راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع الگوسازی قرآن کریم در مواجهه با یهود- فایل ۱۴ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
![]() |
از جمله خصایص یهودیان، تلاش شدید و حرص شدید آنان برای دنیا و زندگی است، حتی اگر زندگی مذلّتبار و سراسر ننگ باشد؛ و قرآن این خصایص یهودیان را به بهترین و کاملترین وجه به تصویر کشیده است: «وَ لَتَجِدَنهَُّمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلىَ حَیَوهٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِیرُ بِمَا یَعْمَلُون»[۴۵۵]ای محمّد۶، می یابی یهودیان را که گمان میکنند آخرت تنها نصیب آنان است، نسبت به مردم بیشترین علاقه را به زندگی دنیوی دارند و تلاش زیادی برای این زندگی میکنند و به شدت از مرگ بیزار هستند. این امر تنها اختصاص به زمانهایی که از آرامش و امنیت برخوردارند، ندارد، بلکه حتی اگر هیچ آرامش و راحتی و امنیتی هم نداشته باشند، باز همین گونه هستند. آنان حتی نسبت به مشرکانی که اعتقاد به قیامت ندارند و معتقدند نعمت و بهرههای این دنیا بزرگترین نصیب و بهره است، حرص شدیدتر و علاقه ی زیادتری به دنیا دارند به طوری که حتی آرزو دارند هزار سال طول عمر داشته باشند تا حدی که میزان علاقه ی آنان به این امر در ذهن هیچکس نمیگنجد«یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ» این آیه ی کریمه بدین ترتیب[ادعای یهودیان را مبنی بر اختصاص حیات اخروی به ایشان را تکذیب نموده است][۴۵۶]، چون اگر گمان آنان درست باشد، باید به رفتن به دیار آخرت علاقهمند باشند، ولی آنها مرگ را دوست ندارند و حتی فکر آن را هم به ذهنشان خطور نمی دهند. علامه طباطبائی می گوید:[حتی در سختیها و اوضاع نامطلوب باز هم به بقاء و زندگی دنیا علاقهمند هستند و اینکه کلمه«حَیَوه»را نکره آورد، براى تحقیر دنیا بود.][۴۵۷] وگویی خداوند میفرماید: آنان به زندگی علاقه زیادی دارند، حتی اگر آن زندگی سراسر بدبختی و بیچارگی باشد. و اذعان به این مطلب است که صرفنظر از عزّت و کرامت، تنها مطلق زندگی مورد اهتمام آنان است و مَثَل مشهور یهودیان این است:«زندگی و بس.»آلوسی می گوید:[لفظ نکره ی«حَیَوه»بر سه معنا می تواند دلالت داشته باشد:
۱- برای تعظیم یعنی طولانی بودن حیات.
۲- برای تحقیر یعنی بیهوده بودن دنیا.
۳- برای ابهام از مقدار طول حیات.
