۳-۱-۶. روش­های آماری و ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در تحقیقات کیفی محقق می‌تواند از طریق استدلال قیاسی و استقرائی، تمثیل و تشبیه، نشانه‌یابی، تجرید، تشخیص تفاوت و تمایز، مقایسه و … که جملگی به کمک تفکر و تعقل و منطق صورت می‌پذیرد، داده‌های گردآوری شده را ارزیابی و تجزیه و تحلیل نموده، با ذهن مکاشفه‌ای خود نتیجه‌گیری کند(حافظ‌نیا، ۱۳۸۶: ۲۳۳ – ۲۳۴). بنابراین پژوهش حاضر در بخش مصاحبه های صورت گرفته با جمعیت هدف از تجزیه و تحلیل همزمان و تشخیص محقق استفاده شده است و در بخش کمی هم، در تجزیه و تحلیل داده ­های این مطالعه از تحلیل دو متغیره، تحلیل رگرسیون چند متغیره، تحلیل مسیر و از نرم­افزار آماریspss استفاده شده است.
۳-۱-۷. تعریف نظری و عملی متغیرها
جهت عملیاتی کردن مفاهیم نظری پیش روی مسئله پژوهش که در فصول قبل به آن اشاره شده بود، در این قسمت، تعاریف انتزاعی مفاهیم و عملیاتی کردن آن­ها را جهت سنجش پیش­رو دارد.
۳-۱-۷-۱. مفاهیم و متغیرهای تحقیق
۳-۱-۷-۱-۱. جامعه آماری
جامعۀ آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تهران می­باشد.
۳-۱-۷-۱-۲. متغیر وابسته
متغیر وابسته در این تحقیق احساس شادمانی می­باشد که عبارت است از بعدهای خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی­روانی، سرذوق بودن، زیبایی­شناختی، خودکار­آمدی و امیدواری می­باشد.
۳-۱-۷-۱-۳. متغیر مستقل
متغیر مستقل پژوهش حاضر منابع مطرودساز اجتماعی می­باشد که به دو شکل عدم پاسخگویی مؤثر به نیازها و احساس نابرابری مورد توجه قرار می­گیرد.
۳-۱-۷-۱-۴. متغیرهای واسط
متغیرهای واسط در این پژوهش طرد اجتماعی و احساس بی­انصافی می­باشد. طرد اجتماعی با ابعاد طرد از شبکه ­های حمایتی، طرد از روابط اجتماعی، طرد از مشارکت اجتماعی و احساس شرمساری اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و احساس بی­انصافی با ابعاد اقتصادی و اجتماعی مطرح است.
۳-۱-۷-۲. تعریف مفاهیم و متغییرهای اصلی و نحوه شنجش آنها:­
۳-۱-۷-۲-۱. جامعه آماری: زنان سرپرست خانوار
تعریف نظری:
ـ (تعریف یونیسف): خانوارهای با سرپرستی زن[۱۸۲]، خانوارهایی است که به دلایل مختلف(طلاق، جدایی، مهاجرت و مرگ همسر) مردی به عنوان سرپرست در آن وجود ندارد و یا خانوارهایی که مرد بخاطر(کسالت، اعتیاد و غیره) در درآمد خانوار سهمی ندارد (محمدی، ۱۳۸۵: ۱۳).
ـ (تعریف سالنامه آماری، ۱۳۸۲): زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند و سرپرست خانواده به کسی اطلاق می­ شود که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را به دوش دارد و تصمیم ­گیری­های عمده و حیاتی به عهده اوست (چیمه و عزیزی،۱۳۹۰ :۸۵).
ـ زنان سرپرست خانوار در ایران شامل زنان مطلقه، زنان شوهر مرده، زنان دارای شوهر معتاد، همسران شهدای جنگ، زنان مهاجر، زنان دارای شوهران زندانی، زنان دارای شوهران بیکار، زنان دارای شوهران مریض، زنان ازدواج نکرده، زنان خود سرپرست (زنان سالمند تنها)، همسران مردان از کار افتاده و زنان دارای شوهرانی مجهول­المکان می­باشد (معیدفر،۱۳۸۶).
ـ همچنین زنان سرپرست خانوار را می­توان به شکل زیر دسته­بندی کرد: ۱. زنان طلاق گرفته؛ ۲. زنان بیوه؛ ۳. زنانی که همسر آن­ها از کار افتاده یا بیکار است؛ ۴. زنانی که همسران معتاد دارند و هزینه­ زندگی به عهده­ خودشان است؛ ۵. زنانی که همسرشان در زندان به سر می­برد؛ ۶. زنانی که همسران آن­ها برای یافتن شغل یا به هر دلیل دیگری مهاجرت نمود­ه­اند و آن­ها عهده­دار مسئولیت زندگی هستند( احمدپور و علیزاده،۱۳۹۰: ۱۶۸).
