کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



اینکه سگ را پوستینی هست باز
خانه ها لیکن ز بی نانی خراب است ای دریغ
بذل و بخشش بر تهی دستان صوابست ای دریغ
سر به سر مردند اطفال یتیم
ای نواداران ز یأس بینوایان، الحذر
ای توانگر زین همه ظلم نمایان، الحذر

(دیوان ملک الشعرا بهار، ۱۳۸۷: ۳۳۸-۳۳۹)
شعر نیما هم در این دوره سرشار از اندیشه های اجتماعی است، اما این سروده ها که اتفاقا” اکثر آنها در مورد جامعه و مردم است تا چه اندازه برای مردم آن زمان قابل فهم بود؟ توقع نابه جایی است اگر انتظار داشته باشیم در آن محیط خفقان و استبداد مردم شعر های نیما را که همگی دارای سمبل و پیچیدگی و نماد هستند را بدون توجه به تفسیر های آن را درک کرده باشند
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برای نمونه در این قسمت شعر (ققنوس) که یک شعر اجتماعی است را مورد توجه قرار می دهیم، انتخاب این عنوان برای شعر، آن هم از میان اسطوره ها و گذشته ادبیات خود نشان از بهره مندی نیما از شعر سنتی دارد «نیما برای تصویر شعر خود به شخصیت این پرنده توجه دارد ، وی از شرح و تفسیر حماسی ققنوس، که از خاکستر خود، دوباره به دنیا می آید، بهره می گیرد، ققنوس در شعر نیما نمادی از بیدار شدن دوباره است، بیدار شدن از اضطراب های زمان و بیدار کردن هم میهنانش، از زندگی بدون هدف و بیهوده… قشر سطحی شعر غیر منظوم و فاقد لطافت شاعرانه است، اما در عمق آن معانی وسیع فلسفی و اجتماعی، با ترکیبی استعاره ای و ساختمانی سمبلیک، مخصوص به خود نیما یوشیج بطن شعر را می سازد». ( ورا.ب، ۱۳۸۰ : ۳۹ – ۴۲)
ققنوس مرغ افسانه ای است و یادآور عظمت کهن ایران، اما این پرنده اسطوره ای، بوسیله (وزش باد های سرد) آواره شده است، آوای ققنوس اینک( گم شده) را دیگر هیچ کس نمی فهمد:
ققنوس، مرغ خوش خوان آوازه جهان
آواره مانده از وزش بادهای سرد
بر شاخ خیزران بنشسته است فرد
برگرد او به هر سر شاخی پرندگان
او نامه های گمشده ترکیب می کند
از رشته های باره ی صدها صدای دور …
و در ادامه شاعر بسیار زیبا و مختصر فضای حاکم بر جامعه و مردم را ترسیم می کند
جای که نه گیاه در آنجاست، نه دمی
ترکیده آفتاب سمج روی سنگ هاش
نه این زمین و زندگی اش چیز دلکش است
حس می کند که آرزوی مرغ ها چو او
تیره است همچو دود، اگر چند امیدشان
چون خرمنی ز آتش
در چشم می نماید و صبح سفیدشان
حس میکند که زندگی او چنان
مرغان دیگر ار به سرآید
در خواب خورد
رنجی بود کزان نتوانند نام برد
(طاهباز، ۱۳۷۱ : ۲۲۲)
در این شعر« ققنوس فرتوت و امانده که افول خود را احساس می کندسوی خرمن آتش پرواز می کند… در این تمثیل لزوم یک تحول انقلابی در جامعه فرتوت و درمانده آن موقع بیشتر احساس می شود».( خامه ای، ۱۳۶۸ : ۲۴ – ۲۳)
ناگاه چون به جای بال و پر می زند
بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ
که معنیش نداند هر مرغ رهگذر
آنگه از رنج های رونیش مست
خود را به روی هیبت آتش می افکند
(طاهباز، ۱۳۷۱: ۲۲۳)
در یک تحلیل کلی در مورد شعر های دوره رضاشاه، می توان به طور خلاصه به ویژگی های زیر اشاره کرد، از نظر محتوا شعر های سیاسی و جتماعی همراه با هم و تقریبا” به یک اندازه در سروده های شاعران این عصر دیده می شود، فرخی در اندیشه سیاسی خودش تا آخر عمر پا برجا می ماند و سرانجام نیز در زندان رضاشاه کشته می شود در شرایطی که اختناق به حدی است که هیچ شعری راجع به او سروده نمی شود،درون مایه های شعر بهار با یک فراز و نشیب تا ۱۳۱۳ ه.ش سرشار از اعتراض و مخالفت است،پروین اعتصامی با انتخاب یک راه و روش جدید و شیوه بیان غیرمستقیم و استفاده از زبان و مفاهیم قدیمی، نسبت به سایرین در تبیین مضامین اجتماعی و گاهی هم سیاسی از توفیق بیشتری برخوردار می گردد، معدود شعرهای باقی مانده از عارف نیز در این دوره اکثرا” در مخالفت و اعتراض با استبداد است، اشعار نیما نیز از نظر محتوا تفاوت چندانی با دیگران ندارد امّا شیوه سخن گفتن او با دیگران تفاوت اساسی دارد، زبان وی در این دوره از سادگی به سوی تمثیل گرایی و سپس به طرف نماد حرکت می کند، به غیر از اینان و چند شاعر دیگر، بقیه «ادبای رسمی هستند که هرکس جنگ و مجموعه ای ترتیب می داد و نام آنها به عنوان شاعر زینت بخش مجموعه ها می شد». ( شفیعی کدکنی، ۱۳۵۹ : ۵۰) در پایان ذکر این نکته لازم است که در این دوره قدرت ارتباط با مردم و تأثیرپذیری جامعه شاعری بسیار اندک است دلیل آن نیز واضح و روشن است و نیاز به تکرار ندارد.
فصل سوم
دوران سلطنت محمدرضا پهلوی
۳-۱-اوضاع سیاسی تاریخی دوره اول حکومت محمدرضا شاه پهلوی ( از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲)
با هجوم نیروهای انگلیس و شوروی در شهریور ۱۳۲۰ و تضعیف استبداد رضاخان، نارضایتی های سرکوب شده شانزده ساله به یکباره طغیان کرد و بیرون ریخت،« افسران از پایتخت گریختند، سربازان به روستاهای خود فرار می کردند، رؤسای ایلات و عشایر و صاحبان قدرت و نفوذ محلی که قدرت مرکزی از آنها سلب خودمختاری کرده بود جرأت یافتند آزادانه خرده گیریهای خود را بر زبان آورند و سپس از تهران گریختند و به سوی دار و دسته های طایفه ای خود روانه شدند، سیاستمداران کهنه کار به صحنه عمومی برگشتند، رهبران مذهبی از کتابخانه های حوزه ها خارج شدند و وعظ و خطابه را از سر گرفتند همه و همه، حتی نمایندگان چاپلوس جسارت به خرج دادند عدم وابستگی خود را اعلام و ارباب سابق خود را متهم کردند، بدین ترتیب دوران سکوت جای خود را به فریاد نمایندگان پرشور، روزنامه نگاران سرزنده و با نشاط، رهبران صریح الهجه حزبی و تظاهرکنندگان ناراضی داد».( آبراهامیان ، ۱۳۷۸ : ۲۰۸) دولت های شوروی و انگلیس در این دوره حتی به فکر تغییر رژیم نیز افتادند، برای این نیت محمد علی فروغی به عنوان آخرین نخست وزیر رضاخان انتخاب گردید تا به عنوان رئیس جمهور حکومت را بدست گیرد اما فروغی این پیشنهاد را نپذیرفت وی حتی با ترساندن انگلیسی ها از اینکه با این کار روس ها تسلّط حکومت را به دست می گیرند،انگلیس را از این کار منصرف ساخت، سرانجام « در جلسه فوق العاده سه شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ شمسی مجلس شورای ملّی هیئت دولت جدید( کابینه محمد علی فروغی) در مجلس حضور یافت و استعفای رضاشاه را از سلطنت قرائت کرد و سلطنت پسر او محمد رضا پهلوی را اعلام داشت».( ذاکر حسین ، ۱۳۷۷: ۱۹)در دوران شانزده ساله رضاشاه قدرت منحصرا” در دست وی بود اما دوران سلطنت محمدرضا را می توان به دو دوره نسبتا” متفاوت تقسیم کرد:
۱-از سقوط نظامی رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ تا مردادماه ۱۳۳۲
۲-از مرداد ۱۳۳۲ که سلطنت نظامی محمدرضا شروع می شود تا پیرزی انقلاب اسلامی
در دوره اول حکومت محمدرضا شاه یعنی از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ « قدرت در بین پنج قطب جداگانه دست به دست می شد دربار مجلس،کابینه، سفارتخانه های خارجی و مردم». ( آبراهامیان، ۱۳۷۸ : ۲۰۸) در هر کدام از این مراکز قدرت، کشمکش های درونی خاصی وجود داشت، هریک خواهان حکومت متفاوتی بودند، مشاوران غیر نظامی خواهان دموکراسی مشروطه حقیقی، افسران ارتشی علاقمند به ایجاد دوباره استبداد قدرتمند، مجلس به جناح های مختلف تقسم شده بود، بعضی طرفدار انگلیس، بعضی هوادار روس و برخی متمایل به قدرت جدید آمریکا، این مراکز قدرت بیشتر درگیریهای خود را به درون کابینه کشاندند و منجر به بی ثباتی دائمی در این دوره شدند حکومت محمدرضا نیز در سال های اول حداقل در پنج سال اول تا زمانی که روس ها نیروهای خود را از خاک ایران بیرون کشیدند با مشکلات متعددی روبه رو بود
ترس از سلطه مجدد نیروهای انگلیس و روس، محمدرضا شاه را به سوی قدرت جدید نزدیک می ساخت. بعد از مسأله ورود آمریکایی ها به ایران، آنچه در این دهه بیش از همه جلب توجه می کند تشکیل احزاب سیاسی در ایران است، چیزی که رضاشاه تمام آنها را برچیده بود
همچنان که ذکر شد یکی از ویژگی های این دوره بی ثباتی نسبی بود، تشکیل دوازده کابینه خود از این بی ثباتی حکایت دارد، ورود احزاب سیاسی و ناآگاهی آنان از اوضاع بین المللی خود در این بی ثباتی بی تأثیر نبود. اما با خارج شدن نیرو های روسیه از ایران در سال ۱۳۲۵ اندک اندک کشور به سوی آرامش حرکت کرد و محمدرضا شاه نیز از آن بی تجربگی سال های اول حکومت دور شده بود، و با توطئه ای در ۱۳۲۷ فعالیت حزب توده و رهبران مذهبی را محدود ساخت و آن توطئه طرح ترور شاه بود که در دانشگاه تهران اجرا شد و عامل ترور سریعا” کشته شد« در اواسط بهمن ماه ۱۳۲۷ که شاه از دانشگاه تهران بازدید می کرد، هدف گلوله یک عکاس قرار گرفت و زخمی شد، بدین ترتیب، فرصتی که به دنبالش بود فراهم گردید… شاه با بهره گیری از حس همدردی مردم و این ادعا که قاتل به توطئه گران کمونیستی – مذهبی وابستگی داشت، سرکوب مخالفان را بلافاصله آغازکرد،وی در سراسر کشور حکومت نظامی اعلام کرد، همه روزنامه ها و مجلات مهم منتقد دربار را تعطیل کرد و حزب توده را غیر قانونی اعلام نمود، آیت ا… کاشانی را به بیروت تبعید کرد، مصدق را در املاک خودش محدود ساخت و کوشید پای قوام را به این توطئه بکشاند». (آبراهامیان، ۱۳۷۸: ۳۰۸) بدین ترتیب هم چنان که مصدق، قوام و سایر مخالفان گفته اند« محمدرضاشاه آن تیراندازی را به کودتایی سلطنتی تبدیل کرد». (همان: ۳۰۹)قدرتمند شدن رضاشاه و انجام دادن اقداماتی این چنینی مردم را به یاد دیکتاتوری رضاخان انداخت
از مهم ترین رویدادهای دوره اول حکومت محمدرضاشاه می توان به ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق اشاره کرد، در این دوره می توان از رویدادهای دیگری همانند، اعلام رأی دادگاه لاهه به نفع ایران، ریاست مجلس آیت ا… کاشانی، توطئه سفارت انگلستان علیه ایران و بستن این سفارت به دستور مصدق،حمایت مذهبی از کابینه مصدق،خروج شاه از ایران در اسفند ۱۳۳۱، مخالفت آیت ا… کاشانی با مصدق، انحلال مجلس به وسیله مصدق، حمایت گسترده مردم در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ از نخست وزیر بعد از شکست طرح اولیه براندازی حکومت او وسرانجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نام برد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 07:28:00 ب.ظ ]




