کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



کیفیت ادراک شده و رهبری

کیفیت ادراک شده

رهبری و محبوبیت

تداعی/تمایز

ارزش ادراک شده

شخصیت

پیوندهای سازمانی

آگاهی از برند

آگاهی از برند

رفتار بازار

سهم بازار

شاخص های توزیع و قیمت

الگوی نته‏مه‏یر ، کریشنان، پالینگ، گانگپینگ، مهمت و دانه[۶۷]
نته‏مه‏یر و همکاران (۲۰۰۴)، با بهره گرفتن از مفاهیم عنوان شده توسط آکر و کلر، مدلی ارائه کردند که از ۴ بعد «کیفیت ادراک شده»، «ارزش ادراک شده برای هزینه پرداختی»، «منحصر به فردی» و «تمایل پرداخت قیمت بالاتر برای برند» تشکیل می‏شود. آنها با تأیید اعتبار این ۴ بعد رابطه آن را با خریدهای واقعی مشتریان نشان دادند(۶۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۲- ۱۸: الگوی ارائه شده توسط ننه میر و همکاران(۲۰۰۴)
الگوی تیلور و همکاران[۶۸]
تیلور و همکاران در زمینه خدمات مالی، بر اساس مطالعه ننه‏میر و همکاران (۲۰۰۴)، مدل تجدید نظر شده‏ای ارائه دادند (شکل ۱-۱۶). هدف از این مطالعه توسعه درک بازاریاب‏ها از ارزش ویژه برند مشتری محور[۶۹] در بافت مجموعه خدمات مالی در فعالیت‏های بنگاه به بنگاه[۷۰] بود. نتیه این تحقیق به طور کلی مدل ارائه شده توسط نته‏مه‏یر و همکاران (۲۰۰۴) را مورد تایید قرار می‏دهد (۶۴).
شکل ۲- ۱۹: الگوی تیلور و همکاران(۲۰۰۴)
الگوی فشار سنج برند امینید[۷۱]
این روش از فشارسنج اولویت استفاده می‏کند که از میانگین پایین تا میانگین بالا در نوسان است. طیف اولویت برندها در این الگو عبارت است از: یادآوری برند، شناخت برند، (تنها از طریق نام برند) شناخت آگهی برند (آگهی‏های جدید)، مجموعه‏های مشابه[۷۲]، خرید آزمایشی، برند اصلی (برندی که مورد خرید واقع می‏شود) جذبه برند[۷۳](۶۴).
الگوی یو ، دانتو و لی [۷۴]
یو و همکاران (۲۰۰۰)، به بررسی رابطه بین آمیخته بازاریابی و ارزش ویژه برند پرداختند. فرض پژوهش آنها این است که اجزای آمیخته بازاریابی مانند قیمت، تصویر فروشگاه، تراکم توزیع، هزینه تبلیغات و توافق قیمتی بر اجزای ارزش ویژه برند یعنی کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و آگاهی برند/ تداعی برند تاثیر می‏گذارد.
یو و دانهتو (۲۰۰۱)، معیار چند بعدی ارزش ویژه برند را بر اساس تحقیق آکر و کلر ارائه کردند. این محققان معیاری فراهم کردند که از اجزای ۲۲ گانه‏ای بهره می‏برد. ۵ مورد برای وفاداری برند، ۴ مورد برای آگاهی برند، ۷ مورد برای کیفیت درک شده برند و ۶ مورد برای تداعی برند(۶۴).
شکل ۲- ۲۰: الگوی یو و دانهتو (۲۰۰۱)
الگوی بری[۷۵]
از نظر بری (۲۰۰۰) ارزش ویژه برند، نوعی مزیت بازاریابی است که یک شرکت از آگاهی برند و معنای برند می‏گیرد. او یک مدل برندسازی خدماتی ارائه کرد که بر اهمیت نقش تجارب خدماتی مشتریان در شکل‏گیری برند متمرکز بود. این مدل نشان می‏دهد که آگاهی از برند و معنای برند هر دو، به درجات مختلف، به ارزش ویژه برند مشتریان با تجربه کمک می‏کنند. اجزاء آن شامل برند ارائه شده شرکت، ارتباطات خارجی برند، تجارب مشتریان در رابطه با شرکت، آگاهی از برند و معنای برند و ارزش ویژه برند است (۶۴).
شکل ۲- ۲۱: الگوی ارزش ویژه برند خدمات بری (۲۰۰۰)
الگوی پاپو و کوستر[۷۶]
پاپو و کوستر (۲۰۰۵) یک مطالعه سنجش ارزش ویژه برند خرده‏فروشی را بر اساس ساختار ۴ بعدی انجام دادند. آنها به طور کامل رویکردهای مورد سنجش ارزش ویژه خرده فروشی را بازبینی کردند و دریافتند که در آثار موجود خلائی وجود دارد. آنها برای سنجش ارزش ویژه خرده فروشی از ۴ مفهوم استفاده کردند که از سنجش ارزش ویژه برند مشتری محور اتخاذ کرده بودند. چهار مفهوم آگاهی خرده فروشی، تداعی خرده فروشی، کیفیت درک شده خرده فروشی و وفاداری خرده فروشی در این الگو مطرح شده‏اند(۶۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:05:00 ب.ظ ]




۴

کیفیت درک شده از عناصر تعالی

۰٫۹۵۳

۵

اعتماد

۰٫۸۹۰

ضریب آلفای کرونباخ به­دست آمده برای تک تک متغیرهابالاتر از ۷/۰ است و نشان دهنده آن است که پرسشنامه مورد استفاده، از پایایی و یا به عبارت دیگر از قابلیت اعتماد لازم برخوردار می­باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۷) روش تجزیه و تحلیل داده ها
در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده ­های به­دست آمده از نمونه­ها، هم از روش­های آمار توصیفی و هم از روش­های آمار استنباطی استفاده شده است.
در آمار توصیفی به بررسی میانگین ، واریانس ، انحراف معیار متغیرها می­پردازیم، جدول توزیع فراوانی متغیرها به همراه نمودار میله ای و هیستوگرام ترسیم می شود.
اما در آمار استنباطی به بررسی فرضیه ­های تحقیق به وسیله آزمونهای آماری برای تایید یا رد فرضیه ها می پردازیم. د ر این پژوهش، جهت تجز­یه وتحلیل داده ­های به دست آمده از پرسشنامه و آزمون سؤالات ازآزمو­ن همبستگی پیرسون استفاده خواهد شد. درنهایت نیز جهت رتبه بندی و اولویت بندی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان از آزمون فریدمن استفاده شده است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱) مقدمه
هدف اصلی هر تحقیق پاسخ به سؤال­ها و فرضیه­هایی است که محقق برای شناسایی واقعیت­های بیرونی طراحی کرده است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهم­ترین بخشهای تحقیق محسوب می­ شود. داده های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می­گیرند.
تجزیه و تحلیل داده ها فرایندی چند مرحله­ ای است که طی آن داده هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمده اند، خلاصه، کدبندی و دسته بندی و در نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در واقع تحلیل اطلاعات شامل سه عملیات اصلی میباشد: ابتدا شرح و آماده سازی داده های لازم برای آزمون فرضیه ها؛ سپس تحلیل روابط میان متغیرها؛ و در نهایت مقایسه نتایج مشاهده شده با نتایجی که فرضیه ها انتظار داشتند. در این فرایند داده ها هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ تجربی پالایش می­شوند و تکنیکهای گوناگون آماری نقش بسزایی دراستنتاج ها و تعمیم ها به عهده دارند. تجزیه و تحلیل داد هها برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق است، تجزیه وتحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهم ترین بخش­های تحقیق محسوب می شود. داده های خام با بهره گرفتن از نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می­گیرند.
برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده آمار تحلیلی به دو صورت آمار توصیفی و استنباطی مطرح می گردد. در ابتدا با بهره گرفتن از آمار توصیفی، شناختی از وضعیت و ویژگی­های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان حاصل می­ شود و در ادامه در آمار استنباطی این تحقیق به بررسی روابط بین متغیرهای موجود در مدل مفهومی تحقیق با بهره گرفتن از آزمون همبستگی پیرسون می پردازیم. تجزیه و تحلیل داده ­های آماری در این تحقیق بوسیله نرم افزارSPSS19 انجام می­ شود.
۴-۲) آمارتوصیفی نمونه آماری
۴-۲-۱) توصیف متغیرهای جمعیت شناختی
در این بخش به تشریح آمار توصیفی افراد پاسخ دهنده به پرسشنامه در جامعه آماری می پردازیم.
۴-۲-۱-۱) جنسیت
باتوجه به جدول زیر مشاهده می شود که ۹/۴۱% از پاسخگویان زن و ۱/۵۸% مرد هستند.

