کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



بیش از یک قرن است که اندیشمندان روان شناسی در مورد منشأ شخصیت مطالعه می کنند و به طور کلی به دو عامل وراثت و محیط رسیده اند. عده ای از اندیشمندان معنقدند که وراثت و ژنتیک در تعیین ویژگی های شخصیتی نقش اساسی دارند. مطالعه دوقولوهای همسان موجب شده است که در مورد غالب بودن نقش وراثت یا ژنتیک در تعیین شخصیت اغراق شود. دوقلوهای همسان از لحاظ ژنتیکی کاملا مشابه اند و اگر در محیط های جداگانه پرورش یابند میزان اثر هر کدام از وراثت یا محیط در تعیین شخصیت بهتر نمایان می شود ( قلی پور، ۱۳۹۰).
از این منظر ویژگی های شخصیتی متنوع ریشه در ژنهایی دارند که در تعامل پیچیده با هم به تعیین شخصیت انسان می انجامند(نکویی مقدم و صادقی[۲۴]، ۲۰۱۲).
اختلاف نظر اندیشمندان در اثبات یکی و نفی دیگری نیست بلکه در تعیین میزان نقش آن هاست. این دو جدا از هم نیستند و با هم در تعاملند و بهترین حالت برای بحث در مورد منشأ شخصیت این است که به جای تأکید بر محیط/ وراثت یا تربیت/ طبیعت عنوان شود هر دو محیط و وراثت نقش قابل توجهی در تعیین شخصیت دارند(ماتزاراکیس و ماتوچک[۲۵]، ۲۰۱۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱-۱-۲- ناخودآگاه فردی و شخصیت
فروید درکتاب تعبیر رویا استدلال میکند که روش پی بردن به ناخودآگاه ، تداعی آزاد و تعبیر رویاهاست .وی شخصیت را سیستمی مرکب از سه خرده سیستم “نهاد ” ” من ” و ” من برتر ” می داند که بصورت کل عمل می کند نه سه واحد مجزا از همدیگر.
۱- نهاد : نهاد تابع اصل لذت و متشکل از غرایز است . انسان تا آخر عمر با نهاد به سر می برد . بنظر فروید نهاد مایه زندگی و مبنای اصلی شخصیت بوده ، من و من برتر مبتنی بر آن هستند . نهاد یک ویژگی درونی است و ارتباطی به عالم خارج ندارد. اصل لذت می ماند که نهاد تابع آن است .نهاد غیر از اصل لذت به اصل دیگری پاینبد نیست و کاملاٌ آزاد از موازین اخلاقی و الزامات اجتماعی است . ازاین رو اصل لذت فروید بر خلاف فلسفه لذت گرایی که سعادت انسان را در لذت جویی حیوان وار جستجو میکند توسط من و من برتر محدود میشود .
۲- من :من تابع اصل واقعیت است . برای اینکه فرد بتواند امیال خود را ارضا کند باید به عالم خارج توجه و امکانات لازم را برای ارضای امیال خود فراهم کند. بر خلاف اصل لذت که فطری یا غریزی است ، اصل واقعیت اکتسابی است یعنی فرد معانی واقعیت را در جامعه می آموزد .این گونه نیست که با مطرح شدن اصل واقعیت ، اصل لذت از بین رفته باشد .بلکه طبق اصل واقعیت برای لذت راه مناسب تر و بهتری انتخاب میشود . که با واقعیتهای بیرون سازگار باشد. ” من ” برای کاهش تنش و کسب لذت از عقل پیروی ودر ارضای امیال نهاد به زمان و مکان و چگونگی توجه می کند. وظیفه “من ” از این جهت دشوار است .که باید بین خواسته های ” نهاد ” و خواسته های ” من برتر ” که غالباٌ با هم در تعرض اند تعادل ایجاد کند.
۳- من برتر : من برتر تابع حقیقت (موازین اخلاقی ) و سطح عالی تر شخصیت است .” نهاد “جنبه بدنی ، ” من ” جنبه روانی و”من برتر “جنبه اجتماعی شخصیت است .” من برتر” با”نهاد” و” من “در تضاد است . من برتر خواهشهای جنسی و پر خاشگری نهاد را مردود می داند و از طرفی می خواهد که من اصول اخلاقی را جایگزین اصول واقعی کرده ، شخص را بسمت کمال حرکت دهد. بر مبنای فرضیه نا خود آگاه و خرده سیستمهای شخصیت ، توجه به غرایز زندگی و مرگ نیز در نظر فروید حائز اهمیت است . غریزه زندگی موجب حفظ جان و بقای نوع بشر و عامل آفر ینندگی و سازندگی است . در بین غرایز مختلفی که جزء غریزه زندگی اند غریزه جنسی از همه مهم تر مو ثر تر است .غریزه مرگ ویرانگر و تباه کننده است و آادمی را بسوی مرگ می کشاند. در مورد غریزه مرگ ، فروید معتقد است که هدف هر زندگی مرگ است و زندگی فقط راهی غیر مستقیم بسوی مرگ در پرخاشگری نمایان میشود. (قلی پور، ۱۳۹۰)
۲-۱-۱-۳-تجزیه و تحلیل مراوده ای
برن برای اولین بار تجزیه و تحلیل مراوده ای را مطرح کرد. تحلیل مراوده ای روشی برای تنویر و روشن کردن بخشی از جعبه سیاه(ویلسون و دیکسون[۲۶]، ۲۰۱۴) ارگانیزم و سیستم عصبی انسان است. استفاده از ((من نگار)) برای مفهوم سازی شخصیت فرد در قالب تحلیل مراوده ای، توزیع نسبی حالات من را در فرد مشخص می کند. هر فردی (من نگار) منحصر به فرد خود را دارد.(کیوکور[۲۷]، ۲۰۱۳). برن، من را به سه حالت تقسیم میکند که هر فردی این سه حالت را با نسبتهای مختلف دارا است :
۱- من والد ( انتقادی و حمایتی)
۲- من بالغ
۳- من کودک ( آزاد ، تطبیقی )
من والد ماهیتاًٌ قضاوتی است و در صدد تحمیل استانداردهای خشک بوده ، زمانی شکل میگیرد که ما در طی دوران کودکی رفتارهای والدین خود و افراد بزرگسال فامیل و اطرافیان را مشاهده می کنیم . من والد بیانگر رفتارهایی همچون ارشاد ، محدود کردن ، کنترل ، انتقاد و پیش داوری است . والد انتقادی عیب جویی می کند و والد حمایتی به دنبال رشد دادن و ارتقاست. (قلی پور، ۱۳۹۰)
در نظربسیاری از افراد من بالغ « خودآزمائی » است و بهترین حالت ، مراوده بالغ- بالغ است . عقلایی و درصدد آزمون واقعیت است . من بالغ نه واکنشی و نه کنترلی بلکه تحلیل گر است ، و به جمع آوری ، سازمان دهی و پردازش اطلاعات می پردازد. مدیر وقتی تحت تاثیر من بالغ است بر مبنای واقعیت و بهترین اطلاعات تصمیم گیری می کند. البته این بدان معنا نیست که همه تصمیماتی که تحت تاثیر من بالغ گرفته می شوند کاملا درست اند بلکه این تصمیمات نسبت به من والد و کودکی درست تر ، عینی تر ، واقع تر و عملی ترند. من کودکی بر احساسات ، نگرش ها و رفتارهای فطری کودکی استوار است . الگوهای رفتاری کودک آزاد بر مبنای فطرت کودکی است یعنی طبیعی ، خودجوش ، و شاد . من کودکی تطبیقی سازگار شونده و مصالحه کننده است که نتیجه سلطه والدین در دوران کودکی است . من کودکی ترکیبی از احساسات و نیازهای طبیعی است که فرد با این ویژگی ها به دنیا می آید. اشتیاق به کار چالشی در مدیر از من کودکی وی سرچشمه می گیرد . من کودکی آزاد را به دو دسته کودکی طبیعی و استاد کوچک تقسیم می کنند. من کودک طبیعی معمولاً ناخودآگاه است . تحلیل مراده ای این « من » مثل بازی آزاد و آسیب پذیر است . استاد کوچک نیز درصدد دانستن چیزهای جدید است .همه حالات من برای کار کرد شخصیت سالم فرد مهم اند و هیچ یک ذاتاٌ منفی یا مثبت نیستند. جنبه مثبت من والد حمایتی (ارشادی) حمایت و جنبه منفی آن دستاویز قرار دادن و بهر ه برداری است ؛ انتقادی (کنترلی ) ، نظم دهی و جنبه منفی آن عیب جویی است ، جنبه مثبت من کودک تطبیقی همکاری و جنبه منفی آن مقاومت است ؛ جنبه مثبت من کودکی آزاد ، خود جوش و جنبه منفی آن رفتار های خام و ناپخته است . (قلی پور، ۱۳۹۰)
یک دهه پس از مطرح شدن ایده تحلیل تعاملی، اندیشمندان مدیریت این روش را وارد سازمان کردند و در وقایع روزمره سازمانی به کار گرفتند. در این بین در چهار حالت ذیل از این فن زیادتر استفاده می شود :
۱- روابط مدیر-مدیر
۲- روابط مدیر- کارمند
۳- روابط کارمند- کارمند
۴- روابط کارمند – مشتری (ارباب رجوع)
به محض فراگیر شدن این روش، بانک نیویورک یک دوره آموزشی تحلیل مراوده ای برای کلیه کارکنان خود دایر کرد(نظیر و همکاران[۲۸]، ۲۰۱۳). امروزه از این فن در سازمان های خدماتی همچون آژانس های هواپیمایی، بانک ها، بیمارستان ها و حتی سازمان های تولیدی استفاده می شود. تحلیل مراوده ای در بهبود اثربخشی، رضایت از روابط در حین کار، سلامت سازمان، توانایی مدیران و سرپرستان و به طور کلی تعاملات سازنده بین همه کارکنان سهم ارزنده ای دارد .
۲-۱-۱-۴- انواع مراودات
مراوده همه واکنش های روزمره انسان را شامل می شود و علاوه بر ارتباطات کلامی همه ارتباطات غیرکلامی همچون حالات چهره، زبان، بدن، تماس چشمی و فاصله را در بر می گیرد. مراودات به سه حالت رخ می دهد(نظیر و همکاران، ۲۰۱۳).
۱- مراودات مکمل
۲- مراودات متقاطع
۳- مراودات ضمنی ( کنایه ای )
مراودات مکمل : مراودات مکمل زمانی رخ می دهد که مدیر یا کارمند پیامی را از یک حالت من می فرستد و از همان حالت من که انتظار دارد پاسخ دریافت می کند . این نوع مراوده در نه حالت رخ می دهد(قلی پور، ۱۳۹۰)
۱) من بالغ با من بالغ ۲) من بالغ با من والد ۳)من بالغ با من کودک ۴)من والد با من والد ۵) من والد با من بالغ ۶) من والد با من کودک ۷) من کودک با من کودک ۸) من کودک با من والد ۹) من کودک با من بالغ
مراودات متقاطع : مراوده متقاطع زمانی رخ می دهد که مدیر از یک حالت من پیام را می فرستد ولی از همان حالت من که انتظارش را دارد پاسخ دریافت نمی کند. در این حالت مراوده سد شده ، ادامه نمی یابد ؛ چرا که بین فرستنده و گیرنده مشکل ایجاد می شود. (قلی پور، ۱۳۹۰)
مراودات ضمنی ، مراوده زمانی رخ می دهد که فرد با یک حالت من پیام را می فرستد ولی یک حالت پنهان و کنایه ای دیگر در درون پیام مستتر است . مراوده ضمنی و متقاطع مخرب اند و باید تلاش شود تا به مراوده مکمل تغییر یابند . (قلی پور، ۱۳۹۰)
از ترکیب ۶ حالت من (دو والد، یک بالغ و سه کودک) با ۲ حالت وضعیت زندگی مطلوب و نامطلوب ۱۲ حالت پیش می‌آید که سازمان می‌تواند در تعامل با مشتریان بیرونی درپیش گیرد(کومار و پندی[۲۹]، ۲۰۱۰).
البته قبل از پاریک که تحلیل مراوده ای را به کار گرفتند، تحلیل مراوده ای برای تحلیل رفتار مدیران به کار گرفته شده بود .
۲-۱-۲- مدل پنج عاملی شخصیت
مدل پنج عاملی شخصیت یکی از مسلط ترین و تاریخی ترین مدلهای شخصیت است و بسیاری از روان شناسان بیان کرده اند که مدل پنج عاملی بسیاری از متغیرهای شخصیت را در بر میگیرد. مطابق با نظر مک دونالد، این مدل را ابتدا گالتن (۱۸۸۴) مطرح کرد. (نریمانی و همکاران، ۱۳۹۲). این مدل ابندا سه بعد روان رنجوری – برون گرایی – گشودگی را داشت و سپس دو بعد وظیفه شناسی و سازگاری به آن اضافه شد. بر خلاف MBTI، مطالعات و تحقیقات زیادی در سال های اخیر اعتبار مدل پنج عاملی را تایید کرده و از این رو مبنای بقیه مدلها شناخته شده است(اشتون و همکاران[۳۰]، ۲۰۱۴).
پنج عاملی که در مطالعات انجام شده به وفور آمده اند، عبارتند از:
۱- روان رنجورخویی[۳۱]،
۲- برونگرایی [۳۲]،
۳- گشودگی به تجربه [۳۳]،
۴- توافق پذیری [۳۴]
۵- باوجدان بودن [۳۵] (نریمانی و همکاران، ۱۳۹۲)
روان رنجورخویی (روان نژندی) (N) :
روان رنجورخویی به صورت یک تمایل کلی به داشتن حالتهای عاطفی منفی، ایده های غیرمنطقی و درگیری با اعمال تکانشی تعریف میشود. (نریمانی و همکاران، ۱۳۹۲) به عبارت دیگر باید گفت که این بعد به توانایی فرد در تحمل محرک های استرس و عوامل تنش زا اشاره درد. افراد دارای ثبات احساسی ایمن، دارای اعتماد به نفس، استوا و آرامند. آن طرف طیف ثبات احساسی، عصبی بودن و وروان رنجوری است و افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضظرب اند. (قلی پور، ۱۳۹۰).
روان نژندی، تمایل به تجربه پریشانی روان شناختی به شکل اضطراب، خشم، افسردگی، خجالت، تنفر و دامنه ای از هیجانات منفی را دربرمی گیرد. این بعد، همچنین دارای تمایل به داشتن عقاید غیر واقعی، قدرت کمتر در کنترل تکانه ها و انطباق پذیری پایین تری نسبت به دیگران است(حق‌شناس، ۲۰۰۸)
به طور کلی می توان گفت که مهمترین مشخصه این عامل، ناسازگاری و هیجانات منفی است. افرادی که در این عامل نمره بالایی کسب میکنند، در برابر محیط سازگاری کمتری از خود نشان داده و اغلب عواطف منفی از خود بروز میدهند. افرادی که در این عامل نمره پایینی کسب میکنند، راحتتر با محیط سازگار میشوند و هیجانات و عواطف مناسبی از خود نشان می دهند .صفات تشکیل دهنده این عامل عبارتند از: اضطراب ، افسردگی ، پرخاشگری ، کجروی ، رفتارهای تکانشی، آسیب پذیری در برابر فشارهای روانی و جسمانی.
