کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



پاسخ و واکنش دانشآموزان به متن میشود. بحثهای پی در پی داستان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا در همین زمان است که دانشآموزان حوادث وشخصیتهای داستان را با تجربه های شخصی خود پیوند
میدهند. معلم، کتابدار یا درمانگر نقش تسهیلکننده دارد؛ یعنی با طرح سؤالهای «چرایی» به آنها در کسب بینش یاری میرساند.
۲-۳-۲. رابطه بین هنر کتابدرمانی و علم کتابدرمانی
بلوچ زراعتکار (۱۳۸۳)، تعریف جامعی از کتابدرمانی ارائه کرده است. او میگوید: کتابدرمانی، یعنی استفاده از مواد خواندنی گزیده، به عنوان مکمل درمان در پزشکی و روانپزشکی بالینی و نیز راهنمایی در حل مشکلات شخصی از طریق مطالعهی هدفدار. ایشان، با توجه به این تعریف رابطه بین علم کتابدرمانی و هنر کتابدرمانی را با مثالهایی بیان میکند.
در علم کتابدرمانی، آنچه بررسی میشود رابطه میان مطالعه، پزشکی و روانشناسی بالینی است و تا زمانیکه بیمار به دلیل مراقبتهای پزشکی، در مراکز درمانی تحت مداوا است، این رابطه ادامه دارد. علمی بودن کتابدرمانی، مستلزم مشارکت گستردهی کتابدار پزشکی و گروه درمانگر است.
در هنر کتابدرمانی، غیر از کتابدار پزشکی افراد دیگری مانند کتابداران مدارس، مشاوران، مددکاران اجتماعی و دیگر افراد علاقهمند به حل مشکلات شخصی دیگران، فردی را که از مراکز درمانی به محیط عادی اجتماع برگشته است، یاری میکنند و از هنر کتابدرمانی جهت ادامهی درمان وی استفاده میکنند.
به منظور آشکار کردن تفاوت میان علم کتابدرمانی و هنر کتابدرمانی، دو مثال برای این دو بیان میشود. نخست مثالی از کاربرد هنر کتابدرمانی ذکر میشود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آقای اندرسون، از بازنشسته شدن میترسد. او تا به حال چندین بار در این مورد با کتابدار کتابخانهی عمومی صحبت کرده است. ترس از رسیدن روزی که باید محل کارش را پس از سی سال ترک کند، باعث کاهش وزن و بیخوابی او شده است. اندرسون با همسر و دیگر اعضای خانوادهاش هم مشکلاتی پیدا کرده است. او مجبور است برای حل این مشکلات مرتب با پزشک خانواده ملاقات کند ولی دکتر هیچ بیماری جسمیای را در وی تشخیص نمیدهد.
کتابدار کتابهای متعددی را میشناسد که ممکن است به او کمک کند تا سازگاری روانی[۴۱] بهتری با مسألهی بازنشستگی داشته باشد. همچنین، کتابدار در طی صحبت اندرسون متوجه شده است که او از شرکت در فعالیتهای پرتحرک[۴۲] لذت میبرد. اندرسون علاقهمند به ماهیگیری است و خانهی وی نیز نزدیک رودخانه قرار دارد.
کتابدار کتابهایی را دربارهی بازسازی برکههای ماهیگیری و صید ماهی آزاد، به اندرسون پیشنهاد کرده است. او به قدری اینکار را بیغرض انجام داده که اندرسون آرزو میکند کاش وقت زیادی برای کسب تجربه در این زمینه داشت.
پس از مطالعهی کتابهای پیشنهادی، تغییر بارزی در نگرش اندرسون پدید آمد. او به کتابدار گفت فروشگاهی در جادهای که محل رفتوآمد ماهیگیران است، میسازد و کسبوکار کوچکی در زمینهی خریدوفروش و تعمیر لوازم ماهیگیری ایجاد میکند. وی حتی به فکر ارائه خدمات راهنمایی ماهیگیران برای جهانگردان افتاد. اندرسون نقشههایش را عملی کرد و کار سودمندی به راه انداخت که باعث سرگرمی وی پس از بازنشستگی شد و پس از مدتی کاهش وزن و بیخوابیاش نیز برطرف شد.
این مثال، نمونهی عملی هنر کتابدرمانی است که کتابدار با توصیهی کتاب مناسب از نظر روانی و جسمی به فرد کمک میکند. نکتهی قابل توجه این است که توصیهی کتابها، در محیطی درمانی مانند بیمارستان صورت نگرفته است، بلکه کتابداری مجرب، در نقش مشاور خواننده[۴۳] و با بهره گرفتن از تشخیصی حیاتی[۴۴] و شناخت وسیعی از کتاب[۴۵]، آگاهی از نیاز مراجعهکنندهی دایم و شناخت شخصیت وی این کار را انجام داده بود.
در این جا، مثالی از کاربرد علم کتابدرمانی که مطالعهی موردی از جان پیرسن[۴۶] در مقالهای با عنوان «کتابدرمانی و روانشناسی بالینی» در مجلهی روندهای کتابداری[۴۷] ذکر میشود:
ریچارد، مردی ۳۲ ساله است که برای ترک اعتیاد روانی به دارویی که به خاطر درد پایش مصرف میکرد، به بیمارستان روانی مراجعه کرد. گرچه چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، ولی پزشکان نتوانستند هیچ علت بنیانی برای پادرد وی بیابند؛ در نتیجه شغلش را از دست داده بود.
چند روز پس از پذیرش در بیمارستان، نخستین آزمون رسمی روانشناسی از ریچارد گرفته شد. نکتهای که تعجب همه را برانگیخت، این بود که ریچارد سواد خواندن و نوشتن نداشت و تنها
میتوانست اسم خودش را بخواند و امضا کند. او بهگونهای رفتار کرده بود که دوستان، همکاران و حتی همسرش سالها از این مسأله بیخبر بودند. حتی در بیمارستان، دربارهی کتابهایی که کتابدار بیمارستان به وی توصیه میکرد، نظر میداد. از آنجا که آزمون روانشناسی، بهرهی هوشی ریچارد را بالاتر از متوسط نشان داده بود، برنامهی آموزشی وی شروع شد و او با شور و شوق فراوان وارد دنیای کتابها شد. طرح پیگیری پس از ترخیص بیمار، تغییرات بارزی را در شیوهی زندگی ریچارد نشان داد. پس از گذشت مراحل کتابدرمانی، او شغل جدیدی پیدا کرد، درد پایش بهبود یافت و مشکل اعتیاد دارویی وی نیز برطرف شد.
۲-۳-۳. مقوله های کتابدرمانی
کرونج[۴۸] (۱۹۹۳)، کتابدرمانی را در سه دسته با ویژگیهای متفاوت طبقهبندی میکند.
کتابدرمانی مؤسسهای: در این نوع کتابدرمانی، برای مراجعان از رسانه های اطلاعاتی آموزشی استفاده میکنند. در این روش، کتابدرمانگر با تیم پزشکی همکاری میکند و رابطه وی با بیمار مستقیم است.
کتابدرمانی بالینی: در این نوع کتابدرمانی، برای مراجعانی که مشکلات عاطفی و رفتاری دارند، از رسانه های اطلاعاتی تخیلی استفاده میکنند. تیم درمانی، شامل کتابدرمانگر و مشاور بالینی است که در صدد ایجاد تغییر در رفتار و کردار مراجعان هستند.
کتابدرمانیتکاملی: در این نوع کتابدرمانی، از رسانه های اطلاعاتی آموزشی، تخیلی، یا ترکیبی از هر دو استفاده میکنند. جامعهی آن، گروهی از افراد میباشند که در شرایط بحرانی اختلالات رفتاری هستند. در این روش، کتابدرمانی گروهی برای رشد، خودباوری و بهداشت روان مراجعان به کار گرفته میشود.
جدول۲-۱. مقوله های کتابدرمانی

مقوله های کتابدرمانی
ویژگیها
مؤسسهای
بالینی
تکاملی
شیوهی برگزاری(Format)

فردی یا گروهی،
معمولاً منفعل[۴۹]

فعالیت گروهی، داوطلبانه

فعالیت گروهی، داوطلبانه

خدمتگیر(Client)

بیمار زندانی یا مراجعهکننده
به بخش خصوصی

فرد دارای مشکل رفتاری یا عاطفی

شخص نرمال که در شرایط بحرانی است

طرف قرارداد (Contractor)

جامعه

جامعه یا فرد

فرد

درمانگر (Therapist)

تیم پزشک و کتابدار

پزشک و کتابدار در نقش مشاور

کتابدار، معلم یا هر شخص دیگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 05:47:00 ب.ظ ]




c 33/14

c00/62

c44/49

۹ اردیبهشت

d77/74

c77/35

d 88/6

d 66/47

d77/39

۲۴ اردیبهشت

a 25/108

a 91/55

a 16/15

a 83/67

a33/55

ساری گل

رقم

c33/85

c/38

a 08/14

c 83/58

c58/49

هایولا ۴۰۱

b66/99

b33/51

a 50/14

b 33/64

b58/51

RDF003

* میانگین های دارای حروف غیر مشابه در هر ستون اختلاف آماری معنی داری باهم دارند

شکل ۳-۴- نمودار اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر روی صفت روز تا ۵۰ درصد گلدهی

شکل ۳-۵- نمودار اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر روی صفت روز تا ۵۰ درصد غلاف دهی

شکل ۳-۶- اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر روی صفت طول دوره گلدهی
۳-۱-۲- خصوصیات مرفولوژیکی
۳-۱-۲-۱- تعداد ساقه اصلی
با توجه به جدول تجزیه واریانس (جدول۳-۵) اثر اصلی تاریخ کاشت و اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم بر روی صفت تعداد ساقه اصلی معنی دار شده ولی اثر اصلی رقم بر روی این صفت معنی دار نشده است. جدول مقایسات میانگین (جدول ۳-۶) نشان می دهد که تاریخ کاشت ۱۰ فروردین با مقدار ۸۸/۱ دارای بیشترین تعداد ساقه بوده ولی با تاریخ کاشت های ۲۵ فروردین و ۲۴ اردیبهشت اختلاف آماری نداشته و به طور مشترک در گروه a قرار دارند. تاریخ کاشت ۹ اردیبهشت نیز در پایین ترین مقدار و در گروه b قرار گرفته است. به نظر می رسد که اوایل بهار برای افزایش ساقه های ارقام کلزا زمان مناسب تری می باشد و گیاه فرصت کافی برای افزایش شاخ و برگ را دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در بررسی اثر متقابل تاریخ کاشت در رقم نیز ارقام ساری گول و RDF003 در تاریخ کاشت ۱۰ فروردین و رقم هایولا ۴۰۱ در تاریخ کاشت ۲۴ اردیبهشت در گروه a قرار گرفته اند و با هایولا ۴۰۱ در تاریخ کاشت ۱۰ فروردین، ساری گول و RDF003 هر دو در ۲۵ فروردین، RDF003 در ۹ اردیبهشت و ساری گول در ۲۴ اردیبهشت در گروه مشترک قرار گرفته اند و رقم هایولا ۴۰۱ در تاریخ کاشت ۹ اردیبهشت در پایین ترین حد و بطور مشترک با RDF003 در تاریخ کاشت ۲۴ اردیبهشت قرار گرفته اند (شکل ۳-۷).
۳-۱-۲-۲- تعداد شاخه اولیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




