کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



با داده های مثال۱ ( جدول ۳-۱ )، حاشیه امنیت کارایی یک واحد کارا نسبت به یک واحد کارای دیگر، به طور مشخص ESM8,6 مد نظر است. تفاوتی که در اطلاعات اولیه وجود دارد اینست که در این مثال:
YrD خروجی های اول، دوم و سوم واحد شماره ۶ است.
xiD و xij به ترتیب ورودی­های واحد D ( واحد ۶ ) و ورودی های واحد­های کارای j-ام (واحدهای ۶ و۸ ) است.
با حل مدل زیر جواب مسئله مشخص می شود:
min w = α
subject to:
α ≥۰ , ۰ ,
با حل مسئله فوق مقدار w برابر با۰۳۸۱۳۵۶/۰ همچنین و خواهد بود. لذا:
ESM8,6=100 α =۳%
این پاسخ نیز مشابه پاسخی است که قبلاً در جدول ۳-۷ محاسبه شد.
۳-۱۱ اعتبار و روایی تحقیق
قبل از پذیرش نتیجه هر تحقیق یا مدلی باید آن را مورد ارزشیابی قرار داد. اعتماد بدون بررسی دقیق می تواند آثار مخربی را به دنبال داشته باشد. در این گونه موارد شیوه استدلال می تواند بر پایه قیاس یا استقرا استوار باشد.
استدلال قیاسی با نام ارسطو و پیروانش که در یونان قدیم اولین گام های دستیابی به واقعیت را برداشتند گره خورده است. در این شیوه پ‍ژوهشگر واقعیت های شناخته شده و موجود را در کنار هم قرار داده و به نتیجه گیری می پردازد. به این معنی که انسان با عنایت به کلیات به جزئیات پی
می برد ( دلاور، ۱۳۸۵ ). به همین دلیل است که شیوه قیاسی را از کل به جزء رسیدن و استدلال استقرایی را از جزء به کل رسیدن تعریف می کنند اما به جای این تعریف تقریباً منسوخ می توان به طور دقیق تر عنوان کرد که در استدلال قیاسی، محقق با طرح مقدمات لازم، ضرورتاً به نتیجه
می رسد در حالی که در استدلال استقرایی حصول نتیجه از این طریق با درصدی از احتمال همراه است.
در تحقیق حاضر بر اساس استدلال های عقلی، مدلی ریاضی ارائه شده که ضرورتاً به حصول نتیجه منجر می شود لذا مشمول استدلال قیاسی است. این مدل مثل هر مدل ریاضی دیگر از اعتبار کافی برخوردار است و این اعتبار از دو منظر قابل بررسی است: اول از نظر ساختار ریاضی که باید از قوت های لازم برخوردار باشد. بررسی وجود چنین قوت هایی نیازی به تجربه و نمونه گیری ندارد چرا که بر پایه استدلال های عقلی بوده و با تکرار های متعدد نتایج همسان را نشان می دهد. دوم از نظر اعتبار نتایج که آیا مدل ارائه شده در عمل هم نتایج درست را نمایان می سازد یا خیر. در اعتبار نتایج علاوه بر اینکه مدل ریاضی باید درست باشد، داده ها نیز بایستی صحیح باشند که در آن صورت مدل واقع نما خواهد بود.
در خصوص روایی تحقیق نیز با توجه به تعریف ارائه شده از حاشیه امنیت کارایی و محاسبات انجام شده، کاملاً مبرهن و واضح است که روش های مطرح در این تحقیق به خوبی بیانگر مفهوم مورد نظر هستند.
فصل چهارم
آزمون مدل حاشیه امنیت کارایی با داده­هایی از دانشگاه علم و فرهنگ
روش شناسی تحقیق
۴-۱ مقدمه
در فصل گذشته، مفهوم جدیدی در حوزه تحلیل پوششی داده ­ها به نام حاشیه امنیت کارایی برای واحدهای تصمیم ­گیری معرفی و راهکارهایی برای تعیین آن ارائه شد. در این فصل ضمن معرفی نمونه مورد مطالعه، ابتدا ورودی ها و خروجی های واحد های تصمیم گیری مشخص سپس به کمک یکی از مدل های تحلیل پوششی داده ها کارایی هر واحد تصمیم گیری تعیین می گردد. با این اقدام واحد های کارا از ناکارا تفکیک شده و در نهایت به عنوان موضوع اصلی این فصل، حاشیه امنیت کارایی هر واحد تصمیم گیری، هم بر اساس الگوریتم ارائه شده در فصل پیشین و هم بر اساس مدل ریاضی توسعه یافته مورد سنجش قرار می گیرد.

۴- ۲ معرفی نمونه مورد مطالعه
جهاددانشگاهی براساس اهداف و وظایف مندرج در اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، فعالیت آموزشی خود را در حوزه آموزش عالی با تأسیس موسسه آموزش عالی جهاددانشگاهی در سال ۱۳۷۲ آغاز کرد. پس از حدود ۱۳ سال فعالیت مستمر و کسب موفقیت‌های آموزشی و در پی احراز شرایط لازم، شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در جلسه مورخ ۱۵/۱۱/۸۴ با ارتقای مؤسسه آموزش عالی جهاددانشگاهی (تهران) به دانشگاه علم و فرهنگ موافقت قطعی به عمل آورد. در حال حاضر این دانشگاه با داشتن تمامی ارکان و نهادهای اجرایی، شوراها و کمیته‌های مصوب و مذکور در آیین‌نامه مدیریت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، در حوزه‌های مختلف آموزشی، پژوهشی و دانشجویی – فرهنگی فعالیت می‌کند.
دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه غیردولتی وابسته به جهاددانشگاهی است و مأموریت اصلی این دانشگاه مشارکت در توسعه نظام علمی و دانشگاهی کشور در عرصه‌های ملی و بین‌المللی، توسعه آموزش عالی غیردولتی با کیفیتی ممتاز، آموزش نظری و عملی دانشجویان در رشته‌ها و مقاطع مختلف آموزشی، و تأمین منابع انسانی متخصص، کارآمد و متعهد در راستای تحقق چشم‌انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران است.
دانشگاه علم و فرهنگ با برخورداری از پشتوانه علمی و فرهنگی جهاددانشگاهی و ارتباط نهادینه با مراکز علمی و پژوهشی این نهاد، با ساختاری پویا و روزآمد و بهره‌مند از کادر علمی و اداری مجرب، با تأکید بر بهبود مستمر کیفیت آموزش، پژوهش و مشاوره تخصصی، زمینه‌ها و امکانات لازم را برای پژوهش و نوآوری دانشجویان و اساتید فراهم ساخته و با ایجاد فضایی صمیمی و یادگیرنده در دانشگاه مبتنی بر مشارکت عمومی، برنامه‌های خود را به گونه‌ای طراحی می‌کند که دانش‌آموختگان بتوانند با نیل به کمال‌گرایی، افرادی موفق، توانمند و مسئولیت‌پذیر برای خدمت به جامعه و کشور باشند.
براساس سیاست‌های مصوب هیأت امنای دانشگاه، محورهای زیر از جمله اهداف و برنامه‌های آینده این دانشگاه به شمار می آید:

    • دستیابی به جایگاه قابل قبول و موثر در نظام آموزشی عالی کشور
    • توسعه کمی و کیفی فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی مبتنی بر استانداردهای آموزش عالی کشور و منطبق با جهت‌گیری‌های علمی – پژوهشی جهاددانشگاهی
    • پرورش خلاقیت‌ها، مهارت‌ها، توانایی‌ها و استعدادهای علمی دانشجویان و ایجاد روحیه ی خودباوری و اعتماد به نفس علمی و مسئولیت‌پذیری در آنها
    • اعتلای فرهنگ و تقویت ارزشهای اسلامی و فضیلت‌های اخلاقی دانشجویان
    • طراحی، تدوین و توسعه رشته‌های جدید و بین رشته‌ای مورد نیاز جامعه
    • اهتمام در جهت حرکت دانشگاه به سوی ارائه آموزش‌های توأم با کارآفرینی و اشتغال‌زایی
    • توجه به جذب دانشجویان ممتاز، مستعد و توانمند
    • توسعه همکاریهای علمی و پژوهشی با پژوهشکده‌های جهاددانشگاهی
    • همکاری علمی با دانشگاه‌های معتبر خارجی

دانشکاه علم و فرهنگ به منزله یک سازمان آموزشی – پژوهشی که در آن ارزش های فرهنگی از اولویت ویژه­ای برخوردار است شناخته می شود. برخی از این ارزشهای سازمانی عبارتند از:

    • پایبندی به فرهنگ دینی و ملی، ترویج ارزشهای اسلامی، انقلابی و فضیلتهای اخلاقی
    • تکریم دانشجویان و اعتلای شخصیت آنان بر مبنای ارزشهای انسانی، بویژه مسئولیت پذیری، درستکاری، نظم­پذیری و صداقت
    • روزآمدی برای پاسخ به نیازهای علمی و فرهنگی کشور
    • مسئولیت پذیری و پاسخگویی دانشگاه در برابر نظام آموزش عالی کشور، مردم و دانشجویان
    • کمال‌گرایی و جامع‌نگری در آموزش، تحقیق و نوآوری
    • فرصت‌سازی و تشویق برای پرورش استعدادها و خلاقیت‌های علمی، فرهنگی و هنری دانشجویان
  • تکریم اعضای هیأت علمی و کارکنان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 09:11:00 ب.ظ ]




