کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲- مدنی، سیدجلال الدین، آیین دادرسی مدنی ، جلد ۲، ص۶۸۲
گفتار سوم : جایگاه قرعه در قانون مجازات اسلامی و قانون اساسی :
در قانون مجازات اسلامی نیز همانند سایر قوانین دیگر ، قاعده قرعه در ماده ۳۱۵ همین قانون بیان شده است.
قرعه در قانون مجازات اسلامی :
قانون گذار ما تنها در یک مورد آن هم در ماده ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی که شرح آن خواهد گذشت از قاعده ی فقهی قرعه سخن به میان آورده در حالی که به این قاعده فقهی در قانون آیین دادرسی کیفری ما به هیچ وجه استناد نشده است .
مادهء ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی صراحتاً بیان می دارد : « اگر دو نفر متهم به قتل باشند و هر کدام ادعا کند که دیگری کشته است و علم اجمالی بر وقوع قتل توسط یکی از آن دو نفر باشد و حجت شرعی بر قاتل بودن یکی اقامه نشود و نوبت به دیه برسد ، با قید قرعه دیه یکی از آن دو نفر گرفته می شود » .
شرح ۱ : ماده فوق الذکر به نحو روشن و دقیقی تنظیم نشده و تا حدی مجمل است ، مع هذا آنچه که جالب توجه است ، مسئله تعیین قاتل به قید قرعه است . در قانون حدود و قصاص مصوب سال ۱۳۶۱ چنین ماده ای پیش بینی نشده بود و قبلاً یعنی در زمان حاکمیت قانون مجازات عمومی مصوب سال ۱۳۵۲ نیز به حسب مورد ، مطابق مادهء ۱۷۵ اصلی و مکرر رفتار می شد . مادهء ۱۷۵ : « هرگاه در اثنای منازعه که چند نفر به خصوص در آن مشارکت داشته اند ، قتل یا جرح یا ضرب واقع شود و مرتکب شخصاً معلوم نباشد ، هریک از آنها در صورت وقوع قتل به یک الی سه سال و در صورت وقوع جرح به سه الی شش ماه حبس جنحه ای محکوم می شود » .
ماده ۱۷۵ مکرر : « هرگاه در قتل یا ضرب یا جرح عمدی که در غیر مورد منازعه واقع شده ، دو یا چند نفر دخالت نمایند بدون اینکه معلوم گردد مرتکب اصلی کدام یکی است ، هر یک از مداخله کنندگان ، در صورت وقوع قتل ، به ۳ الی ۱۰ سال حبس جنایی درجه یک و در صورت وقوع جرح یا ضرب ، بر حسب مورد به مجازاتهای مقرر در ماده ۱۷۲ و یا ماده ۱۷۳ محکوم می شود .۱
________________________________________________________________
۱- شکاری ، روشنعلی ، بحث پیرامون ماده ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ ، مجله حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، صص ۳۶-۳۵ ، ش ۳۳
شرح ۲ :
واژه ی « قتل » در مادهء مذکور اطلاق دارد و هم شامل قتل عمدی و هم غیر عمدی می گردد ولیکن چون حکم به قصاص منوط به وجود علم به قاتل بودن و انتساب اتهام به متهم است با علم اجمالی نمی توان حکم به قصاص به واسطهء قرعه داد . حکم به قصاص با قرعه با علم اجمالی فاقد وجاهت قانونی دانسته شده است .
با عنایت به عبارت « … از یکی از آن دو نفر گرفته می شود .» و صدر مادهء ۳۰۵ ق . م . ا . عاقله را نمی توان به واسطه قرعه محکوم به پردات دیه نمود .
به نظر می رسد حکم مادهء مذکور ناظر به شبههء محصوره بین دو نفر می باشد و نسبت به بیشتر از دو نفر باید به اصل رجوع کرد . زیرا استثناء را باید در قدر متیقن اعمال نمود . با این وجود برخی از حقوقدانان معتقدند که کافی است شبهه محصوره وجود داشته باشد و لازم نیست حتماً دو نفر باشند که ادارهء حقوقی دادگستری و رویهء قضایی نیز از نظر اخیر پیروی نموده است .
برخی از حقوقدانان معتقدند برای مراجعه به قرعه به واسطهء علم اجمالی لازم است که هر کدام دیگری را متهم به قتل نماید و برخی معتقدند که لازم نیست و اگر یکی دیگری را متهم نماید کافی است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

لازم است که قاضی اجمالاً بداند که یکی از دو نفر کشته است ، ولی نداند که کدام یک کشته است و مقصود از حجت شرعی ادلهء اثبات جرم قتل است و در عین حال به واسطهء قرعه فقط دیه ثابت می شود و نمی توان حکم به حبس مرتکب داد . زیرا مقنن در خصوص مسئول پرداخت دیه به جهت پیش گیری از به هدر رفتن خون مسلمان حکم اخیر را اتخاذ نموده است . مع ذلک یکی از شعب دیوان عالی کشور در ما نحن فیه حکم به حبس مسئول پرداخت دیه با قرعه را صحیح دانسته است .
« قرعه بین معلوم و مجهول کشیده نمی شود . » .
در خصوص ضرب و جرح نیز نمی توان از وحدت مناط مادهء مذکور استفاده نمود .۱
________________________________________________________________
۱- شکری ، رضا و سیروس ، قادر ، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی ، چاپ چهارم ، ویرایش دوم ، نشر مهاجر ، تهران ، ۱۳۸۶، ص ۳۴۱
شرح ۳ : استقراع در مورد قتل و در حیطهء مادهء ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی در صورتی قابل انجام است که : (الف) « دو نفر متهم به قتل بوده و به عبارتی شبههء موضوعیه دایر میان سه نفر یا بیشتر باشد ؛ انجام استقراع امکان پذیر نبوده و نمی توان به قرعه متوسل شد ؛ زیرا اولاً به موجب نص صریح مادهء ۳۱۵ ، شبههء موضوعیه باید دایر میان حداکثر دو نفر باشد و استدلال برخلاف آن ، اجتهاد در برابر نص است . و ثانیاً : استقراع امری استثنایی و برخلاف اصل است و در استثناء نیز باید به قدر متیقن اکتفا کرد . با توجه به این که مبنای مادهء ۳۱۵ ق . م . ا . فتاوای معتبر و قاعدهء فقهی القرعه لکل امر مشکل است لذا فرقی بین دو نفر و بیشتر از دو نفر نیست و ذکر عدد دو به عنوان حداقل است . « … مقررات ماده ۳۱۵ ق . م . ا . استنادی شامل موردی است که از دو نفر متهم به قتل عمدی ، یکی مدعی ارتکاب از ناحیهء دیگری شود و علم اجمالی مبنی بر وقوع قتل توسط یکی از آنان حاصل گردد و ما نحن فیه از مصادیق و مشمول مقررات مزبور نیست . ۱
هم چنین باید توجه داشت که هر یک از دو متهم ، باید منجزاً متهم به ارتکاب قتل باشند و نه به نحو اشتراک ، زیرا در صورت علم به اشتراک آنها در ارتکاب قتل ، هر یک فاعل مستقل بوده و موردی برای اعمال مادهء ۳۱۵ ق . م . ا . باقی نخواهد ماند .۲
شرح ۴ : علم اجمالی مبنی بر وقوع قتل وسیلهء یکی از متهمین وجود داشته باشد و مقصود از علم اجمالی آن است که اگر در موردی از جهتی قطع و از جهت دیگر اجمال و ابهام وجود داشته باشد ، آن را قطع و از جهت دیگر اجمال و ابهام وجود داشته باشد ، آن را علم اجمالی گویند و اگر اجمالی نباشد ، آن را تفصیلی نامند .۳
قرعه بین معلوم و مجهول کشیده نمی شود .
________________________________________________________________
۱- بازگیر ، یدالله ، قانون مجازات اسلامی در آئینه آرای دیوان عالی کشور ، قتل عمد ، چاپ اول ، تهران ، نشر انتشارات ققنوس ، ۱۳۷۶ ، ص ۳۳۶
۲- همان منبع ، ص ۳۳۷
۳- جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، مبسوط در ترمینولوژی حقوق ، ج ۴ ، ص ۲۶۲۴
شرح ۵ : علم اجمالی و مراد از قتل که علم اجمالی در مقابل علم تفصیلی به کار می رود . علم تفصیلی آن است که چیزی از هر جهت معلوم و روشن باشد ، اما در علم اجمالی موضوع از یک جهت روشن و از یک جهت مجهول است . حکم این ماده به صورت مطلق بیان شده و شامل قتل عمدی و غیر عمدی می شود . دادگاه به موجب این ماده باید قرعه کشی کند و قرعه به نام هر کدام افتاد قاتل محسوب می شود . اما نمی توان حکم قصاص را نسبت به او جاری کرد ، هر چند قتل عمدی باشد چون قصاص در صورتی جاری می شود که انتساب قتل به متهم ، منجز باشد . اما اگر قتل از نوع خطای محض باشد ، جاری کردن حکم ماده نسبت به آن قابل تأمل است . زیرا حکم این ماده آن است که دیه از خود شخص گرفته می شود که قرعه به نام وی درآمده است ، اما در قتل خطای محض عاقلهء قاتل مسئولیت دارند ، هر چند در مورد مسئولیت عاقله نسبت به قتلی که از راه قرعه ثابت می شود ، تردید وجود دارد . زیرا در نحوهء اثبات قتل خطایی فقط به اثبات از راه اقرار و شهود و قسامه اشاره شده است .۱
شرح ۶ : مادهء ۳۱۵ ق . م . ا . می تواند بیانگر احکام زیر باشد :
الف) در مجموع می توان نتیجه گرفت که حکم این ماده تنها در صورتی جاری می شود که اتهام مردد میان دو نفر باشد .
ب) هر یک از متهمان ، ادعای قتل توسط دیگری را بنماید .
ج) وجود علم اجمالی بر وقوع قتل توسط یکی از متهمان .
د) منظور از حجت شرعی ، دلیل هایی است که می توان قتل را با آن ها ثابت کرد .
ه ) اجرای قرعه تنها برای تعیین مسئول پرداخت دیه است .۲
شرح ۷ : مبنای فقهی این ماده را می توان قاعدهء قرعه دانست که یکی از قواعد معروف در فقه است که برای اعتبار آن به دو آیه ا قرآن و تعدادی از روایات ( القرعه لکل امر مشکل یا مجهول یا ملتبس ) استناد شده است و فقها نیز بر قبول آن اجماع کرده اند . گرچه عموم ادلهء قرعه شامل شبههء حکمیه و موضوعیه می شود ، اما بیشتر فقها قرعه را در مورد شبههء موضوعیه مقرون به علم اجمالی جاری می دانند به شرط آن که نتوان در آن احتیاط کرد . هم چنین در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد که قرعه اصل است یا اماره ؟ بحث پیرامون قاعدهء قرعه باید در محل خود صورت گیرد . ۳ اما برای این که بدانیم جاری کردن قرعه در موضوع مادهء ۳۱۵ ق . م . ا . از نظر فقها چگونه است ، به اختلاف آنها در این مورد اشاره می کنیم . فقهای شیعه پیرامون حکم این ماده سه نظریه ابراز داشته اند :
________________________________________________________________
۱- زراعت ، عباس ، شرح قانون مجازات اسلامی ( بخش دیات ) ، چاپ دوم ، نشر شمشاد ، تهران ، ۱۳۸۰، جلد اول ، صص ۲۴۶-۲۴۵
۲- زراعت ، عباس ، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی ، چاپ اول ، نشر انتشارات ققنوس ، تهران ، ۱۳۸۴ ، ص ۳۹۴
۳- موسوی بجنوردی ، سید محمد ، قواعد فقهیه ، ص ۱۴۷
الف) اتهام مردد میان چند نفر قابلیت استماع ندارند . بدین معنا که چون دعوی مبهم است ، قابل استماع نیست . مانند مرحوم فاضل هندی و سید محمد کاظم یزدی و صاحب جواهرالکلام عقیده دارند که اگر اتهام قتل دایر میان دو نفر یا چند نفر باشد ، قابلیت استماع ندارد ، زیرا اصل برائت هر یک از آن هاست و اگر اتهام به صورت مردد به وسیلهء اقرار یا بینه به یکی از آن ها منسوب شود ، باز هم قابل استماع نیست . ب) دعوای مزبور استماع می شود بدین معنا که دعوای مزبور را استماع کنیم . و اگر چنانچه با دلیل شرعی بینه یا اقرار ثابت شود که یکی از این دو نفر قاتل است ، دیه را بین آن دو نفر تقسیط و توزیع می کنیم . قصاص را دفع می کنیم ، و به عبارتی قصاص را نمی توان جاری کرد ، زیرا قصاص عقوبت و مجازات شدیدی است . و قصاص هم مانند حدود ، با وجود شبهه آن را دفع می کنیم . شبهه در اینجا جهل به تعیین است یعنی نمی دانیم دقیقاً کدام یک قاتل است . بنابراین به مجازات سبکتر یعنی دیه اکتفاء می کنیم و بدین وسیله نمی گذاریم خون مسلمان به هدر رود « لا یبطل دم امرء مسلم » .
اما علت توزیع و تقسیط دیه این است که چون دیه حق الناس و موضوع هم مشتبه است ، یعنی دقیقاً معلوم نیست که چه کسی مسئول و محل پرداخت دیه است و وجه ترجیهی هم نیست ، فلذا وظیفهء قاضی تمسک به قاعدهء « عدل و انصاف » است . و در این نمی توان قرعه جاری کرد . مرحوم آیت الله خویی از طرفداران این نظریه است .۱
ج) عموم ادلهء قرعه ، شامل موضوع این ماده می شود زیرا تمسک به عموم ادله قرعه جایز است . و قاعدهء عدل و انصاف قابل اجرا نیست چرا که قاعدهء عدل و انصاف هنگامی جاری می شود که نتوان قاعدهء قرعه را جاری کرد ، در حالی که قاعدهء قرعه بر قاعدهء عدل و انصاف مقدم است . و به قول مرحوم نائینی تشخیص موارد قرعه از موارد احتیاط – تخییر – و قاعدهء « عدل و انصاف » کاری بس دشوار است . و اصولاً قاعدهء « عدل و انصاف » در جایی جاری می شود که قاعدهء قرعه قابل اجرا نباشد . در صورت قابل اجرا بودن قاعدهء قرعه ، این قاعده بر قاعدهء « عدل و انصاف » مقدم است . این نظریه با حکم ماده ی ۳۱۵ یکسان است هرچند تصریح به لزوم ادعای قتل از سوی یکی از متهمان و منحصر بودن آن ها میان دو نفر نشده است و به نظر می رسد مادهء ۳۱۵ نیز با آوردن این دو قید ، موضوع را مبهم ساخته است ، زیرا نیازی به این قیدها نیست . ۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:00:00 ب.ظ ]




