کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲- چنانچه اعتماد یک‌طرفه به سطح اعتماد متقابل ارتقاء یابد، تضمین بقاء اعتماد بیشتر است.
۳- واسطه‌های اعتماد که در نقش‌های مشاور، ضامن و سرمایه‌گذار ظاهر می‌شوند، در گسترش و کاهش اعتماد در جامعه موثر هستند و همه اعضای جامعه قابلیت ایفای این نقش‌ها را دارند. موفقیت یا شکست آن‌ ها در مقوله اعتماد، بر دیدگاه آن‌ ها به جامعه و اعتماد اجتماعی تاثیر خواهد گذاشت.
۴- چنانچه اعتماد به نخبگان در سطح جامعه کاهش یابد، این اعتماد در جای دیگری شکل می‌گیرد. مثلا اگر اعتماد افراد به رسانه‌های داخلی خدشه‌دار شود، آن‌ ها به‌سوی منابع دیگر خبری متمایل می‌شوند.
۵- اعتماد و بی‌اعتمادی هر دو میل به خودافزایی داشته و حالت ثابتی ندارند (کلمن, ۱۹۹۸: ۱۴۵).
۶- پیوتر زتومکا [۷۴]؛ زتومکا، نویسنده و پژوهشگر نام‌آور لهستانی، ضمن ارائه یک ارزیابی جامع از اعتماد، بحث خود را در کتاب “نظریه جامعه‌شناختی اعتماد” بر محورهای زیر استوار می‌کند: چرخش نظریه جامعه‌شناختی از متغیر‌های سخت به متغیر‌های نرم، مفهوم و اندیشه اعتماد، انواع اعتماد، کارکرد‌های اعتماد، بنیادهای اعتماد، فرهنگ اعتماد و در نهایت اعتماد در نظام‌های خودکامه و دموکراسی. همچنین وی اعتماد و تغییر اجتماعی را بر مبنای یک مطالعه موردی از کشور لهستان مورد مطالعه قرار داده است (زتومکا, ۱۹۹۴: ۴۹).
زتومکا با توجه به جهانی‌شدن و فرایند پویای وابستگی متقابل جهانی، دو مقوله اعتماد و همکاری را به‌عنوان یکی از پیش‌فرض‌های اساسی در رویارویی با تحولات جهانی ذکر کرده است و نیز با پرداختن بیشتر به مساله اعتماد، مخاطره را نیز به دنبال آن ذکر کرده است (عباس زاده, ۱۳۸۳: ۲۷۳).
به نظر زتومکا، اعتماد در متن کنش‌های انسان، که مهم‌ترین ویژگی آن‌ ها جهت‌گیری معطوف به آینده است، نمود پیدا می‌کند.
هر چه میزان کنترل ما بر کنش‌های آینده کمتر باشد، نیاز ما به اعتماد بیشتر می‌شود.
اعتماد کردن یعنی شرط بستن بر آینده نامعین و کنش‌های غیرقابل کنترل دیگران که همیشه همراه با مخاطره است.
زتومکا سطوح اعتماد را به صورت لایه‌هایی در نظر می‌گیرد که از عینی‌ترین روابط میان اعضای خانواده شروع شده و تا انتزاعی‌ترین روابط مانند اعتماد به نظم اجتماعی، کارایی نظام و … ادامه دارد (زتومکا, ۱۹۹۴: ۷۹-۷۳).
۷- آنتونی گیدنز [۷۵]؛ گیدنز جامعه‌شناس مطرح معاصر انگلیسی است. از نظر گیدنز اعتماد مخصوص روابط پیچیده و رسمی است و لازمه روابط در جوامع نوین ، انتزاعی و مدرن امروزی محسوب می شود . وی معتقد است زمان و مکان نقش مهمی در اعتماد دارند و تغییر مفهوم آنها در دوره مدرن ، وجود اعتماد در برقراری روابط را ضروری ساخته است (زین آبادی, ۱۳۸۷: ۹)
به طور کلی نظریات وی در مورد اعتماد را می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد:
الف) اعتماد و امنیت وجودی: که مربوط به دوران کودکی است و با آنچه اریکسون آن را اعتماد بنیادی می‌‌نامد، مطابقت دارد. گیدنز اعتماد را عامل احساس امنیت وجودی می‌داند که موجود انسانی منفرد را در نقل و انتقال‌ها در بحران‌ها و در حال و هوای آکنده از خطرهای احتمالی قوت قلب می‌بخشد و به پیش می‌برد (علی پور و همکاران, ۱۳۸۸: ۱۱۲)
ب) اعتماد به نظام‌های انتزاعی و تخصصی: گیدنز نظام‌های انتزاعی را نظام‌های انجام کار فنی یا مهارت تخصصی می‌داند که حوزه‌های وسیعی از محیط مادی و اجتماعی زندگی کنونی ما را تشکیل می‌دهد. مثل نظام پزشکی، نظام معماری و غیره. به نظر وی ما از اعتماد به نهادهای مدرن و نظام‌های انتزاعی در موقعیتی که بسیاری از جنبه‌های مدرنیت جهانی شده باشد، ناگزیریم. یکی از معانی قضیه بالا این است که هیچکس نیست که بتواند از نظام‌های تخصصی در نهادهای مدرن کاملا دوری گزیند (گیدنز[۷۶], ۱۹۹۵: ۳۴). زندگی در دوره مدرن توسط نظام‌های انتزاعی تخصصی تکه‌تکه می‌شود و یک نفر نمی‌تواند مانند گذشته همه یا بیشتر کارهای خود را مستقلا انجام دهد (گیدنز, ۱۹۹۵: ۱۰۰).
البته به نظر زتومکا اعتماد می‌تواند به مقولات انتزاعی دیگری مانند اعتماد به نظم، دموکراسی، علم و غیره نیز تعلق پیدا کند (زتومکا, ۱۹۹۴: ۸۵)
ج) اعتماد در روابط شخصی: در دوران پیشامدرن، روابط شخصی تابع ضوابط بیرونی همچون تعهدات خویشاوندی بود، در حالی‌که در دوران مدرن روابط شخصی که بیشتر به صورت رابطه ناب در می‌آید، وابسته به اعتماد متقابل است که آن را باید به وجود آورد و اعتماد طرف مقابل را جلب کرد. ارتباط ناب ارتباطی است که معیارهای بیرونی در آن تحلیل رفته باشد. ارتباط ناب تنها برای پاداشی به وجود می‌آید که از نفس ارتباط حاصل می‌گردد. در ارتباط ناب اعتماد چیز مطمئن و از پیش تعیین‌شده‌ای نیست (گیدنز, ۱۹۹۵: ۱۴۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

د) زمینه‌های اعتماد در دوران پیشامدرن و مدرن: گیدنز اعتماد را از مولفه‌های اصلی مدرنیته می‌داند و معتقد است که چهار زمینه محلی اعتماد یعنی خویشاوندی، اجتماع محلی، سنت و کیهان‌شناسی مذهبی بر فرهنگ‌های پیش از مدرن تسلط دارند، حال آنکه در دوران مدرن اعتماد به نظام‌های انتزاعی و نمادها و نظام‌های کارشناسی جای این نوع اعتماد را گرفته است (گیدنز، ۱۹۹۵: ۱۳۰)
به نظرگیدنز، در جوامع نوین، افراد هرچه فاصله زمانی _ مکانی بیشتری از هم داشته باشند، به اعتماد بیشتری نیاز دارند. در جوامع ماقبل نوین که خصلتی محلی و بومی دارند و کنشهای متقابل بیشتردر سطح محلی و رو در رو رخ می دهند؛ در روابط اجتماعی اعتماد به طور طبیعی وجود دارد. اما در جوامع بزرگ و گسترده که روابط اجتماعی در فاصله زمانی – مکانی بسیار دوری انجام می گیرد و افراد درگیر این روابط، کمتر با یکدیگر آشنایی چهره به چهره دارند، به اعتماد بسیار نیازمندند (طالقانی, فرهنگی, عابدی، جعفری, ۱۳۸۹: ۹۲)
۸- مسعود چلبی؛ به اعتقاد چلبی، اعتماد ریشه در وابستگی عاطفی دارد. هرگاه عواطف زمینه رشد یافته و بتواند در میان افراد انتقال یابد، اعتماد ایجاد و تقویت می‌گردد. در ارتباط با چگونگی انتقال عواطف، او معتقد است تعاملات اظهاری یا روابط گرم در این زمینه نقش کلیدی دارند. تعاملات اظهاری برخلاف تعاملات ابزاری، حامل عواطف، دوستی و صمیمیت و اعتماد می‌باشند و تمایل به این دارند که در حریم گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی مستقر شوند. روابط ابزاری به هدف تامین منافع شخصی انجام می‌گیرد و تمایل دارند که در ورای گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی قرار بگیرند. چلبی ترکیب مناسب روابط اظهاری و ابزاری را کلید گسترش اعتماد در جامعه می‌داند. در واقع با گسترش روابط ابزاری و باز شدن گروه‌های اولیه و اجتماعات طبیعی بر روی کل جامعه است که مسیر عبور روابط اظهاری از درون گروه‌ها به بیرون آن‌ ها مهیا می‌شود (چلبی, ۱۳۷۵: ۱۲).
بر این اساس اعتماد اجتماعی در بحث چلبی در دو شکل متفاوت مطرح می‌شود، اعتماد میان‌فردی که مختص جامعه سنتی است (که روابط اظهاری در آن غالب است) و اعتماد تعمیم‌یافته که مختص جوامع مدرن است (که مشخصه آن روابط ابزاری است) (بالاخانی, ۱۳۸۶: ۶۰).
۹- فوکویاما[۷۷] : به تعبیر فوکویاما اعتماد انتظاری است که در یک اجتماع منظم، صادق و دارای رفتار تعاونی خود را نشان می دهد (زارعی, ۱۳۸۷: ۶۹)
فوکویاما ( ۱۹۹۷ ) معتقد است که قبل از و رود به هر سیستم تجاری یا اجتماعی، باید اطلاعات کافی درباره شبکه های اعتماد موجود در آن سیستم و ویژگی های آن به دست آورد ؛ زیرا اعتماد را پایه هرگونه مبادلات اقتصادی است (زارعی, ۱۳۸۷: ۷۵)
رعایت اصول صداقت، وفای به عهد و عدم تملق از سوی افراد می تواند بر میزان اعتماد اجتماعی در بین آنان بیفزاید. همانطور که پارسونز یادآور شده، ازجمله موارد مهم در شکل گیری اعتماد اجتماعی، صداقت داشتن است (عباس زاده, ۱۳۸۳: ۲۸۶)
پارسونز، اعتماد را در چارچوب جامعه و براساس تشابه ارزشی-هنجاری، ممکن می داند. به نظر او اعتماد نگرش یا احساسی مبتنی بر آشنایی و فرهنگ مشترک است که باید فرا گرفته شود (منصوریان, قدرتی, ۱۳۸۸: ۱۹۵)
حال می توان با توجه و استناد به نظرات صاحب نظران این حوزه، ویژگی های اعتماد را به شرح ذیل خلاصه کرد:
– اعتماد مقوله ای اجتماعی است و از این رو دارای دو عنصر همیشگی است: اعتمادکننده و اعتماد شونده
– در همه تعاریف بعمل آمده این نکته به چشم می خورد که اعتماد در پهنه روابط اجتماعی شکل می‏گیرد.
تعریف اعتماد از نسبیت برخوردار است؛ یعنی با قطعیت کامل نمی توان تعریف جامعی از اعتماد ارائه داد؛ چراکه بسته به موقعیت ها و زمان های متفاوت تعاریف متفاوتی از اعتماد را می توان طرح کرد. به عبارتی در این تعاریف نوعی تأویل گرایی و هرمنوتیک به چشم می خورد (عباس زاده, ۱۳۸۳: ۲۷۰).
با عنایت به اینکه اعتماد در روابط اجتماعی شکل گرفته و تقویت می شود، هدف هردو طرف اعتمادکننده و اعتمادشونده، دست یابی به اهداف و منافع خود و به حداقل رساندن ضرر و زیان ناشی از این نوع تعامل اجتماعی است.
اعتماد از یکسو دربرگیرنده ارزیابی هایی است که اعتمادشونده در باب منافع اعتمادکننده به عمل می آورد و از سوی دیگر دربرگیرنده تمایل به انجام عملی است که تحت ارزیابی قرار می گیرد
(عباس زاده،۱۳۸۳: ۲۷۱)
صرفنظر از تفاوت معانی این تعاریف وجه اشتراک این تعاریف را می توانیم در ویژگی ها و خصوصیات ذیل جمع بندی کنیم:
۱- اعتماد در روابط اجتماعی شکل می گیرد و تقو یت می شود و یکی از جنبه های آن است.
۲- در اعتماد ، مفهوم تأخر زمانی و وابستگی امور به آینده وجود دارد و این تأخر زمانی برای انتظارات فرد و اعمال سایر افراد ضروری می باشد.
۳- اعتماد با خطر کردن و مخاطره همراه می باشد . مفهوم عدم تعیین اجتماعی ، یعنی عدم پیش بینی رفتارها و امور نیز با مفهوم اعتماد توأم می باشد. وقتی فردی عملی را انجام می دهد، نمی تواند مطمئن باشد که فرد دیگر از آن عمل علیه او استفاده نخواهد کرد.
۴- حسن ظن نیز مهم ترین عنصر و هسته اعتماد و هسته مرکزی آن می باشد، چرا که با وجود عدم قطعیت ها و وجود خطر در روابط ، افراد به خاطر حسن ظن و احساس مثبتی که به یکدیگر دارند به هم اعتماد می کنند.
۵- اعتماد اکتسابی است و در طی جریان جامعه پذیری و از همان سال های اولیه زندگی پدید می آید و طی تجارب اجتماعی تقویت شده و به نسل های بعدی انتقال می یابد. (زین آبادی, ۱۳۸۷: ۱۶ و ۱۷)
با توجه به این تعاریف اعتماد را می توان یک باور تعریف کرد. باور به اینکه دیگران، در بدترین شرایط، آگاهانه و عامدانه آسیبی به او نمی رسانند و در بهترین شرایط ، به نفع او عمل می کنند
اعتماد عبارت است از تمایل فرد به قبول ریسک در یک موقعیت اجتماعی که این تمایل مبتنی بر حس اطمینان به این نکته است که دیگران به گونه ای که انتظار می رود عمل نموده و شیو ه ای حمایت کننده در پیش خواهند گرفت (طالقانی, فرهنگی, عابدی جعفری, ۱۳۸۹: ۹۲).