برون گرایی (E) :
برون گرایی به صورت یک تمایل کلی به ابراز وجود، پویا بودن و انجام اعمال اجتماعی تعریف میشود. این افراد هیجان پذیر، تحریک پذیر و خوش مشرب هستند. (نریمانی و همکاران، ۱۳۹۲). این بعد به راحت بودن فرد در روابط دلالت دارد. افراد برون گرا اجتماعی، خوش مشرب و قاطع اند. افراد درون گرا خوددار، ترسو، کم حرف، کم رو و محتاط اند. (قلی پور، ۱۳۹۰)
برون گرایی، شامل اجتماعی بودن و صفاتی مثل سرزندگی، شادابی، جرأت ورزی، نیاز به فعالیت، هیجان و تحرک است(حق‌شناس، ۲۰۰۸).
مهمترین ویژگی این عامل ارتباط است. افرادی که در این عامل نمرات بالایی کسب میکنند اغلب اجتماعی، فعال، پرحرف و هیجان خواه هستند . این افراد از مهارت های اجتماعی قابل قبولی برخوردارند و دائماً در جنب و جوشند . افرادی که در این بعد از شخصیت نمرات پایینی میگیرند، اغلب کم حرف، کم تحرک، گوشه گیر و دور از هیجانات هستند .از جمله صفاتی که میتوان برای عامل برونگرایی قائل شد عبارتند از: خونگرمی ، فعال بودن ، هیجان خواهی، قاطعیت، بشّاش و سرزنده بودن(تیگسن و همکاران[۳۶]، ۲۰۱۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 05:56:00 ب.ظ ]




آب آتش نشانی: منبع تهیه آن آب نمک زدایی شده می باشد. برای جلوگیری از خورده شدن مخازن آب آتش نشانی توسط این آب به آن corrosion inhibitor تزریق میشود. دما و فشار آن به ترتیب AMB و ۱۱.۵ barg می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آب[۹۴]DM: از این آب به‌عنوان make-up برای آب خوراک بویلر استفاده میشود. ظرفیت تولید آن در پالایشگاه ۶۰۰ m3/h می باشد.
آب دریا: ظرفیت تولید این آب با توجه به نیاز واحدهای پالایشگاه برابر ۶۰۰۰۰ m3/h می باشد. شرایط دما و فشار آن به ترتیب در حالت رفت: ۳۵°c و ۴ barg و در حالت برگشت ۴۵°c و ۱.۵ barg می باشد.
واحد تأمین هوای فشرده و هوای ابزار دقیق: هوای فشرده در این واحد به‌صورت متمرکز تولید شده و از طریق یک هدر اصلی به مصرف کننده ها میرسد.
واحد بارگیری گاز مایع: گاز مایع از مخلوط کردن پروپان و بوتان با درصدهای مختلف حاصل میشود. در فصل تابستان ۳۰% پروپان و ۷۰% بوتان و در فصل زمستان ۵۰% پروپان و ۵۰% بوتان. عملیات مخلوط سازی در پالایشگاه ۱۰ ساعت در روز انجام می‌گیرد. گاز مایع تولید شده در چهار مخزن کروی به ظرفیت ۲۰۰۰۰ Bbls ذخیره سازی میشود. برای بارگیری هرکدام از محصولات مایع و گازی دو بازوی بارگیری مجزا تعبیه می گردد.
واحد مشعل اصلی و مشعل گازهای اسیدی: سیستم مشعل گازهای اسیدی خروجی‌هایی با درصد بالایی از H2S را واحدهای SRU و ATU و SWS جمع آوری کرده و سیستم مشعل اصلی تمام خروجی‌های هیدروکربنی با درصد کمی از H2S را از بقیه واحدهای فرایندی جمع آوری می‌کند.
بنابراین هدف از معرفی و بیان کلیه این فرایند ها و محصولات تولیدی این بود که نشان دهیم واحد فرایندی یوتیلیتی به عنوان قلب پالایشگاه عمل می کند.
۴-۲- استفاده از آنالیز ارزش در چرخه ساخت و اجرای فرآیندهای پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس با بهره گرفتن از نمودار FAST:
در بررسی های انجام شده در ساخت این پالایشگاه، پالایشگاه را به نواحی مختلف، نواحی را به بخش های مختلف و در هر بخش فرایند های مختلفی صورت می گیرد؛ و از آنجا که در هر فرایند مواد اولیه وارد می شود و در نهایت مواد ثانویه خارج می شود این مواده ثانویه، مواد اولیه فرایند جدید محسوب می شود؛ پس ساخت پالایشگاه و فرایند های اجرای آن هر کدام از جز به کل یک زنجیره تأمین را تشکیل می دهند و از آنجا که در این تحقیق استفاده از نمودار FAST را به عنوان یکی از ابزار های آنالیز ارزش در کنترل هزینه و مدیریت هزینه معرفی کردیم، در زنجیره تأمین ساخت پالایشگاه هم نمودار FAST نواحی، بخش ها و فرآینده ها را به ترتیب رسم کرده و آنالیز ارزش را روی آن انجام می دهیم و نتیجه آن را برای ساخت پالایشگاه های میعانات گازی مجزا پیشنهاد می دهیم.
۴-۲-۱-نمودار FAST نواحی

نمودار ۴-۱- نمودار FAST ساخت نواحی پالایشگاه

بر اساس آنالیز انجام شده به وسیله رسم نمودار FAST، ساخت پالایشگاه بر اساس نواحی در نمودار ۴-۲- ترسیم شده که ساخت ساختمان های اداری در آن جز مسیر بحرانی محسوب نمی شود و در این زنجیره تأمین ارزش کمتری نسبت به سایر نواحی دارد، پس باید تمرکز اصلی بر نواحی باشد که در مسیر بحرانی قرار دارند، در ادامه نواحی را به بخش های کوچکتر تقسیم کرد و آنالیز ارزش را بر روی آن ها انجام می دهیم.
پس از تحقیقات وسیع انجام شده و بررسی نمودار FAST ساخت نواحی پالایشگاه به این نتیجه رسیدیم که در این زنجیره تولید واحد Utility به عنوان قلب فرایند پالایشگاه عمل کرده و پیشنهاد می گردد برای ساخت این پالایشگاه و پالایشگاه های مشابه دیگر، اولویت ساخت از ابتدا بروی این واحد بوده و در ادامه به نواحی دیگر تمرکز کرد، اولویت دوم با توجه به رسم نمودار FAST و شناسایی کارکرد های مهم آن ناحیه فرایند بوده و اولویت سوم هر دو ناحیه مخازن و ناحیه فصل مشترک قرار می­دهیم و در نهایت اولویت آخر را ناحیه ساختمان های اداری مهندسی قرار داده می شود.
۴-۲-۲-نمودار FAST بخش های فرایند
پس از آنالیز بروی نواحی فرایند پالایشگاه و توجه به فرایند های تولیدی لازم است نمودار FAST بخش های مختلف فرایند را در نمودار ۲-۱- را ترسیم کردیم، همانطور که مشخص است هر بخش پیش نیاز بخش دیگر است که این خود نشان دهنده چرخه زنجیره تأمین کوچک به بزرگ می باشد؛ اکنون به کمک نمودار FAST در هر بخش به خلق ارزش می‌پردازیم و اولویت ها را مشخص نموده و مدیریت هزینه در زنجیره تأمین ساخت و بهره برداری این پالایشگاه و پالایشگاه های میعانات گازی مورد استفاده قرار می دهیم.
همانطور که در جدول ۴-۲- مربوط به ناحیه های فرایندی اشاره کردیم، ناحیه فرایند از سه فاز تشکیل شده است که هر کدام به تنهایی یک پالایشگاه محسوب می شوند؛ فاز اول این ناحیه، از دو فاز دیگر این ناحیه فرآیندی کامل تر است و بخش های بیشتری دارد؛ ناحیه مخازن هم در این نمودار نشان داده شده است که شامل مخازن اولیه، ثانویه و نهایی می باشد و همچنین بخش فلر هم در این ناحیه قرار دارد و در انتها ناحیه فصل مشترک یعنی همان بخش ۴۵ که کلیه بخش ها و مخازن ها را به هم متصل و بخش فلر واحدهای فرآیندی Utility را به مرتبط کرده، بطور مثال خط نقطه چینی که در نمودار ۴-۲- از بخش ۰۵ به ۰۱ وصل شده است نشان دهنده درجه اهمیت این ناحیه می باشد؛ و در نهایت ساخت ناحیه ساختمان اداری و مهندسی، شمای کلی فرایند در نمودار ۴-۱- ترسیم شده است شمای جز هر فرایند در پیوست یک تا ده آمده است.

نمودار ۴-۲- نمودار FATS بخش های نواحی فرآیندی

۴-۳- نتایج:
پس از بررسی ها و آنالیز های انجام شده در ساخت و احداث پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس به این نتیجه می رسیم که اصلی ترین مشکلاتی که باعث شده این پالایشگاه به بهره برداری نشود به شرح زیر است:

    1. عدم مدیریت مناسب و تصمیم گیری صحیح جهت بهره وری و کاهش هزینه های جاری
    1. تحریم های اقتصادی که روند خرید متریال مورد نیاز کند و یا بطور کلی متوقف کرده است.
    1. تحریم های اقتصادی که در تولید های داخلی نیز تأثیر مستقیم داشته.
    1. عدم پیش بینی و برنامه ریزی تأمین منابع مورد نیاز جهت ساخت
    1. عدم تهیه تجهیزات به ترتیب اولویت هر یک از ترین ها
    1. سیاست گذاری نامناسب در زمینه راه اندازی و بهره برداری از محصولات هریک از فرایند ها
    1. عدم بکار گیری از ابزار های مدیریت زنجیره تأمین و مهندسی ارزش و استفاده از مدل FAST

همان طور که در فصل اول اشاره شد طبق تعریف مهندسی ارزش که رویکردی گروهی، سیستماتیک و کارکرد گرا، برای حذف هزینه‌های غیرضروری، بهبود ارزش محصول، خدمات و ارتقای کیفیت پروژه است و زنجیره تأمین را، می‌توان یک شبکه جهانی از تأمین کنندگان،‌ کارخانجات، انبارها، مراکز توزیع و خرده ‌فروشان دانست که مواد اولیه را گردآوری و تبدیل نموده و محصول را به دست مشتریان می‌رسانند؛ اما متأسفانه هیچگونه مدیریت زنجیره تامینی (یک فرایند تصمیم‌گیری در سطوح عملیاتی، تاکتیکی و راهبردی است که راندمان زنجیره تأمین را بهینه سازی می‌کند) در ساخت بخش های مختلف پالایشگاه صورت نگرفته است؛ که این خود موجب موازی کاری و یا بهره برداری دیر هنگام می گردد بنابراین این امر نه تنها فارغ از ارزش در محصولات تولیدی است بلکه موجب شده است با هزینه بسیار زیاد و غیر ارزش آفرینی که حین ساخت کلیه واحد های پالایشگاه صورت گرفته موجب هدر رفت منابع خدادادی خاک کشورمان با توجه به مشترک بودن میدان گازی مورد استفاده این پالایشگاه شود، بنابراین عدم کارکرد مناسب یا همان بهره وری مناسب در زمینه محصولات تولیدی ممکن است موجب شود که سایر رقبا درکشور های مختلف در زمینه ساخت و بهره برداری از محصولات گازی ازین کشور پیشی گرفته و بازار محصولات گازی و مواد نفتی را در انحصار خود قرار داده و بهره کافی را ازین خلأ در پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس با توجه به عدم برنامه ریزی مناسب، عدم اولویت بندی و در نهایت عدم ارزش آفرینی در هنگام ساخت را ببرند.
همانطور که در طول این فصل گفته شد این پالایشگاه دارای سه فاز بهره برداری می باشد که دو فاز اول به تنهایی قادر هستند کلیه محصولات این را تولید کند و فاز سوم از ذخیره مواد ثانویه دو فاز اول و دوم استفاده کرده و محصولات مورد نظر تولید می کند، به زبان ساده تر فاز سوم از دو فاز اول و دوم کوچکتر می باشد.
برای ملموس بودن و درک بیشتر این مطلب با توجه به در صد پیشرفت هر ناحیه در جدول ۴-۴- و در صد پیشرفت هر واحد فرآیندی در جدول ۴-۵- نشان داده شده است و همچنین در انتها این پژوهش در بخش پیوست ها نقشه هر یک از این فرایند ها را به عنوان نمونه جهت مشاهده نحوه اجرای هر فرایند آورده ایم؛ بنابراین با بررسی و مشاهده به این نتیجه خواهیم رسید که برنامه ریزی دقیق از درآمد و هزینه در ساخت این پالایشگاه صورت نگرفته است و تاکنون موفق به بهره برداری و یا حتی تولید یک محصول هم نشده است.