نظام تعلیم و تربیت هر کشور توسط معلمان آن کشور شکل میگیرد. به تعبیر دیگرمعلمان، کارگزاران اصلی نظام آموزش و پرورش هر جامعه هستند و منشأ تحولات ودگرگونیها به شمار میروند. با کوشش خردمندانه آنان است که اهداف متعالی نظام آموزش و پرورش تحقق می یابد . بنابراین هر اندازه سطح دانش، بینش و توانایی معلمان بیشتر باشد، آن نظام مفیدتر و پویاتر است.حال، با توجه به گستردگی حیطه ی عملکرد و نفوذ آموزش و پرورش، این نهاد میتواند در راستای ترویج رفتارهای سالم ترافیکی، بر سه گروه، به نحو چشمگیری تأثیر بگذارد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف( معلمان و کارکنان مدرسه؛ ب( دانش آموزان؛ ج( خانواده ها.
نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ ترافیک از همان اوایل کودکی از طریق کارکردهای آموزشی و فرهنگ سازی در پر کردن، فاصله بین شایستگی های موجود با شایستگی های مطلوب بسیار مؤثر است. آموزش ترافیک چنانچه از خردسالی و دوران کودکی در محیط خانواده آغاز شود، بایدهمراه با انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، تقدم مصالح جمع بر فرد و … به کودک آموخته گردد،و اعضای خانواده( والدین) علاوه برگفتار، در رفتار و کردار خود نیز این مطلوبیت ها را به فرزندان باید یاد دهند، تا این آموخته ها تأثیرشگرفی در کردار و رفتار اجتماعی آنان در بزرگسالی از جمله رعایت قوانین ترافیکی بگذارد. درواقع بخشی از شکل گیری شخصیتی کودکانمان در زمینه آموزش های شهروندی، از جمله “رعایت فرهنگ ترافیک” جزء حوزه فعالیت ها و کارکردهای امروزی خانواده در جامعه ایرانی باید باشد، که این مسأله در تعامل با مسائل اجتماعی دیگر حوزه های مدیریت شهری می تواند رابطه داشته باشد. هرچه رفتار و اعمال ترافیکی اعضای خانواده به کودکانمان و دانش آموزانمان با هنجارهای قانونی نوشته شده( آئین نامه) منطبق و نزدیک تر باشد، رفتار مذکور بهنجارتر و یادگیری آن سریع تر خواهد بود.. آموزش فرهنگ ترافیک به کودکان، که گاه از سوی پلیس، مدرسه و سایر گروه های اجتماعی تدارک دیده می شود، بدون هماهنگی و اتفاق نظر با خانواده، بی تأثیر خواهد بود. آموزش های مستقیم و غیر مستقیم که ترکیبی از نقش های آموزشی، کنترلی و پشتیبانی از سوی خانواده ممکن است باشد، در اجتماعی کردن کودکان به رعایت فرهنگ ترافیک بسیار اثر گذار است.در خانواده باید شرایطی فراهم کرد که کودکانمان و دانش آموزان مان در خصوص هنجارهای ترافیکی به تعمق و تفکر بپردازند؛ و اهمیت هریک از اجزای فرهنگ مذکور را در یابند، وحتی باید در شرایطی این سنین قرار گیرند که خود کار را بر عهده گیرند. (شربتیان ، ۱۳۸۹: ۷ )
۱۰-۵-۱-۱۵-۲–راه کارهای عملی آموزش رفتارهای سالم ترافیکی:
۱-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–معرفی الگوهای مناسب: تربیت الگویی از جمله شیوه های مؤثر تربیتی است.در این شیوه به دو طریق میتوان بر مخاطب تأثیر گذاشت: اول این که؛ مربیان ومعلمان خود باید الگوی شایسته و مناسبی برای نوجوانان و جوانان باشند؛ و دوم الگوهای سازندهای را به آنان معرفی نماینداعمال و رفتار والدین، معلمان و مربیان زیر ذرّه بین نگاه متعلمان و متربیان است وتأثیری عمیق و شگرف بر جای میگذارد. آنها قبل از این که بخواهند پیام و گفتارمعلم یا مربی را بشنوند، چشم بر عمل و رفتار آنان دارند و هرچه مشاهده کنند، همان را میپذیرند.) موگهی ،عبدالرحیم۱۳۹۰: ۳۸)
۲-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–آموزش از راه الگوسازی: یکی از ویژگیهای مهم اجتماعی در دوره ا ست. در این دوره تبعیت از قواعد و مقررات » تقلید از نمونه ها و سرمشقها « نوجوانی اخلاقی و اجتماعی که در دوره دبستان معمول است، جای خود را به تقلید ازنمونه ها و سرمشقهای زندگی میدهد و شخصیت ناپایدار نوجوان بیشتر از اشخاص نمایشی بهره مند میگردد . (شرفی ،محمد رضا، ۱۳۶۱ : ۱۵۸)
۳-۱۰-۵-۱-۱۵-۲–توسعه ی همکاریهای بین بخشی: ارتباط و تعامل سازنده نیروی انتظامی به ویژه معاونت راهنمایی و رانندگی با آموزش و پرورش میتواند تأثیر بسزایی درافزایش آگاهی دانش آموزان و خانواده های آنان از ترافیک و مؤلفه های مرتبط با آن برجای بگذارد. به عنوان مثال اجرای طرح همیار پلیس نمونهای موفق از این همکاری است. در حوزه ی آموزش نیز اقدامات مشترک مانند تهیۀ بسته های آموزشی درقالب cd ، بروشور و فیلمهای مرتبط با ترافیک میتواند نتیجه ی مطلوبی در پی داشته باشد. (فردوسی ،طیبه،۱۳۸۹: ۱۵۵)
۴-۱۰-۵-۱-۱۵-۲—استفاده از متخصصان خارج از مدرسه: هرگز انتظار نمیرود که معلمان درهمه ی زمینه ها دارای اطلاعات و تخصص لازم باشند، اما دلیلی هم وجود ندارد که بسیاری از مطالب با اهمیت و ضروری به دانش آموزان آموزش داده نشود، این امر به ویژه در مسایل مربوط به حوزه ی ترافیک صادق است. بر این اساس گاهی اوقات ضرورت ایجاب میکند که از یک فرد متخصص خارج از مدرسه دعوت شود تا پیامهاو اطلاعاتی در اختیار دانش آموزان قرار دهد. این کار غالباً بر امر آموزش و دیدگاه های دانش آموزان اثرات مثبتی خواهد داشت. (فردوسی ،طیبه،۱۳۸۹: ۱۵۵)
۵-۱۰-۵-۱-۱۵-۲– آموزش به رانندگان جدید از طریق آموزشگاه های رانندگی
از سال ۱۳۸۴ با راه اندازی آموزشگاه های رانندگی در کشور ، آموزش علمی و عملی رانندگان اجباری گردید . و کلیه متقاضیان گواهینامه بایستی در کلاسهای اموزشی شرکت نمایند . اموزش مقررات راهنمایی و رانندگی ، آشنایی با علائم و تجهیزات ترافیکی ، قواعد رانندگی و سایر موارد مورد نیاز رانندگان در این کلاسها آموزش داده می شود . اما با وجود این اموزشها علت افزایش حوادث رانندگی در چیست ؟ امار های ثبت شده در تصادفات شهرستان دماوند نشان می دهد تعداد ۵۴ نفر از کسانی که در ۱۷۰ فقره تصادفات عابرین نقش داشته اند دارای گواهینامه رانندگی ب-۱ و جدید الصدور بوده اند . یعنی یک سوم از کل تصادفات عابرین به این رانندگان اختصاص یافته است . پس بنابراین آموزش به رانندگان جدید در حد قابل قبول نبوده و عدم توجه اینگونه رانندگان را در عدم آموزش صحیح ، متون مناسب آموزشی ، شیوه صحیح در آموزش رانندگی و مسئولیت پذیری راننده می توان جستجو کرد . لذا با این تفاسیر اهمیت آموزش رانندگان جدید بر همگان آشکار است . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۶-۱۰-۵-۱-۱۵-۲— بررسی وضعیت رانندگان از نظر اموزش :
ریسک پذیری رانندگان: راننده وسیله نقلیه در زمان انجام تخلف ابتدا به طور لحظه ای با در نظر گرفتن منافع حاصل از انجام تخلف، نسبت به انجام این موضوع اقدام می نماید که فارغ از تبعات انجام تخلف مرتکب رفتاری غیرمعمول در جامعه می شود. خودنمایی: براساس آمارها ۳۱ درصد تلفات حوادث رانندگی در سن جوانی ۱۸ تا ۲۹ سالگی می باشد و به این دلیل است که اکثر رانندگان جوان برای جلب توجه در سطح جاده و معابر شهری اقدام به رانندگی غیرعادی می نمایند. این قبیل رانندگان اقدام به برخی حرکات نمایشی و تخلفات رانندگی می پردازند که هم خود و هم دیگران را در معرض خطر قرار می دهند. بی اطلاعی راننده: گاهی رانندگانی وجود دارند که به علت کمبود اطلاعات و ناآگاهی اقدام به انجام تخلفاتی می نمایند که خود از عواقب آن بی اطلاع هستند. در این بحث، رسانه ها و جراید و بالا بردن سطح فرهنگ نقش بسزایی دارد. عوامل روحی: عوامل روحی فرد را می توان به خشم و عصبانیت، استرس، هیجان، اضطراب و … نام برد به طوریکه راننده در حالت خشم و اضطراب به راحتی تمرکز خود را از دست داده و مرتکب تخلف می شود. در این مورد رفتار راننده از حالت طبیعی خارج شده و دیگر برخود تسلط ندارد بنابراین تخلفی را انجام داده و مهمتر ازآن تصادفی را رقم می زند. رانندگانی که از آموزش بیشتری برخوردار هستند کمتر تخلف کرده وتصادفات انها نیز کمتر بوده است . همچنین مهارت در رانندگی انها باعث شده از وقوع خیلی از تصادفات پیش آمده جلوگیری نمایند . آموزش به رانندگان از اهمیت بالایی برخوردار است و بایستی قوانین راهنمایی و رانندگی با توجه تغییرات که به وجود می اید به انان گوشزد شود .تا در کاهش تصادفات موثر واقع شود . در شهرستان دماوند از طریق پلیس راهور آموزش به رانندگان وسایل نقلیه عمومی انجام گرفته وتاثیرنسبی در کاهش تصادفات داشته،اما با توجه به عدم استقبال حداکثری رانندگان در حد مطلوب اموزشها انجام نگرفته و همین این امر در روند تصادفات وافزایش انها نقش داشته است . در فرم کام تصادفات قریب ۸۰درصد از رانندگان در علل اولیه لزوم آموزش عنوان گردیده است و بیست در صد باقی مانده عدم احساس مسئولیت راننده ذکر شده که نقش آموزش رانندگان به خوبی آشکار است .
۶-۱-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر روشنایی معابر :