ماده ۵ قانون ۱۳۱۰ علایم زیر را غیر قابل ثبت به عنوان علامت تجاری معرفی نموده و مقرر کرده که این علایم همچنین نمی توانند به عنوان جزء شی از اجزا یک علامت تجارتی قرار گیرند :
۱ – بیرق مملکتی و سلطنتی ایران و هر بیرق دیگری که دولت ایران استعمال آن را به طور علامت تجارتی منع کند . علاوت شیروخورشید – نشانه ها – مدال ها – انگ های دولتی ایران ؛
۲ – تمثال پادشاه و ولیعهد مگر با اجازه ی مخصوص ؛
۳ – کلمات یا عباراتی که موهم انتساب به مقامات رسمی ایران باشد از قبیل شاهنشاهی – سلطنتی – دولتی و امثال آن ؛
۴ – علامت مؤسسات رسمی مانند شیروخورشید سرخ و صلیب احمر و نظایر آن ؛
۵ – علایمی که مخل انتظامات عمومی و یا منافی عفت باشد .
اما در قانون ۱۳۸۶ تغییرات گسترده ای در این موارد بوجود آمد که این تغییرات منطقی تر و فنی تر پیش بینی گردیده است که عبارت اند از :
۱ – علائمی که نتواند کالاها یا خدمات یک مؤسسه را از کالاه و خدمات مؤسسه دیگر متمایز سازد ؛
۲ – خلاف موازین شرعی یا نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد ؛
۳ – مراکز عمومی یا تجاری را به ویژه در مورد مبدأ جغافیایی کالاها یا خدمات یا خصوصیات آنها گمراه کند ؛
۴ – عین یا تقلید نشان نظامی ، پرچم ، یا سایر نشان های مملکتی یا نام یا نام اختصاری یا حروف اول یک نام یا نشان رسمی متعلق به کشور یا سازمان های بین الدولی یا سازمان هایی که تحت کنوانسیون های بین المللی تاسیس شده اند ، بوده یا موارد مذکور یکی از اجزاء آن علامت باشد ، مگر آن که توسط مقام صلاحیت دار کشور مربوط یا سازمان ذیربط اجازه استفاده از آن صادر شود ؛
۵ – عین یا به طرز گمراه کننده ای شبیه یا ترجمه یک علامت یا نام تجاری باشد که برای همان کالاها یا خدمات مشابه متعلق به مؤسسه دیگری در ایران معروف است ؛

