کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



(منبع: گیروشه، ۱۳۹۱؛ همیلتون، ۱۳۷۹؛ محمدی اصل، ۱۳۸۵؛ ۱۳۸۷)
روابط بین این چهار خرده نظام مراتبی از کنترل اطلاعاتی است … این روابط تحت عنوان مراتب سیبرنتیک کنترل، مفهوم‌سازی شده است.
۳-۲-۱-۴- وبر
وبر نیز رفتار انسان را مبتنی بر هنجار عنوان میکند، بخشی از رفتار انسان‌ها مبتنی بر هنجارهای درونی است که انسان‌ها را از درون موظف میسازد تا آن هنجارها را رعایت نماید و این‌یک علت اساسی نظم اجتماعی است. وبر ادامه میدهد: در آن‌گونه نظم اجتماعی که صرفاً مبتنی بر انگیزههای عقلانی هدفمند باشد، عمدتاً بسیار ناپایدارتر است و از آن نوع نظمی که مبتنی بر آداب‌ورسوم باشد و انسان از بچگی رفتارش در آن شکل‌گرفته باشد (درنتیجه) انسان رفتار خود را با آن (نوع نظم مبتنی بر آداب‌ورسوم) تطبیق میدهد و در اکثر موارد رفتار درونی او را تبیین میکند. وبر در جای دیگر، وقتی به ضمانت مشروعیت نظم اجتماعی میپردازد، درواقع هنجارهای درونی و بیرونی را مشخصتر و آن‌ها را نیز دستهبندی میکند. او معتقد است که نظم اجتماعی از دو طریق به دست میآید. الف( کاملاً درونی از طریق ۱- کاملاً احساسی عاطفی (یعنی انسان‌ها از طریق پیوندهای احساسی قوی، خود را وقف یا موظف به پیروی از هنجارها میبینند). ۲- عقلانی ارزشی (مانند ارزشهای منبعث از آداب‌ورسوم). ۳- مذهبی (یعنی انسان‌ها برای کسب موهبات الهی و موردعنایت قرار گرفتن از جانب او، از دستورات و هنجارها پیروی میکند).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب): همچنین (یا فقط) از طریق انتظارات از پیامدهای خاص بیرونی مثلاً از طریق (حفظ یا کسب) منافع و انتظارات خاص، بدین ترتیب وبر در قسمت (الف) هنجارهای درونی و انواع آن را ذکر می‌کند و در قسمت دوم هنجارهای بیرونی را (رفیع پور، ۱۳۸۷: ۱۸- ۲۱۷).
۳-۲-۲- تئوری انتخاب عقلانی و هنجار
شاید بتوان گفت که در دوران معاصر، تئوری انتخاب عقلانی[۳۲] بیش از دیگر تئوریها به بحث هنجار پرداخته است و بسیاری از مباحث صورت گرفته دراین‌باره، تحت تأثیر این نظریه است. درواقع میتوان گفت که تفاوت تئوری انتخاب عقلانی و دیدگاه های مشابه آن با تئوری کلاسیک جامعه‌شناسی ازاینجا نشأت میگیرد که تئوریهای کلاسیک فرض میکنند که موقعیتهایی که انسان‌ها در آن‌ها عمل میکنند، متفاوت هستند و ازاین‌روی کنش انسانی متفاوت انجام میشود. بدین معنا که انسان‌ها علیالقاعده تحت تأثیر محیط عمل مینمایند و این تفاوت محیط (ساختار) است که عملهای متفاوتی را برمی‌انگیزد. درحالی‌که تئوری انتخاب عقلانی فرض میکند که تأثیر محیط (ساختار) ثابت است و این کنشگران هستند که بر اساس عقلانیت و خردورزی خود متفاوت عمل میکنند (تربورن[۳۳]، ۲۰۰۲). نظریه انتخاب عقلانی، جامعه را مجموعهای از افراد میداند که کنش عقلانی انجام میدهند. بر اساس این نظریه، کنشگر، کنشی را انتخاب میکند که بیشترین فایده ر ا برای او دارد (کلمن، ۱۳۹۰). اگرچه پارتو، جامعهشناسی را علم کنشهای غیرمنطقی و اقتصاد را علم کنشهای منطقی میداند (کوزر، ۱۳۷۸؛ بودون، ۱۳۷۰). اما در جامعهشناسی نیز گرایش عمده وجود دارد که کنشها را بر اساس انتخاب عقلانی، تبیین میکند، برخی صاحبنظران این گرایش عبارت‌اند از: وبر، جان هرسنی، کلمن، بودون و الستر (اودن، ۲۰۰۱).
این نظریه‌پردازان با اضافه کردن ساختارها (کلمن، ۱۳۹۰)، محدودیتهای شناختی (بودون، ۱۹۹۸)، هنجارها و ارزشها (الستر، ۱۹۸۹)، در فرایندهای انتخاب عقلانی فرد، به‌نوعی «عقلانیت اجتماعی» (واس، ۲۰۰۱؛ لیندنبرگ، ۲۰۰۲) اعتقاد دارند، که در ادامه آنچه سایمون عقلانیت محدود نامیده شده (جالز و همکاران، ۱۹۹۸)، تبیینکننده رفتارهای فرد در محیط اجتماعی است. برایناساس، افراد (در محدوده شناخت خود، و با جهتگیریهای هنجاری و ارزشی، و در چارچوب ساختارهای اجتماعی)، هنگام مواجهه با موقعیتی متعارض (تعارض میان نفع فردی و نفع جمعی)، گزینهای را انتخاب میکنند که برایشان بیشترین نفع را داشته باشد. و این انتخاب، برای جامعه نیز مناسب است (جوادی یگانه و هاشمی، ۱۳۸۴: ۱۴۵).
۳-۲-۲-۱- عقلانیت و هنجار از نگاه الستر
الستر[۳۴] بیان میکند که کنش عقلانی به پیامدهای کنش مربوط میشود. عقلانیت میگوید که اگر شما قصد دارید بهY برسید، باید X را انجام دهید. در مقابل الستر، هنجارها را با این خصیصه معرفی میکند که هنجارها پیامد محور[۳۵] نیستند. سادهترین هنجار اجتماعی این است که: این را انجام بده آن را انجام نده. هنجارهای بیشتر پیچیده نیز بیان میکنند که: اگر شما عمل «الف» را انجام میدهید، آنگاه عمل «ب» را انجام بده. یا اگر دیگران فلان کار را انجام دادند، شمام همان کار را بکن. درحالی‌که در عقلانیت کاملاً آینده محور[۳۶] و شرایط محور[۳۷] است. در هنجارها به شرایط، نظری ندارند یا اگر هم شرطی باشد، آینده محور نیستند. برای اینکه هنجارها اجتماعی باشند، آن‌ها باید در میان دیگر افراد نیز پذیرفته‌شده باشند و توسط موافقت یا مخالفت بخشی از آن‌ها محفوظ بمانند. هنجارها همچنین به‌وسیله‌ی خجالت[۳۸]، نگرانی[۳۹]، احساس گناه[۴۰] و شرم[۴۱] از سوی فردی که از این هنجارها تخلف نموده است، محفوظ میمانند. افراد ممکن است به‌وسیله‌ی احساسات مثبتی مانند خشم و غصب نیز به اطاعت از هنجارها هدایت شوند. در کل میتوان گفت که احساسات قوی افراد به‌عنوان ماشهی اجرای آن‌ها عمل نمایند (الستر، ۱۹۸۹: ۱۰۰).
در ادامه الستر برای تبیین بهتر مفهوم هنجارهای اجتماعی به یک سری از این هنجارها اشاره میکند، که عبارت‌اند از:
هنجارهای مصرفی[۴۲]: این هنجارها روش های لباس پوشیدن و روش های سر سفره نشستن را تنظیم میکنند. پیر بوردیو (۱۹۷۹) تصور موجود از هنجارهای مصرفی را به رفتارهای فرهنگی مانند واژگان، تلفظ، نوع فیلم و کتاب مورد علاقه، ورزش‌هایی که فرد انجام میدهد و نوع اسباب‌بازی و اثاث موردعلاقه گسترش میدهد (همان، ۱۰۰).
هنجارهای ضد رفتار[۴۳] : که بر ضد رفتارهایی که «مغایر با طبیعت[۴۴]» خوانده میشوند، تنظیم میگردد. این گروه از هنجارها شامل هنجارهایی علیه زنای با محارم، هم‌جنس‌بازی و دیگر انحرافات جنسی تنظیم میشوند (همان).
هنجارهای تنظیم‌کننده کاربری پول[۴۵]: این هنجارها اغلب به‌صورت هنجارهای قانونی درمی‌آیند، مثلاً قانون مربوط به ممنوعیت خریدوفروش رأی، البته حالتهای زیادی نیز وجود دارند که در آن‌ها این هنجارها به‌صورت غیررسمی نیز اعمال میشوند. مثلاً هنجاری که خریدوفروش در صف اتوبوس را ممنوع میکند. یا هنجاری که چیدن چمن‌زار همسایه به‌قصد فروش را ممنوع میکند (همان، ۱۰۱).
هنجارهای عمل متقابل[۴۶]: این هنجارها به ما امر میکنند که نیکیهایی که از سوی دیگران به ما شده است را به آن‌ها پاسخ دهیم. هدیه دادن اغلب به‌وسیله‌ی این هنجارها تنظیم میشود (همان).
هنجارهای کیفری[۴۷]: که به ما امر میکنند که آسیب‌هایی که از سوی دیگران به ما واردشده است را پاسخ دهیم. قواعدی که خونخواهی و انتقام را تنظیم میکنند، بهترین نمونه این نوع هنجارها هستند (همان).
هنجارهای شغلی[۴۸]: معمولاً محل کار یکی از سرچشمههای کنش هنجار- راهنما است. درواقع هنجارهای اجتماعی است که علیه عدم امرارمعاش است و متناظر با فشارهای هنجاری جهت کسب درآمد فردی از یک شغل است. در محل کار میتوانیم هنجارهای غیررسمی در میان کارکنان را ببینیم که تلاشهای شغلی آن‌ها را تنظیم میکند (همان).
هنجارهای یاری[۴۹] : بسیاری از پندهای پیامد گرا جزو هنجارهای یاری هستند. سودمندگراها، ممکن است یاری نمایند، اگر و تنها اگر همکاری و کمک آن‌ها معدل سودمندی اعضا در گروه را افزایش دهد. همچنین ممکن است، هنجارهای یاری وجود داشته باشد که پیامد گرا نباشند (همان).
هنجارهای توزیعی[۵۰] : این هنجارها تخصیص منصفانه درآمد یا دیگر کالاها را در جوامع دموکراتیک تنظیم میکنند. به‌عنوان‌مثال هنجار برابری از قوت و قدرت ویژهای برخوردار است (همان، ۱۰۲).
۳-۲-۲- -۲دیدگاه کلمن در مورد اطاعت کنشگران از هنجار
۱) افراد قدرتمند در جامعه نه‌تنها کمتر از افراد کم قدرت احتمال دارد مجازات شوند، بلکه کمتر نیز احتمال دارد که از هنجارها اطاعت کنند (کلمن، ۱۳۹۰: ۴۳۷).
۲) افرادی که در پائین نردبان اجتماعی قرار گرفته‌اند، اگرچه احتمال بدگویی دربارهی اعمال ضمانتهای اجرایی منفی توسط دیگران دربارهی آن‌ها کمتر نیست، کمتر از کسانی که در بالاتر از آن‌ها هستند از هنجارها و ضمانتهای اجرایی ناراضی هستند (همان).