درصد پیشرفت
ناحیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ب.ظ ]




شکل (۳-۳) دیاگرام نوار انرژی برای فرایند تونل زنی بین دوابررسانای مشابه ……………………………………….۶۱

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نمودار ( ۳-۳-) مشخصه I-V پیوندگاه S-I-S …………………………………………………………………………………….61
نمودار ( ۳-۴) مشخصه I-V پیوندگاه جوزفسون (در T=°K) ……………………………………………………………..62
شکل (۳-۴) اسکوئید ……………………………………………………………………………………………………………………….۶۳
شکل ( ۳-۵) نمایشی از پیوند ابررسانا – عایق – ابررسانا بر پایه گرافن …………………………………………………۶۴
نمودار ( ۳-۵) نمودار جریان بحرانی در اتصال SIS پایه گرافن ……………………………………………………………..۶۷
شکل ( ۴-۱) ساختار هندسی گرافن تحت کشش در جهت زیگزاگ ………………………………………………………۷۱
شکل ( ۴-۲) دو نوع از ابرجریان Is در اتصالات SIS پایه گرافن کش دار …………………………………………….۷۲
نمودار ( ۴-۱) نتایج عددی vx و vy برای صفحه گرافنی تحت کشش ……………………………………………………۷۵
نمودار ( ۴-۲) نمودارهای سطح انرژی آندریف در جفت شدگی نوع s ………………………………………………..79
نمودار ( ۴-۳) ابرجریان وابسته به زاویه در دو جهت x و y در جفت شدگی نوع s ………………………………80
نمودار ( ۴-۴) نمودارهای جریانهای بحرانی در دو جهت x و y در جفت شدگی نوع s ……………………….81
شکل ( ۴-۳) نمایی از اتصال S/I/S در پایه گرافن با جفت شدگی نوع d ……………………………………………82
نمودار ( ۴-۵) نمودارهای سطوح انرژی آندریف در جفت شدگی نوع d ………………………………………………88
نمودار ( ۴-۶) نمودار جریان جوزفسون بر حسب اختلاف فاز در جفت شدگی نوع d ………………………….90
نمودار (۴-۷) نمودار جریان جوزفسون بحرانی بر حسب شدت سد در جفت شدگی نوع d ………………..90
چکیده
گرافن بدلیل داشتن ویژگی های منحصر بفرد در سالهای اخیر موضوع مهم تحقیقات قرار گرفته است. چنین خصوصیاتی این ماده را بعنوان نامزدی برای کاربرد در کارهای آتی در الکترونیک مطرح می کند. گرافن اولین مثال از یک بلور دو بعدی واقعی است و این ماده پل جدیدی بین فیزیک ماده چگال و نظریه میدان های کوانتومی است. تک لایه گرافن بصورت نیمه رسانا بدون گاف انرژی و طیف انرژی خطی، دستگاه دو بعدی از فرمیونهای دیراک بدون جرم است که در فهم خصوصیات غیر عادی الکترونی بسیار مهم است. گرافن با بهره گرفتن از اثر مجاورت دارای خاصیت ابررسانایی می شود و انواع پتانسیل های جفت شدگی به این ماده القا می شود. در گرافن تحت کشش، فرمیونهای باردار مانند ذررات نسبیتی بدون جرم و نامتقارن رفتار می کنند و سرعت فرمیونهای بدون جرم به جهت حرکت آنها وابسته می شود. در این تحقیق می توان به مطالعه اثر جوزفسون در پیوندهایی با پایه گرافن تحت کشش با بهره گرفتن از فرمالیسم نسبیتی ابررسانایی (معادله دیراک-باگالیوباف-دی جنیس) پرداخت و بدنبال بدست آوردن طیف انرژی در گرافن هستیم برای زمانیکه کشش به گرافن اعمال می شود. جریان جوزفسون در پیوند دو اتصالی ابر رسانا/عایق/ابررسانا ( S/I/S) با پایه گرافن کش دار را بررسی می کنیم، بطوریکه تقارن جفت شدگی ابر رسانا نوع d در نظر گرفته شده است. با بهره گرفتن از توابع موج نواحی عایق و ابررسانا، طیف انرژی آندریف و جریانهای جوزفسون محاسبه و رسم شده و اثر گرافن کش دار در این ساختار با تغییراتی نسبت به ابررسانای نوع s مشاهده شده است. جریان جوزفسون ناشی از تونل زنی جفتهای کوپر از میان لایه ای است که بین دو اتصال ابررسانا قرار دارد. فرمیونهای ویل – دیراک در گرافن با اتصالات S/I/S (SG گرافن ابررسانایی و I عایق می باشد) در معرض کشش های نامتقارن قوی قرار می گیرند و اثر تغییر متقارن این فرمیونهای تحت کشش برروی ابرجریان مورد مطالعه قرار گرفته می شود.
کلمات کلیدی: جریان جوزفسون – گرافن – ابررسانایی – کشش
مقدمه
در سال های اخیر، تحقیقات گسترده ای در زمینه ی سیستم های نانوساختار انجام شده است. به خصوص با کوچکتر شدن اجزای تشکیل دهنده ی قطعات الکترونیکی، بررسی نانوساختارها اهمیت زیادی در علوم وصنعت پیدا کرده است. از میان انبوهی از نانوساختارها که هر کدام توان بالایی برای استفاده در سیستم های نانو دارند، ساختارهای گرافنی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردارند که به دلیل ابعاد بسیار کوچک و خواص الکتریکی جالب و منحصر به فردشان، به عنوان یکی از اجزای اصلی قطعات نانوالکترونیکی مدنظر قرار گرفته اند.
گرافن تک لایه ای از اتم های کربن است، که در یک شبکه شش گوشی منظم شده اند. اتم های کربن با پیوند کوالانسی به یکدیگر پیوند می خورند و یک الکترون از هر اتم کربن باقی می ماند که پیوند برقرار نمی کند. طبیعت دو بعدی گرافن منجر به بسیاری از ویژگی های جالب الاستیکی، گرمایی و الکترونیکی می شود. به عنوان مثال ، یکی از این ویژگی ها آن است که گرافن در دمای اتاق نیز اثر کوانتومی هال را نشان می دهد]۱[. همچنین طول واهلش اسپین، به طور منحصر به فردی بالا بوده و به نزدیک ۱٫۵ میکرومتر می رسد و این امر گرافن را برای کاربردهای اسپینترونیکی بسیار مناسب می سازد]۲[. به این ترتیب کشف گرافن به علت ویژگی های الکترونیکی عالی و پایداری مکانیکی و شیمیایی، شاخه الکترونیک را دگرگون ساخته و راه نوینی را به سوی وسایل الکترونیکی فوق سریع و سنسورهای شیمیایی و زیستی گشوده است]۳[.
امروزه الکترونیک آلی[۱] شاخه ای جذاب و در حال رشد برای علم و صنعت محسوب می شود. دراین میان، یک خانواده مهم از مواد آلی شامل آلوتروپ های[۲] کربن است. آلوتروپ های کربن ساختارهای تعریف شده ای شامل اتم های کربن هستند. الماس و گرافیت را می توان شناخته شده ترین اعضای این خانواده دانست. گرافیت طبیعی بیش از چهار صد سال پیش کشف گردید و از آن برای نوشتن استفاده می شد. با این وجود این ماده از قرن بیستم به علت رسانایی بالا، تولید ارزان و وزن کم به صنعت راه یافت]۴[. گرافیت یک ساختار لایه ای، شامل لایه های دو بعدی از اتم های کربن است که به صورت شبکه های شش گوشی قرار گرفته اند. فاصله این لایه ها nm 3/0است]۵[. اگرچه پیوندها در صفحات دو بعدی کووالانسی و قوی هستند، در جهت عمود بر صفحات شاهد پیوندهای ضعیف واندروالسی هستیم. لذا گرافیت رسانای خوبی به شمار می رود. برخلاف گرافیت، در الماس، همه پیوند ها کووالانسی است و در نتیجه هیچ الکترون آزادی وجود ندارد و به همین دلیل رسانایی ضعیف است. همین پیوندها هستند که الماس را به یکی از سخت ترین مواد تبدیل می کنند.
بعدها آلوتروپ های جدیدی از کربن در آزمایشگاه ها تهیه شدند. ابتدا در سال ۱۹۸۰ میلادی، فولرن[۳] کشف شد که در آن اتم های کربن یک ساختار بسته را تشکیل می دهند. فولرن عمدتا به صورت یک سیستم صفر بعدی رفتار می کند و لذا خواص الکتریکی جالبی دارد. در سال ۱۹۹۰ میلادی نانو لوله های کربنی[۴] کشف شدند. می توان این ساختار های استوانه ای از اتم های کربن را به عنوان سیستم های یک بعدی در نظر گرفت. کشف فولرن و نانو لوله های کربنی دریچه جدیدی را فراروی الکترونیک بر مبنای کربن گشود. خانواده آلوتروپ های کربن کامل به نظر می رسید و تنها آلوتروپ دو بعدی نداشت. این آلوتروپ دو بعدی، گرافن[۵] نامیده شد. پس از کشف فولرن و نانو لوله های کربنی، ساختار نواری گرافن با جزئیات بیشتری مورد مطالعه قرار گرفت]۴[، زیرا می توان گرافن را به شکل کره در آورد که فولرن حاصل شود و یا به شکل استوانه ای لوله کرد که نانو لوله های کربنی را نتیجه دهد.
در سال ۲۰۰۴ میلادی نواسلف[۶] و گایم[۷] و همکارانشان با جداسازی گرافن در دانشگاه منچستر جامعه علمی را شگفت زده کردند. اساسا علت کشف دیرهنگام گرافن دوچیز بود، اول این که قبل از کشف آن تصور می شد که گرافن ناپایدار است و دوم آن که هیچ ابزار آزمایشگاهی برای نمایش گرافن به ضخامت یک اتم وجود نداشت. دلیل اینکه گرافن بر خلاف پیش بینی های نظری ناپایدار نشد را می توان در ناهمواری های موج گونه ای[۸] در سطح صفحه گرافن دانست که آن را پایدار می سازند]۶[.
پدیده ابررسانایی که در اوایل قرن بیستم کشف شد شاید اولین پدیده ای باشد که نشان داد قوانین مکانیک کوانتومی می توانند در مقیاس ماکروسکوپی نیز بروز کنند. این پدیده، نمونه بارزی از اشغال ماکروسکوپی حالت کوانتومی منفرد است. به عبارت دیگر خواص غیر عادی (در مقایسه با حالت هنجار) حالت ابررسانایی در نتیجه این امر رخ می دهند. صفر شدن مقاومت نرمال و دیامغناطیس شدن نمونه در حالت ابررسانایی دو مشخصه اصلی این پدیده می باشند. تعداد مقالات چاپ شده در باره پدیده ابررسانایی از اوایل قرن بیستم اکنون بیانگر این است که بی شک یکی از مسائل مهم و مورد علاقه جهان و بویژه علم فیزیک، پدیده ابررسانایی است. تعداد جوایز نوبل که به این موضوع اختصاص یافته در هیچ موضوع دیگری سابقه ندارد.
در سال ۱۹۱۳ میلادی به اونس[۹] برای کشف ابررسانایی در جیوه، در سال ۱۹۷۲ به باردین[۱۰]، کوپر[۱۱] و شریفر[۱۲] برای ارائه نظریه BCS، در سال ۱۹۷۳ برای ابداع روش تونل زنی در تعیین گاف انرژی به گیاور[۱۳] و به جوزفسون[۱۴] برای پیوندگاه جوزفسون و تونل زنی جفت و در سال ۱۹۸۷ به بدنورز[۱۵] و مولر[۱۶] برای کشف ابررساناهای دمای بالا.
حتی تصور دست یافتن به چنین تکنولوژیی در دمای اتاق هیجان انگیز است، چون این به معنای رسیدن به مقاومت صفر و دست یابی به شدت جریانها و میدانهای مغناطیسی بسیار بالا در دمای اتاق است که موارد کاربرد بسیاری در علوم و صنایع از جمله خطوط انتقال نیرو، حمل و نقل، پزشکی و ساخت ابرکامپیوترهای قدرتمند و ابرسریع در تکنولوژی آینده دارد. به این معنا انقلاب واقعی در صنعت با کشف پدیده ابررسانایی در دمای اتاق روی خواهد داد. علاوه بر جنبه کاربردی این مواد، فهم عمیقی که پژوهشگران در تلاش برای دستیابی به نظریه ابررسانایی (چه در گذشته برای ابررسانایی متعارف (BCS) و چه در حال برای ابررسانایی دمای بالا) از سیستم های شامل میلیاردها ذره با همبستگی شدید کسب کردند و شاید در تاریخ علم فیزیک ماده چگال بی سابقه باشد. مشکل اساسی در ابررسانایی متعارف، پایین بودن دمای گذار ابررسانایی، Tc در حدود دمای هلیم مایع بود که با پیشرفت های اخیر این دما با کشف سرامیک های ابررسانایی دمای بالا به حدود k 100 (k 135) در ترکیبی از جیوه، که تحت فشارهای خیلی بالا برای این ترکیب اکسید مس جیوه دمای گذار حدود k 165 نیز گزارش شده است) افزایش یافته و آینده روشنی را پیش رو می گذارد]۷[.
در سال ۱۹۰۸ اونس با مایع کردن گاز هلیوم، فیزیک دماهای پایین را بنیان نهاد، او روی اثر دماهای خیلی پایین بر خواص فلزات مطالعه کرد. سه سال بعد او مشاهده کرد که در دمای k 18/4 و کمتر از آن مقاومت الکتریکی جیوه صفر می شود. با این کشف، مبحث ابررسانایی متولد شد. اونس دو سال بعد مشاهده کرد که با اعمال یک میدان مغناطیسی نسبتا قوی می توان جسم را از حالت ابررسانایی خارج کرد.
قبل از سال ۱۹۱۱، حذف مقاومت الکتریکی حتی در بهترین رساناها امکان پذیر نبود، در این سال با کشف پدیده ابررسانایی گونه ای جدید از رساناها تولد یافتند که ابررسانا نامیده می شود.
در سال ۱۹۱۵، حالت ابررسانش عنصر سرب در دمای k 2/7 مشاهده شد. در سال ۱۹۳۰ گینزبرگ[۱۷] و کیژنیت[۱۸] دمای بحرانی k 2/9 را برای عنصر نئوبیوم گزارش کردند. اثر مایسنر – اوکسنفلد [۱۹] در سال ۱۹۳۲ با مشاهده طرد خطوط شار مغناطیسی از داخل یک کره ابررسانا کشف شد. اثر مایسنر باعث شد تا برادران لندن (فریتز و هاینز[۲۰]) معادلاتی را پیشنهاد دهند که بر اساس آن می توان این اثر و میزان نفوذ خطوط شار به داخل یک ماده ابررسانا را پیش بینی کرد. پیشرفت نظریه بعدی در سال ۱۹۵۰ توسط گینزبرگ و لاندائو[۲۱] صورت گرفت. آنها پدیده ابررسانایی را با یک پارامتر نظم توجیه کردند و توانستند معادلات لندن را از این نظریه خود استخراج کنند. در همان سال فروهلیخ[۲۲] نظریه ای ارائه کرد که براساس آن پیش بینی می شد دمای گذار با افزایش جرم متوسط ایزوتوپی کاهش یابد. این اثر که به اثر ایزوتوپی معروف است در همان سال به صورت تجربی تایید شد. اثر ایزوتوپی زمینه ابررسانایی بر پایه ساز وکار بر هم کنش الکترون – فونون را فراهم آورد.
یک نظریه قابل فهم در توجیه طبیعت ابررسانایی، نظریه میکروسکوپی BCS است. که در سال ۱۹۵۷ ارائه شده است. در این نظریه فرض می شود که زوج هایی از ابرالکترونها که عامل ابرجریان هستند تشکیل می شود و یک گاف انرژی بین حالتهابی برانگیخته و پایه ایجاد می شود. نتایج نظریه برادران لندن و گینزبرگ و لاندائو نیز با این نظریه در تطابق است. نظریه BCS قادر است ساز وکار ابررسانایی در ابررساناهای نوع I را توجیه کند ولی از توجیه کامل خاصیت ابررسانایی در ابررساناهای نوع II عاجز است ]۸[.
