کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



‌بنابرین‏، در برخی دعاوی خواهان می‏تواند شخصاً در جلسه دادرسی حاضر و یا لایحه‏ارسال نماید و در برخی دیگر، وکیل خواهان در این جلسه حاضر و به دفاع از دعوا می‏ پردازد. ماده ۹۵ قانون آیین دادرسی در امور مدنی مقرر داشته است:«عدم حضور هریک از اصحاب‏دعوا یا وکیل آنان در جلسه دادرسی مانع رسیدگی و اتخاذ تصمیم نیست.در موردی که ‌دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیین‏شده، حاضر نشود و با اخذ توضیح از خوانده هم دادگاه نتواند رأی بدهد، همچنین درصورتی که با دعوت قبلی‏هیچ‏یک از اصحاب دعوا حاضر نشوند و دادگاه نتواند در ماهیت دعوا بدون اخذ توضیح، ‌رأی صادر کند، دادخواست ابطال خواهد شد»

اگرچه در ماده مذکور، جلسه دادرسی،اطلاق دارد و ممکن است گفته شود شامل همه‏جلسات رسیدگی می‏ گردد ولی به نظر می‏رسد که ضمانت اجرای مذکور در این ماده(صدور قرار ابطال دادخواست)، مربوط به اولین جلسه دادرسی می‏ باشد زیرا:اولاّ:مواد ۹۵-۹۳ مذکور،اولین مواد فصل چهارم قانون آیین دادرسی تحت‏ عنوان جلسه دادرسی می‏ باشند ‌که این فصل نیز ادامه فصل سوّم قانون مذبور تحت‏عنوان‏”جریان دادخواست تا جلسه دادرسی‏”می‏ باشد. به عبارت دیگر، قانون‏گذار در ادامه مواد مربوط به تقدیم و جریان دادخواست و ابلاغ آن به خوانده، مقرراتی را درباره جلسه دادرسی وضع ‌کرده‌است و از جمله اینکه، اصحاب‏دعوا می ‏توانند در جلسه دادرسی حضور یافته یا لایحه ارسال نمایند و در مواد بعدی مقرر شده است که خواهان و خوانده باید در اولین جلسه دادرسی، اصول اسناد خود را حاضر نمایند(ماده ۹۶)و خواهان می‏تواند در اولین جلسه، خواسته خود را افزایش داده یا خواسته یا درخواست یا نحوه دعوا را تغییر دهد(ماده ۹۸).ازاین‏رو منطقی‏تر آن است که ماده ۹۵ را نیز که قبل از مواد ۹۶ و ۹۸ وضع شده، مربوط به جلسه اول دادرسی بدانیم. ثانیاًً:چنانچه خواهان‏در جلسه اول دادرسی حاضر شده و پیرامون خواسته و دعوای خود توضیح داده باشد، دیگر اخذ توضیح از نامبرده در جلسات بعدی، لزومی ندارد، به‏ویژه اگر در نظر بگیریم که تجدید جلسه رسیدگی، امری استثنایی است و نیاز به وجود جهت یا جهات قانون دارد

(ماده ۱۰۴)

وانگهی، در ماده ۱۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی سابق نیز حکمی مشابه حکم مذکور در ماده ۹۵ کنونی مقرر شده بود: «عدم حضور هریک از طرفین در جلسه دادرسی مانع رسیدگی و اتخاذ تصمیم نیست. در موردی که دادگاه محتاج به توضیح از مدعی باشد و مدعی در جلسه که برای توضیح معین شده، حاضر نشود و با اخذ توضیح از مدعی علیه هم دادگاه‏نتواند رأی بدهد، دادخواست مدعی ابطال می‏ شود..». ملاحظه می‏ شود که در ماده مذکور تصریح شده بود که برای اخذ توضیح، باید جلسه‏ای تعیین گردد و اگر خواهان در جلسه تعیین‏شده برای اخذ توضیح، حاضر نگردید،دادخواست وی ابطال می‏ شود.لیکن در ماده ۹۵کنونی،به ‏”جلسه که برای توضیح تعیین شده‏”،اشاره‏ای نشده است و این ماده مقرر می‏دارد که در موردی که دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیین‏شده حاضر نشود..دادخواست ابطال خواهد شد. ممکن است در جلسه اول دادرسی،نیاز به‏اخذ توضیح از خواهان باشد و وی در این جلسه حاضر نگردد و با اخذ توضیح از خوانده نیز دادگاه نتواند رأی بدهد،در این صورت، به استناد قسمت اخیر ماده ۹۵، دادگاه مبادرت به‏صدور قرار ابطال دادخواست خواهد کرد. به‏عنوان مثال، زوجه دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت زوج تقدیم کند و در دادخواست تقدیمی به استناد شروط ضمن عقد نکاح،تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نماید.[۵۸]

حال، فرض کنیم زوجه دادخواستی به خواسته فوق به جهت تخلف زوج از شروط ضمن عقد، تقدیم کرده و در جلسه اول دادرسی نیز حاضر نشده است و معلوم نمی‏باشد که زوج از کدامیک از شروط ضمن عقد تخلف کرده و با اخذ توضیح از خوانده نیز دادگاه نتواند رأی‏بدهد، در این صورت دادگاه مبادرت به صدور قرار ابطال دادخواست خواهد کرد. اگر در این‏دعوا، خواهان در جلسه اول حاضر شده و خواسته خود را صدور گواهی عدم امکان سازش به‏جهت ازدواج مجدد زوج اعلام کند، در جلسات بعدی اخذ توضیح پیرامون خواسته از خواهان ضرورتی ندارد و درصورت ارائه دلایل کافی از سوی خواهان(زوجه)،دادگاه گواهی‏عدم امکان سازش صادر خواهد کرد و در غیر این صورت،حکم بطلان دعوا صادر خواهد شد.

