• دقت اطلاعاتی که حسابرس در باره آن گزارش صادر ‌کرده‌است

    • سنجه ای برای توان حسابرس در کاهش اشتباهات و تحریفات جانبدارانه و بهبود کیفیت داده های حسابداری (پیچا۲۰۰۵).

۲-۷-۱-۱) تعریف عملیاتی کیفیت حسابرسی در تحقیقات پیشین

برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی در تحقیقات پیشین تعریفهای عملیاتی گوناگونی استفاده شده است که برخی از تعریفهای عملیاتی به شرح زیر می‌باشد:

  1. اندازه مؤسسه حسابرسی:

دی انجلو از جمله کسانی هستند که در تحقیق خود فرض کرده‌اند مؤسسات بزرگتر دارای کیفیت حسابرسی بالاتری هستند(دی انجلو ۱۹۸۱،۳ ).

  1. مدیریت سود:

برخی تحقیقات برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی انجام شده، میزان مدیریت سود را در صورت‌های مالی صاحبکار اندازه گیری کرده‌اند . با این استدلال که هرچه حسابرسی انجام شده با کیفیت تر باشد مدیریت سود در صورت‌های مالی کمتر صورت می‌گیرد. از جمله می توان به تحقیقات فرانکل و همکاران اشاره نمود (فرانکل وجانسون۲۰۰۲ ،۷۷).

  1. بندهای مرتبط با تداوم فعالیت

در میان برخی تحقیقات انجام شده ‌در مورد کیفیت حسابرسی ، برخی از بندهایی که حسابرس در ارتباط با تداوم فعالیت صاحبکار در گزارش خود منظور ‌کرده‌است و میزان صحت این بندها در پیش‌بینی ورشکستگی صاحبکار، استفاده نموده اند( کراس ول و لافتون۲۰۰۲،۳۳)، (رینولدز و فرانسیس ۲۰۰۰، ۳۰).

  1. نوع گزارش حسابرسی

در برخی از تحقیقات برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی ، گزارشات مقبول بدون بند توضیحی را گزارش بدون کیفیت و سایر گزارشات( مقبول با بند توضیحی ، مشروط ، مردود و عدم اظهار نظر) را گزارشات با کیفیت در نظر گرفته اند. (چن وسو۲۰۰۱، ۲۰)

  1. تعداد بندهای گزارش

ابراهیمی و سیدی در بخشی از تحقیق خود برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی ، و بررسی ارتباط آن با مدیریت سود ، از تعداد بندهای گزارش استفاده نموده اند . ‌به این ترتیب که به گزارشاتی با بندهای شرط کمتر از میانه ۳ عدد صفر و بیشتر از آن یک را نسبت داده‌اند(ابراهیم کردلر و سیدی ۱۳۸۷، ۱۵).

      1. اندازه مؤسسه حسابرسی:

دی آنجلو معتقد است مؤسسات حسابرسی بزر گ تر، خدمات حسابرسی را با کیفیت بالاتری ارائه می‌کنند، زیرا علاقه مندند شهرت بهتری در بازار کار به دست آورند و ازآنجا که تعداد صاحبکارانشان زیاد است، نگران از دست دادن آن ها نیستند. در حالی که مراجع تنظیم قوانین ومقررات حسابداری اذعان دارند کوچکی یا بزرگی مؤسسات حسابرسی تأثیری بر کیفیت کار حسابرسی ندارد، اما بسیاری معتقدند مؤسسات حسابرسی بزرگ حسابرسی خود را با کیفیت بیشتری نسبت به مؤسسات حسابرسی کوچک انجام می‌دهند. حسابرسان با حسن شهرت بالاتر، حسابرسی اثربخشتری را ارائه نموده وهمین امر به افزایش ویژگی‌های کیفی اطلاعات منجر می شود.

کیم و دیگران ( ۲۰۰۳ ) نشان داده‌اند که تفاوت اثربخشی مؤسسات حسابرسی بزرگ با مؤسسات حسابرسی کوچک از تضاد بین انگیزه مدیران شرکت ها و حسابرسان در گزارشگری نشأت می‌گیرد. هنگامی مدیران انگیزه کافی برای افزایش میزان سود از طریق استفاده از رو شهای حسابداری افزاینده سود دارند، حفظ بی طرفی حسابرسان، به بروز تضاد بین مدیران و حسابرسان منجر می شود. آن ها دریافتند مؤسسات حسابرسی بزرگ در پیشگیری از دستکاری سود، اثربخشی بیشتری از مؤسسات کوچک با فرض وجود تضاد بین مدیریت و حسابرسان دارند .