بدعتی که جایگزین سنت گردید و مردم را به‌جای مشغول نمودن به دانستن حلال و حرام و پیروی از سنت به شنیدن مطالب عجیب‌وغریب و اسطوره سرگرم نمود.[۷۸۰]
بدعتی که عمر پایه‌گذاری کرده بود، برای عبدالملک بن مروان نیز سؤال‌برانگیز بوده است ماجرای ذیل به گفتگوی مروان با یکی از فقها اشاره دارد: «وَرَوَى أَحْمَدُ عَنْ غُضَیْفِ بْنِ الْحَارِثِ قَالَ بَعَثَ إلَیَّ عَبْدُ الْمَلِکِ بْنُ مَرْوَانَ قَالَ یَا أَبَا أَسْمَاءَ إنَّا جَمَعْنَا النَّاسَ عَلَى أَمْرَیْنِ فَقَالَ وَمَا هُمَا قَالَ رَفْعُ الْأَیْدِی عَلَى الْمَنَابِرِ یَوْمَ الْجُمُعَهِ َالْقَصَصُ بَعْدَ الصُّبْحِ وَالْعَصْرِ؟ فَقَالَ أَمَا إنَّهُمَا أَفْضَلُ بِدْعَتِکُمْ وَلَسْتُ بِمُجِیبِکُمْ إلَى شَیْءٍ مِنْهَا قَالَ لِأَنَّ النَّبِیَّ – صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ – قَالَ «مَا أَحْدَثَ قَوْمٌ بِدْعَهً إلَّا رُفِعَ مِنْ السُّنَّهِ مِثْلُهَا، فَتَمَسَّکْ بِسُنَّهٍ خَیْرٌ مِنْ إحْدَاثِ بِدْعَهٍ».[۷۸۱] یعنی:«احمد از غضیف بن حارث نقل می‌کند که عبد الملک بن مروان مرا فراخواند و گفت: ای ابا اسماء ما مردم را برای دو کار جمع کردیم. گفت: کدام دو کار؟ گفت: بالا بردن دستان در روی منابر در روز جمعه و قصه‌های بعد از نماز صبح و عصر. غضیف گفت: اما این دو بهترین بدعت‌های شما هستند و من پاسخی برای آنها ندارم گفت برای این که پیامبر(ص) فرمود: مردم بدعتی ایجاد نکردند جز این که سنتی مشابه آن برداشته شد، بنابراین تمسک به سنت بهتر از ایجاد بدعت است». پاسخ غضیف نشان می‌دهد که وی چگونه در محذور افتاده است، لیکن برای گریز از دادن پاسخ شفاف، دچار تکلف شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

