کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



رویداد رخدادها: ۱- راه ندادن مجنون از سوی قوم لیلی. ۲- مجنون پوستین بر سر می­افکند. ۳- مجنون به همراه گله نزدیک و پنهان به کوی دوست می­رود. ۴- بی­خود شدن مجنون.۴- معاشرت با قوم و گفتگو با آنان.

۴-۵۵-۲ سرعت روایی

سرعت روایت به ترتیب رویدادها: ۱- چکیده ۲- صحنه ۳- چکیده ۴ – حذف ۵- صحنه ۶ – درنگ.
حکایت با چکیده رخدادهای راندن مجنون از سوی قبیله مجنون و ستاندن پوستین از چوپان و پوستین بر سرافکندن و وارد شدن به میان گوسفندان آغاز می­ شود:
اهـــل لـیـلـی نـیـز مـجنـون را دمـی در قــبـیـلـه ره نـدادنـی هـمــی
داشت چوپــانی در آن صحرا نشست پوسـتی بـسـتد ازو مـجنون مـست
سـرنگــون شد، پوست اندر سر فکند خویـش را کـرد هـمچون گوسـفند
حکایت با صحنه سخن مجنون با چوپان ادامه می­یابد. در این­جا زمان روایت با زمان روایت حکایت هماهنگ و منطبق می­ شود:
آن شـبان را گـــفـت بـهـر کـردگـار در مــیــان گــوســفنـدانـم گـذار
سـوی لـیـلـی ران رمــه، من در میان تـا بـیـابـم بـوی لـیـلـی یـک زمـان
تا نـهان از دوسـت، زیر پـوسـت من بـهره گـیرم سـاعـتـی از دوست من
گـر تـرا یـک دم چـنـین دردیـسـتی در بـن هـر مـوی تو مـردیـســتی
ای دریـغـــا درد مـــردانــت نـبــود روزی مــردان مــیـدانـت نـبــود
بار دیگر چکیده در حکایت تکرار می­ شود و زمان روایت از زمان روایت در حکایت کمتر می­ شود تا روند و سرعت حکایت سریع شود:
عاقــبت مـجنون چو زیر پوسـت شـد در رمـه پـنـهـان بکوی دوست شد
خوش خوشی برخاست اول جوش ازو پــس بـآخر گشت زایل هوش ازو
چون درآمد عشق و آب از سر گذشت برگرفتش آن شبان بردش به دشت
آب زد بـر روی آن مـسـت خــراب تـا دمی بـنـشـست آن آتـش ز آب
از این قسمت تا قسمت بعد که توضیح آن دربند بعد خواهد آمد حذف صورت گرفته­است. یعنی زمان و مکان حذف می­ شود و وارد فضا، مکان و زمان تازه­ای از حکایت می­شویم. این بار نیز سرعت و روند حکایت سریع تر از پیش می­ شود. ما در حکایت با رفتن مجنون به کوی دوست و بی­خود شدن او و … وارد نشست مجنون با قوم و گفتگو میان آن­ها می­شویم:
صحنه ادامه حکایت مربوط به حضور مجنون در میانی قومی در صحراست که بین آن­ها گفتگویی شکل می­گیرد. از طرف یکی از افراد قوم مجنون مورد سوال واقع می­ شود و صحنه شکل می­گیرد؛ اما با توجه به این که پاسخ مجنون به درازا کشیده می­ شود می­توان چنین گفت که حکایت با درنگ به پایان می­رسد تا سرعت حکایت کمتر شود و با روند کندتری به اتمام برسد:
بـعد از آن، روزی مگر مجنـون مست کـرد بـا قـومـی به صحرا در نشست
یک تـن از قـومـش به مجنون گفت باز سـر بـرهـنـه مـانـده­ای سـرفراز
جـامـه کـان دوسـت­تـر داری و بـس گـر بـگـویـی مـن بیارم این نفس
گـفـت هر جامه سزای دوست نیست هـیچ جامـه بـهترم از پوست نیست
پـوسـتی خـواهـم از آن گوسـفـند چـشم بـد را نـیـز مـی­سـوزم سـپند
اطلـس و اکـسون مجنون پوستست پـوست خواهم هرک لیلی دوستست
برده­ام در پـوسـت بـوی دوست من کـی ستـانـم جـامـه جز پوست من
دل خـبر از پـوسـت یافت از دستی چـون نـدارم مـغـز بـاری پـوسـتـی
عشـق بـایـد کـز خـرد بستـاندت پس صــفـات تـو بـدل گـردانــت
کـمتـریـن چیزیت در محو صفات بـخـشـش جانـست و تـرک ترهات
پای درنـه گـر سـرافـرازی چـنین زانک بازی نیست جان بازی چنین

۴-۵۶ بسامد رخداد

بسامد حکایت در سه بخش قابل تقسیم است:
۳-رخدادهایی که یک­بار روی داده­اند و یک بار نیز بیان شده­است. مانند راه ندادن قوم لیلی به قبیله در بیت ( ۱) و معاشرت با قوم در صحرا در بیت (۱۳ )
۲-رخدادهایی که یک بار روی داده­اند و چندین بار در طول و جریان حکایت تکرار شده ­اند. مانند پوستین پوشیدن مجنون که در ابیات (۳ )، (۶) و (۸) آمده است. پنهان شدن مجنون برای رسیدن به کوی دوست، نیز در ابیات (۴) و (۹) آمده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳- رخدادی که بارها روی داده­است اما در حکایت یک­بار آمده است. در حکایت مجنون به چوپان می­گوید که:
ای دریـغـــا درد مـــردانــت نـبــود روزی مــردان مــیـدانـت نـبــود
نداشتن درد مردانگی بارها در زندگی چوپان روی داده است که یک بار در حکایت آمده­است.

۴-۵۷ وجه روایی

۴-۵۷-۱ فاصله

گفتار مستقیم:
آن شـبان را گـــفـت بـهـر کـردگـار در مــیــان گــوســفنـدانـم گـذار
سـوی لـیـلـی ران رمــه، من در میان تـا بـیـابـم بـوی لـیـلـی یـک زمـان
تا نـهان از دوسـت، زیر پـوسـت من بـهره گـیرم سـاعـتـی از دوست من
گفتار غیر مستقیم:
گـر تـرا یـک دم چـنـین دردیـسـتی در بـن هـر مـوی تو مـردیـســتی
ای دریـغـــا درد مـــردانــت نـبــود روزی مــردان مــیـدانـت نـبــود
گفتار غیر مستقیم آزاد:
یک تـن از قـومـش به مجنون گفت باز سـر بـرهـنـه مـانـده ای سـرفراز
جـامـه کـان دوسـت­تـر داری و بـس گـر بـگـویـی مـن بیارم این نفس
گفتار مستقیم:
گـفـت هر جامه سزای دوست نیست هـیچ جامـه بـهترم از پوست نیست
پـوسـتی خـواهـم از آن گوسـفـند چـشم بـد را نـیـز مـی­سـوزم سـپند
اطلـس و اکـسون مجنون پوستست پـوست خواهم هرک لیلی دوستست…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 05:51:00 ب.ظ ]




خدمات عمومی دولتی همچون نگهداری و تعمیر جاده‌ها، روشنایی خیابانها، پارکها و باغهای عمومی، کتابخانهها، نیروی پلیس و امثال آن که خدماتی عام المنفعه به شمار میروند.
مجموعهای از ۵ خدمت خاص که شامل بهداشت، مسکن، تحصیل، خدمات اجتماعی شخصی و خدمات پشتیبانی از درآمد مردم است.
مددکاری اجتماعی که بطور عمده بر روی خدمات ویژه به افراد سالخورده، کودکان در معرض خطر، معلولان، افراد بی سرپرست یا بد سرپرست تمرکز دارد و دپارتمان های بزرگ مددکاری انگلستان (۱۹۷۰) آن را در دو معنا بکار میبرند:
– اقداماتی که مددکاران مستقیم یا غیر مستقیم برای کمک و حمایت از مددجویان انجام می‌دهند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

