در حالت‌ کلی‌ وزن دهی فاکتورها می‌تواند با استفاده‌ از دانش‌ کارشناسی‌ Driven Knowledge))، داده‌ ـ مبنا (Data Driven) یا ترکیبی‌ از آن‌ها صورت‌ گیرد. در روش‌ دانش‌ کارشناسی‌، از تجربه‌ و دانش‌ کارشناسان‌ متخصص‌ در زمینه‌ کاربرد موردنظر جهت‌ وزن دهی به‌ فاکتورها استفاده‌ می‌شود. برخی‌ از روش‌های‌ وزن دهی که‌ به‌طورکلی‌ در تصمیم‌گیری‌های‌ چندمعیار‌ و با استفاده‌ از دانش‌ کارشناسی‌ صورت‌ می‌گیرد، عبارت‌اند از:
روش Ranking (رتبه‌بندی) که درآن وزن‌ دادن به‌ معیارها براساس‌ نظر تصمیم‌‌گیرنده‌ می‌باشد، روش ‌ Rating که ‌تصمیم‌‌گیرنده‌ وزن‌ معیارها را بر اساس‌ یک‌ مقیاس‌ از پیش ‌تعیین‌ شده‌، تخمین‌ می‌زند و روش‌ مقایسه ‌زوجی pair Wise(Comparison) که بخشی‌ از روش‌[۹]AHP است‌. در روش‌ وزن دهی مقایسه ‌زوجی‌، معیارها دوبه‌دو با یکدیگر مقایسه‌ شده‌ و اهمیت‌ آن‌ها نسبت‌ به‌ یکدیگر تعیین‌ می‌گردد. سپس‌ یک‌ ماتریس‌ ایجاد می‌شود که‌ ورودی‌ آن‌ همان ‌وزن‌های‌ تعیین‌ شده‌ و خروجی‌ آن‌ وزن‌های‌ نسبی‌ مربوط‌ به‌ معیارهاست‌. این‌ روش ‌وزن‌دهی‌ دارای‌ سه‌ گام‌ اساسی‌ است‌ که‌ عبارت‌اند از: ایجاد ماتریس‌ مقایسه‌ زوجی‌، محاسبه‌ وزن‌ معیارها و برآورد نسبت‌ سازگاری‌.
فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی ( (AHP
فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی یکی از روش‌های تصمیم‌گیری چند شاخصه است که به‌منظور وزن دهی و اولویت‌بندی شاخص‌ها و تصمیم‌گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه‌های متعدد تصمیم، با توجه به شاخص‌هایی که تصمیم‌گیرنده تعیین می‌کند، به کار می‌رود (مهرگان، ۱۳۸۶). روش AHP روشی است که می‌تواند معیارهای کیفی یک مسئله تصمیم را به‌صورت کمّی درآورد (اولسن، ۱۳۸۷). فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی یا به‌طور اختصار AHP، روشی است برای تبدیل ارزیابی‌های ذهنی اهمیت‌های نسبی به مجموعه‌ای از وزن‌ها (ساعتی، ۱۹۷۷). این روش، یکی از جامع‌ترین سیستم‌های طراحی ‌شده برای تصمیم‌گیری با معیارهای چندگانه است، زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مسئله را به‌صورت سلسله‌مراتبی فراهم می‌کند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمّی و کیفی را در مسئله دارد. این فرایند گزینه‌های مختلف را در تصمیم‌گیری دخالت داده و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیرمعیارها را دارد. علاوه بر این برمبنای مقایسه زوجی بنانهاده شده که قضاوت و محاسبه را تسهیل می کند، همچنین مقدار سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان می‌دهد که از مزایای ممتاز این تکنیک در تصمیم‌گیری چندمعیار‌ است (ساعتی، ۱۹۷۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از دلایل موفق بودن روش AHP و کاربرد گسترده آن در عمل می‌توان به‌سادگی نسبی، درک آسان و منطقی بودن این روش اشاره نمود. مزیت جانبی روش AHP در کاربرد این روش برای تصمیم‌گیری‌های گروهی است که در آن گروهی از تصمیم‌‌گیرندگان وجود دارند (اولسن، ۱۳۸۷). بهتر است از AHP زمانی استفاده شود که تعداد گزینه‌های تصمیم‌گیری هفت یا کمتر از آن باشد (اولسن، ۱۳۸۷).
