کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



«پروردگارا ببخش و رحمت کن(که) بهترین بخشایندگانی»
پیداست که آمرزش خواهی چه اهمیت و جایگاه رفیعی نزد خداوند دارد.خداوند بدین وسیله،بندگان محبوب خود را آماده بهره وری از خوان نعم والطاف پیدا و پنهانش می سازد اینگونه دعا و تعلیم، مجال هرگونه نادانی و غفلت سیه دلی را از میان می برد و زمینه ساز تطهیر جان و ذهن آدمی می شود. از نیایش بخشش خواهانه انبیا می آموزیم،که در سلوک توحیدی نیز،بیم غرور و خود فریبی می رود و سالک حق جو باید هوشیارانه در جست و جوی آسیب شناسانه رفتارهای خود برآید.
۶-۳) دعای حضرت شعیب(ع)
شعیب علیه السلام یکی از پیامبران الهی بود که در راه ابلاغ توحید و هدایت مردم رنج ها برد و از نامردمان و پیروان شرک و شیطان مصیبت ها کشید. حضرت پس از اینکه مردم را به توبه و توحید فراخواند و از عذاب الهی که بر امّت های پیشین نازل شده و بر آنان نیز نازل می شود بیم داد و بعد از مبارزه فرهنگی خود چنین دعا می کند:
«…۴ yìřur $uZš/u‘ ¨@ä. >äóÓx« $¸Jù=Ïæ ۴ ’n?tã «!$# $uZù=©.uqs? 4 $uZ­/u‘ ôxtFøù$# $uZoY÷t/ tû÷üt/ur $uZÏBöqs% Èd,ysø۹$$Î/ |MRr&ur çŽöyz tûüÅsÏG»xÿø۹$# » (اعراف/۸۹)
(بارپروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی). شعیب علیه السلام گفت بین ما و قوم ما و نگفت بین من و قوم من و وجه آن این بود که مؤمنین به توحید را هم ضمیمه کرده باشد چون کفار قومش،به تهدید او مؤمنین را هم تهدید کرده و به همه آنها گفته بودند: «* tA$s% _|yJø۹$# tûïÏ%©!$# (#rçŽy9õ۳tFó™$# `ÏB ¾ÏmÏBöqs% y7¨Zy_̍÷‚ãZs9 Ü=ø‹yèà±»tƒ tûïÏ%©!$#ur (#qãZtB#uä y7yètB `ÏB !$oYÏKtƒös% ÷rr& ¨bߊqãètGs9 ’Îû $uZÏG¯=ÏB 4 tA$s% öqs9urr& $¨Zä. tûüÏd̍»x. » (اعراف/۸۸)
( ای شعیب با تو و کسانی که با تو ایمان آورده اند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید گفت آیا هر چند که راحت داشته باشیم).
از این جهت او نیز مؤمنین را ضمیمه خود کرد و آنان را از قوم بریده با خود به درگاه خداوند روانه داشته و گفت: پروردگارا حق را در بین ما و قوم ما ظاهر ساز و این فراخواهی یکی از آداب دعا می باشد.
در مجموع می توان بیان نمود که درحقیقت نیایشگران نکته سنج، در حال گفت و گو با معبود خود دیگر خبری از خود ندارند و اثری از نفس نمی بینند، و اینکه رهروان حق به ما آموخته اند که به هنگام دعا و طلب، نخست به دیگران توجه کنیم و خیروعزّت و سلامت آنان را آرزومند باشیم و این بی تردید از ضرورت رهایی از قید و بند نفس اماره و تطهیر دعا از خودخواهی حکایت می کند.
۷-۳) دعای حضرت سلیمان(ع:)
سلیمان علیه السلام از پیامبران الهی بود که خداوند در قرآن کریم از وی به نیکی یاد می کند. آیه ۳۵ ازسوره ی مبارکه«ص» از آیاتی است که گفتاری از حضرت سلیمان علیه السلام را با خدایی متعال مطرح کرده است و این گفتار پس از آزمایشی است که نسبت به حضرت سلیمان صورت گرفته است، در آیه مذکور آمده است :
«tA$s% Éb>u‘ öÏÿøî$# ’Í< ó=ydur ’Í< %Z3ù=ãB žw ÓÈöt7.^tƒ ۷‰tnL{ .`ÏiB ü“ω÷èt/ ( y7¨RÎ) |MRr& Ü>$¨duqø۹$# »
( گفت: پروردگارا مرا ببخش و ملکی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویی که خود بسیار بخشنده ای).
ادب او این بود که: «وی در انتهای دعا، تمسک به یکی از اسم های الهی که متناسب با درخواست او می باشد،وهاب(بخشندگی فراوان) می کند سلیمان علیه السلام بهتر می دانست که درخواست اقتدار بی مانند از خداوند با مشیت و قدرت لایزال او سازگار است و این همه را نوعی بخشش دوست تلقی می کرد بدین سان نیایش گر مطمئن است که می توان فراتر از پاداش عمل و ملاک توحیدی از خداوند تمنا داشت این ارتباط نزدیک و دوستانه،برآیند حقیقت دعا می باشد که تنها نصیب انسان های سخت کوش و پاکدل می گردد»(مکارم شیرازی،۱۹/۲۹۰).
آیه ی ۱۹ سوره نمل از دیگر آیاتی است که گفتار حضرت سلیمان علیه السلام با خدای متعال را مطرح کرده است سلیمان علیه السلام در دعای خود الهام شکر نعمت، انجام عمل صالح و نیز صلاح ذاتی و نفسانی را می طلبد:
«zŸ@uHùår& $[sÎ=»|¹ çm8|Êös? ÓÍ_ù=Åz÷Šr&ur y7ÏGpHôqtÎ/ ’Îû x8ϊ$t7Ï㠚úüÅsÎ=»¢Á۹$# »
([سلیمان ] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتی را که به من وپدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس بگزارم و به کار شایسته ای که آن را می پسندی بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایسته ات داخل کن).
در این آیه طبق نظر علامه طباطبایی نکته ای که در کلام آن جناب هست این است که :
صلاح ذات را ممکن بود به طور صریح سوال کند، و بگوید:«مرا صالح گردان »
ولی چنین نکرد بلکه درخواست کرد که از زمره عباد صالح قرارش دهد، تا اشاره کرده باشد به این که من هر چند همه ی مواهبی که به عباد صالحین دادی می خواهم، اما از همه ی آن مواهب بیشتر این موهبت را در نظر دارم که : آنان را عباد خود قرار دادی، و مقام عبودیتشان ، ارزانی داشتی.و بهمین جهت است که خدای تعالی همین سلیمان(ع) را به جهت شکر مداوم با وجود وفور نعمت، به وصف عبودیت ستوده و فرموده است:
«zN÷èÏR ߉ö۷yèø۹$# ( ÿ¼çm¯RÎ) ë>#¨rr& » (ص/۳۰) ، بنده خوبی بود چون که بطور مداوم به ما مراجعه می کرد(طباطبایی،۱۵/۵۰۴).
با توجه به مفهوم آیات سوره نمل روشن می شود که مورچه با کلام خود سلیمان علیه السلام را به یاد ملک عظیمی که خدایش ارزانی داشته بود انداخت، ملکی که ارکان آن به وسیله مسخر بودن باد و جریانش به امر وی و همچنین مسخر بودن جن برای او بطوری که هر چه بخواهد برایش بسازند و نیز بوسیله علم به زبانهای طیور محکم و پابرجا بوده آری سلیمان علیه السلام دارای چنین ملکی بود،و لیکن این ملک و قدرت آن طوری که در دلهای ما بصورت شیرین ترین آرزویی که ممکن است انسانی به آن نائل شود جلوه می کند در دل وی جلوه نداشت و ذلت عبودیت را از یادش نبرد بلکه در نظرش بصورت نعمتی بود که پروردگارش به او و والدین او انعام نموده و ایشان را به آن اختصاص داده و این نظریه را از کسی مثل سلیمان علیه السلام با داشتن چنین سلطنت و قدرتی باید بهترین ادب او نسبت به پروردگارش شمرد از گفتار آن مورچه فوراً به یاد نعمت های پروردگارش افتاد و این نعمت ها گرچه در حق او بسیار و بی شمار بود لیکن مورد نظر او از نعمت در این مقام همان ملک عظیم و سلطنت قاهره اش بود و لذا از پروردگار خود درخواست توفیق عمل صالح چون متوجّه می شود که از کسی که در اریکه تخت سلطنت قرار دارد عمل صالح و رفتار نیک ممدوح و مطلوب است، و این اقرار به قدرت مطلق خداوند است، به خاطر همه این جهات بود که نخست از خدای خود خواست که به وی توفیق ادای شکر نعمتش مرحمت کند و در ثانی اینکه عمل صالح انجام دهد و به صرف عمل صالح قناعت نکرد بلکه آن را مقید کرد به اینکه باعث خشنودی پروردگارش باشد،بلی او بنده ای است که جز رضای پروردگار و مولای خود هدفی ندارد او با عمل صالح کاری نکرد مگر برای اینکه باعث خشنودی پروردگارش است، آنگاه د رخواست توفیق عمل صالح را با درخواست صلاح ذاتی تکمیل نموده و عرض کرد:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