– مجموعه ای از نظریهها، روشها و راه های عملی که مددکاران در راستای کمک و حمایت مددجویان بکار میبندند (پور اصغریان،۱۳۸۸: ۳۵).
موافقت نامه عمومی تجارت خدمات برای بخش خدمات اجتماعی و بهداشتی زیربخش های ذیل را برشمرده است:
۱- خدمات بیمارستانی، ۲- سایر خدمات مربوط به بهداشت انسان، ۳- خدمات اجتماعی، ۴- سایر موارد (کمالی اردکانی، ۱۳۸۳: ۲۰۸-۲۱۴).
علاوه بر رفتار ملی و دسترسی به بازار، مقررات داخلی نیز می تواند مانع تجارت باشد. عدم وجود استانداردهای رسمی بین المللی برای شناسایی متقابل صلاحیت های حرفه ای، عدم امکان جابجایی پوشش بیمه ای خدماتی که در خارج از کشور یا از طریق عرضه کنندگان خارجی در بازار داخلی عرضه می شود، نبود استانداردهای لازم برای سوابق پزشکی الکترونیکی، تعارض در قوانین و مقرراتی که به منظور حفظ حریم خصوصی بیماران و مسایل محرمانه تدوین شده اند و مشکلات قضایی مربوط به قصور پزشکی و مسئولیت های مربوط به آن، موانع عمده فراروی تقریبا کلیه خدمات بهداشتی می باشد.(کمالی اردکانی،۱۳۸۳: ۲۱۰)
۴-۳-۱- شیوه های عرضه خدمات اجتماعی و بهداشتی
الف- شیوه عبور از مرز: یکی از مواردی که با بهره گرفتن از شیوه عبور از مرز صورت میگیرد، ساخت داروهای ترکیبی در کشور عرضهکننده خدمات و ارسال آن برای سفارشدهنده در کشور دیگر است. از دیگر خدمات راه دور می توان به آموزش برای بهبود قابلیت‌های متخصصین امور بهداشتی، حمایت ویژه برای کارکنان مراقبت های بهداشتی در نقاط دور افتاده، ایجاد و توسعه پایگاه های اطلاعاتی آموزش مستقیم مراقبتهای بهداشتی و مدیریت سوابق پزشکی نقاط دور افتاده اشاره کرد. وجود فناوریهای پیشرفته باعث شده است تا بخش وسیعی از خدمات به صورت عرضه خدمات بهداشتی از راه دور(عبور از مرز) ارائه شود. در این شیوه محدودیتهایی وجود دارد از جمله اینکه برای تایید صلاحیت حرفهای عرضهکنندگان خدمات بهداشتی که در کشور دیگری حضور دارند و از راه دور خدمات را عرضه میکنند، استاندارد یکسانی وجود ندارد. در صورت ایجاد استاندارد یکسان و تایید متقابل صلاحیت حرفهای این افراد، متخصصین مراقبتهای بهداشتی که در کشورهای در حال توسعه هستند نیز این امکان را خواهند داشت تا با بهره گرفتن از فناوریهای جدید برای انتقال مدارک پزشکی، اقدام به عرضه خدمات نمایند (کمالی اردکانی، ۱۳۸۳: ۹۶).
استفاده از خدمات در خارج: مسافرت با مقاصد درمانی در این گروه قرار می گیرد لکن با توسعه و پیشرفت فناوریها امروزه روشهایی که ممکن است تا حدی جایگزین مسافرتهای درمانی شود را نباید فراموش کرد. در این شیوه با بهرهمندی از امکاناتی نظیر پست، رایانه و…، دریافت کننده نیازی ندارد تا از کشور خود خارج شود و با ارسال مدارک پزشکی خود نزد پزشک یا تیم درمانی، میتواند خدمات پزشکی بخصوص خدمات تشخیصی و آزمایشگاهی دریافت نماید. استفاده گردشگران از خدمات اجتماعی و بهداشتی کشوری که در آن به گردشگری میپردازند نیز در این گروه جای میگیرد. تجربه نشان داده است که بیماران معمولا برای دستیابی به معالجات تخصصی که مستلزم فناوریهای پیشرفته با شیوه خاص پزشکی مثل طب سنتی، چینی و هندی، مراقبت های دوران نقاهت یا درمان سرپایی ارزان است به خارج از کشور سفر می کنند. مانع جدی این شیوه عرضه، تحت پوشش نبودن درمان های خارج از کشور در بیمه نامه های درمانی است (کمالی اردکانی،۱۳۸۳: ۹۶).
حضور تجاری: این شیوه با تاسیس مراکز خدمات اجتماعی و درمانی و بیمارستان و آزمایشگاهها در کشور مقصد صورت میگیرد، اما از آنجا که خدمات اجتماعی عموماً توسط بخش دولتی عرضه میشود و نسبت به عرضه خدمات بهداشتی توسط عرضهکنندگان خارجی ممکن است محدودیتهایی برای اخذ مجوز وجود داشته باشد، این شیوه در عمل چندان مورد استفاده قرار نمیگیرد و سه شیوه دیگر مرسومتر است. با توجه به رشد روز افزون درمانگاههای مراقبت فوری و سرپایی که در کنار بیمارستانهای مجهز شکل میگیرند، میتوان امیدوار بود که عرضه خدمات به شیوه حضور تجاری، سهلتر و پر رونقتر گردد (کمالی اردکانی،۱۳۸۳: ۹۵).
انتقال اشخاص حقیقی: بارزترین مصداق استفاده از این شیوه، جابجایی موقت گروه های پزشکی، پرستاری و مددکاران اجتماعی است. برپایی موقت مراکزی که خدمات تشخیصی و آزمایشگاهی انجام می دهند در صورتی که کادر پزشکی و خدماتی آن از سوی صاحبان مراکز مذکور از کشور دیگری به کشور مقصد اعزام شده باشند، در این گروه جای میگیرد. مثال دیگر پزشکان بدون مرز هستند که بدون وابستگی به نهاد یا موسسه خاصی به کشور دیگری مراجعه و خدمات بهداشتی عرضه میکنند. در خصوص عرضه خدمات بهداشتی، به دلیل نبود استاندارد یکسان نسبت به سنجش صلاحیت عرضهکنندگان، ممکن است در عمل، بکارگیری شیوه انت
قال اشخاص حقیقی یا حضور تجاری با موانعی روبهرو شود. برای این شیوه، یکی از محدودیتها، آزمونهای نیاز اقتصادی است که با توجه به آن باید ابتدا نیاز به متخصص امور پزشکی برآورد شود و سپس متخصصین امکان ورود و عرضه خدمات خود را در کشور مقصد خواهند داشت. در کشورهایی که با کمبود متخصص مواجه هستند، تقاضا بالا میباشد، از این رو محدودیت کمتری وجود دارد. این شیوه و حضور متخصصین کشورهای در حال توسعه در سایر کشورها میتواند سطح مهارتها این افراد را ارتقا دهد و از این جهت این شیوه برای عرضهکنندگان خدمات بهداشتی کشورهای در حال توسعه یک فرصت محسوب میشود (کمالی اردکانی،۱۳۸۳: ۹۸).
۴-۳-۲- موانع خدمات بهداشتی
مهمترین موانع و محدودیت های پیش روی بخش خدمات بهداشتی عبارتند از: نبود استانداردهای بین المللی برای شناسایی متقابل صلاحیتهای حرفهای، عدم امکان جابجایی پوشش بیمهای خدماتی که در خارج از کشور یا از طریق عرضهکنندگان خارجی در بازار داخلی عرضه میشود، نبود استانداردهای لازم برای سوابق پزشکی الکترونیکی، تعارض در قوانین و مقرراتی که به منظور حفظ حریم خصوصی بیماران و مسائل محرمانه تدوین شدهاند و مشکلات قضایی مربوط به قصور پزشکی و مسئولیتهای مربوط به آن (کمالی اردکانی،۱۳۸۳: ۹۹).
۴-۴- خدمات حمل و نقل
حمل و نقل از امور زیربنایی ویکی از اجزای مهم چرخه تولید و مصرف است. در میان انواع روش های حمل و نقل کالا (جاده ای، ریلی ، هوایی و دریایی) در حال حاضر بیشترین میزان حمل و نقل کالا در کشور از طریق جاده انجام می شود. دلایل این امر بطور عمده، به شرایط خاص جغرافیایی، پراکندگی شهرها و مراکز تولید کالا، عدم پوشش کافی حمل و نقل ریلی، گران بودن حمل و نقل هوایی، و عدم وجود راه های آبی در کشور برمیگردد. بنابراین، سهم اصلی جابجایی کالا در ایران به دوش حمل و نقل جاده ای است؛ به گونه ای که بر اساس آمارهای ثبتی حدود ۹۰ درصد کالا از طریق جاده و بقیه از طریق دیگر شقوق حمل و نقل جا به جا می گردند. بر اساس آمار حساب های بانک مرکزی، طی ده ساله ۷۶ تا ۸۵ بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی متعلق به بخش خدمات بوده است. ارزش افزوده بخش خدمات طی این سالها رشد بیش از ۵۰ درصدی داشته و از حدود ۱۵۰ هزار میلیارد ریال در سال ۷۶ به ۲۳۰ هزار میلیارد ریال در سال ۸۵ رسیده است. گروه حمل و نقل یکی از زیر بخش های گروه خدمات محسوب می شود که طی ده سال مورد بررسی با بیش از ۵۰ درصد از ارزش افزوده معادل ۲۱ هزار میلیارد ریال در سال ۷۶ به ۳۲ هزار میلیارد ریال در سال ۸۵ افزایش یافته است. سهم ارزش افزوده بخش خدمات حمل و نقل از بخش خدمات طی این سالها معادل ۱۵ درصد بوده است (کمالی اردکانی،۱۳۸۸: ۲۶)
موافقتنامه عمومی تجارت خدمات زیربخش های ذیل را برای بخش خدمات حمل و نقل مطرح نموده است : ۱- خدمات حمل و نقل دریایی( حمل و نقل مسافر، حمل و نقل بار، اجاره کشتی با خدمه، نگهداری و تعمیر کشتی، خدمات در زمینه به جلو راندن و یدک کشیدن، خدمات پشتیبانی برای حمل و نقل دریایی)، ۲- حمل و نقل در آبراههای داخلی ( حمل و نقل مسافر، حمل و نقل بار، اجاره کشتی با خدمه، نگهداری و تعمیر کشتی، خدمات در زمینه جلو راندن و یدک کشیدن، خدمات پشتیبانی برای حمل و نقل در آبراههای داخلی)، ۳- خدمات حمل و نقل هوایی( حمل و نقل مسافر، حمل و نقل بار، اجاره هواپیما با خدمه، نگهداری و تعمیر هواپیما، خدمات پشتیبانی برای حمل و نقل هوایی)، ۴- حمل و نقل فضایی، ۵- خدمات حمل و نقل ریلی( حمل و نقل مسافر، حمل و نقل بار، خدمات در زمینه به جلو راندن و یدک کشیدن، نگهداری و تعمیر تجهیزات حمل و نقل ریلی، خدمات پشتیبانی برای حمل و نقل ریلی)، ۶- خدمات حمل و نقل جاده ای( حمل و نقل مسافر، حمل و نقل بار، اجاره وسیله نقلیه دارای فعالیت تجاری همراه با راننده، نگهداری و تعمیر تجهیزات، حمل نقل جاده ای، خدمات پشتیبانی برای خدمات حمل جاده ای)، ۷- حمل از طریق خط لوله( حمل و نقل مواد سوختی، حمل و نقل سایر مواد)، ۸- خدمات کمکی برای تمام شیوه های حمل و نقل( خدمات جابجایی بار، خدمات انبار کردن و انبار داری، خدمات موسسات حمل و نقل بار، سایر موارد)، ۹- سایر خدمات حمل و نقل)
