کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۷- دانش‌آموزان دختر و پسر ورزشکار در ارزش تکلیف با یکدیگر تفاوت معنی‌داری دارند.
۸- دانش‌آموزان دختر و پسر ورزشکار در تلاش با یکدیگر تفاوت معنی‌داری دارند.
۵.۱.حدود تحقیق
حدود این پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار دوره دوم متوسطه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲ می‌باشد.
۶.۱. تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه‌های کلیدی
متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش عوامل شناختی – انگیزشی که شامل متغیرهای: اهداف پیشرفت، باورهای هوشی، تلاش و ارزش تکلیف می‌باشد که دراین بخش به تعاریف مفهومی و عملیاتی این متغیرها می‌پردازیم.
۱.۶.۱. اهداف پیشرفت[۱۱]
اهداف پیشرفت بیانگر دلایل و مقاصد فرد برای درگیر شدن در تکالیف تحصیلی است (دوئک ولگت،۱۹۸۶، براتن، واسترمسو،۲۰۰۳ رستگار،۱۳۸۵). اهداف پیشرفت(تبحری، رویکرد، عملکرد، و اجتناب – عملکرد)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعریف عملیاتی: اهداف پیشرفت(تبحری، رویکرد، عملکرد، و اجتناب – عملکرد)در این پژوهش به وسیله پرسشنامه استاندارد که توسط( میدلتن و میگلی۱۹۹۷، نقل از رستگار،۱۳۸۵) تدوین شده است. اندازه گیری می شود.
اهداف پیشرفت شامل سه مؤلفه
۱.۱.۶.۱. اهداف تبحری[۱۲]
به اهدافی اطلاق می‌گردد که در آن فرد بر سخت‌ کوشی و پذیرش خطاها به عنوان عنصری از یادگیری، ایجاد مهارتهای جدید، فهم دقیق مطالب و توجه به فرایند یادگیری متمرکز است(دوئک، ۱۹۸۸، ریان و پنتریچ[۱۳]،۱۹۹۷، خیابانی ۱۳۸۱).
۲.۱.۶.۱. اهداف رویکرد – عملکرد[۱۴]
به اهدافی گفته می‌شود که در آن توجه به کسب نمرات بالا، بهتر از دیگران عمل کردن و دریافت پاداش متمرکز است (ریان و پنتریچ، ۱۹۹۷، دوئک و، ۱۹۸۸، رستگار، ۱۳۸۵).
۳.۱.۶.۱. اهداف اجتناب – عملکرد[۱۵]
به اهدافی گفته می‌شود که در آن توجه فرد به بدست آوردن قضاوتهای مثبت از طرف دیگران و با هوش جلوه دادن خود جهت اجتناب از تنبیه معطوف است (ریان و پنتریچ، ۱۹۹۷، رستگار ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی:در این پژوهش به وسیله پرسشنامه‌ای که توسط (میدلتن و میگلی۱۹۹۷، رستگار،۱۳۸۵) تدوین شده است، اندازه گیری می‌شود.
۲.۶.۱. باورهای هوشی[۱۶]
به باورهای فرد در مورد توانایی هوش خود به عنون یکی از فعالیت‌های ذهنی اشاره دارد و شامل دو نوع باورهای هوشی ذاتی و افزایش است.
۱.۲.۶.۱. باورهای هوشی افزایشی[۱۷]
به باورهای اشاره دارد که در آن فرد هوش خود را کیفیتی مهارپذیر، قابل کنترل و انعطاف‌پذیر می‌داند که می‌توان آنرا به شیوه‌های گوناگون مانند کسب تجربه، تلاش فردی و بهبود مهارت‌های یادگیری افزایش داد (دوئک، ۱۹۸۸).
۲.۲.۶.۱. باورهای هوشی ذاتی[۱۸]
به باورهای اشاره دارد که در آن فرد هوش را کیفیتی ثابت و غیر قابل تغییر می‌داند که قابل اندازه گیری و ارزیابی بوده و نمی‌توان آنرا افزایش داد (دوئک، ۱۹۸۸).
تعریف عملیاتی:در این پژوهش باورهای هوشی(ذاتی و افزایشی) به وسیله پرسشنامه‌ی استاندارد که توسط (دوپی‌رات و مارین ۲۰۰۵، رستگار، ۱۳۸۵) تدوین شده است، اندازه‌گیری می‌شود.
۳.۶.۱. تلاش[۱۹]
تلاش حاکی از تمایل فرد برای انجام تکلیف و مداومت بر انجام آن تا اتمام تکلیف می‌باشد(پنتریچ و همکاران، ۱۹۹۱، فولاد چنگ، ۱۳۸۱). تلاش در این پژوهش به عنوان بعد رفتاری مدنظر است.
تعریف عملیاتی : تلاش در این پژوهش به وسیله پرسشنامه‌ی استاندارد که توسط دو پی رات و مارین ۲۰۰۵، رستگار، ۱۳۸۵) تدوین شده است اندازه‌گیری می‌شود.
۴.۶.۱. ارزش تکلیف[۲۰]
ارزش تکلیف محرکی است برای درگیری در فعالیت‌های تحصیلی و به میزان سودمندی و جذابیت ادارک شده تکالیف اشاره دارد (اکلز وایفیلد[۲۱]، ۱۹۹۲، بانگ[۲۲] ۲۰۰۳، رستگار ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی: ارزش تکلیف در این پژوهش به وسیله پرسشنامه ی استاندارد که توسط پنتریچ و همکاران ۱۹۹۱، حجازی و همکاران، ۱۳۸۷) تدوین شده است، اندازه گیری می‌شود.
ورزشکار: در این پژوهش دانش‌آموزان عضو تیمهای ورزشی مدرسه و در حالت کلی ورزش می‌کنند ورزشکار در نظر گرفته شده است.
غیر ورزشکار: دانش‌آموزانی که عضو تیمهای ورزشی مدرسه نبوده ودر حالت کلی ورزش نمی‌کنند. ۱-۷- روش تحقیق
در این پژوهش، متغیرهای موجود از نظر هدف با بهره گرفتن از نوع تحقیق کاربردی و از لحاظ جمع‌ آوری داده‌ها از روش پیمایشی مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
۸.۱..قلمرو تحقیق
حدود این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار دوره دوم متوسطه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲ می باشد.
۹.۱.- جامعه آماری وحجم نمونه
در این طرح جامعه آماری، شامل کلیه دانش‌آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار در دوره ی دوم متوسطه شهرستان تبریز درنواحی پنجگانه آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ مشغول به تحصیل می‌باشند.که تعداد آنها در جدول (۳-۱) آمده است.
جدول شماره (۳-۱) تفکیک دانش آموزان بر حسب جنس و گروه

گروه
جنس
ورزشکار
غیر ورزشکار
دختر
۱۵۳۰۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:46:00 ب.ظ ]