۲-۲-۲ نقش اعتماد

گرچه اعتماد عنصر مهمی در روابط اقتصادی-تجاری (B2B) تلقی می شود اما دارای ذات پیچیده ای است که به سختی قابل اندازه گیری می باشد(گالاتی[۷۸]، ۱۹۹۵). مفهوم اعتماد جدید نیست اما اخیراً (از ابتدای دهه ۹۰ میلادی تاکنون) مرکز توجه تحقیقات مدیریتی واقع شده است. به نظرمیزتال[۷۹] ( ۱۹۹۶)، علیرغم توجهات زیاد به مقوله اعتماد، تنوع دیدگاه ها در این خصوص بیشتر از آنکه به شفاف سازی این مفهوم منجر شود بیش از پیش آن را مبهم ساخته است. اعتماد دارای یک ساخت پویا(هاوک، ۱۹۹۴) و پیچیده با پایه ها، سطوح و مشخصه های چندگانه است(کارلسن، گرائی ،۲۰۰۸: ۹)
تاکنون مفهوم موردقبول جهانی درخصوص اعتماد وجود ندارد اما بر سر اهمیت اعتماد در متون اقتصادی توافق وجود دارد. برخی از مزیت های اعتماد از دیدگاه روسو و همکارانش عبارت است از افزایش روحیه همکاری ، ارتقای انواع سازگاری سازمانی، کاهش هزینه های اجرا و منازعات مخرب و واکنش های موثرتر در مواقع وقوع بحران. به این موارد می توان توانایی حل مسئله، تشویق به تبادل اطلاعات میان اعضای تیم، تاثبرپذیری از دیگران در تصمیم گیری ها و … را اضافه کرد (همان:۴۵).
اعتماد بعنوان یک رکن اساسی در ارتقای سطح روابط بین سازمانی می باشد(میر و همکاران،۱۹۹۵، روسو و همکاران،۱۹۹۸، وود و همکاران،۲۰۰۲). بعلاوه سطح بالای اعتماد حتی می تواند موجب پیشرفت اجرای یک پروژه شود (کادفورس[۸۰]،۲۰۰۴) به زعم آندرسون و ویتز(۱۹۹۹)، دایر(۱۹۸۷)، مورمن و همکاران (۱۹۹۳) تحقیقات آکادمیک اندکی درخصوص عوامل تاثیرگذار بر اعتماد انجام گرفته است. این گزاره توسط دیالو و تویلر[۸۱](۲۰۰۵) پشتیبانی می شود. مطالعات میرسون[۸۲] و همکارانش (۱۹۹۶) به دشواری‏های اعتمادسازی در سازمان های ناپایدار (موقت) اشاره دارد. لندر[۸۳] و همکارانش(۲۰۰۴) معتقدند مطالعات صورت گرفته درخصوص کانتکس های متفاوت سازمانی نشان می دهد که شناخت انواع تاثیرات گذشته مکانیسم های مختلف اعتماد مفید خواهد بود(کارلسن، گرائی ،۲۰۰۸: ۸)
زمان فاکتور مهمی در شکل گیری روابط است. رفتار فعلی متاثر از گذشته و آینده روابط است. تجربیات، انتظارات و تعهدات همگی سازنده رفتارهای تعاملی است(کارلسن، گرائی ،۲۰۰۸: ۹)
اگرچه تعاریف مختلفی برای اعتماد ارائه شده است اما روسو و همکارانش (۱۹۹۸) معتقدند اعتماد یک حالت روان شناسانه است که براساس انتظارات مثبت از نیات یا رفتار دیگران در ازای پذیرش درصدی آسیب شکل می گیرد.
بنابر تحقیقات انجام شده، برخلاف ویژگی فردی هر یک از طرفین، اعتماد بعنوان ماحصل مشترک روابط میان دو طرف ارتباط شناخته می شود. طبق یافته های روسو و همکارانش (۱۹۹۸) برای افزایش اعتماد باید چندین موقعیت بسترساز مهیا باشد. اولین شرط لازم ریسک یا خطرپذیری است. ریسک فرصتی برای اعتماد خلق می کند که مجدداً زمینه ریسک پذیری را فراهم می کند. دومین شرط، وجود وابستگی متقابل است بدان معناکه علاقه به یک نفر بدون اعتماد به او فاقد معناست. زمانی که وابستگی متقابل افزایش می یابد، سطح اعتماد و ریسک دچار تغییر می شود (کارلسن[۸۴]، ترجی، گرائی، مسعود،۲۰۰۸: ۱۰)
تمایل به وابستگی یک سازه اعتماد است که تمایل خودخواسته فرد در برابر آسیب را نشان می دهد. بدان معنا که فرد دست به انتخاب آگاهانه ای می زند که براساس آن تردید را کنارگذاشته و به جای بازگشت به عقب، درمسیر ایجاد ارتباط مبتنی بر اعتماد حرکت می کند(مک نایت[۸۵]، چوداری و کاکمار،۲۰۰۸: ۳۰۲)

۲-۲-۳ رویکردهای کلی اعتماد

سه رویکرد کلی به اعتماد به شرح زیر قابل طرح است:
۱- رویکرد خرد: این دیدگاه بیان می کند که اعتماد یک ویژگی یا خوصیت فردی است و بنابراین، با ویژگی ها و رفتارهای فردی مانند تحصیلات، طبقه اجتماعی، درآمد، سن، جنس، احساس موفقیت، احساس رضایت و نظایر آن ارتباط دارد. به این معنا که کم یا زیاد بودن اعتماد افراد، به ویژگی های فردی آنان مربوط می‏شود و اگر بخواهیم اعتماد اجتماعی افراد را تبیین کنیم باید این خصوصیات را در نظر بگیریم.
۲- رویکرد کلان: دومین دیدگاه، اعتماد اجتماعی را نه یک خصوصیت فردی بلکه ویژگی نظام اجتماعی تلقی می کند. طبق این دیدگاه، اعتماد فقط در حد کمی، جزئی از ویژگی شخصیتی افراد به شمار می رود و اعتماد افراد به دیگران، بیشتر به ارزیابی آنان از قابل اعتماد بودن محیط اطرافشان برمی گردد تا به شخصیت یا تمایلات فردی آنان. افرادی که در جامعه ای زندگی می کنند که نظام اجتماعی آن از ثبات بالایی برخوردار است و هنجارها و قواعد اجتماعی از سوی دیگران رعایت می شوند از اعتماد اجتماعی بالایی برخوردارند.
۳- رویکرد تلفیقی: پژوهش های متعددی با بهره گرفتن از هرکدام از دو رویکرد فوق انجام شده است که نشان می دهد هرکدام از این دیدگاه ها جنبه ای از واقعیت را بازنمایی می کنند. به همین دلیل برخی از اندیشمندان کوشیده اند با ابداع مدل تلفیقی (خرد-کلان) به مدل کاملتری دست یابند. در این پژوهش نیز از مدل تلفیقی استفاده شده است (عبدالملکی, ۱۳۸۷: ۹۹ و ۱۰۰)
رویکرد خرد (نظریه های مبتنی بر ویژگی های فردی)
برطبق رویکرداجتماعی- روانشناختی که در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در ایالات متحده توسعه یافت، منشأ اعتماد اجتماعی را باید در هسته شخصیت افراد جستجو کرد. اعتماد در کودکی آموخته می شود و در بقیه عمر تداوم می یابد و براثر تجربیات مختلف به کندی تغییر می کند. اعتماد ممکن است بر اثر تجربه ای تلخ به سرعت تنزل یابد اما با وقوع مکرر تجربیات خوشایند به احتمال زیاد، بار دیگر به آهستگی افزایش می یابد. مطابق نظر روانشناسان اجتماعی، اعتماد اجتماعی بخشی از یک ویژگی گسترده تر خصوصیات شخصیتی است که شامل خوشبینی، اعتقاد به همکاری و اطمینان به این موضوع است که افراد می توانند اختلافاتشان را کنار بگذارند و با یکدیگر زندگی اجتماعی رضایت مندانه ای داشته باشند (عبدالملکی, ۱۳۸۷: ۱۰۰)
خانواده کانونی برای پیدایش انگیزه اعتماد در افراد یا “حسن نیت اولیه” به شمار می رود، واضح است که خانواده، زمینه را برای سنجش صمیمیت و اعتماد عمیق فراهم می کند. طبق این دیدگاه، اعتماد اجتماعی محصول تجربیات زندگی بزرگسالی است به این ترتیب که کسانی که در زندگی بیشتر مورد مهربانی و سخاوت قرار گرفته اند، در مقایسه با کسانی که از فقر، بیکاری، تبعیض، بهره کشی و محرومیت اجتماعی رنج می برند بیشتر احتمال دارد به دیگران اعتماد کنند (عبدالملکی, ۱۳۸۷: ۱۰۲)
رویکرد کلان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:25:00 ب.ظ ]




