کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲- دستیابی
۳- توزیع وپخش اطلاعات
۴- تفسیرو بکارگیری اطلاعات
۵- ارزیابی نتایج
دو کار تجربی مهم نیز درسال ۱۹۹۳ توسط کوهلی و جاورسکی انجام گرفت براساس کار تجربی آن­ها بازارگرایی یک ساختار سه بعدی که عبارت است از:
۱-ایجاد هوشمندی بازار درسرتاسر سازمان
۲-توزیع و پخش این هدفمندی در بین بخش­های سازمانی
۳-پاسخگویی تمام سازمان ما به این هوشمندی
البته این مدل بعداً مورد تجزیه وتحلیل این دو محقق قرارگرفت و به یک مقیاس دوبعدی، توزیع اطلاعات و پاسخگویی خلاصه گردد.
تحقیقاتی که ذکرگردید. دومسیر فکری را طی می­ کنند.
۱- ­برحسب ماهیت اطلاعات که مربوط به مشتریان رقابت
۲-­ برحسب میزان استفاده از این اطلاعات
درادبیات بازارگرایی تأکید برموراد زیرصورت گرفته است.
۱-­­­ سنت­یابی به اطلاعات مربوط به رقبا و مشتریان
۲- توزیع و بخش اطلاعات فوق درسرتاسر سازمان و بین بخش­ها
۳- تفسیر و تحلیل اطلاعات توزیع و پخش شده
۴- استفاده از اطلاعات تفسیر وتحلیل شده در برنامه­ ریزی استراتژیک. مطالعات اخیر بر ادغام مفاهیم موجود دلالت دارد تا اینکه براعتماد و روایی آن افزوده شود(دی، ۱۹۹۴).
۲-۲-۵)­پیامدهای بازارگرایی برای سازمان