« و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت درآور». درواقع می توان گفت که آن حضرت همه چیز را از خدا می خواهد .
و ثنای دیگری که قرآن از حضرت سلیمان علیه السلام نقل فرموده :
«ô‰s)s9ur $oY÷s?#uä yмãr#yŠ z`»yJø‹n=ߙur $VJù=Ïã ( Ÿw$s%ur ߉ôJptø:$# ¬! “Ï%©!$# $uZn=žÒsù ۴’n?tã ۹ŽÏWx. ô`ÏiB Ínϊ$t7Ïã tûüÏZÏB÷sßJø۹$# » (نمل/۱۵)
( و به راستی به داود و سلیمان دانشی عطا کردیم و آن دو گفتند ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داده است).
وجه ادبی که آن بزرگوار در این پند و شکر خود بکار بردند و فضیلت علم خود را به خداوند نسبت داد روشن است چون مثل مردم بی ایمان علم خود را به خود نسبت نداد چنان که قارون ـ بنابر نقل قرآن کریم ـ چنین کرد و در پاسخ قومش که نصیحتش کردند و به این که مال خود بنالد اندرزش داد گفت:« !$yJ¯RÎ) ¼çmçFÏ?ré& 4’n?tã AOù=Ïæ ü“ωZÏã » (قصص/۷۸)(طباطبایی،۱۶/۱۱۴) ( من اینها را در نتیجه دانش خود یافته ام).
و چنان که قران کریم این رذیله را از اقوام دیگری نیز چنین نقل فرموده:
«$£Jn=sù öNßgø?uä!%y` Nßgè=ߙ①ÏM»uZÉit7ø۹$$Î/ (#qãm̍sù $yJÎ/ Nèdy‰YÏã z`ÏiB ÉOù=Ïèø۹$# šX%tnur NÎgÎ/ $¨B (#qçR%x. ¾ÏmÎ/ tbrâä̓öktJó¡o„ »(غافر/۸۳).
(چون پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند ، بر آن چیز[ مختصری] از دانش که نزدشان بود خرسند شدند و [ سرانجام] آن چه به ریشخند می گرفتند آنان را فرو گرفت).
پس نباید کلام سلیمان علیه السلام را حمل بر خودستایی و تکبر نمود و آن را سزاوار مذمت دانست زیرا غرض آن بزرگوار این است که به عنوان شکر نعمتی را به خداوند بخصوص آن حضرت ارزانی داشته ذکر کند و درست هم بوده، سلیمان علیه السلام بر بسیاری از مؤمنین فضیلت داشته، خدای تعالی هم از مؤمنین حکایت کرده که از خدای خود فضیلت و برتری را درخواست کرده و علاوه بر انکه مذمتش نفرموده، ایشان را به علو همّت و بلندی طبع هم ستوده و فرموده:
«tûïÏ%©!$#ur šcqä۹qà)tƒ $oY­/u‘ ó=yd $oYs9 ô`ÏB $uZÅ_ºurø—r& $oYÏG»­ƒÍh‘èŒur no§è% &úãüôãr& $oYù=yèô_$#ur šúüÉ)­FßJù=Ï۹ $·B$tBÎ) » (فرقان/۷۴)<br/>(و کسانی اند که می گویند: پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنی چشمان[ما] باشد و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان).<br/><strong>۸-۳) دعای حضرت زکریاعلیه السلام:</strong><br/>قرآن کریم از حضرت ذکریا علیه السلام برای درخواست فرزند مناجاتی را به این مضمون نقل کرده است<br/>«ãø.ό ÏMuH÷qu‘ y7În/u‘ ¼çny‰ö۷tã !$­ƒÌŸ۲y— . øŒÎ) ۲”yŠ$tR ¼çm­/u‘ ¹ä!#y‰ÏR $wŠÏÿyz . tA$s% Éb>u‘ ’ÎoTÎ) z`ydur ãNôàyèø۹$# ÓÍh_ÏB Ÿ@yètGô©$#ur â¨ù&§۹$# $Y6øŠx© öNs9ur .`à۲r& šÍ¬!%tæß‰Î/ Éb>u‘ $wŠÉ)x© . ’ÎoTÎ)ur àMøÿÅz u’Í<ºuqyJø۹$# `ÏB “Ïä!#u‘ur ÏMtR$Ÿ۲ur ’ÎAr&tøB$# #Ï%%tæ ó=ygsù ’Í< `ÏB šRà$©! $wŠÏ۹ur .ÓÍ_èO̍tƒ ß^̍tƒur ô`ÏB ÉA#uä z>qà)÷ètƒ ( ã&ù#yèô_$#ur Éb>u‘ $|‹ÅÊu‘ . » (مریم/۶-۲)
( [این] یادی از رحمت پروردگار تو[ درباره ] بنده اش زکریاست، آنگاه که [زکریا] پروردگارش را، آهسته ندا کرد گفت: پروردگارا، من استخوانم سست گردیده و[موی] سرم از پیری سپید گشته و ـ ای پروردگار من ـ هرگز در دعای تو ناامید نبوده ام و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست، پس از جانب خود ولی [ و جانشینی] به من ببخش. که از من ارث برد و از خاندان یعقوب[نیز] ارث برد، و او را ـ ای پروردگار من ـ پسندیده گردان).
از جمله ادبی که آن حضرت در این دعا رعایت نموده این است که اولاً پروردگار را آهسته ندا کرده چرا که دعای پنهانی جزء بهترین آداب دعا کردن است همانطوری که در روایت هم آمده که آهسته دعا کردن نشانه ادب است و درثانی خود را معتکف و گدای درگاه الهی دانسته و ناامید از الطاف خدای مهربان نگشته و اشاره کرده که ای پروردگار، من هرگز در دعای تو ناامید نبوده ام.
در کتاب فی ضلال القرآن آمده:« زکریا» علیه السلام در این موقف در نهایت قرب و اتصال پروردگارش را می خواند چنانکه شاهدیم « رب» را بدون حرف ندا بکار برده است(سید قطب،۱۶/۲۷).
اودر اینجا با ذکر«لَمْ اَکُن بِدُعائِکَ رَبِّ شَقَیاً» چنین بیان می کند که از دوران جوانی تا امروز که استخوان هایم سست و موی سرم سفید شده همچنان معتکف و گدای این درگاه بودم و هیچ وقت ناامید و تهی دست برنگشته ام(طبرسی،۱۵/۱۴۱؛ فیض کاشانی،۳/۲۷۳).
این نحو تضرع یک نوع ادب است که آن حضرت در مقابل پروردگار خود رعایت نموده است و خود را گدا دانسته و با تضرع و زاری که یک نوع ادب در مقابل پروردگاراست، در مقابل پروردگار به دعا پرداخته است و پیری خود و عقیم بودن همسر او را از چشم داشتن به امکانات الطاف الهی بازنداشته است و بدین گونه انبیا خود الگوی انسان کامل ، امام،شاقول و ترازو برای دیگر انسانها هستند به ما می‌آموزند که همواره یاد آور این نعم و الطاف الهی باشیم .
۹-۳) دعای حضرت ایوب (ع)
حضرت ایوب علیه السلام سرگذشتگی غم انگیز و در عین حال پرشکوه و با ابهت دارد. صبر و شکیبایی او مخصوصاً در برابر حوادث ناگوار عجیب بود به گونه ای که «صبر ایوب» یک ضرب المثل قدیمی است.
ایشان رنج های فراوانی دید، دچار بیماریهای بسیاری شد ، اهل او و همه بستگان نزدیکش از او فاصله گرفتند و وی تنها ماند (فرزندانش مردند و همسرش هم او را رها کرد) نه یارای حرکت داشت و نه کسی بود تا وی را کمک دهد و از آن جهت که به مقام والای تسلیم رسیده بود ادب را حفظ کرد و هرگز جزع و ناله نکرد و جز به خدا به احدی توسل نشد و بدون اذن خداوند چیزی هم از آن ذات اقدس نخواست تا آنکه اجازه داده شد.پس در آن حال دست به دعا برداشت و به خدا گفت: «ö’ÎoTr& zÓÍ_¡¡tB ß`»sÜø‹¤±۹$# ۵=óÁãZÎ/ A>#x‹tãur » (ص/۴۱) .<br/>«پروردگارا،شیطان مرا به زحمت انداخته و عذابم کرده است»<br/>شیطان در روح انبیاء و مجاری ادراکی و ارادی آنها راه ندارد ، ولی در بدن آنها ممکن است نفوذ کند و حضرت ایوب علیه السلام می دانست که در مواقع خطر جز خدای متعال تکیه گاه دیگری ندارد چنانکه خداوند هم در سوره کهف آیه ۲۷ می فرماید :<br/>«ã`s9ur y‰ÅgrB `ÏB ¾ÏmÏRrߊ #Y‰ystGù=ãB » «غیر از خدا پناه گاه و سنگری نیست»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 08:05:00 ب.ظ ]




مقصود از احترام مال مردم، مصونیت اموال آنان از تصرّف و تعدّى است؛ بدین معنا که اولاً؛ تعدّى و تجاوز نسبت به آن‌ ها جایز نیست و ثانیاً در فرض وقوع تعدّى و تجاوز، متجاوز، مسؤول و ضامن است.[۳۳۹]
امام باقر(ع) از رسول اللّه(ص) نقل کرده که آن حضرت فرموده است: «سباب المؤمن فسوق، و قتاله کفر و اکل لحمه معصیهوحرمه ماله کحرمه دمه»؛[۳۴۰] یعنى ناسزا گفتن به مؤمن فسق است و جنگ با او کفر است و خوردن گوشت او معصیت است و احترام مال او همانند‌ احترام خون [جان] او است.[۳۴۱]
استدلال به روایت فوق براى اثبات قاعده احترام به عنوان یکى از ادله ضمانات قهریه، متوقف بر آن است که از روایت حکم وضعى استنباط گردد، نه صرفاً حکم تکلیفى. توضیح این که بعضى فقیهان معتقدند روایت فوق فقط در مقام بیان حکم تکلیفى است، یعنى مى‌خواهد بگوید که تصرّف در مال مردم حرام است و بیش از این دلالتى ندارد.
دلیل آنان بر این استنباط، ساختار جمله‌هاى حدیث است. آنان مى‌گویند این حدیث حاوى چهار حکم است که در کنار یکدیگر و همراه با هم بیان شده است پس حکم مورد چهارم، یعنى تصرّف در مال نیز به قرینۀ «سیاق» (ردیف جملات) باید همین‌گونه تفسیر شود.[۳۴۲] بر فرض که حرمت به معنی احترام باشد نه حرمت تکلیفی، معنی حدیث این است که حفظ مال مؤمن از تلف و قرار ندادن آن در معرض از بین رفتن لازم است و این ربطی به ضمان ندارد، اگر مقصود از این حدیث ضمان تلف مال مؤمن بود لازم می‌آمد که چنان‌چه مال کسی ولو به آفت سماوی تلف شود دیگران ضامن این تلف باشند در حالی که این معنی قابل قبول نیست.[۳۴۳]

