کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲- مراقبت و نظارت بر نحوه رعایت شؤون اسلامی در هنرستان‌های هنرهای زیبا.
۳-برنامه ریزی برای برگزاری مناسبت‌های آموزشی (جشنواره‌ها و …) با موضوع ارزش‌های فرهنگی عفاف و حجاب

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴- تأکید بر رعایت و تقویت فرهنگ عفاف و حجاب در محیط اداری دفتر.
۵ـ گروه های موسیقی ایرانی دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای هنری به سرپرستی نادر سینکی درصدد تمرین اشعاری با مضمون عفاف و حجاب هستند.
مرکز مطالعات و تحقیقات هنری
۱- ابلاغ متن راهبردهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به کارکنان مرکز و نظارت بر حسن اجرای آن
۲- نظارت بر رعایت اصول و موازین اخلاقی و رعایت فرهنگ عفاف و حجاب و تأکید بر رعایت سادگی و پوشش اسلامی در بین کارکنان
۳- نظارت بر اجرای موازین اخلاقی و رعایت فرهنگ عفاف و حجاب در برگزاری نشست‌های اداری و همایش‌های پژوهشی
۴- تأکید بر همکاری در برنامه‌ها و نشست‌های پژوهشی با بانوانی که خود را ملزم به حفظ و رعایت موازین اخلاقی اسلامی و حجاب می‌دانند.
دفتر امور موسیقی
۱- تقویت نظارت و حمایت از رعایت شؤون اسلامی به ویژه پاسداشت فرهنگ عفاف و حجاب در جشنواره‌های موسیقی (نوازندگان و مخاطبان):
۲- تأکید بر رعایت موازین شرعی نزد کارکنان اداری دفتر.
۳- برنامه‌ریزی و مراقبت بیش از پیش برای رعایت حریم‌ها به خصوص در مواردی که امکان تفکیک کامل فعالیت‌های خواهران و برادران وجود ندارد.
۴- ارائه موضوع به شورای مدیران واحدهای دفتر برای پیش بینی اجرای یک برنامه خاص به مناسبت پاسداشت فرهنگ عفاف.
۵ـ آمادگی کامل درخصوص حمایتهای معنوی از طرح عفاف و حجاب مانند تسریع در صدور مجوز جهت تولید آثار فرهنگی مرتبط
۶ـ نظارت بر تشکلهای هنری مانند کنسرتها
۷ـ نظارت دقیق و اصولی بر وضعیت فرهنگی ـ اخلاقی سالنهای کنسرت
۸ـ حمایت از آثار موسیقایی متناسب با موضوع طرح عفاف و حجاب
فرهنگسرای نیاوران
۱- برگزاری جلسات تخصصی در باب چگونگی اجرا و بستر سازی برای حصول نتایج مطلوب در راستای سیاست‌ها و راهکارهای قید شده
۲- نصب پلاکاردهای تشویقی برای حفظ حجاب
۳- اهدا کارت پستال‌‌هایی با مضمون اهمیت رعایت شؤون اسلامی
۴- بهره‌مندی از حضور خواهران محترم حراست معاونت هنری در برنامه‌هایی که با استقبال گسترده برپا می‌شود.
۵ـ الزام هنرمندانی که در فرهنگسرا برنامهای دارند به حفظ پوشش اسلامی
۶ـ بهرهمندی از حضور خواهران محترم حراست معاونت هنری در برنامههایی که با استقبال گسترده برپا میشود.
دفتر امور هنرهای تجسمی
۱- طرح عمومی نقاشی دیواری شهری و مترو که ۲۰ طرح آماده بهره برداری است با موضوع زن – عفاف – مادر و فرهنگ اسلامی را به شورای محترم فرهنگ عمومی پیشنهاد می‌نمایم.
۲- در طراحی و آماده سازی با عنوان طرح ملی حضور هنرمندان در طراحی لباس و مد و پارچه و برنامه‌های متنوعی را در حال اجرا داریم.
۳- ساخت تندیس و سردیس و معرفی مادران نمونه و توجه به همکاران محترم زن در سازمان‌ها که با اهدا جوایز و لوح و درجه و نشان‌های مختلف پیشنهاد می‌گردد.
۴- معرفی فضائل و جلوه‌های مضمون زنان بزرگ تاریخ انتشار کتاب‌های ویژه
۵- انتشار تمبر ویژه فرهنگ عفاف
۶- طراحی و بیلبوردهای شهری با موضوع عفاف
۷- طرح قرآن آئینه و زن مسلمان برای معرفی ویژگی‌های مضمون زنانی که در قرآن از آنها یاد شده است چون آسیه و حضرت مریم و حضرت فاطمه (س)
۸- معرفی زنان معاصر ایران بعنوان زن الگو در جهان در بخش هنر – علم – تربیت و مجموعه ارزش‌های آن
۹- طرح ملی جشنواره مهرمادری که در حوزه هنرهای تجسمی ارائه خواهد شد.
۱۰- طرح بین‌الملل (مادر، تمدن و بشریت) که طرح پژوهشی آن با محور نقش تأثیرگذار مادر در فرهنگ بشری به تصویر درخواهد آمد.
۱۱ـ برگزاری «دوسالانه طراحی پارچه و لباس» درخصوص اجرا و گسترش «طرح فرهنگ عفاف و حجاب»
۱۲ـ تشکیل کمیته ویژه در دفتر هنرهای تجسمی به منظور ساماندهی طراحان لباس و پارچه و هدایت موضوع در مسیر تخصصی و مطابق با اهداف طرح عفاف و حجاب و کمکهای یارانهای به انجمن‌های طراحی لباس و پوشاک
دفتر امور هنرهای نمایشی
۱- نظارت دقیق بر حفظ شؤونات اسلامی و حجاب در بازبینی نمایش‌ها و رعایت موارد توسط کارگردانان و گروه تحت نظارت در هنگام اجرای نمایش.
۲- کنترل و بازبینی فیلم نمایش‌های متقاضی شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی جهت حفظ موازین و شؤونات.
۳- نظارت بر طراحی پوستر و بروشور در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب (منع استفاده ابزاری از تصاویر زنان در مطبوعات).
۴- رعایت دقیق موازین و پوشش اسلامی توسط کلیه خانم‌های شاغل در اداره.
۵- مساعدت و حمایت از نمایش‌هایی با مضامین ملی – اسلامی جهت اجرا در سطح تهران و شهرستان‌ها.
۶- اعزام نمایش‌هایی با مضامین ملی – اسلامی جهت ترویج فرهنگ اصیل و مذهبی ایرانی به خارج از کشور و حتی الامکان اجرا در مجامع ایرانیان مقیم سایر کشورها.
۷- اعلام آمادگی جهت برگزاری جشنواره‌های فرهنگی – هنری در سطح منطقه‌ای و کشوری با مضمون ترویج فرهنگ عفاف و حجاب.
۸- تلاش جهت توسعه و گسترش روابط فرهنگی با سفارتخانه‌های اسلامی در ایران جهت ترویج و گسترش فرهنگ ایرانی اسلامی.
۹ـ اعزام گروه های نمایشی بانوان به جشنوارههای مختلف خارج از کشور از جمله صحنهای و عروسکی جهت تبلیغ فرهنگ و آداب اسلامی
۱۰ـ حمایت از تولیدات نمایشی در استانها با مضامین فرهنگ عفاف و حجاب و گسترش آن در بین اقشار مردم کشور
۱۱ـ حمایت از نویسندگان جوان در حوزه نمایش با تولیدات و مضامین گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و چاپ آثار مورد نظر از سوی ادارهکل هنرهای نمایشی
۱۲ـ حمایت از آثار نمایشی با مضامین فرهنگ عفاف و حجاب در اجراهای عمومی تالارهای تحت پوشش ادارهکل هنرهای نمایشی
۱۳ـ اهداء جوایز نفیس به آثار تولید شده در جشنوارههای منطقهای چهارگانه کشوری با چشمانداز فرهنگ عفاف و حجاب در آسیبهای اجتماعی
۱۴ـ دعوت از آثار تولید شدهکشورهایمسلمانجهتحضور درجشنواره بین المللی فجر سال جاری
۱۵ـ اهداء جوایز نفیس از سوی ادارهکل هنرهای نمایشی و حمایت مضاعف به منظور گسترش فرهنگ عفاف به آثار تولید شده با مضامین مورد نظر در بیست و پنجمین جشنواره تئاتر فجر
۱۶ـ همکاری در برگزاری جشنواره تئاتر بانوان کشور و مشارکت در تولید آثار مورد نظر
۱۷ـ ایجاد فضا و بستر مناسب آثار نمایشی استانی جهت اجرای نمایشهای تولید شده با مضامین مورد نظر در تالارهای تحت پوشش در تهران
۱۸ـ حمایت و مشارکت در تولید و اهداء جوایز نفیس به آثار نمایشی شرکت کننده در چهارمین همایش عاشورایی کشور
دفتر گسترش طرح عفاف و حجاب مستقر در معاونت امور هنری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:32:00 ب.ظ ]




مقصوداز(من وراء حجاب بودن وحی) این است که کلامی که از خداوند صادر می شود، از جایی ظهور کند، نه آنکه آن جایگاه مصدر کلام و منشأ صدور آن باشد. اگر موسی کلیم (ع) از حجاب شجره طور، گفتار (إِنَّنِی أَنَا اللَّـهُ)[۳۹۹] را شنید، گویندۀ این کلام درخت نبود بلکه خداوند بود که سخن می گفت ولی موسی (ع) آن را از درخت شنید و آن درخت ،مظهر و آینه ای بود که کلام خدا در آن ظهور می کرد. و آخر آن که فرشته امین واسطه وحی الهی است (نَزَلَ بِهِ الرُّ‌وحُ الْأَمِینُ – عَلَىٰ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِ‌ینَ)[۴۰۰] . خدای سبحان گاهی با ارسال پیک ، با انسان کامل یعنی رسول خودسخن می گوید[۴۰۱].
اقسام سه گانۀ وحی نسبت به شخص واحد، «مانعه الجمع» نیستند و ممکن است انسان کاملی از هر سه طریق وحی الهی را دریافت کند؛ چنانکه وجود مبارک رسول اکرم (ص) هر سه قسم وحی را دریافت نموده است و خدای سبحان پس از بیان اقسام وحی می فرماید: (وَکَذَٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُ‌وحًا مِّنْ أَمْرِ‌نَا)[۴۰۲] یعنی ای رسول گرامی، ما اینگونه که گفتیم با تو تکلّم نمودیم؛ یعنی گاه بلاواسطه، گاه به وساطت حجاب و گاه به وساطت ملکه و فرشته، آنچه را که جبرئیل امین می آورد از قسم (یُرْ‌سِلَ رَ‌سُولًا)[۴۰۳] بود و آن حقیقتی را که در مقام لدن دریافت کرد، وحی (بلاواسطه) بود که فرمود: (وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْ‌آنَ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ)[۴۰۴].