‌بنابرین‏، به نظر می‏رسد که باید ماده ۹۵ قانون آیین دادرسی در امور مدنی مبنی‏بر لزوم‏حضور خواهان جهت ادای توضیح و صدور قرار ابطال دادخواست درصورت عدم حضور او را مربوط به جلسه اول دادرسی دانست.

برخی حقوق‏دانان معتقدند درصورتی که خواهان در جلسه دادرسی حاضر نباشد و نیاز به‏اخذ توضیح از وی باشد، دادگاه باید جلسه را تجدید کند و خواهان را برای ادای توضیح‏دعوت نماید[۵۹].

این موضوع در نشست قضایی اسفند ۱۳۷۹ دادگستری استان مازندران، مطرح گردیده و در پاسخ ‌به این سؤال که با توجه به ماده ۹۵، درصورت نیاز به توضیح از خواهان، دادگاه به چه صورت عمل می ‏کند؟قضات حاضر در جلسه اظهار داشته‏اند:«دادگاه باید جلسه رسیدگی تعیین و طرفین را دعوت و در اخطاریه خواهان قید کند که در جلسه جهت اخذ توضیح حاضر شود و یا اینکه نیازی به تعیین جلسه رسیدگی نیست و دادگاه می‏تواند خواهان را ظرف ۵ روز یا یک‏هفته جهت اخذ توضیح دعوت نماید.» صرف‏نظر از اینکه تعیین جلسه رسیدگی و دعوت از طرفین با دعوت از خواهان ظرف ۵ روز یا یک‏هفته برای اخذ توضیح در تعارض می‏ باشد،دعوت از خواهان ظرف ۵ روز یا یک‏هفته‏فاقد جایگاه قانونی است.

ازاین‏رو، کمیسیون تخصصی معاونت آموزشی قوه قضاییه که این سؤالات و پاسخ‏ها را مورد بررسی قرار می‏ دهد، در پاسخ به سؤال مذکور اظهار داشته است:«کاربرد جملات‏”دعوت قبلی‏”و”جلسه تعیین‏شده‏”در ماده ۹۵ بازگشت ‌به این دارد که هرگاه ضرورت اخذ توضیح از خواهان پیش آید مورد، نیاز به تعیین جلسه رسیدگی دارد تا طرفین دعوا در جریان‏چگونگی ضرورت توضیح قرار گیرند و از آثار عدم حضور نیز مطلع باشند.» [۶۰]

به همه این ها، همان‏طور که گفته شد ‌بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی سابق، تعیین جلسه‏رسیدگی برای اخذ توضیح، الزامی بود زیرا در ماده ۱۶۵ آن قانون مقرر شده بود، در موردی‏که دادگاه محتاج به توضیح از مدعی باشد و مدعی در جلسه که برای توضیح معین شده، حاضر نشود. دادخواست مدعی ابطال می‏ گردد. در این ماده، صراحتاً یک جلسه برای توضیح‏پیش ‏بینی شده بود ولی در ماده ۹۵ کنونی، با حذف‏”برای توضیح‏”، مقرر شده است که در موردی که دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیین شده‏حاضر نشود، دادخواست ابطال خواهد شد. با توضیحات فوق، می‏توان گفت که اگر خواهان‏در جلسه اول دادرسی که از سوی دادگاه برای رسیدگی به دادخواست تعیین شده است، حضور نیابد و دادگاه نیاز به اخذ توضیح از وی داشته باشد، دادخواست وی ابطال می‏ گردد.[۶۱]

گفتار اول: صدور قرار ‌ابطال دادخواست بدون نیاز به اخطار مجدد و تجدید جلسه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 12:18:00 ب.ظ ]




طبق قانون نفت ۱۹۷۴ میلادی ایران به شرکت ملی نفت مجوز انعقاد قراردادهایی را جهت عملیات اکتشاف و توسعه داده است و پیمانکاران فقط تا زمانی که تولید نفت به میزان تجاری مسئولیت عملیات اکتشاف را

عهده دار بودند ولی پس از شروع بهره برداری، شر کت ملی نفت ایران خود مسئولیت عملیات تولید و استخراج را به عهده می‌گرفت و ‌بنابرین‏ قرارداد خاتمه می‌یافت.[۶۵]

در این مرحله با طرف خارجی قراردادی برای فروش نفت منعقد می‌گردید که به موجب آن ۳۵ تا ۵۰ درصد نفت کشف شده با تخفیفی معادل ۳ تا ۵ درصد قیمت تمام شده و به مدت ۲۰ سال به طرف خارجی فروخته می‌شد.

این نوع قراردادها دارای دو شرط مهم و اساسی هستند:

اول اینکه شرکت‌های پیمانکار موظف بودند از کارکنان ایرانی استفاده کنند مگر در مواردی که استخدام ایرانیان میسر نبود.

دوم اینکه این شرکت‌ها متعهد شده بودند که برای انجام عملیات اکتشاف و توسعه نفت درایران مبلغی معادل ۱۶۷ میلیون دلار در طی حداکثر ۵ سال هزینه نمایند. قراردادهای خدماتی خود دارای دو نوع اصلی است:

۱ـ قرارداد خدماتی که به موازات هم اما از نظر قرارداد غیر مرتبط با یک قرارداد خرید از قسمت نفتی

که در منطقه خدماتی تولید می‌شود منعقد می‌گردد.

۲ـ قراردادهایی که در ارتباط با مذاکرات قرارداد ‌در مورد وضعیت خاصی که در آن شر کت ملی نفت نیازمند کمکهای تکنیکی است، اما بابت کمکهای تکنیکی سهمی از نفت خام تولیدی برای تخصیص به شرکت عامل فراهم نشده است.

