کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲-۳-۲ نقش مایه حیوانی
۱۳
این نقوش از نقش های متداول و پر اهمیت در هنر ایرانی بوده که به طور گسترده در رشته های مختلف هنری به کار رفته و جایگاه مهمی را در آثار هنری به خود اختصاص داده است تا آنجا که تالبوت رایس در اهمیت آن می گوید: «نقش حیوانات به صورت مستقل و مجزا و عنصری که به کل ترکیب بندی هنری حاکم باشد، فقط در هنر ایران رخ داد».[۱۱] به طور کلی در کاربرد نقش حیوانی دو مضمون اساسی مطرح بوده است: یکی قالبی سمبلیک و نمادین که در آن حیوانات در اشکال مختلف به صورت کامل و یا بخشی از بدن جانور مثل سر شیر، گراز و یا بال های افراشته و یا در کنار حیوانات و نقوش دیگر نشان داده می شد و گاه با موجودات دیگر اعم از انسان و حیوان تلفیق می گردید. مثل شیردال ها و سیمرغ؛ دیگری در جایگاه طبیعی شان هم چون صحنه های رزم شکار و شکارگاه ها و نیز به عنوان مرکب، اغلب اسب، که در هنر اسلامی هر دوی این ها جهت تزیین به کار گرفته شد.[۱۱] در معماری دوره ایلخانیان نقوش حیوانی به ندرت به چشم می خورد، اما پس از این دوره نقوش حیوانی دوباره به تزیینات معماری ایران بازگشتند. نکته اینجاست که در نقوشی مانند نقوش صفوی ردپای هنر مغول در نقوش حیوانی دیده می شود. این مسئله تاییدی است بر نظریه تکامل دیرتر تزیینات معماری نسبت به ساختار کلی معماری و تاثیر نگاره ها و نقوش و مینیاتورهای دوران قبل در نقوش معماری هر دوره و این مساله لااقل در مورد نقوش گچبری اژدها و سیمرغ موجود در خانه های صفوی که برگرفته از مینیاتور های مغول هستند صدق می کند.
۲-۳-۳ نقش مایه های گیاهی
نقوش گیاهی پیش از آنکه در تزیینات گچی به کار رود، در حجاری ها و ظروف فلزی و سفالی باستانی وجود داشته اند و هر کدام از نظر معنا و مفهوم در جای خود به عنوان نشانه خاصی تلقی شده و در برگیرنده عنصر مفهومی خاصی بوده اند. در دوره ی اشکانی این نقوش به شکلی محدود اما متفاوت با قبل در گچبری ها ظاهر شد. این تفاوت در ترکیب و حرکت چرخان نقوش تزیینی این عهد که در دوره های بعد شکل کاملتری به خود گرفت نمایان است. نقوش گیاهی که در عهد ساسانی در اقسام متنوعی از جمله آکانتوس (کنگر)، پالمت (نخل)، لوتوس (نیلوفر)، انار، تاک، پیچک، انگور، کاج، بلوط، گل های برگدار، گل رز و درخت زندگی در گچبری ها به کار رفتند مفاهیمی از عشق و آبادانی، حاصلخیزی، باروری و غیره را تداعی می کرده اند.[۱۱] نقوش گیاهی که هر کدام ویژگی تصویری و مفهومی خاصی داشتند، از دیگر هنرها و فرهنگ های فتح شده توسط مسلمانان در هنر اسلامی وارد و جذب گردیده و به شکل دلخواه در آورده شده اند. اسلام این عناصر کهن را جذب کرده به انتزاعی ترین و کلی ترین شکل ممکن تبدیل و تاویل کرده است؛ یعنی به نوعی تراز، یکدست و همواره کرده و به این ترتیب هر گونه خصیصه های جادویی و سحر انگیز را از آنها می گیرد. در مقابل بدان ها بصیرت عقلانی نوینی که تقریباً می توان گفت واجد ظرافتی روحانی است می بخشد.[۱۵] از نقوش متداول در دوران پیش از اسلام می توان به ساقه و بوته های مارپیچ روی ظروف سیمین آن دوران، نقش برجسته های طاق بستان، گچبری های تیسفون و چال ترخان اشاره کرد. ولی در واقع کاربرد همه جانبه ی آن به دنبال پیدایش هنر اسلامی صورت گرفت و اولین نمونه های کاربرد این نقش را در گچبری های محراب مسجد جامع نائین و طاق محراب مسجد جامع شیراز می توان مشاهده نمود. حرکت اسلیمی باعث شد که نقوش از شکل عناصری منفرد و مجزا خارج شده و پیوستگی پویا با دیگر نقش مایه ها برقرار کند. همین حرکت در حدود قرن پنجم هجری منجر به پیدایش ترکیبی دلفریب از پیوند نقوش گیاهی با نگاره های خطی گشت که در قالب کتیبه ها شکل تزیینی و نمادین دیگری را در هنر اسلامی خلق کرد.[۱۱] با این وجود سال ها طول کشید تا هنرمندان و طراحان توانستند از ترکیب نقوش گیاهی پیچ دار اسلیمی و ختایی با کتیبه به ترکیبی واحد دست یابند تا با حذف هر کدام از این عناصر از اثر خلق شده، تزیین دیگر، انسجام خود را حفظ کرده و ترکیب و تعادل خود را از دست ندهد و عین حال عناصر به لحاظ بصری مکمل یکدیگر نیز بوده و در قالب اثری واحد به شکیل ترین حالت در بیان تزیینی برسند. این سبک کار که در دوره سلجوقی با تکنیک آجر و گچ آغاز شده بود. مراحل آزمون خود را در دوره ایلخانی و بیشتر با تکنیک گچ طی کرد، تا سرانجام در دوره تیموری به تکامل رسید. شاهکارهایی به خط خوشنویسان زمانه با تکنیک کاشی های معرق پدید آمد. در نهایت دوره صفوی حسن ختامی بود بر این دست آثار چشم نواز و زیبا که با کاشی های هفت رنگ و به قلم اساتید بی بدیل آن زمان انجام شده است.[۱۶] بدین ترتیب نقوش گیاهی در قالب های مختلفی از جمله اسلیمی با شدتی بیشتر از سایر نمونه ها روندی انتزاعی را طی کرده اند. در دوره ی مغول و صفوی به اوج ظرافت، تنوع و انتزاع رسیدند. انواع گوناگون آن اسلیمی، ساده، توپر، توخالی، دهن اژدری، گلدار با چنگ، اسلیمی برگی با چنگ و بدون چنگ و … در آثار به جای مانده از این دوران دیده می شود.
۲-۳-۴ نقش مایه های هندسی
۱۴
سابقه ی استفاده از نقوش هندسی در ایران به نقش سواستیکای باستانی و خطوط و دوایر ساده ای برمی گردد. که با ترکیباتی مختلف در انواع آثار سفالی و فلزی و غیره از دوران پیش از تاریخ بر جای مانده است. در دوران اشکانی تحت تاثیر آثار هلنی برخی طرح های که حالتی هندسی داشتند از جمله نقش خمپای یونانی به هنر ایران وارد شد. در دوره ساسانی شاهد کاربرد طرح های هندسی ساده و خطوط زاویه دار و نیز طرح هایی به شکل دایره، مربع و مستطیل هستیم. وجود نقش های هندسی در گچبری ساسانی را نمایان می سازند. آنچه بیش از همه در نقوش هندسی هنر اسلامی چشمگیر است گسترش همه جانبه ی آن است که به دنبال اجرای سنت پوشش سراسری سطوح شکل گرفت. آن را باید مرهون ذهن ریاضی و حکمت وحدانی هنرمندان مسلمان دانست؛ چرا که این نگاره ها در هنر قبل از اسلام ایران (نگاره های هخامنشی، ساسانی و پارتی) و هنرهای سنتی شرق و غرب نیز وجود داشتند. ولی بیشتر به صورت مستقل و یا در یک گستره یک جانبه طولی و عرضی به کار می رفتند و کمتر اتفاق افتاده که این نگاره ها عضو یک شبکه سراسری گشته و در سراسر آن تکثیر شوند.[۱۶] ترکیبات هندسی یاد شده بر اساس تقسیم دایره به چند ضلعی های منظم به وجود می آید. این چند ضلعی ها آلاتی از جمله شمسه، ترنج، طبل، پنج، سرمه دان، ترقه، پابزی، گیوه و غیره اند که بنا به چفت و بست های مختلف گره های متنوعی را تشکیل می دهند. این نقوش در ترکبیاتی متنوع و گاه همراه با موتیف های گیاهی و یا خط نگاره ها به خصوص در محراب ها به نهایت زیبایی خود رسیده است. برای نمونه می توان به محراب زیبای امامزاده ربیعه خاتون و امامزاده یحیی در ورامین اشاره کرد. کاربرد دیگر این نقوش در حاشیه ها قاب بندها، تقسیمات زمینه برسطح موتیف ها و توپی های ته آجری است که همگی در دوران سلجوقی و ایلخانی در نهایت زیبایی اجرا شدند. در این دوره شکل ظریف و زیبایی از نقوش هندسی در بیشتر آثار گچبری بر روی موتیف ها ایجاد شده اند که به آژده کاری موسوم اند. این شیوه که استفاده آن در حدود قرن سوم هجری آغاز شد در دوره ی مغول (قرن هفتم هجری) به نهایت پیشرفت خود رسید. نمونه های زیبایی از آن در اکثر آثار گچبری این ادوار از جمله مسجد ری، مسجد جامع ابرقو، گنبد علویان و بقعه پیربکران موجود است. این نقوش شامل طرح های ریز بود که به اشکال متنوع بر روی گله ها یا موتیف های گچبری به عمق کمی کنده کاری شده است. علاوه بر ایجاد سایه روشن هایی لطیف آنها را از یکنواختی و سادگی خارج کرده یا به اعتقاد پوپ این تکنیک به شکل های مشابه موتیف ها ارزش های متفاوتی می داد.[۱۶]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۳-۵ نقش مایه خطی (خط نگاره)
۱۵
جوهر اصلی خط کلمه است و از کنار هم قرار گرفتن کلمات خط به وجود می آید و به تعبیری خطاط یا خوشنویس خلاصه این کلمات است و خوشنویسی علم هندسی روحانی است.[۱۷] یکی از معجزه های راستین اسلام چگونگی تکامل خط کوفی در دورانی کوتاه و رسیدن به گونه ای از خوشنویسی متناسب، بسیار آراسته و بی نهایت زیباست. خط کوفی که در نیمه اول هجری، به اوج خود رسید. چنان فضیلتی کسب نمود که به مدت سه قرن دوام یافت و به اعتقاد صاحب نظران تنها خط روحانی برای کتابت قرآن بود. خط کوفی اولیه فاقد علایم اعراب و نشانه های آوایی بود.[۱۸] با آغاز عصر اسلامی در ایران نیز خط عربی جایگزین خطوط نوشتاری قبل شد. به عنوان عامل ثبت کلام مقدس الهی از احترام، توجه و قداست فراوانی برخوردار گردید. به همین دلیل هنرمندان مسلمان کوشیدند محمل شایسته ای برای نگارش کلام حق ایجاد نمایند. علاوه بر این همان طور که گفته شد ممنوعیت نمایش نگاره های انسانی و حیوانی انگیزه ای برای شکوفایی خلاقیت بیشتر هنرمندان دراین زمینه شده بود. برین سبب خط عربی در دست هنرمندان مسلمان به متنوع ترین و زیباترین صورت ها درآمد. در کنار مضامین موجود گیاهی و هندسی خط عربی که زبان وحی بود، به عنوان یک عنصر تزیینی مطرح شد. در قالب کتیبه نگاری شکل جدید و بی سابقه ای از تزیین و آرایش را در معماری به وجود آورد و سمبل و معرف هنر اسلامی شد. خط عربی که به واسطه شکل حروفش استعداد تزیینی بالایی داشت، ابتدا در آرایش سفالینه ها به کار گرفته شد. ولی به جهت پیشتوانه عظیم دینی این بار در شکلی قدرتمند و موثر، بناهای مذهبی را متبرک و مزین کرد. شکل ابتدایی آن ساده با زاویه دار بود ولی در ترکیب با نگاره های تزیینی هر روز متنوع تر می شد و ترکیب با نقوش گیاهی و هندسی شکل پیچیده تر و مرموزتر می یافت و به تدریج شکل زاویه دار آن نرم تر و دوارتر می شد.[۱۱] در ابتدا خط کوفی ساده به کمک دست مایه های تزیینی نقوش گیاهی و هندسی در مدت کوتاهی به شیوه های گوناگونی از جمله بنایی و تزیینی شامل ساق و برگ دار، گل و بوته دار، درهم تافته، گرده دار، مشبک، به هم پیچیده و جاندار که در آن حروف، شکل اندام انسان یا حیوان را به خود می گیرند ابداع شد. همچنین در طی تکامل این خط، گونه های دیگری از قبیل مشجر، مورق، مزهر، مظفر، معشق و موشح شکل گرفت. در نهایت این خط تحت قاعده و نظمی معین در انواع متعددی چون نسخ، محقق، ریحان، ثلث، تعلیق و نستعلیق مطرح گردید. از میان انواع این خطوط، کوفی مشجر، مورق، مزهر، معقلی، بنایی، همچنین خطوط نسخ، ثلث و نستعلیق بیشترین کاربرد را در طول تاریخ کتیبه ها داشته اند.[۱۱]
انواع خطوط کوفی از نظر جنبه های تزیینی در آثار اسلامی به چند گروه اصلی قابل تقسیم بندی و معرفی است:
۱۶
۱- کوفی ساده: این کوفی مبداء پیدایش دیگر اقلام کوفی بوده است.
۲- کوفی گوشه دار: این خط معمولاً انحنا ندارد،به آن خط مربع،مستطیل و بنایی نیز گفته می شود.
۳- کوفی برگ دار (مورق): معمولاً انتهای حروف به وسیله برگ های تزیینی یا اسلیمی تکمیل می شود. به کوفی فاطمی نیز شهرت دارد.
۴- کوفی گل و برگ دار (مرهز): غالباً در زمینه ای از گل و برگ و اسلیمی قرار داشته. اگر انتهای حروف با شاخه های گیاهی همراه باشد، می توان آن را کوفی مشجر اطلاق کرد.
۵- کوفی گرده دار (معقد): کوفی درهم پیچیده با تزیینات فراوان. اگر این گره ها تکرار شود می تواند مشبک نیز نامیده شود.
۶- کوفی پیچیده (معشق): خطوطی تزیینی که حول یک محور (دایره) قرار می گیرند. تقریباً شبیه کوفی گره دار است. نمونه هایی از آن در گنبد سلطانیه و مسجد جامع یزد می باشد.
۷- کوفی موشح: شامل تزیینات زیبا، نظم هندسی و توام با رسم و تذهب و نقاشی است. عبارت از موشح ساده و میانه شکل، کامل و قفلی است.
۸- کوفی مدور: کوفی ملایم همراه با انحنا و دایره وار که «مقور» یا «مستدیر» هم گفته اند.
۹- کوفی مزین: بعضی حروف این نوع دارای پیچ و تاب و تزیین است.
۱۰- کوفی ایرانی یا کوفی پیرآموز: یکی از مهمترین انواع خطوط کوفی شرقی یا ایرانی است. مهمترین ویژگی آن انفصال تمام حرف خواه متصل و منفصل، ازیکدیگر است. غربی ها به این نوع خط «کوفی مایل» یا «کوفی خوابیده» نیز می گویند. کوفی شرقی ابتدا در قرن پنجم هجری توسط ایرانی ها ابداع شد. این نوع کوفی، ویژگی های منحصر به فردی را دارا بود که با انواع خط کوفی متفاوت بود.[۱۸] این خط از قرن دوم هجری عامل بسیار مهمی در هنر اسلامی برای سوره های قرآن مجید، نوشته های روی سکه ها و نوشته های یادبود به شمار می آمد و تا قرن چهارم هجری خط قابل ملاحظه در ایران، محدود به کوفی بود. تحول تزیینی کتیبه های کوفی تا اواخر قرن پنجم هجری استمرار یافت. از این زمان به بعد خط کوفی عملکرد اصلی خود را انتقال اندیشه و ایجاد ارتباط بود از دست داد و صرفاً تزیینی گشت.[۱۸]
۱۷
۱۱- ثلث: خطاطان خط «ثلث» را مادر خطوط گفته اند. ثلث نوعی خوشنویسی است که از کوفی استخراج شده است. ابداع آن را به ابوعلی بن مقله بیضاوی شیرازی که در قرن سوم هجری می زیسته است نسبت داده اند. یکی از دلایلی که برای گذاشتن نام ثلث بر این نوع خوشنویسی آورده شده است داشتن ۳/۱ سطح (خطوط مستقیم) و۲/۳ دور (خطوط انتهایی) در داخل کلمات آن می باشد.
۱۲- محقق: خطاطان خط محقق را «پدرخطوط» گفته اند. این خط از خطوط اصیل اسلامی می باشد خط محقق نزدیکترین خط به کوفی ساده است. در این خط اشکال حروف یکدست. یکنواخت و درشت اندام است که با فواصل منظم و بدون تداخل حروف می باشد. محق نیز از ثلث اخذ شده است.
۱۳- ثلث آمیخته به محقق: دارای ویژگی های از هر دو و مشتق از آنهاست.