هرج و مرج گسترده در کشور و ادامه وابستگی های نظامی و امنیتی به انگلستان

جدول3- مهمترین بحران های سیاسی انگلستان از ابتدای قاجار تا ابتدای دوران پهلوی
جمع بندی:
بخش اول، درصدد یافتن پاسخ هایی متقن و علمی به برخی از سوالات نظیر مهمترین بحران های سیاسی انگلستان در ایران پیش از حکومت پهلوی کدام بوده است؟ و نیز برخی دیگر از سوالات طرح شده همچون دلایل التزام بررسی بحران های مذکور در این دوران برآمده است. در این بخش، با تلفیقی از روش تاریخی و ابزارهای مهم آن همچون اصل جامعیت، استقرا و تامل و شک گرایی مثبت و نیز تلفیق آن با اصول روش جامعه شناسی تاریخی همچون، اقدامات سلسله وار، ابزار، اهداف و بازخورد آن بر جامعه ایران از یک سو ونیز استفاده از یک سطح تحلیل سه گانه مشتمل بر نظریات دوس سانتوس- ساندرز- برچر تبیین هرچه بهتر بحران های مذکور مورد نظر بوده است.
سیاست های منتهی به جدایی ارضی نقاط مختلف از ایران، همواره از اصلی ترین و مهمترین سیاست های انگلیسی علیه جامعه ایران بوده است، چنانکه در دوران حاضر نیز اتخاذ و اجرای چنین سیاست هایی همواره مستمسک بریتانیا در ایجاد بحران های سیاسی در ایران بوده است که این موضوع، علاوه بر همپوشانی با نظریه مدیریت بحران در عرصه بین الملل که از سوی مایکل برچر مطرح گردیده(مبحث مناطق ژئو استراتژیک و مناطق بحران ساز در تئوری برچر)، به شناخت هرچه بهتر بحران های سیاسی مشابه در آینده نیز کمک شایانی خواهد نمود. به عنوان مثال، در مقوله جدایی های ارضی در عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به رغم استیفای مستقیم منافع انگلستان در عهدنامه های مذکور، منافع غیرمستقیم این کشور که همان عدم رسوخ و نفوذ روس های تزاری به مناطق جنوبی ایران و هندوستان بوده است به خوبی تطمیع گردید.
اکنون نیز با کمی دقت و بینش می توان چنین بحران بزرگی را در دوران کنونی و در مسئله جزایر جنوبی ایران و تحرکات اعراب خلیج فارس مشاهده نمود. تحرکاتی که با ترغیب مستقیم انگلستان و دیگر زعمای غربی صورت می گیرد.در واقع، هدف این بخش با بررسی اجباری سیراستعماری و بحران سازی های سیاسی انگلستان در آن اوان، سعی در شناخت ابزارهای استعماری و نخبگان سیاسی و مزدوران آنگلوفیل که دستیابی به اهداف انگلستان را درایران میسر و مقدور نموده اند، بوده است. به همین علت، نقش رویکردهای تلفیقی تاریخی و روش جامعه شناسی تاریخی و تجزیه و تحلیل های آن از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. از دیگر سو، بحران های بسیاری در این دوره از سوی استعمار انگلستان در ایران به وقوع پیوسته است که در تطابق و سازگاری کامل با نظریه بی ثباتی سیاسی دیوید ساندرز از تغییر رژیم(اضمحلال قاجار) گرفته تا چالش های مسالمت آمیز(برخوردهای سیاسی ایران و انگلیس در جنوب ) را مشمول می شود که نهایتا همگی را می توان به نحوی متقن به موازات با نظریه وابستگی دوس سانتوس قرار داد.
دومین سیاست انگلستان در این دوره، به مبحث بنیادگرایی مذهبی و قومی در ایران مربوط می باشد. سیاستی که در دوران کنونی نیز می توان در مناطق مختلف کشور آن را مشاهده نمود. واقعیت اینست که تشتت قومیت های مختلف در ایران از یک سو و مبارزه و انحطاط روحانیت که همواره از نیروهای مخالف سیاست های انگلستان در ایران به شمار می روند، مورد نظر انگلستان در ایران بوده است. در واقع مقوله مدیریت بحران انگلیس در مقابله با نیروهای مذهبی و روحانی در ایران را می توان با نظریه برچر در این خصوص(مقوله عدم تجانس) انطباق کامل داد. همانگونه که برچر در تئوری مدیریت بحران خود، یکی از مواردی که همواره به بحران منجر می شود را عدم تجانس بازیگران می داند که در اینجا عدم تجانس میان نیروهای نیروهای مذهبی در ایران و نیروهای لائیک انگلیسی همواره ایران آن عصر و دوره های دیگر را آبستن بحران های سیاسی متعددی نموده است که در رویدادهایی همچون ظهور جریان بهاییت و دیگر بحران های سیاسی مشاهده می شود. سومین ابزاری که در طول بازه های زمانی مختلف، دستاویز انگلستان در بحران سازی های سیاسی در ایران به شمار می رفته است، بحران های نظامی و اقتصادی بوده است که در فوق بدان اشاراتی گردید.
لذا جمع بندی کلی بخش نخست رساله حاضر را بررسی گذران استعمار انگلستان در ایران و شناخت هرچه بهتر از نحوه بحران سازی های سیاسی این کشور در ایران با بهره گرفتن از سه ابزار مهم(تجزیه طلبی ارضی، بنیادگرایی قومی و مذهبی و بحران های اقتصادی و نظامی) معاصر شکل داده است که در نهایت به سمت ترسیم الگویی چند وجهی در پیش بینی و آینده پژوهی استعمار انگلستان در ایران سوق خواهد داد.
بخش دوم:
انگلستان و بحران سازی های سیاسی در ایران دوران پهلوی و جمهوری اسلامی ایران
کلیات:
در این بخش به بررسی مهمترین بحران سازی های سیاسی انگلستان در دوران سلطنت پهلوی اول، پهلوی دوم و نهایتا بررسی بحران سازی های سیاسی انگلستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران خواهیم پرداخت.
همانگونه که مشخص گردید، سبقه فعالیت های انگلستان در نظام سلطه جهانی و همچنین در منطقه خاورمیانه بیشتر ماهیتی بازرگانی- تجاری – اقتصادی داشته است، لکن پس از اکتشاف نفت و اهمیت آن ماهیت فعالیت های سیاسی انگلیس در ایران بدین سمت کشیده شد. گذشته از رقابت های استعماری میان روس و انگلستان در ایران و تاثیر ان بر ایران، در این بخش به بررسی مهمترین بحران سازی های سیاسی انگلستان و بازخوردهای آن بر ایران خواهیم پرداخت. از آنجایی که سیاست های کلان بریتانیا در قبال ایران حول مسائلی همچون تجزیه طلبی ارضی، بنیادگرایی قومی و مذهبی و دیگر اقدامات سیاسی – نظامی بوده است، در فصل چهارم نیز به اهم این موارد خواهیم رسید و به انطباق تلفیق مدل دوس سانتوس- ساندرز- برچر با بحران سازی های مختلف بریتانیا در آن دوران خواهیم پرداخت. وقوع کودتای سوم اسفند و اضمحلال دودمان قاجاراز ایران، ادامه وقایع نفتی و سلطه گری بریتانیا بر نفت ایران، رقابت با کمونیسم، تاسیس پلیس جنوب و در نهایت اشغال ایران در خلال جنگ جهانی دوم و برکناری رضاشاه مهمترین بحران سازی های سیاسی انگلستان در ایران عصر پهلوی اول به شمار می روند.
در دوران پهلوی دوم، دو واقعه کودتای 28 مرداد و جدایی بحرین از خاک ایران به منزله مهمترین بحران سازی های سیاسی انگلستان در ایران تلقی خواهند شد. سال های انتهایی سلطنت پهلوی دوم و نزدیکی به روزهای انقلاب اسلامی بریتانیا و دیگر شرکای غربی را به برگزاری کنفرانس گوادلوپ سوق داد و همانگونه که خواهیم دید، بریتانیا و غرب خواستار برقراری نوعی معامله سیاسی با حضرت امام خمینی(ره) می باشند که با بصیرت امام راحل نقشه بریتانیا و برقراری معامله سیاسی با انقلابیون ایران با شکست مواجه می گردد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و خطر آن برای کشورهای منطقه که به نوعی زیرچتر حمایت بریتانیا قرار دارند، طیف وسیعی از بحران سازی های سیاسی از سوی بریتانیا، غرب و هم پیمانان منطقه ای علیه ایران صورت می گیرد. وقوع جنگ تحمیلی، فعالیت های ضدانقلاب ها، تحریم های هسته ای و…. که در ادامه به تفصیل به بررسی هر یک خواهیم پرداخت و در نهایت با نگاهی به دورنمای روابط ایران و انگلستان، راه های بهبود روابط سیاسی ایران و انگلیس نیز بررسی خواهد شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل چهارم: سلطنت پهلوی اول
مقدمه:
پس از انتصاب رضاخان به مقام نخست وزیری، شرایط سیاسی ایران دچار استحاله ای اساسی گردید. از یک سو منافع سیاسی بریتانیا تا حد زیادی با ورود رضاخان به عرصه سیاسی و نظامی ایران پوشش داده می شد و مهمتر از آن اینکه شرایط در راستای ورود و حضور روس های تزاری در ایران نیز بیش از پیش کم رنگ گردید. با حضور رضاخان و دیگر سیاستمداران طرفدار نظام انگلوفیل، بقای دودمان قاجار نیز با خطر جدی مواجه گردید. از یک سو، مشروعیت نظام قاجار با وجود بحران های متعدد و فجایع سیاسی گوناگون دچار خدشه ای اساسی گردید و از دیگر سو نیز بریتانیا بقای قاجار را تامین کننده منافع خود بسان گذشته نمی دید. به هر نحو با وقوع کودتای سوم اسفند و متعاقب آن سفر اجباری احمدشاه قاجار به اروپا، نخست وزیری رضاخان با حمایت بریتانیا به سلطنت مبدل گردید.
در این فصل، بررسی و ارائه پاسخ بدین سوال که مهم ترین شاخصه های سیاست های استعماری انگلستان در دوران سلطنت پهلوی اول حول کدام محورها بوده است، مد نظر می باشد. دراین رابطه می توان به مواردی همچون تطمیع منابع نفتی بریتانیا بسان دوران قاجار و نیز مبارزه با رقبای کمونیستی و نازیستی با بهره گرفتن از ابزارها و سیاستمدارانی که مهمترین آنان رضاشاه بود، اشاره نمود. در این فصل نیز ابتدا ادامه بحران سازی های سیاسی بریتانیا در ایران با بهره گرفتن از روش های تاریخی و جامعه شناسی تاریخی(بعد داخلی و بعد خارجی) مورد بحث واقع می شود و در ادامه ارائه تحلیلی علمی و عینی از سطح تحلیل سه گانه دوس سانتوس- ساندرز- برچر در بحران سازی های مذکور صورت خواهد گرفت
باوقوع کودتای سوم اسفند، ازآنجایی که احمدشاه در مقابل کار انجام شده قرار گرفته بود، ناچارا سه روز پس از اجرای کودتا، فرمان نخست وزیری سید ضیاء را امضا نمود. رضاخان نیز با عنوان سرداری سپه، به ریاست بریگارد قزاق منصوب شد. بریتانیا نیز که در این زمان به مقصود خود نائل گردیده و سلطه وزعامت خویش را در ایران برای چند مدت دیگر تثبیت نموده بود، جهت رضایت خاطر عموم، الغای قرارداد 1919 را پذیرا شد(امینی،1381: 22). به مرور زمان و با کاهش محسوس قدرت دستگاه و دربار قاجار، ونیز قدرت روزافزون رضاخان، فکر انحطاط سلطنت قاجار را در ذهن او تشدید می کرد.در واقع رضاخان با تبلیغات وسیع سعی در القای فلاکت های ناشی از سلطنت قاجار را در اذهان عمومی داشت لذا، در سال 1302 با سقوط کابینه مشیرالدوله[20]، مانع بزرگ بریتانیا بر سر نیل به اهدافش و با حمایت وسیع این کشور، رضاخان درابتدا به سمت نخست وزیری رسیده و با خروج احمد شاه قاجار به قصد اروپا، چند روز پس از امضای نخست وزیری رضاخان، مقدمات حکومت وی فراهم آمد به نحوی که کمتر از دو سال و با تصویب مجلس نهم، در تاریخ نهم آبان1304 انقراض سلطنت قاجار را اعلام نمود وی نیز در تاریخ 4 اردیبهشت 1305 و در نهایت مساعدت دولت و سفارت بریتانیا تاجگذاری نمود(عظیمی،1374: 243).
از سویی دیگر، انگلستان نیز در خلال این مدت، سراسر خاورمیانه را تحت نفوذ خود داشت، تعدادی از کشورهای منطقه مانند عراق، فلسطین و ماوراء اردن از طرف جامعه ملل تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفته بودند(عظیمی،1374: 26) و تعدادی دیگر مانند مصر و عربستان سعودی در نتیجه قراردادهایی حقوق و امتیازات خاصی برای انگلیسی­ها قائل شده بودند. گروه سوم کشورهای خاورمیانه نیز به طور غیر مستقیم زیر نفوذ انگلیسی­ها بودند، مانند ترکیه، ایران و افغانستان. انگلیسی­ها پس از جنگ جهانی اول کوشش کردند تا با ایجاد حکومت های دست نشانده و قوی و با ایجاد یک پیمان دفاعی بین کشورهای خاورمیانه، آن را به عنوان سدی در جلوگیری از نفوذ شوروی به سوی هندوستان و خلیج فارس و چاه های نفت ایران در آوردند. بنابراین سعی در حل اختلافات میان دولت های منطقه و ایجاد زمینه برای انعقاد پیمان همکاری و عدم تعرض منطقه­ای نمودند.
