کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



شرایط مرزی انتخاب‌شده برای صفحه لانه‌زنبوری به شرح زیر است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • مرزهای F و B و D و G آدیاباتیک انتخاب شده‌اند.
    • مرز E که همان صفحه رویه است، دارای شرایط جابه‌جایی با محیط می‌باشد. محیط دمایی برابر K4 دارد و رابطه زیر برقرار است:

(۲-۳۷)
ضریب انتقال گرما
دمای چاه گرمایی
شار گرمایی تشعشعی

    • مرزهای A و C هم دارای شار گرمایی متناسب با مقدار گرمای انتقالی توسط لوله گرمایی هستند

روش حل با نرم‌افزار
برای حل هر دو قسمت این پایان‌نامه از نرم‌افزار FLUENT استفاده شده است. با این تفاوت که قسمت اول با بهره گرفتن از الگوریتم coupled و قسمت دوم با بهره گرفتن از الگوریتم SIMPLEC حل شده‌اند. در ادامه به تنظیمات موردنیاز برای حل اشاره شده است.

        1. تنظیمات لازمه برای حل قسمت اول

برای حل معادلات ابتدا مش لازمه تولید می‌شود، سپس همان‌طور که گفته شد، مسئله به دو قسمت تقسیم می‌شود: ۱- قسمت بخار. ۲- قسمت مایع-فتیله و دیواره.
پس از خواندن مش توسط نرم‌افزار ابتدا برای حل باید یکی از دو ناحیه بالا را جهت حل غیرفعال[۲۰] کرد برای این منظور مسیر زیر باید از طریق منوهای بالای صفحه پیموده شود:
Mesh>Zone>Deactivate
حال با فرض آن‌که ابتدا بخش مایع-فتیله غیرفعال شده است، در قسمت ابتدایی از سمت راست منوی General شرایط حل تعیین می‌گردند. تنها تغییرات موردنیاز روشن کردن گزینه حل متقارن محوری[۲۱] و گزینه معادله انرژی است.
پس از فعال کردن معادله انرژی نوع سیالات و جامدات موردنیاز برای حل مسئله از منوی Material انتخاب می‌شود. در این قسمت می‌توان خواص مواد مختلف را معرفی کرد، فعلاً برای حل این قسمت تعریف بخارآب کافی است. سپس باید چگالی آن را روی گزینه گاز ایده‌آل تراکم‌ناپذیر مطابق شکل (۴-۱) قرار داد.
شکل ‏۴‑۱ منوی معرفی و تعیین خواص مواد
قدم بعدی تعیین ناحیه حل در قسمت Cell zone condition است. برای حل قسمت بخار تنها یک ناحیه وجود دارد. سپس در قسمت تعیین نوع جنس، سیال موردنظر انتخاب می‌شود (شکل ۴-۲).
شکل ‏۴‑۲ منوی Cell Zone Condition
بخش بعدی تعیین شرایط مرزی از منوی Boundary Conditions است. در این قسمت با توجه به ورودی‌ها و دیواره‌ها شرایط مرزی جایگذاری می‌شوند. برای ورود به قسمت بخار و خروج از آن شرط مرزی Mass Flow Rate و جهت عمود بر مرز تعیین می‌شود. در منوی Thermal دما برابر دمای فصل مشترک مایع و بخار قرار می‌گیرد (شکل ۴-۳).
شکل ‏۴‑۳ تعیین شرط مرزی Mass Flow Rate برای ورود به ناحیه بخار
شکل ‏۴‑۴ شرط مرزی Mass Flow Inlet برای خروج از ناحیه بخار
یکی از مرزهای انتهایی این ناحیه باید بر روی حالت خروجی فشار[۲۲] و در حالت فشار صفر باشد تا در محدوده حل یک معیار برای محاسبه فشار وجود داشته باشد. بقیه مرزها نیز باید در حالت دیواره قرار با شار صفر قرار گیرند.
قسمت بعد انتخاب روش حل است. روش حل از منوی Solution Methods انتخاب می‌شود. در اینجا روش Coupled برای حل انتخاب می‌گردد (شکل ۴-۵). همان‌طور که از شکل (۴-۵) مشخص است، گسسته‌سازی‌ها در ابتدا مرتبه اول هستند که پس از آن‌که مسئله مقداری همگرا شد، به مرتبه دوم تغییر پیدا می‌کند.
شکل ‏۴‑۵ چگونگی انتخاب روش حل
بعد از این مرحله مسئله از منوی Initialization مقداردهی اولیه می‌شود. در بین دو روش مقداردهی روش Standard Initialization انتخاب می‌گردد. درنهایت با تعیین تعداد تکرار در قسمت Run Calculation نرم‌افزار شروع به حل مسئله می‌کند.
پس از حل مسئله برای قسمت بخار نوبت به حل برای قسمت مایع-فتیله می‌رسد. برای این منظور از مسیری که در قسمت قبل به آن اشاره شد، قسمت بخار غیرفعال و قسمت مایع-فتیله و دیواره فعال می‌گردد. حل این قسمت نیز تا حدودی شبیه قسمت قبل است، در این قسمت باید در قسمت تعریف مواد، ماده فتیله در قسمت جامدات تعریف و مقدار هدایت گرمایی معادل آن قرار داده شود. در قسمت Cell zone condition نیز باید در قسمت‌های مربوط به چگالنده و تبخیرکننده دو مقدار چشمه و چاه گرمایی قرار داده شود. همچنین در قسمت مربوط به فتیله باید نوع آن سیال انتخاب گردد و سپس با انتخاب گزینه Edit تنظیمات مربوطه اعمال شود. در منوی Edit تیک مربوط به Porous Zone و برای قسمت چگالنده و تبخیرکننده نیز تیک مربوط به عبارت منبع گذاشته می‌شود. در منوی Porous Zone مقدار مقاومت لزجی برابر عکس مقدار نفوذپذیری مطابق شکل (۴-۶) قرار داده می‌شود. همچنین باید با گذاشتن تیک Source Term مقدار عبارت منبع گرمایی را برحسب w/m3 قرار داد.
شکل ‏۴‑۶ تنظیمات لازم برای ناحیه فتیله
شرایط مرزی مانند حالت قبل قرار داده می‌شود، با این تفاوت که در مرز دیواره لوله در بخش چگالنده و تبخیرکننده دو شار به ترتیب مثبت و منفی متناسب با مقدار بار گرمایی لوله گرمایی قرار داده می‌شود. بقیه فرایند حل مانند قسمت قبل انجام می‌شود.
تنظیمات لازمه برای حل مسئله لانه‌زنبوری
در اینجا مسئله شامل دو قسمت لوله گرمایی و صفحات لانه‌زنبوری می‌شود. حل قسمت لوله گرمایی قبلاً توضیح داده شد. در این قسمت شرایط حل برای صفحه لانه‌زنبوری ارائه می‌شود.
همان‌طور که گفته شد، مقدار هدایت گرمایی داخل صفحات لانه‌زنبوری ناهمسانگرد است. برای تعریف هدایت این صفحات ابتدا در منوی Material جنس و هدایت گرمایی صفحه رویه، ماده چسبنده و هسته صفحه لانه‌زنبوری مشخص می‌شود. همان‌طور که از شکل (۴-۷) مشخص است با کلیک بر روی دکمه
شکل ‏۴‑۷ تعیین خواص برای هسته لانه‌زنبوری
Edit و تغییر نوع هدایت به ناهمسانگرد می‌توان مقدار هدایت گرمایی را تعیین کرد. با کلیک بر روی Edit ماتریسی باز می‌شود که می‌توان مقدار k را در آن قرار داد (شکل ۴-۸).
شکل ‏۴‑۸ ماتریس تعیین مقدار هدایت گرمایی
همچنین مقدار هدایت گرمایی صفحه رویه و ماده چسبنده قرار داده می‌شود که در اینجا به ترتیب ۱۸۵ و ۵ w/m k گذاشته شده است.
سپس در منوی Cell Zone Condition مواد انتخاب‌شده در قسمت قبل برای هر یک از نواحی قرار داده می‌شود. تنها باید توجه داشت که برای هسته لانه‌زنبوری محیط متخلخل با تخلخل (۱-) تعریف شود. شرایط مرزی با توجه به شکل (۴-۹) تعیین می‌شود.