ج: قاعده لاضرر

روشن است که استیفاء منافع اموال دیگران بدون جبران، موجب ضرر به مالکان است و به حکم این قاعده ضرر در شریعت اسلام وجود ندارد.[۳۴۴]
بر این استدلال، اشکال شده است که ادلّه نفی ضرر، برای اثبات حکم شرعی جعل نشده و تنها برای بیان حکم ضرری نفی شده است. به عبارت دیگر اگر وجود حکمی موجب ضرر کسی شد این حکم منتفی است و قابلیت اجرا ندارد اما اگر در جایی عدم وجود حکم، منشاء ضرر کسی شد، نمی‌شود به استناد این قاعده حکمی را اثبات کرد. بنابراین با این قاعده نمی‌شود حکمی را اثبات کرد بلکه تنها می‌توان حکم ضرری را نفی کرد و نمی‌توان با این قاعده، بر ضمان منافع استدلال کرد و اثبات ضمان، خارج از مفاد این قاعده است.[۳۴۵] گروهی قائل به نظر مقابل هستند و معتقدند که دایره قاعده لاضرر، محدود به رفع احکام و افعال خاص وجودی نیست؛ بلکه در مواردی برای اثبات

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ضمان نیز به قاعده نفی ضرر تمسک شده است و با قبول ضمان زیان زننده، می‌توان به موجب این قاعده، ورود خسارت را بر زیان دیده، مرتفع ساخت.[۳۴۶]
علاوه بر آن این قاعده به این معنی نیست که چنان‌چه کسی از ناحیه حکمی ضرر می‌بیند دیگری باید متحمل ضرر باشد تا او (شخص اول) ضرر نبیند. بنابراین اگر در اثر عدم ضمان منافع مستوفات مالک ضرر می‌بیند مشتری باید ضامن باشد و متحمل ضرر گردد تا او متضرر نگردد. بلکه شاید اشکال شود که اساساً قاعده در مورد منافع، موضوعیت ندارد زیرا منافع به اصطلاح متصرم است یعنی خود به خود تدریجاً از بین می‌رود اعم از آن‌که کسی از آن استفاده بکند یا نکند در این صورت اگر منافع مضمون نباشد مالک متضرر نشده است بلکه قسمتی از اموال که ممکن بود به او برسد، نرسیده است، به عبارت دیگر از بین رفتن منافع از قبیل عدم النفع است نه از قبیل ضرر پس قاعده در امثال این موارد موضوعیت ندارد.[۳۴۷]

د: قاعده اتلاف

این قاعده به این شکل بیان شده است: «مَن اَتلَفَ مالَ الغَیرِ فَهُوَ لَهُ ضامِنٌ»؛ یعنی: هر کس مال دیگرى را تلف کند، ضامن است. گروهی از فقها این عبارت را یک حدیث منقول از معصوم(ع) تلقى کرده‌اند.[۳۴۸] هر چند این عبارت در کتب حدیثى دیده نمى‌شود، ولى از چنان شهرتى برخوردار است و آن چنان مورد استفاده فقها قرار گرفته که در حدیث بودن آن تردیدى باقى نمى‌ماند و در بسیارى نصوص دیگر نیز کلماتى حاکى از مضمون این جمله وجود دارد.[۳۴۹] گروهی از فقها نیز معتقدند که اتلاف، یک قاعده عقلاء است و آن‌چه نزد عقلا اتلاف مال شمرده شود، مشمول این قاعده خواهد بود.[۳۵۰] به مقتضای این قاعده اتلاف مال دیگری بدون اذن صاحب آن از مصادیق تجاوز و تعدّی بر دیگری محسوب و از موجبات ضمان است و چنان‌چه در گذشته اشاره شد منفعت هم مصداق مال است پس استیفاء منفعت مال دیگری مصداق اتلاف مال دیگری است و به حکم این قاعده، موجب ضمان است.[۳۵۱]

ﻫ: سیره عقلاء

سیره قطعی عقلاء حکم می‌کند که اموال مردم نباید هدر رود؛ اگر کسی بر مال دیگری به عنوان غصب و با عناوین دیگری از قبیل غصب استیلاء یافت آن مال را باید با تمام خصوصیاتی که در ارزش مال دخالت دارد از جمله منافعی که از آن مال برده است ضامن است. شارع مقدس هم از عمل به این سیره جلوگیری نکرده است.[۳۵۲]

بند دوم: مستندات ضمان منافع غیر مستوفات

مشهور فقهای امامیه در باب منافع غیر مستوفات قائل به ضمان گیرنده مال هستند.[۳۵۳] بلکه ظاهر حلی در سرایر، ادعای اجماع فقها بر ضمان منافع غیرمستوفات در غصب کرده است، زیرا چنان‌چه در گذشته اشاره شد عقد فاسد نزد اهل تحصیل در ضمان، جاری مجرای غصب است بنابراین ضمان منافع غیرمستوفات در عقد فاسد اجماعی است.[۳۵۴]
قبل از ورود به بحث ضمان منافع غیرمستوفات تذکر این نکته لازم است که بحث در ضمان یا عدم ضمان در منافع غیر مستوفات در صورتی ممکن است که ما در منافع مستوفات قائل به ضَمان باشیم والاّ اگر در مورد منافع مستوفات قائل به عدم ضمان باشیم به طریق اولی منافع غیرمستوفات هم مضمون نخواهد بود.
و اما بحث در ضمان یا عدم ضمان منافع غیرمستوفات، چنان‌چه شیخ انصاری گفته است، در مسأله پنج قول است:
۱ـ ضمان به طور مطلق چنان‌که مشهور گفته‌اند.
۲ـ عدم ضمان به طور مطلق چنان‌که به فخرالمحققین در ایضاح گفته است.[۳۵۵]
۳ـ تفصیل بین صورت علم بایع به فساد عقد و صورت جهل او به فساد و حکم به ضَمان تنها در صورت دوم.[۳۵۶]
۴ـ توقف در صورت علم بایع به فساد.[۳۵۷]
۵ـ توقف به طور مطلق.[۳۵۸]
ایشان سپس ضمن تقویت و منصفانه خواندن قول اخیر، در پایان نظر خویش را این چنین بیان مى‌کند: «قول به ضمان درمنافع غیرمستوفات خالى از قوت نیست.»[۳۵۹]
در نقد و بررسی اقوال باید گفت همان‌طور که در باب ضمان منافع بیان شد تفصیل بین صورت علم و جهل بایع دارای اساس صحیحی نیست زیرا در هر صورت فرقی بین حکم مسأله ندارد بنابراین، قول سوم مردود است. از طرفی توقف را هم نمی‌توان رأی خاص دانست بلکه توقف جز اظهار جهل به حکم چیز دیگری نیست،[۳۶۰] پس تنها به بررسی ادله دو قول اول می‌پردازیم.
در باب ضمان منافع مستوفات به وجوهی استناد شده است که غالباً به همان وجوه یا برخی از آن‌ ها برای ضمان منافع غیر مستوفات هم استدلال شده است که در ذیل بحث به آن‌ ها اشاره می‌کنیم.

