مطالب در رابطه با ارزیابی تحققپذیری کاربری اراضی در منطقه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
![]() |
با این تفکر شهرسازی معاصر که معتقد بود نظم موجود در شهرهای پیش از صنعت به علت هرجومرج ناشی از توسعه لجامگسیخته عصر صنعت درهم ریخته است، برای بازیافتن نظم شهری از دست رفته دست به عمل زد و برنامهریزی شهری را تدوین نبود که قصد داشت تمام و کمال شهر را نظام بخشد و در اختیار گیرد.کوشش برای برنامهریزی کامل که عمدهترین ویژگی شهرسازی معاصر است به دو قسمت عمده با شکست مواجه شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اولین عامل، بیتوجهی به این مطالب است که اصولاً” برنامهریزی کامل شهری ممکن نیست .
دومین عامل که شهرسازی مدرن را با شکست مواجه ساخت، عدم توجه به اساسیترین اصل در شکلگیری شهرهای (مناسب زیست) دوران ماقبل صنعت است.در این شهرها نظم حاصل، ناشی از برنامهریزی مدون قبلی نیست، بلکه حاصل شکل متکاملی از دخالت شهروندان در شکلگیری شهر است که در محدوده مجموعهای از سنن و رسوم – که به مثابه راهبردهای اساسی و استخوانبندی شهری است – عمل می کند.
اصولی مانند احترام به حقوق دیگران، رعایت امکانپذیری توسعه گذرها، رعایت عرضهای مناسب هر بخش از معابر، توجه به لزوم حرکت آب و احیاناً فاضلاب و …
عوامل کالبدی مؤثر (در عدم تحقق طرحهای شهری)
برنامهریزی صلب و خشک طرحهای شهری در ارتباط با ساختارهای کالبدی شهر نیز فاقد انعطاف است و در نتیجه در بسیاری موارد در اثر مقاومت این ساختارها (در برابر رفتارهای نامناسب) طرح ناچار به پذیرش شکست خواهد بود. در زیر چند نمونه از اینگونه رفتارهای ناهنجار در ارتباط با ساختارهای کالبدی آورده میشود.
۱- تراکم ساختمانی ثابت
در طرحهای شهری در پی یک سلسله برآورد – با تعیین تراکم جمعیتی و سطح هر بخش شهری در نهایت تراکم ساختمانی خاصی برای هر یک از بخشها تعیین میشود و این تراکم فارغ از ویژگیهای تفکیکی های مختلف برای تمامی آنهالازمالاجرا اعلام میشود. بررسی تراکم ساختمانی در شهرهای ارزشمند قدیمی نشان میدهد که تراکم ساختمانی هر زمین با توجه به عوامل دیگری شکل می گرفته است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
یک – تراکم ساختمانی از شکل زمین تبعیت می کرده است.
دو – تراکم ساختمانی کاملاً” در ارتباط با مباحث اقتصادی قرار داشته قیمت زمین و احداث بنا در آن نقش اساسی داشته است.
سه – تراکم ساختمان از مسایل اقلیمی تأثیر می پذیرفته است.
چهار – ویژگیهای متفاوت شهروندان در بخشهای مختلف شهر و در زمانهای مختلف بر تراکم ساختمانی مؤثر بوده است.
درحالیکه، طرحهای شهری جدید با تثبیت تراکم ساختمانی (در بخشهای مختلف شهری برای تمام اراضی با خصایص متفاوت) عملاً” در مقابل بسیاری از اصول بنیادی و تمایلات منطقی شهروندان قرار میگیرند و اجباراً” تحقق برنامههای شهری را در این مورد غیرممکن میسازند. در نتیجه همان طور که در نمونههای مورد بررسی مشخص شد، عملاً” در هیچ شهری تراکمهای ساختمانی پیشنهادی شکل نگرفته است(پوراحمد و همکاران،۱۹۳:۱۳۸۵).
