۱-۲-۲-۲-۲- آیت الله مکارم شیرازی مدّظله
آیت الله مکارم شیرازی می‌فرماید: «بهترین سخن در این مورد همان است که شیخ بزرگ ما (شیخ مرتضی انصاری) بیان کرده و آن است که؛ غنا عبارت است از: آهنگ‌هایی که با مجالس اهل فسق و فجور و معصیت تناسب داشته باشد. چیزی که ما بر آن می‌افزاییم این است که، منظور از تناسب با مجالس اهل فسق آن است که؛ آهنگ صدا به گونه ای باشد که برای هماهنگی و همراهی با نواختن آلات موسیقی، رقص، کف زدن امثال آن‌ها تناسب داشته باشد اگر چه در حال حاضر همراه با آن‌ها نباشد»(مکارم شیرازی، ۱۴۱۶ ق، ص ۳۲۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قدر متیقن از غنای حرام همان آهنگ‌های مخصوص مجالس فسق و فجور است و این معنا یک مفهوم مشکلی نیست که مخفی باشد بلکه همه – اعم از خوّاص و عوام-آن را تشخیص می‌دهند و در مصادیق مشکوک نیز حکم به برائت می‌شود، اگر چه احتیاط طریق نجات است (همان، ص ۳۳۰).
۱-۲-۲-۲-۳- آیت الله فاضل لنکرانی
آیت الله فاضل لنکرانی فرموده‌اند: غنا عبارت از، آوازی است که در آن صدا در گلو می‌گردانند، که به زبان عرفی چهچهه می گویند، و طرب انگیز هم باشد و مناسب مجالس لهو و لعب هم باشد که حرام است (لنکرانی،۱۴۲۲، ص ۲۵۲).
موسیقی هم ترکیب اصوات است به نحوی که خوش آیند باشد لذا اگر مناسب مجالس لهو لعب باشد حرام است و گرنه اشکالی ندارد (همان، ص ۲۵۸).
۱-۲-۲-۲-۴- آیت الله خامنه ای
آیت الله خامنه ای مدّ ظله می‌فرمایند: غنا خوانندگی مطرب و ملهی متناسب با مجالس عیش و نوش است و موسیقی نوازندگی با همان او صاف است و در حکم با هم فرقی ندارد و هر دو
حرام است (محمودی، ۱۳۸۴، ص ۴۷).
۱-۲-۲-۲-۵- آیت الله صافی گلپایگانی
آیت الله صافی گلپایگانی مدّ ظلّه می‌فرمایند: غنا عبارت از آوازی است که مشتمل بر ترجیح و صوت و طرب انگیز و مناسب با مجالس طرب باشد (همان، ص ۴۹).
بنابراین تمام فقهای شیعه بر این باورند که غنا حرام بوده و هیچ شک و تردیدی در آن نیست و اگر اختلافی هم هست، همه به مصادیق بر می‌گردد. از این رو سخن عده ای از فقها و نویسندگان که اظهار می‌دارند این دو تن از فقهای شیعه (فیض کاشانی و محمد باقر سبزواری) قایل به حلیت غنا هستند و همان چیزی را معتقدند که اهل تسنن به آن گرایش دارند که اگر اندکی در سخن این دو فقیه تأمل و درنگ شود، روشن می‌گردد که آن دو نیز در اصل حرمت غنا تردید ندارند. در این جا چون بحث راجع به مراجع تقلید معاصر می‌باشد، از پرداختن به آن خودداری می‌کنیم.
۱-۲ -۳- انواع صدا
صدا بر دو قسم است:
۱-۲-۳ -۱- صداى موسیقى
که آن را آواز می‌نامیم؛ مانند آواز انسان و نغمه سرایى بلبلان.
۱-۲-۳-۲- صداى غیرموسیقى
که مطلق صداهاى نامنظم است؛ مانند صداى خِش خِش قلم، آهنگ چکاچاک شمشیر و صداى غریو توپ‌ها. بنابراین، علم موسیقى همان ترکیب صداها بر اساس نوسان‌های منظم و قابل شمارش است، که البته حدود معینى دارد. علم تجربى ثابت کرده که ما که نوسانات آن در هر ثانیه کمتر از ۳۲ بار و بیش تر از ۷۰۵۵۲ بار نباشد را بشنویم (www.irandoc.ir).