پیوندهای جوزفسون در سال ۱۹۶۲ توسط برایان دیوید جوزفسون[۲۳] تهیه شد. یک پیوند جوزفسون از دو لایه ابررسانا که توسط یک لایه نازک عایق از هم جدا شده اند، الکترونها توانایی عبور از سد عایق را داشته و در نتیجه یک ابرجریان ایجاد می شود.پیوندهای جوزفسون می توانند به عنوان کلیدهای قطع و وصل کلیدخوانی که بر اساس تغییر در مقدار جریان کار می کنند مورد استفاده قرار گیرند.اگر جریان به مقداری بیش از یک مقدار آستانه افزایش یابد، ولتاژ دوسر پیوند سریعا از صفر به مقداری معین تغییر پیدا می کند. اتلاف انرژی در یک پیوند جوزفسون در حدود یک هزارم اندازه مربوط به ترانزیستورهای معمولی است، علاوه براین، عمل کلیدزنی در آنها بسیار بیشتر از ترانزیستورهاست که این مقدار کمتر از ۲ پیکو ثانیه است (یک پیکو ثانیه،یک بیلیونیوم ثانیه است).با توجه به قابلیت‌های بالای چنین قطعاتی از آنها می توان در ساخت وسایل الکترونیکی با سرعت های بالا نظیر رایانه و سیستم های مخابراتی استفاده کرد.
در خاصیت تونل زنی و اثر جوزفسون اگر دو ابررسانا را خیلی به هم نزدیک کنیم، مقداری از جریان یکی به دیگری نشت می کند. در دو سر این تونل یا هیچ ولتاژی وجود ندارد. یعنی میزان جریان نشتی به ولتاژ بستگی ندارد ولی میدان مغناطیسی و تابش مغناطیسی حتی در مقادیر خیلی کوچک به شدت وابسته است. عملکرد ابررسانا در این زمینه تا حدودی شبیه دیودهای نیمه هادی است که به جای اتصال دو نوع نیمه هادی نوع n و p به یکدیگر، دو ابر رسانا با لایه نازکی از عایق اتصال داده می شوند. اتصال جوزفسون کاربردهای زیادی در تکنولوژی ساخت دستگاه های اندازه گیری دارد. و همانطور که گفته شد نوعی کلیدزنی بسیار سریع است و کلیدزنی ولتاژ را تقریبا ۱۰ برابر سریعتر از مدارهای نیمه رسانای متداول انجام می دهد که مزیتی ممتاز برای استفاده در کامپیوتر ها می باشد. از آنجایی که سرعت کامپیوتر وابسته به انتقال پالس از تجهیزات است، سرعت بالای سویچینگ باعث بالا رفتن سرعت کامپیوتر و کوچک شدن حجم کامپیوتر خواهد شد. به علاوه اثر جوزفسون منجر به سرعت و حساسیت بی نظیر ادوات الکتریکی همچون پیوند جوزفسون و ادوات تداخل کوانتوم ابررسانایی[۲۴] که برای اندازه گیری های مغناطیسی فوق العاده حساس در زمینه ژئوفیزیک، شیمی تجزیه و داروسازی استفاده می شود]۹[.
در این تحقیق اثر جوزفسون در اتصالات پایه گرافن کش دار بررسی می گردد که اتصال مورد نظر ابررسانا – عایق – ابررسانا می باشد. معادله دیراک – باگالیوباف – دی جنیس معادله حاکم بر اتصالات گرافن – ابررسانا و پدیده های مرتبط با آن می باشد که چارچوبی نسبیتی برای تئوری میکروسکوپی ابررسانایی است. اگرچه ابررسانایی ذاتا در گرافن آشکار نمی شود ولی این خاصیت را می توان بواسطه اثر مجاورت با قرار دادن یک الکترود ابررسانا برروی یک پایه گرافن القا کرد. با القای خاصیت ابررسانایی در گرافن سری جدید مطالعات برروی پدیده های مختلف از جمله جریان جوزفسون و اثر آن در اتصالات مختلف که بر پایه گرافن می باشد، آغاز شد و همچنین جفت شدگی های مختلف نیز در گرافن القا می شود]۱۰[. اخیرا خواص الکترونیکی سیستم گرافن تغییر شکل یافته مورد توجه بوده است که با قرار دادن گرافن تحت کشش و تغییر نقطه دیراک وابسته به ذره در ناحیه کشش، یک پتانسیل برداری وابسته به ذره و عمود بر جهت کشش القا می شود که این خود موجب قطبی شدن ذره می گردد که یکی از خواص مهم الکترونیکی ذره ای است]۱۱[. در این پژوهش، پس از توصیف کلی گرافن، ابررسانایی، اثر جوزفسون ودر نهایت گرافن کش دار و تاثیر سرعت نامتقارن فرمیونهای بدون جرم در آن، برروی جریان جوزفسون، اتصالات ابررسانای پایه گرافن بررسی خواهد شد و جریان جوزفسون و نمودارهای مربوط به آن مورد بررسی و بحث قرار خواهد گرفت.
فصل اول: مروری بر گرافن
۱-۱- نانوفناوری
برای درک بهتر اشیاء و فضاها از ابعاد متفاوت و گوناگونی که متناسب با آن فضاست استفاده می کنیم. اگر با دقت در ساختار اتمی مواد و طرز قرارگیری اتم ها بنگریم متوجه خواهیم شد که قطر چند اتم از یک ماده فقط چند میلیاردم متر است. بنابراین بهتر است برای درک بهتر ابعاد اتم ها از مقیاس مناسب تری که همان نانومتر است استفاده کنیم. یک نانومتر یک میلیاردم متر است. این مقدار حدودا چهار برابر قطر یک اتم است. کوچکترین IC امروزی با ابعادی در حدود ۲۵۰ نانومتر در هر لایه به ارتفاع یک اتم، حدود یک میلیون اتم را دربر دارند. در مقایسه یک جسم نانومتری با اندازه ای حدود ۱۰ نانومتر، هزار برابر کوچکتر از یک موی انسان است.
علم بررسی و تحقیق تولید مولکولی یا ساخت اشیاء بصورت اتم به اتم یا مولکول به مولکول را نانوفناوری گویند. بنابراین فناوری نانو درباره ساخت ابزارهای نوین مولکولی منحصربفرد با بکارگیری خواص شیمیایی کاملا شناخته شده اتم ها و مولکولها (نحوه پیوند اتم ها به یکدیگر) صحبت می کند. مهارت اصلی این تکنولوژی دستکاری اتم ها بطور جداگانه و جای دادن دقیق آنها در مکانی است که برای رسیدن به ساختار دلخواه و ایده آل مورد نظر می باشد. بنابراین کار با اتم ها و مولکولها نیازمند استفاده از ابزارها و وسایل در مقیاس اتمی و مولکولی (نانومتر) می باشد.
در فناوری نانو تنها کوچک بودن اندازه مد نظر نیست، بلکه زمانی که اندازه مواد در این مقیاس قرار می گیرد، خصوصیات ذاتی آنها از جمله رنگ، استحکام، مقاومت در برابر خوردگی و … تغییر می یابد. در حقیقت اگر بخواهیم تفاوت این فناوری را با فناوری های دیگر بیان نماییم، می توانیم وجود ” عناصر پایه “را به عنوان یک معیار ذکر کنیم. عناصر پایه در حقیقت همان عناصر نانو مقیاسی هستند که خواص آنها در حالت نانو مقیاس با خواص شان در مقیاس بزرگتر فرق می کند که عبارتند از نانو ذرات، نانو لوله های کربنی، نانوکپسولها. اولین و مهمترین عنصر پایه، نانو ذره است. نانو ذره ذراتی با ابعادی در حدود ۱ تا ۱۰۰ نانومتر و در هر سه بعد می باشد.
۱-۲- اهمیت نانو ابعاد
برای کنترل و دستکاری نانو ساختارها[۲۵]، امکان بهره برداری از خصوصیات فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی سیستم هایی که دارای ابعادی میان تک اتم ها، مولکولها و مواد حجیم هستند را فراهم می آوریم. سئوال این است که چرا از ابعاد نانومتری استفاده می کنیم و اهمیت نانو ابعاد در چیست؟ بعضی از دلایل اهمیت نانو ابعاد عیارتند از:
۱) خصوصیات مواد در اندازه های نانومتری دستخوش تغییراتی می شود. با طراحی مواد نانومتری، تغییر در خصوصیات ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک ماده مانند رنگ، خواص مغناطیسی، دمای ذوب و … بدون تغییر ترکیبات شیمیایی آن ممکن می شود.
۲) خصوصیات کلیدی مواد بیولوژیکی و زنده، سازماندهی منظم آنها در ابعاد نانومتری است. توسعه در زمینه نانوتکنولوژی به ما اجازه خواهد داد که چیزهای نانوابعادی ساخت بشر را در داخل سلولهای زنده قرار دهیم. همچنین این کار باعث خواهد شد که با بهره گرفتن از خودچینی طبیعت ( تکثیر خودبخودی و منظم مواد بدون دخالت انسان) بتوانیم مواد جدیدی بسازیم. این کار باعث ایجاد ترکیبات بیولوژیکی با علم مواد خواهد شد.
۳) ترکیبات نانومتری دارای نسبت سطح به حج بسیار زیادی هستند. چون حجم کمی دارند اما سطح زیادی را پوشش می دهند، استفاده از آنها در مواد کامپوزیتی، دارورسانی در بدن و ذخیره انرژی به شکل شیمیایی (مانند گاز طبیعی و هیدروژن) بسیار ایده آل خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ب.ظ ]




۲-۳-۱-۹ تجارب‌الامم
کیکاووس و سیاوش
آن‌گاه پس از کی‌کوات کیکاووس پور کی بنه پور کی‌کوات پادشاه شد. وی بر دشمنان خویش سخت گرفت و از بزرگان کشور که از کارشان خوشنود نبود بسیار بکشت و در بلخ بماند. از پشت وی پسری آمد که در زیبایی و خوش اندامی به روزگار مانند نداشت. وی را نام سیاوش کرد و به رستم گرد، پوردستان از فرزندان گرشاسب که‌ اندکی پیش از وی یاد کردیم سپرد که از سوی وی اسپهبد سگستان و بوم‌های دیگر بود. فرمود تا در پرورش او بکوشد. رستم سیاوش را با خود به سگستان برد و برای او پرستاران و دایگان برگزید و چون ببالید آموزگارانی برای وی بیاورد و او را بفرهیخت و سوارکاری بیاموخت. چنان‌که در سوارکاری سرآمد شد و آن‌گاه که مردی برومند بود به نزد پدرش کیکاووس بازگشت. پدر بیازمودش و وی را پخته و کاری و سرآمد یافت. کیکاووس را زنی بود در زیبایی بی‌همتا که گویند دخت افراسیاب شاه توران یا دخت شاه یمن بوده است. ایرانیان در این‌باره داستان‌هایی دراز گویند و پندارند که وی زنی افسونگر بوده است و سیاوش را افسون کرده بوده است و سرانجام کیکاووس از آن‌چه میان آن دو می‌گذشت آگاه گردید! پایان دل‌دادگی‌شان و این پندار که رازشان پوشیده خواهد ماند این بود که کیکاووس بر پسر خشم گرفت چنان‌که سیاوش بر خویشتن بیمناک شد و به رستم گفت تا از پدرش کیکاووس بخواهد که او را به جنگ افراسیاب فرستد. زیرا میان کیکاووس و افراسیاب دشمنی تازه‌ای پدید آمده بود. سیاوش می‌خواست که از پدر و زن وی سودابه دور باشد. رستم چنین کرد و با کیکاووس سخن گفت و از وی بخواست تا سپاهی همراه سیاوش کند. کیکاووس سپاهی انبوه به سیاوش سپرد و به توران زمین گسیلش کرد. سیاوش و افراسیاب چون دیدار کردند پیمان آشتی بستند و سیاوش کار را به پدر بنوشت لیک پدر را خوش نیامد و فرمود تا در برابر افراسیاب بایستد و نبرد کند. سیاوش کار بستن فرمان پدر و جنگیدن با افراسیاب را ننگ داشت و کاستی دانست چرا که با وی سازش کرده بود و افراسیاب پیمانی نشکسته بود. از این رو سر باز زد و فرمان پدر به جای نیاورد. وی می‌دید که در این همه، هرچه بیند از زن پدر است. پس بر آن شد تا از پدر بگریزد. به افراسیاب پیام داد و از وی زینهار خواست که از پدر بگسلد که از پدر بگسلد و به وی پیوندد! افراسیاب درخواست وی را پذیرفت و به وی زینهار داد! پیکی که در میانه‌ی آن دو بود مردی بود پیران نام که از بزرگان توران بود. سیاوش چون چنین کرد؛ سپاهیان پدر که آنک به زیر فرمان وی بودند روی از وی برتافتند و سوی پدرش کیکاووس شتافتند. افراسیاب سیاوش را گرامی داشت و دخت خویش را به وی به زنی داد و او همان مادر کیخسرو است. افراسیاب سیاوش را هم‌چنان گرامی داشت تا از فرهنگ و هوش و برومندی و دلیری که از او بدید بیمناک شد و برادر و دو پسر افراسیاب که بر پادشاهیشان بیمناک بودند که خود داستانی دراز دارد میان افراسیاب و سیاوش سخن چیدند تا سرانجام سیاوش را هنگامی که زنش دخت افراسیاب کیخسرو را در شکم داشت بکشتند. آن‌گاه نیرنگ زدند تا مگر زن بار از شکم بیفکند و او نیفکند. سپس که آشتی میان سیاوش و افراسیاب به پادرمیانی او پدید آمده بود کار افراسیاب را نکوهید و او را از فرجام فریب و خون‌خواهی بترسانید و رای زد تا افراسیاب دخت خویش و همسر سیاوش را بدو بسپرد تا هنگامی که بار فرو هلد و آن‌گاه اگر کشتن خواست نوزاد را بکشد. افراسیاب دختر را بدو بسپرد و چون بار فرو هشت پیران از کشتن پسر سر باز زد و کار او را هم‌چنان پنهان داشت تا آن‌که جوانی برومند شد و او همان کیخسرو بود. گویند که کیکاووس ویو گودرز را به توران فرستاد و فرمود تا در کار پسر سیاوش که در آن‌جا بزاد جست‌وجو کند و راهی بیابد تا او را با مادرش از آن‌جا بیرون آرد. ویو چنین کرد و روزهایی دراز در جست‌وجوی کار کیخسرو سپرد تا سرانجام از کارش آگاه شد و نیرنگ زد تا او و مادرش را از توران زمین بیرون آورد. رستم دلیر با سپاهی گران از دلیران و گردان به پیشواز آن دو رفت. توران تیز به دنبال کیخسرو برخاستند و میان ایشان با رستم جنگ‌ها رفت که پیروزی با رستم بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پارسیان را در این‌جا افسانه‌هایی‌ست و پندارند که دیوان به فرمان کیکاووس بوده‌اند. برخی پندارند که سلیمان داوود بدیشان چنین فرموده بوده است. با افسانه‌های دیگری که ناشدنی‌ست هم‌چون بر شدن به آسمان و ساختن شهر گنگ دژ با بارویی از زر و سیم و آهن و مس و این‌که آن شهر میان آسمان و زمین بوده است. مانند آن‌که در باز گفتنش سودی نباشد.
