در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۵۴۴۹ /۰ به ۳۷۳۷ /۰ افزایش‌یافته و از رتبه ۲۷ به ۲۵ در بین استان­ها صعود کرده است.
فقر مسکن از ۰۹۴۶۱ /۰ به ۰۵۳۳۹/۰ کاهش‌یافته و در رتبه ۳۰ در بین استان­ها ثابت باقی‌مانده است. فقر درآمدی ۷۲۹۳۴/۰ به ۷۲۷۸۶/۰ کاهش و از رتبه ۱۳ به ۱۹ در بین استان­ها تنزل یافته است. فقر چندبعدی از ۳۹۲۸۱/۰ به ۳۸۴۹۸/۰ کاهش‌یافته و از رتبه ۳۰ به ۲۹ در بین استان­ها صعود کرده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می­ شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان گیلان:
این استان در سال ۸۸، با ۳۷۹۴۹/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۲ فقر در بین استان­ها است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۳۸۲۹۱/۰ فقر مسکن، رتبه ۱۴ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۷۱۲۸۲/۰ فقر درآمدی، رتبه ۱۹ فقر در بین استان­ها را داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۹۱۷۴/۰ فقر، رتبه ۱۷ فقر چندبعدی در بین استان­ها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۷۴۰۶/۰ و دارای رتبه ۲۴ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۲۷۷۵۳/۰ فقر، دارای رتبه ۱۷ فقر مسکن است و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است؛ اما ازلحاظ درآمدی با ۷۱۷۹۵/۰ فقر در جایگاه ۲۱، در بین استان­ها قرار دارد و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۵۶۵۱/۰ فقر، دارای رتبه ۲۶ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۷۹۴۹ /۰ به ۳۷۴۰۶ /۰ کاهش‌یافته و از رتبه ۲۲ به ۲۴ در بین استان­ها تنزل یافته است.
فقر مسکن از ۳۸۲۹۱ /۰ به ۲۷۷۵۳/۰ کاهش‌یافته و از رتبه ۱۴ به ۱۷ در بین استان­ها تنزل یافته است. فقر درآمدی ۷۱۲۸۲/۰ به ۷۱۷۹۵/۰ افزایش و از رتبه ۱۹ به ۲۱ در بین استان­ها تنزل یافته است. فقر چندبعدی از ۴۹۱۷۴/۰ به ۴۵۶۵۱/۰ کاهش‌یافته و از رتبه ۱۷ به ۲۶ در بین استان­ها تنزل یافته است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می­ شود که در سال ۸۸ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، مسکن و آموزش است و در سال ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان سمنان:
این استان در سال ۸۸، با ۳۹۶۶۳/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۰ فقر در بین استان­ها است و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۱۶۵۸۷/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۹ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۷۱۳۹۴/۰ فقر درآمدی، رتبه ۱۸ فقر در بین استان­ها را داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۲۵۴۸/۰ فقر، رتبه ۲۷ فقر چندبعدی در بین استان­ها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۴۴۴۹/۰ و دارای رتبه ۱۰ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۱۸۹۸/۰ فقر، دارای رتبه ۲۵ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما ازلحاظ درآمدی با ۷۹۵۹۲/۰ فقر در جایگاه ۷، در بین استان­ها قرار دارد و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۷۶۸۷/۰ فقر، دارای رتبه ۱۶ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۹۶۶۳ /۰ به ۴۴۴۹ /۰ افزایش‌یافته و از رتبه ۲۰ به ۱۰ در بین استان­ها صعود کرده است.
