براي اجراي تحقيق، آزمودني­ها در هفته اول با شدت متوسط يعني با 65% ضربان قلب بيشينه و در هفته دوم با شدت زیاد يعني با 80% ضربان قلب بيشينه، به اجراي آزمون پرداختند. لازم به ذكر است آزمودني­ها درست قبل از شروع آزمون به مدت 5 دقيقه به گرم كردن پرداختند به طوري كه بعد از 5 دقيقه به ضربان قلب مورد نظر براي انجام آزمون رسیدند و سپس به مدت 30 دقيقه با شدت مورد نظر دویدند و پس از اتمام آزمون نيز به مدت 5 دقيقه با كم كردن شدت تمرين سرد کردند. در طول اجراي پروتكل تمريني، آزمودني­ها مجاز به مصرف مايعات بودند (ویگرانس، هاستمارک، استومی، کایرولف و بایرکلند[97]، 2001). لازم به ذكر است كه در هر هفته، دو بار از آزمودنی­ها خونگیری به عمل آمد:
الف ) پيش از شروع تمرین، یعنی ده دقیقه قبل از شروع برنامه تمرینی
ب)بعد از تمرین، یعنی حداکثر ده دقیقه پس از اتمام برنامه تمرینی
نمونه‌های خونی گرفته شده بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق اندازه ­گیری فاکتورهای مورد نظر در نمونه­هاي خوني، جمع­آوری شد. جهت تجزيه و تحليل استنباطي داده ­ها از آزمون t وابسته و تحليل واريانس با اندازه‌هاي تكراري، از نرم افزار SPSS/12 استفاده و سطح معني‌داري 05/0 = در نظر گرفته شد.
نتايج نشان داد كه یک جلسه تمرین با شدت متوسط اثر معنی­داری بر IFN-γ (60/0=p)، اینترلوکین-4 (14/0=p) و نسبت IFN-γ به اینترلوکین- 4 (22/0=p) ندارد. همچنین یک جلسه تمرین با شدت بالا اثر معنی­داری بر اینترلوکین-4 (57/0=p) و نسبت IFN-γ به اینترلوکین- 4 (38/0=p) ندارد با این وجود اثر معنی­داری بر کاهش IFN-γ (01/0=p) دارد.
5-2- بحث و بررسي
نتايج اولين سوال اين پژوهش نشان داد كه فعاليت بدني با شدت متوسط و زياد باعث کاهش در میزان IFN-γ شده است.
نتایج نشان داد که این کاهش تنها در شدت زیاد از لحاظ آماری معنی­دار شده است (01/0 P=). نتايج تحقيقات پژوهشگراني چون غلام­نژاد و همکاران (2014) ، زر و همکاران (1390)، باسورو و همکاران[98] (2002)، سلار و همکارانش[99] (2006) صحت نتايج اين تحقيق كه فعاليت بدني با شدت متوسط و زياد ممكن است موجب کاهش در میزان IFN-γ شود را تاييد مي­كند. ما در جستجوی خود در میان مطالعاتی که نتیجه آن با نتیجه مطالعه ما همسو بود نتوانسیم مطالعه­ ای بیابیم که از روش اجرایی شبیه به روش اجرای مطالعه ما استفاده کرده باشد تا بتوانیم به بررسی دلایل احتمالی مسئول این همسانی در نتایج بپردازیم.
از طرف ديگر يافته‌هاي پژوهش حاضر با نتايج پژوهش استفانو و همکاران ( 2014)، الوندی و همکاران (2014)، ستاری­فرد و همکاران (1391)، آلبرتی و همکاران[100] (2006)، زالدیوار و همکاران[101] (2006)، کاستلانو و همکاران[102] (2006)، اگاوا و همکاران[103] (2003) مغايرت دارد. با توجه به بررسی مطالعات مختلف می­توان این­طور بیان کرد که تناقض در يافته‌هاي پژوهش حاضر با سایر پژوهش­ها ممكن است ناشي از تفاوت در نوع فعاليت ورزشي، جنسيت آزمودنی­ها، زمان نمونه­گيري، سطح آمادگي جسماني آزمودني‌ها و شدت تمرينات باشد.
به طوری که کاستلانو و همکاران[104] (2006) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که پاسخ IFN-γ به ورزش کوتاه مدت هیچ تغییری نکرد، در حالی که در پاسخ به برنامه تمرینی هشت هفته­ای ( هفته­ای سه جلسه 30 دقیقه­ای بر روی دوچرخه کارسنج با شدت VO2peak 60٪ ) افزایش را نشان داد. هیسن و همکاران[105] (2003) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که سطوح غلظت پلاسمایی IFN-γ ، 30 دقیقه بعد از تمرین (30 دقیقه تمرین دوچرخه کارسنج با شدت VO2peak 60٪) افزایش می­یابد (هیسن و همکاران، 2003). آزمودنی­های پژوهش ستاری­فرد و همکاران (1391) را 10 ورزشکار مرد جوان استقامتی تشکیل می­دادند که به مدت 1 ساعت با 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل دویدند. نتایج پژوهش نشان که IFN-γ بعد از فعالیت و دو ساعت بعد از فعالیت تغییری نکرد. در پژوهش زالدیوار و همکاران[106] (2006) برنامه تمرینی شامل یک جلسه فعالیت 30 دقیقه­ای ورزش دوچرخه سواری سنگین بود. نمونه­های خون قبل از فعالیت، بعد از فعالیت و همچنین 60 دقیقه بعد از فعالیت از آزمودنی­ها گرفته شد، نتایج پژوهش نشان داد که میزان IFN-γ افزایش یافت. در پژوهشی که توسط اگاوا و همکاران (2003) انجام شد، 21 زن سالمند با میانگین سنی 63 سال در مطالعه شرکت کردند. نوع برنامه تمرین ورزشی، راه رفتن با شدت متوسط بود. برنامه تمرین به مدت 30 دقیقه در هر روز با شدت تقریبا 75 درصد Vo2 peak به میزان 3 تا 5 کیلومتر در روز و یک 10 کیلومتر در هفته بود. نتایج پژوهش نشان داد که IFN-γ افزایش معنی­دار را نشان دادند.