الف: قاعده علی‌الید

گروهی از فقها که قائل به ضمان منافع غیر مستوفات هستند به قاعده «علی‌الید» استدلال کرده‌اند. البته به حدیث «علی‌الید» اشکالاتی وارد است، از جمله این‌که این حدیث مرسل و سندش ضعیف است؛[۳۶۱] ولى بعضى معتقدند که چون تعداد زیادى از فقها بر اساس آن فتوا داده‌اند، ضعف سند جبران شده و به اصطلاح، این روایت داراى «شهرت فتوایى» است. به نظر این دسته از فقها، هرگاه حدیث ضعیف السند مورد استناد و عمل اصحاب قرار گیرد، ضعف آن نادیده گرفته مى‌شود و این حدیث نیز چنین است.[۳۶۲]
البته حسب تحقیقات انجام شده، جمله فوق در کتب قدماى امامیه چندان مورد استناد قرار نگرفته و اگر گاه ‌و بیگاه در بعضى از آثار دیده مى‌شود، به انگیزه احتجاج علیه مخالفان بوده[۳۶۳] نه آن که بر آن اعتماد شده باشد.
از پیشینیان، فقط ابن ادریس حلى در کتاب سرائر در چند مورد به حدیث فوق تمسک جسته و آن را به طور جزم به رسول اللّه(ص) نسبت داده است. البته این موضوع از ناحیه ایشان بسیار جالب است؛ زیرا آن بزرگوار در اصول فقه از کسانى است که نسبت به حجیت خبر واحد موضع انکار و مخالفت شدید دارد. به هر حال به دنبال ایشان، از زمان علامه حلى استناد به حدیث فوق کاملاً شیوع یافته تا آن‌جا که در عصر حاضر از مشهورات و مقبولات مسلّم محسوب مى‌شود و لذا جبران ضعف سند حدیث، با چنین شهرتى که چندان ردّ پایى از آن در زمان‌هاى دور در میان فقها مشاهده نمى‌گردد جاى تردید است.[۳۶۴]
اما آن‌چه نگرانى را مرتفع مى‌سازد این است که مفاد حدیث از تأسیسات و ابداعات شریعت اسلام نیست، زیرا مدلول قاعده ضمان ید، قبل از هر چیز مطابق بناى عقلا است و حدیث فوق در صورت صحّت از باب تأیید و تشیید بناى عاقلانه مزبور صادر گردیده و فقهاى عظام در موارد مشابه با این‌گونه احادیث بسیار سهل برخورد کرده و به آسانى اعتبار آن‌ ها را پذیرفته‌اند. وانگهى درجات فصاحت، بلاغت و شیوایى جمله فوق، ضریب احتمال صدور آن را از رسول خدا(ص) بسیار
قوى‌ و متقابلاً جعلى و ساختگى بودن آن را توسط راوى به مراتب بعید مى‌سازد و این امر، تردید را از خاطر فقیه زدوده، اطمینان خاطر او را فراهم مى‌آورد.[۳۶۵]
و اما در مورد مفاد حدیث بعضى از فقها اظهار عقیده کرده‌اند که این حدیث فقط حکایت از این دارد که مادام که عین باقى است کسى که آن را گرفته ضامن است و باید آن را به صاحبش برگرداند، زیرا «ما»‌ى موصولى که در حدیث آمده، اشاره به مال دارد و ضمیر موجود در «تؤدّیه» هم به مال برمى‌گردد. بنابراین از حدیث بیش از این استفاده نمى‌شود و به استناد آن نمى‌توان گفت که در صورت تلف مال، آخذ ضامن آن است.[۳۶۶]
پاسخ این استدلال روشن است، زیرا گفتیم که متعلق واژه «على» همان چیزى است که تحت استیلا قرار گرفته نه عمل بازگرداندن که صرفاً یک حکم تکلیفى است و به عبارت دیگر، وقتى کسى مال را اخذ مى‌کند، وجود اعتبارى آن مال در ذمه او قرار مى‌گیرد و به اصطلاح ذمه‌اش مشغول مى‌شود و باید از این اشتغال ذمّه برى گردد. پس تا وقتى که عین موجود است باید مسترد شود و اگر تلف شود، مثل یا قیمت آن باید پرداخت گردد. در عرف نیز مشاهده مى‌شود که از ضمان ید مفهوم اخیر استنباط مى‌گردد و به صرف تلف مال، ذمه آخذ برى نمى‌شود، بلکه باید مثل یا قیمت مال تالف را بپردازد.[۳۶۷]
گروهی دیگر از فقها که قائل به عدم ضمان منافع غیرمستوفات در مقبوض به عقد فاسد هستند، معتقدند که استناد به این قاعده با تردید همراه است زیرا اولاً؛ همان‌طور در گذشته بیان شد حدیث از لحاظ سندی ضعیف است و با هیچ چیز قابل جبران نیست ثانیاً؛ با توجه به تذکری که اول بحث داده شد، در باب منافع مستوفات این حدیث دلیل محکمی بر ضمان منافع مستوفات نبود چطور ممکن است در باب منافع غیرمستوفات بتوان ضمان گیرنده مال را ثابت کند؟ ثالثاً؛ بر فرض که قبول کنیم این حدیث شامل ضمان منافع مستوفات می‌شود ولی با این حال باز هم شامل منافع غیرمستوفات نمی‌شود زیرا منافع غیرمستوفات به علت این‌که بالقوه موجود هستن لذا قابل اخذ و قبض نیستند بنابراین قابل استیلاء توسط گیرنده نیست پس چطور موجب ضمان می‌شود؟[۳۶۸]

ب: قاعده احترام

شیخ انصارى به صراحت شمول قاعده ضمان ید را نسبت به منافع نفى مى‌کند. ایشان در مورد ضمان منافع مستوفات به قاعده احترام تمسک مى‌ورزد و براى منافع غیرمستوفات اظهار بى‌دلیلى و تردید مى‌کند.[۳۶۹]
مقصود از احترام مال مردم، مصونیت اموال آنان از تصرّف و تعدى است؛ بدین معنا که اولاً؛ تعدى و تجاوز نسبت به آن‌ ها جایز نیست و ثانیاً در فرض وقوع تعدّى و تجاوز، متجاوز، مسؤول و ضامن است. مستندات این قاعده اول بنای عقلاء است بى‌تردید، مفاد این قاعده از احکام امضایى اسلام است، نه تأسیسى؛ چرا که زندگى عقلا و خردمندان بر این امر بنیاد گردیده و براى هیچ کس جاى انکار نیست. مستند دیگر این قاعده، سه روایت است، ولی استناد به این سه روایت مشروط بر این است که مدلول آن‌ ها احکام وضعی یا ضمان باشد نه احکام تکلیفی و البته این گروه از فقها معتقد هستند که این سه روایت به سیاق ظاهر دلالت بر احکام وضعی دارند.[۳۷۰]
قائلین به عدم ضمان منافع غیر مستوفات به قاعده احترام اشکال وارد کرده‌اند، ایشان معتقدند همان‌طور که در باب مستندات ضمان منافع مستوفات بیان شد این حدیث تنها بر وجوب حفظ مال مؤمن از تلف دلالت دارد نه ضمان، بنابراین در مورد منافع غیرمستوفات هم نمی‌تواند دلیلی بر ضمان باشد.[۳۷۱]

ج: قاعده لاضرر

گروهی از فقها که برای اثبات ضمان منافع غیرمستوفات به این قاعده استدلال کرده‌اند معتقدند که دایره قاعده لا ضرر، محدود به رفع احکام و افعال خاص وجودی نیست؛ بلکه در موادی برای اثبات ضمان نیز به قاعده نفی ضرر تمسک شده است و با قبول ضمان زیان زننده، می‌توان به موجب این قاعده، ورود سارت را بر زیان دیده، مرتفع ساخت.[۳۷۲]
این حدیث نیز از حیث دلالت بر ضمان منافع غیر مستوفات مردود است زیرا اولاً؛ حکم به ضمان قابض یک حکم ضرری است که با حکم عدم ضمان که یک حکم ضرری علیه مالک است، متعارض است. ثانیاً؛ دانسته شد که قاعده لا ضرر حکم ضرری را نفی می‌کند نه این‌که حکم غیرضرری (ضمان) را اثبات کند. بنابراین به این حدیث هم نمی‌شود استدلال کرد.[۳۷۳]

د: قاعده اتلاف

دانسته شد که اتلاف مال غیر و لو تفویت منافع را نیز شامل می‌شود ولی تفویت منافع تنها بر استیفاء منافع صادق است و یا اگر بر وفات منافع هم صادق باشد چنان‌که قبلاً اشاره شد بر فوات منافعی صادق است که به قابض مستند باشد یعنی قابض مال را طوری تصرّف کرده باشد که مالک نتواند در آن تصرّف کند مثل این‌که مشتری اتومبیلی را که به بیع فاسد خریده در گاراژ خود پارک کرده و از این طریق مانع شود از این‌که مالک آن را تصرّف کند اما اگر فوت منافع به قابض مستند نباشد مثل این‌که مشتری اتومبیل را در همان‌جا که خریده است رها کندو برود ولی مالک با این‌که می‌تواند در ماشین تصرّف کند، تصرّف نکند و منافع آن فوت شود، در این صورت به یقین قاعده اتلاف بر آن صادق نخواهد بود و مورد بحث هم همین صورت است.[۳۷۴]

ﻫ: سیره عقلاء

قائلین به ضمان با استناد به سیره عقلاء معتقدند که سیره قطعی عقلاء حکم می‌کند اگر کسی بر مال دیگری به عنوان غصب و با عناوین دیگری از قبیل غصب استیلاء یافت آن مال را باید با تمام خصوصیاتی که در ارزش مال دخالت دارد از جمله منافعی که از آن مال برده است ضامن است. شارع مقدس هم از عمل به این سیره جلوگیری نکرده است.[۳۷۵]
ولی گروهی که قائل به عدم ضمان هستند معتقدند که سیره هم تنها در مورد منافع مستوفات است نه در مورد منافعی که بدون استیفاء فوت شده باشد.[۳۷۶]

گفتار دوم: مستندات ضمان منافع در فقه عامّه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]




افرادی که بعد از تولد حضرت مهدی ادعای مهدویت نمودند:
۱-الرجل الطرابلسی که بدست ناپلئون بناپارت کشته شد. ۱۸۲۱ میلادی
۲-السید محمد حسین المشهدی (محدث مذهب خفشائی)
۳-موسی الکدری که در زمان الجاتید ادعای مهدویت کرد و کشته شد.
۴-الشیخ علائی الحسین که در سال ۹۵۵ هـ وفات یافت
۵- السید محمد الجدپندری هندی که در سال ۹۰۱ دعوی مهدویت کرد
۶-عبداله العجمی در سال ۱۰۸۱ هـ.ق دعوی مهدویت نمود
۷-البنگالی که در سال ۱۲۰۳ هـ دعوی مهدویت کرد
۸-محمد بن احمد السودانی در سال ۱۲۹۹ هـ.ق
۹-الشیخ سعید الیمانی در سال ۱۲۵۶ هـ.ق
۱۰-السید شمس الدین محمد الفریانی در سال ۸۲۴ هـ.ق
۱۱-الشیخ مغربی که در سال ۹۵۰ هـ دعوی مهدویت کرد
۱۲-میرزا طاهر حکاک که در سال ۱۳۰۰ هـ کشته شد
۱۳- غلامرضا شاه که در سال ۱۳۴۰ هـ وفات یافت
۱۴- سید علی (علیشاه الهندی) که در سال ۱۳۴۲ هـ وفات یافت.
۱۵-هاشم شاه نوربخشی که در سال ۱۲۰۵ هـ وفات یافت.
۱۶- الشیخ عبدالقدیر که در سال ۹۰۰ هـ دعوی مهدویت کرد و کشته شد
۱۷- المیرزا بلخی که در سال ۸۹۰ هـ دعوی مهدویت کرد و کشته شد
۱۸- الملا عرشی الکاشانی که در سال ۸۸۰ هـ کشته شد
۱۹-ابوالکرم الدارانی که پیروان او به ۶۰۰۰۰ نفر رسیدند
۲۰-سید علی محمد (باب) که در سال ۱۲۶۶ هـ کشته شد
و تعداد زیادی از مدعیانی که در عصر کنونی این ادعای باطل را سر لوحه کار خود قرار داده و پیروان زیادی را جذب نموده‌اند.