باری کاری که کیکاووس کرد این بود که چون بیش‌تر خواسته‌های وی بر آمد به زور گویی روی آورد! به بابل رفت و در آن بوم بماند و شیوه‌ای که خود در پیش داشت و هم با رای خویش به کار می‌بست فرو نهاد و مردم را با گماردن دربانان و خود بزرگ نمودن بترسانید و مردم را نمی‌پذیرفت. چنین بود که سرانجام کار پادشاهی او به تباهی کشید و شاهان پیرامونش بسیار شدند. چنان‌که گاه خود بر آنان می‌تاخت و گاه بر وی تاخت می‌آوردند که باری پیروز بود و باری دیگر نه. تا روزی که به سرزمین یمن تاخت برد. در آن هنگام شاه یمن ذوالاذعار بود و حمیریان و قحطانیان به پیشواز او برون آمدند و ذوالاذعار بر کیکاووس دست یافت که به بندش کشید و سپاه و اردوی او را چپاول کرد و وی را در چاهی افکند و در چاه را ببست.
آنک، رستم‌گرد با یاران خویش از سگستان بیرون آمد. پارسیان از دلاوری و گردی رستم داستان‌ها گویند که در بازگفتن آن سودی نباشد. گویند که وی در سرزمین یمن پیش رفت و کیکاووس را از چاهی که در آن زندانی بود برون آورد. لیک مردم یمن گویند که کار نه چنین بوده است چنان بود که ذوالاذعار چون از روی آوردن رستم آگاه شد با سپاهی گران به سوی او برون شتافت و هر یک در برابر دشمن خویش هندک زدند و از نابودی سپاهیان خویش بیمناک شدند و ترسیدند که اگر به جنگ در هم آمیزند کسی از ایشان باز نماند. پس سازش کردند که ذوالاذعار کیکاووس را به رستم بازپس دهد و جنگ را فروهلند. آن‌گاه رستم با کیکاووس به بابل بازگشت و کیکاووس نامه‌ای در آزادی رستم نوشت و سگستان و زابلستان را به وی بخشید. نامه‌ها در آن روزگار کوتاه می‌بود و در آن از انگیزه و سبب سخن نمی‌رفت. گزاره‌ی پارسی آن نامه چنین است: «از کیکاووس پور کی‌کوات به رستم، از بندگی آزادت ساختم و سگستان را به تو داده‌ام. از این پس به بندگی هیچ کس گردن منه و شاه سگستان باش چنان‌که من می‌فرمایم و بر تختی از سیم و زراندود بنشین و افسری زربفت و تاج‌دار بر سر کن.» نشانه‌ی درستی آن‌چه از کار کیکاووس گفته‌ایم سروده‌ی حسن‌هانی‌ست که گوید:
کاووس هفت سال آزگار در زنجیرهای ما بماند و گرما خورد (ابن‌مسکویه، ۱۳۶۹: ۷۰-۷۳)
۲-۳-۱-۱۰ تاریخ بلعمی
و از پس کیقباد پسرش بود کیکاووس و ملک عجم همه او را داشت و حد مشرق از سوی ترکستان افراسیاب داشت و هرچه از پی آن بود همه تا ناحیت حجاز و سبا و یمن و حد مغرب سلیمان را بود و این کیکاووس از سلیمان، دیوان خواست تا فرمان او برند و شهرها بنا کنند به سوی او. سلیمان دیوان را بر آن کار فرمان‌بردار او کرد و هیچ ملک بر وی چیره نشد و نشستن‌گاه خویشتن همه‌ی ملک بلخ داشت و میان او و میان ترک حد جیحون بود و او را سپاه‌سالاری بود، نام او رستم‌بن دستان. این رستم بزرگ بود به جهان اندر و از او بزرگ‌تر نبود و مردانه‌تر. و مهتر سگستان بود و آن همه شهرها بدو آبادان بود. و ملکی آن نواحی او را بود از دست ملوک عجم. پس این کیکاووس را پسری آمد سیاوخش نام کردش و به همه جهان اندر، از او نیکوروی‌تر نبود. کیکاووس او را به رستم داد و گفت او را به سگستان بر و بپرورش و رستم او را ببرد و آن‌جاش بپرورد و ادب‌ها بیاموخت و هنرها. چون بیست ساله شد باز پدر آورد. چون کیکاووس او را بدید بدان نیکویی و ادب‌های تمام شاد شد.
و این کیکاووس دختر ملک ترک را به زنی کرده بود، دختر افراسیاب را و افراسیاب این دختر را فرستاده بود بی‌خواسته و سالی زمان خواسته بود تا مال بفرستد و دوسال بشد از این میعاد و چیزی نفرستاد. پس چون سیاوخش باز بلخ آمد و جامه‌های ملوکان اندر پوشید و به سلام پدر شد زن کیکاووس دختر افراسیاب بر سیاوخش عاشق شد و او را بر خویشتن خواند و سیاوخش فرمان او نکرد و گفت: پدر را بی‌وفایی نکنم.
این زن همه حیلت‌ها بکرد و سود نداشت. نومید شد پس دل پدر بدو تباه کرد و دروغ‌ها گفت بر او. و پدر خواست که او را بکشد و پدر لشکر بیرون کرده بود و افراسیاب را گفته که خواسته بفرست و اگر نه با تو حرب کنم. سیاوخش گفت: کار به تمام بود و رستم را به پدر فرستاد تا او را خواهش کند و سپاهسالاری لشکر او را دهد تا او این حرب بکند. پدرش او را سپاهسالار کرد و با این سپاه بفرستاد و گفت اگر حرب کند حرب کن و اگر خواسته بدهد بستان و حرب مکن.
سیاوخش لشکر بکشید و به نزدیک افراسیاب آمد و سرهنگی از پیش بفرستاد و با او صلح کرد و نامه نوشت سوی پدر که صلح کردم. پدرش گفت من صلح نخواهم. سیاوخش گفت: من بی‌وفایی نکنم و عهد نشکنم و نیارست پیش پدر باز شدن. پس سرهنگان را در میان داشت و از افراسیاب زینهار خواست؛ بدان که نزدیک افراسیاب شود و او را خدمت کند و افراسیاب او را نیکو دارد.
افراسیاب او را اجابت کرد و سیاوخش با خاصگیان خویش بدان سوی شد و آن لشکر همه باز پدر شدند. و افراسیاب سیاوخش را نیکو همی‌داشت و دختر خویش را بدو داد. پس چون افراسیاب آن ادب‌ها و سواری و چابکی و دلاوری او بدید از وی بترسید و سرهنگان بدش همی‌گفتند و او را همی‌ترسانیدند. پس از بس که بگفتند بفرمودش تا بکشند و افراسیاب را برادری بود نام او کیدر برسکان باشن و این کیدر برسکان نخست فرمود تا گوش و بینی‌اش برداشتند. پس طشت زرّین بفرمود نهادند و سر سیاوخش در آن طشت بریدند.
و این افراسیاب را که دخترش زن سیاوخش بود؛ آبستن بود. او را دارو دادند تا کودک بیافکند. و آن سرهنگ افراسیاب که میان ایشان صلح افکنده بود نامش پیران ویسگان بود. بیامد و افراسیاب را ملامت کرد و گفت: ملک‌زاده‌ای بیامد تا تو را خدمت کند. چه گناه کرد تا ببایستش کشتن؟ بی‌گناه بکشتی. کیکاووس و رستم طلب خون او کنند و تو را از ایشان مسرت رسد و توران بکنند. چون تو او را بکشتی این دختر را به من ده تا اگر پسری آید به کیکاووس فرستم تا او را خشم کم شود. افراسیاب او را بدو سپرد بدان شرط که اگر پسر آید او را بکشد. پیران او را به خانه برد. دختر پسری آورد ماننده وی.
پیران را دل نداد که او را بکشد. پسر را کیخسرو نام کرد و پنهان کردش و افراسیاب را آگاه نکرد و او را همی‌داشت تا به جای مردان رسید.
پس خبر به کیکاووس شد که افراسیاب سیاوخش را بکشت. او عزیه گرفت و گفت: تا همه‌ی توران ویران نکنم ننشینم و مردی فرستاد از پنهان تا خبری بیارد از آن پسر سیاوخش و این را که بفرستاد سپاهسالاری بود بزرگ نامش گیوبن گودرز و او به شهر افراسیاب شد به میان ترکستان چنان‌که کس او را ندانست و آن پسر سیاوخش را طلب کرد و به ترکستان مدتی دراز ببود و از پنهان بر در افراسیاب بنشست و بسیاری حیلت‌ها کرد تا پسر سیاوخش را بدید. پس او را گفت: بیا تا تو را به کیکاووس برم. پدر پدر تو که پادشاهی او بهتر است ازین.
پس کیخسرو را با مادرش برگرفت از پنهان و به نزدیک کیکاووس برد. کیکاووس چون کیخسرو را بدید شاد شد. رستم را بیرون کرد با سرهنگی نامش طوس و سپاهی بسیار بدو داد و گفت: به ترکستان شوید و حرب کنید و کین سیاوخش از وی بخواهید. پس رستم با این لشکر به ترکستان شدند و رستم افراسیاب را هزیمت کرد و ترکستان را غارت کرد و چندان خلق بکشت که عدد ایشان پدید نبود. و توس برادر افراسیاب را بکشت و خلق بسیار اسیر گرفتتند و رستم آن اسیران به نزدیک کیکاووس آورد و باز آمد شادمان و فتحی بزرگ کرده و کیکاووس کیخسرو را گرامی کرد.
پس کیکاووس کس فرستاد به سوی سلیمان علیه‌السلام و از او درخواست که دیوان فرمان او کنند. سلیمان اجابت کرد و بفرستاد و کیکاووس ایشان را بفرمود تا شارستانی بنا کردند درازای آن هشت فرسنگ و آن را کیکرد نام نهادند. پس بفرمود تا گرد بر گرد او باره کردند یکی رویین و اندرون برنجین و سیم از مس و چهارم از آهن و دیگر از زر و هرچه او را بود در آن‌جا نهاد و دیوان پاسبان کرد. خدای عزّوجل فریشته‌ای را بفرستاد تا آن شارستان و باروها ویران کرد و هرچه بود، او را در آن‌جا ببرد و همه دیوان آن کار باز نتوانستند داشتن. پس کیکاووس بر دیوان خشم گرفت و مهتر ایشان را بکشت.
کیکاووس بر همه‌ی دشمنان ظفر یافت و هرکجا حربی کردی پیروز آمدی و کام خود بیافتی. پس چون این شارستان ویران شد؛ گفت: مرا چاره نیست تا بر آسمان روم و ستارگان و ماه و آفتاب را ببینم. پس طلسمی بکرد و به هوا بر آمد. از قوت و دانش که او را بود لختی بر شد و چند کس با کیکاووس بر شدند و چون به آن‌جا رسید که ابر است آن بند طلسم بشکست و فرو افتادند و همه بمردند مگر کیکاووس که او بماند تنها ولیکن هیبتش بشد. پس سپاه خویشتن ببرد و به یمن شد و ملک یمن مفلوج بود به دست و پای و به حرب نشدی. کیکاووس بیامد با لشکر خویش از حمیربن قحطان و از همه‌ی عرب لشکری بیامد تا لشکر کیکاووس را بشکست او را اسیر کرد و اندر چاهی کرد. خبر بدان اسپهسالار بزرگ شد که رستم‌بن دستان گفتندی و مهتر سیستان بود. لشکر بسیار بیاورد که با ملک یمن حرب کند تا کیکاووس را رها کند. ملک یمن بیرون آمد با سپاه بسیار و رستم پیغام فرستاد به کیکاووس که: همی‌ترسم اگر ایشان را بکشم ایشان به ستیزه تو را زجر کنند. کیکاووس گفت تو از مرگ من باک مدار و هرچه بتوانی کردن بکن. رستم حرب کرد و آن هردو سپاه بشکست و آن تبع ملک یمن را از یمن بیرون کرد و از آن سپاه بسیار بکشت و بسیار اسیر گرفت پس آن مهتر یمن کس فرستاد سوی رستم و صلح خواست بر آن که کیکاووس را دست باز دارد و رستم اسیران را باز دهد و از ناحیت او باز گردد.
پس هم‌چنان کردند و هریک به جایگاه خویش باز آمدند و رستم از آن‌جا باز گشت و به ایران آمد و کیکاووس را بر تخت بنشاند. کیکاووس رستم را آزادنامه‌ای بنوشت و پادشاهی زابلستان و سیستان بدو داد و تاجی دادش زربفت و تختی از سیم پایهایش از زر و او را بفرمود که به زابلستان شو و بر تخت بنشین و تاج بر سر نه.