جدول ۴-۱) جدول فراوانی جنسیت

فراوانی

درصد

درصد معتبر

درصد تجمعی

Valid

زن

۱۶۱

۹/۴۱

۹/۴۱

۹/۴۱

مرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:05:00 ب.ظ ]




    • محو شدن مرزهای جغرافیایی
    • در دسترس بودن خدمات به­ صورت ۲۴ ساعته در تمامی روزهای هفته
    • عدم نیاز به حضور فیزیکی (برخی انواع)
    • کاهش هزینه استفاده از خدمات
    • کاهش زمان دسترسی به خدمات
    • افزایش سرعت ارائه و انجام خدمات
    • افزایش کیفیت خدمات
    • عدم وابستگی به شعبه خاص
    • امکان مدیریت یکپارچه خدمات مورد استفاده
    • افزایش امنیت تبادلات
    • پاسخ سریع به مشکلات مشتریان
    • امکان تهیه گزارشهای متنوع

ادامه‌ی جدول ۲-۱

جامعه

  • کم شدن هزینه نشر، توزیع و جمع­آوری اسکناس
  • افزایش امنیت تبادلات مالی
  • رونق تجارت الکترونیکی

۲-۳- چالش­های بانکداری الکترونیکی در ایران
در این بخش به برخی چالش­ها و مشکلات توسعه‌ی بانکداری الکترونیکی در ایران اشاره می‌شود. از منظر مشکلات پیاده­سازی بانکداری الکترونیکی در بانک­های ایرانی می­توان به سه دسته از عوامل اشاره کرد (فتحیان و همکاران، ۱۳۸۶؛ سعیدی و جهانگرد، ۱۳۸۸):
الف- چالش­های قبل از تحقّق سامانه

  • عدم توسعه‌ی طرح­های مطالعاتی، نیازسنجی و امکان­سنجی پیاده­سازی فنّاوری‌های جدید
  • عدم گزینش و پیاده­سازی فنّاوری با بالاترین کارایی در جهت رفع نیازها
  • نبود فرهنگ پذیرش و دانش کم بانک­ها در خصوص بانکداری و پول الکترونیکی
  • ضعف مدیریت در به‌کارگیری متخصصان حرفه­ای در بخش فنّاوری اطلاعات
  • عدم تغییر در نگرش سنتی نسبت به باز مهندسی[۲۶] فرایندها

ب- چالش­های هنگام تحقّق سامانه

  • ضعف زیرساخت­هایی نظیر خطوط پرسرعت مخابراتی
  • کمبود حمایت مالی و اعتبارات مورد نیاز
  • نبود یا کافی نبودن مؤسسات خصوصی مورد نیاز و یا عدم حمایت آنان از بانکداری الکترونیکی شبیه مؤسسات بیمه، گواهی‌دهنده‌ها[۲۷] و غیره.
  • تحریم اقتصادی و دشواری تهیه‌ی تجهیزات و ملزومات سخت­افزاری و نرم­افزاری
    • نبود تجربه در تهیه‌ی محتوای[۲۸] لازم و کاربرپسند[۲۹] برای وبگاه بانک­ها
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ج- چالش­های پس از تحقّق سامانه

  • نبود قوانین و محیط حقوقی لازم و عدم استناد پذیری ادلّه‌ی الکترونیکی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:05:00 ب.ظ ]




۴-۱-۲-۲ حس­تعلق­مکانی[۱۳]
افراد نیازمندند که حس تعلق به یک موجودیت جمعی و یا یک مکان را داشته باشند و یکی از مهم­ترین تاثیرات و تبعات محیط نیز مسئله تعلق مکانی است که تا حدود زیادی با هویت مکان ارتباط تنگاتنگ دارد، تعلق مکانی در واقع ارتباط هم­پیوندی است که میان انسان و محیط برقرار گردیده است. به تعبیر کوپر مارکوس[۱۴](۱۹۷۴) با گذشت زمان و ایجاد پیوند فرد با محیط، محیط به یک لنگرگاه روانی تبدیل می­ شود و احساس تعلق مکانی شکل می­گیرد(معلمی۹۱:۱۳۸۶). گاه این تعلق مکانی از سطح تجربه ­های احساسی- شناختی، فردی می­گذرد و با احساس مشترک جمعی در محدوده فضایی وسیع­تر تا سطح یک کشور و برای یک ملت گسترده می­ شود(بهزادفر،۶۶:۱۳۸۶). بنابراین تعلق مکانی به این معنا است که مردم خود را به واسطه مکانی که در آن به دنیا آمده و رشد کرده ­اند، تعریف می­ کنند. این ارتباط مردم را به گونه ­ای عمیق و ماندگار تحت تاثیر قرار می­دهد و خاطره مکان، هویت و قدرت انسان را تقویت می­نماید(فلاحت،۶۰:۱۳۸۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