فرایند تجزیه‌وتحلیل سلسله‌مراتبی یک سنتز ریاضی و یک شیوه جبری تصمیم‌گیری با مقیاس نسبی است. این روش با بهره گرفتن از یک شبکه سیستمی و به‌کارگیری ضوابط و معیارهای چندگانه برای رتبه‌بندی یا تعیین اهمیت گزینه‌های مختلف یک فرایند تصمیم‌گیری پیچیده مورداستفاده قرار می‌گیرد (قدسی پور و برین، ۱۹۹۷). همچنین فرایند تجزیه‌وتحلیل سلسله‌مراتبی روشی است منعطف، قوی و ساده که برای تصمیم‌گیری در شرایطی که معیارهای متضاد، انتخاب بین گزینه‌ها را با مشکل مواجه می‌سازد، مورداستفاده قرار می‌گیرد و تاکنون کاربردهای متعددی در علوم مختلف داشته است (برتولینی[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۶).
توانایی در تجزیه یک مسئله تصمیم‌گیری به یک ساختار رده‌ای نیز زیربنای اساسی در استفاده از روش AHP است و لازمه داشتن یک ساختار رده‌ای این است که ارجحیت‌های ممکن از یک سطح موجود بستگی به عناصر پایین‌تر نداشته و از آن‌ها مستقل باشد در غیر این صورت سیستم تصمیم‌گیری موجود غیر رده‌ای و با بازخور تلقی می‌شود که در این صورت کاربرد AHP کلاسیک موردشک واقع خواهد شد (اصغرپور، ۱۳۸۷).
مدل‌های‌ موجود تلفیق‌ نقشه‌ها:
مدل‌های موجود تلفیق نقشه به شرح زیر می‌باشد:
مدل‌ منطق‌ بولین ‌(Boolean Logic Model):
در این‌ مدل‌ به‌ ازای هر فاکتور، یک‌ نقشه‌ ورودی ایجاد می‌گردد. مقدار یک‌ نشان‌دهنده‌ی‌ مناسب‌ بودن‌ و مقدار صفر نشان‌دهنده‌ی‌ نامناسب‌ بودن‌ موقعیت‌ مکانی‌ آن‌ پیکسل‌ می‌باشد. سپس‌ نقشه‌های‌ ورودی‌ با استفاده‌ از عملگرهای‌ بولین‌ AND یا OR با یکدیگر تلفیق ‌می‌شوند و یک‌ نقشه‌ خروجی‌ باینری‌ به‌ وجود می‌آورند. اگر تلفیق‌ نقشه‌ها با استفاده‌ از عملگر AND انجام‌گرفته‌ باشد، پیکسل‌های‌ حاوی‌ ارزش‌ یک در نقشه‌ خروجی‌، مکان‌هایی‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ کلیه‌ معیارهای‌ مربوط‌ به‌ کاربرد موردنظر را تأمین‌ می‌نمایند و درصورتی‌که‌ نقشه‌های‌ ورودی‌ با استفاده‌ از عملگر OR ترکیب‌ شوند، پیکسل‌های‌ حاوی ‌ارزش‌ یک در نقشه‌ خروجی‌، مکان‌هایی‌ را مشخص‌ می‌کند که‌ یک‌ یا چندمعیار در آن‌ها صدق‌ می‌کند.