همان طور که بیان شد در مطالعات مختلف، محققین از پروتکل­های تمرینی متفاوتی استفاده کرده ­اند که شاید بتوان دلیل این نا­همسانی در نتایج را به نوع پروتکل تمرینی نسبت داد. البته نمی­ توان از دیگر عوامل اصلی از قبیل سابقه تمرین، نوع آزمودنی، سطح آمادگی جسمانی، نوع ورزش که هر کدام می­توانند یک دلیل اصلی برای این تفاوت­ها باشند چشم پوشی کرد. به طوری که در اکثر مطالعات، این متغییر­ها از یک مطالعه به مطالعه دیگر فرق دارند و در برخی مطالعات محققین به این نتیجه رسیده ­اند که در هر مطالعه یکی از این متغییر­ها می ­تواند دلیل اصلی تغییرات در سطوح اندازه ­گیری فاکتور­های مورد نظرشان باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

IFN-γ که یکی از مهمترین سایتوکاین­ها بوده عمدتاً به وسیله لنفوسیت­ها ترشح می­ شود. این سایتوکاین، اصولاً به وسیله لنفوسیت­های T و سلول­های کشنده طبیعی (NK cell) به دنبال فعال شدن سیستم ایمنی و تحریکات التهابی ساخته می­ شود (اسچریبر[107] ،2003). همان طور که قبلا بیان شد، گزارشات مختلف حاکی از تاثیر متفاوت ورزش بر میزان این سایتوکاین می­باشد.
مطالعات مختلف بر روی انسان و حیوان نشان می­ دهند که هم در محیط آزمایشگاه و هم در بدن انسان، سلول­های T[108]، IFN-γ و اینترلوکین2 (IL-2) را تولید می­ کند که این امر به وسیله هورمون­های کورتیزول و اپی­نفرین متوقف می­ شود. این هورمون­ها (کورتیزول و اپی­نفرین)، در طول ورزش و در پاسخ به ورزش افزایش می­یابند. به طوری که اپی­نفرین بر روی سلول­های T هم در سطح سلول­های عرضه­کننده آنتی­ژن و هم به طور مستقیم بر روی رسپتورهای سلول T اثر می­گذارند (فرانچیمونت و همکاران[109]، 2000). کاتکولامین­ها همچنین ممکن است پاسخ­های ایمنی را تعدیل کنند. اگر چه پاسخ­های سلولی ویژه به کاتکولامین­ها وابسته به تغییرات نوع رسپتور­های آدرنرژیک می­باشد، به طور کلی، کاتکولامین­ها غلظت داخل سولی cAMP را افزایش داده و افزایش cAMP مانع از تولید IFN-γ و اینترلوکین 12 می­ شود (نیمن، 1997).
ماکروفاژ­ها بسیاری از پاتوژن­هایی که کموکاین­ها و IL-12 را ترشح می­ کنند را شناسایی می­ کنند. این کموکاین­ها سلول­های NK را به محل عفونت کشانده و IL-12 از ساخت IFN-γ در این سلول­ها ممانعت می­ کند (پاین، اسمست، باکر، تلفورد و ویدمن[110]، 2000). علاوه بر این نتایج پژوهشات نشان می­ دهند که فعالیت ورزشی در هوای سرد و گرم در تغییرات ژن IFN-γ اختلاف چندانی با هم ندارند (دیویس و همکاران، 2005). علاوه بر این نتایج پژوهشات مختلف نشان می­ دهند که تعداد و درصد IFN-γ در گردش خون بعد از تمرینات طولانی مدت کاهش می­یابد (استینسبرگ و همکاران، 2001؛ ایبفلت، پترسن، برونسگارد، ساندمند و پدرسن، 2002) ، اثرات تحریکی روی سیستم ایمنی بر ضد ویروس­ها می ­تواند به وسیله تمرین با شدت متوسط تقویت شود. پژوهشات نشان دادند که فشار­های جسمانی که شامل ورزش می­شوند می­توانند تولید اینترفرون را تغییر دهند (چن وهمکاران، 2008).
در پاسخ به سؤال دوم پژوهش در این خصوص که ” آیا تمرین با شدت مختلف (متوسط و زياد) بر تغییرات IL-4 بازیکنان فوتبال تاثیر معنی­داری دارد؟”.