براون و پرکینز[۱۵](۱۹۹۲)، تعلق مکانی را شامل پیوندهای مثبت تجربه شده­ای که طی زمان و گاه به صورت ناخودآگاه و براساس پیوندهای رفتاری، احساسی و شناختی بین اشخاص و یا گروه­ ها و محیط اجتماعی- کالبدی آنها شکل گرفته است، تعریف می­ کنند. به عقیده آنها اینگونه پیوندها چارچوب هویتی فرد و جامعه را به وجود می ­آورد(رضازاده،۲۳۸:۱۳۸۵).
آلتمن و لو[۱۶]، تعلق مکانی را ارتباطی نمادین با مکان می­دانند که با دادن معانی عاطفی و حسِ مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می­گیرد و مبنای نحوه­ ادراک گروه یا فرد از مکان و نحوه ارتباط افراد با آن می­باشد(Altman & Low,1992:5).
رابستاین و پارملی[۱۷]، تعلق مکانی را مبین احساسات و عواطف فرد نسبت به یک موقعیت جغرافیایی می­دانند که به طور حسی فرد را با آن مکان گره می­زند، که در واقع یک تجربه مثبت از مکان می­باشد(Rubinstei & Parmelee,1992:139). در تعریفی که آنها از تعلق مکانی ارائه می­ کنند، جنبه تاثیر زمان بر تعلق مکانی (تجربه) را نیز در نظر می­گیرند(میردامادی،۱۳۹۱: ۳۴- ۳۵).
بوناییتو[۱۸]، تعلق مکانی را وابستگی عاطفی با مکان خاص و تبدیل فرد به عنوان بخشی از هویت مکان تعریف می­ کند و ادعا می­ کند که این امر در چارچوب فرایند اجتماعی و روانشناختی بین فرد و مکان پدید می ­آید و نتیجه­­اش احساس و علاقه نسبت به مکان است (Bonaiuto et al, 1999:332).
شوماخر و تیلور[۱۹]، تعلق مکانی را وابستگی عاطفی مثبت بین فرد و مکان که گروه ­های اجتماعی، مطلوبیت کالبدی، شخصیت فرد و موقعیت دریافت­شده از محل زندگی وی در آن نقش دارند، تعریف می­ کنند(Shumaker & Taylor,1983:119).
هیدالگو و هرناندز[۲۰]، نیز تعلق مکانی را پیوند عاطفی مثبت و مساعد، مابین یک فرد و یک مکان خاص، که مهمترین ویژگی این پیوند تمایل فرد به حفظ نزدیکی­اش با آن مکان خاص است، تعریف می­ کنند(Hidalgo & Hernandez,2001). در تعریفی که هیدالگو و هرناندز، شوماخر و تیلور از تعلق­مکانی ارائه می­ کنند، بیشتر بر بعد عاطفی(درگیری­های احساسی و وابستگی­های عاطفی) تاکید می­ورزند(میردامادی،۳۴:۱۳۹۱- ۳۵).
استدمن[۲۱]، تعلق مکانی را یک بُعد از کلیت حس­مکان و وابستگی عاطفی مثبت می­داند که بین فرد و مکان توسعه می­یابد(Stedman,2002:674). استدمن همانند شامای[۲۲] تعلق مکانی را یک مرحله از حس­مکان(که از بی ­تفاوتی نسبت به مکان تا فداکاری برای مکان تقسیم ­بندی می­ شود) می­داند(میردامادی،۳۴:۱۳۹۱- ۳۵).
مفهوم تعلق به مکان را به طور کلی می­توان مجموعه پیوندهای احساسی، شناختی و رفتاری میان انسان­ها و مکان زندگی­شان دانست که مبنای ادراک فرد و رابطه­اش با مکان را فراهم می ­آورد و چارچوب هویتی فرد و جامعه را شکل می­دهد. با پیوند بیش­تر فرد و مکان در گذر زمان، مکان به عنوان تامین­کننده نیازهای اساسی و امنیت برای فرد اهمیت ویژه­ای می­یابد، به گونه ­ای که فرد خود را جزئی از مکان و در پیوند با مکان تعریف می­ کند و در نهایت حس تعلق به مکان شکل می­گیرد.
۲-۲-۲ بررسی ابعاد حس­تعلق­مکانی
در تحقیق حاضر ابعاد حس تعلق مکانی با تاسی از مطالعات اسکنل و گیفورد[۲۳] در سال ۲۰۱۰ مشخص گردید، این دو محقق با مطالعه تعلق مکانی و با تمرکز بر مرور و بازنگری تعاریف ارائه شده به ابعاد سه گانه تعلق مکانی(عاطفی, شناختی، رفتاری) پرداخته­اند. به اعتقاد اسکنل و گیفورد سه بُعد ارائه شده به دلیل شمول تمامی معانی ارائه شده از تعلق مکانی، می ­تواند در حوزه تحقیقات تجربی و تئوریک مورد استفاده قرار گیرد. آنها تاکید می­ کنند که رشد هر یک از این ابعاد سه گانه در نهایت محققان را به درک و رسیدن به تعریفی جامع­تر از تعلق مکانی کمک خواهد کرد (Scannell & Gifford,2010:2).
سه بُعد مختلف تعلق به مکان همانطور که پیش­تر مطرح شد, تعلق عاطفی، رفتاری و شناختی است(Scannell & Gifford,2010:3) که در زیر به آن پرداخته می­ شود:
بُعد عاطفی: رابطه مردم- مکان بی شک رابطه­ای احساسی با یک مکان خاص است. به اعتقاد توآن[۲۴] احساس جنبه بسیار مهمی است که به وسیله آن مردم به مکان­هایشان معنا می­بخشند (Casakin & Kreitler,2008:81). این نوع از جذبه مکان انگیزه حضور و گذراندن وقت در آن بوده و بر پیوند­های حسی فرد با یک مکان خاص تکیه دارد(Warzecha & Lima,2001:32). یکی از شواهدی که مؤید تاثیر احساس در شکل­ گیری تعلق مکانی است در ادبیات مربوط به لامکانی، مربوط به زمانی که اشخاص به دلایلی همچون بلایای طبیعی، جنگ، مهاجرت و یا انقلاب مجبور به ترک مکان شوند، ریشه دارد. این امر در تحقیقات فرید[۲۵] در سال ۱۹۹۳ بر روی پروژه توسعه مجدد ناحیه وستند[۲۶] در شهر بوستون نیز مشاهده شده است. تحقیقات او نشان داده که این طرح توسعه محلی، منجر به از دست رفتن آشنایی ساکنان با ساختار کالبدی و محیط اجتماعی آن شده، در نهایت ساکنان را مجبور به ترک آن محله کرده و نشانه­ های حزن و اندوه نیز در آنان دیده شده است. فرید نتیجه گرفت که غم و حزن می ­تواند محصول از دست دادن یک مکان مهم نیز باشد (Scannell & Gifford,2010:3). بنابراین یکی از علائم شکل­ گیری تعلق مکانی، حزن و اندوه ناشی از جدایی از موضوع مورد تعلق (مکان) و جست و جوی آن در هنگام جدایی است.
بُعد شناختی: شناخت، جزء دیگر تعلق مکانی است. خاطرات، اعتقادات، معانی و دانشی که افراد نسبت به مکان­های شاخص دارند، آن مکان­ها را برایشان مهم می­ کند. از طریق خاطرات، مردم برای مکان­ها معنا خلق کرده و آن را با تعریفی که از “خود” دارند مرتبط و با مکان زندگی­شان پیوند برقرار می­ کنند. مکانی که قابلیت خاطره ساختن برای مردم را داشته باشد، باعث افزایش تعلق مکانی در مردم می­ شود. افراد در ابتدا طرح­واره­ای از مکان شامل جنبه­ های عمومی آن در ذهن خود می­سازند. شناختن و نظام­دهی اطلاعات مکان، لازمه تعلق است و زمانی رخ می­دهد که افراد بین خود و مکان شباهت­هایی دریابند، بدین معنا که فرد در مواجه با مکان­های جدید به دنبال شناسایی عناصری است که پیش­تر در فرایند تعلق و دلبستگی به یک مکان خاص آنها را به عنوان الگوی ادراکی در ذهن خود طبقه ­بندی کرده است. در صورتیکه ویژگی­های این محیط جدید و تعریفی که از “خود” در این مکان در فرد متبلور می­ شود، مطابق و مشابه با الگوهای پیشین در فرایند تعلق به مکان­های شاخص باشد، تعلق به مکان جدید نیز شکل خواهد گرفت (Scannell & Gifford,2010:3).