این نتیجه با این واقعیت همساز است که ضمانتهای اجرایی منفی مربوط به احترام اجتماعی نمیتواند هیچ اثری بر کسانی که در پائین نردبان اجتماعی قرار دارند، داشته باشد زیرا آن‌ها چیزی ندارند که از دست بدهند. این بی‌توجهی نسبی به ضمانتهای اجرایی منفی، در میان افراد بدون موقعیتهای اجتماعی، باید به انواع معینی از ضمانتهای اجرایی، مانند تنبیه نکردن محدود شود. انواع دیگر، مانند تنبیهات بدنی، اثربخشی کمتری در میان افراد بدون موقعیت اجتماعی نباید داشته باشند (همان).
۳) صرف‌نظر از میزان بستگی میان مدافعان یک هنجار، آن دسته از هدفهای هنجار که با افراد دیگری در خارج از گروه، که مدافع هنجار نیستند ارتباط دارند، کمتر احتمال دارد که ضمانتهای اجرایی را بپذیرند (همان).
این نتیجه که نفوذپذیری نسبت به هنجارها در میان کسانی که دارای ارتباط در خارج از گروه مدافعان هنجار هستند، تقریباً آشکار است. افرادی که از تحرک بیشتری برخوردارند، میتوانند از مجازات شدن بگریزند یا ازنظر فیزیکی (مثلاً با نقل‌مکان) و یا ازنظر روانی، با کاهش علاقه به اجتماعی که ضمانتهای اجرایی در آن تحمیل میشوند و افزایش علاقه به حوزههایی از زندگیشان که خارج از این اجتماع قرار دارد (همان، ۴۳۸). این نتیجه همچنین پیامدهایی برای شرایطی دارد که در آن هنجارها ظهور میکنند. هنجارها درنتیجه‌ی کنشهای هدفمند کنشگرانی که برو نبودهایی را از جانب دیگران، یا بهرهوران بالقوه هنجار دریافت میکنند پدید میآیند. این بدان معناست که حتی فروبستگی کافی در شبکه های اجتماعی بهرهوران بالقوه وجود داشته باشد، چنانچه کنشگران بالقوه هدف تحرک کافی برای گریز از اثر ضمانتهای اجرایی داشته باشد، انگیزه چندانی برای به وجود آوردن هنجار نخواهد داشت. این ظرف ساختاری در بعضی از محلات شهری سامان گسیخته طبقه پائین و نیز در افراد پرتحرک بلندپایه وجود دارد (همان).
۳-۲-۲- -۳تئوری بازی و هنجارهای اجتماعی
در طی سالهای اخیر و در امتداد توسعه تئوریهای مبتنی بر انتخاب عقلانی، تئوری بازی نیز سعی نموده است تا از منظر خود به مبحث هنجارهای اجتماعی بپردازد (بیچیری[۵۱] ، ۱۹۹۰؛ پتیت[۵۲] ، ۱۹۹۰؛ فهر[۵۳] ، ۱۹۹۵؛ کاگل[۵۴]، ۱۹۵۵؛ کلوستد[۵۵] ، ۲۰۰۳). تئوری بازی مبتنی بر یک انتخاب عقلانی است که فرض میکند، فرد الگوی رفتاری خود را بر این مبنا انتخاب میکند که این الگوی رفتاری نسبت به دیگر الگوهای رفتاری بهتر عمل مینماید. به عبارت دقیقتر تئوری بازی بیان میکند که هنجارهای اجتماعی درنتیجه یک فرایند انطباق (سازگاری) پدیدار میشوند (کلوستد، ۲۰۰۳: ۲).
ویژگی تمییز دهنده تئوری بازی این است که الگوهای رفتاری را به‌عنوان خروجی فرایند انطباق میداند، که آن رفتاری که بهتر عمل مینماید، انتخاب میشود (ساموالسون، ۲۰۰۲). تئوری بازی ابزاری را برای تحلیل اینکه چه استراتژیها یا الگوهایی از رفتار، در طول زمان و در خلال فرایندهای انطباق ظهور میکنند، فراهم مینماید که با بهرهگیری از آن میتوانیم این تئوری را برای آزمون شرایطی که تحت آن الگوهای مشخصی از رفتار که «هنجارهای اجتماعی» ظهور میکنند (ساموالسون، ۲۰۰۲، ۵).
۳-۲-۳- همبستگی اجتماعی و هنجارهای اجتماعی
مفهوم همبستگی اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در مباحث جامعهشناسی بسیار به‌کاربرده شده است. همان‌طور که کلمن نیز به‌خوبی به این موضوع اشاره میکند، اجرای ضمانتهای اجرایی (مانند بدگویی) در شبکه های اجتماعی بسیار به‌هم‌پیوسته و ازنظر اخلاقی همگون بیشتر است و در شبکه های بیشتر به‌هم‌پیوسته احتمال بیشتری برای عملی شدن ضمانتهای اجرایی وجود دارد. این همبستگی زیانهای خالص اعمال ضمانتهای اجرایی را کاهش میدهد، زیرا وفاقی که در این قبیل ساختارها وجود دارد، مشروعیت اعمال ضمانتهای اجرایی را برای کنشگران فراهم میکند (کلمن، ۱۳۹۰: ۴- ۴۳۳).
شاید بتوان گفت که دورکیم اولین جامعه‌شناسی است که مفهوم همبستگی اجتماعی را به‌کاربرده است. او همبستگی اجتماعی را به‌عنوان یک خصیصه نظمدهنده از جامعه میدید و آن را به‌عنوان «وابستگی متقابل» میان اعضای یک جامعه که از نوعی انسجام و وفاداری برخوردار است، تعریف نمود (رجینا و همکاران، ۲۰۰۰: ۲). دورکیم میان دو نوع همبستگی تفاوت قائل میشود. همبستگی مکانیکی مبتنی بر شباهت و همانندی است و همبستگی ارگانیک که مبتنی بر تفسیر کار است که در همبستگی مکانیکی تنوع و شدت دلبستگی، ضعیفتر از همبستگی ارگانیک است (روانارا، ۲۰۰۰: ۴). همبستگی فزاینده، رشد هنجارهای گروه را میرساند و در مجموع ضمن آنکه پویایی درون گروه را تنظیم میکند به آن ثبات میبخشد. اما برای این فرایند در سایر جنبه های گروه ازجمله یگانگی فزاینده گروه، نگهداری عضویت و رضایتمندی اعضا نیز تغییرهایی ایجاد میشود (فورسایت، ۱۳۸۰: ۱۲۷). وقتی یک گروه همبستگی دارد، احساس یگانگی، ثبات عضویت، خشنودی عضو و پویایی درونی مهمترین تغییراتی است که در آن گروه رخ میدهد. در مورد خصیصه یگانگی، نه‌فقط روابط میان اعضای گروه مثبتتر میشود، بلکه اعضا احساس تعلق به گروه را به‌عنوان یک کل رشد میدهند. در طی این مرحله، افراد اغلب با افتخار خود را عضو گروه مییابند و در برابر هنجارها با حمله افراد خارجی در مورد گروه به دفاع میپردازند، با بروز «ما بودن» افراد این احساس را پیدا میکنند که اشتراکهای مهمی میان ویژگیهای شخصی مشابه، اهداف، یا بازده ها با سایر اعضای گروه دارند (همان).
ثبات: به سبب احساس یگانگی، گروه های همبسته تمایل پیدا میکنند که اعضای خود را حفظ کنند. کاترایت به هم‌پیوستگی یا همبستگی را «میزان اشتیاق افراد درماندن گروه» تعریف میکند. بهعلاوه هرچه این رابطه بین به‌هم‌پیوستگی و ماندن در گروه نیرومندتر شود، تعهد اعضا به گروه، به‌عنوان یک واحد یکپارچه معطوف میشود تا نسسبت به اعضای دیگر (فورسایت، ۱۳۸۰: ۱۲۸).
جدول ۳- ۲: خصیصه های همبستگی اجتماعی و تغییرات آن

خصیصه

نوع تغییر

یگانگی
خشنودی عضو
ثبات عضویت
پویایی درونی

احساس فزاینده «ما بودن»، «گروه بودن» و رشد هویت گروهی
خرسندی بیشتر در اعضا، افزایش عزت‌نفس، کاهش اضطراب
کاهش دگرگونی، مشارکت زیاد در فعالیتها، زیادشدن روابط
نفوذ قویی‌تر گروه، پذیرش بیشتر اهداف، تصمیمها و هنجارهای گروه از سوی اعضا، تحمل کمتر در مورد اختلاف‌نظرها، فشارهای بیشتر برای هم‌نوائی

(دغاقله، ۱۳۸۴).
رضامندی: همبستگی گروه و رضامندی از عضویت، همزمان تغییر میکنند. در تمامی گروه های صنعتی، ورزشی و … اعضای زیرگروه‌هایی که از شایستگی و به‌هم‌پیوستگی بالایی برخوردارند در مقایسه با اعضای گروه های نا همبسته رضامندی و خشنودی بیشتری را گزارش میدهند. اعضای گروه های با همبستگی بالا همچنین گرایش دارند که عزت‌نفس مثبت بیشتر، امنیت بالا و سطوح پائین اضطراب را گزارش دهند (فورسایت، ۱۳۸۰: ۱۲۸).
پویایی درونی: با افزایش همبستگی، پویایی درونی گروه نیز شدت مییابد. گروه های همبسته در مقایسه با گروه های نا همبسته تأثیر نیرومندتری بر اعضای خود اعمال میکنند. زیرا این گروه ها هدفها، تصمیمها و هنجارهای گروه را با آمادگی بیشتری میپذیرند. به‌علاوه در گروه های به‌هم‌پیوسته فشارهای همنوایی بیشتر و مقاومت افراد در برابر این فشارها ضعیفتر است (همان). بعضی‌اوقات اعضای این گروه‌ها نسبت به هر نوع مخالفتی نابردبار میشوند و برای اینکه مخالفان را به توافق وادار نمایند دست به اقدامات تندی میزنند. برای مثال شاختر (۱۹۵۱) دریافت وقتی‌که گروه ها خیلی بههمپیوستگی داشته باشند، هرکس که به توافق گروه یا گروه مخالفت نماید، اعضا از او متنفر میشوند و اگر اجازه داده میشد که در گروه بماند، نقشهای نامطلوب به او واگذار میشود (همان).
توماس (۱۹۹۹) همبستگی اجتماعی را به‌عنوان نیرویی که اعضا یا بخشهایی، تعاملات اجتماعی را در طول زمان در کنار همدیگر نگاه میدارد، تعریف میکند. او سه گونه همبستگی اجتماعی برمیشمارد:
همبستگی عاطفی: که در آن اعتماد و همکاری بر شباهت در ویژگیها یا احساس دلبستگی مبتنی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:09:00 ب.ظ ]




– میدانها و تقاطعهای وسیع
– در نظر نگرفتن پیاده گذر و یا نابجا قرار دادن آن
– قطع مسیرهای پیاده به نحوی که پیاده ها ناچار به استفاده از مسیرهای دورتر می شوند.
– احساس عدم امنیت در مسیرهای کوتاه به نحوی که پیاده ها در اوقات خلوت ناچار به استفاده از مسیرهای دورتر می شوند.
زیبایی و امنیت
پیاده ها در اوقات خلوت، خود را کاملا بی دفاع حس می کنند و به مسیرهایی نیاز دارند که در آنها احساس امنیت کنند . به علاوه اگر مسیر پیاده ها جذاب باشد، تعداد بیشتری از آن استفاده می کنند و سفرهای طولانی تری پیاده صورت می گیرد.
زیبایی و امنیت مسیر های پیاده را با معیارهای زیر می سنجند:
– آیا در اوقات خلوت، پیاده ها مسیر امنی که کوتاهی آن قابل قبول باشد در اختیار دارند؟
– آیا پیاده ها در معرض دید سواره ها و یا استفاده کنندگان از بناهای اطراف قرار دارند؟
– آیا در مسیرهای پیاده امکان پنهان شدن افراد ناباب وجود دارد؟
– آیا روشنایی مسیرهای پیاده کافی است؟
به علل زیر مسیرهای پیاده امنیت و زیبایی پیدا نکرده و یا آنها را از دست می دهد:
– طرح مسیرهای پیاده بدون توجه کافی به فضاهای شهری یا در نظر نگرفتن نیازهای اساسی پیاده ها در طراحی این فضاها
– طرح نادرست مسیرهای پیاده به نحوی که در آنها مخفیگاه درست می شود.