در ذیل مهمترین رویکردهای اتخاذ شده از سوی انگلستان، در زمان سلطنت پهلوی اول که همگی در راستای تقویت منافع خود، وابستگی ایرانیان و نهایتا بحران های فراگیر در کشورمان بودند، اشاره خواهد شد. در نگاه بسیاری از تحلیل گران علم سیاست، از مهمترین مولفه های بحران سازی سیاسی در بسیاری از جوامع در حال توسعه، مسائل اقتصادی، بازرگانی و ارتباطی است. واقعیت این است که اولین ابزاری که ایران را دستمایه سیاست ها و مداخله های همه جانبه های انگلستان نموده است، مسائل ارتباطی و به علت مجاورت ایران با هندوستان و بعدها مسائلی نظیر نفت و بنادر جنوبی بوده است. ایران به علت قرار گرفتن در مسیر عبور کالاهای تجاری از اهمیت خاص برای انگلستان برخوردار بود. همچنین خطوط تلگرافی توسط ایران را به اروپا و نیز انگلیس را با هند پیوندمی­داد. بازار مصرف ایران نیز برای انگلستان اهمیت فراوانی داشت. بانک شاهنشاهی انگلیس، کمپانی لینچ و کمپانی استریکا و ده­ها مؤسسه تجاری و ارتباطی دیگر در ایران فعالیت گسترده­ای داشتند، همه موارد مذکور ثروت سرشاری برای انگلیس محسوب می­شد که به هیچ وجه حاضر به از دست دادن آن نبودند(معتضد،1377: 159)[21]. لذا در ذیل به برخی از مهمترین بحران های سیاسی انگلستان که در عصر پهلوی اول صورت پذیرفت و بسان فصل گذشته تلفیقی دوگانه از نظریات ساندرز-دوس سانتوس و نیز رویکرد دوگانه روش تاریخی- جامعه شناسی تاریخی(ابعاد داخلی و خارجی هابدن) را شامل می شود، می پردازیم.
بند1- بانک شاهنشاهی و ادامه توطئه های اقتصادی انگلیس در ایران:
عوامل اقتصادی همواره یکی از نخستین عوامل مداخله در جوامع تحت سلطه وقیمومیت امپریالیست ها به شمار می رود، مداخله ای که حاکمیت سیاسی این جوامع را به شدت با چالش مواجه نموده و بحران های سیاسی ناشی از آن مدت ها در این جوامع، ریشه دار می شده استل. در این بخش نیز بسان فصول گذشته با بهره گرفتن از رویکردهای تاریخی و جامعه شناسی تاریخی که خصوصا بحران های همچون بانک شاهنشاهی و برخی دیگر از بحران های دوره ای را به خوبی تحلیل می نماید و نیز استفاده از سطح تحلیل سه گانه دوس سانتوس- ساندرز- برچر، سعی در ارائه تحلیلی استوار از بحران سازی های سیاسی بریتانیا در این خصوص می باشیم.
با پایان جنگ جهانی اول و روی کار آمدن تدریجی رضاشاه، بانک شاهنشاهی در پی سیاست خود، از دولت وی، که برنامه‌اش برقراری نظم و امنیت بود، حمایت می‌کرد، ولی لرد کرزن، با ممانعت از پرداخت وام به دولت، از بانک شاهنشاهی به عنوان سیاستی بر ضد ایران استفاده می‌کرد. رضاشاه این بانک را که درحقیقت بانکی انگلیسی بود و به عنوان بانک دولتی ایران، قادر به حل مشکلات مالی قشون دولت وقت نبود، بانک ایرانی لرد کرزن یا تجارتخانه عادی می خواند. به طور کلی در ابتدای دوران فعالیت های نظامی و سیاسی رضاشاه، روابط میان بانک شاهنشاهی و نخست وزیر، رضاشاه، حسنه بود. تا جایی که رضاشاه کلیه امور مالیه وزارت جنگ را در اختیار بانک شاهنشاهی نهاد و این بانک نیز به کرات جهت تثبیت حکومت وی کمک های مالی شایانی نمود. اوج روابط حسنه میان دولت رضاشاه و بانک شاهنشاهی را می توان در زمان تاجگذاری رضاشاه دانست که بیشترین کمک های مالی و هدایای نفیس از جانب این بانک به دولت نوپای پهلوی اعطا شد. پس از تثبیت اقتدار پهلوی اول، جهت بهبود اوضاع مالی ایران، به دعوت دولت، دکترآرتور میلسپوی آمریکایی به ایران آمد. میان بانک شاهنشاهی و میلسپو در آغاز ماموریت وی به نوعی تفاهم دیده می شد، به خصوص که میلسپو، کلیه درآمد دولت را در بانک شاهنشاهی جمع کرد و بانک نیز با وجود ترقی نرخ بهره در انگلستان، برای حمایت از هیئت مالی آمریکایی، از بالابردن نرخ بهره در ایران خودداری کرد (معتضد،1377: 196- 198).
به تدریج مناسبات بانک و میلسپو رو به سردی گرایید چرا که میلسپو، به عنوان مستخدم دولت، موضع مستقل از بانک گرفت و سعی کرد دولت را به دریافت وام از آمریکا وادار کند. مضافا اینکه نظارت بر حق امتیاز بانک را که در سال های گذشته پرداخت می شد و بانک از آن جهت آسیب پذیر بود آغاز نمود. درنهایت، روابط بانک شاهنشاهی و میلسپو به چالش کشیده شد(معتضد،1377: 200).
لذا به سان تهدید و اخراج مورگان شوستر، به فعالیت میلسپو نیز در ایران و به دشمنی بانک شاهنشاهی و سران بریتانیا خاتمه داده شد و در اینجا می توان به دومین مدل از تئوری بی ثباتی سیاسی دیوید ساندرز یعنی تغییر افراد اصلی در کابینه حکومتی را مشاهده نمود.البته عامل دیگری نیز در اخراج میلسپو موثر واقع شد و آن کارشکنی های روسیه بود. در واقع پس از عدم موفقیت روس ها در اخذ امتیازات ماهیگیری در شمال، که میلسپو در عدم انعقاد آن تاثیرگذار بود، روس ها نیز بسان بریتانیا خواستار حذف و برکناری میلسپو از امور مستشاری ایران گردیدند.با اخراج میلسپو از ایران، روابط میان رضاشاه و بانک شاهنشاهی نیز رو به سردی و افول نهاد. از یک سو رضا شاه از قدرت بانکی بیگانه در داخل نگران بود، علی الخصوص اینکه بانک شاهنشاهی، کماکان در دوران پهلوی نیز اسکناس را جهت تخفیف وی با تصویر پادشاهان قجری چاپ می نمود و از دیگر سو با هر نوع برنامه نوین توسعه اقتصادی رضاشاه مخالفت می ورزید، لذا از سال 1305 لایحه قانونی تاسیس بانک ملی از سوی دولت تقدیم مجلس گردید و در اردیبهشت 1306 به تصویب و نهایتا از سال 1307 بانک ملی ایران رسما شروع به فعالیت نمود(امینی و شیرازی،1385: 280).
همچنین رضا شاه که از حق انتشار اسکناس بانک شاهنشاهی و سودهای کلانی که از این طریق نصیب بریتانیا می شد، آگاهی لازم داشت، لذا در سال 1310 دولت امتیاز انحصاری نشر اسکناس را، که متعلق به بانک شاهنشاهی بود، به مبلغ دویست هزار لیره، خریداری کرد و دراختیار بانک ملی نهاد. همچنین بخش عمده ای از سپرده های بانک شاهنشاهی به بانک ملی منتقل شد که یکی از عمده دلایل آن تبلیغات وسیع ملیون جهت خاتمه دادن به فعالیت های بانک شاهنشاهی و نیز حمایت از بانک های داخلی بود. این بانک در مدت شصت سال مخصوصا چهل سالی که حق انحصاری صدور اسکناس را داشت با در دست داشتن امور ضرابخانه در کلیه شئون اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ایران دخالت های موثری می نمود و به عناوین مختلف به نفع سیاست انگلستان و برای منظورهای سیاسی دولت ایران را در مضیقه می گذارد و با خرید ارزاق و خوار و بار و ذغال و سایر مایحتاج اولیه و ضروری مردم، به کرات قحطی های مصنوعی ایجاد می کرد(اوبن، 1362 : 226).
بی گمان، این بانک ابزاری جهت پیشبرد اهداف بریتانیا در ایران بوده است و ابزاری مهم در مدیریت بحران های سیاسی انگلستان در ایران بوده است به گونه ای که هرگاه بریتانیا در اجرای مقاصد خود درایران با مخالفتی مواجه می شده است، از این ابزار جهت فشار(مانند اعمال تحریم و خواستار عودت وام های پرداخت شده از شاهان ایران) بر دولت و ملت ایران استفاده می نمود.
بند2- انگلستان و وقایع نفتی در عهد پهلوی اول:
با کشف نفت، و اهمیت غیرقابل انکار آن برای همگان، خصوصا امپر یالیست ها و در صدر آنان بریتانیا، دخالت در امور کشورهای نفت خیز و تحت سلطه بیش از پیش گریز ناپذیر گردید. در واقع، اقتصاد و علی الخصوص نفت و سایر منابع معدنی جوامع جهان سوم را می توان نخستین شاخصه نقض حاکمیت سیاسی این جوامع توسط امپریالیست ها قلمداد نمود. پس از جنگ جهانی اول، دولت ایران متوجه ارزش عظیم منابع نفتی خود و نیزغارت عظیم آن توسط نیروهای بریتانیایی شد، لذا همواره نارضایتی خود را از سیاست‌های شرکت نفت ایران و انگلیس و نادیده گرفتن سهم واقعی ایران از درآمدهای نفتی ابراز می‌داشت. شرکت نفت با افزایش تولید نفت در جریان جنگ جهانی اول و توسعه شرکت‌های وابسته بازاریابی و پالایش، منافع حاصله از این شرکت‌های فرعی را با این توجیه که خارج از خاک ایران فعالیت دارند، در منافع کلی شرکت که بر اساس ماده 10 امتیازنامه 16 درصد از آن سهم ایران می‌شد، منظور نداشت، در صورتی‌که دولت ایران خود را در سود کل شرکت مادر و دیگر شرکت‌های فرعی سهیم می‌دانست.
علاوه بر این، شرکت در سال 1919 نیز از پرداخت سهم ایران امتناع ورزید و بر شدت مسئله افزود. علت امتناع شرکت از پرداخت سهم ایران از عواید نفت، صدماتی بود که ایلات محلی بر تأسیسات شرکت وارد آورده بودند و شرکت، دولت ایران را مسئول می‌دانست (فرمانفرمائیان،1377: 120). اختلافات بین کمپانی نفت و دولت ایران، منجر به مذاکراتی بین طرفین و انعقاد قرارداد دیگری موسوم به قرارداد 1920 آرمیتاژ اسمیت مستشار مالی دولت ایران و مورد اعتماد مقامات انگلیس شد. این قرارداد تأکید می‌کرد که دولت ایران حق دارد 16درصد سود تمام عملیاتی را که مستقیما با نفت ایران ارتباط پیدا می‌کند، مطالبه نماید و ادعاهای انگلیس در مورد غرامت مسکوت گذاشته شد(فرمانفرمائیان، 1377: 121).
این قرارداد نتوانست مشکل را به طور اساسی برطرف کند و اختلافات از سال 1305 شمسی به دلیل کاهش روزافزون حق‌السهم دولت ایران و افزایش درآمد شرکت و سهام بریتانیا، مجددا از سر گرفته شد. مذاکرات به مدت چهار سال از ازسال 1307 تا 1312شمسی بین تیمورتاش وزیر دربار[22] و نماینده تام‌الاختیار ایران و سرجان کدمن[23]، مدیر عامل شرکت نفت ایران و انگلیس در تهران و لندن انجام شد. در مدت مذاکرات توافق‌های بین طرفین نسبت به تنظیم قرارداد جدیدی صورت گرفت که عبارت بودند از تمدید مدت امتیاز که تا سال 1961میلادی(1340 شمسی) معتبر بود، سهیم کردن ایران در کل سهم شرکت به جای حق‌السهم سابق و واگذاری بیست درصد از سهام شرکت به دولت ایران. این مذاکرات به علت اختلاف طرفین در حق‌السهم و میزان سهام ایران در کل تشکیلات شرکت نفت به شکست انجامید، چرا که تیمورتاش پافشاری می‌کرد که 25درصد از کل سهام شرکت باید در اختیار ایران قرار گیرد(شیخ الاسلامی ،1379: 157).
رضاشاه در دیدار با وزیر مختار انگلستان در ایران، خواستار تجدید نظر در امتیاز دارسی و انطباق آن با شرایط جدید با رعایت منافع طرفین شد (زرگر،1372: 290) به دنبال این پیام رضاشاه، کدمن در اسفند1307 برای گفت وگو در مورد طرح اولیه، امتیاز جدید به تهران آمد. موارد توافق بین تیمور تاش و کدمن عبارت بود از تمدید مدت امتیاز تا سال 1989(1368 شمسی) واگذاری بیست درصد از سهام شرکت به ایران، تجدید حوزه عملیات کشور، پرداخت دوشیلینگ حق‌الامتیاز شرکت به ایران، کاهش مساحت حوزه استخراج نفت و فسخ امتیاز انحصاری لوله‌کشی به خلیج فارس. اما با اصرار تیمورتاش بر واگذاری 25 درصد سهام شرکت به ایران، پرداخت حق‌الامتیاز مقرر به ایران و امتناع کدمن از پذیرش شرایط، مذاکرات بدون نتیجه خاتمه یافت(مکی،1380: 255).