نتایج نشان داد که فعالیت بدنی با شدت متوسط باعث کاهش و فعالیت بدنی با شدت زیاد باعث افزایش در IL-4شده است اما این تغییرات معنی­دار نمی ­باشد (05/0 P>). نتايج تحقيقات پژوهشگراني چون غلام­نژاد و همکاران (2014)، توفیقی و همکاران (1388)، باسورو و همکاران[111] (2002) صحت نتايج اين تحقيق كه فعاليت بدني با شدت متوسط ممكن است موجب کاهش در میزان IL-4 شود را تاييد مي­كند. همچنین نتايج تحقيقات پژوهشگراني چون آلبرتی و همکاران[112] (2006)، اگاوا و همکاران (2003)، صحت نتايج اين تحقيق كه فعاليت بدني با شدت زياد ممكن است موجب افزایش در میزان IL-4 شود را تاييد مي­كند. از طرف ديگر يافته‌هاي نتايج پژوهش حاضر با نتايج، الوندی و همکاران (2014)، استفانو و همکاران (2014)، کادر و همکاران (2013)، درالا و همکاران[113] (2004) مغايرت دارد. با توجه به بررسی مطالعات مختلف می­توان این طور بیان کرد که تناقض در يافته‌هاي پژوهش حاضر با سایر پژوهش­ها ممكن است ناشي از تفاوت در نوع فعاليت ورزشي، جنسيت، زمان نمونه­گيري، سطح آمادگي جسماني آزمودني‌ها و شدت تمرينات باشد.
در پژوهشی که توسط باسورو و همکاران[114] (2002) انجام گرفت، 12 مرد ورزشکار دوچرخه سوار در مطالعه شرکت کردند. آزمودنی­ها 20 دقیقه با شدت 90 درصد آستانه غیر هوازی فعالیت کردند و سپس 20 دقیقه استراحت داشتند. آزمودنی­ها، این پروتکل تمرینی را 6 بار انجام دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بلافاصله بعد از تمرین IL-4 به میزان 35% نسبت به میزان قبل از تمرین کاهش یافت. در پژوهشی که توسط اگاوا و همکاران (2003) انجام شد، 21 زن سالمند با میانگین سنی 63 سال در مطالعه شرکت کردند. نوع برنامه تمرین ورزشی، راه رفتن با شدت متوسط بود. برنامه تمرین به مدت 30 دقیقه در هر روز با شدت تقریبا 75 درصد Vo2 peak به میزان 3 تا 5 کیلومتر در روز و یک 10 کیلومتر در هفته بود. نتایج پژوهش نشان داد که IL-4 بعد از فعالیت افزایش یافت.
در پژوهشی که توسط کادر و همکاران (2013) انجام شد. به بررسی تاثیر فعالیت با شدت متوسط بر روی سایتوکاین­های التهاب زای مردان چاق دیابتی میانسال پرداختند. 50 بیمار چاق دیابتی نوع 2 با دامنه سنی 40 تا 55 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی­ها در دو گروه فعالیت هوازی با شدت متوسط و فعالیت هوازی با شدت کم قرار گرفتند. آزمودنی به مدت 3 ماه و هفته­ای 3 جلسه در برنامه تمرینی شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بعد از فعالیت در هر دو گروه میزان IL-4 کاهش چشمگیری را نسبت به قبل از فعالیت نشان داد. در پژوهشی که توسط الوندی و همکاران (2014) تحت عنوان اثر تمرینات مقاومتی بر روی سایتوکاین­های ضد التهابی در مردان دارای اضافه وزن انجام شد، 19 مرد غیرفعال با دامنه سنی 30-20 سال در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفته و در مطالعه شرکت کردند. نمونه خونی قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی جمع آوری شد. نتایج آزمون تی نشان داد که میزان IL-4 و اینترلوکین تغییر نکرد.
همان طور که بیان شد در مطالعات مختلف، محققین از پروتکل­های تمرینی متفاوتی استفاده کرده ­اند البته نمی­ توان از دیگر عوامل اصلی از قبیل سابقه تمرین، نوع آزمودنی، سطح آمادگی جسمانی، نوع ورزش که هر کدام می­توانند یک دلیل اصلی برای این تفاوت­ها باشند چشم پوشی کرد. به طوری که در اکثر مطالعات، این متغییر­ها از یک مطالعه به مطالعه دیگر فرق دارند.
در مورد اینترلوکین- 4 این طور می­توان گفت که سایتوکاینی است که نقش مهمی در پاسخ های ضد­التهابی دارد. مشخص شده است که سلول­های T ، ماست­سل­ها و نوتروفیل­ها، تولید کننده­ های اصلی اینترلوکین- 4 می­باشند. علاوه بر این گزارش شده است که سلول­های دیگری از قبیل سلول­های کبدی، فیبروبلاست، مغز و سلول عضلانی قادر به بیان اینترلوکین- 4 می­باشند (پروکوپ چوک و همکاران، 2007). مطالعات معتددی ، اثر تمرینات مختلف ورزشی را روی IL-4 بررسی کردند. برخی مطالعات کاهش، برخی عدم تغییر، برخی نیز افزایش را نشان دادند (سوزوکی و همکاران، 2003 ؛ دلا و همکاران، 2005؛ جک کیومین و همکاران،2007). تولیدات سایتوکاینی، شاید به وسیله مجوعه­ای از تحریکات که شامل هورمون­های استرسی، استرس اکسیداتیو و فعالیت ورزشی می­باشند تغییر کنند (کاننون، 2000). تعداد زیادی از محققین یک افزایشی را در غلظت سایتوکاین­های ضد التهابی بعد از انواع مختلف ورزش­ها گزارش کرده ­اند. مطالعات نشان می­ دهند که تمرینات ورزشی، غلظت سایتوکاین­های ضد التهابی از جمله اینترلوکین-4 را افزایش می­ دهند (پیترسون،2005؛ داس، 2004). افزایش غلظت سایتوکاین­های ضد التهابی از قبیل IL-4 بعد از عملکرد ورزشی بیشینه (سوزوکی و همکاران، 2003)، ورزش مقاومتی (هایروس و همکاران، 2004؛ نیمن و همکاران، 2004)، دویدن در سراشیبی (مالم و همکاران، 2004)، دوچرخه سواری شدید (تافت و همکاران، 2002) دویدن و دوچرخه سواری استقامتی گزارش شده است. علاوه بر این، عدم تغییر در غلظت پلاسمایی IL-4 بعد از مسابقه ماراتن را مشاهده کردند (سوزوکی و همکاران، 2000). گزارش شده است 6 ماه تمرین هوازی با شدت­های مختلف تاثیری بر غلظت پلاسمایی IL-4 و اینترلوکین 10 ندارد (هوفمن و همکاران، 2008).