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سازمان­هایی که می­توانند بهتر نیازهای مشتریان را پاسخ دهند و بهتر از رقبا ارضاء نمایند مطمئناّ از سطح عملکرد بالاتری برخوردار هستند. تحقیقاتی که توسط لزناک، لاسچ(۱۹۸۷) و نارور و اسلاتر(۱۹۹۰) صورت گرفته نشان دهنده رابطه مثبتی بین بازارگرایی و عملکرد شرکت می­باشد. تحقیقات که توسط کوهلی و جاورسکی(۱۹۹۰) صورت گرفته نشان می­دهد که بازارگرایی منافع اجتماعی و روانی زیادی برای کارکنان سازمان خواهد داشت.
بازارگرایی به عنوان یک حس غرور در سازمان که در آن کلیه واحدها و کارکنان در راستای ارضای نیازهای مشتریان گام بر می­دارند تعریف شده است. در واقع ارضای نیازهای مشتریان هدف مشترک کلیه واحدها محسوب می­ شود و واحدها به حرکت در این راستا افتخار می­ کنند. اما این نگرش نیازمند آن است که کارکنان یک حس تعلق و تعهد را نسبت به سازمانشان داشته باشند. درنتیجه می­توان نتیجه گرفت که سطح بالاتر بازارگرایی در سازمان می ­تواند باعث افزایش روحیه کارگروهی و کارجمعی و در نتیجه افزایش تعهد در بین کارکنان سازمان گردد (کوهلی و جاورسکی، ۱۹۹۳).
از سازمان­هایی که در محیط رقابتی فعالیت می­ کنند انتظار می­رود که بیشتر بازارگرا باشند. کوهلی و جاورسکی به بررسی و تاثیر سه ویژگی محیطی بر روی بازارگرایی پرداخته­اند. اولین عامل پیچیدگی و تلاطم بازار می­باشد که به عنوان نرخ و میزان تغییرات در ترکیب نیازها و خواسته ­ها و ترجیحات مشتریان تعریف می­گردد. سازمان­های که در بازارهای متلاطم فعالیت می­ کنند بیشتر نیازمند تغییر محصولات خود با توجه به تغییر در نیازها و خواسته­ های مشتریان می­باشد برعکس، در بازارهای با ثبات شرکت­ها کمتر نیاز دارند تا محصولات خود را با نیازهای در حال تغییر مشتریان هم جهت سازند و تعدیل نمایند. بنابراین سازمانهای که در محیط­های متلاطم فعالیت می­ کنند، نیاز بیشتری را به بازارگرایی خواهند داشت. در واقع هر چه تلاطم محیطی و تغییرات آن بیشتر باشد رابطه بازارگرایی و عملکرد سازمانی تقویت خواهد شد.
دومین عامل محیطی که توسط کوهلی و جاورسکی مورد مطالعه قرار گرفته تا رابطه بین بازارگرایی و عملکرد تجاری را تعدیل کند شدت رقابت می­باشد. همانطور که هاست(۱۹۸۶) و کوهلی و جاورسکی (۱۹۹۰) بیان کرده ­اند در محیط غیر رقابتی، شرکت یا سازمان ممکن است دارای عملکرد خوبی باشد حتی اگر بازارگرا نباشد، زیرا مشتریان با محصولات و خدمات خو­گرفته­اند. در مقابل در شرایط رقابت شدید، مشتریان گزینه­ های متنوعی برای ارضای نیازها و خواسته­ های خویش دارند. بنابراین شرکت­هایی که بازارگرا نیستند، در محیطی رقابتی به سرعت مشتریان خود را از دست خواهند داد. بنابراین بازارگرایی در شرایط رقابت از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود (کوهلی و جاورسکی، ۱۹۹۳).
سومین عامل که می ­تواند تعدیل کننده رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شرکت باشد تغییرات تکنولوژیکی می­باشد که در واقع همان میزان تکنولوژی رخ داده در صنعت خاص می­باشد. شرکت­هایی که از­ تکنولوژی پیشرفته استفاده می­ کنند می­توانند با بهره گرفتن از نوآوری تکنولوژیک برای خود مزیت رقابت ایجاد کنند. در مقابل سازمان­هایی که از تکنولوژی ایستا فعالیت می­ کنند در بازارهای رقابتی از موقعیت مناسبی برخوردار نخواهند بود و نمی ­توانند از تکنولوژی به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده نمایند.
۲-۲-۶) ­مفاهیم عملیاتی بازارگرایی
در ادبیات بازاریابی بین بازارگرایی و بازاریابی گرایی تفاوت قائل می­شوند، چنانچه «مک کارتی» و «پرالت[۳۵]» اشاره دارند، بازاریابی­گرایی اجرای مفهوم بازاریابی است. تأکید سنتی بازاریابی گرایی برمشتری­گرایی، تمرکز بر نیازهای مصرف کننده و ایجاد سود برای شرکت از طریق رضایت مشتری است(کاتلر و آرمسترانگ[۳۶]، ۱۹۹۴) .از طرف دیگر بازارگرایی اصطلاح کاربردی برای نهادینه کردن مفهوم بازاریابی است(کوهلی و جاورسکی، ۱۹۹۰) و تأکید بر تغییر ساختار و مسئولیت بازاریابی از بخش بازاریابی به تمام بخشهای سازمان دارد و به دنبال ایجاد تعادل بین مشتریان و رقباست و با توجه به رقبا به تحلیل مشتریان و ارضای نیازهای آنان می ­پردازد. هر یک از شش دیدگاه ذکرشده نسبت به مفهوم بازارگرایی دیدگاه خاص خود را دارد که آنرا متمایز از دیدگاه دیگر می­ کند. جدول زیر هر یک از دیدگاه ­ها را به همراه سال ارائه و تئورسین­های مربوطه، نشان می­دهد.
۲-۲-۶-۱)دیدگاه تصمیم ­گیری
«اصطلاح بازارگرایی معرف مجموعه فرآیندهایی است که مربوط به تمام جنبه­ های(تصمیم گیری) سازمان است»(شاپیرو[۳۷]، ۱۹۸۸، ۱۲۰).
یکی از دیدگاه­ های موجود در ادبیات بازارگرایی، دیدگاه تصمیم ­گیری است که توسط «شاپیرو» در سال ۱۹۸۸ مطرح گردید. شاپیرو مفهوم عملیاتی بازارگرایی را یک فرایند تصمیم ­گیری سازمانی تلقی می­ کند. در قلب این فرایند، مدیریت خود را متعهد به تصمیم ­گیری مشارکتی بین اعضاء سازمان می­داند. شاپیرو شرکت­های بازارگرا را دارای سه ویژگی زیر می­داند که عبارتند از :
۱- اطلاعات حاصل از مشتری بسیار مهم بود و نفوذ مؤثری در بخش­های سازمان دارد.
۲- تصمیم گیری­های استراتژیک و تاکتیکی به صورت بین بخشی و بین فردی صورت می­گیرد.
۳- بخش­ها و دوایر به صورت هماهنگ تصمیم می­گیرند و خود را نسبت به تصمیمات اخذ شده متعهد می­دانند.
اولین ویژگی مؤثر در این دیدگاه، نیاز سازمان به شناخت بازار و مشتریان است به گونه ای که اطلاعات و صحبت­های مشتری، مهمترین منبع اطلاعاتی برای بخش­های سازمان است. اطلاعات و ­صحبت­های مشتریان از طریق مکانیسم­های متعددی چون گزارش­های تحقیقات بازاریابی، ضبط صدای مشتری، تجزیه و تحلیل فروش های صنعت و … بدست آمده و از طریق مدیریت ارشد سازمان به سرتاسر سازمان انتقال می یابد. دومین ویژگی مهم شرکت های بازارگرا تصمیم گیری مشارکتی اعضاء سازمان است. به گونه ­ای که تضاد منافع و اهداف را به حداقل برساند. جهت تصمیم ­گیری، دوایر و بخش­ها به حرف­های یکدیگر گوش می کنند و یکدیگر را تشویق به ابراز عقیده و ایده می­ کنند و تفاوت­ها و تمایلات بخش­ها و دوایر را در فرایند تصمیم ­گیری دخالت می­ دهند. سومین ویژگی مهم، هماهنگی تصمیم ­گیری­هاست .هماهنگی تصمیم ­گیری بخش­ها و دوایر موجب ایجاد تعهد مشترک در بین کارکنان بخش­ها و دوایر می­ شود.
شرکت­های بازارگرا از طریق مشارکت کارکنان در تصمیم ­گیری، مباحثه و ارائه راه­حل­ها به یک قدرت اهرمی دست می­یابند. « شاپیرو» اشاره دارد که هماهنگی قوی تصمیم ­گیری­ها موجب ایجاد تعهد بالا، ارتباطات روشن در بین کارکنان، شناخت قوت­ها و ضعف­های رقبا و تمرکز بر مشتری می شود اما بلعکس هماهنگی ضعیف تصمیم گیری ها موجب تخصیص نامناسب منابع و شکست در استفاده از فرصت­های بازار می­گردد (شاپیرو،۱۹۸۸، ص ۱۲۰ و گلازر[۳۸]،۱۹۹۱، ۱-۱۹).
۲-۲-۶-۲)­دیدگاه هوشمندی بازار
بازارگرایی یک نوع هوشمندی گسترده­ی سازمانی مربوط به شناخت نیازهای جاری و آتی مشتریان و توزیع این نوع هوشمندی بین تمام اعضاء سازمان و بخش­ها و پاسخگویی گسترده سازمان به برآوردن نیازهای جاری و آتی مشتریان است(کوهلی و جاورسکی[۳۹]، ۱۹۹۰، ۶)
«کوهلی» و « جاورسکی» در سال ۱۹۹۰ یک تعریف رسمی برای بازارگرایی ارائه دادند که از سه عنصر کلیدی زیر تشکیل شده است :
۱- ایجاد هوشمندی
۲-­­­ توزیع هوشمندی
۳- پاسخگویی
کوهلی و جاورسکی با تمرکز بر فعالیت­های بازاریابی خاص، مفهوم بازاریابی را عملیاتی ساخت . تحقیقات این دو محقق در حد گسترده ای مورد استفاده محققان قرار گرفت .برطبق نظریه«کوهلی» و « جاورسکی » نقطه شروع بازارگرایی، هوشمندی نسب به بازار است یعنی در اسرع وقت بتوان نیازها و خواسته های مشتری را در مقایسه با رقبا شناسایی نمود، لذا، هوشمندی بازار، شامل بررسی دقیق اعمال رقبا و شناسایی اقدامات آنان در شناخت نیازهای مشتریان و بررسی محیط بیرونی مانند قوانین و مقررات دولتی، تکنولوژی و … می­باشد. «کوهلی» و « جاورسکی» هوشمندی بازار را فقط شامل شناخت نیازهای فعلی مشتریان نمی­داند بلکه به نیازهای آتی آنان نیز توجهی خاص دارد. برهمین اساس، سازمان­ها ، ابتدا نیازها و خواسته های مشتریان را شناسایی کرده و سپس محصولاتی را تولید می­ کنند که بتواند آن نیازها را ارضاء نماید.
براساس تعریف پیشنهادی «کوهلی» و « جاورسکی» اولین عنصر کلیدی در بازارگرایی، ایجاد­ هوشمندی بازار در سرتاسرسازمان است .این هوشمندی از طریق مکانیزم های رسمی و غیررسمی چون بررسی میدانی مشتریان، ملاقات و مباحثه با مشتریان، تجزیه و تحلیل گزارشات فروش، تحقیقات رسمی بازار و .. بدست می آید. مهمترین نکته در ایجاد هوشمندی بازار این است که چنین هوشمندی نباید فقط منحصر به بخش بازاریابی باشد بلکه باید تمام بخش­ها و دوایر سازمان نسبت به بازار و مشتری هوشمند باشند. و بتوانند اطلاعات لازم را از بازار و مشتری کسب کنند. البته اطلاعات حاصل از بازار و مشتری باید به تمام بخش­ها و دوایر انتقال یابد. این منجر به ایجاد عنصر دوم بازارگرایی یعنی توزیع هوشمندی (اطلاعات)می­ شود. توزیع هوشمندی (اطلاعات) به معنای سازگاری سازمان با نیازهای بازار و مشتری است یعنی بتوان اطلاعات مربوط به مشتری و رقبا را بین تمام بخش­ها توزیع نمود و آنرا مبنای اعمال کارکنان قرار داد .سومین عنصر بازارگرایی، پاسخگویی یا واکنش نسبت به اطلاعات حاصل از بازار­ و مشتری است . دوعنصر­قبلی به تنهایی فاقد اعتبار است به خصوص وقتی که سازمان نتواند به نیازهای بازار و مشتری پاسخ دهد.براساس نظر«کوهلی» و «جاورسکی» تمام بخش­ها پاسخگوی نیازهای بازار و مشتریان هستند و باید بتوانند بازارها هدف مناسبی را انتخاب کرده، محصولی را طراحی، توزیع و تبلیغ نمایند که نیازهای جاری و پیش بینی شده بازار و مشتری را برآورده نمایند.
۲-۲-۶-۳)­دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ یا دیدگاه فرهنگ بازارگرایی
« بازارگرایی نوعی فرهنگ سازمانی است که به طور کارا و مؤثری رفتارهای ضروری را برای ایجاد ارزش برتر برای(مشتریان)، ایجاد می­ کند و می ­تواند منجر به عملکرد برتر برای سازمان شود (نارور و اسلاتر[۴۰]، ۱۹۹۰، ۲۱).
«نارور» و «اسلاتر» برای عملیاتی ساختن مفهوم بازاریابی دیدگاه متفاوتی را ارائه دادند، این دو محقق بازارگرایی را یک پدیده رفتاری می­دانند که از سه جزء زیر تشکیل شده است :
۱- مشتری­گرایی
۲- رقابت­گرایی
۳- هماهنگی بین­بخشی
ترکیب سه عنصر فوق بازارگرایی را شکل می­دهد. براساس نظر« نارور» و « اسلاتر» مشتری­گرایی مستلزم شناخت کافی مشتری جهت ایجاد ارزش برتر (محصول و خدمات برتر) برای آنان است. ایجاد و افزایش منافع برای خریداران و مشتریان از طریق کاهش بهای تمام شده صورت می­گیرد. برای توسعه شناخت سازمان نسبت به مشتریان، نیازمند اطلاعات از نیازها و خواسته­ های مشتریان و محیط اقتصادی، سیاسی هستیم. از این طریق می­توان مطمئن شد که سازمان نسبت به نیازهای جاری و آتی مشتریان شناخت پیدا کرده و می ­تواند نیازهای آنان را ارضاء نماید .رقابت­گرایی از دیدگاه «نارور» و «اسلاتر» به معنای شناخت سازمان از قوت ها و ضعف های جاری و آتی رقبا به خصوص در مورد استراتژی­ها و ظرفیت­های بلندمدت آنان است. رقابت­گرایی به موازات مشتری­گرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار می­گیرد. این تجزیه و ­تحلیل­ از ­طریق جمع­آوری اطلاعات و ­ارزیابی ظرفیت­های تکنولوژیکی رقبا و توانایی آنان در ارضای نیازهای مشتریان صورت می­گیرد. سومین جزء رفتاری، هماهنگی بین بخشی اعضای سازمان با یکدیگر است. منظور از هماهنگی بین بخشی، استفاده هماهنگ از منابع سازمانی جهت ایجاد ارزش برتر برای مشتریان است. هر شخص در سازمان به طور بالقوه می ­تواند برای خریدار (مشتری) ایجاد ارزش نماید. ادغام هماهنگ منابع سازمانی منجر به برقراری ارتباط مشتری­گرایی با رقابت­گرایی می­ شود. ایجاد اطلاعات و استفاده هماهنگ از منابع سازمانی و توزیع اطلاعات در سرتاسر سا­زمان منجر به هماهنگی بین­بخشی می­ شود .در صورت عدم هماهنگی بین بخشی لازم است مدیریت بخش­ها را نسبت به نیاز سایر بخش­ها حساس نماید و بر اهمیت آن تأکید ورزد.
۲-۲-۶-۴)­دیدگاه بازاریابی استراتژیک
«سطح بازارگرایی در واحد های کسب و کار آن اندازهای است که واحد کسب و کار بتواند اطلاعات لازم را از مشتریان بدست آورده و از آن در تدوین استراتژی­ های بازاریابی استفاده نماید بگونه­ای که آن استراتژی­ها بتواند پاسخگوی نیازها و خواسته­ های مشتریان باشد (روکرت[۴۱]، ۱۹۹۲، ۲۲۸).
«روکرت» نیز همانند «کوهلی و جاورسکی» و « نارور و اسلاتر» هنگام تعریف بازارگرایی بر واحد کسب و کار تأکید دارد تا به شرکت یا بازار به­ عنوان واحد تجزیه و تحلیل. این دیدگاه پیرو تحقیقات قبلی «والکر و روکرت»[۴۲] می­باشد. براساس این دیدگاه، اولین بعد بازارگرایی این است که مدیران از محیط بیرونی، برحسب مجموعه­ اهداف، اطلاعات جمع آوری کرده آنرا تجزیه و ­تحلیل و تفسیر می­نمایند تا از این طریق بتوانند به تخصیص منابع مطلوب دست یابند. دومین بعد بازارگرایی طراحی برنامه­ی عمل یا اجرای استراتژی تمرکز بر مشتری است. این بعد یک فرایند برنامه­ ریزی استراتژیک است که به نیازها و خواسته­ های مشتری و تدوین استراتژی­ های خاص جهت برآوردن آن تأکید می­ورزد .بعد سوم مربوط به اجر­ای استراتژی بازارگرایی است. در این بعد اقدامات سازمان جهت عملی ساختن و برآوردن نیازها و خواسته­ های مشتری مشخص می­ شود.
۲-۲-۶-۵)­ دیدگاه مشتری­گرایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 05:43:00 ب.ظ ]