پس از بی‌نتیجه ماندن گفتگوها، کدمن رهسپار آمریکا شد و تا سال 1310شمسی هیچ‌گونه گفت‌وگویی میان طرفین صورت نگرفت. دور جدید گفت ‌وگوهای کدمن و تیمورتاش در سال 1310 پس از رد و بدل شدن نامه‌هایی میان طرفین و ارائه پیشنهادهایی آغاز شد. این گفت ‌وگوها که در مسافرت تیمورتاش به اروپا صورت گرفت، منجر به تنظیم طرح مقدماتی در باب حق الامتیاز مورد توافق شد که برای امضا و تصویب به تهران ارسال شد(ساتن،1372: 84). هنگامی که شرکت، ترازنامه سالیانه‌اش را در خرداد 1311 شمسی منتشر نمود، معلوم شد که حق امتیاز دولت ایران نسبت به سال‌های گذشته، به میزان فاحشی تقلیل یافته است (لسانی،1357: 142-143). شرکت نفت جنوب علت تقلیل عایدات را تنزیل قیمت نفت در دنیا و رقابت نفت روسیه با نفت جنوب معرفی کرد(گروه جامی، 1381: 36) به محض اینکه خبر کاهش حق امتیاز ایران به تهران رسید، دولت ایران از تصویب قراردادی که تنظیم شده بود خودداری کرد و از شرکت نفت خواست که نماینده‌ای برای توضیحات به تهران بفرستد، ولی شرکت از این کار ابا نمود(گروه جامی،1381: 37).
شاه در اقدامی دیگر، تیمورتاش را عزل کرده، مذاکرات نفت را به تقی زاده، وزیر دارایی سپرد. انتشار ترازنامه و عدم پاسخگویی شرکت به اعتراض ایران، موجب شد که در مجلس و جراید کشور، حملات گسترده‌ای ضد شرکت نفت جریان بگیرد. جالب آنکه آن همه غارت منابع نفتی را وزیر امورخارجه وقت به شاهان قاجار نسبت داد. علاوه بر نارضایتی مردم و جراید از وضعیت پیش آمده به وسیله شرکت، شاه نیز برآشفته و تقی‌زاده را که به لحاظ اداری مسئولیت مستقیم داشت، مورد بازخواست قرار داد. تقی‌زاده درباره مؤاخذه شاه نسبت به خود می‌نویسد “روزی رضاشاه مرا خواست و به من گفت: این انگلیسی‌ها و شرکت نفت، خیلی سر من کلاه گذاشته‌اند. نفت را خودشان استخراج می‌کنند، خودشان تصفیه می‌کنند و خودشان می‌فروشند و ما هیچ چیز آن اطلاعی نداریم. آخر سال هم یک صورت حساب ساختگی به ما می‌دهند و تو و کمیسر ما در لندن می‌گویید درست است” [24]رضاشاه نیز درآذر 1311 به هیئت دولت، دستور تشکیل جلسه داد. در این جلسه که به ریاست نخست وزیر، مهدی قلی‌خان هدایت (مخبر السلطنه)[25] تشکیل شد، شاه وزرایش را به دلیل ناتوانی در متقاعد کردن شرکت در تنظیم قراردادی با حفظ منافع ایران سرزنش نمود. مخبرالسلطنه هدایت در توصیف جلسه هیئت وزرا با حضور شاه می‌نویسد”شاه قرارداد نفت را خواسته است. شب ششم آذر تیمور تاش قرارداد را به هیئت آورد. شاه تشریف آوردند و فرمودند قرارداد نفت چه شد؟ گفته شد حاضر است. زمستان است، بخاری می‌سوزد. قرارداد را برداشتند انداختند توی بخاری و فرمودند نمی‌روید تا امتیاز نفت را لغو کنید، نشستیم و امتیاز را لغو کردیم” (مخبرالسلطنه،1389: 395).
الغاء امتیاز دارسی از سوی دولت، مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت. علاوه بر برگزاری جشن‌های متعدد در شهرستان‌ها، تلگراف‌هایی در تبریک این عمل شاه به دولت مخابره شداما این جشن و سرورها را نیز ظاهرسازی حکومت رضاشاه برای نشان دادن حس وطن دوستانه و توجیه اعمال بعدی خود در جریان مذاکرات نفت بیان می‌کنند، به طوری‌که گفته می‌شد دستگاه رضا شاه، مردم را وادار ساخت که جهت سپاس‌گزاری از استیفای حقوق ملی به دست توانای اعلی‌حضرت همایونی، کوچه و بازار را چراغانی کنند، نمایش ترتیب دهند و شادمانی‌ها نموده، مراتب شکرگزاری خود را از زحمات مطبوعات منعکس سازند(گروه جامی، 1357: 38).
اولین واکنش بریتانیا از سوی وزیرمختارآن در تهران صورت گرفت که می توان آن را ذیل چالش های مسالمت آمیز ساندرز و نیز مدیریت بحران برچر(تهدید یک یا چند ارزش اساسی بازیگران) قرار داد. وزیر مختار انگلیس در تهران در یادداشت اعتراض به دولت ایران در 17 آذر 1311 الغای یک طرفه را یک نقض غیر قابل قبول شرایط قرارداد خواند و تهدید کرد در صورتی‌که دولت ایران، اعلامیه خود دایر بر الغای امتیاز را ظرف مدت یک هفته بر نگرداند، دولت انگلیس به دیوان داوری بین‌المللی لاهه مراجعه می‌کند. در پایان آمده بود که دولت بریتانیا خود را محق می‌داند هرگونه اقدامی بر حفظ کمپانی انجام دهد این تهدید بریتانیا با مانور دریایی انگلیس در خلیج فارس و سواحل ایران همراه بود که این مورد نیز ذیل چالش های خشونت آمیز و در قالب جنگ قرار می گیرد (لنچافسکی، 1342: 103). اما خطر مداخله شوروی بر طبق ماده ششم معاهده1921 ایران و شوروی، مانع از اقدام بریتانیا شد. در رابطه با تهدید بریتانیا مبنی بر ارجاع مسئله به دیوان داوری بین‌المللی لاهه، دولت ایران، صلاحیت دیوان مزبور در مورد رسیدگی به اختلاف میان شرکت و دولت ایران را رد کرد، زیرا که اختلاف بین ایران و کمپانی نفت، اختلاف بین دو دولت نبود(زرگر،1372: 305-306) بنابراین دولت بریتانیا موضوع را به شورای جامعه ملل کشاند. دولت ایران هیئتی مرکب از داور وزیر دادگستری، حسین علاء[26] رئیس بانک ملی و نصرالله انتظام[27] عازم ژنو کرد(شیخ الاسلامی،1367: 14-15).
سرجان سایمون وزیر خارجه بریتانیا نیز به نمایندگی دولت خود در شورای جامعه ملل حاضر شد. دو طرف دعاوی خود را در پیشگاه جامعه ملل مطرح کردند. شورای جامعه ملل پس از شنیدن دعاوی طرفین، ادامه مذاکرات را به ادوارد بنش[28]، وزیر خارجه چلسواکی به عنوان میانجی واگذار کرد. وی مدعیان را به گفتگو دعوت کرد و بدین ترتیب گفتگوها در تهران ادامه یافت (لسانی، 1357: 210-180). پس از آنکه شورای جامعه ملل، مذاکرات اختلاف میان شرکت نفت و دولت ایران را به ادوارد بنش، وزیر خارجه چلسواکی به عنوان میانجی واگذار کرد و او نیز مدعیان را به گفتگو دعوت کرد. بلافاصله هیئتی از طرف شرکت مرکب از لرد کدمن رئیس هیئت مدیره شرکت نفت، ویلیام فریزر[29] معاون او، جاکس عضو هیئت مدیره و مقیم تهران همراه چند نفر از اعضای عالی‌رتبه شرکت، وارد تهران شدند. تقی‌زاده از داور و علاء خواست قبل از ورود نمایندگان کمپانی، متخصصین لایق و قابل اعتماد برای مشاوره در طرح امتیاز نامه جدید استخدام نمایند[30] سرانجام هئیت نمایندگی شرکت نفت، تحت ریاست سرجان کدمن درفروردین 1312 وارد تهران شدند و مذاکراتی را که منجر به عقد قرارداد 1933 گردید، در تهران آغاز شد. از ایران نیز، یک هئیت چهار نفری از طرف شاه، مأمور مذاکره با آنان شد. ریاست این هئیت را فروغی، وزیر خارجه بر عهده داشت و سه عضو دیگر عبارت بودند از: تقی زاده، داور و حسین علاء(شیخ الاسلامی،1366: 70).
چند روز اول مذاکرات دولت ایران خواسته‌های خود را بیان نمود. اما شرکت نفت هیچ کدام از آن پیشنهادها را نتوانست بپذیرد و مذاکرات با شکست مواجه شد اما پس از بی‌نتیجه ماندن مذاکرات در کنفرانس خبری که برگزار شد، سرجان کدمن ضمن تعرض به شاه به او می‌گوید هیچ شرکت نفتی بر پایه درخواست‌های ایرانیان نمی‌تواند از حوزه‌های نفت بهره برداری کند. شاه در پاسخ، رفتن زود هنگام نمایندگان را به شوخی گرفت و مطابق پیشنهاد سرجان کدمن، شخصا در جلسه مذاکرات شرکت کرد.کدمن، شخصا، برای ادامه مذاکرات به دیدار شاه می‌رود ورضاشاه نیز با نهایت مهربانی وی را پذیرفت و مثل اینکه هیچ اطلاعی از جریان مذاکرات ندارد. “درباره پیشرفت مذاکرات استفسار کرد. من به او گفتم که پیشنهادهای نمایندگان دولت به اندازه‌ای سنگین است که شرکت نمی‌تواند آنها را بپذیرد و لذا مذاکرات قطع شده است. شاه بی‌نهایت اظهار تعجب کرده و گفت که خود او بین طرفین واسطه شده و توافقی ایجاد خواهد شد و دستور داد عصر همان روز، جلسه‌ای با حضور او تشکیل شود تا کار فیصله یابد”[31]. بنا بر گزارش اسناد موجود، شاه پس از اطلاع از اوضاع مذاکرات مستبدانه، به وزرای خود دستور خاتمه مذاکرات را دادند، در صورتی که با ادامه مذاکرات توسط وزرا، وقت زیادی لازم بود تا مذاکرات به نتیجه برسد(شیخ الاسلامی،1366 :73).
از بزرگ‌ترین معایب هئیت نمایندگی دولت ایران که سرجان کدمن در طول مذاکرات در تهران به آن پی برد، عدم قدرت تصمیم‌گیری وزرای کابینه بود، به طوری که وزرا احساس می‌کردند که اگر مستقلا کار کنند و در جریان کار مرتکب اشتباهی گردند، به حقیقت سر خود را به باد داده‌اند.کدمن در شرح عدم استقلال رأی تقی‌زاده در مقام یک صاحب منصب حکومتی، می‌نویسد”آشکار می‌شد دید تقی‌زاده هیچ مایل نیست اقدامی مستقل، بدون کسب اجازه قبلی از خود شاه انجام دهد”کدمن در طول مذاکرات با نمایندگان ایران به این نتیجه می‌رسد که موفقیت مذاکرات در گرو آن است که مذاکرات زیر نظر مستقیم رضاشاه انجام شودهمین‌طور در گزارش یکی از اسناد موجود وزارت امور خارجه آمده است”امروز شاه فرمانروای مطلق ایران می‌باشد و حتی مأمورین عالی مقام دولتی هم نمی‌توانند در مسائلی که می‌دانند مخالف عقیده اعلی‌حضرت است، اتخاذ تصمیمی بنمایند. مذاکرات نفت با خشونت بی‌اندازه و استبداد رأی نمایندگان ایران بی‌نتیجه ادامه داشت تا اینکه سرجان کدمن به شاه متوسل شد و اگر دخالت مستقیم شخص اعلی‌حضرت نبود، بدون شک مذاکرات بدون نتیجه پایان می‌یافت”[32]پیش از توافق نهایی شاه و کدمن و امتناع شاه از پذیرش شرط کدمن مبنی بر تمدید مدت امتیاز، کدمن در حالی از حضور شاه مرخص شد که شاه را تهدید به ارجاع دوباره موضوع به جامعه ملل می‌کرد. کدمن این نقطه ضعف رضاشاه، یعنی ترس او از بازگشت به جامعه ملل را دریافته بود و با بهره گرفتن از این نقطه ضعف توانست خواسته‌هایش را بر شاه ایران تحمیل نماید. وی در نامه‌ای از تهران به سرجان سایمون درباره ترس شاه از مراجعه مجدد موضوع به سازمان ملل می‌نویسد”دعای قلبی من این است که موقع برگشت به لندن، قرارداد جدید نفت را با خود همراه بیاورم، زیرا احساس می‌کنم رضا شاه از احاله مجدد موضوع به سازمان ملل هراسان است و این ترس ملوکانه را باید ناشی از ضرب و شتم دانست که حکومت بریتانیا و وزیر خارجه ارجمندش، ماه گذشته در ژنو به هیئت نمایندگی ایران نشان دادید و آنها را متوجه ساختید که دریچه هر امیدی از این رهگذر (جامعه ملل) به رویشان بسته است”(زرگر، 1372: 320).
علاوه بر این تهدید به قطع روابط، زیر سؤال بردن تداوم سلطنت خاندان پهلوی(شیخ الاسلامی، 1367 : 54) یا استفاده از کیسه‌های طلا برای تشویق شاه به این کار می‌توانسته مؤثر باشد[33]همچنین گفته می‌شد شاه ایران پی به این نکته برده که اقدام ایران تأثیر شدیدی در قضاوت بین‌المللی نسبت ایران خواهد داشت، به علاوه قیمت سهام کمپانی کاهش یافته و با توجه به اهمیت این مسله شاه تصمیم به مذاکرات جدید نموده است[34] بعد از آن جلسه تاریخی بین شاه و نمایندگان شرکت نفت در باب تمدید قرارداد، شاه پیشنهاد ایران را به سبد زباله انداخت و در مقابل وزرای گیج شده‌اش از لزوم تعامل و نگرش گسترده در پیشبرد مذاکرات سخن گفت و تمام موارد ضروری شرکت را پذیرفت. بدین ترتیب گفتگوهای کدمن با شاه در18 اردیبهشت 1312به امضای قرارداد 1933 انجامید که در 7 خرداد 1312شمسی به اتفاق آرا به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