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶ – عین یا شبیه آن قبلاً برای خدمات غیر مشابه ثبت و معروف شده باشد مشروط بر آن که عرفاً میان استفاده از علامت و مالک علامت معروف ارتباط وجود داشته و ثبت آن به منافع مالک علامت قبلی لطمه وارد سازد ؛
۷ – عین علامتی باشد که قبلاً به نام مالک دیگری ثبت شده و یا تاریخ تقاضای ثبت آن مقدم یا دارای حق تقدم برای همان کالا و خدمات و یا برای کالا و خدماتی است که به لحاظ ارتباط و شباهت موجب فریب و گمراهی شود .
گفتار ششم : ضمانت اجرا
‌قانون تجارت الکترونیکی در ‌ماده ۷۶ متخلفان از ماده (۶۶) این قانون را به یک تا سه سال حبس و جزای نقدی از‌بیست میلیون ریال تا یکصد میلیون ریال محکوم‌خواهند نمود .
مبحث دوم : در موافقت نامه تریپس
موافقت نامه تریپس در بند ۱ ماده ۱۵ به تعریف علائم تجاری پرداخته و همچنین به تعدادی از مصادیقی که می تواند به عنوان علامت تجاری مورد توجه واقع شود ، اشاره نموده است . در این ماده مقرر شده است : « هرگونه علامت یا ترکیبی از علائم که بتواند کالاها یا خدمات یک فعالیت را از کالاها یا خدمات فعالیت های دیگر متمایز گرداند ، علامت تجاری به شمار خواهد آمد ». « برای اینکه علامتی دارای ویژگی تخصیصی باشد باید بتواند انتساب خود را به منبعی مشخص بیان کند . البته این بدین معنی نیست که مشخص گردد چه کسی آن را تولید کرده و یا چه کسی آن را به فروش رسانده است ، بلکه همین مقدار که خریدار ، بنگاه مربوطه در تحت علامت تجاری را مسئول آن محصول بداند ، کفایت می کند ».[۳۳۸]
چنانکه در این ماده مقرر شده است ، علائم تجاری دارای دو وظیفه هستند :اولاً این علائم ، معرف کالا و یا خدمات از یک بنگاه محسوب می شوند . بدیهی است هیچ بنگاه تولیدی یا خدماتی نمی تواند از آرم و علامت خاص بنگاه دیگر استفاده نماید . ثانیاً این علائم بیانگر تمایز میان تولیدات و خدمات دو بنگاه محسوب می شوند .چنانکه در بند ۲ مقرر می دارد « در مواردی که علائم ذاتاً نمی توانند کالاها یا خدمات مربوطه را متمایز گردانند ، اعضا ممکن است قابلیت ثبت را به تشخیص تمایز از طریق موارد دیگر استعمال مربوط سازند ». بنابر این بهترین ره آورد تجاری علامت تجاری که می تواند هم برای فروشنده و هم برای خریدار حاصل شود ، شناخت علامت به عنوان ابزار تجارت می باشد .
گفتار نخست : مدت حمایت
ماده ۱۸ موافقت نامه مدت حمایت را از ثبت اولیه و هر تجدید ثبت حداقل برای مدت هفت سال مقرر نموده است ضمن اینکه این تجدید می تواند برای مدت نامحدود صورت پذیرد . مبدأ شروع حمایت در مقررات موافقت نامه مقرر نشده است .
مهلت استفاده از علامت تجاری ثبت شده در موافقت نامه تریپس :
بر اساس بند ۳ ماده ۱۵ موافقت نامه تریپس که مقرر داشته است : اعضا می توانند قابلیت ثبت را به استعمال علامت کالا یا خدمات مربوط سازند . البته استفاده عملی از یک علامت تجاری شرطی برای درخواست ثبت به شمار نخواهد آمد . یک اظهار نامه را نمی توان صرفاً به این جهت رد کرد که استفاده منظور نظر ، قبا از انقضای مدت سه ساله پس از تاریخ اظهار نامه صورت نگرفته باشد .
موافقت نامه در این بند از ماده ۱۵ ، اگر چه استفاده عملی از یک علامت تجاری را شرط درخواست بیان نکرده اما این اختیار را به قانون گذاران کشورهای عضو واگذار نموده است که قابلیت ثبت علامت را به استعمال آن در کالا یا خدمات بگنجانند .
در صورت عدم استفاده از علامت تجاری در مدت مشخصی که قانون تعیین کرده است ، برای اشخاص ثالث این امکان را بوجود خواهد آورد تا از طریق ارائه دادخواست از دادگاه بخواهند تا نسبت به ابطال علامت تجاری مورد نظر اقدام کند . ضمن اینکه اثبات عدم استفاده ، کاری است مشکل . « نکته بسیار مهمی که در اینجا قابل توجه می باشد این است که صاحب علامت باید تداوم استفاده از علامت را اثبات نماید ؛ زیرا اثبات این امر که استفاده متوالی معمول نگشته بسیار مشکل می باشد . به توضیح دیگر اینکه ، بار اثبات دعوی به عهده صاحب علامت می باشد ».[۳۳۹] در بند ۱ ماده ۱۹ هم به استفاده مستمر از علامت تجاری اشاره داشته و مقرر می کند : اگر استفاده از علامت تجاری برای استمرار ثبت لازم باشد ، این ثبت ممکن است تنها پس از اینکه حداقل سه سال مستمر از این علامت استفاده نشد ، لغو گردد ، مگر اینکه مالک علامت تجاری دلایل معتبری دال بر وجود موانع بر سر راه چنین استفاده ای ارائه نماید . در ادامه این بند مصادیقی را به عنوان عواملی که باعث مانع استفاده از علائم تجاری می شود بر شمرده است : اوضاع و احوالی مانند ایجاد موانع وارداتی یا دیگر الزامات دولتی برای کالاها یا خدمات تحت پوشش علامت تجاری که مستقل از اراده مالک علامت تجاری به وجود آید و مانع استفاده از علامت تجاری گردد به عنوان دلایل معتبر این عدم استفاده مورد تایید قرار خواهد گرفت . براساس بند ۲ ماده ۹ هنگامی که تحت نظارت مالک علامت تجاری ، شخص دیگری از آن استفاده کند ، چنین استفاده ای به عنوان استفاده از علامت تجاری به منظور استمرار در ثبت تلقی خواهد شد .
گفتار دوم : حقوق اعطایی
موافقت نامه تریپس در ماده ۱۶ تحت عنوان حقوق اعطایی ، حقوقی را برای مالک علامت تجاری مقرر داشته است . بر اساس بند ۱ این ماده مالک علامت تجاری ثبت شده حق انحصاری برای ممانعت از تمام اشخاص ثالثی را خواهد داشت که بدون کسب موافقت مالک ، در جریان تجارت از علائم یکسان یا مشابه برای کالاها یا خدمات یکسان یا مشابهی که این علامت تجاری در خصوص آن به ثبت رسیده است ، استفاده می کنند ، مشروط بر اینکه چنین استفاده ای احتمالاً به سر در گمی منجر شود . در موردی که از علامت یکسان برای کالاها یا خدمات یکسان استفاده می شود ، احتمال سر درگمی مفروض خواهد بود . « بر اساس بخش اخیر این بند چنانچه شخصی به واسطه ثبت یک علامت دارای حقی گردید ، این حق نباید حقوق شخص دیگری را که از طریق استفاده از علامت ، پیش از این به دست آورده است ، مخدوش نماید ».[۳۴۰]
گفتار سوم : اعطای پروانه و واگذاری
موافقت نامه تریپس در ماده ۲۱ مقرر داشته است : اعضا می توانند شرایطی را برای اعطای پروانه و واگذاری علایم تجاری تعیین کنند . بدیهی است که اعطای پروانه اجباری برای علایم تجاری مجاز نخواهد بود و مالک علامت تجاری ثیت شده حق خواهد داشت علامت تجاری را با یا بدون انتقال کسب و کاری که این علامت تجاری به آن مربوط می شود ، واگذار کند .
در کنوانسیون پاریس ماده ۶ رابع که به واگذاری علامت تجاری پرداخته است ، مقرر داشته است : اکر به موجب مقررات مربوط به یکی از کشورهای اتحادیه واگذاری علامتی موقعی معتبر باشد که با واگذاری موسسه یا سرمایه تجاری که علامت به آن تعلق دارد همراه باشد برای اینکه اعتبار آن محرز گردد کافی است که آن قسمت از موسسه یا سرمایه تجارتی که در مملکت مذکور واقع است با حق انحصاری تولید یا فروش محصولات مربوطه تحت علامت .اگذار شده به انتقال گیرنده واگذار گردد . در بند ۲ این ماده هم آمده است : در صورتی که واگذاری علامتی که بکارگیری آن توسط انتقال گیرنده باعث گمذاهی مردم مخصوصاً در مورد تشخیص مبدأ ، نوع یا صفات اساسی کالا یا خدمات می شوند که توسط این علامت معرفی می شوند کشورهای عضو اختیار دارند تا علامت فوق را معتبر نشناخته و الزامی در قبال آن نخواهند داشت .
گفتار چهارم : علائم مشهور[۳۴۱]
موافقت نامه تریپس در بندهای ۲ و ۳ ماده ۱۶ ضمن ارجاع اعضا به ماده ۶ مکرر کنوانسیون پاریس[۳۴۲] به علائم مشهور اشاره نموده اما هیچ یک از مواد موافقت نامه و کنوانسیون پاریس تعریفی از آن ارائه ننموده اند . اما در تعریفی « یک علامت هنگامی مشهور تلقی می شود که مورد شناخت بخش وسیعی از عموم باشد . در اینجا مقصود از عموم ، مجموعه مردم کوچه و بازار است ، یعنی افرادی با ضریب هوشی متنوع که با احساس و سپس توجه به علامت از طریق حواس پنچگانه خود ، اطلاعات پیشین خود را دسته بندی نموده ، فوراً محصول یا خدمات مورد نظر علامت را ادراک می کنند ».[۳۴۳] سازمان جهانی مالکیت فکری (wipo) نیز در تعریفی « علائم مشهور را علائمی می داند که از دیدگاه مقام ذی صلاح کشوری که حمایت از علامت در آن مطرح و مورد نظر است ، مشهور تلقی گردد ».[۳۴۴] در بند ۲ ماده ۱۶ موافقت نامه مقرر شده است : در احراز اینکه آیا یک علامت تجاری معروفیت دارد یا نه ، اعضا آگاهی از این علامت تجاری در بخش مربوط از جامعه ، از جمله آگاهی ای که در قلمروی عضو مربوط در نتیجه تبلیغ علامت تجاری مزبور به دست آمده است را در نظر خواهند گرفت . بر اساس این بند و همانطور که پیشتر بیان شد ، آگاهی آن بخش از جامعه مبنی بر اشتهار به نیکویی نام یک علامت تجاری مطرح می باشد . چنانکه اشخاص یک علامت از کالا یا خدماتی را در بازار دنبال می کنند که از مشهوریت بین عموم بهره مند است . در این ماده به تبلیغ کالا یا خدمات اشاره شده است ، لذا می توان گفت که تبلیغ کالا و خدمات می تواند یکی از عوامل اشتهار علامت تجاری محسوب گردد .
در ماده ۶ مکرر کنوانسیون پاریس که در پاورقی گذشت ، علائم مشهور را برای هر نوع کالا اعلام نموده است که موافقت نامه قلمرو آن را گسترش داده و در بند ۲ ماده ۱۶ آن را به خدمات نیز تسری بخشیده است .
در بند ۳ ماده ۱۶ در مورد کالاها یا خدماتی که غیر مشابه هستند و علامت تجاری در خصوص آنها به ثبت رسیده است مقرر داشته که ماده ۶ کنوانسیون پاریس با تغییرات لازم در باره آنها نیز اعمال خواهد شد ، مشروط بر اینکه استفاده از این علامت تجاری در رابطه با آن کالاها یا خدمات نشان دهنده پیوندی میان کالاها و خدمات مزبور و مالک علامت تجاری ثبت شده باشد و منافع مالک علامت تجاری ثبت شده احتمالاً بر اثر چنین استفاده ای زیان بیند .
گفتار پنجم : علایم غیر قابل ثبت
بند ۲ ماده ۱۵ موافقت نامه تریپس کشورهای عضو را مجاز می داند تا از بعضی از علامت ها و نشان ها حمایت به عمل نیاورده و از ثبت آنها جلوگیری به عمل آورد مشروط بر اینکه با مقررات وضع شده در کنوانسیون پاریس مغایرتی نداشته باشد و باعث خدشه به مقررات آن کنوانسیون نگردد . در ماده ۶ ثالث کنوانسیون پاریس مقرر شده است :
الف ) « اگر بدون اجازه مقامات صالح – علائم رسمی – بیرق و نشان های دیگر دولتی کشورهای عضو اتحادیه و نشان و انگ رسمی و دولتی و تقلید آثار و علائم تاریخی و خانوادگی را برای علامت تجاری یا صنعتی یا عناصر این علامت بکار برند کشورهای اتحادیه توافق دارند که تقاضای ثبت آن را نپذیرند و اگر این تقاضا ثبت شده است آن را با اقدامات مقتضی باطل و استعمال آن را منع کنند .
ب ) مقررات مندرج در بند الف نسبت به نشان های دولتی به استثناء نشان ها و پرچم ها و علائم دیگر و حروف اختصاری کلمات با اسم هایی که موافقت نامه های بین المللی معتبر فعلی به منظور حمایت آنها تنظیم شده است و پرچم ها و علائم دیگر و حروف اختصاری کلمات و نام سازمان های عمومی بین المللی که یک یا چند کشور اتحادیه جزء آنهاست نیز اجرا می شود .
کنوانسیون پاریس استثنایی را در این میان در بند (ج – ۱ ) برای اشخاصی پیش بینی نموده است که قبل از اجرای کنوانسیون ، حقوقی را با توجه به ماده ( ب ) و با حسن نیت بدست آورده اند که بعد از اجرا قابل واگذاری نبوده است . از آنجا که ایران عضو کنوانسیون پاریس می باشد ، مقررات این کنوانسیون در ایران لازم الاجرا بوده و وفق مقررات تریپس می باشد .
مبحث سوم : آثار الحاق
با الحاق به موافقت نامه ، علایم تجاری در خارج از مرزها مورد حمایت قرار گرفته و حقوق مادی مالکین آنها به رسمیت شناخته و هیچ یک از اتباع اعضای کشورهای عضو حق نقض حقوق مادی و معنوی آنها را نخواهند داشت . از آنجا که در برخی از زمینه ها مانند دانش سنتی ، نقشه های قالی و صنایع دستی در ایران منحصر بفرد بوده و اینک در پاره ای از کشورها اقدام به سوء استفاده از انها می شود با پیوستن به موافقت نامه ، آن موافقت نامه تعهداتی را برای کشورهای فوق مقرر و باعث جلوگیری از نقض چنین اقداماتی خواهد نمود .
فصل سوم : طرح صنعتی [۳۴۵]
مبحث نخست : در قوانین ایران
تا قبل ازقانون ثبت اختراعات ، طرح های صنعتی و علائم تجاریی مصوب ۷/۸/۱۳۸۶ در خصوص طرح های صنعتی قانون مدونی در ایران وجود نداشته است . ماده ۴ قانون ساماندهی مد و لباس مصوب ۱۳۸۵ هم طرحها و الگوهای تولید شده پارچه و لباس مبتنی بر نمادهای ایرانی – اسلامی را مشمول حمایت قانونی حقوق مولفان و مصنفان و قانون ثبت اختراعات و مالکیت صنعتی دانسته است . در قانون حمایت حقوق مولفان ، مضفان و هنرمندان که در حمایت از حق نسخه برداری تصویب گردیده و تاکنون لازم الاجرا می باشد ، مفادی از ماده ۲ به این مبحت اشاره دارد . در بند ۵ این ماده که در بخش دوم بیان شده ، نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه های جغرافیایی ابتکاری و نوشته ها و خط های تزیینی و هر گونه اثر تزیینی و اثر تجسمی که به هر طریق و روش به صورت ساده یا ترکیبی به وجود آمده باشد را از مصادیق حمایت از حق نسخه برداری دانسته است . همچنین در بند ۹ همین ماده اشاره دارد به هر گونه اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و و نقشه قالی و گلیم . این بندها مبین حمایت های قانونگذار ایران از طرح های صنعتی از سال ۱۳۴۸ تاکنون بوده است . اما قانون ثبت اختراعات ، طرح های صنعتی و علائم تجاری فصل دوم از ماده ۲۰ لغایت ۳۰ را به این موضوع اختصاص داده است.
مطابق ماده ۲۰ قانون ثبت اختراعات ، طرحهای صنعتی و علائم تجاری ، هر گونه ترکیب خطوط یا رنگها و هرگونه شکل سه بعُدی با خطوط ، رنگها و یا بدون آنها ، به گونه ای که ترکیب یا شکل یک فرآورده صنعتی یا محصولی از صنایع دستی را تغییر دهد ، طرح صنعتی شناخته می شود . برای این که یک طرح ، صنعتی محسوب شود بعُد فنی طرح مد نظر قانون گذار نبود ، بلکه زمانی طرح ، صنعتی محسوب خواهد شد که همراه با تغییر شکل و قیافه ظاهری محصول همراه باشد
آیین نامه نحوه نظارت بر علائم ، نشانه ها و تصاویر روی البسه و لوازم التحریر و کالاهای مشابه در بند (ج) و (د) ماده ۱ بر تعیین مشخصات هر گونه طرح و تصویر قابل انتشار و حفظ حقوق طراحان گرافیک و نقاشان با توجه به قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان تاکید دارد . بر اساس ماده ۲ این قانون طرح ها و نقوش اعم از نماد ها ، خطوط و تصاویر و با طرح های ترکیبی را مروج هنر و ارزش های اسلامی و ملی و ترغیب نوآوری باشد را مورد تایید قرار داده است .
گفتار نخست : شرائط ثبت و حمایت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