«عَلىَ حَیَوهٍ»یعنی در هر شرایطی، با هر نوع زندگی.][۴۵۸] شیخ طوسی گوید:[منظور از«النَّاس»همه ی مردم است. افعل تقضیل در«أَحْرَصَ»بدین معنا است که یهودیان نسبت به مردم، علاقه و اهتمام بیشتر به حیات و زندگی در دنیا دارند.][۴۵۹] با اینکه در تمامی انسانها به طور غریزی چنین حبّ و علاقهای به زندگی وجود دارد، ولی آنان نسبت به دیگران گوی سبقت را ربودهاند و برای به دست آوردن آن، همه چیزشان را، حتی دین و کرامتشان را، فدا میکنند. بیشک تلاش زیاد برای حفظ زندگی منجر به ترس و پذیرش ظلم و ستم میگردد.[«مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ »، با اینکه یهودیان جزء مردم هستند ولی باز به طور خاص بیان شدهاند تا در توبیخ و مذمت یهودیان مبالغه بیشتری شود. و یهودیان با اینکه صاحب کتاب هستند، اما نسبت به مشرکین که نه صاحب کتاب هستند و نه به قیامت و رستاخیز اعتقاد دارند، علاقه بیشتری به زندگی دنیوی دارند][۴۶۰]و این خود دلیل عدم توجه و اهتمام به توصیههای کتابشان، مبنی بر دوری از حرص و علاقه به حیات پست دنیایی است.زمخشریگوید:[در این آیه یهودیان شدیداً توبیخ میشوند، زیرا حرص و علاقه ی مشرکان به زندگی دنیا، به سبب اینکه تنها حیات دنیایی را میشناسند و به قیامت و روز جزا ایمان ندارند، امری بعید نیست زیرا که این دنیا بهشت آنان است، اما حرص بیشتر و علاقه ی بیشتر کسی که صاحب کتاب است و به روز جزا ایمان دارد، واقعاً بزرگترین توبیخ و سرزنش را در پی دارد، و اگر بپرسی که چرا علاقه ی آنان به زندگی بیش از علاقه ی مشرکان است؟ پاسخ میگویم: چون میدانند که ناگزیر روانه ی آتش میشوند، ولی مشرکان چنین علمی ندارند و از این عاقبت بیخبرند.][۴۶۱]
سپس خداوند یکی از جلوههای این علاقه ی آنان را روشن میسازد:«یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ » یعنی: هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! معمولاً مردم چنین آرزویی نمیکنند، چون آدمی به سنین کهولت میرسد و زندگی در آن سنین لذتبخش نیست. و خداوند میفرماید: طول عمر آنان، باعث نجات از عقوبت و جزای الهی نمیشود. و بالاخره هر چقدر عمر کنند، مرگ آنان را درمییابد و به خاطر اعمال بدشان مجازات خواهند شد.«سَنَهٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ»این جمله توضیح سرنوشت قطعی آنان و قطع رشتههای آرزوها و آمال آنان است.[«بِمُزَحْزِحِهِ»اشاره به این است که طول عمر آنان هیچ تأثیری در کم شدن عذاب آنان ندارد.][۴۶۲]و فرموده ی خداوند:«وَاللَّهُ بَصِیرُ بِمَا یَعْمَلُون»تهدید و وعده ی عذاب آنان است، چرا که خداوند از تمامی اعمال آنان، آنچه پنهان میکنند و آنچه آشکار میسازند، دانا و آگاه است و آنان را آن طور که سزاوار هستند، مجازات خواهد نمود. و فرموده ی خداوند متعال آیاتی[۴۶۳]در قرآن کریم مطرح ساخته است که «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُواْ نِعْمَهَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنبِیَاء وَ. . .» [این آیات، ترس شدید بنیاسرائیل و سرپیچی و عصیان از رسولشان حضرت موسی۷و ترجیح دادن ذلّت و راحتی را بر بزرگی و عزّتِ همراهِ جهاد بیان میکند.