۱ـ۳ـ۷ انواع قراردادهای خدماتی

    • قراردادهای صرفا خدماتی

    • قراردادهای خطر پذیر

    • قراردادهای کاملا خطر پذیر

  • قراردادهای بیع متقابل

۱ـ۳ـ۸ قراردادهای صرفا خدماتی

این نوع از قرارداد یک قرارداد ساده و غیر پیچیدهای است که در مقابل خدمات، حق الزحمهای پرداخت می‌گردد. ریسک در این قراردادها متوجه شرکت میزبان است و جبران هزینه پیمانکار، تنها در برابر ارائه خدمات قابل انجام خواهد بود. هدف این نوع قراردادها فعالیت‌های اکتشافی نیست، بلکه یک سری فعالیت‌های تولیدی را در برمی‌گیرد. این گونه قراردادها که از قدیمی‌ترین اشکال روابط قراردادی به شمار می‌آیند، بیشتر جنبه انتقال تکنیک از کشورهای صاحب تکنولوژی را دارد تا بحث انتقال سرمایه و منابع مالی دربر داشته باشد.[۶۶]

طبق این قرارداد، پیمانکار در هر حال چه عملیات حفاری موفقیت آمیز باشد چه نباشد دستمزد مقطوع خود را می‌گیرد، به عبارت دیگر پیمانکار کاری به تجاری بودن میدان ندارد بلکه تنها عملیاتی را که بر اساس قرارداد بر عهده او گذاشته شده انجام می‌دهد. در واقع ریسک از آن دولت صاحب مخزن می‌باشد و تضمین پرداخت به سرمایه‌گذار وجود دارد.

به نظر می‌رسد قراردادهای صرفا خدماتی محدود به مناطقی است که تولید، در آن در حال انجام است و همچنین قابل استفاده در کشورهایی است که سطح تولید در آنجا بالا است و این امر باعث می‌شود که دولت منابع کافی جهت سرمایه‌گذاری مجدد برای حفظ تولید داشته باشد.

به طور کلی اینگونه قراردادها در کشورهای ثروتمند، که مشکل مالی یا تامین ما لی طرحها را ندارند و تنها نیازمند تجربه، دانش فنی یا مدیریت می‌باشند، کاربرد زیادی دارد. انعقاد قراردادهای خدماتی محض به صورت قیمت مقطوع، ساده‌ترین شکل این قراردادها است.

۱ـ۳ـ۹ قراردادهای خدماتی خطرپذیر

همان گونه که از نام این قرارداد پیدا‌ است، تمام یا بخشی از خطر و ریسک عملیاتی که بر عهده پیمانکار گذاشته می‌شود، بر عهده خود اوست و اگر به عنوان نمونه عملیات اکتشاف منجر به کشف نفت به میزان تجاری نشود، قرارداد خود به خود منحل می‌شود و هزینه های پیمانکار قابل استرداد نمی‌باشد.

اما در صورت کشف، پیمانکار موظف به انجام عملیات تولید و بهره برداری می‌باشد و هزینه ها و دستمزد او پس از آغاز تولید، بازپرداخت می‌شود.[۶۷] در این رشته از قراردادها، جبران خدمات پیمانکار شامل فعالیت‌های خدماتی انجام شده، پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری و نیز حسن انجام کار و به عبارتی انجام کامل تعهدات قراردادی می‌شود.

این نوع قرارداد به مجموعه‌ای از روش های معاملاتی اطلاع می‌شود که به موجب آن سرمایه‌گذار (پیمانکار تعهد می‌کند، ضمن تامین منابع مالی (نقدی و غیر نقدی) مورد نیاز صرفا به اتکای عواید طرح اقتصادی،) نسبت به ایجاد، توسعه، نوسازی، بازسازی، اصلاح و یا روز آمد کردن طرح مذکور اقدام کند و اقساط بازپرداخت پس از اجرای طرح توسط پیمانکار پرداخت خواهد شد. معمولا این قراردادها کمتر کاربرد دارند مگر ‌در مورد کشف میدانهای نفت و گاز.

با توجه به درجه خطر پذیری این قراردادها به دو گونه کاملا خطرپذیر و بیع متقابل تقسیم می‌شوند:

۱ـ۳ـ۱۰ قراردادهای کاملا خطر پذیر

در این قراردادها، تمام ریسک سرمایه‌گذاری با کمپانی نفتی است که در حقیقت سرمایه را جهت اکتشاف و تولید فراهم می‌کند. در صورتی که کشفی صورت پذیرد کمپانی ملزم است آن را به تولید برساند. بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و مبلغی به عنوان تحمل ریسک خواهد بود و اما اگر کشفی صورت نگیرد قرارداد بدون هیچگونه جبران هزینه‌ای برای شرکت عامل جهت سرمایه‌گذاری برای اکتشاف نفت، منتفی می‌گردد.[۶۸]

در این نوع قراردادها، کل تولید در اختیار کشور میزبان قرار خواهد گرفت و شرکت عامل طبق شرایط قرارداد، یا مبلغی مقطوع به ‌عنوان بازپرداخت سرمایه به همراه نرخ بهره و خطر پذیری دریافت می‌کند یا بر اساس در آمد حاصل از نفت و گاز تولید شده، پس از کسر مالیات سهم خواهد برد. مزایای خدماتی ریسک

پذیر وجود کنترل بیشتر توسط دولت میزبان بر منابع نفت است. ولی اینگونه قراردادها دارای ریسک و خطرپذیری بسیار بالایی برای پیمانکار است.