شکل ‏۴‑۹ شرایط مرزی برای صفحه لانه‌زنبوری
مرزهای B، D، G و F دیوار و آدیاباتیک است. برای تعیین مرز آدیاباتیک ابتدا باید با توجه به شکل(۴-۱۰) نوع مرز بر روی دیوار قرار گیرد سپس با کلیک بر روی Edit در پنجره بازشده، منوی Thermal انتخاب و مطابق شکل ۴-۱۱ گزینه شار گرمایی انتخاب و مقدار آن صفر قرار داده شود.
شکل ‏۴‑۱۰ انتخاب نوع شرط مرزی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 06:40:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب
عنوان صفحه
۴-۴-۴-۴ شبکه همبستگی آبشاری CFBP …………………………………………………………………….. 72
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۵-۱ ارزیابی شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی ظرفیت باربری خاک …………………………………….. ۷۸

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲ نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۸۱
۵-۳ پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۸۲
۵-۴ منابع ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۸۳
ت
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۱-۱ : محدوده شهری مورد مطالعه، شهر آذرشهر ……………………………………………………………………………… ۸
شکل ۱-۲ : موقعیت قرار گیری شهرستان آذرشهر ……………………………………………………………………………………… ۹
شکل ۳-۱ : پیکربندی شبکه عصبی مصنوعی سه لایه ای Feed-Forward ………………………………………… 22
شکل ۳-۲: دیاگرام شماتیک از گره j …………………………………………………………………………………………………………. 23
شکل ۳- ۳: نمایی کلی از محیط کار نرم افزار Matlab …………………………………………………………………………. 52
شکل ۴-۱ : موقعیت جفرافیایی شهرستان آذرشهردرایران]سایت ویکی پدیا[ ……………………………………….. ۵۸
شکل ۴-۲: محدوده شهری ، شهر آذرشهر]گوگل ارت[ …………………………………………………………………………….. ۵۹
شکل ۴-۳: شماتیک کلی هندسه مدل شبکه عصبی مصنوعی ]نرم افزار متلب] ……………………………………. ۶۵
شکل ۴-۴ : مشخصات کامل مدل شبکه عصبی Feed-forward backpropagation …………………… 68
شکل ۴-۵ نمودار ضریب همبستگی، مدل طراحی شده Feed-forward backpropagation با ۲ لایه مخفی و ۵ نورون ………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۶۹
شکل ۴-۶: شماتیک مدل طراحی شده در مدل شبکه Layer Recurrent [نرم افزار متلب] …………….. ۷۱
شکل ۴-۷: شماتیک مدل طراحی شده در مدل شبکه Cascade-forward backpropagation …. 73
شکل ۴- ۸: نمودار ضریب همبستگی، مدل طراحی شدهCascade-forward backpropagation … 74
ث
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۵-۱: نمودار صحت سنجی برای مدل FFBP …………………………………………………………………………………. 79
شکل ۵-۲: نمودار صحت سنجی برای مدل CFBP ……………………………………………………………………………… 80
شکل ۵-۳: نمودار صحت سنجی برای مدل LRN …………………………………………………………………………………… 80
شکل ۵-۴: نمودار صحت سنجی برای تمامی مدل های طراحی شده …………………………………………………….. ۸۱
چ
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱: اطلاعات نرمال شده مورد نیاز برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی …………………………………….. ۶۳
ادامه جدول ۴-۱: اطلاعات نرمال شده مورد نیاز برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی …………………………… ۶۴
جدول ۴-۱: نتایج مدل سازی با مدل شبکه FFBP ……………………………………………………………………………… 70
جدول ۴-۲: نتایج مدل سازی با مدل شبکه LRN ……………………………………………………………………………….. 72
جدول ۴-۳: نتایج مدل سازی با مدل شبکه CFBP …………………………………………………………………………….. 75
جدول ۴-۴: مقایسه نتایج انواع مدل سازی با شبکه های CFBP ، FFBP , LRN ………………………….. 76
جدول ۵-۱: اطلاعات شبکه های مختلف با تعداد لایه مخفی و تعداد نورون در لایه مخفی …………………. ۷۸
جدول ۵-۲: خروجی حاصل از شبکه های مختلف در مدل های طراحی شده ………………………………………… ۷۹
ح
فصل اول
کلیات
۱-۱مقدمه
خاک از قدیمی ترین و پیچیده ترین مصالح مهندسی است. نیاکان ما خاک را به عنوان مصالح ساختمانی جهت ساخت مقبره ها، محافظت از سیل و پناهگاه ها بکار می بردند. در تمدن غرب ، از رومی ها به عنوان تشخیص دهنده اهمیت خاک ها در پایداری سازه ها نام برده اند. مهندسان رومی، به ویژه ویتروویوس (Vitruvius) که در یک قرن قبل از میلاد خدمت می کرد، به انواع خاک ها (ماسه، شن و غیره …) و طراحی و ساختمان پی های صلب توجه زیادی نمود. آن موقع هیچ مبنای تئوریک برای طراحی وجود نداشت و به تجربه حاصل از آزمون و خطا اکتفا می شد.[۱]
کولمب (۱۷۷۳) به عنوان اولین کسی شناخته شده است که جهت حل مسائل خاک از علم مکانیک استفاده کرده است. از اوایل قرن بیستم، با رشد سریع شهرها، صنعت و تجارت، ظهور سیستم های ساختمانی مختلف نظیر آسمان خراش ها، ساختمان های عمومی بزرگ، سدها برای تولید برق و مخازن برای تهیه آب و آبیاری، تونل ها، جاده ها و خطوط آهن، تجهیزات بندری، پل ها، فرودگاه ها و باندها، معادن، بیمارستان ها، سیستم های بهداشتی، سیستم های زهکشی و برج ها برای سیستم های ارتباطاتی ضروری می گردد.
۲
این سیستم ها به پی های پایدار و اقتصادی نیاز دارند، اکنون سوالات جدیدی درباره خاک ها مطرح گردید. به عنوان مثال وضعیت تنش در یک توده خاک چگونه است؟ چگونه می توان یک پی مطمئن و اقتصادی طراحی نمود؟ یک ساختمان چقدر نشست خواهد کرد؟ و پایداری سازه های ساخته شده بر روی یک خاک یا در درون آن چگونه است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات روش های خاصی نیاز بود و نتیجتاً مکانیک خاک متولد شد. کارل ترزاقی(۱۹۶۳-۱۸۸۳) پدر غیر قابل انکار مکانیک خاک می باشد. انتشار کتاب ایشان بنام ” Erdbaumechanik” در سال ۱۹۲۵ پایه مکانیک خاک را پی ریزی نمود و اهمیت خاک را در فعالیت های مهندسی آشکار کرد. مکانیک خاک که به نام ژئوتکنیک یا ژئومکانیک نیز نامیده می شود، کاربرد مکانیک مهندسی در حل مسائلی که با خاک به عنوان بستر پی و مصالح ساختمانی سروکار دارد می باشد. مکانیک مهندسی برای فهم و تفسیر خواص، رفتار و عملکرد خاک ها به کار می رود. [۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




همانا فقط خداوند عز وجل ابراهیم را خلیل خود نمود به خاطر زیاد صلوات فرستادن او بر محمد و خاندانش – که درود خداوند بر آنان باد -.
هنگامی که انسان بر کسانی که «التامّین فی محبه الله» هستند، صلوات زیاد بفرستد، نورانیتی پیدا می‌کند که یکی از آثار آن می‌تواند فزونی محبت خدا باشد.
۱٫۲٫۱٫۳٫۳٫ اطعام کردن و نماز خواندن در شب هنگام خواب مردم
جابربن عبدالله انصاری می‌گوید:از رسول خدا۷ شنیدم که می‌فرموند:
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا إِلَّا لِإِطْعَامِهِ الطَّعَامَ وَ الصَّلَاهِ بِاللَّیلِ وَ النَّاسُ نِیامٌ[۷۸]
خداوند ابراهیم را دوست خود نگرفت مگر به خاطر این که اطعام غذا می‌کرد و در شب هنگامی که مردمان در خواب بودند نماز می‌خواند.
این دو خصوصیت برجسته‌ی اخلاقی در صورت تداوم می‌تواند افزونی محبت آورد. کسی که بندگان خدا را -که عیال خدا هستند- از روزی خدا می‌خورانَد و کسی که در خلوت و تنهایی برای خداوند نماز می‌خواند، هر دو آماده‌ی پرواز در اوج مراتب معنویت و محبت خدا هستند. با توجه به اهمیت نماز شب و شب زنده‌داری در پیشرفت معنوی و بهره‌مندی از لذات معنوی، به چند آیه و روایت در این زمینه اشاره می‌کنیم:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

امام حسن عسکری۷ می‌فرمایند:
إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا یُدْرَک إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْل[۷۹]
رسیدن به خداوند عزیز، سفرى است که درک نمیشود مگر با شب زنده دارى‏.
خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر می‌فرماید:
إِنَّ رَبَّک یَعْلَمُ أَنَّک تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذینَ مَعَک[۸۰]
در حقیقت، پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را (به نماز و عبادت) برمى‏خیزید.
از امام صادق۷ در تفسیر قمی نقل شده است که فرمودند:
مَا مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ یَعْمَلُهُ الْعَبْدُ إِلَّا وَ لَهُ ثَوَابٌ فِی‏ الْقُرْآنِ إِلَّا صَلَاهَ اللَّیْلِ‏ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یُبَیِّنْ ثَوَابَهَا لِعِظَمِ خَطَرِهَا عِنْدَه‏[۸۱]
هیچ عمل نیکی که بنده انجام می‌دهد نیست مگر این‌که ثوابی برای آن در قرآن هست مگر نماز شب؛ همانا خداوند ثواب آن را به خاطر بزرگی‌اش بیان ننموده است.
همچنین از امام جعفر صادق۷ روایت شده است که:
مَا مِنْ قَطْرَهٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ قَطْرَهِ دَمْعٍ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ‏ یُقَطِّرُهَا الْعَبْدُ مَخَافَهً مِنَ اللَّهِ لَا یُرِیدُ بِهَا غَیْرَه‏[۸۲]
هیچ قطره‌ای نزد خداوند محبوب‌تر نیست از قطره‌ی اشکی که بنده در دل شب از ترس خدا می‌ریزید که در آن غیر خدا را نمی‌خواهد.
۱٫۲٫۱٫۳٫۴٫ درخواست کسی را رد نکردن و از کسی جز خدا درخواست نکردن
از حضرت رضا۷ چنین نقل شده است:
إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا لِأَنَّهُ لَمْ یرُدَّ أَحَداً وَ لَمْ یسْأَلْ أَحَداً قَطُّ غَیرَ اللَّهِ تَعَالَی[۸۳]
همانا فقط خداوند ابراهیم را خلیل خود نمود، چرا که او درخواست احدی را رد نکرد، و از احدی جز خدای تعالی درخواست نکرد.
کسی که بنده‌ای از بندگان خدا را بی پاسخ نگذارد و در حدّ توان حوائج آن‌ها و درخواست‌هایشان را برآورد و در عین حال توقع نکند که دیگران درخواست او را برآورند، بلکه اساساً از آنان که غیر خدا هستند، درخواستی ندارد، می‌تواند بذر محبت خدا را هرچه بهتر و بیش‌تر‌ در عمق وجود خویش پراکنده سازد. در روایتی که در تفسیر عیاشی نقل شده است، امام۷ علت گرفتاری حضرت یعقوب را رد‌ کردن یک سائل از در خانه‌ی خود بیان نموده اند[۸۴].
۱٫۲٫۱٫۴٫ یاد خدا
یکی از راه‌های افزایش محبت به خداوند متعال یاد کردن خدا و نعمت‌های خداست. یکی از علامات حب خدا، دوست داشتن ذکر خداوند است. از رسول اکرم۷ نقل شده است که فرمودند:
عَلَامَهُ حُبِّ اللَّهِ حُبُّ ذِکرِهِ وَ عَلَامَهُ بُغْضِ اللَّهِ بُغْضُ ذِکرِهِ[۸۵]
نشانه‌ی محبت خدا، محبت یاد اوست، و نشانه‌ی دشمنی با خدا، تنفر از یاد اوست.
در روایت دیگری رسول خدا۹می‌فرمایند:
مَنْ أَکثَرَ ذِکرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ ذَکرَ اللَّهَ کثِیراً کُتِبَتْ لَهُ بَرَاءَتَانِ بَرَاءَهٌ مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَهٌ مِنَ النِّفَاقِ[۸۶]
هر که بسیار یاد خداوند عز وجل کند، خداوند دوستش خواهد داشت و هر که بسیار یاد خدا کند، برایش دو برائت نامه نوشته خواهد شد: برائتی از دوزخ و برائتی از نفاق.
از رسول اکرم۹ نقل شده است که خداوند متعال می‌فرماید:
ای محمد! اگر آفریدگان به ساخته‌های شگفت من می‌نگریستند، جز مرا نمی‌پرستیدند و اگر شیرینی یاد مرا در دل هایشان می‌چشیدند، ملازم درگاه من می‌شدند و ا گر به ظرائف نیکی‌های من می‌نگریستند، به چیزی جز من نمی‌پرداختند.[۸۷]
ایشان در حدیث دیگری می‌فرمایند:
خداوند عزوجل می‌فرماید: هرگاه اشتغال به من بر بنده‌ام چیره گردد، خواسته و لذتش را در یاد خود قرار خواهم داد. پس چون خواسته و لذتش را در یاد خود قرار دادم، عاشق من می‌شود و من عاشق او می‌شوم. پس چون عاشق من شد و من عاشق او شدم، پرده میان خود و او را برخواهم داشت و این حالت را بر او مسلط خواهم کرد تا آن که چون مردم غافل شدند او غافل نشود « این کسان، سخنشان سخن پیامبران است آنان قهرمانان حقیقی هستند.»[۸۸]
۱٫۲٫۱٫۵ تقوا
روشن است که یکی از آثار محبت خداوند، تقوا و تبعیت از فرمان‌های رسول خدا۹ است. قرآن کریم می‌فرماید:
(قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّه[۸۹])
(ای پیامبر) بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید از من تبعیت کنید تا خداوند شما را دوست بدارد.
باید توجه داشت که چون یکی از آثار محبت خداوند تقوا است، اگر کسی در مسیر تقوا و خداترسی قدم بردارد، محبتش به خداوند افزایش پیدا می‌کند.
این حدیث زیبا که از امام باقر۷ خطاب به جابر نقل شده است، می‌تواند مفهِم این معنی باشد:
…‏ و اعْلَمْ یا جَابِر أَنَّ أَهْلَ التَّقْوَی أَیسَرُ أَهْلِ الدُّنْیا مَئُونَهً وَ أَکثَرُهُمْ لَک مَعُونَهً تَذْکرُ فَیعِینُونَک وَ إِنْ نَسِیتَ ذَکرُوک قَوَّالُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ قَوَّامُونَ عَلَی أَمْرِ اللَّهِ قَطَعُوا مَحَبَّتَهُمْ بِمَحَبَّهِ رَبِّهِمْ وَ وَحَشُوا الدُّنْیا لِطَاعَهِ مَلِیکهِمْ وَ نَظَرُوا إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَی مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِمْ وَ عَلِمُوا أَنَّ ذَلِک هُوَ الْمَنْظُورُ إِلَیهِ لِعَظِیمِ شَأْنِهِ[۹۰]
… ای جابر! بدان که باتقوایان، برایت کم هزینه ترین مردم دنیا و بیش‌تر‌ین یاری رسان هستند، (خدا را) یاد می‌کنی و آنان یاری‌ات می‌کنند و اگر فراموش کنی، به یادت می‌آورند. فرمان خدا را همواره بر زبان می‌آورند و پایبند به فرمان خدا و اجرا کننده‌ی آن هستند. دوستی خود را برای دوستی پروردگارشان بریده‌اند و از دنیا برای پیروی از فرمانروایشان روی گردانده‌اند و با دل‌های خود به خداوند عز و جل و دوستی‌اش نگریسته‌اند و دانسته‌اند که همو به سبب جایگاه بزرگش شایسته نگریستن است!
قرآن کریم سرانجام متقین را چنین گزارش می‌فرماید:
قُلْ أَ أُنَبِّئُکمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکمْ لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِباد[۹۱]
بگو: «آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ براى کسانى که تقوا پیشه کرده‏اند، نزد پروردگارشان باغ هایى است که از زیر (درختانِ‏) آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند و همسرانى پاکیزه و (نیز) خشنودى خدا (را دارند) و خداوند به (امور) بندگان (خود) بیناست.»