بنا بر تقسیم بندی جیمز روزنا در مورد نقش تصمیم گیری، ظاهراً نقش شخصیت نخبگان، عامل تعیین کننده ای است. برای توضیح این پدیده بهتر است ساختار های تأثیر گذار بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم. ساختار های تأثیر گذار معمولاً بر دو نوعند:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف: ساختار های رسمی که به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم توسط نهاد قانونی، جایگاه مشخص خود را دارند. عناصر ساختار رسمی و مؤثر در فرایند سیاستگذاری عبارتند از:
مقام معظم رهبری
مجمع تشخیص مصلحت
ریاست جمهوری
مجلس شورای اسلامی
شورای عالی امنیت ملی
۶- وزارت امور خارجه
مقام معظم رهبری که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی وظایف زیر را بر عهده دارد: ترسیم سیاست های کلی نظام، نظارت بر اجرای سیاست های کلی، ارجاع مشکلات غیر قابل حل از طریق عادی به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعطای حکم عزل و نصب ریاست جمهوری، تعیین فرماندهان عالی نیروهای مسلح، اعلان جنگ و صلح و همه پرسی.
مجمع تشخیص مصلحت وظایف زیر را بر عهده دارد: حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست و توسط رهبر به این مرجع ارجاع می شود و حل اختلاف میان نقطه نظرات نمایندگان مجلس و شورای نگهبان
ریاست جمهوری وظایف زیر را بر عهده دارد: طبق قانون اساسی (اصول ۱۱۳، ۱۲۴ و ۱۳۳) عالی ترین مقام پس از رهبری ریاست جمهوری است. ریاست جمهوری به اعتبار رئیس هیأت وزیران در تنظیم لوایح مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی مؤثر است و می تواند نقطه نظرات شخصی خویش را در لوایح نفوذ دهد. به طور کلی لوایح از خط و مشی کلی رئیس جمهور الهام می گیرد. همچنین رئیس جمهور و هیأت وزیران در نحوه ی اجرای سیاست خارجی جمهوری اسلامی و تدوین سیاست ها و هماهنگی بین آنها، برقراری و قطع روابط دیپلماتیک با صلاح دید رهبر و یا نقش بارزی دارند.
لازم به ذکر است که سفرا و نمایندگان سیاسی ایران در کشور های دیگر به عنوان نماینده ی رئیس جمهور حضور پیدا می کنند. همچنین امضای عهد نامه ها، مقاوله نامه ها و پروتکل ها پس از تصویب مجلس با رئیس جمهور است.
مجلس شورای اسلامی وظایف زیر را بر عهده دارد: طبق قانون اساسی (اصول ۷۷، ۷۸ و ۱۳۹) تأثیر و مشارکت مجلس در تصمیمات مربوط به سیاست خارجی از دو روش مستقیم و غیر مستقیم صورت می گیرد. در مکانیزم مستقیم با توجه به نقش مجلس در تصویب پیشنهاد های هیأت وزیران در قالب لوایح و یا صرف پیشنهاد مربوط به تغییرات جزئی خطوط مرزی با تصویب چهار پنجم نمایندگان، استقراض، مصالحه ی دعاوی بین المللی و ارجاع آن ها به داوری، انتقال اموال به خارج از کشور، تأثیر مستقیم مجلس در تصمیم گیری ظاهری می شود. در روش غیر مستقیم، تأثیر مجلس بر تصمیم گیری در سیاست خارجی می توان به نقش مجلس در کاهش و افزایش بودجه مربوط به اعمال سیاست خارجی، طرح سؤال و استیضاح و تذکر به وزیر امور خارجه و نهایتاً طرح پیشنهادی مجلسبرای تصویب قانون اشاره نمود. در این راستا، نقش شورای نگهبان به عنوان نقطه ی نظاراتی، کنترلی بر مصوبات مجلس و تأثیر آن را نباید از نظر دور داشت.
شورای عالی امنیت ملی وظایف زیر را بر عهده دارد: طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی اتخاذ تدابیر دفاعی و امنیتی با بهره گرفتن از امکتنات کشور بر عهده ی شورای عالی امنیت ملی است که مصوبات آن پس از تأیید رهبر لازم الاجراست.
وزارت خارجه وظایف زیر را بر عهده دارد: نقش وزارت امور خارجه در روند تصمیم گیری اگرچه از لحاظ ساختار رسمی صراحت ندارد اما بارز و بسیار مؤثر است. زیرا مجرای کارشناسی و نشظرات تخصصی در مورد مسایل روابط بین المللی از کانال وزارت امور خارجه در روند تصمیم گیری قرار می گیرد.
علاوه بر آن جمع آوری اطلاعات که امروزه نقش زیر بنایی مهمی در هدایت جریانات دارد بر عهده ی این وزارت خانه است. مزید بر آن می توان فعالیت هایی از قبیل اداره ی هیأت های دیپلماتیک، انجام مذاکرات و اجرای تصمیمات سیاست خارجی در سطح خرده سیستمی را که در زیر مجموعه صلاحیت های هدایتی و اجرایی گنجانیده می شود، به وزارت خارجه منتسب کرد.
اتخاذ یک جهت گیری در سیاست خارجی نباید خارج از اصول مطرح شده در قانون اساسی باشد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در زمینه ی سیاست خارجی اصول زیادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم صدق می کند ولی ۴ اصل به طور مستقیم در قانون اساسی ایران وجود دارد که مستقیماً به سیاست خارجی مربوط می شود:
اصل ۱۵۲: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه ی مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.
اصل ۱۵۳: هر گونه قرارداد که موجب سلطه ی بیگانه بر منافع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤون کشور گردد ممنوع است.
اصل ۱۵۴: جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه ی بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه ی مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه ی حق طلبانه ی مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.
اصل ۱۵۵: دولت جمهوری اسلامی ایران می تواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر اینکه بر طبق قوانین ایران خائن و تبهکار شناخته شوند. (سایت مقالات علمی ایران)

۲-۱۲ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مشروطه تاکنون و گفتمان های حاکم بر آن:

برای فهم موضوع، جهت گیری های سیاست خارجی ایران از مشروطه تا کنون، در جدول زیر آورده شده است. و سپس به تبیین جهت گیری های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازیم.

نوع جهت گیری

مصادیق

نتیجه

جنگ جهانی اول

نقص بی طرفی و اشغال ایران

بی طرفی

جنگ جهانی دوم

نقص بی طرفی و اشغال ایران

بحران خلیج فارس

رعایت بی طرفی

سازش
و
همکاری

اخذ امتیازات و انعقاد قرار داد ها
حضور و نفوذ قدرت ها در ایران و دخالت در امور کشور
تسلیم در برابر تجوز بیگانگان در جنگ های جهانی اول و دوم و کناره گذاری سیاست بی طرفی و اعلام جنگ به آلمان و ژاپن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ب.ظ ]




حبیب: دل من پیش توئه.
فروغالزمان: میگن پس چرا پا پیش نمیگذاره
حبیب: بگو یه برادر علیل داره، همه رفتن سی زندگی خودشون، بگو میمونه حبیب، حبیب هم باید قوم و خویش و یار و غار و کس و کار اون باشه، اونه که بیکسه.
فروغالزمان: اگه تو بخوای، من به خوبی تو و بدی اون میسازم، تر و خشکش میکنم، اگه بخواد سرشم میجورم، تو که یار بیکسونی، حبیب عالم، من از همه بیکسترم.
حبیب: تنهایی تو و اون توفیر داره، مثل تنهایی من و خدا، خدام تنهاست.» (مرکز:۵۸۰-۵۸۱)
* «فروغالزمان و حبیب در حیاط مشغول قدم زدن و صحبت هستند.
فروغ: خواستم تو خونه ببریمون گردش، بیحجاب، شونه به شونه، انگار زن و شوهرا، آخرین مد جورناله، برای شما برم کردم، …» (مرکز:۶۰۴)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. «فروغالزمان» شخصیتی است صبور، آنقدر که به امید ازدواج با «حبیب» ده، چهارده سال در آن خانه مقیم میشود؛ «مهمان چند روزه، چند ساله شد.»
    1. او در برابر سرنوشت تسلیم است؛ این را علاوه بر امید و انتظار چندین سالهاش به وصال، از انس و اعتقاد فراوانش به تفال زدن از دیوان خواجهی شیراز درمییابیم. او مانند همهی انسانهای ناامید و بیدستاویز، از سر ناچاری به تفال پناه میبرد و به دنبال سخنی درخور و دلخواه از زبان »حافظ»، کتاب را میگشاید:

* «فروغ: قسم میدم، گذشتههامون که گذشته، طالع حالمونو بنما.» (مرکز:۵۷۸)
و مانند همهی انسانهای ناتوان در تصمیمگیری، که برای انجام یا عدم انجام کاری یا تصمیمی، نظر «عالم غیب» را شرط میدانند، رفتار میکند.
* «فروغ: …امروز که پا شدم، دست کردم حافظو از سر بخاری ورداشتم، فال گرفتم، این غزل اومد:
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
حافظ دروغوم نمیگه، همشهریمه، همدردومه، از وقتی قدوم به سر طاقچه رسید، سر طاقچه یه قرآن دیدم، یه حافظ…» (مرکز:۶۰۵)
از نکات قابل اهمیت در مورد این شخصیت، که سبب شده آن را در ردهی شخصیتهای فرعی درجه اول به شمار آوریم، این است که با کمک آن، به شناخت کاملتر و بهتر شخصیت اصلی داستان، «حبیب» نائل میشویم. ما از گفتگوهای میان «حبیب» و «فروغالزمان» به نکاتی در مورد گذشتهی «حبیب» پی میبریم و از احساسات گذشته و حال او آگاه میشویم. هنگامی که «فروغالزمان» در مقابل «حبیب» قرار میگیرد، مدام برایش از احساسات خود و اعتراف به داشتن احساسات قوی او میگوید و جملاتی را که احساسات «حبیب» را تحریک کند، ادا میکند:
* «اتاق حبیب.
حبیب در رختخواب خود دراز کشیده. فروغالزمان با یک سینی پارچ و آب و لیوان وارد اتاق میشود و به سوی حبیب میرود.
حبیب: آب نطلبیده مراده.
فروغ: مراد که خودتونید حبیب عالم. جاتون راحته، سر شب که میام جاتونو پهن کنم، درارو میبندم، پردهها رو میندازم، میام زیر لحافتون، اما تنهایی جونوم یخ میکنه، جون زنا تابستونام خنکه، اما جون مردا زمستونام داغه. کوچیک که بودم، دم صبح میرفتم تو جای آقام، میسریدم زیر لحافشون، جاشون انگار سربینهی حموم، آتیش میبارید. حالا نه تنها دم صبح، از سر شب، سرما سرمام میشه. (مرکز:۵۷۸)
ولی در مقابل، نه تنها احساسات «حبیب» تحریک نمیشود، بلکه در برابر جملات احساسی «فروغالزمان»، پاسخی منطقی تحویل میدهد:
* «حبیب: هوا سرده، یه چیزی تنت کن.»
پی بردن به شخصیت منطقی و محکم «حبیب» و ایمان آوردن به اینکه او به خاطر تمایلات عاطفی شخصی و لذات طبیعی از تعهد و مسئولیتی که پذیرفته، یعنی سرپرستی «مجید» شانه خالی نمیکند، از طریق شخصیت «فروغالزمان» و دیالوگهایش به حصول میپیوندد. پس نویسنده از طریق قرار دادن شخصیتی احساسی در برابر شخصیت «حبیب»، قصد دارد او را فردی متعهد و مسئولیتپذیر معرفی نماید؛ این شیوه، همان معرفی یک ضد توسط ضدش است.
اهمیت دیگر شخصیت «فروغالزمان» در حادثهسازی او است. هنگامی که قصد عزیمت به مشهد مقدس را دارد، «مجید» از سر علاقه و همدردی با او به دنبالش میرود و برای منصرف کردن او از رفتن، مجبور میشود راز ازدواج خود را به او بگوید تا خیال او را از این بابت که دیگر «خار راه» وصال او و «حبیب» نمیشود، آسوده گرداند.
«فروغالزمان» خبر ازدواج «مجید» را به «حبیب» میدهد و به دلیل حدس اشتباه او مبنی بر اینکه همسر «مجید» «دختر سرایدار گاوداریه»، «حبیب» از اقدام برادرش استقبال میکند:
* «حبیب: بهبه، شاه داماد، شکر، آرزو به دل نشدی، اگه دیدی نمیخواستم اقدسو بگیری، اما این دختره که گرفتی، حقیقتا عقل کردی، یه دختر چشم و گوش بسته، اهل خونه، ولی اقدس، حکایتش چیز دیگهای بود.
مجید حالش منقلب میشود؛
یه زنه، مثل اونا که تو ناحیهان، با پول با این و اون میرن.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۶۰۸)
به این ترتیب، «حبیب» بر اساس حدس بیپایهی «فروغالزمان» ناخواسته راز گذشتهی «اقدس» را برای برادرش فاش میکند.
از لحاظ نوع شخصیت، «فروغالزمان» را میتوان شخصیتی ساده و همچنین ایستا معرفی کرد. ساده به این دلیل که پبچیدگی و دشواری قابل توجهی در شخصیت و اعمال او دیده نمیشود و ایستا به این دلیل که در شخصیتش تحول و تغییر قابل توجهی حاصل نمیشود و حتی تصمیم به ترک تهران و عزیمتش به مشهد را نمیتوان دلیلی بر پویایی شخصیتی او دانست، زیرا این تصمیم همان رضایت به داده و تسلیم در برابر سرنوشت است که از ویژگیهای ایستای شخصیتی او به شمار میرود.

    1. اقدس

«اقدس»، همسر «مجید»، از شخصیتهای فرعی است که به دلیل حضور و نقش عمدهاش در داستان، در ردهی شخصیتهای فرعی درجه یک قرار میگیرد.
زندگی «اقدس» را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد:

    1. زمان پیش از آشناییاش با «مجید»: در این زمان، «اقدس» با انجام کارهای ناشایست روزگار میگذراند و از جملهی زنانی به شمار میرود که باجخوری موسوم به «دکتر»، به منظور دلالی و امرار معاش به نزد مردان میفرستد. «اقدس» در این زمان، زندگی مادیاش از موقعیت خوب و رضایتبخشی بر خوردار است، زیرا به دلیل زیبایی و جوانیاش، همواره مورد علاقه و طلب قرار میگیرد. ولی با این اوصاف، «اقدس» هیچ گونه مالکیتی نسبت به لوازم آسایش و رفاه خود ندارد و همهی آنها عاریتی و به شرط همکاری مسالمتآمیز او با «دکتر» است.
    1. زمان پس از آشنایی با «مجید»: در این زمان «اقدس» از کردار پیشینش دلزده و پشیمان است و برای جبران گذشتهی ناپسندش، ازدواج و زندگی کردن با «مجید»، جوان ناقص عقل و تیمارداری از او را انتخاب میکند تا با سختی این زندگی، رفاه ناپاک پیشین را از وجودش بزداید و پاکی این رابطه را جایگزین ناپاکی فریبندهی گذشتهاش کند.

از نظر شخصیتی نیز، شخصیت «اقدس» در جریان این انقلاب به کلی تغییر میکند. ما در داستان میبینیم که از زبان آرام و خونسرد، با آن عشوهگریهای کودکانه و اشتیاقش به همکاری با «مجید» در کودکی نمودن، چگونه در برخورد با «دکتر» کلمات رکیک و لوندانه جاری میشود. «اقدس» در مقابل «مجید» همچون دخترکی مطیع و بازیگوش است.
* «مجید: اق… اق… اق… اقدس، تو قصهی، تو قصهی دختر زرگر و پسر پادشاهو بلتی، دختر زرگر، ستارههای آسمون چندینه؟
اقدس: پسر پادشاه، برگ درختون چندینه؟ ستارههای آسمونم همچینه.
مجید: چند سالته؟
اقدس:دور و بر بیست
مجید: شوهر داری؟
اقدس: نه
مجید: شوهر کردی؟
اقدس: نه
مجید: شوهر میکنی؟
اقدس: آره
مجید: زن من میشی؟
اقدس: نه، اگه زنت بشم، منو با چی میزنی؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ب.ظ ]




-اعتقاد به این که لازمه ی احساس ارزشمندی، وجود بیشترین لیاقت ، شایستگی ، کمال و فعالیت شدید است .
این کار عملاً امکان پذیر نیست و تلاش و وسو اس در راه کسب آن ، فرد را به اضطراب ، نگرانی و بیماری های روانی مبتلا می سازد و در زندگی نیز احساس حقارت و ناتوانی به او دست می دهد؛ به این ترتیب، زندگی فرد همواره با شکست و ناکامی همراه خواهد بود اما فرد منطقی سعی میکند که بهترین کارها را به خاطر خودش انجام دهد ، نه برای دیگران .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