بعضی از مراتب آنچه که حضرت رسول (ص) در (معراج) دریافت نمود، بی واسطه بود، آن مقامی که به اندازۀ (قاب قوسین) را نزدیکتر بود: (ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ – فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىٰ)[۴۰۵] و ذات اقدس اله در آن حال به او وحی نمود (فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ)[۴۰۶]. زراره از امام ششم (س) سؤال کرد که چرا در بعضی اوقات، حالت (غشیه) و مدهوشی به رسول خدا (ص) رو می آورد؟ آن حضرت در جواب زراره فرمودند: آن حالت در وقتی بود که ذات اقدس اله برای او تجلی می نمود و در آن حال، واسطه و حجابی بین او و خداوند نبود[۴۰۷].

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در پایان آیت الله جوادی آملی می فرماید: لازم است توجه شود، وقتی رسول اکرم کلام الهی را بدون واسطه تلقی می کند که به هیچ مقید و متعلق نباشد در این حالت توجه به اصل نبوت و مقام خلافت و مانند آن نیز حجاب خواهد بود، چون توحید ناب فقط در شهود متکلم است، حتی توجه به اصل خطاب و وحی نیز حجاب نوری دیگر است که باید با عدم التفات به آن منحرف گردد تا تنها شهود متکلم بماند[۴۰۸].
۳-۳-۱-۳-۲- ضرورت نبوّت:
استاد در کتاب وحی و نبوت در قرآن ابتدا بیان می دارندکه ضرورت نبوت از دو راه قابل اثبات می شود: دلیل عقلی و دلیل نقلی. و بعد نکاتی را بیان می دارند که:
عنصر محوری نبوت را دو چیز تشکیل می دهد: یکی قانون که همان وحی است، و دیگری آورندۀ آن که همان پیامبر است؛ انسان چون از ناحیۀ ماده و طبیعت موجودی سرکش و متجاوز و استخدام کننده معرفی شده و قرآن می فرماید: (قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ)[۴۰۹] او ضعیفان را زیر قدرت خود می برد، پس نیاز به قانون داردو با مطرح کردن اینکه انسان با اجتماع رشد می کند، خود به تنهایی قادر به تشخیص راه نیست، جامعۀ بشری بدون اسوه و الگو، هرگز به سعادت ویژۀ خویش نمی رسد. اینجاست که نیاز به پیامبر و قانونی به نام دین مطرح می شود (إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرً‌ا وَإِمَّا کَفُورً‌ا)[۴۱۰] و دیگر سخن اینکه خدای سبحان تدبیر و تربیت و آموزش و پرورش انسان را باید به گونه ای طراحی کند که با ساختار فکری او مناسب باشد و این کار بزرگ با دانش کم و کوچک بشر فراهم شدنی نیست، بلکه متصدی این کار باید از علم سرشار لدنی و الهی بهره مند باشد (وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ… ) این شخص همان پیامبر است.
۳-۳-۱-۳-۴- علت بشری بودن پیامبران و امامان:
یکی از سؤالاتی که در جامعه مطرح است این می باشد که چرا نبی و رسول و امامان از سنخ فرشتگان نیستند و چرا آن ها از میان مردان برانگیخته شدند؟ مفسر قرآن کریم آیت الله جوادی آملی با استناد به آیات قرآن جواب روشن و متقنی دادند که به شرح زیر است:
انبیاء فرشته نبودند بلکه از میان بشر ظهور کردند (وَمَا أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِ‌جَالًا نُّوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ‌ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)[۴۱۱] عده ای می گفتند پیامبر باید فرشته باشد، ولی خدا می فرماید: (وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَّجَعَلْنَاهُ رَ‌جُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِم مَّا یَلْبِسُونَ)[۴۱۲] ؛ اگر فرشته ای را نیز به رسالت اعزام کنیم باید به صورت بشر در بیاید تا شما او را ببینید و سخنش را بشنوید، چون بین امّت و امام آنها باید تناسب و سنخیت باشد، فرشته رسول رسولان است، پیام خدا را بدون واسطه به انبیاء می رساند، نه به توده مردم. این انبیاء هستند که میتوانند فرشتگان را ببینند (نَزَلَ بِهِ الرُّ‌وحُ الْأَمِینُ – عَلَىٰ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِ‌ینَ)[۴۱۳] دیگران نه آن قلب را دارند که مهبط وحی باشند و نه آن چشم و گوش را که جمال فرشته را ببینند. بنابراین رسول مردم باید از مردم باشد، از طرف دیگر توده مردم باید با پیامبر خود احتجاج کنند و احتیاج خود را با رهبری او برطرف کنند و رفتار و گفتار خود را بر سیره او منطبق سازند و همه این امور مستلزم ارتباط جامعۀ انسانی با پیامبر الهی است و این ارتباط در صورتی میسّر است که آن پیامبر انسان باشد، نه فرشته[۴۱۴].
در ادامه استادمی فرماید: پس امّت و امام هر دو باید فرشته باشند و یا هر دو از جنس بشر تا پیغمبر بتواند رسالت خود را ایفا کند وگرنه انسان ها نمی توانند پیامبر خود را ببینند و نیز نخواهند توانست رسالت او را تحمل کنند، از این رو خداوند می فرماید: هیچ پیامبری را اعزام نکردیم، مگر از جنس بشر و از صنف مرد (وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً).
رسالت کار اجرایی است و پیامبر باید با توده مردم در تماس باشد، زن این خصیصه و قدرت بدنی کافی را ندارد تا بتواند با همۀ انسان ها تماس بگیرد. این مربوط به مقامات انسانی نیست، آنچه مربوط به مقام انسانی است ولایت الهی است که بین زن و مرد مشترک است و آنچه مربوط و مخصوص مرد است کار اجرایی است که مربوط به ویژگی های بدنی و روانی و شرایط اجتماعی اوست[۴۱۵].
۳-۳-۱-۳-۵- عصمت مخصوص پیامبران و امامان:
چرا عصمت فقط مخصوص پیامبران و امامان است و در انحصار آنان باید باشد؟ آیا انسان عادی نمی تواند عصمت داشته باشد؟ آیا افرادی مانند فاطمه الزهرا (س) را می توان معصوم دانست؟
مفسر بزرگ قرآن کریم آیت الله جوادی آملی می فرماید: آنچه در جهان امکان یافت می شود، موهبت الهی است (وَمَا بِکُم مِّن نِّعْمَهٍ فَمِنَ اللَّـهِ)[۴۱۶] ولی نعمت همۀ نعمت ها خداست، لیکن درجات مواهب خدا فرق می کند. انسان چیزی را با تفویض و اختیار مالک نمی شود که خدا در تحقق آن نقشی نداشته باشد. هر موجود ممکنی به استناد واجب یافت می شود، حتی علوم عادی هم معلمش خدای سبحان است؛ (عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ)[۴۱۷].
درس و بحث و معلم, علل اعدادی است و علت فاعلی حقیقی همۀ آن ها خداست و علت اعدادی سهمی اساسی ندارد. انسان می تواند با ریاضت شرعی و تهذیب نفس، به مقام عصمت برسد؛ عصمت منحصر به پیامبر و امامان نیست، البته هر پیغمبر یا امامی باید معصوم باشد، ولی هر معصومی پیغمبر یا امام نیست. کسی که از تعلیم و تربیت صحیح اولیای الهی بهره مند است، ممکن است به مقامی از عصمت نایل شود که در مسائل علمی اشتباه نکند (إِن تَتَّقُوا اللَّـهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْ‌قَانًا)[۴۱۸] فاروق محض نصیب او گردد، نه بد بفهمد و نه فهمیده ها را بد نگه دارد. گرچه ممکن است بعضی چیزها را نداند، چون عصمت نیز مانند سایر کمالات وجودی دارای درجات و شئون و شعب است نه اینکه در همۀ افراد یکسان باشد.
آنچه انحصاری و موهبتی است و کسی نمی تواند با تلاش آن را کسب کند نبوت رسالت و امامت است (اللَّـهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِ‌سَالَتَهُ)[۴۱۹]. امامان معصوم تنها دوازده نفرند ولی معصوم شدن ممکن است، همچنان که حضرت فاطمه الزهرا (س) دارای ملکه عصمت بودبدون آن که دارای سمت نبوت، رسالت و امامت باشد.
۳-۳-۱-۳-۶- علّت توسل به پیامبر (ص) و ائمه اطهار:
یکی از موضوعاتی که در مسائل عبادی به وجود آمده این است که عده ای گمان می کنند که توسل به ائمه اطهار و پیامبر اکرم (ص) و استعانت از صبر و نماز به گونه ای هست که هدایت توسط خداوند منتفی میشود و این به گونه ای کفر و شرک است که استاد حکیم با دلیل قرار دادن آیات قرآن اثبات کردند که این ها فقط ابزار هستند.
ایشان می فرماید: دستور اطاعت از رسولان الهی و اولوالامر با توحید عبادی و (معبود به الذات) بودن خدای سبحان منافاتی ندارد و فرمان توسل و استعانت از صبر و نماز با حصر یاری جستن از خدا (إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ)[۴۲۰] هماهنگ است. گاهی هدایت به خدای سبحان نسبت داده می شود (وَاللَّـهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِیمٍ)[۴۲۱] و گاهی به غیر خدا، مانند اسناد آن به قرآن (إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ)[۴۲۲] و اسناد آن به پیامبران و اولیای الهی (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِ‌نَا)[۴۲۳] و خصوص رسول اکرم (إِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِیمٍ)[۴۲۴] و عالمان و شایستگان بشری؛ (وَمِن قَوْمِ مُوسَىٰ أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ)[۴۲۵].
آیت الله جوادی آملی در ادامه می فرماید: اسناد هدایت به خدا، اسناد آن به هادی اصیل و بالذات است، اما اسنادش به دیگران اسناد به شئون هدایتی آن هادی بالذات است، نه اسناد به هادی دیگری غیر از خدای سبحان. بنابراین هادی بالذات خداست. او که هادی بالذات است به وسیلۀ قرآن، پیامبر و اولیایش که نخست آنان را هدایت کرد جامعۀ انسانی را هدایت می کند؛ (قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ – یَهْدِی بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ)[۴۲۶] در این آیه نشان می دهد که هدایت قرآن در واقع هدایت خداست و قرآن تنها ابزار هدایت است؛ وقتی گفته می شود: (قلم می نویسد)، اسناد نوشتن در حقیقت به نویسنده است، وگرنه قلم ابزاری بیش نیست. اسناد هدایت به قرآن و مانند آن نیز، از نوع اسناد فعل به ابزار آن است[۴۲۷].
ایشان می فرماید: قرآن کریم نه تنها بر جواز توسل دلالت دارد، بلکه همگان را به رفتن به حضور پیامبر و طلب عفو از خدا و مشمول استغفار پیامبر قرار گرفتن ترغیب می کند: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا)[۴۲۸] و اگر آنان هنگامی که بر خود ستم کردند پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر (ص) برای آنان آمرزش می خواست قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.