پیوست ۲

تأملی در مورد فیلم مستند «ظهور بسیار نزدیک است».

موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار که در کلمات پیشوایان دین از آن سخن به میان آمده است مجموعه‌ای کامل از باورها و رفتارهای لازم برای یک حرکت صحیح به سمت مقصد نهایی که همان آمادگی برای ظهور است را در درون خود دارد تا هر کس که خواهان آمدن اوست بتواند به درستی و بر اساس رضایت ولی خدا در مسیر آمادگی برای تحقق ظهور گام بردارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اما هر از چند گاه، موجی انحرافی فضای فکری و رفتاری مشتاقان امام زمان(عج) را دچار تشویش کرده و با ایجاد برخی انتظارات و توقعات کاذب، آسیب جدی به حرکت مردم در مسیر آمادگی فکری و روحی برای ظهور وارد می‌کند. تهیه و توزیع سی‌دی‌هایی که دربردارنده تطبیق بعضی علایم بر برخی شخصیت ها است از آن نمونه است. و بر اهل علم و نظر لازم است با موضع‌گیری درست و تبیین مباحث، این فضای مسموم را از بین برده و آرامش فکری و رفتاری را به مردم بازگردانند.
این نوشته حاصل نظر جمعی از پژوهشگران عرصه مهدویت در مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم می‌باشد که به صورت خلاصه ارائه می‌شود.

الف. نکات راهبردی

۱٫توجه به محکمات دین

در مکتب گران‌سنگ و بی بدیل شیعه و تفکر ناب مهدویت، محکمات و مسلماتی وجود دارد که مردم با تأسی و عمل به آن‌ ها، از تأویل و توجیه و حدس و گمان‌های نابه‌جا، بی نیاز می‌شوند. از جمله آن‌ ها لزوم تبعیت از علماء در عصر غیبت و ولیّ فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامی، در این دوران است. لزوم تبعیت، امور متعدد به ویژه حوادث اجتماعی را شامل می‌شود. بنابراین بر همه ما لازم است در جهت‌گیری‌ها و اظهار نظرها، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر؛ و در هر موضع‌گیری، نظرات آنان را جویا شده و عمل کنیم. علمایی که عمل به دین و وظیفه دینی را سرلوحه رفتار خود قرار داده‌اند؛ آنانی که مخالفت با هوای نفس را نصب العین قرار داده و رغبتی به دنیا و لذات زودگذر آن ندارند.
همچنین در معارف بلند شیعه، وظایف افراد در قالب فرهنگ انتظار به روشنی بیان شده است که جهت‌گیری کلی آن، زمینه‌سازی برای ظهور در قالب دستورات دین، تحت سرپرستی علما و ولیّ فقیه است؛ لذا معنا ندارد که انسان، وارد فعالیت‌های به اصطلاح تحلیلی بدون پشتوانه شود و کسانی که شایستگی برای اظهار نظر ندارند سخنانی را مطرح کرده و جهت حرکت مردم را دچار انحراف کنند.

۲٫ توجه به منابع روایی و اعتبار روایات

مباحث مهدویت مانند سایر معارف دینی از پشتوانه عقلی و نقلی برخوردار است و معارف نقلی نیز شامل آیات قرآن و روایات می‌باشد. همانگونه که در سایر معارف دینی، برخی روایات ضعیف و غیر قابل استناد وجود دارد و علما با تلاش علمی خود، اینگونه احادیث را از احادیث صحیح جدا می‌کنند، در بحث مهدویت نیز، روایات ضعیف و غیر قابل اعتبار وجود دارد که باید پالایش شود و کسی حق ندارد این روایات را بدون توجه به ضعف سند و اشکال در محتوا و متن، دست مایه حرف‌های خود قرار دهد و فضای فکری جامعه را دچار تشویش کند.

۳٫ علم رجال و اهمیت بررسی اسناد روایات

از کارهای بسیار مهمی که فقها در راستای فهم صحیح معارف و احکام دین انجام می‌دهند بررسی سند روایات می‌باشد؛ که به علت اهمیت آن، علم رجال شکل گرفت، و هیچ فقیهی به خود اجازه نمی‌دهد بدون توجه به سند، روایتی را پذیرفته و بر طبق آن فتوا دهد. بر این اساس، آیا می‌توان پذیرفت که علم رجال در احکام فرعی رعایت شود ولی در مباحث مهمی مانند مباحث مهدویت که عموم مردم به آن حساسیت داشته و واکنش نشان می‌دهند فراموش شود؟ و هر حرفی از هر کسی نقل شده و پذیرفته شود؟ و عده‌ای غیر متخصص به خود اجازه دهند با بهره گرفتن از هر حدیثی هر چند ضعیف، با عقاید و احساسات مردم بازی کنند؟

۴٫ شخصیت رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای

رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه‌ای شخصیتی بی بدیل در زمان کنونی است که در قله علم و عمل، تقوا و درایت، شجاعت و زمان‌شناسی بوده و هر زمان که لازم باشد آنچه را مورد نیاز مردم است تذکر می‌دهند. کمالات ایشان برای همگان روشن است و برای بیان عظمت و بزرگی ایشان هیچ نیازی نیست تا بخواهیم او را بر کسی تطبیق دهیم (اگر باعث منقصت و کوچکی ایشان نشود). ما به ایشان کمال ارادت را داشته و امر ایشان را مطاع دانسته و وجوب تبعیت و اطاعت از ایشان را لازم می‌دانیم و بهترین تعبیر را برای ایشان به این عنوان «روحی له الفداء» بکار می‌گیریم. مردم ایران این رهبر عظیم الشأن را به خاطر ویژگی‌های خودشان دوست دارند و علما برای ایشان کمال احترام را قائلند.

۵٫ تقسیم بندی علایم

علائم ظهور با توجه به روایات، به علایم حتمی و غیر حتمی تقسیم می‌شوند. معنای علامت غیر حتمی نیز از خود روایت روشن است که یعنی ممکن است تحقق پیدا نکند. وقتی خود ائمه علامتی را غیر حتمی معرفی می‌کنند دلیلی ندارد این گونه علایم، پررنگ نشان داده شود و به گونه‌ای ارائه شود که گویا باید باشد و اکنون نیز هست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]