۷۹۰/۰

۷/۲۰

۱۸۰/۰

۱۷۵/۰

۸۶/۲-

۸۰۷/۰

۹۶۵/۰

۴/۱۶

میانگین

۸۶/۰

۹۳/۰

۰۳/۸

۲۷/۰

۲۲/۰

۹/۱۹-

۱۲/۱

۱۶/۱

۶۶/۲

۰۵/۰ LSDژ×ن

۴۲ /۰

۴۲/۰

۰۵۱/۰

۰۵۱/۰

۴۲۸/۰

۴۲۸/۰

آزمایش دوم: ارزیابی پاسخ ژنوتیپ‌هایی با پاسخ متفاوت به کمبود نیتروژن، نسبت به افزایش غلظت دی اکسید کربن هوا
۴-۲- برداشت اول (مرحله رشد رویشی)
۴-۲-۱- شاخص سبزینگی (عدد کلروفیل متر)
اثر غلظت دی اکسید کربن محیط بر شاخص سبزینگی برگ در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۷). افزایش غلظت دی اکسید کربن باعث کاهش ۲ درصدی شاخص سبزینگی شد (جدول۴-۸). شاخص سبزینگی ویژگی‌ای است که از آن برای تعیین وضعیت نیتروژن گیاه استفاده میشود [۸]. زیرا محتوای نیتروژن برگ به عنوان یک عامل اولیه مهم در فتوسنتز برگ محسوب می‌شود [۳۳]. به نظر میرسد در این آزمایش افزایش غلظت دی اکسید کربن منجر به افزایش سطح برگ گیاه (جدول ۴-۸) و در نتیجه اثر رقت موجب کاهش نیتروژن در بافت گیاهی گردیده است [۳۷].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر شاخص سبزینگی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۷). شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰ و ۴۲/۱ میلی‌مولار نسبت به شاهد (سطح ۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب حدود ۱۱ و ۳ درصد کاهش داشت و در سطح ۷۹/۳ میلی‌مولار تغییری نشان نداد (جدول ۴-۸). نیتروژن برگ به عنوان شاخص حساس برای نشان دادن وضعیت نیتروژن کل گیاه در برنج میباشد. تاثیر کمبود نیتروژن به صورت تغییر رنگ برگ از سبز به زرد بوده [۲۵] که در این آزمایش کاهش سطوح نیتروژن باعث کاهش شاخص سبزینگی شد. لی و همکاران (۲۰۱۲) در آزمایش خود بر روی ژنوتیپ برنج هیبرید Shanyou 63 در مرحله گیاهچه‌ای نشان دادند که سطح نیتروژن ۸۵/۲ نسبت به سطح ۴۲/۱ میلیمولار باعث افزایش ۲۲ درصدی شاخص سبزینگی شد [۵۶].
اثر ژنوتیپ بر شاخص سبزینگی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد (جدول۴-۷). شاخص سبزینگی در ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب برابر با ۴/۳۴، ۷/۳۳، ۴/۳۳ و ۳/۳۴ بود. همچنین تفاوت بیشترین میزان شاخص سبزینگی در ژنوتیپ فجر نسبت به کمترین میزان در ژنوتیپ شیرودی ، ۳ درصد بود (جدول۴-۸).
اثر برهمکنش نیتروژن و ژنوتیپ بر شاخص سبزینگی در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار شد (جدول ۴-۷). شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۴-(۱۰%)، ۲-(۵%) و ۱-(۲%)، در ژنوتیپ حسنی به ترتیب ۴-(۱۰%)، ۵/۰-(۱%) و ۱-(۲%)، در ژنوتیپ شیرودی به ترتیب ۵/۳-(۱۰%)، ۱-(۳%) و ۱+(۳%)، و در ژنوتیپ طارم منطقه به ترتیب ۵-(۱۳%)، ۱-(۳%) و صفر(صفر%) واحد تغییر یافت. به نظر میرسد شاخص سبزینگی فقط در سطح ۷۱۲/۰ میلیمولار نسبت به سطح شاهد (۸۵/۲ میلیمولار) به طور قابل ملاحظهای در کلیه ژنوتیپهای مورد مطالعه کاهش یافته است و تفاوت دیگر سطوح نیتروژن (۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلیمولار) با شاهد از این نظر قابل ملاحظه نبوده است.
برهمکنش اثرات غلظت دی اکسید کربن و ژنوتیپ در سطح احتمال پنج درصد از نظر آماری معنی‌دار شد (جدول ۴-۷). میزان کاهش شاخص سبزینگی در اثر افزایش غلظت دی اکسید کربن فقط در ژنوتیپهای طارم منطقه (۵ درصد) و فجر (۳ درصد) از لحاظ آماری معنی دار بود و در ژنوتیپهای حسنی و شیرودی، افزایش غلظت دی اکسید کربن تاثیر معنیداری بر شاخص سبزینگی نداشت (شکل ۴-۲).
شکل ۴-۲- اثر غلظت دی اکسید کربن محیط بر شاخص سبزینگی (عدد کلروفیل متر) در ژنوتیپ‌های برنج
برهمکنش اثرات سه گانه دی اکسید کربن، نیتروژن و ژنوتیپ بر شاخص سبزینگی در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۷). در شرایط معمول دی ‌اکسید کربن (۳۶۰ میکرومول در مول)، میزان تغییرات شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۱۲-، ۳- و ۳- درصد ، در ژنوتیپ حسنی به ترتیب ۱۴-، ۳- و ۵- درصد، در ژنوتیپ شیرودی به ترتیب ۱۲-، ۲- و ۲ درصد و در ژنوتیپ طارم منطقه به ترتیب ۱۰-، ۳- و ۵- درصد بود. این در حالی است که در شرایط کربن دی‌اکسید غنی شده (۷۰۰ میکرومول در مول)، شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد به ترتیب در ژنوتیپ فجر ۹-، ۷- و ۵/۰- درصد، در ژنوتیپ حسنی ۶-، یک و صفر درصد، در ژنوتیپ شیرودی ۷-، ۵- و ۳ درصد ، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۱۸-، ۹- و ۴- درصد بود (جدول ۴-۸). با افزایش غلظت دی اکسید کربن میزان کاهش شاخص سبزینگی در سطح ۴۲/۱ میلی مولار نسبت به شاهد، در ژنوتیپهای فجر، حسنی و شیرودی کاهش داشت. در حالی که با افزایش غلظت دی اکسید کربن ژنوتیپ طارم منطقه کاهش بیشتری در شاخص سبزینگی در سطح ۴۲/۱ میلیمولار نسبت به شاهد نشان داد.
با افزایش غلظت دی اکسید کربن شاخص سبزینگی در ژنوتیپ های فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه در سطح نیتروژن ۷۱۲/۰ میلیمولار به ترتیب ۱، ۳، ۵ و ۷- درصد، در سطح ۴۲/۱ میلیمولار ۸-، ۲-، ۳- و ۱۰- درصد، در سطح ۸۵/۲ میلیمولار ۵/۳-، ۶-، ۳/۰- و ۳ درصد و در سطح ۷۹/۳ میلیمولار ۱-، ۳/۰-، ۶/۰- و ۵/۵- درصد تغییر کرد (جدول ۴-۸).
به عبارت دیگر بیشترین تغییر پذیری به صورت کاهشی در شاخص سبزینگی در اثر افزایش غلظت دی اکسید کربن در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلیمولار در ژنوتیپ طارم منطقه و در سطح ۸۵/۲ میلیمولار در ژنوتیپ حسنی مشاهده گردید.
۴-۲-۲- سطح برگ
اثر غلظت دی اکسید کربن بر سطح برگ در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۷). سطح برگ در شرایط دی اکسید کربن غنی شده (۷۰۰ میکرومول در مول) نسبت به سطح معمول (۳۶۰ میکرومول در مول)، ۱۲ درصد افزایش یافت (جدول ۴-۸). به طور کلی در سیستم فتوسنتزی گیاهان سه کربنه، دی اکسید کربن به عنوان عامل محدود کننده مطرح است و افزایش غلظت دی اکسید کربن هوا، در صورت تامین بودن سایر عوامل زیست محیطی موجب افزایش فتوسنتز میشود [۷۷]. افزایش در کربوکسیلاسیون دی اکسید کربن منجر به افزایش ماده خشک و سطح برگ گیاه میشود [۲۰]. کیم و همکاران (۲۰۰۳) نیز در مطالعه خود نشان دادند که افزایش غلظت دی اکسید کربن به میزان ۲۰۰ میکرومول در مول بالاتر از سطح معمول آن و در وضعیت کاربرد ۸ گرم در متر مربع نیتروژن باعث افزایش ۱۸ درصدی شاخص سطح سبز برگ در مراحل اولیه رشد گیاه برنج شد [۵۱]. روی و همکاران (۲۰۱۲) بیان داشتند که افزایش غلظت دی اکسید کربن تا سطح ۵۵۰ میکرومول در مول باعث افزایش شاخص سطح برگ در مراحل حداکثر پنجه زنی، آغازش خوشه، خوشه دهی، پر شدن دانه و رسیدگی کامل به ترتیب به میزان ۳۵، ۲۳، ۱۷، ۱۸ و ۸ درصد شد [۶۶]. از جمله دلایل افزایش در سطح برگ میتوان به افزایش فتوسنتز [۲۷]، افزایش سرعت رشد محصول [۳۸]، افزایش در تعداد پنجه [۵۲] و افزایش در سرعت نمو برگ اشاره نمود [۶]. با این حال انسورد (۲۰۰۸) با بررسی ۷۲ مطالعه بر روی شاخص سطح برگ نشان داد که در مجموع افزایش شاخص سطح برگ در شرایط دی اکسید کربن غنی شده از نظر آماری معنی‌دار نمیباشد [۲۵].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