مدل‌ همپوشانی‌ شاخص‌ (Index Overlay Model):
انجام‌ مدل‌ همپوشانی شاخص‌ به‌ دو روش‌ امکان‌پذیر است‌. در هر دو روش‌ ابتدا به‌تمامی ‌فاکتورهای‌ مؤثر، بر اساس‌ اهمیت‌ نسبی‌ و با توجه‌ به‌ نظرات‌ کارشناسی‌، وزنی‌ اختصاص ‌داده‌ می‌شود. این‌ وزن‌ها به‌صورت‌ اعداد صحیح‌ مثبت‌ یا اعداد حقیقی‌ در یک‌ بازه‌ مشخص‌، تعیین‌ می‌شوند. در روش‌ اول‌ نقشه‌های‌ ورودی‌ فاکتورها، همانند روش‌ بولین‌ به‌صورت ‌باینری‌ هستند. در این‌ روش‌ هر نقشه‌ فاکتور یک‌ عامل‌ وزنی‌ منفرد دارد و برای‌ ترکیب‌ با نقشه‌های‌ دیگر، فقط‌ در عامل‌ وزنی‌ خودش‌ ضرب‌ می‌شود. اهمیت‌ کلاس‌های‌ مختلف ‌موجود در یک‌ نقشه‌ فاکتور، در روش‌ اول‌ یکسان‌ در نظر گرفته‌ می‌شود. روش‌ دوم‌ انعطاف‌پذیری‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ روش‌ اول‌ دارد. در این‌ روش‌ علاوه‌ بر اینکه ‌به‌ هر یک‌ از نقشه‌های‌ ورودی‌ وزنی‌ اختصاص‌ می‌یابد، به‌ هر یک‌ از کلاس‌ها و واحدهای ‌مکانی‌ موجود در هر نقشه‌ فاکتور نیز، بر اساس‌ اهمیت‌ نسبی‌ و نظرات‌ کارشناسی‌ وزنی‌ منتسب‌ می‌شود. به عبارتی‌ کلاس‌های‌ مختلف‌ موجود بر یک‌ نقشه‌ واحد، دارای‌ وزن‌های ‌متفاوت‌ هستند.
مدل‌ منطق‌ فازی ( Fuzzy Logic Model):
منطق فازی، یک جهان‌بینی جدید است که با نیازهای دنیای پیچیده امروز بسیار سازگارتر از منطق بولین است. درواقع منطق فازی یک منطق پیوسته است که از استدلال تقریبی بشر الگوبرداری کرده است و از پتانسیل بالایی در ارزیابی و سنجش پدیده‌های پیچیده برخوردار است (عادلی،۱۳۸۶). منطق‌ فازی‌، درواقع‌ توسعه‌یافته‌ منطق‌ بولین‌ است‌. در منطق‌ فازی‌، میزان‌ عضویت‌ یک‌ عنصر در یک‌ مجموعه‌، با مقداری‌ در بازه‌ یک‌ (عضویت‌ کامل‌) تا صفر (عدم عضویت‌ کامل‌) تعریف‌ می‌شود. یک مسئله قطعی را می‌توان به فازی تبدیل کرد که به این فرایند فازی‌سازی گفته می‌شود. فازی سازی از افت با هدرروی اطلاعات جلوگیری می‌کند. در منطق فازی از درجات عضویت که بیانگر چگونگی نقش‌پذیری متغیر در انجام فرایند موردنظر است، استفاده می‌شود. درجات عضویت می‌توانند خطی و یا غیرخطی و یا بسته به نظر کاربران دارای اشکال دیگری باشند. درمجموع شکل تابع بستگی به نوع X و مجموعه متفاوت است. در منطق بولین خروجی فقط یک نقشه است اما در منطق فازی خروجی می‌تواند چندین نقشه باشد و در این منطق به‌اندازه تعداد کلاس‌ها، خروجی وجود دارد و در عملیات Defuzzy، Reclass صورت می‌پذیرد. لطفی‌زاده (۱۹۶۵) تئوری مجموعه‌های فازی را به‌عنوان روشی برای مدل‌سازی در حالت ابهام و نبود قطعیت مطرح کرده است. مجموعه‌ها را می‌توان به مجموعه‌های معمولی (قطعی) و مجموعه‌های فازی تفکیک کرد و هر مجموعه شامل اجزایی است که عناصر یا اعضای مجموعه نامیده می‌شوند. در مجموعه‌های معمولی، یک عضو یا به مجموعه تعلق دارد یا ندارد. یعنی دو حالت بیشتر ندارد (۰ یا ۱). ولی در مجموعه فازی درجات بین صفر و یک، مفهوم عضویت درجه‌بندی‌شده، معرفی‌شده است. ازاین‌رو برای تعیین درجه عضویت از منطق فازی استفاده می‌شود و بین دو حالت صفر و یک درجه عضویت یک عنصر از یک مجموعه تعیین می‌شود. فازی بودن طیفی بین سیاه‌وسفید یا همان خاکستری بودن است که امکان مدل‌سازی برای وضعیت‌های غیرقطعی فراگیر دنیای واقعی را فراهم می‌سازد (دیل و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۴).
انواع عملگرهای فازی عبارت‌اند از عملگر اشتراک‌ فازی‌ (Fuzzy AND)، عملگر اجتماع‌ فازی‌ (Fuzzy OR)، عملگر ضرب‌ فازی‌ (Fuzzy Algebraic product) و عملگر جمع‌ فازی‌ (FuzzyAlgebraic Sum).