بنابراین ایمنی عابران پیاده مقوله ای است که بایستی در کنار خدمات حمل و نقل و ترافیک مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. یکی از مسائلی که در جلوگیری از بروز تصادفات خودرویی با تصادفات پیاده سهم به سزایی دارد تامین روشنایی معابر خواهد بود که در حال حاضر یکی از اجزای لاینفک هر سیستم حمل و نقل است که به منظور تامین روشنایی و دید کافی رانندگان، تاکید ویژه ای بر طراحی، تامین نگهداری آنها وجود دارد که وجود روشنایی مناسب در شرایط کمبود نور و به خصوص شب ها می تواند موجبات ارتقای ایمنی مسیر را فراهم آورد که نیاز برای روشنایی معابر بیشتر در محیط شهری اهمیت پیدا می کند. روشنایی معابر درون شهری باعث عملکرد ایمن تر ترافیک در خیابان خواهد شد و محیط ایمنی را برای رفت و آمد عابران پیاده فراهم خواهد کرد. از دیگر مزایای روشنایی معابر درون شهری می توان به استفاده بیشتر از نواحی تجاری در هنگام شب و افزایش امنیت ترافیکی را برای کاربران راه در محدوده این مراکز دانست و در نتیجه هدف اصلی روشنایی راه را می توان تامین دید مناسب برای کاربران متفاوت راه قلمداد کرد .وجود روشنایی مناسب نه تنها باعث کم شدن خطر تصادف ترافیکی می شود بلکه شدت آن را نیز کاهش می دهد.خیلی از معابر شهری به دلایل مختلف فاقد روشنایی لازم هستند و در شب ها از لحاظ دید برای رانندگان ایجاد مشکل می نمایند . تردد عابرین پیاده در این مکان ها و عدم رویت انها توسط رانندگان موجب تصادف شده ودر خیلی از موارد بعد از تصادف نیز قابل رویت نیستند ومورد بر خورد مجدد قرار می گیرند . آمار تصادفات دماوند نشان میدهد از مجموع تصادفات عابرین پیاده تعداد ۱۰۹ فقره تصادف در روز و تعداد ۶۱ فقره در شب بوقوع پیوسته است .یعنی حدود یک سوم این تصادفات در شب بوده و این امار بالا عدم روشنایی محل تصادف را گوشزد می کند . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۲-۱۵-۲-عوامل درونی :
۱-۲-۱۵-۲–وضعیت عابرین پیاده ? جسمانی ، رنگ لباس ، سن ، جنسیت ،تحصیلات، نوع گواهینامه ، شرایط جوی). در میان سه عامل انسان و راه و وسیله نقلیه که در رانندگی و بروز تصادفات به‌عنوان عوامل سه‌گانه ترافیک شناخته شده‌اند، انسان تنها عامل هوشمند است که می‌تواند از راه و وسیله نقلیه به هر شکلی که باشد بهره بجوید؛ اما در عین حال حدود ۷۰درصد عوامل بروز تصادفات، عامل انسانی است. بنابراین توجه به عامل انسانی و آموزش و بازآموزی و به روز رسانی آموزش‌ها و دانستنی‌های آنها در بالا بردن سطح آگاهی و رشد فرهنگ ترافیک جامعه و رانندگان اهمیت بسیاری دارد.رانندگان وسایل نقلیه و عابرین پیاده از عوامل انسانی به شمار می روند که در تصادفات نقش اساسی دارنند . لذا مولفه های مربوط به انها بشرح ذیل مورد بررسی قرار می گیرند
۲-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت جسمانی عابرین پیاده :
شرایط فیزیکی مناسب و مطلوب ، هوش سرشار ،سرعت انتقال مناسب در مواقع خطر از ویژگی های جسمانی هر فر د است که می تواند با وجود این خصوصیات در حوادث ترافیکی قدرت عکس العمل موثر داشته وکمتر دچار صدمات گردد . اما وجود نقص جسمانی مانند بینایی ،شنوائی ، درک و شعور ، عدم هماهنگی اعضای بدن، قد ووزن مناسب، نقص دست و پا در عابرین می تواند فرد را در مقابل تصادفات ناتوان کند و قدرت جلو گیری از صدمات را از او بگیرد .در بین عابرین پیاده افرادی هستند که از توان جسمانی مناسبی برخوردار نبوده و بعلت نقص در سیستم بدن خود قادر به استفاده از بعضی از تجهیزات مانند پل های غیر مکانیزه نیستند و به ناچار از عرض خیابان استفاده می نمایند . ویا در هنگام پیاده روی از اجسام کمکی، کمک می گیرند . اینگونه افراد به دلیل ناتوانی جسمانی قدرت عکس العمل در مقابل خطرات رانندگی نداشته و اکثر ا قربانیان حوادث ترافیکی هستند . در تصادفات به وقوع پیوسته در شهرستان دماوند برابرکروکی های ترسیمی تعداد ۵ مورد از تصادفات مربوط به افرادی بوده که دچار نقص جسمانی بوده و ناتوانی جسمانی انها باعث بروز حادثه گردیده است. پس می توان نتیجه گرفت وضعیت جسمانی افراد تاثیر زیادی در حوادث ترافیکی دارد .
۳-۲-۱۵-۲– بررسی وضعیت جسمانی رانندگان :
از مهمترین مولفه های رانندگی ، داشتن اعضای سالم است . اگرچه خیلی از افراد با وجود داشتن نقص دستها ویا پاها امکان رانندگی برای انها فراهم گردیده است . ولی به دلیل عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از نقص جسمانی در زمان مواجه با خطر مو جبات تصادف را فراهم می نمایند . وضعیت جسمانی رانندگان از نظر جسمانی، نقص جسمانی، خصوصیات فنی ،خصوصیات اخلاقی و اختلالات بینایی ،اختلالات شنوایی ،اختلالات تنفسی ، اختلالات نورولوژیکی ( مغز و اعصاب ) ،اختلالات حرکتی اندامهای فوقانی و تحتانی ، اختلالات عصبی ، عضلانی ، اختلالات قلبی و عروقی ، اختلالات ناشی از مصرف دارو و اختلالات روحی و روانی ( اعصاب و روان ) همگی از جمله عواملی هستند که قابل بررسی و در افزایش تصادفات نقش دارنند. تعدادی از تصادفات بین وسایل نقلیه و عابرین در ساعات شب به وقوع می پیوند . تاریکی محل و عدم رویت عابر زمینه ساز تصادف می گردد . و این عدم دید راننده را می توان در پوشش و رنگ لباس عابرین جستجو کرد . رنگ های تاثیر گذار در قابلیت دید به دو دسته تیره و روشن تقسیم می گردنند. لباس هایی با رنگ تیره که عابرین بر تن می نمایند کمتر قابل دیدن هستند و بیشتر در معرض خطر قرار دارنند .اما کسانی که لباس سفید بر تن دارند بوسیله باز تاب نور لباس از روشنایی کافی بر خوردار بوده و رانندگان به خوبی در نقاط تاریک آنها را رویت می نمایند . که این روش تاثیر بسیار زیادی در کاهش تصادفات عابرین پیاده دارد . در شهرستان دماوند از تعداد ۱۷۰تصادف عابرین پیاده که بوقوع پیوسته برابر اطلاعات بدست آمده در کروکی های ترسیم شده تعداد ۸۰ نفر لباس تیره و ۵۰ نفر لباس روشن بر تن داشته و مابقی بصورت نامعلوم ثبت شده است . با توجه به افزایش پوشش رنگ لباس تیره در بین عابرین تاثیر ان به خوبی مشخص است . ( آمار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۱،۱۳۹۲)
۴-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر سن :عابرین کم سن و یاافراد با کهولت سن بالا بیشتر در معرض خطر تصادف قرار دارند . زیرا این افراد از قدرت تحرک کمتری برخوردار هستند . و یا در کودکان بعلت بازیگوشی در خیابان و توجه به اطراف خود ویا دویدن از عرض خیابان و عبور از بین وسایل نقلیه ، بیش از سنین دیگر در معرض خطر هستند . به استناد مندرجات کروکی های ترسیمی راهور دماوند از ۱۰سالگی تا ۳۰ سالگی و ۵۰تا ۷۰سالگی بیشترین سن عابرین پیاده ای بوده که تصادف نموده اند . با این وجود و بر اساس این امار کودکان و افراد جوان و افراد پیر بیشتر در معرض تصادف هستند . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۵-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر سن انها :
رانندگان جوان به دلیل ریسک پذیری بالا و قضاوت خوش بینانه و افراط در توانایی رانندگی خود،درجه بالاتری از خطر در حین رانندگی را می پذیرند. بنابراین بیشتر در معرض خطر تصادف هستند و خطاهای بیشتری درحین رانندگی مرتکب می شوند . رانندگان جوان زیر ۲۰ سال در مقایسه با رانندگان مسن تر ،توانایی کمتری در ارزیابی خطرهای حین رانندگی دارند و رانندگی پرخطردر آنها بیشتر بوده است از طرفی مطالعه دیگری نشان داده که در سنین بالاتر کاهش توانایی شناختی یا نقص بینایی رخ میدهد که زمان مورد نیاز برای واکنش را افزایش میدهد در نتیجه این مشکل امکان بروز تصادف برای افراد مسن بیشتر میشود . همچنین زنان جوان،ایمن تر از مردان جوان رانندگی می کنند، با بررسی بعمل امده از اطلاعات کروکی های ترسیمی پلیس راهور دماوند ۷۹نفر از رانندگان که با عابرین پیاده تصادف کرده اند دارای سن ۲۰تا۳۰ سال دارنند و ۷۵نفر سن ۳۰تا۵۰ سال سن دارند . در نتیجه بیشترین تصادفات به وقوع پیوسته دربین جوانان و میانسالان بوده است. ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۶-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظر جنسیت :
با توجه به ساختار بدنی زنان و مردان و قدرت تحرک انها در مقابله با خطرات ، وهمچنین نوع پوشش آنها در هنگام تردد در معابر و محدودیت انها ، به نظر میرسد مردان بیشتر در معرض تصادف قرار دارند. با بررسی کروکی های تصادفات عابرین شهرستان دماوند از مجموع ۱۷۰فقر ه تصادف به بوقوع پیوسته از نظر جسیت تعداد ۱۰۸ نفر مرد و تعداد ۶۲ نفر زن بوده اند . می توان نتیجه گرفت که مردان بیشتر با توجه وضعیت های خاص در این شهرستان با خطر تصادف مواجه هستند . (امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۷-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر جنسیت آنها :