– عدم تامین روشنایی کافی
– عدم توجه به جزئیات عملکردی از نظر رعایت نیازهای پیاده ها
– عدم توجه به جزئیات ساختمانی
– کف سازی نامناسب که نگهداری و نظافت و تعمیر آن آسان نیست.
– قرار دادن مبلمان شهری نامتناسب و نابجا
– یکی گرفتن زیباسازی با تزئینات زاید
– قرار دادن مبلمان شهری که نظافت آنها عملی و آسان نیست.
– درختکاری و گلکاری بدون نقشه و بدون توجه به عملی بودن مراقبت از آنها
– چراغانی های بی تناسب
– رنگ آمیزی های نابجا و رنگ آمیزی هایی که زود کثیف شده و شستن مرتب آنها عملی نیست.
– جلوگیری نکردن از توقف افراد بیکاره یا مزاحم در مسیرهای پیاده
– غفلت در نظافت مرتب مسیرهای پیاده، مخصوصا مسیرهای دور از چشم که زیاد مورد استفاده قرار نمی گیرد.
ایمنی
پیاده ها به دلیل حساسیت نسبت به فاصله، معمولا کوتاهترین مسیر را انتخاب می کنند, حتی اگر ایمنی این مسیر کافی نباشد. به این دلیل، اگر اختلاف طول مسیر ایمن با کوتاهترین مسیر زیاد است, گاهی لازم می شود که به دلیل فیزیکی مانع استفاده پیاده ها از کوتاهترین مسیر شوند . ایمنی مسیر های پیاده را با معیارهای زیر می سنجند:
– عرض عبور پیاده ها
– سرعت حرکت وسایل نقلیه موتوری
– حجم ترافیک وسایل نقلیه موتوری
– آیا پیاده گذرها با توجه به سرعت ترافیک موتوری طراحی شده و ایمنی کافی دارند؟
– آیا راه های شریانی درجه ۱ چنان طرح شده اند که دسترسی پیاده ها و ایستادن آنها در کنار این راه ها عملی نباشد؟
– آیا دید متقابل وسایل نقلیه موتوری و پیاده ها کافی است؟
– و…
به علل زیر از ایمنی مسیرهای پیاده کاسته می شود:
– طبقه بندی نشدن راه ها به شریانی و محلی و مشخص نبودن این طبقه بندی برای پیاده ها و رانندگان وسایل نقلیه موتوری

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– عرض عبورزیاد برای پیاده ها در عبور از عرض سواره رو
– عدم پیوستگی و کافی نبودن عرض مسیرهای پیاده که پیاده ها ناچار به استفاده ازسواره رو می شوند.
– تنظیم نشدن عبور پیاده ها از عرض راه های شریانی
– طراحی نادرست پیاده گذرها و مخصوصا بی توجهی به سرعت ترافیک موتوری و عرض عبور در طراحی آنها
– عدم تامین روشنایی مسیرهای پیاده
– نبود مراقبت و نگهداری از مسیرهای پیاده
– وجود جوبهای سرباز کنار خیابانها
– پارکینگ حاشیه ای یا درختکاری که جلوی دید متقابل وسایل نقلیه موتوری و پیاده ها را می گیرد.
راحتی
مسیر راحت مشوق پیاده روی است. راحتی مسیر را با معیارهای زیر می سنجند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




امنیت یکی از نیازهای انسان به شمار می رود که هر انسانی ابتداء به حفظ موجودیت خود می اندیشد و در دجات بعد به ارضای نیازهای دیگر.
همکاری یا مشارکت در زمینه مدیریت ، برنامه ریزی ، بازاریابی و تأمین پول برای شرکت هایی که در زمینه جهانگردی فعالیت می کنند، راه را برای همکاری یا مشارکت بین دو بخش خصوصی و عمومی باز می کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگر قرار باشد مکان یا جامعه ای شاهد رشد و توسعه جهانگردی باشد باید سطوح مختلف سیاسی، اجرایی ونیز سازمان های ذیربط در تمام سطوح با هم هماهنگ باشند؛ به ویژه در جهانگردی و رشد و توسعه آن، این مسئله اهمیت بیشتری پیدا می کند.
بدین ترتیب جهانگردی مجموعه ومنظومه ای متشکل ازجهانگرد،عرضه کنندگان خدمات وکالا، دولت و جامعه میزبان میباشدکه بایکدیگردر تعامل و ارتباط بوده و هدف جهانگردی جلب و جذب جهانگرد است.
جهانگردی ترکیبی از فعالیتها، خدمات، سیاستها، خط مشی ها، ضوابط، معیارها و کالایی است که برای تحقق یک سفر جهانگرد ضرورت دارد. ( الوانی ۱۳۷۸: ۸- ۱۱۷)
براساس مطالعات توصیفی و نتیج آزمونهای مختلف عواملی که در این صنعت نقش و تأثیر بسزایی دارند عبارتند از :
۱- ایجاد امنیت باعث رشد و توسعه توریسم می شود تلاش در جهت ایجاد امنیت داخلی و خارجی برای جلوگیری از حرکات تروریستی و ربودن جهانگردان، موجب افزایش جهانگرد به کشور و رونق و توسعه جهانگردی ، افزایش درآمد و ایجاد ثبات میگردد.
۲- اطلاع رسانی به مردم و تبلیغات صحیح به منظور آشنا نمودن آنان با صنعت توریسم در توسعه این صنعت مؤثر است براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته ، بالا بردن سطح آگاهی مردم از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی صحیح، مهمترین عامل رشد و توسعه صنعت توریسم می باشد.
اطلاع رسانی و تبلیغات صحیح از طریق صدا و سیما و مطبوعات به جهت نقش آنها در شناسایی مناطق و مراکز توریستی استان و معرفی این مراکز به مردم ، در بالا بردن سطح آگاهی های مردم مؤثر است.
۳- هماهنگی سازمانهای مرتبط به امر گردشگری مؤثر است وجود مراکز مختلف تصمیم گیری در صنعت توریسم باعث می شود که نتوان تصمیم گیری منسجمی برای صنعت توریسم اعمال کرد. از آنجایی که همه ارگانهای دولتی کشور در جهت رشد این صنعت دخیل می باشند بناراین ضروری است هماهنگی لازم بین آنها بیشتر و بهتر باشد.
۴- گسترش حمل و نقل تأثیر مثبتی روی توسعه و رشد صنعت توریسم می گذارد گسترش حمل و نقل برای گردش به استانها و شهرهای مختلف کشور بسیار حائز اهمیت است.
۲-۱-۵ شاخص‌هاى بهداشتى و درمانى
جمعیت‌شناسى، بیشتر به جنبه‌هاى کمى و آمارى مسایل بهداشتى و درمانى توجه دارد و جنبه‌هاى کیفى آن را به دانش‌هاى دیگر واگذار مى‌کند. امروزه به این نتیجه رسیده‌اند که متغیرهاى جمعیتى ـ اجتماعى زیادى روى بهداشت تأثیر دارد: زمانى عوامل مهم مؤثر در این مورد به سن و جنس و نژاد محدود مى‌شد اما امروزه علاوه بر آنها، متغیرهاى دیگر نیز مانند طبقه، آموزش و پرورش، شغل و وضع زناشوئى مورد توجه هستند.(راودراد،۱۳۸۹، ۴۸)
– شاخص‌هاى دسترسى به مراقبت‌هاى پزشکى:
۱. نسبت پزشک (عمومى و متخصص) به جمعیت
۲. نسبت دندانپزشک (علمى و تجربی) به جمعیت
۳. نسبت متخصصین پزشکى دیگر (مانند بیهوشی) به جمعیت
۴. نسبت داروساز به جمعیت
۵. نسبت پرستار (نرس، پرستار و کمک پرستار) به جمعیت
۶. نسبت کادر فنى بهداشتى و درمانى به جمعیت
۷. نسبت کادر ادارى بهداشت و درمان به جمعیت
– شاخص‌هاى دسترسى به امکانات درمانى:
۱. خانه بهداشت
۲. مرکز بهداشتى ـ درمانى
۳. بیمارستان
۴. آزمایشگاه
۵. آسایشگاه
۶. زایشگاه
۷. رادیولوژى
۸. داروخانه (شبانه‌روزى و روزانه)
۹. پاراکلینیک و پلى‌کلینیک
۱۰. تخت بیمارستانى
۱۱. فیزیوتراپى
۱۲. مرکز توانبخشى
– شاخص‌هاى بهداشت محیط:
۱. وجود و کیفیت آب مشروب
۲. حمام بهداشتى (عمومى و خصوصى)
۳. توالت (بهداشتى و سنتى)
۴. سیستم قابل قبول براى دفع فاضلاب
۵. سیستم قابل قبول براى دفع زباله
۶. وضع بهداشتى مسکن
۷. آشپزخانه بهداشتى
مطابق اطلاعات آمارى سال‌هاى ۶۵، ۷۰ و ۷۵ نسبت جمعیت به پزشک ۴۴۶۰، ۳۱۲۰ و ۲۹۷۰ نفر بوده است. با توجه به اینکه استاندارد جهانى جمعیت به پزشک ۳ پزشک در ازاء ۲۰۰۰ نفر از جمعیت و استاندارد ملى ایران یک نفر براى هزار نفر بوده، ارقام فوق خیلى پائین است، اما در عین حال بهبود تدریجى آن را نشان مى‌دهد. در این سال‌ها نسبت جمعیت به کارد فنى بهداشت و درمان ۵۶۵، ۵۳۰ و ۴۰۰ نفر و نسبت جمعیت به کادر ادارى بهداشتى و درمانى به ترتیب ۷۰۰، ۷۲۰ و ۵۹۵ نفر بوده است. ملاحظه مى‌شود که وضع روز به روز بهتر مى‌شود اما با استانداردهاى جهانى فاصله زیاد است (سالنامه‌هاى آمارى کشور).
۲-۱-۵-۱ سلامت
تندرستی یا سلامت عبارت است از تامین رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی انسان است. بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیمارییا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه «تندرستی نداشتن هیچ‌گونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.»
امروزه اهمیت توسعه بهداشت عمومی برای برقراری عدالت اجتماعی در حوزه سلامت بر هیچ کس پنهان نیست.سلامتی جسمی شامل همه قابلیت‌های جسمی بدن است. به فرد یا پدیده‌ای که دارای تندرستی باشد، تندرست یا سالِم گفته می‌شود.حس تندرستی در افراد تفاوت دارد و دو فرد در شرایط جسمانییک‌سان ممکن است قضاوت متفاوتی در مورد تندرستی خود یا دیگران بکنند. برای نمونه یک فرد معلول می‌تواند خود را کاملاً تندرست حس کند در حالی که اطرافیانش او را ناتندرست بدانند. البته افرادی که بیماری‌های شدید دارند معمولاً همیشه از سوی خود و دیگران تندرست به‌شمار نمی‌آیند.واژه سالم در مورد پدیده‌های گوناگون، برای نمونه اقتصاد، فضا و محیط هم کاربرد دارد.