۱ـ۳ـ۱۱ قراردادهای بیع متقابل

به دنبال انقلاب جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و همچنین محدودیتهای قانون اساسی و قانون نفت ۱۳۵۳ و به دنبال آن قانون نفت ۱۳۶۶ که هر گونه فعالیت و سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت ایران را با مانع و محدودیت مواجه می‌نمود، ایرانیان را وادار نمود تا به دنبال شکل ویژه‌ای از قرارداد بگردند که با سیستم حقوقی ایران سازگاری داشته باشد از بین روش های رایج و متداول در جهان جهت همکاری با کمپانی‌های نفتی خارجی فعال در صنعت نفت وگاز، راهی به جز استفاده از روش«خرید خدمت» یا «بیع متقابل» باقی نمی‌ماند.[۶۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:18:00 ب.ظ ]




از نتایج مطالعه گورهام (۱۹۸۸) چنین گزارش‌شده است که هر دو رفتارهای صمیمیت کلامی و غیرکلامی معلمان به طور قابل توجهی یادگیری دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار داده است. اطلاعات دیگر نیز نشان داد که رفتارهای غیرکلامی معلم مانند لبخند زدن، وضعیت بدن آرام، حرکات، تماس چشمی و حرکت در اطراف کلاس درس به میزان قابل توجهی به یادگیری مرتبط است و رفتارهای صمیمی کلامی و غیرکلامی به انگیزش و تمایل دانش آموزان کمک می‌کند.

متأسفانه برخلاف رسالت خطیری که معلمان در راستای تحقق هدف مهم تعلیم تربیت بر عهده‌دارند رفتار و نحوه برخورد و روش تدریس و ارزشیابی بعضی از آن‌ ها، در موقعیت‌های یادگیری سبب ایجاد واکنش‌های روانی منفی در دانش آموزان می‌شود (اسکینر وبلمونت[۶۶]، ۱۹۹۳)

به زعم کِلی و گورهام (۱۹۸۸) معلمان می‌توانند یادگیری دانش‌آموزان را با ترکیب رفتارهای صمیمی و برجسته‌سازی مؤثر مفاهیم کلیدی به حداکثر برسانند. آن‌ ها ‌به این نتیجه رسیدند که اثر و تحریک صمیمیت معلم به دانش‌آموزان کمک می‌کند که توجه بیشتری داشته باشند و در نتیجه، بهره شناختی آنان افزایش می‌یابد.

شواهدی که از منابع گوناگون به دست‌آمده است نقش معلمان را تغییر داده است تقریباً هر کاری که معلم انجام می‌دهد اثر انگیزشی بالقوه‌ای روی دانش آموزان دارد (استیک[۶۷]، ۱۹۹۶)

اندرسن، نورتون ونوسباوم (۱۹۸۱)چنین نتیجه گرفتند که رابطه معنی‌داری بین ادراک دانش آموزان از رفتارهای صمیمی و اثربخشی معلم بر درس مشاهده شد. مطالعه فرای مایر (۱۹۹۳) یک رابطه بین صمیمیت بالای معلم و انگیزه بالاتر برای مطالعه بادانش آموزان نشان داد.

نوشته های مربوط به دانش آموزان در معرض خطر نشان می‌دهند که غیبت، عدم توجه و ناراحتی معلم یک عامل عمده در ترک تحصیل دانش آموزان است. (بریک، لی همکاران، هالند،۱۹۹۳؛ کال بریسی وپو،۱۹۹۰؛ لی،۱۹۹۳؛ ناتریلو،۱۹۸۶).صمیمیت (گرمی)، ادب ابرازشده، در روابط میان افراد مدرسه بعد دوم جو مدرسه را منعکس می‌کنند( لی و همکاران، ۱۹۹۳) .

آثار موجود درباره مدارس اثربخش نیز بر اهمیت رابطه دوستانه برای افزایش اثربخشی مدرسه تأکید ورزیده‌اند (ژورکی، اسمیت[۶۸]، ۱۹۸۳) علاوه بر این محققان خاطرنشان کرده‌اند که رابطه دوستانه در میان معلمان به آن‌ ها در آسان کردن تدریس کمک می‌کند و با رضایتمندی بیشتر آنان ارتباط دارد.

مطالعات بریو نشان داد ،تعاملات معلم و دانش‌آموز معمولاً شامل تحسین دانش آموزان وانتقاد از آن‌هاست ‌در مورد اثرات این متغیرها بر رفتار دانش آموزان تحقیقات زیادی انجام‌شده است. تحسین‌ مورد انتظار دانش آموزان است بازخورد مثبتی است که نشان‌دهنده تأیید یا دربردارنده ستایش است. تحسین فراتر از یک برخورد ساده است که مناسب بودن یا صحیح بودن پاسخ را نشان می‌دهد چراکه احساس مثبت معلم را منتقل کرده و اطلاعاتی را ‌در مورد ارزشمندی رفتارهای دانش‌آموز به او می‌دهد (بریو[۶۹]، ۱۹۸۱).