در رابطه با پژوهش هایی که در داخل کشور در مورد تفاوت های جنسیتی در تصادفات رانندگی و رابطه جنسیت باتصادفات رانندگی صورت گرفته است نتایج متناقضی به دست آمده است به طوری که بعضی از پژوهش ها از عدم رابطه و بعضی دیگر نشان می دهند که نرخ تصادفات رانندگی در مردان بالاتر است. بعضی از پژوهش ها عنوان کرده اند که الگوی تصادفات و رانندگی در مردان و زنان متفاوت است. در بعضی از پژوهش ها عنوان شده که مردان دو برابر بیشتر از زنان در هر سال تصادف دارندو سه برابر بیشتر بعد از نوشیدن الکل تمایل به رانندگی دارند،کمتر کمربند می بندند و بیشتر رانندگان عصبانی را مردان تشکیل می دهند. در عوض زنان بیشتر به علت اختلال در ادراک فضایی و موقعیت یابی تصادف می کنند و در کل اعتماد به نفس رانندگی انها پایین است. ( طهماسبی ،جوادی ،۱۳۹۱ :۲) بررسی تصادف، نشان می دهد نرخ تصادف درهر دو جنس زیاد است، اما الگوی تصادفات رانندگان زن و مرد با یکدیگر متفاوت است. و هم چنین مردان و زنان در عدم رعایت فاصله مناسب با خودروی جلویی و نیز عدم رعایت سرعت مجاز مشابه هم هستند و تفاوت مهمی با یکدیگر ندارند. اما در حوزه مورد مطالعه قریب ۱۲۵نفر از رانندگانی که تصادف نموده اند مرد هستند و تعداد۴۵ نفر از انها زن هستند .پس بیشترین امارتصادفات عابرین پیاده و وسیله نقلیه مربوط به مردان است
۸-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت عابرین پیاده از نظرتحصیلات :
با توجه به اینکه هرچه میزان تحصیلات فرد بالاتر باشد از اندوخته علمی و آموزش های بهتری برخور دار است . و از قوانین راهنمایی و رانندگی درک عمیق تری دارد .و تبعیت وی از قوانین بهتر است .در نتیجه خود را مقید به به عبور از مکانهای امن می نماید که همین امر باعث کاهش تصادف می گردد.
۹-۲-۱۵-۲-بررسی وضعیت رانندگان از نظرتحصیلات :
میزان تحصیلات رانندگان با وقوع تصادفات وتخلفات رابطه موثری وجود دارد . هر چه میزان سواد وعلم رانندگان بیشتر باشد . انحراف انها به تخلفات رانندگی کمتر در نتیجه رعایت مقررات باعث کاهش تصادفات می گردد . تحقیقات نشان داده افرادی که از مدارک تحصیلی بالاتری برخوردار هستند بیشتر از قوانین تبعیت کرده و تصادفات انان نیز کمتر بوده است .افزایش سطح تحصیلات بر کاهش تخلفات آنها و در نتیجه تصادف موثر است. دارندگان تحصیلات دبیرستانی (دیپلم) بیشترین فراوانی را داشتند .در بررسی کروکی ها از تعداد ۱۷۰فقره تصادف بوقوع پیوسته ۶۰نفر از رانندگان دارای تحصیلات دیپلم و۴۰ نفر مدرک پایین تراز دیپلم داشته اند . و تعداد ۳۰نفر مدرک تحصیلی فوق دیپلم داشته اند . در نتیجه رانندگان با مدرک تحصیلی پایین تر از دیپلم بیشرین امار تصادف را به خود اختصاص داد ه اند که بایستی تو جه خاصی به بحث ارتقا علم و اگاهی رانندگان شود. ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند ، ۱۳۹۳)
۱۰-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر نوع گواهینامه :
در بررسی کروکی های ترسیمی توسط کارشناسان تصادفات راهور دماوند از مجموع ۱۷۰فقره تصادف به بوقوع پیوسته تعداد ۵۴ نفر دارای گواهینامه ب-۱ بوده اند . که از رانندگانی هستند جدیدا وارد عرصه حمل و نقل شده اند . تعداد ۷۷نفر دارای گواهینامه پایه دوم و تعداد۱۱ نفر پایه یکم که از رانندگان با تجربه کافی در رانندگی هستند ،. همچنین تعداد ۲۸ نفر فاقد گواهینامه رانندگی بوده اند . لذا نتیجه گرفته می شود که بیشترین تصادفات مربوط به رانندگان گواهینامه پایه دوم و ب-۱ می باشد که نشان از ان دارد روند صدور گواهینامه به شکل اساسی انجام نمی گیرد . ( امار تصادفات پلیس راهور دماوند، ۱۳۹۳)
۱۱-۲-۱۵-۲- بررسی وضعیت رانندگان از نظر شرایط جوی :
شرایط جوی نیز از جمله عواملی است که در وقوع تصادفات عابرین پیاده نقش اساسی دارند . در اکثر مواقع ، عابرین در زمان بارندگی ویا لغزنده بودن سطح معابر در حاشیه راه ها و یا در طول خیابان و حتی در سطح سواره رو اقدام به تردد می نمایند که لغزندگی سطح معبر باعث می شود رانندگان قادر به کنترل وسیله نقلیه نشده وبا عابرین برخورد نمایند . اطلاعات مندرج در کروکی ها نشان می دهد تعداد ۱۲۰ فقره از این تصادفات در شرایط جوی نا مساعد بوقوع پیوسته است که به خوبی تاثیر شرایط جوی را مشخص می نماید . با توجه به سرد سیر بودن منطقه دماوند و بارش های نزو لات اسمانی در این شهرستان ، اکثر مواقع بارندگی ها باعث لغزندگی معابر شده ووقوع تصادف افزایش می یابد.لذا تاثیر ان در وقوع حوادث ترافیکی بیش از بیش مشهود است .
۱۶-۲-چار چوب نظری تحقیق :
چارچوب نظری از مراحل تعیین­کننده روش تحقیق است که بر مبنای نظریات خاص موجود در هر رشته­ای، باید به اثبات قواعد منطقی و همبستگی بین پدیده ­های مورد مطالعه در آن تحقیق پرداخت. : مبانی نظری هدایتگر برای دستیابی به علل وقوع یک پدیده اجتماعی یا مسئله تحقیق است که به کمک آن می­توان واقعیّت یا بخشی از واقعیّت را در مورد آن پدیده کشف کرد تا محقّق به تبیین، تفسیر، تحلیل و تشریح پدیده مورد تحقیق بپردازد. محقّق در چارچوب نظری تحقیق، از طریق روش­های شناختی به درک جزئیات عناصر نظری می ­پردازد. این استدلال منطقی بین پدیده ­های مورد تحقیق، همراه با قواعد منطقی به کشف و درک تبیین واقعیت منتهی می­گردد .یکی از زیر ساخت های مهم در توسعه اقتصادی شهرها و کشور ها ،سامانه جاده ای و حمل ونقل موثر آن است . بر همین اصل ایمنی و حمل ونقل از جایگاه و یژه ای برخوردار است .(کشفی،شرافتی ،۱۳۹۲: ۵۷) میزان ایمنی راه بر اساس تعداد تصادفات آن است که این تصادفات برایندی از رفتارونقش رانندگان ،عابرین پیاده و وسایل نقلیه و راه و همچنین نقش سازمان هااست . با توجه به افزایش روز افزون تصادفات عابرین پیاده و تحمیل خسارت های جانی و مالی و فشار های روحی و روانی به مردم . شناسایی عواملی که در شکل گیری این تصادفات نقش دارند ضروری به نظر میرسد زیرا شناسایی این عوامل می تواند کمک شایانی به متولیان حمل و نقل نماید تا بتوانند با راهکارهای مناسب ضمن جلو گیری از حوادث ترافیکی ،در جهت کاهش انها نیز اقدام نمایند. لذا با توجه به افزایش تصادفات عابرین پیاده در شهرستان دماوند نیاز است .عوامل شناسایی و نقش موثر هر کدام از انها مشخص شود و پس از اولویت بندی ومیزان تاثیر گذاری انها ،راهکار های اساسی پیشنهادگردد . تا شاید بتوان از تصادفات عابرین پیاده در سطح شهرستان دماوند که روز بروز شاهد افزایش ان هستیم ،جلوگیری کرد ۱-۱۶-۲- اطلاعات در چارچوب ­نظری :
شهرستان دماوند با وجود دو محور ترانزیتی شمال کشور ،از حجم بالای ترافیک برخوردار است که بواسطه این حجم بالای تردد وعبور وسایل نقلیه سنگین و همچنین فقدان زیر ساخت های حمل ونقل و تجهیزات ترافیکی با امار بالای تصادفات عابرین پیاده مواجه است . وقوع ۱۲۰۰فقره تصادف در مدت زمان ۲سال و امار ۱۷۰فقره از این تصادفات که به عابرین اختصاص یافته با وجود وسعت کم این شهر ،نشان از عدم توجه مسئولین به بحث حمل ونقل و تصادفات دارد دراین تصادفات اکثر عابرین مجروح ویا منجر به فوت انها شده است . کلیه سازمانهای دخیل شناسایی و وظایف انها مشخص شده و در این تحقیق نقش و عملکرد انها مورد ارزیابی قرار می گیرد تامیزان کارایی انها در حوادث ترافیکی مشخص گردد . همچنین بوسیله اطلاعات مندرج در کروکی های ترسیمی وضعیت جسمانی عابرین و رانندگان و وسایل نقلیه و معابر مورد ارزیابی قرار می گیرد .ونتایج حاصله تجزیه وتحلیل و براین اساس میزان نقش هر کدام تعیین می گردد
۲-۱۶-۲-تئوری­ های نظری :
هالپرین از جمله نظریه پردازانی بود که اعتقاد داشت شبکه حمل و نقل سواره می بایست از پیاده جدا باشد . وی اعتقاد داشت در خیابان های محلی جدید تراز های متفاوتی وجود خواهد داشت ، خودرو ها در تراز همکف ، حمل و نقل تندرو در ترازی پایین تر و عابرین پیاده در بالاترین تراز بر روی پل هایی نزدیک به آسمان و به دور از خطر وسایل نقلیه با سرعت بالا . همچنین وی اشاره به این موضوع دارد که هنگام طراحی برای عابران پیاده که با سرعت های پایین در حرکتند ، محیط با نقاط دید گوناگون و تغییر مکان مداوم در نظر گرفته شود ) Halprin , 1963 (. در جدول) ۱( نظریات ارائه شده توسط نظریه پردازان در مورد اولویت و اهمیت عابر پیاده وگسترش پیاده مداری در طول زمان به صورت خلاصه بیان شده است.
جدول ۱ مقایسه تطبیقی بین نظریات ارائه شده توسط نظریه پردازان در مورد اولویت و اهمیت عابر پیاده و گسترش پیاده مداری
سال ۱۳۳۳ مطرح شدن ایده جداسازی سواره از پیاده توسط اولمستد
سال ۱۹۳۳ پیشنهاد جداسازی مسیر سواره از پیاده در تقاطع های غیر هم سطح توسط اوژن هنارد
سال ۱۹۱۷ نظریه شهر صنعتی و پیشنهاد قرار دادن راهرو در جلو ساختمان ها جهت عبور عابرین پیاده
سال ۱۹۸۳ مامفورد خیابان ها و میدان ها را فضایی انسانی و اتوبان ها را فضای ضد انسانی می داند .
سال ۱۹۳۳ مطرح شدن ایده افزایش گذرگاه های پیاده جهت حل مشکل خودرو ها و استفاده از معیار عابر پیاده جهت مشخص شدن مقیاس شهر توسط اشپرای رگن .
سال ۱۹۳۱ ایده ادراک فضا توسط حرکت عابر در آن توسط گوردون کالن .از نظر جین جیکوبز ارتقای سیمای خیابان به وسیله افزایش حضور عابر پیاده میسرمی باشد.
سال ۱۹۳۸ ایده جداسازی مسیر عابر پیاده و قرار دادن آن در بالانرین تراز توسط هالپرین .
سال ۱۹۳۹ اپلیارد کاهش تعاملات اجتماعی و قابلیت زندگی از نتایج افزایش حجم عبور اتومبیل است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