در دعا سهم زن و مرد یکسان است و نقش زنها اگر بیش از مردها نباشد کمتر نیست. زیرا یک موجود عاطفی و رقیق القلب است و در راه ذات اقدس اله رقت دل، عاطفه و احساس نقش موثرتری دارد. بنابراین او میتواند از مردها موفق تر باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگر زن در بخشهای متفاوت کارهای اجرایی یا مسئله جبهه و جهاد حضور نداشت دلیل بر آن نیست که در تقرب الی الله سهمش کمتر از مرد باشد بلکه خدا اسلحه جهاد اکبر را به زنان بیش از مردان عطا کرده است.
در ضمن زن میتواند در بخش مهمی از امور مربوط به جهاد حضور یابد. چرا که تمام جهاد، در سنگر بودن و تیراندازی نیست. و علاوه بر کمکهای تدارکاتی پشت جبهه، نقشه کشیدن و راهنمایی کردن نیز بخشهای مهمی از جهاد به شمار میآید.
در مورد حسن رفتار و سلوک مردان نسبت به همسران، خداوند میفرماید: «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ». (نساء/۱۹)
با همسران خود به طور شایسته رفتار کنید.
قرآن هدایتگر انسان است و «هُدًى لِّلنَّاسِ» (بقره/۱۸۵) است، کلمهی انسان صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد بلکه شامل زن و مرد به طور یکسان میشود[۵۲].
«اسلام میگوید: «درون خانه، کعبه آمال مرد است، و زن خانه خدای این کعبه» … بنابر روایات و اخبار، در صدر اسلام، زنان صاحب قدرت و شخصیت و از شجاعت ردّ و اعتراض بهرهمند بودند و در کارهای اجتماعی و فعالیتهای رزمی و سیاسی شرکت میجستند.[۵۳]»
اگرچه گذر زمان شرایط را تغییر داد ولی اسلام همیشه مدافع حقوق زن بود.
«اسلام خط بطلانی بر تمام اندیشه های باطل کسانی کشید که زن را موجود پست و فرومایه میدانستند کسانی که دختردار شدن را ننگ میپنداشت و زن را موجود زاید در نظام خلقت تصور میکرد. اسلام زن را به پارسایی فرا خواند و او را نشان خوشبختی و سعادت دو جهان یک مرد معرفی نمود[۵۴].» به آنهایی که دختران را ناپسند میدانستند، فرمود: «دختران را مکروه مدارید که آنها مایه آنند.[۵۵]» اسلام زیاد طول نکشید که دختردار شدن را از ننگ به گنج مبدل کرد و فرمود: «هر مسلمانی که دو دختر وی به بلوغ رسند و تا در خانه او هستند با آنها نیکی کند، بهشتی میشود.[۵۶]»
اسلام زن را از اسارت قبیله و محرمات و عادات جاهلی رهانید و به او اختیاراتی اساسی بخشید و نیز پایگاهی اعطا کرد که به وی مجال و امکان میدهند تا آزادیهای دیگر را کسب کند.
اگرچه برخی برآنند که زنان عرب قبل از اسلام مقام و موقعیت ممتازی داشتهاند و در فعالیتهای مختلف زندگی شرکت میجستهاند. البته این عقیده جرجی زیدان نویسنده مصری است[۵۷].
«اسلام علی رغم کلیه قوانین و عدالت جاریه عصر خود زن را به اعطای شخصیت و استقلال اراده مفتخر داشت و دختران مسلمان در قرن هفتم میلادی، از اختیار و آزادیای که دختران اروپایی تا قرن شانزدهم میلادی از آن محروم بودند بهرهمند گردیدند.[۵۸]» اسلام زن را مالک بالاستقلال دارائی خود شناخته و مرد (پدر، شوهر، پسر، برادر) را هیچگونه دخالتی در امور مالی زنان نداده است بنابراین زن، در کلیه معاملات حقوقی از عقود و ایقاعات مختار و آزاد است و در وصیت هم اختیار کامل دارد به هر نحوی که بخواهد اموال خویش را با رعایت حدود و مقررات شرعی، مورد وصیت قرار دهد.[۵۹]»
در مسئله حجاب با این که زنها را به حجاب دعوت میکنند اما از عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتی استفاده میکنند اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه میآورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف و … مانند آن شود و دنیای امروزی حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان عروسک به بازار بیاید و غریزه را تامین کند و زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست به همین دلیل اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولی با حجاب که درس عاطفه بدهد نه غریزه.
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید میفرماید: «حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز میداند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بیبهرهاند[۶۰]
حجاب به معنی آن نیست که باید زن را در لباسی محکم و نفوذ ناپذیر پیچید و مادام العمر در پستوی خانه زندانی و رها کرد. اسلام دین فطرت و تعادل است. حجاب بر اساس تعالیم اسلام، برای حفظ شرافت و کرامت و وقار زن بر اساس «فطرت» او در نظر گرفته شده است. همان گونه که تعالیم اسلام بر پوشش زن با شرایط خاص تاکید میورزد و از «تبرج» یعنی خودنمایی و جلوه گری نهی میکند؛ شخصیت او با معیارهای حقیقت و عدالت تغییر میکند. لذا زن در دیگر حقوق اجتماعی و انسانی با مرد برابر است[۶۱].
گاهی ممکن است این چنین برداشت شود که قرآن به مردها بهای بیشتری میدهد و غلبه را از آنِ مردها میداند و اگر زنی را به مقام فضیلتی میستاید آن را در گروه مردها به شمار میآورد نه این که برای زن حساب جدایی باز کند و شاهد بر این مطلب آن است که در جریان حضرت مریم علیها السلام میفرماید:
«صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ» (تحریم/۱۲).
کلمات پروردگارش را تصدیق نمود و از عبادت پیشگان بود. و نمیفرماید «و کانت من القانتات».
زن در عین حال که کلمات الهی را باور دارد و به کتابهای الهی ایمان دارد، و اهل خضوع است با وجود این، خدای سبحان به مردها استقلال میدهد و حضرت مریم را در زمره مردها میشمرد.
جواب این توهم همان است که، فرهنگ محاوره غیر از فرهنگ ادبیات کلاسی و کتابی است به همین دلیل اگرچه قرآن کریم در این موارد و در سوره آل عمران ارزشها را با الفاظ مذکر میآورد اما در سوره احزاب مشخص میکند که در این فضائل زن و مرد همتای هم هستند و به هر دو گروه استقلال میدهد و میفرماید:
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِرَاتِ وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ» (احزاب/ ۳۵).
مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مومن و مردان و زنان عبادت پیشه و مردان و زنان راستگو مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن.
به طور کلی خدا به گونهای بیان میکند که هم معنا را تفهیم کند و هم بیان کند که با فرهنگ محاوره سخن میگویم نه با فرهنگ کلاسیک.
اسلام به دختران اختیار داد که با میل خود ازدواج کنند و عدم رضایت دختر در ازدواج را سبب عدم صحت ازدواج میداند. اسلام ازدواج با محارم را ممنوع اعلام کرد، و به زن شخصیت همراه با حق داد و خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء کَرْهًا» (نساء/۳۲).
«ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید».
با ازدواج دین زن و مرد کامل میشود و هویت مرد و هویت زن یک هویت دینی است نه غریزی و مهریه و کابین اولین بار برای آدم و حوا معین شد و ارزش قدسی دارد[۶۲].
خداوند میفرماید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا» (اعراف/ ۱۸۹).
«او خدایی است که همه شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید».
تساوی زن و مرد در اسلام از حیث توانایی و تکلیف نیست و به قولی، زن و مرد دو ستارهاند که در دو مدار مختلف میچرخند و اگر در سیر من الخلق الی الحق، اسلام تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست. در سیر من الحق الی الخلق، معتقد است که آن دو همپایه و همسنگ نیستند زیرا به طور کلی مردان را از لحاظ ساختمان دماغی و بدنی و اخلاقی نسبت به زن، قویتر و فعالتر و متین تر میداند[۶۳].
«حقوقی که زنان در صدر اسلام داشتند بعدها به مرور از آنها سلب شد و مرد قدرت مطلقه و حق تصرف در احوال و اموال زن را یافت و این همه مرده ریگ مرد سالاری» و نیز بازتاب آداب و رسومی بود که در جامعه متداول شد[۶۴].
زنان قرآن هم در چهرههای منفی و مثبت دیده میشوند. یکی از مقتدرترین زنان قرآن ملکه بلقیس است، که با قدرت تمام حکومت میکرد و موجوداتی مانند مرغ مسخر او بودند از دیگر زنان قرآن زلیخا را باید نام برد که قصه او و یوسف از بهترین قصههای قرآن میباشد[۶۵].
در ماجرای سقوط آدم زن ندانسته مانند شیطان یک عامل اصلی و تقریباً همکار اوست پس از آفریدن حوا و سجده فرشتگان آدم را بفریفت و خوشه گندم بخورد خدای تعالی ایشان را از بهشت بیرون افکند[۶۶].
در داستان هابیل و قابیل نزاع بر سر زن است چون هابیل همسری زیبا دارد این مورد حسادت قابیل قرار میگیرد و شیطان کشتن برادر را در نظر او میآراید.
در داستان موسی، مادر موسی وسیلهیی است برای آنکه اراده خداوند اجرا شود و آسیه زن فرعون نمونه یک زن پارسا و نیک فطرت است که باعث نجات پیامبر از هلاک و رهایی او از خشم فرعون میشود. و در ادامه این دختران شعیب هستند که مانند دو فرشته سعادت باعث نجات موسی که فردی فراری است میشوند تا او را به درجه یک پیغمبر نجات دهنده برسانند.
در زمان داود حکم چنین بوده که اگر زنی شوهرش میمرد یا کشته میشد حق نداشت شوهر دیگری اختیار کند. اولین کسی که خداوند این حکم را از او برداشت و اجازه داد با زن شوهر مرده ازدواج کند. داود بود که با همسر اوریا پس از کشته شدن و گذشتن عدّه ازدواج کرد.
قتل یحیی به سعایت زنی به نام سلومه دختر هیرودیا بود که عاشق یحیی بود و چون یحیی به او اعتنایی نمینمود سلومه پادشاه را به بریدن سر یحیی اشاره کرد.
قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه و معرفی ملکه عفاف هم تمثیل از مرد میآورد و هم از زن مانند یوسف و مریم قرآن در مورد یوسف فرمود: اگر برهان رب را نمیدید به این قصد بود ولی چون برهان رب را دید، قصد نکرد، اما درباره حضرت مریم نه تنها درباره خودش سخن از قصد نیست بلکه فرشته متمثل را نیز از این قصد نهی میکند.
زنان مخاطب سروش غیب نیز بودهاند مانند رابعه شامیه که میگفت غذایش با تسبیح پخته شده است یعنی با تسبیح خدا رسیده است و رابعه بصریه که بسیار اشک میریخت و وقتی سخن از آتش به میان میآمد مدهوش میشد و رابعه دختر اسماعیل که اگر چنانچه حالی برای او پیش میآمد اهل بهشت را میدید.
در فضیلت زنان و مادران حدیثی مشهور از حضرت رسول نقل شده است: الجنه تحت اقدام الامهات و یا به نقل از پیامبر ذکر میشود. اگر مشغول نماز مستحبی هستی پدرت تو را خواند نماز را قطع نکن و اگر مادرت تو را خواند نماز را قطع نما. البته قطع نافله حرام نیست اما در حالت جواز قطع یا رجحان آن یکسان نیست. و از این جهت نیکی نسبت به مادر افضل از احسان نسبت به پدر است.
و سرّ ترجیح آن هم در تحمل رنجهای فراوان مادر تعبیر شده است و نیز گرامی داشت خاله (خواهر مادر) در نبود و فقدان مادر به منزله تکریم مادر تلقی شده است.

