کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



به این ترتیب بارصوما از آن گونه شخصیت هایی است که هر چند بسیار مورد بد گویی و انتقاد گرفته است، اما عملاٌ از روش و سنت وی تبعیت شده و اهداف او جامه ی عمل پوشیده است. از بارصوما آثار اندکی بر جای مانده است. شش نامه ی وی به آکاسیوس در مجموعۀ احکام شوراهای شرقی چاپ شابو محفوظ مانده است. [۱۰۸]
پیدا شدن کلیسای ایرانی به گسترش مسیحیت در ایران امکان بیشتری داد، زیرا این عقیده دیگر عقیده بیزانس دشمن ایران نبود، بلکه در کنار دین زرتشت به شمار می آمد و به این ترتیب مسیحیان ایرانی بدعت گزار مذهبی شده بودند که در حقیقت بسیاری از معتقدات آنها بخصوص درباره ی «رستاخیز» و «اهریمن» مسیحیت که همان « انگره مینوی» دین زرتشتی است به عقاید زردشتیان نزدیکتر بود. [۱۰۹]
۳-۳-۴. مدرسه نصیبین (مکتب سریانی) :
سده سوم میلادی با ظهور دولت ساسانی، در مراکز شهری جنب و جوش هایی پدید آمد، و شهرهای تازه ای بنیان گرفتند. شهر سازی در ایران از مقام و موقف عمده ای برخوردار گردید. با تقویت شهرها وضع اهالی شهر نشین مسیحی تحکیم یافت. مدرسه نصیبین همانند دیگر مکاتب مسیحی سوریایی از پایگاه مادی استوار برخوردار گردید. بازرگانان و پیشه وران این موسسه را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دادند. زیرا کسب علم برای ادامۀ فعالیت آنان ضروری بود. گرچه مدرسه نصیبین مکتبی دینی و روحانی بود ولی بهر تقدیر اطلاعات و معلوماتی در اختیار دانشجویان قرار می داد. در مدرسه نصیبین روحانیت خصیصه ی دیگری نیز داشت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعالیم مذهب نسطوری که در این مکتب رشد و کمال یافته بود با مسیحیت بیزانس متفاوت می نمود. ایران که دشمن روم شرقی بود، در صورتی حاضر به تحمل اهالی مسیحی شهرها می شد که با بیزانس رابطه مستقیم حاصل نکنند.
پیروان مسیحیت نسطوری که از محدوده ی امپراتوری روم شرقی رانده شده بودند، در ایران از حمایت و پشتیبانی دولت برخوردار گشتند. علت آن نیز دشمنی این گروه با مسیحیت ارتدوکس حاکم بر امپراتوری روم شرقی بود. از اینرو در ایران آیین مسیحیت ارتدوکس به سبب پیوندی که با امپراتوری بیزانس داشت به خاموشی گرایید.
تعداد شخصیت های اجتماعی سوریایی و ایرانی که مکتب نصیبین را به پایان رسانیدند، اندک نبود. زبان ادبی این شخصیت ها سریانی بود. شاگردان این مکتب که یکی از نخستین دانشگاه های سده میانه به شمار می رفت، جز از نگارش رسالات مذهبی و ادعیۀ، آثاری در زمینه ی فلسفه، فلسفه ی طبیعت، منطق کیهان نگاری و تاریخ به رشته ی تحریر کشیدند. آثار تاریخی، رویداد نامه ها، وقایع نگاری، یادداشتهای کوتاه، تاریخ ها، زندگینامه ها و اشعار ساده ی این نگارندگان اطلاعاتی بدست می دهند که در دیگر مأخذ نمی توان یافت. همۀ این آثار که نمایانگر فرهنگ وسیع و رشد یافته ی اهالی سریانی زبان میان رودان (بین النهرین) و ایران است، امکان می دهد تا به ماهیت یک رشته از مسایل و ارزش اجتماعی آنها و نیز تاریخ فرهنگ عصر ساسانی و دوران خلافت پی ببریم.
وجود چنین مکتب پیشرفته ای تا حد زیادی مرهون فعالیت ها و تلاش های مذهبی رسولانه ی (میسیونری) سوریاییان بود. سفر سوریاییان به سرزمین های شرقی و مبادلات بازرگانی از سوی این گروه موجب جذب دیگر اقوام و تیره ها گردید. زیرا فعالیت ها و رسالت های مذهبی تنها در سایه ی آموزش مداوم و به دیگر سخن وجود مکتب معین میسر بود. آیین نامه ی مدرسه نصیبین برای شناسایی و بررسی تاریخ مکتب سریانی به ویژه مدرسه نامبرده واجد اهمیتی بسزا است. آیین نامه ی مذکور مربوط به امور داخلی این مکتب است. این در واقع قدیمی ترین آیین نامه ی دانشگاهی است که صورتی خاص دارد و سند بسیار مهمی در زمینه ی فرهنگ شرق طی سده های میانه به شمار می رود. یکی از منابع مربوط به تاریخ مکتب سریانی سندی است که بنابر معمول «اصول و قوانین مکتب نصیبین» نامیده می شود. این سند موجب شناسایی وضع داخلی مکتب نامبرده، دوره و مواد مورد تدریس مندرج در برنامه ی آن و نیز رابطه میان استادان و طلاب گردید. در رساله ی بر حدبیشابا عربایا[۱۱۰] در سال ۴۸۹ میلادی مدرسه ادسا به فرمان زنون[۱۱۱] امپراتور بیزانس به عنوان مکتب ارتداد و مرکز تعالیم نسطوری بسته شد؛ ولی مدرسان و دانشجویان عمدۀ مدرسه ادسا در نصیبین جایگاهی برای خود یافتند. شهر نصیبین شهری سوریایی و زبان اکثر اهالی آن سریانی بود. در روزگار برصوما اساسنامه ای تدوین گردید و مقرر شد مکتبی بر پایۀ اساسنامه مذکور پدید آید. هدف بارصوما از تدارک اساسنامۀ یاد شده آن بود که زمینه ای مساعد برای اداره ی مکتب و قواعد و مقرراتی جهت رفتار دانشجویان پدید آید.
همۀ معلمین و کارکنان این مدرسه با اساسنامه موافق بودند و بر آن صحه نهادند. ولی پس از مرگ بارصوما اساسنامۀ مذکور نادیده انگاشته شود و عناصر مغرض آن را زیر پا گذاردند. بعدها در دوران نرسه آیین نامه مزبور با یافتن نسخه ای از آیین نامه بارصوما درسال ۴۹۶ میلادی احیا گردید. بدین روال آیین نامه و مصوبات مدرسه ی نصیبین (که آن را آکادمی و یا دانشگاه سوریاییان می نامیدند.) مشتمل بر دو سری بود. سری اول به سال ۴۹۶ میلادی و سری دوم به سال ۵۹۰ میلادی تعلق داشت. گذشته از آن تأییدیه ای وجود دارد مبنی بر اینکه آیین نامه نه تنها از سوی معلمان و مدرسان، بلکه از سوی دانشجویان نیز در جلسات سالیانه مورد تصویب و تأیید قرار می گرفت.
«آیین نامه ی مکتب نصیبین» دارای جنبه های منفی زندگی است ولی در عین حال منظره ای روشن از جوانب اخلاقی بدست می دهد که بدست آوردن آن از مأخذ کهن امری است دشوار.
جنبه های عینی و اخلاقی این مأخذ و نیز تاریخ های دقیق موجود، آن را به یکی از مأخذ، بسیار مهم و ارزشمند بدل کرده است. [۱۱۲]
بخش چهارم :۳ -۴. کلیساهای مسیحیت
۳-۴-۱. وجه تسمیه کلیسا:
این واژه از لفظ اکلیسیا به معنای مجمع مقدس گرفته شده است. در عهد جدید مقصود از آن جامعۀ رسولان و نسل های نخستین مسیحیت است. این جامعه از نظر زمانی، تقریباً فاصلۀ سالهای ۳۰ تا ۱۰۰ م. را فرا می گیرد. کلمۀ کلیسا فقط دوبار در اناجیل چهارگانه ذکر شده و مراد از آن عموم ایمان داران است. این واژه به تدریج در دو معنای دیگر یکی ساختمان و محل برگزاری مراسم عبادی و دیگر چارچوب های سازمانی که به مرور زمان ترتیب یافت.
درسال ۲۳۲ م. برای نخستین بار خانه ای در شهر «دورا اوراپوس» سوریه در کرانۀ رود فرات، کنیسه به معنای جایگاه عبادت خوانده شد. [۱۱۳]
۳-۴-۲. کلیسای اورشلیم نخستین تشکل رسمی مسیحیت:
نخستین تشکل رسمی مسیحیت پس از عیسی، کلیسای اورشلیم بود. بنابرآنچه که در رسالۀ اعمال رسولان آمده اولین بار که پیروان عیسی به صفت «مسیحی» ملقب شدند، در انطاکیه و در نتیجۀ مواعظ و تبلیغ های پیوسته پولس و برنابا است. [۱۱۴]
۳-۴-۳. پیامدهای تأسیس قسطنطنیه : تشکیل امپراتوری مسیحی
امپراتور کنستانتین در مقام جانشین شهر باستانی یونانی، بیزانتیوم.[۱۱۵] یا بیزانس قسطنطنیه را بنا کرد و آن را پایتخت خود اعلام کرد. از این پس بیزانس در مقام «رم جدید» مرکز عمدۀ جهان مسیحی یونانی شد؛ سپس کلیسایی عظیم در قلب این شهر ساخته شد که قدرت و مرکزیت روزافزونی یافت. بدین ترتیب کلیسای اسکندریه که در آن دوره از قدرت و نفوذ بیشتری نسبت به بقیه کلیساهای بزرگ شرق از جمله انطاکیه و اورشلیم برخوردار بود، قدرت قبلی خود را از دست داد و در حاشیۀ کلیسای قسطنطنیه قرار گرفت.
اسقفان اسکندریه نسبت به اهمیت حوزه اسقفی قسطنطنیه حسادت می ورزیدند. زیرا تا قبل از شورای قسطنطنیه در سال ۳۸۱ میلادی، اسقف نشین اسکندریه، دومین اسقف نشین مهم جهان مسیحیت تلقی می شد که پس از این تاریخ اسقف نشین قسطنطنیه جانشین آن شد . [۱۱۶]
در دوران کنستانتین، اختلافاتی در مورد رتبه و نفوذ هر یک از اسقف ها در میان آنها ظاهر شده بود. اسقف های ایالتی مایل بودند که از بزرگترین رهبر مذهبی مرکز ایالت پیروی کنند، و این شخص اگر چه اصلاً اسقف بود، معمولاً مطران نامیده می شد و بعدها سر اسقف لقب یافت. مافوق او از لحاظ مقام اشخاصی به نام بطرک بودند که امور مذهبی شهرهای بزرگ مانند قسطنطنیه، انطاکیه و اسکندریه را اداره می کردند.[۱۱۷]
در این امپراتوری مسیحی امپراتور منزلتی ویژه داشت، به اصطلاح «دستگاه قیصرپایی» را امپراتور کنستانتین بنا نهاد؛ به این معنا که آنچه در غرب بر عهده پاپ بود، در شرق بر عهدۀ قیصر یا امپراتور قرار گرفت. بر اساس، مداخلۀ امپراتور در امور آیینی – سازمانی کلیسا و نیز مسائل نظری و اعتقادنامه ها و آموزه های مندرج در آن امری بدیهی به شمار می آمد.[۱۱۸]
اعتقادات محوری مسیحیت بیزانسی، همانند همۀ اشکال مسیحیت، پذیرش عیسی ناصری به عنوان مسیح یا ناجی بود. کلیسای شرقی تثلیث، شامل خدا( پدر)، مسیح ( پسر)، و روح القدس، را به رسمیت می شناخت.[۱۱۹]
۳-۴-۴. تقسیمات مسیحیت :
اساساً مسیحیان در اعتقاد و عمل و ساختارهای کلیسایی با یکدیگر اختلاف دارند و همۀ این اختلافات در زمینه های تاریخی خاصی به وجود آمده اند. مناقشات جدی تر در میان آنان منجر به تقسیمات عمده ای در خود مسیحیت و شکل گیری کلیساها و فرقه های مجزایی شد.
اولین شکاف عمده در مسیحیت بین آنچه اکنون کلیسای کاتولیک رم و کلیسای ارتدکس شرقی نامیده می شود رخ داد. این گروه ها دربخش های مختلف امپراتوری وسیع روم رشد کردند و مخصوصاً از ابتدای قرن چهارم با مسائل مختلفی مواجه شدند: مسیحیان غربی برای بقلی خود مبارزه می کردند، در حالیکه مسیحیت شرقی، که از ناحیۀ حکومت حمایت می شد، در تحکیم مبانی اعتقاد مسیحی می کوشید. آنها اعمال عبادی و الگوهای مرجعیت کلیسایی مختلفی را بوجود آوردند و سرانجام به دو نوع مسیحیت مشخص و مجزا تقسیم شدند.
در بخش های شرقی و غربی امپراتوری روم دو نوع مشخص مسیحیت، یعنی آئین کاتولیک رومی در غرب و مسیحیت ارتدکس در شرق، به وجود آمد. این دو بزرگ ترین و قدیمی ترین گروه های مسیحی اند؛ که علاوه بر اینکه مسلمات اصلی مشترکی دارند، اما چون در شرایط دینی و سیاسی اساساً مختلفی بوجود آمده اند اختلافات مهمی دارند و جهت گیری های متضادی ارائه می دهند. [۱۲۰]
۳-۴-۵. پیروان راه :
آنچه پس از درگذشت عیسی، چه بلافاصله و چه چند سال بعد در سوریه رخ داد، باعث شد که او به کانون یک جنبش بزرگ مذهبی تبدیل شود. حادثه ای که بلافاصله رخ داد، بنابر روایت بعدی مسیحی که در انجیل ها بازگو شده، رستاخیز او بود.
انجیل لوقا می گوید که چگونه برخی از پیروانش چند روز پس از درگذشت او به دیدار آرامگاهش رفتند: «سنگ را از سر قبر غلطانیده دیدند. چون داخل شدند جسد خداوند عیسی را نیافتند.» بعداً در همان روز، برخی از پیروانش، که شنیده بودند او را زنده دیده اند: هنگامی که « خود عیسی را در میان خویش یافتند» شگفت زده شدند. عیسی، پس از آنکه آنها را متقاعد کرد که او را به راستی همان مردی است که از او پیروی می کردند و بر صلیب جان باخته بود، به آنها تذکر داد: «بر همین منوال مکتوب است، و بدین طور سزاوار بود که مسیح زحمت کشد و روز سوم از مردگان برخیزد و از اورشلیم شروع کرده، موعظه به توبه و آمرزش گناهان در همۀ امت ها به نام او کرده شود
در ماه ها و سال های از پی آن، پیروان نزدیک عیسی به بخش این پیام کردند که او همان مسیح موعود بوده است. از آن گذشته، آن ها می گفتند زندگی، رسالت، و شهادت پسین او نشانۀ ظهور قطعی پادشاهی خداوند است. تقریباً تردیدی وجود ندارد که در آن زمان آن ها باور داشتند که به زودی، احتمالاً در طول زندگی خودشان ، او باز خواهد گشت و مکاشفۀ را آغاز خواهد کرد. البته پیام آن ها در آغاز منحصراً متوجه یهودیان بود که از آداب و سنن یهودی، به ویژه ختنه و احکام سختگیزانۀ غذایی، پیروی می کردند.