۱۴- ثلث ریحانی: مدتی خط محقق و ریحان بین مردم انتشار یافت- سپس خط ثلث ریحانی را از خط ریحان بیرون آورد و تحت قاعده‌اش کشید- تا به درجه کمال رسید و دیگران آموختند. این خط نیز خصایص هر دو خط را دارا می باشد. (خط ریحان: خط ریحان مشتق از محقق می باشد و خطی است ظریف و کوچک اندام و تمام ویژگی های خط محقق را دارد ولی ظریف تر است و به همین جهت آن را به گل و برگ و ریحان تشبیه کرده اند. این خط برای سهولت در نگارش ابداع شده است و خواسته اند سبک و روش محقق را در خلاصه نویسی بکار برده باشند).
۱۵- ثلث جلی: همان ثلث با این تفاوت که قلم های ریز را از یک موی اَستر به حساب آورده تا بحدّ ۲۴ مو و ۲۴ مور را یک دانگ و درشت (جلی) شمرده اند و به همین نسبت درشت تر را دو دانگ و سه دانگ تا شش دانگ گفته اند و شش دانگ در نظر آنان جلی ترین قلم بوده که در کتیبه نویسی به کار می رفته است.[۱۹]
در تزیینات معماری ایران در دوره های مختلف تاریخی، خط کوفی تزیینی ساده در هر نوع سطحی نظیر آجر، سنگ، گچ، چوب، فلز، شیشه، عاج، پارچه و … به کار گرفته می شد. این خط از قرن دوم هجری عامل بسیار مهمی در هنر اسلامی برای سوره های قرآن مجید، نوشته های روی سکه ها و نوشته های یادبود به شمار می آمد و تا قرن چهارم هجری خط قابل ملاحظه در ایران، محدود به کوفی بود. تحول تزیینی کتیبه های کوفی تا اواخر قرن پنجم هجری استمرار یافت. از این زمان به بعد خط کوفی عملکرد اصلی خود را انتقال اندیشه و ایجاد ارتباط بود از دست داد و صرفاً تزیینی گشت.[۱۸] سابقه تاریخی کتیبه های گچبری در ایران به قرن اول هجری نسبت داده شده ولی اولین نمونه باقی مانده در بالای پیشانی محراب مسجد جامع نائین است که متعلق به سال ۳۵۰ هجری است ولی در نیمه دوم قرن سوم هجری خط کوفی با نقوش اسلیمی مخلوط گردیده و با خط اولیه تفاوت پیدا کرد و این تحول در قرن پنجم به منتهای درجه رسیده است.[۲۰] در این دوران که مقارن با حکومت های آل بویه و سلجوقی است انواع خط کوفی در کتیبه های گچی محراب ها و کتیبه های آجری به کار رفت و در دوره ی مغول اوج گرفت که نمونه های بسیار زیبایی از آن در مسجد جامع قزوین، مسجد جامع اردستان و مقبره بایزید در بسطام باقی مانده است. نوشته های این نوع خط عموماً آیات قرآنی، احادیث پیامبر اکرم(ص)، اسامی ائمه و دعاهای مختلف را شامل می شود. بیشتر این دعاها از کتاب مفاتیح الجنان به خصوص از دعای جوشن کبیر نقل شده است. در مواردی نیز از اشعاری عربی و فارسی جهت تزیین بناها استفاده شده است. اما عمده این کتیبه ها که به خط عربی هستند، محتوای مذهبی یا اخلاقی و یا آموزشی با هدفی معین داشتند و برای ترویج اصول اسلامی با بهره گرفتن از تاثیر ناشی از زیبایی آنها به کار گرفته شده اند. لیکن بعضی کتیبه ها مثلاً کتیبه آرامگاه عرب آتا حاوی اطلاعات تاریخی اند. سندها، اسامی سفارش دهندگان و یا حتی نام استادان معمار، گچ کار یا کاشی کار از جمله اطلاعات دیگری هستند که در برخی از این کتیبه ها آورده شده است و خوشنویس ناگزیر بوده متناسب با استفاده، کتیبه را به خط خوش عربی یا فارسی بنگارد و هماهنگی محض تناسب و آهنگ حروف را مراعات کند تا معمار یا هنرمند دیگری که تزیینات معماری را انجام می داده کتیبه را در مکانی معین قرار دهد. این روند در دوره ی مغول ادامه یافت و با پدید آمدن انواع دیگری از قلم های خوشنویسی در دوره ی مغول خطوط نسخ و ثلث و دیگر خطوط دوار جای خطوط کوفی را گرفته یا توام با آن به کار رفتند و یا در حالت پیچیده و ظریف تری با هم ترکیب شدند که به آن «خط مضاعف» می گویند. به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره کرد: کتیبه زیبای مسجد جامع ورامین، مسجد جامع ابرقو، حیدریه قزوین و مقبره پیربکران در اصفهان که استفاده از سه خط ثلث، کوفی گلدار و کوفی بنایی را به طور هم زمان در یک محراب نشان می دهد. در دوره تیموری و صفوی اجرای کتیبه در بناها به خصوص با خطوط ثلث و سپس نستعلیق ادامه پیدا می کند. لازم به ذکر است که کاربرد کتیبه ها بیشتر در حاشیه ی دور گنبدها، سطح دیوارها، بالای سردرها و به طور عمده در محراب ها بوده است. علاوه بر آن از خط نگاره ها در نقوش مهری، قاب های هندسی و کتیبه های ترنجی نیز استفاده شده است. شکل دیگری از کتیبه ها عبارت از کتیبه های گچی نقاشی شده بود که نمونه هایی از آن در مقبره ی اولجایتو در سلطانیه ی و پیرعلمدار در دامغان دیده می شود.[۱۱] به خصوص می توان ترکیب چند نوع خط را به شیوه ای بدیع و هنرمندانه در محراب های به جا مانده از دوره های مختلف به خصوص دوره ی ایلخانی مشاهده کرد. خوشنویسان اغلب ثلث سترگ نما ولی با وقار را با انتزاعی ترین نوع کوفی، یعنی کوفی شطرنجی یا همان بنایی، تلفیق کرده اند. این نوع کوفی که به احتمال زیاد به علت کاربرد آجر در کتیبه ها زودتر از انواع دیگر گسترش یافته است. در ادوار بعد همچون پایه ای عالی و هموار تغییرپذیر برای تزیین دیوارهای مساجد با نام های الله، محمد(ص)، علی(ع) و عبارات مذهبی دیگر به کار گرفته شد. هنرمند، در کتیبه های بنایی می توانست به تمایلاتی پر و بال دهد که کاربست آنها در استنساخ قرآن ناممکن بود، زیرا کتاب آسمانی باید خوانا و مفهوم باشد. اما هنرمندان جهان اسلام، خصوصاً در شرق، بر کاشی و سنگ و آجر طرح های به هم بافته ای را با چنان نظم عالی ابداع کردند که بیننده سرانجام به این نتیجه می رسد. نوشته های گرداگرد بالاترین دالان های مناره ها و یا در گوشه های تقریباً نامرئی مسجدها اهمیت معنایی ندارند و یا باید آن ها را چون نوعی ورد و سحر به شمار آورد. برخی از این کتیبه ها کلماتی مانند برکت یا دعاهایی دیگر را در خود جای داده اند. این به هم بافتگی در گذر زمان نظم و تعدیل بیشتری می یابد. در بیشتر نمونه هایی که در میان سده ی هفتم در هند و آناتولی ابداع شدند گره های پیچیده چنان نظمی به خود می گیرند که گویی خط به جای آن که تابع معنای نوشته باشد، از ریتم گره ها پیروی می کند. این بی درنگ قافیه پردازی شعر فارسی را به یاد می آورد که در آن قافیه و ردیف با نظم تمام تکرار می شوند. غالباً فکر شاعر را برای آوردن قافیه مناسب به تصویرهای غریب سوق می دهد. خواننده غربی که با این اسلوب قافیه پردازی مانوس نیست، ممکن است این به اصطلاح عدم تداوم در یک غزل را نامطلوب بداند. اما مقایسه با حرکت موزون خط کوفی پیچدار محتملاً به او کمک می کند که ارزش این مشخصه خاص شعر عربی و حتی بیش از آن شعر فارسی را دریابد.[۲۱]
۱۸
۲-۴ تکنیک های تزیینات معماری
۱۹
خشت یعنی محصول ترکیب آب و خاک، همواره از مصالح مورد استفاده در معماری ایران بوده است. این ماده گاهی با عناصر دیگر ترکیب شده است. پس از این که انسان پخت خشت را پیدا کرد تا امروز از آن برای ساخت بناها استفاده کرده است. سنگ نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی ساخت بنا در دوران ایران باستان در کنار خشت و آجر به کار گرفته شده است. ایرانیان پس از تسلط تکنیکی بر هر یک از این مصالح، علاوه بر این که از آن ها در ساخت بدنه اصلی بنا استفاده می کردند، از قابلیت های موجود در آن ها در راستای تزیینات معماری نیز بهره بردند. حداقل براساس آنچه که امروز برای ما به جا مانده، در دوران بعد از اسلام استفاده از سنگ در ساخت بنا کمتر از دوران باستان دیده می شود. مصالحی که در ایجاد بناهای دوره ی اسلامی به کار رفته بسیار متنوع است. از عمده این مصالح آجر است که همواره نقش پایه و اساسی داشته است. معماری اسلامی در ایران در تمام ادوار و قرون سه نوع تزیین بر روی بنا نشان می دهد، که عبارت است از آجرکاری، گچ کاری و کاشی کاری. از لحاظ زمان استفاده، هر یک از این سه نوع با دو نوع دیگر مصادف و منطبق است. ولی گچ مدت درازتری از دیگر مصالح به کار برده شده است. مثلاً آجرکاری تزیینی در دوره ی قبل از سلجوقیان به وجود آمده و در دوره ی سلجوقی به حداکثر رشد خود رسید و در قرن هشتم هجری به تدریج از اهمیت آن کاسته شد. گچ نیز یکی از خصوصیات عمده ی تزیین ابنیه ی اولیه ی دوره اسلامی در ایران بود. این ماده در تمام قرون بعد نیز رواج و عمومیت خود را حفظ کرد. ابنیه ی دوره ی سلجوقی و ایلخانان نمونه هایی از طریق استفاده از گچ را نشان می دهد که عبارتند از سفید کاری نواحی بزرگ دیوار، ساختن کتیبه محراب، تقلید آجرکاری و گچ کاریی که به وسیله ی رنگ برجسته به نظر می آید.[۶] با روش های ساخت بنا و تکمیل تکنیک های معماری، استفاده کاشی کاری در تزیینات بنا نیز پا به عرصه حیات گذاشت و در هر دوره ای تکنیکی خاص مورد استفاده قرار گرفت. کاشی معرق که نوع بسیار دشواری از تزیینات است و ساخت آن زحمت و زمان زیادی را طلب می کند در دوره ایلخانی پایه ریزی و در دوره تیموری به اوج شکوفایی رسید تا اینکه تولید انبوه و ساخت و ساز در دوره صفوی باعث شد تا این تکنیک از رونق افتاده. جای خود را به تکنیک کاشی هفت رنگ که ساخت آن راحت تر است بدهد و بیشتر ساختمان های این دوره تا زمان قاجار را با تکنیک آراسته گردد. هم چنین نقاشی بر روی دیوار که بیشتر با زمینه گچ انجام می شد در دوره صفوی رونق گرفته و مورد توجه پادشاهان قرار گرفت و تا دوران بعد نیز ادامه داشت. در دوران قاجار علاوه بر استفاده از دو تکنیک اخیر در تزیینات گاهی نسبت به اهمیت بنا، از آیینه کاری و انواع آن که در دوران قبل پایه ریزی شده بود نیز استفاده شده است.
۲-۴-۱ آجر و سنگ
۲۰
آجر مهمترین مصالح ساختمانی در ایران قبل و بعد از اسلام بوده است و اصلی ترین ماده شناخته شده در معماری اسلامی ایران است. آجر از خاک رس که تقریباً در اکثر نقاط ایران به وفور وجود دارد تشکیل شده است. آجر به دو صورت در تزیینات معماری ما به کار رفته است، یکی آجر ساده و بدون لعاب و دیگری آجر لعابدار. آجرهای ساده معمولاً به رنگ اخرایی (قرمز رنگ) و نخودی (متمایل به زرد) هستند. اما آجرهای لعابدار می توانند به رنگ های مختلفی وجود داشته باشند آجر ساده و آجر لعابدار گاه به صورت مجزا و گاه با تلفیق هم دیگر به کار رفته اند. از نمونه های بسیار جالب تلفیق کاشی و آجر گنبد سلطانیه در زنجان در دوره ایلخانی و مقبره خواجه عبدالله انصاری در هرات در دوره تیموری است.[۱۱] آجر پخته یا خشت پخته هنگامی در معماری بناهای یادبود رواج یافت. نه تنها به بناها دوام بخشید، بلکه به نوعی مصالح مهم تزیینی تبدیل شد. کهن ترین بنایی که آجر کاری هایی بسیار تزیینی ساخته شد آرامگاه اسماعیل سامانی در بخاراست که قدمت آن به اواخر سده نهم و اوایل سده دهم میلادی می رسد. آجرهای نازک در ترکیب مربع با آجرهای قرصی شکل و گل سرخ به صورت انواع طرح های حصیر بافت چیده شده اند. این بنا، نمونه ای از یک شکل بسیار تکامل یافته معماری است. آجرهای به کار رفته در معماری عموماً مربع بوده که در کارگاه های آجرپزی در سراسر ایران ساخته می شده است. آجر علاوه بر استفاده در ساختن بدنه ی بنا برای تزیین آن نیز نقش مهمی داشته و از اوایل اسلام تا دوره ی تیموری تزیین بیشتر بناها با آجر کاری انجام شده است. هم چنین آجرهای ترشدار قالبی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. آجرهای پخته، رنگ های گوناگونی چون زرد کمرنگ، قرمزو قرمز تیره داشته که بیشتر در ابعاد (۲۰ در ۲۰ در ۳)، (۲۰ در ۲۰در ۵ ) و (۲۵ در ۲۵ در ۵) سانتی متر ساخته می شده و در قسمت های مختلف بنا مانند ایوان ها، طاق نما ها، گنبدها، مناره ها و اتاق ها به کار می رفته است، نمونه آن ها را در برج های خرقان، گنبد قابوس، مناره ی مسجد ساوه می توان دید.[۱] در هنر آجر کاری، طراحان و معماران دوره سلجوقی نهایت استادی و سلیقه خود را با به کار بردن شیوه های مختلف آجر کاری مانند آجر کاری پر نقش، آجر کاری با تلفیق آجر و آجر کاری با تلفیق گچ نشان دادند و از آنجا با توسعه تزیین به کمک آجر، مقدمات تزیین به شیوه ی خط کوفی بنایی را در معماری آغاز کردند که آثار معماری به جای مانده از این دوره موید آن است که شیوه ی خطوط بنایی (معقلی) با مهارت و استادی خاصی توسط هنرمندان انجام می شده است. از جمله این بناها عبارتند از مسجد جامع گلپایگان، منار چهل دختران، منار مسجد جامع ساوه، منار خسروگرد، مسجد جامع قزوین، منار گار اصفهان و منار کاشمر.[۲۲]
۲-۴-۲ گچ
۲۱
گچ از دیگر مصالح ساختمانی است که در تمامی ادوار، در معماری مورد استفاده قرار گرفته است. از آن جایی که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت می شده، کاربردهای متعدد داشته و همواره مورد توجه ویژه معماران بوده است. گچبری در دوره های مختلف به خصوص دوران اسلامی برای آراستن سطوح داخلی بناها، اجرای کتیبه ها، تزیین محراب ها، پوشش قوس ها و طاق های رفیع، مقرنس ها، زیر گنبدها، پوشش شبستان ها و ایوان های بلند و گنبدهای آجری و غیره به کار می رفته است. می توان گفت گچ همواره از عناصر لاینفک و مصالح مهم ساختمانی از روزگار باستان تا امروز بوده است. از میان نمونه های به جا مانده ی پیش از اسلام قدیمی ترین آثار گچبری متعلق به خرابه های رباط سفید در جنوب شرقی مشهد مربوط به دوران پارتیان (۱۷۴-۲۲۴ قبل از میلاد) می باشد.[۲۳] هم چنین می توان به گچبری، چفت گیری و ابزار زنی طاقچه های بسیار ارزشمند هنری از کاخ بیشابور از سده سوم میلادی که در موزه «لوور» نگهداری می شود و آثاری با ارزش از دوره ساسانی در موزه ملی ایران اشاره کرد. شاهکارهای درخشان و جذاب هنر گچبری بعد از اسلام در ایران چه از نظر تکنیک، نحوه کاربرد و اجرا و چه از نظر نگاره ها و نقش ها، متکی بر هنر گچبری غنی وسیع دوران اشکانیان و ساسانیان است.[۲۴]
ولی به دلیل عدم استفاده از فیگورهای انسانی و پیکره سازی، این هنر در قالب نقوش برجسته از گل و گیاه و نیز انواع طرح های اسلیمی و بندهای ختایی، به ویژه در قالب انواع خط های مختلف و متنوع تجلی یافت.[۲۴] البته ویرانه های پریشانی که از کاخ های گچبری شده ی دوره ی ساسانی و اوایل دوره ی اسلامی بر جای مانده است آن جلال و شکوه واقعی را نشان نمی دهد.[۱۳] اهمیت گچبری در بناهای اسلامی به حدی است که هنرمندان این رشته با نام «جصاص» معروف بودند و نام بسیار از این هنرمندان در کتیبه های بنا به یادگار مانده است. به گونه ای که در آثار معماری به جا مانده از دوره ایلخانان، روی کتیبه ها یا اجزای دیگر ساختمان نام ۲۱ استادکار و آثار معماری دوره تیموری نام ۱۰۶ استادکار به جا مانده است. هنرمندان گچ کار از قرن پنجم تا دهم هجری از شیوه های گوناگون این رشته مانند گچبری رنگی، گچ کاری وصله ای، گچ کاری توپر و توخالی، گچبری مشبک، گچبری مسطح و برجسته استفاده کرده اند و نمونه های شاخصی از خود بر جای گذاشته اند مانند محراب اولجایتو و مسجد جامع اشترجان و مقبره پیربکران در اصفهان، گنبد سلطانیه در زنجان، گنبد علویان در همدان.[۱] پوپ معتقد است ایرانیان سبک و فنون گچبری را به چنان ظرافت و تنوعی رسانده اند که هیچ ملت دیگری در استفاده از این ماده به مهارت ایرانیان نرسیده است. تنها ایرانیان بودند که گچبری را به پایه یکی از هنرهای زیبا رساندند و گچبری مشبک را شکل ساده ی آن افزودند. گچ این امکان را دارد که طرح های ظریف و سایه روشن های دقیق به وجود آورد که این شیوه های تزیینی بسیار مورد علاقه ی ایرانیان بوده است و طرح های گوناگون و پیچیده ی خلق شده در آن زمان که اغلب به رنگ های متنوع درخشانی آراسته می شد، در چشم بیننده خود منظره ی با شکوه به وجود می آورده است. بنابراین شاید این نظر که خاستگاه تکنیک گچبری ایران است دور از ذهن نباشد.[۱۳]