بُعد رفتاری: “توقعات انسان­ها از یک مکان، خود برآیند الگوی رفتاری است که در آن مکان متدوال است و بر رفتار فرد در آن مکان و در پیوند با دیگر الگوهای رفتاری آنجا تاثیر می­ گذارد”. از سوی دیگر کانتر تفاوت میان انسان­ها را ناشی از تفاوت میان چگونگی تعامل آنان با محیطشان می­داند(Canter,1971).”چگونگی رفتار، تحت تاثیر محیط تجربه شده است و هم به تجربه­ فرد در گذشته وابسته است و هم به محیط تجربه شده”(تریب[۲۷] به نقل از پاکزاد،۱۳۹:۱۳۸۸). از نظر هیدالگو و هرناندز، اولین مشخصه­ی­ رفتاری تعلق، تمایل به نزدیکی در موضوع تعلق (مکان) است (Hidalgo & Hernandez,2001:274) که منجر به اقامت طولانی مدت در فضا می­گردد. تمایل شدید افراد در غربت برای برگشتن نیز ناشی از این خصیصه است(بشارت و دیگران،۱۳۸۵). در صورتی که افراد مجبور به ترک مکان گردند، مکان­هایی را انتخاب می­نمایند که بیشترین شباهت را به محدوده سابق زندگیِ آنان داشته باشد(Scannell & Gifford,2010:4).
۳-۲-۲ نظریه­ های حس­تعلق­مکانی
مطالعات بسیاری در مورد شناخت حس تعلق مکانی و ارتباط آن با جنبه­ های مختلف زندگی اجتماعی صورت گرفته است و صاحبنظران از منظرهای گوناگونی به تبیین و شناخت این حس و نقش آن در زندگی اجتماعی پرداخته­اند. به طور کلی این مقوله از دو حیث روانشناسانه و جامعه شناسانه قابل بررسی است. در حوزه روانشناسی دیدگاه­ های روا­نشناسان محیطی مورد توجه قرار خواهد گرفت و در حوزه جامعه ­شناسی دیدگاه­ های پدیدارشناسان مطمح نظر خواهد بود.
۱-۳-۲-۲ رویکرد روانشناختی(روانشناسی­محیطی)
در بین گرایشات مختلف علم روانشناسی, مقوله حس­مکان در زمره دغدغه­ های روانشناسان محیطی است. در این رویکرد مکان بخشی از محیط جغرافیایی است که ویژگی ذهنی و معنایی در خود نهان دارد. در این ایده مکان به عنوان “برآیندی از نیروهای متنوع اجتماعی، روانشناختی و سیاسی که در لحظه­ خاصی از زمان بر آن تاثیر می­گذارند، تلقی شده است”(پرتوی،۴۲:۱۳۸۲).
از این دیدگاه انسان­ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. این تجربیات از طریق تعامل صمیمی و نوعی همذات­پنداری با مکانی که در آن سکونت دارند قابل تحقق است، این تعامل صمیمی و همذات­پنداری روحی، حس­مکان نامیده می­ شود و “حس مکان کاتالیزوری است که باعث تبدیل شدن یک محیط به یک مکان می­گردد”(فلاحت،۳۹:۱۳۸۵).
از نظر بسیاری از روانشناسان، حس­مکان به ساختار یا عامل سازنده عاطفه و محبت به مکان گفته می­ شود(Arefi,1999:179-195). در این صورت حس­مکان تنها به معنای یک حس، عاطفه یا هرگونه رابطه با مکان خاص نیست، بلکه نظام یا ساختاری شناختی است که فرد با آن به موضوعات، اشخاص، اشیاء و مفاهیم یک مکان احساس و تعلق پیدا می­ کند(فلاحت،۶۰:۱۳۸۵- ۶۲). در روانشناسی­محیطی، تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد یا جمع با یک محیط اطلاق می­ شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکانی رابطه هویتی فرد با محیط اجتماعی است و سطحی فراتر از حس­مکان به شمار می ­آید(Low & Altman,1992).
۱-۱-۳-۲-۲ فریتز استیل[۲۸]
از آنجایی که فریتز استیل تعلق مکانی را بر پایه­ حس­مکان می­داند، حس­مکان را تجربه­ای چون هیجان و انبساط خاطر در یک قرارگاه رفتاری خاص معرفی می­ کند و معتقد است که این روح مکان یا شخصیت فضا است که این احساسات خاص را برمی­انگیزد. وی بیان می­ کند که حس­مکان نسبی است و تاثیر هر محیط بستگی به نحوه ارتباط انسان با آن محیط دارد. او نسبی بودن حس مکان را اینگونه شرح می­دهد(Steele,1981):
رابطه انسان و مکان تعاملی است، یعنی مردم چیزهای مثبت یا منفی را به محیط می­ دهند و سپس از آن می­گیرند. بنابراین چگونگی فعالیت­های مردم در کیفیت تاثیر محیط بر آنها اثرگذار است.
تصور مکان نه فقط کالبدی، بلکه روانی یا تعاملی است و حس­مکان به عنوان یک تجربه از ترکیب یک مکان- رفتار و آنچه انسان به آن می­دهد، به وجود می ­آید. به بیان دیگر برخی از چیزهایی که انسان در مکان ایجاد می­ کند، بدون او و مستقل از او به وجود نمی­آیند.
برخی از فضاها آن چنان روح مکان قویی دارند که بر انسان­های مختلف تاثیرات مشابه می­گذارند.
در حوزه روانشناسی، فریتز استیل بر این باور است که روح مکان ترکیب ویژگی­هایی است که به یک موقعیت مکانی، شخصیت خاص می­دهد(Steele,1981 به نقل از Cross,2001). از نظر استیل مهم­ترین عوامل کالبدی مؤثر در ادراک و حس­مکان، اندازه مکان، درجه محصوریت، تضاد، مقیاس، تناسب، فاصله، بافت، رنگ، بو، صدا و تنوع بصری است(Steele,1981:89). او همچنین خصوصیاتی نظیر هویت، تاریخ، تخیل و توهم، راز و رمز، شگفتی، امنیت، سرزندگی و خاطره را موجب برقراری رابطه متمرکز با مکان می­داند.
از نظر استیل تعلق به مکان سطحی بالاتر از حس­مکان است که به منظور بهره­مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ­ای می­یابد. تعلق به مکان که بر پایه حس­مکان به وجود می ­آید فراتر از آگاهی از استقرار در یک مکان است. این حس به پیوند فرد با مکان منجر شده و در آن انسان خود را جزئی از مکان می­داند و بر اساس تجربه ­های خود از نشانه­ها، معانی، عملکردها و شخصیت نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می­سازد و مکان برای او قابل احترام می­ شود (Steele,1981:44).
۲-۱-۳-۲-۲ ویلیامز[۲۹]
حس تعلق به مکان متاثر از وابستگی مکانی و مقوم هویت مکانی است. وابستگی مکانی (تعلق عملکردی)، اهمیت مکان را در فراهم کردن ویژگی­ها و موقعیت­هایی که اهداف خاص یا فعالیت­های خوشایند را تقویت می­ کند، ارائه می­نماید. هویت مکانی(تعلق عاطفی)، به اهمیت نمادین مکان به عنوان ظرفی برای ارتباطات و احساساتی که به زندگی معنا و هدف می­دهد، اشاره دارد (Williams,2003:831).
همچنین هویت مکانی به عنوان جزئی از هویت شخصی توصیف شده است که عزت­­نفس را افزایش می­دهد، احساس تعلق به جامعه خود را افزایش می­دهد و جزء مهمی از ارتباطات بین سیاست­ها و ارزش­های محیطی است. بعضی محققین اعتقاد دارند که تاریخ تکرار دیدار از یک مکان به واسطه­ وابستگی مکانی به آنجا ممکن است به مرور زمان به هویت مکانی منجر شود. همچنین هویت مکانی، لزوماً نتیجه مستقیم هر تجربه ویژه و خاص از مکان نیست و شامل تعلقی روانی به مکان است که میل به گسترش بیش از وقت مشخص و معین دارد(Williams,2003:831).
تعلق مکانی زمانی عمیق می­ شود که مکان به طور کامل توسط استفاده­کنندگان احساس شده و قادر باشد نیازهای عملکردی استفاده­کنندگان را برطرف کند، همچنین متناسب با اهداف رفتاری استفاده­کنندگان طراحی شده باشد(Williams,1995:85).
۳-۱-۳-۲-۲ شامای[۳۰]