۴-۴-۱- شیوه های عرضه خدمات حمل و نقل
خدمات حمل و نقل نیز مثل سایر بخشهای خدماتی به ۴ شیوه عرضه میشود که عبارتند از:
شیوه عبور از مرز: برای این شیوه، خدماتی مثل نگهداری و تعمیر کشتی را میتوان مثال زد. در این مورد، کشتی که نیاز به تعمیرات داشته باشد، به محل کشور عرضهکننده خدمات تعمیر ارسال میشود و پس از اعمال تعمیرات به کشور محل مصرفکننده بازگردانده خواهد شد. اگرچه ممکن است خدمات حمل و نقل به شیوه عبور از مرز با شیوه مصرف در خارج مشتبه شود اما این دو با هم دارای تفاوت هستند. در شیوه مصرف در خارج، مصرفکننده در همان محل خدمات را به مصرف میرساند در حالی که در شیوه عبور از مرز، خدمات عرضهشده زمانی قابل مصرف است که به دست مصرف کننده برسد و در واقع محل تولید و محل مصرف خدمات مختلف است در حالی که در شیوه مصرف در خارج، محل تولید و محل مصرف یکجا میباشد.
شیوه مصرف در خارج: تمامی مواردی که مسافران خارجی، از خدمات حمل و نقل کشور میزبان استفاده میکنند را میتوان جزو این گروه دانست.
شیوه حضور تجاری: این شیوه مستلزم تشکیل شرکت حمل و نقل یا شعبه و نمایندگی آن در کشور مقصد است. معمولاً شرکتهای حمل ونقل بزرگ که محمولههای زیادی را جابجا
میکنند در کشورهای مختلف شعبه و نمایندگی دارند.
شیوه انتقال اشخاص حقیقی: با توجه به اینکه حمل و نقل معمولاً توسط شرکتهای حمل ونقل صورت میگیرد و اشخاص به صورت مستقل و منفرد اقدام به این امر نمیکنند، دشوار است بتوان عرضهکننده حقیقی مستقل و بدون شرکت را تصور کرد. در این شیوه عمدتاً عرضه خدماتی مثل مشاوره و بازاریابی و تعمیرات توسط متخصصین و کارشناسان مطرح میشود. ممکن است افراد مذکور از طرف شرکت کارفرمای خویش به کشور دیگری جهت ارائه خدمات عزیمت کنند و یا اینکه خود با توجه به دانش و تجربه در زمینههایی مثل بازاریابی و تعمیرات به کشور دیگر بروند و به عرضه خدمات خویش بپردازند. در این صورت توجه به محدودیتهای مربوط به تایید صلاحیت حرفهای ضروری خواهد بود.
۴-۵- گردشگری
تاکنون درباره گردشگری و مفاهیم آن تعاریف متعددی ارائه شده است. این فقدان توافق از یک طرف منعکس کننده پیچیدگی گردشگری و از طرف دیگر ناشی از این حقیقت است که اشخاص ذی‌نفع یا فعالان مختلف در این قلمرو، هر یک از دیدگاه خود به آن می‌نگرند و انتظارات خاصی دارند و بر همین اساس به تعریف گردشگری و سایر اصطلاحات مرتبط با آن می‌پردازند ( هولدن[۲۴]،۲۰۰۰: ۲۵). با وجود تعاریف متعدد ارائه شده، بسیاری از محققان، صاحب نظران و مجامع علمی- تحقیقاتی بین المللی، تعریف سازمان جهانی گردشگری را پذیرفته و آن را به رسمیت شناخته اند: «جهانگردی به عمل فردی که به مسافرت می رود و درآن مکان که خارج از محیط زندگی وی است برای مدتی کمتر از یک سال جهت تفریح، تجارت و دیگر اهداف اقامت نماید، گفته می شود (سازمان جهانی جهانگردی World tourism organization).
گردشگری به مجموعه فعالیتی اطلاق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز میشود. همچنین فعالیت هایی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد نظیر خرید کالاهای مختلف وتعامل میان میزبان و مهمان را نیز در بر می گیرد. به طور کلی می توان هرگونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد را گردشگری تلقی کرد.
این تعریف چهار مرحله از فعالیت مصرف کننده را در بر می گیرد:
اقدامات اولیه نظیر کسب اطلاعات، پرس و جو از اقوام و دوستان، نگهداری جا یا برنامه ریزی برای یک بازدید روزانه و آماده شدن برای سفر.
مسافرت به مقصد و بالعکس که احتمالاً شامل توقف شبانه در مسیر نیز میشود.
فعالیت هایی که در مقصد انجام می شود و ممکن است به صورت یکنواخت یا بسیار متنوع باشد.
فعالیت های بعد از سفر نظیر چاپ عکس و گفتگو و بحث در مورد تجارب سفر(هال[۲۵]،۲۰۰۱: ۱۰) .
« جهانگردی دارای شکل های متمایز زیر است:
جهانگردی بومی یا داخلی( Domestic): ناظر بر افراد مقیم هر کشور که فقط در داخل همان کشور سفر می کنند.
جهانگردی درون مرزی یا خارجی ها(Inbound Tourism): ناظر بر افراد غیر مقیم در هر کشور که در همان کشور سفر می کنند.
جهانگردی برون مرزی یا خارجی(Outbound Tourism): ناظر بر افراد مقیم هر کشور است که به کشور دیگری سفر می کنند (فنل،۲۰۰۳: ۲۵).
از لحاظ آماری، آن دسته از مسافرانی که حداقل یک شب را در اقامتگاه های خصوصی و جمعی کشور میزبان نمی گذرانند، همچون مسافران کشتی های تفریحی که شب را در عرشه می گذرانند، مسافرانی که شب را در قطار سپری می کنند یا مسافرانی که به صورت عبوری( تزانزیت ) چند ساعت در فرودگاه ها توقف دارند، کارگران خارجی، مهاجران موقتی یا دائمی، کوچ نشینان، اعضای نیروهای مسلح، نمایندگان کنسولی و دیپلمات ها، جهانگرد محسوب نشده، در آمارهای جهانگردی محاسبه نمی شوند.» (سینایی، ۱۳۸۲: ۱۵-۱۶).
گردشگری فعالیتی است که دارای تفاوت های اساسی با سایر فعالیت های اقتصادی می باشد. این فعالیت حتی با بخش خدمات نیز دارای مرزهای مشخصی است؛ گردشگری خدمات صرف نیست بلکه ترکیبی از کالاها و خدمات مانند حمل و نقل، تسهیلات و منابع طبیعی است که به توالی به مصرف می شوند. طبیعت و منابع طبیعی بخش مهمی از کل نهاده های مورد نیاز بخش گردشگری هستند که عموما قابل قیمت گذاری نمی باشند. طبیعت به عنوان عنصر اصلی در گردشگری، میتواند منافع متنوعی برای گردشگران داشته باشد، لذا ترکیب متنوع کالاهای طبیعی و غیر معمول گردشگری متناوباً در کشورهای مختلف جهان عرضه می‌شوند و نیاز به تحلیل های اقتصادی خاص دارند چرا که برخی از آنچه که در جریان خدمات گردشگری عرضه میشود ممکن است صرفاً کالا باشد مثل صنایع دستی که گردشگران از محل گردشگری خود خریداری میکنند (لاندبرگ و مینک[۲۶]،۱۹۹۵: ۱).
صنعت گردشگری یکی از بزرگترین و پربازده‌ترین فعالیتهای اقتصادی در دنیا است که بالاترین میزان ارزش افزوده را ایجاد می‌کند و بطور مستقیم و غیر مستقیم، سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. گردشگری یکی از منابع عمده درآمدزایی و ایجاد اشتغال در جهان به شمار می‌آید به طوریکه حتی از آن به عنوان صنعت اول دنیا یاد می‌کنند. بسیاری از کشورها همچون اسپانیا، فرانسه و ایتالیا بخش اعظمی از درآمد ارزی خود را از طریق گردشگری به دست می‌آورند. گرچه گردشگری به تنهایی نمی‌تواند منجر به توسعه کشور شود ولی با ورود گردشگ
ر به تدریج نیاز به تغییر و ایجاد امکانات برای اقامت، جابجایی و سایر فعالیتهای مربوطه، توسعه را نیز در پی خواهد داشت و در دراز مدت باعث افزایش امکانات و تاسیسات خواهد شد (ایلدری،۱۳۸۶: ۲۲-۲۰).
بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۰۶ تعداد ۸۳۵ میلیون جهانگرد جابجا شده اند که این جهانگردان حدود ۸۰۰ میلیارد دلار هزینه کرده اند. این در حالی است که سهم ایران از صنعت گردشگری جهانی در سال ۲۰۰۶ کمتر از یک دهم درصد بوده است و علی رغم اینکه ایران، طبق نظر یونسکو یکی از ده کشور دارای جاذبه های گردشگری است ولی آمارهای موجود گویای ضعف صنعت گردشگری کشور می باشد و نارسایی های موجود باعث عدم توفیق در جذب جهانگردان به میزان توانمندی های کشور شده است (کاظمی، ۱۳۸۵: ۱۵۲).
بخش خدمات مرتبط با گردشگری و مسافرت شامل: ۱- هتل و رستوران ( از جمله پذیرایی)، ۲- خدمات موسسات مسافرتی و دایر کنندگان تورها، ۳- خدمات مربوط به راهنمایی گردشگران، ۴- سایر موارد میباشد.
۴-۵-۱- گردشگری الکترونیک
یکی از حوزه های جدید در گردشگری، گردشگری الکترونیک است. برخی از سرویس های گردشگری الکترونیک عبارتند از :
اطلاع رسانی الکترونیکی شفاف، دقیق و معتبر
اخذ ویزای الکترونیکی
سیستم های رزرو هتل ها، مراکز تفریحی و سیاحتی
فروش و اخذ اینترنتی بلیط هواپیما، اتوبوس و قطار
برنامه ریزی سفر ( برنامه ریزی مقصد)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ب.ظ ]