منکران توسل می گویند این آیه توسل را تجویز می کند ولی با قیود خاصی: اولاً توسل به شخص پیامبر نه دیگران. ثانیاً توسل در زمان حیات آن حضرت را؛ نه پس از رحلت وی را. ثالثاً توسل در حضور آن حضرت و از نزدیک را، نه از راه دور. رابعاً فقط توسل در طلب استغفار، نه امور دیگر را.
آیت الله جوادی آملی می فرماید: ولی هیچ یک از این استثناها صحیح نیست؛ زیرا با پذیرفتن جواز اصل توسل بنیان ادعای آنان که توسل را ذاتاً شرک و منافی توحیدی می دانند، فرو می ریزد [۴۲۹]؛ چون اگر توسل از جهت عقلی شرک باشد امر عقلی، تخصیص بردار نیست، نمی توان گفت توسل حقیقتاً شرک است ولی در مواردی جایز است.
اگر توسل به شخص پیامبر اکرم (ص) جایز است، چرا توسل به دیگر اولیای الهی جایز نباشد، در حالیکه ادلّۀ نقلی دیگر، مؤیّد عمومیّت جواز توسل است. و اگر در زمان حیات رسول خدا توسل به او جایز باشد پس از رحلت وی نیز جایز است؛ زیرا انبیاء و اولیاء، و در رأس آنان رسول خدا (ص) برای همیش زنده اند وقتی براساس نص قرآن کریم شهداء زنده باشند[۴۳۰].
حضرت ختمی مرتبت که شهید شهداست، به طور مسلم زنده است و به همین دلیل ناظر اعمال مردم است. افزون بر عرضۀ مستمر اعمال بر آن حضرت در دنیا، در آخرت نیز شاهد اعمال همگان خواهد بود، پس وی همواره زنده است، حضور فیزیکی او لازم نیست.
نظیر توسل به پیامبر اکرم (ص) ،دربارۀ اثر پیراهن حضرت یوسف (ع) نیز آمده که امکان و اثر توسل به ذوات و آثار مقدس را بیان می کند، حضرت یوسف (ع) گفت: (اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرً‌ا)[۴۳۱]، این پیراهن مرا ببرید و بر روی پدرم افکنین تا بینا شود و چون مژده رسان آمد و آن را بر روی پدر افکند، وی بینا شد؛ (فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِیرُ‌ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْ‌تَدَّ بَصِیرً‌ا)[۴۳۲].
۳-۳-۲- تفسیر موضوعی در مباحث اخلاقی
در مورد موضوع اخلاق و فلسفه اخلاق در طول تاریخ دیدگاه های متنوعی ازسوی دانشمندان شرق و غرب و فیلسوفان ارائه شده. اما باید گفت بنیان اخلاق در قرآن است، چرا که تعالیم اخلاقی قرآن از مشهورترین و مهم ترین مسائل قرآنی است، مخاطب قرآن، انسان است و اخلاق، پایه و اساس شخصیت انسان را شکل میدهد مبحث اخلاق در واقع بحث درباره ی ارزشهای انسانی است در مورد (چگونه زیستن) (چگونه رفتار کردن)[۴۳۳]
انسانها در پرتو اخلاق می توانند شا کله درون و اوصاف روحی خویش را تنظیم نموده، دارای رفتار و اخلاق اسلامی و انسانی شوند. به همین جهت استاد ضروری دانستند در فرصتهایی، مباحث اخلاقی را مطرح کنند و کیفیت شکل گیری فضایل و رذایل اخلاقی و آثار و کارکردها و نشانه های آن را با بهره گرفتن از آیات کریمه قرآن و روایات بیان کنند.
۳-۳-۲-۱- اهمیت اخلاق از نظر قرآن وعترت :
آیت الله جوادی آملی اهمیت اخلاق را از نظرقرآن و عترت بررسی کردند وبیان داشته اند: قرآن کریم به مسئله اخلاق، چنان بها می دهد که آن را جزء اهداف اصیل نبوت عام می شمارد و زندگی انسانها را در سایه اخلاق، زندگی سعادتمندی می شمرد و انسانی را که متخّلق به اخلاق الهی نیست، خاسر و سرمایه باخته می داند، خداوند درسوره (عصر ) قسم یاد می کند که نوع انسانها به استثنای گروه خاص در خسارتند. (وَالعَصر اِنَّ الاِنسانَ لَفِی خُسر) از این رو در قیامت سرمایه باختگان، از شدت افسوس، هر دو دست خود را به دندان می گزند!: (وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا)[۴۳۴]. در دنیا کسی که ضرر می کند و پشیمان می شود، از ناراحتی انگشت سبابه را می گزد، ولی در قیامت انسان خسارت دیده از شدت پشیمانی هردو دست خود را می گزد؛ زیرا در دنیا همه ی سرمایه ها را باخته ودر قیامت هم ،راهی برای تحصیل سرمایه و یا کسب وکار نیست.و در قیامت ورشکست می شود، چاره ای جز فقر و مذلت نیست و کسی هم نیست به نیاز این فقیر در آخرت پاسخ دهد (لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّهٌ وَلاَ شَفَاعَهٌ)[۴۳۵]. پس اهمیت و عظمت اخلاق و تهذیب روح، به آن جهت است که انسان متخلق و مهذب؛ سود همیشگی میبرد. عترت طاهرین نیز از هر چیز درباره اخلاق سخن گفته اند ومهمترین بحث اخلاقی را هم امیرالمومنین (ع) در خطبه تقوائیه ای که برای (همام ) ایراد کردند، فرمودند. اولین فضیلتی که حضرت برای مردان با تقوا یاد می کند این است که منطق و فکر کردن آنان صائب است. [۴۳۶] منطق تنها حرف زدن نیست، یعنی شیوه عملی، روش، گفتار و نوشتار آنان صواب و درست است؛ زیرا اندیشه آنان صائب است،یعنی تنها چیزی که در دیدگاه متقین، بزرگ جلوه می کند خداست وغیر خدا هرچه است کوچک است، زیرا مردان الهی به شعائر الهی با دید تکریم نگاه می کنند.[۴۳۷](وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ)[۴۳۸]
۳-۳-۲-۲- شناسنامه اخلاق
ایشان اخلاق را شناسنامه حقیقی ما دانسته اندو با استناد به آیه ی(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا)[۴۳۹]می فرمایدکه ما در دنیا در شرایط اقلیمی و اجتماعی خاص زندگی میکنیم و ناچاریم شناسنامه ای به همراه داشته باشیم که خداوند در سوره حجرات می فرماید: ما این شناسنامه طبیعی را همراه با آفرینش انسانها خلق کرده ایم تا یکدیگر را شناسایی کنند.
ایشان متذکر شدند که شناسنامه خواه آماری باشد یا طبیعی بیرون از قلمروجان ماست، اما اخلاق شناسنامه حقیقی ماست که هم در دنیا و هم در قبر همراهی می کند بعد با استناد به روایتی از امیرالمومنین (ع) که میفرماید: (اَکرَمَ الحَسب الحُسنُ الخُلق)[۴۴۰] یعنی حسب انسان را اخلاق او تعیین می کند و گرامترین نژاد، نسب، حسب و شناسنامه، حسن خلق انسان است. این شناسنامه همراه انسان است چنانکه امیرالمومنین (ع) می فرمایند: (وَلا قَرِینَ کَحُسنِ الخُلق)[۴۴۱]. هیچ قرین و همدمی به اندازه حسن خلق انسان را همراهی نمیکند.
چون حسن خلق در درون جان انسانهاست و هرگز او را تنها نمی گذارد.
۳-۳-۲-۳- فضائل اخلاقی
۱- اخلاص:
آیت الله جوادی آملی با توجه به آیاتی در قرآن کریم اخلاص را مانع ورود شیطان به دل می دانند و این کلام خود را با دلیل، از آیات قرآن برداشت کردند که به شرح ذیل است:
خداوند می فرماید: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ(۸۲)، إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(۸۳)» [۴۴۲]
این آیه اشاره دارد که اگر کسی جزء بندگان مخلص شود، شیطان به حرم امن او راه ندارد، بعد اذعان میدارند که استثنای مخلصین از این جهت نیست که شیطان نسبت به آنها مهربان است؛ بلکه از آن روست که در ساحت آن مقام منیع تسلیم است و توان رخنه ندارد. همان طور که شیطان به آسمانهای بلند راه ندارد و هرگاه شیطان بخواهد به مهبط وحی راه یابد، شهاب (رصد) به حیات او خاتمه میدهد (فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا)[۴۴۳] بعد با مباحث عقلی و دلایل عقلی اشاره دارند که در فن مغالطه علمی و شهوت و غضب عملی، هیچ شیطنتی به مقام عقل نظر و عقل عمل محض که تجرد تام است، راه ندارد و هرگاه وهم و خیال بخواهد به منطقه عقل راه یابد با تیر عقل طرد و رجم خواهد شد.[۴۴۴]
۲- مراقبت از نفس خود
گفتنی است، راهی که قرآن به سلوک و پیمودن آن دعوت فرموده است همانا نفس مومن است.(عَلَیکُم اَنفُسَکُم)[۴۴۵] زیرا وقتی گفته می شود: زنهار! راه گم نکن، بدان معناست که راه را نگهداری کن و از آن جدا مشو پس معلوم می شود نفس ها، همان راه راست است، نه راهروان؛ آن سان که نظیر آن را در همین آیه می فرماید (وَ أَنَّ هذا صِراطی‏ مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ…)[۴۴۶]
پس از این روش پیروی کنید که آن کج راه های پراکنده، شما را از راه خدا متفرق نکند.
درمقابل اگر نفس خود را فراموش کنیم، خدا را فراموش کرده ایم؛ یعنی اگر راه را فراموش کردیم به (منتهی الیه) راه نمی رسیم (وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ)[۴۴۷] مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا به کیفر فراموشی آن ها نفسشان را از یادشان برد. آیه به روشنی بیان میداردکه مراقب نفس باشید و کشیک آن را بکشید تا کاری انجام دهد که سرمایه و توشه فردا باشد؛ زیرا از برای امروز، فردایی است. پیامبر اکرم (ص) درحدیثی که از شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، می فرماید، (مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه)[۴۴۸] هر که خود را شناخت خدا را شناخت، اگر نفس را به کردار نیکو گماشتیم یا به گمراهی انداختیم سود و زیان به خود نفس بر می گردد. (إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها)[۴۴۹]. نفس انسان مراتب حیات را پشت سر می گذارد و وارد دوزخ و بعد قیامت می شود و هر لحظه به جانب خداوند رهسپار است. (وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهى)[۴۵۰].
بر این پایه، یگانه تربیت کننده نفس انسان، آگاهی علمی و کردار عملی اوست؛ زیرا علم و عمل، نفس انسان را موافق و همسوی خود می کند و بار میآورد.
