توهین
عصبانیت
خستگی
بحران‏های دوران میانسالی
طلاق یا بیوگی
عوامل بینابین:
خروج از نظام
خروج از مدرسه
خروج از زندان
حوادث مثبت:
شریک
سرمایه‏گذار
مشتری

۲- مدل رویدادی «فِرای» (۱۹۹۳): ازنظر «فِرای» سه عامل در انگیزه کارآفرین برای تأسیس یک شرکت نوپا دخالت دارند. این سه عامل عبارتند از: متغیرهای مقدم با پیشینه[۱۵۷]، متغیرهای تسریع‏کننده یا حرکت‏دهنده[۱۵۸]، و متغیرهای توانبخش[۱۵۹]. هر سه گروه از متغیرها بعنوان نیروهای انگیزشی در تصمیم گیری کارآفرین دخالت دارند. عامل مقدم: عامل مقدّم با متغیرهای زمینه‏ساز[۱۶۰] ارتباط دارد. این موقعیتها یا ویژگیها، عواملی هستند که باعث می‏شوند، فرد به طور خودآگاه یا ناخودآگاه امکانات کارآفرینی را مورد بررسی قرار دهد. برای مثال، بسیاری از کارآفرینان در خانواده‏هایی کارآفرین بدنیا می‏آیند. برای بسیاری از آنها نیز در اوایل زندگی‏شان، حوادثی پیش آمده که شخصیت کارآفرین آنها را شکل داده شده است. عامل تسریع‏کننده: در حالی که عامل مقدّم در طول زمان باعث ایجاد شرکت نوپا می‏شود. عامل تسریع‏کننده، حادثه یا موقعیتی است که بطور ویژه‏ای عمل کارآفرینی را سرعت بخشد. اینها، حوادث برجسته زندگی می‏باشند و شامل تحولات شخصیتی، مالی یا حرفه‏ای در زندگی یک کارآفرین هستند، ‏که در تصمیم‏ گیری کارآفرین تأثیرگذار می‏باشند. برای مثال، اخراج شدن از یک کار می‏تواند یک عامل تسریع‏کننده باشد. آشنا شدن بای ک کارآفرین دیگر که در پی یک شریک می‏باشد می‏تواند عامل عامل ترک شغل جاری شخص و تبدیل شدن وی به یک کارآفرین باشد. عامل توانبخش: متغیرهای مقدّم و تسریع‏کننده، انگیزه بالقوه کارآفرین را برای تأسیس شرکت یا سرمایه‏گذاری مخاطره‏آمیز بوجود می‏آورند. اما، این مسأله بدین مفهوم نیست که شرکت نوپا به طور واقعی تأسیس خواهد شد. برانگیخته شدن برای راه‏اندازی تشکیلات اقتصادی جدید، بدین مفهوم نیست که شروع آن تشکیلات، عاقلانه یا امکان‏پذیر خواهد بود. فرد کارآفرین تنها یکی از اجزاء تشکیل دهنده شرکتهای نوپای کارآفرینانه است. دو جزء فرصت و منابع، در تصمیم‏ گیری برای تأسیس شرکتهای نوپا، حیاتی می‏باشند و عوامل توانبخش نامیده می‏شوند. معادله کارآفرین را می‏توان برای در بر گرفتن این دو متغیر مهم گسترش داد. در جدول ذیل عامل توانبخش به عوامل تسریع کننده و مقدّم اضافه می‏شود، که باعث جمع شدن فرصت‏ها و منابع می‏شود.

شکل (۲-۲) معادله کارآفرینی
عامل پیشه * عامل تسریع‏کننده * عامل نیروبخش = احتمال تأسیس شرکت نوپا
´
´
=
۱- فرصت (موقعیت)
۲- منابع
۱- از دست دادن شغل
۲- ابداع یا فکر نو
۳- پیشنهاد شراکت
۱- خلاقیت
۲- زمینه
۳- شخصیت
۴- تجربه گذشته
۵- تحصیلات

متغیرهای پیشینه = Ai
متغیرهای تسریع کننده = Ti
متغیرهای نیروبخش = Ek
همچنین وی پنج جزء اصلی در فرایند کارآفرینی شامل کار‎آفرین، فرصت، ساختار، منابع و استراتژی را لازم و ضروری می‏دانست و بر همین اساس مدل خود را به صورت ذیل ارائه نموده: شکل (۳-۲) فرایند کارآفرینی
اجزای تشکیل دهنده:
۳- مدل رویدادی «ویلیام بای گریو» (۱۹۹۴): از نظر وی عوامل مهم در رخداد کارآفرینی عوامل شخصی، روانی و محیطی می‏باشند. اینها عواملی هستند که باعث تولد یک مؤسسه جدید می‏شوند. یک شخص، فکر نو برای ایجاد تشکیلات اقتصادی جدید را یا از طریق تحقیقات دقیق و یا به طور تصادفی بدست می‏آورد. تصمیم‏ گیری یا عدم تصمیم‏ گیری برای پیگیری آن فکر به عواملی همچون زمینه‏های شغلی، خانواده، دوستان، الگوی نقش، وضعیت اقتصاد وقابل دسترس بودن منابع بستگی دارد. ضمن اینکه همیشه یک حادثه سرعت زا در تولد یک سازمان جدید نقش دارد.
ب- فرایند چندبعدی
در این دیدگاه، کارآفرینی یک چهار چوب چند بعدی وپیچیده می باشد که کلیه عوامل شامل فرد کارآفرین و ویژگی‏های او، مهارتها وسبکهای مدریتی او، فرهنگ، استراتژی، ساختاری، نظام و سازمان را در برمی‏گیرد. در ادامه به برخی از مدلهای ارائه شده توسط محققین پرداخته می‏شود:
۱- مدل فرایندی «جفری تیمونز و دیگران»[۱۶۱] (۱۹۸۵): وی در مدل خود، محیط، ویژگی‏های شخصیتی، انگیزه‏ها، رفتار، اهداف و نتایج را در نظر می‏گیرد و بر توانایی سرمایه‏گذاری در فرصتها تکیه می‏نماید. همچنین کارآفرین را فردی می‏پندارد که دارای مهارتهای چندگانه است. مدل پیشنهادی وی در سال ۱۹۸۵ در شکل ۴-۲ آمده است.
شکل(۴-۲) فرایند شکل گیری رویکرد کارآفرینانه

سازمانی

شخصی

جامعه شناختی

شخصی

شخصی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...