فقر مسکن از ۱۶۵۸۷ /۰ به ۱۸۹۸/۰ افزایش‌یافته و از رتبه ۲۹ به ۲۵ در بین استان­ها صعود کرده است. فقر درآمدی از ۷۱۳۹۴/۰ به ۷۹۵۹۲/۰ افزایش و از رتبه ۱۸ به ۷ در بین استان­ها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۲۵۴۸/۰ به ۴۷۶۸۷/۰ افزایش‌یافته و از رتبه ۲۷ به ۱۶ در بین استان­ها صعود کرده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می­ شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان مازندران
این استان در سال ۸۸، با ۳۱۳۵۳/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۸ فقر در بین استان­ها است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۱۹۹۶۷/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۷ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۹۶۳۷/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۲ فقر در بین استان­ها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۰۳۱۹/۰ فقر، رتبه ۲۹ فقر چندبعدی در بین استان­ها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۳۵۴۷/۰ و دارای رتبه ۲۸ فقر در این بعد در بین استان­ها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۱۵۴۰۹/۰ فقر، دارای رتبه ۲۸ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما ازلحاظ درآمدی با ۶۳۵۶۳/۰ فقر در جایگاه ۳۰، در بین استان­ها قرار دارد و و با دارا بودن این رتبه عنوان “استان دارنده کمترین فقر درآمدی” را نیز به خود اختصاص داده است و غنی ترین استان در بعد درآمدی نیز به شمار می ­آید. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۳۷۵۰۷/۰ فقر، دارای رتبه ۳۰ فقر چند بعدی در سال ۹۰ است و با دارا بودن این رتبه عنوان “استان دارنده کمترین فقر چند بعدی” را نیز به خود اختصاص داده است و غنی ترین استان در فقر چند بعدی نیز به شمار می ­آید و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استان­ها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۱۳۵۳ /۰ به ۳۳۵۴۷ /۰ افزایش یافته و در رتبه ۲۸ در بین استان­ها ثابت باقی مانده است.
فقر مسکن از ۱۹۹۶۷ /۰ به ۱۵۴۰۹/۰ کاهش یافته و از رتبه ۲۷ به ۲۸ در بین استان­ها تنزل یافته است. فقر درآمدی از ۶۹۶۳۷/۰ به ۶۳۵۶۳/۰ کاهش و از رتبه ۲۲ به ۳۰ در بین استان­ها تنزل یافته است. فقر چند بعدی از ۴۰۳۱۹/۰ به ۳۷۵۰۷/۰ کاهش یافته و از رتبه ۲۹ به ۳۰ در بین استان­ها تنزل یافته است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می­ شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
برآوردهای انجام شده در جداول زیر نشان می­دهد بیش ترین درصد فقر از لحاظ درآمدی در هر دو سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ مربوط به مناطق روستایی استان بوشهر است و کمترین فقر درآمدی در سال ۱۳۸۸ مربوط به استان سیستان و بلوچستان و در سال ۱۳۹۰ مربوط به استان مازندران است. همچنین فقیرترین مناطق ازنظر آموزش در سال ۱۳۸۸ مربوط به استان خراسان جنوبی و در سال ۱۳۹۰ مربوط به استان سیستان و بلوچستان است و کمترین فقر آموزشی در سال ۱۳۸۸ مربوط به استان بوشهر و در سال ۱۳۹۰ مربوط به استان تهران است.
ازلحاظ فقر مسکن نیز در هر دو سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ استان سیستان و بلوچستان بیش‌ترین فقر مسکن را دارا است و کمترین فقر مسکن نیز مربوط به استان یزد است. اندازه‌گیری فقر چندبعدی در مناطق روستایی استان­های ایران نشان می­دهد که فقیرترین منطقه‌ی روستایی ایران در هر دو سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ مربوط به استان سیستان و بلوچستان و کمترین فقر چندبعدی در سال ۱۳۸۸ مربوط به استان یزد و در سال ۱۳۹۰ مربوط به استان مازندران است.
همان‌طور که از نتایج این پژوهش برمی­آید، فقر چندبعدی، رتبه‌بندی مناطق روستایی استان­های ایران را از جهت فقر تک‌بعدی تغییر داده است، آن‌گونه که به‌طور مثال استان بوشهر که در سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ فقیرترین منطقه ازلحاظ درآمدی بود ازلحاظ فقر چندبعدی فقیرترین به‌حساب نمی­آید.
