاد اندیشی بزند ولی مخالفین خود را جانورانی تحمل ناپذیر خطاب کند؟! آیا این جملات نشانۀ آزاد اندیشی است یا یک پارادوکس کاملا منطقی و واقعی؟!
اگر در این سخن سفسطه ­آمیز جان هیک که می گوید:
«اسلام نیز، این امتیاز را دارد که تاثیری مثبت و سازنده بر حیات میلیونها انسان نهاد و بخش عظیمی از جهان را غنای فرهنگی بخشید و البته این خال هم بر چهرۀ اوست که پاره­ ای از کشورهای اسلامی، مجازاتهای زننده و غیرانسانی را در حق مجرمان روا می ­دارند».( فصلنامه نقد، شماره ۴، پاییز ۷۶، چاپ دوم، پلورالیزم دینی، ص ۸۹٫)
تأمل بیشتری شود در می یابیم تمام این بافتن­ ها و تاختن ­ها برای گفتن همین یک جمله اخیر علیه جزائیات اسلام است که مانع اباحه گری ملحدان و مفسدان فی ­الارض است!
این شبهه را فقط از این جهت آوردیم تا نشان دهیم حکم ارتداد با پلورالیسم دینی مورد ادعای غربگرایان نیز در تضاد است و مانعی بزرگ بر سر راه مدافعین جریان ارتداد می ­باشد. و هدف این تئوریها چیزی جز ریشه کن کردن اسلام نیست گرچه به ظاهر صورتی علمی بدان می دهند.
استاد جعفر سبحانی می ­فرمایند:
پلورالیزم دینی (به معنی تساوی همه ادیان) نتیجه ­ای جز انکار وحی – آن هم به صورت محترمانه – ندارد، وحیی که اساس شرایع آسمانی را در مثلث عقاید، احکام و اخلاق تشکیل می ­دهد، و با انکار وحی چیزی به نام «دین» و «شریعت» باقی نمی­ ماند.(سبحانی، ۱۳۸۱: ۷۹)
ایشان به کرّات فقه را مورد حمله، تحقیر و تمسخر قرار داده و آن را جزو شاخصه های اصلی دینداری به حساب نمی آورد و آن را مانع حضور اسلام در باشگاه پلورالیسم می داند. تاکید و اصرار ایشان بر حذف فقه که پرچم اسلام و وجود آن علامت مسلمان بودن و به قول امام خمینی تمام فلسفه اسلام را آشکار می کند. تکرار سخنان اگوست کنت و ملی گراهاست که با حربه عقلانیت و علم گرائی،عصر دین داری را پایان یافته می دانند و تکرار حیله دراویش است که با حیله وصول به حقیقت به ترک شریعت سفارش می کنند و تکرار سخن فرق ضّاله ای چون اسماعیلیه و بهائیت است که به نسخ شریعت محمدی قائل هستند و تأکید همه این فرقه ها بر نسخ و حذف شریعت و فقه اعجاز این حدیث را ثابت می کند و پرده از این حقیقت برمی دارد که واقعا ” فقهاء حصون اسلام هستند ” و نشان می دهد که فقه و شریعت اسلامی بزرگترین سدّ و دژ در مقابل دشمنان اسلام بوده و حفظ اسلام با دژ شریعت و فقهاء امکان پذیر است.(ر.ک. بخش مرجئه، ص۹۹، از ج ۳، بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی، کتاب تلبیس ابلیس، ابوالفرج ابن الجوزی، در مورد اباحه گری صوفیان و کتاب فتنه باب از اعتضاد السلطنه در مورد پیدایش و اهداف بابیان و بهائیان)
و اشکال دیگر این است که این پلورالیسم مورد ادّعا بر نوعی شکاکیت محض، نسبی گرائی و پوزیتویسم استوار است که به موضوع شناخت ­شناسی مربوط می­ باشد. و تا حدودی در فصل دوم از بخش دوم مورد انتقاد قرار گرفته است.