مشکل این بود که اکثر یهودیان دیگر مطمئن نبودند که عیسی همان مسیح موعود است. آنها به این فرقۀ کوچک یهودی که اعضایش در آن زمان از چند صد تجاوز نمی کرد که خود را پیروان «راه» می خواندند (اصطلاح «مسیحی» هنوز رایج نشده بود با بد گمانی می نگریستند. در واقع، در آن زمان، دیگر یهودیان آزار اعضای «راه» را آغاز کردند.
مقامات به عنوان بخشی از واکنش منفی اکثریت یهودیان نسبت به «راه» پطرس و یوحنا را گرفتند، کتک زدند و به آنها گفتند باید از موعظه دست بردارند. اما پیروان «راه» بی پروا باقی ماندند و خارج از اورشلیم، در شهرهای سوری، دمشق و انطاکیه، جماعت هایی برپا داشتند.(در این میان برخی از اعضای این گروه در اورشلیم باقی ماندند، که رهبرشان یعقوب بردار عیسی بود.) اما آن ها به هر جا که می رفتند درجلب افراد به دین جدید همچنان با مشکل مواجه بودند. شاید اگر رسالت آن ها منحصراً تبلیغ در میان یهودیان باقی می ماند، مسیحیت هیچ گاه رشد نمی کرد و کامیاب نمی شد. [۱۲۱]
بخش پنجم : ۳- ۵. وضعیت مسیحیت در امپراتوری ساسانی«ایران»
۳-۵-۱. کیش ترسائی در ایران :
در عهد اشکانیان بسیار عجایب و حوادث بوده است از جمله نبوت زکریا و مولود و مبعث عیسی(ع) سر آغاز و زمان شروع تأسیس کلیسای مسیح در ایران در ظلمات تاریخ عصر اشکانیان(۲۲۶م. ۱۵۰ق.م) مستور است. قرائن موجود نشان می دهد که دیانت عیسی هم درقرن اول میلای در بلاد جزیره و بین النهرین وسپس در کردستان و غرب ایران شروع شده است. روایات مسیحیان مشعر است که از میان رسولان(حواریون) دو تن موسوم به شمعون(غیور) و یهودا، پس از صعود مسیح، به نیت تبلیغ بسوی مشرق آهنگ نموده اند.(الوقا:۶/۱۵) مشهور است که حواری دیگری بنام یهودا معروف به طوماس تا جنوب هندوستان رفته و منادی دین نوین بوده است. ترسایان هند در نزدیکی شهر مدارس تاریخ کلیسای خود را به او منتهی می سازند و در آنجاست که صلیبی با کتیبه بخط پهلوی از روزگار دیرین هنوز موجود می باشد ولی ظاهراً هر چه از مشرق دجله دورتر می شده اند، بواسطه آنکه مردم زبان یونانی را کمتر می فهمیده اند، انتشار مسیحیت نیز به همان نسبت بطیء تر و کندتر پیش می رفته. آنچه به تحقیق پیوسته در اورفا که درقرن اول میلادی در شمال بین النهرین بلدی آباد بوده، نخستین کلیسا تأسیس شده است و از آنجا متدرجاً به آذربایجان و عراق انبساط یافته تا آنکه شهر اربل بعد از آن مرکزیت دینی و انجیل پیدا کرده است.
در زمان اشکانیان، سلاطین«پارت» به واسطه فقدان مرکزیت سیاسی و عدم وحدت ملی کمتر مزاحم ترسایان و یهودیان می شده اند. مردم ایران، از همان زمان یعنی بعد از سلطنت هخامنشی و تحولاتی که پس از حملۀ اسکندرکبیر در کشورشان روی داد و در نتیجه تماسی که با اهل کتاب (یهود) پیدا کردند. نسبه یک رشد عقلی و تکاملی فکری حاصل نمودند بطوری که کم کم از مراحل اعتقادات بعدی، توتمیزم وانیمیزم، گاهی فراتر نهادند، سپس تعلیمات دوگانه پرستی و کلام زرتشتیان نیز افق روحی ایشان را روشنتر ساخته به مرحلۀ توحید و یگانه پرستی به تدریج نزدیکتر می شدند. از اینرو همینکه مبلغین عیسوی مبادی مسیحیت را برای آنها ارمغان آوردند. آن را در خور فکر و موافق استعداد خود یافتند. در همان زمان نکال و عقاب مسیحیان در کشور روم باعث شد که در قرون اولیه میلادی صدها نفوس عیسوی از آنجا فرار کرده در خاک ایران برای خود مأمنی یافته و قرار می گرفتند. بالطبع آنها خود مبلغ دین عیسی می شدند.[۱۲۲]
۳-۵-۲. یزدگرد و مسیحیان:
در زمان یزدگرد بین ایران و روم حالت صلح وجود داشت. آرکادیوس امپراطور روم با یزدگرد اول دوستی، و حسن رابطه داشت. پسر وی اسقف شهر مایفرقط (میافارقین) را که ماروثا نام داشت، و از بزرگان مسیحی بود، به عنوان سفیر به درباره شاهنشاه ایران گسیل داشت. ماروثا به سبب سیمای موقر، و هیأت مجللی که داشت، در نظر شاهنشاه مطبوع افتاد. این کشیش علاوه بر مقام روحانی پزشک عالی مقامی نیز بود، و یزدگرد از یک بیماری سخت برهانید، و او را ممنون خود ساخت. پس از آن ماروثا فرصت را غنیمت شمرده، آزادی مذهبی مسیحیان ایران را از شاهنشاه استدعا کرد و از او تمنا نمود که اولاٌ: فرمان آزادی کلیسای ایران را علام دارد، ثانیاً: اجازه فرماید که شورائی برای تنظیم امور کلیسائی در ایران تشکیل گردد، و از وی خواست که عیسویانی را که به زندان افکنده بودند عفو کند، و به روحانیان مسیحی اجازه دهد که به هر جا که بخواهند سفر نمایند. شاهنشاه مسئول او را اجابت فرمود، در ۴۰۹ م. فرمانی برای عفو عمومی و آزادی مسیحیان ایران صادر کرد. طبق این فرمان حکم شد کلیساهائی را که قبلاً موبدان ویران ساخته بودند، از نو بنا کنند.
بنابراین پس از سیصد سال برای نخستین بار کلیسای ایران به رسمیت شناخته شد. این فرمان آزادی یزدگرد را مسیحیان ایران مانند فرمان میلان که امپراطور قسطنطین درسال ۳۱۳ م. صادر فرموده بود تلقی نموده اند. یزدگرد چاثلیق دیگر بنام «احای» مأموریت یافت اختلاف میان شاه و برادرش بهور[۱۲۳] راکه فرمانروای پارس بود رفع کند.
شورای مذهبی مسیحیان طبق پیشنهاد ماروثا تیسفون تشکیل گردید. به فرمان شاهنشاه ایران حکم شد که همۀ اسقفان به فوریت در تیسفون گرد آیند. این مجمع در سال ۴۱۰ م. تحت ریاست اسحاق، اسقف سلوکیه و تیسفون، و نظارت ماروثا منعقد شد، و به دعای سلامت شاهنشاه افتتاح یافت. پس از تصدیق آزادی مسیحیان ایران از طرف نمایندگان یزدگرد قطع نامه ای از طرف آن مجمع به تصویب رسید. یزدگرد مصوبات این مجمع مذهبی را تأیید کرد و فرمود دو تن از بزرگان کشور یعنی خسرویزدگرد که منصب وزرگ فرمذاری (صدرات اعظم) و مهرشاپور که مقام ارگبذی داشتند، اسقفان را به دربار شاهی خوانده، و از طرف شاهنشاه بار دیگر به آنها اطمینان دهند که هر کس از اوامر جاثلیق اسحاق و ماروثا سرپیچی کند سخت کیفر خواهد دید. مسیحیان از مّراحم شاهنشاه ایران بسیار شادمان گردیدند، و در روز عید قیام که آخرین روز شورای مذهبی بود، جشن با شکوهی برپا کردند و از یزدگرد سپاسگذاری نمودند.
باید دانست که علاوه بر حسن ظنی که یزدگرد به مسیحیان داشت، طبعاً مایل به مسامحه در امور ادیان بود. چنانکه نسبت به قوم یهود هم که اهمیت سیاسی نداشتند خوشرفتاری می کرد. این پادشاه رئیس قوم یهود را به زنی گرفت.
دوستی یزدگرد را مسیحیان مورخان مسیحی به طور مبالغه آمیزی جلوه دادند. چنانکه گفته اند که یزدگرد قبول مسیحیت کرد برای این قول دلیلی در دست نیست. زیرا یزدگرد در اواخر سلطنت رفتار ملایم خود را نسبت به مسیحیان تغییر داد سبب آن چنین بود که عیسویان از فرط جسارت و وقاحت چندان ایرانیان را رنجیده خاطر ساختند که پادشاه چاره ای جز سخت گیری و تنبیه ایشان ندید. مثلاً در شهر هرمزد اردشیر از بلاد خوزستان یک کشیش مسیحی بنام «هشو»[۱۲۴] گستاخی را بدانجا رسانید که با رضایت ضمنی عبدا[۱۲۵] اسقف آن ناحیه آتشکده ای را که در نزدیکی کلیسای عیسویان قرار داشت ویران ساخت. نظیر این خرابکاری ها از طرف مسیحیان ایران مکرر اتفاق افتاد تئودوره.[۱۲۶] مورخ قدیم اعتراف می کند که این نوع خراب کاریها کارناروائی بوده است. این نوع گستاخی ها به زیان عیسویان تمام می شد و شاید انتصاب مهرنرسی که او را دشمن بزرگ عیسویان قلمداد کرده اند، به مقام «وزرگ فرمذاری» (صدر اعظمی) دلیل تغییر رفتار شاه نسبت به مسیحیان باشد. نولدکه گوید: «نام مهرنرسی در کارنامه شهدا «مهیرنرسه» آمده است و بعید به نظر می رسد که یزدگرد او را بلافاصله پس از جلوس وزیر کرده باشد زیرا او چهل سال پس از آن به عنوان فرمانده سپاه ظاهر می گردد لازار فرپی او را «هزرپت» (هزاربد) خیلیارخوس آذربایجان و دشمن بزرگ مسیحیان می خواند. گفتیم که بر اثر حق ناشناسی بعضی از مسیحیان از محبتهای یزدگرد اول این پادشاه در اواخر عمر رفتار خوب خود را با مسیحیان تغییر داد چنانکه «مهرشاپور» نامی که از دین زرتشتی به مسیحیت گرائیده بود به زندان افتاد و مجبور شد که مسیحیت را انکار کند و به عنوان مرتد به مرگ محکوم گشت. [۱۲۷]
۳-۵-۳. شروع آزارها در اواخر حکومت یزدگرد اول :
درسال های آخر پادشاهی یزدگرد، تسامح کلی وی درباره مسایل دینی که برای یهودیان نیز سودمند بود، تغییر کرد، و در پی آن دوره ای بسیار ناآرام که گه گاه با تعقیب و آزار همراه بود، برای مسیحیان آغاز گردید. زمینه ی این تغییر نگرش را می توان در سازش و تفاهمی که گویا میان شاه و روحانیت پیش آمد و برآیند مستقیم آن گماردن دشمن مجسم مسیحیان، مهرنرسه در مقام«وزرگ فرمدار» بوده است. تعصب دینی مسیحیان نیز بی گمان دخالت داشته است، اما این تعصب تنها یک محرک بود نه بهانه ی مستقیم. از جمله از اقدامات آنان تخریب یک آتشکده بود. [۱۲۸]
مسیحیان ایران به خاطر وقاحت خود حسن ظن یزدگرد را مبدل به بدبینی کرده بودند و قبل از مرگش فرمان آزار و تنبیه آنان را صادر کرد و مجری فرمان را «مهرشاپور» موبدان موبد قرار داد. [۱۲۹]
در اعمال شهدای مسیحی بارها زندانیان را وادار می کردند تا به جای گوشت قربانی، گوشت حیوانات تازه ذبح شده بخورند یا خورشید را با به جای آوردن بعضی اعمال نیایش کنند. اگر این کارها را می کردند رهایی می یافتند.[۱۳۰]
۳-۵-۴. وضعیت مسیحیان درزمان پادشاهی بهران پنجم :
در زمان سلطنت بهرام پنجم (بهرام گور) بار دیگر جنگ هایی بین ایران و روم درگرفت و اوضاع مسیحیان ایران آشفته شد و دوباره مورد تعقیب و آزار واقع شدند. معابد آنان را ویران کردند و بسیاری از آنان به قتل رسیدند.[۱۳۱]
در زمان پادشاهی بهرام پنجم دشمنی با مسیحیان با بالا گرفتن نفوذ مهرنرسه افزایش یافت. شاید شاه که به رغم خواسته بزرگان به تخت نشسته بود می خواست با همکاری این مرد، دل دستگاه دینی زرتشتیان را به دست آورد. [۱۳۲]
در زمان بهرام پنجم دوباره اذیت و آزار عیسویان توسط زرتشتیان شروع شد بحدی که عیسویان ممالک مجاور سرحدات غربی دسته دسته به ایالات بیزانس فرار کردند. مهرشاپور قبایل عرب را بر علیه آنها تحریک کرد و تعداد زیادی از آنان را به قتل رساندند. [۱۳۳]
کشتار ترسایان سراسر ایران در زمان بهرام گور از تلخ ترین حوادث تاریخ ساسانیان است. در یک شهادت نامه از شخص ناشناس در این مورد آمده: وی دستور داد بزرگانی را که پیروان دین یزدان بودند را از سرزمین خود برانند، خانه یشان را تاراج کنند وهرچه دادند ببرند و ایشان را به سرزمینهای دوردست فرستاد تا در اثر بدبختی و جنگ در آنجا آزار ببینند و تمام مسیحیان را اینطور آزار دادند تا از دین خود برگردند و به دین خدایان ایشان بگروند و به اموال کلیسا و به ساختمان های مذهبی دستبرد زدند و مصالح را در ساختمانهای خود به کار بردند[۱۳۴]
حوادث این دوره در کلیسای ایران نیز تأثیر گذاشته بود. بطوریکه دراین زمان سه نفر به نامهای «معنه» و «فربخت» و «دادیوشع» همزمان مقام جاثلیقی داشتند. «معنه» در نتیجۀ دخالت فرمانده لشکریان که ظاهراً مهرنرسی بوده به این مقام رسید. فربخت را نیز یکی دیگر از فرماندهان سپاه به این مقام رسانده و تعهد کرده بوده از آیین مغان پیروی کند. اما دادشیوع در سال ۴۲۱ به این مقام رسید در انتخاب وی اختلافات زیادی بوقوع پیوست. وی به کمک «سموئیل» اسقف طوس که از این شهر در برابرحمله هیاطله دفاع کرده بود مورد توجه بهرام قرار گرفت و به این مقام رسید بعدها دشمنان وی او را به دوستی با دولت روم متهم کردند. [۱۳۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 07:46:00 ب.ظ ]