-اعتقاد فرد به این که کسانی که خطا و اشتباه میکنند ، باید به شدت تنبیه و سرزنش شوند .
این فکر ، غیر منطقی و غیر عقلانی ست زیرا تمامی انسانها دچار خطا و اشتباه می شوند . فرد منطقی و عقلانی ، هرگز خود و دیگران را سرزنش نمی کند . اگر دیگران هم او را سرزنش کنند ، در بهبود رفتار و اعمالش می کوشد . هم چنین اگر دیگران ، کار خطا و نا درستی انجام دهند ، سعی در درک علل آن کار دارد و اگر بتواند ، آنان را از ادامه ی کارهای نا درست ، باز می دارد .
– اعتقاد فرد به این که اگر وقایع و حوادث آن طور نباشد که او می خواهد ، نهایت ناراحتی ، گرفتاری و بیچارگی به بار می آید و این مسأله برای او فاجعه آمیز خواهد بود .
چنین طرز تفکری ، اشتباه و بیهوده است زیرا ناکام شدن ، یک احساس طبیعی ست اما اندوه و نگرانی بسیار شدید و طولانی مدت ، یک موضوع غیر عقلانی و غیر منطقیست . فرد منطقی ، از بزرگ کردن موقعیت نا مطبوع و ناخوشایند ، امتناع میورزد و در جهت بهبود و عادی نمودن آن اقدام می کند . البته ممکن است که موقعیتهای نا مطبوع مختل کننده ، اضطراب آور و مشکل ساز باشند اما به آن اندازه هم که فرد تصورش را در ذهن دارد ، وحشتناک و فاجعه آمیز نیستند ، مگر این که خود او ، آن را این گونه تعبیر و تفسیر کند .
– اعتقاد فرد به این که بدبختی و نا خشنودی او به وسیله ی عوامل بیرونی به وجود آمده و انسان ، توانایی کنترل غم و اندوه و اختلال های روانی و عاطفی خود را ندارد و یا این که توانایی اش در این زمینه ، بسیار کم است .
اگر فردی بپذیرد که اختلالات و مشکلات عاطفی ، نتیجه ی احساسات ، ارزش یابی ها تلقین فرد به خودش است ، در این صورت کنترل و تغییر آن ها ، ساده و به راحتی امکان پذیر خواهد بود .
– اعتقاد فرد به این که چیزهایی خطرناک و ترس آور ، موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید تلاش کند تا امکان به وقوع پیوستن آن ها را به تأخیر بیندازد.
این یک اندیشه و تصور غیر منطقی و غیر عقلانیست . فرد منطقی میداند که خطرهای بالقوه ، به آن اندازهای که انسان از آنها می ترسد ، وحشتناک نیستند و اضطراب و ناراحتی ، نه تنها از وقوع آن ها جلوگیری نخواهد کرد ، بلکه موجب افزایش آن ها نیز خواهد شد . از این رو ، فرد منطقی و عقلانی ، به انجام کارهایی خواهد پرداخت که امکان وقوع خطرهای بالقوه را به حداقل برساند .
-اعتقاد فرد به این که اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسؤولیت های شخصی ، برای او آسان تر از مواجه شدن با آن هاست .
این نوع تفکر و اعتقاد فرد ، غیر منطقی و غیر عقلانی ست زیرا دوری و اجتناب از یک کار ، سخت تر و دردناکتر از انجام آن است و علاوه بر مشکلات و نا رضایتی های بعدی ، موجب کاهش اعتماد به خود نیز میشود . فرد منطقی و عقلانی ، آن چه را که باید در زندگی و کارهای روزانه ی خود انجام دهد ، بدون شکوه و شکایت زیاد به انجام می رساند و در عین حال، از انجام کارهای دردناک و غیر لازم ، دوری میجوید . او هم چنین پی می برد که زندگی، آکنده از شکستها و موفقیت هاست ؛ بنابراین سعی می کند با مشکلات و ناکامیها مبارزه کند و موانع را از پیش روی خود بر دارد . هم چنین فرد منطقی ، ضمن احساس مسؤولیت در زندگی ، از حل مشکلات خود نیز لذت می برد .
– اعتقاد فرد به این که باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قوی تری تکیه کند .
با وجود آن که هر فردی تا حدودی به دیگران متکیست اما دلیلی برای افزایش وابستگی وجود ندارد زیرا وابستگی شدید ، به فقدان یا کاهش استقلال فردی و اعتماد به نفس می انجامد . فرد منطقی و عقلانی برای کسب استقلال و مسؤولیت برای خویشتن تلاش می کند اما هیچ وقت هم از دریافت کمک های لازم دیگران امتناع نمی ورزد . هم چنین به هنگام لزوم ، خطر میکند و اگر هم شکست خورد ، آن را تجربه ای برای پیشرفت خود می داند .
– اعتقاد فرد به این که تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی ، تعیین کنندهی مطلق رفتار کنونی او هستند و اثرات اتفاقات گذشته را به هیچ وجه نمیتوان نا دیده انگاشت .
این عقیده هم غیر منطقی و غیر عقلانیست . فرد منطقی و عقلانی در عین حال که گذشته را مهم میشمارد ، میتواند با بررسی اثرات رفتار و تجزیه و تحلیل عقاید باورهای اشتباه و نگران کنندهی گذشته خود ، به تغییر رفتار و اعمال کنونی خویش اقدام کند . فرد سالم بیش از آن چه به گذشته توجه دارد ، به زمان حال و وضعیت موجود توجه میکند .
-اعتقاد فرد به این که برای هر مشکلی ، همیشه یک راهحل درست و کامل وجود دارد و اگر انسان به آن دست نیابد ، بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود .
این عقیده ، غیر عقلانیست . فرد منطقی و عقلانی میکوشد تا حتی الامکان ، راهحلهای متعددی را برای مشکل خویش بیابد و از بین آن ها ، بهترین و عملیترین راهحل را انتخاب کند . او هم چنین آگاه است که هیچ راهحلی کامل نیست و سودمندی و مفید بودن راهحلها ، امری نسبیست و بر حسب موقعیتهای مختلف ، تغییر میکند(پروچسکا،نورکراس[۷۰] ،۱۳۹۰).
۲-۳-۱۱.ده خطای شناختی از نظر آلبرت الیس
امروزه بسیاری از افراد در سیر تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه ای بسیار خطرناک و سهمگین است. شاید بسیاری از گرفتاری های مردم ما به دلیل آلوده بودن افکار ما به این نوع خطا ها باشد.ا
به نظر می رسد افسردگی ، بی قراری ، رقابت های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای غیر عادی ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نباشند.آلبرت الیس روان شناس معروف این خطاها را شناسایی و در قالب ده خطای شناختی معرفی نموده است.ا انسانهایی که تفکر غیر منطقی دارند و یا خطاهای شناختی در افکارشان هویدا است، در بسیاری از موارد اطلاع چندانی از این خطاها ندارند. شاید عدم اطلاع، باعث آلودگی این افکار با خطاهای شناختی می شوند. در این نوشتار سعی بر آن است که خطاهای شناختی به صورت ساده و در قالب مثال های روشن و واضح بیان شوند. امید است بسیاری از نگرانی ها، حالات و افکار نامطلوب که در پشت این خطاهای شناختی وجود دارند، با اطلاع رسانی از بین بروند.(برنز،۱۳۸۶).
۲-۳-۱۱-۱.خطای اول: تفکر همه یا هیچ
در این نوع افکار قانون همه یا هیچ حاکم است . فرد یک رفتار، فکر، موفقیت ، ، پدیده یا موضوع را کلا سفید یا سیاه می بیند. هر چیز کمتر از کامل ، شکست بی چون و چراست. عدم قناعت به مقدار و یا بخشی از یک کار ، یک فعالیت و یا یک امتیاز ، آنها را از مزایای آن امر محروم می کند. به طور مثال عده ای این نوع تفکر را دارند که یا باید فلان ماشین را داشته باشند یا اصلا هیچ ماشینی را نمی خواهند. این نوع تفکر در بسیاری از قسمت های زندگی دیده می شود. در مثالی دیگر مدرس دانشگاه بیان می دارد که اگر این تعداد دانشجو بود و با این شرایط به طور مثال من این درس را خواهم داد. در مثال دیگر خانمی که رژیم لاغری گرفته بود، پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت: برنامه لاغری من دود شد و به هوا رفت. با این طرز تلقی به قدری ناراحت شد که یک ظرف بزرگ بستنی را تا به آخر نوش جان کرد(بک؛به نقل لیهی،۱۳۹۱).
۲-۳-۱۱-۲.خطای دوم:تعمیم مبالغه آمیز
افرادی که این نوع خطا را در افکار دارند حقایق زندگی را پررنگ تر از مقدار واقعی آن می بینند. شدت و مقدار واقعی خیلی کمتر از مقدار و شدتی است که در ذهن فرد قرار دارد. فردی که دچار این خطای شناختی است ، هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کند و آن را با کلماتی چون هرگز و همیشه توصیف می کند. فروشنده دوره گرد افسرده ای که فروش خوبی نداشته و در حال رانندگی پرنده ای به شیشه اتومبیلش خورده بود گفت: چه بد شانس هستم، پرنده ها همیشه به شیشه اتومبیل من می خورند. شاید بتوان این طور بیان کرد که این افراد به دلیل مبالغه در بخشی از افکار ، نمی توانند جوانب مثبت زندگی را ببینند. شاید در مثال ذکر شده بتوان این طور بیان کرد که این فروشنده دوره گرد ازخیلی مواهب که دارد غافل است و این که او ماشینی دارد که خیلی از فروشندگان دیگر ندارند)الیس وهارپر[۷۱]،۱۳۸۰).
۲-۳-۱۱-۳.خطای سوم: فیلتر ذهنی