تولید واقعی

تولید داخلی و تولید ارسال شده

۲-۱۵-۱-۲ مدل تجاری سازی کوپر[۴۵] (مدل مرحله-دروازه[۴۶] )
مدل فرآیندی مرحله-دروازه یکی از مشهورترین مدل های تجاری سازی می باشد. چون حتی دقیق ترین جزئیات نیز در هر یک از فرایند ها تنظیم می شوند و در مجموع دارای یک خصوصیت ارگانیک و پویا است. بر اساس مطالعه ای که اخیرا بر روی فرایند توسعه محصولات جدید در منابع مختلف صورت گرفته نزدیک به ۶۰% از شرکتها از فرایند مرحله-دروازه برای هدایت فعالیتهای توسعه ای خود در زمینه محصولات جدید بهره می برند (بندریان, ۱۳۸۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این مدل ،مدلی است جهت افزایش کارایی و تسریع عملکرد پروژه ، بطوریکه از پیش وظایف اصلی هر مرحله را تعیین و به بررسی نتایج پیشرفت می پردازد. فرایند مرحله-دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده[۴۷] برای هدایت محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله قرار دادن آن در بازار می باشد.
مشخصه اصلی این مدل تخصیص حمایت های توسعه ای بصورت کارا می باشد. زیرا هر فرایند شامل مراحل و ورودی هایی می شود که پیشرفت پروژه را مشخص می سازد (ناصری, ۱۳۸۵).
مدل مرحله-دروازه فرایند ایده تا بازار را به یک مجموعه متوالی از مراحل و نقاط تصمیم تفکیک می نماید. در واقع فرایند مرحله-دروازه بر اساس مراحل مجزایی از فعالیتها که به وسیله نقاط تصمیم گیری از یکدیگر تفکیک شده بنا گردیده است. در این مدل مرحله جایی است که در آن اقدام به وقوع می پیوندد و دروازه جایی است که در آن اتخاذ تصمیم در خصوص ادامه یا عدم ادامه[۴۸] مسیر توسعه صورت می گیرد.
این مدل در هر یک از مراحل درون خود نیز دارای فعالیتهای متعددی می باشد که به منظور کوتاه کردن زمان رسیدن به بازار برخی از آن مراحل به صورت موازی انجام می پذیرد. مراحل اصلی و نقاط تصمیم گیری در مدل مرحله-دروازه عبارتند از (شکل ۲-۶):
– مرحله صفر: ایده پردازی
تصمیم اول : غربال ایده
– مرحله یک: بررسی اولیه
تصمیم دوم : غربال ثانویه
– مرحله دوم :بررسی تفضیلی
تصمیم سوم: اقدام برای توسعه
– مرحله سوم: توسعه
تصمیم چهارم: اقدام برای تست
– مرحله چهارم: انجام تست و معتبر سازی
تصمیم پنجم: اقدام برای تجاری سازی
– مرحله پنجم: تولید صنعتی و ورود به بازار
شکل ۲- ۶ : مدل مرحله – دروازه (بندریان, ۱۳۸۸)
لازم به ذکر است که این مدل بیشتر برای سازمانهای تولیدی و توسعه محصولات جدید کاربرد دارد، اما می توان با انجام اصلاحاتی آن را برای سازمان های تحقیقاتی به منظور توسعه تکنولوژی جدید نیز به کار گرفت.
۲-۱۵-۱-۳ مدل گلداسمیت[۴۹]
مدل گلد اسمیت به عنوان یکی از بهترین مثال های مربوط به مدل خطی بوسیله راندال گلداسمیت[۵۰] در سال ۱۹۹۵ توسعه یافته است. این مدل ره نگاشتی از استراتژی ها و اقدامات برای تجاری سازی تکنولوژی های پیشرفته است.
این مدل عناصر تکنیکی ، بازار و کسب و کار مربوط به فرایند تجاری سازی را درون ماتریسی متشکل از فعالیت های همزمان و متوالی و نقاط تصمیم گیری قرار می دهد (Ferguson, 2008). مدل گلداسمیت چارچوبی برای اندازه گیری پیشرفت در مراحل مختلف است، یعنی شناسایی اطلاعات و نیاز به کمک های فنی ، هزینه های توسعه پروژه و پیش بینی نیازمندی های مالی است. این مدل یک فرایند منظم، و بطور کلی خاص را دنبال می کند (Rose & Rosa, 2007).
در مدل گلداسمیت کل فرایند تجاری سازی از ایده، توسعه، خلق بنگاه تازه تاسیس یا انشعابی و سپس استراتژی خروج مخترع و سرمایه گذاران تشریح شده است .هر یک از شاخه های فنی، بازار و تجارت این مدل در ۶ مرحله متوالی شامل : تحقیق، امکان سنجی، توسعه، معرفی، رشد و بلوغ معرفی شده اند و این مراحل به سه فاز اصلی، فاز مفهومی ، فاز توسعه و فاز تجاری تقسیم شده اند که جدول ۲-۵ نشان دهنده این مدل می باشد (Ferguson, 2008)
جدول ۲- ۵: مدل تجاری سازی تکنولوژی گلداسمیت

عناصر

فنی

بازار

کسب و کار

فاز مفهومی

مرحله اول
تحقیق

تحلیل فنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




بند۲: درخواست اجرای اجباری قرارداد از سوی فروشنده ………………. .. ۷۳
الف: حق درخواست اجرای اجباری قرارداد…………………………………………………………………………………………………..۷۳
ب: محدودیتهای راجع به اجرای اجباری………………………………………………………………………………………………………۷۴
گفتار چهارم: فسخ قرارداد .. ۷۵
بند ۱: اعمال حق فسخ برای مشتری .. ۷۶