البته در این میان، دوره­ های طولانی­تر تمرین احتمالا سازگاری­های فیزیولوژیکی بیشتری را میسر می­ کنند که ممکن است اثرات شدید­تری را روی پاسخ­های سایتوکاینی اعمال کنند. بنابر این می­توان گفت که سالم بودن آزمودنی و کوتاه بودن طول تمرین احتمالاً علت عدم تغییر معنی­داری سایتوکاین ضد التهابی بوده است.در مورد اثرات IL-4 اینطور می­توان گفت که IL-4 در هایپرتروفی عضلانی نقش داشته و همچنین القاء کننده اصلی سایتوکاین­های نوع 2 و مهار کننده سیستم ایمنی در ایجاد آسیب بافتی است (پروکوپچوک و همکاران، 2007).
مشخص شده است که از میان سیستم­های مختلف بدن، سه سیستم عمده یعنی سیستم عصبی سمپاتیک، سیستم عصبی پاراسمپاتیک (عصب واگ) و غدد فوق کلیوی در پاسخ به استرس­های مختلف، در بدن فعال می­شوند (چیکانزا و همکاران، 2000). این نکته که در میان این سه سیستم عمده، کدام سیستم با شدت بیشتری تحریک شود بستگی به ماهیت استرس وارد شده دارد. به عنوان مثال غدد فوق کلیوی بیشتر تحت تاثیر استرس­های ذهنی قرار می­گیرند این در حالی است که سیستم عصبی سمپاتیک بیشتر تحت تاثیر استرس­های فیزیکی همچون ورزش دینامیک قرار می­گیرد (سایتو و همکاران، 1995). مشخص شده است که تحریک سیستم سمپاتیک باعث انحراف پاسخ­های ایمنی به سمتTh2 (IL-4)می­ شود (النکو و همکاران،2000). اگرچه افزایش فعالیت سمپاتیک و ترشح کورتیکو­استروئید­ها قادر به منحرف کردن سیستم ایمنی به سمت پاسخ­های Th2 (IL-4 ) می­باشد، اما احتمالا سیستم عصبی سمپاتیک محیطی به دلیل عصب­دهی تعداد زیادی از بافت­های بدن، از جمله ارگان­های لنفاوی، با شدت بیشتری پاسخ­های ایمنی را به سمت Th2 (IL-4 ) منحرف می­ کند (النکو و همکاران،2000).
در سوال سوم تحقيق، تاثير فعاليت‌بدني با شدت‌ متوسط و زیاد بر تغییرات نسبتIL-4 / IFN-γبررسي شد.
مشاهده گردید كه فعاليت بدني با شدت زياد و متوسط بر تغییراتIL-4 / IFN-γتاثير معني­داري ندارد. يعني فعاليت بدني با شدت زياد و متوسط باعث تغییر چشمگيري درIL-4 / IFN-γ نمی‌شود. با وجود اينكه فعاليت بدني با شدت متوسط و زیاد باعث کاهش در نسبتIL-4 / IFN-γشده است، اما اين کاهش از لحاظ آماري معني­دار نيست (05/0 P>). نتايج اين پژوهش با نتايج پژوهشگراني چون آلبرتی و همکاران[115] (2006) که بیان می­ کنند فعاليت بدني با شدت متوسط و زیاد ممكن است موجب کاهش در میزانIL-4 / IFN-γشود همسو می­باشد. از طرف ديگر يافته‌هاي نتايج پژوهش حاضر با نتايج غلام نژاد و همکاران (2014)، ژیانگ و همکاران (2013)، اگاوا و همکاران (2003) مغايرت دارد. با توجه به بررسی مطالعات مختلف می­توان این طور بیان کرد که تناقض در يافته‌هاي پژوهش حاضر با سایر پژوهش­ها ممكن است ناشي از تفاوت در نوع فعاليت ورزشي، جنسيت، زمان نمونه­گيري، سطح آمادگي جسماني آزمودني‌ها و شدت تمرينات باشد.
در پژوهشی که توسط اگاوا و همکاران (2003) انجام شد، 21 زن سالمند با میانگین سنی 63 سال در مطالعه شرکت کردند. نوع برنامه تمرین ورزشی، راه رفتن با شدت متوسط بود. برنامه تمرین به مدت 30 دقیقه در هر روز با شدت تقریبا 75 درصد Vo2 peak به میزان 3 تا 5 کیلومتر در روز و یک 10 کیلومتر در هفته بود. نتایج پژوهش نشان داد که Th1 افزایش معنی­دار و Th2 افزایشی را نسبت به میزان قبل از تمرین نشان داد. علاوه بر این یافته­ ها نشان دادند که نسبت Th1/ Th2 افزیش دو برابری را نسبت به میزان قبل از تمرین نشان داد.