۲-۱-۶ توسعه
اصطلاح توسعه بصورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از « لفاف» است. در قالب نظریه نوسازی، لفاف همان جامعه سنتی و فرهنگ و فرهنگ و ارزشهای مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از این مرحله سنتی خارج شوند. در تعریف توسعه نکاتی را باید مد نظر داشت که مهمترین آنها عبارتند از اینکه اولاً توسعه را مقوله ارزشی تلقی کنیم، ثانیاً آن را جریانی چند بعدی و پیچیده بدانیم، ثالثاً به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود (Improvement ) توجه داشته باشیم.(زارعیان،۱۳۸۸، ۲۱)
واژه “توسعه” (development) از نظر لغوی در زبان انگلیسی، به معنی بسط یافتن، درک کردن، تکامل و پیشرفت است. گرچه این واژه از قرن هشتم هجری (۱۴ میلادی) برای توضیح برخی پدیده‏های اجتماعی بکار رفته است، لیکن استفاده وسیع از این واژه به ‌عنوان یک چارچوب تحلیلی برای درک پیشرفت جوامع انسانی، به بعد از جنگ جهانی دوم و در دهه‏های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ مربوط می‏شود. در آن موقع، این واژه مترادف با نوسازی، رشد، صنعتی شدن و برای تعبیرات و اصطلاحات مشابه به کار می‏رفت.
توسعه در یک تعریف دیگر به معنی “خروج از لفافه” است. “لفافه” از دیدگاه صاحبنظران نسل اول توسعه، به معنی خروج از جامعه سنتی و ارزش‌های مربوط به آن است. به اعتقاد آنها برای دستیابی به توسعه باید از مرحله سنتی خارج شد و به تجدد رسید. الگویی که مورد توجه افرادی چون “لرنر، شرام و راجرز” بود. اما امروزه مفهوم توسعه از دیدگاه بیشتر صاحبنظران، همه ابعاد زندگی بشر را در برمی‌گیرد. توسعه از نیازهای انسانی آغاز می‌شود تا به مسائل مربوط به زندگی معنوی انسان نیز برسد.(دلشیری،۱۳۸۸، ۱)
توسعه مفهومی است که از آغاز دوران مدرنیته از سوی نظریه پردازان برای کشورهایی که از سطح پائین رشد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردار بودند مطرح شد. هدف اولیه نظریه پردازان از مفهوم توسعه ارائه الگو و مدلی برای حرکت جوامع مختلف به ویژه به سبک کشورهای غربی بود. با این حال کم کم مفهوم توسعه دچار پیچیدگی و تعریف های متعدد و مبهمی شد؛ به طوری که ارائه یک تعریف جامع برای آن مشکل شد.(پوروخشوری،۱۳۸۰، ۲۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




اندازه، مصرف انرژی و … نیز وجود دارند. مدیریت بودجه زمانی برای عملیات مختلف طراحی مانند اندازه‌بندی گیت‌ها و کابل‌ها و تهیه‌ی نقشه کتابخانه بکار برده می‌شود. معمولا یک ارتباط و تناسب بین زمان‌بندی و معیارهای دیگر طراحی مانند اندازه، مصرف انرژی، خروجی و… وجود دارد. بنابراین بودجه‌بندی می‌تواند در طول کل جریان طراحی به وسیله کامپیوتر[۲] استفاده شود تا معیارهای دیگر مانند محیط و مصرف انرژی را ارتقا دهد. هرچه بودجه بیشتر به طراحی اختصاص داده شود، انعطاف پذیری بیشتری برای بهینه‌سازی محدودیت‌های دیگر طراحی اعطا می‌شود. از یک دیدگاه دیگر، حد بالای بیشتر برای هزینه ، بهینه‌سازی را راحت‌تر می‌کند، بنابراین منجر به جمع‌بندی و زمان طراحی سریعتر می‌شود[۸].

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هر طراحی توسط یک گراف غیرمدور جهت دار G=(V,E) نشان داده می‌شود که به هر گره، هزینه اختصاص داده شده است. هزینه یا دیرکرد در خروجی با محاسبه‌ی هزینه طولانی‌ترین مسیر در گراف از ورودی به خروجی محاسبه می‌شود. هزینه در طول هر مسیر عبارتست از جمع هزینه‌های اختصاص داده شده به گره‌ها و یا یال‌ها در طول مسیر. در یک محدوده‌ی زمانی معین، بودجه در هر گره میزان تاخیر اضافه‌ای است که هر جزء می‌تواند تحمل کند تا حدی که هیچ محدوده‌ی زمانی زیرپا گذاشته نشود. تعریف مشابهی می‌تواند برای بودجه‌ی یک یال تعریف شود. بودجه‌ی هر گره/یال مرتبط با زمان شناور گره/یال است(حداکثر زمانی که فعالیت‌های واقع بر یک مسیر می‌توانند به تاخیر بیافتد بدون آنکه بر زمان کل مسیر و پروژه تاثیر بگذارند). اگر گره یا یالی با شناور منفی موجود باشد، محدوده‌ی زمانی زیر پا گذاشته شده است. با این حال به دلیل وابستگی موجود بین گره‌ها، شناور زمان کل گره‌ها/یال‌ها برابر با بودجه‌ی کلی که گره/یال‌ها می‌توانند متحمل شوند نیست.
به کارگیری پردازنده‌گرافیکی در محاسبات عمومی جایگاه جدیدی برای کارت‌گرافیک‌های قدرتمند ایجاد کرده است، جایی که از پردازنده‌گرافیکی دیگر برای پردازش محاسبات گرافیکی بازی‌های‌کامپیوتری استفاده نمی‌شود، در عوض در نقش یک پردازنده کمکی، بخشی یا تمامی بار محاسباتی پردازنده‌مرکزی را تقبل کرده و به عملیات پردازش سرعت می‌بخشد. دلیل استفاده از پردازنده‌گرافیکی این است که در پردازش اطلاعات به خاطر ساختار و معماری خود سرعت به مراتب بالاتر از واحد پردازنده مرکزی می باشد. در این پایان نامه بر آنیم تا الگوریتمی برای حل مسئله مدیریت منابع زمانی ارائه داده و پیاده سازی نموده و سپس مجددا آن را به زبان کودا بازنویسی نماییم تا بر روی واحد پردازنده گرافیکی اجرا شود.
در فصل اول پایان نامه، مفاهیم مقدماتی مورد نیاز و متغیر‌های پیش فرض را معرفی می‌نماییم. در فصل دوم مروری بر تحقیقات انجام شده روی این موضوع و موضوع‌های مرتبط که در حل این مسئله استفاده شده‌اند و همچنین کاربردهای آن‌ها انجام می‌دهیم. در فصل سوم روش تحقیق و نحوه پیاده سازی الگوریتم را بیان نموده و در فصل چهارم نتایج حاصل از الگوریتم ارائه می‌گردد. در فصل پنجم نیز به بحث و نتیجه گیری در رابطه با این پایان نامه می‌پردازیم.
ساختار واحد پردازنده گرافیکی
واحد پردازش گرافیکی[۳] ابزاری اختصاصی برای رندر کردن گرافیکی )به طور طبیعی به نظر رسیدن تصویر) در کامپیوترهای شخصی، ایستگاه‌های کاری یا در کنسول‌های بازی است. این واحد گاهی اوقات واحد پردازندهء بصری[۴] نیز نامیده می‌شود. ویژگی‌های واحدهای پردازش گرافیک جدید برای پردازش و ارائه دادن کارهای دیداری (گرافیکی)، آن‌ها را بسیار کارآمدتر از واحدهای پردازندهء مرکزی[۵] جهت پردازش الگوریتم‌های پیچیده کرده است. در واقع واحد پردازش گرافیکی همانند واحد پردازنده مرکزی است ولی وظیفه اصلی آن پردازش اطلاعات مرتبط با تصاویر است. یک واحد پردازش گرافیکی معمولاً بر روی کارت‌های گرافیکی قرار می‌گیرد، اگرچه کارت‌های گرافیکی غیر حرفه‌ای مستقیما بر روی بُرد مادر[۶] قرار می‌گیرند. واحد پردازش گرافیکی‌های امروز بسیار پیشرفته شده اند و دستورات بسیاری را به صورت موازی پردازش می‌کنند، آن‌ها بسیاری از دستورات را بهتر و سریعتر از پردازنده اصلی کامپیوتری انجام می‌دهند. مقایسه عملکرد پردازنده‌گرافیکی با پردازنده ‌مرکزی به این صورت می‌باشد که، پردازنده‌گرافیکی، نوعی پردازنده‌ موازی است که بر روی کارت گرافیک‌ها قرار دارد.
به کارگیری پردازنده‌گرافیکی در محاسبات عمومی‌جایگاه جدیدی برای کارت‌گرافیک‌های قدرتمند ایجاد کرده است، جایی که از پردازنده‌گرافیکی دیگر برای پردازش محاسبات گرافیکی بازی‌های‌کامپیوتری استفاده نمی‌شود، در عوض در نقش یک پردازنده کمکی، بخشی یا تمامی‌بار محاسباتی پردازنده‌مرکزی را تقبل کرده و به عملیات پردازش سرعت می‌بخشد.
.
مقایسه توانایی‌های واحد پردازش گرافیکی با واحد پردازنده مرکزی
امروزه، واحد های پردازش گرافیکی توان محاسباتی بهتری در مقایسه با پردازنده‌های مرکزی جدید دارند در تصویر ۱-۱ این مقایسه و کاربرها را می توان مشاهده نمود و در انواع کاربردها از آن‌ها استفاده می‌شود.

شکل ‏۱‑۱ مقایسه توان پردازشی خام پردازنده‌گرافیکی با پردازنده‌مرکزی[۲۲]
در این شکل توان پردازشی خام با واحد تعداد محاسبات ممیز شناور در ثانیه سنجیده شده است[۲۲]. خطوط آبی نمایانگرتعداد ممیز شناور در ثانیه توسط واحد پردازنده مرکزی و خطوط سبز توسط واحد پردازش گرافیکی می‌باشد. همانطور که مشاهده می‌کنید توان پردازشی خام پردازنده‌های گرافیکی‌ بسیار بیشتر از سریع‌ترین پردازنده‌های مرکزی بوده و رفته رفته فاصله میان این دو بیشتر می‌شود.
در شکل ۱-۲- پهنای باند تعدادی واحد پردازنده مرکزی و واحد پردازش گرافیکی نشان داده شده است.
شکل ‏۱‑۲مقایسه پهنای باند واحد پردازش گرافیکی با واحد پردازنده مرکزی[۱]
مدل برنامه‌نویسی برنامه‌هایی که برای پردازنده ‌مرکزی نوشته می‌شوند در اصل یک مدل سریال است به این معنی که شبه کد‌های تشکیل دهنده یک برنامه به ترتیب از بالا به پایین خوانده شده و پس از ترجمه، اجرا ‌شده و در آن به ندرت از موازی‌سازی در پردازش داده‌ها استفاده می‌شود. معماری در نظر گرفته شده برای آن نیز بر مبنای این مدل پایه ‌ریزی شده است و قابلیت‌های چندانی برای اجرای چندین دستورالعمل مشابه را به صورت همزمان ندارد. در حالی که مدل برنامه‌نویسی برنامه‌های پردازنده‌گرافیکی که جریان نام دارد، در اصل یک مدل موازی است و قابلیت بهره گیری از تکنیک‌های موازی‌سازی در آن گنجانده شده است. هرچند، پردازنده‌های ‌مرکزی جدید با قابلیت‌هایی نظیر نخ کش بیش از حد[۷]، اس اس ای[۸] و بکارگیری‌ معماری‌های چند‌هسته‌ای نوید موازی‌سازی بیشتر را می‌دهند، اما نرخ موازی‌سازی آن ها بسیار کمتر از یک پردازنده‌گرافیکی با ۳۲۰ واحد پردازشی است.
