ب- مهارت‌های اجتماعی در بافت بین فردی برای نیل به تقویت‌های غیر اجتماعی به کار می‌روند:

مهارت‌های اجتماعی در مواردی فرد را در جهت رسیدن به هدف مطلوبی که در اصل بین فردی نیست، یاری می‌دهند. مثلاً مهارت‌های مصاحبه شغلی که در یک بافت اجتماعی وجود دارد (تعامل بین متقاضی و مصاحبه گر) ولی تقویت کننده‌ای که اکثرا متقاضی‌ها در پی آن هستند، استخدام است و نه ایجاد یک رابطه. لذا مهارت‌های مصاحبه شغلی، نشان‌دهنده ترکیبی از رفتارهای اجتماعی است که فرد را به سوی یک تقویت‌کننده غیر اجتماعی ولی مهم سوق می‌دهد.

ج- مهارت‌های اجتماعی که مانع از دست دادن تقویت‌های جاری می‌شوند:

برخلاف مهارت‌هایی که اصولاً ارزش تقویتی یک فرد را افزایش داده و واکنش گرایشی سایرین را تسهیل می‌کند و نیز مهارت‌هایی که باعث دست یافتن فرد به اهداف مطلوب غیر اجتماعی می‌شوند. توانش‌های متعددی برای مقابله با رفتارهای نامعقول دیگران لازم است که به جرات امتناع چنین هدفی را تامین می‌کند. در اینجا جرات امتناع به آن توانش‌هایی اطلاق می‌شود که یک نفر برای جلوگیری یا مانع شدن دیگران لازم دارد (عناصری کافکی، ۱۳۷۳).

۲-۵-۷ فرایند‌های عاطفی و شناختی در مهارت اجتماعی

چنین به نظر می‌رسد که فرایندهای واسطه‌ای تفکر که میان بروز رویدادهای محیط و واکنش فرد، رفتار را هدایت می‌کند و افکار مربوط به برخوردهای اجتماعی تا حد زیادی از طریق نحوه درک موقعیت اجتماعی شکل می‌گیرد. از سوی دیگر عواطفی که به علت رویدادهای برونی یا درونی تحریک می‌شوند نیز بر واکنش اجتماعی اثر می‌گذارند. تئوری‌های مختلفی در زمینه ماهیت ارتباط میان عواطف و فرایندهای شناختی وجود دارد، ولی پیوستگی این دو فرایند به یکدیگر کاملاً شناخته شده است (لویز[۴۵] و مایکلسون، ۱۹۸۳، به نقل از سهرابیان، ۱۳۷۹).

۲-۵-۷-۱ مهارت‌های اجتماعی مربوط به عواطف

توانایی شناخت و شرکت در تجربه های عاطفی دیگران بر پایه درک شخص از عواطف خود استوار است. کودک در جریان رشد با نحوه شناخت و نامگذاری احساسات خود و دیگران و راه های مطلوب بیان عواطف آشنا می‌شود به تشخیص تفاوت پاسخ‌های عاطفی در موقعیت‌های مشابه و درک فرایندهای فکری در ایجاد حالات احساسی خود نایل می‌شود و روش‌های مناسب و قابل قبول ابراز احساسات خود را در شرایط مختلف می‌آموزد. شناخت و تشخیص عواطف، درک دیدگاه دیگران، توانایی تجربه کردن و آگاه شدن از عواطف. . . خود و بروز پاسخ‌های سازنده در برابر رفتار عاطفی بر انگیخته از عوامل مهم رفتار عاطفی هستند (فش باخ، فاور، بالارد و کمپل[۴۶]، ۱۹۸۳، به نقل از سهرابیان، ۱۳۷۹).

برخی از تظاهرات رفتاری نامطلوب مانند بروز خشم، که از حالات عاطفی ناشی می‌شوند. ضرورت آموزش مهارت‌های اجتماعی را به شکل رفتارهای جانشین ایجاب می‌کند. به همین نحو ترس، اضطراب و شرم ناشی از آن می‌تواند با آموزش و اعمال رفتارهای اجتماعی تداخل داشته باشد. آموزش مهارت‌های اجتماعی مربوط به عواطف را می‌توان دارای چند جنبه به هم مرتبط دانست. این آموزش در پایین‌ترین مقطع با شناخت و تعیین هویت عواطف دیگران آغاز می‌شود و هدف غایی آن یادگیری راه های مناسب و قابل قبول نحوه ابراز هر نوع احساسات در هر موقعیت است.