هنرگچبری در دوره سلجوقی در انواع خط کوفی همراه با نقوش اسلیمی خرطوم فیلی به کار رفته است. به طور کلی هنر گچبری در این مورد توجه در نماسازی داخلی بوده است. از آثار این دوره می توان به گچبری های مسجد جامع اردستان که با خط بسیار زیبای کوفی مزهر و به خصوص گنبد مسجد علویان در همدان که به واقع دنیای بسیار گسترده ای از هنر گچبری در اشکال گوناگون در آن جمع شده است اشاره نمود. اما پیشرفتی که در تکنیک و نقوش دوره بعد ایلخانان رخ داد تا قبل از آن و حتی دوره های بعد نیز بی سابقه بوده است. نقوش بسیار زیبای گچبری به صورت اشکال هندسی ریز تکرار شونده از مهمترین جلوه های تزیینی هنر گچبری است که که در آثار دوران سلجوقی و ایلخانان به فراوانی دیده می شوند. این سطوح که به طریق ایجاد گودی با ابزارهای مختلف ایجاد شده است گاهی به صورت بسیار ساده، که فقط با تکرار یک نقش کار شده وگاهی هم به شکل پیچیده طرح شده است. از دیگر نقوش تزیینی گچبری، لبه ها و قاب های گچبری هستند که با بهره گرفتن از نقش های هندسی، اسلیمی، و یا ترکیب هر دو نقش، کار شده است. کتیبه های گچبری مسجد جامع قزوین به تاریخ ۴۰۷ هـ. ق و مدرسه حیدریه در قرن ۶ هـ. ق از نمونه های بسیار زیبای گچبری به شمار می روند. چندین نمونه از تزیینات گچبری در موزه ایران باستان موجود است که در آن ها نقوش حیوانی و انسانی همراه با نقش اسلیمی و نقوش بسیار ریز هندسی به کار رفته است. این آثار احتمالاً مربوط به تزیینات دیوار قصر و یا مدرسه ای از دوران سلجوقیان در شهری ری در قرن ششم و هفتم هجری است. هم چنین می توان از کتیبه های گچبری مسجد حیدریه قزوین، خانقاه و بقعه بایزید بسطامی محراب با ارزش پیربکران در جنوب اصفهان و مسجد اولجایتو که از شاخص ترین و با ارزش ترین انواع گچبری در معماری جهان و به خصوص جهان اسلام به حساب می آیند، یاد کرد.[۲۳]
۲۲
در دوره تیموری نیز با بهره گرفتن از تجربیات معماران دوره ایلخانی، بناهای متعدد مذهبی و غیر مذهبی ساخته و تزیینات این بناها از کاشی کاری استفاده شد. بدین ترتیب گچبری حجم کمتری از تزیینات بناها را به خود اختصاص داد. ولی برخی شیوه ها مثل مقرنس کاری در ابنیه دوره تیموری در قرن ۱۵م / ۸ هـ. ق به حد کمال رسید. این خصوصیات شامل استعمال مقرنس کاری گچی معلق و رواج سفیدکاری تمام مقرنس می باشد. استعال حجرات دارای اضلاع مستقیم مقارن با رواج تزیینی طاق های گچی ضلع صاف بود. بخش اعظم گچبری های این دوره شامل کتیبه های گچی زیبایی با بهره گرفتن از هفت نوع قلم خط و نیز نقش پردازی روی مقرنس ها و دیوارهای گچ بری در این عهد در گونه های دیگری نیز به کار رفته که عبارتند از سطوح مستوی (پوشش گچ سفید روی سطوح خارجی) در امامزاده قاسم ابن موسی در بابل، امامزاده محمد در بابل، مدرسه غیاثیه در خردگرد که گاه این سطوح مستوی با طرح های جناقی و هندسی برجسته تزیین می شد.[۱۱] همین موضوع ها و سبک های قدیمی در اواخر قرن یازدهم در معماری غیرمذهبی مثلاً در ترمذ، دیده می شود. در قرن یازدهم میلادی این شیوه در سراسر شرق نزدیک وجود داشت و اساساً به شکل سبکی برای پوشاندن دیوارها با طرح های تزیینی مورد استفاده قرار می گرفت. کم کم تغییرات قابل توجهی در ظاهر گچبری ها چه در نحوه ی استفاده و موضوع ها صورت گرفت، اما در بیشتر موارد گچ را به سادگی روی دیوار قرار نمی دادند بلکه این کار براساس خطوط عمده بنا انجام می گرفت. به نوعی شکل آجر کار در گچ کاری مورد تقلید قرار می گرفت و بالاخره گچبری در فاصله های بین آجر کاری مورد استفاده و به صورت نوعی پوشش تزیینی ساده ساخت ساده طاق ها مورد استفاده قرار می گرفت. ترجیح گچ از آن جهت بوده که زودتر خود را می گیرد و کمک بزرگی به طاق نماها و سقف ها بر روی پوشش های موقت یا دایم به شمار می آید. نمونه ی گچ ابنیه ی مختلف نشان می دهد که اغلب با خاک رس و شن و ماسه و حتی گل مخلوط می شده است. از لحاظ سفتی از نوع خیلی سخت تا نرم، از لحاظ رنگ از سفید تا زرد کمرنگ و خاکستری و حتی صورتی مایل به قرمز دیده می شود. در بعضی ساختمان ها چنین به نظر می رسد که رنگ گچ عمداً به رنگ آجر در آورده شده است.[۶]
در هنر گچبری دوره تیموری از هنرهای دیگر چون هفت قلم خط از انواع کوفی به نام های کوفی پیرآموز، کوفی شجری، کوفی مزهر «گل و برگ دار»، کوفی گره دار، کوفی مشبک، کوفی تصویری و تعداد دیگر کوفی در آثار ادوار اسلامی نهایت استفاده شده است.[۲۵] در هنر دوره صفوی که بر ریشه های عمیقی استوار بود هنر گچبری نیز جایگاه ویژه خود را داشته و به عرصه ای برای تجلی آثار نگارگران و نقاشان مبدل شده بود. پس از دوره صفوی در این زمینه آثار کمی از دوره زندیه به جا مانده است مانند مقبره اولیه کریم خان زند و ایوان گچبری شاه چراغ در شیراز. هنر گچبری که یکی از مطرح ترین آرایه های عهد قاجار بود نه تنها در مضامین و نقوش بلکه در محل های بکار گیری نیز دچار تحول و دگرگونی شد. به تقلید از معماری غرب این آرایه در سطوح وسیع در نماسازی های خارجی، سنتوری ها، لچکی های بالای پنجره ها، سردرها،ستون ها و نیم ستون های تزیینی پنجره ها، ایوان ها و بالکن ها، سرستون ها و در قسمت های داخلی در سقف ها، گلویی ها و پیش بخاری ها و غیره استفاده گردید. از بهترین نمونه های گچبری این دوره می توان از نارنجستان قوام و کاخ ارم در شیراز، کاخ گلستان، عشرت آباد و مسعودیه و مسجد سپهسالار و خانه های مشیرالدوله، وثوق الدوله، امیربهادر و امام جمعه در تهران و منزل طباطبایی ها و خانه بروجردی ها در کاشان را نام برد.[۱۱] از دیگر انواع تکنیک های گچبری که در تزیین بناها عمومیت داشته اند می توان به این موارد اشاره کرد: قالب گیری (پیش ساخته یا پیش بر)، مجسمه های گچی، گچبری شیروشکری، کشته بری، گچبری زبره، گچبری برجسته، گچبری برهشته، گچبری مطبق، گچبری به روش لایه لایه، تخمه درآوری (الوان)، معرق گچی (گچ تراش)، گچبری مشبک (توری)، توپی های ته آجری، پنجره های گچی (لوحه های مشبک)، گچبری روی آیینه، کپ بری، کادربندی ها و رسمی بندی های گچی، تنگ بری، نقش پردازی و رنگ آمیزی گچ، گچبری روی زمینه کاشی، گچبری پته.[۱۱] بهترین نمونه بیانگر تحول، محراب اولجایتو در مسجد جامع اصفهان است.
۲۳
۲-۴-۳ کاشی و سرامیک
۲۴
هنرکاشی کاری، که از ویژگی های خاص هنر و معماری ایرانیان در دوره اسلامی است، دارای پشتوانه ای قوی در معماری دوران های کهن ایران نظیر دوران ایلامیان و هخامنشیان است. این هنر که در تزیینات مساجد، مدارس، مقبره ها و کاخ ها به کار می رفته، در بناهای باستانی ایران هم مورد استفاده قرار گرفته است. اولین بار در معماری اسلامی ایران نمونه هایی از این پدیده را در شبستان سرپوشیده گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان و گنبد سرخ مراغه می بینیم.[۲۴] اولین کوشش در به کار بردن کاشی در دوره سلجوقی به عمل آمد و در دوره ی ایلخانی در آستانه ی کمال هنری و زیبایی قرار گرفت و بالاخره در دوره تیموری و صفوی تجلی پیدا کرد. در دوره تیموری بیشتر استفاده از کاشی معرق مرسوم بود و ادامه انواع تکنیک های معقلی و … نیز به کار گرفته شد. اما در دوره صفوی بیشترین حجم کاشیکاری را تکنیک هفت رنگ در برگرفته است. از جمله بناهای شاخص این دوره که با تکنیک کاشی هفت رنگ تزیین شده اند مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع عباسی (مسجد امام) در میدان نقش جهان اصفهان می باشند.
۲-۴-۴ نقاشی دیواری
این شیوه ی تزیین آرایش دیوار که به دیوارنگاره مشهور است ممکن به طور مستقیم همانند فرسک اجرا شود و یا اینکه به طور غیر مستقیم اجرا گردد. در روش فرسکو لایه های گچ و آهک بر روی دیوار پهن می شود و مادامی که لایه آخر هنوز خشک نشده است، نقاش با رنگ ماده رقیق روی آن کار می کند تا رنگ به خورد دیوار رود. در روش فرسکو خشک نیز نقاشی بر روی لایه ی گچ و آهک خشک اجرا می شود.[۲۶] رنگ آمیزی در کاخ ها و کوشک های ایران بعد از هخامنشی همچنان رواج داشته است. چنان که اتاق های ایوان کسری و داخل طاق بزرگ ایوان کرخه (در شمال غرب جلگه خوزستان) باتصاویری زیبا از گل و بوته بارنگ تزیین شده است.[۲۴] نقاشی دیواری توام با گچبری رنگی از عصر اشکانیان در ایران متداول شد و تا همین اواخر نیز معمول بود. شواهد نشان می دهند دیوارنگاری بیشترین اهمیت را در میان انواع هنر تصویری داشته،حال آن که پس از استیلای مغولان اهمیت آن در مقایسه با تصویرگری کتاب بسیار کاهش یافت.[۲۷] در دوره صفویه بیشتر آثار شامل نقاشی روی گچ با مضوعات مختلفی مانند درختان و پرندگان و طرح های اسلیمی، ترنج و گل و بوته و برگ های گوناگون است. که به کمک رنگ های متنوعی نظیر شنگرف، آبی، سبز، قهوه ای، خاکستری، قرمز، مشکی و حنایی و تزیینات طلاکاری اجرا گردیده است. نمونه های زیبایی از آن در بنای چهلستون، عمارت هشت بهشت و عالی قاپو در اصفهان وجود دارد.[۱۱]
فصل سوم
معرفی بنای مسجد کبود و مسجد شیخ لطف الله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 07:47:00 ب.ظ ]




و۳) چگونه بهتر انجام دهیم؟(برادفورد ، دانکن ۲۰۰۰).
برنامه ریزی استراتژیک فراتر از آن است که سازمان را از نظر مالی حفظ و منابع مالی تان را ذخیره کند. این برنامه ریزی در واقع یک طرح ریزی برای ۵، ۱۰ یا ۱۵ سال آینده سازمان است به همراه چگونگی دست یابی به برنامه های آن. این نوع برنامه ریزی در واقع فرایند برنامه ریزی سیستماتیکی است که در آن گام های حرکت تعیین، وضع موجود و مأموریت ها مشخص و دیدگاه ها و نگاه های آتی و ارزش های عملیاتی و افق های پیش رو مشخص می گردد(نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها). تجزیه و تحلیل SWOT یکی از ابزارهای مهم مدیریت راهبردی برای تطابق نقاط ضعف و قدرت درونی با تهدیدات و فرصت های بیرونی است. این تجزیه و تحلیل روش تحلیلی نظام یافته ای برای شناسایی این عوامل و انتخاب استراتژی که بهترین تطابق را بین آنها ایجاد کند ارائه می نماید( فیشر ۱۹۸۹). مدل SWOT توانایی نمایش ارتباط بین عوامل مختلف را داراست و با افزایش تعداد عوامل و پیچیده شدن ارتباطات می توان با بهره گرفتن از آن می توان این ارتباطات را تجزیه و تحلیل نمود(احمدی ۱۳۷۷). در برنامه راهبردی اداره تربیت بدنی استان فارس(۱۳۸۸) به نقاط قوتی مثل توجه به برنامه مداری ، اجرای طرح های استعداد یابی و نخبه پروری و نقاط ضعفی مثل کمبود جذب منابع غیر دولتی ، کمبود منابع در بخش ورزش بانوان و بهره وری کم اماکن ورزش اشاره شده است. از جمله فرصت های بیرونی به موقعیت جغرافیایی، زیاد بودن جمعیت جوان و وجود استعداهای ورزشی فراوان اشاره شده است در بعد تهدیدات نبود مدیریت ورزشی واحد، کم بودن سرعت تکمیل پروژ ها برشمره شده است. در مطالعه شعبانی بهار (۱۳۹۱) اشاره شد که نقاط قوت و فرصت ورزش همدان بیشتر است و با توجه به موقعیت جفرافیایی خوب خود در جهت جذب سرمایه گذاری و بخش خصوصی در راستای رفع مشکلات گام بردارد. با توجه به اینکه از مزایایی برنامه ریزی استراتژیک کاهش مقاومت در برابر تغیرات و اتخاذ سیستماتیک ترین روش های تغییر و افزایش کارایی ملی و آگاهی از عملکرد محیط خارجی و تأثیر آن بر محیط و عملکرد داخلی، توسعه روحیه همکاری و کار تیمی و کاهش مسائل و مشکلات تیمی در برخورد با چالش ها و نیازها می باشد. اما فواید و سودمندیهایی که این پزوهش میتواند به دنبال داشته باشد این است که هوشیاری مدیران رده بالا را هر چه بیشتر جلب نموده تا به تدوین چشم انداز ،استراتژیها و برنامه های آینده توجه نمایند.ازطرفی درجامعه نیز مزیت های چشمگیری ازقبیل: بابرنامه ریزی ورزشی دقیق ترحرکت نمودن ورزشکاران، جدانبودن از مسیرتوسعه ورزشی، همگام بودن باسیاست های برنامه ریزان ورزشی، پرهیز ازموازی کاری،و…رابه دنبال و در سراسر کشور تنگناها و مشکلات را عنوان نموده و از دیدگاه خود راه حلهایی را پیشنهاد نمایند. به نظر میآید در زمینه ورزش و تربیت بدنی و مسائل، مشکلات ، راهبردها و تنگناهای ورزش کشورمان بخاطر گستردگی عملیات و وسعت استان تهران کمتر پژوهشی انجام شده است لذا تحقیق حاضر در پی تدوین و طراحی چشم انداز، استراتژی و برنامه های آینده ورزش استان تهران می باشد. امروزه با توجه به لزوم توجه به توسعه ورزش قهرمانی و استعداد یابی در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و به منظور پاسخ گویی به نیازها و تحلیل دقیق از چالشها و مشکلات کنونی و جهت دهی به توسعه ورزش استان براساس نیازهای واقعی به برنامه جامعی با نگاه و رویکرد استراتژیک نیاز داریم که در این تحقیق به آن می پردازیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۳ ضرورت واهمیت تحقیق
ورزش امروزه در تمامی جوامع و از جمله در کشور ما ایران، گسترش فراوانی یافته و هر روز بر تعداد افرادی که به صورت رقابتی و قهرمانی یا به صورت تفریحی و گذراندن اوقات فراغت به ورزش میپردازند، افزوده میشود. در عصر حاضر که عصر انفجار دانش و فنآوری است، برنامهریزیهای سازمانها بدون پشتوانه اطلاعاتی غنی امکان پذیر نبوده و به نتیجه مطلوب نمیرسد (جلالی فراهانی، ۱۳۸۸). در میان سازمانها و نهادهایی که در جهت توسعه و تعمیم سلامتی و نیرومندی جامعه در تلاشند، مسئولیت خطیر سازمان تربیت بدنی و نمایندگیهای آن در استانها و شهرها بیش از همه بازشناخته شده است و لزوم فعالیتهای جسمانی و ورزش در بین اقشار مختلف مردم از نظر بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و… بیش از پیش مورد تأکید است. بدیهی است به منظور ترسیم اهداف جزئی و برنامه ریزی دقیق و اجرایی لازم، نقاط قوت و ضعف ورزش و عوامل موثر در سطح کشور مطالعه و بررسی گردند( قره ،۱۳۸۴) که یقیناً دستیابی به اهداف مختلف در زمینه تربیت بدنی به عوامل و شرایط متعددی بستگی دارد، مانند تدوین استراتژی، امکانات و تجهیزات ورزشی، فضای مناسب آموزشی، سطح معلومات و اطلاعات مسئولین تربیت بدنی و علاقه مندی آنان به کار، زمان کافی جهت پیاده کردن برنامهها و همچنین بودجه کافی از جمله مهمترین آنها هستند (عابدی، ۱۳۸۰).
