۲-۱-۲- روش تدریس به عنوان یکی از عناصر برنامه درسی

یکی از راه های مؤثر و انکارناپذیر ارتقای کیفیت آموزش، برنامه ریزی درسی است که چنانچه به طور صحیح و متناسب با نیازهای جامعه و دانشجویان انجام نشود، نیازهای یادگیری برآورده نخواهد شد. برنامه ریزی درسی فرایندی است برای تعیین هدف های مناسب و تشخیص مسائل، نیازها، امکانات و محدودیت هایی که برای رسیدن به اهداف موجود است. طرح درس، توصیف کتبی این فرایند است که در آن نشان داده می شود چه چیزی، با چه روشی، در چه زمان و مکانی باید یاد گرفته شود و دانشجویان چگونه ارزیابی خواهند شد. طرح درس یک تعامل پویا بین استاد و دانشجو ایجاد نموده، باعث می شود که دانشجویان ضمن یافتن دلایل منطقی برای برنامه های یادگیری خود، در اجرای برنامه درسی احساس مسئولیت نمایند.(صابریان و همکاران،۲۰۰۲).

معمولاً برنامه های درسی از عناصری تشکیل شده اند که ترکیب وهماهنگی مناسب آن ها در کنار یکدیگر مؤفقیت یک برنامه درسی را تضمین می‌کند.در اینجا به مواردی اشاره می شود که می‌توانند به ‌عنوان عناصر کلیدی در هر برنامه درسی مد نظر قرار گیرند که روش های تدریس نیز یکی از این عناصر می‌باشد.

الف: هدفها

هیچ فعالیتی در آموزش وپرورش انجام نمی شود مگر اینکه هدفمند باشد.«سئوال من باید بکوشم که دانش آموزانم به چه دست یابند؟ظاهراًً به نظر می‌رسد که سؤالی کاملا آسان می‌باشد.با این حال اغلب موجب بعضی مشکلات می شود.این پرسشی است که به نظر می‌رسد برخی معلمان هرگز از خودشان نمی پرسند.دانشجو معلمان دانشکده های علوم تربیتی تقریبا آن موقعی که می خواهند به تمرین آموزگاری بپردازند اغلب از خود ویا معلمانشان می پرسند«من چه چیزی را باید تدریس کنم؟»«چه روش‌هایی باید به کار برم؟»ولی به ندرت می پرسند که «من باید بکوشم تا دانش آموزانم به چه دست یابند؟» درست است که در بعضی جاها در یادداشتهای آمادگی شان معمولاً اظهار کوتاه ‌در مورد هدف دیده می شود ولی این اغلب برحسب محتوایی که باید یاد گرفته شود یا مهارتی که باید به دست آید بیان می‌گردد.»( ادری ونیکلس،ترجمۀ داریوش دهقان،۱۳۷۷).

این آرمان ها و ‌هدف‌های‌ آموزش وپرورش،معیار هایی هستند برای انتخاب دروس،محتوای آن ها،تنظیم روش های آموزش،تهیه آزمون و وسایل ارزشیابی.در حقیقت، کلیه قسمتهای مختلف برنامه درسی،وسایل رسیدن به مقاصد آموزش وپرورش هستند.از این رو،برای مطالعۀ برنامه های درسی به طور منظم ‌و آگاهانه،ابتدا باید اطمینان حاصل شود که ‌هدف‌های‌ آموزش وپرورش تعیین و مشخص شده است»(تایلر،ترجمۀ علی تقی پورظهیر،۱۳۹۰)انتخاب وتدوین اهداف کلی جهت حرکت ‌و محدوده کار را مشخص می‌کند؛چه این فعالیت تدریس یک جلسه یا برگزاری یک دوره آموزشی باشد (محمدی،۱۳۸۲). به آن دسته از اهداف آموزشی که به صورت عبارتهای کلی بیان می‌شوند،‌هدف‌های‌ کلی آموزش گفته می شود؛اگرچه این هدفها تصوری کلی به معلم می‌دهند هنگام تدریس چندان کمکی به او نمی کنند ومعلم نمی تواند آنهارا به طور مستقیم در فعالیت‌های آموزشی کلاس به کار بگیرد؛‌بنابرین‏ ‌هدف‌های‌ کلی آموزشی(‌هدف‌های‌ نهایی آموزشی) هدفهایی هستند که بصورتی مبهم بیان می‌شوند وممکن است رد مقایسه باهدفهای مرحله ای در مدت زمان بیشتری تحقق پذیرند (شعبانی،۱۳۸۴).
به دلیل مبهم بودن اهداف کلی،لازم است آن ها به اجزاء کوچکتری تقسیم کرد تا صراحت بیشتری داشته باشند، لذا از افعال رفتاری در بیان اهداف جزئی استفاده می شود تا حالتی روشن،صریح و واضح پیدا کند.
اهداف جزئی از آن نظر مورد استفاده وبهره برداری قرار می گیرند که اهداف کلی به خودی خود وبه دلیل مبهم وکلی بودنشان نمی توانند به راحتی مورد استفاده قرار گیرند؛ ‌بنابرین‏ لازم است اهداف کلی را به اجزاء کوچکتر وخردتری که همان اهداف جزئی هستند تقسیم کرد تا با صراحتی که در آن ها مطرح است آموزش را قابل اجرا نماید (شعبانی،۱۳۸۴).