ردیابی و کشف جنایات ارتکابی یکی از اولین و مهم ترین اقدامات در زمینه مبارزه با هر جرمی تلقی می شود چون تا زمانی که جرمی شناسایی و کشف نگردد، امکان مبارزه با آن وجود نخواهد داشت. «برای کشف جنایات سازمان یافته، از جمله پولشویی در کنوانسیون های بین المللی راهکارهای مختلفی اندیشیده شده است .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اولاً، برای شناسایی و کشف هر جرمی مطالعات علمی و جرم شناسانه، جمع آوری و تحلیل اطلاعات و بررسی علمی نحوه پیشگیری و مبارزه با آن ضرورت دارد.
ثانیاً، همکاری مسئولین اجرای قانون کشورهای مختلف و تبادل اطلاعات در زمینه فعالیت گروه های سازمان یافته با توجه به بعد فراملی این جنایات ارزش اساسی دارد.
ثالثاً، استفاده از اطلاعات مردمی و گزارش های خود جنایتکاران از عملکرد گروه متبوع خویش یا گروه های رقیب اثر انکارناپذیری در کشف این جنایات دارند.
رابعاً، آموزش ماموران و دست اندرکاران پیشگیری، کشف و تعقیب جرم در این امر اهمیت اساسی دارد. در خصوص آموزش پرسنل و تحقیقات علمی قبلاً بحث کرده ایم. در اینجا جمع آوری اطلاعات، اهداف، روش ها و کاربرد آن، همکاری در کشف و تبادل اطلاعات و ردیابی عواید ناشی از جرم را بررسی می کنیم. جمع آوری اطلاعات اصولاً به دو منظور اصلی صورت می گیرد: ۱- تاکتیکی ۲- استراتژیک . برخی اوقات این دو مقوله با هم تداخل می کنند. اطلاعات تاکتیکی، اطلاعاتی است که مستقیماً برای رسیدن به یک مقصود اجرای فوری قانون مثل دستگیری و تعقیب به کار می رود. اطلاعات استراتژیک اطلاعاتی است که برای تدارک قضاوت صحیح با مقاصد و اهداف اجرای قانون در دراز مدت به کار می رود[۲۲۷] جمع آوری و تحصیل اطلاعات می تواند توانایی کشورها و سازمان های بین المللی را با تمرکز بر روی جمع آوری اطلاعات مربوط به این دست جرائم افزایش دهد.
مبحث دوم : تدابیر پیشگیرانه اختصاصی
«چون تمام جنایات سازمان یافته به منظور تحصیل منفعت مالی ارتکاب می یابند و نظر به اینکه عواید حاصله باید به نحوی تطهیر شوند، لذا برخورد مناسب با پولشویی ضمن اینکه مبارزه با ارتکاب این عنوان مجرمانه است، در واقع مبارزه با سایر جنایات سازمان یافته که جرم مقدم، منشاء یا اصلی نامیده می شوند، نیز محسوب می گردد[۲۲۸] «پیشگیری از پولشویی _ یعنی از بین بردن زمینه های ورود عواید نامشروع ناشی از ارتکاب جنایات سازمان یافته به اقتصاد مشروع _ به نوبه خود می تواند پیشگیری از ارتکاب سایر جنایات سازمان یافته با فرض موفقیت در ارتکاب جرم اصلی و اولیه، نخواهد توانست از مزایا و فواید مادی جنایات ارتکابی بهره برند که خود این عامل نیز موجب گرایش کمتر افراد بالقوه مستعد، به سوی ارتکاب جنایات سازمان یافته می گردد. بخش جزیی و خرده عواید و منافع حاصل از جنایات ارتکابی ممکن است در داد و ستدهای روزمره و برای رفع ضروریات زندگی صرف شود که مقابله با آن– چه از حیث پیشگیری و چه از نظر شناسایی و مبارزه – امری دشوار با نتایج اندک است. ولی بخش عمده عواید حاصله – به خاطر حجم خیلی زیاد این عواید – می بایست از طریق بانک ها و سایر موسسات مالی وارد سیستم اقتصادی شود، خواه به منظور نگهداری یا به منظور انتقال به ورای مرزهای کشور مربوطه. بنابراین، اگر مجرمین خطری از جهت امکان شناسایی و کشف جنایات ارتکابی در بانک ها و موسسات مالی داشته باشند، گرایش کمتری به پولشویی از این طریق – که بهترین و رایج ترین شیوه است – خواهند داشت[۲۲۹]
گفتار اول : تعدیل قاعده رازداری بانکی
«استفاده از سیستم بانکی یکی از راه های متداول برای ارتکاب جرم پولشویی است. از طرف دیگر قاعده رازداری بانکی که در بین بانک ها متداول است مانع از کشف جرم می شود که این قاعده باید در مسیر کنوانسیون های بین المللی و همچنین مصالح عمومی قرار گیرد و جلوگیری از آثار و تبعات این جرم تعدیل شود، به نحوی که نه این قاعده متزلزل شده و موجب بی اعتمادی عمومی به سیستم بانکی گردد و نه پولشویان بتوانند به راحتی به اقدامات خلاف قانون خود بپردازند .
به همین منظور در ماده ۵ قانون مبارزه با پولشویی تمامی اشخاص حقوقی از جمله بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بانکها،موسسات مالی و اعتباری، بیمه ها، بیمه مرکزی، صندوقهای قرض الحسنه، بنیادها و موسسات خیریه و شهرداری ها مکلف شده اند که مطابق آیین نامه های مصوب هیات وزیران در اجرا قانون مبارزه با پولشویی همکاری نمایند و در تبصره ماده ۷ این قانون ارائه اطلاعات، گزارش ها، اسناد و مدارک مربوط به موضوع قانون پولشویی به شورای عالی مبارزه با پولشویی و همچنین گزارش معاملات و عملیات مشکوک به مرجع ذیصلاحی که شورای عالی مبارزه با پولشویی تعیین می کند، پیش بینی شده است، اما چنان که گفتیم تعدیل قاعده رازداری بانکی صرفاً در جهت مبارزه با پولشویی و جرایم منشاء صورت می گیرد، لذا سوء استفاده از این موضوع و افشاء اطلاعات و استفاده از آن به نفع خود یا دیگری بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط ماموران دولتی یا سایر اشخاص ممنوع بوده و مطابق ماده ۸ قانون مبارزه با پولشویی متخلف به مجازات مندرج در قانون مجازات انتشار و افشاء اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۵۳ محکوم خواهد شد.»[۲۳۰]
گفتار دوم : مصونیت مکلفین از تعقیب ناشی از افشاء سر
در چار چوب تعدیل رازداری بانکی و زمانی که اشخاص حقیقی یا حقوقی به ارائه اطلاعات و اسناد و مدارکی به مراجع ذیصلاح جهت کشف پولشویی مکلف می باشند که این گزارش ها حاوی اسرار و راز متعلق به ارباب رجوع می باشد. «گزارش دهندگان و ارائه دهندگان اطلاعات و اخبار نباید این دغدغه و نگرانی را داشته باشند که مبادا از جانب مشتریان به اتهام آنچه که «افشاء سّر» نامیده می شود. تحت تعقیب کیفری قرار گیرند. تمهیدی که در این خصوص اندیشیده شده است، «معافیت گزارش دهندگان از هرگونه تعقیب کیفری و انتظامی» است در این خصوص ماده ۲۷ آئین نامه مقرر می دارد: گزارش معاملات مشکوک و نیز سایر گزارش هایی که اشخاص مشمول موظف به ارسال آن هستند، بیانگر هیچگونه اتهامی به افراد نبوده و اعلام آن به واحد اطلاعات مالی افشای اسرار شخصی محسوب نمی گردد و در نتیجه هیچ اتهامی از این بابت متوجه گزارش دهندگان مجری این آئین نامه نخواهد بود.»[۲۳۱]
گفتار سوم : گزارش معاملات مشکوک
اصل رازداری تجاری از اصولی است که سالیان سال با عملیات بانکداری عجین بوده و به دیده احترام نگریسته شده است. بر اساس این اصل تمامی بانک ها مکلفند که اطلاعات مالی مشتریان را به جز خود او به هیچ شخص دیگری واگذار ننمایند.
این اصل تا چندی پیش هیچگونه استثنایی نداشت اما پس از رشد جرم پولشویی در بستر بانک ها و موسسات مالی چاره کار در تعدیل این اصل دیده شد چرا که رعایت مطلق این اصل کشف جرم پولشویی را با مشکل جدی مواجه می سازد و از سوی دیگر میدانی مساعد برای تبهکاران حرفه ای فراهم می نماید که با بهره گرفتن از این موسسات بر روی اموال کثیف خود سر پوش بگذارند. «در حال حاضر تاکید بر این است که برا ی مبارزه با پولشویی باید اصل رازداری تجاری تعدیل شده و معاملات مشکوک برای بررسی بیشتر به مراجع صالحه گزارش شوند. حتی تاکید می شود که اصل رازداری بانکی وکلاء نیز باید تعدیل گردد. تعدیل اصل رازداری تجاری در تمامی اسناد مورد بحث مورد تاکید قرار گرفته است. در کنوانسیون پالرمو در قسمت الف بند ۱ ماده ۷ در کنار ضرورت شناسایی مشتری و حفظ سوابق به گزارش معاملات مشکوک نیز تاکید کرده است .
قسمت الف بند ۱ ماده ۱۶ کنوانسیون مریدا نیز با همین مفهوم تکرار شده است. و در بند ۱ ماده ۵۲ همین کنوانسیون نیز از کشورهای عضو خواسته شده تا اقداماتی را اتخاذ نمایند که بر اساس آن موسسات مالی خود ملزم باشند معاملات مشکوک را برای گزارش دهی به مراجع صلاحیت دار کشف کنند. در ماده ۷ قانون مبارزه با پولشویی نیز اشخاص ، نهادها و دستگاه های مشمول این قانون مکلفند … .»[۲۳۲]
گفتار چهارم : جلوگیری از وقوع جرایم منشاء و مقدم
«بهترین راه برای پیشگیری از جرم پولشویی آن است که این جرم اساساً زمینه تحقق پیدا نکند. همان طور که می دانیم جرم پولشویی موخر بر جرایم منشاء صورت می گیرد، لذا چنانچه از وقوع آن جرایم جلوگیری شود یا به سرعت کشف و مرتکبین آن ها مجازات شوند، اصولاً نوبت به جرم پولشویی نخواهد رسید ؛ به عبارت ساده تر اگر جرم منشاء و مقدم صورت نگیرد تحقق جرم پولشویی سالبه به انتفاء موضوع می شود[۲۳۳]
گفتارپنجم :اصلاح مقررات بانکی و نظارت بانک مرکزی بر موسسات مالی
در این باره می توان به موارد ذیل اشاره کرد که به برخی از آن ها در قانون مبارزه با پولشویی اشاره شده و برخی دیگر باید در آئین نامه های مربوطه مورد توجه قرار گیرد.
«الف: شناسایی مشتری، بانکها و موسسات مالی مکلفند که هویت ارباب رجوع را احراز نموده و از ارائه اسناد جعلی مانند شناسنامه و اوراق شناسایی جعلی دیگر ممانعت نمایند، زیرا پولشویان برای فرار از چنگال قانون همواره با هویت مجعول به اقدامات خلاف خود مبادرت می ورزند. همین موضوع باید در مورد نماینده یا وکیل نیز توجه شود .
ب: تعیین معیار برای افتتاح حساب بانکی .
ج: تعیین معیار برای صدور حواله های بانکی .
د: گزارش عملیات بانکی مشکوک: البته به منظور جلوگیری از سوء استفاده و بی نظمی و جلوگیری از اخلال در امور روزمره مردم، بهتر است در آئین نامه های اجرایی عملیات بانکی مشکوک دقیقاً تعریف و به کارکنان بانک ها تفهیم گردد.
ه: تعیین معیار برای صدور و تحویل دسته چک به افراد.
و: تعیین معیار برای صدور ضمانت نامه های بانکی.
در تمامی مواردی که تعیین معیار، اشاره شده است، منظور معیارهایی است که به منظور مبارزه با پولشویی و پیشگیری از وقوع آن است، زیرا معیارهای فعلی که بانک ها از آن تبعیت می نمایند برای افراد حساب بانکی افتتاح نموده و دسته چک های متعدد به افراد می دهند برای این امر کافی نمی باشد. امید است که در آئین نامه های اجرایی به این موضوع توجه کافی شود[۲۳۴]
نتیجه گیری و پیشنهادها
نتیجه گیری
پولشویی، عوایدحاصل از جرایمی از قبیل قاچاق موادمخدر، معاملات قاچاق اسلحه وجرایم سازمان یافته را صحیح و قانونی جلوه می دهد و در این رابطه عمدتاً بانک ها و مؤسسات مالی که هر یک به جهت رقابت با دیگران سعی در ارائه امکانات وخدمات بهتر وجدیدتری به مشتریان دارند، مورد سوء استفاده مجرمان قرار می گیرند. با توجه به این واقعیت که وقتی پول نامشروعی داخل پول های مشروع شد ردیابی آن بسیار مشکل خواهد بود، بانک ها و مؤسسات مالی می بایستی با رعایت چارچوب های قانونی، حرفه ای، اخلاقی و اتخاذ تدابیر مناسب، نظارت شدیدی را برای جلوگیری از پولشویی اعمال نمایند. البته تعارض مصلحت مبارزه با پولشویی با رعایت قاعده حفظ اسرار بانکی وهمچنین تمایل بانک ها به جلب مشتری بیش تر، همواره مانعی مهم در همکاری ایشان با مقامات صلاحیتدار بوده است.
کشورها مناسب وضعیت و نیاز خود، با وضع مقررات خاصی الزاماتی را برای بانک ها و مؤسسات مالی مقرر داشته اند .معذلک خصوصاً بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مشخص شد که هیچ یک به تنهایی قادر نیستند به طور مؤثری با پولشویی مبارزه نمایند و لازم است با هماهنگی وهمکاری با یکدیگر با این پدیده مبارزه کنند و اصولاً مشارکت علیه تبهکاری بین المللی امروزه یک اصل تثبیت شده ومسلم است.
جدا از الزامات مقرر توسط دولت ها، بانک ها و مؤسسات مالی نیز خود با وقوف به این که سوء استفاده از خدمات آن ها به اعتبارشان لطمه وارد نموده و موجب سلب اعتماد عمومی از آن ها خواهد شد و با عنایت به این که ممکن است علیرغم تمام تلاشها واقدامات پیشگیرانه سهواً، عامل اعمال تروریستی وسایر جرایم شوند، به توافقهایی با یکدیگر در جهت مبارزه با پولشویی از جمله در رابطه با تبادل اطلاعات دست یافته اند. بدون وجود چنین همکاریهایی تمام تلاشها برای شناسایی و ردیابی پول های نامشروع که روز به روز با روش های جدیدتر و پیچیده تری تطهیر میشوند حتی با صرف هزینه های هنگفت نتیجه چندانی نخواهد داشت.