باید اشاره نمود که برنامه ریزی به عنوان فرایندی که دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات تعریف شده است. برنامه ریزی، تصمیم‌گیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعه‌ای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ می‌شود. برنامه ریزی می‌تواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. دیدگاه ها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی می‌شوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده می‌شود. امروزه اغلب سازمان ها و فدراسیون های ورزشی به منظور پیشبرد اهداف و برنامه های خود از برنامه ریزی های بلند مدت و راهبردی به عنوان یک استراتژی استفاده می کنند و چشم اندازها و افق های پیش روی خود و نحوه حرکت و دستیابی به انها را در برنامه های استراتژیک خود به تفضیل بیان می کنند. یکی از مشکلات اصلی ورزش استان تهران نبود برنامه ای مدون ،یاوجود چشم انداز،استراتژیهای مناسب وبرنامه ریزی برای رسیدن به آینده ای درخشان است . باتوجه به اینکه تاکنون تحقیقی درخصوص طراحی وتدوین راهبرد توسعه ورزش(همگانی،قهرمانی)استان تهران صورت نگرفته ، و یا در بخش برنامه ریزی عملیاتی وحدت رویه ای وجودندارد، ضرورت انجام وبررسی ومطالعه آن به وجودآمد.ازطرفی همانطور که داشتن برنامه واجرای آن باعث موفقیت ورسیدن به اهداف مدنظر میشود،نداشتن برنامه هم پیامدها وآثار سوئی دربردارد. لذامطلب فوق نیازبه موضوع تحقیق راضروری تر می نماید. ازطرفی مسایل و مشکلات عمده نظیرعدم حمایت اسپانسرها، کاهش کیفیت درهمه ابعاد، مشکلات مالی ،عدم انگیزه منابع انسانی،عدم سرمایه گذاری مناسب در استان و شهرهای با پتانسیل بالا در ورزش ، کمبود وسایل استانداردو کمبود بودجه در پیشبرد برنامه ها و نداشتن برنامه و استراتژی مشخص ازورزش تهران در فدراسیونها و وزارت ورزش، به منظور توسعه ورزش استان ودهها مشکل دیگر همه و همه لزوم طراحی وتدوین راهبرد توسعه ورزش(همگانی،قهرمانی)استان تهران رادربرگرفت. این تحقیق باتوجه به ماهیت واهداف آن ازنوع کاربردی است.وازنتایج این تحقیق، گروه های زیر میتوانندبهره مندگردند:
۱-سیاستگزاران وبرنامه ریزان ورزشی
۲-مدیران ومعاونین گروه های آموزشی ورزشی
۳-روسای هیئت ها واعضای آنها
۴-محققان وپژوهشگران ورزشی
۵-ورزش شهرستانها
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱هدف کلی:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی، طراحی وتدوین راهبرد توسعه ورزش (همگانی، قهرمانی و حرفه ای) استان تهران می باشد.
۱-۴-۲- اهداف اختصاصی:
– تعیین تصویر و چشم انداز دقیق از آینده ورزش ( همگانی ، قهرمانی و حرفه ای ) استان تهران
– تعیین نقاط ضعف ورزش همگانی ، قهرمانی و حرفه ای استان تهران
– ترسیم نقاط قوت ورزش همگانی ، قهرمانی و حرفه ای استان تهران
– تعیین فرصت های ورزش همگانی ، قهرمانی و حرفه ای استان تهران
– تعیین تهدیدهای ورزش همگانی ، قهرمانی و حرفه ای استان تهران
۱-۵ سوالات تحقیق
۱-۵-۱ سوال کلی:
طراحی وتدوین راهبردتوسعه ورزش(همگانی ، قهرمانی و حرفه ای)استان تهران چیست؟
۱-۵-۲ سوالات اختصاصی:
چشم انداز ، بیانیه، ماموریت واستراتژیهای ورزش استان تهران چیست؟
نقاط ضعف ورزش استان تهران(در حوزه همگانی ، قهرمانی و حرفه ای) کدامند؟
نقاط قوت ورزش استان تهران (در حوزه همگانی ، قهرمانی و حرفه ای) کدامند ؟
فرصت های ورزش استان تهران(در حوزه همگانی ، قهرمانی و حرفه ای) کدامند ؟
تهدیدهای ورزش استان تهران (در حوزه همگانی ، قهرمانی و حرفه ای) کدامند ؟
۱-۶- محدودیت های تحقیق
۱-۶-۱- محدودیت های دراختیارمحقق
نمونه های تحقیق مدیران ومعاونین اداره کل ورزش وجوانان تهران وروسای هیئتهای ورزشی استان تهران خواهد بود.
پژوهش حاضردر اداره کل ورزش وجوانان تهران انجام خواهد شد.
۱-۶-۲ محدودیت های خارج از اختیارمحقق
میزان صداقت ودقت مدیران درجواب دادن به سئوالات
حالات روحی مدیران حین پرکردن پرسشنامه
۱-۷-تعریف مفهومی واژه ها واصطلاحات
۱-۷-۱ نقشه راه: نقشه راه ابزاری است برای ارتباط بین چشم‌انداز، ارزش‌ها و اهداف با اقدامات استراتژیکی که برای تحقق اهداف مورد نیاز است.
۱-۷-۲ چشم‌انداز: چشم انداز نمایانگر این است که سازمان آرزو دارد به چه آرمانی دست یابد، و تصویری از آینده است که در صورت تحقق اهداف و مقاصد سازمانی به آن دست خواهید یافت (حمیدی و همکاران، ۱۳۸۸). که در اینجا منظور خواسته‌های آتی ورزش همگانی و قهرمانی استان تهران است که بر اساس اطلاعات حاصل از وضعیت موجود، مطالعه ادبیات پیشینه، برنامه‌های بالادست و نظرات خبرگان تعیین خواهد گردید. چشم انداز در تحقیق حاضر با بهره گرفتن از سوالات ۱و۲ قسمت ب پرسشنامه سنجیده است.
۱-۷-۳ بیانیه رسالت: جمله یا عبارتی است که بدان وسیله مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز می‌شود (اعرابی و همکاران، ۱۳۸۹). که در اینجا منظور فلسفه و ماهیت وجودی ورزش همگانی و قهرمانی استان تهران است که بر اساس بررسی مدارک و مستندات و نظرات خبرگان تدوین خواهند شد.
۱-۷-۴ قوت: فعالیت‌های قابل کنترلی که سازمان آنها را به شیوه‌ای بسیار عالی انجام می‌دهد. که در این تحقیق با بهره گرفتن از سوالات ۱-۱۰ در حوزه ورزش قهرمانی و سوالات ۱-۷ ورزش همگانی بخش دوم از پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۷-۵ ضعف: فعالیت‌های قابل کنترلی که سازمان آنها را به شیوه‌ای بسیار ضعیف انجام می‌دهد. که در این تحقیق با بهره گرفتن از سوالات ۱۱-۲۶ در حوزه ورزش قهرمانی و سوالات ۸-۱۷ ورزش همگانی بخش دوم از پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۷-۶ فرصت: مقصود از فرصت رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم‌شناختی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فن‌آوری و رقابتی است که می‌تواند به میزان زیادی در آینده به سازمان منفعت برساند. که در این تحقیق با بهره گرفتن از سوالات ۳۵-۲۷ در حوزه ورزش قهرمانی و سوالات ۲۶-۱۸ ورزش همگانی بخش دوم از پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۷-۷ تهدید: مقصود از تهدید رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم‌شناختی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فن‌آوری و رقابتی است که می‌تواند به میزان زیادی در آینده به سازمان منفعت برساند که در این تحقیق با بهره گرفتن از سوالات۳۶-۴۷ در حوزه ورزش قهرمانی و سوالات ۲۷-۳۶ ورزش همگانی بخش دوم از پرسشنامه سنجیده می شود. (اعرابی و همکاران، ۱۳۸۹).
۱-۷-۸ استراتژی: نوعی برنامه است که هدف یا منظور اصلی سازمان را برحسب وظایف و خدماتی که به جامعه ارائه می‌کند معین می کند که در اینجا شیوه‌ها و راهبردهایی ویژه که ورزش همگانی و قهرمانی استان تهران با توجه به تحلیل SWOTاتخاذ می‌کند که بوسیله نظرات خبرگان و استفاده از جلسه طوفان مغزی توسط تیم تحقیق تدوین خواهند شد (سجادی، ۱۳۸۵). نقشه استراتژی از مدل چهار منظری کارت امتیازی متوازن پدید آمده ‌است که همچون نقشه راه، مسیر پیشبرد استراتژی را نیز نشان می‌دهد. نقشه استراتژی روشی یکسان و ثابت برای توصیف استراتژی ایجاد می‌کند تا اهداف و معیارها قابل سنجش و مدیریت باشند.
۱-۷-۹ اهداف استراتژیک[۶]: بیانیه‌های اهداف، بیانیه‌های مختصر و در عین حال دقیقی هستند که اقدامات مشخصی را که انجام آنها لازمه اجرای موفقیتآمیز استراتژی است، تشریح میکنند. اهداف استراتژیک به منزله پلی هستند که استراتژیهای سازمان را به سنجههای عملکرد که به منظور تعیین پیشرفتهای حاصل شده در جهت تحقق استراتژی انتخاب میشوند، پیوند میدهند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
در این فصل به ارائه دو بخش که بخش اول شامل مبانی نظری موضوع و مطالبی همچون برنامه‌ریزی، برنامه‌ریزی استراتژیک، مدل‌های پیاده‌سازی آن و نقشه راه پرداخته شده است.
۲-۲ بخش اول: مبانی نظری
۲-۲-۱ برنامه‌ریزی
برنامه‌ریزی یکی از مؤلفه‌های حیاتی و اساسی مدیریت است و از ابزارهای لازم برای ایجاد تغییر در سازمان محسوب می‌شود. در مورد برنامه‌ریزی تعاریف بسیاری وجود دارد ولی انتخاب و تدوین اهداف صحیح و همچنین شیوه‌های مناسب دستیابی به آنها در اکثر این تعاریف مشاهده می‌شود. برخی از این تعاریف عبارتند از:
برنامه‌ریزی عبارت است از فرایند تدوین اهداف و تصمیم‌گیری درباره چگونگی اجرای آنها (برایسون[۷]، ۱۳۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




قواعد صلاحیت ذاتی از قواعد اساسی دادرسی است و همانگونه که گفته شد عدول از آن جایز نیست . چراکه قواعد صلاحیت ذاتی جزء قواعد آمره محسوب می شوند . حال قصد داریم تأثیر تراضی و توافق طرفین را بر ضوابط صلاحیت ذاتی ( صنف ،نوع و درجه) مورد بررسی قرار دهیم.
مبحث اول: اثر تراضی بر صنف مرجع
در ابتدا یادآور می شویم که تقسیم بندی مراجع ، در جهت ایجاد سازماندهی دستگاه های حل و فصل خصومت می باشد که برای ایجاد نظم قضایی و انضباطی و تخصصی بوجود آمده است . لذا تأکید قانونگذار در خصوص اجرای صلاحیت ها باعث شده است که از قواعد آمره شمرده شود . حال در خصوص صلاحیت دعاوی در دستگاه های قضایی و اداری ، این اصرار قانون به گونه ای است که نظم و هماهنگی و ارتباط بین دعاوی متفاوت است و قانون در صلاحیت آن دارای تأکید است. به طوری که در اصل یکصدوهفتادوسوم ق.ا درخصوص دیوان عدالت اداری گفته شده : «به منظور رسیدگی به شکایات ، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین یا واحد ها یا آئین نامه های دولتی و احقاق حقوق آنها ، دیوانی به نام دیوان عدالت اداری زیر نظر رئیس قوه قضائیه تاسیس می گردد. » همانطور که مشاهده می شود به موجب نص قانون اساسی، بر آمره بودن این صلاحیت است و چنانچه طرفین به صلاحیت غیر آن توافق کنند باز امکان آن وجود ندارد. همانگونه که دکتر شمس می گوید : «قواعد صلاحیت ذاتی ، ناظر به سازماندهی دستگاه عمومی (دادگستری) و جهت اداره هر چه شایسته تر آن است . در نتیجه قواعد مزبور ، مربوط به نفع عمومی بوده و بنابراین از قواعد آمره شمرده شده و مردم نمی توانند ، حتی با توافق ، از آن عدول نمایند . بنابر این در تمام مواردی که اصحاب دعوا نسبت به صنف مرجع صالح اشتباه می نمایند ، عدم صلاحیت مطلق است. در حقیقت نمی توان پذیرفت دعوایی که در صلاحیت مراجع قضایی است در مراجع اداری و یا بالعکس مطرح شود.»[۹۱]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مبحث دوم : اثر تراضی به نوع مرجع
همانطور که بیان شد نوع مرجع ، به عمومی بودن و یا استثنایی بودن مراجع اطلاق دارد . سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که ، در صورتی که طرفین دعوایی را که در صلاحیت مراجع استثنایی است ، بر مراجع عمومی تراضی نمایند ، آیا دادگاه ملزم به صدور قرار عدم صلاحیت است ؟ آقای دکتر شمس در توجیح این موضوع به منطق یکی از مؤلفین فرانسه اشاره کرده است و می گوید:«در فرانسه یکی از مؤلفین گرایش به این دارد که عدم صلاحیت را در این خصوص نسبی بشمار آورد. ایشان عنوان می دارد که بین مراجع مختلف حقوق (عمومی و استثنایی) از حیث ارزش نوعی سلسله مراتب وجود دارد که اولویت را به دادگاه عمومی (دادگاه شهرستان فرانسه) از کلیّت مرجعی برخوردار است که این «کلیّت»شایستگی بالقوه ای برای رسیدگی به تمامی اختلافات ، حتی آنهایی که در صلاحیت مراجع حقوقی استثنایی است ، به آن اعطا می نماید.»[۹۲] البته در ادامه مطلب این رادر ایران نمی بیند و حتی با اشاره به مواد ۳۵۲ و بند ۱ ماده ۳۷۱ ق.آ.د.م راه حلی غیر از راه حل بیان شده را برداشت می کند. ولیکن به نظر می رسد که تراضی به رسیدگی نخستین به دعاوی ،که صلاحیت مراجع غیر دادگستری دارد ، در دادگاه های عمومی امکان پذیر می باشد . طبق ماده ۱۰ ق.آ.د.م رسیدگی نخستین به دعاوی ،حسب مورد در صلاحیت دادگاه های عمومی و انقلاب است مگر در مواردی که قانون مرجع دیگری را تعیین کرده باشد . این ماده اشاره بر آن دارد که اصل به عمومی بودن دادگاه های عمومی و انقلاب است که رأی وحدت رویه ۶۵۵-۲۷/۹/۱۳۸۰ نیز مؤید آن است. دکتر مهرزاد مسیحی با تأیید این مطلب در کتاب خود به این رأی وحدت رویه استناد کرده است :
«رای وحدت رویه ۶۵۵-۲۷/۹/۱۳۸۰ طبق اصل ۱۵۹ ق.ا و همانطور که هیأت عمومی دیوان عالی کشور قبلا ً و در رأی وحدت رویه شماره ۵۶۹/۱۰/۱۰/۱۳۷۰ اعلام نموده، دادگستری مرجع رسمی تظلمات و رسیدگی به شکایات است و صلاحیت مراجع غیر دادگستری ، صلاحیت عام مراجع دادگستری را منتفی نمی نماید و بر این اساس صلاحیت اداره تحقیق اوقاف در رسیدگی به موضوع تعیین متولی مانع از این نیست که دادگاه عمومی به دعوی مزبور رسیدگی نماید . بنابراین دادنامه شماره ۷۸/۲۷۲/۲۲-۳۱/۵/۱۳۷۸ شعبه ۲۲ دیوان عالی کشور با این نظر مطابقت دارد صحیح تشخیص داده می شود.این رأی که به استناد به ماده ۲۷۰ ق.آ.د.دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری صادر گردیده برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها در موارد مشابه لازم التباع است.