غلام نژاد و همکاران (2014) در مطالعه خود به بررسی پاسخ های ایمنی بعد از ورزش­های با شدت متوسط و بیش تمرینی در رت های نر نژاد ویستار پرداختند. رت ها به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه تمرین با شدت متوسط، گروه بیش تمرینی و گروه بیش تمرینی با دوره برگشت به حالت اولیه، نتایج پژوهش نشان داد که میزان نسبت IFN-γ/IL-4 به طور چشمگیری در گروه تمرین با شدت متوسط افزایش یافت در حالی که در گروه بیش تمرینی نسبت IFN-γ/IL-4کاهش یافت. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می­ کند که تمرین با شدت متوسط روی سیستم ایمنی تاثیر مثبت می­ گذارد و استعداد ابتلا به عفونت­های ویروسی به وسیله تمایل پیدا کردن به سمت تولید سایتوکاین­های Th1 کاهش می­دهد. در پژوهشی که توسط ژیانگ و همکاران (2013)، تحت عنوان ورزش شدید بیان ژن Th1 و Th2 را دوندگان ماراتن را تغییر می­دهد، انجام شد، نمونه خونی قبل و بعد از ماراتن از 16 دونده داوطلب گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که نسبت IFN-γ/IL-4 کاهش چشمگیری بعد از ماراتن نسبت به قبل از ماراتن یافت.
در همین رابطه، برخی پژوهشات نشان داده­اند که ورزش­های با شدت متوسط باعث می­شوند که سیستم ایمنی به سمت پاسخ سایتوکاینی نوع 1 (Th1) متمایل شده در حالی که ورزش­های شدید باعث تقویت پاسخ سایتوکاینی نوع 2 (Th2) می­شوند (سوزوکی و همکاران، 2002 ؛ پیدرسون و همکاران،2001). گزارش شده است که در اثر ورزش تعداد سلول­های دندریتیک در خون افزایش می­یابند. سلول­های دندریتیک که باعث فعال سازی سلول­های T می­شوند، خود به وسیله IFN-γ فعال می­شوند. این امر که در طول ورزش­های با شدت متوسط بدن به سمت پاسخ سایتوکاینی از نوع Th1 ( اینترلوکین 2 و IFN-γ) متمایل می­ شود ، عملکرد مهم سلول­های دندریتیک در پاسخ به ورزش را ممکن می­سازد (هو و همکاران، 2001؛ یوپهام و همکاران، 2000)
افزایش میزان IFN-γ و کاهش میزان IL-4 رویکردی است که امروزه متخصصان بالینی سعی دارند تا در درمان سرطان­های مختلف به آن دست یابند. اگر چه فاکتور­های ژنتیکی و ایمونولوژیکی مختلفی در تنظیم تولیدات سایتوکاینی Th1 و Th2 مهم­اند، با این حال به نظر می­رسد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز – آدرنال و سیستم عصبی سمپاتیک، نقش مهمی در این رویکرد بازی می­ کنند ( آدامز و همکاران، 2001؛ لانکستر و همکاران، 2005). نتایج پژوهشی نشان داد که استرس فیزیکی یا روانی پاسخ های هورمون آدرنال را ایجاد می­ کند و به دنبال آن باعث تغییر در الگوی تولید IFN-γ و IL-4 در طحال و گره­های لنفاوی می­ شود (موی نیهان و همکاران، 1998). از طرف دیگر پژوهشگران بیان می­ کنند که سنتز گلوکوکورتیکوئید­ها، به ویژه کورتیزول، که در استرس­ها افزایش می­یابد از تولید IFN-γ جلوگیری کرده و تولید عوامل التهابی نظیر IL-4 را تحریک می­ کند. بنابراین شاید بتوان از غلظت در گردش خون کورتیزول برای تاثیرات سرکوبی تولید IFN-γ و افزایش IL-4 استفاده برد (بلوتا و همکاران، 1997).
در مطالعات انجام شده روی حیوانات و هم روی انسان مشخص شده است که تولید IFN-γ، به وسیله کورتیزول و اپی نفرین سرکوب می­ شود (فرانچی مونت و همکاران، 2000). این هورمون­ها در طول ورزش و همچنین بعد از ورزش افزایش می­یابند. اپی نفرین سلول­های Th1 را در سطح آنتی ژن و همچنین مستقیما روی گیرنده­های سول­های T تحت تاثیر قرار می­دهد. (استینسبرگ و همکاران2001). با توجه به یافته یک مطالعه این طور می­توان گفت کهIL-6 می ­تواند میزان اینترلوکین – 4 را در سطح طبیعی خود حفظ کند. بنابر این اپی نفرین و اینترلوکین 6 می­توانند در میزان اثر ورزش روی میزان نسبی سلول­های Th2 تاثیر گذار باشد، علاوه بر این هورمون­ها ، تغییرات فیزیولوزیکی دیگر، از قبیل التهاب موضعی می­تو­اند نقش مهمی را ایفا کند. به علاوه در این مطالعه مشخص شد که افزایش اینترلوکین 6 می ­تواند با افزایش کورتیزول همراه باشد (استینسبرگ و همکاران2001).