ایشان مدعی است که بر هیچ چیزی به عنوان عقاید حقّه نمی ­توان تاکید کرد چون امکان داوری وجود ندارد و به یقین نمی ­دانیم چه کسی درست می­ گوید و چه کسی نادرست. پس همه درست می گویند و ارتداد حقّ است! به این شبهه که بیشتر به نوعی بیماری روانی است در فصل دوم از بخش دوم اشاره خواهیم کرد و برای آنکه بدانیم مبنای این نظریه جزو افکار منسوخ شده غرب است و هیچگونه نوع­آوری در آن نیست. رجوع شود به نظرات پوزیتویستهائی چون اگوست کنت و هربرت اسپنسر که عقاید دینی را شناخت ­ناپذیر می ­دانند. و سر از لاادریگری درآورده ­اند. که در فصل مذکور به آن پرداخته ایم.
اشکال شانزدهم- حکم ارتداد مخالف سیستم دستگاه ادراکی بشر است
از جمله دلایل مخالفین حکم ارتداد و مدافعین جریان ارتداد این است که می گویند: انسان در بعد عقلانی به تهیه و جمع آوری معلومات علمی می پردازد و آن را به قوه فاهمه و تحلیل کننده عقل می سپارد و در نهایت به نتیجه ای می رسد که محصول تلاش عقلانی اوست.
همچنانکه از بلعیدن غذا اختیار هضم و توزیع مواد غذایی به سراسر بدن از اختیار آدمی خارج است. نتیجه حاصل از تلاش قوه فاهمه انسان نیز خارج از اختیار آدمی است. چه بسا دستگاه ادراکی ما به نتیجه ای برسد که خود ما پیش بینی نمی کردیم و یا آن که دینداران را خوش نیاید. آیا باید چنین فردی را به خاطر تلاش علمی اش سرزنش کرد؟! و او را از اعتقاد به دسترنج علمی اش بر حذر داشت.
اتفاقا روش عقلا ایمان به ماحصل دستگاه عقلانی انسان است. یعنی ایمان به آنچه انسان عقلا به مدد براهین عقلی آن را تصدیق یا تکذیب می کند. پس نمی توان کسی را از ایمان به ماحصل و نتیجه تلاش علمی اش برحذر داشت بلکه تنها می توان او را سفارش به تحقیق و مطالعه بیشتر کرد. پس ایمان و کفر از دایره تکلیف خارج است. چرا که ایمان و کفر حاصل عمل غیر اختیاری تفکر است. و عمل غیر اختیاری را تکلیف کردن شایسته و سزاورا نیست. از این رو داشتن هر عقیده ای را باید حق هرکس دانست و برای هر صاحب عقیده ای حق حیات قائل شد. سلب حیات کردن از کسی که به تحقیقی علمی دست یازیده است و به عقیده ای غیر از عقیده دینداران معتقد شده است، با روح تحقیق و تلاش علمی و نیز با مقتضای دستگاه تفکر انسان در تعارض می باشد.( نقل شبهه از کتاب آزادی عقیده، مهدی عزیزان.( توضیح آن که نویسنده این کتاب پس از طرح این شبهه در پی پاسخ آن است، این شبهه از اعتقادات ایشان نیست!))
پاسخ: این شبهه تا آنجا که از نحوه عمل دستگاه تعقل و تفکر سخن می گوید سخنی صحیح است ولی از آنجا که می گوید: کسی را نمی توان تکلیف به ایمان نمود و از کافر شدن برحذر داشت به خطا رفته و خواسته یا ناخواسته دچار مغلطه شده است.
دقت شود آنچه که در اختیار ما نیست نتیجه حاصله و استنتاج منطقی از مقدمات قیاس است. که ما را به نتیجه ای می رساند که عقلا آن را تصدیق و یا تکذیب می کنیم. یعنی عقل وجود یا عدم یک حقیقت را تصدیق می کند. تا اینجا حقیقت، حقیقت است چه ما به آن اعتقاد داشته باشیم و اعتراف زبانی کنیم و چه نکنیم!
مثل اینکه عقل ما پس از آزمایش و تجربه بفهمد زمین گرد است. عقل کرویت زمین را تصدیق کرده است ما نیز قلبا و وجدانا به آن یقین داریم.
اکنون تسلیم شدن به این حقیقت و اعتراف و اعلام و تصدیق این حقیقت می شود ایمان و انکار این حقیقت و تکذیب آن می شود کفر. که اگر صاحب شبهه صادقانه می گوید باید گفت: جانا سخن از زبان می گوئی. همه سخن ما این است که رأی قلبی خود را اظهار کند نه آنکه آن را به دروغ انکار نماید.