کاربرد منطق فازی در تصمیم‌گیری
منطق فازی کاربردهای بسیار زیادی در زمینه‌های مختلف دارد (غفاری، ۱۳۸۰). یکی از رویکردهای شناخته‌شده برای تصمیم‌گیری برمبنای اطلاعات مبهم، منطق فازی است. این چارچوب بارها برای تصمیم‌گیری در شرایطی که قطعیت ندارند، به‌کاررفته است. دلیل اینکه از منطق فازی برای این‌گونه تصمیم‌گیری‌ها استفاده می‌شود توانایی این منطق برای در نظر گرفتن قواعد و آگاهی مبهم تصمیم‌گیرنده است (آیری و همکاران[۱۲]، ۲۰۰۳).
بررسی و ارزیابی معیارهای موردنیاز در مکان‌یابی ایستگاه‌های آتش‌نشانی:
جمعیت:
تراکم جمعیت از عوامل اصلی مؤثر در نحوه استقرار ایستگاه‌ها و برنامه‌ریزی‌های مربوطه می‌باشد. در مناطقی از شهر که تراکم جمعیتی در سطح بالایی قرار دارد، احتمال وقوع حریق بیش از مناطق با تراکم جمعیت کم است؛ بنابراین برنامه‌ریزی مراکز آتش‌نشانی باید برحسب تراکم جمعیت در مناطق مختلف شهری صورت گیرد.
استانداردهای جهانی برای هر ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت یک ایستگاه را پیش‌بینی کرده‌اند. علت چنین انتخابی بر اساس تجربیات بوده است؛ بنابراین سعی شده است در قسمت عملی کار مناطق با جمعیت بالاتر با وزن بیشتری در تحلیل نهایی در نظر گرفته می‌شوند (ذاکرحقیقی، ۱۳۸۲).
مساحت و شعاع پوشش:
مساحت مناطق مختلف شهری و شعاع عمل ایستگاه‌های آتش‌نشانی در برنامه‌ریزی استقرار ایستگاه‌ها از عوامل عمده به‌حساب می‌آید. استانداردهای جهانی شعاع پنج کیلومتر را برای ایستگاه پیش‌بینی می‌کنند و از طرف دیگر زمان رسیدن به مکان آتش‌سوزی را سه تا پنج دقیقه در نظر گرفته‌اند.
برای دست‌یابی به استاندارد سه تا پنج دقیقه باید محدوده حوزه استحفاظی ایستگاه‌ها را کاهش داد درنتیجه با سرعت بین ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر در ساعت، خودروهای امدادی در هر دقیقه بین ۵۰۰ تا ۶۷۰ متر را طی می‌کنند که با احتساب هدر رفتن یک دقیقه برای رسیدن پیام آتش‌سوزی به ایستگاه و خروج ماشین‌ها از ایستگاه در چهار دقیقه باقیمانده، نیروهای آتش‌نشانی فاصله‌ای به طول ۲ تا ۷/۲ کیلومتر را پوشش می‌دهند. مساحت چنین ناحیه‌ای بین ۵/۱۲ تا ۲۳ کیلومتر خواهد بود (پرهیزکار، ۱۳۸۳).
شبکه ترافیک:
سیستم حمل‌ونقل شهری و شبکه ترافیک یکی دیگر از عوامل مؤثر بر مکان‌یابی ایستگاه‌های آتش‌نشانی است. عواملی چون عرض خیابان‌ها، کیفیت و حجم ترافیک، یک‌طرفه بودن خیابان و غیره در چگونگی محل استقرار ایستگاه‌ها مؤثرند.
محل مناسب معمولاً در محل تلاقی چند خیابان و در نقاطی تعین می‌شود که حجم ترافیک مانع یا کند کننده حرکت خودروها و اکیپ آتش‌نشانی نگردد. خیابان‌های یک‌طرفه یا خیابان‌هایی که وسایل نقلیه سنگین و کندرو از آن‌ها عبور کنند، از عوامل کند کننده حرکت خودروهای آتش‌نشانی است. قرارگیری ایستگاه‌ها در مجاورت بزرگراه‌ها و خیابان‌های اصلی درجه‌یک به‌ویژه تقاطع‌های اصلی از عوامل مثبت مکان‌یابی خواهد بود (پرهیزکار، ۱۳۸۳).