قرارداد باز زمانی منعقد میشود که برخی از موضوعات و تعهدات دو طرف در هر یک از وضعیتهای احتمالی آتی نامعین باشد و دو طرف با توجه به هزینه های انعقاد و محدودیت در پیش‌بینی، آنها را به حال خود رها کردهاند.
در حقوق امریکا و انگلستان تحت تأثیر رویکردهای اقتصادی به حقوق، نقصهای قراردادی امری عادی تلقی شده، قرارداد باز مورد پذیرش قرار گرفته و برای اجرای کارآمد و مطلوب آنها قواعدی پیشبینی شده است. به‌گونه‌ای که ماهیت قراردادی آن حفظ شده است و تمامی آثار قرارداد لازمالاجرا را به همراه میآورد. به واقع انعقاد قرارداد باید وضعیت طرفها را نسبت به گذشته بهبود بخشد و قواعد حقوقی الزام‌آوری چنین قراردادی را تضمین کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

استفاده از شروط باز در قرارداد، شیوهای برای حل وفصل اختلافات تجاری است. بدین گونه که قرارداد را منعطف و با شرایط جدید منطبق میکند. به علاوه ابزاری برای تعیین ریسکها حسب اوضاع و احوال آینده به حساب میآیند.
در حقوق ایران این پدیده با دو ایراد عمده مواجه است. قاعده نفی غرر که موجد اصل لزوم رفع ابهام است و نفی ابهام از مورد معامله که موجد اصل لزوم علم تفصیلی به مورد معامله است. با اینهمه به نظر نمیرسد این دو اصل مانع جدی برای رد قرارداد باز به حساب آیند. چه این که در این دسته از معاملات، غرر به موجب عرف منتفی است و از طرفی نظریه علم اجمالی، اصل لزوم علم تفصیلی به مورد معامله را تعدیل کرده که در عقودی چون بیع و اجاره نیز مجری است. وانگهی تنظیم قرارداد باز از قرارداد کامل ثبات بیشتری دارد؛ نتیجه آن میشود که انعقاد قرارداد باز در حقوق ما با مشکلی مواجه نیست.
آنچه باقی میماند رفع نقصها و تعیین مفاد قرارداد است. در حقوق ما به موجب مواد ۳۷۵ و ۳۴۴ ق.م. عدم تعیین مکان و زمان ایفای تعهد تصریح و قواعد تکمیلی تدوین شده است. اما نسبت به مورد معامله و ثمن حرفی به میان نیامده و لازم است مقنن دست به تدوین قواعد تکمیلی زند. با این حال پرکردن خلأها با قواعد تکمیلی در تأمین اهداف اصلی قرارداد باز تا حدودی ناتوان است و رویه ها به سمت تفسیر به نفع خوانده در حرکتند. از این رو شایسته است قانونگذار ما نیز از این حرکت باز نماند.
در پایان پیشنهاد میشود محققان علاقه مند به این حوزه از حقوق قراردادها این سؤال را در نظر داشته باشند که نظم معاملاتی و مقنن چگونه خود را محق به اجرای قرارداد با مفادی میدانند که از نظر دوطرف نگذشته و شاید بدان راضی نباشند؟

۷ منابع و مآخذ

الف- فارسی
اخلاقی، بهروز و فرهاد امام، اصول قراردادهای تجاری بین‌المللی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، ۱۳۷۹.
اشمیتوف، کلایو ام، حقوق تجارت بین‌الملل،ج۲، ترجمه بهروز اخلاقی و دیگران، تهران:سمت، ۱۳۹۱.
امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۱، تهران: کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۵۱.
امینی منصور و زمانی، عباس، قراردادهای بدون مدت در حقوق انگلیس و ایران، نامه مفید، زمستان ۱۳۹۰، شماره ۸۸.
اوبر، ژان-لوک و دوتیول، فرانسوا کولار، حقوق تعهدات، ترجمه و تحقیق ادیب، مجید، تهران: میزان، ۱۳۹۰
باریکلو، علی رضا و خزایی، سید علی،اصل حسن نیت و پیامدهای آن در دوره پیش‌قراردادی، مجله حقوقی دادگستری، سال ۵۷، شماره ۷۶ ، صص ۵۳-۸۷، ۱۳۹۰
بهرامی احمدی، حمید، حقوق تعهدات و قراردادها، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۹۰.
بیگدلی، سعید، تعدیل قرارداد، تهران، میزان، ۱۳۸۶.
پلانتار، ژان، حقوق جدید متحدالشکل بیع بین‌المللی، ترجمه ایرج صدیقی، مجله دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی، شماره ۱۴ و۱۵.
جعفری تبار، حسن، مبانی فلسفی تفسیر حقوقی، تهران: شرکت سهامی انتشار، .۱۳۸۳
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران: کتابخانه گنج دانش، زمستان ۱۳۸۱ چاپ چهارم.
جناتی، ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، تهران: انتشارات کیهان، ۱۳۷۰.
حاجی پور، مرتضی، یررسی تطبیقی اصل حسن نیت در حقوق قرارداد( رساله دکتری) به راهنمایی عزت الله عراقی، ص۱۱، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، ۱۳۸۸.
داراب پور، مهراب، تفسیری بر حقوق بین‌المللی، ج۲، تهران: گنج دانش، ۱۳۷۴.
درخشان،مسعود، مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت، تهران: مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی، ۱۳۸۳.
دهخدا، علی اکبر، فرهنگ دهخدا، ج۳۱، تهران: چاپخانه مجلس، ۱۳۲۵ه.ش.
دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، ج۴و۱۲، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳.
راعی رضا وسعیدی، علی، مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک، تهران: سمت، ۱۳۹۲.
رفیعی، محمد تقی، مطالعه تطبیقی غرر در معامله، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات قم،
سلطان احمدی، جلال، تأثیر عرف در قرارداد، تهران: جاودانه، ۱۳۸۹ چاپ اول.
السویلم، پوشش ریسک در مالی اسلامی، ترجمه علیزاده اصل و دیگران، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۶.
شریفی حجتی، سید محمد ، نگرشی بر وعده بیع در حقوق اسلام و ایران( پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق) به راهنمایی سید حسین صفایی، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده معارف اسلامی و حقوق، ۱۳۸۴.
شعاریان، ابراهیم، و ترابی، ابراهیم، اصول حقوق قراردادهای اروپا و حقوق ایران، تبریز: فروزش، ۱۳۸۹.
شهیدی، مهدی،حقوق مدنی، ج۱(تشکیل قراردادها و تعهدات)، تهران: نشر حقوقدان،۱۳۷۲.
_________، حقوق مدنی، ج۲، (اصول قراردادها و تعهدات)، تهران: عصر حقوق،۱۳۷۹.
_________،حقوق مدنی، ج۳، (آثار قراردادها)، تهران: مجد،۱
۳۷۹.
_________، حقوق مدنی،ج۴، تهران: مجد، ۱۳۸۶.
_________، مجموعه مقالات، قرارداد تشکیل بیع، تهران: بی نا،۱۳۷۸
شیروی،عبدالحسین، حقوق تجارت بین‌الملل، تهران:سمت،چاپ چهارم۱۳۹۱.
صادقی شاهدانی، مهدی و آقابابایی، محمد ابراهیم، تحلیل مقایسهای ریسک اعتباری در بانکداری اسلامی و بانکداری متداول، تحقیقات مالی اسلامی،پاییز و زمستان ۹۰، ش ۱، ۸۹-۱۱۶.
صفایی، سیدحسین و دیگران، حقوق بیع بین‌الملل،تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۴.
___________، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ج۲، تهران:میزان، ۱۳۸۷.
طالب احمدی، حبیب، تأثیر غرر در معاملات، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره ۱۷، شماره اول، سال ۱۳۸۰.
علومی یزدی،حمیدرضا وبابا زاده، بابک، شیوه های تفسیر قرارداد در نظام حقوقی ایران و انگلستان، فصلنامه پژوهش حقوق، شماره ۲۹، ۱۳۸۹.
عمید زنجانی، عباسعلی، قواعد فقه، ج۱، تهران: سمت، ۱۳۸۶.
غلامی، امیر و کمیجانی، اکبر، رابطه بین تورم، نااطمینانی تورمی، رشد سرمایه گذاری و رشد اقتصادی در ایران، فصلنامه اقتصاد کاربردی، سال اول، شماره سوم، زمستان ۸۹..
فرهنگ، منوچهر، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، (مدخل نت بک)تهران: البرز، ۱۳۷۲.
قاسم زاده، سید مرتضی، اصول قراردادها و تعهدات، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۸۵.
کاتوزیان، امیر ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ج۳، تهران: شرکت سهامی انتشار، چاپ
____________، عقود معین، ج۱، تهران: شرکت سهامی انتشار با همکاری بهمن برنا، ۱۳۷۱.
____________، عقود معین،ج۲، تهران: گنج دانش، ۱۳۷۳.
____________، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، تهران: میزان،۱۳۸۸.
____________، قواعد عمومی قراردادها،ج۱، تهران: شرکت سهامی انتشار ۱۳۸۱ چاپ هشتم.
____________، قواعد عمومی قراردادها،ج۴، تهران:شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷ چاپ هشتم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ب.ظ ]