۲-۵-۷-۲ مهارت‌های مربوط به شناخت اجتماعی

اینکه کودک درباره جهان پیرامون خود، آدمهایی که می‌بیند، ارتباط بین مردم و گروه هایی که در آن شرکت می‌کند چه استنباطی دارد و این استنباطها در کدام یک از تغییرات رشدی دخیل است، سوالاتی است که در حوزه شناختی مطرح می‌شود. مطالعه شناخت اجتماعی در سال‌های اخیر توجه بسیاری از روانشاسان را به خود جلب ‌کرده‌است، زیرا آنان تشخیص داده‌اند که واکنش‌های عاطفی و اجتماعی تا حدودی بستگی ‌به این دارد که فرد چگونه می‌اندیشد، شناخت اجتماعی به ادراک تفکر و استدلال درباره انسان‌ها در روابط انسانی اطلاق می‌شود. بررسی‌های مربوط به رشد اجتماعی – شناختی بر دانش و فهم افراد درباره جهان اجتماعی، مردم، خود در روابط اجتماعی تأکید می‌کند. با این حال هدف شناخت اجتماعی این نیست که انواع محیط‌های اجتماعی که رفتارهای گوناگون را به وجود می‌آورند بررسی کند، بلکه هدف افزایش تراکم اطلاعات به دست آمده درباره فرآیندهای شناختی نهفته در رفتار اجتماعی است و ‌به این وسیله نتیجه‌گیری درباره انجام این فرایندها واقعی‌تر است (آشمن[۴۷]، ۱۹۹۷).

منظور از عوامل شناختی، مهارت‌های مربوط به حل مسئله و قدرت استنباط است آنچه که به حل مسئله مربوط است، مستلزم برخورد با مسئله، تشخیص مسئله، توجه به راه حل‌های متفاوت و انتخاب یکی از راه حل‌ها و ارزیابی نتیجه کار است. هر چه آدمی بهتر بتواند ‌به این مقتضیات پاسخ مطلوب بدهد قدرت سازگاری و سلامت اجتماعی او بهتر خواهد بود. اما آنچه به قدرت استنباط اجتماعی مربوط است به حوزه های دریافت شخصی و چگونگی رشد فرد در حوزه بستگی دارد.

۲-۵-۸ پیامد‌های مهارت‌های اجتماعی

جانسون و جانسون[۴۸] (۱۹۹۱) پیامد ماهر بودن از نظر اجتماعی را بیان کرده‌اند.

اولین پیامد مطلوب مهارت‌های اجتماعی، بهبود بخشیدن «رشد شخصی و هویت» می‌باشد، زیرا رشد بیشتر افراد در فراسوی ارتباطات با دیگران ایجاد می‌شود. در واقع فهم فرد، پیامد تعامل بیشتر با دیگران می‌باشد ‌افرادی که مهارت‌های بین فردی کمی دارند، دارای ارتباطات آشفته‌ای با دیگران هستند و تمایل دارند به اینکه نظرات نادرست و ناقصی راجع به خود داشته باشند.

مهارت‌های اجتماعی همچنین درصدد تأکید بر توانایی کارایی بهره‌وری، موفقیت شغلی و مهارت‌های اصلی مورد نیاز در دنیای واقعی کار هستند. مهمترین مهارت بخصوص سودمندترین آن ها واداشتن دیگران به همکاری کردن، راهنمایی دیگران، مقابله با موقعیت‌های پیچیده و کمک به حل مشکلات کاری افراد است. «کیفیت زندگی خوب» یکی دیگر از اجزاء لازم و پیامد مثبت مهارت‌های اجتماعی است، زیرا هر فردی به روابط خوب، نزدیک و صمیمی نیازمند است «سلامتی جسمانی» نیز از طریق روابط مثبت و حمایتی تأمین می‌شود. جانسون و جانسون روابط با کیفیت عالی، با زندگی طولانی‌تر و بهبود یک سری از بیماری‌ها و آسیب‌ها ارتباط دارند واز طریق روابط مثبت و حمایتی با دیگران تأمین شده و افزایش می‌یابد. ناتوانی در برقراری ارتباطات مثبت با دیگران اغلب اوقات منجر به اضطراب، افسردگی، ناکامی بیگانگی و تنهایی می‌شود. این مطلب به اثبات رسیده است که توانایی برای ایجاد روابط مثبت با دیگران، آشفتگی روانی را کاهش داده، منجر به افزایش خود مختاری شده و عزت نفس افزایش می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...