وقتی معلم به دانش‌آموز می‌گوید درست است کارت را خیلی خوب انجام دادی، قسمت اول بازخوردی ‌در مورد عملکرد دانش‌آموزاست در حالی که قسمت دوم تحسین است و این تحسین تقویت مثبتی است که احتمال تکرار آن رفتار را افزایش می‌دهد (اسکینر،۱۹۵۳)

به زعم کلر(۱۹۸۶)، بسیاری بر این باورند معلمان می‌توانند روی انگیزش دانش‌آموزان اثر بگذارند در تعیین نحوه تدریس و کار بادانش آموزان، معلمان می‌توانند تعاملات کلاسی را طوری تنظیم کنند که روی انگیزش اثرات مختلفی داشته باشد باوجود اثر انکارناپذیر معلمان خیلی وقت نیست که محققان راه‌های فراوانی که معلمان می‌توانند روی انگیزش شاگردان تأثیر بگذارد را شناسایی کردند، درگذشته نقش معلم در این زمینه بسیار محدود می‌پنداشتند. روش اصلی معلمان برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان دادن پاداش‌هایی از قبیل نمره، تشویق، جایزه، عکس‌برگردان بود این دیدگاه از نظریه شرطی‌سازی عامل[۷۰] اخذشده بود امکان انگیزش[۷۱] را در محیط قرارمی داد هدف نهایی چنین نظامی این بود که دانش آموزان مستقل‌اند در فرایند یادگیری شرکت کنند، معلم مطالب درسی را تنظیم می‌کرد و دانش آموزان پاسخ می‌دادند و پاداش می‌گرفتند به‌این‌ترتیب برای یادگیری نیازی به تعامل زیادی با معلم نبود.

نتایج تحقیقات دیوید آسپی‌ و فلورا ربـیوک (۱۹۷۷) نشان داد بچه ها از کسانی که آن‌ ها‌ را‌ دوست‌ ندارند، چیزی نمی‌آموزند، مسلم است که‌ چگونگی کیفیت رابطه معلم-شاگرد تا حد زیادی روی یادگیری او تأثیر می‌گذارد. به عنوان شاگرد، وقتی معلمان خود را دوست می‌داشتیم یا به‌ آن‌ ها عشق‌ می‌ورزیدیم، در خواندن درس‌هایشان‌ سعی و تلاش بیشتری می‌کردیم ما نه تنها بیشتر یاد می‌گرفتیم، بلکه‌ در کلاسی کـه معلمش را دوست داشتیم، بهتر فعالیت می‌کردیم. بچه ها برای‌ معلمانی که آن‌ ها را دوست دارند، کمتر دردسر و مزاحمت ایجاد می‌کنند‌ و کمتر برخورد نادرست با آن‌ ها دارند. بچه هایی‌ که مشکل انضباطی دارند، معمولاً یا در ارتباط با معلم فعلی خود نوعی رفتار خصومت‌آمیز دارند و یـا احـساس آن‌ ها نوعی واکنش در برابر نحوه رفتار و گفتار معلمان قبلی است. دانشجویان تصور می‌کردند که بهترین معلمانشان بیشتر از بیانگری غیرکلامی، حرکات راحت و خودمانی، مکالمه و ارتباط برون‌کلاسی استفاده می‌کردند، در حالی که بدترین معلمان این‌گونه نبودند.

یافته های مربوط کوپولوس [۷۲] (۲۰۱۰)نشان داد ‌در مورد بیانگری غیرکلامی بسیار مستحکم بود و بین بهترین و بدترین معلمان تا ۶۰% تفاوت ایجاد کرد، از این حیث که آن‌ ها تا چه حد از بیانگری غیرکلامی استفاده می‌کردند. کوچک‌ترین اندازه اثر به حرکات خودمانی و راحت مرتبط می‌شد؛ بااین‌حال حتی، تفاوت بین بهترین و بدترین معلم ۲۶% از تغییرات میزان استفاده معلمین از حرکات خودمانی و راحت را در کلاس نشان می‌داد. مهم‌تر اینکه فقط بهترین معلمان به طور متوسط سطوح بالایی از ارتباط را از خود نشان داده بودند و تنها در یک بعد قوی نبودند. سطوح بسیار بالای این ارتباطات می‌تواند غیرمنطقی[۷۳] باشد. ازاین‌رو، معلمان خوب از سطوح متوسط به بالایی از صمیمت جویی غیرکلامی و رفتار تعاملی حین ارتباط با دانشجویان در سایر فرهنگ‌ها استفاده می‌کنند.

۲-۴-۱ تفاوت‌های فرهنگی[۷۴] در صمیمت جویی غیرکلامی

اگرچه صمیمت جویی غیرکلامی در فرهنگ‌های مختلف با یادگیری عاطفی رابطه‌ای مثبت داشته، اما لازم به ذکر است که بزرگی اثر این صمیمیت در هر فرهنگی متفاوت بوده و معمولاً در آمریکا بیشتر است (وایتت آل[۷۵]، ۲۰۰۴).

روچ و بایرن (۲۰۰۱) در یک بررسی نشان دادند که معلمان آمریکایی صمیمیت بیشتری نسبت به معلمین آلمانی داشتند و ادراک از صمیمت جویی غیرکلامی اثر مثبت‌تری روی درک فراگیران آمریکایی از یادگیری در مقایسه با همتایان آلمانی دارد. ارتباط بین صمیمت جویی غیرکلامی و ادراک مثبت از معلمان می‌تواند ‌به این دلیل در آمریکا قوی‌تر باشد که در ایالات‌متحده فاصله قدرت نسبتاً کم بوده و گرایش به تماس در حد متوسط است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]




امکان اقامه دعوای اضافی مزایای را برای نظام قضایی نیز دربرخواهد داشت، البته واضح است که مطالبی که در خصوص مصالح اصحاب دعوا بیان کردیم عموما در خصوص نظام ‌دادگستری نیز صدق می‌کند و اصحاب دعوا به عنوان مهم ترین رکن نظام قضایی مصلحت نظام ‌دادگستری را نیز در پی خواهند داشت.