توافق بر سر یک تعریف دقیق و منطقی از انسان تقریباً محال است، زیرا بر حسب بینشهای علمی، مکتبهای فلسفی و عقاید مذهبی گوناگون متفاوت است.
علم نیز هنوز پردهای از روی این جهان صغیر برنگرفته است و به گفته الکسیس کارل (Alexiscarel): «انسان به همان اندازه که متوجه جهان خارج از خودش شده و در آن پیش رفته است، از خود دور شده و حقیقت خویش را از یاد برده است». و تصادفی نیست که وی، به عنوان نخستین بنیانگذار مؤسسه ویژه انسان شناسی علمی و در عین حال، یکی از برجستهترین چهرههای علم در عصر ما، از انسان، به نام “این مجهول” یاد میکند. [۱۵] اما، با این همه، نمیتوان از کوشش در راه شناخت انسان و داشتن نوعی تلقی از ذات و حقیقت جوهری آن چشم پوشید.
شناخت انسان، یعنی شناخت خود ما، و بدون آن، ما را نوعی خود آگاهی سیاه فرا میگیرد که چراغ درخشان علم (آگاهی) نمیتواند ما را به جایی راهبر گردد.(شریعتی، ۱۳۸۶، ۵۱)
لفظ «اگزیستانس» را نخستین بار کییرکگور به معنای وجود انضمامی انسان بکار برد. اما «وجود داشتنِ» انسان به معنای یک موجود خودآگاه است، یعنی داشتن آگاهی بیواسطه و روشن به خود. پس اگزیستانسیالیسم، دقیقاً نظام خاصی در فلسفه نیست بلکه طریقهای است در تفکر که موجود آگاه به «آگاهی بیواسطه» را بعنوان مبدأ فلسفه در نظر میگیرد. با آنکه اگزیستانسیالیسم صور مختلف دارد، همگی در این روش و خاستگاه مشترکند.
شاید این فلسفه را بتوان نوعی جدید از مذهب اصالت تجربه شمرد. اما نه به آنصورت که تجربی مذهبان پیشین متعلقِ تجربه را طبیعت میدانستند. اگزیستانسیالیستها، تجربه را به معنای شناسائیِ بیواسطه و حضوری انسان به خود در نظر میگیرند، و متعلّق مطالعه شایسته انسان را همان خود انسان میدانند، و به نظر آنان راه و روش مطالعه انسان را باید در فهم عمیقتر آنچه انسانی است جستجو کرد. این وجهه نظر همان وجهه نظر سقراط است که میگفت:«خود را بشناس».(پاپکین و استرول، ۱۳۷۵، ۲۸۸)
مارتین هایدگر در یکی از آثار خود با نام پایان فلسفه مینویسد:
انسان شناسی به واسطه مطالعه انسان و شرح هر چیزی که در وادی انسانیت است، هرگز خسته و تهی نمیشود و غایتی ندارد. حتی آنجا که هیچ چیزی مورد مطالعه و پژوهش قرار نگیرد و فقط تصمیمات بشری محور امور باشد. تازه این حقیقت آشکار میشود که یک نوع از انسانیت فدای نوع دیگری شده است و انسانیت به عنوان قدرت اصلی شناخته میشود که گویی عنصر اولین و آخرین هستی هر چیزی است و کل چیزها و عملکردشان محصول هستی انسان است.(هایدگر، ۱۳۷۸، ۱۶)
کی‌یرکگور نیز در یکی از نوشته‌های خویش‌ می‌گوید:«پیدا کردن هر حقیقتی ارزش‌ جست و جوی آن را دارد، و حقیقت در نظر من‌ پیدا کردن مطلوبی است که زندگی و مردگی من‌ برای خاطر آن باشد. برای من چه فایده‌ای دارد که‌ حقیقتی را جست و جو یا پیدا کنم که در زندگانی من‌ اهمیت نداشته باشد. آنچه من بدان نیازمندم این‌ است که بجای زندگی عالم‌وار، یک زندگی‌ انسان‌وار داشته باشم. (حلبی، ۱۳۷۵، ۱۳۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مارسل انسان را همچون یک راز میبیند. رازبودنِ انسان مانع از آن میشود تا فیلسوف به خود اجازه دهد مانند یک پزشک نوروساینتیست به رابطه ذهن و جسم نگاه کند. فیلسوف جنبه رازگونگی آدمی را معطوف به تفکر ثانویه میداند. بنابر تفکر ثانویه نمیتوان حقیقت یکپارچه آدمی را تکه تکه کرد و ادعا کرد که بدینسان انسان شناخته شدهاست. در تفکر اولیه و نگرش مسألهای به انسان است که میتوان آدمی را تحلیل کرد. اما کاملاً اشتباه است اگر براین گمان باشیم که با تفکر اولیه انسان را شناختهایم. شناخت انسان در گرو شناخت او به عنوان موجودی جسمدار است که درکنش متقابل با دیگر اشیای جهان است و با دیگر انسانها امکان برقراری ارتباط دارد.(مهجور، www.political.ir)
لذا به گفته دکتر شریعتی، انسان مجهولی است که شناختن آن، قبل از هر شناختی فوریت و ضرورت دارد و اساساً، این شناخت، یک شناخت حیاتی است. (شریعتی، ۱۳۸۶، ۵۲)
هستی و وجود
آغازگاه فلسفه وجودی به اعتراف نمایندگان این فلسفه، وجود است ـ و البته میباید توجه کرد که این به معنای مفهوم وجود نیست بلکه خود وجود داشتن غیرانتزاعی، آن وجودی که برای ما موجودات به طور بیواسطه در دسترس است، مقصود است ـ و از آنجا که این فلسفه با واقعیت (وجود) آغاز میکند، پرسشِ شناخت فقط به دنبال پرسش وجودی برمیخیزد و تابع آن است. به طوری که هایدگر این نکته را بیان میکند، «شناسایی نوعی از هستی است که به هستی ـ درـ عالم متعلق است.» (مککواری، ۱۳۷۷، ۱۲۳) وی در اینجا کلمه معروف خود “Dasein” را مطرح میکند و میگوید: این کلمه لفظی است مرکب از دا (Da) و زاین (Sein). در زبان آلمانی دا (Da) به معنای آنجا و اینجا، و زاین (sein) در معنای اسمیاش به معنای هستی یا وجود و در معنای فعلیاش به معنای بودن، وجود داشتن یا هستی داشتن است. (بیمل، ۱۳۸۱، ۴۷)
سپس در اثرش با نام “نامهای در اصالتِ انسانی” مینویسد: آدمی بوسیله خودِ وجود در مسیر گشودن حقیقت وجود قرار داده شده است و از این نظر اگزیستانس از حقیقت وجود پاسداری میکند، تا موجودات در نور وجود آنگونه که هستند، خود را نمایان سازند. (Heidegger,1996, 226)
وی در “هستی و زمان” مینویسد: آن هستندهای که تحلیلش در حکم تکلیف است هماره خود ما هستیم. هستیِ این هستنده هماره از آنِ من[۱۶] است. مناسبت با هستیِ خود، سرشته هستیِ این هستنده است. در مقام هستندهای با اینگونه هستی، هستیِ خاص خود این هستنده به خودش سپرده و واگذار شده است. هستی آنی است که این هستنده هماره همِّ آن دارد. از این خصلتِ دازاین دو چیز حاصل میآید:
۱ـ «ماهیت» این هستنده نهشته در بودنِ اوست. چه ـ بود [یا چه ـ هستی یا چیستی یا ماهیت] (essentia) این هستنده تا آنجا که اساساً بتوان از آن سخن گفت باید برحسب وجودش دریافته آید. به همین دلیل، وظیفه هستی شناسانه به حقیقت نشان دادنِ این نکته است که وقتی ما برای دلالت بر هستی این هستنده عنوان اگزیستانس را برمیگزینیم، این عنوان دلالت هستی شناختی واژه فراداده existentia [وجود در مقابل ماهیت در فلسفه قرون وسطی] را ندارد و نمیتواند هم داشته باشد؛ بر طبق فرادهش [یا سنت] existentia گویای هستیِ پیشِ دستی است، و این یعنی آنگونه هستی که ذاتاً فراخور هستندگانی نیست که سرشت دازاین دارند. (هایدگر، ۱۳۸۶، ۱۴۷)
و در ادامه میگوید:«ماهیت» دازاین نهشته در اگزیستانس اوست. هم از این رو، آن خصلتهایی که در این هستنده ظهور بیرونی دارند «خصوصیاتِ» پیشِدستی این یا آن هستنده پیشِدستی که چنین و چنان «مینماید» نیستند، بل خصلتها هماره برای دازاین شیوه های ممکنِ بودن و تنها همین شیوه ها هستند و نه چیزی دیگر. (هایدگر، ۱۳۸۶، ۱۴۸)
۲ـ آن هستی که این هستنده در هستیاش همِّ آن دارد هماره از آنِ من است. هم از این رو، به لحاظ هستیشناختی دازاین را نباید مصداق یا موردی از مصادیق و موارد جنسی از موجودات پیشِدستی گرفت. هستی موجودات پیشِدستی برای این موجودات «محل اعتنایی» نیست یا، به بیانی دقیقتر، این هستندگان نسبت به هستی خود نه اعتنایی دارند نه بیاعتنا هستند. (هایدگر، ۱۳۸۶، ۱۴۹)