باوجود صراحت تقابل قصه‌پردازی باسنت، برخی کوشیده‌اند بدعت خلیفه را در مقام تبعیت مانند سنت پیامبر(ص) دانسته[۷۸۲] و با توسل به برخی روایات جعلی مانند «إِنَّ اللهَ جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِهِ»[۷۸۳] تمام آنچه توسط خلیفه دوم صورت گرفته را مبتنی بر حقانیت جلوه دهند و حتی التزام به بدعت‌های وی را با روایت جعلی «إِنَّهُ سَیَحْدُثُ بَعْدِی أَشْیَاءُ، فَأَحَبُّهَا إِلَیَّ أَنْ تَلْزَمُوا مَا أَحْدَثَ عُمَرُ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ»[۷۸۴] یعنی:«بعد از من بدعت‌هایی پدید خواهد آمد، دوست دارم به آن چه عمر ایجاد نموده التزام داشته باشید»، عملی سازند.
در پاسخ پیامبر(ص) به بدعت‌ها باید گفت در برابر روایت فوق که ناباورانه بدعت به وجود آمده را تأیید و موردپسند پیامبر(ص) می‌داند، روایت متواتر حوض[۷۸۵] وجود دارد که سر برآوردن بدعت‌های بعد از پیامبر(ص) را بازگشت قهقرایی به جاهلیت دانسته است. روایت حوض که مطلقاً بدعت‌های صورت گرفته پس از پیامبر(ص) را بازگشت قهقرایی و بازتولید فرهنگ جاهلی می‌داند، جایی برای توجیه بدعت‌های عمر و استثناء نمودن وی از صحابی‌ای که به جاهلیت برنگشته‌اند باقی نمی‌گزارد. بلکه اتفاقاً حضور عمر بر مسند حاکمیت قرینه‌ای است بر این‌که اساساً ایجاد بدعت از جانب صحابی‌ای بیشتر متصور است که دارای قدرت است و بدعت او می‌تواند به پشتوانه قدرت زمینه اجرایی یافته و مورد تبعیت قرار گیرد.
ابن مفلح حنبلی بدون استثناء نمودن بدعت[های عمر] و بابیان اینکه «وَکُلَّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ»[۷۸۶] صریحاً عدم جواز حضور در محضر قصاص را به سبب بدعت بودن مورد تأکید قرار داده است.[۷۸۷]
توجه به قصاص تنها از جانب خلیفه دوم نبود بلکه عایشه نیز به قصه‌گویی توصیه می‌نمود لیکن به قصاص توصیه می‌کرد که حال مردم را در نظر بگیرند و آن‌قدر به این کار نپردازند که مردم ملول شوند بلکه چنانچه آمادگی داشتند یک‌بار در روز جمعه و چنانچه رغبت نشان دادند این تعداد را به دو و سه بار در روز افزایش دهند.[۷۸۸]

قصاص در زمان بنی‌امیه(رسمیت یافتن فعالیت قصاص)

هرچند پیشینه آغاز فعالیت قصاص به زمان خلیفه دوم می‌رسد لیکن مانند بسیاری از سیاست‌های معاویه مبنی بر توسعه و سازماندهی بدعت‌های خلفا، شکل‌گیری قصاص به‌عنوان یک پست رسمی از زمان وی آغاز گردید.
بسیاری از پژوهشگران توسعه فعالیت قصاص را در زمان بنی‌امیه دانسته‌اند. محمد عبده نیز با تأکید بر حضور گسترده قصاص در این دوره، از ماهیت قصاص پرده برداشته و دوران معاویه رازمانی می‌داند که نقل‌کنندگان فراوان و راست‌گویان اندک شده‌اند.[۷۸۹]
معنای قَصاص به کسی که برای حدیث گفتن از اخبار گذشتگان بر مردم منصوب‌شده است.[۷۹۰] نیز بسیار محتمل است که بیانگر رواج این اصطلاح با عنوان «قَصاص» که بر شغل دلالت دارد و یک امر انتصابی را تداعی می‌کند، مربوط به زمان معاویه باشد.
همراهی قُصاص و قراء شامی با سپاه معاویه در زمان حرکت از «جسر منبج» در شام تا رسیدن به کوفه قبل از صلح امام حسن(ع) که با فعالیت‌های مستمر خود روحیه سپاه را تقویت می‌نمودند، به‌روشنی گویای منزلتی است که قصاص نزد معاویه داشتند، به‌طوری‌که یکی از شعرا این صحنه را این‌گونه به تصویر کشیده است
من جسر منبج أضحى غب عاشره … فی نخل مسکن تتلى حوله السُوَر[۷۹۱]
حضور قصاص در این زمان‌حساس جنگ بیانگر قابلیت‌های چشمگیر آن‌ها و همچنین نقش ویژه‌ای است که بعداً در سلطنت معاویه ایفا می‌کنند.
معاویه نه‌تنها در فرمان رسمی خود از قصاص برای جعل و انتشار حدیث بهره گرفت بلکه خودش نیز به آن‌ها تمایل جدی داشت. تا بدان جا که وی «عبید بن شریه» که در نزد مردم به قصه‌گویی و تاریخ مشهور بود و بسیاری از گزاره‌های تاریخی از طریق وی و همکاران یهودی او وارد کتب تاریخی شده است[۷۹۲] را از صنعا به شام فراخواند و وی را در نزدیک خویش منزل داد تا اخبار گذشته را بیان نماید. وی هر شب برای معاویه و اهل‌بیت خاص او قصه می‌گفت و غم و اندوه آن‌ها را می‌زدود. معاویه به کاتبان دستور می‌داد هر قصه و شعری را قبل از این‌که به فراموشی سپرده شود، مکتوب نمایند. عبید بن شریه تا زمان عبدالملک بن مروان می‌زیست و مورد توجه خلفا بود.[۷۹۳]
قصاص بااحساس امنیت خاطر از جانب حاکمیت و همچنین پاسخ‌گویی به ذائقه عمومی در نقل قصص روزبه‌روز گسترش می‌یافتند. حمید بن اسود نقل می‌کند که در دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز وارد مسجد بصره شدم در میان حلقات مختلفی که در مسجد برپاشده بود تنها یک حلقه فقه مربوط به مسلم بن یسار بود و الباقی حلقات قصاص بودند.[۷۹۴] این ماجرا اوج سیطره قصاص بر فرهنگ جامعه اسلامی را نشان می‌دهد.
پس از معاویه قصاص به فعالیت خود در راستای اهداف حاکمیت ادامه دادند، بسیاری از فعالیت‌های تبلیغاتی حاکمان اموی توسط قصاص صورت می‌پذیرفت. عمر بن عبدالعزیز در مدینه قاصی به نام «محمد بن قیس» داشت که از ابی هریره روایت می‌کرد[۷۹۵] و در امارت وی به قصه‌گویی می‌پرداخت.[۷۹۶] در برخی از منابع قاص به‌صورت قاض آمده است[۷۹۷] و بعید نیست که وی علاوه بر قصه‌گویی مقام قضاوت را نیز به عهده داشت است به‌ خصوص از زمان معاویه که قصاص به‌صورت رسمی فعالیت می‌نموده‌اند.

