روزنزوایگ معتقد است آزمونی که برای کودکان تهیه شده ، معتبر تر از آزمون بزرگسلان است ، زیرا کودکان راحتر و ساده تر احساس ها و هیجانهای خود را در تصاویر مربوط برونفکنی
میکنند ، وتعبیر آن ها عینی تر و واقعی تر است ، نام کامل آزمون در انگلیسی « روش تداعی تصاویر برای تشخیص عکس العملهای ناکامی [۹۱]است . که روزنزوایگ علامت اختصاری آن راp.f.s[92] گذارد به معنی بررسی تصاویر ناکامی .
این آزمون حد میانه آزمون تداعی کلمات متلعق به یونگ [۹۳]و آزمونTAT ( اندریافت موضوع ) متعلق به موازی است ، مانند آزمون TAT از تصاویر استفاده میکند وبه آزمایش شونده امکان میدهد تا با شخصیت های نقش شده در تصاویر همانند شود و به همین جهت تصاویر نامشخص طرح شده اند . وجه شباهت آن با آزمون یونگ از آن جهت است که محرکها و پاسخها مستقیما به هم وابسته اند : تصاویر در آزمون روزنزوایگ بجای کلمات کلیدی در آزمون یونگ به کار رفته اند و پاسخها در هر دو آزمون مشابه یکدیگر صادر می شود .
بدین ترتیب می توان گفت که آزمون تصاویر ناکامی متکی به شیوه برونفکی مفید است واز روش کلی تداعی معانی به کمک تصاویر استفاده میکند ، به عقیده روزنزوایگ : شیوه های برونفکنی برای رسیدن به عینیت از آزمایش شونده می خواهند تا جایی که ممکن است ذهن گرایانه و شخصی عمل کند .
در این شیوه رفتارهای تخیلی مورد نظر است که با کمک وسایل کم و بیش سازمان یافته ای به وجود آمده است اغلب پژوهشگران و از آن جمله روزنزوایگ معتقد است که آزمون او ، محدود و کنترل شده است و دارای هدفهای مشخص است این آ”زمون طرح های کلی عکس العملهارا در موقعیت های مشخص ارزیابی میکند و برخی از جنبههای ویژه شخصیت را نشان میدهد و وسیله ای برای آشکار ساختن نوعی عکس العمل در برابر استرسهای عادی زندگی است . از میان این عکس العملها می توان دفاع از خود[۹۴]، شرمساری [۹۵]،پرخاشگری [۹۶]، تحمل ناکامی [۹۷]را نام برد .
آزمون روز نزوایگ برای کودکان چهار تا سیزده ساله مرکب از بیست و چهار تصویر است که در آن ها به شیوه داستانی کودکانی را نشان میدهد که دچار ناکامی و موقعیت نامطلوب شده اند ، در هر تصویر دو شخص وجود دارد .شخص طرف چپ در حال گفتن جمله ای است که یا موجب ناکامی و یا موید ناکامی شخص طرف راست می شود .
شخص ناکام کننده در بیشتر تصاویر بزرگسال است ، اما شخص ناکام شونده همیشه یک کودک است . ناکام کننده گاهی یک زن و معرف رفتار مادرانه و گاهی یک مرد ومعرف رفتار پدرانه است. ناکام شونده گاهی دختر و گاهی پسر است . همین وجه تمایز به پژوهشگران امکان میدارد که عکس العملهای آزمایش شونده را در موقعیتهای خانوادگی و د رارتباط با والدین و یا هر کدام به تنهایی ارزیابی کند . در هر بیست و چهار تصویر ناکامی های عادی کوچک در زندگی روزمره مطرح است و نشانگر ناکامی از احتیاجات واقعی است ، مثلا احتیاج به مورد تأیید قرار گرفتن ، تعلق به گروهی داشتن و غیره ، گسترش مفهوم و دامنه احتیاج در تصاویر موجب گسترش مفهوم ناکامی می شود ، به عبارتی دیگر هر چه انواع احتیاجات افزایش یابد صورتهای بروز ناکامی فراوانتر میگردد .، به طوری که مفاهیمی مانند « شکست » و موقعیت های شکست آور را در بر میگیرد .