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف: موارد ایجاد حق فسخ برای مشتری………………………………………………………………………………………………………۷۶
ب: شرایط اعمال حق فسخ از طرف مشتری…………………………………………………………………………………………………۷۹
بند ۲: اعمال حق فسخ برای فروشنده .. ۸۰
الف: موارد ایجاد حق فسخ برای فروشنده…………………………………………………………………………………………………….۸۰
ب: شرایط اعمال حق فسخ برای فروشنده …………………………………………………………………………………………………..۸۰
نتیجه گیری و پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………….۸۲
فهرست منابع .. ۸۴
مقدمه
الف- بیان مسأله:
در روزگاری که به علل گوناگون خطرات متعددی بشر را تهدید می کند و به واسطه عوامل مختلف
خسارت هایی به انسان وارد می شود حقوق می تواند تا حد زیادی فریادرس باشد. خسارت بطور کلی ممکن است مادی یا معنوی باشد و هر کدام از این دو قسم نیز ممکن است ناشی از جرم و شبه جرم و یا ناشی از عدم انجام تعهد (قرارداد) باشد. بنابراین خسارت مادی، معنوی ناشی از جرم که تحت عنوان مسئولیت کیفری از آن یاد می شود خارج از بحث ما خواهد بود و فقط راجع به خسارت ناشی از نقض قرار داد و شیوه جبران آن در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰وین) بحث خواهیم کرد. هرچند قرارداد را می توان تابع اراده طرفین دانست. در نتیجه آن حقوق و تعهدات قراردادی به حاکمیت اراده و خواست متعاقدین باز می گردد. اما این تفسیر، مربوط به زمانی است که اختلافی بین طرفین پیش نیامده است. اما آن گاه که اختلاف پیش می آید و یکی از طرفین، برخلاف تراضی اولیه، حاضر به اجرای تعهدات خود
نمی شود طرف دیگر ناگزیر به قواعد حقوقی تمسک می جوید تا داد از بیدادگر بستاند (کاتوزیان، ۲۱۹:۱۳۷۴). می توان در هر قراردادی بروز چنین مرحله ای (ورود خسارت) را تصور کرد. از طرفی در هر مورد که شخص موظف به جبران خسارت دیگری است می گویند در برابر او مسئولیت دارد یا ضامن است، این قاعده عادلانه وجود داشته است که هرکس به دیگری ضرر برساند باید آن را جبران کند. اینجاست که حقوق باید در راستای تحقق عدالت، راهکارهایی را برای جبران خسارت وارده پیش بینی کرده و در اختیار متعهدله قرار دهد. نقض قرارداد غالباً به خسارت طرف دیگر منتهی می گردد و قواعد داخلی و کنوانسیون ها بین المللی، موادی را به راه های جبران خسارت ناشی از نقض قرارداد اختصاص داده اند (امامی، ۲۴۱:۱۳۸۵). این مبحث مهم از دید تدوین کنندگان موافقت نامه سازمان ملل متحد در مورد بیع بین المللی کالا مصوب ۱۱ آوریل ۱۹۸۰ نیز دور نیفتاده است. این کنوانسیون که با هدف گرد آوری قوانین متحد الشکل در زمینه بیع بین المللی کالا تدوین شده است در مواد ۷۴ تا ۷۷ راه حلهایی را برای جبران خسارت ارائه کرده است. از آنجا که احتمال دارد کشور ما نیز در آینده به این کنوانسیون بپیوندد، آشنایی با مقررات آن مفید و ضروری است (صادقی،۱۵۴:۱۳۸۳).
ب- سؤال‏های پژوهش‏:
۱- وجوه اشتراک حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰) در زمینه شیوه جبران خسارت چیست؟
۲- وجوه افتراق حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰) در زمینه شیوه جبران خسارت چیست؟
ج- پیشینه پژوهش:
۱- در کتاب حقوق مدنی اثر ناصر کاتوزیان دادن پول شایع ترین وسیله جبران خسارت در حقوق ایران است. این شیاع را ملاحظات عملی دامن می زند و بطور معمول، هم دادگاه ترجیح می دهد که از دشواری اجرای شیوه های دیگر بپرهیزد و هم دو طرف مایلند که به طور قاطع و روشن بدانند که حق و تکلیف آنان در برابر هم چیست؛ با وجود این، رسم و مطالبه و پرداخت پول را نباید قاعده اجباری دانست (کاتوزیان،۱۳۸۰).
۲- در کتاب تفسیری بر حقوق بیع بین المللی کالا ۱۹۸۰ وین اثر هجده تن از دانشمندان حقوق جهان بیان شده برخی از نظام های حقوقی تمایز قائلند بین دو طریقه جبران خسارت ضررهایی که به شخص وارد شده، یعنی بین طرق جبران خسارت به عنوان جبران مالی برای صدمات متحمل شده و جبران بصورت پرداخت خسارت تا حدی که طرف را در موضع قبلی وی قرار دهد، ماده ۷۴ تردیدی باقی نمی گذارد که تنها راه جبران خسارت برای زیان های وارده به موجب این کنوانسیون پرداخت مبلغی پول بر حسب مورد است (هجده تن از دانشمندان جهان، ۱۳۷۴).
۳- در مجله حقوقی شماره ۳۲ آقای محسن قاسمی بیان کردند تنها راه جبران خسارت در کنوانسیون پرداخت معادل پولی آن باشد، با توجه به تفسیری بودن مقررات کنوانسیون (ماده ۶) و اصول مورد ابتنای آن (ماده ۷) و اصل کامل جبران خسارت، دقیق نیست و نباید روش جبران خسارت را منحصر به این کرد بلکه طرفین یا قاضی باید بتواند در صورت اقتضا، مناسب ترین روش را برحسب اوضاع و احوال قضیه برگزیند. گرچه غالبا طریق انسب همان روش پرداخت معادل پولی است اما بعید نیست که در مواردی طرق دیگر کارسازتر باشد (قاسمی، ۱۳۸۴).
د- فرضیه های پژوهش:
۱- از برر
سی روش های جبران خسارت در کنوانسیون (۱۹۸۰) و حقوق ایران میتوان به این نتیجه رسید که بین دو نظام در حد زیادی هماهنگی وجود دارد از جمله اینکه در هر دو نظام اصل بر جبران کامل خسارت و اعاده وضع سابق تا حد ممکن است و روش پرداخت معادل پولی خسارت اصل است، همچنین طرفین قرارداد میتوانند با تراضی هر نوع روش جبران خسارت را انتخاب کنند.
روش تقلیل ثمن مقرر در کنواسیون در حقوق ایران نیز در صورت تحقق خیار عیب یا خیار تبعض صفقه قابل اعمال است.
۲- با وجود شباهت های بسیار تفاوت هایی هم وجود دارد و بعضی ضمانت اجراهای کنواسیون در حقوق ایران پیش بینی نشده از جمله حق باز فروش کالا، طبق اصول کلی حاکم بر معاملات صرف تخلف مشتری از مفاد قرارداد نمیتواند مادام که بیع فسخ نشده و مبیع در ملک وی است برای بایع حق بازفروش ایجاد کند، زیرا این عمل تصرف فضولی در مال غیر و غیر نافذ است (ماده ۳۵۲ ق.مدنی). یا روش تعمیر کالا که در کنوانسیون آمده در حقوق ایران به عنوان شیوه جبران خسارت به آن اشاره نشده، همچنین در مورد درخواست تسلیم کالای جانشین، در کنوانسیون هم ناظر به عین معین است هم عین کلی در ذمه، اما در حقوق ایران این درخواست تنها ناظر به موردی است که مورد معامله کلی بوده نه عین معین.
ه- حدود پژوهش:
گستره پژوهش در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا ۱۹۸۰ وین می باشد.
و- اهداف پژوهش:
کنوانسیون بیع بین المللی کالا ۱۹۸۰ وین، یکی از مهمترین کنوانسیون های مربوط به مبادلات تجاری است که برای الحاق آن باید مقدمات لازم فراهم بیاید. حقوق ایران برای پیوستن به کنوانسیون بیع بین المللی کالا نیازمند این است که از پیش نقاط اشتراک و افتراق خود را با آن، مورد مطالعه و بررسی قرارداده و برای رفع موانع الحاق چاره اندیشی کند. به همین منظور شیوه های جبران خسارت ناشی از نقض قرارداد در کنوانسیون بررسی شده و با مقررات حقوق داخلی مورد مقایسه قرار گرفته است.
ذ- روش شناسی پژوهش:
در این تحقیق با شیوه مطالعه کتابخانه ای در متون حقوقی ایران و اصول بیع بین المللی کالا به جمع آوری اطلاعات پرداخته و سپس با توصیف، تجزیه و تحلیل آنها به نتیجه گیری نهایی می پردازیم. از این رو روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می باشد.
ح-تقسیم مطالب:
مطالب این پایان نامه در سه فصل بیان می گردد. در فصل اول، به معنا ومفهوم خسارت در حقوق ایران و کنوانسیون بیع بین المللی کالا پرداخته می شود. در فصل دوم، شیوه های جبران خسارت در حقوق ایران هم در بحث قراردادی هم در بحث قهری بررسی می شود. در فصل سوم، شیوه های جبران خسارت در کنوانسیون بیع بین المللی کالا مورد مطالعه قرار گرفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]