افرادی که دارای این نوع افکار هستند تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیت را تار می بینند. به جزیی از یک حادثه منفی توجه می کنند و بقیه را فراموش می کنند.عدم توانایی در دیدن بخش های مهمتر این حوادث ، عاملی است که ذهن ما را درگیر می کند. شبیه چکیدن یک قطره جوهر که بشکه آبی را کدر می کند. به مثالی توجه کنید: به خاطر طرز برخورد شایسته خود با همکاران اداره، از طرف رئیس اداره تشویق می شوید، اما در این میان و در حین دریافت جایزه یکی از همکاران کلمه ای نه چندان جدی در مقام انتقاد به شما می گوید. روزهای طولانی در حالی که همه گفته های مثبت و مراسم با ارزش تشویق را فراموش می کنید، تحت تاثیر این انتقاد بسیار جزئی یک همکار، رنج می برید(برنز،۱۳۸۶)
۲-۳-۱۱-۴.خطای چهارم: بی توجهی به امر مثبت
افرادی که دارای این نوع تفکر غیر منطقی هستند، توجه زیاد و با ارزشی به جنبه ها ی مثبت زندگی خود ندارند و همیشه نکات مثبت را برای خود بی اهمیت جلوه می دهند. با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت، اصرار بر مهم نبودن آنها دارند. کارهای خوب خود را بی اهمیت می خوانند، معتقدند که هر کسی می تواند این کار را انجام دهد. بی توجهی به امر مثبت شادی زندگی را می گیرد و شما را به احساس ناشایسته بودن سوق می دهد. به طور مثال نگهبان ساختمان تجاری با تیز هوشی موفق به شناسایی یکی از سه سارقی شده بود که در هفته قبل از یکی از مغازه های این ساختمان دزدی کرده بودند. مسئول ساختمان ضمن قدردانی از نگهبان که بعد از چند روز موفق به کشف این گره شده بود از نگهبان خواست که یکی از روزهای هفته زمانی را مشخص کند که در جلسه ای با حضور افراد و مالکین ساختمان از زحمات وی قدردانی شود. نگهبان امروز و فردا کرده و یکسره میگفت کار مهمی نکرده ام و از تعیین وقت سرباز می زد(برنز،۱۳۸۶).
۲-۳-۱۱-۵.خطای پنجم :نتیجه گیری شتابزده
بی آنکه زمینه محکمی وجود داشته باشد نتیجه گیری شتابزده می کنید. ذهن خوانی: بدون بررسی کافی نتیجه میگیرید که کسی در مورد شما منفی فکر می کند. پیشگویی: پیش بینی می کنید که اوضاع بر خلاف میل شما در جریان خواهد بود. بدون هر گونه بررسی می گوییدا« آبرویم خواهد رفت، از عهده انجام این کار برنخواهم آمد».ا و اگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید ا«هرگز بهبود نخواهم یافت»(برنز،۱۳۸۶؛۵۵).
۲-۳-۱۱-۶.خطای ششم: درشت بینی-ریز بینی
از یک سو در باره اهمیت مسایل و شدت اشتباهات خود مبالغه می کند و از سوی دیگر ، اهمیت جنبه های مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست برآورد می کند. به دلیل اعتماد به نفس پایین، این افراد چون خود را نسبت به دیگران دست کم می گیرند، در صورت انجام کاری خطا ، این اشتباه خود را خیلی پررنگ تر از حد و حدود واقعی آن اشتباه می بیند. به طور مثال شخصی دوست قدیمی خود را می بیند و به او سلام می گوید، دوست قدیمی مانند همیشه سلام او را به گرمی جواب نمی دهد. او از این مسئله ناراحت می شود و این واقعه را برای خود فاجعه تلقی می کند. این درحالی است که شاید دلایل مختلفی برای سرد برخورد کردن وجود داشته باشد. از طرفی این قدر هم مهم نباشد ولی ساعتها این مسئله ذهن فرد را درگیر خود می کند(برنز،۱۳۸۶؛۵۴،۵۵).
۲-۳-۱۱-۷.خطای هفتم: استدلال احساسی
افرادی که دارای استدلال احساسی هستند فکر می کنند که احساسات منفی ما لزوما منعکس کننده واقعیت ها هستند. این نوع استدلال احساسی ما را از بسیاری واقعیت ها دور نگه می دارد . به طور مثال : «از سوار شدن در هواپیما وحشت دارم، چون پرواز با هواپیما بسیار خطرناک است».« یا احساس گناه می کنم پس باید آدم بدی باشم». یا «خشمگین هستم، پس معلوم می شود با من منصفانه برخورد نشده است.» یا چون احساس حقارت می کنم، معنایش این است که فرد درجه دومی هستم. یا احساس نومیدی می کنم، پس حتما باید نومید باشم(برنز،۱۳۸۶؛۵۵).
۲-۳-۱۱-۸.خطای هشتم: به کاربردن عبارت های باید ها ونبایدها
انتظار دارید که اوضاع آن طور باشد که شما می خواهید و انتظار دارید .همیشه این انتظار محقق نمی شود و یا با درصد کمتری محقق می شود. به طور مثال نوازنده بسیار خوبی پس از نواختن یک قطعه دشوار پیانو با خود گفت:«نباید اینهمه اشتباه می کردم». آنقدر تحت تاثیر این عبارت قرار گرفت که چند روز متوالی حال و روز بدی داشت. انواع و اقسام کلماتی که «باید» را به شکلی تداعی می کنند، همین روحیه را ایجاد می نمایند. آن دسته از عبارت های «باید» دار که بر ضد شما به کار برده می شوند،به احساس تقصیر و نومیدی منجر می گردند. اما همین باورها، اگر متوجه سایرین و یا جهان به طور کلی شود منجر به خشم و دلسردی می گردد نباید این قدر سمج باشد.خیلی ها می خواهند با «باید» ها و «نباید»ها به خود انگیزه بدهند. نباید آن شیرینی را بخورم. این نوع فکر اغلب بی تاثیر است زیرا«باید» ها تولید تمرد می کنند و اشخاص تشویق میشوند که درست برعکس آن را انجام دهند(برنز،۱۳۸۶؛۵۶).
۲-۳-۱۱-۹.خطای نهم: برچسب زدن
برچسب زدن شکل حاد تفکر همه یا هیچ چیز است. به جای اینکه بگویید«اشتباه کردم». به خود برچسب منفی می زنید:«من بازنده هستم». گاه هم اشخاص به خود برچسب «احمق» یا «شکست خورده» و غیره می زنند. برچسب زدن غیر منطقی است، زیرا شما با کاری که می کنید ، تفاوت دارید. انسان وجود خارجی دارد اما بازنده و احمق به این شکل وجود ندارد. این برچسب ها تجربه های بی فایده ای هستند که منجر به خشم، اضطراب ، دلسردی و کمی عزت نفس می شوند. گاه برچسب متوجه دیگران است. وقتی کسی در مخالفت با نظرات شما حرفی می زند ممکن است او را متکبر بنامید. بعد احساس می کنید مشکل به جای رفتار یا اندیشه بر سرشخصیت یا جوهر و ذات او است. در نتیجه او را به کلی بد قلمداد می کنید و در این شرایط فضای مناسبی برای ارتباط سازنده ایجاد نمی شود(الیس وهارپر،۱۳۸۰).
۲-۳-۱۱-۱۰.خطای دهم : شخصی سازی و سرزنش
در این خطا، فرد خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می کند که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته است. وقتی زنی از آموزگار پسرش شنید که او در مدرسه خوب درس نمی خواند با خود گفت این نشان می دهد که من مادر بدی هستم و چه بهتر که این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را می جست تا او را کمک کند. شخصی سازی منجر به احساس گناه ، خجالت و نا شایسته بودن می شود . بعضی ها هم عکس این کار را می کنند و سایرین و یا شرایط را علت مسائل خود تلقی می کنند و توجه ندارند که ممکن است خود در ایجاد گرفتاری سهمی داشته باشند علت زندگی زناشویی بد من این است که همسرم منطقی نیست. سرزنش به خاطر ایجاد رنجش اغلب موثر واقع نمی شود(الیس وهاپر،۱۳۸۰؛۵۱).
۲-۳-۱۲.باور های غیر منطقی از نظر آلبرت الیس روان درمانگر مشهور مکتب شناختی – رفتاری
الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زاده طرز تفکر خیالی و بی معنی انسان میداند
– اعتقاد فرد به اینکه لازم و ضروری است که همه ی افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تعظیم و تکریمش کنند . این تصور غیر عقلانی است ، زیرا چنین هدفی غیر قابل دسترسی است و اگر فردی به دنبال چنین خواسته ای باشد کمتر خود رهبر و بیشتر نا امن و مضطرب و ناقض نفس خویش خواهد بود . این مطلوب است که انسان مورد محبت و دوستی قرار گیرد .ولی در عین حال فرد منطقی و عقلانی هیچگاه علایق و خواست هایش را قربانی چنین هدفی نمی کند.
– اعتقاد به اینکه لازمه ی احساس ارزشمندی وجود حداکثر لیاقت ، کمال و فعالیت شدید است . این تصور نیز امکان پذیر نیست و تلاش وسواسی در راه کسب آن فرد را به اضطراب و بیماری روانی مبتلا می کند و در زندگی احساس حقارت و ناتوانی به فرد دست می دهد . به این ترتیب زندگی فرد همواره با شکست همراه خواهد بود . فرد عقلانی تلاش دارد بهترین کار ها را به خاطر خودش انجام دهد نه به خاطر دیگران و نیز در صدد است که از خود فعالیت لذت ببرد و نه از نتایج آن یعنی کار را برای کار دوست دارد نه برای منافع آن . او به جای آنکه از خود انتظار کمال داشته باشد ، همواره در صدد رسیدن به آن است.