برخلاف واحد پردازش گرافیکی، زیرسیستم حافظه در نظر گرفته شده برای پردازنده‌‌های مرکزی برای کاربردهایی که نیاز به دسترسی به حافظه با تاخیر کم دارند بهینه شده است نه برای برنامه‌هایی که به پهنای باند حافظه وسیعی نیاز دارند، با توجه به مدل برنامه نویسی سریال پردازنده‌مرکزی، بخش‌های یک برنامه باید مرجع‌های حافظه را برای به جریان افتادن قسمت بعدی برنامه، به سرعت برگردانند که لازمه این امر تاخیر کم در دسترسی به حافظه است، به همین دلیل در سلسله مراتب حافظه‌ی پردازنده‌مرکزی چندین لایه حافظه نهان گنجانده شده تا این تاخیر را به حداقل برساند.در مقابل، در مدل برنامه‌نویسی جریانی که برنامه‌های پردازنده‌گرافیکی در چهارچوب‌ آن نوشته می‌شوند، پهنای باند گسترده‌تر برای دسترسی به حافظه اهمیت بیشتری نسبت به تاخیر دسترسی به حافظه دارد، چرا که در این مدل، برنامه‌های پردازنده‌گرافیکی به صورت موازی اجرا شده و وابستگی چندانی میان‌ آن‌ها وجود ندارد. به همین دلیل برنامه‌هایی که نیاز به پهنای ‌باند حافظه‌ زیادی دارند، با پردازنده‌گرافیکی‌ سریعتر‌ از پردازنده‌ مرکزی‌ اجرا می‌شوند.
واحد پردازنده مرکزی یک پردازنده کاملا عمومی‌است که هر نوع عملیات محاسباتی و پردازشی را می‌توان با آن انجام داد اما واحد پردازش گرافیکی یک پردازنده کاملا اختصاصی است که ویژه پردازش گرافیکی طراحی شده است. افزایش روز افزون عملکرد کارت‌های گرافیکی، محققین را به فکر بهره‌گیری از توان پردازشی آن‌ها در کاربردهای غیر‌گرافیکی انداخته است. درهمین راستا شاخه جدیدی در علوم کامپیوتر به نام محاسبات با اهداف همه منظوره روی واحد پردازش گرافیکی ایجاد شده است. هدف فعالان این عرصه بهره‌گیری از کارت گرافیک به عنوان یک کمک پردازنده محاسباتی در برنامه‌های غیرگرافیکی و برنامه‌های عمومی است. پردازنده‌های گرافیکی امروزی از چندین پردازنده با کارایی بالا تشکیل شده‌اند که قادر به محاسبات بسیار سنگین هستند و قابلیت پشتیبانی از رابط‌های برنامه نویسی و زبان‌های استاندارد مانند C را دارند.
نمونه‌ای ‌از کاربرد‌های غیرگرافیکی پردازنده‌های‌گرافیکی
– برنامه‌های پیچیده ضرب ماتریسی و برداری
– روش‌های حل دستگاه معادلات خطی و دستگاه معادلات دیفرانسل
– برنامه‌های شبیه‌سازی ساختار پروتئین
– برنامه‌های مسیریابی شعاع نور
– برنامه‌های شبیه‌سازی فیزیکی مانند شبیه سازی جریان سیال یا تصادم
– برنامه‌های پیمایش و تولید گراف
– برنامه‌های پردازش صوت یا تصویر
– برنامه‌های بینایی ماشین
– برنامه‌های محاسبه تبدیل فوریه سریع
مطابق بررسی‌های انجام شده قدرت محاسباتی یک واحد پردازش گرافیکی تسلا[۹]، چیزی بالاتر از پانصد برابر قدرت یک پردازنده چهار هسته‌ای ‌اینتل است[۱]. با توجه به مطالب ذکر شده و مفاهیم پایه‌ای موازی‌سازی، واحد پردازش گرافیکی ها را می‌توان پردازنده‌هایی بهینه‌ شده در راستای موازی‌سازی وظایف و داده‌ها دانست. واحد پردازش گرافیکی ها به دلیل معماری خاصی که دارند از چنین توانایی‌هایی برخوردار بوده و معماری آن‌ها برای پیاده‌سازی یک واحد پردازنده مرکزی مناسب نیست. زیرا با توجه به معماری کنونی پلتفرم x86، دستگاه‌ها و تجهیزات مختلفی در سیستم موجود هستند که مدیریت آن‌ها بر عهده پردازنده بوده و برای حفظ ارتباطات مناسب و مدیریت جامع، واحد پردازنده مرکزی ناگزیر از داشتن چنین معماری و به تبع آن پردازش کندتری است[۱].
تکنولوژی کودا[۱۰]
کودا دارای معماری بر پایه پردازش موازی می‌باشد. کودا نام مجموعه فناوری‌‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است که شرکت انویدیا[۱۱] جهت اجرای محاسبات غیر‌گرافیکی روی پردازنده‌گرافیکی عرضه کرده است. از جمله امکاناتی که کودا در اختیار برنامه‌نویسان قرار داده تا از قابلیت‌های سخت‌افزاری کارت‌های گرافیکی این شرکت در برنامه‌های غیرگرافیکی خود بهره برده و سرعت اجرای الگوریتم‌های پیچیده خود را به کمک قابلیت‌های پردازنده‌گرافیکی افزایش دهند، تکنیک‌ها و ابزارهای برنامه‌نویسی موازی به‌همراه یک کامپایلر است که دستورالعمل‌های پردازنده‌گرافیکی انویدیا را تولید می‌کنند. کلیه کارت‌های گرافیکی سری ۸۰۰۰ به بعد شرکت انویدیا مجهز به این فناوری هستند. برای استفاده از پلتفرم کودا و برنامه‌نویسی برای استفاده از قدرت واحد پردازش گرافیکی، محصولات مختلفی تولید و عرضه شده‌اند که عموما در راستای توسعه کد در محیط‌های برنامه‌نویسی پیشرفته به‌کار می‌روند.
در واقع کودا یک موتور قدرتمند محاسباتی(پردازش) واحد پردازش گرافیکی ‌های کارت گرافیک‌های انویدیا است. فناوری کودا باعث می‌شود واحد پردازش گرافیکی توانایی اجرای چندین پردازش به طور همزمان را داشته باشد در نتیجه راندمان کارت گرافیک را افزایش می‌دهد. دلیل استفاده از واحد پردازش گرافیکی این است که در پردازش اطلاعات به خاطر ساختار و معماری واحد پردازش گرافیکی سرعت به مراتب بالاتر از واحد پردازنده مرکزی می‌باشد. دلیل ساده دیگر اینکه مثلا شما تصور کنید یک واحد پردازنده مرکزی اینتل ci7 2600 3.4 دارید که نهایتا ۴ تا هسته(۸هسته مجازی)دارد، اما یه کارت گرافیک ساده مثل Geforce 550 ti به کمک کودا دارای ۱۹۲ هسته است.
به عبارت دیگر کودا امکان دسترسی به واحد پردازش گرافیکی را برای برنامه نویسان یک برنامه فراهم کرده و بار محاسباتی را از دوش واحد پردازنده مرکزی به کارت گرافیک منتقل می کند. این تکنولوژی همچنین امکان دسترسی برنامه‌نویسان به مجموعه دستورالعمل‌های اختصاصی و اجزای حافظه در پردازش موازی را نیز فراهم می‌کند که این امر توانایی برنامه‎نویس را در کنترل سخت‌افزار بسیار بالا می‌برد. بنابراین با بهره گرفتن از کودا، معماری واحد پردازش گرافیکی ها هم مثل واحد پردازنده مرکزی ها باز می‌شود، گرچه واحد پردازش گرافیکی ها برخلاف واحد پردازنده مرکزی ها دارای یک معماری “بسیار هسته‌ای” موازی هستند که طی آن هسته‌ها توانایی پردازش هزاران نخ را به طور همزمان دارند. بنابراین اگر برنامه‌ای منطبق با این معماری باشد، می‌تواند راندمانی بسیار بالاتر از اجرا بر روی واحد پردازنده مرکزی به ارمغان بیاورد.
در صنایع بازی‌های کامپیوتر، علاوه بر رندر گرافیکی، واحد پردازش گرافیکی در محاسبات فیزیک بازی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد (جلوه‌های فیزیکی مانند دود یا آتش یا …). کودا برای سرعت دادن به برنامه‌های غیر گرافیکی در بیولوژی کامپیوتری، کدگذاری و دیگر رشته‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
کودا هم برنامه های کاربردی[۱۲] سطح پایین و هم سطح بالا را فراهم می‌کند. کودا (کیت توسعه) اولیه در ۱۵ فوریه ۲۰۰۷ بطور عمومی برای ویندوز مایکروسافت و لینوکس عرضه شد. مک بعدها نسخه‌ی ۲ از آن را پشتیبانی کرد که نسخه‌ی بتای آن ۱۴ فوریه ۲۰۰۸ ارائه شد. کودا با تمام واحد پردازش گرافیکی های انویدیا از سری G8x به بعد کار می‌کند که شامل خط تولید‌های جی فرس[۱۳]، کوادرو [۱۴]و تسلا می‌باشد [۱].
ویژگی‌های کودا
استفاده از زبان Cاستاندارد برای نوشتن برنامه‌های پردازش موازی بر روی واحد پردازش گرافیکی ها
کتابخانه‌های عددی استاندارد برای انجام تبدیل فوریه سریع و زیر روال‌های اصلی جبرخطی
درایور کودا اختصاصی برای انتقال سریع داده‌ها بین واحد پردازش گرافیکی و واحد پردازنده مرکزی
درایور کودا اختصاصی برای عمل متقابل با OpenGL و DirectX
پشتیبانی از ویندوز، لینوکس و Mac OS
مزایای کودا
کودا دارای چندین مزیت نسبت به روش‌های معمول پردازش توسط واحد پردازش گرافیکی است که در ادامه ذکر شده‌اند:
خواندن پراکنده: کدها می‌توانند از چندین آدرس مختلف از حافظه خوانده شوند.
دانلود و بازخوانی سریع‌تر به و از واحد پردازش گرافیکی
حافظه اشتراکی: کودا می‌تواند بخشی از حافظه را بین نخ‌ها با سرعت بالا به اشتراک بگذارد که در واقع مثل کشی عمل می‌کند که توسط کاربر کنترل می‌شود و پهنای باند بالاتری ایجاد می‌کند.
پشتیبانی کامل از عملیات صحیح و بیتی
محدودیت‌های کودا
کودا از یک زبان C، بدون توابع بازگشتی و بدون اشاره‌گر استفاده می‌کند و یک پردازش ساده، در بخش‌های پراکنده حافظه پخش می‌شود، برخلاف حالت عادی که از یک بخش یکپارچه از حافظه استفاده می‌گردد.
رندر بافت‌ها[۱۵] را پشتیبانی نمی‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]




به نظر می رسد، با توجه به شواهد و دلایل تاریخی موجود این موضوع چندان به صواب نزدیک نباشد. چرا که اصولا لفظ مهدی به عنوان هدایت شده، یا نجات بخش، لقبی بود که به قائم آل محمد داده می شد و همانا در آخر الزمان ظهور خواهد کرد ( نوبختی، ۲۹:۱۳۸۱ ) لفظی عام بود و کلیه کسانی که در شرایط خفقان و ظلم حکام، حرکتی می کردند و تصمیم بر رهایی امت داشتند، به این نام شناخته می شدند.