۴-۴٫ خلاصه فصل
در این فصل به برآورد فقر تک‌بعدی و سپس با بهره گرفتن از نتایج بدست آمده به برآورد فقر چندبعدی برای تمامی استان­های ایران در دو بخش شهری و روستایی پرداختیم. متغیرهای مورداستفاده جهت اندازه ­گیری فقر چندبعدی در این بخش شامل: درآمد، آموزش و مسکن بوده است. برآوردهای انجام‌شده در جداول زیر نشان می‌دهد که استان سیستان و بلوچستان دارای بیشترین فقر چندبعدی و استان مازندران دارای کمترین فقر چندبعدی در هر دو سال موردبررسی برای مناطق شهری است؛ همچنین استان سیستان و بلوچستان دارای بیشترین فقر چندبعدی در هر دو سال موردبررسی و استان­های یزد و مازندران دارای کمترین فقر چندبعدی به ترتیب برای سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ برای مناطق روستایی هستند.
فصل پنجم
جمع‌بندی و تحلیل نتایج
۵-۱٫ مقدمه
هدف از این پژوهش اندازه‌گیری فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی استان­های ایران می­باشد. داده ­های مورداستفاده در این پژوهش، آمارهای خام درآمد – هزینه‌ی خانوارهای شهری و روستایی استان­های ایران در سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ است که مرکز آمار ایران به روش پیمایشی جمع‌ آوری کرده است. خانوار به‌عنوان واحد اصلی جامعه، یکی از مناسب‌ترین واحد­های مشاهداتی برای مطالعات وضع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه محسوب می­ شود. ازآنجایی‌که نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای کشور، نشانگر میزان توزیع هزینه­ها و درآمدها و برخورداری خانوارها از امکانات در سطح ملی و منطقه‌ای می­باشد، بنابراین کاربرد زیادی در سنجش و ارزیابی تصمیم‌گیری‌ها و سیاست­های گذشته و برنامه‌ریزی سیاست‌گذاری‌های آتی اقتصادی و اجتماعی کشور دارد. در این پژوهش برای اندازه‌گیری شاخص­ های فقر از خط فقر نسبی برای تخمین استفاده‌شده است. به این صورت که، ابتدا فقر، بر اساس ویژگی­های مسکن، درآمد و آموزش سنجیده و در مرحله بعد، به بررسی فقر چندبعدی پرداخته می­ شود. برای محاسبه فقر مسکن، فقر آموزشی و فقر درآمدی ابتدا خط فقر مربوط به هر ویژگی محاسبه شد. پس از بدست آوردن خط فقر مربوط به هر یک از ویژگی­های درآمد، آموزش و مسکن، درصد افراد زیرخط فقر مربوط به هر ویژگی را محاسبه شد و سپس با بهره گرفتن از رویکرد نظریه اطلاعات که در سال ۲۰۰۶ توسط معصومی ارائه‌شده است بر اساس یک میانگین وزنی، به برآورد فقر چندبعدی پرداختیم.
امیدواریم نتایج این پژوهش تصویر واضح‌تری از وضعیت فقر مناطق شهری و روستایی استان­های ایران و همچنین تفاوت ابعاد مختلف فقر ارائه نموده باشد و بتواند نقش مفیدی در تصمیم‌گیری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های دهیار­ها، شهردارها و استانداران محترم ایفا کند.
۵-۲٫ نتایج
در این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش­های زیر بوده­ایم:
فقر چندبعدی در مناطق شهری استان­های ایران چقدر است؟
فقر چندبعدی در مناطق روستایی استان­های ایران چقدر است؟
ازنظر فقر چندبعدی، فقیرترین منطقه شهری ایران مربوط به کدام استان است؟
ازنظر فقر چندبعدی، فقیرترین منطقه روستایی ایران مربوط به کدام استان است؟
رتبه‌بندی مناطق شهری استان­های ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی یکسان است؟
رتبه‌بندی مناطق روستایی استان­های ایران ازلحاظ فقر درآمدی و فقر چندبعدی یکسان است؟
در پاسخ به سؤالات فوق نتایج ذیل بدست آمده است:
میزان فقر­چندبعدی در مناطق شهری و روستایی ایران، به‌طور خلاصه، در جداول ۴،۳،۲،۱ آمده است.