با این حال در این خصوص یکی از فواید دعوای اضافی را باید تخلف از قواعد صلاحیت نسبی تلقی کرد (شمس، ۱۳۸۶)، در حقیقت انحراف از صلاحیت داگاه, گرچه به قواعد مربوط به صلاحیت لطمه می زند, و در نگاه اول به عنوان یکی از معایب دعاوی طاری از آن یاد می شود (مقصودپور، ۱۳۸۹) ولی در نگاه دیگر به علت مزایای توام شدن دو پرونده مرتبط با هم, به عنوان وجه مثبت جلوه می‌کند؛ به عبارت دیگر, احتراز از صدور احکام معارض احتمالی, و احتراز از اطاله ی دادرسی, که گریبانگیر خود دادگستری نیز می شود, بیش از آن ارزش دارد که انحراف از قواعد صلاحیت نسبی, که با تراضی اصحاب دعوی قابل عدول است, (واحدی، ۱۳۸۷، و رستگار، ۱۳۵۶). بتواند مانع آن گردد.

مصالح خواهان و خوانده نیز ایجاب می‌کند که به جای تشکیل چند پرونده در شعب مختلف و آمد و رفت های متعدد و پرداخت هزینه های اضافی و ارائه مکرر دلایل و مدارک، اختلافات آن ها در یک شعبه متمرکز شده و در یک پرونده تکلیف دعاوی آن ها مشخص گردد.به علاوه، طرح تمام عناصر و واقعیات و اجزای دعوی به دادرس این امکان را می‌دهد که راه حل جمعی بهتری اتخاذ و به موضوعات مرتبط مورد اختلاف طرفین برای همیشه پایان دهد.ضمن اینکه، تشکیل پرونده های متعدد برای دادگستری هم موجب تراکم کار و مشکلات دیگری می شود (مولودی، ۱۳۸۱).

فصل سوم)

مصادیق دعوای اضافی و شرایط اقامه آن

آنچه در فصل سوم نوشتار مورد بررسی قرار می‌گیرد، مصادیق دعوای اضافی در حقوق ایران و شرایط اقامه ان می‌باشد؛ باید گفت که دعاوی اضافی بر حسب نوع دعوایی که اقامه می‌گردد مصادیق گوناگونی خواهد داشت. با توجه به ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی که بیان می‌دارد « خواهان می‌تواند خواسته خود را که در دادخواست تصریح کرده در تمام مراحل دادرسی کم کند ولی افزودن آن یا تغییر نحوه دعوا یا‌خواسته یا درخواست درصورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدی داشته باشد و تا پایان اولین جلسه آن را به دادگاه اعلام‌کرده باشد.

و با توجه به ماده ۱۰۳ همین قانون که بیان می‌کند « اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آن ها یکجا رسیدگی می‌کند و‌چنانچه درچند شعبه مطرح شده باشد در یکی از شعب با تعیین رئیس شعبه اول یکجا رسیدگی خواهد شد. درمورد این ماده وکلا یا اصحاب دعوا مکلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر نمایند».

برخی از این مصادیق مربوط به خواسته دعوا می‌باشد که شامل افزایش خواسته، کاهش خواسته، و تغییر خواسته می‌باشند، برخی دیگر نوع دعوی را در بر می گیرند، که شامل تغییر درخواست و تغییر نحوه دعوی مباشند.

در این خصوص باید مطلبی را گفت و آن این است که ‌در مورد ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از اساتید حقوق آن را در مبحث تعیین خواسته مورد بررسی قرارداده اند ( بهشتی و مردانی، ۱۳۸۶). برخی دیگر از نویسندگان حقوقی، در ذیل اختیارات خواهان درجلسه دادرسی بحث کرده‌اند (مدنی، ۱۳۷۷، و ابهری،۱۳۸۷). بعضی دیگر از حقوق ‌دانان نیز در ضمن دعاوی طاری و به عنوان دعوای اضافی مورد بررسی قرار داده‌اند ( متین دفتری،۱۳۸۹ و مولودی، ۱۳۸۱ و بدریان، ۱۳۷۴).

در این میان، به عقیده بعضی از حقوق ‌دانان، میان عنوان فصول و مطالب آن در قانون آیین دادرسی رابطه منطقی وجود ندارد، برای مثال در مبحث امور اتفاقی برخی از مواردی که یقینا جزء امور اتفاقی هستند؛ مطرح نشده اند؛ و بر همین اساس آوردن دعوای اضافی ذیل اختیارات اصحاب دعوا در جلسات دادرسی قابل انتقاد به نظر می‌رسد (مولودی، ۱۳۸۱). به نظر می‌رسد ماده ۹۸ هر چند می توان در خلال سایر اختیارات اصحاب دعوا مورد بررسی قرار گیرد، اما واقع مطلب آن است که چیزی فراتر از این است و همان طور که برخی از حقوق ‌دانان بیان داشته اند باید به عنوان دعوای اضافی مورد مطالعه قرار گیرد.

بر این دسته از دعاوی، به عقیده قابل قبول تر و بر خلاف قول اکثر حقوق ‌دانان؛[۱۰] به نظر می‌رسد دعاوی موضوع ماده ۱۰۳ را نیز باید نه به عنوان دعاوی مرتبط بلکه به عنوان دعاوی اضافی در حقوق ایران در نظر گفت؛ در عقیده مرجح، به نظر می‌رسد که قانون‌گذار در ماده ۱۰۳ به گسترش حوزه دادرسی و به عنوان دعوای اضافی مد نظر داشته است؛ و بر همین اساس باید مورد بررسی قرار داد، در مبحث دوم این فصل شرایط اقامه دعوای اضافی و نیز نحوه رسیدگی و فرایند صدور حکم و شکایت در این خصوص را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۳-۱- مبحث اول) مصادیق دعوای اضافی در حقوق ایران

۳-۱-۱- گفتار اول) مصادیق مربوط به خواسته دعوا

۳-۱-۱-۱- بند اول) افزایش خواسته

یکی از مصادیق دعوای اضافی در حقوق ایران، افزایش خواسته می‌باشد؛ در ابتدا لازم است تعریفی از خواسته بیان داریم؛ خواسته در لغت به معنای « خواستن، طلب شده، اراده شده، مال و ثروت و دارایی، امر مورد دعوی» آمده است ( معین، ۱۳۷۵). در اصطلاح حقوقی آمده است؛ خواسته به جای مدعی به به کار می رود و آن چیزی است که درمرافعات و امور حسبی از دادگاه بخواهند (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸). همچنین خواسته آن موضوعی است که خواهان نسبت به آن ادعایی را علیه خوانده مطرح می‌کند (حیاتی، ۱۳۹۰).