ـ المحكم و المحيط، نوشته ابو الحسن ، علي بن اسماعيل بن سيده اندلسي (م 458 هجري)
ـ الصحاح ، نوشته ابو نصر، اسماعيل بن حماد جوهري (م 393 هجري)
ـ حواشي بر الصحاح ، نوشته ابن بري (م 582 هجري)
ـ النهاية في قريب الحديث و الاثر، نوشته ابن اثير (م 630 هجري)
از ديدگاه ابن منظور هيچ يك از لغت نويسان پيشين ، دو جنبۀ گرد آوري و سامان دهي را يك جا به كمال نرسانده اند. او تازگي كار خود را در تكيۀ كامل بر كتب لغت مي ديد.

1.7.4.2. مجمع البحرین (طريحي م. 1087ق)

اين كتاب لغت‌نامه‌اي به قلم فخرالدين طريحي است. اين كتاب، از مهم ترین کتاب های طریحی، محسوب مي‌شود و نخستین اثر شیعی است که به توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث ، در کنار هم، پرداخته است. وی این کتاب را پس از تألیف دو کتاب دیگرش، غریب القرآن و غریب الحدیث ، نگاشت. ظاهراً طریحی در تألیف این کتاب، بیشترین تأثیر را از آثاری چون الصحاح جوهری(م ۳۹۳ق)، معجم مقاییس اللغة و مجمل اللغة احمد بن فارس(م ۳۹۵ق)، النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (م ۶30ق)، و القاموس المحیط مجد الدین فیروز آبادی(م ۸۱۷ق ) گرفته است.
وی در بیان معانیِ واژگان مشکل احادیث، بیشتر به روش ابن اثیر متمایل است و واژگان را، همچون کتاب الصحاح جوهری، به روش قَوافی مرتب کرده است. طریحی در مورد معنای هر واژه، ابتدا شواهد قرآنی را ذکر و وجوه معنایی یک کلمه را در کاربردهای مختلف، تبیین کرده است.
در برخی موارد نیز برای توضیح معنای واژگان در آیات ، از احادیث تفسیری بهره گرفته است. وی گاه، به هنگام بررسی معنای واژگان آیات، به مناسبت، برخی قواعد نحوی را نیز بیان نموده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

طریحی علاوه بر منابع لغوی، از منابع حدیثی و رجالی و اخلاقی نیز بهره برده است. مهم ترین منابعی که در متن بدان ها اشاره کرده است عبارت‌اند از:
الکافی ، کتاب من لا یحضره الفقیه ، تهذیب الأحکام ، تفسیر علی بن ابراهیم قمی ، مجمع البیان طبرسی ، الکشّاف زمخشری ،اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی.

1.7.4.5. لغت‌نامۀ دهخدا ( دهخدا م. 1334ش)

لغت‌نامۀ بزرگ دهخدا که در ۱۶ جلد به چاپ رسیده است، شامل شرح و معنی واژگان آثار ادبی و تاریخی زبان فارسی است. این لغت‌نامه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر دهخدا است، که بیش از ۴۰ سال از عمر او، صرف آن شد. لغت‌نامه دهخدا، معانی، تفاسیر، و شروح تاریخی چندی از واژه‌های عربی را نیز داراست.
لغت‌نامه بزرگ دهخدا شامل بخش بزرگی از واژگان ادبی زبان فارسی، با معنای دقیق، و اشعار و اطلاعاتی دربارۀ آنهاست. با این وجود، این لغت‌نامه فاقد بخش اعظم واژگان علمی و صنعتی فارسی است که بیشتر در دهه‌ های پس از تألیف این لغت‌نامه به حوزه زبان فارسی وارد شدند.
حدود نیمی از کتاب را لغات با معنی و شاهد و نیم دیگر آن اعلام تاریخی و جغرافیایی است. این اثر حاوی کلیه لغات فرهنگ‌های خطی و چاپی فارسی است و در نقل آنها بسیاری از غلط‌های گذشتگان تصحیح شده‌است و بسیاری از لغات ترکی، مغولی، هندی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و دیگر زبان‌های متداول در زبان فارسی نیز در این فرهنگ آمده‌است. برای صحیح خوانده‌شدن لغات در جلوی هر کلمه حروف حرکت‌دار به کار رفته‌است. علاوه بر این مزایا، یک دوره مفصل دستور زبان فارسی نیز در لغت‌نامه آمده‌است.
1.7.4.6. فرهنگ فارسی عمید (عميد م. 1358ش)
حسن عمید (م 1358) فرهنگ‌نویس، نویسنده و روزنامه‌نگار نامدار ایرانی ، نویسندۀ فرهنگ عمید است که واژه‌نامه‌ای دوجلدی است، شامل واژه‌های فارسی و لغات عربی و اروپایی و ترکی به کار رفته در زبان فارسی و اصطلاحات ادبی و علمی.
از ویژگی‌های این واژه‌نامه می‌توان موردهای زیر را نام برد:
ـ آمدن نشانه‌های آوایی واژگان (برای تلفظ درست واژگان) در میان کمانک برابر هر واژه؛
ـ زبانی که واژگان از آن آمده‌است و واژۀ اروپایی وارد شده به زبان نیزبه همان زبان آورده شده؛
ـ گونۀ واژگان براساس دستور زبان اول فرهنگ بیان شده است؛
ـ آوا نگاری واژگان عربی بر اساس تلفظ اصلی واژه آورده شده و معنی واژگان به صورت روشن و به زبان ساده نگاشته شده.
1.7.4.3. قاموس قرآن (سيد علي اكبر قرشي)
کتاب «قاموس قرآن» نوشته سیدعلي‌اکبر قرشي، جزو تألیفاتي بوده که درصدد بیان مفردات قرآن است.
مفردات قرآن، علمي است که دربارۀ تک‌واژه‌هاي قرآني از نظر ریشه و اشتقاق لغوي، دلالت بر معناي مطلوب، شیوۀ نگارش، نحوۀ تلفظ و نوع کاربرد آن در قرآن، بحث مي‌کند و یکي از مهم‌ترین شاخه‌هاي آن غریب قرآن است.
قاموس به طور عام به معناشناسي قرآن مي‌پردازد و این‌گونه معناشناسي در علم تفسیر حائز اهمیت است. به تعبیر دیگر فرهنگ‌نامۀ لغات قرآن به شمار می‌رود.
قاموس، راهنماي كلمات قرآني است كه بر اساس حروف الفبایي تنظیم شده، در آن رجوع به اصل و ریشه لغوي كلمات قرآني، لازم است، در این معجم علاوه بر شمارۀ سوره و آیه، حروف مكمّل هر كلمه و دفعات تكرار آن نیز ذكر شده است.
مؤلف در مقدمۀ مختصر خود بر كتاب مي‏نویسد:” این كتاب تنها درباره لغات قرآن نیست بلكه گذشته از آن در نوبت خود یك كتاب تفسیر و اگر اغراق نباشد یك دایرة المعارف قرآن است.”

1.7.5. برخي از كتب روايي

دربخش‌هايي از تحقيق، جهت دستيابي به روايات معصومين(عليهم‌السلام)، علاوه بر عبارات نهج‌البلاغه، به كتب روايي ديگري نيز مراجعه شده است كه برخي ازآن‌ها به شرح زير مورد بررسي قرار گرفته‌اند.