اگر کسی با فاعل اندیشنده (res cocogitans) و جهان مادی (res exyensa) آغاز میکند، این فاعل چگونه پیوسته از فاعلیت ذهن خودش بیرون میرود تا بتواند عالم را بشناسد؟ یقیناً گام نخست در استدلال خود دکارت معمولاً یکی از قویترین برهانها در فلسفه محسوب شده است: cogito, ergo sum؛ میاندیشم، پس هستم. مشکوکترین شک من، خودِ همین اندیشیدنی است که وجودم را اثبات میکند. اما فیلسوف وجودی از این استدلال متعارف انتقاد میکند و آن را انتزاعی میشمارد. من در وهله نخست فاعل اندیشنده نیستم. من پیش از هر چیز موجود هستم؛ وجود چیزی وسیعتر از اندیشیدن و مقدّم بر آن است.
بنابراین فیلسوف وجودی متمایل به برگرداندن این استدلال بدین صورت است: من هستم، پس میاندیشم. اما مراد از گفتن «من هستم» چیست؟ «من هستم» با «من وجود دارم» یکی است؛ اما «من وجود دارم» نیز معادل است با «من ـ در ـ عالم ـ هستم» یا، باز، «من ـ با ـ دیگران ـ هستم.» (مککواری، ۱۳۷۷، ۱۲۴)
انسان شناسی سنتی
هایدگر در هستی و زمان مینویسد: انسان شناسی سنتی حکایت از آن دارد که در تعریف ذاتِ هستندهای که انسانش مینامیم هماره پرسش از هستیِ این هستنده را نه تنها به دست نسیان سپردهاند، بل این هستی را چون آنچه «خودپیدا و بدیهی» است گرفتهاند، به این معنا که آن را از نوع هستیِ پیشِ دستی سایر مخلوقات پنداشتهاند. این دو رهنمود در انسان شناسی سبز فایل آنجا که res cogitans [شیء اندیشنده]، آگاهی و بافت تجربه نقشِ آغازیدنگاه روشنی را ایفا میکنند با هم متلاقی و درهم تافته میگردند. اما از آنجا که حتی این cogitationes [اندیشه ها] یا از حیث هستیشناختی تعریفناشده رها میشوند یا ناگفته چون «اموری از پیش داده» و «بدیهی» گرفته میشوند که پرسش از هستیشان اجازه مطرح شدن نمییابد، مشکل انسانشناختی نیز از حیث بنیادهای تعیینکننده هستیشناسانهاش نامتعین میماند. (هایدگر، ۱۳۸۶، ۱۶۳)
در دیدگاه سنتی انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده است که اعمال و رفتار، انتخابها، اهداف و ارزشهای او را متعیّن میکند. در چنین دیدگاهی ما بیشتر شبیه آدمهای مصنوعی هستیم که با نیّتی خاص و با اهدافی مشخص ساخته شدهایم. درواقع میتوان گفت در دیدگاه سنتی «ماهیت» بر «وجود» مقدم است. همانطور که سارتر اشاره میکند در موجودات غیرانسانی (با بهره گرفتن از تمثیل سارتر: چاقو) ماهیت بر وجود مقدم است، چراکه یک خالق از پیش ماهیت آن را در ذهن میپروراند. در تقسیمبندی که سارتر ارائه میکند، اشیاء جزء موجودات فینفسه هستند. موجودات فینفسه هیچ خواست و آرمانی ندارند، تلاش نمیکنند، امید نمیورزند، غیر از آنچیزی که هستند چیزی بیشتر را طلب نمیکنند و به همین دلیل همان هستند که باید باشند؛«تقدّم ماهیت بر وجود».(علیزاده، ۱۳۸۸، www.philo-mind.blogfa.com)
تقدم وجود بر ماهیت
ریشه همه تفکرات اگزیستانسیالیسم در همین کلمه خلاصه میشود:«تقدم وجود بر ماهیت».
ژان پل سارتر، پرچمدار مکتب اگزیستانسیالیسم در قسمتی از اثر معروف خود “اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر” با عنوان اگزیستانسیالیسم ما میگوید: اگزیستانسیالیسم که من نماینده آن هستم، دستگاه منسجمتری است. این فلسفه میگوید که وجود مقدم بر ماهیت است. موجودی که پیش از آنکه تعریف آن به وسیله مفهومی ممکن باشد، وجود دارد؛ و این موجود، بشر است یا به تعبیر هایدگر، واقعیت بشری.[۱۷]اکنون باید دید که در این اگزیستانسیالیسم، معنی تقدم وجود بر ماهیت چیست؟ این عبارت بدان معنی است که بشر، ابتدا وجود مییابد، متوجه وجود خود میشود، در جهان سر برمیکشد و سپس خود را میشناساند؛ یعنی تعریفی از خود به دست میدهد. (سارتر، ۱۳۸۶، ۲۷)
وی مینویسد: هنگامی که شیئی ساخته شد، مثلاً کتابی یا کاردی را در نظر آوریم، این شیء به دست صانعی که تصوری از آن شیء داشته، ساخته شده است. سازنده، تصور خود را از کارد و همچنین فن ساختن کارد را که از پیش معلوم بوده – و جزئی از تصور شیء است و در واقع میتوان آن را سرمشق و دستور العملی نامید- در پیش چشم داشته است. بنابراین، کارد در عین حال هم شیء است که با در نظر داشتن اسلوبی ساخته شده و هم فایده معین دارد. نمیتوان تصور کرد که کسی کاردی بسازد بیآنکه بداند این شیء به چه کار میآید. با این مقدمه میگوییم که در مورد کارد، ماهیت- یعنی مجموعه اسلوبها و دستورالعملها و کیفیاتی که ایجاد شیء و تعریف آن را میسر میسازد- مقدم بر وجود است. بدین گونه مشخص میشود که فلان کارد یا فلان کتاب در برابر من قرار دارد. میتوانیم بگوییم: ایجاد مقدم بر وجود است. (سارتر، ۱۳۸۶، ۲۵)
هایدگر در سرآغاز هستی و زمان میگوید که: امکان برتر از (مقدم بر) واقع است. آدمی آفریدهای است که هستیاش را امکانات تشکیل میدهد. وجود آدمی از اشیاء واقعی قابل ادراک نیست، بلکه وجود آدمی را از امکاناتی که آن وجود را، مستقیماً و آنچنان که هستند، میسازند میتوان ادراک کرد. (بارت، ۱۳۶۲، ۱۳۵)
هوسرل در ایده پدیده شناسی می گوید تمایز وجود و ماهیت به هیچ معنای دیگری نیست جز اینکه هستی خود را در دو وجه از دادگی پدیدار کرده است. همین اندیشه به شکلی دیگر در فلسفه هایدگر ظاهر می شود و تعبیر خاص او را از پدیده شناسی شکل میدهد.
متافیزیک با تمرکز بر هستنده و تمایز نهادن میان وجود و ماهیت اساس این تمایز را به فراموشی سپرده است. متافیزیک ماهیت انسان را نه در پرتو هستی و نه در پاسخ به فراخوان آن بلکه همچون هستندهای در میان سایر هستندهها -گو اینکه متمایز از آنها- میاندیشد. از نظر هایدگر ماهیت انسان در existens او نهفته است.
اینجا تقابل وجود و ماهیت که دو تعین متافیزیکی هستی هستند مورد نظر نیست. این عبارت حاوی بیانی کلی درباره دازاین نیست بلکه بیشتر در پی نشان دادن این است که انسان ماهیت خود را به گونهای که آنجا (Da) یعنی عرصه به روشنی آمدن هستی باشد میگشاید.
نحوه هستی انسان به گونهای است که در بیرون از هستی خود (Ex) درون حقیقت هستی ایستاده است (istens) تا در چنین ایستادنی ماهیت هستی خود را حفظ کند. (مشایخی، www.parsclubs.com)
توجیه عمیق فلسفه های اگزیستانس[۱۸] شاید بالاخص در بردارنده این حقیقت باشد که این فلسفهها روشن ساختهاند که در نظر گرفتن موجودی دارای اگزیستانس بدون به حساب آوردنِ اگزیستانسش، نحوه اگزیستانسش، محال است. (مارسل، ۱۳۸۸، ۱۸)
آنچه این فلسفهها روشن میسازند، محال بودن بسنده کردن به روشی سنتی برای درک روابط ذات و وجود (اگزیستانس) و محال بودن پذیرفتن این مطلب است که وجود به شیوهای توضیح ناپذیر یا به شکلی تصور ناشدنی بر ذاتی اضافه میشود که خود بسنده است. (مارسل، ۱۳۸۸، ۱۹)
دکتر شریعتی نیز در بسط تقدم ماهیت بر وجود اگزیستانسیالیستی مینویسد:
انسان قبلاً ماهیت نداشته (ماهیتش پس از وجودش قرار دارد)؛ یعنی خداوند انسان را ساخته، بدون این که انسان باشد، یعنی صورت داشته باشد، سر- یا هر چیز دیگر- داشته باشد، باهوش باشد، آفریننده باشد، شرارت داشته باشد، محبت داشته باشد، کینه داشته باشد … آن صفاتی را که ما به نام صفات انسانی مینامیم و انسان میخوانیم، هیچ نداشته است.