رستم به مملکت خویش باز آمد و کیکاووس صدوپنجاه سال بزیست پس بمرد و خداوندان اخبار چنین گویند که هرگز کس ندانست که مردم را چون مصیبت رسید جامه سیاه باید کرد تا اکنون که خبر آمد که افراسیاب پسر او را سیاوخش را بکشت. سرهنگی بود سیادوش و گویند پسر گودرز بود. زی کیکاووس اندر شد با جامه سیاه و کبود. پس مصیبت گرفتند و جامه‌ها سیاه کردند و پیش کیکاووس آمدند با آن جامه‌های سوگوار و بدریدند و خروش و زاری کردند و رسم مصیبت‌ها از آن وقت است که بنهادند والله اعلم. (بلعمی، ۱۳۸۶: ۵۴۹-۵۵۵)
۲-۳-۲ کاووس در شاهنامه
آغاز داستان
در آغاز پادشاهی کیکاووس در شاهنامه، فردوسی کاووس را شاخ بدی می‌داند که از بیخ نیک رسته است. کسی که فر و نام پدر را تباه می‌کند و گم‌راه است. وقتی که وی جانشین پدر می‌شود سراسر جهان او را بنده‌اند و از آلات و ابزار حشمت و شوکت و جاه چیزی کم ندارد. روزی در حالی که بر تخت زرّین نشسته و با پهلوانان ایران سرگرم شادخواری‌ست رامشگری دیو از دیار مازندران نزد بارسالار کاووس می‌رود و برای باریابی و هنرنمایی نزد شاه رخصت می‌طلبد. بارسالار موضوع را با کاووس در میان می‌گذارد و کاووس دستور می‌دهد که رامشگر را به حضور وی آورند. رامشگر نغمه‌ای ساز می‌کند در وصف مازندران و نیکویی‌هایش از جمله طبیعت دلکش و زیبارویانش … کاووس را در سر اندیشه‌ی تاختن به مازندران می‌افتد و در همان مجلس قصد خود را با پهلوانانش باز می‌گوید. او می‌خواهد با دست یافتن به افتخار فتح مازندران از شاهان پیشین خود چون جم و ضحّاک و کیقباد برتری جوید زیرا که خود را به بخت و فر و داد از ایشان برتر می‌داند. با شنیدن این سخنان دل بزرگان ایران پر اندوه و روی ایشان زرد می‌گردد زیرا جنگ با دیوان را کاری شایسته نمی‌دانند امّا در ظاهر دم بر نیاورده و تنها نزد شاه ابراز کهتری می‌کنند. پس از آن در نهان با یکدیگر انجمن کرده و ابراز نگرانی می‌کنند که اگر شهریار بخواهد به آن‌چه در مستی از آن دم زده عمل کند ایران و پهلوانانش را به نابودی خواهد کشاند؛ زیرا که جمشید با آن همه فرّ و قدرتی که حتّی مرغ و پری را نیز زیر فرمان خود داشت؛ با دیوان مازندران نبرد نجست. فریدون نیز با دانش و افسون‌گری که داشت بدین کار دست نیازید. اگر این کار با بهره گرفتن از مردانگی و گنج و نام شدنی بود، منوچهر بدان پیش‌دستی می‌کرد. باید چاره‌ای اندیشید! به پیشنهاد طوس بزرگان پیک بادپایی نزد زال می‌فرستند که هرچه زودتر تا دیر نشده این‌جا بیا! باشد که با لب پندمند خود شهریار را از این بد که در سر دارد منصرف کنی. زال با این که احتمال می‌دهد شاه سرد و گرم نچشیده و در عین حال قدرتمند به پند او وقعی ننهد؛ به سوی تختگاه کاووس رهسپار شده و نزد او بار می‌یابد و پس از مدح و ثنای شاه می‌گوید که شاهانی چون منوچهر، زو، نوذر و کیقباد با لشکر انبوه و گرز گرانی که داشتند آهنگ مازندران نکردند؛ زیرا که مازندران خانه‌ی دیو افسونگر است و جادو و طلسم شده و آن‌جا را نه با شمشیر و نه با گنج و دانش و حتی با نیرنگ نتوان شکست. تو هم بهتر است که رنج و گنج و خون سران را بر سر این کار بر باد ندهی! کاووس پاسخ آورد که با وجود این‌که از اندیشه‌ی تو بی‌نیاز نیستم امّا من از فریدون و جم و نیز از منوچهر و کیقباد که نبرد مازندران را یاد نکردند به مردی و فرّ و درم فزونم و سپاه و دلیری‌ام بیش‌تر از ایشان است! جادوان و دیوان مازندران در چشم من خوارند و من بر ایشان خواهم تاخت و باژ و ساو گران بر آنان خواهم نهاد و خبرش به گوش تو خواهد رسید. اگر در این کار یارم نیستی پس مانع کارم هم نشو! چون زال از شاه این سخنان بی‌سر و ته را شنید بدو گفت که ما بنده‌ی توییم و فرمان‌بردار چه داد فرمایی چه ستم! همیشه جهان به کامت باد و مبادا به روزی بیفتی که پند من به یادت بیاید و از کرده‌ی خود پشیمان شوی! زال در حالی که ماه و خورشید پیش چشمش تیره گشته بود کاووس را ترک گفت. بزرگان ایران ضمن بدرقه‌ی زال او را سپاس گفتند و از عاقبت این کار به خدا پناه بردند پس از رفتن زال شاه به طوس و گودرز فرمان لشکرکشی داد و میلاد را در ایران جانشین خود ساخت و بدو سفارش کرد که در هنگام سختی به زال و رستم پناه ببرد زیرا که پشتیبان سپاهند. دیگر روز کاووس به راه افتاد و هنگام غروب آفتاب کنار کوه اسپروز توقف کرد و شب به باده‌گساری مشغول شدند و به هنگام شبگیر که پهلوانان کمر بسته به خدمت شاه آمدند؛ شهریار گیو را فرمود که هزار تن از افراد زبده را از لشکر گزین کند و پیر و جوان را بکشند و آبادی‌ها را بسوزانند تا آگاهی به دیوان رسد و آن‌گاه جهان را از دیوان پاک کنند! گیو به فرمان شاه کمر بست زن و مرد و کودک از تیغ او امان نیافت و شهر را غارت کردند و سوختند. شهری که چون بهشت برین بود و هر برزنش با فزون از هزار زیباروی آراسته بود و هر جای گنجی از زر پراکنده بود و بی‌اندازه اطراف شهر چارپای اهلی داشت. گویی آن‌جا بهشت بود! از این همه خرّمی و فرّهی نزد کاووس آگاهی بردند و کاووس کسی را که مازندران را جفت بهشت توصیف کرده بود دعا کرد. چون یک هفته از دستبرد و غارت ایرانیان بگذشت، خبر به شاه مازندران رسید و دلش دردمند شد و از دیوان سنجه نزد او بود و او را نزد دیو سپید فرستاد تا خبر حمله‌ی ایرانیان را بدو رساند و درخواست یاری کند. پس از شنیدن پیغام دیو سپید وعده داد که با سپاهی گران بیاید و پای کاووس را از مازندران ببرد!
شب هنگام ابری بر آمد و جهان را مثل دریای قیر تاریک کرد و چون روز نزدیک شد چشم شاه بسیاری از لشکریان تاریک گشت و بسی از ایشان کشته شدند از کردار کاووس بد بر سر سپاه آمد و گنج‌ها تاراج و لشکریان اسیر شدند، با دیدن این سختی‌ها شاه با خود گفت که وزیر و مشاور بیدار از گنج هم بهتر است. با گذشت هفت روز دیگر چشم کسی از ایرانیان نمی‌دید. روز هشتم دیو سپید غرشی کرد و گفت ای شاهی که مثل درخت بید بی‌بر و فایده هستی چرا خواستار تخت مازندران شدی؟ مثل پیل مست تنها نیروی خود را دیدی و چون با داشتن آن تاج و تخت نتوانستی شکیبایی کنی این‌گونه خرد خود را فریب دادی؟ اکنون به آن‌چه شایسته‌اش بودی و آرزویش را داشتی رسیدی! سپس دیو سپید دوازده هزار تن از نرّه‌دیوان جنگ‌جو را برگزید و سران ایران را در بند کردند و چون از بستن ایشان فارغ شدند بدترین غذاها به ایشان می‌داد تا بتوانند روزها را بگذرانند. سپس گنج‌های کاووس را هرچه یافت همراه با اسیران به ارژنگ دیو سپرد و به او گفت که نزد شاه مازندران برو و به او بگوی که شاه و همه پهلوانان ایران نمی‌توانند خورشید و ماه را ببینند. قصد کشتن شاه را نکردم تا فراز و نشیب را بداند. به زاری و سختی جان بدهد و هیچ‌کس هم به او توجهی نکند. ارژنگ با اسیران و اسپان و لشکر و گنج به راه افتاد. پس از آن کاووس خونین‌جگر مردی را مانند پرنده‌ای زود به سوی زابلستان فرستاد و به دستان و رستم درود فرستاد که اکنون چشم و بختم تیره شده و سر تاج و تختم به خاک آمده؛ خونین جگر در چنگ اهریمن و هر لحظه در حال جان دادنم! وقتی که به یاد پند‌های تو می­افتم آه سرد از جگر می­کشم به گفتار هوشمندی چون تو رفتار نکردم و از کم‌دانشی به من گزند رسید. اگر تو کمر به دفع این کار بد نبندی زیان سنگینی به بار خواهد آمد. چون آن پیک به نزدیک دستان رسید از دیده‌ها و شنیده‌ها برای دستان گفت. دستان چون این سخنان را شنید گویی پوست بر تنش بدرید ولی این سخن را از دشمن و دوست نهان داشت و به رستم گفت که شایسته نیست از این پس برای خودمان بخرامیم و یا تخت شاهی را برای خود آماده کنیم زیرا که شاه جهان در دهان اژدها گرفتار و بر ایرانیان بسیار بلاها باریده است. اکنون تو باید رخش را زین کنی و با شمشیرت کین‌ستانی کنی همانا که پروردگار تو را از بهر این روزگار پرورانیده است. شایسته نیست که در این کار اهریمنی بیاسایی و دم بزنی. تنت را با ببر بیان سخت و محکم کن و سر از خواب و آسایش پرداخته کن. هر کس که چشمش به نیزه‌ی تو بیافتد روان از تنش پَر خواهد کشید! نباید ارژنگ و دیو سپید از تو جان به در برند با گرز گرانت گردن شاه مازندران را بشکن! رستم پاسخ داد که راه دراز است و من چگونه بروم؟ زال گفت که از این پادشاهی تا آن پادشاهی دو راه پُر از رنج و سختی‌ست. یکی آن‌که کاووس رفت و دیگر راه کوهستانی که چهارده منزل دارد و پُر از دیو و شیر و تیرگی‌ست و دو چشمت خیره خواهد ماند. تو این راه کوتاه را برگزین و شگفتی‌ها ببین. باشد که جهان‌آفرین یاری‌ات کند. اگرچه راهی پررنج است امّا می‌گذرد و رخش آن سرزمین را در خواهد نوردید. من شب تا صبح نزد یزدان پاک نیایش می‌کنم تا تو را به سلامت دوباره ببینم. اگر هم تقدیر تو کشته شدن به دست دیوان باشد همین خواهد شد و نمی‌توان از آن پیش‌گیری کرد. کسی که نام نیک از خود بگذارد هنگام مردن نباید اندوهگین باشد. رستم به پدر گفت که به این کار کمر می‌بندم. تن و جانم را فدای سپهبد خواهم کرد و طلسم دل جادوان را خواهم شکست و هرکس را که از ایرانیان زنده مانده باشد نجات خواهم داد و از دیوان مازندران نه ارژنگ، نه دیو سپید، نه سنجه، نه پولاد غندی و نه بید را زنده نخواهم گذاشت. به جهان‌آفرین یگانه سوگند که رستم پای از رخش بر زمین نخواهد گذاشت مگر این‌که این دیوان را از بین برده باشد. رستم جامه‌ی رزم پوشید و سوار اسب شد. رودابه گریان بیامد و دستان هم می‌گریست. رستم به مادر گفت که این راه را با آرزوی خود برنگزیدم. تو برای جان و تن من زنهار بخواه. ایشان برای بدرود کردن پسر پیش رفتند. چه کسی می‌دانست که همدیگر را خواهند دید یا نه؟
هفت خوان رستم
خوان نخست
رستم به راه افتاد و روز و شب در حرکت بود بدین‌گونه که راه دو روزه را یک روزه با یاری رخش می‌پیمود تا این‌که گرسنه شد. به دشتی رسید به شکار گور پرداخت گوری را کباب کرد و خورد. در نزدیکی آن بیشه کنام شیر بود. وقتی رستم به خواب رفت شیر به رخش حمله کرد. رخش با دو دستش بر سر شیر کوبید و شیر را کشت وقتی رستم از خواب بیدار شد و از ماجرا باخبر گشت با رخش بگومگو کرد که تو چرا خودسرانه به جنگ با شیر پرداختی؟ اگر کشته می‌شدی من چگونه این راه دراز را با این سلاح‌های سنگین می‌توانستم بپیمایم؟ سپس رستم سوار رخش شد و به راه خود ادامه داد.
خوان دوم
در راه، رستم از گرما و تشنگی آزرده شد و از خدا خواست تا او را یاری دهد. سرانجام میشی از مقابل تهمتن بر آن دشت گرم بگذشت. رستم با خود اندیشید که این میش باید آبشخوری داشته باشد و میش را دنبال کرد تا این‌که به چشمه‌ای رسید. تهمتن سر به سوی آسمان بر کرد و خداوند را سپاس گفت و از میش نیز سپاس‌گزاری کرد. پس از سیراب شدن رستم و رخش، رستم به شکار پرداخت. گوری شکار و بر آتش بریان کرد و خورد و به خواب رفت.
خوان سوم
رستم در خواب بود که اژدهایی از دشت به او و رخش نزدیک شد. رخش به سراغ رستم رفت و او را از خواب بیدار کرد. چون رستم از خواب بیدار شد اطراف خود را نگریست امّا آن اژدها ناپدید شده بود. برای همین رخش را به خاطر بیدار کردنش سرزنش کرد. بار دیگر رستم به خواب رفت و اژدها از میان تاریکی سر برآورد. این بار نیز تا رخش رستم را بیدار کرد اژدها ناپدید شد. رستم رخش را تهدید کرد که اگر بار دیگر بیهوده از خواب بیدارم کنی سر از تنت جدا خواهم کرد. رستم برای بار سوم به خواب رفت و باز اژدها که گویی آتش از دهانش بیرون می‌آمد پدیدار شد. رخش این بار هم با وجود این‌که رستم او را تهدید کرده بود به سوی رستم رفت و رستم از خواب بیدار شد. در این هنگام رستم اژدها را دید، شمشیر برکشید و به اژدها حمله‌ور شد امّا به راحتی نمی‌توانست بر اژدها پیروز شود. رخش که این حال را دید اژدها را با دندان گرفت و کتفش را بدرید. رستم از کار رخش شگفت‌زده شد و شمشیر برکشید و سر اژدها را از تن جدا کرد و خداوند دادگر را به خاطر توانایی‌هایی که به او داده بود سپاس گفت و به شادی این پیروزی باده‌ی گل‌رنگ خورد.
خوان چهارم
رستم به راه افتاد و این بار از سرزمینی پر از آب و علف می‌گذشت که در کنار چشمه‌ای زلال جامی پر از می، گوسفندی بریان و نان و نمک بر خوانی گسترده دید. او از اسب پیاده شد و در کنار آن سفره تنبوری یافت آن را در بر گرفت و با ساز و آواز از بلاهایی که روزگار بر سرش آورده بود شروع به نالیدن کرد. صدای رستم به گوش زن جادو رسید. خود را به سان زیبارویان بیاراست و به نزدیک رستم شد. رستم با دیدن آن زن شاد گشت زیرا نمی‌دانست که آن زن جادوست. زن جامی پر از مِی‌ کرده به دست رستم داد. رستم پیش از نوشیدن مِی ‌نام خدا را بر زبان آورد و با این کار چهره‌ی زن جادو به صورت واقعی خود در آمده و سیاه شد. رستم کمند انداخت و زن را در بند کشید و او را با خنجر به دو نیم کرد.
خوان پنجم
رستم بار دیگر به راه افتاد. به جایی رسید که دیگر روشنایی ندید. خود را به دست رخش سپرد. رخش به راه خود ادامه داد تا دوباره به روشنایی رسید. زمینی بود پر از سبزه و آب‌های روان. رستم زره و کلاه‌خود خود را که غرق عرق بود از تن بیرون کرد و در برابر آفتاب بگسترد . رخش را در کشتزاری که در همان نزدیکی بود رها کرد و خود به خواب رفت. وقتی که دشتبان آن دشت رخش را دید به سوی رستم و رخش دوید و چوبی به پای رستم نواخت و گفت چرا اسبت را بر کشتزار مردم رها کرده‌ای؟ رستم خشمگین شد و دو گوش دشتبان را از جا کند. دشتبان گریان در حالی که دو گوشش را پر از خون در دست گرفته بود سراغ اولاد پهلوان آن سرزمین رفت و ماجرا را برای او بازگفت. اولاد با یارانش به سوی رستم حمله‌ور شدند و رستم هم سوار بر رخش به سوی ایشان رفت و شمشیر کشید و بسیاری از یاران اولاد را کشت و اولاد را با کمند خود در بند انداخت و دستگیر کرد.