مسئله رازداری در امور مالی و بانکی، آنجا که اصطکاک با منافع عمومی پیدا می‌کند، مسئله حساس و بسیار دقیقی است و تصمیم‌گیری در آن محتاج دقت بسیار و توجه خاص است، زیرا که به این مسئله نیز باید توجه کرد که اگر بانک ها اصل لزوم رازداری را کنار گذاشته و به هر بهانه – یا حتی بدون بهانه – به افشای سر بپردازند و مطالب مربوط به مشتری خود را افشاء کنند، ناچار چنان خواهد شد که پول‌هایی که در حساب بانک ها وجود دارد، حسب مورد در بازارهای غیر رسمی و خارج از محدوده نظارتی یا به صورت طلا و جواهر و در بدترین حالت به صورت ارز به بانک های خارجی منتقل خواهد شد، که این موضوع یعنی بحرانی که شاید جلوگیری از آن در شرایطی ممکن نباشد. بنابراین رازداری و افشای اطلاعات باید به گونه‌ای باشد که با حقوق عمومی اصطکاک نداشته باشد و مشتریان را از بانک ها فراری ندهد. همانطور که می دانیم سرمایه و ثروت به دلایل مختلف نیازمند امنیت و آرامش است.
از سوی دیگر اصول رازداری بانکی به شکل فعلی بسیاری از کشورها و حتی کشورهایی چون سوئیس، اتریش و لوکزامبورگ را با مشکل مواجه کرده است.
بحث محرمانه بودن حساب های بانکی، به‌عنوان یک اصل در اکثر نظام‌های معتبر بانکی دنیا مطرح بود. بانکداری‌های محرمانه از این لحاظ دارای یک مزیت بزرگ در جذب سپرده‌های بانکی بوده اند. در این نظام بانکی، اطلاعات اشخاص در حساب ها کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت و دسترسی به حساب ها براساس شماره‌های منحصر به فرد صورت می‌گرفت. محرمانه بودن اطلاعات افراد در این حساب ها به گونه‌ای بود که به هیچ مقام و مرجع داخلی و بین‌المللی، اجازه تصرف و نسخه‌برداری در اطلاعات داده نمی‌شد. این دیوارمحافظتی بلند در حساب افراد، باعث شده بود که افراد نامدار و ثروتمند دنیا، بانک های معتبر با این خصوصیات را مامن مناسبی برای خود بدانند . اما این وضعیت، در یک دهه اخیر کاملا تغییر کرده و روند متفاوتی از گذشته داشته است. در نظام‌های بانکی بین‌المللی، سلسله قوانین بسیار محکمی، تحت‌عنوان «مبارزه با پولشویی» وضع شده است. هدف اصلی این قوانین، مبارزه با نقل و انتقال وجوه برای مصارف غیر‌قانونی و همچنین شناسایی مبادی غیر‌قانونی این انتقال بوده است. این قوانین علاوه‌بر هدف اصلی خود، کمک می‌کند که «مبالغ حاصل از قاچاق کالاها یا جرائم سازمان یافته» شناسایی شود. همچنین این قوانین، راه‌های فرار مالیاتی را برای افراد متخلف کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، این قوانین باعث می‌شود که کنترل نظام‌های بانکی بر هزینه‌هایی که صرف عملیات تروریستی و ضد انسانی صورت می‌گیرد، بیش تر شود. موضوع شناسایی این منابع، برای کشور‌های غربی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود؛ زیرا بودجه مورد نیاز برای بالفعل شدن عملیات‌های تروریستی بسیار قابل‌توجه است و شناسایی افراد حمایت‌کننده از این گروه‌ها، بدون داشتن اطلاعات شخصی میسر نخواهد بود. بنابراین به دلیل آن چیزی که حکومت‌ها از آن به‌عنوان «ظلم» یاد می‌کنند، ضرورت در کنترل حساب های بانکی به‌وجود آمد و تقریباً بر همگان روشن است که بدون داشتن اطلاعات حساب بانکی افراد نمی‌توان با جرائم سازمان یافته داخل و خارج کشور مبارزه کرد. دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که باید سازوکار «رازداری بانکی»، دستخوش تغییر شود و در حال حاضر هیچ دولتی قادر به تعهد در خصوص حفظ اطلاعات حساب بانکی نیست. در شرایط کنونی فرایند کنترل حساب ها به کلی تغییر کرده است، به‌عنوان مثال، اگر شخصی در اروپا، قصد داشته باشد مبلغ قابل‌توجهی از حساب شخص خود برداشت کند، «ضوابط نقدی بانک ها» ایجاب می‌کند که شخص دلایل برداشت را به بانک توضیح دهد. همچنین هنگام جابه‌جایی مبلغ مابین حساب ها، طبق ضوابط غیر‌نقدی، باید دلیل نقل و انتقالات مشخص شود. مجموع این شواهد گویای این مطلب است که موضوع محرمانه بودن حساب های بانکی به صورتی که در دهه‌ های قبل وجود داشت دیگر موضوعیت ندارد.
این تغییر نگرش جهانی باعث شده که نگاه داخل کشور نیز نسبت به مسئله کمی تغییر کند. در کشور ما، بانک مرکزی به‌عنوان نهاد ناظر پولی، وظیفه حفظ و نظارت بر حساب ها و سپرده‌های مردم را بر عهده دارد. در حقیقت نظارت بانک مرکزی با این هدف صورت می‌گیرد که «ریسک سپرده‌های مردمی» در بانک ها به حداقل ممکن برسد. با این نظارت، عملکرد بانک ها نیز باید به نوعی تعریف شود که مشتریان در نقد شوندگی و انتقال وجوه خود نزد بانک ها با مشکل روبه‌رو نشوند. در این راستا بانک مرکزی چند قاعده بسیار مهم را وضع کرده است، اول اینکه هیچ بانکی مجاز نیست که بیش از یک چهارم سرمایه خود را به یک شخص یا به یک گروه مشخص، تسهیلات دهد. قاعده دیگر نیز اشاره می‌کند مجموع سپرده و تسهیلات رابطه مشخص با سرمایه بانک ها داشته باشد، در حقیقت معنی دقیق کفایت سرمایه برای سقف تسهیلات نیز به این امر اشاره می‌کند، در نتیجه کسب اطلاع از نحوه سپرده‌گیری و تسهیلات دهی، پیش نیازی برای اجرای بهتر این قوانین خواهد بود و به نوعی اجرای این قواعد در خلاء اطلاعاتی میسر نخواهد بود. علاوه‌بر این، در حال حاضر راه مقابله با فساد‌های مالی که به یکی از مهم‌ترین معضلات نظام بانکی تبدیل شده، بدون داشتن اطلاعات از حساب های بانکی، دشوار خواهد بود؛ بنابراین بر آیند این مسائل، نیاز افزایش دسترسی به اطلاعات حساب ها را در نظام نوین بانکی به‌وجود آورده است.رابطه بین حفظ اسرار مشتریان یک بانک یا موسسه مالی و لزوم دسترسی دولت به اطلاعات مالی به‌منظور رصد و کنترل معاملات پولی و بانکی مشکوک همواره بالقوه چالش برانگیز بوده است. از یکسو بانک ها و موسسات مالی به‌عنوان امین مشتریان خود وظیفه حفظ اسرار و اطلاعاتی را دارند که به‌واسطه یا در حین انجام خدمت به آن دسترسی یافته‌اند و از سوی دیگر دولت‌ها دهه ‌ها است در تلاشند تا با ردگیری جابه‌جایی پول و اوراق بهادار قابل معامله از طریق شبکه پولی و بانکی مانع از پولشویی، فرار مالیاتی و جرایم مشابه شوند.امروزه در اکثر کشورها قوانین و دستورالعمل‌هایی وضع شده که بانک ها و موسسات مالی را ملزم می‌سازد هر نوع جابه‌جایی قابل توجه پول و اوراق بهادار را «خواه توسط حواله صورت گیرد خواه برداشت از حساب باشد و… » به نهادهای ناظر گزارش دهند. معیار «قابل توجه» بودن معمولاً به نحو کمَی و دقیق توسط قانون مشخص شده با این حال در بسیاری کشورها بانک ها و موسسات مالی و اعتباری علاوه‌بر این وظیفه، مکلفند هر نوع فعالیت پولی و بانکی «مشکوک» مشتریان خود را «معیار کیفی» به نهادهای ناظر گزارش دهند. همچنین در برخی کشورها بانک ها و موسسات مالی وظیفه دارند فهرست صاحبان حساب ها و کسانی را که به هر نحوی در حساب هایی که موجودی آن ها از حد خاصی بیش تر است به نهادهای ناظر اعلام کنند. این وظیفه به‌منظور پیشگیری از پولشویی و فرار مالیاتی وضع شده است.
باید توجه کرد، وظایف و تکالیفی که به موجب قوانین بر عهده بانک ها و موسسات مالی وضع شده است، استثنایی بر اصل کلی رازداری و حفظ حریم خصوصی مشتریان بانک ها محسوب می‌شود. در موارد شک باید به اصل، رجوع شود و اصل بر عدم حق افشای اطلاعات مشتریان است. و همانطور که می دانیم اطلاعات بانکی مشتریان جزء لاینفک ارتباط اشخاص با بانک ها و از آثار ناشی از تعامل متقابل بانک ها با مشتریان خود است. این اطلاعات، گسترده و مشتمل بر اطلاعات مربوط به هویت اشخاص حقیقی و حقوقی از قبیل: نام، نشانی، محل سکونت، کار و اقامتگاه، شماره های تماس، اسامی مدیران، میزان سرمایه، میزان سهام یا سهم الشرکه و همچنین اطلاعات مربوط به امور مالی واقتصادی اشخاص مانند، تعداد و شماره های حساب، میزان سپرده، گردش پول، میزان اعتبار، مبالغ بدهی جاری و غیرجاری است. کلیه این اطلاعات و اسناد مرتبط با آن در فرآیندی داوطلبانه و در عین حال، ناگزیر از سوی مشتریان به بانک ها داده می شود تا بتوانند از خدمات بانکی به معنای عام کلمه استفاده کرده و نیازهای تجاری و غیرتجاری خود را که منحصراً از طریق بانک قابل تامین است، برطرف کنند. بنابراین پر واضح است که اطلاعات مذکور قطع نظر از ارزش مالی یا غیرمالی آنها همانند وجوهی که به بانک سپرده می شود، تابع رژیم حقوقی خاص خود است و دخل و تصرف در آنها مشمول قواعد حقوقی معین است. بانک ها نه تنها مکلف به حفظ و نگهداری وجوه مشتریان و رعایت موازین قانونی، قراردادی و عرفی برای دخل و تصرف در آنند بلکه مکلف به نگهداری و خودداری از افشای اسرار و اطلاعات بانکی مشتریان نیز هستند، زیرا بانک ها امین مشتریان خود هستند و امانت داری محدود به حفظ فیزیکی مال امانی نیست؛ بلکه شامل لوازم و مقتضیات آن و از جمله اطلاعات بانکی مشتریان نیز هست. این قاعده حقوقی و منطقی، با موازین قانونی نیز پشتیبانی می شود. همانگونه که به تفصیل بیان شد علاوه بر اینکه اصل بیست و دوم قانون اساسی، اموال اشخاص را به طور کلی مصون از هرگونه تعرض اعلام کرده، مطابق ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی، تجاوز به اصل رازداری در غیرموارد صریح قانونی و افشای اسرار و اطلاعات توسط اشخاص که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار مردم می شوند، جرم تلقی و مستوجب مجازات حبس یا جریمه نقدی اعلام شده است. در موارد مصرح قانونی ناظر بر تجویز افشای این اطلاعات و اسرار نیز بانک باید اطلاعات مشتری را در حدود مقرر و مرتبط با صلاحیت قانونی شخص استعلام کننده و به شیوه درست افشاء کند.
امروزه بانک ها برای عمل به این تکالیف نرم‌افزارهای ویژه‌ای روی سیستم‌های خود نصب کرده‌اند که به‌طور خودکار موارد موضوع قانون را به بانک های اطلاعاتی نهادهای ناظر ارسال می‌کند و عنداللزوم گزارش مدیران و کارمندان بانک هم توسط نهادهای ناظر دریافت می‌شود. در کشور ما هنوز قوانینی از جنس موارد فوق‌الذکر به پویایی کامل نرسیده و حتی در فرهنگ عمومی جامعه برخی از این موضوعات «مانند افشای نام صاحبان حساب های بزرگ برای دستگاه‌های دولتی به نحو رسمی» دارای چنان قبحی است که دولتمردان ناچار به اعلام رسمی این موضوع هستند که افشاء و دسترسی به «موجودی حساب های بانکی مردم خط قرمز دولت است» با این حال باید پذیرفت با توسعه امکانات تکنولوژیک و گسترش ارتباطات و توسعه مبادلات پولی و بانکی در آینده نزدیک، جامعه را باید برای امکان وجود چنین نظارت‌هایی آماده کرد و نهادهای مسئول از هم‌اکنون باید به فکر روزآمد کردن قوانین با رویکرد حفظ حریم خصوصی مردم باشند. همچنین قوانین مربوط به فعالیتهای فرهنگی و فرهنگ سازی در ایران در زمینه مبارزه با پولشویی جایگاهی در قوانین و آیین نامه های موجود در زمینه مبارزه با پولشویی ندارد در حالی که بدون فراهم کردن بسترهای فرهنگی، اجرای قوانین موجود نیز ممکن است عملی نباشد . از طرف دیگر موسسات مالی در ایران به صورت جداگانه با دریافت اطلاعات مشتریان و ثبت آن ها در فرم های مخصوص، آن ها را به واحدهای مسئول مبارزه با پولشویی خود ارائه می دهند و سیستم موجود به صورت جامع نبوده و با سایر انواع بانک ها مرتبط نیست. در نهایت، گرچه به منظور برقراری ثبات و امنیت اقتصادی، مبارزه با پولشویی امری اجتناب‌ناپذیر بوده و بانک ها نیز بر حسب وظایف خود باید در این جهت همکاری لازم را بنماید، اما این امر نباید ما را از حمایت از حقوق افراد و حفظ اسرار آن ها غافل کند. بنابراین در خصوص اصل تابعیت بانک ها و موسسات مالی از مقررات مبارزه با پولشویی بایستی به گونه‌ای وضع شود که هرگونه تعارض بین دو ضرورت مهم حاکمیت قانون و رازداری حرفه‌ای آن ها را برطرف کند. از این رو به نظر می‌رسد بانک ها و موسسات مالی می‌بایست از طریق نمایندگان قانونی خود با ارائه اشکالات و مشکلات، راه‌کارهای مناسب را باتوجه به مقررات بین‌المللی به مراجع ذی‌ربط پیشنهاد نموده، و قانون و آئین نامه ای کارا و قابل اجراء را وضع نمایند.
پیشنهادها

    1. ایجادبستری مناسب به منظور پیروی از قوانین در نهادهای مالی .
    1. ترغیب نهادهای ناظر مالی به وضع و اجرای ضوابط سخت در خصوص اخذ مجوز برای فعالیتهای بانکی و مالی و مبادله اطلاعات .
    1. بانک مرکزی نسبت به یکپارچه سازی فرم های واریز نقدی و CRT ، هماهنگ سازی شبکه بانکی کشور و تعیین مرز شفاف بین بازاریابی و مشتری مداری و تعیین تکلیف حساب هایی که فاقد کد و شماره ملی می باشد، با رعایت مقررات و قوانین موضوعه اقدام نماید.
    1. ایجاد راهکارهایی که حرکت پول را مشهود و مرئی می سازد و پیگیری پول های مشکوک را امکان پذیر می سازد .
    1. انجام اقداماتی در جهت ایجاد یک وظیفه و تعهد قانونی برای بانک ها و موسسات مالی و اعتباری و جواهر فروشی ها ، صرافی ها در شناسایی مشتریان و گزارش عملیات مشکوک به مقامات قانونی .
    1. اتخاذ تدابیر مناسب در به کار گیری سرمایه های سرگردان و جذب نقدینگی .
    1. اقدام بانک مرکزی در خصوص بستن موسسات مالی که بدون مجوز در حال فعالیت هستند و هیچگونه ارگان نظارتی بر آن ها نظارت ندارد.
    1. بررسی قوانین و مقررات مربوط به حفظ اسرار بانکی و تدوین قوانین جدید و کاملی که هم حریم خصوصی اشخاص را حفظ نماید و هم راه را برای شناسایی مجرمین باز نماید .
  1. از مهم ترین مسئولیت های بانک مرکزی صیانت از سلامت مالی شبکه بانکی و انطباق با معیارها و ظوابط پرداخت بین المللی است . با توجه به اینکه در حال حاضر مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم به یکی از اولویتهای اصلی شبکه مالی بین المللی تبدیل شده است ، انطباق با معیارهای جهانی به عنوان تنها گزینه ممکن برای شبکه بانکی متصور می باشد. مطابق با این معیارها شبکه بانکی در سطح ملی باید تراکنش های مشکوک به پولشویی یا تامین مالی تروریسم را ردیابی و گزارش کرده و از انجام تراکنش های مظنون خودداری به عمل آورند. از سوی دیگر از آنجایی که پولشویی و تامین مالی تروریسم معمولاً طی فرایند پیچیده و گذر از نهادهای مختلف پولی و مالی صورت می پذیرد، بهترین محل برای کشف و ردیابی تراکنش های مذکور محل اتصال تمامی شبکه بانکی با یکدیگر در نظام جامع پرداخت محسوب می شود. همچنین با توجه به اینکه ردیابی عملیات پیچیده پولشویی به صورت دستی ممکن نیست، لازم است تا با نصب سیستم های نرم افزاری مبتنی بر فناوری های جدید تراکنش های مشکوک به پولشویی شناسایی و در سطح شبکه بانکی گزارش شوند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]




امروزه سازمان روحانیت مسیحیت کلیسا گفته میشود[۶۵۵]و تمام مسیحیان به نوعی به کلیسا اعتقاد دارند اعم از اینکه آن را یک نهاد الهی بپندارند یا تجسم زنده عیسی مسیح و یا صرفا محل اجتماع کسانی که به دنبال فهم ودرک خواست الهی و عمل به آن هستند..[۶۵۶]
در بیان چرایی اهمیت اعتقاد به کلیسا همین بس که مسیحیان ، بنیانگذار کلیسا را حضرت مسیح می دانند و هدف آن حضرت از پدید آوردن کلیسا را نجات انسان معرفی می کنند؛ در واقع، مومن با حضور در جمع کلیساییان انسانی تازه میشود؛ لذا در ورود به جامعه کلیسایی و با انجام تعمید، به این مطلب اشاره میشود:
«و اکنون زندگی کاملاً تازه ای را در پیش گرفتهاید، که طی آن در شناخت راستی ترقّی می‌کنید و می‌کوشید هر روز بیشتر شبیه مسیح، خالق این زندگی تازه شوید. در این زندگی تازه، ملّیت شخص، نژاد، سواد و مقام اجتماعی او اهمیّت و ارزشی ندارد، چون همۀ مردم می­توانند به یک اندازه به حضور مسیح بیایند. آنچه واقعاً اهمیّت و ارزش دارد، حضور مسیح در زندگی شخص است.»[۶۵۷] در واقع آن حضور خداگونه مسیح است که به شخص در زندگی این همه امید می دهد.

