۲-۱-۲-۱-۲: ضمانت اجرای تکلیف وکیل مبنی بر اطلاعرسانی
عدم اطلاعرسانی وکیل مستعفی به دادگاه و موکل خود، ممکن است موجب مسئولیت مدنی وکیل یا مسئولیت انتظامی وی یا هر دو مسئولیت گردد.
ازآنجاییکه تکلیف موردبررسی جز وظایف شغلی وکیل است عدم انجام آن مسئولیت انتظامی وکیل را به دنبال خواهد داشت. در خصوص مسئولیت انتظامی وکیل در اثر عدم اطلاعرسانی به موکل و دادگاه، بند۵ ماده ۷۷ اصلاح آییننامه اجرایی لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری[۶۵] قابلتوجه است. مقرره مذبور مسئله موردبررسی را یکی از تخلفات انتظامی وکلا برشمرده و برای آن مجازات کاهش حدود صلاحیت و تنزیل درجه را پیشبینی نموده است. تخلف مذکور در مقرره موردبررسی این است که وکیل استعفای خود را از وکالت به موکل و دادگاه اطلاع ندهد و یا وقتی اطلاع دهد که موکل مجال کافی برای تعیین وکیل دیگر برای معرفی به دادگاه نداشته باشد تبصره ماده مذبور در خصوص نحوه اعمال مجازات انتظامی تخلف موردبررسی چنین مقرر کردهاست: اعمال مجازات درجه ۴ برای وکلای پایهیک دادگستری موجب کاهش صلاحیت به میزان وکلای پایه ۲ وبری وکلای پایه ۲ به میزان کارآموزان وکالت برای مدت معین بین سه ماه تا سه سال میشود. وبری کارآموزان منجر به تعلیق پروانه کارآموزی به مدت معین میشود همان گونه که برخی بیان داشتهاند به نظر میرسد قانونگذار با پیشبینی تخلف انتظامی مذبور قصد داشته که از اطاله دادرسی توسط وکیل و اضرار به موکل جلوگیری شود [۶۶].
در صورت بروز تخلف مذبور موکل میتواند و دادگاه نیز میتواند و بلکه باید مراتب را جهت رسیدگی در دادسرای انتظامی وکلا به کانون وکلا اعلام نماید.
در خصوص مسئولیت مدنی وکیلی که استعفای خود را به موکل اطلاع نداده باید گفت که وکیل مذبور به تکلیف قانونی خود عمل ننموده است بدیهی است نقص تکلیف قانونی تقصیر به شمار میآید (ارجاع به منابع مسئولیت مدنی) و تقصیر یکی از مبانی مسئولیت مدنی است در واقع موجب ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی[۶۷] چنان چه در اثر تقصیر شخصی خسارتی بر دیگری وارد آید شخص مقصر مسئول جبران خسارت خواهد بود بنابرین چنان چه وکیل مستعفی مراتب استعفای خود را به موکل اطلاع ندهد مرتکب تقصیر شده چنانچه از این تقصیر خسارتی به موکل وارد آید مسئول جبران خسارت خواهد بود.
در توجیه مسئولیت مدنی باید توجه داشت که وکیل دادگستری بهواسطه حرفه که در آن فعالیت میکند باید نسبت به حسن جریان دادرسی اعمال مراقبت نماید. در واقع وی تعهد کردهاست با بهرهگیری از قدرت پیشبینی خود و مهارتهایش جهت حفظ منافع موکل خود اقدام نماید بنابرین هر اقدامی که خلاف این تعهد انجام گیرد تقصیر شغلی وی محسوب بوده و موجبات ضمان وی را فراهم میآورد. نکته مهمی که در خصوص تقصیر وکیل باید در نظر داشت این است که رفتار متعارف یک وکیل به عنوان معیار تمیز خطا از صواب باید در نظر گرفته میشود [۶۸].
عدم اطلاعرسانی استعفا به دادگاه نیز تقصیر وکیل محسوب است. بنابرین چنان چه ازاینجهت خسارتی به موکل وارد آید وکیل مکلف به جبران آن خواهد بود لیکن در این خصوص باید توجه داشت که تصور ورود خساراتی که منتصب به تقصیر وکیل باشد مشکل است. زیرا چنانچه وکیل استعفای خود را به موکل اعلام نموده باشد عدم اعلام آن به دادگاه موجب خسارت به موکل نخواهد بود زیرا موکل آگاه از استعفا میتواند شخصاً یا با استخدام وکیل جدید از حقوق خود دفاع نماید بدیهی است عدم دفاع مقتضی به خود موکل منتصب بوده رابطه سببیت به عنوان یکی از ارکان مسئولیت مدنی میان تقصیر وکیل و زیان وارده وجود ندارد بنابرین ازاینجهت مسئولیتی متوجه وکیل نخواهد بود.