و خداوند آنان را به عذاب تیه و سرگردانى گرفتار نمود.][۴۶۴][بعد از غرق شدن فرعون۷و سپاهیانش در مقابل دیدگان بنیاسرائیل و در پی آن رفتن بنیاسرائیل به سرزمینهای شام، خداوند متعال به موسی۷وحی کرد که دوازده سرکرده از قوم بنیاسرائیل را انتخاب کند و دستور داد که آنان را به سرزمین مقدس، که در آن زمان کنعانیان در آنجا زندگی میکردند، بفرستد تا از احوال و اوضاع آنان باخبر شوند. حضرت موسی۷طبق دستور پروردگار عمل کرد. هنگام فرستادن این منتخبان برای تجسس و خبر آوردن از وضعیت سرزمین مقدس و اهالی ستمگر آنجا، به آنها گفت: از آنچه دیدید به جز من، برای کسی دیگر تعریف نکنید و به هیچ کس حرفی نزنید. وقتی این سرکردگان وارد سرزمین مقدس شدند و از وضعیت ساکنان آن منطقه اطلاع حاصل کردند، آنان را بسیار قدرتمند با بدنهای ستبر و آنجا را شهری مستحکم و دارای دژ یافتند. آنان به سوی موسی۷برگشتند و به آن حضرت۷که میان جمع کثیری از بنیاسرائیل بود، گفتند: ما به آن سرزمینی که ما را فرستادی، رفتیم و در حقیقت آنجا سرزمین شیر وعسل و. . . و همه چیز بود، اما ساکنان آن بسیار قوی هستند و شهرشان مستحکم و دارای دژ و قلعه است. و تمامی آن سرکردگان برگزیده، به جز دو نفر از آنان به نامهای یوشع بن نون و طالب بن یفنه، فرزندان و نوادگان خود(سبط خود) را از جنگیدن نهی کردند. اما این دو نفر قوم خود را به اطاعت از پیامبرشان موسی۷ و مبارزه با کنعانیان دوشآدوش آن حضرت نصیحت و ارشاد کردند. . .، ولی بنیاسرائیل از امر و دستور این دو تن سرپیچی نمودند و از بقیه ی ده نفر سرکرده ی خود اطاعت نمودند و بر عدم جهاد اصرار ورزیدند و صدای خود را به گریه بلند کردند و گفتند: ای کاش در مصر یا در همین جا میمردیم. . . سپس گفتند: چرا خداوند ما را به این سرزمین آورد؟ آیا برای اینکه با شمشیر ستمگران کشته شویم و فرزندان و زنان ما به غنیمت به دست آنان بیفتند؟ بعد فریاد زدند: باید رئیسی برای خود برگزینیم و به مصر برگردیم… موسی۷ تلاش کرد که مانع آنچه از روی ترس و سرپیچی گفتند، شود و آنان را به مبارزه با ستمگران بکشاند. ولی آنان نسبت به او کور و کر شدند و خداوند به موسی۷ وحی نمود که سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنان حرام است و به خاطر سرپیچی و عصیان و ترس به سرگردانی مجازات میشوند.][۴۶۵] بر اساس آیاتی که در این قسمت مطرح گردید کسانی که نسبت به زندگی دنیوی علاقه ای فوق العاده داشته و آزمندترین مردم نسبت به طلب حیات و زندگی هستند و حتی از انسانهای مشرک،که بهشت خود را تنها دنیا می بینند و بس، پا را فراتر گذارده و آرزوی عمر طویل، حتی تا هزار سال می کنند،گوئی خود می دانند که در آن دنیا هیچ گونه مأوائی ندارند و لذا همه ی همّ و غمّ ایشان چسبیدن به این زندگی دو روزه ی دنیاست ولو آنکه به ایشان سخت بگذرد و زیر بار مسئولیت رفتن به خاطر جهاد و مبارزه در راه حق، برای ایشان بی معنا بوده و از ترس حتی کوچکترین لطمه ای، خود را از دیدگان پنهان می دارند.
الگوسازی با توجه به نکات آیات مرتبط با فضائل اخلاقی یهود در قرآن
۱- مسلمانان آگاه باشند که از ویژگیهای مؤمنین اهل کتاب که بدان ستوده شده اند«أُمَّهٌ قَائمَهٌ» بودن است و این صفت پایداری ایشان را در زمینه هائی که یک فرد مؤمن راستین می بایست داشته باشد، ابراز می دارد.
۲- مسلمانان آگاه باشند که مؤمنین اهل کتاب به تلاوت آیات در طول شب می پردازند و این امر نشانه ی آن است که به خدا و روز قیامت ایمان مىآورند، امر بمعروف و نهى از منکر می کنند، در انجام دادن امور خیریه بر یکدیگر پیشدستى می نمایند و از افراد شایسته محسوب می شوند.
۳- مسلمانان آگاه باشند که مؤمنین اهل کتاب امر به معروف و نهی از منکر می کنند،به مردم طعام می رسانند و پوشش مورد نیاز ایشان را تهیه می کنند و برای هر نوع کمک به بهتر شدن امور مردم آمادگی دارند.