قصه‌گویی در دوران بنی‌عباس

مهدی عباسی صالح المری که یکی از قصاص مشهور بصره بود را به بغداد فراخواند تا مردم بغداد از وی استفاده نمایند، مهدی او را اکرام نمود، صالح دریکی از جلسات وعظ که مهدی حضور داشت وی را مدح نمود و در ضمن به دوری از بندگی و معصیت اشاراتی داشت تا بدان جا که مهدی عباسی به گریه افتاد.[۷۹۸]
برخورد جدی از جانب حاکمان بنی‌عباس با قصاص دیده نمی‌شود جز این‌که در حوادث سال ۲۷۹ گفته‌شده است که معتضد عباسی دستور دارد که منجمین و قصاص در معابر معرکه نگیرند و کتاب‌فروشان از فروش کتاب‌های فلسفه خودداری نمایند.[۷۹۹]
در سایه تقویت حاکمان و یا عدم برخورد با قصاص، بازار گرمشان هیچ‌گاه از رونق نیفتاد بلکه هرروز بر رونق آن افزوده می‌شد، هر شهری به نام تنی چند از قصاص شهره بود، به‌عنوان نمونه عبدوس بن محمد القاص در مصر، سعید بن حسان در مکه، احمد بن حسن بن عمران ابی موس القاص در بغداد، أبووائل عبدالله بن بحیر القاص الصنعانی در یمن و عبدالرحمان بن ابراهیم القاص که ساکن کرمان بود و سپس به بصره نقل‌مکان نمود.[۸۰۰]

ویژگی‌های شخصیتی قصاص

با توجه به مطالب پیشین نقش حاکمیت در ایجاد و تقویت قصاص روشن می‌شود، در فصل‌های آغازین از منافقان و یهود به‌عنوان دو جریان سیاسی مخالف اهل‌بیت سخن به میان آمد؛ شکل‌گیری قصاص به اهداف هر دو جریان سیاسی جامعه عمل پوشاند؛ از یک‌سو جریان سیاسی پیروز سقیفه که با منع تدوین حدیث نبوی جامعه را با خلأ فکری جدی روبرو می‌دید با اعطای آزادی عمل به اهل کتاب این خلأ را پر نمود که سر برآوردن قصاص نمود عینی این سیاست بود و از سوی دیگر یهود توانست در لباس اسلام به بسیاری از اهدافی که در زمان پیامبر از رسیدن به آن‌ها ناکام مانده بود، جامعه عمل بپوشاند و با اخذ مجوز از خلیفه دوم فرایند یهودی‌سازی اسلام را در پیش گیرد. ازاین‌رو شاخصه یهودی و عوامگرایانه دو ویژگی مهم قصاص است که به یکدیگر وابسته‌اند. توضیح این دو خصلت به‌ خصوص عوام‌گرایی نشان می‌دهد فلسفه پشتیبانی سیاست از قصاص، استضعاف فکری مردم بوده است تا دین را در مقابل سیاست‌های خود ناکارآمد سازند.

ماهیت یهودی

اشاره شد که سنگ بنای قصه‌پردازی مبتنی بر تعالیم یهودی است، یکی از مهم‌ترین گروه جاعلان حدیث مرتبط با اسرائیلیات در تقسیم‌بندی‌های صورت گرفته قصاص هستند.[۸۰۱]
أبوشهبه معتقد است بسیاری از اسرائیلیات توسط اسلام یافتگان از اهل کتاب و سپس قصاص به کتب منتقل‌شده است.[۸۰۲] آغاز قصه‌پردازی از سوی تمیم داری در خلافت عمر و سپس فعالیت‌های کعب الاحبار و شاگرد وی أبوهریره نشان می‌دهد که با وجود نهی‌های مکرر پیامبر از تکیه‌بر کتب اهل کتاب و غنای بی‌مثال قرآن و روایات تلاش افرادی که به لباس اسلام درآمده بودند مؤثر افتاد.
یهود در زمان پیامبر(ص) فرصت انتشار مستقیم افکار و اندیشه‌های خود را نداشتند. آن‌ها در زمان حضور پیامبر(ص) در مکه به‌صورت موردی از طریق نضر بن حارث مطالبی را منتقل می‌نمودند.
در زمان حضور پیامبر در مدینه امکان حضور اهل کتاب درصحنه تبلیغ اندیشه یهودی فراهم نشد. حتی مشاهده کتاب تورات در دست عمر خشم پیامبر(ص) را برانگیخت.[۸۰۳] لیکن پس از حضرت در لباس اسلام به اهداف خود دست یافتند. نزدیکی علمای یهود به خلفا به هر دلیلی که باشد خواه تمایل خلفا و خواه دسیسه یهود برای نزدیکی به حاکمیت، زمینه‌ای برای آن‌ها فراهم آورد تا به پشتوانه جلب اعتماد خلیفه عقاید خود را به مسلمانان منتقل نمایند و برای افزایش ضریب نفوذ کلام خود مطالبشان را به کتاب‌های آسمانی و پیامبر(ص) منسوب نمایند.[۸۰۴]
در کنار میدان‌داری اهل کتاب در زمان خلیفه دوم، شاهد سختگیری نسبت به اصحاب ویژه پیامبر یعنی ابوذر و عبدالله بن مسعود هستیم. همچنین درحالی‌که نسبت به نقل حدیث پیامبر(ص) محدودیت ایجاد می‌شود نقل مطالب اهل کتاب مجوز دریافت می کند.
تمایل ذاتی مردم به سمت قصاص بی‌شک در موفقیت اهل کتاب در انتقال مفاهیم بی‌تأثیر نبوده است. گفته‌شده در بصره قاصی نابینا بود که تنها حدیث جرجیس را از حفظ داشت و به‌وسیله آن مردم را می‌گریاند.[۸۰۵]
بسیاری از قصه‌های اسرائیلی که برگرفته از کتب اهل کتاب است و شایسته شأن نبوت نیست. به‌صورت روایت درآمده است که سراسر خرافه و کذب هستند.[۸۰۶]