1.7.5.2. الکافی (ثقة‌الإسلام كليني م. 329ق)

اصول کافی یکی از مهم‌ترین و معتبرترین کتب حدیثی شیعه اثر ثقةالاسلام کلینی (م ۳۲۹) است. وی در مدت ۲۰ سال این کتاب را گردآوری کرده‌است. موضوع این کتاب حدیث است که در سه بخش می‌باشد:
ـ اصول، شامل روایات اعتقادی
ـ فروع، حاوی روایات فقهی
ـ روضه، شامل احادیث متفرقه
1.7.5.1. من لا یحضره الفقیه (شيخ صدوق م. 381 ق)
کتاب مَن لایَحضُرُه الفَقیه تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقّب به شیخ صدوق کتابی است به عربی شامل ۵۹۶۳ حدیث. این کتاب یکی از کتب اربعه و از معتبرترین کتب شیعه بوده و در شش جلد تألیف شده‌است. این اثر از زمان نگارش مورد توجه و استقبال علمای شیعه قرار گرفته‌است و پیوسته در مجموعه‌های روایی به آن استناد نموده و از آن روایت نقل کرده‌اند.
به بيان مؤلّف ، این کتاب کتابی است که در فقه و حلال و حرام و قوانین و مقررات شرع نوشته شده، به قسمی که همۀ آنچه را که در موضوعات مختلف فقه (از طهارت تا دیات) نوشته‌است در برداشته باشد و آن را کتاب من لایحضره الفقیه نام نهاد، تا به وقت نیاز به‌آن مراجعه کرده و مورد اعتماد و اطمینان باشد. و این کتاب را با حذف اسانید تألیف کرد که مبادا به سبب نقل آن حجم کتاب زیاد شود. در این کتاب منظور این بوده که آن دسته از روایاتی را که به‌آن فتوا می‌دهد و به صحت و صدورش از معصومین وثوق دارد و به آن حکم می‌کند بیاورد.

1.7.5.3. بحار الانوار (علّامه مجلسي م. 1110 ق)

محمدباقر مجلسی معروف به علامه مجلسی و مجلسی ثانی فقیه شیعه و ملاباشی ایران در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفویه بود. معروفترین اثر او بحارالانوار است که مجموعۀ بزرگی از احادیث را گردآورده‌است.
بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار یا به‌اختصار بِحارُالأنوار از بزرگترین منابع حدیث در تشیع به زبان عربی به تألیف علامه مجلسی است. این کتاب به موضوعات غیرفقهی بیش از موضوعات فقهی پرداخته‌است.
اما آنچه‌ مجلسي‌ به‌ عنوان‌ انگیزۀ شخصي‌ بیان‌ مي‌كند، حفظ آثار گذشتگان‌ و جلوگیری‌ از نابودی‌ آنهاست‌، متوني‌ كه‌ به‌ واسطه‌ی غرض‌ ورزی‌ فاسدان‌، بي‌توجهي‌ جاهلان‌، استیلای‌ سلاطین‌ گمراه‌ و مخالف‌ با اهل‌ بیت‌ (عليهم‌السلام ‌)، رواج‌ علوم‌ باطل‌ و نیز كم‌اعتنایي‌ به‌ احادیث‌، در حال‌ از بین‌ رفتن‌ بوده‌، و جامعه‌ی آن‌ روز برای‌ هدایت‌ و استفاده‌ به‌ آنها نیازی‌ مبرم‌ داشته‌ است‌.

1.7.5.4. الغدیر (علّامه اميني م. 1390ق)

عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی ،در ۱۳۲۰ هجری قمری در تبریز واقع در آذربایجان،ديده به‌جهان گشود ودر ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ هجری قمری در تهران ازدنيا رفت که در نجف اشرف مدفون شد. ايشان از مراجع شیعه و نویسندۀ کتاب دایره‌المعارفی الغدیر است.
الغدیر نام کتابی‌است به قلم علامه امینی در ۱۱ جلد به زبان عربی نوشته شده که در ۲۲ جلد به زبان فارسی ترجمه شده‌است. موضوع عمدۀ کتاب، واقعه غدیر خم به روایت اهل تسنن است.
نویسنده، در این کتاب به ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر(ص) که حدیث غدیر را روایت کرده‌اند اشاره می‌کند. آنگاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا چهاردهم را بر می‌شمارد. در پایان هم اشعار شاعران مختلف را درباره این موضوع ذکر می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]




چگونگی حضور

۴۷/۱-

۵۸/۱-

۳۷/۱-

کارشناسان مذهبی باید در هر برنامه ثابت باشند.

۴۳

اجرا

۵۴/۱-

۲۱/۱-

۸۶/۱-

ورود تلویزیون در عرصه تبلیغات دینی باعث به هم ریختگی نقش‌ها و وظایف میان رسانه‌ها و نهادهای مذهبی می‌شود.

۹

چگونگی حضور

۷۸/۱-

۶۶/۱-

۹۰/۱-

مباحث زیربنایی و اعتقادی نباید در تلویزیون مطرح شود.

۳

محتوا

۷۹/۱-

۴۳/۱-

۱۶/۱-

تلویزیون دینی می‌تواند جانشین ارتباطات سنّتی (منبر، وعظ، خطابه) شود؛ به‌طوری‌که نیازی به برگزاری مراسم مذهبی و ارتباطات چهره‌به‌چهره نباشد.

۲۷

چگونگی حضور

۸۹/۱-

۰۳/۲-

۷۵/۱-

ازآنجایی که مواجهه ‌انسانی و چهره‌به‌چهره شرط لازم درتبلیغات دینی است، تلویزیون باید از ورود به عرصه تبلیغات دینی خودداری کند.

۴۲

چگونگی حضور

توصیف یافته‌ها
الف) گویه‌هایی که هر دو گروه در موافقت با محتوای آن‌ها با هم اشتراک نظر دارند
داده‌ها نشان داد که گویه شماره ۳۴ که از بین ۶۸ گویه رتبه اول را به دست آورده است. این گویه از ضرورت وجود مشاور مذهبی برای ساخت و تولید برنامه‌های دینی سخن می‌گوید. میانگین نمره استاندارد هر دو گروه به این گویه، نشان دهنده موافقت آن‌ها با این گویه است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گویه ۳۴ : «برنامه‌های دینی باید مشاوران مذهبی داشته باشند.» ۵۴/۱ Z =
از نظر پاسخگویان برای ساخت برنامه‌های دینی وجود یک متخصص و مشاور مذهبی آشنا به اقتضائات و ویژگی‌های رسانه تلویزیون و مخاطبان آن در کنار تولیدکنندگان و سازندگان این نوع برنامه‌ها ضرورت دارد. چرا که استفاده از تخصص و دانش یک متخصص دینی به غنای هر چه بیشتر برنامه کمک کرده و از سطحی‌نگری، تقلیل‌گرایی مفاهیم دین، و تفسیر به رأی‌ها جلوگیری می‌کند و در عین حال به اعتبار برنامه کمک کرده، باعث جلب اعتماد هر چه بیشتر مخاطب می‌شود
گویه شماره ۶۳ رتبه دوم را در بین گویه‌ها دارا است. این گویه اشاره به ضرورت وجود یک برنامه‌ریزی منظم برای پخش برنامه‌های دینی دارد. میانگین نمره استاندارد هر دو گروه به این گویه، نشان‌دهنده موافقت آن‌ها با این گویه است.
«موضوعات مورد آموزش در برنامه‌های مذهبی باید براساس سازماندهی نظام‏مند پی‌گیری شوند و گسترش یابند.» ۳۵/۱Z =
هر دو گروه پاسخگو معتقدند که عدم وجود طرحی منظم برای ارائه مطالب دینی ممکن است باعث بروز اختلاف نظر در حوزه‌های مشترک بین برنامه‌های متفاوت شود و در نتیجه مخاطب دچار سردرگمی و بی اعتمادی به برنامه‌های دینی شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]




      1. دولت ها و دیگر بازیگران در محیط هرج و مرج آمیز نظام بین الملل با یکدیگر تعامل دارند این بدان معنی است که هیچ نوع اقتدار مرکزی برای لازم الاجرا کردن قواعد و هنجارها یا حمایت از منافع جامعه جهانی بزرگتر وجود ندارد.
      2. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. ساختار این نظام مهمترین عامل تعیین کننده رفتار بازیگران است.
    1. دولت ها بدنبال منافع خود هستند و نظام هرج و مرج آمیز و رقابت آمیز، آنها را وادار به رفتاری می کند که بیشتر مبتنی بر نفع شخصی است تا همکاری (بیلیس و اسمیت، ۱۳۸۳: ۴۲۱). دولت‌ها در تعقیب منافع و دستاوردهای نسبی‌اند و نه مطلق. یعنی می‌توان حاصل‌ بازی را به جای صفر، مثبت دانست (نصری، ۱۳۸۶: ۲۲۲).
    1. دولت ها بازیگران خردگرا هستند و راهبردهایی را انتخاب می کند که منافع آنها را افزایش، و ضرر را کاهش دهد.
    1. مهمترین مسأله ای که بوسیله هرج و مرج بوجود آمده، بقا است.
    1. دولت ها، دیگر دولت ها را دشمنان بالقوه و تهدیدی برای منافع ملی خود می دانند این عدم اعتماد و ترس تنگنای (دو راهی) امنیتی را ایجاد می کند و این عامل انگیزه های سیاست اغلب کشورها است (بیلیس و اسمیت، ۱۳۸۳: ۴۲۱). از دیدگاه واقع گرایی ساختاری، حالت تک قطبی یکی از ناپایدارترین انواع نظام های بین المللی است این دیدگاه بر دو دلیل عمده متکی است:
    1. دولت سلطه جو مایل به تقبل وظایف و مسؤلیت های بیشتری است که در دراز مدت آن را تضعیف می کند.
    1. حتی اگر کشور سلطه گر با ملایمت رفتار کند، سایر کشورها همچنان در هراس از نیروهای مهار نشدنی قدرت متمرکز به سر می برند. همانطور که والتز عقیده دارد برخی کشورها با قدرت نامتوازن سروکار دارند و می کوشند قدرت خویش را افزوده یا با سایرین پیمان ببندند تا توزیع قدرت را در سطح جهان متوازن سازند. از دید واقع گرایی ساختاری والتز در میان نظام های بین المللی، نظام تک قطبی از همه بی ثبات تر است و به ناچار واکنش هایی را از سوی کشورهای قدرتمند و ضعیف دیگر برخواهد انگیخت که در نهایت موجب بازگشت نظام به حالت سنتی توازن قوا می گردد اصولاً هر کشور تک قطبی بلا منازع است و بدین دلیل سیاست خارجی آن، انسجام کمتری داشته و برای کشورهای دیگر خطر آفرین می باشد. به همین دلیل در مقابل آن مقاومت نموده و مخالفت می ورزند. (ایکنبری، ۱۳۸۲: ۳۱-۳۰ و ۲۱). والتز کلیه مفاهیم بکار رفته شده در واقع گرایی کلاسیک مانند آنارشی، قدرت، منافع ملی و تمایز میان سیاست داخلی و سیاست بین الملل را می پذیرد، اما مهمترین انتقادی که به این نظریه های روابط بین الملل آرمان گرایی، واقع گرایی سنتی و رفتارگرایی دارد به این دلیل است که مطالعه سیاست بین الملل را به سطح ملی یعنی دولت- ملت محدود می کنند و مسأله تقلیل گرا بودن آنها است و لذا معتقد است که برای بررسی واقع بینانه رخدادهای جهانی در روابط بین الملل باید عمدتاً از دیدی کلی گرا- ساختار گرا پیروی کرد. والتز اعتقاد به نظریه ای دارد که بتواند نوعی تبیین کل نگر از ساختار نظام بین الملل ارائه دهد بدین خاطر به جای سطح تحلیل ملی از سطح تحلیل نظام بین الملل استفاده کرده است (حاجی یوسفی، ۱۳۸۴: ۲۸). به اعتقاد والتز مفهوم ساختار بر پایه این واقعیت استوار است که واحدهایی که به نحو متفاوتی کنار هم چیده و گرد هم آمده باشند رفتار متفاوتی خواهند داشت و در تعامل با یکدیگر نتایج متفاوتی بوجود خواهند آورد. مسأله اساسی برای نظام فاقد مرجع فائقه مرکزی بواسطه ساختارش لزوم تکیه واحدهای عضو به وسایل یا ترتیباتی است که اعضا می توانند برای تضمین بقا و تقویت امنیت بوجود آورند. در نظام فاقد مرجع فائقه مرکزی که بر پایه اصل خودیاری استوار است دولت ها ناچار از تعقیب دست کم یکی از دو خط مشی اساسی زیر هستند:

نخست؛ انجام تلاش های داخلی به منظور افزایش توانایی سیاسی، نظامی و اقتصادی و بسط راهبرد هایی مؤثر.
دوم؛ انجام تلاش های خارجی برای صف آرایی یا تجدید صف آرایی با سایر بازیگران. ساختار سیستم بویژه تعداد بازیگران و توانایی های هر یک به الگوهای تعاملی حادث شکل می دهد و از جمله تعداد دولت هایی را که در قالب گروه های رقیب در توازن قدرت، در برابر هم صف آرایی می کنند تعیین می نماید (دوئرتی و فالتزگراف، ۱۳۸۳: ۱۹۷). نظریه نئورئالیسم بطور کامل بر موضوعات امنیت نظامی و جنگ تمرکز دارد از نظر نئورئالیست ها مهمترین مسأله برای پژوهش این است که چگونه می توان در این نظام بقای خود را حفظ کرد (بیلیس و اسمیت، ۱۳۸۳: ۴۱۵). نئورئالیسم روابط بین الملل را با سیاست کشورهای قدرتمندتر در مقابل کشورهای ضعیف‌ توضیح می‌دهد. مسلماً اگر کشورهای بزرگ به رفتارهای خصمانه روی‌ آورند، در مقایسه با کشورهای کوچک سریع تر به عنوان تهدید درک می‌شوند. اما کشورهای‌ بسیار کوچک نیز ممکن است به دلیل دخالت در فعالیت‌های تروریستی یا توان اتمی، تهدید تلقی می‌شوند. به این ترتیب جدا از اندازه، اهداف و توانایی‌های یک کشور در مقابل قدرت‌ نظامی یا اقتصادی، توازن ایجاد خواهند کرد. والتز به درستی نشان داد کشورها برخلاف آنچه‌ گفته شد در مقابل تهدیدات ایجاد توازن می‌کنند. وی عوامل مختلف را به عنوان نشانه تهدید بر شمرده است که از جمله می‌توان به اجتماع قدرت، قرابت جغرافیایی، قدرت تهاجمی و اهداف خصمانه اشاره کرد ممکن است یک کشور قوی‌تر از کشور دیگر باشد اما بدلیل غیر خصمانه بودن اهدافش، دشمن محسوب نشود. ماهیت سلسله مراتبی ساختار نظام بین الملل و نبود اطلاعات درباره اهداف کشورهای‌ دیگر باعث می‌شود در مقابل کشورهای تهدیدکننده ائتلاف کرده و یا- به‌ندرت- با آنها همراه شوند. به این ترتیب کشورهای داخل یک ائتلاف از ترس، از دیگر کشورها رها می‌شوند. گرچه ممکن است یکی از اعضای این ائتلاف از نظر نظامی یا اقتصادی بزرگتر از دیگر اعضا باشد. تا اینجا می‌توان فرضیات زیر را برای نئورئالیسم ترسیم کرد که بدنبال توضیح تفاوت در واکنش به خطر گسترش تسلیحات کشتار جمعی و نقض آن توسط کشورهای مختلف است:

    1. هرچه کشور ناقض منع گسترش از نظر راهبردی اهمیت بیشتری داشته باشد، احتمال تحریم آن کمتر خواهد شد و اقدامات احتمالی نیز سبکتر خواهد بود.
    1. هرچه کشور ناقض منع گسترش، تهدید مهمتری برای قدرت‌های بزرگ بویژه‌ اتحادیه اروپا یا آمریکا باشد، احتمال تحریم آن در صورت بی‌توجهی به منع گسترش بالاتر خواهد رفت.
    1. دشمنان احتمالاً شدیدتر از متحدان تحریم خواهند شد. احتمال ارائه مشوق به‌ متحدان بیشتر از دشمنان است (ولیزاده، ۱۳۸۷: ۲۸۲-۲۷۹). مرشایمر معتقد است: «سلاح هسته‌ای نیروی قدرتمندی برای صلح است چون این سلاح‌ها، ماهیت‌ کشتار جمعی دارند و در جنگ وضعیتی را ایجاد می‌کنند که کشورها امکان‌ خروج از آن را ندارند». بر اساس‌ آموزه های نئورئالیسم تلاش برای کسب و افزایش قدرت، نتیجه مستقیم ساختار آنارشی نظام‌ بین الملل است. دولت‌ها بازیگران عقلایی هستند و بخاطر نظام آنارشی برای حفاظت از منافع‌ خود همواره در حال افزایش قدرت نسبی هستند. هدف اساسی این است که میزان‌ قدرت کشور در این نظام به حدی باشد که مانع استیلای سایر کشورها بر آن‌ شود. نئورئالیست‌ها معتقدند که پایدارترین‌ نظام همان نظام توازن قوای دو قطبی جنگ سرد است که در آن بازدارندگی و سلاح هسته‌ای نقش اساسی را ایفا می‌کرد. مهمترین موضوعی که بدون استثنا هدف ویژه همه کشورها است منافع ملی، قدرت ملی و در رأس آنها امنیت ملی می‌باشد. بر همین اساس و طبق همین منطق‌ وضعیت «معمای امنیتی» واضح‌ترین توصیف روابط بین کشورها می‌گردد که طبق آن‌ کشورها اولاً؛ حداقل تمایل را برای خلع سلاح یکجانبه دارند. ثانیاً؛ کشورها حداکثر تمایل‌ را برای خلع سلاح طرف مقابل دارند. ثالثاً؛ هر کشوری بر این اعتقاد است که طرف دیگر واقعاً و قلباً خواهان برتری و افزایش سلاح‌های خود است و هیچ تمایلی به خلع سلاح‌ خود ندارد بلکه بیشترین تمایل را به خلع سلاح طرف متقابل دارد طبق وضعیت معنای «معمای امنیت»، عدم اعتماد موجود بین کشورها سبب می‌شود که‌ کشورها با در نظر گرفتن وضعیت خودیار نظام بین المللی و وضعیت آنارشی‌ محیطی، بیشترین تلاش‌ها را برای افزایش تسلیحات خود نمایند تا هدف صیانت نفس‌ دولت‌ها تضمین گردد. این امر منجر به یک مسابقه تسلیحاتی بدون پایان می‌شود چون‌ هر کشوری درصدد می‌باشد که بقا خود را تضمین نماید. نتیجه این مسابقه‌ تسلیحاتی این است که کشورها بدنبال سلاح‌های جدیدتر با ماهیت تخریبی بیشتری‌ می‌روند که با توجه به وضعیت موجود، سلاح هسته‌ای بهترین زمینه در این خصوص‌ خواهد بود والتز بر این اعتقادند که «گسترش آرام‌ سلاح‌های هسته‌ای»، سبب ارتقای صلح و تقویت ثبات بین المللی می‌گردد (دریایی، ۱۳۸۷: ۱۱۰-۱۰۹).
    1. رئالیسم نو کلاسیک (Neo Classical Realism)