ـ (مرکز آمار ایران در سال ۱۳۷۰) علت سرپرست خانوار شدن زنان را در چهار گروه طبقه بندی کرده است:
گروه اول: شامل خانوارهایی می­ شود که در آن مرد به طور دایمی حضور ندارد، زنان به دلیل فوت همسر یا طلاق سرپرست خانوار شده ­اند.
گروه دوم: خانوارهای سرپرست تنها یا خود سرپرست هستند که شامل خانوارهایی می­ شود که زنان به دلایلی نظیر طلاق یا ازدواج نکردن تنها زندگی می­ کنند و سرپرستی خانوار را بر عهده می­گیرند. آمار این گروه از زنان به دلیل افزایش امید به زندگی، جدایی­های غیرقانونی و افزایش روند فزاینده طلاق در جامعه، رو به افزایش می­باشد ( بختیاری و بر اساس پژوهش مشترک مرکز آمارایران و سازمان بهزیستی،۱۳۷۹ ) این خانوارها حدود یک سوم از کل خانوارهای زن سرپرست را در بر می­گیرد. در حالیکه، از مجموع خانوارهای مرد سرپرست، کمتر از ۱۲ درصد مردان سرپرست خانوار، تنها زندگی می­ کنند.
گروه سوم: خانوارهایی که مرد به طور موقت و به دلیل مهاجرت، مفقودالاثر شدن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، سربازی و… غایب می­باشد و زن مجبور به تهیه معاش خود و فرزندانش می­باشد.
گروه چهارم: شامل خانوارهایی می­ شود که مرد در آن­ها حضور دارد اما به علت بیکاری، ازکارافتادگی و اعتیاد نقشی در تأمین معاش خانوار ندارند و عملاً زن مسئولیت زندگی خود و فرزندانش را عهده دار می­ شود( چیمه و عزیزی، ۱۳۹۰: ۸۵).
تعریف عملیاتی:
گروه خاصی از زنان سرپرست خانواری که مدنظر پژوهش حاضر بوده است عبارت­اند از: زنان طلاق گرفته، زنان بیوه، زنانی که همسر آن­ها از کار افتاده یا بیکار است، زنانی که همسران معتاد دارند و هزینه­ زندگی به عهده­ خودشان است، زنانی که همسرشان در زندان به سر می­برد، زنانی که همسران آن­ها متواری بوده است.
۳-۱-۷-۲-۲. متغییرهای مستقل: عدم پاسخگویی مؤثر به نیازها و احساس نابرابری
در تعریف عملیاتی نیازهای اجتماعی و احساس نابرابری، ابتدا از میزان برخورداری پاسخگویان از نیازهای اساسی­شان سوأل می­ شود و در مرحله بعد همان نیازها در مقایسه با دیگران سنجیده می­ شود تا میزان احساس نابرابری در جمعیت نمونه بدست آید. همچنین متغیرهای این قسمت با توجه به نظر چلبی و نتایج بدست آمده از مصاحبه های صورت­ گرفته با زنان سرپرست خانوار عملیاتی شده است.
۳-۱-۷-۲-۲-۱. متغیر مستقل: نیازهای اجتماعی
نیاز در لغت به معنای احتیاج، ضرورت و فقدان است. «نی» به عنوان پیشوند به معنای بستن و فشار آوردن و مجبور کردن است(دهخدا، ۱۳۷۳: ۲۰۲۶۴). از نظر اتکینسون[۱۸۳] و دیگران، نیاز عبارت است از «هرگونه فقدان یا کمبود احساس شده توسط فرد که مغایر با رفاه او باشد». هنگامی که مردم نسبت به فاصله بین وضع موجود و مطلوب آگاهی پیدا کنند، نسبت به وضع حال احساس نارضایتی می­ کنند یا یک نوع عدم رضایت در درون آنها ایجاد می­گردد و این حالت به احساس نیاز منجر می­ شود. به عبارت دیگر، پس از شناخت این وضعیت، نیـــازی در درون فرد شکل می­گیرد که می ­تواند به عنوان انگیزه­ای قوی برای تلاش بیشتر در جهت رسیدن به هدف باشد (شعبانی، ۱۳۸۰: ۳۹). به نظر «گافمن[۱۸۴]»، نیاز به موقعیتی دلالت دارد که بین وضع موجود با وضع مطلوب فاصله باشد. به نظر وی، وضعیت مطلوب دربرگیرنده ‌ایده­آل­ها، هنجارها، ترجیحات، انتظارات و ادراکات مختلف درباره آنچه که باید باشد، است( اسماعیلی و همکاران، ۱۳۸۷: ۹۹ ). تالکوت پارسونز یکی از جامعه­شناسان برجسته در تبیین نیازها می­باشد. پارسونز، جامعه­شناس کارکردگرای ساختی، انواع نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را از یکدیگر متمایز می­سازد. به زعم او، محور نیازهای اقتصادی «پول», محور نیازهای فرهنگی و اجتماعی «نفوذ در تعاملات و اندیشه و پای­بندی به ارزش­ها» و محور نیازهای سیاسی «قدرت» مــی­باشد. وی کسب پول و قدرت و نفوذ به ارزش­ها را مهم­ترین خواسته­ های مطلوب یک جامعه می­داند (روشه، ۱۳۷۶: ۱۳۵).
