درمان اختلال کمبود توجه – بیش فعالی

هرچند اختلال کمبود توجه – بیش فعالی را نمی توان بطورکامل درمان کرد و کودک را از مشکل هایی که با آن دست به گریبان است رها ساخت. با این وجود به علت وجود نشانه های شدید و آزار دهنده بی شماری که در این اختلال وجوددارد، باید درفرایندی طولانی به طور پیگیر و پایدار مورد مدیریت قرار بگیرد. منظور از مدیریت اختلال آن است که با بهره گرفتن از بهترین روش های ممکن و با توجه به شرایط و وضعیت کودک به او کمک شود (احدی و جزایری، ۱۳۸۷).

مهم ترین شیوه های درمانی ADHD عبارتند از :

الف) دارو درمانی

ب) رفتار درمانی

ج) اصلاح شناختی و رفتاری

در بسیاری از موارد می توان از این شیوه ها به صورت ترکیبی استفاده کرد (علیزاده، ۱۳۸۳).

عمدتاًً سه نوع دارو برای درمان کودکان مبتلا به ADHD مورد استفاده قرار می‌گیرد:

محرک ها، آرام بخش ها، ضد افسردگی ها، برای چندین سال پزشکان فکر می‌کردند که داروهای ضد تشنج که معمولاً برای بیماری صرع به کار برده می شود، برای کودکان مبتلابه ADHD نیز مؤثراست، اما اثر بخشی این داروها برای کودکان مبتلا به ADHD تأیید نشد (احدی و جزایری، ۱۳۸۷).

با توجه ‌به این که نقص دو ماده میانجی نوراپی نفرین و دوپامین عامل بروز «کمبود توجه – بیش فعالی» می‌باشد.لذا بسیاری از درمان هایی هم که برای این اختلال انجام می شود ‌بر اساس جبران کمبور این دو ماده است. داروهایی که می‌توانند در کنترل این عارضه مؤثر باشند دردرجه اول داروهای محرک هستند که داروی عمده اش متیل فنیدیت[۴۲] یا ریتالین[۴۳] است و نیز از ترکیبات دکستروآمفتامین (دکسدرین)[۴۴] نیز استفاده می شود. (آزاد، ۱۳۷۹).

از جمله درمان های غیردارویی این اختلال آموزش روش های برخورد والدین با این کودکان است.

تعامل بین کودک دارای ADHD با والدینش موضوع بسیار مهمی است. مطالعه تعامل کودکان دارای ADHD باوالدینشان نشان می‌دهد که در روابط بین آن ها، فشار روانی، روابط تحمیلی، افسردگی، محدودیت، ناکامی بالا و توانایی کمتری وجوددارد. هم چنین مطالعه ای توسط علیزاده و همکاران (۲۰۰۷)، در باب تعامل والدین و فرزند ADHD درایران نشان داده است که این والدین بیشتر از والدین فرزندانی معمولی از شیوه های فرزند پروری استبدادی استفاده می‌کنند. اعتماد به نفس کمتری دارند، از شیوه های تنبهی بیشتری استفاده می‌کنند و روابط گرم و کمتری با فرزندانشان دارند.

مطالعات متعدد نشان داده است که آموزش والدین یکی از اجزاء مهم درمان به حساب می‌آید به نحوی که آناستاپولوس و همکارانش در سال ۱۹۹۹ اظهار می‌کنند که مهمترین روش درمانی برای این کودکان، در کنار دارو درمانی، آموزش والدین است. براین اساس باید اطلاعاتی پیرامون این اختلال به والدین نشان داده شود تا والدین، این مشکل را به حساب تمرد یا سرکشی فرزند خود نگذارند و آن را به صورت یک مشکل یا حتی معلولیت بپذیرند. گرچه این کودکان معلولیت قابل مشاهده ای ندارند. اما به هر حال در کنترل تکانه ها، سازماندهی و … دچار ضعف هستند و گاه ‌به این علت سرزنش و تنبیه می‌شوند که باید با آموزش مناسب، روش­های این چنینی تغییر کند. این که متخصص به چه ترتیبی به کودک (نوجوان) و خانواده اش در باره تشخیص اختلال ADHD و مشکلات مربوط به آن توضیح دهد. حائز اهمیت است و این که متخصص چگونه خانواده را در گیر فرایند درمان کند و به آن ها درباره ADHD آموزش دهد مثل نگرانی، احساس انزوا، غمگینی، متفاوت بودن، احساس گناه، انکار و … یا ترکیب چندنوع از آن ها. بچه ها احتیاج دارند که احساس استقلال کنند (به خصوص نوجوانان مبتلا به ADHD) و برای خود خاص باشند و بدون هیچ دردسر و مشکلی درحالی که این تشخیص، آرزوهای آنان را برباد می‌دهد و خیلی سخت است که آن را بپذیرند و پذیرش آن باعث صدمه دیدن اعتماد بنفس شان می شود.