واقع گرایی نو کلاسیک تلفیقی از واقع گرایی کلاسیک و نو واقع گرایی است که این نظریه در واکنش به ضد تقلیل گرایی بیش از اندازه نو واقع گرایی ارائه شد (دهقانی فیروز آبادی، ۱۳۹۰: ۲۷۷). واقع گرایی نو کلاسیک عنوانی است که گیدئون رُز به مجموعه ای از آثار در روابط بین الملل داده است که در تبیین سیاست خارجی و فراتر از آن، در توضیح روابط بین الملل از بسیاری از بینش های واقع گرایی استفاده می کنند و برآنند که «گستره و بلند پروازی سیاست خارجی یک کشور در وهله نخست ناشی از جایگاه آن در نظام بین الملل و بویژه توانمندی های آن در زمینه قدرت نظامی است». اما در عین حال تأکید دارند که «تأثیر این توانمندی ها بر سیاست خارجی غیر مستقیم و پیچیده است، زیرا فشارهای نظام باید از طریق متغیرهای میانجی در سطح واحدها ترجمه شوند به همین دلیل است که آنها نو کلاسیک اند». توجه واقع گرایان نو کلاسیک بیش از هر چیز به قدرت است و قدرت را نیز مانند نو واقع گرایان بر اساس توانمندی تعریف می کنند. اغلب نو کلاسیک ها برخلاف نو واقع گرایان نه تنها به عوامل سطح نظام توجه دارند بلکه برآنند که برداشت های ذهنی و ساختار داخلی دولت ها نیز حائز اهمیت اند، و به نوعی بر لزوم نگاه به سطوح تأکید دارند. آنها در عین حال که (مانند نو واقع گرایان) آنارشی را مهم می دانند، بر بینش های واقع گرایی کلاسیک نیز تأکید می کنند و به همین دلیل آنها را «نو کلاسیک» می خوانند. نو کلاسیک ها را می توان بر اساس تقسیم بندی جک اسنایدر از واقع گرایی، در دو مقوله تهاجمی (Offensive) و تدافعی (Defensive) گنجاند (مشیرزاده، ۱۳۹۰: ۱۲۹). واقع گرایی نو کلاسیک نیز مانند نو واقع گرایی پیگیری قدرت توسط کشورها را ناشی از انگیزه و احساس نیاز آنان برای تأمین امنیت در نظام بین الملل آنارشیک و خودیار می داند. از این رو قدرت به مثابه ابزاری برای تأمین امنیت بوده و در واقع خود هدف نیست (دهقانی فیروز آبادی، ۱۳۹۰: ۲۷۸). در ادامه به برخی از مهمترین ابعاد استدلالی این دو شاخه از واقع گرایی نو کلاسیک اشاره می کنیم:
۱-۳ رئالیسم تهاجمی(Offensive Realism)
این رهیافت بر بیشینه ‌سازی‌ قدرت به منزله هدف تا کسب جایگاه هژمونیک‌ در نظام بین الملل به عنوان رفتار اصلی قدرت های‌ بزرگ تأکید دارد. این دسته از واقع گرایی‌ مانند دیگر واقع گرایان به مسأله امنیت به عنوان‌ محور و پایه اصلی مباحثاتشان می‌پردازد، که در این حوزه به مسائلی چون «امنیت بین المللی»، «بقا»، «موضوعات امنیتی مبتنی بر محور نظامی»، «خود اتکایی در تحصیل امنیتی»، «دولت محوری‌ در مرجع امنیت» و «آنارشی» می‌پردازد. بر این ‌اساس مبارزه برای قدرت، نخستین گام‌ برای پای نهادن در این عرصه می‌باشد و هر کدام از کشورها درصددند که قویترین‌ بازیگر نظام بین الملل باشند، و مترصد فرصت هایی‌ هستند تا قدرت خود را در برابر دیگر رقبا افزایش دهند (حسینی لائینی، ۱۳۸۴: ۱۵۹). نقطه تمرکز این نظریه بر قدرت های بزرگ واقع می شود زیرا این کشورها هستند که بیشترین تأثیر را بر عرصه سیاست بین الملل دارند. سرنوشت کلیه کشورها چه قدرت های بزرگ و چه قدرت های کوچکتر عمدتاً و در وهله نخست بواسطه تصمیم ها و کنش های کشورهایی که دارای بیشترین قابلیت هستند رقم می خورد. قدرت های بزرگ عمدتاً بر اساس میزان توانایی های نظامی نسبی شان ارزیابی می شوند. برای اینکه کشوری به عنوان یک قدرت بزرگ شناخته شود باید برای مبارزه با قویترین کشور جهان در یک جنگ متعارف همه جانبه امکانات نظامی کافی داشته باشد. این کشور لازم نیست توانایی شکست دادن ابر قدرت را داشته باشد اما دست کم باید بتواند دور نمایی باورپذیر در جهت تبدیل مناقشه به یک جنگ فرسایشی پدید آورد و ابر قدرت را بطور جدی تضعیف نماید، حتی اگر قدرت برتر سرانجام پیروز مبارزه باشد در عصر سلاح های هسته ای قدرت های بزرگ باید علاوه بر سلاح های متعارف بسیار قوی سلاح بازدارنده هسته ای نیز در اختیار داشته باشند تا بتوانند در مقابل حملات هسته ای جان سالم به در برند به فرض اگر دولتی نسبت به تمامی رقبایش به برتری هسته ای دست یابد آنقدر قدرتمند خواهد بود که تبدیل به تنها قدرت بزرگ در نظام بین الملل گردد با ظهور هژمون هسته ای موازنه نیروهای متعارف دیگر موضوعیت نخواهد داشت (مرشایمر، ۱۳۸۸: ۶-۵). به اعتقاد مرشایمر «سیاست های قدرت های بزرگ تراژدیک است، زیرا ساختار نظام بین الملل دولت ها را وادار می‌کند که تنها به دنبال امنیت برای خود باشند و به‌ هرحال به صورت تهاجمی علیه یکدیگر اقدام کنند، بهترین تضمین برای بقا این است که یک هژمون باشی، زیرا در این صورت هیچ دولتی نمی‌تواند به ‌طور جدی چنین قدرتی را تهدید کند در وضعیت آنارشی که نا امنی دائم را به دنبال دارد، مهمترین راه برای رسیدن به امنیت بیشتر افزایش قدرت و مقهور کردن دیگر دولت هایی است که ممکن است تهدیدی برای آنها باشند. از این‌رو، قدرت ها تا آنجا که بتوانند برای غلبه و استیلای بر دیگران اقدام خواهند کرد و همواره در یک وضعیت «تهاجم بالقوه» قرار دارند که هرگاه ممکن باشد برای تحمیل اراده خود بر دیگران‌ دست به کار شوند. وی معتقد است که این مهمترین و اصلی‌ترین تأثیر نظام آنارشیک بین الملل‌ بر رفتار و نحوه عملکرد دولت ها و بویژه قدرت های بزرگ است. آنها بیش از هر چیز به دنبال امنیت‌ و حتی المقدور «امنیت مطلق» هستند و بدین منظور نخست در پی دست یافتن به هژمونی‌ منطقه‌ای و سپس در صورت امکان به هژمونی جهانی هستند. امنیت مطلق تنها زمانی قابل‌ دستیابی است که یک قدرت دارای تفوق کامل بر دیگر قدرت ها بوده، تهدید بالقوه آنها را برطرف‌ سازد. لذا از دید او: «میل و خواست بقاء موجب پدید آمدن رفتار تهاجمی از سوی دولت ها می‌شود» (سلیمی، ۱۳۸۴: ۲۵-۲۴). رئالیست های تهاجمی عقیده دارند که دولت های طرفدار وضع موجود به ندرت در عرصه سیاست جهانی یافته می شوند زیرا ساختار نظام بین الملل انگیزه ای بسیار قوی برای جستجوی فرصت هایی جهت افزایش قدرت به بهای کاهش قدرت رقبا به دولت ها بخشیده و آنها را بر آن می دارد تا هرگاه منافع بر هزینه ها سنگینی کرد از موفقیت پیش آمده در جهت کسب منافع خود استفاده نمایند هدف غایی یک دولت این است که در نظام بین الملل به هژمونی تبدیل شود. لازم به ذکر است که رئالیسم تهاجمی و رئالیسم فطری بشر هر دو قدرت های بزرگ را همچون قدرت طلبانی بی رحم به تصویر می کشند. تفاوت اصلی این دو دیدگاه در این است که رئالیست های تهاجمی ادعای مورگنتا را مبنی بر اینکه دولت ها ذاتاً دارای تمایلات قدرت طلبانه و تهاجمی هستند رد می کنند و برعکس عقیده دارند که نظام بین الملل قدرت های بزرگ را وا می دارد تا قدرت نسبی خود را به حداکثر برسانند زیرا این تنها راه مطلوب برای به حداکثر رساندن امنیت است. به عبارت دیگر بقا مستلزم رفتار تهاجمی است قدرت های بزرگ نه به علت ذاتشان، به قدرت رفتار تهاجمی در پیش می گیرند و نه به این علت که دلشان می خواهد، بلکه دلیل این امر آن است که دولت ها اگر بخواهند بخت بقای خود را افزایش دهند باید قدرت بیشتری بدست آورند. «معمای امنیت» منطق اصلی رئالیسم تهاجمی را بازتاب می دهد اساس این معما در این حقیقت نهفته که اقدامات یک دولت در راستای ارتقای سطح امنیت اش مساوی با کاهش امنیت دیگر دولت ها است. در نتیجه برای یک دولت افزایش بخت بقایش بدون تهدید بقای دیگر دولت ها مشکل به نظر می رسد به گفته جان هرتز در شرایط آنارشی بهترین راه بقا کسب مزیت و قدرت بیشتر نسبت به رقباست، یک حمله خوب بهترین دفاع است (مرشایمر، ۱۳۸۸: ۴۰-۲۴). استدلال مرشایمر آن است که آنچه قدرت های بزرگ را وا می دارد تا تفکر و کنش تهاجمی داشته و در پی دست یافتن به موفقیت هژمون باشند خصوصیات فردی آنها نیست بلکه ساختار نظام بین الملل است که به عقیده او انگیزه اصلی رفتار قدرت های بزرگ بقا است. در یک محیط آنارشیک اشتیاق به بقا دولت ها را تشویق می کند تا رفتار تهاجمی در پیش گیرند. تنها وجه ممیزه دولت ها از نظر رئالیسم تهاجمی قدرت است (مرشایمر، ۱۳۸۸: ۶۲-۶۱). واقع گرایان تهاجمی چنین استدلال می کنند که آنارشی دولت ها را وادار می سازد قدرت یا (نفوذ) نسبی خود را به حداکثر برساند. امنیت و بقا در درون نظام بین الملل هرگز قطعی نیست و دولت ها می کوشند با به حداکثر رساندن قدرت و نفوذ خود امنیت خویش را به حداکثر برسانند. از دید واقع گرایان تهاجمی آنارشی بین المللی حائز اهمیت زیادی است. این آنارشی عموماً وضعیتی هابزی است که در آن امنیت امری کمیاب است و دولت ها می کوشند با به حداکثر رساندن امتیازات نسبی خود به آن نائل شوند و در این جهان دولت های خردورزی که به دنبال امنیت اند به انجام اقداماتی تمایل دارند که ممکن است به تعارض با دیگران منجر شود. می توان فرید زکریا و جان مرشایمر را مهمترین نظریه پردازان واقع گرایی تهاجمی دانست. زکریا بر آن است که تاریخ نشان می دهد دولت ها در شرایطی که به شکلی فزاینده ثروتمند می شوند، به ایجاد ارتش های بزرگ روی می آورند خود را درگیر مسائل خارج از مرزهایشان می کنند و به دنبال افزایش نفوذ بین المللی خود می روند. اما به نظر زکریا هر قدر قدرت دولت و قدرت ملی افزایش پیدا کند به سیاست های خارجی توسعه طلبانه تری منجر می شود. از دید مرشایمر دولت ها در جهانی زندگی می کنند که سرشار از تهدیدات است و «هدف اصلی هر دولتی آن است که سهم خود را از قدرت جهانی به حداکثر برساند، که این به معنای کسب قدرت به زیان دیگران است» (مشیرزاده، ۱۳۸۹: ۱۳۲-۱۳۰). به نظر مرشایمر سه دلیل در نظام به هم پیوسته بین الملل وجود دارد که باعث شده دولت ها نسبت به هم‌ هراس داشته باشند:

    1. فقدان یک اقتدار مرکزی که بالای سر دولت ها قرار گرفته و آنها را در مقابل‌ یکدیگر حمایت کند؛
    1. این واقعیت که دولت ها اغلب دارای توانایی و ظرفیت نظامی تهاجمی‌ هستند؛
    1. این واقعیت که دولت ها هرگز نمی‌توانند از نیات هم آگاه باشند (سلیمی، ۱۳۸۴: ۲۵).

رئالیسم تهاجمی با شناسایی دولت ها بعنوان بازیگران اصلی عقیده دارد که قدرت های بزرگ با شکل دهی سیاست بین الملل دارای برون دادهایی با بیشترین تأثیر گذاری بر سیستم بین المللی می باشند (حسینی لائینی، ۱۳۸۴: ۱۵۹). به عبارت دیگر مسأله بقا حکم رفتار تهاجمی را صادر می کند عملکرد تهاجمی قدرت های بزرگ تنها بدلیل برخورداری از انگیزه سلطه جویی نیست بلکه آنها مجبور هستند تا برای افزایش امکان و مدت بقای خویش بدنبال قدرت بیشتری باشند (متقی، بقایی و رحیمی، ۱۳۸۹: ۱۰). در درجه اول در سیاست خارجی تهاجمی، دولت ها خواهان افزایش امنیت خود از راه کاهش «عامدانه» امنیت سایر دولت ها هستند، در حالی که در سیاست خارجی تدافعی دولت ها خواهان دستیابی به امنیت به بهای کاهش امنیت دیگران نیستند. رابرت جرویس یکی از نظریه پردازان اصلی رئالیسم تهاجمی می گوید: دولت ها می توانند بدون کاهش امنیت دیگران امنیت خود را حفظ کنند… و حتی در پیش گرفتن سیاست تدافعی بر اتخاذ سیاست تهاجمی آنها ترجیح یابد؛ حتی افزایش زیاد در امنیت دولت ها فقط به مقدار اندکی از امنیت سایر دولت ها می کاهد. در این شرایط همه قدرت های خواهان حفظ وضع موجود می توانند از درجه بالای امنیت برخوردار شوند… بنابراین دولت ها با رضایت از فرصت فراهم شده از توسعه نفوذ خود در خارج از مرزهای ملی در قبال دستیابی به تضمین هایی برای امنیت خود چشم پوشی می کنند. در درجه دوم سیاست خارجی تهاجمی واقع گرا بر این نظر است که نه تنها ماهیت سیاست بین الملل براساس وجود درگیری تعریف می شود بلکه بطور اساسی وجود درگیری عنصری ضروری برای هدایت سیاست بین الملل است. در مقابل، دولت ها در سیاست خارجی تدافعی واقع گرا داوطلبانه از تهدید دولت های دیگر خودداری می کنند. همچنین اگرچه رئالیسم تدافعی ماهیت سیاست بین الملل را بر مبنای درگیری استوار می داند، بر این نظر نیست که وجود تضاد منافع به یقین به درگیری عملی بین دولت ها ختم می شود. در این چارچوب، «همکاری» راه حلی جدی- البته نه بهترین راه حل- برای حل درگیری بین دولت ها در نظر گرفته می شود» (برزگر، ۱۳۸۸: ۱۲۶). جان مرشایمر، تعیین سرنوشت‌ تمامی دولت ها اعم از قدرت های بزرگ و کوچک‌ را اساساً از طریق تصمیمات و اقدامات‌ دولت هایی می‌داند که بیشترین توانایی ها را سهیم‌ باشند. از دید وی سیاست های بین المللی قدرت های‌ بزرگ بر مبنای توانایی نظامی تعیین می‌شود و این باعث می‌شود که همواره «احتمال وقوع‌ جنگ» وجود داشته باشد که هیچ گاه این احتمال‌ به میزان آرام‌ بخشی تنزل نکند و فقط قدرت‌ است که می‌تواند از خطر افزایش احتمال وقوع‌ جنگ توسط رقیب جلوگیری نماید و در صورت وقوع مانع شکست در جنگ شود. بدین ترتیب آنارشی وجه بارز و مشخصه نظام‌ می‌باشد و این به معنای هرج و مرج نیست بلکه‌ به معنای فقدان اقتدار عالیه برای جلوگیری از تجاوزات یا حل اختلافات بین قدرت ها است (حسینی لائینی، ۱۳۸۴: ۱۶۰). مفهوم پایه رئالیسم تهاجمی این است که رفتار کشورها و حتی قدرت های بزرگ ریشه در یک‌ ترس ذاتی در مورد ادامه بقا و تهدید دیگر کنشگران دارد که این ترس از ساختار آنارشیک نظام‌ بین الملل بر می‌خیزد. به نوشته مرشایمر: «قدرت های بزرگ، تهاجمی رفتار می‌کنند، نه بدلیل آنکه اینگونه می‌خواهند و نه به دلیل‌ آنکه برخی عوامل آنها را به سوی سلطه بر دیگران می‌کشاند، بلکه به این دلیل که آنها ناچارند که‌ برای به حداکثر رساندن امکان بقای خود به دنبال قدرت بیشتر باشند» (سلیمی، ۱۳۸۴: ۳۴). بر طبق نظر رئالیست های تهاجمی، قدرت های‌ بزرگ درصددند برای تأمین بقائشان تبدیل به‌ قدرتمندترین دولت در نظام شوند. در صورتی که قدرتی نسبت به رقبای بالقوه‌اش‌ قدرتمندتر شود، احتمال اینکه رقبا به او حمله‌ کنند و بقایش را تهدید کنند، یا قدرتش به‌ چالش کشیده شود بسیار کم خواهد بود. در صورت به چالش طلبیدن قدرت این کشورها، دولت های ضعیف متحمل شکست نظامی، می‌شوند. اما بهترین گزینه برای قدرت های‌ بزرگ در این نظام زمانی است که یک دولت به‌ قدرت هژمون تبدیل شود؛ یعنی به امنیت مطلق‌ دست یابد. این تداوم و تعقیب قدرت تنها با تبدیل‌ شدن یک قدرت بزرگ به هژمون پایان می‌پذیرد. مرشایمر کشاکش دائمی‌ قدرت های بزرگ در افزایش قدرت را برگرفته از مؤلفه‌های نظامی می‌داند، که در آن هر قدرت در جستجوی آن است تا برترین قدرت نظامی در نظام بین الملل باشد و این انگیزه، سوء استفاده‌ از یکدیگر را برای این قدرت ها ایجاد می‌کند. از دید مرشایمر تنها کشوری به قدرت بیشتر می‌رسد که به موقعیت هژمونی جهانی دست‌ یافته باشد. و هژمون، دولتی است که به حدی‌ قدرتمند باشد که بر دیگران مسلط شود و هیچ‌ دولت دیگر یا ائتلافی، توانایی مالی و نظامی‌ برای فراهم کردن یک چالش جدی علیه او را نداشته باشد. از این‌ رو هژمون، تنها قدرت‌ بزرگ نظام می‌باشد و در تحمیل‌ اراده خود بر جهان از قدرت نظامی استفاده‌ خواهد کرد (حسینی لائینی، ۱۳۸۴: ۱۶۲-۱۶۱).
۲-۳ رئالیسم تدافعی (Defensive Realism)
رئالیسم تدافعی یکی از شاخه‌های‌ عمده رئالیسم ساختارگرا است که‌ نظریه‌پردازانی مانند کنت والتز، استفان والت‌ و جک اسنایدر نمایندگان اصلی آن تلقی‌ می‌شوند. رئالیست‌های تدافعی نظام بین الملل‌ را آنارشیک می‌دانند، اما آنارشی از منظر آنها بی‌ضررتر از آن چیزی است که رئالیست‌های‌ تهاجمی تصور می‌کنند. دولت‌ها می‌توانند از طریق ایجاد موازنه قدرت از عهده عمده‌ تهدیدات خارجی برآیند؛ بنابراین تنها در شرایط ترسناک یا از طریق دولت‌های شرور غیر عقلانی است که در محیط بین المللی‌ خشونت ایجاد می‌شود. بر این اساس از منظر رئالیسم تدافعی سیاست خارجی دولت‌ ها از واکنش‌های عمدتاً مسالمت‌آمیز به عوامل‌ سیستمی تشکیل می‌شود. تعیین‌کنندگی آنارشی بین المللی و نحوه توزیع قدرت بین دولت‌ها و به خصوص‌ قدرت‌های بزرگ در عرصه سیاست بین الملل‌ و موازنه‌سازی در برابر قدرت یا تهدید بیرونی‌ به عنوان اصلی‌ترین شکل رفتار بیرونی‌ دولت‌ها از مشخصه‌ های اصلی رئالیسم‌ تدافعی تلقی می‌شود (اسدی، ۱۳۸۹: ۲۳۳). برخی رئالیست های تدافعی می گویند که فشارها و اضطرارهای نظام بین الملل آنقدر شدیدند که رفتار تهاجمی بندرت به موفقیت منجر می شود و قدرت های بزرگی که رویکرد تهاجمی دارند سرانجام سرشان به سنگ خواهد خورد. آنها به چند نکته اشاره می کنند:

    1. کشورهای مورد تهدید اقدام به ایجاد موازنه در برابر مهاجمان نموده و سرانجام آنها را شکست می دهند.
    1. در توازن تهاجم- تدافع کفه ترازو معمولاً به طرف تدافع متمایل است و این امر تهاجم را دشوار می سازد در نتیجه قدرت های بزرگ باید موازنه قوای موجود را حفظ کرده و سعی نکنند باز آن را تغییر دهند اگر دولتی اقدام به جنگی نماید که از قبل می داند در آن شکست خواهد خورد این در واقع نوعی خود فریبی و رفتاری خود ویرانگرانه است و آن دولت بهتر است نیروی خود را معطوف به حفظ موازنه قوا نماید. ملاحظات قدرت به سه طریق عمده بر شدت ترس میان دولت ها تأثیر می گذارد:

نخست. دولت های رقیب که دارای نیروی اتمی بوده و می توانند خود را از نظر حمله هسته ای در امان داشته و یا چنین حمله ای را تلافی کنند کمتر از آنهایی که فاقد نیروی اتمی اند از یکدیگر می هراسند.
دوم. وقتی پهنه وسیعی از آب میان قدرت های بزرگ حایل باشد اندازه نسبی ارتش شان هر چقدر هم که باشد رفتار تهاجمی آنها کمتر خواهد بود زیرا این حجم وسیع آب مانع سختی برای نمایش قدرت در حملات مسلحانه ایجاد می کند.
سوم. نحوه توزیع قدرت در میان دولت های نظام بین الملل به طرز چشمگیری بر میزان ترس اثر می گزارد (مرشایمر، ۱۳۸۸: ۵۰-۴۴). به نظر تالیافرو (Taliaferro) واقع گرایی تدافعی مبتنی بر چهار مفروضه زیر است:

    1. معضله امنیت (Security Dilemma): منظور از معضله امنیت شرایطی است که در آن تلاش یک دولت برای افزایش امنیت خود باعث کاهش امنیت دیگران می شود. به نظر واقع گرایان تدافعی، توسعه طلبی همیشه به امنیت بیشتر منجر نمی شود. در واقع مسأله این است که امنیت مطلق ممکن نیست جز با تبدیل شدن به یک هژمون جهانی و چون احتمال نیل به چنین جایگاهی اندک است و تأسیس دولت جهانی به معنای پایان سیاست بین الملل خواهد بود دولت ها همیشه امنیت جو خواهند بود و با معضله امنیتی رو به رو می شوند.
    1. ساختار ظریف قدرت: به نظر واقع گرایان تدافعی تأثیر ساختار ظریف قدرت که متغیر سطح نظام نیست (و به معنای توزیع نسبی آن دسته از توانمندی های مادی است که دولت ها را قادر می سازد راهبرد های نظامی و دیپلماتیک خاصی را دنبال کنند)، مهمتر از ساختار خام یا زمخت (Gross) قدرت (به معنای سهم نسبی از منابع قدرت در دست یک دولت) است.
    1. برداشت های ذهنی رهبران: تأثیر ساختار ظریف قدرت و توانمندی های مادی بر رفتار دولت از طریق تصورات یا برداشت های ذهنی (Perceptions) رهبران ملی است. آنها بر مبنای قیاس های تاریخی و میانبرهای دیگر ادراکی اطلاعات واصله را پردازش می کنند و تصمیم می گیرند. بنابراین این عامل یک متغیر میانی بسیار مهم تلقی می شود.
    1. عرصه سیاست داخلی: به نظر واقع گرایان تدافعی، استقلال دولت در برابر جامعه مدنی، ائتلاف سازمانی، و روابط میان بخش های لشگری و کشوری جملگی توانایی رهبران را در بسیج منابع تحت تأثیر قرار می دهند. قدرت سیاسی ملی به معنای توانایی بسیج منابع مادی و انسانی دولت بسیار اهمیت پیدا می کند (مشیرزاده، ۱۳۸۹: ۱۳۴-۱۳۳).
    1. تئوریزه کردن و تحلیل سیاست تحریم آمریکا علیه ایران در قالب نظریه رئالیسم تهاجمی