کاهش سایتوکاین­های نوع Th1 (از قبیل : IFN-γ) و همچنین افزایش سایتوکاین­های نوع Th2 (از قبیل: IL-4) منجر به گرایش پاسخ های ایمنی به سمت Th2 می­ شود (آلبرتی و همکاران،2006 ؛ هاینس و همکاران،1996). مطالعات متعددی وجود دارد که اثر تمرینات ورزشی را روی سطوح سایتوکاینی Th1 و Th2 را در خون (کوهیوت و بویهم 2001؛ کوهیوت و همکاران ، 2004؛ کوهیوت و سینچینا، 2001)، عضلات اسکلتی ( پورکوپچوک و همکاران، 2007) و شش­ها (لاودر و همکاران، 2006) مورد بررسی قرار داد­ه­اند. همچنین گزارش شده است که تمرینات شدید و فزاینده در ورزشکاران جوان سایتوکاین­های Th1 و Th2 را تحت تاثیر قرار می­دهد (لانکستر و همکاران، 2004).
مطالعات نشان می­ دهند که سلول­های کشنده طبیعی T [116] پاسخ های ایمنی از قبیل رد تومور و خود ایمنی را به وسیله تولید IFN-γ و IL-4 را تنظیم کند (استانلی و همکاران، 2008 ؛ وانگ و همکاران، 2008). شاید سلول­های کشنده طبیعی T قادر باشد که انعطافی را در پاسخ سایتوکاینی ایجاد کند و باعث قطبی شدن پاسخ­ها به سمتTh1 و یا Th2 شود. گزارش شده است که لیگاند فعال شده سلول­های کشنده طبیعی T تمایل دارند که به نفع پاسخ سایتوکاینی Th2 عمل کنند، زیرا که آنها باعث تولید IL-4 در مراحل اولیه پاسخ ایمنی می­شوند. با این وجود مشخص شده است که سلول­های کشنده طبیعی T برای ایجاد پاسخ سایتوکاینی Th2 ضروری نمی ­باشد (راوو و پیجی، 2009). علاوه بر این تعدادی از مطالعات نشان داد­ه­اند که سلول­های کشنده طبیعی T فعال شده، پاسخ­های ایمنی را در خلاف جهت نوع Th1 منحرف می­ کنند (چانگ و همکاران، 2007 ؛ ایوامورا و همکاران ، 2007).
تغییرات مرتبط با استرس در عملکرد سیستم ایمنی معمولا از طریق فعال­سازی سیستم عصبی مرکزی و محور آدرنال- هیپوفیز- هیپوتلاموس تحت تاثیر قرار می­گیرد. فعال سازی سیستم عصبی مرکزی باعث آزاد شدن کاتکولامین­ها می­ شود که در ادامه با تاخیز باعث آزاد سازی گلوکوکورتیکوئی­ها می­ شود. این هورمون­ها باعث تغییر عملکرد سیستم ایمنی بعد از ورزش شدید و در طول دوره­ های تمرینی سنگین می­شوند (پیترسون و همکاران، 1998). کاتکولامین­ها و گلوکوکورتیکوئید­ها بر روی آزاد سازی سایتوکاین­های Th تاثیر می­گذارند. که این امر اصولا به ترتیب از طریق تحریک گلوکو­کورتیکوئید­ها و گیرنده­های آدرنرژیک بتا 2 صورت می­گیرد (کالکاگنی و النکوو، 2006). این هورمون­های استرسی بر روی فعالیت ایمنی سلولی (Th1) و ایمنی هومورال (Th2) اثر می­گذارند (النکوو، 2004؛ کالکاگنی و النکوو، 2006 ). علاوه بر این، هورمون­های کورتیزول، آدرنالین و نورآدرنالین ممکن است که آزادسازی سایتوکاین­ها از سلول­های عرضه کننده آنتی ژن و سلول­های Th1 را سرکوب کنند، در حالی که باعث تنظیم مثبت تولید سایتوکاین­ها از سول­های Th2 می­شوند، بنابراین باعث تمایل به سمت تولید سایتوکاین­های Th2 می­شوند ( استینبرگ و همکاران ، 2001 ؛ لانکستر و همکاران 2004).
تعادل بین پاسخ­های ایمونولوژیکی Th1 و Th2 برای حفظ حالت طبیعی سیستم ایمنی خیلی مهم می­باشد. مسیر Th1 در درجه اول بر علیه پاتوژن­های درون سلولی مخصوصا ویروس­ها و باکتری­ ها عمل می­ کند، در حالی که عقیده بر این است که مسیر Th2بر علیه پاتوژن­های خارج سلولی از قبیل انگل عمل می­ کند (کید، 2003). مطالعات نشان داده­اند که فعالیت ورزشی به طور موقت غلظت هورمون­های آنابولیکی/ کاتابولیکی (از قبیل تستوسترون و کورتیزول) و سایتوکاین­های ضدالتهابی را افزایش می­ دهند (الکساندر، 2002؛ پیترسون،2005). شواهد آزمایشگاهی نشان می­ دهند که تستوسترون ممکن است بیان ژنی سایتوکاین­های التهاب­زا را مهار (سینق و نیوومن، 2010) و بیان ژنی سایتوکاین­های ضد التهابی را تقویت کند (ایزکیوردو و همکاران،2009).
در سوال چهارم، تاثير فعاليت بدني با شدت متوسط و زياد بر تعداد لکوسیت بررسی شد.