۲-برنامهریزی غیرواقع گرا
مشکلات نظری برنامهریزی و طراحی شهری برنامهریزی شهری، به صورت کنونیاش، حیات رسمی خود را با قانون برنامهریزی شهری و روستایی انگلستان در سال ۱۹۴۷ آغاز کرده است. در این برنامهریزی فضایی که ملهم از نظریات گدس[۱۱]یا آبرکرامبی[۱۲]بوده است، در اصل تهیه نقشههایی مورد نظر بوده که تصویری تفصیلی از وضعیت دلخواه آینده، به صورتکاربریهایتعیینشده زمین، در مقاطع زمانی مشخص به دست دهد (مهندسین مشاور شارمند،:۱۳۸۲٫ ( بدین ترتیب با وجود آن که امکان تجدیدنظر در نقشههادر مقاطع ۵ ساله پیشبینیشده بود، اما فلسفه و پشتیبان این شیوه برنامهریزی در واقع “طرح جامع ثابت” را مد نظر داشت.در دهه ۱۹۶۰ میلادی شیوه ذکرشده از زوایای مختلف مورد نقد قرار گرفت. نقادان این شیوه عنوان میکردند که برنامهریزی شهری در واقع شاخهای از برنامهریزی به معنای عام آن است و برنامهریزی «فرایندی» متداوم است راههای متناسب هدایت یک نظام (سیستم) مورد نظر را توصیه و آنگاه آثار این هدایت را از جنبه مؤثر بودن یا دور افتادن از نیازها مطالعه میکند. درحالیکه شیوه برنامهریزی چنین امکانی را فراهم نمیآورد.
این نقادیها منجر به گذشتن قانون جدید برنامهریزی شهری و روستایی در سال ۱۹۶۸ در انگلستان گردید. در این رویکرد جدید به برنامهریزی، به جای تکیه بر اهداف برنامه، به گزینههای گوناگون دستیابی آن توجه گشته و مجموعهای از نوشتهها جایگزین نقشههای تفصیلی شد و «برنامه ساختاری» (Structur Plan) پدید آمد.
مفهوم جدید برنامهریزی شهری ملهم از علوم جدیدتری چون سیبرنتیک و تیوری سیستمها بود و به شهر به عنوان مجموعهای پیچیده از نظامهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و … با روابط پیچیده متقابل مینگریست و در این میان برنامهریزان و چون نظامی دارای روابط متقابل با این مجموعه میانگاشت. پیشگامان این شیوه برنامهریزی مک لولین[۱۳]و چدویک[۱۴]و ویلسون[۱۵]بودند.
اما به زودی از همان انتهای دهه ۱۹۶۰ او در ابتدای دهه ۱۹۷۰ شیوه جدید برنامهریزی نیز با نقادی روبرو شد. پیشگامانی چون «چدویک» به نقادی خود پرداختند و رویکرد سیستمی را کافی برای برنامهریزی شهری ندانستند. در رویکرد جدید مهندسی اجتماع، شراکت بیشتر مردم، استفاده از شیوههای نظریه کوانتوم، رشد بیشتر، مسایل محیطزیست انسانی و طبیعی و … طرح بوده و طیف وسیعی از لیبرالها تا چپهای مارکسیست به آن پرداختهاند. شیوه جدید برنامهریزی را برنامهریزی «تقابل مشارکتی» (Participative-Conflict) نیزنامیدهاند(زیاری،۴۷:۱۳۸۹).
به غیر از تحولات نظری ذکرشده که در اصل در کشورهای پیشرفته صنعتی اتفاق افتاد، در کشورهای توسعه یابنده نیز اشکالات ویژهای در مورد بهکارگیری این رویکردهای نظری بروز کرد جای تعجب و تأسف است که به جز معدودی در آمریکای لاتین عمده جمعبندیکاستیهایبهکارگیریشیوههایبرنامهریزی مذکور در کشورهای توسعه یابنده به وسیله نظریهپردازان آن کشورهای توسعهیافته انجام پذیرفته است به هر صورت نکات اساسی جمعبندی مذکور عبارتاند از:
الف- به غیر از ایرادات عمومی وارد بر طرحهای جامع سنتی، این طرحها در کشورهای توسعهیافته که شهرهایشان از رشدی آرام برخوردارند تا حدودی کارآیی داشته است، اما رشد سریع شهرنشینی در کشورهای توسعه یابنده و دگرگونی سریع و مداوم در آنها، به هیچوجه اجازه استفاده از طرحهای جامعی که به شکلی منجمد برای سالیان دراز برای شهر تعیین تکلیف میکندنمیدهد. به همین دلیل طرحها بر روی کاغذ باقیمانده و شهرها به راه خود می روند.
ب – کشورهای توسعه یابنده – برخلاف کشورهای توسعهیافته – با گوناگونیهای عمیق و وسیع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مواجهاند، زیرا این کشورها در دوران گذار به سر میبرند. این گوناگونیها به صورت شکافهای فاحش درآمد، مشاغل رسمی و غیررسمی گروههای قومی و طبقهبندیهای احتمالی گوناگون است که گاه به صورت «کاست»[۱۶] (Caste) نیز بروز میکند.به همین دلیل ظرف برنامههای جامع سنتی درخور مظروف آن در کشورهای توسعه یابنده نیست.
