اندورفین
دینورفین
ارکسین
POMC/AGRP
اوروکورتین
موتیلین

جدول ۲-۲ تنظیم‌کننده‌های مرکزی و محیطی وزن بدن.
این سیستم شامل مسیرهای چندگانه‌ای است که در تعامل با هم وزن را کنترل می‌نمایند. در گردش خون هورمون‌هایی وجود دارند که به صورت حاد و موقت غذا خوردن را شروع یا خاتمه می‌دهند و هم هورمون‌هایی هستند که منعکس کننده چاقی و تعادل انرژی بدن می‌باشند. این سیگنال‌‌ها به وسیله اعصاب محیطی و مراکز مغزی از جمله هیپوتالاموس و ساقه مغز یکپارچه می‌شوند(جدول۲-۲ ).هنگامی که سیگنال‌ها یکپارچه شوند، نروپپتایدهای مرکزی را، که غذا خوردن و هزینه انرژی را تغییر می‌دهند، تنظیم می‌کنند( ۲۳)
دریافت غذا شامل چندین رفتار مختلف مثل جستجو برای غذا و تصمیم‌گیری است. پیچیدگی رفتار دریافت غذا منعکس کننده تعدد نواحی درگیر در مغز است. به عنوان مثال، قشر پیشانی چشمی[۳۵] درگیر در سیری ویژه حسی[۳۶] است در حالیکه آمیگدال[۳۷] در ارزیابی مزه و طعم غذا دخالت دارد. بنابراین رفتار دریافت غذا را می‌توان به فازهای مختلفی از جمله فاز اشتها[۳۸]، که شامل جستجو برای غذا است، و فاز مصرف[۳۹] که شامل خوردن واقعی غذا است، تقسیم‌بندی کرد. در کنار اثرات مرکزی ذکر شده در بالا، رفتار تغذیه‌ای همچنین تحت تأثیر سیستم محیطی، به عنوان مثال علائم حسی و معده‌ای- روده‌ای برای خاتمه غذا خوردن، هم قرار داد(۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

علیرغم درگیری نقاط مختلفی از مغز در رفتار غذا خوردن، هیپوتالاموس به عنوان مرکز اصلی غذا خوردن مطرح می‌باشد. تحقیقات تجربی بر روی هیپوتالاموس «مدل مرکز دوگانه»[۴۰]را برای تنظیم غذا خوردن مطرح کرد که به موجب آن بخش‌های جانبی هیپوتالاموس به عنوان مرکز غذا خوردن[۴۱] و بخش‌های بطنی میانی آن به عنوان مرکز سیری[۴۲] عمل می‌کنند.
هرچند این مدل چندین بار مورد سؤال واقع شده است ولی با این حال هیپوتالاموس هنوز به عنوان مهمترین بخش تنظیم دریافت غذا و هموستاز وزن بدن در مغز مطرح می‌باشد. هیپوتالاموس شامل چندین هسته می‌باشد که در دریافت غذا دخالت دارند شامل هسته‌های کمانی (ARC)، هسته‌های مجاور بطنی (PVN)، بخش جانبی هیپوتالاموس (LHA)، هسته‌های بطنی میانی (VMH) و هسته‌های خلفی میانی (DMH). (8).
۲-۳ هیپوتالاموس:
برای حفظ یک وزن ثابت در یک دوره زمانی نسبتاً طولانی همواره باید توازنی بین دریافت غذا و هزینه انرژی برقرار باشد. هیپوتالاموس اولین مرکزی است که حدود ۵۰ سال قبل نقش آن در این فرایند شناخته شد. در اوایل دهه ۱۹۴۰نشان داده شد که تزریق یا تحریک الکتریکی هسته‌های ویژه ای در هیپوتالاموس، که رفتار تغذیه‌ای را تغییر می‌دهد. در هیپوتالاموس هسته‌های بطنی میانی (VM)[43] به عنوان «مرکز سیری»[۴۴] و هسته‌های جانبی[۴۵] هیپوتالاموس (LH) به عنوان «مرکز گرسنگی»[۴۶] شناخته شده‌اند. هسته‌های کمانی (ARC) هیپوتالاموس نیز به عنوان محلی که این سیگنال‌های تنظیمی اشتها را یکپارچه می‌کند شناخته شده است. چرخه‌های عصبی متعددی در هیپوتالاموس قرار دارد. بر اساس دانسته‌های ما شبکه‌های عصبی و انشعابات آنها در داخل هیپوتالاموس گسترش پیدا می‌کنند و اجتماعات عصبی مجزا، نروترانسمیترهای ویژه‌ای را ترشح کرده که بر دریافت غذا و یا هزینه انرژی اثر گذاشته که خود توسط سیگنال‌های خاص وضعیت تغذیه‌ای تنظیم می‌شوند(۶). سیگنال‌های محیطی درگیر در تعادل انرژی، از قبیل هورمون‌های روده‌ای مثل پپتاید YY وGLP-1 از طریق یک مکانیسم غیرقابل اشباع از سد خونی- مغزی گذشته و بنابراین به ARC می‌رسند. البته سیگنال‌های دیگر از قبیل لپتین و انسولین از طریق یک مکانیسم قابل اشباع از خون به مغز می‌رسند. بنابراین سد خونی- مغزی یک نقش تنظیمی پویا در عبور دادن برخی سیگنال‌های انرژی گردش خون دارد. در ARC دو دسته اصلی نرون که به وضعیت تغذیه‌ای حساس هستند وجود دارند. یک دسته از آنها دریافت غذا و اشتها را تحریک و دسته دیگر آن را مهار می‌کنند (شکل ۲-۶)

