عدم وجود اراضی یک پارچه در این محدوده موجب گردیده تا از ماشینآلات و سیستمهای جدید آبیاری کمتر استفاده شود و لذا کشاورزی در منطقه عمدتاً به صورت سنتی و نیمه مکانیزه میباشد، که این مسئله با توجه به محدودیت منابعآب در منطقه بر عملکرد تولید تاثیرات نامطلوبی میگذارد. هم چنین فعالیتهای کشاورزی همواره تحت تاثیر اثرات زیانبار بادهای شدید و طوفانهای موجود در منطقه قرار میگیرند و خسارات زیادی به آن ها وارد میشود. به طوری که همه ساله کشاورزان علیرغم از دست دادن بخشی از محصول خود، بایستی وقت و انرژی زیادی را صرف لایروبی نهرها، قنوات و اراضی کشاورزی نمایند. عوامل فوق بخش مهمی از سرمایه مردم را به هدر داده و چهره فقررا در منطقه نمایان میسازد]۸[.
دامداری و دامپروری:
دامهای موجود در این منطقه اغلب گاو، گوسفند و بز میباشند، از آنجا که در اطراف آبادیها مرتعی وجود ندارد دامها عمدتاً ار طریق علوفه تولید شده در مزارع، پس چر مزارع، سر شاخه و بذور درختان جنگلی مثل کهور تعلیف میشوند. دامها اکثرا روستایی بوده ودامداران کوچرو نمیباشند. کل دام موجود شامل۵۴۸۵ رآَس بز، ۳۹۹۹راس گوسفند،۲۸۴۵راس گاو و ۸۰ نفر شتر میباشد. در سنوات اخیر گاوداری در منطقه رایج شده است. در سال ۱۳۷۲ شرکت تعاونی دامداران منطقه توسط جهادسازندگی شهداد تأسيس و با احداث واحدهای دامداری کوچک و ایجاد مکانهایی برای تولید علوفه همراه با مشارکت مردم اقدام به نگهداری دامهای گوشتی و پرواربندی نمود. متعاقب آن تعاونی دیگری تحت عنوان تعاونی دامپروران نمونه شهداد با همکاری بخشخصوصی تشکیل گردید، که بیشتر در زمینه تامین علوفه و غذای دام وطیور فعالیت میکند. متاسفانه تعاونیهای مذکور چندان موفق نبوده و نیاز به حمایت وهدایت دارند. لازم به ذکر است سرانه دام هر خانوار در منطقه حدود ۱۱ رأس برآورد گردیده است]۸٫[
صنایع دستی:
مهمترین صنایعدستی منطقه شامل فرشبافی، سبدبافی، پتهدوزی و گلیمبافی میباشد. فعالیتهای صنایعدستی در منطقه عمدتاً توسط زنان صورت میگیرد. عدم بازاریابی و بازاررسانی مناسب باعث گردیده تا درآمد چندانی ازاین بخش نصیب اهالی نگردد و متاسفانه روز به روز از رونق این صنایع کاسته میشود.
۳-۱-۱۰ سوابق مطالعات بیابانزایی و بیابانزدایی در دشت شهداد:
کلیه فعالیتهای اجرایی در این منطقه تا سال ۱۳۷۳ بدون مطالعه و صرفا بر اساس تجربیات کارشناسی انجام میگردید که البته با توجه به بحران موجود در منطقه نتایج نسبتا قابل قبولی را به دنبال داشت.اولین مطالعه جامع دشت شهداد در سال ۱۳۷۳ توسط اداره کل منابع طبیعی استان کرمان در سطحی معادل۷۰۲۰۰ هکتار با عنوان مطالعات تثبیتشن و بیابانزداییشهداد با هدف برنامهریزی جهت اجرای پروژه های تثبیتشن انجام شد.
دومین مطالعه در سال ۱۳۸۷ توسط اداره کل منابع طبیعی وآبخیزداری استان کرمان با مشاوره شرکت مهندسین مشاور ره پویان سبز ایساتیس در سطحی معادل ۶۳۵۰۰ هکتارباعنوان مطالعات انتقالآب رودخانه دهنهغار شهداد تهیه گردید. هدف از این مطالعه برنامهریزی جهت انتقال آب رودخانه دهنهغار به روستاهای پاییندست در جهت کنترل فرسایشبادی و بیابانزدایی میباشد.
سومین طرح، تحت عنوان طرح توسعه روستایی با مدیریت مشارکتی منابع طبیعی سایت شهداد در قالب طرح بینالمللی ترسیب کربن در دست تهیه میباشد.