۱-۲-۴- اقسام غنا
لفظ غنا طبق مفهوم عرفی، به معنی آواز و صدای موزون و متعادل واژه ی موسیقی و کلمه ای یونانی است. این صدای موزون گاه به واسطه ی فعل انسان از آلاتی که از جمادات هستند خارج می‌شود وگاه از حنجره انسان و گاه از حنجره حیواناتی همچون بلبل و قناری.
قبل از بررسی روایات با مراجعه به عقل سلیم و فطرت پاک، مشخص می‌شود که هر صدای موزون وزیبا، در اسلام حرام نمی‌باشد. چرا که قوانین دین اسلام طبق مصالح و مفاسد واقعی و طبق مقررات بنا شده است و هیچ گونه حکم تحمیلی بر انسان ها ندارد. این گونه نیست که هر لذت و خوشی، ممنوع و حرام باشد. شیعه معتقد به حسن و قبح عقلی بوده و قایل است که شرع مقدس هیچ چیزی را حلال وحرام نمی‌کند مگر آن که مصلحت یا مفسده ی ملزم‌هایی در آن نهفته باشد و این مسأله در علم کلام با دلیل و برهان به اثبات رسیده است. از جمله مواردی که خداوند تبارک وتعالی به دلیل مفسده‌ی ملزمه، چیزی را حرام کرده، شرب خمر می‌باشد چرا که نوشیدن آن سبب خروج از حالت تعادل، زوال عقل، میل به فساد و بروز جنبه ی حیوانیت در انسان می‌شود. مسأله ی غنا نیز همین گونه است. مسلماً غنایی که مفسده برانگیز باشد، مورد حرمت قرار می‌گیرد. پس می‌توان گفت که غنا بر دوقسم است:
۱-۲-۴-۱- غنای محلل
در غنای محلَّل، خود صدای موزون، فی نفسه مورد استفاده قرار می‌گیرد که امری مباح است.
۱-۲-۴-۲- غنای محرم
اما اگر این صدا موزون و این آواز با چیزی ترکیب شود و بعد از ترکیب با آن شیء، دارای مفسده‌ی ملزم می‌گردد، غنای محرم نامیده می‌شود (ایرانی،۱۳۷۶، ص ۷۶).
۱-۲-۵- اقسام غنا از دیدگاه اهل سنت
گروهی از عالمان شافعی و مالکی که قرطبی و اذرعی، در زمره ی آنان اند گفته‌اند: که، خوانندگی وگوش فرا دادن به آن دو قسم است:
اوّل: خوانندگی مردم عادی است بی آنکه قواعد تغنّی را مراعات کنند؛ مانند اشعاری که هنگام انجام دادن برخی از کارهای دشوار می‌خوانند تا خستگی زداید و نشاط آفرینند و مانند آوازی که شتربانان برای افزایش سرعت شتر می‌خوانند (وهبه زحیلی، ۱۴۰۵ ق، ج ۴، صص ۲۶۶۴-۲۶۶۹).
دوم: غنایی که به سان صنعتی (هنری) رخ می کند و تنها خوانندگان حرفه ای و متخصصان غنا می‌توانند آن را اجرا کنند؛ آنان بخشی از یک غزل را با آهنگ‌ها وتقطیع های هیجان آفرین وطرب زا می‌خوانند (مختاری وصادقی،۱۳۷۷، ج ۳، ص ۲۳۰۱).
۱-۲-۶- انواع غنا
غنا دو نوع است:
غنای حق و غنای باطل.

۱- غنای حق ۱-۲-۶-

غنای حق آن است که تغنّی (با غنا خواندن) به اشعاری که بهشت و دوزخ را به یاد می‌آورد و انسان را به توجیه و یادآوری به دارالقرار و زیبایی‌های نعمات خداوند تشویق می‌کند.
۱-۲-۶-۲- غنای باطل
غنای باطل آن است که متناسب با مجالس فسق و فساد لهو و لعب (رقصیدن، پایکوبی و شراب خواری و تداخل نامحرمان) باشد. مانند مجالس بنی امیه و بنی عباس به شکلی که مردان برزنان خواننده وارد می‌شدند و با کلمات باطل اجرا می‌کردند و شراب می‌نوشیدند و با وسایل موسیقی مانند نی و تار همراه بوده است (خمینی،۱۳۸۱، ص ۲۰۲).