متخصص باید اجازه بدهد آن ها احساسات خودرا درباره این موضوع بیرون بریزند و به تدریج وارد پروسه درمان بشوند. مرحله بعدی آموزش آنان درباره مشخصات و مسائل مربوط به ADHD است. باید توجه کرد که پذیرش عاطفی و هیجانی این مسئله احتیاج به زمان دارد و بهتر است ابتداوالدین وارد این مرحله از آموزش شوند و سپس کودک (یا نوجوان) درمورد اختلال مسائل و مشکلات آن، آموزش ببینند(به نقل از احدی وجزایری، ۱۳۸۷).

رفتاردرمانی یکی دیگر از راه های کمک رسانی به کودک با اختلال کمبود توجه – بیش فعالی است. گاتالیب در سال ۱۹۸۷ اظهار می‌کند که رفتار درمانی، درکنار مشاور خانواده و روان درمانی فردی، مهمترین روش های مداخله ای درمان بخش هستند. به گفته او در عین حال که دارو درمانی می‌تواند مشکل های کودک را کاهش دهد. برای افزایش توانمندی کودک می توان ‌از رفتار درمانی نیز استفاده کرد. این روش‌ها عوارض داروها را نداشته و مسئولیت پذیری شخص نسبت به رفتارش را افزایش می‌دهد . ‌بر اساس این دیدگاه هر رفتار زیر تأثیر کنترل کننده های محیطی است. از این رو درمان گران می‌توانند ‌بر اساس روش های تغییر رفتار، به خصوص شرطی سازی کنشگر، به کودک کمک کنند. شیوه هایی چون: توجه پاداش و تشویق، بی توجهی و تنبیه و غیره. با توجه ‌به این که رفتار درمانی ‌بر اساس نظریات شرطی سازی کلاسیک و کنشگر مطرح شده در یادگیری، پایه ریزی شده است، اصول اساسی آن برای تمامی اختلالات یکسان است. در این رویکرد فرض بر این است که رفتارهای سازگار و ناسازگار استفاده نمود (به نقل از احدی و جزایری، ۱۳۸۷).

ادبیات پژوهش

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

در ایران فتحی (۱۳۷۴)در یک پژوهش که با طرح آزمایشی بر روی ۳۱ کودک انجام گرفت تأثیر آموزش مدیریت رفتار به والدین را در بهبود علائم ADHD مورد بررسی قرار داد. مادران کودکان گروه آزمایشی در طی ۱۰ جلسه فنون اصلاح رفتار را فراگرفتند. نتایج تفاوت معنی داری بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی نشان دادند، همچنین تفاوت معنی داری بین پس آزمون گروه آزمایشی وگواه مشاهده شد. کلانتری (۱۳۷۹) در پژوهشی به ۳۰ مادر که دارای کودکانی با مشکلات رفتاری در دوره پیش دبستانی بودند، طی ۶ جلسه آموزشی ، ۵ گام در ارتباط با مدیریت کودکان آموزش داد. سپس رفتار آزمودنی­های گروه آزمایشی با ۳۰ نفر از کودکانی که مادرانشان در برنامه آموزشی شرکت نداشتند مقایسه شد نتایج تأثیر این نوع آموزش را بر روی رفتار کودکان گروه آزمایشی نشان دادند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...