همانگونه که در جدول ۴-۱۵ مشاهده می شود ضریب مسیر آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند ۰٫۵۱ به دست آمده است که با مقدار t=5.86 در سطح p<0.05 معنی دار می باشد. به عبارت دیگر این فرضیه تایید شده است. بر این اساس این مسیر تایید و در مدل ساختاری نهایی پژوهش باقی مانده است.

۴-۳-۱۲ تجزیه و تحلیل داده ها در ارتباط با فرضیه دوازدهم

فرضیه۱۲: ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان اثر معنی داری دارد .
H0: ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان اثر معنی داری ندارد.
H1: ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان اثر معنی داری دارد.
در جدول۴-۱۶خلاصه ای ازنتایج بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان گزارش شده است.
. جدول۴-۱۶ نتایج بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان در مدل ساختاری

پیشبین

ملاک

β

e

t

p

ارزش ویژه برند

تصویر ذهنی از بیمارستان

۰٫۸۶

۰٫۱۳

۶٫۵۳

p<0.05

همانگونه که در جدول ۴-۱۶ مشاهده می شود ضریب مسیر ارزش ویژه برند بر تصویر ذهنی مشتریان از بیمارستان ۰٫۸۶ به دست آمده است که با مقدار t=6.53 در سطح p<0.05 معنی دار می باشد. به عبارت دیگر این فرضیه تایید شده است. بر این اساس این مسیر تایید و در مدل ساختاری نهایی پژوهش باقی مانده است.