بدیهی است در فرض اطلاع موکل از استعفای وکیل زیان ناشی از عدم دفاع مقتضی به خود موکل منتصب میباشد. زیرا در این مورد موکل خود مرتکب تقصیر و نسبت به حقوق خود مرتکب بیاحتیاطی و بیمبالاتی شده است. همین امر سبب شده است که رابطه سببیت به عنوان یکی از ارکان مسئولیت مدنی میان تقصیر وکیل و زیان وارده وجود نداشت باشد و طبق قاعده اقدام موکل مسئول ضرر وارده به خود محسوب گردد.[۶۹]
۲-۱-۲-۱-۳: آثار استعفای وکیل قبل از تشکیل جلسه دادرسی
پس از بررسی تکلیف وکیل نسبت به اطلاعرسانی به موکل و دادگاه شایسته است، آثار اطلاعرسانی در دو فرض را موردبررسی قرارداد. در برخی موارد وکیل دادگاه را در جریان استعفایش قرار میدهد، که این اطلاعرسانی منشاء آثاری خواهد بود و گاهی در اطلاعرسانی به دادگاه قصور ورزیده و صرفاً موکلش را از استعفا مطلع میکند که در اثر این امر ممکن است، وکیل، موکل و یا دادگاه تحت تأثیر قرار گیرند.
۲-۱-۲-۱-۳-۱: اثر اعلام استعفا به دادگاه
در اثر استعفای وکیل، موکل باید شخصاً یا با معرفی وکیل جدید، نسبت به دفاع از حقوق خود اقدام نماید. استعفای وکیل نسبت به دادگاه نیز دارای آثاری است. برای بررسی این آثار باید به تحلیل مواد ۳۹، ۴۰،۴۳ پرداخت.
بهموجب ماده ۳۹، در صورتیکه وکیل استعفای خود را به دادگاه اطلاع دهد، دادگاه به موکل اخطار میکند که شخصاً یا توسط وکیل جدید دادرسی را تعقیب نماید و دادرسی تا مراجعه موکل یا معرفی وکیل جدید، حداکثر به مدت یک ماه متوقف میگردد. وکیلی که دادخواست تقدیم کرده در صورت استعفا، مکلف است آن را به اطلاع موکل خود برساند و پسازآن موضوع استعفای وکیل و اخطار رفع نقص توسط دادگاه به موکل ابلاغ میشود، رفع نقص به عهده وکیل است.
ماده ۴۰ در این خصوص مقرر میدارد در صورتی فوت وکیل یا استعفا یا عزل یا ممنوع شدن یا تعلیق از وکالت یا بازداشت وی چنانچه اخذ توضیحی لازم نباشد، دادرسی به تأخیر نمیافتد و در صورت نیاز به توضیح دادگاه مراتب را در صورتمجلس قید میکند و با ذکر موارد توضیح به موکل اطلاع میدهد که شخصاً یا توسط وکیل جدید در موعد مقرر برای ادای توضیح حاضر شود.
بهموجب ماده ۴۳ عزل یا استعفای وکیل یا تعیین وکیل جدید باید درزمانی انجام شود که موجب تجدید جلسه دادگاه نگردد، در غیر این صورت دادگاه بهاینعلت جلسه را تجدید نخواهد کرد.
ممکن است وکیل دادگستری پیش از جلسه از وکالت استعفا داده، دادگاه را از این مسئله مطلع نماید. در این صورت دادگاه تکلیف خواهد داشت بر اساس ماده ۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی، مراتب استعفای وکیل را به موکل اطلاع و اخطار نماید که شخصاً یا با معرفی وکیل جدید دادرسی را ادامه دهد.
ازآنجاکه لازمهی چنین اخطاری به موکل اعطای فرصت کافی به وی برای آمادگی دفاع و احتمالاً انتخاب وکیل جدید قانونگذار پیشبینی کرده که تا مراجع موکل و یا معرفی وکیل جدید حداکثر به مدت ۱ ماه دادرسی متوقف خواهد شد.
همان طور که پیشتر بیان شد مقررات استعفای وکیل در قانون آیین دادرسی کنونی ظاهر انتقاد برانگیزی دارد زیرا از سویی به استناد ماده ۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی دادرسی مدتی توقیف خواهد شد از سویی دیگر ماده ۴۰ و ماده ۴۳ قانون مذبور استعفای وکیل را موجب تأخیر دادرسی و موجب تجدید جلسه دادرسی نمیداند.
[شنبه 1401-09-26] [ 12:34:00 ب.ظ ]
|