-اجرای آزمون بر چند فرض بنیادی متکی است :نخستین فرض آن است که آزمایش شونده در موقعیت هر تصویر ،خود را با شخص اصلی یعنی کسی که ناکام شده همانند میسازد و در چنین حالی برونفکنی میکند ،فرض دوم ان است که آزمایش شونده رفتار وعکس العملهای خود را بر پایه ،احساسات ،رویه ها ،احتیاجات و گرایشهای زندگی و مشکلات واقعی و روز مره خود سازمان و بروز میدهد و فرض سوم آن است که پاسخهای آزمایش شو نده برای خود او «ناخوداگاه» است و نمونه ای از تنوع عکس العمل های او در موقعیت های ناکامی است .این فرضیهها در نظریه روانکاوی که مبدأ ء حرکت روز نزوایگ برای ساختن آزمون بوده است .وجود داشته و پایه ای بری تجزیه وتحلیلهای بعدی شده است .
-آزمون هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی قابل اجراست و برای دختران و پسران آزمون یکسان است ،آزمون دستور العمل خاصی دارد که در مقدمه آن آمده است و آزمایش کننده باید قبل از اجرای آزمون آن را برای آزمایش شونده بخواند،که دستورالعمل اینچنین است :
«مانند برخی از بازیها در این دفتر چه تصاویر به دقت نگاه کن ،در هر یک از آن ها یک نفر هست که حرف می زند .انچه را که او میگوید بخوان ،در چهار چوبه خالی پاسخی را که ان پسر یا دختر میدهد بنویس پاسخی که می دهی باید نخستین فکری باشد که به نظرت میآید ،تا جایی که می توانی با سرعت کار کن .»
هنگامی که کودک مشغول پاسخ دادن است باید تردید ها و نحوه حرکات و پر سشهایی را که بر حسب ضرورت طرح میکند ،یاداشت نماییم و زمان را کلی را که آزمایش شونده برای پاسخ صرف می کند ثبت نماییم .
- اگر بخواهیم نقش و سهم فروید را در پژوهشهایی مربوط به ناکامی بیان کنیم ، باید تمام نظریه او را خلاصه کنیم و کار روزنزوایگ نمونه خوبی است برای این کار : تقسیم بندی او از عکس العملهای فرد در برابر موقعیتهای ناکام کننده ، در واقع تقسیم بندی مفاهیم و خلاصه کردن نظریه فروید است ، او این گونه عکس العمل ها را به سه گروه تقسیم می کند :
الف) عکس العمل های پرخاشگرانه بیرونی [۹۸]که مبنای روانکاوی آن ها « پرخاشگری » و « برونفکنی » است .
ب ) عکس العمل های پرخاشگرانه درونی [۹۹]که مبنای روانکاوی آن ها مفهوم « دلهره » و« درونفکنی » است .
ج) عکس العمل های نا پرخاشگرانه [۱۰۰]که مبنای روانکاوی آن ها « واپس زدن » است . بر پایه این تقسیم بندی روز نزایگ تابلوی از عکس العمل های پرخاشگرانه فرد که در برابر عوامل ناکامی بر حسب نوع و جهت داده می شود را می کند . که به طور خلاصه معرف عقاید او ( جنبه نظری و علمی ) در باره روانکاوی تجربی است .
انواع پرخاشگری طبق تابلوی روزنزوایگ :
-
- عکس العمل های پرخاشگرانه برای دفاع خود – این عکس العمل ها دلالت بر قدرت یا ضعف « من برتر [۱۰۱]» به مفهوم روانکاوی آن دارد . و مبین احساس شرمساری فرد است .
[شنبه 1401-09-26] [ 12:27:00 ب.ظ ]
|