از لحاظ تاریخی نیز، پس از پیامبر (ص)، بارها به افراد و شخصیت های متعددی اطلاق گردید. از خلفای راشدین، از جمله حضرت علی (ع) گرفته تا امام حسین (ع) و برادرش محمدبن حنفیه، حتی این لفظ برای برخی از خلفای اموی و عباسی مانند عمربن عبدالعزیز و ابوالعباس سفاح استفاده شد ( الهی زاده، ۱۱۹:۱۳۸۵ – ۱۲۱ ). احتمالا مهدویت یکی از شیوه های معمولی برای بیان احساسات عمومی هر عصری محسوب می شد و برای پیروزی بر دشمنان و رسیدن به اهداف، تنها از طریق قداست الهی و تحت رهبری ملهم خدایی ممکن بود که باید مردی از اعقاب پیامبر (ص) چنین نقشی را بر عهده بگیرد(جعفریان، ۳۰۵:۱۳۷۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به این اوصاف، این لفظ برای نفس زکیه،به معنای نجات بخش استعمال می شد، چرا که از نظر ظاهری نیز بر حسب اتفاق با مهدی آخر الزمان دارای شباهت های اسمی و جسمانی بود ( الهی زاده، ۱۲۴:۱۳۸۵ ). تصور هم نمی شود که واقعا خود محمد اصرار بر این ادعا کرده باشد، زیرا در نامه ی امام صادق (ع) به پدر وبستگان ایشان در زندان هاشمیه، امام (ع) آنان را همگی افرادی صالح و از ذریه ای پاک خطاب کرد( مدرسی، ۱۵۴:۱۳۷۸ ). شاید، دیگران یا احیانا پدرش او را با این ناممی شناختند، اما تاریخ گواهی نمی دهد که خود وی چنین ادعائی داشته باشد ( خاکرند، ۳۸۹:۱۳۹۰ ). در مدت حکومت ۷۵ روزه اش نیز وی چنین ادعای نداشت، حتی از سخنان برادرش ابراهیم نیز، چنین برداشتی در مورد او بدست نمی آید، چرا که وی در جایی اظهار داشت، مهدی که از طرف خدا و پیامبرش وعده داده شده، نه نامش مشخص کرده و نه زمان ظهورش، برادر من برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد ( الهی زاده، ۱۳۰:۱۳۸۵ ).
به هر حال، نمی توان با صراحت در این موارد اظهار نظر نهایی کرد.احتمال دارد، چون او اولین قیامی کننده ای بوده که به این نام شهرت یافت،یا شاید هم بخاطر عمومی بودن لفظ مهدی، چنین تصور اشتباهی برای دیگران ایجاد شده باشد، واصولا با عقل و منطق هم سازگار نیست،اگر او چنین ادعای کرده بود و سپس کشته شود، آنگاه برادران و دیگر بستگانش (ابراهیم، یحیی، ادریس ) بلافاصله در بین مردم، ادعای حق طلبی و حق خواهی کنند و عده ی زیادی از مردم نیز پیرامون آنان جمع شوند و در رکاب ایشان فداکاری نمایند.
در مورد قیام شهید فخ، از مجموعه ی روایات و اخبار تاریخی و فرمایشات امام کاظم(ع)، می توان به نکته نظرات مثبت و امیدوار کننده ای دست یافت. اگر چه امام کاظم نیز مانند پدر بزرگوارشان، امام صادق (ع) در هیچ قیام و جنبش مسلحانه ای بطور مستقیم شرکت نکرد، اما برخوردها، تعاملات، مجموعه ی سخنان و سفارشات خیر خواهانه ای که در حق رهبران قیام‌های شیعی عصر خود دارند، حکایت از موافقت و رضایت همراه با تقیه آن بزرگواران داشت.
امام کاظم (ع) هنگامی که حسین بن علی را در قیام مصمم و جدی دید به او فرمود: «اگر چه تو شهید خواهی شد، ولی باز در جهاد و پیکار خویش کوشا باش، این گروه مردمی پلید و بدکارند که اظهار ایمان می کنند ولی در باطن ایمانی ندارند، من در این راه اجر و پاداش را برای شما خواهانم» (مقاتل الطالبیین،۴۳۰:۱۳۸۹ و پیشوایی، ۴۴۵:۱۳۹۰). اگر به جملات امام در همین فراز کوتاه دقت شود، که در کار خویش جدی باشید یا اینکه برای آنان طلب آمرزش و پاداش می کند، خود بیان از درجه بالای قرب و مقام ایشان نزد خداوند و نگاه مثبت امام به وی بود.
اینطور که از اخبار نیز بر می آید، امام کاظم (ع) از آغاز تا شکل گیری و گسترش نهضت فخ از آن اطلاع داشت و با آن در تماس بود و بطور ضمنی و پنهانی از آن حمایت می کرد (حسینی دشتی، ۴۰۱:۱۳۸۴ ). و زمانی هم که حسین بن علی و یحیی بن عبدالله برای مشورت جهت خروج خود به حضور امام (ع) شرفیاب شدند، ایشان به آنان اجازه خروج داد اگر چنین باشد، خروج حسین بدون هماهنگی با امام زمانش و از روی خود سری نبوده است ( قمی، ۱۳۷۶، ج۴۹۰:۱).
از طرفی دیگر نیز نوشته اند، زمانی که سرهای شهدای میدان فخ، از جمله سر حسین بن علی را نزد موسی بن عیسی آورده اند، امام کاظم (ع) نیز حضور داشت، موسی از امام کاظم پرسید، آیا این همان سر حسین بن علی است؟ امام پاسخ فرمودند : «آری، انا لله و انا الیه راجعون به خدا او در حالی که مسلمان صالحی بود و به عبادت پروردگارش قیام می کرد و امر به معروف و نهی از منکر می نمود، عمر خود را به پایان برد، چنانکه در خانواده خود شخصی بی نظیر بود » ( اصفهانی، ۴۳۸:۱۳۸۷).
ملاحظه می شود که امام کاظم (ع)، با ذکر سوگند به خدا بر شایستگی، ایمان و عبادت شهید فخ مهر تایید گذاشت که این نشان دهنده ی عدم انحراف وی از خروج بود. البته کسینمی تواند، ادعا کند که قیام حسین بن علی به فرمان امام هفتم (ع) بوده است ولی،با توجه به نگاه ارشادی و هدایت گرایانه ائمه (ع) و ظلم و ستمی که در حق علویان روا می گردید، ائمه (ع) بطور کلی و امام موسی کاظم (ع) بطور ویژه با همه حرکت هایی که در مسیر و چارچوب سالمی قرار داشتند، موافق بوده اند.
پاسخ به یک شبهه
عده ای از منتقدان به قیام و حرکت حسین بن علی این ایراد را بر آن وارد کرده اند، که چرا خروج شهید فخ، باید بر خلاف نص صریح قرآن کریم در آیاتی چند[۵]، از نظر زمان و مکان، در ماهی حرام و مکانی ممنوع القتال [مکه] صورت پذیرد. و آیا این عمل او بی احترامی و مخالفت با دستور موکد خداوند در قرآن کریم نیست؟ و آیا این خود خطایی بزرگ و نابخشودنی محسوب نمی گردد؟
به طور کلی باید دقت نمود، که چرا و به چه دلایلی قیام حسین بن علی در سال ۱۶۹ ق به وقوع پیوست. انگیزه ها و اهداف او دفاع از خود، خانواده، علویان و مردم مدینه در برابر فشارهای گماشتگان هادی عباسی بود و این عباسیان بودند که آغازگر محسوب می شدند، حسین و یارانش فقط «دفاع» می کردند. دفاع از حرمت، ناموس و عزت خویش، و دفاع حق همه انسان ها و بویژه هر مسلمان آزاده ای است. امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله ( باب دفاع) در پاسخ مساله های شماره های ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۰ و ۲۱،دفاع کردن مسلمانان را از جان و مال و ناموس و … در مقابل دشمنان را یکی از ضروریات و واجبات مسلم دانسته است ( خمینی، ۱۳۸۶، ج۴۶۶:۲ به بعد ).
از لحاظ عقلی و منطقی نیز، نگرانی حسین پس از تصرف مدینه و احتمال هجوم سپاه هادی عباسی، این حق را به او می داد که جهت پیش دستی، آهنگ مکه کند این در حالی بود که زمان برگزاری مراسم حج بود و این فرصت مناسبی برای او بود تا با بهره گرفتن از حضور و یاری حاجیان، بتواند تبلیغات و پیروزی های خود را تکمیل نماید. و اگر این احتمال نیز در کار نباشد، مورخان ذکر می کنند، هنوز سپاهیان حسین به مکه نرسیده بودند که در وادی فخ در محاصره نیروهای عباسی قرار گرفتند ( اصفهانی، ۴۱۶:۱۳۸۷ ) در آنجا نیز جنگ آنان بیشتر جنبه دفاعی داشت تا هجومی و متعرضانه، آنان مجبور بودند در حریم امن حرم دست به شمشیر ببرند… و با توجه به آیات صریح قرآن،[۶] که بر طبق ترجمه و تفسیر آن آیات شریفه، اجازه قتال با دشمنان در حالت دفاعی نه تنها در حریم حرم ممنوع نشده، بلکه بر آن نیز تاکید گردیده است. چرا که همه آن حرمت ها، برای اسلام است و اگر بد دینان در خود مسجدالحرام برای از بین بردن اسلام بر شما حمله کردند، در همان حال آنها را بکشید (جوادی آملی، ۱۷۳:۱۳۸۸ ). معنای تکوینی امنیت حرم این نیست که در آنجا کشتار نمی شود، بلکه خداوند آنجا را بر اساس لطف خاص خود مامن قرار داده است، ولیکن اگر مردم آنجا بیراهه رفتند، خداوند آنان را به قهر خویش می گیرد. ( همان : ۱۵۵ )
از نظر تاریخی نیز، در تاریخ صدر اسلام، چندین بار مواردی مشابه رخ داد، از بیست و هفت غزوه مسلمانان در چند سال اول بعثت و در زمان حیات خود پیامبر (ص)، حداقل شش مورد آن در ماه های حرام به وقوع پیوست[۷] ( زرگری نژاد، ۳۸۸:۱۳۷۸ به بعد و ۴۱۴ به بعد و واقدی،۱۳۶۲،ج۳۷۵:۲ ). بنابراین مشاهده می شود که جنگ و مقابله با دشمن در حالت دفاعی با وجود قرار داشتن در ماه های حرام، مسبوق به سابقه و از این لحاظ قابل توجیه و دفاع است.
همچنین، امام خمینی (ره) در تاریخ ۰۶/۰۵/۱۳۶۶ در پیامی که به زائران بیت الله الحرام فرستادند، می فرمایند : « چه بسا جاهلان متنسک بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و … نباید شکست و حج جای عبادت است، نه میدان صف آرایی و رزم و نیز چه بسا عالمان متهتک القاء کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیزه کار دنیاداران و دنیا طلبان است … این از القائات و سیاست مخفی جهانخواران بشمار می رود اگر مسلمانان، در خانه خدا از دشمنان برائت نکنند، پس در کجا اظهار نمایند» ( جوادی آملی، ۱۶۰:۱۳۸۸ ).
۶-۵- نارضایتی خلفا از ائمه صادقین (علیهما السلام)
یکی دیگر از نشانه های وجود ارتباط عمیق اعتقادی بین قیام کنندگان علوی و ائمه اطهار ( علیهماالسلام ) گفتار و کردار و به طور کلی، سیاست خشنی بود که خلفای اموی و عباسی با ائمه هدی(ع) در طول دوران حیات آن بزرگواران و بویژه، عصر امامتشان داشتند، زیرا خلفا، حق یا بناحق، تصور می کردند که عامل اصلی زمینه سازی و شکل گیری حرکت های شیعی، ائمه معصوم(ع) هستند و لذا اولین کسانی که در آغاز شروع هر قیامی، در معرض سوء ظن و اتهام قرار می گرفتند، آن بزرگواران بودند. و این شک و تردید نسبت به ائمه، خواه و ناخواه ﻣﺅید وجود حداقل ارتباطی است که می توانست، بین قیام کنندگان و امامان شیعه باشد.