نفس در حد خود ذاتاً نیکو آفریده شده است، حق تعالی برای آفرینش نفس، بالاترین درجه کمال و شعور و ادراک سعادت بخش را در نظر گرفته است. (وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها)[۴۵۱]، حاصل این آیات چگونگی و کیفیت آفرینش نفس را تبیین کرده است و آن را موجودی موزون و پذیرای پارسایی یا آلودگی دانسته است که با بخور، آلوده می شود و با تقوی تزکیه و پالایش می یابد. این معنا با مقتضای تکوین انسان مطابق است. و او می تواند هر یک را برگزیند و این واقعیتی است که هرگز از وی جدا نمی شود (أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا)[۴۵۲]
بنابراین، بر تک تک افراد و نیز بر جامعه انسانی است که به هدایت الهی و معارف ربّانی و سنّت و قوانین پسندیده و بر کردار شایسته و شعائر اسلامی گردن نهند، باشد که سعادتمند شوند.[۴۵۳]
۳- ذکر و یاد خدا:
یکی دیگر از فضایل اخلاقی ذکر و یاد خداست، برای آنکه در حرم دل جائی برای اهرمن نباشد و هیچ گوشه ی تاریکی نماند تا وسوسه ی شیطان از همان ضلع تاریک صورت پذیرد. خداوند می فرماید: (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ)[۴۵۴]
یاد خدا را در جان احیا کن، بگذار یاد حق در جانت ظهور کند، با فراقت و ناله، با هراس و خوف در دل، ذاکر خداوند باش که مبادا غفلت تو را فرا گیرد.
این ذکر صبح و شام ظاهراً کنایه از دوام و استمرار ذکر در تمام شبانه روز است، استاد فرزانه می فرماید: این آیه علاوه بر اینکه می فرماید: یاد خدا را دردل و جان داشته باشید، دعا و نیایش را نیز در صبح و شام تأکید می کند.[۴۵۵]
۴- تقوای الهی:
حضور تقوای الهی در انسان طبق فرموده استاد جوادی آملی راه نفوذ شیطان را سد می کند، بعد بااستناد به آیه ی می فرماید: ( إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ)[۴۵۶]. اگر انسان تقوا داشته باشد، راه حق و باطل و راه الهی و شیطانی برای او آشکار می شود که فرمود(إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً)[۴۵۷]. می فرماید: اگر کسی تقوا داشته باشد، به آنچه علم دارد عمل کند، علاوه بر آنکه هدف و مسیرش روشن می شود، هدف را می شناسد و از او دوری می کند هیچگاه به سوی رذایل اخلاقی نمی رود و این صراط مستقیمی را که از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر است، به آسانی طی می کند و در تنگناها امداد الهی به کمک او می آیند.( وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً)[۴۵۸].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




یکی از ویژگی­های اصلی فعالیت­های فراغتی، آزادی انتخاب فرد است. اما باید توجه داشت که این آزادی انتخاب، چه در گردشگری و چه در تفرج، کاملاً بدون محدودیت نیست. اگرچه انگیزه فردی برای برخی فعالیت­های تفریحی یا گردشگری گرایش ایجاد می­ کند، اما مشارکت واقعی حاصل انتخاب بهترین گزینه­ ها یا سازش میان شرایط موجود است. انتخاب توسط تعدادی مانع، شامل توانایی فیزیکی، معقولیت اقتصادی، آگاهی، محدودیت زمانی و اجبارات خانوادگی می­ شود. وجود و شدت این موانع در میان افراد مختلف و گروه ­های جمعیت­شناختی و اجتماعی ـ اقتصادی متفاوت و در مراحل چرخه حیات، متغیر است (هینچ و جکسون، ۲۰۰۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پژوهش­ها حاکی از آن است که محدودیت­ها، روابط متقابلی دارند و به صورت جمعی بر مشارکت اثرگذارند. بنابراین باید با توجه به آن ارزیابی شوند (بکمن[۶۳]، ۱۹۹۱؛ بکمن و کرامپتون، ۱۹۹۰؛ بکمن و رایت[۶۴]، ۱۹۹۰؛ بلیزی[۶۵]، ۱۹۸۷؛ هندرسون و همکاران، ۱۹۸۸؛ جکسون و دان[۶۶]، ۱۹۸۷؛ مک­گوایر[۶۷]، ۱۹۸۴؛ رایت و گودیل[۶۸] ، ۱۹۹۱).
بنابراین گردشگری و تفریح نیز به تعدادی از موانع واقعی یا ادراک­ شده مانند ایمنی و سلامت، امنیت و شرایط مالی حساس است. افراد در انتخاب مکان، زمان، مدت، نوع سفر، فعالیت­ها و هزینه­ های گشت و گذار آزادند و هر کدام از این موارد ممکن است توسط فاکتورهای پیش ­بینی­نشده یا غیرقابل کنترل تعدیل یا تغییر یابند. باید توجه داشت که ادراک فرد از فرصت­های تفرجی موجود به شدت بر روی مشارکت وی تأثیرگذار است (پیگرام و جنکینز[۶۹]، ۱۹۹۹). به هر حال، نباید فراموش کرد که ارائه خدمات بر اساس اصل برآورده کردن نیازها یا تلاش برای تبدیل نیازهای پنهان به نیازهای آشکار از طریق ارائه چنین خدماتی بوده است (جکسون و اسکات، ۱۹۹۹). به طور کلی، پژوهش­هایی که در زمینه محدودیت­های گردشگری و اوقات فراغت انجام شده ­اند، پایه و اساس فهم عمیق و دقیق رفتار گردشگری است (گودیل و ویت، ۱۹۸۹).
۸-۲-۲ تعدیل یا تخفیف محدودیت­های فراغت
پژوهشگران در راستای غلبه بر محدودیت­های فراغت، سال­ها به مطالعه استراتژی­ های تعدیلی پرداخته­اند و با آزمودن رابطه میان محدودیت­های فراغت با مذاکره، انگیزه و مشارکت، نظریه تخفیف محدودیت­ها را تکمیل کرده ­اند (الکساندریس و همکاران، ۲۰۰۲؛ هوبارد و مانل[۷۰]، ۲۰۰۱). نتایج چنین پژوهش­هایی حاکی از آن است که محدودیت­های فراغت الزاماً مجموعه ثابتی نیستند که عدم مشارکت را به همراه داشته باشند؛ بلکه، فرد در مواجهه با این محدودیت­ها می ­تواند بر آنها غلبه نماید (کروفورد و همکاران، ۱۹۹۱؛ جکسون، کروفورد و گودبی[۷۱]، ۱۹۹۳؛ اسکات، ۱۹۹۱).
اسکات (۱۹۹۱) در یک پژوهش کمّی نشان داده است که افراد از روش­های نوینی برای غلبه بر محدودیت­ها استفاده می­ کنند؛ این نخستین بار بود که واژه «تعدیل» وارد ادبیات محدودیت شد. نظریه تعدیل بر این اساس استوار است که افراد راهی برای مشارکت در فعالیت مورد علاقه خود می­یابند. کی و جکسون (۱۹۹۱) نشان داده­اند که چگونه افراد علی­رغم وجود محدودیت­ها، در فعالیت­های فراغتی منتخب خود شرکت می­ کنند. از نظر شاو، بونن و مک­کیب[۷۲] (۱۹۹۱) افرادی که با محدودیت­های بیشتری مواجهند، بیشتر در فعالیت­های فراغتی مشارکت دارند. این پژوهش اثر ساختار اجتماعی به عنوان یک محدودیت را بیشتر از پژوهش­های پیش از خود نشان داده است (شاو، بونن و مک­کیب، ۱۹۹۱).
استراتژی­ های تعدیلی عبارتند از: «مدیریت زمان»، «کسب مهارت»، «هماهنگی میان فردی» و «مدیریت منابع مالی» (هوبارد و مانل، ۲۰۰۱). علاوه بر این، نتایج فرایند تعدیل، به شدت نسبی محدودیت­ها، و رابطه میان محدودیت­ها و انگیزه برای مشارکت بستگی دارد (کروفورد و همکاران، ۱۹۹۱؛ لی، ۲۰۱۰).
کی و جکسون (۱۹۹۱) نیز برای غلبه بر محدودیت­های زمانی و مالی، استراتژی­ های زیر را پیشنهاد داده­اند:
کاهش، نه قطع مشارکت
پس­انداز پول به منظور مشارکت
تلاش در جهت یافتن ارزان­ترین فرصت
صرفه­جویی در کارهای غیرفراغتی
کاهش زمان اختصاص داده شده به کارهای منزل
کاهش ساعات کاری.
سامدال و همکارانش (۱۹۹۷) نیز به طور مشابه نشان داده­اند که افراد چگونه ساعات کاری و برنامه روزمره خود را تغییر می­ دهند تا بتوانند فعالیت­هایی را برگزینند که اهداف فراغتی آنها را برآورده می­سازد. جکسون و راکس[۷۳] (۱۹۹۵) استراتژی شناختی شامل مدیریت زمان، کسب مهارت، تغییر روابط میان فردی، بهبود وضع مالی، درمان فیزیکی و تغییر خواسته­ های فراغتی و استراتژی­ های رفتاری مانند تعدیل فراغت و غیرفراغت را برشمرده­اند (هینچ و همکاران، ۲۰۰۱).
۳-۲ بخش دوم: صنعت گردشگری ایران
۱-۳-۲ تحلیل SWOT برای صنعت گردشگری در ایران
جدول -۲۲. تحلیل SWOT صنعت گردشگری ایران

نقاط قوت (Strengths)

وجود جاذبه­های گردشگری
طبیعی
تاریخی
فرهنگی
معماری
نیروی کار ارزان
توان وسیع بازار داخلی (تقاضای وسیع) برای جذب گردشگران با توجه به رشد درآمد سرانه و نیاز مردم به سیر و سیاحت
ارزآوری
توانایی رقابت (با کشورهای همسایه)
نگاه به این بخش به عنوان صادرات
ایجاد اشتغال به صورت مستقیم و غیرمستقیم
پراکندگی جاذبه­های گردشگری در سراسر کشور

نقاط ضعف (Weaknesses)

ناوگان حمل و نقل فرسوده در کلیه سطوح
جاده­ای
ریلی
دریایی
هوایی
فرسوده بودن بیشتر بخش تأسیسات اقامتی کشور
نارسایی­های مدیریتی
عدم آموزش کافی نیروی انسانی
سرمایه ­گذاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




۲-۶- تاریخچه کالاهای تقلّبی
جعل و تقلبی سازی در تولید کالا دست­کم از قرن بیستم رواج بیشتری پیدا کرده است. طی قرن­های ۱۶ و ۱۷ در ژنو جعل مسکوکات بخشی از مبادلات متداول و مشتمل بر قاچاق ، تقلب در ضرب حق انحصار ، کیمیاگری و حتی در تجارت خارجی بوده است (بری[۵۵]، ۲۰۰۷). زرگرها، سربازان، کارمندان بانک، زندانیان و حتی کشیشان در گسترش جعل مسکوکات به گونه ­ای دخیل بودند . نمونه بارزی از جعل و تقلب در رنایسنس[۵۶] فرانسه اتفاق افتاده بود . به این ترتیب که طی یک دوره ده ساله هواداران پاپ ضرب کنندگان مسکوکات را راهنمایی می­کردند تا موقعیت مسکوکات رسمی متعلق به رهبر پروتستان­ها را تضعیف نمایند . چراکه که جعل و تقلب آشکار مجازات سختی در پی داشت که همان در آب جوش انداختن فرد خاطی بود (گرندی[۵۷]، ۱۹۹۴؛ گلرد[۵۸]،۱۹۹۰).