در تحقیقات انجام شده برای بررسی متغیر اندازه مؤسسه حسابرسی، تقریبا تمامی محققان با تقسیم کردن مؤسسات حسابرسی به دو دسته بزرگ و کوچک و در نتیجه نسبت دادن عدد یک و صفر ‌به این متغیر، آن را اندازه گیری کرده‌اند . تنها تفاوت این تحقیقها تفاوت در تعداد مؤسساتی است که به عنوان مرسسه بزرگ در نظر گرفته شده اند( ۴-۶-۸-یا ۱۰ مؤسسه‌ بزرگ). از جمله این تحقیقات میتوان پژوهش‌های انجام شده توسط کراس ول ( کراس ول و لافتون۲۰۰۲،۳۳)، دی انجلو (دی انجلو ۱۹۸۱، ۳)، رینولدز ‌و فرانسیس (رینولدز و فرانسیس ۲۰۰۰، ۳۰) اشاره نمود.

در ایران سازمان حسابرسی به عنوان مؤسسه بزرگ در نظر گرفته شده و سایر مؤسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار به عنوان مؤسسات کوچک در نظر گرفته می‌شوند.

      1. دوره تصدی حسابرس

حامیان تغییر حسابرس بر این باورند که در صورت تغییر اجباری، حسابرسان ‌در موقعیتی قرار می گیرند که خواهند توانست در مقابل فشارها و خواسته های مدیران، مقاومت و قضاوت بیطرفانه تری را اعمال کنند. حضور طولانی مدت حسابرس در کنار صاحبکار، موجب ایجاد تمایلاتی برای حفظ و رعایت نظر مدیریت صاحبکار می شود؛ وضعیتی که استقلال و بیطرفی او را مخدوش می‌کند (واتس۲۰۰۳).

همچنین آن ها تمایل حسابرسان را به حفظ صاحبکار از طریق حمایت از او دلیل دیگری برای تصویب قوانین محدود کننده مطرح می‌کنند؛ چرا که حسابرس در سال‌های اولیه فعالیت برای صاحبکار جدید متحمل هزینه های اولیه ای می‌گردد که به منظور جبران آن ها، به حفظ صاحبکار خود تمایل دارد(دیوید،سو وترامپیتر۲۰۰۰).

در مقابل، مخالفان تغییر اجباری حسابرس عقیده متفاوتی دارند. به اعتقاد آن ها عوامل دیگری وجود دارند که حسابرسان را وادار به حفظ استقلال می‌کنند. به عنوان مثال تلاشی که حسابرسان در جهت حفظ اعتبار و شهرت به کار می گیرند و یا ترس از احتمال طرح دعاوی حقوقی علیه آن ها مکانیزمهایی هستند که مانع از رفتارهای نامناسب حسابرسان می شود. آن ها معتقدند حسابرسان با گذشت زمان شناخت بهتری از فعالیت‌های صاحبکار به دست آورده و تجربه بیشتری کسب می‌کنند و ‌به این ترتیب توانایی شان ‌در مورد مناسب بودن یا نبودن رویه های حسابداری و گزارشگری افزایش می‌یابد. ‌بنابرین‏ رابطه طولانی مدت حسابرس و صاحبکار می‌تواند کیفیت حسابرسی را بهبود بخشد (چن ولین۲۰۰۴).

به اعتقاد آن ها تغییر حسابرس باعث خواهد شد اعتماد سرمایه گذاران به اتکاپذیری صورت‌های مالی کاهش یافته و از این رو اعتبار حسابرسی کاهش یابد. از طرف دیگر هزینه های حسابرسی، چه برای حسابرس و چه برای صاحبکار، افزایش خواهد یافت .

از مباحث فوق میتوان چنین استنباط نمود که در صورتی که دو شرکت یکسان از هر نظر ، مورد رسیدگی یک مؤسسه قرار گیرد ولی مدت زمان رسیدگی و سال‌های مورد رسیدگی هر دو شرکت یکسان نباشد و مدت زمان رسیدگی یکی از آنان طولانی تر از دیگری باشد به دو دلیل زیر لزوماًً کیفیت گزارش حسابرسی یکسانی را به دنبال ندارد:

۱) شناخت بیشتر از سیستم کنترل های داخلی و صنعت صاحبکار در سنوات طولانی، توانایی حسابرسی را در کشف تحریفات با اهمیت افزایش می‌دهد

۲)به دلیل افزایش ارتباطات طولانی در سنوات مختلف میزان استقلال حسابرس کاهش یافته و ممکن است از انحرافات چشم پوشی شود.

شایان ذکر است که بحث محدود کردن دوره تصدی حسابرس شامل دو مقوله مجزا می‌باشد. یکی تغییر در سطح کادر حسابرسی به خصوص در رده شرکا و مدیران و دیگری تغییر در سطح مؤسسه‌ حسابرسی است کشورهایی نظیر آمریکا وانگلیس تنها به چرخش شرکای حسابرسی اکتفا کرده‌اند و کشورهایی نظیر برزیل، کره، هند و سنگاپور شرکت‌ها را ملزم به تغییر مؤسسات حسابرسی بعد از طی یک دوره مشخص نموده اند.

در این بین، کشورهایی نظیر اتریش، اسپانیا و کانادا نیز بعد از شکست در اجرای قانون تغییر اجباری مؤسسات حسابرسی، آن را بعد از مدتی کنار گذاشتند(لی۲۰۰۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...