امام صادق (ع) معاصر با دو حکومت مروانی و عباسی، و در معرض انواع فشارها و آزارها از سوی خلفای این دو حکومت قرار داشت. آن حضرت را بارها بدون اینکه جرمی برایش ثابت کنند با اکراه از مدینه به سوی شام، عراق، حیره و بغداد آوردند ( مظفر، ۹۷:۱۳۶۸ ). این فشارها و نظارت ها آنچنان شدید بود که می گویند، امام (ع) حتی یک روز هم نتوانست در صحنه سیاسی، دعوت و خلافت خویش را اظهار نماید ( مدرسی، ۱۳۷۵، ج۸۶:۲ ). طبیعی بود که منصور و دیگر خلفای غاصب وقت، با توجه به کینه شدیدی که با علویان داشتند، آن حضرت و سایر ائمه (ع) را به شدت زیر نظر داشته و نه تنها اجازه زندگی آزادانه به ایشان را ندهند، بلکه بخشی از زندگانی آنان در زندان های مخوف خلفا سپری شود ( طقوش، ۶۷:۱۳۸۷). امام صادق (ع) بارها مورد امتحان و آزارهای منصور عباسی قرار گرفت و خطرات بسیاری او را تحدید می کرد. وی بارها گفته بود:« از ذریه فاطمه هزاران تن را کشته، اما جعفر بن محمد هنوز زنده است» ( کاظمی پوران، ۲۲۲:۱۳۸۰ ). در واقع نگاه منصور به امام (ع) مانند استخوانی بود که در گلوی خلیفه قرار داشت، زیرا امام (ع) به مخالفت علنی بر نخاست و برای دعوت خود تبلیغ نکرد، منصور نیز با آوردن امام (ع) به عراق و آتش زدن خانه آن بزرگوار خواست، تا بدین طریق از مقام امام بکاهد. ( مختاراللیثی، ۲۰۷:۱۳۸۷ – ۲۰۸). بنا بر روایتی، منصور در مدینه آن حضرت را احضار کرد و با تندی خطاب به وی گفت : « خدا مرا بکشد، اگر تو را نکشم » همچنین پس از قیام نفس زکیه بود که با فتنه گری فردی بر علیه امام صادق (ع)، منصور او را به عراق فرا خواند ومدت ها بعد، اجازه بازگشت او را به مدینه داد (خضری، ۴۳:۱۳۸۸ و امین، ۱۴۰۳ ق، ج۶۶۶:۱ ). سرانجام نیز منصور عباسی زهر خویش را بر جان و قلب امام مظلوم شیعیان و علویان ریخت و او را مسموم و به شهادت رسانید.
رفتار خلفای عباسی با فرزند و جانشین الهی امام ششم، یعنی امام موسی کاظم (ع)، نیز بسیار وحشتناک گزارش شده است. در میان ائمه اطهار، امام حسین (ع) و امام کاظم (ع) بیشترین ظلم و ستم و اهانت ها را از سوی خلفای اموی و عباسی متحمل شدند … احتمالا این دو امام اقدام به طرح نقشه ای کرده بودند تا اوضاع سیاسی امت را تغییر دهند. این نقشه از پنهان کردن امامت امام کاظم (ع) توسط امام صادق (ع) شروع شد و با رویدادهای زندگانی آن حضرت و شهادتش به پایان رسید ( مدرسی، ۱۸۴:۱۳۷۸ ).
روایت شده، پس از قیام شهید فخ بود که هادی عباسی، در اشعاری طالبی ها را به قطع رحم متهم کرد و نگرانی شدید خود را از موسی بن جعفر (ع) ابراز داشت و قسم خورد که او را خواهد کشت ( جعفریان، ۲۶:۱۳۷۱ ). در عصر خلافت هارون به ویژه که، در اوایل حکومتش چندان مزاحم امام کاظم (ع) و شیعیان نشد، دلایل این امر شاید در همان تقیه و احتیاطی جستجو کرد که امام (ع) در پیش گرفته بود ( حیدری آقایی، ۲۶۲:۱۳۸۵).اما دیری نپایید که او نیز روش اسلاف خویش را در پیش گرفت و سوگند خورد که خاندان و فرزندان ابوطالب و شیعیان را خواهد کشت. دلایل متعددی در این تغییر سیاست می توان موثر دانست، از قیام ادریس و یحیی بن عبدالله گرفته، تا توجه روزافزون شیعیان به امام کاظم(ع) و همچنین تحریکات یحیی برمکی (عادل ادیب، ۲۱۷:۱۳۶۶ ).
اعمال فشارهای رشید نسبت به شیعیان و بویژه امام کاظم (ع)، در این دوره قابل قیاس با دوره های پیشین نیست و فقط می توان این عصر را با دوران سیاه متوکل عباسی مقایسه نمود (جعفریان، ۲۸:۱۳۷۱ ).
هارون،امام کاظم (ع) را به مدت چهارده سال و به روایتی شانزده سال در سیاه چال های خود نگاه داشت ( عادل ادیب، ۱۳۶۶ : ۲۱۷). هارون تصور می کرد کانون اصلی و مرکز ثقل تمام قیام علویان و شیعیان امام کاظم (ع) است، لذا در تمامی سال های آخر عمر امام (ع)، او را لحظه ای آزاد نگذاشت. نه تنها امام بلکه یاران نزدیک امام نیز از این نظارت دائمی مستثنی نبودند. زیر نظر گرفتن وضو ی علی بن یقتین، از سوی وی برای پی بردن به رافضی بودن او مصداق این ادعاست (مدرسی، ۱۳۷۵، ج۲ : ۱۳۳).
هارون بشدت از این موضوع نگران و ناراحت بود که شیعیان پرداخت مالیات های خود و همچنین امورات شرعی دیگر خویش مانند حج، جهاد، نماز و … را به تبعیت و با نظر امام کاظم (ع) انجام دهند ( امینی نجفی، ۱۳۸۶، ج۱۲۱:۳ ). زمانی هم که هادی عباسی از دست علویان به ستوه آمده بود، خطاب به امام کاظم (ع) اظهار کرد: «به خدا سوگند، حسین بن علی جز به فرمان او خروج نکرد و جز از مهر او از چیزی پیروی نمی کرد، چه او در میان اهل این خاندان عهده دار امور دین و صاحب وصیت پر نفوذ است» (صالحی، ۴۵:۱۳۸۴ ).
از مجموع مطالب یاد شده می توان نتیجه گرفت، که یکی از بهترین دلایل همراهی ائمه اطهار با قیام های علویان عصر امامت خویش، همین فشارها و بداخلاقی هایی بود که خلفای جور از روی ترس و نگرانی، در حق ائمه (ع) روا و اعمال می کردند. اگر نبود همگرایی و همفکری آن بزرگواران با جنبش های عصر خود، دیگر دلیلی برای آن همه فشار، زجر و زندان رفتن و بالاخره شهادت ائمه وجود نداشت.
۶-۶- تقیه، محور مواضع و سیاست های ائمه ( علیهماالسلام )
یکی از مهمترین، و شاید هم مهمترین محوری که بیشتر موضع گیری های سیاسی – اجتماعی ائمه اطهار ( علیهماالسلام ) پیرامون آن قرار داشت و براساس آن قابل تفسیر و توجیه باشد « تقیه » بود. اگر ملاحظه می شود، مذهب تشیع از گردنه های سخت و طاقت فرسای دوران خفقان و بحرانی عصر اموی و عباسی به سلامت عبور کرد و توانست خود را از آن شرایط نجات دهد، میسّر نبود مگر به جهت سیاست یا تاکتیکی که می توان از آن با عنوان تقیه یاد کرد.
دانشمندان در مورد تعریف «تقیه»نوشته اند، تقیه عبارت است : کتمان اعتقاد قلبی برای پرهیز از زیان های دینی و دنیوی ( خطیبی، ۱۸۸:۱۳۸۵ ). مرحوم شیخ مفید تقیه را چنین تعریف می کند : « تقیه مستور داشتن اعتقاد باطنی و کتمان در برابر مخالفان به جهت اجتناب از زیان های دینی و دنیوی است» ( مکارم شیرازی، بی تا : ۱۰ ). تقیه در فرهنگ شیعه، معقول و خردمندانه پنداشته اند، طوری که برای حفظ بهتر و بیشتر نیروها،نوعی به کار گیری سپر در مبارزه است ( مطهری، ۱۳۷۰، ج۵۷۸:۱ ) .
تقیه سپری به حساب می آید که موجودیت و دوام زندگی شیعه را در طول تاریخ تضمین کرده و ائمه شیعه نیز بارها بر توجه، رعایت وعمل به آن را به پیروان خود یادآور شدند (خاکرند، ۳۴۳:۱۳۹۰ ).
البته تقیه یک روش و تاکتیک فردی و شخصی نبوده و نیست، بلکه زمانی می تواند به حداکثر کارایی خود برسد که به عنوان یک برنامه گروهی سازمان یافته و تحت نظر رهبر انجام پذیرد ( مکارم شیرازی، بی تا : ۱۱۶ ).
تقیه موضوعی است که در همه مکتب های بشری کم و بیش وجود داشته و محکوم کردن آن توسط عده ای با عنوان ترس پیشه کردن، پندار و اشتباهی است که ریشه در بی اطلاعی و جهل مرکب آنان دارد ( همان : ۲۱ ). تقیه نه صرفا برای حفظ جان جهت ماندن است، بلکه ماندن برای حفظ و یاری دین خداوند است … و یکی از وظایف شرعی هر مسلمان می باشد که ریشه در قرآن دارد ( ابو زهره، ۷۴:۱۳۹۰ ). در آیات سوره غافر ۸۹ – ۹۳، صافات آیه ۱۴ به بعد، آل عمران آیه ۲۸ و … به طور صریح به این مهم اشاره رفته است. اما از لحاظ فقهی بیشتر از ناحیه ائمه ( علیهماالسلام ) بر رعایت آن تاکید گردیده است ( مکارم شیرازی، بی تا : ۲۸ و خاکرند، ۳۴۳:۱۳۹۰).
خود پیامبر نیز در سال های نخستین دعوتش، با بهره گرفتن از روش تقیه، به مسلمانان امکان داد که دور از چشم دشمنان به صورت نیروی موثری خود را شکل دهند، که بعدها برای در هم شکستن آن کار آسانی نبود ( همان : ۱۳ ).
به هر حال، هر یک از ائمه با شناخت دقیق از طبیعت اجتماع و ماهیت قدرت های حاکم، همواره به انجام این فریضه ی شرعی مهم می پرداختند، اما هرگز نیز از تلاش در مسیر عینیت بخشیدن به حکومت ولایی خویش، غفلت نورزیدند ( نصیری، ۱۹۵:۱۳۸۶ ). همین روش ائمه -تقیه – باعث شده است، تا گاهی اوقات مورخان و تاریخ پژوهان نتوانند از حرکات سیاسی آنان ارزیابی دقیقی به دست آورند ( جعفریان، ۳۸۵:۱۳۸۴ ).همین فعالیت های مخفی ائمه باعث شده بود که عده ای اصولاً تصور نمی کردند، ائمه قصد قیام علیه خلفای جور دارند و حتی ائمه را به عدم اعتقاد نسبت به جهاد معرفی می نمودند، البته حضرت صادق (ع) هوشمندانه این ادعاهای آنان را تکذیب کرد ( جعفریان، ۲۶:۱۳۷۱ ).
شدیدترین شکل تقیه در زمان امام جعفر صادق (ع) بود، چرا که شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و مسئولیت سنگین امام و شیعیان اقتضاء می کرد، روشی بدور از چشم و انظار بدخواهان و مخالفان در پیش گرفته شود. امام صادق (ع) در این زمان بر رعایت تقیه فوق العاده تاکید داشت، طوری که در جایی فرمودند :« والله خداوند چیزی بهتر از خب عبادت نشده است. هشام کندی گفت : خب چیست؟ ایشان فرمودند : تقیه » ( صالحی، ۱۰۱:۱۳۸۴). یا همان امام (ع) فرمودند :« گناه کشته شدن با تیغ کمتر از فاش کردن اسرار ما نمی باشد» (همان : ۱۰۸ ).
