– ۱۹۳۰-۱۹۰۰: دوره صنعتی، استانداردسازی، تولید انبوه و تضمین کیفیت، مدیریت علمی، کارگران ساده، بازرسی۱۰۰%؛
– ۱۹۵۰-۱۹۳۰: دوره کنترل کیفی، کنترل فرایند آماری، ارزیابی تأمین­کنندگان؛
– ۱۹۷۰-۱۹۵۰: دوره مدیریت کیفیت فراگیر (جامع)، نظریات دمینگ، سیستم­های رهبری، سیستم فکری[۱۲]، تمرکز بر مشتری، مشارکت و اختیارات کارکنان؛
– ۱۹۹۰-۱۹۷۰: دوره جوایز استاندارد کیفیت شامل: ایزو ISO9000جایزه بالدریج[۱۳]، مدل بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت[۱۴] تعالی سازمانی (EFQM)؛
– از۱۹۹۰ تاکنون: دوره ابتکار[۱۵]، شامل: تولید چابک[۱۶]، فرایند بازمهندسی تجارت[۱۷]، شش سیگما؛ (Knowles & Ventus, 2011, 13).
اگر بخواهیم نقش هر یک از صاحب­نظران مدیریت کیفیت را در بوجود آوردن این روش در طول تاریخ بررسی نماییم، شایسته است اذعان کنیم که دانشمندان متعددی در تدوین و اجرای مدیریت کیفیت، به­عنوان روشی در مدیریت نقش داشته اند که به­ طور خلاصه می­توان به موارد زیر اشاره کرد:
– سال ۱۹۲۴: دکتر « والتر شوهارت[۱۸]» از شرکت تلفن بل امریکا،. مطالعه کنترل کیفیت آماری[۱۹](SQC) را آغاز نمود و مجموعه مقالاتی مربوط به کاربرد آمار در کنترل کیفیت[۲۰] محصولات تولیدی، منتشر کرد.
– سال ۱۹۳۱: دکتر شوهارت کتـابی به­عنوان « کنترل اقتصادی کیفیت محصولات تولیدات صنعتی » منتشر کرد. در این کتاب کنترل کیفیت آماری[۲۱] (SQC) مطرح شد (رمضانیان و اسماعیل­پور، ۱۳۹۱). او برای اولین­بار روش­های آماری را برای مطابقت محصول با ویژگی­های خاص مطرح کرد. فلسفه کیفیت شوهارت نظیر فلسفه رادفورد است. فلسفه جی. ام. جـوران[۲۲]، کیفیت را سازگاری برای استفاده تعریف می­ کند. کیفیت سه­گانه شامل: برنامه­ ریزی، کنترل و بهبود، جهت کلی برای تضمین کیفیت در سازمان­ها را فراهم می­ کنند (Evans & Lindsay, 2002, 143).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– سل ۱۹۳۵: ای. اس. پیرسون[۲۳] آماردان انگلیسی، کتاب خود را تحت عنوان « کاربرد روش­های آماری در استاندارد نمودن فعالیت­های صنعتی و کنترل کیفیت » منتشر نمود.
– سال ۱۹۳۷: حدود ۱۰ شرکت آمریکایی، کنترل کیفیت آماری را اجرا کردند.
– سال ۱۹۴۶: سازمان غیرانتفاعی « اتحادیه مهندسان و دانشمندان ژاپن » [۲۴](JUSE) تأسیس شد. تقریباً در همین زمان اتحادیه استانداردهای ژاپن، در زمینه کنترل کیفیت آماری سمینارهایی را برپا نمود.
– سال ۱۹۴۶: « جامعه کنترل کیفیت آمریکا » تشکیل شد.
– سال ۱۹۴۹: علاقه­مندان انجمن­های دانشگاهی، صنعتی و دولتی در JUSE تشکیل جلسه داده و گروهی را به نام « گروه تحقیق درباره کنترل کیفیت »[۲۵]، با هدف اجرای تحقیق درباره کنترل کیفیت و آموزش و ارتقای آن در ژاپن، ایجاد کردند. آنها داوطلبانی مستقل از دولت بودند که به ارتقای کنترل کیفیت و بهبود صادرات ژاپن می­ اندیشیدند.
– سال۱۹۵۰: اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپن، اولین نشریه خود را تحت عنوان « کنترل کیفیت آماری » منتشر نمود.
– سال۱۹۵۰: استاندارد صنعتی ژاپن[۲۶](JIS) تنها به محصولات شرکت­های تعلق می­یافت که در آن شرکت، کنترل کیفیت آماری اجرا می­شد.
– سال۱۹۵۰: اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپن، از ادوارد دمینگ[۲۷] آمریکایی برای ارائه سمینار و سخنرانی دعوت کرد. نظرات دکتر دمینگ در آن زمان در آمریکا اقبالی نداشت و حتی در برخی مواقع مورد بی­اعتنایی و تمسخر واقع شده بود، در دهه ۱۹۵۰، وی چندین بار از ژاپن دیدن کرد و در سمینارها و سخنرانی­های مختلفی، افکار خود را برای ژاپنی­ها تشریح کرد.
– سال ۱۹۵۱: اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپن جایزه دمینگ[۲۸] را با هدف افزایش سطح کیفیت صنعت ژاپن ابداع نمودند. سازمان­هایی که بتوانند سطح کیفیت فرآورده ­ها و نحوه اداره سازمان خود را با ملاک­های تعیین­شده در این جایزه تطبیق دهند داوطلب شده؛ در صورت موفقیت در سنجش­های مربوط برنده جایزه می­شوند.