۲-۲-۳- زنان صدر اسلام
زنان در اسلام همواره جایگاهی رفیع و پر منزلت داشتهاند. زنان صدر اسلام از حضرت خدیجه (س) تا حضرت فاطمه (ع) و زنان پیامبر و زنان امامان معصوم و زنان مومن هر یک بنابر مقام و منزلت خویش جایگاهی ویژه داشتهاند.
«زمانی که بسیاری از مردان در حقانیت دین مبین اسلام تردید داشتند؛ حضرت خدیجه شهامت آن را داشت که بپذیرد حق با پیامبر (ص) است[۶۷].» رسول خدا در وصف حضرت خدیجه میفرماید: «خدیجه سبقت گیرنده زنان جهانیان در ایمان به خدا و به محمد است. «المستدرک- حاکم ۳/۱۸[۶۸].» زندگانی حضرت فاطمه زهرا (س) سراسر ایثار و مبارزه بر ضد ستم است.
همیاری او با پدر بزرگوارش و همسر ارجمندش نشان از مقام و شأن وجودی ایشان دارد. رفتار پیامبر (ص) بر مبنای احترام زن و مقام والای او بوده است و این رفتار تا واپسین روز زندگانی آن حضرت ادامه داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




در فرهنگ ناب مهدویت و در برخورد با مسئله انتظار امام غایب، انسانِ منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا می‌کند ولی هرگز عجله نمی‌کند و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار، طولانی شود، باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمی‌دهد بلکه علیرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان می‌دهد و برای تحقّق همه زمینه‌های لازم برای ظهور می‌کوشد و بردباری می‌کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: «آرزومندان به دلیل مذمتشان، هلاک شدند و آنان کسانی هستند که در امر خدا (ظهور) عجله می‌کنند و تسلیم خداوند (و فرمان او) نیستند و مدت (غیبت) را طولانی می‌شمرند. در نتیجه پیش از دیدن فرج (رهایی) نابود می‌گردند و خداوند آن که می‌خواهد از اهل صبر تسلیم را (بر ایمان باقی نگه می‌دارد تا او را به مرتبه (کامل ایمانش) برساند و آنان مؤمنان و مخلصان اندکی هستند که گفته شده سیصد یا اندکی بیشتر از کسانی می‌باشند که خداوند آنان را به جهت نیروی ایمان و درستی یقین، شایسته یاری وی خویش و مبارزه با دشمنش قرار داده است….»[۱۳۵]

نکات مهم حدیث

۱-عجله کردن با طولانی شمردن دوران باطل به یک معناست یعنی اگر کسی گمان کند دوران غیبت بی‌جهت طولانی شده در واقع هدفش عجله در ظهور است ۲-رفتار صحیح این است: غیبت را به منزله ظهور دانسته و تسلیم محض اوامر و تقدیر الهی باشد و برای او معرفتش نسبت به امام u و تسلیم وی بودن مهم باشد، خواه غیبت طولانی شود یا خیر.
۳-کسانی می‌توانند از هلاکت عجله نمودن خلاص شوند که اهل صبر و تسلیم باشند و به این ترتیب به درجات عالی ایمان می‌رسند ۴-همین افراد هستند که زمره اصحاب خاص (سیصد و سیزده نفر) قرار می‌گیرند ۵- آنچه که آنان را به این می‌رساند، نیروی ایمان و درس یقین آنان به وجود حضرت ولی عصر و رسالت ایشان می‌باشد و می‌دانند هیچ کس مطلقاً یارای انجام مسؤلیت آن حضرت را که همانا نابودی کامل ظلم و گسترش عدالت است ندارد.
اگر خراسانی و یمانی و شعیب بن صالح پیش از ظهور قیام و حرکت می‌کنند به فرمان امام و در جهت دعوت به اطاعت از آن حضرت می‌باشد و هیچ گاه کسی را دعوت به اطاعت خویش نمی‌نمایند.[۱۳۶]
مرحوم صدوق در کمال الدین نقل کرده که امام جواد u فرمود: «یهلک فیها المستعجلون؛ در دوران غیبت شتاب زدگان در امر ظهور هلاک می‌شوند.»
نهی از عجله و شتاب زدگی در امر ظهور به آن جهت است که به دنبال عجله، روحیه یأس و نومیدی در انسان منتظر، پیدا می‌شود؛ آرامش و صبوری را از دست می‌دهد و حالت تسلیم او به حالت گله‌مندی و شکایت تبدیل می‌گردد و از تأخیر ظهور بی‌قرار می‌گردد و این بیماری را به دیگران نیز سرایت می‌دهد و گاهی به خاطر استعجال ظهور به حالت انکار وجود امام، گرفتار می‌شود.

ریشه یابی

گفتنی است که منشأ استعجال ظهور آن است که
۱- نمی‌داند ظهور از سنت‌های الهی است و همانند همه سنت‌ها باید پس از تحقق همه شرایط و زمینه‌ها، انجام گیرد و بنابراین برای وقوع آن عجله می‌کند ۲٫ عدم درک جایگاه مصلحت و حکمت الهی ۳٫ عدم تسلیم نسبت به اراده خدا ۴٫ بی طاقتی و بی ظرفیتی و عدم صبر در سختی ها، اذیت ها و طعنه های دشمنان ۵٫ تنها خود را معیار دیدن. لذا پایان عمر و زندگی خود را ملاک می داند، نه سیر تاریخ را.

پیامدها

۱٫ناسپاسی و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی ۲٫ رویکرد به منحرفان و مدعیان دروغین مهدویت ۳٫ یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقق ظهور ۴٫ شک و تردید ۵٫ دست به اقدام ناشایست زدن ۶٫ استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور.

راه درمان و مبارزه

۱-تسلیم اراده و حکمت الهی بودن همراه با آرزوی ظهور و داشتن آمادگی ۲٫ علم و بصیرت در دین ۳٫ تبیین و روشنگری اندیشمندان

۸-دور شمردن وقت ظهور:

تعجیل، یکی از آفت ها و آسیب هایی است که فرا روی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه مقابل دچار آسیب شده اند و آن دور شمردن وقت ظهور است که پیامد آن، بی تفاوتی و قساوت قلب می باشد این فکر که هنوز خیلی مانده که امام زمان ظهور بفرماید علاوه بر آنکه از طرف شیطان القاء می‌شود از عقاید و سخنان خاندان عصمت u فاصله بسیار دارد و زیرا اهل بیت عصمت ضمن این که وقتی برای ظهور تعیین نمی‌کردند، اما ظهور امام زمان را بسیار نزدیک می‌دانند و فرموده‌اند، دشمنان ما آنان را دور تصور می‌کنند.[۱۳۷]
در روایتی فرموده اند: «لا تُعاجِلوا الاَمرَ قَبلَ بلوغِه فَتَندِمُوا و لا یَطولَن عَلیکُم الاَمَد فَتقسو قُلوبَکُم».
پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان می شوید و آن را دور نشمارید که دلتان قساوت می گیرد.
در روایات دیگر، تکلیف مشخص شده است: « اهل عجله هلاکند. اهل نجات، کسانی اند که تسلیم اراده خدایند[۱۳۸]، و امر ظهور را نزدیک می شمارند. (و آن که امر ظهور را نزدیک داند، خویشتن را آماده می سازد).»[۱۳۹]