ج – کشورهای توسعه یابنده از لحاظ تأمین منابع مالی اجرای طرحهای خود بسیار ضعیف تر (و در مضیقهتر) از کشورهای توسعهیافتهاند. به همین دلیل اگر طرحهای جامع سنتی با وجود اشکالات مالی تا حدودی در کشورهای توسعهیافته قابل اجرا بوده اند، در کشورهای توسعه یابنده این امر به محال نزدیک است. علاوه بر این، کمبود امکانات فنی و اجرایی نیز در کشورهای مذکور مانع اجرای طرحهاست.
د – در طرحهای جامع سنتی برنامه ریزی منطقه ای به صورتی ضعیف مطرح است در حالی که نیاز به نگرش وسیع در کشورهای توسعه یابنده که دچار مهاجرت شدیدند بسیار است(پوراحمد و همکاران،۱۷۹:۱۳۸۵).
مبانی نظری در مورد سنجش از دور
سنجش از دور یعنی سنجش سطح زمین از فضا با بهره گرفتن از بازتاب امواج الکترومغناطیس به جهت مدیریت منابع زمینی و کاربری زمین با نظارت بر منابع زیستمحیطی.به طور کلی RS بر مبنای تابش انرژی الکترومغناطیس به اشیاء و سپس اندازهگیری شدت انعکاس طیفی و اندازهگیری بازتاب این انرژی استوار است. سنجش از دور مجموعهای از دستگاهها، تکنیکها و متدها که برای مشاهده سطح زمین از فاصله دور انجام میشود.
کاربردهای سنجش از دور
از جمله کاربردهای مهم RS(Remote Sensing)میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
تهیه نقشهها در مقیاسهای مختلف: که البته مقیاس نقشه وابسته به توان تفکیک مکانی تصاویر ماهوارهای است.نقشهبرداری و مطالعات شهری:استخراج راههای ارتباطی و عوارض شهری, ساختمانها, معابر از روی تصاویر با توان تفکیک مکانی بالا
تهیه نقشههای کاربری زمین (Land Use)
آشکارسازی تغییرات Change detection)): بررسی تغییرات در یک منطقه با بهره گرفتن از تصاویر ماهوارهای از آن محل در زمانهای مختلف و انجام انطباق هندسی(Registration)
تهیه مدلهای ارتفاعی رقومی (Digital Elevation Model ): این تصاویر با بهره گرفتن از قسمتهای مشترک روی دو عکس و بکار بردن معادلات شرط هم خطی به دست میآیند که ارتفاع در آنها نقش مهمی دارد. و به طور کلی برای دسترسی به اطلاعات سه بعدی از تصاویر سه بعدی مورد استفاده قرار میگیرد.
تأمین دادههای مورد نیاز برای استفاده در سیستمهای اطلاعات مکانی (GIS).
استفاده از دادههای حرارتی جهت انجام محاسبات دمایی در سطح زمین و در مناطق شهری جهت تحلیل های جزایر حرارتی
از کاربردهای دیگر سنجش از دور موارد زیر را به طور خلاصه میتوان نام برد:
کاربرد در زمینشناسی , بررسی لکههای نفتی و غیر نفتی, در زمینه کشاورزی و مدیریت و ساماندهیآن, تهیه نقشههای عکسی (اورتوفتو), نظارت و ارزیابی و برنامهریزی بر روی مناطق آبی، شناسایی عوارض.
منابع انرژی الکترومغناطیس (EM)
انرژی تابشی که از خورشید به صورت امواج و با سرعتی ثابت (۳۰۰۰۰۰ کیلومتر در ثانیه) انتشار مییابد، انرژی الکترومغناطیسی نامیده میشود. منبع انرژی الکترومغناطیس در سطح زمین، خورشید هست که محدوده مریی، گرمایی، UV یا ماورا بنفش را فراهم میکند.
انرژی الکترومغناطیسی شامل:
میدان الکترومغناطیسی
میدان الکتریکی
تمام امواج بر مبنای اصول تئوری موج تابش میکنند
تئوریموج:
یک موجالکترومغناطیسیبه طوریکسان و در فاصله مکانیبرابردر طول زمان تکرار میشود وبا سرعتنور حرکت میکند.
موجها و فوتونها:
فوتونها حامل انرژی الکترومغناطیس هستند و این انرژی الکترومغناطیس دارای دو بعد الکتریک و مغناطیس هستند که بر هم عمودند. که یک طول موج با (لامبدا) نمایش داده میشود. فاصله طول موج بر حسبm است ودر بعضی مواقع نانومتر (۹-۱۰) یا میکرومتر (۶-۱۰) یا سانتیمتر (۲-۱۰) بیان میشود.
طول موج:
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 09:15:00 ب.ظ ]
|