آغاز فعالیتهای بیابانزدایی در دشت شهداد:
قطع درختان جنگلی به منظوراستفاده جهت سوخت، حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق در منطقه و بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی، توسعه غیر اصولی اراضی کشاورزی، استفاده از شیوه های سنتی کشاورزی بدون در نظر گرفتن محدودیتهای اقلیمی و اکولوژیکی، حساسیت سازندهای زمین شناسی منطقه به فرسایش، تبخیرشدید، بارندگی اندک و وزش بادهای شدید، بروز پدیده بیابانرایی و معضلات ناشی از آن را به شکلی مزمن در منطقه به دنبال داشته است. به طوری که وسعت تپههای ماسهای در این محدوده از ۱۷۵ هکتار در سال ۱۳۳۴ به ۲۲۳۴ هکتار در سال ۱۳۷۳ افزایش یافته است]۷[.
تشدید خسارات وارده از این طریق باعث شد مردم مراجعات مکرری را به اداره کل منابع طبیعی استان داشته باشند. بدین لحاظ عملیات تثبیتشن در سال ۱۳۵۹ برای اولینبار در سطح ۳۰ هکتار جهت پیشگیری از هجوم شن به داخل آبادیهای منطقه آغاز شد.این عملیات در سالهای بعد نیز با بهره گرفتن از آب دوحلقه چاه درروستاهای استحکام و سالارآباد و یک رشته قنات در روستای دهنوادامه یافت]۷[.
از سال ۱۳۶۱ از آب رودخانه دهنهغار که از ارتفاعات غربی منطقه سرچشمه میگیرد جهت تثبیت شنزارها در بخشهای شمال غربی منطقه استفاده شد.در سال ۱۳۷۳اولین مرتبه از مالچ نفتی جهت تثبیت تپههای ماسهای در این منطقه استفاده شد.
شیوه های اجرایی فعالیتهای بیابانزدایی در منطقه شهداد:
الف) تثبیت بیولوژیک:
در این روش کشت نهال با بهره گرفتن از گونههای گز، تاغ، اسکمبیل وآتریپلکس همراه با آبیاری انجام میگردد. این روش ضمن تثبیت پایدار منطقه به دلیل افزایش پوششگیاه اثرات قابل توجهی را بر وضعیت زیستمحیطی منطقه میگذارد. معمولا عملیات نهالکاری در زمستان با غرس قلمه و نهال های گلدانی صورت میگیرد. گونههای بومی منطقه مثل کورهگز و اسکمبیل بیشترین سازگاری را نشان دادهاند. موقعیت محدوده مورد نظر جهت نهالکاری نسبت به آبادیها و روستاهای مجاور، دسترسی به منابع آب و پایداری نسبی خاک منطقه از اساسیترین فاکتورهای انتخاب عرصه جهت استفاده از این شیوه میباشند. مناطق سالارآباد، همتآباد، دهنو، استحکام و شمالغرب زیارتگاه دهسیف از مناطق اجرایی در این خصوص میباشند.
ب) تثبیت شیمیایی:
در نقاطی که به دلیل شدت فرسایش وناپایداری خاک امکان استقرار گونههای گیاه نمیباشد ناگزیر از روش شیمیایی استفاده میگردد. در این روش مالچنفتی بر روی تپههای ماسهای پاشیده میشود. با توجه به هزینه بالا و آثار سوء زیست محیطی این روش، ازسال۱۳۸۵ اجرای آن در منطقه متوقف گردید.
جدول ۳-۵ عملکرد اجرایی فعالیت های بیابان زدایی از ابتدا تا پا یان سال۹۱
ردیف
نام پروژه
سنوات اجرا
عملکرد
مناطق اجرایی
۱
نهالکاری
سال ۵۹تا۹۱
۷۰۴۰هکتار
اکبرآباد، رشید آباد، سالار آباد، امیر آباد، رودخانه، علی آباد ، حجت آباد، شور آباد ، استحکام ، محمد آباد، شجاع آباد، همت آباد ، ده سیف ، ده نو، شفیع آباد، پامزار
۲
مالچ پاشی
سال۷۳تا۸۴
۱۶۸۲هکتار
اکبرآباد، رشید آباد، سالار آباد، رودخانه، علی آباد ، شور آباد ، حجت آباد،استحکام
۳
احداث کانال آب
سال۶۱تا ۷۴
۱۴کیلومتر
پامزار، ده سیف
۴
حفر و تجهیز چاه
سال۵۹
دوحلقه
سالار آباد ، استحکام
۳-۲- روش تحقیق :
[شنبه 1401-09-26] [ 12:21:00 ب.ظ ]
|