۵- در فرایند توانمندسازی می‌بایست توجه به تسهیل کردن شرایط و موقعیت افراد داشت نه هدایت و رهبری آنان. ضمن آنکه قدرت در این فرایند، کاهش تضادها و چالش‌ها دربین افراد و جامعه می‌باشد. (اقلیما، ۱۳۸۸: ۱۸۸)
با توجه به اصول مطرح شده که توسط متخصصین در فرایند توانمندسازی مطرح گردیده است می‌توان به طور خلاصه این اصول را در مددکاری اجتماعی چنین خلاصه کرد:
۱- تمرکز بر رشد و توسعه ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها (نه بر کمبودها و ضعف‌ها)
۲- تأکید بر همکاری متقابل با مراجعان (نه اعمال قدرت توسط مددکار اجتماعی).
۳- تأکید بر خود تصمیم‌گیری و مسئولیت مراجعان(با مشارکت در فعالیت‌ها)
۴- توجه به ظرفیت‌های بالقوه انسان‌ها (جهت یادگیری، رشد و تغییر)
۵- توجه به جامعه و ارتباطات اجتماعی (جهت دستیابی به رشد و توسعه ظرفیت‌ها)
۶- توجه به نیازها، خواسته‌ها و علایق افراد (شروع باید از جایی که مورد علاقه فرد است) باشد (اقلیما، ۱۳۸۸: ۱۹۱).
همچنین طراحان توانمندسازی بر چند اصل کلی زیر نیز تأکید دارند: ۱- توانمندسازی یک فرایند است ۲- توانمندسازی فرآیندی از بالا به پایین نیست بلکه در بطن جامعه اجرا و مردم در آن مشارکت داده می‌شوند ۳- توانمندی مراجعان بدون مشارکت آنها امکان‌پذیر نیست.
۲-۷-۳ زمینه‌های توانمندسازی
در ادبیات توانمندسازی، زمینه‌های زیر برای توانمندسازی در نظر گرفته شده است که هر کدام دارای اجزایی نیز می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- توانمندسازی شخصی
این مجموعه عوامل زمینه خودمختاری و فرصتهای زندگی کودکانی که بین خواسته‌های خودشان و چیزهایی که در جامعه امکان‌پذیر است گرفتار شده‌اند را توصیف می‌کند. «عزت نفس و اعتماد به خود، تشخیص عدالت و بی‌عدالتی، شناخت نیازها و علائق، خود پنداره، آزادی و فرصت‌ها، رهایی از خشونت، کاهش میزان ساعات کار، صحت و سلامتی جسمی، تحصیلات و آگاهی، توانایی تصمیم‌گیری در خانواده، گسترش زمینه‌‌های اقدام و عمل». (شیرزاد پرگو، ۱۳۸۹: ۳۶)
۲- توانمندسازی اجتماعی
به لحاظ اجتماعی توانمندسازی از جوانب مختلف نگریسته شده و بنابراین دیدگاه های مختلفی راجع به آن وجود دارد که در ادامه به طور مختصر بیان می شود. توانمندسازی توسط عدّه‌ای از دیدگاه سیاسی نگریسته شده و تغییر در توزیع قدرت که منجر به دسترسی بیشتر به خدمات و محصولات یا افزایش فرصت مشارکت در فرایند سیاسی می‌شود، تعریف شده است. شهروندان از موقعیتی که در آن تصمیم‌گیری‌ها بی‌تأثیر بوده‌اند، به موقعیتی می‌رسند که در آن به طور فعال در تصمیمات سیاسی مشارکت می‌کنند و بر خروجی آن تأثیر دارند. در نتیجه در این نگاه هدف توانمندسازی، کاهش فاصله‌ای قدرت می‌باشد(قلی پور و رحیمیان، ۱۳۸۸: ۳۲).
به توانایی درک و استفاده از افکار و احساسات و رفتارها به طور تلفیقی، اشاره می‌کند تا آن دسته از وظایف و تکالیف اجتماعی را انجام دهد که در فرهنگ و موقعیت خاص مطلوب به حساب می‌آید(امیمه به نقل از چمنی بالابیگلو، ۱۳۸۹: ۴۶).
توانمندسازی گاهی به عنوان اکتساب مهارتهایی که شهروندان را قادر می‌سازد تا در موقعیتهای مختلف کنترل بیشتری داشته باشند تعریف می‌شود. از این منظر توانمندسازی ظرفیت مشارکت و احساس خود اثربخشی در شهروندان ایجاد می‌نمایند. این مفهوم از توانمندسازی دیدگاه مجموع مثبت[۴۳] به قدرت دارد و فرض می کند هر شهروندی در جامعه دارای قدرت است و هدف نهایی فرایند مشارکت متمرکز نمودن قدرت تمام شهروندان برای همکاری در تحقق جمعی می‌باشد.
توانمندسازی توسط عده‌ای از صاحبنظران به عنوان تحول درونی فرد تعریف می‌شود که با ایجاد اعتماد به نفس آغاز می‌شود و به سرعت به احساس خود ارزشمندی فرد تبدیل می‌شود که موجب موفقیت شخصی وی می‌شود. هدف این نوع توانمندسازی افزایش پتانسیل شهروندان برای تغییر خود می‌باشد (Kyem, 2004).
از نظر تعدادی از نویسندگان نظیر مومکا[۴۴]، ریفکین[۴۵] و گروه بانک جهانی(۱۹۹۹) بین توانمندسازی و تغییر نهادهای جامعه و به طور کلی خود جامعه رابطه وجود دارد. از آنجایی که نهادها الگوی جمعی افکار، احساسات و کنش ما هستند احتمال دارد زمانی که اعضای جامعه کنترل بیشتری بر امور خود داشته باشند، دست خوش تغییر شوند. این دیدگاه ادعا می‌کند توانمندسازی منجر به آگاهی سیاسی و مشارکت می‌شود و هم زمان با فعالیت شهروندان در انجمن‌ها، آنها شروع به تغییر نهادها و محیط پیرامون خود می‌نمایند.
اصلی‌ترین گروه هدف در توانمندسازی، شهروندان هستند. استدلال مدافعان توانمندسازی آن است که مردم باید توانمند شوند تا بتوانند در مورد زندگی خودشان تصمیم بگیرند. یکی از راه های توانمندسازی شهروندان این است که دولتها بخش عمومی را به عنوان مشتری در نظر بگیرند و بیاموزند به خواسته‌های مردم گوش فرا دهند. تمام این ابزارها به منظور اعطای نقش مستقیم و معنادار در ایجاد و اجرای سیاست عمومی به شهروندان طراحی می‌شود، به عبارت دیگر موجبات توانمندسازی شهروندان می‌شود(قلی پور و رحیمیان، ۱۳۸۸: ۳۲).
۳- توانمندسازی روانی
توانمندی روانی چنین فرض می‌شود که فرد با محیط در تعامل است و در این فرایند، فرد مفهوم زندگی و عزت نفس را پیدا می‌کند. این دو عنصر برای هدایت رفتار فرد در زندگی و برای بدست آوردن توانمندی‌های مختلف مفید است(تیلور، ۱۹۸۷ به نقل از چمنی بالابیگلو، ۱۳۸۹: ۴۷).
۴- توانمندسازی سیاسی
توانایی نفوذ در تخصیص منابع یک سازمان یا جامعه از طریق ابزارهای رسمی یا غیررسمی است و به عنوان رایج‌ترین راه رسیدن به اقدام و تشریک مساعی با دیگران جهت اثرگذاری بر شرایط اجتماعی ضروری است. توانمندسازی سیاسی نیازمند تداوم پیشرفتهای قانونی و سیاسی محلی و شرکت و تلاش برای اثرگذاری این فرایند از طریق حمایت می‌باشد. توانمندسازی سیاسی شامل سواد سیاسی، مشارکت در گروه های سیاسی، سازماندهی سیاسی، تأثیرگذاری بر ساخت سیاسی، مشارکت در فرآیندهای سیاسی بین‌المللی، مشارکت در فرآیندهای گردهمایی سازمان ملل می‌شود.
۵- توانمندسازی فرهنگی
تأثیر بر تربیت سمبولیک، قدرت واضح فرهنگی، حفظ یا توسعه فرهنگ کودکان، تبلیغات دوستدار کودکان، موفقیت در سیستم های تعیین شده توسط مذهب.
۶- توانمندسازی اقتصادی
شامل همه فرآیندها از تضمین زنده ماندن تا ثبوت بخشیدن به استقلال کودکان و از دستیابی به نیازهای ضروری در سطح فردی تا تأمین زندگی گروهی می‌شود. این بخش همچنین کار با دستمزد و بدون دستمزد کودکان تا اقتصاد بازار و خانواده به عنوان یک سیستم اقتصادی خرد تا هدف تأثیرگذاری کودکان بر ساختارهای کلان را در بر می‌گیرد.
سواد اقتصادی، مالکیت و روش های تولید، درآمد و کنترل مالی، کاهش وابستگی و خطرها و فشارها، فرصتهایی برای تأثیرگذاری بر خط مشی اقتصادی و تولید و برنامه‌ریزی(Wichterich & Rodenberg,1999: 43).
۲-۷-۴ توانمندسازی کودکان خیابانی با حمایت سازمانهای مردم نهاد
معمولاً توانمندسازی واژه‌ای است که در بحث‌های مربوط به توانمندسازی فقرا و افراد محروم یک کشور بکار می‌رود و ازنظر علوم اجتماعی، راهبردی برای اصلاح جامعه‌ی قطبی شدۀ افراطی است. توانمندسازی در مورد گروه‌هایی از جامعه است که در آن، امتیازات، به ضرر یک گروه بزرگ و به نفع یک گروه کوچک اختصاص یافته است (کنیلا، ۱۳۸۳: ۱).
تئوری توانمندسازی به عنوان یک رویکرد نهادی و عمل برنامه‌ریزی، به طور گسترده‌ای در ادبیات کودکان خیابانی مستند نشده است. نظریه توانمندسازی تنها به‌دنبال علل اولیه، دوم، سوم و چهارم از زندگی کودکان در خیابان نیست زیرا این نظریه نه تنها در پی پاسخگویی به نیازهای روزمره افراد بلکه به بازسازی روابط اجتماعی در سطح شهری، ملّی و جهانی نیز می‌پردازد. در پرداختن به نیازهای فوری و تسهیل تحول ساختاری، الگوی توانمندسازی به کودکانی که در خیابان حضور دارند و به کسانی که ساکن در خیابان هستند برای ورود مجدد به جامعه مدنی کمک می‌کند (Rocha 1997: 30).
برای شناخت بیشتر از کاربرد توانمندسازی برای کودکان خیابانی، ابتدا باید به توضیح الگوی توانمندسازی زنان فقیر پرداخت. الگوی توانمندسازی با موفقیت در مورد زنان فقیر در کشورهای در حال توسعه که در حال تلاش برای غلبه بر بی‌عدالتی‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند بکار می‌رود.
در نظریه توانمندسازی برای زنان به دو نوع نیاز پرداخته شده است: نیازهای عملی و نیازهای استراتژیک. نیازهای استراتژیک به عنوان نیاز به تحول ساختاری جامعه، به حذف زنان از موقعیت اجتماعی تابع خود و درک آن است، در حالی که نیازهای عملی، نیازهای فوری روزانه مانند نیاز به مسکن، غذا، پوشاک، بهداشت و درمان و… است. موزر[۴۶] استدلال می‌کند که رویکردهای سیاست توانمندسازی «به دنبال رسیدن به جنسیت استراتژیک به طور غیرمستقیم از طریق نیازهای جنسیتی عملی است. از نیازهای عملی جنسیتی به عنوان پایه‌ای برای ساخت یک پایگاه پشتیبانی امن و یک ابزار که از طریق آن به نیازهای استراتژیک می‌توان رسید، استفاده می‌شود» (Moser 1993: 77).
رولاند بیان می‌کند که تمایز بین نیازهای عملی و استراتژیک از تغییرات اساسی مورد نیاز برای مقابله با تبعیض‌های جنسیتی است (Rowland 1997: 7). رویکرد توانمندسازی به همین ترتیب می تواند برای کودکان خیابانی که نیازهای فوری و استراتژیک دارند مورد استفاده قرار گیرد. سازمانها باید به بهبود روشن در شرایط زندگی و معیشت کودک خیابانی و تلاش برای اصلاح عدم تعادل‌های موجود در قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با تسهیل تحول ساختاری بپردازند (Friedmann 1992: 97).
نردبان توانمندسازی روچا می‌تواند ساده‌ترین مدل در روشن کردن این موضوع باشد چرا که او به هر دو بُعد نیازهای عملی و استراتژیک در کار خود می‌پردازد. نردبان توانمندسازی او مفیدترین ابزار برای اعمال سیاست‌های توانمندسازی کودکان خیابانی است. توانمندسازی فردی مربوط به کودک خیابانی می‌تواند از طریق ارائه خدمات محلی و درمان فردی عمل کند. این خدمات ممکن است شامل موارد زیر باشد: مسکن، غذا و ارائه لباس، مراقبت‌های پزشکی، درمان و آموزش مهارت‌ها. این خدمات محلی شامل بهبود شرایط زندگی خود، افزایش مهارت‌های مقابله‌ای و ترکیب کردن با اعتماد به نفس و حس کنترل بر خود است. سیاست‌های توانمندسازی در این سطح، رسیدگی به نیازهای ساختاری کودکان خیابانی نیست، امّا قطعا رسیدگی به فوری‌ترین نیازهای عملی کودکان خیابانی را در بر می‌گیرد (Nelson 1995: 77).