۱٫۲٫۱٫۶٫ مناجات دل شب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




به ندرت اتفاق می‌افتد که طلبکار مدعی، پس از مرور ­زمان دارای حق باشد، ولی این موارد نادر را باید به دلیل کوتاهی که او مرتکب شده است، نادیده گرفت و مانند موارد غالب پنداشت. به همین دلیل، نظام‌های حقوقی مرور­‌زمان را چه به عنوان عامل مسقط و مملک ( به طور مستقیم)، و چه به عنوان عاملی برای عدم استماع دعوا ( به طور غیر مستقیم) پذیرفته‌اند[۶۸].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این جا ایجاد نظم عمومی و امنیت اجتماعی در روابط حقوقی افراد و تثبیت و تحکیم این رابطه، مبنای پذیرش قاعده‌ی مرور‌­زمان قرار داده شده است؛ زیرا امکان طرح دعاوی کهنه، امنیت در روابط حقوقی را به خطر می‌اندازد و مخالف نظم عمومی است، در حالی که انسان به طور طبیعی در پی صلح و آرامش است.
بند دوم: فرض پرداخت یا اعراض از حق
علاوه بر نظم عمومی، عامل دیگری که می‌تواند مستند سقوط یا ایجاد حق در اثر مرور­‌زمان باشد، فرض اعراض ذیحق از حق خویش است. اگر شخصی خود را نسبت به حقی مالک بداند و در مدت مقرر نسبت به مطالبه‌ی حق خود سکوت کند، آیا این سکوت و کاهلی او بیانگر اعراض از حقش نیست ؟
شخصی که در طول یک مدت با فراهم بودن امکانات، در مقام مطالبه حق خویش بر‌نمی‌آید، معمولا باید از آن حق اعراض کرده باشد و چون اعراض، ایقاعی است که به طور لازم، موجب سقوط تعهد می شود، صاحب حق نمی‌تواند پس از گذشتن مدت مقرر، متعهد را ملزم به انجام تعهد کند[۶۹].
از طرفی وقتی شخص ذی حق برای مدت طولانی اقدام به مطالبه حق خود نمی‌کند، عرف گمان می‌کند که حق او از سوی مدیون پرداخت شده است، چنان که دکتر کاتوزیان در‌این‌باره می‌نویسد:
«بی اعتنایی طلبکار به مطالبه حق در مدت طولانی، این فرض را در ذهن ایجاد می‌کند که او به گونه‌ای به حق خویش رسیده است و یا از آن صرف نظر کرده است. مطالبه چنین حقی همراه با این ظن معقول است که مدعی، حق ساقط شده را می‌خواهد. پس عدالت ایجاب می‌کند که به این ظن معقول بها داده شود». [۷۰]
پس این فرض بیشتر بر غلبه عرفی استوار است. با توجه به تأثیر قضاوت عرف در روابط افراد و حتی در مسائل حقوقی، می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که از منظر عرف گذشت زمانی طولانی و عدم مطالبه حق قرینه‌ای است بر اینکه فرد از حق خود صرف نظر کرده است و مطالبه‌ی چنین حقی که مدت‌ها به فراموشی سپرده شده است از نظر عرفی نا‌مطلوب به نظر می‌رسد.
بند سوم:امکان کشف واقع در دعاوی
در دعاوی کهنه امکان دست یابی به واقع بسیار ضعیف می‌شود؛ زیرا گواهان پراکنده می‌گردند، اوضاع و احوال از یاد می‌رود، اسناد و رسیدها در اثر حوادث از بین می‌رود و دادرس ناگزیر است، برای فصل خصومت، بیشتر به احکام ظاهری روی آورد و اصول کلی، مانند استصحاب و اصل عدم را جانشین دلیل واقعی سازد. بنا‌براین، مرور­زمان تدبیری به منظور زمینه سازی برای امکان کشف هر چه بهتر واقع در رسیدگی به دعاوی است؛ به این ترتیب که مدعی طبق این قاعده ملزم می شود که تا اسناد و مدارک از بین نرفته است، و شاهدان در دسترس قرار دارند و اوضاع و احوال و قرائن و شواهد دگرگون نشده‌اند، ادعای خود را در دادگاه صالح طرح کند، البته مدت متعارف و متناسبی را نیز در این باره مقرر می کند. بنا‌براین، از حیث پایان بخشیدن به منازعات حقوقی، فصل خصومت و تثبیت روابط حقوقی افراد که یکی از وظیفه دستگاه قضایی است، قاعده‌ی مرور‌­زمان بسیار کار‌آمد است[۷۱].
به نظر می‌رسد که احکام مرور­‌زمان در حقوق ما بیشتر بر مبنای نظم عمومی و امنیت اجتماعی تکیه دارد. زیرا پذیرش مبنای دوم با اسقاط حق ملازمه دارد و مرور­‌زمان باید حق و دعوی را با هم ساقط کند، در حالی‌که سقوط حق به دلیل مرور­‌زمان در حقوق ما پذیرفته نیست.
اینکه گفته می‌شود مرور­‌زمان بیشتر بر مبنای نظم عمومی تکیه دارد، به این معنی است که نظم عمومی تنها مبنای مرور ‌زمان نیست، زیرا اگر چنین بود، دادگاه می‌بایست بی نیاز از ایراد خوانده مکلف به رد دعوی می‌شد و اسقاط آن به وسیله مدیون نیز ممکن نمی‌بود؛ در حالی‌که پس از استقرار مرور­‌زمان خوانده می‌تواند از حق استفاده از آن عدول کند و دین خود را پرداخت کند.
گفتار دوم: مبانی فقهی
در این قسمت، مبانی ارائه شده برای مرور‌­زمان، از منظر فقهی توضیح داده‌می‌شود، ابتدا دلایل خاصی که ممکن است در کتاب و سنت وجود داشته باشد، بررسی می‌شود و سپس اصول و قواعدی که در توجیه مرور­‌زمان گفته شده است، بیان می‌شود.
بند اول: ادله خاص فقهی
در فقه روایاتی نقل شده است که برخی از فقیهان یا حقوقدانان برای توجیه مشروعیت یا عدم مشروعیت مرور‌­زمان بدان تمسک جسته اند. روایات مذکور در فقه امامیه به قرار زیر است:
۱٫از امام موسی کاظم (ع ) روایت شده که :
مالک زمین، خداوند است که آن را وقف ( روزی ) بندگانش قرار داده است. بنابراین هر کس بی دلیل زمینی را به مدت سه سال متوالی بدون بهره‌برداری رها کند، زمین مذکور از دست او گرفته می‌شود و به دیگری داده می‌شود و اگر کسی مطالبه‌ی حق خود را به مدت ده سال ترک کند، دیگر حقی نسبت به آن ندارد[۷۲].
۲٫روایت یونس از امام صادق (ع ) :
هر کس که زمینی از او گرفته شود و آن شخص سه سال از مطالبه‌ی آن خودداری کند بعد از گذشت سه سال مطالبه‌ی آن برای او جایز نیست .[۷۳]
شیخ حر عاملی به دنبال نقل این دو روایت می‌گوید :
شاید این روایت و روایت قبل از آن اختصاص به موردی داشته باشد که زمین پس از آنکه در ابتدا احیاء و آباد شده بود، دوباره مخروبه گردد. همچنین، شاید واژه حق در آخر حدیث اول، اختصاص به زمینی داشته که در آن درخت کاشته شده و سال‌هاست به حال خود رها شده، تا درخت ها از بین رفته و زمین مخروبه گشته است، چرا که زمین درخت کاری شده به طور متعارف و در غالب موارد جز با گذشت ده سال و امثال آن مخروبه نمی‌شود. البته مخفی نماند که روایت معارض با این دو روایت بسیارند. سپس ایشان روایات زیر را به عنوان روایت معارض ذکر می‌کنند :
حقی که کهنه شده است چیزی آن را باطل نمی‌کند.[۷۴]
حق جدید است، اگر چه مدت طولانی ایام از آن بگذرد و باطل از بین رفتنی است ولو اقوامی آن را یاری کنند[۷۵].
از میان چند روایت خاص موجود در این باره، دو روایت فوق معارض با قاعده مرور ‌زمان است و بقیه موافق با آن هستند.