۴- مسلمانان آگاه باشند که هیچ امتى بهترین امت نخواهد شد مگر این که مسئولیت اجتماعى خود را با بینش درست و اخلاص کافى به انجام برساند. و ضامن این مسئولیت اجتماعى آن است که: به نیکى فرمان دهید و از بدى و زشتى جلوگیرى کنید. و بدانید که امر به معروف تنها منحصر به گفتن با زبان نیست، بلکه عبارت است از تلاش براى تحقق یافتن معروفها و نیکی ها از راههاى گوناگون. . . و نیز چنین است نهى از منکر.
۵- مسلمانان آگاه باشند که همچون خداوند متعال جانب انصاف را رعایت نموده و تمامی اهل کتاب را یکسان ندانسته و آن دسته ای را که از ایشان به راه حق پیوسته و از اکثریت فاسد اهل کتاب، فاصله گرفته اند و طریق ایمان و تسلیم به خدای یکتا را برگزیدند با نیکی یاد نموده و بدانند که مؤمنین اهل کتاب دارای صفات ممتاز ایمان به خدا و قرآن و کتاب آسمانی خودشان وخشوع در برابر خدا و حفظ کردن آیات الهی و نفروختن آن با بهای اندک متاع دنیوی هستند.
۶- مسلمانان آگاه باشند که مؤمنین اهل کتاب راسخ در علم هستند. دانش ژرف و ایمان روشن، هر دو، صاحبان خویش را به این که آئین را در کل باور نموده و بپذیرند و معتقد شوند به این که دینی که از سوی خدای یکتا فرود آمده است یکی است، سوق می دهد.
الگوسازی با توجه به نکات آیات مرتبط با رذائل اخلاقی یهود در قرآن
۱- مسلمانان آگاه باشند که اکثریت یهودیان از دیدگاه قرآن دارای اخلاق زشت و سرشت خبیث در رفتارهای بدی همچون کفر، انکار، غرور، خودبینی، ترس، دروغ، لجاجت و مکر و نیرنگ بازی، عصیان و سرپیچی، قساوت قلب، انحرافات باطنی، اقدام به بدی ها و گناهان، خوردن اموال مردم آن هم به باطل یعنی از طریق ربا و دیگر خصوصیاتی که آنان را مستحق دوری از رحمت خدا و ذلّت و بدبختی ساخته استمی باشند..
۲- مسلمانان آگاه باشند که یهودیان فاسد می پندارند هرخوبی که نصیب دیگران گردد،گویی از آنان سلب شده است و چنانچه ببینند نعمتی نصیب سایرامت ها گردد، خشم سراسر وجودشان را در برمی گیرد. حسادت و خود خواهی، از جمله رذائل اخلاقی یهود است.
۳- مسلمانان آگاه باشند که بسیاری از اهل کتاب به پیامبری حضرت محمد۶کفر ورزیدند و از دستورات کتاب های خود دراین زمینه، سرپیچی کردند و به قرآن کریم کافر شدند و در جهان امروز نیز درصدد نابودی هر گونه آثار از پیامبر خاتم۶هستند.
۴- مسلمانان آگاه باشند که اهل کتاب فاسد، به رغم علم به وجوب اطاعت از دستور الهی، مخالفت و لجاجت کردند زیرا قرآن کریم، تصدیق کننده ی تورات است و یهودیان نسبت به کتابی کافر شدند که، کتابشان را تصدیق می کند نه کتابی که با اصول کتابشان در تضاد است.
۵- مسلمانان آگاه باشند که اهل کتاب فاسد خیال می کردند که نبوت منحصر به آنان است و هرگز به خیال خود راه نمی دادند که خداوند نبوت را، از فرزندان اسحاق۷بردارد و میان فرزندان اسماعیل۷قراردهد و چون کفر آنان در نتیجه ی ستم، حسادت، تکبر و خودخواهیشان است، در نتیجه خواری و کوچکی و حقارت نصیب آنان میگردد.
۶- مسلمانان آگاه باشند که خداوند به انواع بدیهایی که اهل کتاب و در رأس آنان یهودیان در دل دارند، اشاره میکند و میفرماید: آنان آرزو دارند که مسلمانان از دین حقِ خود، به همان کفری که قبلاً بر آن بودند، بازگردند.