رستم به اولاد گفت اگر راست بگویی و از تو دروغ و کژی نبینم و جای دیو سپید و پولاد غندی و بید و محل بازداشت کیکاووس را به من نشان بدهی تاج و تخت را از شاه مازندران گرفته و به تو خواهم سپرد. اولاد گفت تو مرا بیهوده مکش تا تمام آن‌چه می‌خواهی به تو نشان دهم و برای رستم محل نگهداری کاووس و جایگاه تک‌تک دیوان و نشستن‌گاه شاه مازندران را توصیف کرد و به او گفت تو به تنهایی از پس ایشان برنخواهی آمد. رستم از این گفتار او خندید و از اولاد خواست تا او را نزد کاووس ببرد.
رستم شب و روز راند تا به کوه اسپروز جایی که کاووس از دیوان شکست خورده بود رسید. اولاد به رستم گفت که این‌جا جایگاه ارژنگ دیو است. رستم اولاد را به درختی بست و خود نعره‌زنان با گرزی در دست به دیوان حمله‌ور شد.
خوان ششم
ارژنگ‌دیو صدای فریادها را شنید و از خیمه بیرون آمد. رستم به تندی به سوی او تاخت؛ سرش بگرفت و از تن جدا کرد و به سوی گروه دیوان پرتاب کرد. دیوان که این حال را دیدند گریزان شدند. رستم بسیاری از ایشان را کشت و به کوه اسپروز بازگشت. بند از اولاد بگشود و از شهری که کاووس در آن زندانی بود پرسیدن گرفت. وقتی رستم به آن شهر رسید رخش خروش برآورد. کاووس آن صدا را شنید و به ایرانیان گفت: روزگار بد ما به پایان رسید! زیرا که صدای رخش را شنیدم و جانم تازه گشت.
رستم به سرعت خود را به کاووس رساند و پهلوانان گِردش را گرفتند. کاووس رستم را در آغوش گرفت و از احوال زال و سختی راه پرسید و به رستم گفت باید پنهانی به سوی دیو سپید بروی زیرا اگر خبر آمدن تو و کشته شدن ارژنگ‌دیو به گوشش برسد رنج‌های تو بی‌ثمر خواهد شد و لشکری از دیوان را بر سر ما خواهد ریخت. باید از هفت کوه بگذری تا به غاری هولناک برسی که دیو سپید آن‌جاست. مگر بتوانی او را بکشی که سالار و پشت سپاه است و پزشکان داروی تیرگی چشمان ما را چکاندن سه قطره از خون دل و مغز او در هریک از چشمانمان تجویز کرده‌اند. رستم به راه افتاد و به ایرانیان گفت اگر با یاری خدا زنده بازگردم شما به سلامت و عزّت پیشین خود باز خواهید گشت.
خوان هفتم
رستم از آن جایگاه به راه افتاد و با رخش از آن هفت کوه بگذشت تا این‌که به نزدیکی آن غار رسید. پیرامون آن غار پر از لشکر دیوان بود. اولاد به رستم گفت: باید اندکی صبر کنی تا هوا گرم شود و دیوان به خواب روند. آن‌گاه نگهبانان کمی باقی می‌مانند و تو پیروز خواهی شد.
رستم درنگ کرد تا آفتاب برآمد. آن‌گاه اولاد را ببست و شمشیر برکشید و به میان دیوان تاخت. دیوان از مقابل او گریختند و رستم خود را به داخل غار و دیو سپید رساند و سرانجام پس از تلاش بسیار رستم بر دیو سپید پیروز شد و جگرش را از شکم بیرون کشید و به سراغ اولاد آمد و با هم به سوی کاووس شاه به راه افتادند. وقتی به نزد کاووس رسیدند شاه او را آفرین گفت و از رستم خواست که خون دیو سپید را در چشمش بچکاند. شاه و پهلوانان سلامت شدند و یک هفته به شادخواری و رامش پرداختند. روز هشتم آهنگ جنگ کردند و در مازندران به تاخت و تاز پرداختند. کاووس به لشکر گفت باید از کشتن دست کشید زیرا که ایشان به سزای خود رسیدند. اکنون باید مرد دانایی نزد شاه مازندران برود و او را بیدار و آگاه سازد. کاووس به شاه مازندران نوشت: تو دیدی که چه بر سر دیوان و جادوان مازندران آمد. اکنون پند بگیر و تاج را بگذار و مانند کهتران به نزد من بیا و باج و ساو گران را بپذیر وگرنه همان بلایی که بر سر ارژنگ و دیو سپید آمد به تو هم خواهد رسید! کاووس نامه را به فرهاد داد و او به راه افتاد.
شاه مازندران فرهاد را پذیرفت و فرهاد نامه را تسلیم کرد. شاه مازندران با خواندن نامه ‌اندوهگین شد و چشمانش در خون نشست و پاسخ به کاووس نوشت که بارگاه من از بارگاه تو برتر است و لشکر از لشکر تو بیش‌تر. با تو جنگ خواهم کرد و تو را شکست خواهم داد. فرهاد به سوی کاووس بازگشت و آن‌چه را دیده و شنیده بود بازگفت. کاووس با رستم مشورت کرد. رستم به کاووس گفت که تو باید نامه‌ای بُرّنده چون تیغ بنویسی و من نامه را نزد شاه مازندران خواهم برد و او را وادار به تسلیم خواهم کرد. رستم نامه‌ی کیکاووس را بگرفت و به راه افتاد. شاه مازندران کسانی را به استقبال رستم فرستاد و رستم ایشان را به سختی درهم کوبید. خبر این زورآزمایی به شاه مازندران رسید. شاه مازندران پهلوانی به نام کلاهور را به مقابله‌ی رستم فرستاد. رستم دست او را بگرفت و در دست خود شکست و کلاهور با دست شکسته و زخمی نزد شاه مازندران بازگشت و شاه را به تسلیم شدن و پرداخت باج ترغیب کرد.
رستم خود را به دربار رساند و نامه‌ی کاووس را به شاه داد. شاه مازندران تسلیم شدن را نپذیرفت و رستم با خشم و اندوه به سوی کاووس بازگشت و او را به جنگ با شاه مازندران تشویق کرد. ایرانیان به سمت لشکر مازندران پیش رفتند. دو لشکر به هم رسیدند و رستم پیشاپیش لشکر ایران پهلوانی به نام جویان را شکست داد و هر دو لشکر با یکدیگر به نبرد پرداختند. پس از یک هفته جنگ کاووس سر بر آسمان کرد و از خداوند پیروزی خواست. بار دیگر دو لشکر به جنگ پرداختند و رستم خود را به شاه مازندران رساند و نیزه‌ای بر کمرگاه او زد. شاه مازندران با بهره گرفتن از جادو تبدیل به کوهه‌ای از سنگ شد. رستم سنگ را پیش سراپرده‌ی کاووس آورد و تهدید به خرد کردن آن با تبر کرد. شاه مازندران به تکه‌ای ابر سیاه تبدیل شد و رستم توانست او را به چنگ آورد. کاووس او را به دست دژخیم سپرد تا بکشد.
پس از آن کاووس یک هفته خدا را نیایش و سپاس کرد و یک هفته نیز سپاه ایران به شادخواری پرداختند. پس از آن رستم از کاووس خواست که شاهی مازندران را آن‌گونه که قول داده بود به اولاد واگذار کند. کاووس چنین کرد و به ایران بازگشتند.
در ایران نیز مردم به بزم و شادی پرداختند و کاووس هدایای بسیار همراه با منشور فرمان‌روایی نیم‌روز به رستم تقدیم کرد و رستم با شادمانی به سیستان رفت.
رزم کاووس با شاه ‌هاماوران
پس از آن کاووس تصمیم به لشکرکشی گرفت و از ایران به توران و چین و سرزمین مکران رفت و بزرگان آن سرزمین‌ها به او باج دادند. به دنبال آن به سوی بربرستان رفت و شاه بربر به جنگ با کاووس شتافت و بربرستان نیز سرانجام تسلیم شد و پس از آن به زابل رفت و یک ماه مهمان رستم بود. در این هنگام به کاووس خبر رسید که سرزمین‌های مصر و شام سر از بندگی او پیچیده‌اند. کاووس به نبرد با ایشان شتافت. سرزمین‌های مصر بربر و‌ هاماوران با یکدیگر متحد شدند و به نبرد با کاووس پرداختند. سرانجام شاه ‌هاماوران تسلیم کاووس شد و پذیرفت که بدو باج و ساو دهد و کاووس به او امان داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:56:00 ب.ظ ]




توسعه صنعت گردشگری نقش حیاتی در موفقیت آینده یک مقصد گردشگری بازی می‌کند(کاظمی، ۱۳۸۲).
عکس‌العمل جامعه نسبت به گردشگری ممکن است از کشوری به کشور دیگر تفاوت داشته باشد. در برخی از کشورهای اسلامی، صنعت گردشگری به عنوان پتانسیلی برای نقض ارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی اسلامی نگریسته می‌شود، و به این ترتیب یکی از اولویت‌های اصلی توسعه محسوب نمی‌گردد (عزیز[۳]، ۱۹۹۵). برخی به خاطر اینکه درباره تأثیرات ثبت شده گردشگری و پیامدهای آن روی جامعه محلی نگران هستند، ترجیح می‌دهند که گردشگران غیر مسلمان نداشته باشند. این نگرش که گردشگران، مصرف‌کنندگان بیش از حد مشروبات الکلی، غذا و منابع طبیعی هستند، و این‌ها می‌توانند به عنوان علت نگرش‌های منفی در میان ساکنان نسبت به گردشگران استناد می‌شوند (گاسلینگ[۴]، ۲۰۰۲). با این حال، ملل اسلامی نباید به صورت همگن دیده شوند. با وجود این که آن‌ها عقاید مذهبی مشابه دارند، تفسیر از اسلام، فرهنگ خود و نقش جامعه محلی و همچنین سطح دخالت دولت در آن‌ها متفاوت است(اسماعیلی، ۱۳۷۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گراسپیچ[۵](۲۰۰۵) رفتار گردشگری معینی را که برخلاف ارزش‌ها و سنت‌های مذهبی می‌رود و ممکن است باعث شود برخی گروه‌های مذهبی به بیگانه‌ستیزی روی آورند را رد نمی‌کند. این حرکت ممکن است تهدیدی برای صنعت گردشگری باشد. شاید یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات برای گردشگری در کشورهای مسلمان رشد این نگرش که اسلام وابسته به تروریسم است، باشد. با وجود این که عزیز (۲۰۰۵) معتقد است که اسلام هیچ خصومت مستقیم یا ممانعتی نسبت به گردشگری ندارد، خطرات بالقوه این صنعت نسبت به نقض ارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی اسلامی باید از مسائل مهم در نظر گرفته شود.
مدارک و شواهد نشان می‌دهد که رابطه بسیار قوی بین مردم مذهبی و نگرانی بیشتر برای استانداردهای اخلاقی (وبی و فلیک،[۶] ۱۹۸۰)، محافظه کار بودن (بارتون و وگان[۷]، ۱۹۷۶) و داشتن نگرش‌های سنتی (ویلک، بورنت و هوول[۸]، ۱۹۸۶) وجود دارد. بنابراین، می‌توان آن را مسلم فرض کرد که سطح دینداری اسلامی می‌تواند بر روی ادراک از صنعت گردشگری، و به ویژه در ارتباط با اثرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری تأثیر داشته باشد (موسی و فراهانی[۹]، ۲۰۱۲). در تحقیقی که زمانی فراهانی در ماسوله (۲۰۰۸)، بر روی نگرش و ادراکات جامعه نسبت به گردشگری انجام داد، نشان داد که گردشگری به عنوان یک عامل عمده توسعه ماسوله توسط ۷۹٫۶ درصد از جمعیت نمونه‌برداری دیده می‌شود. وی همچنین بیان می‌کند که با توجه به نگرش ساکنین نسبت به توسعه گردشگری در این منطقه، اکثریت آن‌ها (۸۳٫۶٪) با آن موافق‌اند. با وجود این پتانسیل بالا نسبت به حمایت از گردشگری و با توجه به اسلامی بودن کشور ایران، و با توجه به اینکه دین یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار در اعتقاد و رفتار افراد است (طباطبایی، ۱۳۷۴)، این مطالعه در پی اندازه‌گیری ارتباط بین سطح دینداری اسلامی و ادراک از پیامدهای اجتماعی فرهنگی گردشگری در ایران می‌باشد تا از این طریق با روشن شدن چگونگی تأثیر اسلام بر ادراک جامعه میزبان از پیامدهای گردشگری، راهکارهایی در جهت مدیریت و برنامه‌ریزی این رابطه و در جهت تقویت گردشگری همراه با تعاملی سازنده با دین، کمک می‌کند.
در نهایت اینکه این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که: آیا رابطه معناداری بین دینداری اسلامی افراد جامعه میزبان و نگرش آنان نسبت به اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت موضوع
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی شامل تعداد زیادی از اثرات مشاهده شده، ناشی از گردشگری که از سوی ساکنان درک شده، می‌باشد (کرامپتون و آپ[۱۰]، ۱۹۹۴). اندازه‌گیری و کمی کردن پیامدها به خاطر اینکه این پیامدها در طول زمان و به تدریج رخ می‌دهند، مشکل می‌باشد. ماتیسون و وال متذکر می‌شوند که تمایز روشنی بین پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد و بسیاری از نظریه‌پردازان پیامدهای اجتماعی فرهنگی را درزمینه­ای وسیع طبقه‌بندی می‌کنند. برداشت‌های مختلف از اثرات گردشگری توسط ساکنان مختلف می‌تواند بینشی نسبت به ماهیت و درجه اثرات گردشگری را در یک مقصد توریستی ارائه کند. بنابراین تعجب‌آور نیست که پژوهش در مورد نگرش شهروندان نسبت به توسعه صنعت گردشگری همچنان به عنوان یک موضوع مورد توجه باشد (ویور و لاوتون[۱۱]، ۲۰۰۱).
نگرش جوامع میزبان و برداشت نسبت به توسعه گردشگری و گردشگران به طور مداوم بین منفی و مثبت در نوسان است (پیزام[۱۲]، ۱۹۷۸). هرناندز و همکاران[۱۳](۱۹۹۶)، استدلال می‌کنند که نه تنها ساکنان مختلف ممکن است نگرش‌های متفاوتی در مورد گردشگری داشته باشند، بلکه هر فرد از ساکنین به تنهایی نیز ممکن است یک نگرش متناقض داشته باشد.
توسعه صنعت گردشگری می‌تواند به رفاه جامعه میزبان کمک مثبت و همچنین منفی بکند. از جمله مزایای اجتماعی و فرهنگی گردشگری توسعه و تبادل فرهنگی، تغییر اجتماعی، بهبود تصویر جامعه میزبان، بهبود بهداشت عمومی، بهبود اجتماعی و سازگاری، آموزش و پرورش و حفاظت می‌باشد. از طرف دیگر، هزینه‌های اجتماعی و فرهنگی عبارت از بی‌ارزش ساختن و تخریب فرهنگی، بی‌ثباتی اجتماعی، جرائم، مصرف‌گرایی، تغییرات در قانون و نظم اجتماعی، روابط تجاری شده میزبان- بازدیدکننده و تغییرات در ارزش‌های سنتی می‌باشند (لئو و وار[۱۴]، ۱۹۸۶).