۴٫روایت صدوق: آنجایی که مرحوم صدوق در مقام ذکر وصایای والد گرامی­اش نقل می­ کند که: هر‌کس خانه یا ملک یا زمینی را در تصرف دیگری رها کند و در مدت ده سال ساکت باشد و آن را مطالبه و دعوایی در خصوص آن اقامه نکند، دیگر حقی ندارد.[۷۶]
۵٫روایت علی‌بن‌مهزیار از امام جواد (ع) : علی‌بن‌مهزیار می‌گوید: از امام جواد (ع) درباره‌ی خانه‌ای پرسیدم که متعلق به زنی بود با یک پسر و یک دختر. پسرش در دریا مفقود شد و خود زن نیز فوت کرد. پس از آن دخترش مدعی شد که مادرش این خانه را به او داده است و قسمت‌هایی از این خانه را فروخت و تنها قسمتی از آن در کنار منزل یکی از شیعیان باقی ماند و او به دلیل غایب بودن فرزند پسر و اینکه از او خبری در دست نیست و بیم اینکه مبادا خریدن قسمت مذکور برای او حلال و مجاز نباشد، از خرید آن کراهت دارد. { تکلیف چیست} امام (ع) در جواب من فرمود: از چه زمانی مفقود شده است ؟ پاسخ دادم: از سال‌های زیاد. امام فرمود: تا ده سال منتظر او بماند و بعد از آن بخرد. پرسیدم: آیا پس از ده سال که انتظار آمدن او را کشید، خریدن آن قسمت برای او حلال است ؟ امام پاسخ داد: بلی[۷۷]
بند دوم: دیدگاه فقهای شیعه راجع به روایات مذکور
در این جا دیدگاه فقیهانی که به این موضوع و روایات پرداخته اند، بیان می‌گردد: شیخ صدوق مفاد روایات مذکور را می‌پذیرد و به عنوان قاعده‌ای کلی فتوا می‌دهد که هر گاه کسی به مدت ده سال از مطالبه‌ی حق خویش خوداردی کند، این حق از او سلب می‌شود و دیگر نمی‌تواند آن را مطالبه کند.[۷۸]
علامه حلی می‌گوید: کسی که حقی بر ملک دیگری دارد‌، با تأخیر مطالبه آن، حقش باطل نمی‌شود، چه تأخیر مطالبه با عذر باشد و چه بدون آن. [۷۹]
وی سپس‌، کلام صدوق در المقنع را نقل می‌کند و در پی آن اظهار می‌دارد: از نظر ما اصل، باقی ماندن حق مالک است، و استدلال به عادت ضعیف است .
شهید اول در بحث دین می‌گوید :
«حق با تأخیر افتادن مطالبه‌ی آن از بین نمی‌رود، اگرچه مطالبه‌ی آن طول بکشد» .
وی، سپس روایات اول و دوم و روایت منقول از شیخ را نقل می‌کند و در این باره چنین اظهار می‌کند که سند این روایات ضعیف است و قول مرحوم صدوق نیز قول نادری است.[۸۰]
علامه محمد باقر مجلسی در ملاذ الاخیار در شرح حدیث یونس از امام کاظم می‌گوید که این حدیث ضعیف است و به وجه ضعف آن اشاره‌ای نمی‌کند. وی در توضیح متن می‌گوید :
عبارت « اخرجت من یده » را باید حمل کرد بر موردی که زمین موات شده باشد و شاید مراد از عبارت « فلا حق له » این باشد که در این شرایط غالبا تصرف آن برای مالک میسر نمی‌گردد، یا مراد این است که مستحب است مالک در این صورت از مطالبه حقش خودداری کند. وی درباره‌ی سند حدیث یونس از مردی از ابی عبدلله (ع) می‌گوید سند مجهول است و مفاد این روایت را نیز باید حمل بر اراضی خراجیه( زمین‌هایی که دولت اسلام به وسیله جنگ و لشکر‌کشی بر آن‌ها مسلط گشته است) کرد .[۸۱]
علامه مجلسی در مرآه العقول پس از نقل حدیث اول و دوم چنین اظهار می‌کند: روایت اول ضعیف و دومی مجهول است. من کسی را ندیدم که به مفاد ظاهر این دو روایت معتقد باشد، مگر این که روایت اول حمل شود بر این که فرد زمین خود را به مدت سه سال رها کند و معطل بگذارد و امام او را وادار می‌کند که آن را احیا کند. پس از آن اگر چنین نکند، امام آن را به کسی می‌دهد که آن را آباد کند و خراج آن را به او ( امام ) بدهد، چنان که برخی گفته اند. اما نسبت به مورد عدم درخواست مال شاید مراد دشوار بودن اثبات مالکیت آن باشد، یا این که حمل می‌شود بر موردی که قراین دلالت کند بر این که صاحب مال، ذمه متصرف فعلی را نسبت به باز پس دادن مال ابراءکرده است هم‌چنین، می‌توان مورد زمین مطرح شده در روایت دوم را به صورت قبلی حمل کرد.[۸۲]
سید محمد حسن بجنوردی در بحث قاعده « الدین مقضی» فرعی را مطرح می‌کند که: حق با تأخیر مطالبه و ترک آن باطل نمی‌شود و از بین نمی‌رود، اگر چه مدت طولانی از آن بگذرد. وی در ادامه میگوید:
علاوه بر این که این حکم اجماعی است، وجهی برای زیر پا گذاشتن آن نیز وجود ندارد، زیرا تأخیر درخواست از عوامل سقوط حق نیست، چون حق باقی است، اگرچه زمان عدم مطالبه آن طولانی شود.
سپس عبارت صدوق در المقنع را به عنوان نظر مخالف ذکر می‌کند و می‌گوید که علامه حلی در مختلف الشیعه به روایات یونس از امام کاظم (ع) و امام صادق (ع) و نیز روایت علی‌بن‌مهزیار از امام جواد (ع) بر همین مطلب استناد کرده است. وی در پایان چنین اظهار‌نظر می‌کند:
روایت اول یونس، که مربوط به زمین است، ظاهرا مربوط به زمین‌های خراجیه است، بنا‌براین، اشکال زیادی در آن وجود ندارد. ولی عبارت ذیل این روایت، یعنی « من ترک مطالبه حق له عشر سنین فلا حق له» ظاهرش آن است که امام ترک مطالبه و درخواست حق را در این مدت اماره‌ی اسقاط حق و ابراء ذمه مدیون قرار داده است، بنا‌براین، اشکالی در کار نیست. نسبت به روایت علی‌بن‌مهزیار نیز باید گفت که در این روایت، امام غیبت ده ساله را اماره مرگ فرزند قرار داده است. بنا‌براین در این جا هم اشکالی وجود ندارد.
بنابراین این روایات دلالتی ندارد بر این مطلب که اگر فردی طلبی از دیگری یا مالی نزد دیگری داشت، از قبیل منزل یا زمین یا کالا یا اشیای دیگر و آن را به مدت ده سال مطالبه نکرد، حقش ساقط می‌گردد و حق ندارد که بعد از آن، آن را درخواست نماید. مضافا بر این که بر فرض دلالت روایات بر این مدعا، جمهور و اکثر قریب به اتفاق فقها، از عمل به مفاد این روایات اعراض کرده اند و شکی نیست که فتوا طبق این روایات، فتوای شاذ و نادری است که از ابن بابویه صادر شده است .[۸۳]
همچنین آیت‌الله بجنوردی در یک میزگرد راجع به مرور‌­زمان کیفری و حقوقی، ضمن اینکه این روایات را ضعیف ندانسته، اظهار کرده‌اند که در زمینه مرور­‌زمان ما نیازی به روایت نداریم، اینکه اسلام روایتی بیاورند و طبق روایت اعلام کنند ما مرور­‌زمان را قبول داریم. ایشان معتقدند که مرور­زمان یک حکم عقلایی است و وقتی تمام عقلا و نظام‌های حقوقی آن‌را بپذیرند، ما نیز به تبعیت از عقلا باید بپذیریم[۸۴].
دیدگاه ها و آرای فقهی ارائه شده در خصوص روایات مذکور، به ویژه روایت اول و دوم را به شرح زیر می‌توان جمع کرد .