۷- مسلمانان آگاه باشند که خداوند در نکوهش اهل کتاب به علت آرزو و تمایلاتشان، برای مؤمنان روشن میسازد که یهودیان چنین امری را از کتابها دستور نگرفتند، بلکه کتابهایشان آنان را از این اخلاق پست و نکوهیده باز میدارد، ولی به خاطر بدطینتی و بدسرشتی، حسادت به قلبهای آنان نفوذ کرده به طوری که بازداشتن آنان از حسد و یا بازداشت حسد از آنان سخت است.
۸- مسلمانان آگاه باشند که دستور خداوند به عفو و بخشش و گذشت در باره ی اهل کتاب اشاره به این دارد که مؤمنان با وجود تعداد اندک، صاحب قدرت و عظمت بودند و مؤمنان به رغم ضعف و کمتوانی، به منزله ی افرادی قوی و قدرتمند در نظر گرفته میشوند و اهل کتاب با وجود کثرت، در موضع ضعف قرار داده میشوند. حق، باطل را مغلوب میسازد و تنها با غفلت حق است که باطل باقی میماند.
۹- مسلمانان آگاه باشند که این خصیصه ی یهود است که آنان با اانبیای الهی ازجانب خداوند عهد و پیمان بستند، ولی همواره عهد شکنی نموده اند.
۱۰- مسلمانان آگاه باشند که یهودیان نیز همچون نیاکان خویش رذائل اخلاقی و پیمان شکنی را به ارث برده اند، به جز گروه اندکی از آنان، بقیه ی یهودیان همچون گذشتگان خود، گمراه بودن و قساوت قلب و پیمان شکنی و انحراف از راه راست را، جزء خصایص خود حفظ نموده اند.
۱۱- مسلمانان آگاه باشند که آیاتی از قرآن اشاره دارد که خداوند از یهودیان پیمان گرفت که یکدیگر را نکشند. کسی را از خانه ی خود بیرون نکنند اگر یکی از آنان به اسارت در آمد، با پرداخت فدیه از اموال خود، او را آزاد کنند و از دست دشمنان نجات دهند.
۱۲- مسلمانان آگاه باشند که خداوند اهل کتاب فاسد را توبیخ و نکوهش می کند نسبت به این که میان احکام خداوند تمایز قائل شده اند و ایشان درقیامت به شدت عذاب می شوند و غیر از خدا یار و یاوری نمی یابند.
۱۳- مسلمانان آگاه باشند که از جمله رذایل اخلاقی بنی اسرائیل که به سبب جهل، فسوق، حرص، سست ارادگی مرتکب می شدند، فریبکاری و دسیسه برای ویران ساختن شرایع بود تا از طریق این راه ها و دسیسه ها به آرزوها و امیال و شهوات خود دست یابند و بدین شکل از عذاب و مجازات هم درامان بمانند. وخداوند نخست آنان را به عذاب دردناک یعنی فقر و بدبختی و تنگدستی در زندگی مجازات نمود و وقتی از کردار خود بازنگشتند و راه هدایت را برنگزیدند آنان را از جهت جسمانی و خلقت مسخ نمود و واقعاً تبدیل به میمون(بوزینه)شدند.
۱۴- مسلمانان آگاه باشند که اهل کتاب فاسد، سخنان دروغ را می شنوند و می پذیرند . بسیار مال حرام می خورند و یهودیان با وجود علم و آگاهی از حکم خداوند در مورد ربا، به سبب حرص شدید به کسب مال، ربا خوردند و با این کار هم به حدود الهی و هم به حقوق مردم تجاوز کردند.
۱۵- مسلمانان آگاه باشند که از بارزترین رذائل بنیاسرائیل آن است که بارها در قرآن کریم به آن اشاره شده مسئله ی تحریف کلام خداوند از جایگاه اصلی خود می باشد که به سبب عدم بینش الهی و موضعگیری کافرانه ی یهود در برابر نعمتهای الهی و نیز گستاخی آنان نسبت به دین و سوء ادراک آنان نسبت به اهداف شریعت و قساوت قلوب یهودیان بعد از مشاهده ی نشانهها و دلایل آشکار صورت گرفت.