اما تولید کالای جعلی و تقلبی ممکن است حتی قدمت زیادتری هم داشته باشد . روحانیون بابلی و مصری کتیبه­هایی از تمدن­های نخستین در بناهای یاد بود خود قرار می­دادند تا اعتبار و مشروعیّت خود را افزایش دهند (هاپکینز،کانتنک و ترنج[۵۹]، ۲۰۰۳). نشان­های تجارت که به طور معمول برای تعیین هویت سازندگان محصولات خاص به­کار می­رفتند، فرصت­هایی در اختیار جاعلان و متقلبان قرار می­دادند. احتمالاً بسیاری از این نشان­ها از دوره­ های باستان مورد استفاده قرار می­گرفته­اند (چودری و زیمرمن[۶۰]،۲۰۰۹). سفال­های نشان­دار که از حدود ۴ تا ۵ هزار سال قبل در چین و یونان رواج داشتند گویای هویت سازندگان و عرضه کنندگان عمده این کالاها بودند. نشان­های مربوط به بازرگان­ها تقریباً از قرن دهم رواج یافته و برای اثبات مالکیت بر کالا به کار رفتند. در ژاپن الوار پیش از این که در رودخانه به آب انداخته شوند ، نشانه­گذاری می­شدند (اونو[۶۱]، ۱۹۹۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ساختمان­سازهای روم تولیدکنندگان آجر را وادار می­کردند که آجرهای تولیدی مربوط به خود را نشانه­گذاری کنند. طی سه قرن اول تشکیل امپراتوری روم چراغ­های نفتی با نام تجاریFORTIS مشخص می شدند بعدها در جاهای دیگر چراغ­هایی یافت شدند که این نشان بر روی آن­ها جعل شده بود (وینترفلد،داو و آلبرتسون[۶۲]،۲۰۰۲).
در دوره ای دیگر اتحادیه ­های صنفی صنعتگران و بازرگانان را وادار نمودند تا کالاهای خود را نشانگذاری کنند تا از کالاهای بی­کیفیت تقلیدی قابل شناسایی باشند . مهم­ترین نقش این نشان­ها آن بود که در برابر تولید کالاهای نامرغوب احساس مسئولیت بوجود آورند (اونو، ۱۹۹۹). در قرن سیزدهم نشان­های تجاری در انگلستان رواج یافتند. در حقیقت قانون نشانه­گذاری اجبار می­کرد که حتی یک نانوا هم نشان خود را لابه­لای هر بسته نان قرار دهد . در این زمان تخطی از نشان­گذاری ، جرم تلقی می­شد و در پاره­ای موارد جریمه­های مالی سخت متوجه خاطیان می­گردید(ابوت و اسپن، ۲۰۰۲)
در تمدن ازتک­ها برخی واسطه­های متقلب به فروش دانه­ های کاکائو تقلبی مبادرت می­کردند . در حالی که فروشندگان با انصاف دانه­ها را بر حسب اصالتشان در بسته­های مجزایی قرار می­دادند، متقلبین با رنگ­آمیزی دانه­­های نامرغوب یا حتی دانه­ های مشابه بی­ارزش را به جای نوع اصلی عرضه می­کردند(راست[۶۳]، ۱۹۹۹).در قرن ۱۵ چینی­ها جنس جعلی را رنگ می­زدند و به­جای نوع اصلی عرضه می­کردند(آلفورد[۶۴]،۱۹۹۵).در قرن هفدهم یک کشیش اسپانیایی بیان کرد که چینی ها هر آنچه را که در اروپا می بینند بطور کامل کپی برداری می کنند(اکونومیست،۲۰۰۳)
اما جعل و تقلب برندهای لوکس تقلبی به صورت گسترده از دهه ۱۹۷۰ شروع به رشد کرد(بیان و ویلاتسو[۶۵]، ۲۰۰۵). در این زمان فقط یک تعداد از تولیدکنندگان کالاهای با قیمت بالا و متعبر مانند پارچه، جواهرات و لوازم تزیئنی تولید می کردند و جعل و تقلب برندهای لوکس زیاد وجود نداشت. برند تجاری لیوز[۶۶] در این دهه فهمید که مقدار زیادی از شلوارهای جین، با برند تجاری یا لوگوی این شرکت در جنوب شرقی آسیا تولید و در سراسر غرب اروپا توزیع و به فروش می روند(وکر، ۱۹۸۱). از آن زمان به بعد، در چند دهه ی گذشته کالاهای تقلبی با برندهای لوکس با یک نرخ نجومی در بازارها افزایش یافته اند که لباس، کیف دستی، ساعت، خودکار،گوشی های تلفن همراه و …تنها نمونه اندکی از این نوع کالاها می باشند(فو و تی، ۲۰۰۹).
۲-۷- پیامدهای اقتصادی- اجتماعی تقلّب:
کارلوس گوتیرز[۶۷]، وزیر بازرگانی ایالات متحده بیان می کند ” خلاقیت و نوآوری نیروی حیاتی اقتصاد آمریکا می باشد و حفاظت از مالکیت معنوی برای اطمینان از سلامت اقتصادی ما در حال حاضر و آینده بسیار ضروری است”(یانگ[۶۸]، ۲۰۰۹، ۳). در ایالات متحده، کسب وکار و صنایع کپی رایت، نرافزارهای سرگرمی، فیلم، تلویزیون، ویدئوهای خانگی، موسیقی و ضبط، کتاب و مجلات چاپی برآورد شده است که به دلیل نقض مالکیت معنوی بیش از ۱۸٫۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ متحمل ضرر شده اند(یانگ، ۲۰۰۹، ۳). به بیان دیگر باید گفت که کالاهای تقلبی برای نوآوری ضررهای جبران ناپذیری در پی دارد و بطور مستقیم بر ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی تاثیر می گذارد. اتحادیه بین الملی مالکیت معنوی[۶۹] به صورت تقریبی تخمین زده که کل تلفات نقض مالکیت معنوی در سراسر جهان در سال ۲۰۰۸ بین ۳۰ الی ۳۵ میلیارد دلار بوده است(یانگ، ۲۰۰۹، ۳).
صاحبان برندهای تجاری معتبر نیز به علت تقلب دچار انواع ضررها و هزینه ها می شوند. آن ها مجبور به انتقال و یا تعطیل کردن کارخانه به دلیل کاهش سود و افزایش هزینه های قانونی در ارتباط با تعقیب تقلبکاران و تلاش برای کاهش تقاضای درحال رشد برای کالاهای تقلبی مشابه کالاهای آنها، شده اند. از نقطه نظر بازاریابی، یک برند میانبری برای انتقال تعهدات، مقبولیّت، اعتماد و امید به مصرف کننده می باشد. این تنها مهم ترین دارایی شرکت برای مالکان آنها نیست بلکه به عنوان هسته مرکزی مدل کسب و کار برندهای لوکس می باشد (یانگ، ۲۰۰۹، ۴). به هرحال، تولید و فروش کالاهای تقلبی باعث متزلزل شدن شهرت و اعتبار شرکت و برند می شود که شرکت ها برای بدست آوردن آن زحمات زیادی کشیده اند، همچنین باعث ضربه زدن به سودآوری و مستهلک شدن نیروی بازاریابی آنها نیز می شود (گرین و اسمیت، ۲۰۰۲). بنابراین این مسئله باعث به چالش کشیدن بازاریابان در طرح های پیچیده محصولات بازار و افزایش هزینه کمپین های تبلیغاتی آنها برای نگهداری تصویر برندشان در ذهن مشتریان خواهد شد.
در یک جمع بندی، علاوه براثراتی که تقلّب بر جامعه می گذارد، تقلّب باعث صدمه به اقتصاد و اشتغال محلی، از دست رفتن درآمد برای دولت ها و حتی انجام فعالیت های مجرمانه منجر می شود (یانگ، ۲۰۰۹، ۴). با توجه به مسائل مصرف کننده، جعل و تقلب باعث کاهش اعتماد و ترجیحات مصرف کننده به برندهای اصلی می شود و با توجه به مسائل شرکت، جعل و تقلب باعث صدمه دیدن اعتبار و از دست رفتن دارایی شرکت می شود که نتیجه آن کاهش نوآوری وافزایش هزینه های پایه ای برای این شرکتها می باشد. این نشان می دهد که جعل و تقلب باعث آسیب روزافزون به سیستم های اقتصادی و اجتماعی می شود و به دلیل قیمت پایینشان عامل انگیزشی خوبی را حتی برای مصرف کنندگان با در آمد بالا در کشورهای توسعه ایجاد می کنند که دست به خرید کالاهای تقلبی می زنند (پرندرکاست، چون و فو[۷۰]، ۲۰۰۲، ۴۰۵-۴۱۶) برای مثال، مطالعه گالوپ[۷۱] نشان می دهد که حتی در ایالات متحده ۵ درصد از آمریکایی ها سی دی یا دی وی دی های تقلبی موسیقی را یا خریداری و یا کپی کرده اند و حدود ۳ درصد افراد لباس های مد تقلبی را خریداری کرده اند(گالوپ، ۲۰۰۵).
در مورد برندهای لوکس، نیا و ژایکفسفکی در سال ۲۰۰۰ بیان شده که نیروها و تلاش های مبارزه با تقلب بنظر می رسد بطور موثر قادر به متوقف کردن این روند رو به رشد، خصوصا در بازارهای کالاها با برندهای لوکس نباشند. به علاوه، این کالاها تنها از مزیت قیمتی در مقابل کالاهای اصلی برخوردار نیستند بلکه کیفیت این محصولات در چند سال اخیر بهبود یافته و این باعث شده که مصرف کنندگان به راحتی نتوانند کالاهای تقلبی را از اصلی تشخیص دهند (جنتری و همکاران، ۲۰۰۶). بنابراین برندهای تقلبی لوکس به دلایلی چون تقاضای فراوان جهانی، قیمت کمتر در مقایسه با کالاهای اصلی صاحب برند و راحتی کپی برداری درحال رشد می باشند.
۲-۸- علل رشد کالاهای جعلی و تقلبی
چودری و زیمرمن در کتاب اقتصاد تجارت تقلبی۷ دلیل اصلی برای رشد تولید این کالاها به صورت زیر بیان کردند(چودری و زیمرمن، ۲۰۰۹، ۱۹-۲۵).