عوام‌گرایی

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رونق بازار قصاص تمایل مردم عوام به‌سوی آن‌ها بوده است. ارائه مطالب عجیب‌وغریب و جزئیات قصص که مطابق ذائقه عوام است و پایه و اساس علمی ندارد، مهم‌ترین دلیل تمایل مردم به‌سوی این گروه است.
ابن قتیبه در وجه دوم ورود فساد در حدیث به قصاص اشاره نموده است، وی می‌گوید شأن عوام نشستن نزد قصه‌گو، شنیدن سخنان عجیب و خارج از فطرت انسانی است که قلب‌ها را محزون می‌کند و چشمان را گریان می‌سازند. قصاص نیز از توجه عوام غایت استفاده را نموده و مطالب عجیب و احادیث دروغین را برایشان بیان می‌دارند.[۸۰۷] جلب‌توجه عوام و گریاندن آن‌ها یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های قصاص بوده است، بنابراین ذکر مطالب عجیب‌وغریب و احادیث دروغین را وسیله برای دستیابی به این هدف قرار می‌دادند.[۸۰۸] گفته‌شده قاصی قصه می‌گفت و نماز شروع شد، ترسید که مردم بعد از نماز متفرق شوند بنابراین گفت «یا فتیان العجائب بعد الصلاه».[۸۰۹]
ابن مفلح حنبلی پس از نهی برخی از علما در نشستن در مجلس قصاص، با تأکید بر احادیث دروغین آن‌ها، مجلس آن‌ها را تنها برای عوام سودمند دانسته است. وی در ادامه نظر خواص را این‌گونه بیان می‌دارد: «وَقَالَ إبْرَاهِیمُ الْحَرْبِیُّ: حَدَّثَنِی شُجَاعُ بْنُ مَخْلَدٍ قَالَ: لَقِیَنِی بِشْرُ بْنُ الْحَارِثِ وَأَنَا أُرِیدُ مَجْلِسَ مَنْصُورِ بْنِ عَمَّارٍ، فَقَالَ لِی: وَأَنْتَ أَیْضًا یَا شُجَاعُ ارْجِعْ، فَرَجَعَتُ، قَالَ إبْرَاهِیمُ: لَوْ کَانَ فِی هَذَا خَیْرٌ لَسَبَقَ إلَیْهِ الثَّوْرِیُّ وَوَکِیعٌ وَأَحْمَدُ وَبِشْرٌ»[۸۱۰] یعنی:«ابراهیم حربی گفت که شجاع بن مخلد این گونه نقل کرده که : بشر بن حارث را ملاقات کردم در حالی که می‌خواستم به مجلس منصور بن عمار بروم، [بشر بن حارث] به من گفت و تو هم شجاع؟![اهل شرکت در این مجالسی]، لذا برگشتم. ابراهیم [خودش] این گونه نتیجه می‌گیرد که اگر در این کار[رفتن به مجلس قصاص] خیری بود بزرگانی مانند ثوری، وکیع، احمد و بشر سبقت می‌جستند».
غزالی در بابی تحت عنوان «فیما یعده العامه من العلوم المحموده و لیس منها»، با یادآوری این نکته که منشأ التباس علوم مذموم با علوم شرعی(ممدوح) تحریف اسامی محمود و انتقال آن به علوم مذموم برای اغراض فاسد است، در ادامه از استحاله و تحریف برخی از علوم مانند فقه، توحید، تذکیر و حکمت و.. یاد می‌کند. وی می‌گوید هر یک از این علوم در روزگار وی دارای معنا و مفهوم دیگر شده است. وی در استحاله معنایی «ذکر و تذکیر» می‌گوید که در اصل دارای جایگاه ویژه‌ای در قرآن و روایات است اما اکنون دست‌مایه وعاظی شده است که با نقل قصص و اشعار به موعظه می‌پردازند. لیکن این هواپرستان و باطل سرایان احادیثی که در مورد اهمیت ذکر است را حجتی برای توجیه خود می‌آورند و با استناد به روایتی مثل «اذا مَررتُم بِرِیاضِ الجَنَّهِ فَارتَعُوا قیل و ما رِیاضُ الجَنَّه قَال مِجِالِسُ الذِّکر» یعنی:«هرگاه به باغ‌های بهشت گذر کردید، در آن بگردید و استفاده کنید، گفته شد باغ‌های بهشت چیست، فرمود مجالس ذکر»، عنوان «ذکر» را بر خرافات خود می‌گذارند در حالی که جایگاه ذکر محفوظ است و بسیاری از سلف از نشستن در محضر آنها [قصاص] نهی کرده‌اند.[۸۱۱]
رشید رضا با تأکید بر این‌که ایمان در قلب‌های عامه مردم در خواب است و احتیاج به بیداری دارد، به نقش تذکیر صحیح و موعظه حسن که مایه سعادت دنیا و آخرت است اشاره می کند، وی واعظان را طبیبان روح می‌نامد اما از شرایط زمان خود شکایت می کند که بسیاری از وعاظ دروغ‌گو بر بیماری می‌افزایند، گروهی را بر فسق و فجورشان جری می‌کنند و گروهی را در زهد عمیق می‌سازند. رشید رضا نظر بسیاری از اساتید مبنی بر این‌که علم اخلاق که ماده آن وعظ و ذکر است (برخلاف فقه) احتیاجی به مهارت ندارد را رد می‌کند وی تأکید می کند موضوع این علم قوای نفسانی و صفات روح است و اعمال نیز تابع اخلاق خوب یا بد است بنابراین این علم دقیق‌ترین علم است، ازاین‌روست که امام علی ع همه قصاص را به‌جز حسن بصری از مسجد بیرون کرد. درحالی‌که امروز مسجد الحسینی پر از قصاص است. اکتفا نمودن امام به حسن بصری ازآن‌رو بود که وی در جهت رضای خدا موعظه می‌کرد نه به سبب طمع و متمایل کردن قلب‌های مردم آن‌گونه که اکثر قصاص از آن زمان تا به امروز چنین کرده‌اند.[۸۱۲]
قصاص مجالس ذکر و موعظه را چنان تسخیر کرده بودند تا بدان جا که تصور این‌که قاصی صادق باشد سخت می‌نمود. سفیان ثوری وارد بصره شد و مهمان عطار گشت، عطار از وی خواست تا به مجلسی یکی از قصاص بروند باوجود اکراه در مجلس شرکت نمود و دریافت که وی صالح المری است و مجلسی متفاوت از قصاصی دارد که وی تصور می‌نمود بنابراین خطاب به میزبان گفت «لیس هذا بقاص هذا نذیر».[۸۱۳]
سطح نازل فعالیت‌های قصاص و مضامین عامیانه مطالب آن‌ها، سبب شد که مورد تمسخر قرارگرفته و برخی از فعالیت‌های آن‌ها به‌عنوان ضرب‌المثل و فکاهی نقل شود شاید این‌گونه رفتار با قصاص رویارویی با بی‌سوادی آن‌ها بوده است. زیرا تنها گریاندن مردم مورد هدف آن‌ها بود و در این راه از هر وسیله‌ای استفاده می‌نمودند. زمخشری افراط در گریاندن مردم را به‌صورت فکاهی این‌گونه بیان نموده است که به یکی از قصاص برخوردم که با مواعظ خود مردم را به گریه انداخت وقتی مجلس سراسر گریه و اندوه شد از میان وسایل خود تنبوری درآورد و شروع به آواز نمود و گفت بااین‌همه غم و اندوه به تفریح هم نیاز داریم.[۸۱۴] راغب در محاضرات الأدباء فصلی نام «من هزأ من القصاص» اختصاص داده است و به دعاها و روایات عجیب آن‌ها در قالب فکاهی اشاره نموده است.[۸۱۵]
فعالیت قصاص مخصوص مساجد نبود بلکه آن‌ها از این توانایی که برای تبلیغ دین بود برای کسب مایحتاج خود بهره می‌بردند، آن‌ها به‌سان دوره گردان در میادین و معابر مردم را پیرامون خود جمع می‌کردند و گاهی همراه قصه گفتن، نوشته‌هایی را به‌عنوان «تعویذ» می‌فروختند و ادعا می‌کردند که حاوی اسم اعظم است.[۸۱۶]
قصاص در فتوا دادن نیز دستی داشتند و ازآن‌رو که به سبب نوع فعالیت خود ارتباط بیشتری با مردم داشتند و ذائقه مردم نیز آن‌ها را می‌پسندید دارای تأثیری بیشتر از علمای زمانشان بودند. گفته‌شده فردی بنام «أبوزرعه» قاص مسجد حضرمیین بود، مادر ابوحنیفه در مورد مطلبی می‌خواست استفتاء نماید، ابوحنیفه به مادرش فتوا داد لیکن نپذیرفت و تأکید کرد جز آنچه ابوزرعه بگوید نمی‌پذیرد. ابوحنیفه همراه مادرش به نزد قاص رفتند و طلب فتوا نمودند، باوجوداینکه قاص به ابوحنیفه گفت تو از من عالم‌تر و فقیه‌تری اما مادر وی زمانی پذیرفت که فتوای ابوحنیفه از سوی قاص تأیید شد.[۸۱۷]
قصاص مردم عوام را جمع می‌نمودند اما آن‌ها را نه از خمر و زنا و غیبت نهی می‌کردند و نه به آن‌ها ارکان نماز و آداب بندگی می‌آموختند بلکه تمامی زمانی را که برای مردم سخنرانی می‌نمودند از استوای خدا بر عرش، تأویل صفات و مطالبی می‌گذراندند[۸۱۸] حمایت‌های مختلف عوام بی‌شک یکی از دلایل مهم توفیق قصاص بوده است، گفته‌شده است که یکی از قصه‌پردازان در مسجد بغداد مجلسی داشت و در تفسیر «عسی أن یبعثک» روایت می‌کرد که خداوند با پیامبرش در عرش نشسته است، این مطلب به گوش محمد بن جریر طبری رسید، ناراحت شد و بر وی گران آمد بنابراین کوشید تا به‌گونه‌ای به وی پاسخ دهد لذا بر سردر سرای خویش نوشت «سُبْحَانَ من لَیْسَ لَهُ أنیس … وَلَا لَهُ فِی عَرْشه جلیس» وقتی مرد عوام متوجه شدند خانه‌اش را سنگ‌باران کردند تا جایی که درب خانه‌اش شکست و خودش را نیز مجروح ساختند.[۸۱۹]
آن‌ها گاهی ظاهری درویش مآبانه را وسیله‌ای برای جلب‌توجه و جذب مردم قرار می‌دادند. ازاین‌رو به یکی از آن‌ها گفته شد که جبه خود را بفروشد گفت «اذا باع الصیاد شبکته فبأیّ شیٍ یصید».[۸۲۰]
تمایل افراطی عوام به دانستن جزئیات قصص گاهی قصاص را نیز در تنگنا قرار می‌داد. گفته‌شده در رقّه یکی از قصاص از بنی‌اسرائیل زیاد حدیث می‌گفت، روزی حجاج بن خیثمه به وی گفت اسم گاو بنی‌اسرائیل چه بود، وی پاسخ داد خیثمه. یکی از نوادگان ابوموسی اشعری گفت در کدام کتاب آن را یافتی؟ وی پاسخ داد در کتاب عمرو العاص.[۸۲۱]