شامای حس تعلق به مکان را به عنوان مرحله­ ای از حس­مکان در نظر می­گیرد. به زعم وی حس­مکان سه مرحله اصلی(وابستگی به مکان، تعلق به مکان و تعهد به مکان) دارد که در قالب هفت سطح مطرح می­ شود: ۱) بی ­تفاوتی نسبت به مکان ۲) آگاهی از قرارگیری در یک مکان ۳) تعلق به مکان ۴) دلبستگی به مکان ۵) یکی شدن با اهداف مکان ۶) حضور در مکان ۷) فداکاری برای مکان. دو سطح اولیه مورد اشاره وی، عمدتاً سطوح ادراکی و شناختی فرد نسبت به مکان و سطح سه به بعد، ابعاد احساسی فرد نسبت به مکان را شامل می­ شود. این سطوح از حس­مکان، کاربرد فرایند حس­مکان را به ترتیب زیر نشان می­ دهند(با تاکید بر این موضوع که شامای تعلق مکانی را یک مرحله از حس­مکان می­داند)(Shamai,1991:65):
“بی ­تفاوتی نسبت به مکان”
“آگاهی از قرارگیری در یک مکان”: فرد می­داند که در یک مکان متمایز زندگی می­ کند و نمادهای آن مکان را تشخیص می­دهد، ولی هیچ احساسی که او را به مکان متصل کند وجود ندارد.
“تعلق به مکان”: در این سطح فرد نه تنها از نام و نمادهای مکان آگاه است، بلکه با مکان احساس بودن و تقدیر مشترک داشتن نیز دارد، در این حالت نمادهای مکان محترم و آنچه برای مکان رخ می­دهد، برای فرد نیز مهم است.
“دلبستگی به مکان”: در این سطح فرد ارتباط عاطفی پیچیده با مکان دارد. مکان برای او معنا دارد و مکان محور فردیت است و تجارب جمعی و هویت فرد در ترکیب با معانی و نمادها به مکان شخصیت می­دهد، در این حالت بر منحصر به فرد بودن مکان و تفاوت آن با دیگر مکان­ها تاکید می­ شود.
“یکی شدن با اهداف مکان”: این سطح نشان دهنده درآمیختگی و پیوستگی فرد با نیازهای مکان است. در این حالت فرد اهداف مکان را تشخیص داده، با آنها منطبق شده و از آنها پیروی می­ کند. در فرد، شور، عشق، حمایت و ازخودگذشتگی نسبت به مکان وجود دارد.
“حضور در مکان”: به نقش فعال فرد در اجتماع که علت آن تعهد به مکان است، توجه دارد.
“فداکاری برای مکان”: بالاترین سطح حس­مکان است و فرد عمیق­ترین تعهد را نسبت به مکان دارد و فداکاری­های زیادی در جهت گرایشات، ارزش­ها، آزادی­ها و رفاه در موقعیت­های مختلف از خود نشان می­دهد. در این سطح آمادگی برای رهایی از علایق فردی و جمعی به خاطر علایق بزرگتر نسبت به مکان وجود دارد. در مقابل تمامی سطوح قبل که مبنای نظری داشتند، این سطح و سطح قبلی از رفتارهای واقعی افراد برداشت می­ شود. فرد معمولاً این سطح را به طور ضمنی با سرمایه ­گذاری منابعی مثل زمان، پول و… نشان می­دهد.
۴-۱-۳-۲-۲ لو و آلتمن[۳۱]
لو و آلتمن حس تعلق مکانی را از جنبه­ های روانشناسی و هویتی قابل تفسیر می­دانند، از منظر روانشناسی تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد با یک محیط یا یک فضای خاص اطلاق می­ شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکانی رابطه تعلقی و هویتی فرد با محیط اجتماعی است که در آن زندگی می­ کند. در واقع تعلق به مکان رابطه نمادین ایجاد شده توسط افراد با مکان است که معانی احساسی، عاطفی و فرهنگی مشترکی به یک فضای خاص می­دهد. تعلق به مکان مبنایی برای درک فرد و گروه نسبت به محیط است و معمولاً در محیطی فرهنگی به وجود می ­آید. بنابراین تعلق به مکان، چیزی بیش از تجربه عاطفی و شناختی بوده و باورهای فرهنگی مرتبط­کننده افراد به مکان را نیز شامل می­ شود(Altman & Low,1992).
فرهنگی بودن تعلق به مکان به معنای این است که در اکثر افراد تجزیه و تحلیل فضا به صورت نماد مشترک فرهنگی قابل تجربه است. در واقع افراد مکان­ها را به خصوصیات فرهنگی ربط می­ دهند، به گونه ­ای که یک مکان می ­تواند محرک تجربه انسان و یادآور مفاهیم و معانی فرهنگی باشد. در بسیاری از مکان­ها رابطه فرد و مکان از طریق تجربه صورت نمی­گیرد، تعلق مکانی به مکان­های اسطوره­ای تجربه نشده توسط انسان می ­تواند به صورت معانی اجتماعی و سیاسی درک شده قبلی ایجاد شود(Richardson,1963). مهم­ترین معنای تعلق به مکان، در تجربه رابطه نمادین فرد، گروه و مکان نهفته است که می ­تواند ضمن فرهنگی بودن از دیگر منابع اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی نیز معنا گرفته و تقویت شود(Altman & Low,1992).
از طرف دیگر لو شش نوع رابطه نمادین میان انسان و مکان را که منجر به شکل­ گیری تعلق مکانی می­ شود، در شش گونه به شرح زیر توصیف می­ کند(Altman & Low,1992):
رابطه شجره­شناختی با محیط: در این رابطه تعلق مکانی به واسطه رابطه انسان و محیط از طریق شناسایی تاریخی مکان، خانواده یا جامعه صورت می­گیرد و معمولاً در جوامع­سنتی که در آن رابطه ساکنین و محیط­شان در زمان­های طولانی برقرار بوده است، رخ می­دهد.
رابطه به واسطه از دست رفتن سرزمین: در این رابطه تعلق مکانی به واسطه از دست دادن مکان و تجدید خاطره با فرایند آفرینش مجدد مکان ایجاد می­گردد. در این ارتباط، مکان از بین رفته، متروکه یا غیرقابل دسترس شده است که با تجدید آفرینش آن تعلق جدیدی در انسان ایجاد می­ شود.
رابطه اقتصادی با زمین: در این رابطه تعلق مکانی به واسطه مالکیت یا میراث به وجود می ­آید. چون زمین عامل اقتصادی است، میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی فرد، اغلب به میزان مالکیت زمین بستگی دارد و تعلق به مکان در این گونه رابطه، فرد را به صورت اجتماعی، سیاسی و نه به صورت شجره­شناختی به مکان مرتبط می­ کند.
رابطه کیهان­شناختی: در این رابطه تعلق مکانی به واسطه تطابق میان اسطوره­ها و نمادها از طریق مناسبات مذهبی، معنوی یا اسطوره­شناسی به وجود می ­آید.
رابطه از طریق زیارت و شرکت در مراسم مذهبی: زیارت یک مکان، تمایل به دیدار دیگران و مشارکت در مراسم، نوع خاصی از تعلق مکانی است. معمولاً در زیارت تجربه مکان موقتی است ولی تعلق مکانی به دلیل اهمیت مذهبی، معنوی یا اجتماعی، سیاسی مکان مدت­های مدید دوام می­یابد. زیارت مستلزم تغییری در آهنگ حیات فرد و تجربه­­­ یک محیط جدید است و بدین سان باعث خلق یک همذات­پنداری و تعلق فرد به مکان می­ شود.
رابطه روایتی: در این رابطه فرد به واسطه افسانه­ها، داستان­ها و نامگذاری روی مکان با سرزمین و مکان آشنا می­ شود و پس از گذشت زمان به آن سرزمین احساس تعلق می­ کند. معمولًا هر سرزمینی در گذشته خود افسانه­ها و داستان­هایی دارد و فرد به واسطه آن حکایات به مکان تعلق پیدا می­ کند(معمولاً سرزمین­ها در گذشته داستانی داشته اند).
این تقسیم ­بندی کلی در برخی موارد شامل تقسیمات فرعی نیز می­ شود. فرهنگ­ها و مکان­ها به طور دقیق در این دسته­بندی جای نمی­گیرند. سه نوع اول بر مناسبات فامیلی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افراد با سرزمین و سه گونه دوم بر مبانی عقیدتی افراد تاکید دارند. تعلق مکانی از لحاظ فرهنگی، منعکس­کننده مؤلفه­ های اصلی حیات اجتماعی- فرهنگی است(فلاحت،۴۱:۱۳۸۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:05:00 ب.ظ ]