وقتی که میگوییم انسان عبارت است از وجودی که دارای عشق، کینه، فداکاری، بزرگواری، هوش، منطق، دانش، احساس و آفرینش خدایی میباشد، تکهای از صفاتش را گفتهایم. وجودش قبلاً ساخته شده بدون آنکه صفاتش باشد؛ نه در مغز خدا و نه در جای دیگر. بعد خود این وجود، پس از اینکه وجودش وجود پیدا کرده، این صفات را میسازد. این درست مثل آشپزی است که نداند چه میخواهد بسازد و مواد غذا را – هرچه هست- در یک دیگ روی هم بریزد و بپزد! بدین ترتیب این غذا فقط وجود دارد، اما ماهیت ندارد، چون نمیداند چه درمیآید؛ بعد از هر ساعت که سرش را برمیدارد، میفهمد که چه ساخته شده است. این، اولین باری است که سازنده این غذا قبل از این که آن غذا را ساخته، ماهیت آن در ذهنش نبوده است. (شریعتی، ۱۳۸۹، ۲۲)
بر خلاف همه خلقتها و آفرینشهای هنری که وجود دارد و برخلاف همه صنعتگران، که اول میدانند چه میخواهند بسازند و طرحش را دارند و بعد میسازند، خدا یا طبیعت اول وجود انسان را ساخته و بعد انسان است که انسان بودن و صفات انسانیاش را خودش به اراده، انتخاب، سلیقه و پسند خودش میسازد.
بنابراین انسان آفریننده خویش است و به قول یکی از نویسندگان: انسان آینده خویش است؛ یعنی قبلاً حتی در ذهنش سازندهاش پیشبینی نشده که آینده او چه چیز خواهد شد؛ بلکه خود این موجود انسان آیندهاش را خواهد ساخت. بنابراین تقدم وجود بر ماهیت در انسان بدین معناست. (شریعتی، ۱۳۸۹، ۲۳)
خدای اگزیستانسیال
بنیان همه اندیشه های سارتر اعتقاد وی به مرگ خداست؛ به نظر سارتر خداوند را به هر معنا که در تاریخ بشر سابقه داشته، مراد کنیم، اکنون مرده است؛ هم خدای ادیان و هم خدای فیلسوفان. (مصلح، ۱۳۸۷، ۱۸۰)
به گمان سارتر خدایی نیست، بنابراین فرض نظام یا طرح آفرینش بیهوده است و هر انسانی باید در سراسر حیات خود فقط بر خویش متمرکز شود. ( صانع پور، ۱۳۸۱، ۱۵۰)
وی میگوید این زمان ماست که شاهد بزرگترین کشف انسان یعنی فقدان الوهیت است. وی در سخنرانی مشهور خود، اگزیستانسیالیسم و اومانیسم میگوید: «ما تنهاییم، بدون دستاویزی که عذرخواه ما باشد… واجب الوجودی نیست. باید همه آثار مترتب بر آن را از ابتدا تا انتها پذیرفت… وقتی واجب الوجود را به عنوان سرپرست بشر حذف کردیم، مسلماً کسی باید برای آفرینشِ ارزشها جای او را بگیرد.»
طرح سارتر با دریافت نیستی خدا و الحاد آغاز و به اومانیسم ختم میشود. به تعبیر خود او، اگزیستانسیالیسم استنتاج آثار وضعیت نیستی خداست. تازه با این کشف بنیادی است که راه فهم درست انسان از خویش گشوده میشود. اصل اول اگزیستانسیالیسم از همین دریافت اخذ میشود؛ «بشر هیچ نیست، مگر آنچه از خود میسازد.»؛
با رفتن خداوند، انسان در جهت التزام به همه اعمال و تصمیمهای خود به سوی احراز خدای خویش شدن گام برمیدارد: «نخستین کوشش اگزیستانسیالیسم آن است که فرد بشری را مالک و صاحب اختیار آنچه هست، قرار دهد و مسئولیت کامل وجود او را بر خود او مستقر کند… بشر بدون هیچ گونه مددی، محکوم است که در هر لحظه بشریت را بسازد.»
این وضعیت تبعات بسیار سختی دارد و سارتر اظهار میکند که شخصاً از این کشف و ابراز آن خرسند نیست. انسان در درک وضعیت جدید ملزم است که خود ارزشها را بیافریند، خود معنا ببخشد: «… زندگی به خودی خود هیچ نیست، اما به عهده شماست که به زندگی معنایی ببخشید. “ارزش” چیزی نیست جز معنایی که شما برای آن بر میگزیند.» (مصلح، ۱۳۸۷، ۱۸۰)
نظر کییرکگور این است که انسان بنفسه قابل و مستعدّ وصول به معرفت یقینی نیست، و در زندگی خود تنها بواسطه قسمی حادثه فوقالعاده و اعجازگونه میتواند چنین معرفتی حاصل کند. اما برای آدمی این معجزه دانش و شناخت فقط درصورتی مهم و بامعنی و قطعی است که بدون حساب سود و زیانِ این تبدّل و انتقال، خواهان و آرزومند آن باشد.
کییرکگور پس از ابراز این شکاکیت میگوید که راه نجات انسان از جهل این است که وضع و حالت غمانگیز و فاجعهآمیز خود را بشناسد وسپس، چشم بسته، یعنی نه بوسیله عقل و منطق بلکه به نور ایمان، در جستجوی راهی برآید خارج از آن وضع و حالت نکبتآمیز و تأسفآور. زیرا فقط ایمان است که میتواند صورتی از رابطه و اتصال میان انسان و خدا در تجربه تاریخی انسان باشد.(پاپکین و استرول، ۱۳۷۵، ۲۹۴) و در ادامه میآورد: تنها آگاهی و اطلاعی که در حالت تاریک جهالت داریم، یا آگاهی تاریخی مربوط به واقع امر و درباره تجربه ماست، یا اطلاعی است که منطقاً در خصوصِ مفاهیم حاصل شده است. اما هرگز هیچکدام از آنها را نمیتوانیم بگوییم که درباره چیزی در عالم بالضروره حقیقی است یا نه. ما در حالت ناروشنشده (جهل) خود کاملاً غیرقابل و نامستعدّیم که بگوییم خدا وجود دارد. درواقع، جهل ما این است که عدم وجود او با آگاهی ما سازگارتر است تا وجود او. (پاپکین و استرول، ۱۳۷۵، ۲۹۵)
دو مکتب اگزیستانسیالیستی
ژان پل سارتر میگوید: آنچه کار را پیچیده می کند، این است که اگزیستانسیالیستها به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول اگزیستانسیالیستهای مسیحی، که من یاسپرس[۱۹] و گابریل مارسل[۲۰] پیرو مذهب کاتولیک را، از زمره آنان میشمارم و دسته دوم اگزیستانسیالیستهای غیر مذهبی یعنی هایدگر[۲۱] و اگزیستانسیالیستهای فرانسوی و خود من. وجه مشترک این دو گروه تنها این است که همه معتقدند وجود مقدم بر ماهیت است، یا به عبارت دیگر، فلسفه را باید از درونگرایی آغاز کرد. به راستی مفهوم این عبارتها چیست؟ (سارتر، ۱۳۸۶، ۲۵)
ما بر عکس دکارت و کانت، به وسیله «میاندیشم»، خویشتن را رویاروی دیگری مییابیم. [۲۲] وجود دیگری به همان اندازه برای ما مسلم و مطمئن است که وجود خود ما. بدین گونه، فرد آدمی که از طریق «میاندیشم» مستقیماً به وجود خود پی میبرد، در عین حال وجود همه افراد دیگر بشر را نیز درمییابد، و دیگران را به منزله شرط وجود خود میشناسد. درمییابد که خود نمیتواند هیچ باشد (بودن، به معنای اصطلاحی شوخ بودن، شریر بودن، حسود بودن) مگر آنکه دیگران وی را این چنین بشناسند.(سارتر، ۱۳۸۶، ۵۷)
من برای اینکه فلان حقیقت را درباره خود تحصیل کنم، باید از دیگران «عبور کنم». «دیگری» لازمه وجود من است؛ همچنانکه برای معرفتی که من از خویشتن دارم وجود دیگری لازم است. در این شرایط، کشف خویشتن من، در عین حال، موجب کشف وجود «دیگری» نیز میشود. وجودی که چون اختیاری در برابر من قرار دارد و اندیشه و تمایل او جز این نیست که موافق یا مخالف من باشد. [۲۳] بدین گونه، ما بلافاصله جهانی را کشف میکنیم که به نام درون گرایی متقابل[۲۴] میخوانیم. در این جهان است که آدمی تصمیم میگیرد که خود چه باشد و دیگران چه باشند. (سارتر، ۱۳۸۶، ۵۸)
اراده
در برابر سرمایه داری که از انسان یک حیوان اقتصادی میساخت، و در برابر مارکسیسم که از انسان یک شیء مادی سازمان یافته! در برابر کاتولیک که انسان را بازیچه بیاراده یک نیروی حاکم غیبی (مشیت) میخواند، و در برابر ماتریالیسم دیالکتیک که او را بازیچه بیاراده تکامل جبری ابزار کار؛ اگزیستانسیالیسم از انسان یک خدا ساخت! و در برابرش پرشکوهترین ستایشها؛ «همه موجودات این جهان» وجودشان پس از تعیین حقیقتشان تحقق مییابد مگر انسان که حقیقتش پس از وجودش تکوین مییابد. درخت گردو یا طوطی گویا، قبل از موجود شدن معلوماند که چیستند و چه خواهند بود، اما انسان اول موجود میشود، معلوم نیست که چگونه خواهد بود؟ چگونه خواهد شد؟ چگونگیاش را او خود خواهد ساخت، ماهیتش را او خود انتخاب خواهد نمود!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ب.ظ ]




