علامه جعفری نیز با عنایت به مجموع ابواب فقه که اهمیت فوق‌العاده‌ای عِرض و ارحام زنان را با اشکال مختلف مطرح می‌کند. انتقال نطفه بیگانه به رحم بیگانه (تولید نسل بدون رابطه زوجیت) را ممنوع می‌داند و منع آن را یک نوع استشمام فقهی می‌داند.[۱۳۳]

نظر مرحوم آیه الله العظمی بروجردی (قدس سره الشریف) درباره (تلقیح مصنوعی با اسپرم غیر) چنین است «آنچه از مفاهیم ادله و بعضی از مناطیق آن ها استفاده می‌شود، این است که تلقیح مصنوعی مرد اجنبی بر مرئه اجنبیه خواه دارای زوج باشد یا نباشد، حرام است و در بعضی از صور آن احکام ولد الزنا ثابت است و در بعضی صور ولد شبهه. و اما تلقیح منی زوج به زوجه، پس حکم آن محل تأمل است «وَ اللهُ العالم بِحَقایـِقِ احکامِه»[۱۳۴]

آیه الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی(ره) در زمینه تلقیح مصنوعی چنین اظهار نظر کرده‌اند «برحسب مستفاد از ادله شرعیه نطفه مرد به هر نحو در رحم حلیه خود قرار گیرد، جایز است و اولاد ملحق به مرد او حلیه و توارث از طرفین ثابت است و قرار دادن نطفه مرد در رحم اجنبیه جایز نیست چه با شوهر و چه بی‌شوهر باشد.»[۱۳۵]

در مذاهب دیگر نیز تلقیح مصنوعی از نطفه غیر شوهر حرام است. اما تلقیح مصنوعی با نطفه شوهر مورد بحث و اختلاف فقهای معاصر است و بعضی از فقها صریحاً آن را تجویز کرده‌اند.[۱۳۶]

۳-۶-۵- اندیشه حقوق ‌دانان و تلقیح مصنوعی

ناصر کاتوزیان، اسدالله امامی و سید حسین صفایی از دیدگاه‌های روان شناختی و جامعه شناختی موضوع تولد بدون رابطه زوجیت را بررسی کرده و با آن مخالفت کرده‌اند که بعضی از این دیدگاه‌ها آورده می‌شود.

لقاح مصنوعی آسایش و آرامش خانواده و زندگی زناشویی را متزلزل می‌کند؛ چه زن و شوهر را در معرض برخوردهای روانی قرار می‌دهد و شوهر نمی‌تواند بچه‌ای را که از نطفه دیگری است، تحمل کند و به او علاقه‌مند گردد؛ بویژه اگر طفل خصوصیات دلخواه زوجین را فاقد باشد. لقاح مصنوعی یکی از ‌زشتی‌های پاک نشدنی است و مانند زناست که صورت مصنوعی به خود گرفته است.

این عمل آدمی را به درجات پست تنزل می‌دهد. زیرا فقط حیوانات هستند که در جستن نر قانون معینی ندارند. تلقیح مصنوعی باعث می‌شود که اشخاص ندانسته با محارم خود نزدیکی کنند و این از لحاظ علمی و اخلاقی زیان بخش است. زیرا ممکن است شخصی که از این طریق بدنیا آمده با صاحب نطفه یا خویشان نزدیک او ازدواج و رابطه جنسی برقرار کند که بسیار ناروا است.

از نظر اخلاقی چنین کاری، زن را به بی بند و باری جنسی سوق می‌دهد و چه بسا با خود می‌اندیشد که چه فرق می‌کند که نطفه مرد بیگانه از راه تلقیح وارد رحم شود یا از طریق آمیزش نامشروع. از نظر روانی

هم اگر کودک با مشخصات و خصوصیات آرزو شده مرد و زن بیگانه به دنیا بیاید، سبب تصادم روحی و رها کردن فرزند می‌گردد.[۱۳۷]

علی ایحال در صورت جواز، اسپرم یا تخمک از بیگانه غیر از زوج و بالاخص نامحرم یا معلوم النسب است؛ که مسأله حقارت آفرین است برای کودک و امنیت روانی این فرد ممکن است تا آخر عمر دچار اخلال شود؛ و اگر مجهول النسب باشد، علاوه بر عدم امنیت روانی طفل، موجب محرومیت او از حقوق خود نیز می‌شود. زیرا هر فردی حق دارد بداند پدر واقعی او چه کسی است و آباء و اجدادش کیستند؟ و نیز حق دارد تربیت و ارث از والدینش کسب کند. البته پزشکان و پرسنل مراکز درمانی تلقیح مصنوعی، احتمالاً صاحب نطفه را می‌شناسند ولی معرفی نمی‌کنند؛ زیرا به علل مختلف، از جمله پشیمانی پدر قانونی یا شوهر مادر! ناچار به مخفی کردن هستند. چون ممکن است بعد از مدتی این افراد (زن و شوهری که نطفه به آن ها هدیه می‌شود) پشیمان شوند و کودک را به صاحب اصلی‌اش برگردانند که متأسفانه این مسائل باعث می‌شود آن آرامشی که خانواده به دنبال آن بود که فرزند‌دار شود تا به آن برسد، نه تنها به دست نمی‌آید بلکه مخاطره‌ای بس عظیم گریبان آن ها را می‌گیرد. اکنون در این برهه از زمان که روز به روز بر تکنولوژی و علوم ارتباطات و تکنیکها افزوده می‌شود و فاصله بین دو نسل حتی بین فرزندان حقیقی و پدر بسیار زیاد است و در اکثر اوقات سبب می‌شود والدین در پیش متخصصان تربیتی و مشاوران از عدم درک متقابل شکایت کنند. بدون پرده و اغراق باید گفت پدری که فرزند متولد از نطفه خود اوست گاهی بقدری به تنگ می‌آید که بارها پسرش را تهدید به بیرون انداختن از خانه و راندن از خود می‌کند. سند و مدرکش هم دارالتأدیب‌ها و مکان‌های بازپروری اطفال و نوجوانان است که اکثراً علت بزهکاریهایشان همین بوده، یا بعضی از بچه های خیابانی که از خانه فرار می‌کنند. حال این پدرخوانده‌ها (قیمان همان نطفه‌ها یا پدران قانونی این بچه ها) با این اطفال بی‌گناه بخاطر عدم درک متقابل و تفاهم چه خواهند کرد؟ در این خانواده ها چنین مخاطراتی به علت ناهمگونی ژن و خون و هورمون با والدین بیشتر است. این عمل نوعی فرزندخواندگی است، با این تفاوت که در فرزندخواندگی، کودک بعد از تولد در خانواده‌ای راه پیدا می‌کند ولی با تلقیح مصنوعی از زمان پیدایش نطفه. پس می‌شود ‌به این عمل نطفه خوانده یا جنین خوانده به جای فرزند خوانده گفت. و اگر بگوییم ممکن است تخمک از مادر باشد و اسپرم اهدایی (البته الان ممکن است اهدایی باشد، چه بسا بعدها به تجارت و محل درآمد تبدیل شود!!) در این صورت نیز با مشکل مدت‌ها پیش غربی‌ها مواجه شویم که همانا تک والدی است. در اسلام تک والدی سابقه دارد، منتها ‌در مورد «لعان» و«ظهار» که بین زن و شوهر طلاق ابد صادر می‌شود. فرزند ملحق به مادر می‌شود که صورت خوشی ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...