1. ارتباطات یک‌جانبه[۲۲] (یک طرفه): هر گاه واکنش گیرنده نسبت به پیام ابراز نشود، آن ارتباط را یک جانبه گویند. این نوع فرایند ارتباط، فاقد بازخورد می‌باشد.

  1. ارتباطات دوجانبه[۲۳]: چنانچه محیط به گونه‌ای باشد که گیرنده عکس العمل‌ها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً چنین کند، ‌به این نوع ارتباط، دوجانبه گویند (هوی و میسکل،۲۰۰۵؛ رضائیان، ۱۳۸۹؛ فولادگر، ۱۳۸۴).

از نظر جریان ارتباطات در سیستم نیز، ارتباطات سازمانی شامل مواردی به شرح زیر است:

    • ارتباط عمودی[۲۴]: شامل ارتباط رو به پایین[۲۵] و ارتباط رو به بالا[۲۶] است.

    • ارتباط افقی[۲۷]: معمولا شبکه ارتباطی افقی دارای الگویی از جریان کارها در یک سازمان است که بین اعضای یک گروه، یک گروه و گروه‌های دیگر و بین اعضای دوایر مختلف برقرار می‌شود.

  • ارتباط مورب[۲۸]: ارتباط مورب هنگامی صورت می‌گیرد که افراد در سطوح مختلف که رابطه گزارش دهی مستقیم ندارند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند(داوودآبادی، ۱۳۸۵؛ رحیمی، ۱۳۸۹؛ طبرستانی،۱۳۸۶).

از لحاظ میزان رسمیت نیز، فرایند ارتباطات را می‌توان به شرح زیر تقسیم‌بندی نمود:

    1. ارتباطات رسمی[۲۹]؛ این نوع ارتباطات، به طور رسمی به وسیله مدیران و دیگر افراد ذی‌نفع طراحی و اجرا می‌شوند و در نمودار سازمان نمود می‌یابند.

  1. ارتباطات غیررسمی[۳۰]؛ این ارتباطات، در سازمان‌ها به انگیزه های مختلفی نظیر ارضای نیازهای شخصی مانند نیاز به رابطه با دیگران، رفع یکنواختی کار، و کسب اطلاعات مرتبط با کار، مورد استفاده قرار می‌گیرند (فرهنگی، ۱۳۷۸؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۵؛ دوبرین[۳۱]، ۱۳۸۷؛ نظری، ۱۳۸۶).

تقسیم بندی دیگری، مجاری ارتباطی را شامل مجاری کلامی[۳۲] و غیرکلامی[۳۳] می‌داند. کانال‌های شفاهی[۳۴] و غیرشفاهی[۳۵] در زمره مجاری کلامی هستند. ارتباطات غیرکلامی دربرگیرنده حرکات اعضا و اندام بدن است و شامل آهنگ و تن صدا، حالت یا طرز ایستادن، حالت چهره، استفاده از زمان، ظاهر فردی، اشاره های چشم و فاصله بین گیرنده و شنونده می شود (رابینز، ۲۰۰۹؛ هوی و میسکل؛ ۲۰۰۵؛ دوبرین، ۱۳۸۷).

برکو، ولوین و ولوین[۳۶] (۲۰۰۷)، الگوهای ارتباطی را شامل الگوهای خطی[۳۷]، تعاملی[۳۸]، و تبادلی[۳۹] (چندسویه) می دانند. در الگوی خطی، پیام پس از رمزگذاری توسط فرستنده، به گیرنده انتقال می‌یابد و بعد از دریافت، توسط گیرنده، رمزگشایی می‌گردد. در الگوی تعاملی، گیرنده پس از دریافت و رمزگشایی پیام، بازخورد را تبدیل به رمز کرده و آن را به فرستنده انتقال می‌دهد. ‌بنابرین‏، فرایندی دوسویه ایجاد می شود. طبق الگوی تبادلی، ارتباطات تبادلی است که منبع و دریافت کننده پیام در سراسر آن، نقش هایی قابل مبادله ایجاد می‌کنند. به رمز درآوردن و رمزگشایی، توسط طرفین، فوراً و در یک زمان صورت می‌گیرد (برکو، ولوین و ولوین، ۲۰۰۷).