تعامل بازارکالاها نیازمند مساوی بودن عرضه و تقاضای کالاست و یا به طور معادل، سرمایه‌گذاری معادل پس‌انداز است:
(۲-۳۲)
طرف چپ معادله (۲-۳۲)، سرمایه‌گذاری خالص و طرف راست آن معادل پس‌انداز است. با حذف از دو طرف معادله، رابطه بیان می‌کند سرمایه در زمان ، برابر با پس‌انداز جوانان در زمان می‌باشد. یعنی:
(۲-۳۳)
الگوی دیاموند به طور ضمنی بیان می‌کند، که اگر نرخ رشد جمعیت افزایش یابد، سرمایه سرانه کاهش می‌یابد. اما اثر افزایش نرخ رشد جمعیت بر پس‌انداز مشخص نیست، زیرا نرخ بهره زیاد و دستمزدها کم می‌شود ( پس‌انداز تابع افزایشی از دستمزدها و نرخ بهره است). اما از طرفی با افزایش نرخ رشد جمعیت، جوانان بیشتر می‌شوند و سطح تولید نیز زیاد می‌شود و همین موجب افزایش سطح پس‌انداز کل جامعه می‌شود، ولی مشخص نیست که پس‌انداز سرانه چه تغییری می‌کند.

۲-۵-۲-۴) الگوی بلانچارد: جوانی دائمی

در الگوی بلانچارد، افراد افق نامحدودی برای زندگی ندارند. اما تمام افراد، صرف نظر از سن، دارای امید به زندگی یکسان هستند. به عبارت دیگر، تمام افراد دارای احتمال مرگ‌ومیر یکسان هستند. الگوی بلانچارد یک الگوی زمان پیوسته است و به‌طور ضمنی در مورد رابطه رشد جمعیت و رشد اقتصادی تنها بیان می‌کند که با افزایش میانگین سنی جمعیت، طرف تقاضای اقتصاد با کاهش مصرف تغییر می‌یابد و به تبع آن در تعادل هم‌چنین درآمد سرانه کاهش می‌یابد(بلانچارد و فیشر، ۱۹۸۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همان‌طور که ذکر شد در این الگو، هر فرد در هر لحظه از زمان احتمال معینی برای مرگ دارد. هم‌چنین فرض می‌شود که احتمال مرگ در هر واحد زمان که با نشان داده می‌شود، ثابت است. به طور اخص این موضوع دلالت بر آن دارد که طول عمر انتظاری فرد پیر به همان اندازه فرد جوان است. و چون الگو با زمان پیوسته است، احتمال آنی می‌تواند هر مقداری بین صفر و بی‌نهایت باشد. فرض احتمال ثابت معادل آن است که بیان شود متغیر تصادفی زمان تا مرگ یک توزیع نمایی دارد. اگر نشان دهنده این متغیر و تابع چگالی آن به صورت زیر باشد:
(۲-۳۴)
مقدار انتظاری آن به صورت زیر به دست خواهد آمد:

(۲-۳۵)
را می‌توان شاخصی برای افق موثر افراد در الگو دانست. با کاهش احتمال مرگ، شاخص افق موثر افزایش می‌یابد. در حالت حدی که به طرف صفر میل می‌کند، الگو بی‌نهایت می‌شود و به الگوی رمزی تبدیل می‌شود.
در هر لحظه از زمان گروهی جدید، مرکب از مردمی با احتمال مرگ ، متولد می‌شوند. هر گروه به اندازه کافی بزرگ است به طوری‌که در عین حال نرخ کاهش انازه گروه در طول زمان می‌باشد. بنابراین گرچه هر فردی در مورد زمان مرگ خودش اطمینان ندارد ولی اندازه گروه با قطعیت در طول زمان کوچک می‌شود. یک راه نرمال کردن برای تسهیل موضوع این است که اندازه گروه جدید نیز برابر باشد. بنابراین اندازه گروهی که در زمان متولد شده است، در زمان است. در نتیجه اندازه کل جمعیت در زمان به صورت زیر خواهد بود:
(۲-۳۶)
اما آن‌چه در این قسمت حائز اهمیت است پیشبرد این الگو از جنبه رابطه رشد جمعیت و رشد اقتصادی توسط بکر و برو[۴۴] (۱۹۸۸) می‌باشد.

۲-۵-۲-۵) انتخاب نرخ موالید در الگوی نسل‌های هم‌پوشان زمان پیوسته

در الگوی زمان پیوسته نسل‌های هم‌پوشان با نرخ موالید و مرگ‌ومیر به صورت زمان پیوسته برخورد می‌شود. فرض که نرخ موالید خانوار و نرخ مرگ‌ومیر باشد. هم‌چنین مانند الگوی بلانچارد ثابت در نظر گرفته می‌شود که به سن خانوار بستگی ندارد. اندازه خانوار به طور متوسط در حال تغییر است که این تغییر به صورت زیر است:
(۲-۳۷)
متغیر حالت است که بیان‌گر اندازه خانوار است و نشان‌دهنده تغییر اندازه خانوار در طول زمان است. تابع مطلوبیت خانوار در مدل زمان پیوسته بکر و برو به صورت زیر تعریف شده است:
(۲-۳۸)
که بیان‌گر تابع نوع‌دوستی(Altruism) ، در این الگو است، و مولفه مطلوبیت از داشتن فرزند است که بیان‌گر مطلوبیت نهایی تمایل به داشتن یک فرزند بیشتر است.

۲-۵-۲-۵-۱) هزینه پرورش فرزند

فرض که تولد و پرورش هر فرزند، هزینه‌ای معادل دارد. چون تولدها در واحد زمان است، بنابراین کل مخارج روی پرورش فرزندان است و هزینه سرانه پرورش هر فرزند است.
حال مساله اساسی، بررسی رابطه با دیگر متغیرهای الگو می‌باشد. اگر در نظر گرفته شود هزینه پرورش هر فرزند برابر با خرید از بازار کالاها و خدمات است، آن‌گاه اگر درآمد سرانه رشد کند هزینه پرورش فرزند کاهش می‌یابد. بنابراین به طور نظری در این الگو با افزایش رشد اقتصادی و توسعه اقتصاد، نرخ موالید زیاد می‌شود۰ هم‌چنین پرورش هر فرزند هزینه فرصتی با خود به همراه دارد. اگر هزینه سرانه پرورش فرزند در نظر گرفته شود تابع، افزایشی از سرمایه سرانه اقتصاد خواهد بود. یعنی با سرمایه‌بر شدن اقتصاد، هزینه پرورش فرزند افزایش می‌یابد. بنابراین می‌توان گفت:
(۲-۳۹)

۲-۵-۲-۵-۲) محدودیت‌های بودجه

فرض می‌شود هر خانوار دستمزدی معادل دریافت می‌کند و در مقابل اجاره دارایی‌هایش، نرخ بهره را دریافت می‌کند. اگر و سرمایه سرانه و مصرف سرانه باشند، آن‌گاه قید بودجه با تغییرات سرمایه خانوار در طول زمان به صورت زیر خواهد بود:
(۲-۴۰)

۲-۵-۲-۵-۳) شرایط حداکثر سازی

مساله حداکثر سازی مطلوبیت، انتخاب مسیر متغیر کنترل و برای حداکثر کردن مطلوبیت است. این مساله حداکثر سازی شامل شرایظ اولیه و معادله‌های انتقال (۲-۳۴) و (۲-۳۷) و نابرابری‌های و است.
اکنون می‌توان تابع همیلتونی را به شرح زیر به کار برد:
(۲-۳۸)
به طوری که و دو قیمت سایه‌ای برای متغیرهای حالت و می‌باشند.
شرایط می‌تواند با هم ادغام شود تا راهی برای شرح نرخ رشد مصرف را بدهد. به طوری که به رابطه زیر برسیم:
(۲-۴۱)
در حالت ساده، تابع مطلوبیت لگاریتمی که است، این عبارت برابر است با:
(۲-۴۲)
یعنی نرخ رشد جمعیت به ترجیحات زمانی خانوار نوع دوست می‌افزاید. حال با ابتکار بکر، اگر متغیر جدیدی تحت عنوان به صورت زیر تعریف شود:
(۲-۴۳)
آن‌گاه می‌توان با اعمال شرایط به رابطه زیر رسید:
(۲-۴۴)
اگر از نسبت به زمان مشتق گرفته شود و شرط برای به دست آوردن استفاده شود، آن‌گاه:
(۲-۴۵)
باشد، معادله دیفرانسیل (۲-۴۵) به صورت زیر می‌شود: اگر
(۲-۴۶)
آن‌گاه رفتار حداکثر کننده مطلوبیت شرط می‌کند که باشد. بنابراین رابطه نرخ رشد جمعیت باید شرایط زیر را برقرار سازد:

(۲-۴۷)
متغیر ، نرخ اثر درآمدی برای تقاضای فرزند را نشان می‌دهد که بیان‌گر هزینه پرورش فرزند است. و با طبق رابطه (۲-۳۹)، رابطه خطی دارد و رابطه (۲-۴۷) بیان‌گر آن است که نرخ رشد جمعیت و در یک راستا حرکت می‌کند. به بیان دیگر، در صورت توسعه اقتصادی خانوار نوع‌دوست، نرخ رشد جمعیت زیاد می‌شودو باز توزیع این اثر روی رشد تولید مثبت است.

۲-۵-۳) جدیدترین نسل مدل‌های رشد اقتصادی

در طول ۵۰ سال اخیر، مطالعات زیادی روی مباحث رشد اقتصادی صورت گرفته است. آن چه محققان به دنبال آن بودهاند، شناخت علل رشد اقتصادی و تبیین موتور محرکه برای آن، در کشورهای مختلف است. در طول دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، مساله اثر مقیاس و اندازه جمعیت بر رشد اقتصادی، مورد توجه مجدد نظریه پردازان رشد اقتصادی قرار گرفت که این توجه، نتیجه مستقیمی از فرمول بندی مدل‌های رشد شومپیتری بود؛ مدل هایی که در آن‌ها، رشد اقتصادی از فعالیت‌های R&D سرچشمه می‌گیرند. در مدل‌های مذکور، ارتباط بین مقیاس و رشد اقتصادی، به طور صریح و دقیق بیان شده است (دینوپولوس، تامپسون[۴۵]، ۱۹۹۹).
از آن جا که تحقیقات اخیر همگی به این نکته پی برده‌اند که دانش فنی، به عنوان مزیت نسبی اقتصادها، از انسان و نیروی انسانی نشات می‌گیرید، تحقیقات علاوه بر تاثیر مهارت و آموزش او در رشد اقتصادی، اکنون رویکردی نوین پیدا کرده‌اند. این رویکرد، بررسی و همچنین تاکید بر نقش رشد و اندازه جمعیت بر رشد اقتصادی است. در این فضا، نظریه‌های رشد اندیشه محور معرفی گشته‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ب.ظ ]