نتايج تحقيق نشان می­دهد که تفاوت معني­داری بين تمرین با شدت‌ متوسط و زیاد بر تعداد لکوسیت وجود ندارد ( 05/0<P). با توجه به جدول، فعالیت بدنی با شدت متوسط و زیاد به ترتیب باعث کاهش و افزایش در تعداد لکوسیت­ها شده است اما این تغییرات از لحاظ آماری معنی­دار نمی ­باشد.
به طور کلی نتایج اکثر مطالعات مورد بررسی تا این زمان حاکی از این امر می­باشند که در ادامه ورزش و فعالیت بدنی بر تعداد لکوسیت­ها افزوده می­ شود. تنها مطالعات اندکی یافت شد که نشان­می­داد بعد از فعالیت میزان لکوسیت کاهش می­یابد و با یافته مطالعه ما همسو بود (زر و همکاران،1390؛ لانکستر و همکاران،2005). به عنوان مثال، لانکستر و همکاران (2005) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که میزان لکوسیت­ها بعد از تمرین روی دوچرخه کارسنج با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 5/2 ساعت کاهش می­یابد که شاید بتوان دلیل این کاهش را در مصرف کربوهیدرات­ها دانست.
همچنین نتايج تحقيقات پژوهشگراني چون بوتنر همکاران ( 2007)، نامنی (2011) صحت نتايج اين تحقيق كه فعاليت بدني با شدت زياد ممكن است موجب افزایش در تعداد لکوسیت­ شود را تاييد مي­كند. نتایج پژوهش بوتنر و همکاران (2007) نشان داد که فعالیت متوسط سبب کاهش میزان لکوسیت بعد از تمرین می­ شود درحالی که تمرین شدید سبب افزایش میزان لکوسیت­ها نسبت به قبل از تمرین می­ شود. آزمودنی­های این پژوهش را 5 مرد با میانگین 25 سال تشکیل می­دادند که روی تردمیل می­دویدند (بوتنر، موسیگ، لچترمن، فانک، مورن، 2007). در تحقيقي كه توسط ماركوويتچ و همكاران (2008) انجام شد سلول­هاي خوني بعد از 7 روز تمرين مورد برررسي قرار گرفت. نامنی (2011) پژوهش خود را روی 20 زن سالم انجام داد. برنامه تمرینی شامل یک جلسه 90 دقیقه­ای با 65-50% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نتایج پژوهش نشان داد که در کل، میزان لکوسیت­ها به مقدار ناچیزی افزایش یافت.
از طرف ديگر يافته‌هاي نتايج پژوهش حاضر با نتايج چون محبی و همکاران (2012)، دمیرچی[117] و همکاران (2011) مغايرت دارد. در پژوهشی که توسط محبی و همکاران (2012) انجام گرفت. 24 مرد تمرین نکرده به طور تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی با 80% یک تکرار بیشینه، گروه تمرینی با 50% یک تکرار بیشینه و یک گروه کنترل تقسیم شدند. نمونه خون قبل از تمرین، در پایان هفته چهارم و در نهایت در آخر هفته هشتم جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان لکوسیت­ها در هفته چهارم و هفته هشتم در گروه تمرین مقاومتی با 80% تکرار بیشینه به طور چشمگیری کاهش یافت، این در حالی بود که میزان لکوسیت در گروه تمرینی با 50% یک تکرار بیشینه، افزایش چشمگیری نشان داد. دمیرچی[118] و همکاران (2011) در مطالعه­ ای، تاثیر ورزش فزاینده را روی پاسخ­های ایمنی بررسی کردند. آزمودنی مطالعه آنها را مردان میانسال غیر فعال تشکیل می­دادند که در گروه افراد چاق و گروه افراد وزن طبیعی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در هر دو گروه بعد از فعالیت، میزان لکوسیت­ها به طور معنی­داری افزایش یافت. پنکمن و همکاران (2008) درپژوهش خود نشان دادند که مسابقه قایق رانی 200 متری باعث افزایش غلظت لکوسیت­ها، لنفوسیت­ها و مونوسیت­ها در 7 زن می­ شود (پنکمن، فیلد، سلار، هاربر و بل، 2008). پیک و همکاران (2008) در پژوهش خود نشان دادند که 90 دقیقه دوچرخه سواری در هوای سرد میزان لکوسیت­ها نسبت به قبل از تمرین در 10 مرد تمرین کرده دوچرخه سوار با میانگین سن 27 سال افزایش می­دهد (پیک و همکاران، 2008). رادوم آیزیک و همکاران (2008) نشان دادند که 30 دقیقه قعالیت غیر هوازی با شدتvo2peak 80%روی دوچرخه کارسنج باعث افزایش معنی­دار میزان لکوسیت­ها در 12 مرد با دامنه سنی 19 تا 29 سال می­ شود (رادوم آیزیک، زالدیوار، لیو، گالاستی و کوپر، 2008).
با وجود اینکه مطالعات همگی بر این عقیده هستند که در اثر ورزش و فعالیت بدنی بر میزان لکوسیتوز افزوده می­ شود ولی شدت، مدت، نوع تمرین، سطح آمادگی آزمودنی­ها، پروتکل مورد استفاده، جنسیت، زمان خونگیری در طرح های پژوهشی مورد استفاده در آن مطالعات متفاوت می­باشند. آنچه می­دانیم این است که ورزش موجب افزایش تعداد لکوسیت­های در گردش می­ شود. میزان لکوسیتوز به شدت تمرین بستگی دارد هرچه شدت بیشتر شود به میزان لکوسیتوز افزوده می­ شود. به طور کلی ویژگی لکوسیتوز به شدت، مدت و نوع ورزش بستگی دارد. در ورزش­های کوتاه مدت لکوسیتوز بیشتر به شدت مرتبط است تا به مدت.