روش تحقیق ۴۵
جامعه آماری ۴۵
نمونه و روش نمونه گیری ۴۵
ابزار گردآوری اطلاعات ۴۶
روش اجرای پژوهش ۴۷
روش تجزیه تحلیل آماری ۴۸
ملاحظات اخلاقی ۴۹
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها ۵۴
الف)یافته های توصیفی ۵۱
ب) یافته های استنباطی ۵۳
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری ۶۷
خلاصه پژوهش ۶۴
بحث و نتیجه گیری ۶۵
محدودیت های تحقیق ۶۷
پیشنهادهای پژوهشی ۶۸
منابع ۷۳
پیوست ۷۵
چکیده انگلیسی ۸۶
فهرست جداول
جدول(۱-۴): میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون ۲۹
جدول(۲-۴): میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره گروه آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون ۵۶
جدول(۳-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس اضطراب امتحان ۵۷
جدول(۴-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۵۷
جدول(۵-۴): نتایج تحلیل کوواریانس گروه درمانی رفتاری بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان ۵۸
جدول(۶-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت های ارتباطی ۳۴
جدول(۷-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۳۵
جدول(۸-۴): نتایج تحلیل کوواریانس گروه درمانی رفتاری بر افزایش مهارت های ارتباطی ۵۹
جدول(۹-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت ارتباطی گوش دادن ۶۰
جدول(۱۰-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۶۰
جدول(۱۱-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت ارتباطی تنظیم عواطف ۳۷
جدول(۱۲-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۶۱
جدول(۱۳-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت ارتباطی درک پیام ۶۲
جدول(۱۴-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۶۲
جدول(۱۵-۴): نتایج تحلیل کوواریانس گروه درمانی رفتاری بر افزایش مهارت ارتباطی درک پیام دانش آموزان ۶۳
جدول(۱۶-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت ارتباطی بینش ۶۳
جدول(۱۷-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۶۴
جدول(۱۸-۴): نتایج تحلیل کوواریانس گروه درمانی رفتاری بر افزایش مهارت ارتباطی بینش ۶۴
جدول(۱۹-۴): آزمون لوین جهت تعیین تساوی واریانس مهارت ارتباطی قاطعیت ۶۵
جدول(۲۰-۴): جهت بررسی همگنی شیبهای رگرسیون ۶۵
جدول(۲۱-۴): نتایج تحلیل کوواریانس گروه درمانی رفتاری بر افزایش مهارت ارتباطی قاطعیت ۶۶
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش رفتاری به شیوه گروهی بر مهارتهای ارتباطی و اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره متوسطه در شهر بمپور به مرحله اجرا در آمده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با بهره گرفتن از طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جهت انتخاب نمونه آماری از بین کلیه دانش آموزان از میان دبیرستانها، دبیرستان قدس به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه اضطراب امتحان ابواقاسمی و همکاران (۱۳۷۵) و مهارتهای ارتباطی جرابک (۲۰۰۴ ) در بین آنها اجرا گردید. آنگاه ۳۰ نفر از دانش آموزانی که در اضطراب امتحان نمره بیشتر و در مهارت ارتباط نمره کمتری گرفته بودند، را به دو گروه ۱۵ نفری تقسیم و هرگروه را بصورت تصادفی بعنوان گروه آزمایش و کنترل انتخاب شد. گروه آزمایش از آموزش گروه درمانی رفتاری برخوردار شدند، ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت ننمودند. پس از پایان دوره آموزش، مجددا پرسشنامه های مزبور اجرا شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آمارههایی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب امتحان موثر می باشد و همچنین آموزش رفتاری به شیوه گروهی بر افزایش مهارت های ارتباطی موثر می باشد. آموزش رفتاری به شیوه گروهی بر افزایش ابعاد مهارت های ارتباطی (درک پیام، بینش، قاطعیت) موثر می باشد.
کلیدواژه ها: آموزش رفتاری به شیوه گروهی ، مهارتهای ارتباطی ، اضطراب امتحان
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
اضطراب[۱] واکنش طبیعی و سالم انسان است. بسیاری از نظریه پردازان عقیده دارند که اضطراب حالت تکامل یافته ای است که ما را از خطرات قریب الوقوع آگاه می سازد تا بتوانیم با آن خطرات مقابله کنیم . با وجود این، اگر شدت یا مدت زمان حالت اضطرابی زیاد باشد یا بدون علت خاص رخ دهد ، ممکن است واکنشی بیمارگونه و نابهنجار باشد (کارتر[۲]، ویلیمس و سیلورمن[۳]،۲۰۰۸). در واقع ما می توانیم اضطراب را به عنوان احساسات نگرانی ، خطر تهدید و تردید تعریف کنیم که با بی قراری و تنش همراه می شود. علاوه بر این ، اضطراب با ویژگی های جسمی، مثل تپش قلب، عرق کردن و فشار خون مشخص می شود (آلپرت[۴] و هبر[۵] ،۲۰۰۵).
اگر فرد دانشجو یا دانش آموزی، با شنیدن خبر شروع امتحان، دیدن برنامه امتحانی، یا در هنگام امتحان دادن، تشویش پیدا کند و از خود دلهره نشان دهد، می توان از “اضطراب امتحان[۶]” سخن به میان آورد (بیوچمن[۷]،۲۰۰۸). پژوهش هایی که در این زمینه به عمل آمده است، نشان می دهد اضطراب امتحان با کاهش کارآمدی تحصیلی همراه است (مهرابی زاده[۸]، ابواقاسمی، نجاریان، شکرکن[۹]، ۲۰۰۰). به خصوص افرادی که اضطراب بالایی دارند، حاصل کمتری از امتحان نصیبشان می شود. نکته اصلی این کاهش امتیاز در این است: فرد مضطرب موقعیت های امتحانی را به منزله تهدیدی نسبت به خود و حرمت خویش به حساب می آورد و به نتایج نامطلوب خود نگران می شود (مهرابی زاده و همکاران، ۲۰۰۰). اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول و مهم آموزشی، رابطه منفی تنگاتنگی با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیون ها دانش آموز و دانشجو دارد (بیابانگر[۱۰]، ۲۰۰۳). این پدیده مهم “شناختی – هیجانی[۱۱]” که نقش منفی بسزایی در عملکرد تحصیلی نوجوانان و جوانان ایفا می کند، مدت هاست که مورد توجه روان شناسان قرار داشته است. در واقع، اضطراب امتحان نوعی احساس “خود- کم انگاری[۱۲]” است که فرد درباره توانایی خود تردید داشته و منجر به ارزیابی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنش های فیزیولوژیکی نامطلوب و افت تحصیلی می شود (هاشمی، شعیری، ملامیرزایی، پروری، شه مرادی، ۱۳۸۳). براساس برآورد پژوهشگران در پژوهش های مختلف میزان شیوع اضطراب امتحان در دانش آموزان ۱۰ تا ۳۰ درصد گزارش شده است (هیوبرتی و دیک[۱۳]، ۲۰۰۶). این برآورد در ایران برای دانش آموزان دبیرستانی ۲/۱۷ درصد گزارش شده است (ابوالقاسمی، گلپور، نریمانی، قمری، ۱۳۸۸). با توجه به شیوع زیاد اضطراب امتحان در دانش آموزان، مداخله رفتار درمانی در کاهش اضطراب امتحان ضروری است. در میانه های دهه شصت پژوهشگران برای درمان اضطراب امتحان از روش های تن آرامی استفاده می کردند. در دو دهه اخیر از روش های رفتاری در کاهش اضطراب امتحان بیشتر استفاده شده است. اخیرا” مداخله های رفتار درمانی در کاهش اضطراب امتحان بسیار مؤثر واقع شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مفهوم رفتاردرمانی اولین بار توسط آیزنک ابداع شد. این مفهوم بر کلیه روش های درمانی که هدف آن ها، تغییر رفتارهای کنونی است، دلالت دارد. برخلاف روان کاوی، در رفتار درمانی، افشاء و تحلیل تعارضات روانی ناهشیار مورد توجه قرار گرفته نمی شود. رفتاردرمانی، کاربرد بالینی نتایج آزمایشات رفتاری است که بر پایه تئوری های یادگیری مانند شرطی سازی کلاسیک و عامل بنا شده است(کاظمیان مقدم، مهرابی هنرمند، سودانی،۱۳۸۷ ). نکته مهم در رفتاردرمانی تغییر رفتار توسط آموزش رفتارهای جدید، اصلاح رفتارهای گذشته و حذف رفتارهای نامطلوب می باشد. هر نشانه اختلالات روانی، روش درمانی متفاوتی را ایجاب می کند. به عنوان مثال برای درمان فوبی (ترس مرضی از موقعیت و یا شی) از روش حساسیت زدایی منظم استفاده می شود( امیری،۱۳۸۴).
کاظمیان مقدم و همکاران (۱۳۸۷) اثربخشی روش حساسیت زدایی منظم را در اضطراب امتحان و کارکرد تحصیلی بررسی کردند. نتایج پژوهش انها نشان داد که روش حساسیت زدایی منظم باعث کاهش اضطراب امتحان و افزایش کارکرد تحصیلی دانش آموزان دختر گروه آزمایشی، با گروه کنترل، می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]