  • مهمترین ایرادی که بر این آمارها وارد است. مسأله «رقم سیاه»[۱۵۱]میباشد. همانطوری که آقای هانری لول برول[۱۵۲]مینویسد: «نخستین و مهمترین ایرادی که معلومات حاصل از آمار جزائی را مشکوک میکند فاصلهایست که میان شماره جرائمی که آمار نشان میدهد و جرائمی که واقعاً صورت پذیرفته است وجود دارد.» [۱۵۳] میدانیم که از لحاظ شناسایی جرائم، بزهکاری را به سه دسته: بزهکاری ظاهری، بزهکاری قانونی و بزهکاری حقیقی تقسیم میکنند.

آماری که بوسیله نیروی انتظامی و سایر ضابطین دادگستری بر اساس شکایت و اعلام جرمها تهیه میشود و هنوز در مرحله اثبات وقوع جرم نیست بزهکاری ظاهری نامیده میشود. [۱۵۴]
منظور از بزهکاری قانونی، مجموعه احکام محکومیت صادره از سوی دادگاهها میباشد. و بالاخره بزهکاری حقیقی مجموع جرائمی است که حقیقتاً و عملاً به وقوع پیوسته است. فاصله بین بزهکاری حقیقی و بزهکاری ظاهری را «رقم سیاه» میگویند. به عبارت دیگر ، بسیاری از جرائم نه به وسیله پلیس کشف میشوند ونه به وسیله شهروندان گزارش میشوند، این قسمت از بزهکاری ناشناخته «رقم سیاه» خوانده میشود. [۱۵۵]
اگر چه «کتله» (۱۸۷۴ – ۱۷۹۶) که پیشگام تجزیه و تحلیل آمارهای جنایی فرانسه در دهه های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ بود، عقیده داشت که فاصله بین بزهکاری حقیقی و ظاهری ثابت است، اما امروزه اکثر جرم شناسان بر این عقیدهاند که رقم سیاه بر حسب زمان و مکان متغیر بوده، تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار میگیرد. به طور کلی دو رشته از عوامل بر میزان رقم سیاه تأثیر میگذارد:
۱) عواملی که برگزارش جرم به پلیس از سوی مردم اثر میگذارد، از قبیل نحوه نگرش آنان نسبت به مجرم، واقعه مجرمانه، احتمال اقدام مقتضی از سوی پلیس و نگرش آنان نسبت به پلیس.
۲) عواملی که بر ثبت جرم توسط پلیس تأثیر میگذارد از قبیل منابع محدود آنان و تصورات قالبی[۱۵۶] آنها در خصوص آنچه که باید به عنوان جرم و مجرم شناخته شود (کار گزینشی پلیس)[۱۵۷]