توانمندسازی فردی کودکان خیابانی این است که آنها را دوباره وارد محیط خانواده کرد که در نتیجۀ آن، نیاز مجدد به یکپارچه‌سازی خانواده برای خانواده‌های کودکان خیابانی می‌باشد. این امر در بسیاری از موارد نیازمند بازسازی روابط خانواده است. به این منظور برای بهبود ساختار اجتماعی قدرت درخانواده، همه افراد خانواده نیاز به تأمین نیازهای عملی و در اغلب موارد، درمان مداوم برای جلوگیری از الگوهای سوء‌استفاده دارند. اگر کودک خیابانی را نمی‌توان دوباره در ساختار خانواده یکپارچه کرد اما نباید دوباره در خیابانها رها شوند، سازمان ها می توانند جایگزین خانواده ها شوند که به عنوان نمونه‌ای کوچک از جامعه هستند. زندگی در این خانواده‌ها، کودکان خیابانی را می‌تواند برای ارتباط با دیگران و تبدیل شدن به انسانهای موثر در یک محیط اجتماعی که نیاز به مذاکره، خود رأیی و مشارکت در فرایند تصمیم‌گیری دارند توانمند کند. این کار آنها را تبدیل به انسانهای اجتماعی و با تجربه برای عمل کردن و تطبیق با محیط خارجی می‌کند (Nelson 1995: 78). سازمانهای مردم نهاد می‌توانند با اقداماتی که تحت عنوان عوامل خارجی انجام می‌دهند، کودکان خیابانی را تحریک و تشجیع کنند و باعث حرکت آنها در جهت اقدامات مناسب شوند (Friedmann 1992: 144).
سازمانهای مردم نهاد می‌توانند کودکان خیابانی را به عنوان یک واحد جمعی برای تغییر روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درجامعه توانمند کنند. آنها می‌توانند به ایفای نقشی فعال‌تر در فرایند توانمندسازی اجتماعی و سیاسی به عنوان “پدر و مادر” و یا حداقل یک مدافع برای کودک بپردازند. سازمان باید به طور فعال به مخالفت با رفتار دولت برای مقابله با کودکان بپردازد و در همان زمان نقش واسطه بین دولت و جامعه کودکان خیابانی را بازی کنند (Nelson 1995: 79). سازمانها باید به جلوگیری از ارائه خدمات به کودکان خیابانی به عنوان گیرندگان منفعل کمک کنند و باید به آنها کمک کنند تا به جای تماشاچی بودن، به عوامل فعال در فرایند توسعه جامعه تبدیل شوند. سازمان بیشتر باید حسی از همبستگی جمعی در میان کودکان خیابانی به منظور آماده‌سازی آنها به عنوان یک نهاد سازمان یافته که قادر به اعتراض و تغییر وضعیت خود باشند پرورش دهند(Nelson 1995: 80).
اگر NGO ها و CBO ها رویکرد توانمندسازی را در این سطوح مختلف اعمال کنند، آنها نمی‌خواهند که فقط در جهت پاسخگویی به نیازهای عملی و استراتژیک کودکان خیابانی بپردازند بلکه آنها در جهت از بین بردن علل اول و دوم و سوم و چهارم از پدیده کودک خیابانی نیز کار می‌کنند. دلیل آن این است که رویکرد توانمندسازی نیازمند تحول مردم و “اصلاح عدم توازن موجود قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است”Friedmann 1992: 144)).
به طور کلی می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که: اگرچه زبان توانمندسازی هنوز در شبکه ای از سازمانها و سازمان‌های مرتبط با کودکان خیابانی در سراسر جهان بکار برده نشده است ولی سازمانها در صورتی که مایل به کاهش جریان انتقال کودکان خیابانی به خیابان و بهبود زندگی آنها هستند باید توانمندسازی را در سیاستها و برنامه‌های خود بکار ببرند که این خود باعث می‌شود که این سازمانها به موفقیت بیشتری در رفع نیازهای عملی و استراتژیک کودکان خیابانی از کسانی که موفق به اتخاذ اصول توانمندسازی نمی‌شوند توفیق یابند.
۲-۷-۵ مزایای توانمندسازی برای سازمانهای مردم نهاد کودکان خیابانی
الگوی توانمندسازی بزرگترین قدرت خود را در شناختن درست ماهیت پیچیده و علل فقر و حاشیه‌نشینی اجتماعی برای ارائه در خود نهفته دارد. با توجه به ماهیت کلی آن، الگوی توانمندسازی لایه‌های متعدد علّت‌های دخیل در مشکلات اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش تعداد کودکان خیابانی می‌پردازد. بسیاری (هر چند نه همه آنها) از سیاستگذاران و برنامه‌ریزان جریان رفاه اجتماعی و مدل‌های توسعه جامعه می‌تواند مدل توانمندسازی را بکار ببرند. این نظریه بسیاری از نمونه‌های رفاه اجتماعی و برنامه‌های توسعه جامعه و پاسخ به یک نیاز خاص محلی و به طور مستقیم بهبود شرایط زندگی و امرار معاش از افراد ضعیف را شامل می‌شود Friedmann 1992: 158)).
مدل توانمندسازی، پروژه‌های کوچک[۴۷] را به دیدگاه خود جذب می‌کند، امّا از این گام هم فراتر می‌رود و پروژه “بلند[۴۸] مقیاس” که رفاه اجتماعی یا توسعه جامعه‌ای را به همراه می آورد هم شامل می‌شود و شبکه خود را با سازمان‌های غیردولتی، CBO ها و دولتها گسترش می‌دهد و پیوندی بین آنها برای تأمین نیازهای کودکان خیابانی و در عین حال رفع مشکلات کودکان خیابانی بوجود می‌آورد. از آنجا که الگوی توانمندسازی بسیار انعطاف‌پذیر و سیاست‌ها یا برنامه‌های خاص را تجویز نمی‌کند، می‌توان آن را به راحتی به محیط‌های مختلف و برنامه‌های موجود وفق داد و آن را در مورد هر سازمان مردم نهاد کودکان خیابانی، با توجه به شرایط‌ محیطی و اجتماعی ارائه کرد. مدل توانمندسازی می‌تواند در سازماندهی اقدامات برنامه‌ریزی‌های اجتماعی و در ارزیابی مداخلات موجود برای این کودکان بکار برده شود.
نظریه توانمندسازی همچنین می‌تواند به عنوان پایه و اساس و یا چارچوبی برای آن دسته از سازمانهای غیر دولتی و یا CBO ها که هنوز شکل نگرفته‌اند و یا به‌صورتی پایدار و محکم برقرار می‌باشند عمل کند همچنین NGO ها و CBO ها به عنوان “حرفه‌ای” و “کارشناسان” می‌‎توانند، توانمندسازی جمعیت هدف خود را با ارائه دانش، اطلاعات و مهارت‌های لازم به مراجعان خود انجام دهند. همچنین سازمانها می‌توانند افراد جامعه را از طریق عمل بر روی توانمندسازی جامعه از طریق تسهیل انتقال آن توسط نیروهای خارجی، به یک موضوع که قادر به اقدام باشد توانمند کنند (Rocha 1997: 38).
۲-۸ مبانی نظری تحقیق
پدیده کودکان خیابانی یکی از آسیب‌ها و مسائلی است که نمی‌توان برای تشریح آن از یک یا چند نظریه خاص استفاده کرد. با توجه به اینکه اکثر نظریات به عوامل پیدایش کودکان خیابانی و عوامل خانوادگی و اجتماعی کودکان خیابانی پرداخته شده و نظریات محدودی در زمینه توانمندسازی کودکان خیابانی وجود دارد، در این تحقیق سعی شده است به ذکر نظریاتی پرداخته شود که ارتباط بیشتری با موضوع پژوهش دارد. نظریه‌هایی که برای این پژوهش انتخاب شده است در قالب دو دسته، تئوری منابع بلود و ولف و نظریه‌های توانمندسازی روچا، فریدمن، رولاند، آلسوپ و هینسون و نایلا کبیر است.
۲-۸-۱ تئوری منابع
در تئوری‌های توانمندسازی در مددکاری اجتماعی فرض را بر این می‌گیرند که منشأ توانمندسازی، قدرت است، اصولاً صاحبان قدرت به افراد ضعیف قدرت نمی‌دهند و خود افراد ضعیف باید قدرت را به دست بیاورند. هدف توانمندسازی، گرفتن قدرت از دیگران و دادن آن به مراجعان به منظور داشتن کنترل دائمی بر امور زندگیشان می‌باشد، فرض فعالیت توانمندسازی این است که مددکاران اجتماعی قدرتشان را در طی یک دوره زمانی به مراجعان واگذار می‌کنند تا به او کمک نمایند از طریق بدست آوردن کنترل بر زندگیشان، به طور دائم قدرت بدست آورد، مددکاران اجتماعی برای انجام این کار نیاز به منابع دارند (مالکوم پین، ۱۳۹۱: ۵۴۷). بلود و ولف از معروفترین افرادی هستند که در رابطه با قدرت و منابع اظهارنظر کرده‌اند که هرچند نظر آنها در زمینه قدرت در روابط خانوادگی بیان شده است ولی می‌توان از آن در رابطه با توانمندسازی کودکان خیابانی بهره برد. بلود و ولف یک رابطه آشکار بین قدرت و منابع در خانواده را در نظر می‌گیرد و قدرت را به عنوان توانایی بالقوه یک عضو برای نفوذ و تسلط بر رفتار دیگری تعریف می‌کند. فرض اصلی در نظریه منابع آنها این است که فرد منابع و امکاناتی در اختیار دارد که جهت رسیدن به اهداف، خواسته‌ها و علایقش مهم است و می‌تواند بر روی دیگرانی که اهداف، نیازها و خواسته‌های مشابه‌ای دارند اثر بگذارند و در برابر اهداف و خواسته‌های دیگرانی که چنین منابعی را در اختیار ندارند مانع ایجاد کنند، که می توان آن را نوعی اعمال قدرت دانست. از آنجایی که منبع به عنوان هر چیزی است که یک عضو را قادر می‌سازد که نیازها و اهداف دیگر اعضای خانواده را تأمین کند. بنابراین میزان قدرت در یک خانواده به یک همسر امکان می‌دهد که منابع بیشتری را بدست آورد. در خانواده هم اهداف، نیازها و خواسته‌های متعددی برای زن و شوهر وجود دارد که هر یک به تناسب میزان منابع در اختیار می‌تواند آنها را تحقق بخشند. میزان قدرت در خانواده‌های پدرسالار و در تمام خانواده‌ها بوسیله مقایسه میزان منابع و شرایط زندگی آنها مشخص می‌شود، به عبارتی بین منابع در دسترس زوجین و میزان قدرت در جامعه رابطه وجود دارد (بلود و ولف، ۱۹۶۰: ۲۹).
به نظر بلود و ولف منابع شامل توانایی کسب درآمد، تحصیلات و پرستیژ شغلی می‌باشد که همگی وابسته به دنیای اقتصادی بیرون خانه است. جایی که مردان برتری بیشتری نسبت به زنان دارند البته منابع غیراقتصادی هم مثل مشارکت، حمایت عاطفی و مهارتهای اجتماعی در قدرت نقش دارند که بیشتر به زنان مربوط است(آدامز و لینز، ۱۳۸۳: ۱۵۴ به نقل از چمنی بالا بیگو، ۱۳۸۹). همچنین بلود و ولف معتقدند که خانواده‌هایی که دارای اعضای بیشتری هستند و گسترده‌تر می‌باشند، عموماً سنتی‌تر، سختگیرتر و در اعمال قدرت تنبیهی‌تر عمل می‌کنند. بلود ریشه آنرا در منابع کمیاب جستجو می‌کند و معتقد است خانواده‌هایی که اعضای کمتری دارند شیوه اعمال قدرت آنها دموکراتیک‌تر است (بلود و ولف، ۱۹۶۶: ۳۹۸).
بنظر نگارنده کودکانی که در خانواده‌های پرجمعیت هستند و شیوه اعمال قدرت در آنها مستبدانه است در دستیابی به منابع دچار مشکل هستند لذا برای کسب قدرت و دستیابی به منابع به خیابان روی می‌آورند و در ابتدا تنها به صورت محدودی در خیابان می‌مانند و دوباره به خانواده برمی‌گردند و با گذشت زمان که با افراد بیشتری در خیابان آشنا می‌شوند و به منابع دسترسی می‌یابند، از آنجایی که ارتباطشان با خانواده نیز محدود است، خانه را بتدریج ترک و به کودکان خیابانی می‌پیوندند. کودکانی که در ابتدا می‌شد با آموزش شیوه‌های فرزندپروری دموکراتیک به خانواده‌ها از خیابانی شدن آنها جلوگیری کرد. بعضی از این کودکان بتدریج جای پدر و مادر را در کنترل منابع بدست می‌گیرند و روابط و نقش‌ها در خانواده دگرگون می‌شود ولی از آنجایی که از بسیاری از حقوق خود مانند آموزش، بهداشت، تفریح و… محروم می‌شوند این سوال مطرح است که تا چه حد دستیابی به بعضی منابع (مانند درآمد) و عدم دستیابی به منابع دیگر(مانند آموزش، بهداشت، تفریح، عدم مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، حمایت عاطفی و مهارت‌های اجتماعی) در فرایند دستیابی به قدرت این کودکان تأثیر دارد و می‌تواند آنها را توانمند کند و تا چه حد سازمانهای مردم نهاد می‌توانند با کمک به در دسترس قرار دادن منابع، به آنها در جهت توانمندسازی کمک کنند. السون و کرامول معتقدند که نظریه منبع با تأکید بر سه فرض عمده می‌کوشد تا به شناخت پدیده‌های اجتماعی دست یابد: ۱- هرانسانی به طور مستمر می‌کوشد تا نیازهای خود را برآورده سازد. ۲- بسیاری از نیازهای انسانی با کنش متقابل برآورده می‌شوند. ۳- طی این کنش متقابل مبادله دائمی منابعی انجام می‌شود که در برآورده ساختن احتیاجات فرد و دستیابی به اهداف نقش موثری را ایفا می‌کنند (قندهاری، ۱۳۸۲: ۲۲ به نقل از چمنی بالابیگو، ۱۳۸۹: ۶۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