علل دور شمردن وقت ظهور

۱-عدم درخواست ما

ظهور امام زمان می‌تواند به دو نحوه صورت پذیرد: یکی آنکه مردم یکپارچه شوند و آن را از خدای بزرگ بخواهند و دیگر آن که مردم دست روی دست گذاشته و منتظر وقوع حوادث بنشینند تا پیمانه ظلم و ستم و دوری از خدا پر شود و در نهایت خداوند فرج را در آخرین زمان ممکن انجام دهد.
بدیهی است سفارش ائمه u آن است که مردم بی‌تفاوت نباشند و برای تعجیل و ظهور حضرت حجّت u تلاش نمایند، فعالیت کنند و یکپارچه شوند که اگر چنین کنند ظهور انجام خواهد شد و به پر شدن پیمانه زمان غیبت بستگی ندارد.
شاهد بر این مطلب روایتی است که از امام صادق u نقل شده آن حضرت می‌فرمایند: «وقتی عذاب بر بنی اسرائیل طولانی شد تا چهل روز در پیشگاه الهی ناله و زاری کردند و فرج و رهایی خود را خواستار شدند آنگاه خداوند به حضرت موسی و هارون فرمود که بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات دهند، در نتیجه از صد و هفتاد سالی که به فرج «حضرت موسی u» باقی مانده بود صرفنظر شد « و به ده سال تقلیل یافت» آنگاه امام صادقu فرمود: «شما شیعیان هم اگر چنین کنید «فرج ما را بخواهید» خداوند فرج ما را می‌رساند ولی اگر دست روی دست بگذارید و چنین دعا نکنید «با درخواست واقعی، دلشکستگی و یکپارچه» وقتی کار به نهایت خود رسید «ادامه ظلم و ستم را خدا جایز ندانست» فرج می‌رسد.[۱۴۰]
بنابراین اگر مردم «حداقل شیعیان» متحد و یکپارچه شده فرج حضرت مهدی (عج) را بخواهند فرج به سرعت فرا خواهد رسید ولی اگر چنین نکنند و مثل زمان حاضر و پیش از این، بگویند خدا خودش فرج را می‌رساند و به کار و زندگی خود مشغول باشند، فرج مرتباً به تأخیر می‌افتد چنانکه تاکنون قرنها و صدها سال است بواسطه بی‌تفاوتی مردم به تأخیر افتاده است.[۱۴۱]

۲-تبلیغات منفی شیاطین

بد نیست بدانیم علّت دیگری که شیاطین و دشمنان اهل بیت u ظهور امام عصررا بسیار دور می پندارند آن است که آنان از ظهور امام عصر (عج) وحشت دارند و آن را پایان عمر شیطانی خود میدانند، در نتیجه القاء نموده اند که:
حالا حالاها خیلی مانده، تا امام زمان علیه السّلام ظهور بفرماید، لیاقت آن حضرت را نداریم اگر بیاید اوّل گردن من و تو را می زند، اگر بیاید مال و مقام و فرزند و زن و… را از تو می‌گیرد
در نتیجه چون اکثر مردم مسلمان خود را چنان نساخته اند که اینها را سخن شیطان بدانند و یا چنان روحیه ای داشته باشند که چنین مسائلی برایشان مطرح نباشد، از ظهور آن حضرت میترسند و با آنکه آن بزرگوار را دوست دارند ولی از اعماق قلب خواستار ظهورش نیستند، در نتیجه باور می کنند که هنوز خیلی مانده ظهور آن حضرت انجام شود و هنوز جهان آماده این امر نیست.
وقتی نسل قبل چنین تصوّری داشت، نسل حاظر هم چنین فکر کرد،نسل بعدی هم، همین فکر را خواهد پذیرفت؛ در نتیجه معلوم نمی شود مردم چه زمانی باید امام زمان علیه السّلام و ظهور مقدّسش را طلب نمایند. و به همین وسیله شیطان بخوبی موفق شده است مردم مسلمان را از فکر امام زمان خارج و آن حضرت را مربوط به زندگی آنان نداند.

۳-تنبلی و ترس منتظران

صرفنظر از دشمنانی که در لباس دوست و نفاق ممکن است این سخنان را بگویند عدّه ای هم از روی تنبلی و ترس، ظهور امام عصر ارواحنا فداه را دور می پندارند و از لحاظ فکری در صراط مستقیم خاندان عصمت و طهارت u نیستند و فکر نمی کنند اگر بخواهیم می توانیم یکپارچه شده و فرج آن حضرت را از خداوند متعال بخواهیم و خداوند متعال نیز فرج را خواهد رساند.
آنانکه تنبل اند و حوصله تلاش و فداکاری برای ساختن و نزدیک نمودن اجتماع به شرایط زمان ظهور را ندارند، برای توجیه تنبلی خود می گویند دنیا هنوز آماده نیست و هنوز خیلی مانده امام زمان علیه السّلام ظهور بفرماید و آنانکه می ترسند با ظهور آن حضرت کار و کسبشان از رونق بیفتد و آنچه دارند را از دست دهند (که این ترس ناشی از تبلیغات منفی شیاطین و وسوسه آنها در قلوب مردم است که اگر امام زمانی u بیایند اموال مردم را می گیرند و اوضاع اجتماع بهم می خورد) به نحوی از انحاء ظهور آن حضرت ذهن خود را دور می کنند زیرا انسان از آنچه بترسد به طور خودکار آن را به فراموشی می سپارد و دوست ندارد آن را به یاد آورد مشابه این مطلب در مورد مرگ به خوبی مشهود است.

۴-تنها گذاشتن امام

آری ما در خواب غفلت فرو رفته ایم و دست دشمن را برای آنکه هرچه می خواهد بگوید باز گذا شته‌ایم همانگونه که جدّ غریبش را در صحرای کربلا، انسانهای غافلی چون ما تنها گذاشتند و دشمن هرچه خواست به آن حضرت و پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین علی u جسارت کرد و حتّی آن حضرت را که حجّت خدا در زمین بود شخص بی نماز معرفی کرد.
پس جای تعجب نیست که اکنون نیز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را خشن، خونریز و ویرانگر معرفی نماید تا همه از او بترسند و هیچکس حتی در دل جرأت نکند بگوید خدایا من مشتاق ظهور آن حضرت هستم پس ظهورش را همین امروز برسان.

۹-تعیین وقت

انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختی‌ها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و اماده باش همیشگی آنان است.
بر اساس تعالیم ائمه معصومین u منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده‌ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نوید بخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود می‌گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ می‌دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشیم. و امید بخش است؛ چرا که منتظر می‌اندیشد شاید در آینده‌ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختی‌ها و مشکلات او پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریان‌هایی که در پی غارت سرمایه‌های ایمانی و اعتقادی‌اند نشد.
با توجه به مطالب یاد شده، می‌توان گفت تعیین زمان برای ظهور بر خلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده‌ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می‌شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خود داری می‌کنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس می‌شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخر الزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته‌ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر u نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که «آیا برای این امر (برخاستن قائم u)، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
«کَذِبَ الوَقاتُونَ، کَذِبَ الوَقاتُونَ، کَذِبَ الوَقاتُونَ إِنَّ مُوسی u لَمّا خرجَ و افِداً إِلی رَبَّهِ واعَدَهُم ثَلاثینَ یَوماً، فَلَمّا زَادَهُ عَلی الثَّلاثینَ عَشراً قالَ قَومُهُ قَد أَخلَفنا مُوسی ما صَنعُوا….[۱۴۲]
کسانی که برای این امر وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود: زمانی که موسی u قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی‌گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرده پس آن کردند که کردند…
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزه حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
همچنین مشابه روایات عدم توقیت در کتاب غیبت نعمانی ابرایهم بن جعفر کابت النعمانی در باب ۱۶، ح۳، ص ۴۰۵، ح۴، ص ۴۰۶ و ح ۶، ص۴۰۶و۴۰۷ و ح ۱۱، ص ۴۱۰ از ائمه بزرگوار ذکر شده است و از این احادیث استفاده می‌شود که نه پیغمبر اکرم و نه هیچ امامی وقت ظهور را تعیین نکرده‌اند و راه هر گونه سوء استفاده‌ای را بسته‌اند پس اگر حدیثی نسبت به امای داده شد که وقت ظهور یا در آن تعیین گشته اگر قابل تأویل و توجیه باشد باید تأویلش نمود و الاّ باید مسکوت عنه باشد یا تکذیب شود و ما حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمانی ظهور بپردازیم بلکه باید مدعیان توقیت را تکذیب و جلوی نشر این گونه ادعاها را بگیریم.

منظور از عدم توقیت

آنچه در جهت تعیین وقت ممنوع شدهاست این است که، شخصی سال و ماه ظهور را دقیقاً مشخص کند؛ مثلا؟ً بگوید: در ۲۰۰ سال دیگر، در فلان ماه و روز، ظهور اتفاق خواهد افتاد ولی اگر تنها بگوید: ظهور نزدیک است؛ چون نشانه‌های ظهور که مانند دانه‌های تسبیح باید یکی پس از دیگری واقع شود- پدیدار شده، اشکار ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]




