۲-۱-۴-دیدگاه ها و نظریه های موجود در حیطه فراشناخت :

۲-۱-۴-۱-دیدگاه فلاول:

فلاول که از پیروان پیاژه[۲۱] به حساب می‌آید با تلفیق نظریه رشد شناختی پیاژه نظریه پردازش اطلاعات به طبقه بندی تازه از مفاهیم اشاره می‌کند. فراشناخت بالا سطوح پایین استعداد را جبران می‌کند. از این نوع آموزش با تحت تأثیر قرار دادن نظام انگیزشی، فرد را برای برخورد مناسب در موقعیت‌های یادگیری آماده می‌کند (جزایری و اسماعیلی، ۱۳۸۱). فلاول (۱۹۷۹) فراشناخت را مشتمل بر دو مؤلفه، نخست آگاهی فرد از دانش، نقاط ضعف و قوتخود، باور نیست به خود به عنوان یک یادگیرنده و ماهیت تکلیف و وظایف یادگیری و دوم توانایی فرد در تنظیم اعمال خود برای به کاربردن آن دانش ها می‌داند. وی اجزاء و مؤلفه‌‌های فراشناخت را شامل «آگاهی در باره تکلیف» و «آگاهی در باره‌ی راهبرد» می‌داند (به نقل از مرزوقی، ۱۳۸۳).

۲-۱-۴-۲- دیدگاه پاریس و وینوگراد:

پاریس و وینوگراد[۲۲] (۱۹۸۸) مؤلفه‌های فراشناخت را در دوجنبه‌ی «آگاهی و کنترل برخورد» و «آگاهی و کنترل فرایندهای شناختی» قرار می‌دهند و برای هرکدام از این مؤلفه‌ها، اجزایی در نظر می‌گیرند اجزای مؤلفه آگاهی و کنترل بر خود شامل:

    • نظارت و کنترل بر میزان تعهد در باره انجام تکالیف و یادگیری

  • نظارت و کنترل بر نگرش در باره تکلیف و یادگیری

نظارت و کنترل میزان توجه در انجام تکلیف و یادگیری و اجزای مؤلفه آگاهی و کنترل بر فرایندهای شناختی نیز شامل:

    • انواع دانش های فراشناختی (بیانی[۲۳]، روش کاری[۲۴] و شرطی[۲۵])

  • کنترل اجرایی رفتار (ارزشیابی، طراحی و نظارت) می‌باشد.

لذا فراگیران برای افزایش توانایی و کنترل فرایندهای ذهنی خود باید سه نوع دانش به شرح زیر را دارا باشند.

دانش‌های فراشناختی

الف) دانش بیانی: به دانش و اطلاعات در باره حقایقی که فرد می‌داند، دلالت دارد. سوالاتی مانند چه چیزی را می‌خواهیم درک کنم؟ ایده های کلیدی کدامند؟ و چه چیزی از قبل می‌دانم؟ در ارتباط با دانش بیانی مطرح می‌شود؟

ب) دانش روش کاری: شامل دانش نحوه انجام دادن تکلیف و نحجوه اجرای مراحل فرایند است. به عبارت دیگر، اطلاعات ‌در مورد نحوه به کاربردن راهبردهای فراشناختی و یا گام‌های مورد نیاز برای انجام یک رفتار را شامل می‌شود که سوالاتی مانند چگونه از اطلاعات بهتر استفاده کنم؟ چگونه اطلاعات را ارائه دهم و چه مراحلی و رهنمودهایی را باید دنبال کنم؟ مرتبط است.

ج) دانش شرطی: مربوط به زمان مناسب برای استفاده‌ یا عدم استفاده از یک راهبرد است این دانش با چراها سر و کار دارد. مثلاً چرا ‌به این اطلاعات نیاز دارم؟ برای انجام این تکلیف چه راهبردهایی ‌مناسب‌ترند؟ و بهترین راهبرد برای یادآوری اطلاعات در امتحان کدام است؟

در اثار بعدی برای فراشناخت دو مؤلفه دیگر در نظر گرفته می‌شود:

دو مؤلفه فراشناخت

الف) خود ارزیابی: خودارزیابی[۲۶] به معنای تأمل شخصی فرد در باره وضعیت‌ها و توانایی دانش و آگهی به معنای «تأمل شخصی فرد در باره وضعیت‌ها و توانایی‌های دانش و آگاهی در باره‌ی خود» و هم چنین آگهی به معنای «حالت عاطفی فرد یعنی دانش، توانایی‌ها، انگیزش و ویژگی‌های وی به عنوان یک یادگیرنده» می‌باشد. این موارد در واقع، پاسخ به سؤالاتی در باره «چه چیزی می‌دانید؟»، «چگونه فکر می‌کنید؟» و «چه موقع و چرا از راهبردهای دانشی استفاده می‌کنید؟» را در برمی‌گیرد.