در پاره ای از منابع،هدفی را رفتاری معرفی کرده‌اند که رفتار یا عملی که بروز آن از فراگیر انتظار می رود به صورت فعلی قابل مشاهده واندازه گیری تدوین کرده باشند.‌بنابرین‏ از این دیدگاه می توان یک هدف جزئی را یک هدف رفتاری نیز نامید؛ولی از دیدگاهی دیگر نمی توان یک هدف جزئی را با هدف رفتاری یکسان تلقی نمود زیرا با وجود قابل مشاهده واندازه گیری بودن رفتار در هدف جزئی،هدفی را که دارای سه جزء اساسی؛ رفتار، شرایط و معیار نیست نمی توان یک هدف رفتاری کامل دانست.در رابطه با سه مفهوم یاد شده،رفتار عبارت است از عمل یا فعالیت ویا توانایی که بروز آن را از فراگیر انتظار داریم.شرایط عبارت است از مؤقعیتی که رفتار مورد نظر در آن بروز می‌کند ‌و معیار عبارت است از حداقل میزان قابل قبول بروز رفتار مورد نظر»(صفوی،۱۳۸۴).

ب: راهبردهای یادهی – یادگیری

انتخاب راهبردهای یاد دهی- یادگیری مناسب،جزو فرایند برنامه ریزی درسی ،محسوب می شود ‌و اتخاذ تصمیم در این مورد باید قبل از تهیه وتولید مواد آموزشی انجام گیرد؛انواع فعالیت‌های پیشنهادی برای یادگیری دانش آموزان[تجارب یاگیری]، شیوه انتقال اطلاعات،انتخاب ویا حذف مطالبی خاص،توالی فعالیت‌ها،حجم مطالب ومیزان سازماندهی آن ها وغیره کاملاً تحت تأثیر فلسفۀ آموزشی برنامه ریزان درسی و روش های یاددهی- یادگیری است»(لوی،ترجمۀفریده مشایخ،۱۳۸۴).

ج:وسایل،رسانه ها ومواد آموزشی

یکی از محصولات نهایی هر طرح برنامۀ درسی،تولید انواع گوناگون مواد آموزشی است.هرگاه معلم شخصاً تدوین برنامۀ درسی را بر عهده داشته باشد،می‌تواند به آسانی از انواع مواد آموزشی که در دسترس است،استفاده کند.ولی اگر برنامه درسی،توسط یک سازمان مرکزی[نظیر سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش کشورمان ایران] برای جمع کثیری از دانش آموزان تهیه شود،انواع مختلف مواد آموزشی به صورت «بسته یا کیت » چنان تهیه وعرضه می شود که به سهولت برای توزیع آماده باشد (ملکی،۱۳۸۱).

د: محتوای برنامه درسی

اصطلاح محتوای برنامۀ درسی نه تنها به قسمتها وقطعه های سازمان یافته ای که به گونه ای منظم یک رشته علمی را تشکیل می‌دهد اطلاق می شود،بلکه شامل وقایع و پدیده هایی که به نحوی با رشته‌های مختلف علمی ارتباط دارند نیز هست(لوی،ترجمۀفریده مشایخ،۱۳۸۴).

ه: ارزشیابی

ارزشیابی یکی از مهمترین مراحل تنظیم برنامه های درسی است.«فرایند ارزشیابی اساساً فرایند تعیین میزان تحقق ‌هدف‌های‌ آموزش وپرورش به طور واقعی از طریق برنامه های درسی وآموزش است ،و از آنجایی که ‌هدف‌های‌ آموزش وپرورش،در واقع،بیانگر تغییراتی هستند که در رفتارهای انسان به وجود می‌آیند .به عبارت روشنتر،چون غرض نهایی از تدوین هدف ها،ایجاد تغییرات مطلوب در الگوهای رفتاری دانش آموزان می‌باشد،‌بنابرین‏ ارزشیابی نیز عبارت خواهد بود از فرایند میزان تغییرات در رفتارهایی که واقعاً صورت گرفته شود»( تایلر،ترجمۀعلی تقی پورظهیر،۱۳۹۰).

۳-۱-۲- مفهوم تدریس[۲] و اثربخش بودن[۳] آن

هنگامی که سخن از آموزش و پرورش یا آموزش عالی به میان می‌آید، مفاهیمی همچون معلم و به ویژه تدریس به مراتب بیشتر از سایر متغیر های مربوط نمایان می‌شوند، تا آن جا که حتی عده ای تدریس را مترادف با آموزش و پرورش تلقی کرده‌اند (فتحی آذر، ۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...