– اعتقاد فرد به اینکه گروهی از مردم بد شرور و بد ذات هستند و باید به شدت تنبیه و مذمت شوند . این عقیده غیر عقلانی است ؛ زیرا معیار مطلقی برای درست و نادرست موجود نیست و انسان آزادی زیادی در انتخاب ندارد . اعمال نادرست یا غیر اخلاقی ما حاصل حماقت ، جهالت و یا اختلال عاطفی است . تمام انسان ها دچار خطا و اشتباه می شوند ، سرزنش و تنبیه معمولا به بهبود رفتار نمی انجامد ، زیرا در کاهش حماقت افزایش هوشمندی و تعادل عاطفی تاثیری نمی کند . در حقیقت سرزنش و تنبیه موجب اختلال عاطفی بیشتر و رفتار بدتر می شود . فرد عقلانی خود و دیگران را سرزنش نمی کند . اگر دیگران او را سرزنش کنند در بهبود رفتارش می کوشد . اگر دیگران کار نادرستی انجام دهند سعی در درک علل آن دارد و اگر بتواند آنها را از ادامه ی اعمال نادرست باز می دارد . اگر فردی خودش مرتکب اشتباهی شود ، به آن اقرار میکند و آن را می پذیرد ، ولی هیچگاه آن را مسبب بدبختی و احساس بی ارزشی خود نمی انگارد – اعتقاد فرد به اینکه اگر وقایع و حوادث آن طور نباشند که او میخواهد ، نهایت ناراحتی و بیچارگی به بار می آید و فاجعه آمیز خواهد بود . این طرز تفکر غلطی است ، زیرا ناکام شدن احساسی طبیعی است ، ولی حزن و اندوه شدید و طولانی یک موضوع غیر منطقی است ، چرا که اولا دلیلی وجود ندارد که وقایع و حوادث باید متفاوت با آن چیزی باشند که طبیعتا هستند . ثانیا حزن و اندوه شدید نه تنها موجب تغییر موقعیت نمی شود ، بلکه اغلب اوقات آن را بدتر نیز می کند . ثالثا اگر یافتن هر نوع چاره ای در موقعیت موجود غیر ممکن است ، تنها راه چاره آن است که آن را بپذیریم . رابعا اگر فرد موقعیت را آنطوری که می خواهد و در صدد است تعبیر و تفسیر نکند ، محرومیت به اختلالات عاطفی منجر نخواهد شد . فرد عقلانی از بزرگ کردن موقعیت های نامطبوع امتناع می ورزد و در جهت بهبود آن اقدام می کند . ممکن است موقعیت های نا مطبوع مختل کننده و اضطراب آور باشند ولی به آن اندازه هم که او فکرش را می کند و حشتناک و فاجعه آمیز نیستند مگر آن که خود آن را اینگونه تعبیر کند.
– اعتقاد فرد به اینکه بدبختی و عدم خوشنودی او به وسیله ی عوامل بیرونی به وجود آمده است . انسان توانایی کنترل غم و اندوه و اختلالات عاطفی خود را ندارد و یا اینکه تواناییش در این زمینه اندک است . در حقیقت فشار ها و حوادث خارجی در عین حال که ممکن است از نظر جسمانی ناراحت کننده باشند معمولا ماهیت روانی دارند و نمی توانند موجب ناراحتی و آزار فرد شوند ، مگر آنکه فرد خودش بخواهد تحت تاثیر آنها قرار گیرد و عکس العمل هایی در قبال آن ها بروز دهد . فرد با تلقین این موضوع به خود که چقدر وحشتناک است که کسی طرد شود و مورد دوستی قرار نگیرد ، خود را می آزارد . اگر فردی بپذیرد که اختلالات و عواطف نتیجه ی احساسات و ارزشیابیها و تلقین فرد به خودش است ، در این صورت کنترل و تغییر آنها ساده و امکان پذیر خواهد بود . فرد عاقل و باهوش می داند که بخش اعظم ناراحتی از درون او ناشی می شود . بدین معنی که گرچه عوامل خارجی باعث ناراحتی او شده اند ، ولی فرد می تواند با شناسایی موضوع و حادثه و تلقین آن به خود ، عکس العمل ها و رفتارهایش را دگرگون کند
.- اعتقاد فرد به اینکه چیز های خطرناک و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آن ها را به تاخیر بیندازد . این یک تصور غیر عقلانی است ، زیرا ناراحتی و اضطراب زیاد اولا مانع ارزشیابی عینی حوادث خطرناک و ترس آور می شود . ثانیا اگر اتفاقی بیفتد مانع از مقابله منطقی با آن می شود . ثالثا به ظهور خطر کمک می کند . رابعا امکان وقوع آن بیش از حد افزایش می یابد . خامسا در اغلب موارد نمی توان از وقوع حوادث غیر قابل پیش بینی جلوگیری کرد . سادسا موجب بدتر شدن حوادث و وقایع خواهد شد . فرد عقلانی می داند که خطر های بالقوه به آن اندازه ای که انسان از آن ها می ترسد وحشتناک نیستند و اضطراب نه تنها از وقوع آن ها جلوگیری نخواهد کرد ، بلکه باعث افزایش آن خواهد شد . در عوض فرد عقلانی به انجام کارهایی خواهد پرداخت که امکان وقوع آن را به حداقل برساند.
– اعتقاد فرد به اینکه اجتناب و دوری از بعضی از مشکلات زندگی و مسئولیت های شخص برای فرد آسانتر از مواجه شدن با آنهاست . این تفکر غیر عقلانی است ، زیرا دوری و اجتناب از یک کار ، سخت تر و دردناکتر از انجام آن است و به مشکلات و نارضایتی های بعدی می انجامد و باعث کاهش اعتماد به خود می شود . همچنین یک زندگی راحت الزاما یک زندگی شاد نیست . فرد عقلانی آنچه را که باید انجام دهد بدون شکوه ی زیاد به انجام می رساند و در عین حال از انجام کارهای دردناک و غیر لازم دوری می جوید . هنگامی که فردی در می یابد که مسئولیت های ضروری اجتناب می کند ، به تجزیه و تحلیل دلایل آن می پردازد و خود نظم می شود . او پی می برد که زندگی توام با مبارزه مسئولیت و حل مشکل لذت بخش تر است
.-اعتقاد فرد به اینکه باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قوی تر دیگری تکیه کند . در عین حال که ما تا حدودی بر دیگران متکی هستیم ، دلیلی برای افزایش وابستگی وجود ندارد . زیرا وابستگی شدید به فقدان یا کاهش استقلال فردیت و تجلی نفس می انجامد . وابستگی موجب وابستگی شدید تر ، قصور یادگیری و ناامنی خاطر می شود . چرا که در این حالت انسان همواره در پناه کسانی زندگی می کند که بدانها وابسته است . فرد عقلانی برای کسب استقلال و مسئولیت برای خویشتن تلاش می کند ، ولی هیچ گاه هم از دریافت کمک های لازم امتناع نمی ورزد . به هنگام لزوم خطر می کند و اگر شکست خورد آن را امر وحشتناکی نمی پندارد ، بلکه به ارزیابی مجدد موضوع و تجهیز نیروهای خود و جهت گیری جدید دست می زند.
– اعتقاد فرد به اینکه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه ی زندگی تعیین کننده ی مطلق رفتار کنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار کنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت . این عقیده غیر عقلانی است زیرا رفتار های گذشته ممکن است در حال حاضر هیچ گونه کاربرد و ضرورتی نداشته باشند و ممکن است راه حل های گذشته به هیچ وجه برای مشکلات کنونی مناسب نباشند . ممکن است این تصور که رفتار گذشته در پیدایش رفتار کنونی تاثیر دارد به منزله ی بهانه ای بکار رود و مانع تغییر رفتار شود . غلبه بر آموخته های گذشته امری مشکل است ولی غیر ممکن نیست . فرد عقلانی در عین حال که گذشته را مهم می شمارد ، می تواند با بررسی اثرات رفتار گذشته و مورد سوال قرار دادن عقاید و باور های ناراحت کننده ی گذشته اش به تغییر رفتار کنونی خویش اقدام کند . فرد سالم بیش از آنچه که به گذشته توجه دارد ،به حال و وضعیت موجود توجه می کند
– اعتقاد فرد به اینکه انسان باید در مقابل مشکلات و اختلالات رفتاری دیگران کاملا برآشفته و محزون شود . چنین تصوری هم نادرست است ، زیرا مشکل دیگران به ما ربطی ندارد و بنابراین نباید شدیدا نگران آنها باشیم . حتی اگر مشکل آنها به ما نیز مربوط باشد چگونگی برداشت ما از مشکل است که ما را ناراحت می کند . اگر قدرت کنترل دیگران در ما وجود دارد و در عین حال نگران آن ها هستیم این نگرانی توانایی کنترل کردن آن ها را در ما کاهش خواهد داد . رنج و اندوه زیاد ما را از آگاهی به مشکلات خودبه دور می دارد . فرد عقلانی به جای اضطراب و نگرانی درباره ی رفتار دیگران تلاش می کند که در صورت امکان به دیگران کمک کند تا رفتارشان را تغییر دهند و چنانچه نتواند چنین کمکی بکند ، آن را می پذیرد و تحمل می کند.
– اعتقاد فرد به اینکه برای هر مشکلی همیشه یک راه حل درست و کامل ، فقط یک راه حل وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود . این عقیده غیر عقلانی است ، بهه این دلیل که اولا هیچگاه چنین راه حل کاملی وجود ندارد . ثانیا نتایجی که فرد از قصور در پیدا کردن چنین راه حلی تصور می کند ، غیر واقعی است و تاکید بر پیدا کردن چنین راه حل مطلقی به اضطراب و ناراحتی می انجامد . ثالثا این نوع کمالگرایی به راه حل های ناقصتری منجر خواهد شد . فرد عقلانی برعکس می کوشد تا حتی الامکان راه حل های متعددی را برای مشکل خویش بیابد و از بین آن ها بهترین و عملی ترین را انتخاب کند . او آکاه است که هیچ راه حلی کامل نیست و سودمندی راه حل ها امری نسبی است و بر حسب موقعیت متغیر است. عدول از این طرز فکر جزئی در به کار بستن شیوه ی حل مسئله درپیشبرد امور شخصی نشانه ی سلامت روانی خواهد بود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ب.ظ ]