برخی فقها صحت و اعتبار سند این احادیث را پذیرفته اند: حر عاملی در وسائل الشیعه ( همچنین حر عاملی معتقد است که با توجه به روایات معارضی که وجود دارد، احتمال دارد این روایات از روی تقیه صادر شده باشند، نه با هدف بیان حکم شرعی مورد قبول امام (ع) )[۸۵] ، شیخ صدوق در المقنع، محقق بحرانی در الحدائق الناظر؛ با توجه به سند حدیث علی‌بن‌مهزیار، سید محمد حسن موسوی بجنوردی در القواعد الفقهیه و صاحب جامع الاحادیث الشیعه با توجه به آنچه درباره‌ی چگونگی حمل متن روایت گفته است، به طور صریح یا ضمنی صحت سند این احادیث را تأیید کرده ­اند .[۸۶]
برخی دیگر از فقها نیز صحت و اعتبار این اسناد را مخدوش دانسته اند. شهید اول در دروس، سند این احادیث را ضعیف می‌داند. علامه مجلسی سند حدیث اول را ضعیف و حدیث دوم را مجهول شمرده است. و می‌گوید: فقها به ظاهر این دو حدیث تا‌کنون فتوا نداده‌اند و شاید مقصود از حدیث آن باشد که فردی زمینی را سه سال با وجود ید معارض، معطل بگذارد و با اجبار امام معصوم (ع) حاضر به احیا نشود؛ در این صورت به احیا کننده بعدی واگذار می‌شود. علامه حلی در مختلف الشیعه، سند حدیث اول را به دلیل وجود سهل­بن­زیاد در آن، ضعیف و حدیث دوم را مرسل می­داند. همچنین، شیخ محمد باقر مجلسی، بدون ذکر دلیل، سند حدیث اول را ضعیف و سند حدیث دوم را مجهول می‌داند.
با توجه به روایات مذکور و جدای ازاختلافی که بین فقیهان در مورد سند این روایات و احادیث وجود دارد، در مورد اختلاف ایشان راجع به سقوط یا عدم سقوط حق با گذشت مدت طولانی، به نظر می‌رسد راجع به مضمون این روایات بین فقها اختلافی نباشد. چون یک دسته از فقیهان به سقوط حق مطالبه یعنی حق اقامه دعوا اشاره‌ کرده‌اند، و دسته دیگر به عدم سقوط حق با گذشت زمان و رد این روایات استناد کرده‌اند. در صورتی‌که ظاهرا اختلافی در اصل وجود نداشته باشد؛ زیرا بر فرض صحت نظر فقهای مخالف مبنی بر اینکه حق با گذشت مدت طولانی از بین نمی‌رود، نفی حق مطالبه هیچ‌گاه به معنی سقوط اصل حق نمی‌باشد؛ و آن دسته از فقها که به این روایات اشاره کرده اند، راجع به اصل حق سخنی نگفته‌اند، فقط اظهار کرده‌اند که کسی که چند سال حق خود را مطالبه نکرده است دیگر حقی ندارد، و به نظر می‌رسد حقی ندارد به کلمه‌ی “مطالبه”بر‌می‌گردد که به معنی حق مطالبه می‌باشد بنابر‌این می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که نفی حکم مرور­زمان بر فرض وقوع آن از ناحیه شرع، حداکثر دلالت بر این امر دارد که مرور‌­زمان به معنای مصطلح آن نمی‌تواند مسقط حق در مقام ثبوت و نفس الامر باشد؛ اما این امر نمی‌تواند نافی حکم مرور­‌زمان در مقام اثبات و اقامه دعوا تلقی شود. بنابراین مرور­زمان به معنی مسقط حق و آن‌گونه که در کشور‌های اروپایی آمده است، خلاف شرع است اما مرور‌­زمان مسقط حق دعوی که از مباحث مربوط به نظم عمومی و از مقررات شکلی است که به منظور تثبیت روابط اجتماعی وضع شده است، خلاف شرع نمی باشد. و این نوع مرور‌­زمان، همان‌طور که آیت‌الله بجنوردی فرموده‌اند یک حکم عقلایی است که حکومت به منظور تأمین نظم و امنیت عمومی و عدم توانایی دادگستری وضع می‌کند.
بند سوم: اصول و قواعد فقهی
بدیهی است در صورتی که اعتبار سند روایات پذیرفته نشود، تنها اصول و قواعد فقهی تعیین کننده خواهد بود. بنابراین در این‌جا به بررسی اصول و قواعدی که برای اثبات مرور­‌زمان بیان شده می‌پردازیم. عمده ترین اصولی که در زمینه اعتبار مرور­زمان مطرح شده ، به قرار زیر است:
الف: قاعده اعراض
مهم ترین دلیل قایلین به قاعده مرور‌­زمان تمسک به قاعده اعراض است. اساس مرور ‌زمان را می‌توان بر اعراض صاحب حق از حق خود مبتنی نمود، زیرا اگر کسی خود را صاحب حقی می‌داند و نسبت به آن، سکوت اختیار کرد و علیه متصرف و مدیون اقامه‌ی دعوا نکرد، این سکوت یا اهمال مدعی حق، به این معنا است که اگر واقعا هم حقی داشته، از آن اعراض کرده است یا اراده اعراض داشته است.[۸۷]
اعراض در اصطلاح عبارت است از اینکه شخصی از قسمتی از مال خود به نیت استفاده دیگران (اعم از انسان یا حیوان) چشم پوشی نماید یا آنکه مالک ملک یا مالی به اختیار از مایملک خود بدون نیت و انشاء اباحه صرف نظر کند[۸۸].
برای اثبات مشروعیت مرور‌­زمان باید ثابت گردد : اولا، اعراض موجب زوال مالکیت اعراض کننده می‌گردد و ماهیت آن زوال مالکیت است، نه صرفا اباحه تصرف، و در صورت تصرف آن به وسیله دیگری، اعراض کننده حق رجوع ندارد؛ ثانیا، گذشت زمان مورد نظر، عرفا اماره اعراض است، ثالثا، متصرف فعلی با تصرف و حیازت آن در طی مدت معین مالک می‌گردد؛ رابعا، اثبات خلاف موارد مذکور در دادگاه ممکن نیست ؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]




«…مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ»[۱۸۰]
(دنیا)…هرکه در طلبش کوشد از دستش برود، و هرکه در طلبش برنیاید خود در اختیارش قرار گیرد. هرکه آن را وسیله بینش قرار دهد بینایش سازد، و هر که بدان چشم دوزد کورش نماید.
سید رضى از بلاغت این کلام امام × به شگفت آمده مى‏گوید اگر اندیشمند به این فراز از سخن حضرت که «مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ »، به­دقت بنگرد، معناى شگفت‏انگیز و هدف بلندى را درمى‏یابد که نهایت و ژرفایش قابل درک‏ نیست، به­خصوص که به جملۀ قبل جملۀ «وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ »، ضمیمه شده­است. چه به­درستى درمى‏یابد که میان «أَبْصَرَ بِهَا» و «أَبْصَرَ إِلَیْهَا »، فرقى شگفت‏انگیز و در عین حال واضح و روشن مى‏باشد.
۱ـ آن که به­دنیا با دیده پند و عبرت بنگرد بینایش مى‏کند؛ یعنى هر کس دنیا را وسیله هدایت و ارشاد قرار دهد از آن روشن‏بینى و هدایت را استفاده مى‏کند.
مسلّم است که مقصود حکمت الهى از آفرینش بدن و اعضا و جوارح، به کمال رسیدن نفس و به­دست­آوردن علوم کلّى و فضایل اخلاقى است، که امور جزئى دنیا را بررسى کند، و بعضى را با بعضى مقایسه کند، از حوادث و شگفتی­هاى مخلوقات خداوند، بر هستى و حکمت وجود حق تعالى استدلال نماید چون کسب هدایت به­وسیله دنیا و راهیابى به رموز جهان سببى مادّى است، بدین جهت صحیح است که گفته شود آن که از دنیا بگذرد، بینایش مى‏کند.
۲ـ آن که با دید محبّت به دنیا بنگرد کورش مى‏کند؛ یعنى کسى که دنیا چشمش را خیره کند، و با دیدۀ محبت دل و عشق شوق به دنیا بنگرد، دنیا چشم بصیرت او را، از درک انوار الهى و چگونگى پیمودن راه هدایت کور مى‏کند.[۱۸۱]
در حقیقت دنیا هم می ­تواند هدف آرزو مندانش باشد و هم می ­تواند وسیله­ای برای رسیدن به سوی کمال حقیقی انسان باشد. وقتی هرچه وابستگی­اش به دنیا کمتر باشد در طی این مسیر موفقیت­تر باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵.۱.۲.۳. وابستگی‌ها و سو گیری‌های عاطفی
وابستگی‌ها و سمت­گیری‌های عاطفی از موانع درونی واقع­بینی انسان است. یکی ازمهم­ترین این وابستگی­ها را، محبت و علاقۀ شدید به امور دنیا است. امام علی × این موضوع را به صورت یک قاعدۀ کلی و عام چنین بیان می‌فرمایند:
«وَ مَن عَشِقَ شَیئاً أعشَی بَصَرَهُ، وَ أَمرَضَ قَلبَهُ، فَهُوَ یَنظُرُ به عینٍ غَیرِ صَحِیهٍ، وَ یَسمَعُ بِأُذُنٍ غَیرِ سَمِیعَهٍ »[۱۸۲]
هر که عاشق چیزی شد آن چیزدیده­اش را کور و دلش را بیمار سازد، از این رو با چشمی ناسالم می­بیند، و با گوشی ناشنوا می­شنود.