  • از دیگر معایب آمارهای جنایی نادرستی این آمارهاست، به عبارت دیگر نه تنها قسمت عمده جرائم ارتکابی در این آمارها منعکس نمیشوند بلکه خود آمارهای ارائه شده نیز به صورت صد درصد قابل اعتماد نیستند. نادرستی آمارهای جنایی مکررا مشاهده شده است. این نادرستیها از عوامل مختلفی سرچشمه میگیرند از جمله:

۱) خطاهای غیر عمدی: بخشی از این خطاها مربوط به محاسبه جرائم میباشد (خطاهای ذهنی) و بخشی دیگر مربوط به مرحله انتشار آمارها میباشد (خطاهای مادی).

  • تزویر : در نتیجه این عمل عمدی، آمارهای جنایی دستاویز مبارزات سیاسی مهم در کشورهای غربی شده است. ظاهراً آنچه که در واشنگتن دی – سی بعد از ۱۹۶۸ اتفاق افتاده همین است که پلیس در طبقه بندی برخی از جرائم کاهش بزهکاری را نشان داده تا بتواند ثابت کند که اقدامات اتخاذ شده توسط مدیریت اجرای آقای نیکسون، رئیس جمهور آمریکا مؤثر بوده است.[۱۵۸]

ج) مسأله دیگری که وجود دارد این است که آمارهای جنایی سنتی برای تمام جرائم مورد محاسبه، (هر قدر که مهم باشند) به یک میزان ارزش قائل است و این امر شدیداً قابل انتقاد است. [۱۵۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به رغم این معایب که بعضی از آنها چاره ناپذیر و قسمت دیگر قابل اصلاح است آمار جزائی یکی از عواملی است که برای پی بردن به «کنش جنایی» در درجه اول اهمیت قرار دارد چرا که قادر است تا حدود زیادی جرائم ارتکابی در یک جامعه را نمایان سازد و یا نشان دادن اینکه چه جرمهایی بیشتر اتفاق میافتد محققان را به ارائه پیشنهادهای مناسب با آنها وادارد. [۱۶۰]
گفتار دوم: تکنیکهای جدید سنجش بزهکاری
از حدود دهه ۱۹۶۰ به منظور اصلاح نارسائیهای آمارهای جنایی سنتی ، شیوه های جدیدی در زمینه بررسی بزهکاری متداول گردیدهاند که مهمترین آنها عبارتند از :
۱- تحقیقات مبتنی بر اقرار بزهکاران خودمعرف[۱۶۱]
۲- تحقیقات از بزهدیدگان[۱۶۲]
بند اول: تحقیقات مبتنی بر اقرار بزهکاران خودمعرف
مشکلات پیوندخورده با آمارهای رسمی، بسیاری از جرمشناسان را به این سمت سوق داده که به منظور سنجش گسترۀ واقعی بزهکاری، در جستجوی منابعی برای جایگزینی این آمارها باشند. بعلاوه آمارهای رسمی دربارۀ شخصیت، نگرش و رفتار مجرمان واقعی چیز زیادی نمیگوید، بنابراین جرم شناسان به فکر یافتن منابع دیگری برای تکمیل و توسعۀ داده های رسمی افتادهاند.
یکی از شیوههایی که معمولاً بعنوان جانشین آمارهای رسمی مورد استفاده قرار میگیرد عبارتست از «تحقیق از افراد خود معرف».
تحقیقات از بزهکاران خود معرف بدین منظور طراحی شده است که به مباشرین جرائم اجازه داده شود تا دربارۀ قانون شکنیهایشان اطلاعاتی را در اختیار ما قرار دهند.
این تحقیقات اشکال زیادی دارند. مثلاً جرم شناس میتواند با افرادی که بوسیله پلیس دستگیر شدهاند و یا حتی با افراد زندانی ملاقات کند و با آنها دربارۀ فعالیتهای غیر قانونیشان تبادل نظر کند. هم چنین میتوان از طریق تلفن با افراد موضوع تحقیق در منزلشان تماس گرفت و سپس فرم تحقیق را برایشان پست کرد. میتوان نام افراد موضوع تحقیق را درخواست کرد اما معمولاً این افراد بینام باقی میمانند. [۱۶۳]
تحقیقات از بزهکاران خود معرف دارای فواید بسیاری میباشد. این تحقیقات بعنوان ساز و کاری برای رسیدن به «ارقام سیاه بزهکاری» در نظر گرفته میشوند؛ ارقامی که در آمارهای رسمی محاسبه نشدهاند. ازآنجایی که این تحقیقات اکثراً شامل سؤالاتی برای بررسی طرز نگرش، ارزشها، ویژگیهای فردی و رفتار افراد موضوع تحقیق میباشند، اطلاعات حاصله از آنها میتواند برای اهداف مختلفی مفید باشد، همچون آزمایش تئوریها، سنجش طرز نگرش نسبت به جرم و بررسی ارتباط میان جرم و متغیرهای مهم اجتماعی همچون روابط خانوادگی، وضعیت تحصیلی و درآمد.
این تحقیقات میتوانند برای تخمین تعداد مجرمینی که برای پلیس ناشناختهاند و کسانی که هرگز در آمارهای رسمی بزهکاری به حساب نیامدهاند مفید باشد. با توجه به اینکه جرم شناسان معتقدند که طبقه اجتماعی، جنسیت و تمایلات نژادی بر نظام عدالت کیفری تأثیر میگذارد، تحقیقات از افراد خود معرف اجازه ارزیابی توزیع رفتار مجرمانه بر اساس نژاد، طبقه اجتماعی و جنسیت را میدهد. مثلاً چنانچه تحقیقات نشان دهد که سیاه پوستان و سفیدپوستان مقدار یکسانی از جرم را گزارش دادهاند اما داده های رسمی نشان میدهد که سیاه پوستان بیشتر از سفیدپوستان دستگیر شدهاند وممکن است بتوان گفت که تمایلات نژادی در اینجا مؤثر بوده است. بطور خلاصه تحقیقات از بزهکاران خود معرف میتواند اطلاعات زیادی درباره مجرمین ارائه دهد که در آمارهای رسمی یافت نمیشود.[۱۶۴] به هر حال این تحقیقات عیب بزرگی دارد و آن این است که فقط یک وسیله ارزیابی بسیار مبهم از رقم سیاه محسوب میشود، زیرا تحقیقاتی که تاکنون انجام گرفته هرگز بر روی نمونههایی از جمعیت که بقدر کافی معرف نمایندگی باشند به عمل نیامده است. [۱۶۵]
بند دوم: تحقیقات از بزهدیدگان
تحقیقات مبتنی بر اظهارات بزهدیدگان عبارت است از بررسیهایی که معمولاً در مورد گروه های معرف کل جمعیت صورت میگیرد و از آنان درباره جرائمی سوال میشود که اشخاص مزبور قربانی آن بودهاند. اینگونه مطالعات دیرتر از «تحقیقات از افراد خودمعرف» و برای نخستین بار در سال ۱۹۶۷ در آمریکا مطرح گردید و مورد استفاده واقع شد. در انگلستان یکی از معروفترین بررسیهای اولیه در خصوص بزهدیدگان در سال ۱۹۷۳ توسط «ریچارد اسپارکس[۱۶۶]»، جرمشناس معروف انگلیسی، و همکارانش انجام شد که در سال ۱۹۷۷، تحت عنوان «تحقیق پیرامون بزهدیدگان» منتشر گردید.[۱۶۷]
هدف اصلی این تحقیقات نیز مانند تحقیقات پیشین تعیین میزان رقم سیاه میباشد. هم چنین میتواند نشان دهد که کدامیک از گروه های اجتماعی بیش از بقیه در معرض انواع مختلف جرائماند. البته دارای معایبی نیز میباشند از قبیل اینکه فقط میتوان از تبهکاری بوسیله بزهدیدگانی که قابل شناسایی هستند اطلاع یافت.
در پایان این بحث، ذکر یک مطلب ضروری به نظر میرسد و آن اینکه از آنجایی که استفاده از تکنیکهای جدید بررسی بزهکاری مستلزم صرف وقت طولانی و امکانات و بودجه زیاد میباشد ناچاراً در پایان نامۀ حاضر از شیوه های سنتی سنجش بزهکاری (یعنی آمارهای جنایی شامل آمارهای نیروی انتظامی و دادگستری) ، مطالعه پروندههای قضائی و نیز مصاحبه با زندانیان بهره جستهایم.
فصل دوم: دیدگاه های جرم شناختی در زمینه جرائم خشونت آمیز
بدیهی است که انجام هر مطالعه میدانی مستلزم یک رشته مطالعات نظری است، چرا که بدون شناختن دقیق موضوع مورد مطالعه (از جمیع جهات) و آگاهی از تحقیقات و تئوریهای موجود در این زمینه، نه تنها در گردآوری اطلاعات مورد نیاز با مشکل مواجه خواهیم شد (به علت نشناختن اولویتها) بلکه ممکن است در مرحله تحلیل داده ها و نظریه سازی نیز دچار اشتباه شده و راه را به خطا بپیماییم. بیتردید جرائم خشونتآمیز نیز که موضوع پایان نامه حاضر میباشد، نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد.
مطالعات نظری در خصوص دیدگاه های جرم شناختی در دو بعد میتواند انجام گیرد :