نقش‌آفرینی در جنگ‌ها

حضور برخی از قصاص در میدان‌های جنگ به‌عنوان موعظه و تبلیغ و ایجاد روحیه در رزمندگان به فراگیری حوزه فعالیت آن‌ها و همچنین حضور آن‌ها در کنار اُمرا اشاره دارد، ابوالعباس الطبری یکی از فعالان در این زمینه بود. همچنین ابوایوب انصاری نقل می‌کند وقتی در زمان جنگ به قسطنطنیه رسیدیم، یکی از قصاص شروع به صحبت نمود.[۸۲۲] در برخی از منابع گفته‌شده این قاص عبدالله بن زید الأرزق بود است، وی به نقل از عُمر شهرت داشته است.[۸۲۳] بنابراین پیداست که قصاص با سخنان خود سبب تجدید روحیه سربازان می‌شده‌اند.
ابو حفص عثمان بن ابی العاتکه القاص الدمشقی نیز به عنوان «قاص الجند» در دمشق شهرت داشت.[۸۲۴]

مخالفت محدثان با جعلیات قصاص

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]




۱۳۶۴۰.۳
(۰.۰۰۰)

۱۴۳۶۱.۵
(۰.۰۰۰)

۱۳۶۵۲.۳
(۰.۰۰۰)

۱۴۴۳۷.۲
(۰.۰۰۰)

۱۳۶۴۵
(۰.۰۰۰)

۶۵۲۸.۶
(۰.۰۰۰)

مستغلات

۱۴۹.۹
(۰.۰۰۰)

۱۵۰.۳
(۰.۰۰۰)

۱۴۹.۶
(۰.۰۰۰)

۱۵۳.۵
(۰.۰۰۰)

۱۵۵.۵
(۰.۰۰۰)

۱۶۸.۹
(۰.۰۰۰)

بیمه

۱۱۰۵۱.۶
(۰.۰۰۰)

۱۰۹۹۹.۱
(۰.۰۰۰)

۱۱۲۱۸.۳
(۰.۰۰۰)

۱۱۱۳۵.۱
(۰.۰۰۰)

۱۲۳۴۰.۱
(۰.۰۰۰)

۶۹.۹
(۰.۰۰۰)

همان‌طور که از نتایج جداول فوق مشاهده می‌گردد، نرمال بودن پسماندهای مدل‌های برآوردی بر حسب توزیع نرمال برای بازدهی شاخص کلیه صنایع در هر ۶ مدل با فرض توزیع نرمال رد ‌گردید. نتایج آزمون مدل‌های با احتساب اثر سوئیچینگ نیز این موضوع را تایید نمود. در واقع مقادیر آورده شده مربوط به هر صنعت در هر یک از مدل‌ها از دو عدد تشکیل می‌شوند. رقم نخست مربوط به آماره آزمون جارک-برا[۱۸۱] می‌باشد و رقم داخل پرانتز مربوط به احتمال نرمال بودن توزیع جمله اخلال می‌باشد. در صورتی که ارقام مربوط به احتمال بیش از ۵ درصد باشد، توزیع نرمال مدل برآورد شده تایید می‌گردد، در غیر اینصورت توزیع متغیر در مدل برآورد شده از نوع دیگری (t و GED) تبعیت می‌کند. همانگونه که از نتایج جداول فوق مشاهده می‌گردد، در کلیه مدل‌ها و برای همه صنایع مقدار احتمال کمتر از ۵ درصد می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پس از آزمون نرمالیتی و رد تبعیت متغیر بازدهی شاخص در مدل‌های برآورد شده از توزیع نرمال، سوالی که در اینجا مطرح می‌شود اینکه کدام یک از توزیع‌های t و GED به عنوان توزیع مناسب متغیر برای مدل‌های برآورد شده به حساب می‌آید. در این رابطه با توجه به برخی محدودیت‌های وارده بر آزمون‌های نسبت درستنمایی معمولی، ضریب لاگرانژ و والد[۱۸۲]، از آزمون درستنمایی (LRPG) پیشنهاد شده توسط گارسیا و پرون[۱۸۳] (۱۹۹۶) استفاده می‌گردد. آنها برای آزمون پیشنهادی خود از رویکرد حد بالایی داویس[۱۸۴] (۱۹۸۷) استفاده نمودند و با تعریف به عنوان ارزش لگاریتم درستنمایی تحت فرضیه صفر و به عنوان ارزش لگاریتم درستمایی تحت فرضیه جایگزین، آماره آزمون خود را به صورت () تعریف نمودند.
با توجه به تفاسیر فوق در این رابطه ابتدا پس از تخمین هر یک از مدل‌های ۱۸ گانه هر صنعت، ارزش لگاریتم درستمایی آنها استخراج می‌شود. در جدول زیر مقادیر ارزش لگاریتم درستنمایی هر یک از مدل‌ها در صنایع بر حسب نوع تابع توزیع در ستون‌های مربوطه آورده شده است. سپس مقدار آماره آزمون را بر اساس فرمول () بدست آمد. این مقادیر در ستون پایانی مربوط به هر یک از مدل‌های برآورد شده در جدول (۴-۸) ارائه شده است. پس از استخراج آماره LR، مقدار آن با آماره در سطح ۵ درصد مقایسه می‌گردد. در صورتی که مقدار آماره ، بیشتر از آماره باشد، توزیعی که ارزش لگاریتم درستمایی بیشتری دارد به عنوان توزیع بهینه انتخاب می‌گردد، در غیر اینصورت اگر مقدار آماره LR، کمتر از آماره باشد، توزیعی که ارزش لگاریتم درستمایی کمتری دارد به عنوان توزیع بهینه انتخاب می‌گردد. شایان ذکر است که در بررسی زوجی توزیع‌ها، توزیعی که ارزش لگاریتم درستمایی بیشتری دارد به عنوان L1 و توزیعی که ارزش لگاریتم درستمایی کمتری دارد به عنوان L0 در تعیین مقدار در نظر گرفته می‌شود.
درصورتی که بخواهیم مدل بهینه را در میان ۶ مدل بر حسب دو نوع توزیع انتخاب نماییم، ابتدا مدلی که دارای بیشترین مقدار ارزش لگاریتم درستمایی است را انتخاب نموده و پس از انتخاب مدل، آزمون را برای توابع توزیع آن مدل بصورت موارد ذکر شده در فوق انجام و توزیع بهینه انتخاب می‌گردد. به عنوان نمونه در صنعت سرمایه‌گذاری، بیشترین ارزش لگاریتم درستنمایی مربوط به مدل EGARCH-M برای تابع توزیع t می‌باشد. پس از انتخاب مدل، نتیجه آزمون برابر با ۷.۸۸ می‌باشد که بالاتر از آماره در سطح ۵ درصد می‌باشد. بنابراین توزیع بهینه متغیر بازدهی شاخص در این مدل، توزیع t می‌باشد.