این مبحث سعی دارد علت انتخاب نظریه رئالیسم تهاجمی را برای تبیین موضوع پژوهش مطرح کند. واقع گرایی تهاجمی به افزایش قدرت به منزله هدف بدست آوردن جایگاه هژمونیک در جهان تأکید دارد و از آنجا که آمریکا خود را به عنوان تنها قدرت هژمون معرفی کرده است اجازه نخواهد داد که رقیب دیگری در مقابل اش ظهور کند و هژمونی آن را خدشه دار نماید. ایران نیز بدنبال امنیت و بقا در این شرایط آنارشی است. رفتار دیگران با ایران و رفتار ایران با دیگران را می توان طبق نظریه واقع گرایی مورد بررسی قرار داد که بحث آن درباره میزان قدرت است و میزان قدرت، چگونگی رفتار را تعیین می کند. ساختار نظام بین الملل دولت ها را وادار کرده که تنها بدنبال امنیت برای خود باشند و در برخی موارد به صورت تهاجمی علیه یکدیگر اقدام کنند. بهترین تضمین برای بقا این است که قدرتمند باشی. مهمترین راه برای رسیدن به امنیت بیشتر افزایش قدرت و مقهور کردن دیگر دولت هایی است که ممکن است تهدیدی برای آنها باشد. به اعتقاد نظریه پردازان واقع گرا، میل و خواست بقا موجب پدید آمدن رفتار تهاجمی از سوی دیگر دولت ها می شود. آنها اگر بخواهند بخت بقای خود را افزایش دهند باید قدرت بیشتری بدست آورند. در منطق اصلی رئالیسم تهاجمی اقدامات یک دولت در راستای سطح امنیتش مساوی با کاهش امنیت دیگر دولت ها است آنارشی دولت ها را وادار می سازد قدرت یا نفوذ نسبی خود را به حداکثر برسانند جمهوری اسلامی ایران حتی اگر چرخه سوخت را به دست آورد ولی در نظام بین الملل و در شرایط داخلی دچار بحران های شدیدی شود ارزشی ندارد. آن مسأله ای که در اینجا ارزش دارد این است که نظام جمهوری اسلامی ایران قدرت لازمه را داشته باشد تا این هدف را به شکلی سامان بخشد و جلو ببرد تا بتواند در نهایت شرایطی را بوجود آورد که از شرایط فعلی برای حیات و بقای ملی، بهتر و مفیدتر باشد. در مورد مسائل هسته ای نباید اظهار کرد که ما مذاکره نمی کنیم و منابع داخلی برای تأمین اهدافمان کافی است آمریکا از این مسأله نهایت استفاده را می کند و دست به تحریم در آن حیطه می زند، موضوع اصلی این است که منابع لازم برای تأمین اهداف آن وجود ندارد. ما باید به اوضاع بعد از هسته ای شدن هم نگاه کنیم چرخه سوخت باید بعنوان مسیری باشد که جمهوری اسلامی ایران از دل آن مسیر درصدد پر کردن خلأهای راهبردی خود باشد. ما از چرخه سوخت به عنوان بازدارندگی قصد استفاده داریم یعنی قابلیت و توانمندی های ایجاد ترس. آمریکا تحریم را بعنوان بخشی از راهبرد بزرگش در قبال جمهوری اسلامی ایران لحاظ نموده و از آنجا که یک قدرت بزرگ اقتصادی است ایران نیز به هر نحوی به این اقتصاد بزرگ نیاز دارد، آمریکا نیز از این ابزار اقتصادیش در جهت مقاصد سیاسی استفاده کرده و از این ابزار کمک می گیرد که تغییر رفتار سیاسی در ایران ایجاد کند. آمریکا در تقابل امنیتی با ایران قرار گرفته در اینجا تقابل دو دولت را داریم یک بازیگر این عرصه بین المللی آمریکا است که می خواهد رقیبش که ایران است را تضعیف کند و خودش را قوی کند و هژمونی اش را تثبیت کند ابزاری هم که استفاده می کند تحریم است و این در سیاست بین الملل یک رفتار تهاجمی است، سیاست تحریم هم یک سیاست تهاجمی است نه تدافعی. در اعمال تحریم ها هم دنبال بی ثبات سازی نظام هستند. رابرت گیلپین «تحریم را به عنوان دستکاری روابط اقتصادی به منظور دستیابی به اهداف سیاسی توصیف می کند» (زهرانی،۱۳۷۶: ۴). روش هایی که برای تغییر دادن خط مشی های اصلی سیاسی دولت های تحریم شده از جمله تضعیف توان بالقوه نظامی اینگونه دولت ها و قطع ماجراجویی های نظامی دولت های متخاصم در نظر گفته شده است. این امر تا زمانی کارایی دارد که دولت تحریم شونده از لحاظ سیاسی و اقتصادی ضعیف شود. این تحریم ها بدلیل مخالفت دولت تحریم شده با خواسته های دولت تحریم کننده است. تحریم های آمریکا علیه ایران بدلیل مقاومت در مقابل باج خواهی آمریکا است. آنها با مشغول کردن ذهن مسئولین ایران به مسأله هسته ای دنبال آن هستند که تمرکز تصمیم گیران ایران از حل مطالبات و معضلات داخل کشور بازمانده و همچنین موجب نارضایتی هایی شود که بگویند انرژی هسته ای نمی خواهیم این مشکلات را حل کنید که مهمتر هستند. بطور کلی ابتکار عمل در جهت مقاصد سیاسی و اقتصادی معقول را از ایران بگیرد. این اصلی ترین نماد رفتار آمریکا در مقابل سایر کشورها است سیاست سر در گم سازی سایر دولت ها را پیگیری می کند. باعث می شود ایران دیگر نتواند تصمیمات واقع بینانه بگیرد. یک جنگ تهاجمی و تبلیغاتی علیه ایران ایجاد کرده که ایران با دستیابی به انرژی هسته ای مخل امنیت جهانی است. ایران در منطقه خاورمیانه است که بحرانی ترین و بین المللی ترین منطقه جهان است محیطی است، که یکی از پایه های نهایی وضعیت قدرت در جهان می باشد با این وضعیت ایران می خواهد کفه ترازو موازنه را به سود خودش سنگین کند، آمریکا مخالف این است. آمریکا هم دنبال توازن به نفع خود است به دنبال افزایش قدرت برای افزایش بقا هستند؛ هدف اصلی هر دولت افزایش سهم خود از قدرت جهانی است. در سطح فرامنطقه ای هدف آمریکا مقابله با چند جانبه گرایی و حذف و ابطال نظام چند قطبی است سیاست خارجی هژمونیک محور آمریکا تأکید اساسی خود را بر تفوق بر قدرت های بزرگ رقیب چه در سطح بین المللی و چه در سطح منطقه ای قرار داده است. از اصول رئالیسم تهاجمی عدم اطمینان از نیات سایر دولت ها است در قبال ایران نیز اینگونه است که اذعان دارند ایران می خواهد به بمب هسته ای دست یابد. آنارشیک بودن نظام بین الملل سبب بی اعتمادی دولت ها به هم در کنار دلایلی مانند توانمندی تهاجمی دولت های دیگر است. که در تحلیل نهایی دولت ها را به سوی کسب بیشترین قدرت ممکن هدایت می کند. آمریکا با متهم کردن ایران سعی دارد تا مشروعیت سیاسی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران را کاهش دهد. به هر میزان که مناقشات سیاسی بیشتری علیه ایران ایجاد شود طبعاً آمریکا قادر خواهد بود تا به مطلوبیت بیشتری برای محدود سازی و انزوای ایران نائل آید. آنها تهران را متهم به حمایت از تروریست ها می کنند، متهم کردن ایران به تولید سلاح های کشتار جمعی نیز از نشانه های تقابل گرایی همه جانبه استراتژیست های آمریکایی علیه ایران است. آمریکا به دنبال آن است که فضای ادارک نظام بین الملل را در مقابله با ایران سازمان دهد. چگونگی جلوگیری از برنامه های هسته ای در اولویت برنامه های ایالات متحده است. به همین دلیل تأکید دارد که فناوری غیر نظامی به ایران عرضه نشود و دیگر اعضای گروه عرضه کنندگان فناوری هسته ای برای رعایت مسأله را تحت فشار قرار داده است. به زعم آمریکایی ها اگر ایران زیرساخت های صنعتی قدرتمند را ایجاد نماید در آن شرایط قادر خواهد بود تا زمینه های لازم برای حداکثر سازی قدرت راهبردی خود را از طریق همکاری با سایر کشورها فراهم نماید، و اعتقاد دارند که ایران بصورت پنهانی فعالیت هسته ای دارد. همچنین ایران را متهم به ایجاد بی ثباتی در منطقه خاورمیانه و حمایت از گروه های مبارز و افراطی و اسلامی و مخدوش کردن امنیت و صلح منطقه می کنند. شواهد نشان می هد که به هر میزان قابلیت های ایران برای تأثیرگذاری در منطقه خاورمیانه افزایش یابد به همان میزان نیز آمریکایی ها از تلاش بیشتری برای محدود سازی ایران بهره می گیرند. ترس از تجاوز و حمله دیگران، افراد و کشورها را وا می دارد کسب امنیت کنند و سعی نمایند آنچه را که بدست آورده اند حفظ نمایند و تنها راه حفظ آنچه کسب کرده اند یعنی امنیت، کسب قدرت و ازدیاد و نمایش هر چه بیشتر آن است. ترس از به خطر افتادن امنیت، افراد بشر و کشورها را مجبور می کند همیشه در پی کسب قدرت باشند و از راه سلطه بر دیگران و تقویت توان خویش از به خطر افتادن امنیت و منافع حیاتی خود جلوگیری کنند. به زعم اظهارات مقامات آمریکایی و اسرائیلی قدرتمند شدن ایران چه از نظر عملی و فناوری و چه تسلیحاتی اصلاً مورد تأیید نیست. ایران توازن قدرت در سطح منطقه خلیج فارس و خاورمیانه را به هم زده است و در نهایت به ضرر منافع و مصالح منطقه ای آمریکا و بویژه امنیت رژیم اسرائیل خواهد بود. بویژه که اکنون توازن قوا به نفع اسرائیل است. هدف از افزایش قدرت نظامی و تسلیحاتی ایران و از جمله برنامه هسته ای صلح آمیز عملیات تهاجمی و توسعه طلبی علیه کشورهای منطقه نیست بلکه صرفاً جنبه دفاعی و بازدارندگی دارد. ساختار آنارشیک مهمترین اصل برای تأمین امنیت یک کشور محسوب می شود. اما در اینجا مشکل عبارت از این است که رعایت اصل خودیاری و افزایش قدرت، خود به خود منجر به تأمین امنیت صرف یک کشور نمی شود بلکه برعکس ممکن است ضریب امنیت آن را کاهش دهد زیرا در خلال روند افزایش قدرت و تأمین امنیت یک دولت همین امر سبب ایجاد نگرانی و سوءظن و عدم اطمینان دیگر دولت ها می شود کشورها کار ندارند که این کار تدافعی است یا تهاجمی. طبق این نظریه در عصر سلاح های هسته ای قدرت های بزرگ باید علاوه بر سلاح های متعارف بسیار قوی سلاح بازدارنده هسته ای نیز در اختیار داشته باشند تا بتوانند در مقابل حملات هسته ای جان سالم به در برند به فرض اگر دولتی نسبت به تمامی رقبایش به برتری هسته ای دست یابد آنقدر قدرتمند خواهد بود که تبدیل به تنها قدرت بزرگ در نظام بین الملل گردد. رفتار هسته ای ایران از جانب آمریکا تهاجمی قلمداد می شود در حالی که عملکرد تهاجمی قدرت های بزرگ تنها بدلیل برخورداری از انگیزه سلطه جویی نیست بلکه آنها مجبور هستند تا برای افزایش امکان و مدت بقای خویش دنبال قدرت بیشتری باشند. دستیابی ایران به انرژی هسته ای منافع آمریکا در منطقه را به خطر خواهد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]




آرایه‌های ادبی: راح و روح جناس لاحق دارند. ریحان و ریحان جناس تام است، اوّلی به معنای شراب خوشبو و دومی به معنای آرامش به کار رفته است. ریحان روح اضافه‌ی استعاری.
۱۸ – پـــی غــــولان روزگـــــار مـــــرو
تــو و بیغـــولــــه‌ای ســـزای صبـــوح
واژگان: غول: موجودی افسانه‌ای از نوع دیوان که او را با قدّی بلند و هیکلی مهیب تصوّر کنند. (معین) بیغوله: گوشه. (دهخدا)
معنی و مفهوم: در پی نیرنگ‌ها و فریبندگی‌های گمراه کننده‌ی روزگار مرو، فقط در پی آن باش که گوشه‌ی خلوتی، سزاوار باده نوشی صبحگاهی پیدا کنی.
آرایه‌های ادبی: غولان روزگار اضافه‌ی استعاری و استعاره از خواسته‌های رنگارنگی است که مانند غول موجب گمراهی می‌شوند.
۱۹ – ســاغــری پیــش از آفتـــاب بـــخواه
از مـــــی آفتــــــاب زای صبــــــوح
معنی و مفهوم: قبل از آن‌که آفتاب طلوع کند، از باده‌ی درخشان صبحگاهی یک جام چون آفتاب طلب کن و بنوش.
آرایه‌های ادبی: آفتاب در بیت تکرار شده است. شراب به خاطر درخشندگی آن، آفتاب‌زای نامیده شده است.
۲۰ – رطـل، پـرتـر بـران کــه خـواهـد رانــد
روز یــک اســبه، بـــر قفــای صبــــوح
واژگان: رَطل: پیاله‌ی شراب، پیاله‌ی بزرگ. (معین) یک اسبه: شتابان. (ناظم)
معنی و مفهوم: جام شراب را لبریز کن و سریع بنوش؛ زیرا که روز با شتاب، بساط باده نوشی صبحگاهی را برمی‌چیند.
آرایه‌های ادبی: یک اسبه کنایه از باعجله و شتابان است.
۲۱ – روز از آن سـوی کــوه ســرمسـت اسـت
از نفـس‌هـــای جــان فـــزای صبــــوح
معنی و مفهوم: از دم خوش و جان افزای شراب صبحگاهی، خورشید در آن سوی کوه، شاد و سرمست شده است.
آرایه‌های ادبی: نفس جان فزای صبوح اضافه‌ی استعاری و استعاره از بوی خوش شراب صبحگاهی است. روز استعاره از خورشید و بیت دارای آرایه‌ی تشخیص است.
۲۲ – چــه عجـب گــر مــوافقــت را، کـــوه
رقــــص در گیـــرد از نـــوای صبــــوح
معنی و مفهوم: اگر کوه از شنیدن صدای آواز بزم شراب صبحگاهی، به وجد بیاید و همراه با باده خواران، به رقص و پای کوبی بپردازد، جای شگفتی نیست.
۲۳ – زهــد بـس کــن، رکــاب بــاده بگــیر
کــه نگــیرد صـــلاح جـــای صبــــوح
واژگان: رکاب: پیاله‌ی هشت پهلو. (معین) صلاح: نیکی، ضدّ فساد که تباهی باشد. (منتهی الارب)
معنی و مفهوم: زهد و پرهیز از لذّات را رها کن و از باده‌ی صبحگاهی بهره ببر؛ زیرا که صلاح و خیرخواهی هرگز جای صبوحی و بهره‌های آن را نخواهد گرفت.
توضیح: حافظ از این گونه اشعار تأثیر پذیرفته است.
۲۴ – یـک رکــابـی مپــای بــر ســر زهــد
چــون شــود دل، عِنــان گـرایِ صبــــوح
واژگان: رکاب: حلقه مانندی از فلز آهن، نقره و طلا که در دو طرف زین مرکوب آویزند و به هنگام سواری پنجه‌های پا در آن کنند و برای حرکت دادن اسب پای در رکاب را به پهلوهای اسب زنند. (معین) عنان گرا: متمایل، روی آورنده. (فرهنگ لغات)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معنی و مفهوم: وقتی که دل متمایل به شراب صبحگاهی است، به اندازه‌ی یک رکاب زدن هم بر سر زهد خویش نمان و به سرعت به سمت صبوحی برو.
آرایه‌های ادبی: یک رکاب یعنی به اندازه‌ی یک بار پای بر پهلوی حیوان زدن و کنایه از زمان اندک است. رکاب و عنان با هم ایهام تناسب دارند.
۲۵ – روز اگـــر رهـــزن صبــــوح شـــود
چــاشـت تــا شـام کــن قضـای صبـــوح
واژگان: چاشت: بهره‌ی نخستین روز، صبح، بامداد. (دهخدا)
معنی و مفهوم: اگر فرا رسیدن روز، مانع از باده نوشی صبحگاهی شد، از هنگام چاشت (نزدیک ظهر) تا شب، به جای شراب صبحگاهی، باده بنوش.
۲۶ – دیــــده‌ی روز را چــــو روی شفــــق
لعــل گـردان، بـه جــرعــه‌هـای صـــبوح
معنی و مفهوم: با ریختن جرعه‌های شراب لعل فام صبحگاهی، چشمان روز را مانند سرخی افق به هنگام طلوع یا غروب سرخ بگردان.
آرایه‌های ادبی: دیده‌ی روز اضافه‌ی استعاری است. جرعه‌های شراب سرخ به شفق مانند گردیده است. لعل گرداندن استعاره از سرخ کردن است. روز و روی جناس مطّرف دارند.
۲۷ – خـوانچــه کـن، بـاده کـش چـو خـاقـانی
یــاد شـــه گـــیر در صفـــای صبــــوح
معنی و مفهوم: بساط باده خواری را بگستران و شراب بنوش و مانند خاقانی در میان صفا و پاکی باده نوشی صبحگاهی، شاه اخستان را یاد کن.
۲۸ – شــاه ایـــرانیـــان جـلال الــدّیـن
ســر ســامــانیــان جـلال الــدّیـن
معنی و مفهوم: جلال الدّین اخستان، پادشاه ایرانیان و سرور سلسله‌ی سامانیان است.
سامانیان: توضیحات (۴/۲۴)
بند سوم:
کلمات قافیه: فشان، جان، روان و …
حروف اصلی قافیه: ا ن
حرف روی: ن
حروف الحاقی: ندارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]