نقش کلیسا در جامعه مسیحی

در آموزههای فعلی مسیحیت، خداوند همیشه خود را بر بشر آشکار میسازد و لذا انسان بایدکوشش کند تا اراده خدا را بشناسد. بعضی از افراد به منظور هدایت بر ارتباط شخصی و فردی خود به خداوند تکیه میکنند؛ بعضی معتقدند که کسب الهام مستمر الهی از مجرای کلیسا ممکن است. [۶۵۸]
نقش راهبردی کلیسا چنان است که امروزه، رهبران کلیسا داری قدرتیاند که عیسی به حواریون منتقل کرد، تلقی میشوند؛ پاپ، قدم بر جای پای پطرس میگذارد و هنگامی که رهبران مسیحی ، بر پایه منصب رسمی خود سخن میگویند یا چیزی مینویسند، بر قدرتی که به عنوان افراد برگزیده خداو کلیسا دارند، متکی هستند و رهبران اخلاق کلیسایی در بسیاری از موارد که کتاب مقدس قانونی را صراحتاً بیان نکرده است، با توجه به تفسیر خود راهکاری را برمی‌گزیدند.[۶۵۹] و در امور روزمره و درپاسخ به مسایل روزمره اجتماع در قلمرو مسیحی بهترین منبعی که‏ می‏توانست پاسخ را عرضه دارد،کلیسا بود و همان هم به این امر همت گماشت؛ و اصحاب کلیسا با تکیه بر مفهوم اجماع و اهمیت‏ آن می‏کوشیدند تا به پاسخهای خود اعتباری‏ دینی ببخشند[۶۶۰]
باتوجه به این که در مسیحیت کنونی اعتقاد خاصی وجود ندارد، اعتقاد مردم به کلیسا و انجام مناسک پیشنهادی آن «طی نوزده قرن که هر قرنش نیزز مشحون از بحران بوده است، کلیسا مومنان خود را پیوسته نگاه داشته، در تمام اکناف جهان آنان را مشمول عنایات و خدمات خود قرار داده است، خوی و خلقشان را به قالب ریخته، باروریشان را تشویق کرده، ازدواج هایشان را رسمیت داده، سوگهایشان را تسلیت داده، زندگیخای زودگذرشان را به علو حیات جاودانی پیوند داده، از دهشهای آنان بهره گرفته، ازهر بدعتو شورشی زنده بیرون آمده…کلیسا روح میلیونها مردم ایمان و امیدی به وجودد آورد که که به مرگ معنا می بخشید و وحست ان را زایل می کرد »[۶۶۱] و مهمتر این که، کلسیا با انجام اعمال خاص این دین، در یکپارچگی اجتماعی بزرگترین نقش را ایفا می کند.

۴- عیسی مسیح

در میان معتقدین به مسیحیت، مسیح به عنوان خدایی در قالب انسان، توانست گاهی جنبه انسانی بودن خود را برای مسیحیت جلوه دهد و نقش بشری را در میان مردم به نمایش گذاشته و گاهی و گاهی در پیکره خدایی به اعمال نقشهای خدایی پرداخت.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱) الگوی بشری برای مردم

مسیحیان، که عهد جدید را راهنمای تفسیر بقیه کتاب مقدس میدانستند، لازم بود همه فرمانهای عهدقدیم را در پرتو این واقعیت که نظام قربانی باید در عیسی تکمیل شود، تفسیر کنند و با توجه به این واقعیت که امتها در کلیسا پذیرفته میشدند، قوانین غذایی و عبادی که یهودیان را به عنوان یک قوم خاص از دیگران متمایز میکردند، کنار گذاشته شوند. بنابراین ۶۱۳ فرمان از عهد قدیم با این واقعیت به نحو اساسی متحول شدند، که اجتماع جدید و عمدتا غیریهودیِ کلیسا، سرچشمه هدایت اخلاقی خود را نه از مجموعه قوانین مکتوب، بلکه از زندگی عیسی گرفت؛ چنین نیست که تورات بیاهمیت گردد بلکه در حیاتی شخصی تحقق پیدا میکند که منبع الهام اخلاقی مهمی برای مسیحیان میگردد. آن فرمانها به عنوان راهنمای تأمل اخلاقی باقی میمانند،[۶۶۲]
مسیح برای اقشار مختلف مردم به الگویی تبدیل شده بود و هر کس بنا به موقعیت خود از آن حضرت الگو میگرفت. مردم اروپا در اواخر قرون وسطی، درد و رنج فراوانی داشتند و مسیح مصلوب، فداکاری و ایثار آنان را در برابر سختیها و مشکلات ارتقا میداد و آنان را آمادهی پذیرش هر نوع مشکل و مسألهی بغرنجی مینمود. این موضوع تا پایان جنبش پارسایی در قرون هفده و هیجده میلادی ادامه داشت.
در دید برخی عرفای مسیحی باید از تک تک افعال مسیح باید الگو برداری کرد چرا که عیسی پای شاگردان خود را می شست و در جواب اعتراض آنها گفت: « اگر من پاهای شما را نشویم از برای من هیچگونه نصیبی نخواهد بود…پس من که آقا و استادم پاهای شما را شستم شما نیز اینگونه کنید»[۶۶۳]
برای زهاد و عرفا نیز نقش بیبدیل یک راهنمای طریقت را به ارمغان آورد؛ وحتی در بین قدیسان کسانی بودند که زنده زنده پوست کنده شدند اما با تمسک به عیسی از راهی که در پیش گرفته بودند بر نگشتند.
در رساله پولس به غلاطیان آمده است: «دیگر از این پس دربارهی این موضوعات با من بحث نکنید! تحمّل زخم هایی که دشمنان عیسای خداوند در بدن من ایجاد کردهاند،کافی است. همین زخم‌ها نشان میدهد که من خدمتگزار او هستم.»[۶۶۴] تاسی و پیروی از سیره مسیح به عنوان محرک و درونمایه مهم، حتی تا به مروز مطرح مانده است. این زمینه، تاثیر عمیقی را ر گرایشات زاهدانه فرانسیسیون و دیگر جنبشهای رهبانیتگرا داشته است. این نوع پیروی از مسیح به عنوان عملی مستحب است که جنبه قانونی و ضروری بری مسیحیان ندارد مطرح میباشد.[۶۶۵]

۲) رستاخیز مسیح

مسیحیان، بر این باورند که عیسی پس از برخاستن از مردگان، در جامعۀ مسیحی زیست میکند و همراه آنان است. همچنین وی همواره خدماتی را انجام میهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام می داد؛ مانند: تعلیم، دعا، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله آیین هفت گانه آشکار میشود.. به دیگر سخن، هنگامی که یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از آیین ها شرکت می کند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده است، میرود[۶۶۶]
جامعه مسیحیت باور داشت که عیسی به زودی با شکوه تمام باز میگردد و به این دلیل آن جامعه بیصبرانه منتظر روز پایانی بود. انتظار مذکور و شوق بازگشتن در بخش های قدیمتر عهد جدید مانند رساله اول و دوم تسالونیکیان منعکس شده است، و بر همین اساس و تفکر بود که از دیرباز گروه های کوچکی به نام آدونیست و هزارهگرا؛ در مسیحیت پیدا شدند که تمام کوشش خود را در آمادگی برای آمدن عیسی در آخر الزمان مصروف میدارند.[۶۶۷]
در بعد عملی، اطمینان به اینکه حضرت مسیح رستاخیز کرده و زندگی میکند، پیروان افسرده عیسای مصلوب را به شاهدانی رکگو و صریحاللهجه مبدل ساخت. مسیحیان اولیه به صورت یهودیانی مومن به مراسم عبادی خود در معبد اورشلیم ادامه میدادند اما جامعه دینی ممتازی را تشکیل می داند که سرسپرده عیسی مسیح به عنوان رب و آقای خود بود و هر چند حکمرانان یهودی، آنان را به سختی اذیت و آزار کرده و به نحو وسییعی پراکنده میساختند، با این وجود مرتبا تعداد ایشان افزایش مییافت»[۶۶۸]

۳) امید به تشکیل حکومت جهانی

از جمله اعتقاداتی که نقش کلیدی در جهت دهی به اعمال و افکار مسیحیت دارد و روح یاس و بی‌تحرکی را در آنان از بین می‌برد، این است که تمام مسیحیان به این که، روزی خواهد رسید که حکومت الهی به طور کامل برقرار میشود، آن گونه که عیسی مسیح در مواعظ خویش میگفت، اعتقاد دارند. منتهی بعضی تصور میکنند این سلطنت الهی اینجا، روی زمین، برقرار خواهد شد و برخی هم آن را ورای تاریخ می داند.برای بعضی از آنها این یک آرمان بزرگ اجتماعی ااست که با کوشش انسانها و کمک خداوند در اینجا و اکنون کسب خواهد شد؛ نزد بعضی دیگر این سلطنت و حکومتی ست که از طریق دخالت مستقیم و ناگهانی خداوند در تاریخ بشر و پایان دادن به دنیا تحقق پیدا خواهد کرد[۶۶۹]

۵- اعتقاد به آخرت

اعتقاد به آخرت از آموزههای مشترک تمامی ادیان ابراهیمی است و تاثیرات مشابهی را در زندگی فردی و اجتماعی و نوع نگرش انسان به زندگی به جای میگذارد. مسیحیت حاوی مطالب گوناگون در زمینه مباحث و اعتقادات اخروی هم در کتاب مقدس و هم در کتب تاریخی بعدی است. به هر حال مسیحیت به طور یکنواخت تعلیم داده که در مورد همه افراد مطمئنا روز قضا و جزایی وجود خواهد داشت و در آن روز افراد صالح به مقام و لذت مصاحبت نزدیکتر با خداوند نایل شده و افراد شرور نیز به تبعات وحشتناک منبعث از دوری از خداوند مواجه خواهند شد« خود را فریب ندهید. خدا را استهزا نمی توان کرد. زیرا آن چه آدمی می کارد همان را درو خواهد کرد»[۶۷۰]
حضرت عیسی نیز چون سایر پیامبران الهی طرفداران و پیروان خود را به یک زندگانی روحانی مترقی و پرشکوه نوید می داد، اما تنها به این شرط که آن ها در زندگی خود در این دنیا و در رفتار با مردم شروطی را رعایت نمایند و روح محبت را در افعال خود منظر داشته باشند؛ ونتایج حاصل از این که انسان خلاف این رفتار را انجام دهد با عبارات مختلفی بیان شده اند. از تعابیر موثری که در این باره بیان شده یکی هم عبارتی از قول پولس مقدس نقل شده است: « زیرا که مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی است»[۶۷۱]
درست است که در اعتقاد مسیحی، نافرمانی انسان از خداوند در آغازین روز خلقت انسان، باعث شد تا انسان به تمام دانستنیها دست نیابد و بسیاری از دانشها بر او، مخفی و مبهم بماند. امّا این بدان معنا نیست که او برای نافرمانی و گناه، توجیه داشته باشد و لذا باید به خاطز وجود آخرتی که در پیش رو دارد از خیلی چیزها چشم بپوشد.
در رساله به رومیان آمده: «انسان از ابتدا، آسمان و زمین و چیزهایی را که خدا آفریده، دیده است و با دیدن آنها میتواند به وجود خدا و قدرت ابدی او پی­ببرد. پس وقتی در روز داوری در حضور خدا می­ایستد، برای بیایمانی خود، هیچ عذر و بهانه ای ندارد.»[۶۷۲]
تاثیر همین آموزه ها بود که مسیحیت را به این باور رساند که سرانجام، عیسی در زمین قیامت برپا خواهد کرد و مردم را داوری خواهد نمود و گروهی را به جهنم و گروهی را به فردوس خواهد فرستاد. و تشکیل گروههایی که در سال ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ منتظر حضرت مسیح بودند، در همین راستا بود[۶۷۳]

ب- باورها ی اعتقادی موثر در انحطاط

تحریف عقاید بیشترین تاثیر را برای بد جلوه شدن آموزههای مسیح داشت. و در این میان برخی عقاید به لحاظ تحت تاثیر قرار دادن جنبه‌های زیادی از زندگی مسیحیت، نقش بیشتری در انحطاط مردم دارند.