آن گاه دست آن زن مخزومی را قطع کرد . این خبر با قدری اختلاف از طرف متعدد نقل شده و نشان دهنده راه و رسم استوارپیامبر درحفظ حدودا… است . [۹۹]
حضرت علی (ع) مظهر جمال و جلال الهی در حفظ حدودا … تنها حق را ملاحظه می کرد و به فرموده خود نشان در حضور من حدی از حدود الهی ضایع نمی شود . [۱۰۰]
اهل تعصب وتصلب در حفظ حدودا… بود . فرمان خدا را کسی می تواند اجرا کند که ساز شکار نباشد وبه روش اهل باطل عمل نکند و پیروفرمان طمع نگردد. [۱۰۱]
قال باقر (ع) : «حد یقام فی الارض از کی فیها من مطر اربعین . لیله وایامها : حدی که درروی زمین اقامه شود ارزشش از باریدن بارانی که چهل شبانه روز بر زمین ببارد بیشتر است» .عده ای خدمت امام محمد باقر (ع) مشرف شدند . فرزند آن حضرت در بستر بیماری بود . جماعت آثار غم و اندوه را در چهره امام مشاهده می کردند . لحظاتی بعد آن کودک مرد ولی با تعجب بسیار دیدند که شدت اندوه در صورت حضرت کاسته شده است . مردم عرض کردند : فدای تو شویم از آن حالی که در شما مشاهده کردیم ، ترسیدیم که اگر اتفاقی روی و هر حال شما دگرگون شود و موجب ناراحتی ما شود . حضرت فرمودند : به درستی ما دوست داریم که عاقبت آن چیزی شود که ما دوست داریم اما زمانی که مشیت الهی بر چیزی قرار گیرد . ما راضی به رضای او هستیم . [۱۰۲]
زیات بصری : نقل کرده اند که ایشان به جهت رفع نیازهای روحی همسرش خیلی توجه داشتند تا جائیکه خود را می آراستند و لباس الوان می پوشیدند . فردای آن روز که به دیدار امام در خانه خودشان رفتم ایشان لباس های خشن به تن داشتند و اتاقی مفرونش از حصیر ، علت را که جویا شدم . امام فرمودند : اتاقی که دیشب دیدید مربوط به همسرم بود که همراه آن وسایل و امکانات به اوتعلق داشت و با خود جهیزیه آورده بود ومن هم به احترام ایشان جهت رعایت حد همسر داری خود را آراسته بودم . پس ملاحظه می کنید که امام در حفظ حدود خانواده نهایت اعتدال داشتند.[۱۰۳]
گفتاردوم: جایگاه اقامه حد در مباحث فقهی
تمام گزاره های دین به ذاتی و عرضی تقسیم می شود. مقصود از عرضی آن است که می توانست و می تواند به گونه دیگری باشد گرچه دین هیچ گاه از گونه ای از گونه های آن تهی و عاری نیست: ذاتی دین به تبع آن است که عرضی نیست و دین بدون آن دین نیست و تغییرش به نفی دین خواهد انجامید. ذاتی اسلام آن است که اسلام بدون آن اسلام نیست و دگرگونی اش به پیدایش دین دیگر خواهد انجامید. تمام نظام خقوقی اسلام جزء عرضیات اســـلام است. به گفته مورخان و فقها ۹۹ درصد احکام اجتمایی اسلام امضایی اند و در جامعه عربی قبل از اسلام سابقه داشته اند. [۱۰۴]
امام خمینی درباره حقیقت اسلام و لوازم ضروری مسلمانی، معتقد به نظریه ای هستند که بر مبنای آن فرد مسلمان بدون اعتقاد به بخشی از احکام فقهی همچنان مسلمان است، به تعبیر دیگر اعتقاد به کلیه احکام فقهی شرط لازم مسلمانی نیست. فقط اعتقاد به وجود خدا نبوت و احتمالاً معاد جزو ذاتیات و ضروریات اسلام است و ایمان بدانها گوهر مسلمانی را تشکیل می دهد. ایشان می فرمایند آنچه در حقیقت اسلام معتبر است و پذیرنده آن مسلمان محسوب می شود عبارت است از اصل وجود خدا و یگانگی او نبوت و احتمالاً اعتقاد به آخرت. بقیه قواعد عبارتند از احکام اسلامی که دخالتی در اصل اعتقاد به اسلام ندارند. حتی اگر کسی به اصول فوق معتقد باشد ولی به خاطر شبهاتی به احکام اسلامی اعتقاد نداشته باشد این فرد مسلمان است، به شرطی که عدم اعتقاد به احکام منجر به انکار نبوت نشود. نمی شود کسی هیچ یک از احکام اسلامی را قبول نداشته باشد معذالک معتقد به نبوت باشد. پس اگر بدانیم کسی اصول دین را پذیرفته و اجمالاً قبول دارد که پیامبر احکامی داشته ولی در وجوب نماز یا حج تردید داشته باشد و گمان کند نماز و حج در اوایل اسلام واجب بوده ولی در زمان های اخیر واجب نیستند. اهل دین چنین فردی را نامسلمان نمی شمارند بلکه دلایل کافی برای مسلمان بودن چنین شخصی وجود دارد که طبق مفاد آن دلایل هر کس شهادتین را بگوید مسلمان است. انصاف در دین این است که ادعای این که اسلام عبارت است از مجموع آنچه از احکام و عقاید که پیامبر اسلام آورده است و عدم التزام به برخی از آنها به هر دلیلی، موجب کفر می شود این از ادعاهایی است که نمی توان تصدیق کرد. [۱۰۵]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نکته دیگر این که عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه که از نظر امام خمینی اهم احکام الهی است و به جمیع احکام فرعیه الهیه تقدم دارد از نظر مقام رهبری موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمی گردد. [۱۰۶]
بر این مبنا اگر اکثریت مردم به حدود و قصاص و دیات اعتقاد نداشته باشند، ولی به توحید و نبوت و معاد اعتقاد داشته باشند و فی الجمله قبول داشته باشند که پیامبر گرامی اسلام احکامی آورده است باز هم مسلمانند، انکار برخی از احکام فقهی و ضروری دین ندانسـتن آنها، نه تنها به ارتداد نمی انجـاند، بلکه اهانت به مقدســات هم تلقی نمی شود و فرد را همچنان در حوزه مسلمانی نگاه می دارد. [۱۰۷]
نکته دیگر این که در صورت ایجاد شک نسبت به برخی احکام فقهی باید گفت: شک یک امر اختیاری نیست تا نهی دین بدان تعلق گیرد و مشمول حسن و قبح اخلاقی یا نهی ها و مجازات های فقهی قرار گیرد همچنانکه خدا در قرآن هم در آیه ۱۱ سوره احزاب از زلزله ایمانی برخی از مؤمنان خبر می دهد.
بسیاری از علما و فقهای متقدم و متأخر عقیده بر اجرای حدود در زمان غیبت دارند و به نظر ایشان حدود در تمام زمانها باید اجرا شود و قابل تعطیل نیست از جمله این افراد عبارتند از: محمد حسن نجفی صاحب جواهر، آیت الله حاج سید ابوالقاسم خویی، امام خمینی و بسیاری دیگر از فقهای زمان حاضر.
صاحب جواهر در رأس موافقین قرار دارد و معتقد است مشهور امامیه بر آنند که اشخاص واجد شرایط عدالت و اجتهاد سطح بالا، یعنی در حد داشتن توان استنباط فروع از منابع اولیه، می توانند در زمان غیبت بر افراد مرتکب جرایم حدّی، حدود شرعیه را اجرا سازند.
صاحب جواهر در شرح شرایع در پاسخ به نظرات محقق حلی در خصوص تعطیل حدود در زمان غیبت به تندی موضع گرفته می گوید:
« من تعجب می کنم که چرا محقق حلی، تردید کرده است. خیر این از اوضح واضحات است و کسی که از فقاهت بویی برده باشد تردید نمی کند.» [۱۰۸]
از فقهای نامدار، معاصر، امام خمینی ( طاب ثراه ) در تحریرالوسیله در آخر کتاب امر به معروف و نهی از منکر چنین نظر می دهند:
مسأله ۱- لیس لا حد تکفّل الامور السیاسیّه کاجراء الحدود و القضائیّه و المالیّه کاخذ الخراجات و المالیات الشرعیّه الامام المسلمین (ع) و من نصبه لذلک.
مسأله ۱- هیچ کس نمی تواند امور سیاسی مانند اجرای حدود و قضاوت و مالیّه، نظیر اخذ خراجات و مالیات های شرعی را متکفّل شود؛ مگر امام مسلمین (ع) و کسی که از سوی او منصوب است.
مسأله ۲- فی عصر غیبه ولی الامر و سلطان عصر عجّل الله فرجه الشریف یقوم نوابّه العامّه و هم الفقهاء الجامعون لشرائط الفتوی و القضاء مقامه فی اجراء السیاسات و سایر للامام (ع) الّا البدأه بالجهاد.
مسأله ۳- در عصر غیبت حضرت ولی امر و سلطان عصر (عج) نوابه عامّه آن حضرت ـ که عبارتند از فقهای جامع الشرایط فتوی و قضا ـ قائم مقام او می باشند و تمام امور سیاسی را اجرا می کنند، مگر جهاد ابتدایی. [۱۰۹]
آیت الله حاج سید ابوالقاسم خویی در تکمله المنهاج، قول به جواز اجرای حدود در زمان غیبت را به شرح زیر، اظهر دانسته است:
یجوز للحاکم الجامع الشرایط اقامه الحدود علی الاظهر.
علی الظاهر، حاکم جامع الشرایط می تواند (در زمان غیبت ) اجرای حـدود نماید. [۱۱۰]
فصل دوم
مبانی اجرای حدود در زمان غیبت
و درآمدی بر طریقیت وموضوعیت اقامه حدود
مبحث نخست: مبانی عقلی
از نگاه شیعه، سنت معصومانه نه تنها گفتار و کردار پیامبر بلکه گفتار و کردار امامان را نیز شامل مى گردد. امامان از رهگذر نوعى ارتباط با منبع خطاناپذیر معرفت، محتواى دین و تفسیر معصومانه قرآن را در اختیار همگان قرار مى دادند. طبیعى است که در دوران غیبت، ارتباطِ ما با چنین معرفتى قطع است. از این رو نقش عالمان دینى و سنت اجتهاد در این دوران برجسته تر مى شود.