۱۶- مسلمانان آگاه باشند که ناامیدی از ایمان آوردن یهودیان بنا به دو دلیل است: اول: تصویر حالات نکوهیده یهودیان که در آیات قبل از این آیه اشاره شده است. دوم: تحریف کلام خدا از روی علم و اطلاع و از روی تعمد.
۱۷- مسلمانان آگاه باشند که برخی از یهودیان، علاوه بر تحریف، اهل نفاق و تدلیس نیز هستند و در ظاهر اظهار ایمان مىکنند، تا خود را از اذیت و طعن و قتل حفظ کنند، اما خواستند حقیقت و منویات درونى خود را از خدا بپوشانند، و خیال کردند اگر پردهپوشى کنند، می توانند امر را بر خدا مشتبه سازند، با اینکه خدا به آشکار و نهان ایشان آگاه است.
۱۸- مسلمانان آگاه باشند که از خصایص یهودیان، تلاش شدید و حرص شدید آنان برای دنیا و زندگی است، حتی اگر زندگی مذلّتبار و سراسر ننگ باشد و حتی از انسانهای مشرک،که بهشت خود را تنها دنیا می بینند و بس، پا را فراتر گذارده و آرزوی عمر طویل، حتی تا هزار سال می کنند،گوئی خود می دانند که در آن دنیا هیچ گونه مأوائی ندارند و لذا همه ی همّ و غمّ ایشان چسبیدن به این زندگی دو روزه ی دنیاست ولو آنکه به ایشان سخت بگذرد.
۱۹- مسلمانان آگاه باشند که طول عمر یهودیان(یا هر کس رویه ی آنان را در پیش بگیرد) هیچ تأثیری در کم شدن عذاب آنان ندارد.
فصل سوم
الگوسازی قرآن کریم در مواجهه
با
عملکرد یهود
مقدمه
قرآن کریم در برخورد با یهودیان روش های گوناگونی داشته است که به طور کلی می توان آن را بر دو قسم تقسیم نمودکه عبارت است از: مواجهه ی قرآن کریم با یهود در زمان عدم جنگ (برخورد مسالمت آمیز) و مواجهه ی قرآن کریم با یهود در زمان جنگ(برخورد قهرآمیز).
که این دو الگو دارای زیرمجموعه هایی می باشد که در دو بخش جداگانه، تلاش شده است که به اهمّ موارد آن پرداخته شود. نکته ی قابل توجه آن است که پیامبر اسلام۶بنابر تأئید و تأکید قرآن کریم[۴۶۶]، اسوه ی حسنه ای است که کلام و عمل او[۴۶۷] بر اساس موازین الهی و پیروی از وحی خداوندی است[۴۶۸]و در این قسمت به لحاظ عمیق شدن در چگونگی برخورد قرآن با یهودیان مدینه، ناگزیر به بیان نحوه ی رفتار پیامبر اکرم۶با یهودیان است که این امر هیچ گونه منافاتی با برخورد قرآن کریم با یهودیان ندارد و درحقیقت رفتار پیامبر اسلام۶، الگوی تمام نمای قرآن کریم است،و از این رو می توان با اطمینان کامل به مواجهه ی حضرت محمّد۶، نسبت مواجهه ی قرآن با یهود را داد و لذا به خاطر بهتر مشخص شدن برخورد عملی خداوند با یهودیان، آیات قرآنی و رفتارهاى گوناگون پیامبر اکرم۶درباره ی یهودیان توأم با یکدیگر، از زوایای مختلف، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. امید است که از این رهگذر به رغم بضاعت اندک نگارنده، با توفیق الهی، حداکثر نتایج مورد رضایت خداوند متعال و معصومین:به دست آید.
بخش اول
الگوسازی قرآن کریم
در
مواجهه با یهود
در زمان
عـدم جنگ
مقدمه
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 09:17:00 ب.ظ ]
|