جدول (۴-۸): نتایج آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون در مدل‌های خانواده GARCH بدون لحاظ نمودن اثر سوئیچینگ

صنعت

GARCH

EGARCH

IGARCH

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]




۱-۴-۱٫ مبحث امامت از منظر اهل سنت:

در اندیشه اهل سنت، چون نصب امام وظیفه مکلفین است، از این رو امامت از فروع به حساب می‌آید[۲۴] و جایگاه اصلی آن علم فقه است که از افعال مکلفین بحث می‌کند.
هم چنین چون اهل سنت وجود امام را در بقای دین شرط نمی‌دانند، بلکه نظام امور مسلمین را منوط به او می‌دانند به گونه ای که اگر امور مسلمین به نحوی دیگر انتظام یابد، نیازی به وجود امام نباشد، از این رو امامت در دیدگاه آنها از فروع دین است[۲۵].
با وجود این که اهل سنت نصب امام را واجب کفایی و جایگاه بحث از آن را علم فقه می‌دانند، ولی در علم کلام از امامت بحث می‌کنند. تفتازانی در این باره می‌نویسد:
«هیچ نزاعی نیست در این که مباحث امامت به علم فروع سزاوارتر است، زیرا عهده دار شدن امامت و نصب امامی که دارای اوصاف مخصوصی است از واجبات کفایی است و این واجبات، امور کلی است که مصالح دینی و دنیوی و انتظام امور مردم به آنها مربوط می‌شود. از این رو شارع اجمالا تحصیل این امور را قصد کرده است، بدون این که حصول این امور را از تک تک افراد بخواهد و روشن است که این امور از احکام عملیه است نه اعتقادیه»[۲۶].
میر سید شریف جرجانی نیز آورده است:
«بر خلاف شیعه امامت از اصول دین و اعتقادات نیست، بلکه امامت در نزد ما از فروع مرتبط با افعال مکلفین است، زیرا نصب امام در نزد ما سمعا بر امت واجب است»[۲۷].
شارح مقاصد در جواب این که چرا اهل سنت در علم کلام از امامت بحث می‌کنند، می‌نویسد:
«لکن چون در بین مردم در باب امامت اعتقادات فاسد و اختلافات خصمانه به خصوص از سوی روافض و خوارج، رواج یافته است و هر فرقه ای متمایل به تعصباتی شده است که سبب رد بسیاری از قواعد اسلام و نقض عقاعد مسلمین به واسطه افعال مکلفین می‌گردد، علمای کلام باب امامت را به ابواب علم کلام ملحق ساخته اند»[۲۸].
شارح مواقف نیز در این باره می‌گوید:
«ما بحث امام را به علت پیروی از پیشینیان خود در علم کلام ذکر کردیم، زیرا عادت متکلمین بر این استوار شده است که امامت را در آخر کتابشان بحث نمایند»[۲۹].
البته، از میان اهل سنت قاضی بیضاوی در کتاب «المنهاج» خود تصریح کرده است که امامت از بزرگ ترین مسائل اصول دین است و مخالفت با آن موجب کفر و بدعت است[۳۰].
بنابر این اکثر اهل سنت به علت جایگاهی که برای امامت قائل هستند و آن را در حد یک حاکم دنیوی تنزل می‌دهند، امامت را فرع دین می‌دانند و جایگاه بحث از آن را علم فقه معرفی می‌کنند، ولی در عمل در علم کلام از آن بحث می‌کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴-۱٫ مبحث امامت در نگاه شیعه:

بزرگان و دانشمندان شیعه بالاتفاق امامت را از اصول دین می‌دانند و جایگاه ویژه ای در بین اعتقادات به آن قائل هستند و همواره مبحث امامت را در کتب کلامی خود بعد از بحث نبوت مطرح می‌کنند.
شیخ مفید، فهم عمیق و راستین از توحید را منوط به امامت دانسته است. خلاصه دیدگاه وی این است که شناخت ناقص و «من وجهٍ» در توحید، با جهل فاصله‏ای ندارد و شناخت کامل برای بشر و به روش های بشری، قابل حصول نیست و تنها طریق شناخت کامل، شناخت از طریق امامت است[۳۱]. شیخ طوسی نیز در مقدمه تلخیص الشافی بر این نکته تأکید کرده است[۳۲]. در حقیقت این برداشت از روایات موجود در این باب می باشد. در این روایات بین امام شناسی و خداشناسی ارتباط داده شده است. در روایتی از امام حسین (ع) می خوانیم:
«یا ایها الناس ان الله و الله ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عباده من سواه فقال له رجل بابی انت و امی یا ابن رسول الله ما معرفه الله؟ قال: معرفه اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته»[۳۳]
یعنی: ای مردم! سوگند به خدا، همانا خداوند بندگان را نیافرید، مگر به سبب این که او را بشناسند و هنگامی که او را شناختند او را بپرستند و زمانی که او را پرستیدند به سبب پرستش او از عبادت غیر او بی نیاز گردند. در این هنگام مردی به امام (ع) عرض کرد: پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا! شناخت خدا چیست؟ امام (ع) پاسخ داد (شناخت خدا) همان شناخت مردم هر زمان امام خودشان را است، امامی که طاعت از او بر آنان واجب است.
غرض این که، امامت، شاخص فهم راستین عقاید دینی است و تمایز بین فهم درست از قرائت‌های نادرست از اصول عقاید دینی به ویژه توحید، به وسیله امامت حاصل می‏شود.

۳-۴-۱٫ ادله شیعه:

۱٫امامیه بر این باور است چنان که ابتدای شریعت به وجود نبی موقوف است، بقای دین و شریعت هم به وجود امام موقوف است. به دیگر سخن؛ نیاز دین به امام به منزله نیاز آن به نبی است[۳۴]، لذا امامت؛ مانند نبوت از اصول دین شمرده می‌شود.

    1. امام فقط شأن رهبری جامعه را ندارد، بلکه شیعه سه شأن مهم برای امام قائل است که عبارتند از: ریاست عامه یا رهبری اجتماع، مرجعیت دینی و ولایت معنوی. با توجه به این شؤون سه گانه امامت از اصول دین خواهد بود.
    1. شیعه تعیین امام را فعل خداوند می‌داند لذا جایگاه امامت در کلام خواهد بود، زیرا بحث از افعال الاهی در کلام مطرح می‌شود.