بالبی (۱۹۶۹، ۱۹۷۳، ۱۹۸۰) تئوری وابستگی و فقدان خود را که برای توضیح رفتارهای هنجار و ناهنجار، ارتباطات اجتماعی، ادراکات، احساسات و شخصیت در طول دوره عمر مورد استفاده قرار می‌گیرد پیشنهاد داد. بالبی بیان کرد که کودکان به نشان دادن رفتار‌های وابستگی، مانند جستجو و حفظ نزدیکی با سرپرستان خود تمایل دارند و درجه حمایت، پاسخگویی و در دسترس‌بودن سرپرست نحوه معرفی کودک به خودش و دیگران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. ادبیات تحقیق در ارتباط با وابستگی بیان می‌کند که تفاوت‌های فردی در وابستگی می‌تواند نشان‌‌دهنده دو بعد مرتبط و متمایز باشد : اجتناب و اضطراب. بعد اجتناب مرتبط با وابستگی نشان‌دهنده تفاوت‌های فردی در صمیمیت و بیان احساسات است و بعد اضطراب مرتبط با وابستگی نشان‌دهنده تفاوت‌های افراد در میزان حساسیت آنها نسبت به ترک‌شدن، جدایی و طرد‌شدگی است. بالبی همچنین به مطالعه اندوه احساسی پرداخت که کودکان در هنگام جدایی از سرپرستانشان احساس می‌کنند. او دریافت که کودکان در صورت جداشدن از سرپرست‌هایشان درگیر اضطراب شدیدی می‌شوند و آن را با گریه‌کردن و جستجو برای پیداکردن مجدد سرپرست گمشده‌شان نشان می‌دهند. تحقیقات نشان داده است که این سیستم‌های وابستگی در روابط بزرگسالان نیز فعال هستند و در بزرگسالی دوستان و شرکای عاطفی فرد در روابطش جای والدین و سرپرستان را به عنوان نقش‌های وابسته‌ساز می‌گیرند(Hankin,. Kassel,& Abela, 2005). بالبی همچنین ادعا می‌کند که روابط تجربه‌شده در دوران خردسالی و کودکی می‌تواند به تشکیل الگوهای ذهنی فعال در فرد منجر شود. این الگوها شامل بازنمایی‌های ذهنی از خود و سایر افراد مهم در زندگی فرد است و نیز این واقعیت را بازتاب می‌دهد که ارتباطات قدیمی می‌توانند بر سایر روابط در ادامه زندگی تاثیر بگذارند. بنا به عقیده بالبی (۱۹۷۹،۱۹۸۰)، جدایی‌ها سبب بروز ادراکات، احساسات و رفتارهایی در فرد می‌شود که می‌تواند الگوهای ذهنی فعال در ذهن وی را تحت‌تاثیر قرار دهد. اینورث، بلهار، واترز و وال[۲۱۹] (۱۹۷۸)، به سه الگوی ابتدایی از رفتار وابستگی در کودکان دست یافتند که عبارتند از: امنیت، اجتناب و اضطراب. طبقه‌بندی‌های مشابهی نیز در ارتباط با وابستگی در رفتار بزرگسالان مشاهده شده است. شواهد فعلی نشان می‌دهد که تفاوت‌های فردی در اضطراب ناشی از جدایی بر مبنای نوع وابستگی در کودکان و بزرگسالان وجود دارد و اندوه جدایی حالتی است که بزرگسالان نیز قادرند آن را تجربه کنند(Endler et al, 2002).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بعلاوه تحقیقات در حوزه وابستگی نشان داده‌اند که احساس داشتن یک تکیه‌گاه ایمن یک عامل ضروری برای احساسات و رفتارها در روابط میان‌فردی است. زمانی که افراد در محیط بیرونی خود احساس اضطراب می‌کنند، اغلب به دنبال یک حمایت فیزیکی و یا روانی از طرف اشخاصی که به آنها وابسته هستند می‌گردند. این انتظار که این افراد مهم در زمان‌های اضطراب در دسترس بوده و از فرد حمایت کنند احساس یک تکیه‌گاه ایمن را بوجود می‌آورد. درنتیجه زمانی که فرد از کسانی که به آنها وابسته است جدا می‌شود دچار اضطراب می‌گردد در زمان اضطراب، یک شیء مادی نیز می‌تواند برای فرد حمایت‌های فیزیکی یا روانی فراهم آورد. تامسون، مک‌اینیس و همکاران وابستگی احساسی را به صورت یک پیوند خاص احساسی و هدفمند میان شخص و یک شیء خاص تعریف می‌کنند. وابستگی احساسی به یک شیء مادی منعکس‌کننده روش اساسی و کلی است که افراد آن شیء را ارزش‌گذاری می‌کنند. وابستگی احساسی مصرف‌کننده به یک موجودیت مصرفی حالتی از آمادگی ذهنی احساسی را باعث می‌شود که میزان تخصیص منابع احساسی، اداراکی و رفتاری فرد را به یک مقصود (هدف) خاص تحت‌تاثیر قرار می دهد . بالبی عقیده دارد که وابستگی احساسی در نتیجه خروجی‌های رفتاری و روانشناختانه مانند رفتارهایی چون جستجوی نزدیکی، اضطراب جدایی، احساس امنیت از جانب شیئی که فرد بدان وابسته است و سوگواری در صورت از دست‌دادن آن به اثبات می‌رسد (Lui & Karahanna, 2007).
بعلاوه با بهره گرفتن از پارادایم تفسیری فورنیر می‌توان گفت که برخی مصرف‌کنندگان پیوند‌های بسیار صمیمانه‌ای را با برندها برقرار می‌کنند و احساساتی مانند وابستگی احساسی و شیفتگی واقعی را نسبت به آنها نشان می‌دهند که مشابه روابط آنها با دوستان نزدیک، اعضای خانواده و شرکای عاطفی است. با این حال واضح است که هر رابطه‌ای بنا به ماهیت خود، نتیجه درگیری بسیار پویا میان شرکای رابطه است. برای اینکه یک رابطه وجود داشته باشد، باید تعاملات دوجانبه میان طرفین رابطه آشکار باشند. به این معنی که هر دو طرف در آن شریک باشند. در محتوای روابط مصرف‌کننده-برند، این ایده که مصرف‌کننده قادر است بطور پویا رابطه را تحت‌تاثیر قرار دهد به آسانی و بدون هیچ بحثی پذیرفته می‌شود، چرا که مصرف‌کنندگان “انسان” هستند و می‌توانند عمل، فکر و احساس کنند. در ارتباط با برندها، آن‌طور که فورنیر می‌گوید پذیرش اهمیت رفتاری هر یک از فعالیت‌های بازاریابی که توسط برند انجام می‌شود می‌تواند پویایی آن را به عنوان یک شریک تعاملی در رابطه توجیه کند. بنابراین فورنیر برند را به عنوان یک شریک ارتباطی معرفی می‌کند و در سطح بالای انتزاع، بکارگیری برنامه‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی می‌تواند به رفتارهای برند برای عمل به نقش ارتباطی خود شکل دهد(Kim & Kwon, 2011). همچنین تحقیقات در زمینه ارتباطات مصرف‌کننده-برند دیدگاه‌های متفاوتی را ارائه می‌کند: تاثیری که برندها قادرند بر مصرف‌کنندگان خود بگذارند تنها به دلیل سیستم‌های دانشی نیست که افراد در رابطه با برندها در ذهن خود ایجاد می‌کنند، بلکه بخشی از آن به محتوای روانشناسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در روابط مصرف‌کننده-برند مربوط می‌شود. مصرف‌کنندگان با انواع خاصی از ارتباطات با برندها درگیر می‌شوند، مانند آنچه در روابط نزدیک و صمیمانه‌شان با سایر افراد اتفاق می‌افتد(Esch, Langner, Schmitt,& Geus, 2006). کری نیز صراحتا بیان می‌کند که افراد تمایل دارند روابط احساسی با برندها برقرار کنند به‌گونه‌ای که آنها را موجودیت‌هایی زنده فرض می‌کنند(Avis et al, 2012). شواهد بسیاریبر این مطلب که مصرف‌کنندگان برخی اوقات با برندها مشابه روابط میان‌فردی‌شان تعامل می‌کنند صحه می‌گذارند. مثلا هواداران یک برند آن دسته از مصرف‌کنندگان هستند که یک رابطه فوق‌العاده و غیرعادی را با برند تجربه می‌کنند، رابطه‌ای که فراتر از برطرف‌کردن یک نیاز صرفا کارکردی است. این هواداران ، برند مورد علاقه‌شان را صاحب روح و یا حداقل پاره‌ای از ویژگی‌های انسانی فرض می‌کنند و با آن به مانند روابط‌شان با سایر انسان‌ها تعامل می‌کنند. با تاکید بر وجود چنین هوادارانی برای برندها در دنیای واقعی اگراوال بطور مثال از مصرف‌کنندگانی نام می‌برد که لوگویاپل را بر روی قفسه سینه‌شان خالکوبی کرده‌اند(Kim & Kwon, 2011).
این ایده که افراد به داشته‌های خود وابسته می‌شوند، به ارزش افزوده‌ای که اشیاء می‌توانند پس از مالکیت توسط انسانها برای آنها پیدا کنند برمی‌گردد. این مفهوم اخیرا در روانشناسی رشدی، بازاریابی و تصمیم‌گیری مورد توجه قرار گرفته است. روانشناسی رشدی بیان می‌کند که کودکان معمولا تمایل دارند تا با اشیاء نزدیک خود، مانند اسباب‌بازی‌های نرم و پتوها احساس وابستگی کنند. به عقیده وینیکات[۲۲۰] (۱۹۵۳) زمانی که کودکان در حال انتقال از دنیای درونی به محیط خارج هستند، اما هنوز قادر به تمیز این دو جهان از هم نمی‌باشند (یعنی دوران ۴ تا ۶ ماهگی تا ۸ الی ۱۲ ماهگی) به طور موقت شروع به استفاده از اشیائی می‌کنند که به آنها احساس راحتی را القاء کرده و نیز احساس کمبود و فقدان را در زمانی که مادر و یا سرپرست آنها حضور ندارد جبران نماید. آن شیء در دوره زمانی غیبت مادر تحت کنترل کودک قرار دارد و جداکردن آن از محیط فعلی کودک می‌تواند وی را با احساس شدیدی از اضطراب، فقدان و تنهایی بر جای بگذارد. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد زمانی که کودک با شیئی خاص پیوندی خاص برقرار می‌کند، برای آن ارزش ذهنی قائل می‌شود و حاضر نخواهد بود تا آن را با شیئی دیگر جایگزین کند. به همین‌ ترتیب که کودک به یک بالغ رشد پیدا می‌کند، اشیاء مختلفی می‌توانند موضوع داشته‌ها و فرآیندهای وابستگی وی قرار گیرند مانند اسباب‌بازی‌ها، لباس‌ها، کیف‌ها و … . بزرگسالان نیز رفتارهای مشابهی را نسبت به داشته‌های غیرقابل جایگزین از خود نشان می‌دهند.
تحقیقات در زمینه رفتار مصرف‌کننده نشان می‌دهد که معانی که افراد به اشیاء خاص (مانند مکانها، هدایا، کلکسیون‌ها و یادگاری‌ها و …) نسبت می‌دهند می‌تواند دلیل بر وابستگی و پیوند‌های عاطفی آنها با این اشیاء باشد(Kogut & Kogut, 2011). دیگر یافته‌ها نیز بیان می‌کنند، روشی که مصرف‌کنندگان از طریق آن داشته‌های باارزش خود را در طول زمان تجربه‌ می‌کنند، به معنای آن داشته‌ها برای آنها بستگی دارد. داشته‌هایی که افراد به آنها وابستگی عاطفی دارند نه تنها ارزشی فراتر از دوره مصرف خود خلق می‌کنند، بلکه مصرف‌کنندگان در طول زمان آنها را غیرقابل جایگزینی می‌دانند و در برابر جایگزین‌کردن آن‌ها حتی با نمونه‌های دقیقا مشابه مقاومت می‌ورزند، چرا که احساس می‌کنند آن نمونه‌های عینی و مشابه، قادر به رساندن همان معنای یکسان با نمونه اصلی نیستند.
اهمیت زیاد داشته‌هایی که افراد به آنها وابستگی احساسی دارند همچنین می‌تواند بازتاب‌دهنده چگونگی خلق و تقویت روابط میان‌فردی آنها در طول زمان باشد (بدین معنی که پیوند‌های میان‌فردی آنها را در طول زمان تقویت کند) و حتی به این امر منجر شود که فرد از ترس از دست‌دادن دیگر آنها را استفاده نکند. از آنجا که داشته‌های فرد برای وی دارای معنای منحصربه‌فرداند و این باعث افزایش اهمیت آنها در طول زمان برای فرد می‌شود، اغلب افراد برای اینکه آنها را مدت طولانی‌تری نزد خود نگه دارند و از خراب‌ یا گم‌شدن آنها جلوگیری کنند، این داشته‌ها را نزد خود ذخیره کرده و از استفاده آن صرف‌نظر می‌کنند. برای مثال دست‌بندی که فرد برای اولین با از دوست خود هدیه گرفته می‌تواند برای وی معانی باارزشی داشته باشد و سمبولی از دوستی تلقی شود. بنابراین فرد از ترس گم‌کردن و یا خراب‌شدن احتمالی دست‌بند از آن استفاده نمی‌کند. مفقودشدن این اشیاء باارزش برای افراد می‌تواند به نوعی بی‌احترامی به رابطه و شریک ارتباطی آنها اطلاق شود(Karanika & Hogg, 2012).
به همین ترتیب می‌توان بیان کرد روشی افراد بر مبنای آن به افراد مهم زندگی‌شان در ارتباطات نزدیک وابسته می‌شوند، می‌تواند برای توضیح نحوه وابستگی آنها به اشیاء و یا داشته‌هایشان نیز توسعه یافته و بکار رود. بطور خاص، می‌توان گفت که اضطراب ناشی از وابستگی نشان‌دهنده نیاز شدید به حفظ نزدیکی با شخصیت‌های مهم زندگی فرد و ترس از جدایی از آنهاست(Kogut & Kogut, 2011).در جای دیگر اضطراب ناشی از وابستگی به درجه‌ای از احساس نگرانی و تشویش فرد از طرد‌شدن و یا ترک‌شدن بوسیله شریک رابطه‌ اطلاق می‌شود و به عنوان یکی از دو بعد اصلی در بیان تفاوت‌های فردی وابستگی در بزرگسالان نیز مطرح است(Vlachos, 2009).این مفهوم نیز می‌تواند به محتوای مصرف وارد شده و برای بیان نیاز گسترده فرد به حفظ نزدیکی با تعلقات شخصی‌اش بکار رود. نزدیکی به این داشته‌ها می‌تواند احساسی از امنیت، هماهنگی و تسلی‌خاطر را برای فرد ایجاد کند و از اضطراب جدایی که می‌تواند تشویش ناشی از وابستگی را تقویت کند بکاهد. این مطلب با راهبردهای علم روانشناسی که برای کم‌کردن فاصله فرد با دیگران و تجربه احساس امنیت بکار می‌رود نیز مطابقت دارد(Kogut & Kogut, 2011).
ما در اینجا مصرف‌کننده را با “اندوه و اضطراب ناشی از جدایی” از برند مورد علاقه‌اش رها نمی‌کنیم. درک حالات و احساسات مصرف‌کننده در مرحله پس از خاتمه رابطه‌اش با برند نیز حائز اهمیت است. آنچه واضح است این است که دانش ما در ارتباط با پاسخ‌های مصرف‌کنندگان پس از پایان رابطه‌شان‌ با برندها محدود است و نیاز به یک تحلیل سیستماتیک از رفتار مصرف‌کننده پس از فسخ رابطه‌اش با برند احساس می‌شود. دلیل بالقوه بر این ادعا این است که معمولا انتظار هیچ‌گونه پاسخی از مصرف‌کنندگان پس از خاتمه‌دادن به روابطشان با برندها نمی‌رود. شواهد نشان می‌دهند که مدیران اعتقاد دارند که مصرف‌کنندگان از دست رفته که به ارتباطشان با برند پایان داده‌اند دیگر به لحاظ احساسی به آن وابسته نیستند و به عبارتی مصرف‌کننده‌ای که تصمیم به جدایی از برند مورد علاقه‌ خود می‌گیرد دیگر وابستگی عاطفی به آن نخواهد داشت.
با این حال با استناد به تئوری‌های روابط اجتماعی به عنوان قیاس، می‌توان نتیجه گرفت که پایان‌دادن به رابطه با یک برند و یا شرکت می‌تواند مصرف‌کنندگان را با احساسات و ادراکات عمیق، مشابه آنچه آنها در ارتباط با دوستان و یا افراد مورد علاقه قبلی خود احساس می‌کنند بر جای بگذارد. به عنوان مثال ماریون که مشتری بلندمدت و وفادار برند Yves Rocher بوده است بر روی یک فروم اینترنتی افسوس خود را نه تنها از این جهت که دیگر خریدار برند YR نیست، بلکه با احساسات مثبتی که همچنان نسبت به آن دارد، حتی با وجود خاتمه رابطه‌اش با برند بیان کرده است :
“من همچنان در مورد کرم‌های YRای که داشتم فکر می‌کنم، برای برخی از آنها هنوز نتوانسته‌ام جایگزینی پیدا کنم و حتی برایشان احساس دلتنگی می‌کنم”. در وب‌سایت Consumeraffiars.com یک مصرف‌کننده به نام میشل نیز احساسات مشابهی را بیان می‌کند: “فروشنده اتومبیل BMW مورد علاقه من، مرا از خود ناامید کرد و من تصمیم به ترک آن و خرید یک ماشین Ford از فروشنده‌ای دیگر گرفتم، اما همچنان زمانی که BMW دوست‌داشتنی خودم را می‌بینم احساس دلتنگی می‌کنم” .
با توجه به آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که در مراحل رابطه مصرف‌کننده-برند مرحله “پس از پایان رابطه[۲۲۱]” نیز حائز اهمیت است. این مرحله می‌تواند به عنوان پلی میان مرحله پایان رابطه و بازیابی بالقوه مجدد آن عمل کند. درک پاسخ‌های مصرف‌کنندگان اعم از احساسات، ادراکات و رفتارهای آنها در مرحله پس از پایان رابطه با برند می‌تواند دیدگاه‌های ارزشمندی در ارتباط با راه های بالقوه بازگرداندن روابط خاتمه یافته به مدیران ارائه کند. تحقیقات فعلی انجام‌شده فسخ ارتباط با برند را به عنوان مرحله پایانی رابطه مصرف‌کننده-برند در نظر می‌گیرد. محققان دلایل پایان رابطه با برندها اعم از تغییر در نیازها، کوتاهی در ارائه خدمات توسط شرکت و تنوع‌طلبی مصرف‌کننده را مورد شناسایی قرار داده‌اند، اما به پاسخ‌های پس از ختم رابطه اشاره‌ای نکرده‌اند. تنها استثنائات موجود شامل کار تحقیقی گریگوری و فیشر[۲۲۲] (۲۰۰۸) است که دریافتند مصرف‌کنندگانی که برندهای جایگزین را انتخاب کرده‌اند و به رابطه‌شان با برند فعلی خاتمه داده‌اند قابل بازیابی هستند و نیز تحقیق ون وانگییم[۲۲۳] (۲۰۰۵)، که به بررسی تبلیغات توصیه‌ای منفی پس از پایان رابطه با برند پرداخت.
همان‌طور که در شکل۱۳-۲ مشاهده می‌شود باور به وجود مرحله پس از پایان رابطه با برندها می‌تواند چرخه عمر سنتی ارتباطات مصرف‌کننده-برند را توسعه بخشد و پلی میان مرحله خاتمه رابطه و برقراری مجدد آن یا جدایی از برند ایجاد کند. از بررسی ابعاد مرحله پس از فسخ رابطه می‌توان برای بخش‌بندی مشتریان و تشخیص این بخش‌ها بر مبنای دلایل پایان رابطه‌شان با برندها استفاده کرد.