نمودار۴-۸٫ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب زمان ایفای نقش در بیرون از خانه ۱۵۸
نمودار۴-۹٫ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد ساعات حضور در بیرون از خانه ۱۵۹
نمودار ۴-۱۰٫ نمودار فراوانی پاسخگویان بر حسب نوع نقش زنان در جامعه ۱۶۲
نمودار ۴-۱۱٫ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان احساس بدنامی ۱۷۶
نمودار ۴-۱۳٫ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نگرش زنان به حضور در اجتماع ۱۸۰
نمودار۴-۱۹٫ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان عملکرد خانواده ۱۸۲
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱٫مقدمه
تاثیر دگرگونی های اقتصادی – اجتماعی بالاخص کنش متقابل میان زن و شوهر، تغییر در مفهوم نقش است. دگرگونی های اجتماعی و تحول در الگوهای زندگی جوامع شهری و ورود زنان به اجتماع، موجب تغییر و تحول در نگرش افراد در توزیع نقش ها و به تبع آن توزیع قدرت در خانواده شده است. خانواده کانون اصلی در چگونگی توزیع و نحوه ی اعمال قدرت در شکل گیری و رشد شخصیت افراد، اجتماعی شدن فرزندان، عزت نفس، انسجام و حتی احساس رضایت و رضایتمندی زناشویی تاثیر می گذارد (سابین، ۱۹۹۵ به نقل از عادل نژاد، ۱۳۹۳: ۲).
نقش زن، در حفظ و ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی فرد در خانواده و جامعه بدون جایگزین است و همواره با برعهده داشتن مسئولیت خطیر پرورش نسل آینده در نظام طبیعی و تداوم بخشیدن به این نقش در خانواده و جامعه به گونه ای موثر در روند توسعه اجتماعی نقش دارند و همین طور با توجه به این که در ایران افزایش اشتغال زنان در دهه های اخیر صورت گرفته است و با پیشرفت جوامع و افزایش سطح تحصیلات زنان، تمایل آن ها به مشارکت های اجتماعی و پذیرش نقش های اجتماعی افزایش یافته است؛ بنابراین با توجه به نیاز جامعه و حفظ خانواده، شناخت عوامل ایجاد کننده نارضایتی و آسیب های فردی و اجتماعی در بین زنان و بررسی نگرش زنان به نقش های اجتماعی و بررسی تعارض میان انواع نقش های اجتماعی و خانوادگی می تواند به کاهش نارضایتی ها و بهبود روابط و تعاملات خانوادگی بیانجامد. زنان یزدی به سازگاری، صبوری و قناعت در زندگی مشهورند اما در عین حال گسترش فرهنگ مدرن و مصرف گرا، چشم و هم چشمی و تجمل گرایی را در میان زنان یزدی افزایش داده است. لذا این پژوهش بر آن است که به مطالعه آسیب های نقش زنان در جامعه و پیامدهایی که بر خانواده ها دارد، بپردازد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مطالعات انجام شده و گزارش نهایی این تحقیق در پنج فصل تهیه و تدوین گردیده است: در فصل اول، ابتدا طرح کلی مسئله ارائه شده و پس از آن اهمیت و ضرورت تحقیق و اهداف پژوهش بیان می گردد و سپس به کاربرد نتایج پژوهش پرداخته می شود. فصل دوم این پژوهش، ابتدا به پیشینه تاریخی و بعد از آن به پیشینه پژوهش های داخلی و پژوهش های خارجی پرداخته خواهد شد و در ادامه تبیین های نظری و از دل آن چارچوب نظری و سپس بعد از آن فرضیات پژوهش و ترسیم مدل نظری آورده شده است. هر کار علمی دارای روش علمی نیز است که فصل سوم این پژوهش، روش شناسی است که در این فصل، ابتدا از روش پژوهشی که در این تحقیق استفاده شده است، نام می بریم و در ادامه به معرفی جامعه آماری می پردازیم و سپس حجم نمونه و شیوه نمونه گیری را می آوریم همچنین ابزاری که برای گردآوری داده ها از آن استفاده شده است را معرفی می کنیم و همچنین به تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق پرداخته ایم و تکنیک هایی که برای بررسی یافته ها استفاده شده است را نام می بریم و در آخر به اعتبار و پایایی می پردازیم. در فصل چهار به تجزیه و تحلیل داده ها می پردازیم که این فصل شامل دو بخش است در بخش اول این پژوهش به توضیح یافته های توصیفی می پردازیم و در بخش دوم به توضیح یافته های استنباطی پرداخته می شود که شامل آزمون متغیرهای زمینه ای و آزمون فرضیه ها می باشد. آخرین فصل این پژوهش در بر گیرنده بحث و نتیجه گیری است. در این فصل، ابتدا خلاصه یافته ها ارائه شده است و پس از آن به بحث و نتیجه گیری پرداخته شده است و در ادامه پیشنهادات و در نهایت محدودیت ها و مشکلات تحقیق بیان شده است و در بخش آخر نیز فهرست منابع و همچنین پرسشنامه و پیوست ها آورده شده است.
۱-۲٫ بیان مسئله
امروزه بسیاری از کشورهای جهان خواستار دستیابی به توسعه هستند. طرح های توسعه ای که در توجه به مشارکت اجتماعی زنان مقوله های محوری می باشند. مطالعات اخیر صاحب نظران اجتماعی نشان داده است که دستیابی به توسعه، بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نیست. همچنین از بررسی های انجام شده که در زمینه مشارکت فعال زنان در امور جامعه انجام گرفته، نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی و انتظارات متفاوت جامعه از زن و مرد موانع و آسیب های فردی، اجتماعی و فرهنگی زیادی بر سر راه مشارکت زنان بوجود آورده است. از این رو در دهه ۱۹۸۰ به جای اصطلاح زن در توسعه، اصطلاح جنسیت و توسعه به کار گرفته شد و به دنبال آن در بسیاری از کشورهای جهان سوم، راهبردهایی برای مشارکت عملی زنان در توسعه و برطرف شدن موانع اتخاذ شد. یکی از مهمترین راهبردها، بحث توانمندسازی زنان با تاکید بر این نکته که مشارکت زنان به منظور مشارکت فعال آنان در اجرای برنامه ها و طرح های توسعه ای است و این که به زنان اختیار داده شود تا بتوانند در جامعه حضور داشته باشند، توانایی های خود را گسترش دهند و بر سرنوشت خود تسلط پیدا کنند (کتابی، یزد خواستی و فرخی راستایی، ۱۳۸۲: ۶).
گسترش جهانی شدن و ورود وسایل ارتباطی جهانی مانند ماهواره و اینترنت و همچنین فرایند حرکت از سنت به تجدد، کشورهای در حال توسعه را به جوامع در حال گذار تبدیل کرده است و این جوامع را با موج گسترده ای از تغییرات ارزشی و هنجاری مواجه کرده است. با توجه به فرایند جهانی شدن، سبک های زندگی جدیدی از جوامع و فرهنگ های متعدد وارد زندگی افراد می شود و به طور غیر مستقیم نفوذ این ارزش های مدرن با گسترش وسایل ارتباطی و فرایند مدرنیزاسیون تسریع می یابد (آزاد ارامکی؛ ساعی؛ ایثاری و طالبی، ۱۳۹۱: ۶۷).
بنابراین، با تحولات ساختار اجتماعی جوامع جدید به تبع آن جامعه های در حال گذر، نظام توزیع و تخصیص نقش های اجتماعی در سطح روابط و نهادهای اجتماعی دچار دگرگونی شده و در نتیجه سبب افزایش مشارکت زنان و نیروی کار اقتصادی و ازدیاد تعداد زنان شاغل در خارج از حوزه های سنتی و حضور آنان در نقش ها و فعالیت های دیگر خارج از خانه و گسترش خانواده های دو شغله شده است. همچنین با تغییرات فرهنگی، ساختار سنتی خانواده (پدر سالاری) که عمدتا مبتنی بر تفاوت های جنسیتی و وجه مشخصه آن اقتدار مردان در خانه بود، در دهه اخیر در اثر اشتغال، آموزش و آگاهی و حضور زنان در جامعه کمرنگ تر شده است. با این حال کار و خانواده دو نهاد اجتماعی ضروری برای زندگی فردی و زندگی اجتماعی محسوب می شود و نقش مهمی در جامعه بشری دارد. در آغاز زندگی بشر، پدیده اشتغال مورد توجه بوده است و زنان از دیرباز هم پای مردان، بار مسئولیت های زندگی را به دوش کشیده و مشغول کار بوده اند (آیکان و اسکین، ۲۰۰۵). با رشد فن آوری و صنعتی شدن جوامع، زن نیز مانند مرد در بیرون از خانه مشغول به کار است (وای دانوف؛ دانلی، ۱۹۹۹). با این وجود، تغییرات و تحولاتی در ساختار خانواده و نقش زنان بوجود می آید که زمینه دگرگونی شخصیت و هویت اجتماعی زنان شده است. البته این وضعیت حاصل دگرگونی در نظام ارزش ها، رشد اندیشه مردم سالاری، گسترش آگاهی های عمومی، رشد مطالبات مدنی، ارتقای تحصیلات تخصصی زنان، تغییر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، وجود وسایل ارتباطی نوین و بدنبال آن پدیده جهانی شدن و مدرنیته است. این موجب شده تا مسئولیت ها و وظایف شغلی، خانوادگی و نگهداری کودکان تنها به نقش های جنسیتی که به صورت سنتی تعریف شده اند وابسته نباشند و زنان که همیشه نقش های اجرایی در خانواده را به عنوان مادر و همسر ایفا می کردند و وظیفه تربیت فرزندان را در خانه مدیریت می کردند دیگر فعالیت شان محدود به خانه نباشد و امروزه زنان، مشارکت بیشتری در نیروی کار جهانی پیدا کرده اند (ییلدریم و آیکان، ۲۰۰۸) و بیشتر به صورت فعال به نقش های مختلف و حضور بیشتر در جامعه روی آورده اند و مردان هم بیشتر از قبل به نقش های خانوادگی می پردازند. البته این تداخل نقش شغلی و خانوادگی، تقاضای نقش مضاعفی را به دنبال خواهد داشت. از آنجایی که خانه داری، شغل خاص زنان تلقی می شود، مسئولیت های خانوادگی و به ویژه وجود فرزندان خردسال، کار آنها در خارج از خانه را تحت تاثیر قرار می دهد و آن ها را وادار می کند که برای تثبیت هویت شغلی خود به فشارهای ناشی از اضافه بار نقش و تداخل نقش ها تن دهند و همیشه بکوشند تا بتوانند تعادل بین تعهدات شان در برابر خانواده و کار را حفظ کنند.
ایران از جمله کشورهایی است که در دهه­های اخیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی زیادی را به خصوص در حوزۀ خانواده تجربه کرده، با تغییر ساختار خانواده، از گسترده به هسته­ای، نقش زنان در خانواده نیز دگرگون شده­است، این دگرگونی­ها به تحول نقش و جایگاه اجتماعی زنان به ویژه در جوامع شهری منجر شده است (کرد، عطاران و منصوریان، ۱۳۹۱: ۱۲۸).