در واقع کفر نکول و جحود و انکار و تکذیب حقیقتی است که عقل به آن معترف است. پس اعلام ایمان و اعلام کفر امری است کاملا اختیاری و آنچه غیراختیاری است آن تصدیق عقلی واقعیت خارجی می باشد. که ایمان قلبی نیز به دنبال آن تحقق یافته و خارج از اراده می باشد. اکنون اعلام ایمان مطابق با کشف عقلی می شود. اعتراف و تصدیق زبانی مطابق با واقع( تصدیق قلبی و وجدانی) و انکار زبانی آنچه قلب باطناً به آن معترف است می شود کفر، و کفر و نفاق از هم اینجا پدید می آید. که عده ای علی رغم معرفت درونی خود، تظاهر به کاری می کنند که به آن اعتقاد قلبی ندارند.
بنابراین هیچ قوه عاقله ای به کفر ختم نمی شود. زیرا اعتقادات غلط نیزتصدیق واقعیت ذهنی است که از روی جهل چیزهایی را تصدیق کرده است که در عالم واقع وجود خارجی ندارد مثل این که قبلا فکر می کردند خورشید به دور زمین می چرخد. اعلام این نظریه غلط است، ولی کفر نیست بلکه نوعی ایمان جاهلانه مطابق با واقعیت قلبی محض می باشد ولی مطابق با واقعیت خارجی نیست.
در واقع این کافر است که برخلاف نتیجه علمی دستگاه ادراکی خود سخن می گوید و سران کفر هستند که بالاجبار از پیروان خود می خواهند. حقایق مکشوفه عقل خود را انکار و تکذیب نمایند. یعنی آن چیزی که صاحب این شبهه آن را مخالف دستگاه ادراکی بشر می داند در واقع ارتداد است نه حکم ارتداد زیرا حکم ارتداد می گوید: مرتد دروغ نگوید. تصدیق قلبی و عقلی خود را انکار و تکذیب و جحود نکند. ولی سران کفر می گویند: عکس مکشوفات و تصدیق های عقلی خود را بگویید!
اسلام می گوید: به آنچه که قلب و عقل شما به حقانیتش نائل شده تسلیم شوید، ایمان آورید و تصدیق کنید و اعتراف کنید و بگوئید: آمنا و سلمنا ولی کفر و استکبار می گوید: آن را تکذیب کنید.
“وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُفْسِدِینَ” (نمل آیه ۱۴)
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روى ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود.
یعنی در برابر نتیجه عقلی و تصدیق علمی خود تسلیم نشده و سر فرود نیاوردند. همچنان که شیطان علی رغم علم به توحید اَبی “و استکبر و کانَ منَ الکافرین” شد و برتری انسان را بر خود نپذیرفت و به ستیز با خدا برخاست .
به نظر می رسد این مسأله مخالف دستگاه ادراکی و تکوینی بشر است، تا حکمی که می گوید: مرتد نباید چنین طغیان و سرکشی در برابر دستگاه ادراکی و نتیجه حاصله و یقینی آن داشته باشد و باید تسلیم یقین قلبی خود شده و مطابق آن عمل کند. اتفاقاً در اسلام عمل به یقین واجب و عمل بر خلاف آن حرام می باشد هم عقلاً و هم شرعاً.
۳-۲- رویکرد دوم (رویکرد محدودیت حکم ارتداد)
افراد شاخص در این رویکرد عبارتند از: دکتر صبحی منصور، دکتر صبحی صالح، محمد منیر ادلبی؛ نویسنده کتاب آزادی در قرآن، آقای موسوی غروی و محمد حسن مرعشی، شیخ محمود شلتوت که به نوعی دفاع انفعالی از حکم ارتداد پرداخته و آن را یا از اساس انکار کرده و یا به مقتضیات زمان پناه برده و یا آنکه به جنبه تخفیفی آن استناد جسته و یا اجرای آن را تنها مخصوص معصوم(ع) دانسته اند و برای عصر حاضر آن را تعطیل شده می دانند. این افراد در واقع به جای پاسخ به شبهه به پاک کردن اصل موضوع پرداخته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ب.ظ ]