۲-۸-۱- فناوری بالا با هزینه‌ کم[۷۲]
اقلام تقلبی معمولاً از تمامی هزینه‌های مربوط به تولید و بازاریابی مثل: هزینه‌های تحقیقات و توسعه، تبلیغات، کنترل کیفیت، پرداخت حداقل دستمزد و هزینه‌های ضمانت و خدمات پس از فروش، سرباز می‌زنند. با حذف این هزینه‌ها، جعل، تقلب و تقلید، به سودی چشمگیر دست می یابد.
بسیاری از محصولات تقلبی را می‌توان به کمک تجهیزات و ابزارهایی که به سهولت و به قیمت نسبتاً پایین در دسترس هستند تولید نمود. پیشرفت تکنولوژی در زمینه هایی چون چاپ و اسکن و… کار را برای تولید اینگونه کالاها تسهیل می کند. صاحبان صنایع به خوبی می‌دانند که چگونه نشانه‌ها، مدل‌ها و مارک‌های تجاری را جعل و تقلید کنند و این کار را به بهترین شکل انجام می دهند.
دامز[۷۳]در سال ۲۰۰۳ نشان داده که هزینه تجهیزات رایانه‌ای طی سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰، سالانه ۱۴ تا ۱۷ درصد تنزل یافته است. ترکیب این تجهیزات رایانه‌ای با چاپگرهای پیشرفته، تقلید نشان‌های تجاری و بسته‌بندی تقلیدی آن‌ها را آسان می‌سازد.
تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی هم­چنین توانایی خود را در تولید هولوگرام و دیگر نشانه‌های تعیین هویت کالا، به اثبات رسانده‌اند. جست و جوی اینترنتی به آن ها این را امکان داده است که منابع بسیاری برای تجهیزات تولید صنعتی بیابند. خرید نرم‌‌افزارهای مناسب برای این کار نیز بسیار ساده است و بسیاری از آن‌ها در بازار جعل و تقلب موجود می‌باشند. کاهش هزینه‌های ارتباطات و همچنین سرعت بالای آن نیز شانس بزرگی برای جاعلان و تقلیدکنندگان است. به عنوان مثال به اینترنت می توان اشاره کرد که با کمترین هزینه و سریعترین زمان می توانند برای کالاهای خود بازار یا فروشنده پیدا کنند.
۲-۸-۲- جهانی سازی و کاهش موانع تجاری[۷۴]
رشد سریع تجارت جهان از طریق گشایش بازارهای تجاری با کاهش موانع احتمالی و تجاری همراه گردیده و البته فرصت‌هایی نیز برای تولید تقلبی فراهم آورده است. رشد شتابان واردات در بسیاری از کشورها موجب گردیده که ممانعت از ورود کالاهای تقلبی توسط گمرک کشورها، غیر ممکن گردد. براساس اعلام کنفرانس ملل متحد برای تجارت وتوسعه[۷۵] در سال ۲۰۰۶، هر سال ۱۰ هزار کانتینر کالا به بنادر بزرگ تایلند و بیش از ۶۳هزار به بنادر سنگاپور وارد می‌شود. سازمان تجارت جهانی نیز در سال ۲۰۰۷ اعلام داشته که تجارت جهانی کالاها و خدمات طی سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ از ۶ تریلیون به نزدیک به ۱۲ تریلیون رسیده، یعنی دو برابر شده است. در همین زمان متوسط تعرفه اعمال شده بر واردات توسط کشورهای در حال توسعه از ۵/۱۶درصد به ۹/۱۰درصد و در کشورهای توسعه یافته از ۳/۵ به ۴/۳ درصد، تنزل یافته است.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه گزارش نموده که مناطق و بندرهای آزاد تجاری، جاذبه‌ زیادی برای جذب کالاهای تقلبی یافته‌اند. این مناطق به سه طریق مورد استفاده قرار می‌گیرند: اول، در آن‌ها کالاهایی حمل بر کشتی شده و مجدداً صادر می‌شود. این امر به تولیدکنندگان کالاهای تقلبی اجازه می‌دهد تا با انتقال کالاها به بنادر خاص و در پاره‌ای موارد، تغییر و دستکاری در اسناد حمل بار، پول­شویان اصلی را به خدمت بگیرند.
دوم این که امکان دارند که کالاهایی که هنوز تمامی مراحل ساخت روی آن‌ها تکمیل نشده، به بنادر فوق حمل شوند و برخی مراحل ناتمام مثل الصاق نشان یا برچسب تجاری جعلی و حتی بسته‌بندی مجدد در آن‌ها انجام پذیرد، و بالاخره این که ممکن است بنادر و مناطق آزاد مستقیماً برای تولید کالاهای تقلبی مورد استفاده قرار گیرند.
جبل علی یکی از بنادر آزاد تجاری در کشور امارات متحده عربی است که مقادیر عظیمی از داروهای مخدر تقلبی طی فرآیندهای مدیریتی پیچیده در آن تولید و عرضه می‌گردند. این اقلام که در اصل در چین تولید شده و از طریق هنگ کنگ به منطقه آزاد دبی، به انگلستان و سپس به باهاماس رسیده و سرانجام به انگلستان عودت می‌گردد و از این‌ جا به وسیله‌ی سیستم پستی انگلستان به خریداران ارائه می‌شود. اقلام فوق از طریق یک سایت اینترنتی نیز عرضه می‌شوند و فروشندگان امریکایی را به این باور غلط می‌رساند که آن‌ها داروها را از یک سایت کانادایی خریداری می‌کنند.
جبل علی بزرگ­ترین و قدیمی‌ترین منطقه آزاد تجاری در دبی است که ۶ هزار شرکت را در خود پذیرفته است. وسعت این منطقه، ردیابی تولیدات تقلبی را فوق‌العاده دشوار می‌سازد و به علاوه اصلاً ممکن است، تمهیداتی نیز برای رد گم کردن کالاهای تقلبی اندیشیده شده باشد . در سال ۲۰۰۶ یک سوم از کل داروهای مخدر عرضه شده در اروپا از مبدأ این بندر آزاد بوده است.
جریان آزاد منابع مالی هم کمک بزرگی برای تولید و عرضه‌ کنندگان کالاهای تقلبی بوده است چرا که امکان پول‌شویی از درآمدهای حاصل از این فعالیت و نیز امکان انتقال سرمایه و در نتیجه انتقال خط تولید از یک سو به کشور دیگر را برای آنان تسهیل نموده است. با این وجود امکان کنترل خرید و فروش ارز در اغلب کشورها کاهش یافته یا حتی زایل گردیده است.
۲-۸-۳- نقش مصرف کننده[۷۶]
شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر این که عموماً مصرف کنندگان، مشتاق خرید کالاهای تقلبی هستند حتی در شرایطی که آگاهی دارند که آن کالا، اصلی نیست تام، گاریبالدی زنگ و پیلچر[۷۷]دریافته‌اند که خریداران به دلایل زیادی اقدام به خرید کالاهای تقلبی می‌کنند از جمله :
گمان این که جنس تقلبی از جنس اصلی چیزی کم‌ ندارد.
حمایت از بازار جنس تقلبی برای اظهار ناخرسندی از تجار بزرگ.
بی‌خیالی در مقابل حفاظت قانونی از حقوق مالکیت معنوی (تام، گاریبالدی زنگ و پیلچر، ۱۹۹۸).
مطالعات صورت گرفته در انگلستان نشان داده‌اند که حدود یک سوم خریداران در صورتی که قیمت و کیفیت کالا مورد تأییدشان باشد، با علم و آگاهی کامل به خرید کالاهای تقلبی می‌پردازند. پوشاک و جوراب از فراوان‌ترین کالاهایی بوده که تحت شرایط فوق خریداری شده است. تحقیقات یاد شده هم چنین نشان دادند که بیش از دو سوم مدیران بر این باورند که خریداران در بازارهایی که یک کارخانه در آن با بیشترین معضلات مربوط به مسأله تقلب رو به رو باشد، خواهان خرید یک کالای تقلبی می‌گردند.
۲-۸-۴- گسترش کالاها و بازارها[۷۸]
در اثر رشد تجارت جهانی، صنایع امکان ورود به بازارهایی را یافته‌اند که تا چند سال پیش در اختیار نداشتند . ظهور یک طبقه‌ی مرفه در کشورهایی همانند چین و هند منجر به ظهور بازارهایی برای عرضه کالاهایی با برندهای معروف و شناخته شده جهان گردیده است.
تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی سه کانال توزیع عمده برای خریداران فراهم کرده‌اند: تأسیس فروشگاه‌های خرده‌فروشی، کانال‌های غیر رسمی مثل: بازار عتیقه‌فروشان و دست‌فروشان کنار پیاده‌رو و فروشگاه‌های زیرزمینی و البته اینترنت .در حالی که برای اینان دست‌یابی به هر نوع از بازار واقعی که در مراکز خرده‌فروش شکل می‌گیرد، دشوار می کند، تحقیقات نشان داده‌اند که فروش کالاهای تقلبی از این کانال‌ها افزایش داشته است. بسیاری از کالاهای تقلبی را در قفسه‌های سوپرمارکت‌ها نیز می‌توان مشاهده نمود. یک شیوه بسیار متداول، توزیع کالاهای تقلبی از کانال‌های رسمی است. گذری در خیابان کانال استریت[۷۹] شهر نیویورک، سانتی آلی[۸۰] لوس آنجلس یا نان جینگ‌لو[۸۱] شانگهای، گواه حضور دست‌فروشان خیابانی زیادی است که همه رقم کالاهای تقلبی عرضه می‌دارند.
در خصوص قطعات خودرو یا هواپیما، لوازم بهداشتی و آرایشی، دارو و لوازم پزشکی و حتی لوازم تجملاتی، پیچیدگی زیاد توزیع ،این امکان را برای تولیدکنندگان کالاهای تقلبی فراهم می‌سازد که به راحتی به کپی و تقلید اقدام کنند.
اینترنت نیز امکاناتی در اختیار تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی قرار می‌دهد. اینترنت به آن‌ها اجازه می‌دهد تا گستره‌ی فروش خود را تقریباً به سراسر جهان بکشانند. نشریه اکونومیست در سال ۲۰۰۳ اعلام داشته که هر سال ۲۵ میلیارد دلار کالای تقلبی از طریق اینترنت خرید و فروش می‌شود. اکنون در واقع هر نوعی از کالاها از این طریق به فروش رسیده و موجبات مشریان را فراهم می‌آورد.
سازمان همکاری اقتصادی و توسعه پنج دلیل عمده برای جاذبه کالاهای تقلبی در اینترنت عنوان نموده است:
۱- ناشناخته ماندن: تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی می‌توانند با تجارت اینترنتی هویت خود را پوشیده نگاه داشته و ریسک ناشی از شناسایی خود را کاهش دهند.
۲- انعطاف‌پذیری: آن‌ها می‌توانند به راحتی یک سایت اینترنتی ایجاد نموده و در عرض یکی دو روز آن را برچینند یا انتقال دهند.