  • تئوریهایی که جرمشناسان در طی سالیان متمادی (از بدو پیدایش جرم شناسی تا به حال) در خصوص بزهکاری و علل آن ارائه کردهاند و هر یک در برهۀ زمانی خاصی نظرات را به سوی خود جلب کرده اند.
  • بررسی خودِ مسائلی که جرم شناسان، آنها را به عنوان عوامل بزهکاری مطرح کرده و مورد توجه قرار دادهاند.

البته همچنانکه از عنوان بخش نیز بر میآید، آنچه که در بخش مطالعات نظری مورد بررسی قرار میگیرد، فقط بند ۱ میباشد و در خصوص بررسی عوامل بزهکاری سعی شده است که در قسمتهای مختلف بخش دوم و در موارد لزوم به صورت مختصر و گذرا مورد اشاره قرار گیرد.
از زمانی که سزار لومبروزو کتاب معروف خود را با عنوان «انسان جنایتکار[۱۶۸]» به رشته تحریر در آورد و در این کتاب به تجزیه و تحلیل علل ارتکاب جرم پرداخت ، تا به امروز تلاش جرم شناسان و جامعه شناسان علاقمند به مسائل مربوط به جرم در جهت کشف این مطلب بوده که چرا یک فرد مرتکب جرم میگردد و اصولاً چه عواملی موجب بزهکاری میشود. در این میان هر یک از این دانشمندان عامل یا عواملی را به عنوان علت بزهکاری مورد توجه قرار دادهاند. برخیها مانند لومبروزو بیشتر به علل فردی و شخصی توجه نمودهاند و عدهای دیگر همچون امیل دورکیم، الکساندر لاکاسانی و تورستن سلین توجه خود را عمدتاً بر روی عوامل اجتماعی و فرهنگی متمرکز نمودهاند. بدیهی است که هر یک از این تئوریها و دیدگاه ها میتواند نمایانگر پارهای از عوامل بزهکاری باشد، مع الوصف نمیتوان هیچ یک از آنها را به عنوان یک تئوری جامع و مانع که بیانگر کلیه علل بزهکاری بوده و در مورد تمام جرائم صادق باشد، در نظر گرفت.
از سوی دیگر باید توجه داشت که طی دهه های اخیر تئوریهای جدیدی در زمینه جرم و بزهکاری ابراز شده که تحت عنوان «جرم شناسی نوین» یا «جرم شناسی واکنش اجتماعی» معروف گردیده است. طرفداران جرم شناسی نوین ضمن رد نظریات متعلق به جرم شناسی کلاسیک – که به دنبال کشف این مسأله است که چرا یک فرد دست به ارتکاب جرم میزند – اعلام میدارند که اساساً جرم محصول واکنش اجتماعی است، اینکه یک عمل جرم شناخته میشود به این دلیل است که جامعه در برابر آن واکنش منفی نشان میدهد و واکنش جامعه نیز بر حسب زمان و مکان متفاوت است، بنابراین مفاهیم جرم و بزهکاری مفاهیمی نسبی هستند و همانگونه که «هاوارد بکر[۱۶۹]» میگوید: «انحراف کیفیت عمل ارتکابی شخص نیست بلکه بهتر است گفته شود که نتیجه اجرای قوانین و ضمانت اجراها بوسیله دیگران دربارۀ متخلف میباشد رفتار انحرافی رفتاریست که مردم بدانگونه برچسب میزنند.» [۱۷۰]
بنابراین فصل حاضر را میتوان به دو مبحث تقسیم کرد: دیدگاه های متعلق به جرمشناسی کلاسیک و تئوریهای مربوط به جرم شناسی نوین.
مبحث اول : دیدگاه های جرم شناسی کلاسیک
در این مبحث سعی ما بر آن است که برخی از تئوریهای عمده جرمشناسی کلاسیک را به صورت خلاصه و گذرا مورد بررسی قرار دهیم و از آنجایی که لومبروزو نخستین کسی بود که به صورت علمی به بررسی بزهکاری پرداخت ابتدا به بیان دیدگاه ها و عقاید این دانشمند برجسته میپردازیم:
گفتار اول : تئوری «تیپ جنایی» لومبروزو [۱۷۱] (۱۹۰۹-۱۸۳۵)
سزار لومبروزو در روز ششم نوامبر ۱۸۳۵ در ایتالیا و در یک خانواده کلیمی به دنیا آمد. از آنجایی که خانواده او بسیار فقیر بودند سزار تصمیم گرفت که دنبال رشته پردرآمدی برود تا ناکامیهای گذشته و حال خود را جبران کند. در نتیجه راه دانشکده پزشکی را در پیش گرفت و در رشته روان پزشکی تخصص گرفت و در سال ۱۸۷۶ به عنوان استاد پزشکی قانونی دانشگاه تورین انتخاب گردید. در همان سال لومبروزو موفق به انتشار اثر معروف خود «انسان جنایتکار» گردید؛ کتابی که وی را به اوج شهرت رسانید.
لومبروزو در این کتاب اعلام کرد که بزهکاران از لحاظ زیستشناختی به یک مرحله تکاملی پایین-تر بازگشت نمودهاند و منش اجداد وحشی و جنایتکار در آنان ظهور کرده است (آتاویسم) [۱۷۲] و نسبت به همتایان خود که مرتکب جرمی نشدهاند، ابتداییترند و کمتر تکامل یافتهاند. لومبروزو در ارائه این نظریه به نحو بارزی تحت تأثیر تئوری «تکامل» داروین قرار داشت؛[۱۷۳] این تئوری در کتابی که در سال ۱۸۵۹ منتشر گردید از سوی داروین عنوان شده بود. داروین دلایلی را ارائه کرده بود که نشان میداد انسانها نوع کلی مخلوقات بازمانده از حیوانات هستند با این تفاوت که متکاملتر و پیشرفتهاند‏‎. به اعتقاد وی اجداد انسانهای مدرن خیلی تکامل یافته نبودهاند و بخشی از زنجیر پیوستهای محسوب میشوند که انسانها را به ابتداییترین اشکال زندگی وصل میکند.[۱۷۴] حتی این نظریه که برخی افراد ممکن است به مرحله تکاملی پایینتری صعود کرده باشند اولین بار توسط داروین ارائه گردید آنجا که نوشت:
«همراه بشریت برخی از بدترین سرشتها وجود دارد که گاهی از اوقات بدون هیچ گونه دلیل قابل شناسایی در خانواده ها آشکار میگردد و شاید بازگشت به وضعیت ابتدایی باشد که ما در طول نسلهای فراوان هنوز از آن رها نشدهایم.»[۱۷۵]
لومبروزو به هنگام کالبد شکافی یک راهزن به نام «ویللا»[۱۷۶] که از جنوب ایتالیا آمده بود به اطلاعات تازهای دست یافت. وی به هنگام باز کردن جمجمه این سارق متوجه شد که در قسمت پشت جمجمه او حفرهای وجود دارد که شبیه مهرهداران پست به ویژه جوندگان است. این اتفاق لومبروزو را متوجه این امر نمود که ممکن است تبهکاری ناشی از بروز و ظهور منشهای مردان اولیه و حیوانات پست باشد[۱۷۷] و موجب گردید که وی کالبد شکافیها را بر روی ۶۶ مجرم دیگر ادامه دهد. در نتیجه این کالبدشکافیها لومبروزو متوجه گردید که این افراد دارای شمار قابل توجهی از خصیصههای مشابه انسانهای اولیهاند. وی هم چنین ۸۳۲ مجرم زنده مرد و زن، ۳۹۰ سرباز ایتالیایی ناکرده بزه و ۹۰ بیمار روانی را مورد بررسی قرار داد و حتی درباره کودکان دبستانی نیز به تفحص پرداخت و نتایج این مطالعات را در کتاب خود با عنوان «انسان جنایتکار» ارائه کرد.
بنابراین لومبروزو معتقد به وجود یک نوع تیپ جنائی و یا به عبارت دیگر «جانی بالفطره» است و برای تمایز آن از مردم عادی ویژگیهایی را بر میشمرد از جمله : نگاه سبعانه و تند، تبسم بیشرمانه، وجود انحرافاتی در اندازه و شکل سر‏ لبهای گوشتالو‏ دندانهای نابهنجار‏، گونه های برجسته، انگشتان اضافی دست یا پا ، لبهای نازک، موی زیاد و فک حجیم. [۱۷۸]
البته لازم به ذکر است که لومبروزو برای هر دسته از مجرمان به صورت جداگانه ویژگیهایی را برشمرده است. به عنوان نمونه، وی سارقین را چنین توصیف میکند: تحریک چهره و دستها – چشمان کوچک و مضطرب و همیشه در حرکت – ابروان پرپشت و افتاده – بینی پهن – صورت کم مو – موهای بدن کم و کوتاه – پیشانی تنگ و خیلی مایل – جمجمه بدشکل و اغلب بیتقارن و اندام ظریف. و یا در توصیف قاتلان این مشخصات را برمیشمرد:
قاتلان عادی نگاهی سرد و بیروح و ثابت و گاهی خونخوار دارند بینی آنان غالباً عقابی یا منحنی مانند منقار پرندگان گوشتخوار شکاری و همیشه بزرگ است؛ فکها حجیم و قوی، گونه ها پهن، گوشها دراز، موها انبوه و تیره رنگ بوده و ریش در اغلب موارد اندک است: دندانهای انباب آنان خیلی رشد کرده، لبها خیلی ظریف، جمجمه بدشکل و اغلب بیتقارن، جثه بزرگ و کشیده و قوی و سطح بدن آنان نمایشگاهی از خالکوبی است. [۱۷۹]
هر چند افکار و نظریات لومبروزو در آن روزگار همانند بمبی در اروپا منفجر شد و توجه همگان را به خود معطوف داشت اما با این همه به تدریج با اعتراض شدید برخی دانشمندان و نظریه پردازان علوم جنایی و مسائل اجتماعی مواجه شد. از جمله امیل دورکیم، جامعه شناس برجسته فرانسوی، ضمن مخالفت با دیدگاه های لومبروزو به ارائه نظریهای پرداخت که به موجب آن ریشه های بزهکاری را باید در ساختار اجتماعی – فرهنگی یک جامعه جستجو کرد و نه در ناهنجاریهای بیولوژیکی و انتقال بزهکاری از اجداد به احفاد. [۱۸۰] (این نظریه در صفحات بعدی مورد بررسی قرار گرفته است) . هم چنین لاکاسانی ، بنیانگذار مکتب محیط اجتماعی، با بیان این مطلب که «هر جامعهای سزاوار مجرمینی است که خود میپروراند» و با تأکید بر نقش محیط اجتماعی در تکوین شخصیت بزهکار، به رد نظریه «تیپ جنایی» لومبروزو پرداخت. [۱۸۱]
علاوه بر اینها «چارلز گورینگ»[۱۸۲] ‏ محقق انگلیسی ، با انجام پژوهشی که نتایج آن به سال ۱۹۱۳ منتشر گردید ثابت کرد که صفات مشخصهای که لومبروزو برای مجرمین ذکر کرده بود صحیح نیستند. گورینگ در مقایسه زندانیان با افسران و مهندسان سلطنتی چنین ناهنجاریهایی را – که بنا بر ادعای لومبروزو مجرمان در مقایسه با مردم عادی از خود نشان میدهند – نیافت. زندانیان هیچ گونه نشانه اختصاصی اضافی نسبت به مهندسان سلطنتی نداشتند. گورینگ هم چنین خصیصههای دیگری همانند رنگ چشمان و چپ دستی را مقایسه نمود و نتیجه گرفت که میان یک نوع از مجرمان با نوع دیگر هیچ گونه تفاوت معناداری وجود ندارد. [۱۸۳]
با وجود این انتقادها، نام لومبروزو تا ابد یادآور نقش مهم او در گسترش تفکر جرمشناختی خواهد بود، چرا که وی اولین کسی بود که به بررسی علمی بزهکاری پرداخت و هم چنین برای نخستین بار نظرات را به سوی «مجرم» جلب نمود، زیرا تا آن زمان تمامی بحثها پیرامون «جرم» بود و شخص «مجرم» کمتر مورد توجه قرار گرفته بود؛ همانطوری که سلین به خوبی گفته است: «هر دانشمندی که موفق شود صدها نفر از دانشجویان را به جست و جوی حقیقت سوق دهد و نظریاتش پس از نیم قرن دارای اعتبار باشد سزاوار جایگاهی رفیع در تاریخ اندیشه خواهد بود.» [۱۸۴]
گفتار دوم: مکتب محیط اجتماعی «لاکاسانی »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:05:00 ب.ظ ]