۴-۱-۲-۴-۴٫نگاه قضاوتگر سعدی و دریافتگر حافظ…. ……۱۰۰
۴-۱-۳٫ طرحوارهی حجمی مرتبط با واژهی «دل»………………………………..۱۰۱
۴-۱-۳-۱٫ دل به عنوان ظرف در غزلیات سعدی……………………………….۱۰۲
۴-۱-۳-۲٫ دل به عنوان مظروف در غزلیات سعدی………………………….۱۰۴
۴-۱-۳-۳٫ دل به عنوان ظرف در غزلیات حافظ………………………………..۱۰۴
۴-۱-۳-۴٫ دل به عنوان مظروف در غزلیات حافظ……………………………..۱۰۴
۴-۱-۳-۵٫ تحلیل شناختی………………………………………………………………….۱۰۵
۴-۱-۳-۵-۱٫ رویکردهای مشترک سعدی و حافظ به دل………..۱۰۵
۴-۱-۳-۵-۲٫ رویکرد آفاقی سعدی و انفسی حافظ…………………..۱۰۷
۴-۱-۴٫سخن آخر……………………………………………………………………………………۱۱۸
بخش دوم: ۴-۲٫ طرحوارهی حرکتی
۴-۲٫طرحوارهی حرکتی …………………………………………………………………………۱۲۱
۴-۲-۱٫ طرحوارهی حرکت افقی…………………………………………………………….۱۲۳
۴-۲-۱-۱٫ طرحوارهی مبدأ …………………………………………………………….. ۱۲۴
۴-۲-۱-۲٫ طرحوارهی مسیر……………………………………………………………….۱۲۵
۴-۲-۱-۳٫ طرحوارهی مقصد……………………………………………………………….۱۲۶
۴-۲-۲٫ طرحوارهی حرکت عمودی………………………………………………………..۱۳۴
۴-۲-۲-۱٫طرحوارهی صعود در غزلیات سعدی…………………………………..۱۳۵
۴-۲-۲-۲٫ طرحوارهی سقوط در غزلیات سعدی………………………………..۱۳۵
۴-۲-۲-۳٫ طرحوارهی صعود در غزلیات حافظ…………………………………..۱۳۶
۴-۲-۲-۴٫ طرحوارهی سقوط در غزلیات حافظ………………………………….۱۳۶
۴-۲-۲-۵٫ تحلیل شناختی…………………………………………………………………۱۳۷
۴-۲-۲-۵-۱٫گرایش سعدی به طرحوارهی سقوط……………………….۱۳۷
۴-۲-۲-۵-۲٫ جایگاه معشوق در تفکر سعدی و حافظ………………..۱۴۰
۴-۲-۳٫ طرحوارهی چرخشی…………………………………………………………………..۱۴۷
۴-۲-۳-۱٫ سعدی………………………………………………………………………………..۱۴۸
۴-۲-۳-۲٫ حافظ…………………………………………………………………………………۱۴۹
۴-۲-۳-۳٫ تحلیل شناختی………………………………………………………………….۱۵۰
۴-۲-۳-۳-۱٫دیدگاه سعدی و حافظ دربارهی زمان……………………….۱۵۰
۴-۲-۳-۳-۲٫ مرکزگرایی حافظ و مرکزگریزی سعدی…………………۱۵۷
۴-۲-۳-۳-۳٫ جبرگرایی حافظ و جبرشکنی سعدی…………………….۱۶۱
بخش سوم: ۴-۳٫ طرحوارهی قدرتی
۴-۳٫طرحوارهی قدرتی…………………………………………………………………………….۱۶۴
۴-۳-۱٫سعدی……………………………………………………………………………………….۱۶۵
۴-۳-۱-۱٫وجود مانع……………………………………………………………………….۱۶۵
۴-۳-۱-۲٫پذیرش مانع…………………………………………………………………….۱۶۶
۴-۳-۱-۳٫ نسبیت مانع……………………………………………………………………۱۶۷
۴-۳-۱-۴٫ مانع برای معشوق…………………………………………………………..۱۶۷