در یکی دو دهه گذشته که دگرگونی های چشمگیرتری در کشور به وجود آمد تغییرات نیز ژرف­تری در ساختارهای جامعه و بالاخص در نهاد خانواده و در نگرش ­و رفتارها و هنجارهای به ­وجود آمد. بنابراین پیشرفت های زیاد جامعه و بالا رفتن سطح آگاهی ها، حضور و فعالیت زنان در جامعه موجب آزادی و پیشرفت بیشتر در افراد جامعه می شود. اما با این وجود در برخی جوامع، ارزش ها و باورهای سنتی وجود دارد که در آن تقسیم کار جنسیتی وجود دارد و کار اصلی زن را رسیدگی به امور خانه داری می دانند. امروزه در ایران انواع آسیب های اجتماعی پدید آمده و دستاورد دوران گذار و حاصل تاخیر فرهنگی است که بر مردم تحمیل می شود. مساله ای که در رابطه با تغییر نقش زنان و حضور آنان در جامعه وجود دارد، از جمله این آسیب ها یکی ناسازگاری بین نقش های خانوادگی و نقش های اجتماعی زنان است که موجب تعارض و ایجاد دوگانگی در انجام وظایف می شود. همچنین فعالیت زن در محیط بیرون از خانه در جوامع سنتی، حرف و حدیث ها و تهمت هایی را به همراه دارد و گاه برچسب هایی را به این زنان می زنند. از جمله موارد دیگری که در مورد حضور زنان در جوامع می توان نام برد احساس ناامنی و مزاحمت هایی است که این زنان را تهدید می کند و در نتیجه بروز فشارهای روحی و روانی در این زنان را می توان نام برد که تمام اینها بر روی روابط خانوادگی تاثیر می گذارد. البته باید در نظر داشت که یکی از موثرترین عوامل در مورد حضور زنان در جامعه در موقعیت های مختلف اقتصادی و اجتماعی، نگرش و پذیرش مردان نسبت به ایفای نقش زنان در جامعه است و این نگرش به پایگاه اقتصادی و اجتماعی و نحوه جامعه پذیری مردان بوجود می آید.
در مورد حضور زنان در جامعه رویکردها و نظرات متفاوتی وجود دارد؛ یکی دیدگاه سنتی است که این دیدگاه با تاکید بر تفاوت بیولوژیک، زنان را موجوداتی ضعیف می داند و آنان را از هر نوع فعالیت عمومی منع می کند. رویکرد دیگر، رویکرد زنان و روشنفکران رادیکال است که خواهان حضور بی قید و شرط زنان در تمام سطوح اجتماعی، سیاسی و حکومتی بوده و مرد را عامل بدبختی و زن را جنس برتر می دانند. رویکرد سوم، که رویکرد میانه است، بر مشارکت زنان در زمینه های مختلف اجتماعی – سیاسی، البته با اعمال برخی محدودیت ها مثل قضاوت تاکید می کند (خیری، ۱۳۸۵: ۱۶۳).
در این راستا از آنجا که از دیرباز یزد به عنوان شهری مذهبی و سنتی شناخته می شود که در آن روابط خانوادگی از استحکام و کیفیت بالایی برخوردار است و به ارزش ها و هنجارهای خانواده و منافع کل جامعه اهمیت زیادی قائل است. روابط اجتماعی در جامعه سنتی یزد روابطی مستحکم، عمیق و همه جانبه بین افراد و جامعه است. با توسعه این شهر به عنوان یکی از شهرهای برتر در عرصه صنعت، می توان به وضوح شاهد گسترش عناصر ظاهری مدرنیته در بخش ها گوناگون جامعه از جمله خانواده و تغییر نقش زنان بود. در کل به نظر می رسد که در جریان مدرن شدن جامعه و اشاعه فرهنگ مدرن، خانواده متحمل تغییرات نگرشی و ارزشی در روابط و نقش ها است که یکی از بارزترین نمودهای آن تغییراتی است که در نقش زنان و حضور آنان در جامعه و تاثیراتی است که بر عملکرد و تعاملات خانواده خواهد گذاشت، اس. هدف پژوهش حاضر، سنجش نقش زنان و بررسی تاثیر عوامل و آسیب های ناشی از نقش اجتماعی زنان بر عملکرد خانواده های شهر یزد است.
۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق
از ویژگی­های دوران نوین، افزایش تلاش به منظور دستیابی زنان به فرصت­های اجتماعی برابر با مردان است. همچنین امکان دستیابی زنان به حوزه ­های اقتصادی است، که موضوع تحولات دوران پس از انقلاب صنعتی و شهری شده است. موضوع زنان در دوران اخیر مانند دیگر موضوعات اجتماعی و انسانی، مورد بازنگری مجدد و به عنوان مسئله­ای چشمگیر قرار گرفت و ابعاد مختلف زندگی آنها مورد توجه قرار گرفته است. این جهش نه تنها در قلمرو مسائل فرهنگی و اجتماعی آنها، بلکه در روند تولید، افزایش تولید، ورود به بازار کار، تقسیم کار اقتصادی و . . . به اثبات رسیده است (فرهادی، ۱۳۸۹).
نقش خانواده در توسعه اجتماعی غیرقابل چشم پوشی است. خانواده هایی که در آن زن و شوهر با هم تفاهم دارند و از زندگی احساس رضایت می کنند، کارکرد مناسب تری داشته و نقش خود را بهتر ایفا می کند (لنکستر و استنهوپ،۲۰۰۴: ۴۷۹). دگرگونی در خانواده­ ایرانی در قرون اخیر به صورت آرام اما مستمر و قاطع بوده است، زمانی دراز شکلی از خانواده وجود داشت که جامعه­شناسان آن را به اصطلاح خانواده­ گسترده معرفی می­کردند، این خانواده بر اساس پدرتباری و اولویت جنس مذکر استوار ­بود و زیر نظر پدر اداره می­شد، با این حال خانواده واحد تولید و مصرف بود. منزلت اجتماعی زن ناچیز بود و به فرزند آوری و انجام کارهای خانگی و گاهی کشاورزی و نساجی محدود بود، و فرزندان نام و نشان خود را از پدر به ارث می بردند.
وضعیت زنان که حدودا نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می­ دهند در سراسر دنیا تحت تأثیر تحولات ­اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی (اشتغال، بهداشت، ازدواج، باروری، آموزش و پرورش) قرار داشته­است. با این حال زنان در کشورهای صنعتی و درحال توسعه و بالااخص جهان سوم سخت­تر از مردان کار می­ کنند این در حالی است که در مقابل کار سخت بهایی ناچیز به آنها داده­می­ شود، همچنین با توجه به همه جانبه بودن مفهوم توسعه، هنگامی روند آن سیر مطلوب را در جهان طی می­ کند که امکانات و تمهیدات فراهم آمده برای نیمی از جمعیت یعنی زنان، به گونه ­ای باشد تا ضمن حفظ و تقویت شئونات انسانی و تحکیم جایگاه وی در خانواده، زمینه شکوفایی ابتکار و خلاقیت را برای آنان ایجاد و امکان ارتقاء فرهنگی و مشارکت سازنده و گسترده شان را در جامعه فراهم آورد (ساروخانی، ۱۳۸۸: ۲).
گسترش اشتغال زنان و مشارکت بیشتر آنان درامور اجتماعی از جمله نمودهای کنونی نهاد خانواده در ایران است که شناخت هرچه بیشتر تأثیرات آن بر روابط خانوادگی، مسایل اقتصادی، کیفیت روابط عاطفی و … چشم انداز روشن­تری نسبت به آینده­ی خانواده، در اختیار ما قرار­می­دهد. همچنین با تحولات اخیر و گذار کشورمان از جامعه­ سنتی به جدید و علاوه براین، زنان به عنوان یکی از اقشار در معرض آسیب جوامع، بیش از سایرین در معرض تبعیض های اجتماعی و فشارهای روانی قرار می گیرند (امینی یخدانی، ۱۳۸۸: ۱۷). با نظر به این تحولات ضرورت و اهمیت انجام اینگونه پژوهش­ها بیشتر احساس می­ شود.
این پژوهش می ­تواند برنامه­ای تاثیر گذار در جهت فهم بهتر نسبت به جایگاه زنان و رفتارهای نسبت به آنان داشته باشد همچنین منجر به شناخت و بررسی مشکلاتی که زنان در جامعه با آن مواجه هستند، با این حال می ­تواند به مردان یاری ­رساند که برخوردهای صحیح­تری را در ارتباط با آنان در پیش بگیرند همچنین این تحقیق می ­تواند به نوعی تجربیات و گفتمان­های مشترک زنان را با دیگران در میان گذارد تا همه به خصوص زنان از تمامی این مسائل آگاهی ­یابند. این پژوهش می ­تواند جزیی از پژوهش­هایی باشد که به منزله چارچوب­بندی برنامه­هایی برای زنان به شمار ­آید و در ادامه می ­تواند راهگشا و کمکی باشد تا توجه دولت و در نظر گرفتن بودجه­ای برای توسعه و پیشرفت زنان در آینده باشد. مطالعه در مورد زنان و مسایل مربوط به آنان، سابقه‌ای طولانی در ایران ندارد بدین جهت در پاره‌ای موارد­، برنامه‌ریزی بدون شناخت همه جانبه وضعیت زنان و موقعیت آنان در جامعه صورت می‌گیرد. با این حال برنامه‌ریزی بدون توجه به این قشر از جامعه­، دستیابی به نتیجه مطلوب را دچار اشکال می‌سازد. همچنین می ­تواند به شناخت بیشتر وضعیت زنان کمک ‌نماید. نتایج این بررسی زمینه را برای رسیدگی بیشتر به زنان به ویژه موانع و مشکلات آنان را در رسیدن به موقعیت بهتر مشخص خواهد کرد.
۱-۴٫ اهداف تحقیق
در این بخش از فصل تحقیق، اهداف تحقیق آورده شده است که اهداف تحقیق حاضر را می توان مشتمل بر دو بخش هدف کلی یا اصلی و اهداف جزئی یا فرعی تحقیق دانست که شامل موارد زیر می باشد:
۱-۴-۱٫ هدف کلی تحقیق
آسیب شناسی نقش زنان در جامعه و پیامدهای آن در خانواده های یزدی است
۱-۴-۲٫ اهداف فرعی تحقیق
در کنار هدف کلی فوق، اهداف فرعی دنبال می‌گردد:
بررسی متون، دیدگاه ها و نظرات صاحب نظران مختلف در ارتباط با نقش و خانواده.
بررسی نگرش زنان متاهل شهر یزد نسبت به نقش های بیرون از خانه.
تعیین میزان نقش های مختلف زنان در جامعه.
تعیین میزان آسیب هایی که ناشی از نقش زنان در جامعه، بوجود می آید.
بررسی میزان آسیب شناسی نقش زنان در جامعه و پیامدهایی که بر خانواده می گذارد.
ارائه پیشنهادات لازم برای کاهش آسیب های مربوط به نقش های اجتماعی و حضور زنان در جامعه.
۱-۵٫ کاربرد تحقیق
از آنجایی که پژوهش حاضر در قلمرو مباحث توسعه اجتماعی، انسانی و فرهنگی و امور مربوط به زنان قرار می گیرد، می تواند مورد استفاده تمام افراد و سازمان هایی قرار بگیرد که به هر نوعی با برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی در رابطه با زنان و خانواده در سطح شهرستانی و استانی مرتبط هستند. از سوی دیگر نتایج پژوهش حاضر مربوط به نهادهای مرتبط در ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و … در سطح جامعه می شود. شناخت و آگاهی از میزان نیاز به مشارکت و تغییر در الگوهای نقش جنسیتی در جامعه مورد مطالعه می تواند زمینه ساز مشارکت و همکاری سازمان با سازمان ها و نهادهای متولی امر خانواده در خصوص آسیب شناسی مسئله و ارائه راهکار باشد. نتایج این پژوهش می تواند راهگشای نهادهای اجتماعی در جامعه باشد تا آنان یا برنامه های خود را هدفمند دنبال کنند و یا اینکه برنامه های سابق خود را بر اساس نیاز افراد جامعه تنظیم نمایند.
به طور مشخص می توان نهادها و سازمانهای زیر را به عنوان مخاطبان این طرح معرفی کرد:
وزارت کشور (استانداری) در حوزه مدیریت و برنامه ریزی
مرکز مطالعات فرهنگی کشور در حوزه فرهنگ سازی و ترویج و تبلیغ امور دینی و بهداشتی
مرکز امور زنان و خانواده در حوزه حمایت از زنان و نظام خانواده
مجلس شورای اسلامی در حوزه وضع قوانین
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در حوزه مدیریت و برنامه ریزی
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در حوزه آگاهی بخشی و فرهنگ سازی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ب.ظ ]