شکل۲- ۱: نمودار رشد مزارع بادی

به عنوان مثال ظرفیت توربین­های بادی نصب شده در کشور چین از سال ۲۰۰۴ هر سال دو برابر شده است[۱۹]. یک کاربرد متداول از توربین بادی، نصب تعداد زیادی از این توربین­ها در یک ناحیه­ی نه چندان وسیع است که به آن مزرعه بادی گفته می­ شود[۲۰]. در حالت کلی توربین­های بادی به دو دسته سرعت ثابت و سرعت متغیر تقسیم می­شوند.
توربین بادی سرعت ثابت
تا اوایل سال­های ۱۹۹۰ اکثر توربین­های بادی نصب شده در جهان از نوع سرعت ثابت[۱۹] بودند. بدین معنی که صرفنظر از سرعت باد، این توربین­ها در سرعت ثابتی کار می­ کنند که بر اساس فرکانس شبکه و نسبت دنده­ها و نیز نوع طراحی ژنراتور، تعیین می­ شود[۲۱]. از خصوصیات این نوع توربین­ها آن است که اغلب به یک ژنراتور القایی (قفس سنجابی و یا روتور سیم پیچی شده) مجهز می­شوند. این نوع توربین­ها طوری طراحی می­شوند که در یک سرعت خاص به بازده­ی ماکزیمم خود برسند. برای افزایش تولید توان، ژنراتورهای برخی از توربین­های سرعت ثابت به دو مجموعه از سیم پیچی­ها مجهز می­باشند. یکی برای سرعت­های پایین باد (معمولاً ۸ قطبی)، و دیگری برای سرعت­های بالا (معمولاً ۴ یا ۶ قطب). از فواید این نوع توربین­ها می­توان به سادگی، قدرتمند بودن و انعطاف پذیری آنها اشاره نمود. همچنین قیمت اجزای الکتریکی آنها پایین می­باشد. عیب اینگونه توربین­ها، مصرف توان راکتیو غیر قابل کنترل، فشار مکانیکی و محدودیت در کنترل کیفیت توان است. بدلیل عملکرد در سرعت ثابت، نوسانات باد مستقیماً به نوساناتی در گشتاور مکانیکی تبدیل شده و وارد شبکه می­شوند که این موضوع سبب نوسان در توان الکتریکی خواهد شد. در شبکه ­های ضعیف این امر ممکن است منجر به نوسانات ولتاژ و حتی خروج خط از شبکه گردد[۲۲, ۲۳].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