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۳-۲٫ حافظ………………………………………………………………………………………۱۶۸
۴-۳-۲-۱٫ وجود مانع………………………………………………………………………۱۶۸
۴-۳-۲-۲٫ پذیرش مانع……………………………………………………………………۱۶۹
۴-۳-۲-۳٫ برداشت مانع………………………………………………………………….۱۷۰
۴-۳-۳٫ تحلیل شناختی: نگاهی گفتمانمدار به عشق………………………۱۷۱
۴-۳-۳-۱٫عشق به منزلهی پادشاهی………………………………………………۱۷۲
۴-۳-۳-۲٫ پادشاه نامیدهشدن معشوق…………………………………………….۱۷۳
۴-۳-۳-۳٫ رفتار پادشاهگونهی معشوق……………………………………………۱۷۵
۴-۳-۳-۴٫ رویکرد سعدی و حافظ دربرخورد با مانع……………………..۱۷۹
۴-۳-۳-۵٫ کارکرد استعارهی عشق به منزلهی پادشاهی…………………۱۸۳
فصل پنجم: نتیجه‌گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]




« اَلْتائبونَ العابدونَ اَلْحامِدونَ السَّاحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ اَلْأمِرُوُنَ بالمَعْروفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ المُنکَرِواَلْحفظونَ لِحُدودِ اللهِ و بَشِّرِالمُؤمِنینَ، آن مؤمنان، توبه کنندگان، پرسش کنندگان، ستایش کنندگان، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به (کار) پسندیده، و منع کنندگان از کار ناپسند، پاسداران مرزهای خدایند و مؤمنان را مژده بده»(قرآن کریم، ترجمه رضایی اصفهانی، التوبه/۱۱۲)
هجویری ذیل مطالبی پیرامون شخصیت جعفربن محمد(ع) و گریز به سخنان ایشان مبنی بر این که توبه بدایت مقامات و عبودیت نهایت آن است به این آیه استناد کرده است.
خصوصیات و ویژگی‌های مسلمانان مؤمن در این آیه بیان شده است و به نظر می‌رسد خطاب به اهل بیت پیامبر و همه مسلمانانی که این صفات فضیله را دارا باشند نازل شده است.
رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر آورده است :
« در میان نه صفت که برای مؤمنان مجاهد در این آیه شمرده شده،‌عشق صفت اول به جنبه خودسازی و تربیتی افراد مربوط است، و صفت هفتم و هشتم (امر به معروف و نهی از منکر) به وظایف اجتماعی و پاک‌سازی محیط جامعه ارتباط دارد و صفت نهم (حفاظت از حدود الهی و اجرای قوانین) به مسئولیت‌های همگانی در مورد تشکیل حکومت صالح و شرکت فعال در مسائل مثبت سیاسی مربوط می‌باشد.» (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹: ۶۵۸)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نگارنده مفاهیم آیه را به شرح زیر بیان می‌کند :
۱- ویژگی‌های مسلمانان مؤمن و مجاهدان راه حق اشاره شده، آن‌هایی که با مجاهده در راه خدا عبادتهای زیاد، و متنوعی انجام می‌دهند خداوند آن‌ها را وارد بهشت کرده و به انواع فضیلتها میهمانی می‌کند. ۲- عبرتی است برای انسان که به خودسازی و تزکیه درون بپردازد حدود الهی و اجرای قوانین آن را رعایت کرده، و بدانند هدف غایی انسان بازگشت به سوی خداست و تلاش کنند برای آخرت خود در این دنیا ذخیره معنوی جمع کنند.
ابومحمد حسن بن علی (ع) : عَلَیْکُمْ بِحِفْظِ سرائرفَانَ اللهَ تعالی مُطّلعٌ علی الضَمایِرِ، و بر شما باد به حفظ اسرار که خداوند تعالی داننده ضمائر است.
هجویری با اشاره به مطالبی پیرامون شخصیت اهل بیت به سخنان آن‌ها که در قالب حدیث بیان شده اشاره کرده است.
نکات آموزنده از آیه فوق به این شرح است که :
توضیح آنکه اسرار و رازهای خودتان را حفظ کنید، و بدانید معبودی دارید، و بدون این‌که او را ببینید بر اسرار شما آگاهست، مربی و راهنمای شما خداست و یاد خدا بودن یک اصل تربیتی است، یعنی یاد ذات پاکی باشید که سرچشمه تمام خوبی‌ها و نیکی‌هاست. روح و جان خود را پاک و روشن سازید، و به قدرت بی‌کران الهی توجه کنید، بدانید انسان به هر طرف رو کند خداوند آنجاست، و تحت نظر خدا هستید پس مراقبت اعمال و رازهای درون خود باشید چرا که خداوند اعمال انسان را تحت نظر دارد و به موقع آن‌ها را محاسبه و مجازات می‌کند. لذا انسان خوب کسی است که در حفظ اسرار خود کوشا، و با تقوا بوده و آیات الهی را به خاطر بسپارد و با جدیت به آن‌ها عمل کنید.
ابوعبدالله الحسین بن علی : اَشْفَقُ اَلإخْوانَ عَلَیْکَ دینُکَ، شفیق‌ترین برادران تو دین تو است، هجویری با اشاره به این که امام حسین سخنان نیکویی در طریقت حق همراه با رموز بسیار دقیق بیان کرده به این حدیث استناد کرده است. آن‌چه که از متن حدیث مذکور قابل فهم است، توصیه به دینداری انسان بوده، زیرا همه نعمتهایی که خداوند به بشر عطا می‌کند به واسطه دینداری او بوده و دینداری سبب می‌شود انسان به حقانیت معجزات پیامبران و نعمتهای الهی، همچون کتاب‌ آسمانی، ایمان راسخ داشته، و به تبع آن عفو و بخشش و روحیه سپاسگزاری در وی تقویت شده، و سپاسگذار نعمت‌های الهی شوند و نافرمانی و ناسپاسی نکنند. نقطه مقابل دینداری بی‌دینی است سبب می‌شود انسان به تباه کردن استعدادهای کمال آفرین خویش بپردازد و آن را در جهت راه رشد و کمال خویش به کار نبرد و به کژ راهه‌های شرک گام نهد و خود را سزاوار عذاب کرده و به خود ستم کند.
۳-۸- اهل صُفه
اهل صفه گروهی از مسلمانان بودند که از مکه مهاجرت کرده، و در مدینه سکنی گزیده بودند و در آن‌جا خانه و کاشانه‌ای نداشتند و به همین دلیل در کنار سکویی جلوی مسجد پیامبر می‌خوابیدند، را خداوند هم آن‌ها را در قرآن تحسین کرده و فضایل این نیک مردان را بیان کرده است.
انصار (مسلمانان مدینه ) به مهاجرینی که برای رضای خدا هجرت کرده بودند در خانه و کاشانه خود برای آن سهم قائل شدند زیرا این مسلمانان در عین فقر و نداری خم به ابرو نمی‌آوردند.
هجویری با اشاره به این که اهل صفه از لذایذ دنیوی اعراض کرده و پیامبر آن‌ها را ستوده بود در ذکر مناقب اهل صفه به این آیه استناد کرده است.
آیاتی قرآنی مورد استناد در این بخش به شرح زیر بیان شده است که :
« وَ لَا تَطْرُدِ الّذینَ یَدْعُونَ رَبَهُمْ بالغَداوهٍ و العَشِیِ یُریدونَ وَجْهَهُ ما عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِنْ شیءٍ مَا مِنْ حِسابکَ عَلَیْهِم مِنْ شَیءٍ فَتَطْرُدَ هُمْ فَتَکُونَ مِنْ الظّالِمینَ. آنان را که صبح و شام خدا را می‌خوانند و مراد و مقصد ایشان فقط خداست زنهار آن‌ها را از خود مران که نه چیزی از حساب آن‌ها برتو و نه چیزی از حساب تو بر آن‌هاست پس تو اگر آن خدا پرستان را از خود برانی از ستمکاران خواهی بود.» (قرآن کریم، الانعام/۵۲)
طباطبایی در المیزان ذیل آیه آورده است که :
« مشرکان معاصر رسول خدا (ص) از آن جناب توقع داشته و پیشنهاد می‌کرده‌اند که : این یک مشت فقیر و بیچاره‌ای که دور خود جمع کرده‌ای، متفرق ساز، سایر امت‌ها هم از انبیای خود از این گونه خواهشهای بیجا داشتند، که چرا امتیازی برای اغنیاء بر فقرا قاعل نمی‌شوند، و از روی نخوت و غرور انتظار داشتند پیغمبران آن‌ها اغنیا را دور خود جمع کرده، فقرا و بینوایان را، با اینکه از صمیم دل ایمان آورده‌اند از خود دور سازند، از آن جمله از قوم نوح این نوع خواهشهای بی‌جا را حکایت می‌کند.» ( علامه طباطبایی، ۱۳۸۷: ۱۴۱)
پیام‌های این آیه این است که : در دین مقدس اسلام ثرومندان به دلیل تمکن زیاد بر فقیران هیچ‌گونه برتری نداشته و پیامبر که اسوه و الگوی مردم بود به فقرا توجه بیشتری داشته است زیرا فقرا پروردگار را فقط برای خودش می‌خواهند و عبادتشان فقط برای ذات خداست. مسلمانان فقیر مورد لطف الهی هستند و به آنان نعمت سنگینی عطا می‌کند.
« والسابقونَ اَلأولونَ مِنَّ المُهاجرینَ و الأَنصارِ وَ الَّذینَ اَتَّبَعُوهُمْ بِا احْسَانٍ رَّضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواعَنْهُ و اَعَدَلَهُمْ جَناتٍ تَجْری مِن تَحْتِهَا الانهارُ خالدینَ فیها ابداً ذالکَ اَلفَوزُ العَظیمُ. آنانکه در صدر اسلام سبقت با ایمان گرفتند از مهاجر و انصار و آنانکه به طاعت خدا پیروی کردند خدا از آن‌ها خشنود است و آن‌ها از خدا خشنودند و خدا بر آن‌ها بهشتی که از زیر درختان نهرها جاریست مهیا ساخته که در آن تا ابد متنعم باشند و این به حقیقت سعادت بزرگ است.» (قرآن کریم، التوبه/۱۰۰)
هجویری با اشاره به این که اصحاب صفه از بهترین و فاضل‌ترین مردمان بوده‌اند به این آیه استناد کرده است.
« سابقون کسانی هستند که اساس دین اسلام را استوار نموده، قبل از اینکه بنیانش استوار گردد و بیرقش به اهتزار در آید، پایه‌های آن را به پا داشتند، حال با اینکه ایمان آورده و به رسول خدا پیوسته و در فتنه‌ها و شکنجه‌ها شکیبایی نموده و از دیار و اموال خود چشم پوشیده و به مدینه هجرت کردند و یا اینکه آن حضرت را یاری نموده و او و مهاجرین با او را در شهر خود و خانه‌های خود منزل دادند و قبل از آنکه واقعه‌ای رخ دهد از دین خود دفاع کردند.» (علامه طباطبایی، ۱۳۸۷: ۵۰۵)
این آیه خطاب به مهاجران و انصار می‌باشد همان کسانی که در صدر اسلام و از بدو شروع دعوت پیامبر مسلمان شده بودند، و لفظ سابقون را که برای آن‌ها به کار برده به همین دلیل بوده که در قبول دعوت پیامبر از دیگران جلوتر بودند. اینها در واقع هرچه از خدا می‌خواستند به آن‌ها عطا می‌کرد و خدا هم از آن‌ها خشنود بوده، و پاداشهای فوق‌العاده به آنان عطا می‌کرد، در واقع مهاجران (اهل صفه) را به عنوان پیرون راستین و پیشگامان اسلام دانسته‌اند.
۳-۹- مقامات عرفانی
۳-۹-۱- رضا :
نگارنده براین عقیده است وقتی انسانی مقام رضا اختیار می‌کند در واقع اعتقاد وی براین اساس بوده که خداوند تعالی در تمامی لحظه‌ها بر اوضاع و احوالش بینا و آگاه است، و در این صورت بنده از بند سختیها رها شده و ضمیر و درون خود را از هر چه جز خداست پاک می‌گرداند، زیرا رضا سبب محو صفات بشری از انسان شده و انسان از حق تعالی راضی و در برابر هر بلا و سختی به رضای خالق خویش ایمان می‌آورد و دل از دنیا می‌کنند و با خدای خویش ارتباط برقرار می‌کند.
رضا زائیده محبت خداوند به بندگان خاص خود است و این گونه است که عاشق هر آن‌چه معشوق گوید تسلیم می‌شود، و در مقابل نیرو و قدرت پروردگار اختیاری ندارد.
رضا یکی از مقامات عرفانی در تصوّف است به هر تقدیر عرفا و صوفیه رضا را هفتمین مقام از مقامات عرفانی می‌دانند، البته این نکته را هم یادآور شوم که عده‌ای از صوفیه، رضا را از احوال می‌شمارند و عده‌ای دیگر آن را از مقامات دانسته‌اند، و آن‌هایی که رضا را از جمله مقامات می‌شمارند باورشان بر این است که : مقامات را با ویژگی‌ دوام و ثباتی که دارند در قیاس با احوال راحت‌تر می‌شمارند و رضا را نهمین مقام عرفانی شمرده‌اند.
« خلاف است میان خراسانیان و عراقیان اندر رضا، که رضا از احوالست یا از مقامات و خراسانیان گویند : رضا از جمله مقامات بود، و این نهایت توکل است و معنی این باز آن آید که بنده به کسب و حیلت بدور شد و عراقیان گویند : رضا از جمله احوال است و بنده را اندرین کسب نبود، بلکه اندر دل فرود آید چون حالتهای دیگر، و ممکن بود میان هر دو زبان جمع کردن، گویند بدایت رضا مکتسب بود بنده را آن از مقامات است و نهایت وی از جمله احوال بود و مکتسب نیست.» ( قشیری، ۱۳۶۷: ۲۹۸-۲۹۷)
وقتی انسان در مقابل مصائب زندگی دوام می‌آورد و شکوه نمی‌کند حاکی از این است، که راضی به رضای پروردگار خود بوده و هرگز نافرمانی نمی‌کند زیرا کسانی که به این مقام نائل می‌شوند هرگونه پلیدی و زشتی را کنار می‌گذارند، و در مقابل آن‌چه پروردگار به آن‌هاعطا می‌کند و یا در مقابل به آن‌ها عطا نمی‌کند در هر دو صورت راضی هستند به خوبی می‌دانند هرگاه انسان به مقام عبودیت و اتصال با خداوند نائل شود، در مرتبه والاتری از کمال قرار می‌گیرد.
اشعار زیبایی در باب رضا از سعدی بیان شده که به شرح زیر بیان می‌شود :