بنا به نظریۀ چلبی «انسان ـ در ـ محیط دارای حداقل چهار «علقه افضل» است که شامل: علقه مادی، علقه امینیتی، علقه اجتماعی (ارتباطی) و علقه شناختی می باشد(موسوی، ۱۳۹۲: ۱۳۸). چلبی معتقد است به دنبال شکل­ گیری گروه اجتماعی(جامعه انسانی)، حداقل چهار نیاز اجتماعی که همگی جنبۀ عام و عینی دارند، جهت بقا و استمرار آن مطرح می­شوند. چنانچه این نیازهای اجتماعی نتوانند تأمین شوند، متناظر با هر یک، جامعه (گروه) با وضعیت تضاد اجتماعی (جنگ) خود­انگیختگی، آنومی معنایی و خودسری (فردگرایی خودخواهانه) مواجه خواهد شد. در این وضعیت نمی­ توان انتظار تحقق خود مختاری فردی، رونق مادی و اخلاقیات را داشت(چلبی، ۱۳۸۹: ۲۲). در واقع چلبی چهار نوع نیازها (علایق) افضل را از هم تمیز داده است:۱ـ نیازهای مادی (معیشتی مثل خوراک، پوشاک، مسکن و …). ۲ ـ نیازهای امنیتی(مثل فراغت از تهدید مالی، جانی، فکری و فراغت از تهدید پیوندهای اجتماعی ). ۳ـ نیازهای شناختی( یعنی خروج از عدم تعین و کاهش نادانی ). ۴ـ نیازهای اجتماعی( مثل همنشینی اجتماعی، تأیید اجتماعی، محبت و عشق )( چلبی، ۱۳۸۹: ۴). بنابراین نیازهای اجتماعی به چهار نوع نیاز تقسیم می­ شود و به صورت واضح­تر در ذیل به تعریف نظری و عملیاتی هر یک از ابعاد نیازهای اجتماعی از دید چلبی و با توجه به نتایج مصاحبه ­هایی که قبل از اجرای پیمایش با زنان سرپرست خانوار صورت گرفته، می­پردازیم تا دریابیم که چه اندازه به نیازهای اساسی جمعیت نمونه پاسخ داده می­ شود.
۳-۱-۷-۲-۲-۱-۱. نیازهای اقتصادی
تعریف نظری:
بنا به عقیدۀ چلبی در این بعد هر واحد اجتماعی در هر سطحی از جمله انسان که موجود نیازمند (انسان اقتصادی) است، جهت کسب انرژی دست به ارتباط انطباقی با محیط اثباتی خود می­زند(موسوی،۱۳۹۲: ۱۳۹). چلبی، نیازهای مادی(معیشتی) مثل(خوراک، پوشاک، مسکن) تعریف کرده است(چلبی، ۱۳۸۹: ۴). همچنین بر اساس مصاحبه های انجام شده نیاز اقتصادی به عنوان اصلی­ترین نیاز زنان سرپرست خانوار مطرح شد که عبارت از خوراک، پوشاک، مسکن می­باشد. بنابراین با توجه به نتایج مصاحبه با گروهی از زنان سرپرست خانوار و همچنین تعریف چلبی، نیازهای اقتصادی در “ثروت و درآمد” شاخص­سازی می­ شود.
تعریف عملیاتی:
بنابراین نیاز اقتصادی با شاخص ثروت و درآمد و با ۵ گویه سنجیده می­ شود. گویه ­های این متغیر در موارد؛ درآمد کافی، برخورداری از مسکن مناسب، دسترسی به موارد غذایی اصلی، میزان دسترسی به وسایل نقلیه و استفاده از امکانات بهداشتی و درمانی مناسب انجام یافته است متغیر نیازهای اقتصادی در تمام ابعاد آن با یک گویه مشترک یعنی؛ تا چه حد از نیازهای ذکر شده برخوردارید؟ سنجیده می­ شود. همچنین متغیر نیازهای اقتصادی در قالب طیف لیکرت شش گزینه­ای مقیاس­بندی شده است: اصلاً، خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد.