ب) خود مدیریتی: خود مدیریتی[۲۷] به «فراشناخت در عمل» ارجاع داده می‌شود و شامل فرایندهای ذهنی است که به «هماهنگ کردن جنبه‌هایی از حل مسئله» کمک می‌کند. این ‌فرآیندها شامل «طرح‌های فرد قبل از اقدام در انجام یک تکلیف»، «سازگاری با تکلفی هنگام انجام کار» و «ارزیابی بعد از انجام کار» می‌باشد (پاریس و وینوگراد، ۱۹۸۸؛ به نقل از صفری، ۱۳۸۸).

۲-۱-۴-۳-دیدگاه براون:

از دیدگاه براون(۱۹۸۰)، فراشناخت عبارت از دانش در باره نظام شناختی خود و اندیشیدن در باره تفکر خود و یادگیری مهارت‌های ضروری برای یادگیری است از این دیدگاه فراشناخت شامل تفکر در باره‌:

الف) چه چیزی می‌دانیم و چه چیزی نمی‌دانیم.

ب) تنظیم اینکه چگونه به یادگیری می‌رسیم. وی معتقد بود که افراد نوآموز صرف نظر از سطح سنی، دارای نارسایی فراشناختی هستند. البته ناآگاهی ضرورتاً با سن در ارتباط نیست. بلکه بیشتر تابع بی‌تجربگی در برخورد با یک موقعیت و مسئله جدید است.

بروان (۱۹۷۸) مؤلفه‌های اساسی فراشناخت را شامل «نظارت[۲۸]»، «برنامه ریز[۲۹]» و بازنگری[۳۰]» می‌داند.

نظارت به معنی وارسی میزان پیشرفت در جهت اهداف، برنامه ریزی در برگیرنده گزینش اندیشمندان راهبردها برای رسیدن به اهداف و بازنگری شامل ارزیابی از دانش و حالت‌های ذهنی است مانند اینکه از خود بپرسیم که آیا این موضوع را فهمیده‌ایم؟ آیا موضوعی مشابه این موضوع را قبلاً مطالعه کرده‌ایم؟ و نظایر آن، به اعتقاد وی فراشناختی مشتمل بر دانش ایستا (آنچه افراد بیان می‌کنند) و دانش راهبردی (گام‌هایی که برای تنظیم پیشرفت ضمن فعالیت‌های شناختی برداشته می‌شود) است. این گام‌ها شامل برنامه ریزی، پیش‌بینی، برآورد و نظارت است.

از این دیدگاه اگر ما بتوانیم از وجود یک گفتگوی درونی در ذهن خود آگاه شویم و بتوانیم فرایندهیا تصمیم گیری و حل مسئله را بشناسیم، فراشناخت را تجربه کرده‌ایم (نیاز آذری، ۱۳۸۲).

۲-۱-۴-۴-دیدگاه آشمن و کانوی:

آشمن و کانوی[۳۱] (۱۹۹۷) برنامه های آموزش مهارت تفکر را شامل شش حوزه فراشناخت، فرایندهای شناختی (حل مسئله، تصمیم گیری و. درک مطلب)، مهارت‌های تفکر محور[۳۲] (تفسیر، خلاصه کردن، و بسط و گسترش)، برای این مفهوم، جنبه‌هایی را به شرح زیر بیان می‌نمایند.

الف) فراشناختی ضمنی[۳۳]: استفاده از راهبرد فراشناختی بدون بیان آن و یا حل مسئله هنگامی که استفاده از راهبرد آگاهانه نیست.

ب) فراشناخت آگاهانه[۳۴]: استفاده آگاهانه از یک یا چند راهبرد در یادگیری و حل مسئله

ج) فراشناخت راهبردی: به کارگیری تفکر سازمان یافته در هنگام استفاده آگاهانه از یک راهبرد در انجام یک فرایند ویژه.

د) فراشناخت تأملی[۳۵]: برنامه دقیق و آگاهانه، نظارت و ارزیابی بر یک فرایند ویژه (آشمن و کانوی؛ به نقل از صفری، ۱۳۸۸).

۲-۱-۴-۵- دیدگاه شراوو ماشمن:

شراو و ماشمن[۳۶] (۱۹۹۵) بین دانش فراشناختی (آنچه فرد در باره شناخت خود می‌داند) و تنظیم فراشناختی (اینکه فرد چگونه از این دانش استفاده می‌کند)، تفاوت اساسی قائل هستند. آن‌ ها دانش فراشناختی را شامل سه نوع آگاهی فراشناختی می دانند.

الف) دانش بیانی به معنی مطالبی است که بر آگاهی فرد از شناخت خود دلالت دارد.

ب) دانش روش کاری به معنی مطالبی است که بر دانش فرد در باره چگونگی استفاده از راهبردهای یادگیری دلالت دارد.

ج) دانش شرطی به معنی مطالبی است که به فرد یاد می‌دهد که چه موقع و چرا از یک راهبرد یا مهارت یادگیری در مقایسه با راهبردهای دیگر استفاده کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...