رأی وحدت رویه شماره ۱۲-۱۶/۳/۱۳۶۰
رأی وحدت رویه شماره ۵۶۹-۱۰/۱۰/۱۳۷۰
دادگستری مرجع رسمی تظلمات و شکایات می باشد و اصل یکصدوپنجاه و نهم ق.ا به این امر تأکید دارد . الزام قانونی مالکین به تقاضای ثبت ملک خود در نقاطی که ثبت عمومی املاک آگهی شده مانع از این نمی باشد که محاکم عمومی دادگستری به اختلاف متداعیین در اصل مالکیت ملکی که به ثبت نرسیده رسیدگی نمایند . بنابراین رای وحدت رویه قضایی مصوب ۱۳۲۸ برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها در موارد مشابه لازم الاتباع است.»[۹۳]
البته صحت استناد رأی دیوان عالی کشور دارای ابهام می باشد. چراکه هر چند که رأی دیوان عالی کشور به استناد ماده ۱۰ ق.آ.د.م و اصل عمومی بودن ددگاه های عمومی و انقلاب صادر گردیده و اصل ۱۵۹ ق.ا نیز مرجع رسیدگی به تظلمات را دادگستری عنوان نموده است ولی در ادامه ماده ۱۰ ق.آ.د.م عنوان گردیده است که « … مگر در مواردی که قانون مرجع دیگری را تعیین کرده باشد.» و به استناد این تخصیص باید گفت چنانچه قانون مرجع دیگری غیر از دادگستری را صالح به رسیدگی به دعوایی خاص بداند (چه قضایی و چه غیر قضایی) حتی دادگاه های عمومی(چه با توافق و چه بدون توافق طرفین) صلاحیت رسیدگی به آن دعوا را ندارند مگر آنکه قانون محدودیتی برای رسیدگی دادگاه عمومی قرار نداده باشد ویا هدف از ایجاد صلاحیت برای مرجع استثنایی را فقط تسهیل و تسریع در امر رسیدگی دانسته باشد.که البته صورت اخیر نیز مربوط به کلیه نوعها نمی شود به این معنی که فقط مربوط به دستگاه های غیر دادگستری و به عبارتی شبه قضایی می باشد و در مورد مراجع قضایی این موضوع صدق نمی کنند . به عنوان مثال دعاوی که در صلاحیت دادگاه انقلاب یا دادگاه ویژه روحانیت و … باشد نمی توان در دادگاه عمومی به آن رسیدگی نمود حتی اگر که به آن تراضی شده باشد ،چرا که هدف از این نوع تقسیم بندی « وضع برخی از دعاوی است که مستلزم رسیدگی خاص می باشد.»[۹۴] اگر بخواهیم تقسیم بندی از نوع مرجع ارائه کنیم می توانیم به دو طبقه مراجع دادگستری و غیر دادگستری (قضایی و غیر قضایی) و طبقه دیگر به عمومی و خاص ، که شاخه های مراجع قضایی هستند، تقسیم کنیم وبا این تقسیم بندی یک اصل را ایجاد کنیم به این صورت که مراجع دادگستری می توانند در موارد خاص نسبت به دعاوی غیر دادگستری رسیدگی نمایند ولی عکس آن امکان پذیر نیست. چراکه طبق اصل ۱۵۹ ق.ا و رأی وحدت رویه ای که اعلام شد، اصل به صلاحیت دادگستری برای رسیدگی به شکایات و تظلمات است ودر خصوص تراضی به مراجع عمومی و خاص، همانطور که در ابتدای مطلب نیز نظر دکتر شمس را بیان نمودیم،باید اعلام کنیم که نظر دکتر شمس را فقط در این مورد می توانیم تا حدودی بپذیریم . یعنی تراضی و توافق در صلاحیت مراجع خاص نسبت به مراجع عمومی و بالعکس امکان پذیر نمی باشد . البته امکان دارد این سوال بوجود بیاید که در خصوص دادگاه مدنی خاص ( دادگاه خانواده)چطور؟ آیا می توان صلاحیت آن را در این مورد استثنایی درنظر گرفت؟ در پاسخ به این سوال جناب آقای دکتر مهاجری موضوع را اینگونه بیان نموده که: «همه دادگاه های عمومی صلاحیت رسیدگی به همه نوع دعاوی با هر نوع خواسته و نصاب دعوی را دارا می باشندو چنانچه صلاحیت دادگاه خانواده در ذهن آید ، ممکن است گفته شود آن دادگاه ، دادگاه خاص است ؛ لذا صلاحیت آن دادگاه نسبت به دادگاه عمومی و بالعکس ، صلاحیت ذاتی است ؛ اما در ماده ۲۸ قانون از دادگاه خانواده نامی برده نشده لذا صلاحیت های آن دادگاه نسبت به دادگاه عمومی ذاتی محسوب نمی گردد.»[۹۵] نقض این نظررا در انتهای مبحث دوم از فصل سوم همین مقاله به طور مفصل بیان خواهیم کرد.
مبحث سوم : اثر تراضی بر درجه مرجع
رسیدگی به دعوا در درجه بدوی و تجدیدنظرصورت می گیرد و همچنین می توان برای برخی از دعاوی درجه سومی تحت عنوان فرجام خواهی نیز در نظر گرفت که صلاحیت رسیدگی به آن در دیوان عالی کشور می باشد و سوالی که بوجود خواهد آمد آن است که ، آیا می توان به درجه مراجع تراضی و توافق کرد؟ آن چیز که مشخص است این است که طرفین می توانند حق طرح دعوا را در مرحله بالاتر از خود ساقط نمایند؛ چرا که تجدید نظرخواهی ، یک نوع حق است و حق نیز قابل اسقاط است . لیکن در خصوص اینکه آیا طرفین می توانند رسیدگی به درجه اول و نخستین را از خود ساقط کنند و به عدم رسیدگی در مرحله بدوی توافق کنند؟ باید گفت که هدف از تقسیم مراجعه به درجه های بدوی و تجدیدنظر، رسیدگی مجدد به دعاوی است تا چنانچه اشتباهی در صدور حکم بدوی پیش آمده در درجه بعدی رفع گردد و از طرفی نص صریح ماده ۷ ق.آ.د.م اعلام می دارد:«به ماهیت هیچ دعوایی نمی توان در مرحله بالاتر رسیدگی نمود تا زمانی که در مرحله نخستین در آن دعوا حکمی صادر نشده باشد مگر به موجب قانون.» همانطور که در این ماده مشاهده می شود ، امکان لغو مرحله نخستین در رسیدگی به دعاوی امکان پذیر نمی باشد ، مگر به موجب قانون. استثنایی که در این ماده دیده شده ، ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م می باشد که صلاحیت رسیدگی به دعوای ورود ثالث ، در دعوایی که در مرحله تجدیدنظردر حال رسیدگی است را به دادگاه تجدیدنظر داده است . همینطور ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م که هر یک از طرفین می تواند در مرحله تجدیدنظرخواهی، دادخواست جلب ثالث ارائه کندو صلاحیت رسیدگی به آن با دادگاه تجدیدنظراست.ولیکن طبق ماده ۷ ق.آ.د.م طرفین نمی توانند با توافق ،دادگاه تجدیدنظررا مرجع رسیدگی بدوی خود اعلام کنند و نمی توان دعوایی را که در صلاحیت دادگاه تجدیدنظر است، در درجه پایین تر رسیدگی کرد. البته با ایجاد قانون شورای حل اختلاف در سال ۱۳۸۷ صلاحیت رسیدگی به دعاوی با ارزش محدود[۹۶]به این مرجع داده شد . نمونه این قانون در قانون آیین دادرسی مدنی قدیم (دادگاه بخش) وجود داشت که با ایجاد قانون تشکیل دادگاه های عمومی و سپس تصویب آیین دادرسی مدنی جدید در سال ۱۳۷۹ تقسیم بندی دادگاه حقوقی ۱و۲ و دادگاه بخش و شهرستان از میان رفت و صلاحیت نامحدود و عمومی دادگاه ها ایجاد شد. لیکن با تصویب قانون شورای حل اختلاف ، به نظر می رسد بار دیگر وضعیت دادگاه شهرستان و بخش احیا شده است . رسیدگی نخستین به دعاوی کمتر از پنجاه میلیون ریال در شهر و کمتراز بیست میلیون ریال در روستاها طبق بند ۱ ماده ۱۱ قانون شوراهای حل اختلاف در صلاحیت قاضی شورای حل اختلاف است و رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از آراء قاضی شوراهای حل اختلاف با دادگاه عمومی همان حوزه قضایی می باشد[۹۷]. حال اینکه مطابق ماده ۱۴ ق.آ.د.م قدیم «دادگاه بخش در صورت تراضی طرفین به هر دعوی تا هر میزانی که باشد رسیدگی خواهد کرد.»مانند این ماده را نیز می توان از بند الف ماده ۸ قانون شوراهای حل اختلاف برداشت کرد که مقررمی دارد:« درموارد زیر شورا با تراضی طرفین برای صلح و سازش اقدام می نماید: الف – کلیه امورمدنی و حقوقی …»از این ماده میتوان چنین برداشت کردکه با توافق و تراضی طرفین، شورای حل اختلاف قادر خواهد بود که به هر دعوا تا هر میزان رسیدگی کند مگر دعاوی که به موجب ماده ۱۰ قانون شوراهای حل اختلاف از صلاحیت شورای حل اختلاف حتی با توافق طرفین سلب شده است. این نشان می دهد که طرفین می توانند رسیدگی دعوایی را از مرجعی که صلاحیت رسیدگی نخستین به دعوا دارد ، به مرجعی دیگر ، که در درجه پایین تر از آن مرجع باشد تراضی نمایند ولی عکس این قضیه امکان پذیر نمی باشد و این استثنایی بر خلاف اصل است.
مبحث چهارم : اعتبار امر مختوم در آراء قطعی شده از مراجع غیر صالح ذاتی
سوالی که می توان در این خصوص مطرح کرد آن است که اگر طرفین در صلاحیت ذاتی دادگاه ، به دادگاه غیر صالح تراضی نمایند و یا طبق ماده ۸۴ ق.آ.د.م به صلاحیت دادگاه ایراد نکنندو دادگاه نیز به رسیدگی خود ادامه داده و اقدام به صدور حکم نماید وطرفین به رای دادگاه اعتراض ننمایند و یا در صورت تجدیدنظرخواهی از سوی اصحاب دعوا دادگاه عالی به عدم صلاحیت توجه نکند و اقدام به صدور رای قطعی نماید، وضعیت این رأی چگونه خواهد بود ؟ «البته استناد به عدم صلاحیت ذاتی مرجع و تصمیم گیری ، بی شک مستلزم این است که دعوا یا رأی صادره ، حسب مورد در مرحله ی بدوی ، تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور، در جریان رسیدگی قرار داشته باشد. در حقیقت نداشتن صلاحیت ذاتی مرجع صادر کنند رای حتی اگر موجب بطلان رأی باشد، که هست ، می بایست مورد رسیدگی و احراز قرار گیرد و بنابراین اگر رأیی که از مرجع ذاتاً غیر صالح صادر شده قابل تجدیدنظر ، فرجام یا … نباشد و یا اگر بوده مهلت آن تمام شده باشد فرصتی برای طرح عدم صلاحیت ذاتی آن باقی نمی ماند.»[۹۸] پس تکلیف اجرای رأی صادره از مرجع غیر صالح چه خواهد بود و چگونه خواهد شد؟ در پاسخ باید سوال را از دو منظر بررسی نمائیم ؛ اول قطعی شدن رای به دلیل عدم اعتراض به رأی و دوم قطعی شدن رأی بعد از مرحله پژوهش خواهی است و پاسخ ما در خصوص مرجعی است که ما صلاحیت ذاتی برای مرجع صادر کنند رأی ندانیم.
در خصوص نحوه رسیدگی به حکمی که از مرجع غیر صالح صادر گردیده« در حقیقت درخواست بطلان آرای محاکم جز از طریق شکایت قانونی از آنها (واخواهی،تجدیدنظرخواهی، فرجام،اعاده دادرسی واعتراض ثالث)، آن هم اگر در قانون پیش بینی شده و مهلت آن باقی باشد ، ممکن نیست.»[۹۹] در اینباره باید قایل به تفکیک شد و آراء قطعی شده از مراجع غیر صالح ذاتی را به دو دسته تقسیم کرد ؛ دسته اول ، آن دسته از آراء که اهلیت صدور آن فقط به مراجع خاصی داد شده است ، مانند رسیدگی به دعاوی مالکیت مال غیر منقول یا منقول که در صلاحیت دادگاه عمومی است و حکم نسب و تولیت و طلاق که در صلاحیت دادگاه خانواده و دعاوی مربوط به سرپرستی که به عهده دادگاه سرپرستی است و دادگاه های غیر قضایی نمی توانند به آنها رسیدگی کنند و چنانچه مثلا کمیسیون اداره ثبت به دعوای ادعای مالکیت رسیدگی کند نمی توان آن را رسمی دانست و اعتبار امر مختوم برایش قایل شد ؛ چراکه اهلیت صدور این دعاوی را ندارند و دکتر شمس نیز موافق این نظر هستند.[۱۰۰]
دسته دوم ، در خصوص دعاویی که در دادگاه های عمومی و با توجه به مرجعیت و صلاحیت عام صادر شده باشد؛مانند آنکه دعوایی که در صلاحیت اداره کار و امور اجتماعی است ولی دادگاه عمومی به آن رسیدگی نموده است و رأی قطعی صادر شده است و یابه قطعیت رسیده است ، باید اعتبار امر مختوم را در این گونه آراء جاری دانست. مرحوم دکتر متین دفتری می گوید:«وقتی که حکم صادره از دادگاه غیر صالح به واسطه گذشتن مدت قانونی پژوهش و فرجام به منزله حکم نهایی رسید، بدیهی است دیگر راهی برای ایراد عدم صلاحیت ذاتی باقی نمی ماند و آن ایراد قهرا ً رفع می شود و چاره جز قبول و اجرا چنین حکمی نیست.»[۱۰۱] دکتر شمس نیز در تایید این نظر می گوید: «با توجه به همان مرجعیت و صلاحیت عام و خصوصا ً صراحت بند ۶ ماده ۸۴ قانون جدید باید پذیرفت که چنانچه نسبت به دعوایی از دادگاه دادگستری حکمی قطعی صادر شده باشد ، رسیدگی دوباره به امر، چه دادگاه دادگستری و چه در سایر مراجع ،می بایست با استناد به اعتبار حکم دادگاه مردود اعلام شود.»[۱۰۲] و در ادامه به رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور به شماره ۳۷۴۶-۳/۸/۱۳۳۸ اشاره می کند و آن را مستند دلیل خود می داند. که قسمتهایی از متن آن به قرار زیر است:
«با توجه به تصریح ماده ۶ قانون راجع به دعاوی اشخاص نسبت به املاک واگذاری که هر کس به هر عنوان(اعم از مالکیت یا وقفیت نسبت به عین املاک واگذاری یا متعلقات و حدود آن و یا قنوات و حقابه ادعا ویاشکایتی راجع به عملیات و تصرفات با واسطه یا بلاواسطه (رضاشاه)داشته باشد می تواند به تریتب مقرر در قانون مزبور به هیئت های رسیدگی پیش بینی شده در آن قانون شکایت نماید)و با در نظر گرفتن تبصره ی دوم ماده ۱۵ قانون مذکور به اینکه «مقصوداز تصرف به عنوان مالکیت یا وقفیت می باشد» محرز است که هیئت های رسیدگی به املاک واگذاری به کیفیت ادعای شاکی که به شرح فوق تصرف به عنوان مالکیت یا وقفیت مورد دعوا می باشد، رسیدگی می نمایند و چون طرف این دعاوی در هر حال دولت بوده است قهرا ً موضوع ادعای خالصگی مورد نزاع ملحوظ خواهد بود. بنائا ً علیه اعتراض دولت به تقاضای ثبت محکوم له حکم رسیدگی به املاک واگذاری که در موضوع آن حکم خود به کیفیت مرقوم طرف دعوا بوده است از مصادیق بند ۴ از ماده ۱۹۸ قانون [قدیم] آیین دادرسی مدنی [بند ۶ ماده ۸۴ قانون جدید] می باشد… .»[۱۰۳]
این تا آنجا درست است که قطعی شدن رأی صادره از مرجع غیر صالح به لحاظ عدم اعتراض طرفین به رأی دادگاه باشد و به گونه ای ضمنی ، مرجع غیرصالح تراضی نموده باشند.همچنین دکتر عباس زراعت ، رأیی که دادگاه فاقد صلاحیت ذاتی صادر می کند را فاقد اعتبار امر مختوم می داند.[۱۰۴]
البته هرچند که صلاحیت ذاتی از نوع آمره بوده و با توجه به اینکه این صلاحیت جهت حفظ هماهنگی و نظم عمومی می باشد و توافق بر خلاف آن جایز نیست اما نظر اول تنها از آن جهت صحیح تر به نظر می رسد که با سکوت طرفین و عدم اعتراض به مرجع غیر صالح از سوی آنها ، طرفین به تصمیم گیری “شخص قاضی” آن مرجع به دعوا تراضی نمودباشند؛ در این صورت رأی صادره را می توان نوعی رأی داوری در نظر گرفت که طرفین به “شخص داور” ،قبل از ارجاع به آن مرجع ویا ضمن ارجاع ، تراضی نموده باشند و یا بعد از مداخله مرجع غیر صالح به دعوای ایشان به این موضوع راضی باشند و از آنجا که داوری نیاز به شرایط خاصی ندارد و با توجه به عدم اعتراض به صلاحیت قاضی رسیدگی کننده ،آن را باید نوعی سازش و مصالحه به شخص قاضی دانست نه تراضی به مرجع رسیدگی کننده ؛ چراکه همانگونه که بیان شد به صلاحیت ذاتی مراجع نمی توان توافق کرده چون خلاف قواعد آمره می باشد . همچنین به نظر می رسد که با رضایت طرفین به رسیدگی از آن ناحیه ، حفظ حقوق اشخاص به حفظ نظم عمومی ارجعیت داشته و باید رأی قطعی شده از مرجع غیر صالح را نسبت به طرفین پرونده ،دارای اعتبار امر قضاوت شده دانست . از سوی دیگر طرفین دعوا ، با سکوت خود ، چه در خصوص عدم صلاحیت ذاتی مرجع رسیدگی کننده وچه در خصوصی رأی صادره از مرجع غیر صالح ذاتی ،صلاحیت آن را پذیرفته و به آن رضایت داده اند و از آنجا که بطلان آرای محاکم ، تنها از طریق شکایت قانونی از آنها، در مهلت قانونی ،ممکن است ، در صورت انقضای این مهلت ، طرفین باید مطیع حکم صادره باشند. لیکن اعتبار این رأی تا آنجایی برقرار خواهد بود که به حقوق افراد ثالث خدشه وارد ننماید ؛ چراکه رأی صادره از مرجع غیر صالح به لحاظ عدم اعتراض طرفین به رأیی بوده است که از مرجع غیر صالح صادر گردیده است و در این بین ، شخص ثالث نقشی در تعیین مرجع نداشته و با توجه به اینکه نمی توان حقوق شخص ثالث را اسقاط کرد ، لذا شخص ثالث ، چنانچه رأی به حقوق وی خدشه ای وارد نماید ، می تواند هر آن ، به صلاحیت مرجع صادر کننده رأی ایراد کرده و مانع اجرای حکم شود. و مرجع رسیدگی کننده به اعتراض شخص ثالث باید قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را مرجع صالح ارسال نماید.