۳-۱-۷-۲-۲-۱-۲.نیازهای اجتماعی
تعریف نظری:
با توجه به مصاحبه های صورت گرفته با زنان سرپرست خانوار نیازهای اجتماعی آن­ها، با داشتن ارتباط خوب با همسایه­ها و خویشاوندان و همچنین داشتن اعتبار و نفوذ در میان آن­ها و اعتماد به اطرافیان تعریف می­ شود. به عقیدۀ چلبی، در این بعد انسان موجودی اجتماعی (انسان اجتماعی یا انسان گروه[۱۸۵]) است که در ارتباط با محیط اجتماعی خود با دیگران رابطه اظهاری (عاطفی) متقابل برقرار می­ کند. پایه انسانی تشکیل «ما» و اجتماع همین علقه ارتباطی انسان است(موسوی، ۱۳۹۲: ۱۳۹). چلبی، نیازهای اجتماعی، همنشینی اجتماعی، تأیید اجتماعی، محبت و عشق تعریف می­ کند(چلبی، ۱۳۸۹: ۴). بنابراین این متغیر را با توجه به نتایج مصاحبه­ ها و تعریف چلبی با “اعتماد، آبرو، حیثیت و منزلت اجتماعی” شاخص­سازی می­کنیم.
تعریف عملیاتی:
بنا بر آنچه که گفته شد نیاز اجتماعی با شاخص اعتماد، آبرو، حیثیت و منزلت اجتماعی و با ۵ گویه سنجیده می­ شود. گویه ­های این متغیر در موارد؛ اعتبار و نفوذ بین اطرافیان، شأن و منزلت اجتماعی، آبرومندی و اعتماد به اطرافیان انجام یافته است. شاخص­ساری متغیر نیازهای اجتماعی در تمام ابعاد آن با یک گویه مشترک یعنی؛ تا چه حد از نیازهای ذکر شده برخوردارید؟ سنجیده می­ شود. همچنین متغیر نیازهای اجتماعی در قالب طیف لیکرت شش گزینه­ای مقیاس­بندی شده است: اصلاً، خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد.
۳-۱-۷-۲-۲-۱-۳. نیازهای فرهنگی
تعریف نظری:
با توجه به نتایج مصاحبه های صورت گرفته نیازهای فرهنگی زنان سرپرست خانوار در داشتن تحصیلات کافی که نتیجۀ آن کسب مهارت و توانایی و درنهایت شغل مناسب است، تعریف می­ شود و بنا به عقیدۀ چلبی، انسان موجودی ذی شعور و خلاق (انسان شناختی یا انسان نمادی) است که در ارتباط با محیط فرهنگی خود با اعیان اجتماعی و فرهنگی رابطه گفتمانی و نمادین برقرار می­ کند. در واقع، این نفع معرفتی است که پایه فرهنگی معین، نظام­های نمادی، اندیشه­ های منظم و متنوع بشری را در خلال زمان تشکیل می­دهد(موسوی، ۱۳۹۲: ۱۳۹). از نظر چلبی نیازهای شناختی یعنی خروج از عدم تعین و کاهش نادانی می­باشد(چلبی، ۱۳۸۹: ۴). بنابراین این متغیر را با توجه به تعریف زنان سرپرست خانوار و نظر چلبی به منابع فرهنگی مثل انواع “معارف و مهارت ­ها” شاخص­سازی می­کنیم. در واقع داشتن معارف و مهارت ­ها به این معنی است که افراد چقدر از تحصیلات، توانایی، مهارت، شغل مناسب، موفقیت و انگیزه برای انجام وظایف خود برخوردارهستند.
تعریف عملیاتی :
بنابراین نیاز فرهنگی با شاخص انواع معارف و مهارت ­ها و با ۷ گویه سنجیده می­ شود. گویه ­های این متغیر در موارد: تحصیلات کافی، داشتن شغل مناسب، احساس موفقیت، داشتن اطمینان نسبت به توانایی­های خود، داشتن مهارت برای زندگی بهتر، داشتنن افتخار نسبت به توانایی، دارا بودن ویژگی­های مثبت و درست انجام دادن وظایف محوله، انجام یافته است. متغیر نیازهای فرهنگی در تمام ابعاد آن با یک گویه مشترک یعنی؛ تا چه حد از نیازهای ذکر شده برخوردارید؟ سنجیده می­ شود. همچنین متغیر نیازهای فرهنگی در قالب طیف لیکرت شش گزینه­ای مقیاس­بندی شده است: اصلاً، خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد.
۳-۱-۷-۲-۲-۱-۴. نیازهای سیاسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...