امام علی × به عنوان یک پزشک ماهر، در این بیان خود، انگشت بر نقطۀ اصلی درد گذارده­است آن این­که دنیاپرستی و عشق سوزان به زرق و برق دنیای مادی، نیروی بینش صحیح واقعیت را به کلی از انسان سلب می‌کند؛ به گونه ­ای که تمام سعادت و خوشبختی خود را در وصول به این دنیای مادی می‌پندارد، از هر طریق و به هر قیمتی که باشد وجدایی از آن، او را بی­تاب و بیمار می‌سازد. بدیهی است که چنین کسی نه حق و باطل را تشخیص می‌دهد و نه مصالح و مفاسد خویش را درک می‌کند. در عشق‌های مجازی و مادی نامقدس، انسان دیوانه­وار به چیزی علاقه پیدا می‌کند و هر چه دارد به پای آن می‌ریزد و هنگامی بیدار می‌شود که همه چیز را از دست داده است. در واقع منظور از عشق در اینجا، جاذبۀ نیرومندی است دو انسان را به گناه و آلودگی و سقوط در لجن­زار عصیان می‌کشاند.
۵.۱.۳.۳. پیروی از هواهای نفسانی
هوا و هوس، عمده‌ترین مانع شناخت واقعیت در نهج­البلاغه محسوب می‌شود. برای نمونه، امیرالمؤمنین × در نامه‌ای به شریح قاضی مبنی بر شرط سالم ماندن از وابستگی به دنیا چنین می­فرمایند:
«شَهِدَ عَلَى ذَلِکَ الْعَقْل ُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِالْهَوَى وَ سَلِمَ مِنْ عَلَائِقِ الدُّنْیَا»[۱۸۳]
شاهد این داد و ستد خردی است که از بند هوا و هوس برهد و از وابستگی­های دنیا سالم بماند.
شریح بن­حارث کندى که عمر، وى را به قضاوت مسلمانان در کوفه نصب فرمود و از آن زمان پیوسته تا هفتادوپنج سال به این امر مشغول بود و در این میان فقط دو، یا چهار سال قضاوت وى تعطیل بود، در زمان فتنه و آشوب عبداللَّه زبیر از قضاوت استعفا داد، حجاج هم استعفاى وى را پذیرفت.
آخرین نکته‏اى که در نسخۀ امام راجع به قباله خانه شریح قاضى وجود دارد آن است که عقل هرگاه از بند هوا و هوس رها شود و از وابستگی­هاى دنیا دور باشد، به آن چه در این نسخه از معایب این معامله ذکرشده گواهى مى‏دهد؛ چرا که عقل هنگام خالى بودنش از این وابستگی­ها، از کدورت باطل پاک است و حق را چنان که شایسته است مى‏بیند و بر طبق آن حکم مى‏کند. اما اگر اسیر دست هوس­ها و مقهور سلطۀ نفس اماره باشد، با دیده سالم به حق نمى‏نگرد، بلکه با چشمى برآن نگاه مى‏کند که پرده تاریکی­هاى باطل روشنایی­اش را از بین برده­است. پس به دلیل آن که حقیقت را به­ طور خالص نمى‏بیند گواهى خالصانه هم برآن نمى‏دهد؛ بلکه شهادت به حقانیت امرى مى‏دهد که در ظاهر حق است اگر چه در باطن امر، باطل مى‏باشد. مثل گواهى دادن به این که در طلب مال و منال دنیا مصلحت­هایى وجود دارد که از جمله، پرهیز از تنگ­دستى آیندۀ خود، و باقى­گذاشتن براى فرزندانش، و جز این­ها از امورى که در ظاهر شرع، دلیل بر جواز به­دست­آوردن دنیا و تعلقات آن مى‏باشد و اگر با دیدۀ حق­بین بنگرد، مى‏داند که جمع­آورى ثروت براى اولاد وظیفۀ او نیست؛ زیرا روزى­دهندۀ فرزند، خداى آفریننده او مى‏باشد و به­ دست­آوردن مال و منال به دلیل ترس از تنگدستى، خود تعجیل در فقر و موجب انصراف از امر واجب و توجه به غیر آن مى‏باشد.[۱۸۴]
اگر هوا­های نفسانی کنترل نشوند و تحت کنترل عقل در نیایند، خود به حجابی تبدیل می­شوند که مانع دریافت حقیقت و شناخت راه صحیح کمال می­شوند، و در نهایت منجر به گمراهی و ضلالت می­شوند.
۵.۱.۴.۳. آرزوهای طولانی
آرزوهای طولانی و سرگرم شدن به امور دنیوی سبب غفلت از آخرت می­ شود وانسان را از دریافت درست واقعیات باز می­دارد. امام علی × درباره ضرورت توجه به این امر در زندگی می­فرمایند:
«أَیُّهَا النَّاسُ إنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُا ثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّ اطُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَهَ »
ای مردم! آن­چه بیش از هر چیز از آن بر شما بیم دارم، دو چیز است؛ پیروی هوای نفس و آرزوهای دراز. پیروی هوای نفس آدمی را از حق بازمی­دارد و آرزوی دراز آخرت را از یاد او می­برد. [۱۸۵]
مقصود امام علی × در این فراز، برحذر داشتن از پیروى هواى نفس و آرزوى طولانى داشتن در دنیاست؛ زیرا این دو، بیشتر از هر چیز سبب هلاکت و تباهى مى‏شوند و دورى از این دو خصلت بهترین وسیلۀ خلاص و رهایى است؛ چنان که خداوند متعال مى‏فرماید:
﴿فَأَمَّا مَنْ طَغى ‏وَ آثَرَالْحَیاهَالدُّنْیا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوى ‏وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏[۱۸۶]
امام × به دنبال برحذرداشتن از پیروى هواى نفس و آرزوى طولانى، امور آخرت را یادآورى فرموده­است.
هواى نفس عبارت از گرایش نفس امّاره به بدى است. آن چه مقتضاى سرشتش مى‏باشد؛ یعنى پیروى ازخوشی­هاى زندگى تا بدان اندازه که از حدود شریعت خارج شود. معناى «امل» نیز چنان که قبلاً شرح دادیم، آن آرزوهاى طولانى است که انجام همۀ آن­ها یقیناً مقدور نیست. بنابراین پیروى هواى نفس و آرزوى طولانى سعادت به حساب نمى‏آید. سعادت کامل جز مشاهدۀ حضرت حق و رسیدن به درجات عالى رحمت ربوبى، و تقرّب یافتن در پیشگاه خداوند، چیز دیگرى نیست. با روشن شدن این حقیقت، پیروى از نفس امّاره در خواسته‏هاى دنیوی­اش و فرو رفتن در خوشی­هاى ازبین­رونده قوى‏ترین وسیلۀ هلاکت و نیرومندترین بازدارندۀ انسان از مقصد حق است و او را از پیمودن راه خداوند باز مى‏دارد و به جاى پرواز در ملکوت آسمان­ها، وى را به پست‏ترین جایگاه جهنم سقوط مى‏دهد.
امّا مقصود از «آرزوى طولانى»، آرزوهاى طولانى در کسب امور بى‏اعتبار دنیایى است. نظر به این معنا روشن است که طول آرزو در امور دنیایى، مطابق همان پیروى هواى نفس است و به همین دلیل موجب فراموشى آخرت مى‏شود، آرزوى به دست آوردن چیزهاى دوست­داشتنى دنیا سبب مى‏شود که همواره به فکر آن­ها باشى و این امر انسان را از توجّه به امر آخرت بازمى‏دارد و مدام ذهن شخص را از تصوّر عاقبت­کار منصرف مى‏کند. معناى فراموش کردن آخرت نیز همین است. در فراموشى آخرت اوج شقاوت و بدبختى و هلاکت ابدى است.[۱۸۷]
۵.۲.۳. موانع بیرونی
نکتۀ ضروری برای رسیدن به واقع­بینی، داشتن بینش صحیح و بصیرت است که سبب روشنی فکر و دل، روح ایمان و زندگی می­ شود و لحظه­ای بدون آن به سر بردن جایز نیست. اما در زندگی گردنه­های خطرناکی است که فقدان قلبی سرشار از نور و بینش برای همه بسیار گران تمام می­ شود. لحظاتی که ناممکن است در طول عمر افراد، چندین مرتبه تکرار نشود. این مواقع عبارت­اند از: شبهه­ها و فتنه­ها.