۳- وسعت بازار: تعداد بی‌شمار تجارت کنندگان اینترنتی شناسایی و اقدام علیه تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی را دشوار می‌سازد.
۴- رسایی بازار: اینترنت برای فروشندگان این امکان را فراهم می‌سازد که در تمام ساعات شبانه روز و با هزینه‌ی ناچیز، اطلاعات تبلیغی خود را به خیل عظیم کاربران در سراسر جهان برسانند.
۵- فریبکاری: نرم‌افزارها و تصاویر گسترده موجود در اینترنت به تولید و عرضه کنندگان کالاهای تقلبی امکان می‌دهد تا مجموعه‌ای پدید آورند که اغلب بسیار مشابه صاحبان سایت‌های برند اصلی است(سازمان همکاری اقتصادی و توسعه،۲۰۰۷)
سایت‌های مزایده‌ای چون ای‌بی[۸۲] ستاره‌های درخشانی برای تولیدکنندگان کالاهای تقلبی هستند. ای‌بی ادعا دارد که در هر لحظه میزبان ۵۰ میلیون فهرست مزایده‌ای است. نگاهی به شمار ارقام مطرح شده برای فروش در سایت ای‌بی بیانگر این واقعیت است که اغلب تولیدکنندگان اصلی به ندرت کالای خود را از طریق اینترنت عرضه کرده یا به دیگران مجوز می‌دهند که آن را در سایت خود عرضه نمایند. ناتوانی خریداران برای رؤیت دقیق اعلام عرضه شده توسط اینترنت، زمینه را برای فروش نوع تقلبی آن فراهم می کند. تیفانی و کو[۸۳] برخلاف ادعای ای‌بی، مدعی هستند که تنها ۵درصد اقلام عرضه شده توسط این شرکت مزایده‌ای اینترنتی، اصلی هستند(پانچ[۸۴]،۲۰۰۷).داروهای مخدر تقلبی یکی از موارد خاص فروش‌های اینترنتی مشکل ‌آفرین را تشکیل می‌دهند. پاره‌ای از عرضه کنندگان دارو به طریق آنلاین، قانونی هستند اما بسیاری از آن هستند که صرفاً به خاطر وجود تقاضا مبادرت به فراهم‌سازی داروهای نسخه‌ای می‌نمایند. در خیلی از موارد این داروهای تقلبی فاقد ثمرات معالجه­ای بوده و زیان‌های جبران‌ناپذیر به دنبال دارند.
۲-۸-۵- برندهای قوی[۸۵] (معتبر) شناخته شده در سطح جهان
به دور از هر گزافه‌ای می‌توان گفت که صنایع هر سال میلیاردها دلار صرف ترویج برندهای خود در جای جای جهان می‌نمایند. به همین دلیل در هر زمان شمار زیادتری از مردم جهان از این برندها اطلاع می‌یابند. یکی از گران‌بهاترین برندها، کوکاکولا است که ارزش بالغ بر ۶۵ میلیارد دلار بر آن ذکر شده است. در فاصله کمی از آن برندهای: ماکروسافت، آی‌بی‌ام، جنرال الکتریک[۸۶] هر کدام ارزشی حدود ۵۰میلیارد دلار دارند. در دامنه ۳۰میلیارد دلار برندهای: تویوتا، اینتل[۸۷]، مک دونالد[۸۸]، و دیزنی قرار می‌گیرند. مالبرو، ژیلت و لویس ویتون ارزشی حدود ۲۰ میلیارد دلار برای هر یک از آن‌ها عنوان گردیده است.
برندهای: گوچی، چنل، گپ، رولکس و هرمس[۸۹] نیز از جمله برندهای گران‌بهایی هستند که در معرض تهدید جعل، تقلید و تقلب قرار دارند (بهترین برندهای جهان[۹۰]، ۲۰۰۷). جهانی شدن امکان توسعه برندهای واقعی جهانی را فراهم آورده است. مصرف کنندگان در شانگهای، لندن، بمبئی و مسکو اکنون با این برندها کاملاً مأنوس می‌باشند. چنان که بیش از این تشریح گردید، مصرف‌کنندگان خواهان این برندها هستند اما بسیاری از آن‌ها استطاعت خرید اقلام اصلی را ندارند. این فرصتی است برای عرضه‌کنندگان تا این نیاز را با تولید و عرضه برندهای تقلبی پاسخ‌گو باشند.
۲-۸-۶- ارادۀ ضعیف در سطح ملی و بین‌المللی
به یک دلیل بسیار روشن، ریسک آغاز یک کسب و کار در تولید یک کالای تقلبی در بسیاری از کشورها بسیار پایین است و آن همان اراده‌ی ضعیف در حفظ حقوق مالکیت معنوی است.
گرچه برخی در خصوص لزوم حفظ حقوق مالکیت معنوی قوانین ملی و توافقات بین‌المللی وجود دارد. اما به نظر می‌رسد این قوانین ناکافی باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]




این حدیث ­براساس اشتقاق لفظ درذیل­آیه بیان شده است؛حدیث ابتدا ازعلم خداوندی صحبت به میان می آورد، سپس از دور بودن شیطان واین که دور بودن شیطان برای انسان امری بدیهی است، پس می­توان نتیجه گرفت که،دور بودنی منظور است که حاصل و نتیجه ای ندارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-۶-خوا
مولف براین نظراست،که واژه خوا که کلمه خاویه از این ریشه است، به معنای خالی شدن است.[۵۱] آیه­ی آورده شده در این قسمت عبارت است از:
«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلى‏ عُرُوشِها»(بقره /۲۵۹)«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش، یکسر فرو ریخته بود عبور کرد».
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از: وَ لَا بَأْسَ بِالْقِیَامِ وَ وَضْعِ الْکَفَّیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ الْإِبْهَامَیْنِ عَلَى غَیْرِ الْأَرْضِ وَ تُرْغِمُ بِأَنْفِکَ وَ یُجْزِیکَ فِی وَضْعِ الْجَبْهَهِ مِنْ قُصَاصِ الشَّعْرِ إِلَى الْحَاجِبَیْنِ مِقْدَارُ دِرْهَمٍ وَ یَکُونُ سُجُودُکَ کَمَا یَتَخَوَّى الْبَعِیرُ الضَّامِرُ عِنْدَ بُرُوکِهِ تَکُونُ شِبْهَ الْمُعَلَّقِ لَا یَکُونُ شَیْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِکَ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْه[۵۲]. و ایستادن و گذاشتن دستها و زانوها و انگشتان ابهام بر غیر زمین اشکالى ندارد؛ (بلکه لزوم بر زمین نهادن بى‏حائل مخصوص پیشانى است) و بینى خود را بر زمین بگذار یا بساى(حدّاقل اینست که بر زمین برسد)و­درگذاشتن پیشانى بر زمین براى تو کافى است، که از رستنگاه مو تا ابروها به اندازه یک درهم بر زمین گذارى (یعنى این مقدار موضع سجود است)و سجود تو یا حالت تو در هنگام سجود باید همانند فراخى و گشادگى میان اعضاى شتر لاغر به هنگام خوابیدن یعنى همچون کسى باشد که آویخته است؛(که کلیّه اعضاى او بسوى زمین میل کند و کشیده مى‏شود) و هیچ جزئى یا عضوى از بدنت بر جزئى یا عضوى دیگر متّکى نباشد، و اعضا یک دیگر را نگرفته باشند.
طبرسی در مجمع البیان آورده است، که خوی به معنای خالی وبه معنای خانه ای که از اهلش خالی شده باشد،است.[۵۳]
در مفردات آمده است، که”تَخْوِی‏ خَوَاءً” به معنای این است،که خانه بکلّى خالى و ویران شد.[۵۴]
این حدیث با تمثیلی زیبا که امام آن را در حدیث آورده است، شخص سجود کننده را وصف می نماید،و معنای آن را به وضوح برای شخص مخاطب به تصویر می­کشد، وبراساس اشتقاق لفظ بیان شده است، و در حهت تفسیرآیه موردنظر نیست.
۲-۱-۷-دحا
مولف براین باور است که، واژه دحابه معنای گستردگی و وسعت است.[۵۵] آیه­ی آورده شده توسط مولف، عبارت است از: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها » (نازعات/۳۰)«و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد». این دعا در ذیل آیه­ی بالا آورده شده است؛ که عبارت است، از: اللهم داحی المدحوات­ و بارئ المسموکات‏ و جابل القلوب على فطرتها شقیها و سعیدها اجعل شرائف صلواتک و نوامی‏ برکاتک و رأفه علی محمد عبدک ورسولک.[۵۶]
امام على(علیه السلام) می فرماید: خدایا! اى گسترنده گسترده‏ها(زمینها)و نگاهدارنده برافراشته‏ها (آسمانها)و آفریننده دلها بر فطرت آنها، چه خوشبخت آنها و چه بدبخت آنها شریفترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد بنده وفرستاده ات فرست.
علامه درتفسیر المیزان دحا را گسترش زمین معنا کرده است.[۵۷] اما راغب معنای دحا را جابجایی وحرکت زمین بیان کرده است.[۵۸]
با توجه به دعای آورده شده می­توان گفت گسترش چیزهایی که گسترده شده اند، می ­تواند معنای جابجایی را نیز داشته باشد، و طریحی این دعا را براساس اشتقاق لفظ بیان کرده است، ودر جهت تفسیر آیه نیست.
۲-۱-۸-رعا
طریحی براین نظراست، که واژه رعا به معنای رعایت کردن ومراعات و حفظ است.[۵۹] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: آیه«وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُکُما قالَتا لا نَسْقی‏ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» (قصص/۲۳)«و چون به آب مَدْیَن رسید،گروهى از مردم را برآن یافت که[دامهاى خودرا] آب مى‏دادند، و پشت سرشان دو زن را یافت، که [گوسفندان خود را] دور مى‏کردند[موسى‏] گفت: منظورتان [از این کار] چیست؟گفتند:[ما­به­گوسفندان­خود]آب­نمى‏دهیم،تاشبانان[همگى­گوسفندانشان­را] برگردانند، و پدر ما پیرى سالخورده است».
حدیثی که درذیل آیه­ی بیان شده،عبارت است، از: فالعلماء یحزنهم ترک رعایه القرآن و یغمهم عدم فهمهم له و فقد العمل به و عدم اقتدارهم على ذلک و الجهال یهمهم حفظ روایته و یغمهم عدم قدرتهم علیه لما یزعمونه کمالا و فوزا[۶۰].
آنچه مسلم است، این است که این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است ودرجهت تفسیرآیه ی مورد نظر نیست؛ و بیان می دارد، که علما غمگین از ترک حفظ قرآن وعدم فهم آن می باشند،واین معنایی مجازی نیز می تواند داشته باشد،که علما غمگین ازترک عمل قرآن هستند؛ ودر آیه نیز رعا به معنای چوپان است، چرا که این چوپان است که از گوسفندان نگهداری وحفاظت می کندو هم چنین به معنای رهبر نیز آمده است، چرا که در این واژها معنای سرپرستی و حفظ وجود دارد.