فصل پنجم

نتیجه گیری

مقدمه

همانطور که مشهود است، مفهوم برند، دیدگاهی جدید و اثربخش به بازاریابی و تجدید نظر در ادبیات بازاریابی کلاسیک به حساب می آید .سازمان های بزرگ، ثابت کرده اند که برای دستیابی به مزیت رقابتی و موفقیت در بازارهای داخلی و جهانی، توجه به این مفهوم ضرورت بسیاری دارد.همچنین در بسیاری از موارد دیده شده که اصلی ترین قابلیت یک شرکت بزرگ و موفق، برند آن است. هدف ما از این پژوهش تاثیر ارزش ویژه برند بر بازاریابی بیمارستانی در بیمارستان خصوصی پارسیان شهر تهران است. بدین معنی که کدامیک از عواملی که بر ارزش برند تأثیر گذار هستند می توانند در بازاریابی بیمارستانی مورد توجه قرار گیرند.

۵-۱ جمع بندی

در فصل اول به بررسی کلیات پژوهش از قبیل سوالات،اهداف ،فرضیات و چارچوب نظری تحقیق ؛.درفصل دوم مبانی نظری تحقیق،بررسی تئوری ها و نظریه های مربوطه و پیشینه پژوهش در ایران و جهان ،در فصل سوم به بررسی روش تحقیق،جامعه آماری،نمونه گیری و حجم نمونه،ابزار گردآوری داده ها و.درفصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده ها در ارتباط با فرضیات پژوهش پرداخته شد. بدین منظور و در راستای نیل به این هدف ، داده های حاصل از پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در این فصل به بحث ونتیجه گیری درباره اطلاعات حاصل از بررسی داده ها و در نهایت پیشنهادات برای سایر پژوهشگران و بیان محدودیتهای تحقیق پرداخته شده است.

۵-۲ یافته های حاصل از آمار تحلیلی پژوهش

با توجه به این نیاز این تحقیق به بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر بازاریابی بیمارستانی در بیمارستان خصوصی پارسیان شهر تهران پرداخته است. بر اساس این مدل ۵ عامل برای موفقیت یک برند در بازاریابی بیمارستانی در نظر گرفته شدند که عبارتند بودند از اعتماد ، رضایت مشتری ، تعهد به رابطه ، وفاداری به برند و آگاهی از برند. نتایج به دست آمده از بررسی اثرات ارزشهای برند بر بازاریابی بیمارستانی در بیمارستان خصوصی پارسیان شهر تهران به شرح زیر است:

۵-۲-۱ یافته های فرضیه اول

فرضیه ۱- اعتماد بر وفاداری نسبت به برند اثر معنی داری دارد.

  • در بازار خدمات درمانی (بیمارستان خصوصی پارسیان شهر تهران )اعتماد بر وفاداری نسبت به برند بیمارستانی اثر معنی داری دارد. ضریب مسیر اعتماد بر وفاداری ۰٫۱۴ به دست آمده است که با مقدار t=1.98 در سطح p<0.05 معنی دار می باشد.بدین معنی که افزایش اعتماد بر برند بیمارستان توسط مشتری باعث افزایش وفاداری به برند بیمارستان خواهد شد و در نهایت بر ارزش ویژه برند و تصویر بیمارستان تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر این فرضیه تایید شده است. بر این اساس این مسیر تایید و در مدل ساختاری نهایی پژوهش باقی مانده است.این مطلب با نتایج مطالعات کیم و کانگ همخوانی دارد.

۵-۲-۲ یافته های فرضیه دوم

فرضیه ۲- اعتماد به برند برآگاهی نسبت به برند اثر معنی داری دارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]