کاربری اراضی:
کاربری‌های مختلف آسیب‌پذیری‌های متفاوتی در مقابل آتش‌سوزی دارند. کاربری‌های مسکونی همیشه بیشترین آسیب‌پذیری را در مقابل حوادث آتش‌سوزی داشته‌اند. کاربری‌های تجاری و صنعتی و تولیدی بعد از کاربری مسکونی به ترتیب در رتبه‌های بعدی قرار دارند. تراکم جمعیت و شبکه حمل‌ونقل شهری در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. این امتیازات به‌عنوان ارزش‌های هر کاربری در وزن دهی آن‌ها در مکان گزینی ایستگاه‌ها به کار گرفته خواهند شد و یکی از بااهمیت‌ترین معیارها در تعیین محل استقرار ایستگاه‌ها می‌باشد. در مورد کاربری‌های تجارتی، صنعتی و انبارها به علت وجود مواد قابل اشتعال معمولاً بیش از سایر کاربری‌ها در معرض خطر آتش‌سوزی قرار دارند. قرارگیری کاربری‌های خدمات شهری مثل بیمارستان‌ها، مدارس و ادارات دولتی همگی از مجموعه کاربری‌هایی خواهد بود که در ساعاتی از روز با پیک ترافیکی روبه‌رو هستند؛ بنابراین برای مجاورت ایستگاه با چنین کاربری‌هایی باید محدودیت‌های فاصله‌ای قائل شد (پرهیزکار، ۱۳۸۳).
پتانسیل خطر:
بررسی پتانسیل و ریسک خطر در مناطق مختلف شهری بر اساس بررسی میزان تعداد و تکرار حوادث در مناطق مختلف به مشخص شدن نقاط آسیب‌پذیر در حوادث آتش‌سوزی و مکان‌های با پتانسیل بالای خطر منجر خواهد شد. مکان ایستگاه‌ها باید به سمت چنین مناطقی کشش بیشتری داشته باشد.
حفاظت در مقابل حریق
در جوامع شهری دست‌یابی به محیطی کاملاً عاری از خطر و پیش‌آمدهای احتمالی از حوادث طبیعی به‌منظور حفاظت از جان و مال و مردم، آرزوی دیرینه بوده که بشر برای رسیدن به آن پیوسته در تلاش و تکاپو بوده است. حوادث و پیش‌آمدهایی که همواره جامع بشری را در معرض تهدیدات قرارداده بر دو نوع می‌باشند که هرکدام از این حوادث از حیث علل وقوع و تأثیرات منفی آن در شرایط متفاوت تا حدودی مشخص و قابل‌پیشگیری می‌باشد. بعضی از حوادث ناشی از عوامل طبیعی و انواع قابل‌ملاحظه دیگری از آن ناشی از تحولات تکنولوژی می‌باشند که هرکدام از این دو در صورت برنامه‌ریزی و تمهیدات به‌موقع قابل‌کنترل می‌باشند.
ارابه تمدن و تکنولوژی با آخرین سرعت به جلو می‌تازد وزندگی بشر با به‌کارگیری تکنولوژی برتر و پیشرفته آسان می‌گردد ولی به همان نسبت انسان روز به روز خود را در مقابل خطرات بالقوه تکنولوژی عاجزتر احساس می‌کند و از سوی دیگر از تمهیدات دائمی حوادث طبیعی نیز مصون نیست. پس لازمه زندگی در جهان کنونی اهمیت و بها دادن به ایمنی می‌باشد تا بشر با آرامش خاطر و بدون دغدغه به زندگی عادی خویش ادامه دهد. بررسی‌های چندین ساله به این نتیجه منتهی شدند که چون دانش زمان قادر به پیش‌بینی و پیشگیری و مبارزه با آتش‌سوزی‌های دامنه‌دار نیست، راه چاره تقسیم خسارت بین سازمان‌های اقتصادی صاحبان سرمایه و مردم ذینفع است. ازاین‌رو آتش‌سوزی به‌عنوان یک پدیده اقتصادی از اقدامات جمعی در برنامه‌ریزی‌های ملی نقش یافت. باید خاطرنشان کرد که به‌مرور با گسترش شهرها و افزایش تعداد واحدها نیاز به ساماندهی متمرکز درک شد و به‌مرور در اختیار شهرداری‌ها قرار گرفت. از اوایل قرن نوزدهم میلادی و با افزایش روزافزون صنایع سنگین و تنوع واحدهای تولیدی دامنه آتش‌سوزی‌ها و حوادث ناشی از آن به حدی رسید که دیگر نه‌تنها شرکت‌های بیمه قادر به مقابله با آن نبودند بلکه پرداخت خسارت نیز دیگر جبران ضرر وارده را به لحاظ وسعت و دامنه و ارزش نابودشده را نمی‌نمودند ازاین‌رو رشته جدیدی به‌عنوان مهندسی حفاظت از حریق شکل گرفت که هدف آن دست‌یابی به متدولوژی مقابله با حریق و کاهش خطرات ناشی از آن بوده است (صالحی، ۱۳۸۱).