اما از منظری دیگر ، چنانچه به رأی صادره از مرجع غیرصالح اعتراض شده باشد و رای صادره در مرحله پژوهش به قطعیت رسیده باشد، اوضاع کمی متفاوت خواهد بود. امکان دارد گفته شود که چنانچه در دادگاه های پژوهشی نیز به صلاحیت ذاتی ایراد نشود و یا مرجع عالی رأی را در آنجا قطعی اعلام نماید، در واقع مهر تأییدی به صلاحیت ذاتی مرجع نخستین زده و در این صورت باید قایل به اعتبار امر مختوم بود و آن را نسبت به افراد ثالث نیز جاری بدانیم . لیکن احتمال دارد که صدور رأی قطعی توسط مرجع پژوهشی به لحاظ عدم توجه به عدم صلاحیت مرجع نخستین باشد ؛ لذامی توان حکم را تا جایی که به حقوق افراد ثالث خدشه ای وارد نسازد اعمال نمود ولیکن نمی توان در برابر افراد ثالث آن را دارای اعتبار امر مختوم دانست ، مگر آنکه مرجع عالی به طورصریح و خاص در خصوص صلاحیت ذاتی مرجع نخستین نظر داده و آن را تأئید کرده باشد . در این صورت رأی حتی نسبت به اشخاص ثالث ،چه حقیقی و چه حقوقی، چه دولتی باشد و چه خصوصی دارای اعتبار امر مختوم خواهد بود.اگر بخواهیم در این خصوص قاعده ای ایجاد نماییم ، باید بگوییم که اصل بر عدم قابلیت استناد و اعتبار رأی صادره از مرجع غیر صالح ذاتی نسبت به اشخاص ثالث است ؛ مگر آنکه مرجع صادر کننده رأی قطعی به صراحت و بطور مجزا ، درخصوص صلاحیت مرجع غیر صالح رسیدگی نموده و آن را پذیرفته باشد.
بخش سوم:بررسی قواعد و مصادیق صلاحیت نسبی
فصل اول:قواعد صلاحیت نسبی با توجه به محل استقرار مرجع نخستین
فصل دوم:اثر ایراد و تراضی به صلاحیت نسبی
فصل سوم:تراضی در صلاحیت شورای حل اختلاف و خانواده
بخش سوم :بررسی قواعد و مصادیق صلاحیت نسبی
دراین بخش ، مباحث صلاحیت نسبی و اثر تراضی به آن را در سه فصل مورد بررسی قرار خواهیم داد . در فصل اول به تعاریف و تأثیر پذیری صلاحیت نسبی می پردازیم و در فصل دوم اثر ایراد و تراضی به صلاحیت نسبی را مورد بحث قرار خواهیم داد و در فصل سوم امکان تراضی بر صلاحیت دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف را بررسی خواهیم نمود.
فصل اول: قواعد صلاحیت نسبی
سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که از میان مراجع هم صنف و هم نوع و هم درجه کدامیک صلاحیت رسیدگی به دعوای معینی را دارند؟ این سوال در خصوص تمام دادگاه ها و مراجع مطرح می شود بجز دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری که با توجه به اینکه محدوده بررسی ما در خصوص آیین دادرسی مدنی می باشد ، در اینجامنظور دیوان عالی کشور است و آن تنها مرجعی است که قواعد صلاحیت نسبی به طور کلی درباره آن موردی ندارد. دیوان عالی کشور اصولاصلاحیت نسبی شامل کلیه دادگاه های عمومی و اختصاصی می شود[۱۰۵] . قبل از لازم الاجراشدن قانون تشکیل دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۷۳، لازم بود که دعاوی را از لحاظ موضوع دعوا میزان و یا ارزش خواسته آن مشخص کرد چرا که در آن زمان دادگاه ها به دو دسته حقوقی یک و حقوقی دو تقسیم می شدندو هر دعوا از لحاظ میزان و ارزش خواسته و موضوع آن در صلاحیت یکی از این دو دسته قرار می گرفت (صلاحیت نسبی) و سپس با توجه به اینکه دعوایی که در صلاحیت دادگاه حقوقی یک ویا دو قرار گرفته ، باید در کدام دادگاه و حوزه قضایی رسیدگی شود و صلاحیت دادگاه را از لحاظ محل استقرار دادگاه بررسی می کرد(صلاحیت محلی) و از آن پس و قبل از تشکیل قانون شوراهای حل اختلاف با توجه به اینکه تقسیم دادگاه های حقوقی یک و دو از میان برداشته شد و قانون تشکیل دادگاه های عمومی بوجود آمد تقسیم بندی دعاوی از لحاظ میزان و ارزش خواسته از میان رفت و کلیه دعاوی به هر میزان و ارزش در صلاحیت دادگاه های عمومی قرار گرفت و فقط تقسیم بندی دعاوی از لحاظ محل استقرار مراجع و اینکه دعاوی معین در کدام مرجع صالح ، با توجه به محل آن ، مورد بررسی قرار گرفت . البته پس از تصویب قانون شوراهای حل اختلاف در سال ۱۳۸۷ به نظر می رسد بار دیگر موضوع صلاحیت نسبی از لحاظ ارزش و میزان خواسته بوجود آمده است تا آنجایی که تأثیر در صلاحیت آن دعاوی نیز محرز شده است و گویا مجددا ً دادگاه حقوقی یک و دو احیا شده است. البته با توجه به صلاحیت عام دادگاه های عمومی ، بیشتر به بررسی صلاحیت نسبی از لحاظ محل آن می پردازیم.
در این فصل سعی بر آن شده است تا گزیده ای از مطالب را جهت آشنایی با مقدمات و عوامل اختلاف در صلاحیت نسبی ارائه کنیم ، به گونه ای که در دو مبحث بیان خواهد شد که در آن قواعد صلاحیت نسبی با توجه به محل مرجع نخستین و همچنین تعریف اقامتگاه پردازش می شود .
مبحث اول:قواعد صلاحیت نسبی با توجه به محل استقرار مرجع نخستین
همانطور که بیان شد دعاوی به استثنای دعاوی که در صلاحیت شورای حل اختلاف می باشند،صرف نظر از نوع یا میزان و بهای خواسته، در صلاحیت دادگاه عمومی می باشد . بنابر این برای تعیین صلاحیت نسبی دادگاه فقط کافی است که صلاحیت مراجع را از لحاظ استقرار آنها بررسی کنیم یعنی ببینیم که دعوای معیّن را در کدام مرجع در ایران باید مطرح شود؟این صلاحیت دارای استثنائاتی می باشد که با توجه به اینکه تأثیر زیادی در موضوع مقاله ندارد از توضیح راجع به آن خودداری می کنیم و فقط به توضیح در خصوص اصل اقامه دعوا در اقامتگاه خوانده می پردازیم.
گفتار اول : تاریخچه اصل صلاحیت دادگاه محل اقامتگاه خوانده
طبق ماده ۱۰ و ۱۵۱ ق.ا.م.ح.مصوب ۱۳۲۹قمری ، خواهان می توانست دعوارا در محل سکونت یا اقامت خود و یا خوانده اقامه کند البته اگر خواهان دعوا را در حوزه ای که محل اقامت خوانده در آنجا نبود ، ارائه می کرد ، باید مخارج عادی مسافرت و توقف خوانده را که احضار شده می پرداخت و اگر حکم به نفع خواهان می شد ، می توانست هزینه های پرداختی را مطالبه کند. این قانون در جهت مصالح خواهان تدوین شده بود لذا قانون آیین دادرسی مدنی ۱۳۱۸ قاعده مزبور را اصلاح و به تأسیس قاعده عمومی صلاحیت دادگاه محل اقامه خوانده اقدام نمود.ماده ۲۱ ق.آ.د.م قدیم مقرر می داشت:«دعاوی راجع به دادگاه هایی که رسیدگی نخستین می نمایند باید در همان دادگاهی اقامه شود که مدعی علیه در حوزه آن اقامتگاه دارد… .» و همسو با این ماده ، ماده ۱۱ ق.آ.د.م جدید می باشد که اعلام می دارد:«دعوا باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده ، در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد… .»[۱۰۶] این قاعده در حال حاضر یک قاعده جهانی است که بر اساس مصالح خوانده ایجاد شده و به عدالت نیز نزدیکتر است و می توان آن را بر گرفته از اصل برائت دانست چراکه اگر دعوایی نا به حق اقامه گردد ، این صحیح نیست که خوانده برای اثبات بی حقی خواهان و حقانیت خویش متحمل مشقت سفر و اسباب آن شود و این اصل در حال حاظر، توسط حقوق موضوعه عموم کشورها نیز پذیرفته شده است.
گفتار دوم: اصل اقامه دعوا در محل اقامتگاه خوانده
درماده ۱۱ ق.آ.د.م آمده است :«دعواباید در دادگاهی اقامه شود که خوانده در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد و … .» اصل اقامه دعوا در محل اقامتگاه خوانده از ابتدای این ماده گرفته شده است و آنچه که در ادامه آن آمده است استثنائات بر اصل می باشد. طبق ماده ۱۰۰۲ ق.م در خصوص تعریف اقامتگاه آمده است : «اقامتگاه هر شخص عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد و اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز اموراو اقامتگاه محسوب است . اقامتگاه اشخاص حقوقی مرکز عملیات آنها خواهد بود.» اقامتگاهی که درماده ۱۱ ق.آ.د.م آمده با توجه به اینکه تعریفی از اقامتگاه در آن قانون اراده نشده است، پس ملاک همان تعریف قانون مدنی می باشدو محل اقامت خوانده را مرکز مهم امور خوانده می دانیم . همانطور که در ماده ۱۰۰۲ ق.م مشاهده می کنیم ، اقامتگاه به دو دسته اقامتگاه حقیقی و اقامتگاه حقوقی تقسیم می شود. بخش اول این ماده ، اقامتگاه حقیقی را بیان داشته و قسمت دوم آن اقامتگاه حقوقی را وصف کرده است. همچنین ماده ۵۹۰ ق.ت اقامتگاه حقوقی را چنین تعریف کرده است:«اقامتگاه شخص حقوقی محلی است که اداره شخص حقوقی در آنجا واقع است.» این دو ماده هر چند امکان دارد که تعاریف متفاوتی ارائه کرده باشند ولی با توجه به اینکه در موضوع این پایان نامه نیست از بیان آن صرف نظر می کنیم.
مبحث دوم: تأثیر اراده در اقامتگاه
اقامتگاه یکی از مهمترین و اساسی ترین ارکان صلاحیت نسبی مراجع است به طوری که آن را به عنوان اصلی در صلاحیت شناخته اند و محل اقامتگاه می تواند آثار مهمی در صلاحیت مراجع ایجاد کند. باتوجه به اهمیت این موضوع به بررسی نقش اراده در اقامتگاه می پردازیم و این اراده را در سه گفتار بررسی می کنیم ؛ اول اینکه چنانچه طرفین اقامتگاه خود را تغییر دهند آیا در صلاحیت مراجع تغییر ایجاد خواهد شد ؟ دوم آنکه اقامتگاه انتخابی را تعریف خواهیم کرد و نقش اراده را در انتخاب اقامتگاه بررسی می نماییم و در انتها به این سوال جواب خواهیم داد که آیا طرفین می توانند به اقامتگاه خود توافق و تراضی کنند؟ و آیا صلاحیت نسبی مراجع می تواند دستخوش اراده طرفین در تعیین اقامتگاه و به عبارت دیگر در تعیین مراجع باشد؟
لازم به توضیح است که اصل اقامه دعوا در محل اقامتگاه خوانده طبق مواد ۱۲ الی ۲۵ ق.آ.د.م و مواد ۱۰۰۲ الی ۱۰۱۰ق.م دارای استثنائاتی است که یا دادگاه صراحتا ً دادگاه دیگری را اعلام داشته و یا اینکه انتخاب دادگاه صالح را به اختیار خواهان قرارداده است که از میان تعداد مشخصی از مراجع صالح به یکی از آنها رجوع کند که با توجه به اینکه توضیح این مواد بسیار مفصل می باشد و ارتباط چندانی به این پایان نامه ندارد از این بحث خارج می شویم.
گفتار اول :تأثیر تغییر اقامتگاه[۱۰۷]
طبق ماده ۱۱ ق.آ.د.م دعوا باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده در حوزه قضایی آن اقامتگاه داشته باشد یا در صورتی که مقیم ایران نباشد، در ایران محل سکونت موقت داشته باشد و اگر محل سکونت موقت نداشته باشد ،در محلی که مال غیر منقول داشته باشد و اگر مال غیر منقول هم نداشته باشد خواهان می تواند در محل اقامت خود اقامه دعوا نماید. حال سوالی که بوجود خواهد آمد این است که ملاک زمان اقامتگاه چه زمانی است؟ آیا زمان عقد قرارداد و ایجاد دین است؟آیا زمان اقامه دعوا ملاک تعیین اقامتگاه است؟ و یا اینکه زمان حال ملاک است ؟ به عبارت دیگر هرزمان از دادرسی که خوانده در آنجا مقیم باشد؟ و سوال دیگری که مطرح می شود این است که اگر بعد از ثبوت صلاحیت خوانده از محل اقامت خود نقل مکان نماید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا صلاحیت مراجع می تواند با تغییر اقامتگاه خوانده بعد از اقامه دعوا تغییر کند؟ و به عبارت روشنتر، آیا ملاک صلاحیت زمان قبل از تقدیم دادخواست است یا حین تقدیم دادخواست و یا درجریان دادرسی نیز تأثیر دارد؟
یکی از شرایط رسیدگی عادلانه دادگاه ها، رعایت اصل تناظر می باشد و آن این است که رسیدگی به دعوا در حضورطرفین ویا حداقل با اطلاع طرفین انجام گیرد. برای رعایت این اصل باید در نظر داشت که چنانچه خوانده در زمان قرارداد اقامتگاهی داشته و در زمان تقدیم دادخواست تغییر مکان داده باشد دیگر امکان رعایت این اصل وجود ندارد. همچنین با توجه به اینکه اصل اقامه دعوا در محل اقامتگاه خوانده برای رعایت حال خوانده وضع شده است ، چنانچه قبل از تقدیم دادخواست از آن مکان نقل مکان نموده باشد دیگر نمی توان به استناد سابقه اقامت خوانده، دعوا را در آن محل اقامه کرد . مگر آنکه نشانی دیگری از وی در دسترس نداشته باشیم. استثنایی که می توان در این خصوص اعلام کرد ماده ۱۰۱۰ ق.م می باشد که اعلام داشته است :«اگر ضمن معامله یاقراردادی ، طرفین معامله یا یکی از آنها ، برای اجرای تعهدات حاصله از آن معامله ، محلی غیر از اقامتگاه حقیقی خود انتخاب کرده باشد ، نسبت به دعاوی راجعه به آن معامله ، همان محلی که انتخاب شده است اقامتگاه او محسوب خواهد شد.» وبه موجب ماده ۵۹۰ ق.ت «اقامتگاه شخص حقوقی محلی است که اداره شخص حقوقی در آنجاست.» دکترربیعا اسکینی به نقل از دکتر ستوده تهرانی می گوید:«چون طبق ماده ۱۰۱۰ ق.م اشخاص برای خود می توانند اقامتگاه انتخابی تعیین نمایند و چون در اساسنامه شرکت ، مرکز اصلی شرکت ، صراحتا ً باید تعیین شود، اقامتگاه شرکت تجاری را می توان همان محل دانست که در اساسنامه تعیین شده است.»[۱۰۸]پس در نتیجه اگر خوانده قبل از اقامه دعوا محل اقامت خود را تغییر دهد طبق دواصل مذکور نمی توان به محل اقامت سابق خوانده اقامه دعوا نمود مگر در خصوص ماده ۱۰۱۰ ق.م . پس ملاک صلاحیت در خصوص این ماده ، زمان اقامت قبل از تقدیم دادخواست نیست. چراکه حتی با تغییر اقامتگاه خود ، اقامتگاه معرفی شده در اساسنامه و یا قرار داد ملاک می باشد. همچنین است درخصوص ماده ۱۰۰۵ ق.م که اقامتگاه زن شوهردار را همان اقامتگاه شوهر اعلام داشته است ولیکن استثنایی موجود در این ماده باعث گردیده تا امکان تراضی بر اقامتگاه زن شوهر دار امکان پذیر باشد. قسمت دوم ماده ۱۰۰۵ ق.م بیان می دارد :«… و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود و یا با اجازه محکمه مسکن علیحده اختیار کرده می تواند اقامتگاه شخصی علیحده نیز داشته باشد». از این نص قانونی می توانیم اینگونه نتیجه بگیریم که «قاعده تابعیت اقامتگاه زن از اقامتگاه شوهر قاعده آمره نیست ، بلکه یا اصل تکمیلی حقوقی است که طرفین می توانند بر خلاف آن توافق نمایند»[۱۰۹]. در نتیجه زن می تواند اقامتگاه مستقلی برای خود اختیار کند و این امر نیز مستلزم آن است که زن با مرد بر عدم استقرار زن در اقامتگاه همسر توافق و تراضی داشته باشند که نتیجه این توافق ایجاد حق اقامه دعوا در دادگاهی غیر از دادگاه صالح اعلامی در قسمت اول ماده ۱۰۰۵ است که محل اقامت زن شوهردار را همان محل اقامت شوهر دانسته است که بر اساس اصل اقامه دعوی در محل اقامت خوانده می بایست در آدرس محل اقامت شوهر اقامه میگردید ولیکن با توجه به قسمت دوم همان ماده امکان توافق و تراضی بر خلاف آن گنجانده شده است که خود خلاف اصل و استثنایی بر این امر می باشد.