تاکید امام (ع) بر این اصل، تا آنجا پیش رفت که آن را یک مرحله از شرط ایمان بالا برد. در حقیقت ظهور و تاکید بر این آیین، پاسخ به نیاز زمان و شرایط محیطی بود که صادقین (علیهماالسلام ) در آن زندگی و پیروان را با اصول و مرام مذهبی تغذیه می کردند. ( جعفری، ۳۴۴:۱۳۷۳ ).
تقیه در دوران امام کاظم (ع) نیز تا آنجا اوج گرفته بود که گفته می شود، جز در زمان معاویه و پس از شهادت امام حسن (ع)، شیعیان چنین شرایط سختی را به خود ندیده بودند،چنان که حتی نمی شد نام امام کاظم (ع) را به صراحت برد و لذا از ایشان با عناوینی چون : عبدصالح، صابر، زاهد، راحل و … یاد می شد (قمی، ۱۳۸۳، ج۳۰۷:۲ ).
خود امام نیز مانند پدر بزرگوارش بشدت بر این موضوع تاکید داشت . قضیه سرزنش او از صفوان که شتران خویش را به عنوان کرایه در اختیار هارون قرار داده بود، نمونه کوچکی از مبارزات منفی و تقیه آن امام بزرگوار بود. با این وجود، چگونه ممکن بود وی با قیام هایی که بیشتر از جنس علوی بودند و در مسیر مبارزه با ظلم و ستم های خلفاء، قرار داشتند، مخالفت نموده باشد، یا حداقل آنان را تایید نکند ( مغنیه، ۷۶:۱۳۹۰ ).
مگر ممکن است، امامانی که از نظر تشکیلاتی، فقهی، علمی و …آنچنان قوی و به درجه ی بی نظیری از بلوغ رسیده باشند، نسبت به دهها معضل و مشکل سیاسی – اجتماعی جامعه که گریبانگیر مسلمانان، بویژه شیعیانشان شده بود بی توجه باشند یا سکوت اختیار کنند. اگر دیده می شود، گاهی امامی نیز در مقابل حاکم ظالم به ظاهر نرمی نشان می دادند، نه از روی ترس یا چشم داشت، بلکه فقط و فقط برای حفظ جان شیعیان و جلوگیری از وحشیگری های مخوف آنان بود ( قائمی، ۹۸:۱۳۷۷ ).
به نظر می رسد، رفتارهای ائمه (ع) بیشتر رنگ و بوی تقیه داشت، یعنی سرّی و مخفیانه صورت می گرفت. روایت شده، روزی که محمد بن عبدالله و پدرش برای حمایت امام جعفر صادق (ع) به نزد ایشان شرفیاب شدند، امام به ایشان فرمود :« شما به کلی از من دست بکشید و به هیچ کس هم نگویید که به دیدن من آمده اید، کارتان را به پیش ببرید» ( فاضل، بی تا : ۱۷۳ ).
از مجموع آنچه در موضوع تقیه و شرایط آن، می توان چنین نتیجه گرفت که: اگر چه همه ائمه اطهار و بویژه امامین صادقین ( علیهماالسلام ) لحظه ای با خلفای جور سازش نکرده و در مقابل ستم های آنان بی تفاوت نبودند، اما همه آن بزرگواران نیز از یک شیوه مبارزاتی واحد، پیروی نکردند، بلکه در موقعیت های مختلف، برای حفظ مذهب و جلوگیری از ریختن خون پیروانشان، روش های گوناگونی را بر گزید که یکی از مهمترین و اصولی ترین آنها « تقیه » بوده است، که از زمان شروع رسالت خود پیامبر (ص) پیدا شد. لذا اگر در تاریخ تشیع، روایت ها و احادیث به ظاهر متضادی در سیره اهل بیت در ارتباط با مسائل سیاسی – اجتماعی، از جمله قیام های علوی مشاهده می شود، بی شک یکی از مهمترین دلایل آن تقیه می باشد و اصولا این روش خود دلیلی بر عظمت و بافت فکری و روحی شیعه امامیه است که خود را این چنین هوشمندانه تا امروز حفظ نموده است.
۶-۷- نتیجه گیری
در آخرین سال های خلافت امویان و نیمه نخست حکومت عباسیان، جامعه ی اسلامی و خلافت، شاهد بروز و ظهور قیام و جنبش های نظامی متعدد کوچک و بزرگی از سوی علویان بود. حرکت هایی که با قیام ها زید بن علی (ع) در سال ۱۲۲ ق. آغاز و بصورت زنجیره ای از قیام ها، تا دهها سال بعد همچنان ادامه یافت. وقوع چنین قیام هایی همزمان و مصادف با دوران امامت امام جعفر صادق و امام موسی کاظم (علیهما السلام) بود. مواضع و رویکرد ائمه صادقین در ارتباط با این حرکت های مسلحانه چگونه بود و آیا قیام های مذکور در این مقطع از تاریخ اسلام، مورد تایید ایشان بودند یا خیر.
با توجه به بررسی هایی که در مورد قیام های علویان و فعالیت های آنان و همچنین مواضع ائمه ششم و هفتم (ع) در این پژوهش صورت گرفته، نتایج ذیل بدست آمده است:
تا آنجا که اخبار و روایات گواهی می دهند، سیره نظری و عملی ائمه (ع)، از اولین آن بزرگواران یعنی امیرالمومنین (ع) تا آخرین ذخیره ایشان حضرت مهدی (عج)، همه و همه در یک راستا و مسیری واحد قرار داشته و دارند، آن هم مخالفت با همه اشکال ظلم و ستم جباران و حکام ظالم و حمایت و رضایت کلی از همه قیام های ظلم ستیز، صرف نظر از نقاط ضعفی که آن حرکت ها ممکن بود داشته باشند .
شواهد و قرائن متعدد تاریخی نیز، حکایت از نگاه مثبت و تاییدی ائمه به قیام های علویان مورد بحث دارد. شواهدی نظیر : ستایش و تمجید ائمه از رهبران قیام های علوی، حزن و اندوه ائمه (ع) بر مصائب و شهادت مظلومانه ی علویان البته نه به جهت مسائل عاطفی، مشورت ها و درخواست خروج از سوی برخی از رهبران قیام های مذکور از امام زمان خود، حضور و شرکت برخی از حسینیان از جمله تعدادی از فرزندان ائمه در این قیام ها می تواند، دلایل و شواهدی بر سلامتی نسبی قیام ها و در نتیجه رضایتمندی، همراه با تقیه ائمه(علیهما السلام) باشد.
شاخص دیگر، گفتار و سیره خود ائمه در این موردبود از جمله : به نیکی یاد نمودن از رهبران قیام ها، توصیه ها و دعاهای خیر ایشان در حق قیام کنندگان، طلب رحمت برای مقتولین. همچنین، مذمت و نفرین قاتلانشان.
با وجود همه این ها، شاید یکی از مهمترین شاخص هایی که در موضع گیری های سیاسی–اجتماعی همه ائمه اطهار(علیهما السلام)، هر اندیشمندی را به تامل و هوشیاری دعوت می نماید، همانا توجه به شرایط و اوضاع سیاسی – اجتماعی جامعه و امت اسلامی، در زمان وقوع قیام ها و امامت صادقین ( علیهماالسلام ) می باشد.
این یک تصور غلط و شاید جهل مرکّب است که تصور شود، ماهیت و ذات سیره امامان معصوم (ع)، از جنس های متفاوتی بوده و براساس همین تفاوت ها، مواضع و رویکردهای گوناگونی نیز در پیش گرفتهاند. آنچه از مجموعه رویدادها، حوادث و شواهد تاریخی، بر می آید، نشان می دهند که ائمه (ع)، همه یک اصل واحد و مجموعه ای متحد و به هم پیوسته بوده و اگر تفاوتی ظاهری نیز در سیره آنان به نظر می رسد، ریشه در شرایط سیاسی – اجتماعی و … جامعه ی عصر و حیات آن بزرگواران داشته است، که آنان را وا می کرد تا مواضع متفاوتی را در برابر شرایط جدید اتخاذ نماید و گرنه ماهیت سیره ایشان کاملا یکی بود. چنانکه در روایتی مشهور، قعود امام حسن و قیام خونین امام حسین (علیهما السلام) را به یک اندازه برای حفظ اصل اسلام مهم و ضروری بیان می کند. بطور کلی می توان تاریخ و زندگی سیاسی – اجتماعی به ظاهر متفاوت ائمه را مانند انسانی تصور نمود که بیش از ۲۵۰ سال عمرکرده و در شرایط متفاوت برای حراست از ارزش های الهی رویکردهای گوناگونی داشته است. این مساله دقیقا در زمان امامت صادقین (علیهماالسلام) و در ارتباط به قیام های مورد بحث مدنظر می باشد.
نکته مهم دیگری که علت آن را باید در دل شرایط سخت آن روزگار جستجو کرد و بیشتر مواضع سیاسی – اجتماعی ائمه (علیهما السلام) نیز براساس آن شکل می گرفت « تقیه » بود. این امر مهم، دو نتیجه در بر داشت. اول: این که ائمه (ع) در آن زمان مجبور بودند بطور روشن و آشکارا، مواضع خود را در زمینه های مختلف ابراز و اظهار ننمایند. دوم:آن که بسیاری از موضع گیریهای آن بزرگواران در همان موقع نیز در پرده ای از ابهام قرار داشت و لذا اکنون نیز نمی توان به آسانی در مورد آن ها قضاوت قاطعی نمود.ریشه بسیاری از احادیث و روایات متفاوت و گاهاً متناقض، از جمله در مورد موضوع مورد بحث، به همین اصل مهم شرعی فوق بر می گردد.
سرانجام اینکه اگر واقعا ائمه اطهار، بویژه صادقین ( علیهماالسلام ) چندان به امور سیاسی – اجتماعی جامعه اهتمامی نداشتند و فقط به ذکر احادیث و کارهای فکری ـ فرهنگی مشغول بودند در این صورت خطری برای حکّام وقت محسوب نمی شدند. چرا باید آنچنان که در همه منابع تاریخی و روایی مشهود است، مورد غضب، اتهام، شکنجه، زندان و بطور کلی تحت نظر شدید حکام اموی و عباسی باشند و نهایتاً نیز بدستور آنان به شهادت برسند؟ آیا ذکر چند حدیث و پرورش چند شاگرد این اندازه برای دستگاه خلافت نگران کننده و مرگبار بود، که چنین هزینه ی سنگینی را با این عکس العمل های نابجا، برخود تحمیل نماید؟ و از طرفی،پافشاری ائمه(ع) بر حفظ اسرار و کتمان رازها و سفارشات موکد به شیعیانشان در این مورد، چه معنا و مفهومی می توانست داشته باشد؟ به احتمال خیلی زیاد، رویکرد ائمه (ع)، یک رویکرد فراگیر سیاسی – اجتماعی و فرهنگی بود و از درون همین نگاه فراگیر، می توان نتیجه گرفت همه ی حرکت هایی که در مسیر سالم و اصلاحی قرار داشتند، مورد حمایت و عنایت ائمه (علیهما السلام)بودند.
روشن و مسلّمبود، که هیچکدام از رهبران قیام های علوی و همچنین کسانی که در این قیام ها شرکت داشتند، معصوم و مصون از خطا نبودند و بی شک لغزش هایی نیز از لحاظ نظری و عملی داشتند، ولی این باعث نمی شود که انگیزه های اصولی و ظلم ستیزانه قیام کنندگان یاد شده، مورد بی مهری و بی اعتنایی ائمه اطهار (ع) که خود مظهر مبارزه و شجاعت و عدالت خواهی بودند، قرار گرفته باشد.
منابع و مآخذ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:09:00 ب.ظ ]