۱- نجات یا انتخاب پیشین

انتخاب پیشین به این معناست که خدا برخی از مردم را برای نجات بر میگزیند و دیگران را در گناهشان رها میکند. از سخان پولس بر میآید که اگر فیض ازلی نباشد انسان هر گز نجات پیدا نمیکند.
« اما چون خدا که مرا از شکم مادرم برگزید و به فیض خود مرا خواند، رضا به این داد که خود را در من آشکار سازد تا در میان امت ها به او بشارت دهم[۶۷۴]این عقیده بعدها مورد انتخاب آگوستین واقع شد ؛ کالون نیز در برخورد با این عقیده بر آگوستین صحه گذاشت و به کار بست ، چنان که کالون اعتقاد داشت:« پیمان زندگی به طور مساوی به همه مردم موعظه نشده است و به طور یکسان مورد پذیرش همه قرار نمی گیرد»[۶۷۵]
چنین باوری در بین مسیحت باعث اختلافات فکری و تشتت در افکار مذهبیون گشت چرا که با این اعتقاد، برای یک مومن مسیحی هیچگاه مشخص نبود که آیا او جز انتخاب شده هست یا نه، و لذا یک مومن را در عذاب دائمی قرار میداد. بنا بر نظر کالون همگی باید بپذیریم که فقط بخشی از بشر آمرزیده خواهد شد و بخشی دیگر ملعون ابدی باقی خواهند ماند. تلاش ما در جهت تعیین تقدیر خویش از طریق روی آوری به انجام فرایض دینی نه تنها بیفایده، بلکه توهینی به ساحت خداوند است چرا که که این تصور را پدید می آورد که برای انسان امکان تغییر و دخالت در قوانین لایتغیر و تخلفناپذیر ازلی خداوند وجود دارد. به همین سان خدا «با احکام درکناشدنی خود از ازل سرنوشت هر فرد را مقدر و جزئیات کائنات را تنظیم کرده است. از آنجا که احکام خداوند تغییر ناپذیرند، از دست دادن رستگاری برای کسانی که خداوند آنها را مورد آمرزش خویش قرار داده همانقدر ناممکن است که دستیابی به آن برای کسانی که خداوند رستگاری را از آنان دریغ کرده است.»[۶۷۶]

۲- سه گانگی

یکی از مسایل مشکل آفرین در غرب مسیحی، آموزه تثلیث است که گرفتاری‌ها و مشکلات فکری فراوانی را برای مسیحیت ایجاد نموده و در زمان های مختلف، عقل ناپذیری این آموزه و تفسیرهای گوناگون از اقانیم آن و عدم درک اختیارات هر یک از این سه باعث سردرگمی برای مسیحیت گشته.
مشکل اینجاست که، مسیحیان علاوه بر اعتقاد به یگانگی خدا، به سه گانگی نیز معتقدند. آنان می خواهند عقیده خود را طوری آرایش دهند که به هیچ یک از دو جنبه توحید و تثلیث خللی وارد نیاید و چنین چیزی ممکن نیست. کلیسا در نهایت می گوید ، تثلیث یک راز است و با کسانی که در جامعه مسییحت آن را نپذیرند، مخالفت می کنند. بررسی تثلیث در مسییییحت وارد شدن به منطقه ممنوعه ای است که خط قرمز به دور آن کشیده تا بطلان این آیین از زیر سول نرود.[۶۷۷]
بعضی برای فهم رابطه عیسی و خدا و بیان این رابطه از مفهوم حلول و اتحاد در آثار سوفیان بهره میکیرند. به علت همین رابطه ویژه، عیسی پسر خوانده خوانده شده است که البته مسییحیان از آن تولد جسمانی نمیفهمند؛ زیرا اندیشه فرزند داشتن خدا در اسلام و در مسیحیت به یک اندازه ممنوع است.[۶۷۸]

۳- عیسی بشری در مقام الوهیت

بحث از پسر خدا بودن عیسی (ع) در عهد جدید شکل گرفت و پولس نخستین کسى است که پایه هاى الوهیت عیسى را در میان مردم استحکام بخشید. او مى گفت: مسیحِ نجات دهنده، ملکوت الاهى را در زمین مستقر مى سازد، پس از قیام بار دیگر رجعت خواهد کرد، پس عیسى نجات بخش این جهان و آن جهان است. او خدا است، موجودى است که قبل از هر کس ‍و هر چیز بوده و همه چیز از او به وجود آمده است.[۶۷۹] طرح چنین نظری از نظر فکری و فلسقی برای مومنین باعث سر درگمی شد که از لحاظ عقلی قابل قبول نبود که با بحثهای فراوان هم قابل قبول برخی ارباب کلیسا واقع نشد. و برای رفع این ابهانات چاره ای جز تشکیل شورایی که به این قایله خاتمه بدهد نبود.

شورای نیقیه مرجع اعلام الوهیت

اختلافات کلامی و عقیدتی در واکنش به دیدگاه مسیح بشری یا خدایی، اهالی کلیسا را مجبور به تشکیل اولین شورای مسیحی در نیقیه[۶۸۰] کرد.
آریوس، اسقف اعظم لیبی در سال ۳۲۵ در رد تثلیث و ادعای خدایی مسییح، عقیده داشت که: خدا از خلقت کاملاً جدا است، پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته با خدایی که نمیشناخت یکی بشماریم. وی اعتقاد داشت ، پدر پسر را تولید کرد پس بنابر این پسر مخلوق است و از ذات خود پدر نیست ونمی توان به تمام معنا وی را خدا نامید؛ و سرانجام شورا با وجود مخالفت عده ای ، وطی قطع نامه ای که به، قانون نیقاوی معروف است ، موضعی را اتخاذ کرد مبنی بر ، هم ذات بودن پدر با پسر و این نظر را تایید کرد[۶۸۱]
در متن آن چنین آمده:
ما ایمان داریم به خدای واحد، پدر، قادر مطلق،خالق همه چیزهای مریی و نامریی؛ و به خداوند واحد، عیسی مسیح، پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است. خدا از خدا، نور از خدا، خدای حقیقی از خز خدای حقیقی، که مولود است ، نه مخلوق. همذات با پدر، که به وسله او همه چیز وجود یافت. آنچه در آسمان است و آنچه در زمین است. او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسم شد. انسان گردید و زحمت کشید و روز سوم برخاست به آسمان صعود کرد و خوهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری نمایدو{ ایمان داریم} به روح القدس و کلیسای جامع رسولان؛ ولعنت باد بر کسانی که میگویند زمانی بود که او وجود نداشت و یا اینکه پیش از نکه وجود یابد، نبود یا آن که از نیستی به وجود آمد و بر کسانی که اقراری می کنند وی از ذات یا جنس دیگری است و یا آن که پسر خدا خلق شده یا غیر قابل رویت است[۶۸۲]

۴- آموزه انتخاب پیشین

مجموعهی باورهای تحریف شده مسیحی، در مجموع اعتقادی را در میان مسیحیت پدید آورد که کارکردی دوگانه پیدا کرد، یکی از مهمترین باورها، تفسیری بود که از آموزه تقدیر صورت گرفت. طبق این رویه، افراد برگزیده از میان انسانها قبلا اتخاب شدهاند و سرنوشت آنها محتوم است؛ کالونیسم با «الغای کامل امکان آمرزش از طریق کلیسا و شعایر دینی» مؤمن را در مسیری صعب یکه و تنها به خود وا میگذاشت. دیگر نه کشیش، نه کلیسا و نه شعایر مذهبی هیچ کدام وی را یاریگر در رسیدن به رستگاری نبودند. او خود می بایست کلام خدا را با روح خویش درک کند و تنها در برابر تقدیر ازلی خویش قرار گیرد.[۶۸۳]
به نظر می‌رسد مهمترین پیامد آموزۀ تقدیری که کالوینسم ارائه میدهد نوعی توکل انحصاری بر خدا به افراطیترین شکل ممکن بود. در نتیجه علی رغم تعلق فرد به کلیسای راستین برای نیل به آمرزش، مراوده کالونیست با خدای خود در انزوای عمیق روحی صورت میگرفت.[۶۸۴]
کالون با تفسیر تقدیر با این شکل، هر گونه امکانی را برای تمییز برگزیدگان از لعنت شدگان به عنوان تلاشی برای افشای اسرار خداوند مردود می شمارد چرا که «برگزیدگان در این جهان به هیچ وجه در ظاهر با لعنت شدگان تفاوتی ندارند و حتی تمام تجربیات ذهنی فرد برگزیده برای فرد لعنت شده نیز به مثابه «روح مقدس کاذب» – ممکن است… و در مقابل این سؤال که فرد چگونه می تواند از برگزیدگی خود یقین حاصل کند کالون در اصل فقط این پاسخ را دارد که ما باید به آگاهی از اینکه خدا انتخاب کرده اکتفا کنیم و در اعتماد باطنی به مسیح که ثمرهی ایمان است ثابت قدم باشیم.»[۶۸۵]
این احساس گناه دائمی مانع از آن می شد که یک کالونیست به آسودگی خود را در چرخهی کاتولیکی ذاتا انسانی گناه، پشیمانی، توبه، عفو و گناه مجدد رها کند و از اعمال گاه و بیگاه منفرد برای جبران برخی گناهان بهره گیرد. او نه امکان توبه و نه دستگاه اقرار نیوش کاتولیک ها را در اختیار داشت. از این رو ناگزیر بود زندگی سرشار از اعمال نیکی داشته باشد که به صورت نظام مند وقف خدا شده باشد.«بنابراین سلوک اخلاقی فرد عادی خصلت نامنظم و فاقد برنامه خود را از دست داد و تماما تابع یک روش منسجم رفتار گردید.»[۶۸۶]
گرچه این سبک از تعریف تقدیر در ابتدا مانع عزلتگزینی مردم از اجتماع و شروع کار و زندگی گشت ولی با گذشت زمان کم کم ای آموز زمینه های دنیاگرایی مردم و پولپرستی آنها را به بهانه، امر دین فراهم کرد و باعث جدایی هر چه بیشتر مردم از دین و در نتیجه جدایی امور دنیایی از آموزه‌هایی دینی شد.

۵- اعتراف

این آیین، به منظور کاهش احساس گناه در جامعۀ مسیحی طراحی شده بود که در مقابل آموزۀ گناه اصلی، که گونهای حس گناهکاری را به مردم تلقین می کرد راهکاری بود که دراختیار مسیحیان قرار گرفت تا هر چند وقت یک بار بتوانند با اعتراف به گناهان خویش نزد کشیش یا اسقف، روح خود را از آلودگی پاک کنند.
قابل ذکر است که در مسیحیت، بدون اعتراف به گناه نمی توان در مراسم عشای ربانی که یک از اصلیترین آیینهای مسیحیت به شمار میآید، شرکت کرد. کشیشان، اسقفان و حتی پاپ نیز مرتب آیین اعتراف را مکرر به جای میآورند.[۶۸۷]
گسترۀ بخشش در این آیین محدود است و لذا فقط بخشی از گناهانی که شخص پس از انجام تعمید مرتکب می شود، قابلیت آمرزش دارد. ترتولیان آن نوع گناهان را قابل بخشش میداند که، ساده هستند و در امور روزمره از عهد شکنی یا دروغ گویی، خوش طبعی، تغذیه و نگاه کردن و.. …که وسوسه، به انسان فشار میآورد را در بر میگیرد. به اعتقاد مسیحیت، « اگر آمرزشی برای این گناهان ساده وجود نمیداشت، نجات برای هیچ کس میسر نبود، آمرزش این گناهان به وسیله شفیع موفق پدر یعنی مسیح انجام میشود»[۶۸۸] و گناهان بزرگی نیز وجود دارد که قابل بخشش نیستند. ترتولیان ر این زمینه میگوید:« گناهانی نیز کاملا متتفاوت با اینها، بزرگتر و ویرانگر تر وجود دارند که قابل بخشش نیستند ..قتل، بت پرستی، فریب، ارتداد، کفر گویی، و البته زنای محصنه و هر تجاوزی به خدا.[۶۸۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]




۱ )تقدم مشروط بر شرط در امور تکوینی ناممکن است؛ اما در امور اعتباری امکان پذیر است.
۲ ) شرط در موضوع بحث مکره و فضولی به معنای اصطلاحی نیست؛ بلکه مقصود این است که تأثیر سبب پیشین، وابسته به آن است .[۵۹۸]
۳ ) اجازه شرط نیست، آنچه شرط است به دنبال داشتن اجازه است.[۵۹۹]
۴ )در بیع مکره معامله از اول به مالک استناد دارد و گفته شده است چنین معامله‌ای صحیح نیست مگر این که رضای مالک ملحق شود؛ اما در بیع فضولی، پس از اجازه، به مالک استناد پیدا می‌کند. بنابراین بعد از اجازه می‌توان گفت معامله از اول صحیح است.[۶۰۰] پس به اولویت عقد مکره قابل تنفیذ است؛ چون مالک از اول در جریان عقد قرار دارد ولی در عقد فضولی معمولاً مالک پس از معامله در جریان عقد قرار می‌گیرد.