فقیرترین منطقه شهری و روستایی ایران، در سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ ازلحاظ فقر چندبعدی استان سیستان و بلوچستان است.
با مقایسه نرخ فقر چندبعدی و نرخ فقر درآمدی که رویکرد رایج جهت اندازه‌گیری فقر در ایران است، می­توان ملاحظه کرد که رتبه‌بندی مناطق شهری و روستایی ایران بر اساس فقر درآمدی و فقر چندبعدی با یکدیگر تفاوت دارند.
خلاصه نتایج بدست آمده این پژوهش به شرح زیر است که در ابتدا به ذکر نتایج فقر مناطق شهری و سپس نتایج فقر مناطق روستایی استان­های ایران می­پردازیم؛ و در آخر، به بیان پیشنهادات، به ترتیب برای مناطق شهری و روستایی ایران می­پردازیم.
۵-۲-۱٫ نتایج فقر شهری
بر اساس یافته­های پژوهش، مشاهده می­ شود که فقر چندبعدی رتبه‌بندی مناطق شهری استان­های ایران را از جهت فقر تک‌بعدی تغییر داده است. این ویژگی بر این نکته تأکید می­ کند که سنجش و اندازه‌گیری فقر بر اساس ابعاد مختلف زندگی بسیار ضروری است زیرا سیاست­های دولت در صورتی می­توانند موفقیت‌آمیز باشند که منجر به افزایش رفاه افراد نه‌تنها از بعد درآمد، بلکه در همۀ ابعاد گردند. بر اساس یافته­های پژوهش، آنچه مشخص است ممکن است فردی ازلحاظ درآمدی در سطح خوبی باشد اما از فقر آموزشی یا فقر مسکن رنج ببرد یا بالعکس؛ بنابراین لزوم برنامه‌ریزی صحیح برای کاهش فقر، نه‌تنها بر اساس فقر تک‌بعدی بلکه بر اساس فقر چندبعدی مشخص می­گردد؛ اما آنچه بیش‌تر از همه در برآوردهای انجام‌شده به چشم می­خورد این است که؛ فقیرترین منطقه شهری ایران در سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ ازلحاظ فقر چندبعدی استان سیستان و بلوچستان است بنابراین توجه بیش‌ازپیش مسئولان برای کاهش فقر در این استان، به‌ خصوص در بعد مسکن را می­طلبد.
بر اساس یافته­های این پژوهش، در بین سه بعد مذکور (درآمد، آموزش، مسکن)، بالاترین میزان فقر در تمامی مناطق شهری استان­های ایران، مربوط به فقر درآمدی است و بیانگر درصد بالای افراد زیرخط فقر درآمدی است که وضعیت نامطلوب اقتصادی کشورمان را یادآور می­ شود.
بالاترین میزان فقر در استان­های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان، تهران، کرمان، قزوین و گیلان در سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ به ترتیب مربوط به بعد درآمد، مسکن و آموزش است.
بالاترین میزان فقر در استان­های خوزستان، بوشهر و اردبیل در سال ۱۳۸۸ به ترتیب مربوط به بعد درآمد، مسکن و آموزش است.
بالاترین میزان فقر در استان­های زنجان، لرستان، ایلام، خراسان شمالی، کرمانشاه، آذربایجان غربی، گلستان، آذربایجان شرقی، چهارمحال بختیاری، همدان، فارس، کهکیلویه و بویراحمد، اصفهان، خراسان رضوی، مرکزی، خراسان جنوبی، یزد، سمنان و مازندران در سال­های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ به ترتیب مربوط به بعد درآمد، آموزش و مسکن است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...