در جای دیگر خواسته تعیین کننده هدف دادرسی معرفی شده است (شمس، ۱۳۸۶). برخی از حقوق ‌دانان نیز بیان کرده‌اند؛ منظور از خواسته دعوی چیزی است که خواهان از دادگاه می‌خواهد، خوانده دعوی را به پرداخت یا انجام آن محکوم نماید و یا نظر خود را به عنوان فصل الخطاب نسبت به آن موضوع اعلام نماید (قهرمانی، ۱۳۹۰).

خواسته به انواع متعددی تقسیمی می شود و بر همین اساس دعاوی که از آن ناشی می‌شوند، انواع گوناگونی دارند، عمده ترین این دعاوی تقسیم به دعاوی مالی و غیر مالی می‌باشند. یکی از مهم ترین معیارهایی که در این زمینه ارائه شده است توجه به مبنای دعوا یعنی حق مالی و یا غیر مالی بوده است ( شمس، ۱۳۸۵ و بهرامی، ۱۳۸۳).

حق مالی آن است که اجرای آن مستقیما برای دارنده ایجاد منفعتی می کند که قابل تقویم به پول باشد مانند حق مالکیت نسبت به خانه و مغازه، همچنین حق مالی آن است که به پول تقویم گردد مثل کسی که متعهد است پنج تن آهن به دیگری بدهد (امامی، ۱۳۵۲).بر همین اساس در صورتی که مبنای حق مورد ادعا مالی باشد باید دعوای مذکور را مالی قلمداد نمود (مهاجری، ۱۳۸۷).

دعاوی غیر مالی را نیز بر مبنای حق مورد ادعا، یعنی حق غیر مالی باید تشخیص داد؛ حق غیر مالی آن است که اجرای آن مستقیما منفعتی که قابل تقویم به پول باشد ایجاد ننماید مانند حق بنوت و ابوت و حق زوجیت (امامی، ۱۳۵۲). همچنین گفته شده است حق غیر مالی حقی است که هدف آن رفع نیازمندی های عاطفی و اخلاقی است (کاتوزیان، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]




پ) در سطح رفتار شناسی طبیعی

رفتارشناسان طبیعی مفهوم نقش بندان یا نگاره گیری را وارد فرایند دلبستگی کردند. آن ها معتقدند که حیوانات با کشاننده های فطری به دنیا آمده اند که توانایی بالقوه ی زنده ماندنشان را افزایش می‌دهند. یکی از این کشاننده ها آمادگی نگاره گیری از یک ریخت خاص موضوع ( افرادی که یک صدای خاصی ایجاد می‌کنند یا حرکت می‌کنند) است و این نگاره گیری به کودک اطمینان می‌دهد که مراقبت کننده در مجاورت اوست. یک نگاره گیری تنها از طریق بینایی صورت نمی گیرد بلکه ممکن است با بوییدن رابطه داشته باشد، نظیر آنچه در بزها وجود دارد یا با شنیدن مرتبط باشد مانند آنچه در اردک ها هست و آن چیزهای یادگیری شده به وسیله مراقبت کننده و نوزاد است. شواهد خوبی ‌در مورد این امر وجود دارد که نوزادان انسان نیز یاد گرفته اند، در ابتدا برای تشخیص از بوی مادرشان استفاده کنند. به طور مثال سرنوچ و پورتز (۱۹۸۵) نشان داده‌اند که نوزادان ۱۲ روزه ای که از شیر مادر تغذیه نمی کنند، به مانند نوزادانی که از سینه ی مادر تغذیه می‌کنند می‌توانند بوی آغوش مادرشان را از یک غریبه متمایز کنند. نگاره گیری دارای نتایج بلند مدت و کوتاه مدتی است که اغلب به طور قابل ملاحظه ای با یکدیگر مشابه اند. (فلانگان، ۱۹۹۹؛ به نقل از ناظمی، ۱۳۹۰).