مي­توان علت تغييرات در تعداد سلول هاي خوني را تغيير در ترشح هورمون كورتيزول و ملاتونين در طي روز و تغييرات هورموني ناشي از فشار مزمن بيان كرد (کونگ، گراتول، وینستوک، نورتوف و برگ، 2000). در جریان ورزش، لکوسیت­ها به خون فراخوانده می­شوند که نتیجه آن افزایش غلظت نوتروفیل­ها، لنفوسیت­ها و مونوسیت­ها می­باشد. افزایش غلظت آدرنالین و افزایش کمتر نورآدرنالین فاکتور­های اصلی مسئول فراخوانی لنفوسیت­ها در جریان ورزش شدید می­باشند. کاتکولامین­ها به همراه هورمون رشد ممکن است اثرات شدید روی نوتروفیل­ها را میانجی­گری کنند، در حالی که کورتیزول اثر خود را 2 ساعت بعد اعمال می­ کنند (برونسگارد و پدرسن، 2000).
محققين گزارش داده­اند كه ورزش، موجب تغييرات مشخصي در تعداد، توزيع و تکثير گلبول­هاي سفيد در گردش خون مي­شود. تغييراتي که در نحوه توزيع گلبول­هاي سفيد ايجاد مي‌شود، به آزاد شدن هورمون­هايي چون کاتکولامين­ها، کورتيکواستروئيدها و برخي از سايتوکاين­ها نسبت داده مي‌شود. علاوه بر هورمون­ها، افزايش نوتروفيل­ها ممكن است ناشي از توزيع مجدد آنها و وارد شدن سلول­هاي فعال­تر به گردش خون نيز باشد و ممكن است هر دو عامل فوق به طور همزمان وارد عمل شوند. همان طور که گفته شد مشخص شده است که ورزش به طور چشمگیری سطوح در گردش لکوسیت­ها مخصوصاً مونوسیت­ها، نوتروفیل­ها و لنفوسیت­ها را افزایش می­دهد که مقدار و اندازه این افزایش در تعداد در گردش مرتبط با مدت و شدت ورزش می­باشد (پیزا، کوه، مک گریگور و بروکس، 2002؛ پدرسن و استینسبرگ، 2004). با وجود مطالعات بسیاری که توسط پژوهشگران انجام شده است، به دلیل تفاوت­های موجود در طرح پژوهش و سطح آمادگی آزمودنی­ها ارائه ی الگویی روشن از لکوسیتوز ناشی از ورزش دشوار می­باشد.
5-3- نتیجه گیری
با توجه به نتایج مطالعه حاضر می­توان گفت که فعالیت بدنی با شدت متوسط و زیاد می ­تواند بر تغییرات الگوی سایتوکاینی تاثیر بگذارد. به طوری که پروتکل تمرینی مورد استفاده توانسته است سایتوکاین­های التهاب­زا و ضد التهابی را تغییر دهد هر چند که این تغییرات فقط در یک مورد معنی­دار بود. که در این میان میزان تاثیر تمرین شدید بر نسبت IFN-γ/IL-4 بیشتر از تمرین با شدت متوسط بوده است. همان طور که گفته شد، پاسخ­هاي ايمني به دو دسته كلي Th1و Th2 تقسیم می­شوند. انحراف پاسخ ايمني به سمت Th1 باعث تقويت پاسخ ايمني سلولي و انحراف پاسخ ايمني به سمت Th2 باعث تقويت پاسخ ايمني هومورال و نيز واكنش­هاي آلرژيك می­ شود (شهابی و همکاران، 2007). تعادل بین پاسخ­های ایمونولوژیکی Th1 و Th2 برای حفظ حالت طبیعی سیستم ایمنی خیلی مهم می­باشد. مسیر Th1 در درجه اول بر علیه پاتوژن­های درون سلولی مخصوصا ویروس­ها و باکتری­ ها عمل می­ کند، در حالی که عقیده بر این است که مسیر Th2 بر علیه پاتوژن­های خارج سلولی از قبیل انگل عمل می­ کند (کید، 2003). اگر چه فاکتور­های ژنتیکی و ایمونولوژیکی مختلفی در تنظیم تولیدات سایتوکاینی Th1 و Th2 مهم­اند، با این حال به نظر می­رسد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال و سیستم عصبی سمپاتیک، نقش مهمی در این رویکرد بازی می­ کنند ( آدامز و همکاران، 2001؛ لانکستر و همکاران، 2005).
5-4- پيشنهاد­هاي تحقيق
در اين قسمت، با توجه به نتايج اين تحقيق، ابتدا پيشنهاد­هاي كاربردي، سپس پيشنهاد­هايي براي تحقيق در آينده ارائه مي­شود.
5-4-1- پيشنهاد­هاي كاربردي
با توجه به نتایج پژوهش حاضر:

    1. در خلال فعالیت­های با شدت متوسط، جهت تاثیر بیشتر بر الگوی سایتوکاینی، افراد از فعالیت­های با شدت بالا نیز بهره بگیرند.
  1. جهت تقویت ایمنی هومورال افراد فوتبالیست از تمرین با شدت زیاد نیز استفاده شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...