۲-۱-۹-رقا
مولف بیان کرده است، که واژه رقا به معنای طبیب ونجات دهنده وشفا دهنده است[۶۱]. آیه­ی آورده شده، دراین قسمت عبارت است از: « وَ قِیلَ مَنْ راق» (قیامه/۲۷) «و گفته شود: بالا برنده (دعا و برطرف کننده بیمارى) کیست؟».
علامه در تفسیر المیزان بر این باور است،که راق اسم فاعل از مصدر رقی است وبه معنای این است،که چه کسی از اهل وعیال وپرستارانی که پیرامون اویند، می­توانند او را شفا دهند وبه معنای افسون کردن و شفا دادن است.[۶۲]
حدیثی که در ذیل آیه بالا آورده شده است عبارت است از: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْقَدَّاحِ‏ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) ‏ رَقَى النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَسَناً وَ حُسَیْناً فَقَالَ أُعِیذُکُمَا بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى کُلِّهَا عَامَّهً مِنْ شَرِّ السَّامَّهِ وَ الْهَامَّهِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْنٍ لَامَّهٍ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِیُّ (صلی الله وعلیه وآله)إِلَیْنَا فَقَالَ هَکَذَا کَانَ یُعَوِّذُ إِبْرَاهِیمُ- إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ (علیه السلام).[۶۳] حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) حسن(علیه السلام) و حسین (علیه السلام)را رقیه نمود (رقیه بمعناى: دعا تعویذ افسون و آنچه براى حفظ و نگهدارى بکار برند می باشد.) باین کلمات و فرمود:«اعیذ کما بکلمات اللَّه التامات و اسمائه الحسنى کلها عامه من شر السامه و الهامه و من شر کل عین لامه و من شر حاسد اذا حسد» سپس پیغمبر (صلی الله علیه و آله) رو به ما کرده فرمود: ابراهیم (علیه السلام) این سان اسماعیل و اسحاق را در پناه خدا می نهاد (و تعویذشان میکرد).
طریحی این حدیث رابراساس­اشتقاق لفظ واژه رقا بیان کرده است،وارتباطی به تفسیر آیه مورد نظر ندارد.
۲-۱-۱۰-غشا
درباب الف کلمه غشا، که طریحی آن را به معنای پرده و پوشش آورده است.[۶۴] آیه­ی آورده شده،دراین قسمت عبارت است، از:« إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» (اعراف/۵۴)«پروردگار شما آن خدایى است، که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، آن گاه بر عرش (فرمانروایى) قرار گرفت، روز را به پرده شب (و به عکس) در پوشاند،که با شتاب درپى­آن پوید،و نیزخورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید آگاه باشید،که ملک آفرینش خاص خداست، و حکم نافذ فرمان اوست بس منزه و بلند مرتبه است، خداى یکتا که پروردگار عالمیان است».
در ذیل آیه بالا، این حدیث آمده است، که عبارت است از: لَا یَقْعُدُ قَوْمٌ یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا حَفَّتْهُمُ الْمَلَائِکَهُ وَ غَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَهُ وَ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکِینَهُ وَ ذَکَرَهُمُ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ‏‏.[۶۵]-مردمى که ذکر خدا گویند؛ ننشینند، مگر آنکه فرشتگان بر گردشان فراوان آیند، و رحمت ایشان را فرو گیرد و به ایشان آرامش عطا گردد، و خداوند او را در میان بندگان خود از او نام برد.
مولف معجم مقاییس­اللغه بر این عقیده است،که غشی به معنای پوشاندن شیءبه وسیله شیء است.[۶۶]
راغب­در مفردات آورده است،که غشی غشا چیزی است،که بوسیله همراه وملازمت چیز دیگر پوشیده شود.[۶۷]
طریحی این حدیث رابر اساس اشتقاق لفظ بیان کرده است، وحدیث ارتباطی به تفسیر آیه ندارد؛این آیه مجازآورده شده است، برای پوشاندن روز به وسیله شب و در حدیث مجاز است، برای فرا گرفتن رحمت خداوندی به وسیله فرود آمدن فرشتگان بر کسانی که ذکر خداوند گویند.
۲-۱-۱۱-تبب
کلمه­تبب که مولف،آن رابه معنای خسران وهلاکت،بیان کرده است.[۶۸] آیه­ی عبارت است، از:«وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْ‏ءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ ما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ»(هود/۱۰۱)«و آنها که به هلاکت رسیدند؛ نه ما بر آنها بلکه خود بر خویشتن ستم کردند،وهنگامى که امر(قهر)خداى­تو برهلاکشان دررسید،همه خدایان باطلى که غیر خدا مى‏پرستیدند، هیچ دفع هلاکت از آنان ننمودند، و جز بر خسران و تباهى آنها نیفزودند.»
حدیثی که در ذیل آیه بالا آمده است، عبارت است از: حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِی أَعْدَائِک‏.[۶۹] تا آنچه (فتح و فیروزى) که در باره دشمنانت (کافرین بتو) خواسته بود بدست آمد.
در تفسیر مجمع البیان آمده است،که تتبیب به معنای خسران وزیان است.[۷۰] هم چنین علامه آورده است، که تتبیب از مصدر تبب به معنای هلاکت و تدمیر است.[۷۱]
با توجه به حدیثی که طریحی آورده است، می­توان بیان داشت،که بر اساس اشتقاق لفظ درذیل آیه­ی مورد اشاره آمده است،وتبب به باب تفعیل رفته­ است ومعنایی دیگر گرفته است.هم چنان که در لسان العرب آمده است،که “اسْتَتَبَ” به معنای استقامت واستمرار است.[۷۲] و می توان گفت منظور این است،که آن نتیجه ای که پیامبر خواسته بود، به انجام رسید وتمام شد.
۲-۱-۱۲-حسب
واژه حسب طریحی آن را به معنای کافی،مراقب بودن، هم چنین جاری بودن وشمارش وعذاب بیان کرده­ است.[۷۳]
آیه­ی آورده شده،­ دراین قسمت،عبارت است از:«اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً» (اسرا/۱۴)«تو خودکتاب اعمالت را بخوان (و بنگر تا دردنیا چه کرده‏اى) که تو خود تنها براى رسیدگى به حساب خویش کافى هستى».
حدیثی که درذیل آیه ی بالاآورده شده است، عبارت است از:
فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَصُومُ شَهْرَ رَمَضَانَ احْتِسَاباً إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَ خِصَالٍ أَوَّلُهَا یَذُوبُ الْحَرَامَ مِنْ جَسَدِهِ وَ الثَّانِیَهُ یَقْرُبُ مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ وَ الثَّالِثَهُ یَکُونُ قَدْ کَفَّرَ خَطِیئَهَ أَبِیهِ آدَمَ (علیه السلام) وَ الرَّابِعَهُ یُهَوِّنُ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ الْخَامِسَهُ أَمَانٌ مِنَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ السَّادِسَهُ یُعْطِیهِ اللَّهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ السَّابِعَهُ یُطْعِمُهُ اللَّهُ مِنْ طَیِّبَاتِ الْجَنَّهِ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّد[۷۴]. نبى اکرم (صلّى اللَّه علیه و آله) و سلم فرمودند: مومنى نیست که ماه رمضان را به امید اجر و پاداش روزه بگیرد؛ مگر آنکه خداوند هفت خصلت برایش مقرّر مى‏فرماید؛اوّل:حرام را از بدنش ذوب مى‏کند،دوّم:به رحمت بارى تعالى نزدیک مى‏گردد،سوّم: روزه‏اش کفّاره لغزش پدرش حضرت آدم (علیه السّلام) مى‏باشد؛چهارم: حق تعالى سختى‏هاى مرگ را بر او آسان مى‏فرماید؛پنجم: از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امانش قرار مى‏دهد، ششم: برات آزادى از جهنّم را نصیبش مى‏گرداند،هفتم: از طیّبات بهشتى بهره‏مندش مى‏کند،یهودى عرضه داشت: اى محمّد راست گفتى.
طبرسی درذیل آیه بالا بیان داشته است،که انسان در روز قیامت برای حساب­رسی اعمالش کافی است،چرا که وقتی اعمالش رادر آن روز می­بیند، که سزای اعمالش بدون کم وزیادی و عادلانه ثبت شده است، اعتقاد پیدا می کند که خودش برای حساب رسی اعمالش کافی است[۷۵]. و هم چنین طریحی بیان داشته است، که حسب با کسر جیم به معنای اجر است.[۷۶]
این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است، ودرحدیث به معنای طلب وامید اجرو ثواب آمده است.
۲-۱-۱۳-رحب
مولف براین ­این نظراست،که واژه رحب به معنای گسترش واتساع است.[۷۷] «وَ عَلَى الثَّلاثَهِ الَّذینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُم» (توبه/۱۱۸)«و [نیز] بر آن سه تن که بر جاى مانده بودند [و قبول توبه آنان به تعویق افتاد] تا آنجا که زمین با همه فراخى‏اش بر آنان تنگ گردید، و از خود به تنگ آمدند».
حدیثی­که،طریحی بیان داشته است،عبارت­است،از:«وَ­بِهَذَا الْإِسْنَادِ­ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)‏ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلی­الله­علیه­وآله) بَعَثَ سَرِیَّهً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَبَقِیَ عَلَیْهِمُ‏الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ ثُمَّ قَالَ (صلی­الله­علیه­وآله)أَفْضَلُ­الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ ­الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ‏.[۷۸]امام­­علی(علیه­السلام) فرمود:رسول خدا جوخه‏اى را به جهاد فرستاد،و چون برگشتند،فرمود:مرحبا به مردمى که‏جهاد اصغر را انجام دادند، و جهاد اکبر بر عهده آنها است؛ عرض شد یا رسول الله جهاد اکبر کدامست؟فرمود: جهاد با نفس، سپس فرمود: بهترین جهاد از کسى است، که با نفس خود که میان دو پهلو دار بجنگد.
مولف درتفسیر المیزان آورده است،که کلمه”رحب” به معنای وسعت در مقابل ضیق است.[۷۹]
راغب در مفردات آورده است، که”رحب” به معنای فراخی جا ومکان است، ومرحباً واهلاً به معنای این است، که به مکان فراخ وراحتی رسیده ای.[۸۰]
طریحی این حدیث را در ذیل آیه بالا براساس اشتقاق لفظ بیان داشته است، هرچند مفهوم ومعنای کلمه رحب به معنای اتساع وگسترش است، ومرحبا نیز گسترش تشویق را می رساند، اما حدیث در تفسیر آیه نیست و رحب در آیه به معنا ی گسترش زمین است.
۲-۱-۱۴-ثجج
واژه ثجج مولف بر این عقیده است،که به معنای رونده و جهنده است.[۸۱] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: « وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً» (نبا/۱۴)«و از ابرها آبى بغایت ریزان فرو فرستادیم.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:32:00 ب.ظ ]