طبقه‌بندی حوادث
طبقه‌بندی حوادث بر اساس عواقب آن‌ها
آنچه حوادث را برای انسان ناخوشایند می‌کند عواقب آن‌هاست. مهم‌ترین عواقب حوادث عبارت‌اند از:
خطر جانی (مرگ، زخمی شدن و …)
خطر مالی (خسارت به اموال و زیان‌های اقتصادی)
خطر محیطی (از بین رفتن محیط طبیعی، آلودگی، از بین رفتن مناظر و چشم‌اندازهای محیطی)
همان‌گونه که حوادث ناخوشایند را می‌توان رتبه‌بندی کرد، احتمال وقوع آن‌ها را نیز می‌توان تعیین کرد (اسمیت و نیکلسون[۱۳]، ۱۹۹۶).
طبقه‌بندی حوادث بر اساس عامل حادثه
از این نظر می‌توان آن‌ها را به دو دسته بسیار کلی تقسیم‌بندی کرد که عبارت‌اند از:
الف- حوادث طبیعی
ب- حوادث انسانی
بلایای طبیعی سوانحی هستند که به‌واسطه بی‌نظمی غیرعادی عناصر اصلی زمین، هوا، آتش‌وآب به وجود می‌آیند و مصائب ناشی از آن‌ها به همان شدت گذشته هنوز هم تکرار می‌گردد. این‌گونه بلایا شامل زلزله، توفان، رعدوبرق و آتش‌سوزی در جنگل‌ها و غیره می‌شود. حوادث انسانی، حوادثی هستند که انسان‌ها به‌گونه‌ای در ایجاد آن نقش دارند. این نقش ممکن است عمدی و بااراده و یا غیرعمدی و بدون اراده باشد. ازآنجاکه سوانح طبیعی به دلیل عوامل طبیعی و بدون دخالت انسان رخ می‌دهند ممکن است پیشگیری از آن‌ها چندان معنی‌دار نباشد. در عوض لازم است انسان خود را با محیط طبیعت انطباق داده و آمادگی لازم را در برابر این خطرات داشته باشد. از طرف دیگر سوانح و خطراتی که عامل انسانی در رویداد آن‌ها نقش دارد ازجمله سوانحی هستند که می‌توانند قابل‌پیشگیری و کنترل باشد. هم عوامل طبیعی و هم عوامل انسانی می‌توانند در وقوع حوادث آتش‌سوزی نقش داشته باشند؛ اما آتش‌سوزی که در مناطق شهری رخ می‌دهد نقش و عامل انسانی در ایجاد آن بسیار بالاست (اسمیت و نیکلسون، ۱۹۹۶).
طبقه‌بندی حوادث بر اساس اراده انسانی
از این حیث حوادث را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم و به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:
الف- حوادث داوطلبانه
ب- حوادث غیر داوطلبانه
حوادث داوطلبانه حوادثی هستند که افراد یا جوامع با‌اراده و میل و اراده خودشان آن را انتخاب می‌نمایند. حوادث غیر داوطلبانه برعکس حوادثی هستند که بر افراد و جوامع بدون میل و اراده آن‌ها تحمیل می‌گردد (مرکز داده و مدیریت آتش‌سوزی ملی ایالت متحده، ۱۹۹۸).
طبقه‌بندی حوادث بر اساس خصوصیات خطر
بر اساس این نوع طبقه‌بندی خطرات را می‌توان به‌صورت زیر تقسیم‌بندی کرد:
الف- خطرات انسان‌ساز ویرانگر
ب- خطرات انسان‌ساز معمولی
ج- خطرات طبیعی ویرانگر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...