کسانی که اجازه را کاشف می‌دانند تفاوتی بین مکره و فضول از حیث اصل اولی (نقل) و ثانوی (کشف) قائل نشده‌اند.
صحیح در هر دو مرحله قول کشف است؛ چون اجازه هرچند متأخر از عقد است، اما متعلق به عقد و امضای آن است. لازمه این امر، تأثیر عقد از اول است علاوه بر این اقتضای عمومات و اطلاقات، صحت عقد و تأثیر آن از زمان حدوث عقد است.[۶۰۱]
اما حدیث رفع و غیر آن دلالت بر اعتبار رضا دارد، اعم از این که مقارن یا متأخر باشد.[۶۰۲] بنابراین جمع بین این دو دلیل، حکم به صحت و تأثیر عقد از اول می‌شود.[۶۰۳]
۵ ) حکم به صحت پس از رضا است اما متعلق حکم صحت از زمان عقد است. برای مثال: کسی که اکراه بر بیع خانه‌اش می‌شود و سپس رضایت می‌دهد، در زمان رضا حکم می‌شود که او از زمان عقد راضی بوده است. و مشتری مالک خانه شده است.
۴- نقش اجازه در معامله مالک مکرِه :
در صورتی که مالک، بیگانه‌ای را مجبور به اجرای صیغه عقد کند دو احتمال مطرح شده است:[۶۰۴]
یک- چنین عقدی صحیح است؛ بنابراین نیازی به اعلام رضایت مالک نیز نمی‌باشد. تنها او موظف است اجرت بیگانه را پرداخت کند.
دو- چنین عقدی باطل است ، هرچند که پذیرفته شود رضای مالکانه بعد از رفع اکراه مؤثر است، رضا در چنین معامله‌ای به علت فساد صیغه، تأثیرگذار نیست.
به نظر می رسد چنین عقدی صحیح است ؛ چون عاقد (که همان وکبل مورد اکراه است ) برای جلو گیری از ضرر قصد می کند . عقد برای نفوذ نیاز مند رضای مالکانه است و فرض بر این است که مالک خود اکراه کننده است و این حکایت از رضای او دارد . این اثر در صورتی مجری است که موکل نتواند خلاف آن را اثبات کند ؛ برای مثال ممکن است موکل ادعا کند که به شوخی اکراه کرده است یا یا مدعی شود که فقط قصد آزار مکره را داشته است. در صورتی که اثبات شود مالک قصد نداشته ،(چون مکرَه به حقیقت قصد کرده است ) ، سرنوشت نهایی عقد به دست مکرِه رقم می خورد ؛ او می تواند عقد را تنفیذ یا رد کند .
۵- اثر عقد نسبت به فرد مختار قبل از اجازه :
در عقد مکره، طرف غیرمجبور باید منتظر اعلام نظر مکره باشد؛ و حق ندارد قبل از فسخ مکره، عقد را فسخ کند.
در صورتی که مکره بلافاصله پس از عقد و رفع اکراه، عقد را تنفیذ کند، فسخ فرد غیرمجبور، بی‌اثر است. اما اگر اکراه طولانی شود و عقد فسخ نشود و سپس مکره رضای خود را اعلام کند، چنین عقدی صحیح است[۶۰۵] (یعنی فرد غیرمجبور حق فسخ ندارد).
در مقابل نظر بالا برخی معتقدند چنین عقدی به علت استمرار عدم رضا باطل است؛ بنابراین رضای بعدی مؤثر نیست.[۶۰۶]
در صورتی که نظریه نقل پذیرفته شود، فرد مختار قبل از اجازه حق فسخ دارد؛ زیرا تا اجازه اعلام نشده است، اثری وجود ندارد؛ برای مثال در عقد بیع، مبیع هنوز مال بایع است. در حقیقت چیزی وجود ندارد که معامله را فسخ کنند. اختلاف نظر مطرح شده در صورتی است که نظریه کشف پذیرفته شود.[۶۰۷]
قانون مدنی در ماده ۲۵۲ اعلام کرده است : « لازم نیست اجازه یا رد فوری باشد.اگر تأ خیر موجب تضرر اصیل باشد مشار الیه می تواند معامله را بر هم زند » . این ماده هر چند در مورد عقد فضول است اما در مبنا با عقد مکره اشتراک دارد، .در صورتی که مالک در اعلام نظر خود تأ خیرکند عقد به علت استمرار عدم رضا باطل نیست ؛ بطلان دلیل می خواهد ، عقد از طرف مختار (و اصیل در عقد فضولی ) لازم است و با تردید در لزوم ، می توان آن را استصحاب کرد. نهایت این که در صورت ضرری بودن معامله برای طرف مختار ( واصیل ) لزوم آن به دلیل قاعده ی لا ضرر بر داشته می شود ، سپس به علت تخلف از شرط ضمنی ( بنای طرفین عقد براین است که صاحب حق درمدت معقولی اعلام نظرکند .) زیان دیده حق بر هم زدن عقد را دارد .
بنا براین مبنای بر هم زدن عقد از طرف مختار عدم نفوذ معامله اکراهی ( یا عقد فضولی ) نیست .
ه- رد عقد مکرَه :
رد هم مانند تنفیذ می تواند صریح یا ضمنی باشد . در صورتی که مکره با مورد معامله اکراهی، معامله کند رد ضمنی محسوب می شود .
نتیجه:
معامله مکره صحیح و غیرنافذ است، اراده او معلول داعی نفسانی است؛ رضا یک شرط نفسانی و قلبی است که باید در زمان انعقاد عقد وجود داشته باشد. رضا امری اعتباری نیست که قابل انشا باشد. وجود واقعی رضا برای تأثیربخشی کافی است، همان طور که در زمان انعقاد عقد میتوان اعلام رضایت کرد، بعد از عقد هم میتوان اظهار رضایت کرد .
اجازه مکره کاشف از صحت عقد است . هرچند که نظر کشف با واقعیتهای خارجی مطابقت ندارد، اما ضرورتها
ما را وادار به این می کند که نظر کشف را بپذیریم و درصدد توجیه تأثیر عقد از اول باشیم .
اجازه سبب تحقق عقد نیست، منتها رابطهای را که قبلا بین مکرِه و مکرَه (یا رابطه بین فضول و اصیل) بوده تغییر میدهد. رضا هم به همان چیزی تعلق می گیرد که شکل گرفته است، بنابراین عقد از ابتدا باید مؤثر باشد .
قانون مدنی (در ماده ۲۵۸) نظریه کشف را پذیرفته است. چون قانونگذار پیشبینی کرده است اجازه یا رد از روز عقد مؤثر است؛ اما چون فقط راجع به منافع این اثر را مطرح کرده است، معلوم می شود که نظر کشف حکمی را پذیرفته است.
وضعیت عدم نفوذ تا زمانی است که اراده مکرِه جایگزین اراده مکرَه نشود درصورتی که عرف و خردمندان معامله را به مکرِه نسبت دهند معامله باطل است. علت بطلان عقد مکره، تهدید به ضرر نیست، بلکه علت این است که اراده او منبعث از ارادهای قاهر است. هرچند مکرَه به ظاهر معامله می کند اما اراده او فانی در اراده مکرِه است،
مبحث دوم- اثر اکراه در حقوق فرانسه :
در حقوق فرانسه قصد انشاء به عنوان یک عنصر مستقل از رضا در بین شرایط صحت عقد در نظر گرفته نشده است . به همین علت اکراه به عنوان عیب اراده مطرح شده است ، البته این حالت مشروط به این است که اکراه شدید نباشد . در این مبحث درجه اکراه و اثر آن مطرح می شود .
در صورتی که شخص در اثر استعمال مواد مخدر، قراردادی را منعقد نماید یا به زور قدرت، دست او را به سمت امضا کردن هدایت کنند، نمی‌توان از عیب اراده و اکراه سخن گفت. در چنین وضعیتی اراده تحت سلطه ترس نیست، بلکه از اساس مخدوش میباشد.[۶۰۸]
به هر حال، برای تضمین ثبات روابط قراردادی لازم است مواردی که منتهی به بطلان قرارداد می‌گردند، محدود شوند.[۶۰۹]
در اکراه مادی، شخص به زور کاری را انجام میدهد؛ مانند اینکه تحت سلطه هیپنوتیزم یا مستی کامل کاری را انجام دهد یا با فشار، سندی را امضا کند. ضرر در این حالت، فعلیت دارد..[۶۱۰] در اکراه مادی هرچند در بسیاری از موارد اراده، معیوب نیست و بلکه مفقود است، اثر قرارداد بطلان مطلق است و مطابق نظر برخی در این موارد قرارداد حتی وجود ندارد اما به نظر برخی که ظاهراً امروزه طرفدار بیشتری دارد ، اکراه مادی و معنوی باید اثر واحدی داشته باشند. یعنی قربانی اکراه، در هر دو، بتواند تقاضای بطلان کند.[۶۱۱]
اما در اکراه معنوی، اراده به طور کامل از بین نمی‌رود.[۶۱۲] قربانی اکراه قرارداد را به خاطر فرار از ضرر تهدید شده می‌پذیرد. در این قسم، ضرر فعلیت ندارد و در آینده احتمال وقوع آن می‌رود. اراده در چنین حالتی معیوب است و اثر اکراه، بطلان نسبی قرارداد است.[۶۱۳] آنچه ماده ۱۱۱۱ ق.م. فرانسه از آن سخن می‌گوید، همین قسم اکراه است و تنها طرف قرارداد است که می‌تواند مدعی بطلان شود.[۶۱۴]
زمانی که مبلغ قرارداد بیش از حد معمول باشد، می‌توان تقاضای کاهش آن را کرد. همچنین می‌توان جبران ضرر و زیان را نیز تقاضا نمود.[۶۱۵]
در ماده ۱۱۱۵ ق.م. فرانسه پیشبینی شده است: «حق اعتراض نسبت به عقد به سبب اکراه نیست آن زمانی که بعد از رفع اکراه، اجازه حاصل شده است. اعم از این که اجازه صریح یا ضمنی باشد و یا این که مدت مقرر در قانون برای درخواست رد منقضی شده باشد».[۶۱۶]
حکم مذکور اختصاص به اکراه ندارد بلکه منطبق با اشتباه و تدلیس نیز می‌باشد. به همین علت نیازی نیست که ماده دیگری در برابر ماده فوق ذکر گردد. عاملی که باعث شده قانونگذار فرانسوی چنین ماده‌ای را پیشبینی کند نظر پویته بوده است چون اکراه و اشتباه را یکسان نمی‌دانسته است. از نظر او اشتباه در ذات شیء و شخص متعاقد موجب بطلان عقد اما اکراه فقط موجب معیوب شدن اراده است.[۶۱۷]
در این مبحث درجه اکراه و اثر آن در حقوق مصر مطرح می شود .
در عراق برخلاف حقوق موضوعه، حقوقدانان اسلامی نظریه های متفاوتی مطرح کرده اند تا حدی به این مسأله اشاره می شود .
.
در حقوق مصر اکراه مفسد و یا معدوم کننده اراده است.[۶۱۸] آنچه از عیوب اراده محسوب می‌شود نوع اول است. حقوقدانان در عراق اکراه را به دو قسم (ملجئ و غیرملجئ) تقسیم می‌کنند. قسم اول اراده را از بین می‌برد و شخص اختیاری ندارد و در قسم دوم رضا از بین میرود اما اختیار از بین نمی‌رود .[۶۱۹] در صورتی که شخص دست مکرَه را بگیرد و او را مجبور به امضای عقد کند یا در خواب از او امضا بگیرد، عقدِ او باطل مطلق است؛ چون اراده وجود ندارد. اما اکراهی که مفسد [۶۲۰] اراده است موجب بطلان نسبی قرارداد میگردد.
در این حالت، اراده موجود است اما شخص مختار نیست.[۶۲۱] گروهی معتقدند مکره یکی از دو ضرر کمتر را انتخاب می‌کند و به همین علت مختار در عقد محسوب می‌گردد اما در اراده آزاد نیست.
در عراق برخلاف نظر حقوقدانان اسلامی، از لحاظ قانونی تفاوت عملی بین این دو نوع اکراه وجود ندارد[۶۲۲] در ماده ۱۱۵ ق.م. عراق پیشبینی شده است: «کسی که اکراه کند به اکراه معتبری، به هر یکی از دو نوع آن، عقد نافذ نیست». گاه ضمانت اجرای اکراه جبران خسارت (تعویض) است و این زمانی است که بر مکره ضرری وارد شود. اثر بطلان جهت مصلحت مکره پیش بینی شده است.
اکراه مفسد اراده، گاه مادی و گاه معنوی است. در حال حاضر اکثر موارد اکراه از گونهی اخیر است.[۶۲۳]
بنا بر این تفاوتی بین اکراه مادی و معنوی نیست. هر دو نوع اکراه با حسب شرایط می‌تواند اراده را فاسد و به دنبال آن عقد را فاسد
کند. کسی که مورد اکراه واقع شده می‌تواند تقاضای ابطال کند.[۶۲۴]
در بین حقوقدانان عراق سه نظر در مورد اثر عقد مکره وجود دارد:
۱- عقد باطل است؛ یعنی اصلاً عقد شکل نمی‌گیرد.
۲- اکراه عقد را فاسد (معیوب ) و نه باطل می‌کند اما وقتی که رضا بعد از عقد ضمیمه ‌شود عقد صحیح می‌گردد.[۶۲۵]
۳- گروه سومی معتقدند عقد متوقف بر اجازه عاقد مکره بعد از زوال اکراه است.
فرق نظر دوم و سوم این است که برای مثال چنانچه شخصی تحت تأثیر اکراه به دیگری مال معینی بفروشد و مشتری آن را قبض کند، بر اساس نظر دوم شخص به قیمت و نه ثمن مالک آن می‌شود؛ اما بر اساس نظر سوم شخص مالک آن نمی‌شود، چون عقدی که متوقف بر اجازه است احکام آن قبل از اجازه جاری نمی‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]




این بخش دارای سه قسمت است: ۱ـ مقامه در گذر تاریخ. ۲ـ مقامه های یازجی.
۳ـ ویژگی های مقامه های یازجی.
در قسمت نخست، نویسنده مقامه نویسان دیگر را که در تقلید از بدیع الزمان و حریری به فن مقامه نویسی پرداخته‌اند، نام می‌برد و تصریح می‌کند که مقامه نویسی به دست حریری به چنان مرتبه‌ای رسید که دیگر کسی نتوانست مقامه‌ای در تراز مقامه‌های او بنویسد و تنها یازجی در دورۀ معاصر توانست تا حدود قابل توجهی در تقلید دقیق از حریری موفق شود. در قسمت دوم نویسنده، مقامه نویسی یازجی را مورد بررسی قرار می‌دهد و پس از بیان مطالبی در مورد سرگذشت و آثار او، شکل و ساختار مقامه‌های او را تبیین می‌کند. در قسمت پایانی نیز با برشمردن ویژگی‌هایی از جمله ثروت لغوی، سجع پردازی، اقتباس از قرآن و ادبیات، بازی‌های لفظی، فکاهه گویی وگزینش الفاظ غریب، برای مقامه‌های یازجی تصریح دارد؛ با اینکه یازجی در تقلید از حریری تا حدود قابل توجهی موفق بوده، ولی در برخی از این ویژگی‌ها به ویژه در فکاهه، شیرینی نگارش و سجع پردازی، حریری به مراتب بر او برتری دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- ۴. جایگاه کتاب در دیگر تحقیقات
از آن جایی که این کتاب از طرفی یکی از شاهکار‌های ادبی زبان عربی را مورد مطالعه قرار داده و از طرف دیگر این تحقیق به دست ادب پژوهی مشهور و توانا به نام شوقی ضیف انجام شده است، مورد استقبال گستردۀ خوانندگان و ادب پژوهان واقع شده و بارها تجدید چاپ شده است. علاوه بر این، مقامه پژوهان بعد از تألیف این کتاب پیوسته از آن بهره برده اند و بدان استناد کرده اند، که در ذیل چند نمونه به عنوان مثال ذکر می‌شود:

    1. «المقامه فی الأدب العربی و الآداب العالمیه»، نویسنده: حاجی زاده، مهین، نشریه: زبان و ادبیات «اللغه العربیه و آدابها» فروردین ۱۳۸۵ – شماره ۴ (۱۶ صفحه – از ۱۷ تا ۳۲)
    1. «قراءه نقدیه لنص نثری من مقامات الهمذانی المقامه القردیه»، نویسنده: نادر عبدالکریم حقانی، نشریه: تاریخ «الذخائر» شتاء و ربیع ۱۴۲۴ – العدد ۱۷ و ۱۸ (۱۸ صفحه – از ۴۹ تا ۶۶)
    1. «المقامه القردیه الفکره و البناء»، نویسنده: عبدالکریم محمد حسین، نشریه: علوم انسانی «التراث العربی» رجب ۱۴۲۴ – العدد ۹۱، (۲۷ صفحه – از ۴۱ تا ۶۷)