پاسخ‌های قبل از فسخ رابطه[۲۲۴]
ارزش مشتق‌شده
از رابطه[۲۲۵]
شکل ۱۳-۲- پاسخ‌های پس از فسخ رابطه به عنوان بخشی از دوره عمر ارتباطات مصرف‌کننده-برند
(Schröder, Thurau & Knaevelsrud, 2010)

دلایل
(۱) دلایل مرتبط با مشتری:
– دلایل مالی[۲۲۶]
– نیازهای متغیر[۲۲۷]
(۲) دلایل مرتبط با برند/شرکت:
– نارسایی در ارائه خدمات[۲۲۸]
– نقص‌های اساسی در محصول[۲۲۹]

فسخ رابطه[۲۳۰]

پاسخ‌های پس از فسخ رابطه[۲۳۱]
ابعاد مرحله پس از خاتمه رابطه با برند:
(۱) پاسخ‌های مرتبط با رابطه:
– وابستگی[۲۳۲]
– شناسایی[۲۳۳]
– ارتباطات[۲۳۴]
– تماس[۲۳۵]
(۲) پاسخ‌های مرتبط با خاتمه:
– مواجهه ادراکی[۲۳۶]
– مواجهه احساسی[۲۳۷]
بخش‌های مشتری پس از پایان رابطه با برند:
(۱) پیوستگی مثبت[۲۳۸]
(۲) احساسات جریحه‌دارشده[۲۳۹]
(۳) خشم[۲۴۰]
(۴) جدایی (ترک رابطه)[۲۴۱]

پایان رابطه[۲۴۲]

پاسخ‌های مرتبط با رابطه شامل وابستگی، شناسایی، ارتباطات و تماس است. در ارتباط با وابستگی نتایج تحقیق انجام شده توسط اشرودر و همکاران نشان می‌دهند که افراد با وابستگی احساسی مثبت نسبت به برند پس از خاتمه رابطه‌شان با برند همچنان جهت‌گیری‌های مثبتی نسبت به آن بروز می‌دهند. این در حالی است که مصرف‌کنندگانی که بدلیل خشم و یا نارضایتی برند را بکلی ترک کرده‌اند، پس از فسخ رابطه نیز کمتر به آن وابسته هستند.
سازه شناسایی نیز به عنوان یکی از اصلی‌ترین پاسخ‌های وابسته به رابطه مطرح است. بسیاری از مصرف‌کنندگان با وابستگی احساسی نسبت به برند، پس از پایان رابطه نیز خود را بوسیله برند قبلی شناسایی می‌کنند و آن طور که فورنیر بیان می‌کند، شناسایی هویت مصرف‌کننده بوسیله برند، پس از پایان رابطه با آن می‌تواند بیشتر از عمر ارتباطات مصرف‌کننده-برند نیز بطول بیانجامد. مصرف‌کنندگان وابسته برند پس از خاتمه روابطشان با برند همچنان فعالیت‌های ارتباطی مثبتی را در جهت آن انجام می‌دهند.
همان‌طور که زوج‌هایی که از هم جدا شده‌اند ممکن است تماس‌های مختلفی را با یکدیگر پس از جدایی برقرار کنند، مصرف‌کنندگانی هم که روابطشان را با برند مورد علاقه‌شان خاتمه داده‌اند سطوح متفاوتی از نیاز را برای در تماس بودن مجدد با برند از خود نشان می‌دهند. با توجه به نوع وابستگی و رفتارهای ارتباطی، مصرف‌کنندگان به اشکال مختلف، مانند جستجو در اینترنت، نشریات تجاری و روزنامه‌ها با برندهای قبلی‌شان تماس برقرار می‌کنند (Schröder, Thurau,& Knaevelsrud, 2010).
دوتون و وینستید[۲۴۳] نیز بیان کرده‌اند که یک شیوه رایج در پاسخگویی به روابطی که به طور ناخواسته خاتمه یافته‌اند، درگیرشدن در رفتار‌هایی است که با هدف حفظ و دوباره برقرارکردن رابطه صورت می‌گیرند و عقیده دارند که اندوه یا اضطراب احساسی که در نتیجه از دست‌دادن و یا احتمال بالقوه از دست‌دادن یک رابطه برانگیخته می‌شود می‌تواند در برخی افراد منجر به تعقیب ناخواسته ارتباط با شریک احساسی‌ ‌شود(Dutton & Winstead, 2006).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ب.ظ ]