توربین بادی سرعت متغیر[۲۰]
در طول سال­های اخیر، نصب توربین­های بادی سرعت متغیر در نیروگاه­های بادی به نوع غالب تبدیل شده­ است. اینگونه توربین­ها طوری طراحی می­شوند که به ماکزیمم بازده آیرودینامیکی خود در یک رنج گسترده از سرعت باد دست یابند. این نوع توربین­ها عمدتاً به ژنراتورهای القایی و یا سنکرون متصل می­شوند که توسط یک کانورتر به شبکه اتصال می­یابند [۲۴]. این کانورتر قدرت، سرعت ژنراتور را کنترل می­نماید. با داشتن یک عملکرد سرعت متغیر، این مدل از توربین­ها می­توانند با تغییر سرعت باد (v)، سرعت چرخشی (ω) خود را بطور پیوسته افزایش و یا کاهش دهند. به این ترتیب نسبت سرعت واحد (λ) در یک مقدار معین ثابت نگه داشته می­ شود. λ از رابطه­ زیر محاسبه می­گردد:
(۲-۱)
R در رابطه­ فوق بیانگر شعاع روتور است. در یک λی معین، ماکزیمم بازده بدست خواهد آمد. در مقایسه با توربین­های سرعت ثابت، در این توربین­ها گشتاور ژنراتور تقریباً ثابت نگه­داشته می­ شود و تغییرات سرعت باد بوسیله تغییرات سرعت ژنراتور جذب شده و به شبکه منتقل نمی­گردد[۲۵].
مزیت توربین­های سرعت متغیر افزایش انرژی تولیدی، بهبود کیفیت توان و کاهش استرسهای مکانیکی بر روی توربین است. عیب آن افزایش تلفات در قطعات الکترونیکی، افزایش قیمت و پیچیدگی آن است.
سیستم­های فوتوولتائیک ( (PV[21]
سیستم­های فوتوولتائیک، نور خورشید را مستقیماً به الکتریسیته تبدیل می­ کنند. معمولاً مجموعه ­ای از سلول­ها به صورت سری به یکدیگر متصل شده تا ولتاژ کافی را فراهم آورند. به این مجموعه پانل[۲۲] گفته می­ شود. برای افزایش جریان خروجی پانل­ها می­توان سطح سلول­ها را افزایش داد و یا آنها را با هم موازی کرد. یک آرایه PV از یک یا چند پانل تشکیل شده است که به صورت سری و موازی به یکدیگر متصل شده ­اند.
یک سلول PV اساساً یک دیود نیمه هادی است که پیوندp-n آن در معرض نور قرار گرفته است. هر سلول از لایه نازکی از سیلیسیم تشکیل شده که به پایانه ­های الکتریکی متصل است. روی یک طرف لایه­ی سیلیسیم، یک پیوند p-n ساخته شده است. همچنین یک لایه نازک فلزی روی سطح رو به آفتاب نیمه هادی قرار گرفته است.
ولتاژ و جریان موجود در ترمینال آرایه­های خورشیدی را می­توان مستقیماً برای تغذیه­ی بارهایی مانند سیستم­های روشنایی یا موتورهای dc به کار گرفت[۲۶].
واحد های کوچک آبی
برای تولید توان در ریزشبکه، واحدهای کوچک تولید توان برقابی موثر هستند. وسعت تولید در این واحدها به موقعیت مکانی ناحیه و بارندگی سالیانه بستگی دارد. این واحدهای تولیدی به سبب جریان آب متغیر ناشی از بارندگی­ها، دارای مشکل تغییرات تولید می­باشند[۲۷]. برای این واحدها ضریبی به نام ضریب ظرفیت که نسبت انرژی سالیانه به انرژی نامی می­باشد تعریف می­ شود.
سیستم تولید ترکیبی گرما و توان ([۲۳]CHP):
سیستم­های CHP با تولید ترکیبی گرما و توان، بعنوان مهمترین منابع انرژی توزیع شده برای کاربردهای ریزشبکه محسوب می­شوند. مهمترین مزیت این سیستم­ها، تولید توان با بازده بالا می­باشد زیرا از گرمای تلف شده نیز بهره می­برند[۲۸, ۲۹]. سیستم­های CHP گرمای تولید شده محلی را جذب کرده و برای کاربردهای خانگی و صنعتی استفاده می­ کنند. با جذب گرمای اضافه، سیستم CHP اجازه می­دهد که از انرژی تولیدات متداول استفاده موثرتری شود. بنابراین بازده­ی این سیستم به بیشتر از ۸۰ % می­رسد. سیستم­های CHP معمولاً در سیستم­های گرم­کننده شهرهای بزرگ، بیمارستان­ها، پالایشگاه­های نفت و طرح­های صنعتی با بارهای حرارتی نصب می­شوند.
حال که انواع DG معرفی شدند تأثیر آن بر سطح اتصال کوتاه سیستم توضیح داده می­ شود.
تأثیر تولید پراکنده بر سطح اتصال کوتاه:
سطح اتصال کوتاه بصورت تأثیر خطا بر جریان و توان تعریف می­ شود. این تعریف، معیاری جهت مشخص نمودن افزایش جریان و توان سیستم می­باشد. سطح خطا بر حسب پریونیت بصورت زیر تعریف می­ شود:
(۲-۲)
که در این رابطه، i جریان خطا و مقدار امپدانس تونن از دید شین i بر حسب پریونیت می­باشد. سطح جریان خطا در یک سیستم توزیع معمولاً در محدوده­ ۱۰ تا ۱۵ پریونیت قرار دارد در حالیکه جریان نامی شبکه pu1 می­باشد.
مقدار جریان خطا بایستی از مقدار جریان نامی بسیار بیشتر باشد تا رله­های اضافه جریان موجود در سیستم بتوانند خطا را ببیند. به منظور رسیدن به این هدف بایستی یک منبع تولید توان بسیار قوی وجود داشته باشد که بتواند این مقدار جریان خطا را تأمین نماید. برخی از منابع تولید الکتریسیته مانند مبدل­های الکترونیک قدرت، دارای کنترل­ کننده­هایی هستند که از اضافه جریان جلوگیری می­ کنند. بطور مثال اگر در قسمت انتهایی یک شبکه توزیع تعداد زیادی منابع فوتوولتائیک نصب شده باشد، در صورت وقوع خطا در شبکه، جریان خطا افزایش چشمگیری پیدا نمی­کند و بنابراین رله­های اضافه جریان نمی ­توانند محل خطا را تشخیص دهند. مشکلی که در اینجا بوجود می ­آید این است که ولتاژ محل تماس کاهش پیدا می­ کند حتی در صورتیکه جریان خطا پایین باشد. علاوه بر آن وجود دائمی خطا باعث ضربه زدن به تجهیزات موجود در شبکه می­گردد.
با نصب واحد DG، یک امپدانس با قسمتی از شبکه بصورت موازی قرار می­گیرد. در نتیجه امپدانس دیده شده از محل خطا کوچک شده و سطح جریان خطا افزایش می­یابد. افزایش ظرفیت واحد DG را می­توان معادل کوچک شدن امپدانس واحد DG دانست. با افزایش ظرفیت واحد DG، امپدانس معادل واحد DG نیز کوچک شده و در نتیجه سطح اتصال کوتاه شبکه تغییر می­ کند. از آنجا که تنظیمات رله­های اضافه جریان موجود در شبکه بر حسب جریان اتصال کوتاه دیده شده توسط رله­ها صورت می­پذیرد، بنابراین تغییر سطح اتصال کوتاه شبکه باعث تغییر زمان عملکرد رله­ها و در نتیجه به هم خوردن هماهنگی رله­ها می­گردد.
هنگامی که در یک شبکه­ شامل منابع تولید پراکنده خطا اتفاق بیفتد، جریان خطا از دو طریق تأمین می­گردد: شبکه­ سراسری و منابع تولید پراکنده. مقدار مشارکت هر کدام از این دو منبع به توپولوژی شبکه، امپدانس شبکه و اندازه­ واحدهای تولید پراکنده بستگی دارد[۳۰]. برای توضیح بیشتر این مطلب و بررسی تأثیر پارامترها در میزان مشارکت واحد تولید پراکنده در تأمین جریان خطا، شکل(۲-۲) در نظر گرفته شده است. مدار معادل تونن این شبکه در شکل(۲-۳) نشان داده شده است.

شکل۲- ۲: شبکه فشار متوسط حاوی منبع تولید پراکنده

شکل۲- ۳: مدار معادل تونن شکل ۱-۲
امپدانس معادل تونن برابر است با:
(۲-۳)
در معادله­ بالا امپدانس شبکه­ فوق توزیع(که مشتمل بر امپدانس ترانس پست توزیع نیز می­باشد) و امپدانس ژنراتور واحد تولید پراکنده و امپدانس خط می­باشد. a بیانگر درصدی از خط می­باشد که بین واحد DG و پست قرار دارد. مقدار جریان اتصال کوتاه کلی در هر فاز توسط رابطه­ زیر قابل محاسبه می­باشد.
(۲-۴)
جریان خطای تولیدی توسط شبکه­ سراسری را می­توان بصورت زیر بدست آورد:
(۲-۵)
مقدار امپدانس توسط توان اتصال کوتاه در محل پست () قابل محاسبه می­باشد. برای یک شبکه­ انتقال در حالت ایده­ال می­توان مقدار را برابر بینهایت در نظر گرفت.
(۲-۶)
بنابراین :
(۲-۷)
بصورت تئوری در حالت ، رابطه­(۲-۷) استخراج می­گردد که در آن اندازه­ واحد DG و محل نصب آن در شبکه­ توزیع، تعیین کننده­ میزان جریان خطای تولیدی توسط شبکه می­باشد. در صورتیکه کوچک باشد، تقریباً با برابر خواهد بود. این حالت زمانی اتفاق می­افتد که یا واحد تولید پراکنده در نزدیکی پست توزیع نصب شده باشد(مقدار a کوچک باشد) و یا در حالتی که اندازه­ واحد تولید پراکنده­ی نصب شده کوچک باشد(مقدار بزرگ باشد).
در حالت واقعی، رابطه­ هرگز اتفاق نمی­افتد مخصوصاً در شبکه ­های با سطح ولتاژ متوسط که مقدار می ­تواند کوچک باشد. بنابراین رابطه­(۲-۷) هرگز بدست نمی­آید. در این حالت تأثیر واحد DG در تأمین جریان خطای تولیدی توسط شبکه­ اصلی مطابق با رابطه­(۲-۵) بیان می­گردد. مقدار کلی جریان خطا با بهره گرفتن از روابط(۲-۴) و (۲-۵) بدست می ­آید. رابطه­(۲-۵) نسبت به مکان نصب واحد DG و اندازه­ آن، غیرخطی است. بنابراین یک رابطه­ غیرخطی می­باشد. در حالتی که شبکه ضعیف باشد مقدار نسبت به بزرگ است و در نتیجه میزان جریان خطای تولیدی از طرف شبکه­ اصلی اندک می­باشد. بنابراین این امکان وجود دارد که به دلیل کوچکی مقدار جریان خطا، رله­ی جریان زیاد نصب شده بر روی خط نتواند اضافه جریان را تشخیص دهد. به همین دلیل پس از ورود DG به سیستم باید هماهنگی رله­ها مورد بررسی قرار گیرد.
نصب واحدهای تولید پراکنده باعث تغییر اندازه و جهت جریان اتصال کوتاه شبکه می­گردد. میزان تأثیر این منابع بر جریان خطا به عوامل متعددی بستگی دارد. از جمله­ این عوامل می­توان به نوع واحد DG، محل اتصال DG شبکه، مقدار ولتاژ قبل از وقوع خطا در شبکه و … اشاره نمود. جدول(۲-۱) جریان اتصال کوتاه یک سیستم نمونه را برای چند نوع خاص واحد DG نشان می­دهد.
جدول۲- ۱: جریان خطای تولیدی توسط چند نوع واحد تولیدی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ب.ظ ]