۵- بررسی کتاب «المقامه»
پس از معرفی کتاب، نوبت به بررسی آن می‌رسد. «هدف اصلی بررسی کتاب آن است که خوانندۀ احتمالی کتاب پیشاپیش آگاه شود که آیا باید کتاب مورد بحث را برای مطالعه برگزید یا خیر؟»[۶].
در این بخش ابتدا به مطالعۀ ساختار شکلی کتاب، و سپس به محتوا و درون مایۀ آن می‌پردازیم.
۵- ۱. بررسی ساختار شکلی
در این قسمت به بررسی کتاب از جهت ظاهر آن می‌پردازیم. هدف از این بررسی آن است که ببینیم آیا کتاب شرایط ظاهری یک اثر فنی را رعایت کرده است و آیا از ویژگی‌های شکلی یک نوشتۀ علمی برخوردار است یا خیر. در این بخش از مسائلی چون: عنوان کتاب، مقدمه کتاب، فصل بندی کتاب، مصادر و منابع و فهرست کتاب سخن می‌گوییم.
۵- ۱- ۱. عنوان کتاب
بررسی نام کتاب اولین گام در راه بررسی آن است زیرا عنوانی که نویسنده یک اثر علمی برای کتاب خویش بر می‌گزیند، باید تصویر روشنی از موضوع و محتوای کتاب ارائه کند. عنوان کتاب حاضر – چنانکه بارها بدان اشاره شده است- «المقامه» نام دارد.
همانطور که از این عنوان کلی کاملا واضح است، این کتاب با هدف بررسی فن مقامه نویسی نگاشته شده است و این عنوان مطلق به خواننده این اجازه را می دهد در پس و پیش واژۀ مقامه، کلمه یا عبارت‌هایی در ذهن خود تصور کند و تا حدودی حدس بزند که نویسنده قصد دارد فن مقامه نویسی را از چه منظری مورد بحث و تحقیق قرار دهد، و یا اصلا راه به جایی نبرد و به تورق کتاب اقدام کند چون همانگونه که بیان شده خواننده می تواند در قبل و بعد عنوان، چیزی از خود اضافه کند مثلاً پیدایش و تطور مقامه، یا مقامه در ادبیات عربی، یا مقامه در گسترۀ تاریخ، یا ارزش ادبی مقامه و از این قبیل حدس‌ها.
۵- ۱- ۲. مقدمه کتاب
مقدمه هر کتاب شامل معرفی موضوع، بیان تاریخچه‌ای از پیشینۀ کارهای انجام شده و بیان هدف از تألیف آن است. مقدمۀ کتاب «المقامه» مقدمۀ بسیار مختصری است ولی در عین حال، همۀ بخش‌های گفته شده را در بر دارد. در این مقدمه، نویسنده هدف اصلی خود را از تألیف این کتاب معرفی مجدد فن مقامه نویسی به نسل های کنونی بیان می کند تا با آشنایی با این منبع زبانی، ثروت زبانی خود را غنا بخشند.
۵- ۱- ۳. فصل بندی کتاب
خواننده قبل و بعد از مطالعۀ کتاب مذکور به خوبی در می‌یابد که کتاب از فصل بندی نسبتاً منطقی و به هم پیوسته‌ای بر خوردار است، به این صورت که جدای از بخش اول، در بین سه بخش دیگر آن، یک توالی تاریخی مشاهده می‌کند.
۵- ۱- ۴. مصادر و منابع
از مواردی که موثق بودن یک اثر را اثبات می‌کند، کتاب‌هایی است که نویسنده در نگارش کتاب خود از آنها استفاده کرده است. خواننده با دیدن مصادر و منابع کتاب و بررسی آنها، به اهمیت کتاب و درجه علمی آن پی می‌برد. از این روی، قسمت مصادر یک اثر علمی نقش مهمی در شناساندن آن ایفا می‌کند.
با این همه، کتاب «المقامه» شوقی ضیف فاقد این بخش است و در انتهای کتاب جز فهرست مطالب، چیز دیگری دیده نمی‌شود. در پانوشت‌های کتاب نیز تنها شرح واژگان دشوار دیده می شود.
این کاستی به خاطر غفلت نویسنده نیست بلکه بدین سبب است که کتاب یادشده اثری آکادمیک به شمار نمی‌آید و باید آن را حاصل مطالعات شخصی شوقی ضیف دانست، از این رو نباید انتظار داشت که وی برای مطالب خود منبعی ذکر کند. چون شوقی ضیف با توجه به مطالعات و تحقیقات گستردۀ خود در ادب عربی چه بسا خود را صاحب نظر و بی نیاز از ذکر آثار دیگران به عنوان منبع بداند، مانند این است که از «سیبویه» بخواهیم تا مطالب کتاب خود را مستند کند. بنا بر این شاید نتوان از این جهت بر او خرده گرفت. با این وجود در میان بخش های مختلف گاهی نظر دیگران را به منظور تأیید، رد یا نقد و یا سند مطرح می کند.
۵- ۱- ۵. فهرست کتاب
فهرست مندرجات یک کتاب از اجزاء مهم آن شمرده می‌شود زیرا بیانگر تصویری عام و کلی از کتاب و نشان‌دهندۀ توالی مباحث نسبت به یکدیگر است. همچنین با نگاهی گذرا به فهرست یک کتاب می‌توان به موضوع آن پی برد؛ بنا بر این ترتیب منطقی بخش‌ها و فصول در در ترسیم فضای کلی کتاب و نمایاندن موضوع آن نقش بسیار مهمی دارد.
هر چند در یک نظر کلی فهرست کتاب «المقامه» دارای ویژگی های فوق است ولی نویسنده میتوانسته فهرست مذکور را گسترش دهد تا خواننده تصویر دقیق تری از اجزای آن در ذهن خود تجسم کند.
۵- ۲. بررسی محتوایی کتاب
این قسمت، مهمترین بخش بررسی کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد. درون مایه و مطالب یک اثر و شیوۀ تنظیم آنها برای یک محقق و پژوهشگر از اهمیت بیشتری نسبت به ظاهر شکلی کتاب دارد. به بیان دیگر، می‌توان کاستی‌های ظاهری یک کتاب را نادیده گرفت، ولی نمی‌توان با محتوای ضعیف و نابسامان آن کنار آمد.
در این بخش، به بررسی اسلوب نگارش کتاب، روش کار نویسنده و شیوۀ برخورد او با مطالب، و در نهایت به ویژگی‌های علمی کتاب می‌پردازیم.
۵- ۲- ۱. اسلوب کتاب
از آنجایی که این کتاب نوشتۀ یک ادیب عرب زبان است، از شیوایی و رسایی خاص خود برخوردار است، به طوری که خواننده در خواندن این اثر ـ اگر در زبان عربی از آشنایی لازم برخوردار باشد ـ هیچ گاه دچار مشکل در فهم لفظ و معنا نمی شود. نویسنده به طور کاملاً طبیعی واژه‌ها، عبارات، تعابیر، جمله و اسالیب را انتخاب و در کنار هم چیده است، به گونه‌ای که خللی در ارائۀ معنا و مضمون مورد نظر خود به وجود نیامده است.
نویسنده در کاربرد جمله‌های اسمیه و فعلیه تقریباً حد تعادل را نگه داشته، هر چند گاهی به استفاده از جملۀ فعلیه تمایل بیشتری نشان داده است. در استفاده از جملات کوتاه و بلند نیز با مهارت خاص به مقتضای مقام و مقال توجه داشته و موفق بوده است. او به خوبی از ادات ربط بین جملات و فقره ها بهره برده است. به طور کلی سبک شوقی ضیف در این کتاب به مانند دیگر کتاب های او سبکی است روان و شیوا بدور از تکلف و پیچش لفظی و معنایی، که کاملاً با معیار های عربی فصیح مطابق است و خواندن و فهم آن برای تقریباً تمام خوانندگان دشوار و ملال آور نیست.
۵- ۲- ۲. شیوۀ نویسنده در تألیف کتاب
شوقی ضیف در تألیف این کتاب شیوه‌ای خاص دارد. مقامه را از نظر معنای لغوی و اصطلاحی و همچنین تطور معنای آن در گذر تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. به زمینه ها، عوامل، انگیزه ها، اهداف و آثاری که موجب پیدایش فن مقامه نویسی شده است می پردازد. در مورد مقامه نویسان نیز پس از ارائۀ سرگذشتی از آنها، اهداف و انگیزههای مقامه نویسی آنان را بررسی می‌کند و پس از آن مقامه های آنها را از نظر موضوع، سبک شناسی، زبانی، شکلی و ساختاری مورد بررسی قرار می‌دهد. در میان این بررسی‌ها و یا در پایان آنها جایگاه و تأثیر گذاری مقامه نویس و مقامه‌های او را تبیین می کند.
نویسنده در ارائه و اثبات آراء خود از استناد به متن مقامه ها، متون تاریخی، نظر دیگران و گاهی از استدلال بهره می گیرد. در مواجهه با آراء دیگران نیز به همین سبک آنها را تأیید و یا رد می‌کند و تلاش دارد بی طرفی و جنبۀ تحقیقی و علمی بحث را رعایت کند. شوقی ضیف برای ارائۀ نمونه‌هایی از مقامه‌ها، بیشتر سعی می‌کند مقامه‌هایی را عرضه کند که دارای ویژگی‌های کامل یک مقامه و فکاهه آمیز باشند، گویا قصد داشته کتاب خود را طوری تألیف کند که علاوه بر داشتن خصوصیات یک اثر تحقیقی از ویژگی‌های یک اثر ادبی نیز برخوردار باشد. او واژه‌های دشوار این مقامه‌ها را در پا نوشت ها توضیح می دهد و در پایان هر مقامه تحلیلی مختصر از آن بیان می کند.
۵- ۲- ۳. رویکرد نویسنده به موضوع
از مواردی که در بررسی یک کتاب در نظر گرفته می‌شود، مطالعۀ رویکرد نویسنده به موضوع مورد بحث و نحوۀ برخورد او با مسائل است. موضوع کتاب حاضر- چنان‌که گفته شد – بررسی فن مقامه نویسی در زبان و ادبیات عربی است. نویسنده کوشیده است تا با دیدی کاملاً علمی به این مسأله بپردازد و از غرض ورزی‌های غیر علمی اجتناب کند. ولی خواننده با مطالعۀ مقدمه و متن کتاب خواهد فهمید که نویسنده دید کاملاً جانبدارانه به این فن دارد و آن را یکی از شاهکارهای ادبیات عربی می داند که توانسته بیشتر ادبیات های مرتبط با خود را در دیگر زبان ها تحت تأثیر قرار دهد.
این رویکرد باعث شده است تا نویسنده تنها به محاسن و ویژگی های مثبت فن مقامه نویسی بپردازد و از معایب و تأثیرات سوء آن در فرهنگ و ادب عربی غافل شود و یا به آن توجه لازم نداشته باشد. از معایب و تأثیرات سوء این فن می توان رواج و ترویج فرهنگ گدایی در جامعۀ آن روز و فراهم کردن زمینۀ انحراف زبانی و ادبی (لفظ پردازی و غفلت از معنا) را نام برد. انحرافی که موجبات انحطاط ادب عربی را فراهم آورد. هر چند نویسنده در بخش اول، قسمت ویژگی های مقامه نویسی به لفظ پردازی مقامه نویسی و مقامه نویسان اشاره می کند، ولی آثار سوء این چنین حرکتی به طور دقیق مورد بررسی و ارزیابی قرار نمی گیرد.
۵- ۲- ۴. ویژگی‌های کتاب
کتاب «المقامه» دارای خصوصیت‌ها و ویژگی‌هایی است که بررسی آنها در فهم بهتر این کتاب سودمند است. در زیر به چند ویژگی مهم اشاره می‌کنیم:
۱- این کتاب دارای قلمی ساده و روان، اما مطابق با معیار های زبان عربی فصیح است. این ویژگی، کتاب مذکور را مناسب عربی آموزان ساخته است.
۲- کتاب «المقامه» کتابی است مختصر و مفید در فن مقامه نویسی که نویسندۀ آن تلاش نموده است تقریباً تمام مطالب مهم و دانستنی در مورد این فن را به صورت کاملاً علمی و با بیانی شیوا تحلیل کند.
۳- این کتاب علاوه بر جنبه های علمی و قلم ساده و روان، دارای ویژگی های یک اثر ادبی نیز می باشد. چون شوقی ضیف تلاش نموده است مقامه هایی را به عنوان نمونه مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد که از جهتی دارای بیشتر ویژگی های یک مقامه و فکاهه آمیز باشند و از جهتی دیگر از بهترین مقامه های مقامه نویس مشهور محسوب شود. تا خواننده علاوه بر آگاهی از فن مقامه نویسی، از خواندن آن نیز لذت برده باشد.
۴- یکی دیگر از ویژگی های این کتاب شیوۀ ارائۀ آراء خود نویسنده و نظرات دیگران است. شوقی ضیف تلاش دارد تا در ارائه و اثبات آراء خود، جوانب علمی و بیطرفی را رعایت کند. او برای اثبات رأی خود و یا اثبات و یا رد نظر دیگران از استناد به متن مقامه ها، سرگذشت مقامه نویسان، نظر تاریخ نگاران پیشین، و استدلال منطقی و جدلی بهره می برد.
۵- کسانی که آثار شوقی ضیف را مطالعه کرده باشند به خوبی دریافته اند که او نسبت به شیعیان و ایرانیان نظر مثبتی نداشته است و حتی گاهی در مورد آنها دچار غرض ورزی و عدم رعایت بی‌طرفی شده است[۷]. در این کتاب نیز وقتی سرگذشت بدیع الزمان همدانی را بیان می کند، در همان آغاز با اطمینان کامل بدیع الزمان را یک عرب به شمار می آورد و نظر کسانی را که او را فارس دانسته اند، نادرست می داند. این در حالی است که در همین سرگذشتی که خود برای بدیع الزمان می نگارد، تصریح می کند او در ایران به دنیا آمده و تمام عمر خود را در سرزمین های اطراف خراسان زیسته است؛ ولی با نا دیده گرفتن این واقعیتها که برای ایرانی بودن این مقامه نویس کافی است، او را به اصل و نَسَب عربی منسوب می کند. شاید خواسته است به زعم خود، با این کار بر افتخارات اعراب بیافزاید، ولی این چنین کارها به طور قطع نمی تواند عملی باشد.
بخش دوم: ترجمه کتاب «المقامۀ»
مقدّمۀ نویسنده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ب.ظ ]