در این مرحله، تلاش‌های پیشگیرانه، در جهت کنترل افراد خاصی که در معرض بزهکاری قرار دارند، متمرکز است. بطور مثال در پیشگیری از اعتیاد، تمرکز تلاش‌ها بر افرادی است که بصورت تفریحی مبادرت به مصرف موادمخدر می‌کنند، ولی هنوز به درجه اعتیاد کامل نرسیده‌اند و هدف جلوگیری از سوء‌مصرف موادمخدر است، یا در کنترل بزهکاری اطفال و نوجوانان اقدامات پیشگیرانه متمرکز بر اطفال و نوجوانانی است که بنا به دلایلی در معرض بزهکاری هستند و بیم ارتکاب جرم و بروز از جانب آنها بیشتر است. در این نوع پیشگیری، هدف آن است که با بکارگیری تدابیر مناسب و با مواقعه‌های زودهنگام، از وقوع جرم افرادی که در شرایط بحرانی به سر می‌بر ند و احتمال بزهکاری از سوی آنها وجود دارد، پیشگیری کند(رجبی‌پور:پیشین،۲۱).
به عنوان مثال، اطفالی که در خانواده‌های ازهم‌گسیخته و محله‌های فقیر در وضعیت نامناسبی زندگی‌می‌کنند، احتمال بزهکاری و مجرم شدن آنان بیش از سایرین می‌باشد. در مجموع این نوع پیشگیری از پیش‌بینی در باب یک وضعیت جرم‌زا متأثر است و هدف آن نظارت بر گروه های خاصی است که ترس از ارتکاب جرم از سوی آنها می‌رود و در معرض مجرم شدن هستند(هیوز:۱۳۸۰، ۳۳).
۳-۲-۳-پیشگیری ثالث
در این مرحله، اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرار جرم و بازسازی مجرمان می‌باشد. این نوع پیشگیری شامل برنامه‌هایی از قبیل مشاوره برای زنان و بچه‌ها، مداخلات کیفری وگروههای گوناگون می‌باشد. تلاش‌های پیشگیرانه در این مرحله، برای جلوگیری از رفتارهای مجرمانه است تا مجرمان اصلاح و با محیط اجتماعی خود سازگار شوند و به ارتکاب مجدد جرم گرایش پیدا نکنند. این نوع از پیشگیری با توجه به اینکه ناظر بر اقدامات بعد از وقوع جرم است، در چارچوب جرم‌شناسی پیشگیرانه قرار نمی‌گیرد(هیوز:پیشین).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در مجموع در این مرحله از پیشگیری، تلاش می‌شود تا مجرمان قدیمی با جامعه سازگاری بیشتری پیدا کنند و با مداخله در بازسازی و اصلاح مجرمان، از تکرار جرم آنان جلوگیری به عمل آید(رجبی‌پور:۱۳۸۲، ۲۵).
۳-۲-۴-پیشگیری وضعی و اجتماعی
۳-۲-۴-۱- پیشگیری وضعی
وجود فرصت‌ها و مناسبت‌های ارتکاب جرم، همواره یکی از عوامل مهم در بروز بزهکاری بوده و بزهکار را به ارتکاب عمل ترغیب می نماید. تردیدی نیست هرچه افراد، ضعف نفس بیشتری داشته باشند، در مقابل فرصت های ارتکاب بزه، آنگاه که منافع حاصله از جرم را سهل الوصول می‌بینند، دچار وسوسه بیشتری شده و زودتر به آستانه تحریک می‌رسند. برخی از جرم شناسان اثر فرصت‌ها در بروز بزهکاری را یک عامل قطعی و تعیین کننده دانسته و معتقدند شخص مجرم به عنوان یک عامل ثابت، باارزش صفر قلمداد می‌شود و فرصت‌های جرم به عنوان متغیرهایی که اگر ارزش مثبت داشته باشند، غنیمت شمرده می شوند و جرم ارتکاب می‌یابد. با توجه به وجود این گونه متغیرها و به منظور کاهش اثرات آن در بروز جرم، یکی از انواع پیشگیری از جرایم که همان پیشگیری وضعی از جرم است، مطرح می شود که هدف آن عبارت است از اتخاذ تدابیر لازم به منظور افزایش بهای عمل مجرمانه نسبت به سود حاصل از آن(میرخلیلی:۱۳۸۷، ۱۵۶).
این نوع پیشگیری مبتنی بر تغییر وضعیتهای قبل از جرم است که به تجربه با تحدید فرصت‌های ارتکاب جرم و یا مشکلتر کردن تحقق این فرصتها برای مجرمین بالقوه سعی دارد، شرایط را به گونه‌ای ایجاد نماید که پاسخ شخص به آن موقعیت، ارتکاب رفتار مجرمانه نباشد یا دست کم چنین پاسخ هایی تقلیل یابند(شاکری :۱۳۸۲ ).
این نوع پیشگیری با توجه به شرایط بزهکار، نوع جرم، اهداف و موضوعات جرم و خصوصیات بزه دیده، اقداماتی را به اجرا می گذارد که فرایند آنها از بین رفتن و یا تضعیف موقعیت‌ها و فرصت‌های ارتکاب جرم خواهد شد. کاهش فرصت‌ها و موقعیت‌های ارتکاب جرم با توسعه امنیت فیزیکی یا طراحی ساختمان و محله ها که در نهایت موجب خطرناک و پرهزینه تر شدن اعمال مجرمانه می شود، همراه است(نجفی توانا:۱۳۹۴، ۵۵).
در این روش، کنترل و ابتکار برای پیشگیری، جانشین برخورد کیفری و مجازات و یا انفعال می‌شود. در واقع هدف جرم مورد حمایت قرار گرفته و از پیشرفت مراحل ارتکاب جرم جلوگیری می‌گردد. در این شیوه از پیشگیری، مدیریت پیشگیری از جرم باتغییر و اصلاح روش زندگی افراد، محیط سکونت آنان،هدف خنثی سازی عملیات مجرمانه را دارد(پیشین: ۵۶ ـ ۵۵).
این قبیل اقدامات در واقع مکمل کار پلیسی است و پلیس دراین زمینه می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. مثل آموزش و اطلاع رسانی به اهالی یک محل یا مغازه داران شاغل در یک پاساژ که خود نیز نظارت کافی بر محل کار وزندگی خود داشته باشند،تا احتمال بروز حوادث و خطرات کاهش یابد. این مدل از پیشگیری بر خلاف پیشگیری کیفری مثل واکسن در جلوگیری از شیوع بیماری عمل می‌کند نه مانند معالجه پس از وقوع بیماری. بدین ترتیب می‌توان تعریف زیر را در خصوص پیشگیری وضعی از جرم ارائه کرد:
«پیش بینی، شناخت و ارزیابی خطر جرم و انجام اقداماتی برای رفع یا تقلیل آن» که گاهی از این روند تحت عنوان «مدیریت کردن خطر جرم» نام برده می‌شود که شامل موارد زیر است:
ـ از بین بردن کامل برخی از خطرات
ـ تقلیل بعضی از خطرات با کاستن از دامنه خسارت وارده
ـ تقلیل برخی از خطرات بوسیله انجام اقدامات امنیتی مثل نصب تلویزیون های مداربسته یا افزایش تعداد افراد پلیس و نظایر آنها جهت ترساندن و بازداشتن درمان بالقوه از ارتکاب جرم
ـ انتقال برخی از خطرات به وسایلی مثل تسهیل بیمه و نظایر آن
ـ پذیرفتن برخی از خطرات که اجتناب ناپذیر بوده و یا رفع آنها هزینه های غیرقابل تحملی را تحمیل می نماید
۳-۲-۴-۲- پیشگیری اجتماعی
بیتردید مهمترین و نزدیکترین عاملی که در بروز جرم نقش اساسی و مستقیمی را ایفا می‌کند، اراده مجرم است که گذار از مرحله انگیزه و تصمیم به ارتکاب بزه را تا تحقق کامل آن، هموار می‌کند. واقعیت آن است که دو دسته از عوامل، موجب بروز افکار و اراده مجرمانه می‌شود. دسته اول عواملی هستند که مثل مشکلات حاد روانی از درون بر افکار و اراده فرد اثر می‌گذارد و او را به سمت بزه سوق می‌دهد، دسته دوم نیز شامل علل و عوامل بیرونی از قبیل محیط‌های ناسالم و جرم زا و وضعیت فرهنگی، اجتماعی و تربیتی است که زمینه ارتکاب جرم در فرد را فراهم می‌آورد. بنابراین کنترل جرم بدون درنظر گرفتن عواملی که بر اراده و انگیزه مجرمانه تأثیر داشته باشد، عملاً امکان‌پذیر نمی‌باشد. سالهاست که در جهان، اهتمام زیادی جهت کاهش نرخ جرم صورت می‌گیرد، لکن متاسفانه تأثیر عملی آن کمتر ملموس بوده است. شاید علت عمده عدم موفقیت، به کار نگرفتن درست عوامل پیشگیرانه، عدم توجه به منافع واقعی موجود در جوامع و ویژگی‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی جامعه است. پیشگیری اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که انسان تحت تأثیر علل و عوامل اجتماعی، زیستی و … به سمت جرایم کشیده می شود. از جمله عواملی که در این راستا اراده مجرم را تحت تأثیر قرار می دهد، عبارت است از محیط خانواده که پایه اساسی در پیشگیری اجتماعی از جرایم است. ناهنجاری‌های خانوادگی، بزهکاری اعضاء خانواده، اعتیاد، طلاق و … از جمله عواملی هستند که تأثیر بسزایی در افزایش جرایم ارتکابی افراد دارد(میرخلیلی: ۱۳۸۷، ۱۱۳-۱۱۷).
درتعریف پیشگیری اجتماعی می‌توان بیان نمود: پیشگیری اجتماعی شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه از جرایم است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی می‌باشد که در تکوین جرم موثر است. این نوع پیشگیری بر مبنای علت شناسی جرم استوار است و با دخالت در محیط‌های اجتماعی مانع از شکل گیری جرم و خنثی سازی عوامل جرمزا میگردد(شاکری: ۱۳۸۲، ۱۱).
در واقع در تدابیر پیشگیری اجتماعی، نقش خانواده، آموزش، وسایل ارتباط جمعی و سیاست‌های کلی اجتماعی بسیار اهمیت دارد. به طور کلی می‌توان گفت که در این نوع پیشگیری با رویکرد کلان به عوامل بروز جرایم از قبیل فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توجه می شود و با توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… در جامعه از بروز جرایم جلوگیری می‌گردد(زینالی:۱۳۸۵، ۱۰۳).
در پیشگیری اجتماعی بر ایجاد تغییرات و اصلاحات فردی و محیطی که منجر به اصلاح جامعه و فرد و همچنین منجر به جلوگیری از جرایم به صورت پایدار و همیشگی می‌گردد، تأکید شده است. در این نوع پیشگیری، هدف هماهنگ سازی اعضا جامعه با قواعد اجتماعی بوده و محوراقدامات در پیشگیری،فرد است. به عبارت دیگر، پیشگیری اجتماعی همانند پیشگیری کیفری، مجرم مدار و فردمدار است. در حالی که پیشگیری وضعی بزه دیده مدار و آماج مدار می باشد. نکته مهمتر آن است که پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش، تربیت، ترغیب و تنبیه درصدد آن است تا معیار شناخت اعمال خوب و بد را به فرد القاء کند و قدرت ارزشیابی عملکرد خویش را به او بدهد. این نوع پیشگیری از اقداماتی تشکیل می‌شود که بر انواع محیط های پیرامون فرد تأثیر می‌گذارند. کلیه این محیط‌ها در فرایند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. هریک از محیط‌های خانه، مدرسه، دانشگاه، دوستان، همسالان و … دریک مقطع خاص زمانی بر فرد اثرات مستقیم و بیشتر داشته و فرایند جامعه پذیری را تسهیل می‌کند(رجبی‌پور:۱۳۸۲، ۲۹).
در پیشگیری اجتماعی تلاش می‌شود که با انجام برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و نظایر آنها و درمان نارسایی‌های اجتماعی و بالابردن ارزشهای اجتماعی و اخلاقی شرایط یک منطقه و نیز وضعیت مجرمان بالقوه، اعتلاء یافته و این روند به کاهش میزان جرایم بیانجامد. نکته اساسی در این مدل از پیشگیری، تخصص و اندیشه و تلاش مضاعف است. زیرا به جهت گستردگی و پیچیدگی موضوع، ممکن است علی‌رغم سرمایه گذاری‌های هنگفت و کلان، نتیجه مورد نظر در کاهش جرایم حاصل نیاید(میرمحمدصادقی:۱۳۹۴، ۲۱).
پیروان مدل پیشگیری اجتماعی (اصلاحی)بر این عقیده اند که از طریق شناخت علل جرایم (اعم از فردی واجتماعی) و برطرف کردن آنها با انجام اصلاحات فردی واجتماعی مثل درمان بیماریها و نارسایی‌های جسمی و روحی و تبیین و بالابردن ارزشهای اجتماعی و ثبات و وابستگی به آنها، تقویت نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، توسعه و تعالی فرصتهای اقتصادی، تحصیلی، تفریحی، مسکن و امثال اینها می توان از بروز جرایم جلوگیری کرد و نهایتاً افراد را از غرق شدن یا کشیده شدن به سوی جرایم نجات داد. افتخار این طرز تفکر با تمامی گرایشات آن در این است که مدعی مبارزه با علت و خشکاندن ریشه جرایم است. در این رویکرد، به رغم وجود زاویه دید کاملاً متفاوت به جرم و مجرم، همه جرایم معلول یک سری عوامل شناخته شده فرض شده‌اند و بنابراین مثل رویکرد پیشگیری کیفری، همه انواع جرایم را با یک روش قابل پیشگیری فرض می‌کند، هرچند شیوه‌ها و ابزار آن تا اندازه‌ای متفاوت است.
فصل چهارم: رابطه اوقات فراغت و پیشگیری از بزهکاری
۴-۱-تعریف و اهمیت اوقات فراغت
در این قسمت ابتدا مفهوم اوقات فراغت را بررسی نموده، سپس اهمیت آن را بیان می کنیم:
۴-۱-۱-تعریف اوقات فراغت
فراغت در فرهنگنامه فارسی به معنی آسایش، استراحت، آسودگی و آرامش آمده است و منظور از آن استفاده از فرصت غیر فعالیت مشخص می باشد(دهخدا: زیر واژه اوقات فراغت).
جامعه شاسان آمریکایی اوقات فراغت را فعالیتی آزاد و بدون اجر و مزد که رضایت خاطر آنی را به همراه دارد تعریف کرده اند. فراغت در مفهوم نوین آن، حاصل کار و ناشی از پیشرفت فنی است، فراغت با خود ذهنیت و نیازهای جدیدی به همراه می آورد. ساز و کارها و نهادهایی را که برای پاسخ به این تقاضاهای جدید پدید آمده است می توان در تعبیر «صفت سرگرمی» خلاصه کرد. بنابراین می بینیم که اوقات فراغت در واقع زمانی شروع می شود که فرد یا افراد از کارهای مستمر و جاری و وظیفه مند خلاص شده و با اهداف گوناگون به استراحت و آرامش می پردازند. ضرورت توجه به اوقات فراغت در میان نسل جوان پدیده تازه ای نیست، بعد از پایان جنگ جهانی دوم در میان کشورهای پیشرفته نسبت به آن حساسیت بیشتری به وجود آمده است(باقری:۱۳۹۰، ۱۵).
مجمع عمومی سازمان ملل که طی قطعنامه شماره ۱۳۸۶ در خصوص نیازمندی های اساسی کودکان انتشار یافته است، بازی و تفریح را به عنوان یکی از نیازمندی های نه گانه مادی و معنوی مطرح می کند. یکی از نشانه ها و شواهد بین المللی در خصوص اهمیت و توجه به اوقات فراغت نسل جوان و آینده سازان جامعه جهانی است. اوقات فراغت عبارت است از رهایی موقت از کار و اشتغالات رسمی زندگی و انجام فعالیت هایی که مورد نظر و به دلخواه فرد هستند. نکته قابل توجه در این تعریف آن است که به هیچ وجه فراغت به معنای بیکاری و عدم انجام هرگونه کاری نیست، بلکه نوعی فعالیت را شامل می شود که حتی ممکن است مهمترین و دشوارترین فعالیت ها به شمار آید(کوهستانی و خلیل زاده:۱۳۸۹، ۶۷).
در حقیقت آنچه موضوع فراغت را مهم و تأثیر ان را با اهمیت می سازد، پرداختن داوطلبانه و خارج از الزام و جبر به کاری است که باعث آرامش و رضایت درونی فرد می‌شود. بیشتر اختراعات و اکتشافات بشری که بوسیله دانشمندان و متفکران صورت گرفته است محصول تفکر و قوه ابتکار و خلاقیتی است که در زمان فراغت حاصل آمده است و بیشتر جرائم و بزهکاری ها نیز در اوقات فراغت صورت می‌گیرد، اگر انسان برای اوقات فراغت خود برنامه ریزی یا فعالیتی نداشته باشد آنگاه اوقات فراغت به بیکاری تبدیل می شود و بیکاری نیز عموماً سبب افت و جرم زاست. انسان به خصوص در ایام نوجوانی و جوانی به علت نیرو و انرژی فوق العاده ای که در درون خود احساس می کند نمی‌تواند به آسانی با مسأله بیکاری کنار بیاید و احتمال ابتلا به انواع انحرافات و کجروی های رفتاری در این دوران وجود دارد. بیکاری بر سلامت جسمانی و روانی اثر منفی دارد. باید اضافه کرد که اوقات فراغت فقط برای دانش آموزان نیست برای اولیاء و بویژه معلمان نیز این اوقات وجود دارد(حبیب زاده و خسروشاهی:۱۳۹۰، ۱۳).
در طی سه ماه تعطیلی تابستان عموماً معلمان نیز اوقات فراغت زیادی دارند و این ایام فرصت بسیار مناسبی است تا آنان کارکرد و عملکرد یک سال تحصیلی خود را مورد بررسی قرار دهند و با نگاهی تیز بینانه نقاط ضعف و کاستی های روش تدریس و کار خود را شناسایی کنند و برای رفع آنها کوشا باشند.
۴-۱-۲-اهمیت اوقات فراغت
اوقات فراغت به دلایلی واجد ارزش بسیار زیادی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف. اوقات فراغت پر ارزش ترین سرمایه عمر آدمی، مناسب ترین شرایط و مطلوبترین موقعیت برای اندیشه و تفکر خلاق و تبلور رفتارهای مطلوب و خوشایند فردی و اجتماعی است. بدون تردید هدایت فکری و حمایت مستمر و مؤثر کودکان، نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت، بویژه در تعطیلات نسبتاً طولانی تابستان نه تنها آسیب پذیری اجتماعی و کجروی های اخلاقی آنان را در هر شرایطی به حداقل می رساند، بلکه آنها را در برابر همه آسیب ها و تهاجمات فرهنگی مصون می کند(استریانی:۱۳۸۴، ۲۸۴).
ب. جمعیت کشور ما بسیار جوان است و بیشترین گروه سنی جامعه ما را اطفال و نوجوانان تشکیل می دهند اوقات فراغت حاص تابستان نیست در هنگام سال تحصیلی نیز اگر هر دانش آموز در شبانه روز به طور متوسط ۶ ساعت را برای رفتن به مدرسه،۴ ساعت را برای مطالعه و انجام تکالیف درسی و ۸ ساعت را برای خواب و تغذیه صرف کند باز هم ۶ ساعت وقت فراغت خواهد داشت که اگر این ۶ ساعت را در ۹ ماه تحصیلی و جمعیت ایران ضرب کنیم رقم بسیار بزرگی خواهد شد(پیشین).
ج. در مقایسه با سایر کشورها، ما دارای بیشترین اوقات فراغت و تعطیلات هستیم. با توجه به این نکته اگر برای پر کردن مطلوب و بهینه اوقات فراغت اطفال و نوجوانان برنامه نداشته باشیم بدیهی است که آنها خود به این کار اقدام خواهند کرد که در آنان صورت نیز بدآموزی ها و مشکلات رفتاری و اخلاقی در پیش خواهد بود. پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:« اگر پدر و مادر به تربیت فرزندان خود اقدام نکنند روزگار آنها را تربیت خواهد کرد». اما در مورد اینکه این تربیت چگونه باشد نمی توان خوش بین بود(جمعه پور:۱۳۸۹، ۷۷).
د. در فصل تابستان به لحاظ پاره‌ای از مسائل نظیر تغییر فصل، آب و هوا، روزهای گرم و طولانی و نوع پوشش افراد، مشکلات تربیتی و اخلاقی بیش از سایر فصول است.
هـ. به لحاظ تاریخی در مقطعی از زمان قرار داریم که آماج بیشترین تهاجم فرهنگی هستیم و مخاطب اصلی این تهاجم نسل نوجوان و جوان است مقابله با تهاجم فرهنگی عمدتاً از طریق فرهنگی امکان پذیر است که آن هم مستلزم برنامه ریزی فرهنگی غنی و پر بار است. نسل نوجوان و جوان با توجه به خصوصیات سنی خود به دنبال مد، تنوع و جذابیت است و اگر مسئولان و مربیان کشور ما نتوانند برای گرانبهاترین اوقات فراغت این قشر عظیم جامعه با توجه به این ویژگی های و علایق برنامه ریزی کنند، طبیعی است که این نسل را در مقابل آن تهاجم گسترده واکسینه نکرده اند و بروز هر گونه وضعیتی قابل پیش بینی است(برازنده:۱۳۷۷، ۵۵).
و. در مقایسه با آموزش های رسمی، بسیاری از صاحبنظران معتقدند که برنامه‌های ضمنی و آموزشهای جنبی که در فرصت فراغت به دانش آموزان ارائه می‌شود بیشتر از آموزشهای رسمی بر آنها تأثیر می‌گذارد از نظر روانشناسی تربیتی دو نوع یادگیری مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد، عمده یادگیری‌های انسان از نوع غیر مستقیم است. در واقع اگر قرار بود که معلومات و اطلاعات انسان فقط از طریق مشاهده و تجربه مستقیم به دست آید در آن صورت میزان دانش و دانستنی های وی بسیار اندک بود. یادگیری غیرمستقیم در مقایسه با یادگیری مستقیم از پایداری بیشتری نیز برخوردار است و دیرتر فراموش می شود. با توجه به اینکه نوع یادگیری انسان در آموزش‌های رسمی از نوع مستقیم و در اوقات فراغت و فعالیت‌های غیر رسمی از نوع غیر مستقیم است اهمیت اوقات فراغت بیشتر روشن می شود(رفعت جاه:۱۳۸۶، ۷۱).
ز. بالاخره اهمیت دیگر اوقات فراغت در این است که فعالیتهایی که انسان در این اوقات انجام می دهد به منزله رابط بین مدرسه و جامعه است و انسان را برای ورود به صحنه اجتماعی و فرهنگی و سیاسی جامعه مهیا می کند.
۴-۲-دیدگاه های مربوط به اوقات فراغت
در ارتباط با اوقات فراغت دو دسته نظریه متمایز از هم می توان قایل شد، دسته ای که صرفاً اوقات فراغت را از دیدگاه نظری دیده و بیشتر به حاصل روانی و معنوی آن توجه نموده اند و دسته دیگر که بیشتر زمینه های کارکرد گرایی، آن را مد نظر داشته اند که در این قسمت به آن می پردازیم:
۴-۲-۲-۱ دیدگاه نظری حاصل از تأثیر روانی و معنوی