۴٫حدیث وجوب شناخت امام، از احادیث مورد قبول شیعه و سنی است. این حدیث با الفاظ مختلفی که همه آنها معنای واحدی را می‌رساند، روایت شده است. در نقلی آمده است:
«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»[۳۵].
هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.
و در مسند احمد آمده است: «من مات بغیر امام مات میته جاهلیه»[۳۶] هرکه بدون امام بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است. به صورت‌های دیگر نیز این روایت نقل شده است.
این حدیث دلالت صریح دارد که جاهل به امام و منکر وی کافر است، همان طور که اگر کسی منکر پیامبر۶ و جاهل به او باشد، کافر است و همان گونه که نبوت از اصول دین است، امامت نیز از اصول دین می‌باشد.
۵٫اگر امامت از فروع باشد، تقلید در آن جایز خواهد بود و برای همه مجاز خواهد بود که هر کسی را خواست، امام قرار دهد و از وی تبعیت نماید. و حال آن که تعدد امام را هیچ کس حتی اهل سنت نیز به علت وجود مفاسد بسیار نمیپذیرد و هم چنین، اهل سنت بسیاری از مخالفین امامت ابو بکر را توبیخ می‌کردند و از برخی به زور بیعت میگرفتند[۳۷]و این با فرع بودن امامت و جواز تقلید در آن تناقض دارد .
۶٫نزول آیه تبلیغ و آیه اکمال در روز غدیر خم که ناظر به تعیین امام میباشند و توجه به محتوای این دو آیه، نشان گر این است که امامت از جمله اصول است، زیرا خداوند در این آیات عدم معرفی امام را مساوی با عدم تبلیغ رسالت قرار داده است (وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ)[۳۸] و امام را اکمال دین و اتمام نعمت شمرده است.(الیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی)[۳۹].

    1. احادیث بسیاری وارد شده است که صحت اعمال منوط به صحت ولایت است، همان گونه که صحت اعمال منوط به توحید و نبوت است و این همان معنای اصل میباشد[۴۰].
    1. همه علما اعم از شیعه و سنی، بحث امامت را در کتب عقاید بحث کردهاند.

۵-۱٫ فصل پنجم:
چیستی امامت

۱-۵-۱٫ مقدمه

متکلمان در تعریف امامت به دو گروه تقسیم شده‌اند یک گروه؛ مانند سید مرتضی در کتاب‌های «الشافی فی الامامه» و «الذخیره فی علم الکلام» و شیخ طوسی در کتاب «الاقتصاد فی ما یتعلق بالاعتقاد» و عبد الجبار معتزلی در کتاب «المغنی» امامت را تعریف نکرده‌اند، شاید به این دلیل که بی نیاز از تعریف دانسته‌اند.
گروهی دیگر در نخستین گام در بحث امامت و پیش از هر بحث دیگری به تعریف امامت مبادرت ورزیده‌اند.
پیش از آن که به برخی از این تعاریف به خصوص تعاریف محقق طوسی و فاضل قوشچی پرداخته شود، به واژه امام در لغت و هم چنین کاربرد آن در قرآن کریم اشاره ای می‌شود.

۲-۵-۱٫ واژه امام در لغت

واژه امام و امامت از ماده (أ م م) و از فعل أَمَّ یأُمُّ به معنای قصد کردن مشتق شده است. امام بر وزن کتاب در اصل مصدر می‌باشد، سپس بر هر کس یا چیزی که مقصود واقع شود، اطلاق گشته است[۴۱].
در معانی امام معانی زیر دیده می‌شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]




۴-۴-۱- مسئله بهینه ­سازی برنامه­ ریزی…………………………………………………………………………………………………………………………………..۷۶
۴-۴-۲- مسئله بهینه­سازی سود بازیگران در بهره ­برداری…………………………………………………………………………………………………………..۷۷
۴-۴-۳- مدل بازار ومحاسبه قیمت………………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۰
۴-۴-۴- نحوه درنظرگرفتن مدل احتمالی منابع بادی درچارچوب پیشنهادی…………………………………………………………………………………۸۳
۴-۴-۵-مدل­سازی هزینه سرمایه ­گذاری………………………………………………………………………………………………………………………………….۸۳
۴-۵- مدل پیشنهادی برای بهره برداری ازخودروهای برق­ده……………………………………………………………………………………………….۸۴
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۶- خلاصه ونتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………….۸۶
:
۵-۱ –مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۸۹
۵-۲- شبکه نمونه………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۸۹
۵-۳-مطالعات عددی وتحلیل نتایج با درنظرگرفتن نقش منابع بادی درکنار راهکار مدیریت مصرف……………………………………….. ۹۰
۵-۳-۱-آنالیز تحلیل حساسیت نسبت به سقف قیمت بازار………………………………………………………………………………………………………..۹۱
۵-۳-۲-درنظرگرفتن خروجی­ها به صورت احتمالاتی……………………………………………………………………………………………………………… ۹۳
۵-۴- برنامه ریزی بهره ­برداری از منابع بادی وخودروهای برق ده درکنار اجرای راهکارهای مدیریت مصرف………………………………. ۹۴
۵-۴-۱- مطالعه عددی و تحلیل نتایج،نقش خودروهای برق ده درافزایش ضریب ظرفیت منابع بادی………………………………………………۹۵
۵-۵- نتیجه ­گیری وخلاصه……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۸
: ها
۶-۱- جمع­بندی ونتیجه­گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۰
۶-۲- پیشنهادها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۱

– الف: منابع غیرفارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۰۳
چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱۰۶
فهرست جدول­ها
عنوان صفحه
جدول (۲-۱) تقسیم‌بندیDGبراساس ظرفیت تولید……………………………………………………………………………………………..۱۳
جدول (۲-۲) برخی ازتکنولوژی‌هایDGوظرفیت قابل دسترس……………………………………………………………………………..۱۴
۲۵

جدول(۲-۵): بررسی قابلیت‌های فنی انواع تکنولوژی‌های تولیدپراکنده………………………………………………………………………..۳۱
جدول (۳-۱): انواع توابع تقاضا………………………………………………………………………………………………………………………………۵۱
جدول(۳-۲): مفاهیم الاستیسیته…………………………………………………………………………………………………………………………….. ۵۳
جدول (۵-۱): داده ­های مربوط به تکنولوژی های تولید پراکنده…………………………………………………………………………………..۸۹
جدول (۵-۲):بار در دوره­ های مختلف ومدت زمان های آن…………………………………………………………………………………………..۹۰
جدول (۵-۳): نتایج عددی بهره ­برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راه­کارهای مدیریت مصرف………………………………………..۹۱
جدول (۵-۴): نتایج عددی بهره ­برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راه­کارهای مدیریت مصرف………………………………………. ۹۲
جدول (۵-۵): نتایج عددی بهره ­برداری ازمنابع بادی درکناراجرای راهکارهای مدیریت مصرف……………………………………… ۹۶
فهرست شکل­ها
عنوان صفحه
…………………………………………………………………………………………. 15
شکل (۳-۱): جابجایی منحنی به علت تولید منابع تجدیدپذیر…………………………………………………………………………………. ۴۱
درتغییرقیمت بازار………………………………………………………………………………………………………. ۴۸
شکل (۳-۳): تاثیر بارهای پاسخگو در کاهش قیمت بازار………………………………………………………………………………………… ۵۰
شکل(۳-۴): مقایسه انواع توابع تقاضا با ضرایب ثابت یکسان…………………………………………………………………………………… ۵۱
شکل (۳-۵): الاستیسیته………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۵۴
شکل (۳-۶): منحنی تابع تقاضای خطی………………………………………………………………………………………………………………….۵۴
شکل (۳-۷): منحنی تابع تقاضای توانی…………………………………………………………………………………………………………………..۵۵
شکل (۳-۸):شکل شماتیکی ارتباط مخابراتی بین خودروی برق­ده وشبکه‌ی قدرت………………………………………………………۵۹
شکل (۳-۹): نمونه ­ای از هاب انرژی………………………………………………………………………………………………………………………۶۲
شکل (۳-۱۰): شرکت منایع سمت تولید ومصرف در بازار عمده فروشی برق……………………………………………………………. ۶۳
شکل (۳-۱۱): استراتژی مدیریت سمت مصرف با تمرکز برارتباط بین شرکت برق ومشترک…………………………………………۶۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]