حال می خواهیم بدانیم چنانچه خوانده بعد از اقامه دعوا و قبل از ابلاغ اوراق قضایی و آگاهی خوانده از دعوا تغییر مکان دهد ملاک صلاحیت دادگاه ،آدرس سابق خواهد بود یا محل اقامت جدید؟ در این خصوص ماده ۲۶ ق.آ.د.م ملاک را زمان تقدیم دادخواست عنوان نموده است و مقرر داشته است«…مناط صلاحیت تاریخ تقدیم دادخواست است مگر در موردی که خلاف آن مقرر شده باشد.» پس چنانچه خوانده بعد از تقدیم دادخواست و حتی قبل از اطلاع و ابلاغ اوراق تغییر مکان دهد تأثیری در صلاحیت آن ندارد چراکه با تقدیم دادخواست در محل اقامت سابق ،صلاحیت استقرار پیدا کرده است و ابلاغ اوراق فقط در امکان وارد شدن دادگاه به رسیدگی و صدور رای حضوری وغیابی تأثیر گذار می باشد و نقشی در صلاحیت دادگاه ندارد . در واقع «تغییر اقامتگاه خوانده و یا تغییر در حوزه قضایی در جریان دادرسی ، تأثیری در صلاحیت دادگاه محلی که خوانده در زمان اقامه دعوا در آن مقیم بوده ، نخواهد داشت »[۱۱۰] مگر آنکه خوانده ثابت نماید که در زمان تقدیم دادخواست ، محل اقامت وی در محل دیگری بوده است. البته این ایراد باید تا پایان جلسه اول مطرح شود[۱۱۱].
گفتار دوم: تعریف اقامتگاه انتخابی
اقامتگاه انتخابی را باید به دو نوع تقسیم کرد: نوع اول ، انتخاب اقامتگاه برای ابلاغ اوراق قضایی ، در شهری که دادگاه در آن استقراردارد و توسط طرفین یا وکیل آنها صورت می گیرد. که تأثیری در صلاحیت دادگاه ندارد.ماده ۷۸ ق.آ.د.م مقرر می دارد:«هر یک از اصحاب دعوا یا وکلای آنان می توانند محلی را برای ابلاغ اوراق اخطاریه و ضمائم آن در شهری که مقرّ دادگاه است انتخاب نموده ، به دفتر دادگاه اعلام کنند و در این صورت کلیه برگهای راجع به دعوا در محل تعیین شده ابلاغ می گردد.» همانطور که در متن ماده ۷۸ ق.آ.د.م اعلام گردیده ، این اقامتگاه انتخابی بعد از استقرار صلاحیت دادگاه صورت می گیرد و ذکر می کند که اعلام آدرس باید در شهری که مقرّ دادگاه است باشد و به این ترتیب تأثیری در صلاحیت دادگاه نخواهد داشت.
نوع دوم ، موضوع ماده ۱۰۱۰ ق.م و به موجب آن طرفین می توانند برای اجرای تعهدات حاصله از معاملات خود محلی غیر از اقامتگاه خود انتخاب کنند . در این صورت چنانچه دعوایی راجع به تعهدات حاصله پیش آید، محل اقامت آنها همان محلی خواهد بود که در قرارداد انتخاب کرده اند. البته این نوع اقامتگاه فقط نسبت به طرفین عقد یا قرارداد و فقط نسبت به همان قرار داد موثر است ونسبت به اشخاص ثالث و قراردادها و معاهدات دیگر صدق نمی کند[۱۱۲]. دکتر صدرزاده افشارمعتقد است :« هرگاه در قرارداد انتخاب اقامتگاه ، انتخاب آن به نفع خواهان انجام گیرد، (مثلا محل و نوع دفتر تجارتی خواهان در شرکت و …) خواهان می تواند به میل خود دعوارا در دادگاه اقامتگاه انتخابی، اقامه کند ویا در دادگاه محل اقامت حقیقی خوانده . اما اگر انتخاب اقامتگاه به نفع خوانده و یا طرفین باشد ، حق انتخاب یکی از دو دادگاه را ندارد و مکلف است دعوای خود را در دادگاه محل اقامت انتخابی مطرح نماید.»[۱۱۳] این استدلال جای ایراد دارد چراکه در متن ماده ۱۰۱۰ ق.م به صورت امری آمده است که «محل اقامت آنها همان محل خواهد بود که در قرارداد انتخاب کرده است» وبا توجه به آمره بودن این ماده ، خواهان حق اقامه دعوا در آدرس واقعی خوانده را نخواهد داشت وملزم به ارائه دادخواست در دادگاه محل توافق و انتخابی می باشد ، مگر آنکه طرفین بر خلاف آن تراضی نمایند و درواقع محل اقامتگاه تعیین شده از سوی طرفین در قرار داد را اقاله نمایند. اگر خواهان دادخواست خود را به مرجعی که در محل اقامتگاه حقیقی خوانده است و با اقامتگاه انتخابی در قرارداد ارائه نماید ، خوانده می تواند تا پایان جلسه اول ، طبق بند ۱ ماده ۸۴ ق.آ.د.م به صلاحیت دادگاه ایراد نماید ویا سکوت کرده و با سکوت خود صلاحیت مرجع رسیدگی کننده به دعوا را در محل اقامت حقیقی خود بپذیرد و در واقع با سکوت از حق موجود در قرارداد ، مبنی بر اقامتگاه انتخابی صرف نظر نموده است.
گفتار سوم : تراضی به اقامتگاه و نحوه تراضی
همانطور که پیش از این بیان شد بر اساس ماده ۱۱ ق.آ.د.م دعاوی باید در محل اقامت خوانده طرح گردد و این اصل اقامه دعوا در اقامتگاه خوانده در خصوص اموال منقول جاری است و همانگونه که در ماده ۱۲ ق.آ.د.م آمده است دعاوی مربوط به اموال غیر منقول در دادگاهی اقامه می شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است اگر چه خوانده در آن حوزه مقیم نباشد. سوالی که در این جا مطرح می شود آن است که آیا طرفین می توانند به اقامتگاه خوانده تراضی کنند ؟ در صورت امکان ، آیا این تراضی باید مکتوب باشد یا تراضی ضمنی نیز کافی است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




آب­بند­های محوری: این آب­بند­ها برای آب­بندی در جهت محوری موثرند و برای هر دو نوع محرک و ثابت به­کار می­روند؛ مانند آب­بند­هایی که در پیستون و سیلندر در یک تشدیدکننده یا کمپرسور به­کار می­روند یا آب­بند­های به­کار­ رفته در درب­های یک مخزن فشار بالا.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آب­بند­های شعاعی: در شکل ‏۲‑۱۳ نمونه­هایی از آب­بند­های در جهت شعاعی نشان داده شده است؛ مانند آب­بند­های به­کار­ رفته در درب­های یک مخزن فشار بالا.
شکل ‏۲‑۱۳- آب­بند­های شعاعی [۱۱]
در شکل ‏۲‑۱۳ دیده می­ شود که سطح آب­بندی کوچک­تر از سطحی است که تحت فشار قرار دارد، بنابراین نیروی ناشی از فشار داخلی با یک سطح تماس کوچک تحمل می­ شود. در نتیجه فشار در ناحیه­ی آب­بندی بیش از فشار داخلی است و اثر آب­بندی افزایش می­یابد. اگر فشار داخلی خیلی بالا رود، تغییر شکل پکینگ[۱۴] از حد الاستیک تجاوز می­ کند و هر بار که درب­ها بر­داشته می­شوند پکینگ باید تعویض شود [۱۱].
شکل ‏۲‑۱۴ نوعی آب­بند دینامیکی برای فشار بسیار قوی را نشان می­دهد که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کند. در این آب­بند سطح تاج دایره­ای واشر داخلی (واشر تحت فشار زیاد)، بزرگ­تر از سطح پکینگ لاستیکی است که نیروی ایجاد شده را تحمل می­ کند. اختلاف این دو سطح به اندازه­ سطح پین­های pegs است که روی واشر داخلی نصب شده ­اند. در واقع سطح تحمل­کننده­ فشار پکینگ برابر است با سطح تاج دایره­ای واشر داخلی منهای مجموع سطح مقطع پین­ها. در این صورت روی سطح جبران نشده فشاری وجود دارد که موجب می­ شود فشار ایجاد شده در پکینگ بیش از فشار سیال تحت فشار باشد، در نتیجه عمل آب­بندی به خوبی اجرا می­ شود. در این طرح تعداد پین­ها ۶ عدد می­باشد. دور پین­ها و در گوشه­ها، رینگ­های گوشه نصب می­ شود تا از تزریق پکینگ به داخل لقی­ها جلوگیری شود و عمر آب­بند افزایش یابد. جنس پکینگ و انطباقات اجزا، نقش مهمی در نحوه­ عملکرد آب­بند دارند که باید نوع و مقدار مناسب آن­ها را از طریق تجربه تعیین کرد. جنس واشر داخلی و پین­ها از نوع فولاد با استحکام بالا و جنس واشر خارجی[۱۵] از نوع آلومینیوم-برنز می­باشد. این نوع آب­بند­ها در عمل تا فشار bar3800 به خوبی عمل می­ کنند و حتی در کار­های پژوهشی تا فشار bar5900 نیز مورد استفاده قرار می­گیرد. در صورتی که عمر طولانی مورد نظر باشد فشار کارکرد مناسب، bar3500 می­باشد.
شکل ‏۲‑۱۴- نوعی آب­بند پین­دار برای فشار بسیار قوی [۱۴]
شکل ‏۲‑۱۵ نوع دیگری از آب­بند­های دینامیکی فشار بسیار قوی را که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کند، نشان می­دهد. با سفت کردن مهره­ی سفت­کننده، فشار اولیه در پکینگ لاستیکی ایجاد می­ شود درنتیجه، موجب فشرده شدن بوش آب­بند روی میله می­ شود و آب­بندی اولیه را ایجاد می­ کند. با افزایش فشار درون سیلندر، فشار موجود در پکینگ لاستیکی زیاد­تر می­ شود. از طرفی به دلیل وجود سطح جبران نشده­ی فشار، فشار ایجاد شده در پکینگ لاستیکی خیلی بیش­تر از فشار داخلی سیلندر است، بنابراین آب­بندی سیال را تضمین می­ کند. جنس بوش آب­بند از آلومینیوم-برنز است. وجود رینگ­های گوشه از تزریق پکینگ لاستیک به درون لقی جلوگیری می­ کند و سبب می­ شود عمر آب­بند افزایش یابد. فشار تماسی بین بوش آب­بند و میله از سمت داخل به خارج از قسمت فشار قوی، از فشار عملکرد سیستم تا صفر تغییر می­ کند و فشار خارجی بوش تا انتهای پکینگ لاستیکی بیش از فشار سیستم است که با انتخاب سطح جبران نشده­ی فشار، مقدار آن را می­توان کنترل کرد. با مقدار بهینه برای ابعاد بوش و پکینگ که از طریق تجربه تعیین می­ شود، می­توان کم­ترین مقدار نشتی و اصطکاک را حاصل کرد. به طور کلی با کم کردن میزان نشتی، اصطکاک زیاد­تر می­ شود. این نوع آب­بند­ها برای آب­بندی تا فشار حدود bar3000 مناسب هستند.
شکل ‏۲‑۱۵- نوعی آب­بند بوشی برای فشار بسیار قوی [۱۴]
در شکل ‏۲‑۱۶ یک آب­بند دینامیک برای فشار بسیار قوی، بر اساس طرح بریجمن، مشاهده می­ شود. در این طرح، آب­بند از یک رینگ پیشانی ۷، پکینگ ۶، رینگ تکیه­گاه ۴ و مهره­ی سفت­کننده ۲ تشکیل شده است که، روی میله ۱ و در محفظه ۳ قرار گرفته­اند. وجود فضای خالی ۵ سبب ایجاد سطح جبران نشده­ی فشار می­ شود. با سفت کردن مهره­ی سفت­کننده، آب­بندی اولیه ایجاد می­ شود و سپس با اعمال فشار سیال، فشار درون پکینگ به بیش از فشار داخلی می­رسد. در نتیجه عمل آب­بندی در فشار بالا نیز کامل می­ شود. جنس مواد پکینگ از فلوئوروپلاستیک، فلوئورون، گرافیلن و یا پلی کلراین- وینیل انتخاب می­ شود و رینگ­های پیشانی و تکیه گاه و مهره­ی سفت­کننده از فولاد­های آبکاری شده با استحکام بالا ساخته می­ شود. از این آب­بند­ها می­توان برای آب­بندی تا فشار bar20000 نیز بهره برد.
شکل ‏۲‑۱۷ نوعی از آب­بند­های دینامیک میله را که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کند، نشان می­دهد که برای فشار قوی مناسب می­باشد. در این آب­بند یک رینگ فولادی ۶ وجود دارد که رینگ­های داخلی و خارجی ۲، ۳، ۴، ۵ روی آن سوار می­شوند. رینگ­های داخلی و خارجی ۲ فولادی، رینگ­های ۳ و ۵ مسی و رینگ­های داخلی و خارجی ۴ از جنس مواد فلوئوروپلاستیک و نظایر آن ساخته می­شوند. مجموعه­ رینگ­ها در محفظه­ی آب­بند ۷ روی میله ۸ قرار می­گیرند و با مهره­ی سفت­کننده، سفت می­شوند. وجود فضای خالی بین رینگ­های داخلی و خارجی ۲، سطح جبران نشده­ی فشار را ایجاد می­ کند. با سفت کردن اولیه­ مهره، آب­بندی اولیه حاصل می­ شود و با افزایش فشار سیال، فشاری بیش از فشار سیال در آب­بند ایجاد می­ شود که سبب می­ شود آب­بندی کامل شود. آب­بند پس از مدتی کار کردن دچار سایش می­ شود و لازم می­ شود که مهره مجدداً سفت شود.
شکل ‏۲‑۱۶- نوعی آب­بند رینگی برای فشار بسیار قوی [۱۴]
شکل ‏۲‑۱۷- نوعی آب­بند رینگی برای فشار بسیار قوی [۱۴]
شکل ‏۲‑۱۸ نوعی آب­بند دینامیک میله، برای فشار بسیار قوی را نشان می­دهد که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کند. این آب­بند در انتهای پیستون نصب می­ شود. میله ۳ و واشر ۴ از فولاد بسیار سخت ساخته شده ­اند. زاویه­ی مخروطی واشر ۴ حدود °۱۵۰-°۱۴۰ درجه می­باشد. فشار هیدرولیک روی میله اعمال می­ شود، نیروی حاصل از این فشار را سطح پکینگ­های ۵ و ۶ که سطح آن­ها کوچک­تر از سطح سر میله است، تحمل می­ کنند در نتیجه عمل آب­بندی به خوبی صورت می­گیرد. با پیچاندن میله ۳ و مهره ۲ می­توان آب­بندی اولیه را ایجاد کرد.
شکل ‏۲‑۱۹ نوع دیگری از آب­بند­های دینامیک میله را برای فشار بسیار قوی نشان می­دهد، که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کند.