شکل ۲-۶ هسته های کمانی(ARC) و کنترل اشتها

شکل ۲-۷ کنترل محیطی اشتها
مواد اشتها‌آور و ضد اشتها به ترتیب فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک را کاهش و افزایش می‌دهند و به موجب آن ذخایر چربی بدن و هزینه انرژی را تنظیم می‌کنند (شکل ۲-۷). این عمل از طریق تغییر گرمازایی در BAT و احتمالاً در محل‌های دیگری از قبیل بافت سفید چربی و عضله، از طریق القاء پروتئین جفت نشده میتوکندریایی یک UCP-1 وUCP-2 و UCP-3 ، انجام می‌شود. ارتباط بین دریافت غذا و فعالیت سمپاتیک از طریق مواد انتقال‌دهنده عصبی متعددی صورت می‌گیرد. سایر مواد انتقال‌دهنده عصبی در جدول ۲-۳ فهرست شده‌اند. نروپپتایدها عناصر مهم سیستم تنظیم‌کننده غذا خوردن هستند.
تحریک کننده‌ها مهار کننده‌ها
نوراپی نفرین (NE، گیرنده α۲) نوراپی نفرین (NE، گیرنده α۲)
گاما آمینوبوتیریک اسید(GABA) سروتونین(۵-HT)
نروپپتاییدY (NPY) دوپامین
اوپیوئیدها هیستامین
گالانین عامل ترشح کننده کورتیکوتروپین (CRF)
هورمون ترشح کننده هورمون رشد(GHRH) هورمون تحریک کننده آلفا ملانوسیت (α-MSH)
هورمون تغلیظ کننده ملانین(MCH) پپتایید آمید۱ ۷-۳۶شبه گلوکاگون (GLP-1)
ارکسین CART
پروتئین وابسته به آگوتی(AGRP) نوروتنسین
آمیلین کوله سیستوکینین (CCK)
پلی پپتاید پانکراس(PP) بومبزین
اکسی توسین پپتایید وابسته به ژن کارسیتونین (CGRP)
آدرنومدولین آنورکتین
گلوکاگون هورمون ترشح کننده تیروتروپین(TRH)
انتروستاتین سیکلو-هیستیدیل پرولین دیکتو پپرازین
پلی پپتاید فعال کننده آدنیلات سیکلاز هیپوفیز(PACAP) عامل رشد فیبروبلاست اسیدیک
اینترلوکین یک بتا
جدول ۲-۳ هورمون‌ها، انتقال‌دهنده‌های عصبی و نروپپتایدهایی که بر دریافت غذا اثر می‌گذارند. مولکول‌های تحریک‌کننده غذا خوردن شامل نور‌اپی نفرین، گاما آمینوبوتیریک اسید و هفت دسته از نروپپتایدها هستند، در حالیکه مولکول‌های مهار کننده غذا خوردن شامل سروتونین، دوپامین و تعداد زیادی از پپتایدهای روده‌ای- مغزی هستند.
۲-۳-۱ سیستم کنترل مرکزی
سیگنال‌های نماینده چاقی در CNS یکپارچه می‌شوند. در داخلCNS، دریافت غذا و تنظیم وزن به طور مؤثری انجام می‌شود. درCNS و به طور اختصاصی در هیپوتالاموس دو سیستم مؤثر آنابولیک و کاتابولیک وجود دارد که وزن بدن و توده چربی را تنظیم می‌نمایند (شکل ۲-۸ و جدول۲-۴). سیستم مؤثر آنابولیک[۴۷] باعث افزایش دریافت غذا، اکتساب وزن، کاهش هزینه انرژی و بر عکس سیستم موثر کاتابولیک[۴۸] باعث کاهش دریافت غذا، از دست دادن وزن و افزایش هزینه انرژی می‌شود.(شکل ۲-۹ و ۲-۱۰)
شکل ۲-۸ مدل نروآناتومیک مسیرهایی که سیگنال‌های چاقی از لپتین (مترشحه از آدیپوسیت‌ها)، و انسولین
(مترشحه از پانکراس) با چرخه‌های خودکار مرکزی اندازه غذا[۴۹] را تنظیم می‌کنند. لپیتین و انسولین مسیر کاتابولیک (نرون‌هایPOMC/CART) را تحریک و مسیر آنابولیک (نرون‌هایNPY/AGRP ) را که ازARC منشأ می‌گیرند، مهار می‌کنند. درون دادهای آوران وابسته به سیری از کبد و مجاری معده‌ای- روده‌ای و از پپتاییدهایی مثلCCK از طریق عصب واگ و تارهای سمپاتیک بهNTS ، یعنی جایی که با درون داده‌های پایین رونده هیپوتالاموس یکپارچه می‌شوند، منتقل می‌شوند. برون داد عصبی خالص ازNTS و سایر نواحی بصل‌النخاع و مخچه مغز[۵۰] منجر به خاتمه غذا خوردن می‌شوند. کاهش درون‌دادها از سیگنال‌های چاقی (یعنی در حین کاهش وزن ناشی از رژیم) بنابراین باعث افزایش اندازه غذا به وسیله کاهش پاسخ‌های ساقه مغز به سیگنال‌های سیری می‌شوند. ARC: هسته‌های کمانی، NTS: هسته‌های مجاری سولیتاری
جدول ۲-۴ مولکول‌های سیگنالی کاندید در هموستاز انرژی در CNS

آنابولیک

کاتابولیک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...