۲-۹- مراحل شکل گیری دلبستگی

کودکان از همان روزهای اول زندگی به دیگران واکنش نشان می‌دهند. در سن یک ماهگی کودکان به صداها واکنش نشان می‌دهند و به چهره ی افراد توجه می‌کنند. بین دو تا سه ماهگی « لبخند اجتماعی » می‌زنند. این رفتار غالباً اولین علامت آشکار واکنش اجتماعی است که والدین به آن توجه می‌کنند. تا کمی بعد از چهارماهگی کودکان به همه واکنش نشان می‌دهند و معمولاً بین غریبه ها و آشنا تمایزی قایل نیستند. در شش ماه دوم زندگی، در کودکان کم کم نشانه هایی از دلبستگی به افراد خاص در اطرافشان دیده می شود. شخصی که معمولاً کودک به آن دلبسته می شود ( تکیه گاه دلبستگی ) نامیده می شود. اولین تکیه گاه کودک معمولاً مادر است. یک یا دو ماه پس از آن که اولین علایم دلبستگی ظاهر شد غالب کودکان به تکیه گاه های متعددی دلبستگی نشان می‌دهند، معمولاً به پدر، برادران و خواهران و یا مادربزرگ یا پدربزرگ (ماسن و همکاران، ترجمه محمودی، ۱۳۸۰). اساساً آنچه که بالبی می‌گوید این است که تکلیف اصلی در سه سال اول زندگی برای نوباوه شکل گیری یک دلبستگی به حداقل یک شخص دیگر است. فرایند ایجاد این دلبستگی از یک دوره چهار مرحله ای می گذرد که نوباوه بیشتر بر روی یک نگاره یا یک شخص در محیط ( معمولاً مادر یا جانشین مادر ) تمرکز می‌کند. اگر این فرایند صورت نگیرد، یعنی قبل از اینکه این فرایند دلبستگی شکل بگیرد کودک از مادر یا از مراقبش جدا شود، شخص ممکن است مشکلات شخصیتی فاحشی را در ارتباط با دیگران برای اتکای زندگیش تجربه کند، لذا چگونگی دلبسته شدن یک شخص بر مادرش بر چگونگی دلبسته شدن او به دیگر افراد در طول عمرش تأثیر می‌گذارد ( لوگو و هرشی[۲۵] ، ۱۹۷۴).

به طور طبیعی، یک کودک چهار مرحله از گسترش دلبستگی را پشت سر خواهد گذاشت که ‌به این گونه است:

۱- مرحله پیش دلبستگی[۲۶] (تولد تا ۶ هفتگی) : انواع علایم فطری – چنگ زدن، لبخند زدن، گریه کردن و زل زدن به چشمان والدین به نوزادان کمک می‌کند با سایر انسان ها تماس نزدیک برقرار کنند. نوزادان در این سن می‌توانند بو و صدای مادر خودشان را تشخیص دهند. اما هنوز به مادر دلبسته نیستند زیرا اهمیتی نمی دهند که با فرد آشنایی به سر ببرند.

۲- مرحله دلبستگی در حال انجام[۲۷] ( ۶ هفتگی تا ۸ – ۶ ماهگی ) : در طول این مرحله نوباوگان به مراقبت کننده آشنا به صورتی پاسخ می‌دهد که با یک غریبه فرق دارد اما با اینکه نوباوگان می‌توانند مادر خود را تشخیص دهند در صورتی که از او جدا شوند، هنوز اعتراض نمی کنند. کودکان در این مرحله به تدریج لبخند خود را به افراد آشنا محدود می‌کنند در این مرحله دلبستگی در حال انجام است ولی هنوز ایجاد نشده است.

۳- مرحله دلبستگی واضح[۲۸] (۸ – ۶ ماهگی تا ۱۸ ماهگی – ۲ سالگی) : اکنون دلبستگی به مراقبت کننده آشنا به وضوح مشهود است. نوباوگان اضطراب جدایی نشان می‌دهند یعنی وقتی که فرد بزرگسالی که به او تکیه کرده‌اند آن ها را ترک می‌کند ناراحت می‌شوند. بالبی معتقد بود کودکان در این مرحله به یک سیستم تصحیح شونده مجهز می‌شوند و از این طریق حضور و غیاب موضوع دلبستگی را کنترل می‌کنند.

۴- تشکیل رابطه متقابل (۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی و بعد از آن) : در پایان سال دوم زندگی رشد سریع و بازنمایی ذهنی و زبان به کودکان نوپا امکان می‌دهد تا آمد و رفت والد را درک کرده و برگشت او را پیش‌بینی کند، در نتیجه اعتراض به جدایی کاهش می‌یابد. در این مرحله کودک به جای تعقیب از مزایا و مشارکت استفاده می‌کند. اکنون کودکان مذاکره با والد را آغاز می‌کنند و به جای دنبال کردن و آویزان شدن به او از قانع سازی و خواهش استفاده می‌کنند (برک، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۸).

به عقیده بالبی (۱۹۸۰) کودکان در نتیجه تجربیات خود در طول این ۴ مرحله پیوند عاطفی با ثباتی با مراقبت کننده برقرار می‌کنند که در غیاب والدین می‌توانند از آن به عنوان یک پایگاه امن استفاده کنند. این بازنمایی درونی، جزء مهمی از شخصیت می‌شوند که به عنوان الگوی واقعی درونی با یک رشته انتظارات درباره در دسترس بودن شخصیت های دلبستگی و احتمال فراهم آوردن حمایت در مواقع استرس عمل می‌کند این تصویر ذهنی، الگو یا راهنمایی برای کلیه روابط صمیمی در آینده می شود از کودکی و نوجوانی تا دوران بزرگسالی ( برترون، ۱۹۹۲ ). بالبی معتقد بود که علل دلبستگی کودک به مادر یا نگهدارنده کودک در سه پدیده آشکار است، بازی یا حرف زدن بیش از هرکس دیگری می‌تواند کودک را آرام کند و دوم اینکه کودکان برای بازی یا حرف زدن بیش از هرکس دیگری به سراغ تکیه گاه می‌روند و سوم اینکه کودکان وقتی تکیه گاه حاضر است خیلی کمتر می ترسند تا وقتی که تکیه گاه حضور ندارد ( به نقل از برک، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۸ ).

۲-۱۰- تفاوت های فردی در سازمان دلبستگی

بررسی ها نشان می‌دهد ماهیت دلبستگی به دو دسته کلی ایمن و ناایمن تقسیم می‌شوند. دلبستگی ناایمن خود دارای سه نوع است : ۱- ناایمن – اجتنابی[۲۹] ۲- ناایمن – مقاوم[۳۰] ۳- ناایمن – دوسوگرا[۳۱]

الف) دلبستگی ایمن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]