شکل ‏۲‑۱۸- نوعی آب­بند پیستون مخروطی برای فشار بسیار قوی [۱۴]
شکل ‏۲‑۱۹- نوعی آب­بند پیستون رینگی برای فشار بسیار قوی [۱۴]
در این­جا لازم است به نکته­ای در مورد آب­بند­های پیستون که بر اساس طرح بریجمن کار می­ کنند، اشاره کرد. چون در این آب­بند­ها فشار ایجادشده در پکینگ به میزان درخور توجهی بیش از فشار سیال است و همین فشار به سیلندر فشارقوی وارد می­ شود، در صورت طراحی نادرست ممکن است فشار تماسی به حدی برسد که موجب تسلیم جداره­ی داخل سیلندر شود (حتی در مورد سیلندر­های فولادی با استحکام بسیار بالا)، بنابراین سطح دقیق و پولیش شده داخل سیلندر بعد از اولین بارگذاری دچار ازدیاد قطر می­ شود و در نتیجه آب­بندی مختل می­ شود. در این صورت یک سری عملیات اصلاحی مجدد باید روی سطح داخلی سیلندر اجرا شود تا آماده­ی بهره‌برداری شود [۱۴].
فصل سوم
پلیمر­ها و خواص مکانیکی آن­ها
مقدمه
پلیمر­ها مولکول­های مصنوعی بلندی هستند که از اتصال و به هم پیوستن هزاران واحد کوچک مولکولی، موسوم به منومر[۱۶] تشکیل شده ­اند. روش اتصال مولکول­ها به یک­دیگر را پلیمره شدن[۱۷] می­نامند و تعداد این واحد­های کوچک مولکولی در زنجیر دراز به درجه­ پلیمر شدن[۱۸] موسوم است. با تغییر اندازه­ مولکول، ویژگی­های پلیمر هم تغییر می‌کند. نقطه­ی ذوب، استحکام و خصوصیات فیزیکی دیگر پلیمر، تابع اندازه و ابعاد مولکول (طول زنجیر) می‌باشد. نام­گذاری بسیاری از پلیمر­ها تنها با افزودن پسوند پلی[۱۹] به نام منومر مربوط به دست می ­آید. به عنوان مثال، پلیمر­های پلی­پروپیلن[۲۰] و پلی­استایرن[۲۱] به ترتیب از منومر­های پروپیلن و استایرن به دست آمده است.
ساختمان پلیمر­ها با مولکول­های بسیار دراز زنجیرگونه با ساختمان فلزات کاملاً متفاوت است. مواد طبیعی مانند ابریشم، قیر طبیعی، کشسان­ها و سلولز دارای چنین ساختمان مولکولی هستند. البته تا قرن نوزدهم میلادی که، کوشش­هایی برای تهیه­ مواد پلیمری مصنوعی آغاز و منجر به ساخت سلولز شد، کار مهمی انجام نشده بود. این ماده­ پلیمری جدید به نام مخترعش، الکساندر پارکس[۲۲]، پارکساین[۲۳] نامیده شد و گر چه قابل ارائه به بازار مصرف نبود اما بعد از مدتی به ساخت سلولویید[۲۴] منتهی شد. در اوایل قرن بیستم میلادی توجه زیادی به مواد پلیمری مصنوعی جدید معطوف شد. در سال ۱۹۰۹ میلادی فنل فرم آلدیید[۲۵] موسوم به باکلیت[۲۶] ساخته شد؛ طی جنگ جهانی دوم، موادی مثل نایلون[۲۷]، پلی­اتیلن[۲۸] و اکریلیک[۲۹] موسوم به پرسپکس[۳۰] به دنیا عرضه شد.
به طور کلی می­توان مواد پلیمری را به صورت زیر دسته­بندی کرد (شکل ‏۳‑۱):
شکل ‏۳‑۱- دسته­بندی مواد پلیمری
در ادامه توضیحاتی در مورد الاستومر­ها و پلاستیک­ها ارائه می­ شود [۱۵].
الاستومر­ها[۳۱]
کشسان­های رایج یکی دیگر از اعضای خانواده­ی پلیمر­ها هستند زیرا از مولکول­های دراز زنجیرگونه تشکیل شده ­اند. این زنجیر­ها به صورتی نامنظم، پیچ خورده و به هم تابیده هستند. از این رو، انعطاف­پذیری بالایی را به ماده داده و امکان تغییر شکل زیادی را فراهم می­ کنند. کشسان­ها در حالت خام و پخت نشده[۳۲]، پس از تغییر شکل زیاد قابلیت برگشت به حالت اولیه را به طور کامل ندارند؛ زیرا مولکول­ها از میان یک­دیگر به صورتی غیر قابل بازگشت می­لغزند. برای جلوگیری از این لغزش مولکولی، آن­ها را به روش ویژه­ای موسوم به گوگردی کردن[۳۳] پخت[۳۴] می­ کنند. بدین ترتیب، مولکول­ها با پیوند­های عرضی به یک­دیگر متصل شده، به صورت شبکه در می­آیند. این پیوند­های عرضی هیچ تاثیری بر بی­نظمی اولیه­ موجود در ساختمان مولکولی کشسان، اعم از گلوله­ای شکل بودن یا پیچ و تاب­های موجود در آن ندارند و هنگامی که کشسان را تحت تغییر شکل قرار دهیم، مولکول­ها کشیده شده و گسترده و باز می­شوند اما روی یک­دیگر نمی­لغزند. لذا وقتی نیروی اعمال شده برای ایجاد تغییر شکل را بر می­داریم، کشسان فوراً به حالت اولیه­ خود باز می­گردد. کشسان­ها به عملیات آرام و دقیق و هم­چنین انرژی زیاد برای پخت و قالب­گیری نیازمندند.
خاصیت مهم الاستومر­ها، رفتار الاستیکی آن­ها بعد از تغییر شکل در مقابل فشار[۳۵] یا کشش[۳۶] می­باشد. برای مثال ممکن است یک الاستومر ۱۰ برابر طول اولیه­ خود کشیده شود اما بعد از حذف کشش، تحت شرایط محیطی ایده­آل، به شکل و طول اولیه­ خود باز خواهد گشت. علاوه بر این، الاستومر­ها با ویژگی­هایی نظیر استحکام و سفتی بالا[۳۷] تحت تنش­های دینامیکی یا استاتیکی، مقاومت بسیار خوب در برابر سایش، انعطاف­پذیری حتی در درجه حرارت­های کم، نفوذ ناپذیری در مقابل هوا و آب و در بعضی موارد، مقاومت بالا در برابر تورم در حلال­ها و مقاوم بودن در برابر مواد شیمیایی مشخص می­شوند. این خواص در دمای اتاق و دما­های بالا­تر نمایش داده می­شوند و در شرایط آب و هوایی حاد و در جو دارای ازون غنی، این خواص حفظ می­شوند.
الاستومر­ها هم­چنین قابلیت چسبندگی به منسوجات و فلزات را دارند. الاستومر­ها در ترکیب با موادی مانند ریون، پلی آمید، پلی استر یا شیشه با توجه به خواص این عناصر تقویت­کننده، قدرت کششی قابل ملاحظه­ای پیدا می­ کنند. در حالی که قدرت افزایش طول آن­ها کاهش می­یابد. این قابلیت، محدوده­ کاربرد­های کائوچو­ها را به طور قابل ملاحظه­ای افزایش می­دهد. برای مثال، در اتصال الاستومر­ها به فلزات محصولی با ترکیبی از الاستیسیته­ی الاستومر و سختی فلزات حاصل می­ شود.
لاستیک­ها دارای محدوده­ گذر یا انتقال به حالت پلاستیک نیستند، زیرا آن­ها به شبکه ­های سه بعدی تبدیل شده ­اند که از حرکت ماکرو مولکول­های زنجیره­ی مولکولی جلوگیری می­ کنند. بنابراین، این مواد فقط بعد از متحمل شدن بعضی تغییرات ساختاری فیزیکی یا شیمیایی ناشی از فرسودگی، تجزیه، تغییر آرایش مولکولی و یا بعد از ایجاد شکاف فیزیکی یا شیمیایی در اتصال­های عرضی می­توانند به صورت پلاستیکی تغییر شکل یابند.
ماده­ اولیه برای تولید الاستومر­ها، کائوچو می­باشد. حدود از کل کائوچو­های مصرفی جهان، کائوچوی طبیعی (NR) می­باشد و آن به صورت مصنوعی تولید می­ شود. ماده­ خام برای تولید کائوچوی مصنوعی، نفت می­باشد. محدوده­ خواصی که با الاستومر­ها به­دست می ­آید در اصل به انتخاب نوع کائوچو، آمیزه­کاری، فرایند تولید و شکل و طرح محصول بستگی دارد. خواص نهایی محصولات لاستیکی که کیفیت حقیقی الاستومر­ها را نشان می­دهد فقط به واسطه­ آمیزه­کاری مناسب با مواد شیمیایی و دیگر افزودنی­ها و مواد و سیستم ولکانیزاسیون به دست می ­آید. با توجه به نوع و مقدار کائوچو و مواد افزودنی و شیمیایی در یک آمیزه و با توجه به درجه­ ولکانیزاسیون، لاستیک پخت شده با خواص مختلف از جمله سختی، الاستیسیته یا استحکام به دست می ­آید. اما خواص ویژه­ی الاستومر­ها مثل مقاومت آن­ها در برابر روغن، بنزین و فرسودگی در آمیزه­های پخت شده مختلف بدون تغییر باقی می­ماند [١۵] و [١۶].
رفتار مواد الاستیک
معیار مهمی که رفتار مواد الاستیک را مشخص می­ کند میزان تراکم­پذیری آن­هاست. این معیار در لاستیک­ها با نسبت مدول بالک به مدول برشی بیان می­ شود. هر چه این نسبت بالا­تر رود ضریب پواسون بالا رفته در نتیجه تغییر در حجم لاستیک به ازای اعمال فشار­های بالا کم­تر می­ شود تا جایی که می­توان با تقریب خوبی از تغییر حجم صرف نظر کرد. حداکثر مقدار ضریب پواسون برای یک ماده­ ایده­آل ۵/۰ است. معادلات ‏۳‑۱ و ‏۳‑۲ به ترتیب، رابطه­ بین وضریب پواسون و رابطه­ بین مدول الاستیسیته­ی خطی با مدول حجمی () و مدول برشی () را نشان می­ دهند. و به ترتیب نمایان­گر مدول حجمی اولیه و مدول برشی اولیه هستند.

‏۳‑۱

‏۳‑۲

برای مواد تراکم ناپذیر مدول الاستیسیته­ی خطی تقریباً ۳ برابر مدول برشی ماده است.
نمی­ توان گفت که هر چه مدول حجمی یک ماده بیش­تر باشد میزان تراکم­پذیری ماده کم­تر می­ شود، عاملی که تعیین­کننده­ تراکم­پذیر بودن ماده است نسبت مدول حجمی به مدول برشی ماده است. هر چه این نسبت بیش­تر باشد تراکم­پذیری ماده کم­تر می­ شود.
رفتار تنش-کرنش مواد الاستیک
رابطه­ ‏۳‑۲ که مدول الاستیسیته را تعیین می­ کند فقط برای کرنش­های بسیار کوچک (کم­تر از %۵) صادق است و نمی­ توان از این مدول برای کرنش­های بالا­تر استفاده کرد. به عبارت دیگر نمی­ توان از رابطه­ خطی هوک برای بیان رفتار لاستیک­ها استفاده کرد. چرا که نتایج نشان می­دهد لاستیک­ها در منطقه­ تغییر شکل الاستیک به صورت غیرخطی عمل می­ کنند. برای بیان رفتار لاستیک­ها از معادلات انرژی کرنشی استفاده می­ شود. مدلی که رفتار مکانیکی مواد الاستومر را تعیین می­ کند یکتا نبوده و تاکنون مدل­های مختلفی از رفتار آن­ها ارائه شده است. نکته­ای که در تمام مدل­های انرژی کرنشی مشاهده می­ شود، بیان آن­ها بر حسب نامتغیر­های اصلی است (معادله­ ‏۳‑۳). انرژی کرنشی کمیتی اسکالر و نسبت به چرخش جز ماده، تغییر­ناپذیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




قرن سیزدهم : دوره رونق وام های دریایی
سال ۱۲۹۰ ـــ تجار لمباردی ایتالیا به انگلستان مهاجرت و محله لمبارد لندن یادگار آنان است.
سال ۱۲۹۳ ـــ تشکیل اوّلین شرکت بیمه بنام اتاق بیمه بروژ در بلژیک
سال ۱۳۳۶ ـــ پاپ گرگوار نهم کلیه معاملات رباخواری از جمله وامهای دریایی را ممنوع کرد
سال ۱۳۴۷ ـــ عقد نخستین بیمه دریایی در جنوا
سال ۱۳۶۹ ـــ تصویب اوّلین مقررات بیمه در جمهوری جنوا
سال ۱۳۸۰ ـــ اجباری شدن بیمه کشتی ها توسط دولت
سال ۱۵۰۰ ــــ وضع قـرارداد بیمه با عنوان
سال ۱۵۲۴ ـــ ثبت اوّلین دعوای بیمه ای در لندن
سال ۱۵۶۳ ـــ تدوین مقررات بیمه در آنتورپ اسپانیا
سال ۱۵۷۰ ـــ تشکیل royal exchange یا بورس معاملات بیمه ای در لندن
سال ۱۵۷۵ ـــ یکنواخت شدن فرم بیمه ها در لندن
سال ۱۵۸۳ ـــ تصویب قانون محدودیت بیمه در لندن
سال ۱۵۹۳ ـــ تشکیل اوّلین دادگاه رسیدگی به دعاوی بیمه
سال ۱۶۰۱ ـــ تصویب قوانین بیمه باربری دریایی در لندن
سال ۱۶۶۲ ـــ افزایش اختیارات قضات اتاق بیمه ( لندن )
سال ۱۶۶۶ ـــ وقوع آتش سوزی بزرگ لندن
سال ۱۶۹۱ ـــ شروع فعّالیتهای مستمر ادوارد لویدز
سال ۱۶۹۶ ـــ انتشار روزنامه اخبار لاویدز
سال ۱۶۹۶ ـــ تأسیس شرکت بیمه آتش سوزی در انگلستان
سابقه تاریخی بیمه در ایران
بیمه در مفهوم بیمه اجتماعی و جبران خسارت در ایران سابقه طولانی دارد و به عنوان شاهد این مدعا چند نمونه نقل میگردد :
الف) به گواه الواح گلی تخت جمشید در حکومت داریوش کبیر . در این الواح داریوش دستور می دهد :
ـ کودکان خردسال از پوشش خدماتی اجتماعی بهره برند .
ـ دستمزد کارگران بر اساس مهارت و سن باشد .
ـ مادران در مرخصی و حقوق زایمان ( تا ۵ ماه ) دریافت دارند .
ـ مادران جیره ویژه ای بنام حق اولاد دریافت کنند .
ـ کمک هزینه به کارگرانی که دستمزد کمی دارند اعطا شود .
ـ فوق العاده سختی و بیماری پرداخت شود .
ـ زنان امکان انتخاب کار نیمه وقت داشته باشند .
ـ حقوق زن و مرد یکسان باشد
ب ) به نقل از شاهنامه فردوسی ، به هنگاه سلطنت بهراه گور ساسانی تأمین خسارت به اموال مردم وجود داشته که از خزانه جبران میشده
گرایدون که باشد زیان از هـوا نباشد کــسی بـر هوا پادشاه
چو جایی بپوشد زمین را ملخ برد سبزی کشتمندان به شخ
تــو از گـنـج تاوان آن باز ده به کــشوز ز فـرموده آواز ده
ج ) با ورود اسلام به ایران روشهایی نظیر احسان ، نیکو کاری ، وقف ، هبه ، قرض ، خمس ، ذکات وتعاون، چتر های حمایتی بودند که ملّت را در برابر خطرات گوناگون حفظ میکرده است . چنین اعتقاداتی حتّی در عصر حاضر نیز در نذر کردن و نوشتن جملاتی نظیر : « برو به امید خدا » و یا طلب از ائمه اطهار و بزرگان دین بر روی وسایل نقلیه مشاهده می شود .
« بیمه اش کردم بنامت ای غریب الغربا» . « بیمه اش کردم بنامت ای علمدار حسین » و …
د ) در آثار متفکران پارسی نیز نمونه زیادی از پندیات در رابطه با بیمه وجود دارد .
شیخ اجل سعدی میفرماید :
قدیمان خـود را بیفزای قدر که هــــرگز نیاید زیره ورده قدر
چو خدمتگذاریت گردد کهن حق سالیانش فراموش مـــــکن
گاه شمار بیمه در ایران ( هـ . ش )
سال ۱۲۷۰ ـــ واگذاری امتیاز بیمه گری به پولیاکوف روسی برای ۷ سال

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سال ۱۲۹۰ ـــ تأسیس شعب دو شرکت روسی
سال ۱۳۱۰ ـــ تصویب ثبت شرکتها در ایران و فعالیت شرکت های بیمه خارجی
سال ۱۳۱۴ ـــ تأسیس اوّلین شرکت بیمه ایرانی با نام بیمه ایران
سال ۱۳۱۶ ـــ تصویب قانون بیمه در ۳۶ ماده
سال ۱۳۲۹ ـــ تأسیس اوّلین بیمه خصوصی با نام بیمه شرق
سال ۱۳۴۷ ـــ تصویب بیمه اجباری در رابطه با وسایل نقلیه موتوری زمینی
سال ۱۳۵۰ ـــ تأسیس بیمه مرکزی ایران
سال ۱۳۵۸ ـــ ملی شدن ۱۲ شرکت بیمه خصوصی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]