با غنا خواندن به اشعاری که متضمن مصالح دینی و اخروی و موجب توجه به زهد و عبادت و یاد خدا باشد مطلقاً حرام نیست. بنابراین شنیدن غنایی که متضمن اشعاری است که بهشت و دوزخ را به یاد انسان می‌آورد و به آخرت ترغیب می‌کند و نعمت‌های خداوند و عبادات و یاد خداوند را متذکر و انسان را در عمل به خیرات و خوبی‌ها تشویق نماید. در این صورت هیچ مانعی ندارد. زیرا اگر چه جملگی انسان را به یاد حق می‌آورند و بسا پوست‌های بدن را به حرکت و دل‌های حق جویان را نرم می‌کنند و این جاست که هر فرد خردمندی پس از شنیدن و استماع انواع آوازها، غنای حق را از غنای باطل تشخیص می‌دهد.
۱-۲-۷- ویژگی های غنای محرِّم
در تعاریفی که از غنا مطرح گردید، به یکسری از قیود اشاره شد. ازجمله؛ ترجیع صوت و مطرب بودن اما این دو ویژگی شرط کافی برای حرمت غنا نمی‌باشد. و از نظر نگارنده ماده و محتوای اِشعار مهم است که به بررسی هر کدام از آن‌ها می‌پردازیم.
۱-۲-۷-۱- ترجیع صوت
در مورد ترجیع صوت، سؤالات گوناگونی مطرح می‌شود. از جمله این که؛ آیا ترجیع صوت اختصاص به انسان دارد؟ یا این که صدای برخی از پرندگان از جمله بلبل و قناری یا برخی از چهارپایان از جمله حمار که در آن ترجیع و کشش وجود دارد نیز غنا محسوب می‌شود و استماع آن‌ها اشکال دارد؟
مضافاً این که، آیا هر ترجیعی حرام است؟ آیا صرف کشش و زیبا کردن صوت، سبب حرمت آن می‌شود؟ می دانیم که به طور کلی زیبایی هر چیزی به موزون بودن آن است و موزون بودن هر چیزی با مقیاس خودش سنجیده می‌شود. مثلاً: زیبایی خط، به موزون بودن حروفی است که در نوشتار به کار رفته است. اما موزون و زیبا بودن صدا به کشش مناسب صوت و رعایت کوتاهی و بلندی آن است.
آیا به صرف این که این صدا دارای ترجیع وکشش می‌باشد و طبع انسان از آن لذت می‌برد، باید آن را تحریم کرد؟ آیا احکام شریعت اسلام بر خلاف فطرت انسان‌ها می‌باشد.؟
طبق مطالب گفته شده، چون احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی است و از طرفی برخلاف فطرت انسان‌ها نمی‌باشد لذا هر گونه ترجیع وکشش صوت به تنهایی سبب حرمت غنا نمی‌شود.
۱- ۲-۷-۲- طرب
در مورد طرب این مسأله مطرح می‌شود که اولاً: مفهوم آن چیست؟ وآیا هر لذت وخوشی، طرب نامیده می‌شود؟ وآیا هر گونه احساس خوشایند، ملازمه با حرمت دارد؟ واصولاًبه چه غنایی، مطرب گفته می‌شود؟ به طور مسلم احساس هر گونه لذت و احساس خوش آیند در انسان، ممنوع نیست و به آن طرب هم گفته نمی‌شود. چرا که فطرت انسان، طالب زیبایی وکمال است و ازآن جایی که عشق به کمال و جمال مطلق دارد، لذا در خود احساس کشش وتمایل به سمت زیبایی پیدا می‌کند از هوای خوب، غذای خوب، صدای خوب و… خوشش می‌آید و لذت می‌برد. چون شارع مقدس بر خلاف فطرت انسان‌ها، حکمی را تشریع نمی‌کند در نتیجه هر لذت و خوشی به نظر اوحرام نیست. حتی از آن جایی که صوت نیکو، سیمای نیکو، خلق نیکو و سایر ویژگی‌هایی خشن، موجب جذب انسان‌ها می‌شود؛ خداوند متعال از این خصلت انسان‌ها استفاده کرده وپیامبرانش را با این ویژگی‌ها به سوی بشر فرستاده است. تا در دعوت به سوی خود موفق تر باشند. از این مطلب مشخص می‌شود که خوش صدا بودن یعنی کلام موزون را از حنجره بیرون آوردن، فی نفسه امری نیکو است و شارع مقدس خوش آوازیی را حرام اعلام می‌کند که؛ موجب زوال عقل و خروج از حالت تعادل در انسان و سوق به سمت فساد و فراموشی و غفلت از یاد خدا شود که این از نظر عقلا ناپسند می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...