امبایوا[۱۵] (۲۰۰۳)، با مورد بررسی قرار دادن اثرات اجتماعی و فرهنگی توسعه صنعت گردشگری در دلتای اوکاوانگو (بوتسوانا)، نشان داد که بهبود خدمات مختلف محلی، توسعه زیرساخت‌ها، و مشارکت جوامع محلی در گردشگری جامعه‌محور و مدیریت منابع طبیعی، از اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی هستند. از این طریق، اشتغال ایجاد می‌شود و فرهنگ سنتی حفاظت‌شده و تازگی می‌یابد. از جمله اثرات منفی مشاهده شده شامل نژادپرستی، تغییر مکان جوامع سنتی، شکستن ساختار و روابط سنتی خانواده، افزایش جرم و جنایت، فحشا می‌باشد.
برانت و کورنتی[۱۶](۱۹۹۹)، اظهار داشته‌اند که گردشگری منجر به سرمایه‌گذاری بیشتر در آموزش و پرورش، پیشرفت در مراقبت‌های بهداشتی، خدمات اجتماعی و امکانات فراغتی می‌شود. همچنین آن‌ها ادعا کرده‌اند که گردشگری به افزایش درک از جرم و جنایت کمک کرده است. شلدون و وار[۱۷](۱۹۸۴)، پی برده‌اند که پیامدهای بالقوه منفی گردشگری به عنوان تابعی از نسبت بین گردشگران و شهروندان است. نسبت بالاتر گردشگران به ساکنان، ادراک بالاتر مشکلات اجتماعی و زیست‌محیطی که گردشگری باعث آن در جامعه می‌شود را به دنبال دارد. بنابراین، گردشگری می‌تواند مزایای اجتماعی فرهنگی عظیم و همچنین هزینه‌های ویران‌کننده‌ای در برداشته باشد که برای درک بهتر نگرش جوامع میزبان نسبت به گردشگری باید باهم موردمطالعه قرار گیرند.
اگرچه محققان پیامدهای اجتماعی فرهنگی منفی و مثبت بسیاری را ذکر کرده‌اند، اما آن‌ها در این‌که کدام یک از این‌ها در ابعاد پیامدهای گردشگری می‌گنجد اتفاق نظر ندارند. این تفاوت‌ها ممکن است درنتیجه منحصر به فرد بودن هر مطالعه، شامل «مختصات منحصر به فرد» مربوط به آن مورد مطالعه، که استنتاج «اعتبار در سراسر جهان» را دشوار می‌سازد، باشد
چندین متغیر اجتماعی- جمعیت شناختی به عنوان عوامل اثرگذارنده بر ادراک پیامدهای اجتماعی فرهنگی گردشگری در میان ساکنان محلی مشاهده شده است. در میان آن‌ها تعامل در کسب و کار گردشگری (آندرسک و همکاران[۱۸]، ۲۰۰۵)، متولد شدن در منطقه مورد مطالعه، تعلق مکانی و هویت مکان (گو و رایان[۱۹]، ۲۰۰۸)، و فاصله از مرکز گردشگری وجود دارد (شلدون و وار، ۱۹۸۴). عوامل دیگری که بر ادراک پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گردشگری تأثیر می‌گذارند، مشارکت در تصمیم‌گیری، سطح دانش در مورد صنعت، و سطح تماس با گردشگران، سطح مشارکت و کنترل جامعه میزبان، تعداد و نوع گردشگران بازدیدکننده از منطقه، نسبت بین گردشگران و ساکنان و اهمیت گردشگری در توسعه اقتصادی هستند (لیندبرگ و جانسون[۲۰]، ۱۹۹۷).
اگرچه دین و دینداری عوامل شناخته شده‌ای هستند که رفتار در موقعیت‌های مختلف اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده(جوادی آملی، ۱۳۷۲؛ طباطبایی، ۱۴۱۷)، با این حال تحقیقات بسیار کمی به بررسی ارتباط بین آن‌ها و اثرات گردشگری پرداخته است. دین به عنوان یک مفهوم به مسائل متنوعی در ادبیات پژوهشی گردشگری ارتباط دارد. پژوهشگران عمدتاً تمایل به تمرکز بر روی تعدادی از نگرانی‌های نظری و عملی از جمله برنامه‌ریزی‌های زیارت یا گردشگری مذهبی(مخلصی، ۱۳۷۶)، مدیریت و تفسیر مکان‌های مقدس، پیامدهای گردشگری بر روی مکان‌های مذهبی(نجفی، ۱۳۷۶)، اثرات اقتصادی ناشی از گردشگری مذهبی، انگیزه و الگوهای سفر گردشگران مذهبی و مراسم مذهبی دارند. با این حال، تاکنون تلاشی کمی برای بررسی تأثیر دینداری به طور کلی و یا به طور خاص دینداری اسلامی، بر ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری صورت گرفته است.
به طور خلاصه، مطالعات انجام شده بر روی اثرات اجتماعی و فرهنگی بسیاری از اثرات مثبت و منفی ممکن که می‌تواند از صنعت گردشگری به دست آید را ذکر کرده‌اند. با این حال، آن‌ها در مورد آنچه به منزله ابعاد تأثیرات اجتماعی و فرهنگی شمرده می‌شود، اتفاق نظر ندارند. این ممکن است در نتیجه منحصر به فرد بودن هر مطالعه که اغلب ابعاد منحصر به فردی را برای هدف خاصی مورد بررسی قرار می‌دهد، باشد. مطالعات به صورت وسیعی پیامدهای عناصر جغرافیایی و اجتماعی-جمعیت شناختی را بر ادراک از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داده‌اند. با این حال، همان‌طور که گفته شد، کمتر مطالعه‌ای که به بررسی تأثیر دینداری اسلامی بر ادراک از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گردشگری پرداخته باشد، انجام گرفته است.
مدل نظری تحقیق
دین متغیر مستقل این مطالعه است. در داخل دینداری ساختارهای اصلی مورد تحقیق، عقیده اسلامی، عمل اسلامی و اخلاق اسلامی می‌باشد(طباطبایی، ۱۴۱۷). دو متغیر اول ابعاد زیربنایی دینداری هستند که در ادبیات مربوطه به دست آمده‌اند. آن‌ها مبانی دینداری اسلامی بر اساس قران و حدیث هستند(مصباح یزدی، ۱۳۷۸). محققان محدوده دینداری را در ۲ تا ۷ بعد سنجیده‌اند. عقاید دینی شامل باورهای درونی و شخصی، چارچوب‌ها، مفاهیم و دیدگاه‌های دینی است. از سوی دیگر، اعمال مذهبی، برونی بوده و تأثیرات قابل مشاهده از ایمان مانند مطالعه کتاب مقدس، نماز، سنت‌ها و آداب و رسوم می‌باشد.
در میان محققین، استفاده از سه بعد دینداری معمول‌تر است. با این حال، همه آن‌ها در دو بعد اشاره شده توافق دارند: اعتقاد و عمل. اما در مورد بعد سوم به خاطر وجود عناصر متفاوت در سنجش، تفاوت نام‌گذاری وجود دارد. از بعد سوم با عناوینی چون تجربه دینی و معنویت نام ‌برده شده است. تیلیوم و بلگیومیدی[۲۱] (۲۰۰۹)، ابعاد دینداری اسلامی را با بهره گرفتن از متون دینی اسلامی- قران و حدیث-، مورد سنجش قرار داده‌اند. از مجموع ۶۰ آیتم دینداری اسلامی، ۴ بعد اصلی دینداری اسلامی به دست آمد. این‌ها شامل اعتقاد مذهبی، اعمال مذهبی، و غنی‌سازی مذهبی (آموزش مادام‌العمر) هستند. هرچند می‌توان گفت که غنی‌سازی مذهبی از اجزای اعمال اسلامی می‌باشد.
به طور خلاصه می‌توان گفت که استفاده از دو و سه بعد برای سنجش دینداری اسلامی رایج‌تر است. تفاوت در آن‌ها عمدتاً در نتیجه عناصر متفاوت استفاده شده در اندازه‌گیری‌هایشان است. بر اساس بررسی‌های انجام گرفته، در نهایت، مدل زیر که مدل به کار گرفته شده توسط زمانی فراهانی(۲۰۱۲)، همراه با تغییراتی که زیرشاخه‌های دینداری در آن بر اساس مدل شجاعی‌زند(۱۳۸۵) می‌باشد اقتباس شده است (شکل ۱-۱).
شکل ۱-۱- چارچوب مفهومی تأثیر دینداری اسلامی روی ادراک اثرات فرهنگی اجتماعی گردشگری
(اقتباس از Zamani-Farahani, Ghazali Musa, 2012)
سؤالات پژوهش
سؤال اصلی پژوهش
آیا رابطه‌ای بین دینداری اسلامی مردم محلی شهر مشهد با ادراک آنان از اثرات فرهنگی اجتماعی گردشگری وجود دارد؟
سؤالات فرعی پژوهش
آیا رابطه‌ای بین دینداری اسلامی مردم محلی شهر مشهد با ادراک آنان از اثرات اجتماعی گردشگری وجود دارد؟
آیا رابطه‌ای بین دینداری اسلامی مردم محلی شهر مشهد با ادراک آنان از به اثرات فرهنگی گردشگری وجود دارد؟
در این پژوهش ۳ هدف زیر دنبال می‌شود
شناسایی سطح دینداری اسلامی در میان ساکنان محلی در منطقه موردمطالعه
بررسی ادراک جامعه میزبان نسبت به پیامدهای اجتماعی فرهنگی توسعه گردشگری
شناسایی اثر دینداری اسلامی (عقاید اسلامی و عمل اسلامی) بر ادراک افراد جامعه میزبان از پیامدهای فرهنگی اجتماعی گردشگری
فرضیه‌های پژوهش
فرضیه اصلی پژوهش
دینداری اسلامی افراد جامعه میزبان اثر معناداری بر ادراک آنان از پیامدهای فرهنگی اجتماعی توسعه گردشگری دارد.
فرضیه‌های فرعی پژوهش
دینداری اسلامی در افراد جامعه میزبان اثر معناداری بر ادراک آنان از پیامدهای اجتماعی توسعه گردشگری دارد.
دینداری اسلامی در افراد جامعه میزبان اثر معناداری بر ادراک آنان از پیامدهای فرهنگی توسعه گردشگری دارد.
روش‌شناسی تحقیق
این تحقیق، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است، زیرا به دنبال بررسی رابطه دینداری و ادراک افراد بومی منطقه از اثرات اجتماعی فرهنگی گردشگری می‌باشد تا با ارزیابی نتایج به دست آمده و ارائه پیشنهاد‌های لازم، بستر مناسب‌تری برای توسعه گردشگری در تعامل با دین ایجاد کند. از نوع تحقیقات مقطعی و از نظر روش گردآوری داده‌ها، پیمایشی توصیفی – همبستگی خواهد بود، زیرا وضع موجود را مطالعه و ارتباط بین متغیرها را از طریق مراجعه به جامعه میزبان بررسی می‌کند. از لحاظ ماهیت داده‌ها در گروه تحقیقات کیفی که با بهره گرفتن از طیف لیکرت کمّی شده، جای می‌گیرد.
روش گردآوری داده‌ها و ابزار مورد استفاده برای آن
روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر اطلاعات اولیه و ثانویه می‌باشد. مبانی نظری و پیشینه تحقیق با مطالعه کتب، پایان‌نامه‌ها، مقالات فارسی و لاتین و منابع علمی اینترنتی مرتبط تدوین شده است. بخش میدانی آن از طریق پرسشنامه تکمیل شده است. در این مطالعه از پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش استفاده شده است.
روش‌های نمونه‌گیری و تخمین حجم جامعه
در این تحقیق برای انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی استفاده می‌شود. این نوع نمونه‌گیری شبیه نمونه‌گیری تصادفی ساده است با این تفاوت که در نمونه‌گیری خوشه‌ای به‌جای افراد، گروه‌ها به‌صورت تصادفی انتخاب می‌شوند.
جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش از فرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه استفاده گردید:
پس از جای گذاری مقادیر در فرمول بالا، تعداد اعضاء نمونه تقریباً ۳۸۵ نفر به دست آمد. برای به دست آوردن تعداد داده‌های مناسب حدود ۴۰۰ پرسشنامه توزیع شد، که نحوه انتخاب گروه‌ها و توزیع پرسشنامه در ادامه توضیح داده می‌شود. با توجه به اینکه در این پژوهش از جامعه آماری به روش تصادفی خوشه‌ای نمونه‌گیری شده است، از بین ۱۳ منطقه کلان‌شهر مشهد، با توجه به اینکه در این پژوهش قصد سنجش دو موضوع سطح دینداری افراد و ادراک افراد از اثرات فرهنگی اجتماعی گردشگری مدنظر است، مناطقی که دارای بیشترین تعداد مساجد بوده است (برای رعایت اینکه نمونه انتخابی و معرفی ویژگی‌های کل جامعه به لحاظ دینداری باشد) و سپس از بین این مناطق، مناطقی را که دارای بیشترین تعداد جاذبه مهم گردشگری بوده‌اند (برای رعایت اینکه نمونه انتخابی و معرفی ویژگی‌های کل جامعه به لحاظ آشنایی با اثرات گردشگری باشد)، انتخاب شده‌اند. بدین ترتیب در مجموع از بین ۱۳ منطقه کلان شهر مشهد، مناطق ایکس تا زد به عنوان نمونه بر اساس روش خوشه بندی، انتخاب گردید. بر این اساس با توجه به اینکه هر یک از مناطق دارای چه تعداد جمعیت نسبت به کل جمعیت این ۴ منطقه می‌باشد، تعداد پرسشنامه توزیعی برای هر منطقه تعیین و توزیع گردید.
روش‌های تحلیل داده‌ها
تجزیه و تحلیل داده‌ها در این پژوهش با بهره گرفتن از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه‌ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی از شاخص‌هایی چون فراوانی و فراوانی نسبی و نمودارهای آن برای پرسش‌های جمعیت شناختی؛ و در سطح آمار استنباطی برای سنجش رابطه بین ابعاد از روش‌های همبستگی؛ که برای این منظور از نرم افزار SPSS استفاده خواهد شد.
قلمرو تحقیق
موضوعی: در حوزه عوامل مؤثر بر ادراک از اثرات گردشگری است و بدین منظور به بررسی رابطه دینداری و ادراک مردم محلی منطقه از اثرات اجتماعی و فرهنگی پرداخته است.
مکانی: ساکنین مناطق ۱۳ گانه کلان‌شهر مشهد
شرح مفاهیم و واژگان اختصاصی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:55:00 ب.ظ ]