– سال ۱۹۵۱: فیگن­بام[۲۹] کتابی تحت عنوان « کنترل کیفیت جامع »[۳۰] منتشر کرد. در این کتاب به جای کنترل کیفیت آماری، از کنترل کیفیت جامع سخن به میان آمده بود.
– سال ۱۹۵۴: اتحادیه مهندسان و دانشمندان ژاپن، از دکتر جوران[۳۱] آمریکایی برای سخنرانی در سمینار مدیریت کنترل کیفیت دعوت کرد. کنترل کیفیت به­عنوان ابزاری برای مدیریت مطرح شد و زمینه تغییر کنترل کیفیت آماری، به کنترل کیفیت فراگیر فراهم شد (رمضانیان و اسماعیل­پور، ۱۳۹۱). اهمیت دادن به مشتری و اثربخشی مدیریت ارشد سازمان، دو محور اساسی دیدگاه­ های جوران است (میکاییلی، ۱۳۸۶، .۱۲۶).
– سال ۱۹۵۶: رادیوی موج کوتاه ژاپن، بخشی از برنامه ­های خود را به کنترل کیفیت اختصاص داد.
– سال ۱۹۶۲: نشریه کنترل کیفیت برای سر کارگران از سوی اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپن انتشار یافت و اولین دایره کنترل کیفیت[۳۲] شروع به­کار نمود (رمضانیان و اسماعیل­پور، ۱۳۹۱).
کائورو ایشیکاوا[۳۳]، کیفیت ژاپنی (حلقه کیفیت کارکنان) را بوجود آورد. او به­ طور عملی طرف­دار رویکرد کنترل کیفیت در گستره (تمام) سازمان بود. ایشیکاوا حلقه­های کیفیت کارکنان را به­عنوان ابزاری برای حل بهبود کیفیت استفاده کرد (Evans & Lindsay, 2002, 144).
– اواخر دهه ۱۹۷۰: آمریکایی­ها و اروپایی­ها که متوجه پیشی­گرفتن ژاپنی­ها در تسخیر بازارهای جهانی شدند، به فکر استفاده از نگرش مدیریت کیفیت جامع[۳۴] در نگرش­های خود گردیدند.
– سال ۱۹۸۷: آمریکا در مقابل جایزه دمینگ، جایزه­ای را به نام ملگوم بالدریج[۳۵] در سال­های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۷ ایجاد و رییس جمهور آمریکا آن را امضا کرد. این جایزه برای معرفی شرکت­هایی که به بالابردن سطح کیفیت خود و اجرای TQM دست یافته­اند، طراحی شده است (رمضانیان و اسماعیل­پور، ۱۳۹۱).
مفهوم کیفیت
مفهوم کیفیت از گذشته تاکنون مورد توجه نظریه­پردازان اقتصادی و صنعتی بوده است. دیدگاه­ های مختلفی درباب کیفیت مطرح شده است. نگرش به کیفیت از رویکردهای مختلف متفاوت از هم می­باشند. فیلیپ کرازبی در سال ۱۹۷۹، ابتدا پنج اصل زیر را که مبتنی بر فلسفه­اش از مدیریت کیفیت است، ارائه کرد:
– تعریف کیفیت بر مبنای همسازی با نیازها؛
– مشکلی به نام کیفیت وجود ندارد؛
– هر کاری که از ابتدا درست انجام شود، هزینه کمتری دارد؛
– تنها معیار اندازه ­گیری عملکرد، هزینه کیفیت است؛
– تنها استاندارد قابل قبول، کار بدون عیب است (دامر، ۱۹۹۷، ۱۴۰).
ادوارددمینگ کیفیت را مسئولیت مدیریت ارشد می­داند و اعتقاد دارد که مدیران ارشد و مسئولان سازمان­های تولیدی و خدماتی باید مباحث کیفیت را آموزش ببینند، تا بتوانند در جهت تغییر روش تولید و یا ارائه خدمات، تصمیمات راهبردی و مهم اتخاذ کنند. از دید دمینگ بهبود کیفیت باید یک فعالیت مستمر قلمداد شود و چیزی نیست که بتوان به­ طور مقطعی به آن توجه کرد (Knowles and Ventus, 2011, 10). به­نقل از جوران و کادفو[۳۶] کیفیت را سازگاری (هم­نوایی) با هدف می­دانند (کروزبی، ۱۹۷۹). کیفیت را همنوایی با نیازها می­داند. گوتسچ و داویس[۳۷] کیفیت را یک حالت پویا، با مشارکت کارکنان، در تولید محصول یا خدمت کمک به ایجاد ارزش متعالی بیش از انتظار در مواجه با فرایند محیط می­دانند (فیگن­بام، ۱۹۶۱). کیفیت را ترکیبی از مشخصات محصول یا خدمت از بازاریابی، مهندسی، ساخت و نگهداری و تعمیر هر یک از تولید یا خدمت که مورد انتظار مشتری است بیان می­ کند Knowles and Ventus, 2011, 10)). برخی معتقدند به­ طور کلی کیفیت دو جنبه دارد؛ کیفیت طراحی و کیفیت انطباق (مونتگومری، ۱۳۸۶، .۲). همان­طور گفته شده تعاریف کیفیت متعدد هستند. در جدول (۱-۲) خلاصه­ای از تعاریف از دیدگاه­ های مختلف آورده شده است.
جدول ۱-۲: خلاصه­ای از تعاریف و تئوری­های صاحب­نظران کیفیت

دمینگ
جوران
فیگن­بام
کرازبی
ایشیکاوا
تعریف کیفیت

مثلث کیفیت

تطبیق برای استفاده

آنچه مشتری
می­گوید کیفیت است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...