۵.۲.۱.۳. شبهه­ها
“شبهه” به هر آن چیزی گفته­می­ شود که به خاطر شباهتش با حق ایجاد اشتباه کند. این شباهت و اشتباه که در زمینه ­های مختلف فکری، سیاسی، اعتقادی و اجتماعی روی می­دهد، می ­تواند ناشی از وجود درصدی از حقانیت در امر شبهه­ناک باشد. به عبارت روشن­تر شبهه وقتی کارایی لازم دارد که تماماً باطل نباشد. بنابراین بصیرت قلبی و قدرت تمییز حق از باطل، در این هنگامه جداً به کار می ­آید.
امام علی × می­فرمایند:
«وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَهُ شُبْهَهً لِآنها تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى[۱۸۸]
شبهه را از آن رو شبهه نامیدند که با حق شباهت دارد. اما دوستان خدا به هنگام وجود شبهه­ها نورشان یقین و رهنمایشان جهت­گیری به سوی هدایت است.
و اما دشمنان خدا به آن هنگام دعوتشان به گمراهی است و رهنمایشان کوری و نابینایی است … آن که از مرگ می­هراسد از آن رهایی ندارد، و آن که ماندن را دوست دارد آن را به او نبخشند.
مردم با توجه به شبهه دو قسمند:
قسم اول شبهه آن است که یا به ظاهر حق جلوه کند و یا در محتوا حق و در ظاهر باطل بنماید و یا هم به ظاهر و هم در محتوا جلوه حق دارد. به همین لحاظ حضرت × کلام را به صورت حصر بیان فرموده و لفظ «انّما» را آورده­است.
قسم دوم موضع‏گیرى مردم نسبت به شبهه موضعى دوگانه است؛ زیرا مردم یا دوستان خدا و یا دشمنان اویند. جان­هاى دوستان خدا به نور یقین درخشان و به چراغ نبوت در پیمودن راه راست، روشن است و به وسیلۀ روشنى اندیشه در تاریکى شبهات هدایت شده‏اند و از پرتگاه­هاى نادانى و هواپرستى برکنارند؛ چنان که خداوند متعال در این زمینه فرموده­است:
﴿یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى‏ نُورُهُم بَینْ‏َ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِم بُشْرَئکُمُ الْیَوْمَ﴾[۱۸۹]
هدایت حقیقتى است که باید جهت آن را رعایت و به سمت ویژگی­هاى آن حرکت کرد. منظور از این عبارت امام × که روشنى آن­ها دربارۀ ترک شبهه، یقین آن­ها و راهنمایى­شان خود جهت هدایت است.[۱۹۰]
امام علی × نیز از این امر مستثنی نبوده­است. به­خصوص در زمان حکومت­شان، در آماج شبهات قرار گرفتند. نهج­البلاغه شبهه­های فراوانی را نقل می­ کند که خود امیرالمؤمنین × غریبانه و هوشمندانه به تبیین آن­ها پرداخته­است.
در این­جا ذکر برخی گونه­ های مختلف شبهه، خالی از لطف نخواهد­بود. چه آن­که یقیناً این شبهات در طول تاریخ تکرار و در زمان میدان­داری حق نظایر آن برای تردید افکنی به بازار فکر و اندیشۀ جامعه عرضه می­ شود. وظیفۀ اهل بصیرت و اهل بینش هر عصر این است که با مطالعۀ دقیق آن اوّلاً آمادگی برخورد با آن را کسب کرده­باشد و ثانیاً برای مقابله با آن فکری اندیشیده­باشد. تا مردم از راه حق منحرف نشده و گرفتار باطل­های واقعیت نما نشوند.
انواع شبهاتی که در زمان امام علی × توسط دشمنان به ­وجود آمد که حکومت حق امام و واقعیت­ها را وارونه جلوه داده و مردم را در شناخت حقیقت دچار تزلزل نمایند تا بدین وسیله به اهداف باطل خود برسند. برای مثال در کتب تاریخی دربارۀ شبهه­ای که در جنگ صفین وارد شد و نتیجه را به نفع معاویه تغییر داد. چنین آمده­است که درآغاز درگیری بزرگ، جنگ به سود سپاهیان علی × پیش می­رفت. در آخرین حمله­ای که اگر ادامه می­یافت، پیروزی سپاه علی× مسلم می­شد. معاویه با رایزنی عمرو پسر عاص حیله­ای به­کار برد و دستور داد چندان قرآن که در اردوگاه دارند بر سر نیزه کنند و پیشاپیش سپاه علی روند و آنان را به حکم قرآن بخوانند. این حیله کارگر شد و گروهی از سپاه علی × که از قاریان بودند نزد او رفتند و گفتند ما را نمی­رسد با این مردم بجنگیم باید آن­چه را می­گویند بپذیریم. هر چند علی × گفت این مکری است که می­خواهند با به­کار بردن آن از جنگ برهند سود نداد.[۱۹۱]
مهم­ترین شبهات دیگر زمان امام علی × که می­توان نام برد، عبارتند از:
۱ـ شبهۀ خوارج در امر حاکم و حکومت؛
۲ـ شبهۀ معاویه مبنی بر دست­داشتن علی × در قتل عثمان؛
۳ـ شبهۀ معاویه مبنی بر هم­ترازی با امیرالمؤمنین× در فضائل؛
۴ـ شبهۀ مصونیتِ تمامی صحابیان پیامبر| از خطا و اشتباه (در جنگ جمل)؛
۵ـ شبهۀ برادرکشی در جنگ­های علی × توسط قاعدین (به رهبری ابوموسی اشعری)؛
همه این موارد سبب، گروهی از مردم بستگی به درجه ایمانشان از راه حق امام علی × جداشده و گرفتار باطل گشتند. فقط عدۀ قلیلی از یاران نزدیک حضرت بودند که به­خاطر درجه بالای یقینشان واقعیات امور را در هنگام بروز شبهه­ها درک می­نمودند.
۵.۲.۲.۳. فتنه­ها
از دیگر موقعیت­های بروز بصیرت که مقدمۀ واقع­بینی و داشتن بینش صحیح است. هنگامۀ هجوم فتنه­هاست که امور وارونه و دگرگون می­ شود و بسیاری از افراد در معرض افتتان و آزمایش قرار می­گیرند؛ تردیدی نمی­رود که بسیاری از نخبگان نیز در این جدال و جنجال مردود می­شوند و مثل برگ پائیزی به گودال انزوا سقوط می­ کنند. این نکته­ای است که امام علی × در فتنۀ بنی امیه به خوبی گوشزد می­ کند و بیش­ترین آمار مردودی را در چنین آزمون­هایی بر کارنامۀ خواص درج می­نماید.
غیر از فتنۀ سقیفه که اندکی پس از رحلت رسول گرامی اسلام | رخ داد و حسابی جداگانه دارد، در حکومت کوتاه مدت امام علی× فتنه­های زیادی صورت گرفت و از این رو میدان وسیعی برای بروز بصیرت شد.
این امر هزینه های مادی و معنوی زیادی برجای گذشت؛ ریختن خون عدۀ زیادی بی­گناه، ریختن آبِ روی بسیاری دیگر (از خواص بی­بصیرت) از جملۀ آن است، اما با این حال شیوۀ برخورد امام × و “عمار”هایش با این حوادث درس­های خوبی را برای دورانی که دنیا “علی ×” ندارد، به یادگار گذاشت.
یکی از جنبش های واقعاً “فتنه­گون”، حرکتی بود که عده­ای با شعار توحید و مبارزه با شرک و اصلاح در روند امور مسلمین آغاز کردند. کسانی که بعداً به خوارج مشهور شدند. آن­ها حتی شیوۀ رفتاری امام علی × را زیر سؤال بردند. این حرکت منتهی به جنگ نهروان شد. امیرالمؤمنین × در این جنگ با آن­ها به شدت مقابله کرد و پس از آن برای مردم اینگونه سخن­رانی نمودند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ب.ظ ]