در عصر حضور امامان نیز، عالمان دین حضور جدّى داشته، ارتباط علمى میان امام و مردم را برقرار مى کردند و گفتار ایشان را براى مردم بازگویى مى کردند. در آن اعصار، هرگاه گره اى در کار دین و فهم شریعت مى افتاد، مراجعه به امام معصوم گره گشایى مى کرد. و شکلى باقى نمى گذاشت. در کتب رجالى، از عالمان بسیارى سخن رفته است که به محضر امامان راه یافته و گفته هاى آن بزرگان را ضبط و ثبت کرده اند. بسیارى از ایشان علاوه بر نقل احادیث، صلاحیت و قدرت تفسیر و تجزیه و تحلیل نیز داشتند و امامان نیز مردم را در امر فراگیرى معارف دینى به آنان حواله مى دادند. براثر تلاش این بزرگان، مجموعه هاى روایى کوچک در موضوع هاى مختلف شکل گرفت، چنان که در ابتداى دوره غیبت، عالمان بزرگى دست به تدوین سنت زدند و سخنان ائمه(علیه السلام)را در مجامع روایى خود مستنداً گردآورى کردند. اولین مجموعه از این تلاش، کتاب ارزشمند اصول و فروع کافى است که توسط دانشمند بزرگ شیعى، محمد بن یعقوب کلینى (م ۳۲۹ ق) تنظیم گردید. [۱۱۱]
بعد از وى شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) با تلاش پیگیر و ملاقات با دانشمندان بسیار، موفق به تدوین کتابى ارجمند به نام من لا یحضره الفقیه گردید. این دانشمند بزرگ شیعى آثار دیگرى را نیز تألیف کرد که برخى آنها را بالغ بر ۳۰۰ عنوان کتاب دانسته اند. [۱۱۲]
به تدریج ستارگان دیگرى نیز در عالم تشیع درخشیدند: شیخ مفید (م ۴۱۳ ق) از آن جمله است. از او مى توان به عنوان یکى از قله هاى شامخ در تاریخ اجتهاد شیعه نام برد. وى که در مرکز حکومت اسلامى (بغداد) مى زیست، با تبحرى که در مذاهب مختلف فقهى و کلامى یافت، موقعیت بسیار والایى را در حوزه تفکر اسلامى به دست آورد. حاصل تلاش هاى ارزشمند وى، آثارى بسیار مفید، در علوم مختلف اسلامى است. [۱۱۳]
سیدمرتضى (م ۴۳۶ ق) که از شاگردان شیخ مفید است و منزلت بسیار بالایى در شکل گیرى علوم اسلامى در دوران غیبت دارد، با تألیف حدود هشتاد اثر علمى، باب بسیارى از مباحث علمى را گشود. او افزون بر تلاش عالمانه اش در حوزه فقه شیعه، به گسترش تفکر عقلانى در علم کلام توفیق یافت. [۱۱۴]
با ظهور شیخ طوسى (م ۴۶۰ ق) اجتهاد شیعى وارد مرحله جدیدى شد. وى که بعد از استاد خود، سید مرتضى، متولّى زعامت مذهبى شد، توانست شاگردان بسیارى را در حوزه درس خود گرد آورد. دو کتاب ارزشمند وى، یعنى تهذیب و استبصار در کنار کافى و من لا یحضره الفقیه ، کتب اربعه شیعیان را تشکیل مى دهد. همچنین شیخ طوسى توانست پوپایى سنت اجتهاد را به معناى دقیق کلمه، در حوزه تفکر شیعى راه بیندازد. [۱۱۵]
تأمل و تدبّر و تجزیه و تحلیل در منابع روایى که از دوران شیخ مفید آغاز گردیده بود، در زمان شیخ طوسى موقعیت بسیار مطلوبى یافت. پس از آن اجتهاد ـ در کنار توجه به طرح و نقل احادیث ـ جایگاه مهمى در تفکر عالمان شیعى یافت. افزون بر این، علم کلام نیز با تلاش هاى شیخ طوسى، از منزلتِ بالایى برخوردار گردید و به همتِ والاى عالمان بزرگى چون خواجه نصیرالدین طوسى (م ۶۷۲ ق) و علامه حلّى (م ۷۲۶ ق) موقعیت بسیار ممتازى پیدا کرد. [۱۱۶]
وجود تفکر عقلانى در کنار توجه به منابع روایى، موجب گردید که فلسفه و تفکر عقلانى در مقوله هستى، در میان متفکران شیعى، جایگاه مناسبى بیابد; چنان که تأثیرِ علماى شیعى را در رشد و بالندگى فلسفه اسلامى و شکوفایى آن را در فلسفه ملاصدرا، نمى توان نادیده گرفت. [۱۱۷]
در مقطعى از تاریخ علوم اسلامى، ظهور مسلک اَخبارى بحث هاى بسیارى برانگیخت. در این دوره (قرن یازدهم) دانشمندانى ظهور کردند که مخالف دخالت تفکر عقلانى در فهم دین بودند و بر مجتهدانى که به قواعد عقلى اجازه دخالت در استنباط احکام مى دادند، خرده گرفتند.اهتمام و توجه این گروه (اخبارى ها) به اَخبار و روایات، به تألیفِ مجموعه هاى بزرگ روایى انجامید; کتاب هایى مانند وسائل الشیعه، بحارالانوار و وافى از این دست است. [۱۱۸]
با وجود این، اخبارى گرى نتوانست تفکر عالمان شیعى را چندان تحت تأثیر خود قرار دهد. از این رو در دوره هاى بعد، اجتهاد همچنان سنت حاکم بر حوزه هاى فکرى شیعى گشت. [۱۱۹]
بنابر آنچه گذشت، در غیاب امامان، عالمان دینى معارف اسلامى را برمبناى اجتهاد از منابع دین استنباط مى کنند. بر این اساس مجتهد کسى است که توانایى استنباط احکام را دارا است با وجود این، افرادى که خود، از چنین توانایى و استعدادى برخوردار نیستند، به طور طبیعى به کارشناسان دینى (مجتهدان) مراجعه مى کنند.
البته کسانى که خود را در معرض مرجعیت دینى مردم قرار مى دهند، باید افزون بر صلاحیت علمى، صلاحیت هاى دیگرى نیز داشته باشند. از این رو در فرهنگ شیعه، مراجع دینى عالمانى هستند که از منزلت بالاى اخلاقى و مدیریتى نیز برخوردارند. تقلید و تبعیت از آراى کسانى که واجد چنین صلاحیت هایى نیستند، جایز نیست. درباره سنت اجتهاد از دیدگاه شیعه، مى توان ویژگى هاى زیر را برشمرد:
۱-غیرانحصارى بودن اجتهاد:
اجتهاد، به معنایى که گذشت، ویژه صنف یا گروه خاصى نیست. هرکس از هرطبقه اجتماعى، چنانچه صلاحیت استنباط معارف دینى را از منابع داشته باشد، مجتهد است.
۲-بازبودن باب اجتهاد:
از دیدگاه تشیع، در چارچوب منابع دینى و ضوابط و قواعد استنباط، همواره هر فرد صاحب صلاحیتى مى تواند دست به اجتهاد بزند و فردى که خود توانا بر اجتهاد و استنباط است، نمى تواند از دیگران تقلید کند; بر خلاف دیدگاه اهل سنت که در احکام شرعى، تنها در چهارچوبِ دیدگاه هاى اجتهادى تنى چند از مجتهدان خود حق دارند اظهار نظر کنند. بنابراین، وجود دیدگاه هاى متفاوتْ امرى طبیعى و پذیرفته است. نظر و فتواى هر یک از کارشناسان دینى، مادامى که ضوابط حاکم بر استنباط را رعایت کند، براى خود و همه کسانى که او را کارشناس دین مى دانند، حجت و معتبر است. [۱۲۰]
ضابطه مندى اجتهاد:
سنت اجتهاد که همان روش و قواعد فهم معارف دینى است، تابع ضوابطى است. به دیگر سخن، فرایند رسیدن به فهم دین، تنها در صورتى که برخاسته از منطق خاص خود باشد، اجتهاد تلقى مى شود. از این روى فهمى که برآمده از این منطق و ضابطه مند نباشد، «تفسیر به رأى» است و فاقد اعتبار.
با وجود این، باید توجه داشت که فهم ضابطه مند، همواره به حقیقت و حکم قطعى نمى انجامد. از این رو، نظریه مجتهد، بر خلاف فهم امام معصوم(علیه السلام) لزوماً درکِ معصومانه اى از دین نیست; بلکه در نهایت، فهمى است که براى خود او و کسانى که از او تقلید مى کنند، حجت و الزام آور است. بنابراین مرز میان اجتهاد و تفسیر به رأى، همان ضابطه مندى است. رأى گرایى از نقطه اى آغاز مى شود که ضابطه مندى را در استنباط از کف بدهد. تکیه و تأکید مجتهد، در فهم قواعد دین از متون دینى، بر ظاهرگرایى افراطى نیست. در عین حال در فهم اهداف و اغراض شریعت آراى خود را در مقام تفسیر دین حاکم نکرده، مصلحت گرایى بدون مبنا را به عنوان طریقى در شناخت آن به کار نمى گیرد. [۱۲۱]
بنابراین با این که عقل در کنار قرآن و سنت، یکى از منابع مهم فهم دین است و عقل و دین در هماهنگى کامل با یکدیگر قرار دارند، نباید تمام دستاوردهاى عقلى بشر را، در فهم دین وارد کرد. بسیارى از امور، مورد پسند عُرفِ جوامع است و در میان عاقلان امرى متعارف و مورد قبول تلقى مى شود; اما همین دریافت هاى شخصى و جمعى را نمى توان به صرف هماهنگى آن با سلیقه و پسند عاقلان ـ به طور قطع ـ به دین نسبت داد.انتساب یک سلیقه شخصى به دین و شریعت، افترا به خداوند و ظلم به او است. بنابراین تنها به طریقه اى که روش مقبول در فهم دیدگاه شریعت است، مى توان استناد جست. [۱۲۲]
گفتار نخست: اعمال حق حاکمیت
در دوران غیبت صغرا، سرپرستى امور شیعیان زیر نظر امام و از طریق نایبان خاص ایشان بود. در پایان دوره وکالت و نیابت نایب چهارم، امام ـ علیه السلام ـ اعلام فرمود که از این پس، کسى را به نیابت خاص خود برنخواهد گزید. با بسته شدن بابِ نیابت خاص، عالمان دینى، نایبانِ عام آن حضرت شناخته مى شوند. تا حد امکان، رهبرى شیعیان را در دست دارند. البته، در دورانى که حکومت هاى غیرمشروع در رأس امور مردم قرار دارد، رهبرى عالمان نمى تواند به معناى تشکیل حکومت و سلطه کامل بر امور مردم باشد. آنان تا حد ممکن و در محدوده اى که مراجعه به عالمان ممکن باشد، تصدى امور را بر عهده مى گیرند. [۱۲۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ب.ظ ]