سعادت به بخشایش داورست
چو دولت نبخشد سپهر بلند
یا چو نتوان بر افلاک دست آختن

نه در چنگ و بازوی زور آور است
نیاید به مردانگی در کمند
ضروری است یا گردشش ساختن»
(سعدی، ۱۳۸۴: ۱۳۶)

« رضا بر دو گونه باشد : یکی رضای خداوند بر بنده و دیگری رضای بنده از خداوند، اما حقیقت رضای خداوند ارادت ثواب و نعمت و کرامت بنده باشد و حقیقت رضای بنده اقامت بر فرمآن‌های وی و گردن نهادن مر احکام وی را، پس رضای خداوند تعالی مقدم است بر رضای بنده؛ که تا توفیق وی نباشد، بنده هر حکم وی را گردن ننهد و بر مراد وی اقامت نکند؛ از آنکه رضای بنده مقرون به رضای خداوند است و قیامتش بدان است و در جمله رضای بنده استواری دل وی باشد بر دو طرف قضا.» (هجویری، ۱۳۸۷: ۲۶۹-۲۶۸)
آیات قرآنی مورد استناد هجویری حول موضوع «رضا» به شرح زیر بررسی می‌شود :
« قالَ اللهُ هَذا یَومُ یَنفَعُ الصَّادقینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَناتُ تَجْری مِنْ تَحْتِها الانهارُ خالِدینَ فیها أبَداً رَضی اللهُ عَنْهُم و رَضُواعَنْهُ ذالِکَ الْفوْزُ الْعَظیمُ، خدا فرمود این روزی است که راستگویان را راستی‌شان سود بخشد برای آنان باغ‌هایی است که از زیر درختان آن نهرها روان است، همیشه در آن جاودانند، خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند این است رستگاری بزرگ» (قرآن کریم، ترجمه بحرانی، المائده/۱۱۹)
هجویری ذیل مطالبی پیرامون «رضا» و اینکه کتاب خدا و سنت پیامبر به ذکر رضا ناطق است به این آیه استناد کرده است.
« رضی اللهُ عَنْهُمْ و رَضُوعَنهُ : این مقام و مرتبه ( یعنی راضی بودن عبد از خدا و راضی بودن خدا از او ) کامل‌ترین سعادت و بالاترین کمالات است و صاحب این مقام همیشه راحت و آرام است و هیچ‌گاه تزلزل و اضطراب ندارد، زیرا در او چیزی به عنوان خواستن و نخواستن وجود ندارد و خواستن و نخواستن برای او یکی است، یعنی همواره تسلیم اراده و خواسته خداست از خودش چیزی اعمال نمی‌کند که اگر به مرادش نرسید ناراحت شود.» (شهید ثانی، ۱۳۸۰: ۳۹)
نکته بسیار زیبایی که در آیه فوق به تصویر کشیده شده این است که : رضایت و خشنودی خداوند از بندگان باعث سعادت و حرکت انسان در مسیر کمال شده و چه رستگاری بزرگتر از این که پروردگار از بنده خود راضی و بنده هم از او خشنود ‌باشد به همین دلیل در آیه فوق بزرگترین سعادت برای فرد رضایت خداوند دانسته شده و «صدق» خطاب به پیامبران و امامان راستین بوده زیرا آن بزرگواران در گفتار و کردار خود صداقت داشته‌اند و در واقع هیچ برنامه و هدفی جز راه صدق و راستی مد نظرشان نبوده است.
«لَقَدْ رَضِیَ اللهُ عَنِ المؤمنینَ إذیُبَایِعُونِکَ تَحتَ اَلشَجَرَهِ فَعَلَمَ مَافی قُلوبِهِم فَأَنزَل السَکِینهَ عَلَیْهِم و اَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً، به راستی خدا هنگامی که مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت می‌کردند از آنان خشنود شد و آن‌چه در دل‌هایشان بود، بازشناخت بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزی نزدیکی به آن‌ها پاداش داد.» (قرآن کریم، ترجمه بحرانی، الفتح/۱۸)
هجویری با اشاره به این که کتاب خدا و سنت پیامبر بر حقیقت رضا ناطق است و امت برآن اتفاق نظر دارند به این آیه استناد کرده است.
رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر ذیل آیه آورده است که :
« پیامبر به همراه و چهار صد نفر از مسلمانان بدون تجهیزات جنگی، برای انجام مراسم عمره راهی مکه بودند و در محلی به نام حُدیبیه متوقف شدند آنگاه پیامبر نماینده‌ای به شهر مکه فرستاد که مشرکان او را موقتاً بازداشت کردند اما شایعه قتل او به گوش مسلمانان رسید و از این رو پیامبر زیر درختی از مسلمانان بیعت مجدد گرفت که برای پیکار با دشمن آماده باشند و کسی پشت به میدان جهاد نکند در تاریخ اسلام به بیعت رضوان مشهور شد.» (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹: ۹۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:43:00 ب.ظ ]