تعهد سازمانی[۴۰]، متغیر دیگر مورد بررسی این پژوهش است. این متغیر، به ویژه از نظر مدیران سازمان در جهت دستیابی به موفقیت سازمانی، مقوله بسیار مهمی می‌باشد. شهید مطهری معتقد است که:” تعهد به معنی پایبندی به اصول و فلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آن ها معتقد بوده و پایدار به آن ها می‌باشد” (مطهری، ۱۳۶۸). تعهد سازمانی نیز مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوتی تعریف شده است. معمولی ترین شیوه برخورد با مفهوم تعهد سازمانی این است که آن را نوعی وابستگی عاطفی به اهداف و ارزش‌های سازمان، به خاطر خود سازمان و نه ارزش‌های ابزاری آن (بوکانان[۴۱]،۱۹۷۴؛ اورایلی و چارتمن[۴۲]، ۱۹۸۶؛ ساروقی، ۱۳۷۵؛ رنجبریان، ۱۳۷۶؛ اسماعیلی، ۱۳۸۱) می دانند؛ به گونه ای که فرد، هویت خویش را با سازمان تعریف می‌کند (پورتر، استیرز، مودی و بولیان[۴۳]، ۱۹۷۴؛ استرون، ۱۳۷۶؛ ساروقی،۱۳۷۵؛ ویلیامز و اندرسون[۴۴]، ۱۹۹۱؛رابینز، ۲۰۰۹؛ سامرز[۴۵]، ۱۹۹۵؛ شلدون[۴۶]، ۱۹۷۱) و در تصمیمات و فعالیت‌های آن مشارکت می کند(پورتر و همکاران، ۱۹۷۴؛ ساروقی، ۱۳۷۵، مقیمی، ۱۳۸۵؛ لوتانز و شاوه[۴۷]، ۱۹۸۵؛ سالانسیک[۴۸]، ۱۹۷۷؛ ویلیامز و اندرسون،۱۹۹۱).

تعهد سازمانی، فرایندی مستمر (نورسکرافت و نیل[۴۹]، ۱۹۹۶؛ مقیمی، ۱۳۸۵) است، که از طریق آن افراد، اهداف و ارزش‌های سازمان را پذیرفته (استیرز، مودی و پرتر[۵۰]، ۱۹۷۴؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲)، تمایلی قوی به عضویت و ماندن در سازمان دارند (لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛کاچ و استیرز[۵۱]، ۱۹۷۸؛ آلن و می یر، ۱۹۹۰؛ رابینز، ۲۰۰۹)، و در راستای تحقق اهداف سازمانی، تمام تلاش خویش را به کار می گیرند (رابینز، ۲۰۰۹؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛ سامرز، ۱۹۹۵).

به طور کلی تعهد سازمانی در قالب سه اصل زیر، قابل تعریف می‌باشد:

    1. اعتقاد راسخ به اهداف و ارزش‌های سازمان و پذیرش آن ها

    1. تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای تحقق اهداف

  1. تمایل شدید به حفظ عضویت خویش در سازمان( پورتر و همکاران،۱۹۷۴؛ لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲؛ مودی، پرتر و استیرز[۵۲]، ۱۹۸۲).

سه مقوله مذکور می‌توانند ملاک اندازه گیری تعهد سازمانی، قرار گیرند (پورتر و همکاران، ۱۹۷۴). صاحب نظران نیز پس از بحث زیاد درباره مفهوم سازی تعهد سازمانی، ‌به این نتیجه رسیده اند که در حال حاضر، هیچ گونه اجماعی درمورد تعداد ابعاد تعهد سازمانی و چگونگی تأثیر آن ها بر رفتار وجود ندارد (بِرِت[۵۳]، کُرن، و سِلکام، ۱۹۹۵). رویکرد نوین به تعهد سازمانی، رویکردی چند بعدی است. یکی از مدل‌های چند بعدی که پذیرشی عام یافته و طی سالیان گذشته، مورد استفاده قرار گرفته، مدل سه بعدی می یر و آلن (۱۹۹۱) است (کوهن[۵۴]، ۲۰۰۷) که دارای ابعادی به شرح زیر است:

    1. تعهد عاطفی[۵۵]، که به وابستگی احساسی فرد به سازمان اشاره دارد.

    1. تعهد مستمر[۵۶]، مربوط به تمایل به باقی ماندن در سازمان به خاطر هزینه های ترک سازمان یا پاداش های ناشی از ماندن در آن می شود.

  1. تعهد هنجاری[۵۷]، احساس تکلیف به باقی ماندن به عنوان یک عضو سازمان را منعکس می‌سازد (چانگ، چی و میو[۵۸]، ۲۰۰۷).

به طور خلاصه، کارمندان در سازمان می مانند (تعهد سازمانی) چون می خواهند که بمانند (تعهد عاطفی)، یا ‌نیاز دارند که بمانند (تعهد مستمر) و یا احساس می‌کنند که باید بمانند (تعهد هنجاری) (طالبان، ۱۳۸۱).

‌بر اساس موارد فوق، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین انواع ارتباطات سازمانی مدارس(خطی، تعاملی یا تبادلی)، و ابعاد مختلف تعهد سازمانی معلمان (عاطفی، هنجاری و مستمر)، در مدارس شهر خنج می‌باشد.

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...