    1. اولین نظریه حاکی از این است که مبنای تفریح مذهب است. چنانچه در جوامع اولیه عملا مراسم مذهبی از بازی و تحرکات جمعی جدا نلوده و رقض و آواز و نمایش و سرود خوانی و نظایر آن رابطه تنگاتنگ با سنن مذهبی داشته است.
    1. دومین نظریه راجع به فراغت فرضی عزیزی بازی و و تفریح است. کارل[۴]در کتاب بازی مرد معتقد است که بازی انسان مانند حیوانات از یک نیاز فطری سرچشمه می‌گیرد و وظیفه اصلی بازی در سنین کودکی آماده سازی طفل برای بزرگسالی است.
    1. سومین نظریه، مبنی بر استراحت و کسب لذت است. اسپنر در این خصوص علت گرایش انسان به تفریح را رها شدن وی از نیروهای اضافی می داند و مورتین لازاروسی روان شناسی آلمانی عامل تفریح را نیاز بشر به استراحت و جبران خستگی بیان می کند. پاتریک[۵]روان شناسی آمریکایی پیدایش تفریح و اوقات فراغت را رهایی انسان از فعالیت مداوم می داند. در همین ارتباط تحقیقات روانشناسی نشان داده است که بسیاری از استرس ها و فشارهای کاری ناشی از آن است که افراد وقوف و توانایی کافی در کار خود را ندارند و قادر نیستند آن را به خوبی انجام دهند. بنابراین بازی و وروزش می تواند تأمین کننده سلامت روانی فرد باشد چرا که یکی از خصوصیات فعالیت ورزشی اسن است که فرد با پرداختن به این گونه امور به نحوی تخلیه هیجانی می گرد. بدین معنا که برخی از عواطف منفی، تضادها و تعارضات درونی یک شخصیت درونی فرد برون ریزی شده و بدین وسیله تنش‌های روانی از بین رفته و از به وجود آمدن یک شخصیت ضداجتماعی جلوگیری به عمل می آید. بروز در همین ارتباط گفته است بازی یک کار جدی است، از طریق بازی فرصت های بسیاری برای یادگیری بوجود می آید که در این میان دو چیز اهمیت بیشتری دارد: یکی حل مسأله و دیگری خلاقیت. بدون بازی پایه و شالوده های خلاقیت و حل مسئله پی‌ریزی نمی شود به همین جهت در جامعه های نوین ورزش بیش از آنکه جنبه تربیت بدنی داشته باشد یا به صورت آیینی اجرا شود یک کالای فرهنگی است که در زمان فراغت مصرف می شود(افروز: ۱۳۸۷، ۱۲۶-۱۲۷).

۴-۲-۲- دیدگاه کارکرد گرایی اوقات فراغت

    1. دیدگاه اول مربوط به اقتصاددانان بوده و در زمینه تولید و سوء افزون‌تر به بررسی پدیده پرداخته است. در این دیدگاه فرض بر این است که در صورت فراهم آوردن امکان استفاده از اوقات فراغت در محیط کار و زندگی و محدود نمودن فرضت اشتغال سریع تر می‌توان نیروی بازمانده از مشقت کاری را به سر حد تعادل رسانده و با تجدید انرژی جسمی و روانی بهتر می‌توان در فرایند تولید قرار داده و راندمان تولید را افزایش داد که در نتیجه آن سود بیشتر حاصل می گردد. به قول ساموئل کینگ[۶]هدف ما نباید آن باشد که بیش از پیش بر ساعات بیکاری بیفزاییم بلکه برعکس باید در جستجوی کاری باشیم که بیشتر تولید لذت و خشنودی کند(یوسفی: ۱۳۸۴، ۶۵).

برتراندراسل[۷] می گوید، نباید به این فکر باشیم که هر کاری که برای چیز مادی انجام می پذیرد هدفی جز تأمین معیشت ندارد و یا به قول دیگر بگوییم که پل درآوردن خوب است و پول خرج کردن بد. در همین راستا امروزه این دیدگاه هزینه کردن در زمینه‌های زیربنایی اوقات فراغت را به منزله سرمایه گذاری دانسته و سعی می کند با طراحی فعالیت های متنوع بتواند سطح عملکرد کارکنان را افزایش داده و با ایجاد فرصت استفاده از اوقات فراغت رضایت مندی شغلی را بیشتر کند تا موجب افزایش تولید، کار، خدمات و محصول شود(یوسفی: ۱۳۸۴، ۶۵-۶۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ب.ظ ]